Forwarded from ایران بریفینگ
پویا احمدپور، متولد سیزدهم بهمن سال ۱۳۸۴ ،اهل استان گیلان شهررشت ، پسری شجاع، دلسوز، فعال و پرتلاش، خوش تیپ وخوش پوش؛ اوکسی بودکه هرگز زیر بار حرف زور نمیرفت وهرگز هم آزارش به کسی نمیرسید، مهربان و دست و دلباز وعاشق ورزش فوتبال، طرفدارتیم استقلال.
#پویا_احمدپور درمسیرخانه(فلکه یخسازی شهررشت)، بود شاهد سرکوب معترضان و درگیری سرکوبگران با معترضان میشود.
او برای کمک و دفاع از هموطنان به کمک آنهارفت، اما لباس شخصیهای وابسته به سپاه، پویا را با ضربات باتوم و میلهای نوک تیز ازپشت کتف مورد هدف قرار دادند.
اوبه علت خونریزی داخلی و ضریب هوشی سه، دچار مرگ مغزی شد و درنهایت درتاریخ ششم مهرماه سال ۱۴۰۱، به آسمان پرواز کرد و به جمع گلهای پرپرشده پیوست ودرآسمان نیلگون جای گرفت تادرخشش ازآسمان بیشتر نمایان شود.
اونیز یکی ازفرزندان نیلی بود که برای انجام مأموریتی به دنیا آمده بود تا نام ویادش راجاودانه نگه دارد،او درشهر #رشت یکی از قهرمانان بیادماندنی شهرش شد،شجاعت وجسارت وفریادعدالت هرگز خاموش نخواهد شد وصداهای به حق وحقیقت وآزادگی وانسانیت ادامه دارد ،اقبال همیشه به نفع شجاعان عمل میکند، هستیم کنار هم تاطلوع آفتاب روشنایی و حقیقت.»
در جریان خیزش سراسری بیش از ۵۳۰ تن از معترضان به روشهای گوناگون توسط ماموران امنیتی کشته شدند که خانوادههای آنان امروز دادخواه خون آنها هستند.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#پویا_احمدپور درمسیرخانه(فلکه یخسازی شهررشت)، بود شاهد سرکوب معترضان و درگیری سرکوبگران با معترضان میشود.
او برای کمک و دفاع از هموطنان به کمک آنهارفت، اما لباس شخصیهای وابسته به سپاه، پویا را با ضربات باتوم و میلهای نوک تیز ازپشت کتف مورد هدف قرار دادند.
اوبه علت خونریزی داخلی و ضریب هوشی سه، دچار مرگ مغزی شد و درنهایت درتاریخ ششم مهرماه سال ۱۴۰۱، به آسمان پرواز کرد و به جمع گلهای پرپرشده پیوست ودرآسمان نیلگون جای گرفت تادرخشش ازآسمان بیشتر نمایان شود.
اونیز یکی ازفرزندان نیلی بود که برای انجام مأموریتی به دنیا آمده بود تا نام ویادش راجاودانه نگه دارد،او درشهر #رشت یکی از قهرمانان بیادماندنی شهرش شد،شجاعت وجسارت وفریادعدالت هرگز خاموش نخواهد شد وصداهای به حق وحقیقت وآزادگی وانسانیت ادامه دارد ،اقبال همیشه به نفع شجاعان عمل میکند، هستیم کنار هم تاطلوع آفتاب روشنایی و حقیقت.»
در جریان خیزش سراسری بیش از ۵۳۰ تن از معترضان به روشهای گوناگون توسط ماموران امنیتی کشته شدند که خانوادههای آنان امروز دادخواه خون آنها هستند.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
#حنانه_کیا و آخرین پستهایش که به یادگار مانده
آگاهترین جوانان بهترین جوانان ما برای گرفتن حق آزادی جانشون فدا کردن و جاودانه شدن
در سالگرد تولد حنانه هستیم یادش را با یکی از نوشته اش گرامی میدارم
وما راهش را ادامه میدهیم.
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
آگاهترین جوانان بهترین جوانان ما برای گرفتن حق آزادی جانشون فدا کردن و جاودانه شدن
در سالگرد تولد حنانه هستیم یادش را با یکی از نوشته اش گرامی میدارم
وما راهش را ادامه میدهیم.
#علیه_فراموشی #دادخواهی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
آرشام جان، برادر عزیزم، تولد ۲۵ سالگیت مبارک. پنج سال دردناک از آبان خونین که قاتلانت بیرحمانه تو را از ما گرفتند میگذرد و دیگر هیچی از جان و روح ما باقی نمانده.
در دل شهر اصفهان، جایی که تاریخ و فرهنگ ایران در هر گوشهای نفس میکشد، آرشام ابراهیمی، دانشجوی ۲۱ ساله و آیندهدار سال اول رشته دندانپزشکی، در آستانه به ثمر نشاندن رویاهایش، در ۲۵ آبان ۹۸ بیرحمانه توسط مزدوران جمهوری اسلامی از پشت مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت.
قاتلان آرشام که ابتدا در تحویل دادن پیکرش مقاومت میکردند، پس از چهار روز و سرانجام با فشار و تهدید و اخذ تعهد به خانواده داغدارش اجازه دادند تا در سکوت و تاریکی شب، پیکر او را به خاک بسپارند.
#آبان۹۸
#آبان_ادامه_دارد #دادخواهی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#تصویرروز / بهمن ۱۴۰۳ #مادران_دادخواه شهیدان قیام ۹۸ و ۱۴۰۱ در کنار مزار پسر ایران #پویا_احمدپور در رشت در دومین سالگرد او، مادران ؛
مهران بصیر توانا
مهرگان زحمتکش
مهدی دائمی
محمدرسول مومنی زاده
پویا احمدپور
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مهران بصیر توانا
مهرگان زحمتکش
مهدی دائمی
محمدرسول مومنی زاده
پویا احمدپور
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ماهمنیر، مادر کیان پیرفلک با انتشار استوری بالا خبر از بستن صفحه خود داد، این در حالی است که فواد چوبین، دایی آرتین رحمانی، نوجوان جانباخته در خیزش سراسری نوشت: «اطلاعات سپاه با تهدید، ماهمنیر مولائیراد، مادر کیان پیرفلک، را وادار به بستن صفحه شخصیاش در اینستاگرام کرد. صدای خانواده پیرفلک باشیم؛ آنها تحت فشارهای امنیتیاند.»
#کیان_پیرفلک #ماه_منیر_مولایی_راد #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#کیان_پیرفلک #ماه_منیر_مولایی_راد #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
امروز دومین سالگرد مریم آروین، است، وکیل شجاعی که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانیاش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.
دکتر #مریم_آروین ، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه سال گذشته به خانواده آروین گفته بود: «قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب به او آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را میگشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را مییابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
جمهوری اسلامی مرگ مریم را مرگی طبیعی وحتی خودکشی خواند اما در عین حال پزشکی قانونی در سیرجان هرگز علت مرگ را اعلام نکرد و رئیس پزشکی قانونی به خانواده مریم گفتند به دستور نهادهای امنیتی اجازه کالبد شکافی و اعلام نظریه رسمی را ندارند، مشخص نیست اگر مریمخودکشی کرده چرا نگذاشتند پس نتیجه تحقیقات وعلت مرگش اعلام شود!
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دکتر #مریم_آروین ، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه سال گذشته به خانواده آروین گفته بود: «قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب به او آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را میگشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را مییابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
جمهوری اسلامی مرگ مریم را مرگی طبیعی وحتی خودکشی خواند اما در عین حال پزشکی قانونی در سیرجان هرگز علت مرگ را اعلام نکرد و رئیس پزشکی قانونی به خانواده مریم گفتند به دستور نهادهای امنیتی اجازه کالبد شکافی و اعلام نظریه رسمی را ندارند، مشخص نیست اگر مریمخودکشی کرده چرا نگذاشتند پس نتیجه تحقیقات وعلت مرگش اعلام شود!
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد زنده یاد #حنانه_کیا #عروس_ایران…
من دلم تنگه واسه ی دلخوشیه کوچیک
واسه یه همسفر ساده که باهاش بزنم جر بدم این جاده رو با موزیک...
من دلم تنگه واسه روزایی که رفته و دیگه برنمیگرده....
واسه روزایی که با آدمایی گذشت که عزیزدلمون بودن و الان کنارمون نیستن....
اهنگ مورد علاقه ی حنانه🖤🕊
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
من دلم تنگه واسه ی دلخوشیه کوچیک
واسه یه همسفر ساده که باهاش بزنم جر بدم این جاده رو با موزیک...
من دلم تنگه واسه روزایی که رفته و دیگه برنمیگرده....
واسه روزایی که با آدمایی گذشت که عزیزدلمون بودن و الان کنارمون نیستن....
اهنگ مورد علاقه ی حنانه🖤🕊
#دادخواهی #علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در دل بیابان سنگهای زیبای کویر را جمع میکند و با ذوق به همراهش نشان میدهد. نگاهش به زندگی زیبا نبود؟ توجه و خوشحالی نسبت به جزئی ترین زیبایی های پیرامون ،نگرشی آسمانی میخواست که مریم داشت.این نگاه توسط گرگهای بیابان ربوده شد.»
#مریم_آروین ، وکیل دادگستری که در کنار معترضی ۱۶ ساله ایستاد و در صحن دادگاه، بر دستانش دستبند زدند و زندانیاش کردند و پس از مدتی به طور مشکوکی کشته شد.
دکتر مریم آروین، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه گفته بود: «قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات را دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را میگشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را مییابد، داد زد: «یافتم.»
مریم روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
#سرکوب_فراگیر #دادخواهی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
دکتر #مریم_آروین ، وکیل دادگستری در سیرجان بود، وکیلی که در کنار معترضان ایستاد و در جریان خیزش سراسری، وقتی برای دفاع از پرونده یکی از متهمان به دادسرا رفته بود، قاضی پرونده که معاون دادستان هم بود به مریم آروین گفت: «نمیتوانی وکالت معترضان را قبول کنی چون خودت متهم هستی.»
یک منبع آگاه سال گذشته به خانواده آروین گفته بود: «قاضی فیلمهای مریم را در اعتراضات دیده بود. سوم آذر از اطلاعات با مریم تماس گرفتند که برای پاسخ به چند سوال به اداره اطلاعات بیا، مریم ۵ آذر ۱۴۰۱، به دادسرا رفت، پدر و مادر و همسرش هم با او رفتند، مریم را با ضرب و شتم و دستبند بردند، روز بعد مادر مریم را که برای پیگیری کارهای مریم رفتهبود را نیز بازداشت کردند و او را به زندان «کهنشهر» سیرجان بردند.»
به گفته این منبع آگاه: «مادر مریم وارد زندان که میشود، مریم را نیمهبیهوش روی تخت دید، و او در عرض سه هفته، هفت کیلو وزن کم کرده بود. مریم گفته بود که در زندان به طور مرتب به او آبمیوه میدادند که احتمالا دارو در آن بوده است.»
مریم و مادرش ۲۱ روز در زندان بودند، صفحه منتسب به مریم در اینستاگرام با انتشار تصویری از مانتوی کار مریم نوشت: «این یک مانتوی معمولی نیست، مانتویی که ماموران اطلاعات برای اثبات فیلم مخبران که در اعتراضات از مریم گرفته بودند، وقتی دنبال مانتو بودند مامور زنی به نام زهرا علیزاده که خانه را میگشت، بعد از گشتن دو کمد مانتو، وقتی مانتو را مییابد، داد زد: «یافتم.»
مریم السادات آروین روز ۱۷ بهمن ۱۴۰۱، وقتی برای رفتن به عروسی دوستانش آماده میشد؛ به کما رفت و در روز ۱۸ بهمن کبد و ریهاش از کار افتاد و جان سپرد.
جمهوری اسلامی مرگ مریم را مرگی طبیعی وحتی خودکشی خواند اما در عین حال پزشکی قانونی در سیرجان هرگز علت مرگ را اعلام نکرد و رئیس پزشکی قانونی به خانواده مریم گفتند به دستور نهادهای امنیتی اجازه کالبد شکافی و اعلام نظریه رسمی را ندارند، مشخص نیست اگر مریمخودکشی کرده چرا نگذاشتند پس نتیجه تحقیقات وعلت مرگش اعلام شود!
#دادخواهی #علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
#حنانه_کیا و آخرین پستهایش که به یادگار مانده
آگاهترین جوانان بهترین جوانان ما برای گرفتن حق آزادی جانشون فدا کردن و جاودانه شدن
در سالگرد تولد حنانه هستیم یادش را با یکی از نوشته اش گرامی میدارم
وما راهش را ادامه میدهیم.
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
آگاهترین جوانان بهترین جوانان ما برای گرفتن حق آزادی جانشون فدا کردن و جاودانه شدن
در سالگرد تولد حنانه هستیم یادش را با یکی از نوشته اش گرامی میدارم
وما راهش را ادامه میدهیم.
#علیه_فراموشی #دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز سالگرد جاوید نام #مریم_آروین با حضور خانواده ودوستاتش در کنار مزارش برگزار شد.
مریم آروین وکیل دادگستری ، ببست و نه ساله عضو کانون وکلای استان کرمان ، جوانی پر از انگیزه بود و به زندگی امید داشت و همچنین نوشتههایی که از او موجوده دربارهٔ ارزش بالای زن هست او در جریان خیزش ۱۴۰۱ در نهم آذر هنگامی که در حال دفاع از چند تن از معترضان زندانی در صحن دادگاه سیرجان بود بازداشت شد.
در دوران بازداشت همانطور که مادر او میگوید چند لایحه و دفاعیه برای سه زندانی نوشت که باعث آزادی آنها شد و مادر او میگوید جلوی من او را بازداشت کردند و رفتار بدی با او داشتند. او پس از سه هفته به قید کفالت آزاد شد.
کانون وکلای کرمان نوزده بهمن ماه ۱۴۰۱ بدون اشاره به جزئیات از درگذشت #مریم_آروین خبر داد.
رسانههای غیر وابسته به حکومت مرگ او را مشکوک دانستند او در زندان کهن شهر سیرجان، دچار مشکل ریوی شد در حالت عادی انسان سالم دچار مشکل ریوی نمیشود مادر او، او را انسانی پر از امید به زندگی نامیدهاست و باتوجه به ویدیوهای منتشر شده از مریم آروین او انسانی پر از امید و انگیزه بودهاست. او که دچار مشکل ریوی شد پس از آزادی فوت کرد.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
مریم آروین وکیل دادگستری ، ببست و نه ساله عضو کانون وکلای استان کرمان ، جوانی پر از انگیزه بود و به زندگی امید داشت و همچنین نوشتههایی که از او موجوده دربارهٔ ارزش بالای زن هست او در جریان خیزش ۱۴۰۱ در نهم آذر هنگامی که در حال دفاع از چند تن از معترضان زندانی در صحن دادگاه سیرجان بود بازداشت شد.
در دوران بازداشت همانطور که مادر او میگوید چند لایحه و دفاعیه برای سه زندانی نوشت که باعث آزادی آنها شد و مادر او میگوید جلوی من او را بازداشت کردند و رفتار بدی با او داشتند. او پس از سه هفته به قید کفالت آزاد شد.
کانون وکلای کرمان نوزده بهمن ماه ۱۴۰۱ بدون اشاره به جزئیات از درگذشت #مریم_آروین خبر داد.
رسانههای غیر وابسته به حکومت مرگ او را مشکوک دانستند او در زندان کهن شهر سیرجان، دچار مشکل ریوی شد در حالت عادی انسان سالم دچار مشکل ریوی نمیشود مادر او، او را انسانی پر از امید به زندگی نامیدهاست و باتوجه به ویدیوهای منتشر شده از مریم آروین او انسانی پر از امید و انگیزه بودهاست. او که دچار مشکل ریوی شد پس از آزادی فوت کرد.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
او دانشجوی سال اول رشته دندانپزشکی بود و در یک شرکت شارژ کپسول آتش نشانی مشغول به کار بود
آرشام مورد هدف سه گلوله به سر و شکمش قرار گرفت که شاهدان محلی دیده اند توسط یک درجه دار نیروی انتظامی شلیک شده.
او در راه منزل، در تظاهرات ۲۵ آبان گیر میکند، پدرش از او میخواهد اتومبیل را رها کند و به خانه برگردد، از اتومبیل پیاده شده و به طرف خانه میدود که از پشت سر به او شلیک میکنند،آدمکشان خامنهای در ابتدا پیکر او را مخفی کرده بودند ، بعد متوجه میشوند او فرزند یکی از فرماندهان سابق جنگ ایران و عراق در لشکر امام حسین اصفهان و از جانبازان۷۰٪ جنگ است.
بهنام ابراهیمی پدر آرشام در چهارسال انتهایی جنگ ایران و عراق بدون مرخصی و وقفه مداوم در جبهه بود و فرمانده تیپ ابوالفضل لشکر اصفهان بود،وی تا سال ۱۳۹۶ در سپاه پاسداران در مناصب فرماندهی پشتیبانی و ترابری لشکر فعالیت داشت که به علت جراحات جنگ بازنشسته میشود.
او که مطلع از قتل فرزندش میشود با لباس سپاه و درجه سرتیپی به ستاد نیروی انتظامی می رود و طلب پیکر فرزندش را می کند، نهایتا ۴ روز بعد پیکرش را تحویل میدهند.
پدر آرشام در سالگرد کشته شدن پسرش سال ۱۳۹۹ گفت :« بعد از چهار سال حضور مستمر درجبهه و جانبازی و سی سال خدمت در سپاه حالا فهمیدم دشمن ما همین جاست!»
#دادخواهی #علیه_فراموشی #آبان_ادامه_دارد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
او دانشجوی سال اول رشته دندانپزشکی بود و در یک شرکت شارژ کپسول آتش نشانی مشغول به کار بود
آرشام مورد هدف سه گلوله به سر و شکمش قرار گرفت که شاهدان محلی دیده اند توسط یک درجه دار نیروی انتظامی شلیک شده.
او در راه منزل، در تظاهرات ۲۵ آبان گیر میکند، پدرش از او میخواهد اتومبیل را رها کند و به خانه برگردد، از اتومبیل پیاده شده و به طرف خانه میدود که از پشت سر به او شلیک میکنند،آدمکشان خامنهای در ابتدا پیکر او را مخفی کرده بودند ، بعد متوجه میشوند او فرزند یکی از فرماندهان سابق جنگ ایران و عراق در لشکر امام حسین اصفهان و از جانبازان۷۰٪ جنگ است.
بهنام ابراهیمی پدر آرشام در چهارسال انتهایی جنگ ایران و عراق بدون مرخصی و وقفه مداوم در جبهه بود و فرمانده تیپ ابوالفضل لشکر اصفهان بود،وی تا سال ۱۳۹۶ در سپاه پاسداران در مناصب فرماندهی پشتیبانی و ترابری لشکر فعالیت داشت که به علت جراحات جنگ بازنشسته میشود.
او که مطلع از قتل فرزندش میشود با لباس سپاه و درجه سرتیپی به ستاد نیروی انتظامی می رود و طلب پیکر فرزندش را می کند، نهایتا ۴ روز بعد پیکرش را تحویل میدهند.
پدر آرشام در سالگرد کشته شدن پسرش سال ۱۳۹۹ گفت :« بعد از چهار سال حضور مستمر درجبهه و جانبازی و سی سال خدمت در سپاه حالا فهمیدم دشمن ما همین جاست!»
#دادخواهی #علیه_فراموشی #آبان_ادامه_دارد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ
آرشام جان، برادر عزیزم، تولد ۲۵ سالگیت مبارک. پنج سال دردناک از آبان خونین که قاتلانت بیرحمانه تو را از ما گرفتند میگذرد و دیگر هیچی از جان و روح ما باقی نمانده.
در دل شهر اصفهان، جایی که تاریخ و فرهنگ ایران در هر گوشهای نفس میکشد، آرشام ابراهیمی، دانشجوی ۲۱ ساله و آیندهدار سال اول رشته دندانپزشکی، در آستانه به ثمر نشاندن رویاهایش، در ۲۵ آبان ۹۸ بیرحمانه توسط مزدوران جمهوری اسلامی از پشت مورد اصابت گلوله جنگی قرار گرفت.
قاتلان آرشام که ابتدا در تحویل دادن پیکرش مقاومت میکردند، پس از چهار روز و سرانجام با فشار و تهدید و اخذ تعهد به خانواده داغدارش اجازه دادند تا در سکوت و تاریکی شب، پیکر او را به خاک بسپارند.
#آبان۹۸
#آبان_ادامه_دارد #دادخواهی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
سال گذشته در ۲۲ بهمنماه پسری ۱۹ ساله، پاکبان و اهل افغانستان، توسط یکی از طرفداران حکومت که فکر میکرد الیاس در حال کندن پرچمهای ۲۲ بهمن است، او را از روی پل نیایش تهران به پایین پرت کرد و باعث قتل او شد.
در همان روزها، فرد نزديك به #الیاس_محمدی که در فضای مجازی به #پاکبان_پل_نیایش مشهور شده بود در مورد زندگی او به «اعتماد» گفت: «الياس حدودا ۱۹ سالش بود و دو، سه سالی میشد كه از افغانستان به ايران آمده بود.
الياس فرزند آخر بود و يك برادر بزرگتر از خودش داشت. همين دو برادر بودند. حميد، برادر بزرگتر او متاهل بود. حميد قبلا مدتی در ميوهفروشی كه الياس كار میكرد، مشغول بود. دو، سه سال پيش به كشورشان برگشت و الياس را با خود به ايران آورد و بعد از اينكه الياس را جای خودش در آن ميوهفروشی گذاشت، رفت و به كارگری ساختمان مشغول شد.
الياس كارگر شهرداری هم بود و شبها ديوارههای روگذر اتوبانها را نظافت میكرد و بعد از اتمام كارش سمت ميدان نور در كانكس شهرداری میخوابيد.»
او در ادامه ميگويد: «صاحب ميوهفروشی كه الياس نزد او كار میكرد چند بار به او گفته بود كه شبها ديگر برای شهرداری كار نكند و همانجا در ميوهفروشی بماند، اما الياس موافقت نكرده بود و تصمیم داشت با پس انداز بتواند برای خود خانهای اجاره کند، حتی الياس دو شب قبل از اينكه به قتل برسد سمت پل سيدخندان وقتی مشغول نظافت ديوارههای روگذر اتوبان بوده پايش از روی نردهها ليز میخورد و تعادلش به هم میريزد.
الياس وقتی اين موضوع را برای صاحب كارش يعنی همان صاحب ميوهفروشی تعريف میكند او مجدد به الياس میگويد كه ديگر شبها برای نظافت نرو، اما باز الياس حرف او را گوش نمیدهد. دو شب بعد از اين اتفاق هم الياس را از بالای پل نيايش به پايين پرت میکند، قاتل فکر کرده بود او قید کندن پرچمهای دهه فجر را دارد.
چند روز بعد از اينكه الياس به قتل رسيد برادرش جنازه او را از پزشكی قانونی تحويل گرفت تا به كشور خودشان برای خاكسپاری ببرد.»
هویت قاتل الیاس و وضعیت او تا امروز رسانهای نشده و مهر سکوتی بر این پرونده زده شد.
#شهرداری_تهران یکسال پیش وعده اطلاع رسانی داد اما هرگز تا امروز اطلاعی از قاتل و رسیدگی به پرونده قتل او منتشر نشده است.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
در همان روزها، فرد نزديك به #الیاس_محمدی که در فضای مجازی به #پاکبان_پل_نیایش مشهور شده بود در مورد زندگی او به «اعتماد» گفت: «الياس حدودا ۱۹ سالش بود و دو، سه سالی میشد كه از افغانستان به ايران آمده بود.
الياس فرزند آخر بود و يك برادر بزرگتر از خودش داشت. همين دو برادر بودند. حميد، برادر بزرگتر او متاهل بود. حميد قبلا مدتی در ميوهفروشی كه الياس كار میكرد، مشغول بود. دو، سه سال پيش به كشورشان برگشت و الياس را با خود به ايران آورد و بعد از اينكه الياس را جای خودش در آن ميوهفروشی گذاشت، رفت و به كارگری ساختمان مشغول شد.
الياس كارگر شهرداری هم بود و شبها ديوارههای روگذر اتوبانها را نظافت میكرد و بعد از اتمام كارش سمت ميدان نور در كانكس شهرداری میخوابيد.»
او در ادامه ميگويد: «صاحب ميوهفروشی كه الياس نزد او كار میكرد چند بار به او گفته بود كه شبها ديگر برای شهرداری كار نكند و همانجا در ميوهفروشی بماند، اما الياس موافقت نكرده بود و تصمیم داشت با پس انداز بتواند برای خود خانهای اجاره کند، حتی الياس دو شب قبل از اينكه به قتل برسد سمت پل سيدخندان وقتی مشغول نظافت ديوارههای روگذر اتوبان بوده پايش از روی نردهها ليز میخورد و تعادلش به هم میريزد.
الياس وقتی اين موضوع را برای صاحب كارش يعنی همان صاحب ميوهفروشی تعريف میكند او مجدد به الياس میگويد كه ديگر شبها برای نظافت نرو، اما باز الياس حرف او را گوش نمیدهد. دو شب بعد از اين اتفاق هم الياس را از بالای پل نيايش به پايين پرت میکند، قاتل فکر کرده بود او قید کندن پرچمهای دهه فجر را دارد.
چند روز بعد از اينكه الياس به قتل رسيد برادرش جنازه او را از پزشكی قانونی تحويل گرفت تا به كشور خودشان برای خاكسپاری ببرد.»
هویت قاتل الیاس و وضعیت او تا امروز رسانهای نشده و مهر سکوتی بر این پرونده زده شد.
#شهرداری_تهران یکسال پیش وعده اطلاع رسانی داد اما هرگز تا امروز اطلاعی از قاتل و رسیدگی به پرونده قتل او منتشر نشده است.
#دادخواهی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing