آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فایل صوتی معاون اسبق وزارت اطلاعات درباره استفاده از اراذل و اوباش برای ضرب و شتم زندانیان سال ۱۳۸۸

فایل صوتی(link is external) که به دست ایران اینترنشنال نشان می‌دهد قوه‌قضاییه از «‌اراذل و اوباشی» که از سوی سپاه پاسداران سازماندهی شده بودند برای سرکوب بازداشت شدگان اعتراض‌های سال ۱۳۸۸ استفاده کرده است.
در این فایل صوتی علی هاشمی، معاون اسبق امنیت وزارت اطلاعات و رئیس کمیته امنیت مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال ۱۳۸۸، درباره چگونگی استفاده  «اراذل و اوباش» در سرکوب تظاهرات مردم و همین‌طور فاجعه زندان کهریزک صحبت می‌کند. 
او در این فایل صوتی به اظهارات «حسین همدانی» از فرماندهان سپاه که در سوریه کشته شد می‌پردازد که درباره سرکوب تظاهرات مردمی در ۸۸ گفته بود پنج هزار نفر از افرادی را که او «اشرار و اراذل» خواند، شناسایی کردند و در سرکوب تظاهرات مردمی مورد استفاده قرار دادند. او گفته بود: «اگر بخواهیم مجاهد تربیت کنیم، باید چنین افرادی که با تیغ و قمه سر و کار دارند را پای کار بیاوریم.» 

@iranintltv

#جمهوری_اسلامی #فاجعه_کهریزک #انتخابات۸۸ #کوی_دانشگاه #تیر۷۸ #خرداد۸۸ #آبان۹۸ #اراذل_اوباش

@Tavaana_TavaanaTech
چند روز پیش در مورد سعید مرتضوی نوشتیم که او از متهمان فاجعه جنایتی بود که در بازداشتگاه و شکنجه‌گاه کهریزک بعد از انتخابات ۸۸ توسط حکومت انجام شد و تعدادی از جوانان میهن در آنجا به قتل رسیدند.
مسعود علیزاده که از جان‌به‌دربردگان و شاهدان آن وقایع است، خاطره‌ای از آن روزها نوشته است. این مطلب برای انتشار در اختیار ما قرار گرفت.

جمهوری اسلامی همواره سعی در کتمان این وقایع دارد و حتی خود را قربانی می‌داند!!
ثبت این وقایع نور تاباندن به تاریکخانه‌های حکومت است. دانستن حقیقت بخشی از مبارزه است و امروز دیگر ایجاد «ترس» نمی‌کند بلکه «خشم» مردم را بیشتر می‌کند.

سپاس از همه کسانی که در طی این ۴۴ سال هزینه دادند، رنج دیدند و در راه آزادی ایستادند.

متن مسعود علیزاده به شرح زیر است:
من اعدام نشدم ولی خفگی اعدام را تجربه کرده‌ام

مسعود علیزاده:

سیزده سال پیش، شبی در جهنم کهریزک، جایی که خدا هم در آنجا جواب نمی‌داد به طور اتفاقی آن شب برای شکنجه انتخاب شدم، تنها جرمم  این بود که جای خوابم را به یک نفر دیگه دادم، رفتم به سوی توالت آب چاه بخورم، آبی که بوی لجن و تعفن می‌داد. وکیل‌بند محمد کرمی _ معروف به محمد طیفیل _ به داخل قرنطینه آمد.‌ از شانس گند، منو انتخاب کرد برای شکنجه تا درس عبرتی برای دیگران بشود. قرار شد افسر نگهبان خمس‌آبادی ما را شکنجه و از پا آویزان کند، بعد از کلی کتک‌خوردن با لوله پی.وی.سی پابندها را به پاهایم زدند. از پا آویزان شدم و سرم رو به پایین بود. پابندها انقدر تیز بودند که دور پاهایم را زخم کرد، شکنجه‌گران با لوله‌های پی.وی.سی با شدت تمام منو می‌زدند. این بار استوار گنج‌بخش به کمک استواری خمس‌آبادی آمد تا او هم خودش را به شکنجه من ارضا کند، صدای صلوات هم بندی‌هایم هم کارساز نبود و محکم تر می‌زدند ضربه‌ها را. بعد از حدود بیست دقیقه منو پایین آوردند، روی پاهایم نمی‌توانستم بایستم، دوستانم زیر بغل منو می‌گیرند و به توالت بردند تا آب روی سر و صورتم بریزند تا هم زخم‌هایم شسته شود و هم از شوک در بیام.
در همان زمان محمد طیفیل به داخل قرنطینه آمد، با قفل کتابی بر دستش، من در خیال خودم فکر می‌کردم به سراغم آمده برای معذرت‌خواهی ولی تا دیدم نزدیکم شد شروع کرد با اون قفل بر سر و صورتم کوبید، سرم شکست، لب‌هایم پاره شد. چشم‌هایم درونش خون شد و از توی گوشم خون می‌آمد، منو به سمت درب قرنطینه برد، شروع کرد از شلوارم گرفت و منو بلند می‌کرد و به‌شدت می‌کوبید به کف زمین....

ادامه را اینجا بخوانید.

#مسعود_علیزاده #شکنجه #فاجعه_کهریزک #سعید_مرتضوی #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
خامنه‌ای، فرمانده جدید، ماموریت قدیمی

علی خامنه‌ای روز شنبه ۱۷ دی ۱۴۰۱ احمدرضا رادان را به جای حسین اشتری، به عنوان فرمانده جدید فراجا (فرماندهی نیروی انتظامی) منصوب کرد.
رادان که نقش موثری در سرکوب معترضان در سال ۱۳۸۸ و پیشبرد گشت ارشاد داشت، در تاریخ ۵ خرداد ۱۳۹۳ از سمت جانشین فرمانده نیروی انتظامی کشور برکنار شده و حسین اشتری جایگزین وی شده بود.

طرح از بهنام محمدی

https://tavaana.org/fa/radan

#خامنه_ای_ضحاک #احمدرضا_رادان #فاجعه_کهریزک #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #کارتون #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
در طول این سالها دوستان عزیزی از من سوال می‌کنند که آیا به بازداشتی‌های کهریزک در آن جهنم تجاوز هم شد؟؟!!
موضوع تجاوز به زندانیان سیاسی و معترضین حکومت از همان سال ۵۷ آغاز شد تا به خود امروز که حکومت همیشه آن را رد کرده.

لازم دونستم از مشاهدات خودم در بازداشتگاه غیرقانونی چند خطی بنویسم تا شما هم در جریان قرار بگیرید.

روز ۱۹ تیر ۸۸ از پلیس پیشگیری میدان انقلاب به دستور سعید مرتضوی و هماهنگی احمدرضا رادان، سرتیپ رجب‌زاده و رئیس بازداشتگاه کهریزک (سرهنگ کمجانی) وارد جهنم کهریزک شدیم که در میان ما بازداشتی‌ها کودکانی بودند که به سن تکلیف نرسیده بودند و پیر مردهایی بودند که بالای ۶۰ سال سن داشتند، افسر نگهبان محمدیان دستور می‌دهد همگی ما بازداشتی‌ها در جلوی یکدیگر لخت و عریان بشیم و لباس‌زیرمان (شورت) را به سطل اشغال بندازیم و شلوارمان را سرو ته کنیم تا شپش، کک و گال به داخل درز شلوار نرود. لخت و عریان‌شدن در جلوی یکدیگر بسیار ناراحت کننده و دردناک بود، مخصوصا برای آن نوجوانی که هنوز به سن تکلیف نرسیده بود و آن پیرمردی که ما و افسر نگهبان به جای پسرش و نوه‌اش بودیم، در چهره آن‌ها عرق شرمساری را می‌دیدم که چطور از خجالت ذره ذره آب می‌شوند ولی افسوس که کاری از دستمان ساخته نبود و مجبور بودیم این شرایط اسفناک را تحمل کنیم.

ما حدود ۱۳۰ نفر بودیم که وارد قرنطینه ۱ شدیم، قرنطینه ۶۰ متر بود و جا به شدت برای ما کم بود، نیم ساعتی گذشت که به دستور افسر نگهبان حدود ۳۰ الی ۴۰ نفر از مجرمان خطرناک را به قرنطینه ما فرستادند، البته جرم آن‌ها اگر هم قتل بود سزایشان بازداشتگاه غیرقانونی بد نام کهریزک نبود. افسر نگهبان به سفارش سرهنگ کمجانی و مسئولین بلند پایه ناجا دستور انتقال مجرمان خطرناک را به بند ما می‌دهد تا آن‌ها ما را مورد آزار و اذیت قرار دهند تا به قول خودشان درس عبرتی برای ما معترضین باشد (به گفته مجرمان خطرناک چندین قاتل هم در بین انها حضور داشتند). چهره‌های بعضی از آن مجرمان بسیار ترسناک بود و بدن‌هایشان بخاطر شکنجه‌های آنجا زخمی بود، بعضی از آن‌ها بخاطر گرمای بیش از حد قرنطینه لخت مادر زاد شده بودند و هیچ چیزی بر تن نداشتند، در میان ما بازداشتی‌ها چندین کودک زیر سن هم بود که از آن‌ها بسیار ترسیده بودند، من و عده‌ای  بازداشتی همیشه در نزدیکی در قرنطینه می‌نشستیم و بیشتر مجرمان خطرناک هم آنجا جمع می‌شدند، از نگاه‌های ترسناک و هیزشان متوجه می‌شدم به کودکان کم سن و سال نظر دارند و می‌خواهند به آنها تجاوز کنند، حتی از قصد میرفتند پیش آن‌ها دراز می‌کشیدند و آن‌ها را دست‌مالی می‌کردند، با دیدن این صحنه‌ها چندین بار صدایمان در آمد و با آن‌ها لفظی جرح و بحث کردیم، می‌توانم به یقین بگویم که اگر تعداد ما کم بود به همگی و شاید به خود من هم تجاوز می‌کردند.

- ادامه متن ارسالی از سوی مسعود علیزاده از جان‌به‌در بردگان از بازداشتگاه کهریزک در سال ۸۸ چرا در اینجا بخوانید.

#فاجعه_کهریزک #مسعود_علیزاده #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
«چهارده سال گذشت ! … تابستان هشتاد و هشت و آن ماهِ تیر

چهارده سال گذشت ! تابستان ۸۸ و آن ماهِ تیر، روزهای بلندش کوتاه می شد در امتداد شکنجه تن هامان . زیر آن آفتاب سوزان، پای برهنه بر سطحِ سیاه داغ ، چهار دست و پا بر آسفالتی که گداخته بود ، می‌رفتیم .. می‌رفتیم.. در میان حصارهای بلند کهریزک دیگر تابی نمانده بود، صدای شکستن استخوان یاران به گوش می‌رسید ، هوشی نمانده بود در زیر تابشی که ما را بی‌تاب کرده بود.انگار زمان ایستاده بود، خورشید مرده بود ! روز شب می شد و شب آنقدر بلند ، که روشنی‌های تیر، تار می‌شد. هر ماه تیری که می.رسد، شب ناله‌های امیر برایم زنده می شود که از مادرش چشم هایش را میخواست، تصویر لب‌های خشک و تشنه‌اش وقتی که ناباورانه با ما وداع کرد، هر تیر که می‌رسد، تنم دوباره از تب آن کابوس تیره می‌سوزد.. تو یادت هست محسن ! لباست را درآوردی و مرا با آن باد می زدی ! محسن ؛ هنوز تنم می‌سوزد ، هنوز ! زخم‌هایت بزرگ و بزرگ تر می شد و تو ایستاده‌تر ، حیرانم از آن همه ایستادگی ! چه سربلند زندگان را ترک گفتی! محسن ؛ میتوانستی بگویی فرزند چه کسی هستی و آزاد شوی، ولی هیچ وقت این مهم را عنوان نکردی تا نشان دهد بزرگی آدمی را ، تا نشان دهی که اعتقاد داشتن به چیزی حد و مرز نمی‌شناسد.

من ماه تیر را دوست ندارم، آخر یاد دست‌های بسته‌ی محمد می‌افتم، از آنجا که می‌آمدیم، در اوین، از ما جدا شد. ما در اوین بودیم و او در بیمارستانی، با دست‌های زنجیر شده بر تخت، در آنجا کهریزک را می گویم او مدام نگران بود و بی‌قرار ، انگار چند روزی به آزمون کنکورش نمانده بود. بعداً خبر قبولیش را شنیدم نه، به کنکور نرسید، شنیدم در آزمون دیگری پذیرفته شد.

از تمام آن روزهای سرد و سیاه ، از آن روزی که دوباره در روزنگارمان ، یادآور تلخی و سیاهی شد ... از آن هجده ِ تیر ده سال گذشته بود و هنوز چیزی تمام نشده بود که دوباره روز بد دیگری آغاز شد ، هجده ِ تیری دیگر خون های ریخته و پایمال شده ی هجده تیر ۷۸ و مادری که از آن سال تا به امروز سعیدش ( #سعید_زینالی ) را جستجو می‌کند هنوز ! و دوباره هجده تیری دیگر و زخم‌های من همه از این روز است از این روز ! هر ماه تیری که از راه می رسد ، دوباره باز تنم می لرزد از یادِ آن همه ، از دیدن زخم‌های مانده بر تنم ۱۴ سال گذشت ! و هنوز مانده بر تنم ، مانده بر دلم، زخم‌های آن ماه تیرگی.»

از اینستاگرام مسعود علیزاده، از جان به در بردگان بازداشتگاه کهریزک و شاهد جنایت

masoudalizadeh___

#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #نه_فراموش_میکنیم_نه_میبخشیم #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
فردا در کلاب هاوس مروری خواهیم داشت بر پرونده جنایت کهریزک، با حضور مسعود علیزاده از جان‌به‌دربردگان کهریزک

در بخش دوم برنامه مطابق معمول، اخبار زندان‌ها و زندانیان را بررسی خواهیم کرد.

دوستان گروه دادبان هم همراهی خواهند کرد و نکات حقوقی را بیان خواهند کرد.

گفت‌وگو ددر کلاب هاوس آموزشکده توانا

زندان در ایران

پرونده ویژه: بازداشتگاه کهریزک

با حضور مسعود علیزاده، از جان‌به در بردگان فاجعه کهریزک

دوشنبه، ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۲
ساعت ۹ شب به وقت ایران

"زندان در ایران، پرونده ویژه: بازداشتگاه کهریزک".
https://www.clubhouse.com/invite/KNpFKazJGnjwyEpnWp4grrXygwrzI4V3O9v:PZbdLP9jBJ4C1ODTqDqFM5C2foKE8Ruf5j5DZ3AYjVI

#فاجعه_کهریزک #جنایت_کهریزک #زندان #محمد_کامرانی #محسن_روح_الامینی #امیر_جوادیفر #محمد_کامرانی #یادمون_نمیره #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech