Forwarded from گفتوشنود
«آیتالله» یعنی نشانهی خدا.
اما وقتی به احمد علمالهدی میرسیم، پرسش پیش میآید: او نشانهی کدام خداست؟
سالهاست که امام جمعهی مشهد با مواضع تند خود دربارهی زنان، موسیقی و آزادیهای فرهنگی خبرساز است. او گفته است: باید از زنان بدحجاب نفرت داشت و با برگزاری کنسرت در مشهد مخالفت میکند، گویی تفسیر شخصیاش از دین، برتر از قانون و سیاست رسمی کشور است.
اما مسئله فقط او نیست. در ورای این مواضع، نوعی خداباوری عبوس دیده میشود که در بخش بزرگی از تاریخ دین ما نیز ریشه دارد: خدای قهار و ناظر، نه خدای عاشق و بخشنده. این همان دوگانگی همیشگی در سنت ماست — خدای فقیهان در برابر خدای عارفان؛ خدای داور در برابر خدای بخشنده.
مولوی هشدار داده بود:
«زان که از قرآن بسی گمره شدند...»
یعنی حتی مقدسترین متن میتواند ابزار گمراهی شود اگر نیت، سلطه باشد نه حقیقت.
اما ریشهی چنین خداباوریهای سختگیرانه را باید در روان انسان جست. از دید روانشناسی، تصویر هر فرد از خدا بازتابی از دنیای درونی اوست. انسانی که درونش پر از ترس، خشم یا احساس گناه است، همان عواطف را بر خدا فرافکنی میکند و خدایی میسازد که میترساند و میتنبیه میکند. در مقابل، انسانی آرام و پذیرا خدایی مهربان و بخشنده مییابد.
به تعبیر مولوی و یالوم، خدای هر کس شبیه خودش است؛ آینهای از روان او. از همینروست که دینِ عارفان بوی عشق میدهد و دینِ مستبدان، بوی تهدید.
دینی که از انسانیت جدا شود، هرچقدر هم به نام خدا سخن بگوید، در نهایت نشانهی ترس است، نه نشانهی خدا.
البته علم الهدی فقط یک نمونه است؛ احمد خاتمی، احمد جنتی، کاظم صدیقی و...
چندتا از «پشمینه پوشان تندخو» که از عشق بویی نبردهاند را حالا شما نام ببرید.😁
#آیت_الله #خدا #خداباور #خداناباور #ترس #ایمان #باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
«آیتالله» یعنی نشانهی خدا.
اما وقتی به احمد علمالهدی میرسیم، پرسش پیش میآید: او نشانهی کدام خداست؟
سالهاست که امام جمعهی مشهد با مواضع تند خود دربارهی زنان، موسیقی و آزادیهای فرهنگی خبرساز است. او گفته است: باید از زنان بدحجاب نفرت داشت و با برگزاری کنسرت در مشهد مخالفت میکند، گویی تفسیر شخصیاش از دین، برتر از قانون و سیاست رسمی کشور است.
اما مسئله فقط او نیست. در ورای این مواضع، نوعی خداباوری عبوس دیده میشود که در بخش بزرگی از تاریخ دین ما نیز ریشه دارد: خدای قهار و ناظر، نه خدای عاشق و بخشنده. این همان دوگانگی همیشگی در سنت ماست — خدای فقیهان در برابر خدای عارفان؛ خدای داور در برابر خدای بخشنده.
مولوی هشدار داده بود:
«زان که از قرآن بسی گمره شدند...»
یعنی حتی مقدسترین متن میتواند ابزار گمراهی شود اگر نیت، سلطه باشد نه حقیقت.
اما ریشهی چنین خداباوریهای سختگیرانه را باید در روان انسان جست. از دید روانشناسی، تصویر هر فرد از خدا بازتابی از دنیای درونی اوست. انسانی که درونش پر از ترس، خشم یا احساس گناه است، همان عواطف را بر خدا فرافکنی میکند و خدایی میسازد که میترساند و میتنبیه میکند. در مقابل، انسانی آرام و پذیرا خدایی مهربان و بخشنده مییابد.
به تعبیر مولوی و یالوم، خدای هر کس شبیه خودش است؛ آینهای از روان او. از همینروست که دینِ عارفان بوی عشق میدهد و دینِ مستبدان، بوی تهدید.
دینی که از انسانیت جدا شود، هرچقدر هم به نام خدا سخن بگوید، در نهایت نشانهی ترس است، نه نشانهی خدا.
البته علم الهدی فقط یک نمونه است؛ احمد خاتمی، احمد جنتی، کاظم صدیقی و...
چندتا از «پشمینه پوشان تندخو» که از عشق بویی نبردهاند را حالا شما نام ببرید.😁
#آیت_الله #خدا #خداباور #خداناباور #ترس #ایمان #باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍14❤5