آموزشکده توانا
50.2K subscribers
37.6K photos
40.1K videos
2.56K files
21K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود

روان‌شناسی آشوب

آیا در غیاب عدالت و نهادهای مدنی، دین رونق می‌گیرد؟

پیام همراهان

وقتی ستون‌های عدالت، قانون و نهادهای مدنی فرو می‌ریزند، انسان در جست‌وجوی معنا و نظم تازه‌ای برمی‌آید. ذهن آشفته از بی‌نظمی، نیازمند چارچوبی است که زندگی را قابل پیش‌بینی کند. اریک برن این نیاز را «گرسنگی ساختار» می‌نامد؛ عطشی ذاتی برای نظم، معنا و جهت.

در چنین شرایطی، دین به‌مثابه پناهگاهی روانی و اجتماعی نقش پررنگی پیدا می‌کند. وقتی دولت از تأمین عدالت بازمی‌ماند و نهادهای مدنی از کار می‌افتند، دین اغلب به تنها نظام منسجم معنا و امید بدل می‌شود. به رنج معنا می‌بخشد، به آشوب نظم می‌دهد، و از ناامیدی وعده‌ی رهایی می‌دهد.

بنابراین، در غیاب عدالت و نهادهای مدنی، دین به‌عنوان یک ساختار اجتماعی و روانی قوت می‌گیرد. مسجد، کلیسا یا معبد، علاوه بر کارکرد مذهبی، به کانون اعتماد و پیوند جمعی تبدیل می‌شوند. با این حال، این نقش مختص دین نیست و در جوامع توسعه‌یافته‌تر، نهادها و فعالیت‌های غیر دینی همچون هنر، فلسفه، علم، گفتگوهای مدنی، سازمان‌های مردم‌نهاد و اقدامات بشردوستانه نیز می‌توانند معنا، نظم و حس تعلق فراهم کنند. این مثال‌ها نشان می‌دهند که انسان در جست‌وجوی نظم و معنا، الزاماً تنها به دین تکیه نمی‌کند، بلکه به هر چارچوبی که انسجام و تعلق اجتماعی ایجاد کند پاسخ مثبت می‌دهد.

در چنین فضایی، ایمان در متن فروپاشی ساختارها جان می‌گیرد و از دل اضطراب و بی‌پناهی، نوعی همبستگی دینی شکل می‌گیرد.

چه‌بسا اگر ساختارهای زمینی و انسانی برای تحقق عدالت و رفاه شکل گیرد، نیاز به دین کمتر احساس شود. اما آیا در آن صورت انسان می‌تواند معنا و امنیت روانی خود را از دل نهادها و همکاری‌های اجتماعی به دست آورد؟ یا همچنان به آسمانی نیاز دارد که بر زمین سایه‌ی معنا بیفکند؟

#ایمان #عدالت #دین #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
11👍1
Forwarded from گفت‌وشنود

در جمهوری اسلامی، ترویج خرافه و بدعت در دین به یکی از ابزارهای اصلی مهندسی ایمان و حفظ اقتدار سیاسی تبدیل شده است.

حاکمیت با دستکاری مفاهیم دینی و افزودن لایه‌هایی از تقدس‌سازی حول رهبران و نهادهای حکومتی، نوعی «دین ایدئولوژیک» خلق کرده که با جوهره‌ ایمان آزاد و آگاهانه تفاوت بنیادین دارد.

مراسمی مانند بزرگداشت‌های حکومتی، روایت‌های ساختگی از کرامت و معجزه، و تفاسیر جهت‌دار از متون دینی، نه برای تقویت معنویت، بلکه برای تثبیت مشروعیت قدرت به‌کار گرفته می‌شوند.

این روند، مرز میان باور دینی و اطاعت سیاسی را عمداً مخدوش می‌کند تا مؤمن، ناخواسته، وفاداری به نظام را مترادف با وفاداری به خدا بپندارد.

از سوی دیگر، استفاده ابزاری از دین در جمهوری اسلامی نوعی کنترل اجتماعی مبتنی بر احساس گناه، ترس و امید به ثواب را ایجاد کرده است.

حکومت با بهره‌گیری از نهادهای مذهبی، منابر، رسانه‌ها و آموزش رسمی، ایمان مردم را از عرصه‌ شخصی و اخلاقی به حوزه‌ اطاعت سیاسی و ایدئولوژیک منتقل کرده است.

در این ساختار، دین نه زبان رهایی و اخلاق، بلکه سازوکاری برای بازتولید قدرت و سرکوب اندیشه‌ انتقادی است.
چنین مهندسی‌ای، در نهایت، نه ایمان را تقویت می‌کند و نه جامعه را معنوی‌تر می‌سازد؛ بلکه تنها ابزاری است برای بازتولید سلطه، ایجاد انقیاد روانی و جلوگیری از شکل‌گیری تفکر مستقل و مسئولانه در میان شهروندان.

#مهندسی_ایمان #خرافات #دین_حکومتی #اخلاق #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍234🕊1