Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴بهتان زدن به مخالفان، آموزه ای از پیامبر اسلام و اهل بیت معصوم و مظلوم!
#بخش_اول
🖋یکی از آموزه های ضد اخلاقی پیامبر اسلام،تجویز بدگویی و دروغ بستن نسبت به مخالفان است که متاسفانه امروزه هم توسط برخی از اسلامگرایان نسبت به منتقدین اعمال می شود.در این مقاله بر آن شدیم که این آموزه ی اسلامی را،به طور کامل بررسی کرده و مصادیق عینی آن در زندگانی پیامبر و ائمه را برشماریم.
⚫️مباهته و بهتان در لغت:
➖أي قال عليه ما لم يفعله وهو مبهوت. وفيه " فإن لم يكن فيه فقد بهته " هو بفتح هاء مخففة: أي قلت عليه البهتان. وبهتما بهتا من باب نفع: قذفها بالباطل وافترى عليها الكذب.
ترجمه:
یعنی چیزی را به او نسبت دهند که انجامش نداده است، و از این بابت مبهوت و حیران شود.همچنان که در حدیث ذکر شده است: {بهتان زدن آن است که آنچه که میگویید در شخص صادق نباشد}. همچنین بدین معناست: به ناحق متهم به زنا کردن و به دروغ افترا زدن.
📓مجمع البحرين(فخرالدین الطريحي النجفي)-ج۱-ص۲۵۶
🌐 http://lib.eshia.ir/20008/1/256
➖فأَمَّا الْبُهْتَانُ فَالْكَذِبُ.
ترجمه: بهتان به معنای کذب و دروغ بستن است.
📓معجم مقائيس اللغة(ابن فارس)-ج۱-ص۳۰۷
🌐 http://lib.eshia.ir/40718/1/307
➖أي قَالَ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَفْعَلْهُ، فَهُوَ مَبْهُوتٌ....
وباهَتَه: اسْتقْبله بأَمر يَقْذِفُه بِهِ، وَهُوَ منه بريء،لَا يَعْلَمُهُ فَيَبْهَتُ مِنْهُ
ترجمه:
یعنی به او چیزی را نسبت دهند که او انجامش نداده،و بدین ترتیب حیران و سرگشته شود....
باهته یعنی:قذف کردن(تهمت زنا و بدنامی زدن) شخص،در حالی که او از آن مبری و بی خبر باشد،به نحوی که از شنیدن آن مات و مبهوت شود.
📓لسان العرب نویسنده(ابن منظور)-ج۲-ص۱۲
🌐 http://lib.eshia.ir/40707/2/12
➖معنای کلمه بهتان،از قول امام صادق:
وَ اَلْبُهْتَانُ أَنْ تَقُولَ فِيهِ مَا لَيْسَ فِيهِ .
ترجمه:
امام صادق: بهتان اين است كه در بارۀ او بگوئى آنچه در او نيست
📓الكافي(الشيخ الكليني)-ج۲-ص۳۵۸
🌐http://lib.eshia.ir/11005/2/358
⚫️جواز افترا زدن به مخالفین در سنت نبوی و مکتب اهل بیت:
4 - محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن داود ابن سرحان، عن أبي عبد الله(ع)قال: قال رسول الله: إذارأيتم أهل الريب والبدع من بعدي فأظهر والبراءة منهم وأكثروا من سبهم والقول فيهم والوقيعة وباهتوهم كيلا يطمعوا في الفساد في الاسلام ويحذرهم الناس ولا يتعلمون من بدعهم يكتب الله لكم بذلك الحسنات ويرفع لكم به الدرجات في الآخرة.
ترجمه:
از امام صادق حديث شده است كه فرمود: رسول خدا فرموده است: هر گاه پس از من اهل ريب و بدعت را ديديد بيزارى خود را از آنها آشكار كنيد، و بسيار بآنها دشنام دهيد، و در بارۀ آنها بد گوئيد، و آنها را خفه و وامانده سازید که (نتوانند در دل مردم القاء شبهه كنند و) نتوانند بفساد در اسلام طمع كنند، و در نتيجه مردم از آنها دورى كنند و بدعتهاى آنها را ياد نگيرند، و خداوند در برابر اين كار براى شما حسنات بنويسد و درجات شما را در آخرت بالا برد.
📓الكافي(الشيخ الكليني)-ج۲-ص۳۷۵
🌐 http://lib.eshia.ir/11005/2/375
👈حکم حدیث:صحيح👉
📓مرآة العقول(مجلسي)-ج۱۱-ص۷۷
🌐 http://lib.eshia.ir/27875/11/77
🖋شایان ذکر است که بسیاری از مسلمین در جریان این مطلب نیستند که شخصیتی که امروزه آن را به نام «ابوجهل» می شناسند، نام اصلیِ وی «عَمرو بن هشام بن مغیره مخزومی» بوده و اعراب پیش از بعثت پیامبر،وی را به سبب شجاعت و زیرکی اش ابوالحکم(یعنی پدر دانایی) می نامیدند. اولین بار،پیامبر اسلام بود که به سبب مخالفت ها و چالش هایی که این شخصیت برای وی ایجاد می کرد،او را به ابوجهل ملقب کرد.👇🏻
📄 عمرو بن هِشَام بْن المغيرة بْن عَبْد اللَّهِ بْن عُمَر بْن مخزوم. كناه النبي أبا جهل، لأنه كان يكنى قبل ذلك «أبا الحكم» .
ترجمه:عَمرو بن هشام بن مغیره مخزومی که پیامبر به او کنیه ی ابوجهل را داد،پیش از آن ملقب به ابوالحکم(پدر دانایی) بود.
📓انساب الاشراف للبلاذري-ج۱-ص۱۲۵
🌐 http://lib.eshia.ir/40503/1/125
🖋جالب اینجاست که بعدها پسر ابوجهل(عکرمه) مسلمان می شود،و از اینکه مسلمین وی را "عکرمه بن ابی جهل" می نامیدند دلخور شده و نزد پیامبر شکایت می کند؛ پیامبر هم به مسلمین توصیه می کند دیگر وی را عکرمه بن ابی جهل خطاب نکنند.👇
📄ولما أسلم عكرمة شكا قولهم [عكرمة بْن أَبِي جهل] ، فنهاهم رسول الله أن يقولوا عكرمة بْن أَبِي جهل، وَقَالَ: لا تؤذوا الأحياء بسب الأموات.
ترجمه:
وقتی عکرمه مسلمان شد،از اینکه وی را عکرمه بن ابی جهل می نامیدند شاکی شد،پس پیامبر آنان را از این کار(به کار بردن کنیه ی ابوجهل) نهی کرد و فرمود: زندگان را به خاطر مردگان آزار ندهید.
📓الاستيعاب(ابن عبد البر)-ج۳-ص۱۰۸۲
🌐 http://lib.eshia.ir/40171/3/1082
ادامه دارد...
🚯 @ISLIE
#بخش_اول
🖋یکی از آموزه های ضد اخلاقی پیامبر اسلام،تجویز بدگویی و دروغ بستن نسبت به مخالفان است که متاسفانه امروزه هم توسط برخی از اسلامگرایان نسبت به منتقدین اعمال می شود.در این مقاله بر آن شدیم که این آموزه ی اسلامی را،به طور کامل بررسی کرده و مصادیق عینی آن در زندگانی پیامبر و ائمه را برشماریم.
⚫️مباهته و بهتان در لغت:
➖أي قال عليه ما لم يفعله وهو مبهوت. وفيه " فإن لم يكن فيه فقد بهته " هو بفتح هاء مخففة: أي قلت عليه البهتان. وبهتما بهتا من باب نفع: قذفها بالباطل وافترى عليها الكذب.
ترجمه:
یعنی چیزی را به او نسبت دهند که انجامش نداده است، و از این بابت مبهوت و حیران شود.همچنان که در حدیث ذکر شده است: {بهتان زدن آن است که آنچه که میگویید در شخص صادق نباشد}. همچنین بدین معناست: به ناحق متهم به زنا کردن و به دروغ افترا زدن.
📓مجمع البحرين(فخرالدین الطريحي النجفي)-ج۱-ص۲۵۶
🌐 http://lib.eshia.ir/20008/1/256
➖فأَمَّا الْبُهْتَانُ فَالْكَذِبُ.
ترجمه: بهتان به معنای کذب و دروغ بستن است.
📓معجم مقائيس اللغة(ابن فارس)-ج۱-ص۳۰۷
🌐 http://lib.eshia.ir/40718/1/307
➖أي قَالَ عَلَيْهِ مَا لَمْ يَفْعَلْهُ، فَهُوَ مَبْهُوتٌ....
وباهَتَه: اسْتقْبله بأَمر يَقْذِفُه بِهِ، وَهُوَ منه بريء،لَا يَعْلَمُهُ فَيَبْهَتُ مِنْهُ
ترجمه:
یعنی به او چیزی را نسبت دهند که او انجامش نداده،و بدین ترتیب حیران و سرگشته شود....
باهته یعنی:قذف کردن(تهمت زنا و بدنامی زدن) شخص،در حالی که او از آن مبری و بی خبر باشد،به نحوی که از شنیدن آن مات و مبهوت شود.
📓لسان العرب نویسنده(ابن منظور)-ج۲-ص۱۲
🌐 http://lib.eshia.ir/40707/2/12
➖معنای کلمه بهتان،از قول امام صادق:
وَ اَلْبُهْتَانُ أَنْ تَقُولَ فِيهِ مَا لَيْسَ فِيهِ .
ترجمه:
امام صادق: بهتان اين است كه در بارۀ او بگوئى آنچه در او نيست
📓الكافي(الشيخ الكليني)-ج۲-ص۳۵۸
🌐http://lib.eshia.ir/11005/2/358
⚫️جواز افترا زدن به مخالفین در سنت نبوی و مکتب اهل بیت:
4 - محمد بن يحيى، عن محمد بن الحسين، عن أحمد بن محمد بن أبي نصر، عن داود ابن سرحان، عن أبي عبد الله(ع)قال: قال رسول الله: إذارأيتم أهل الريب والبدع من بعدي فأظهر والبراءة منهم وأكثروا من سبهم والقول فيهم والوقيعة وباهتوهم كيلا يطمعوا في الفساد في الاسلام ويحذرهم الناس ولا يتعلمون من بدعهم يكتب الله لكم بذلك الحسنات ويرفع لكم به الدرجات في الآخرة.
ترجمه:
از امام صادق حديث شده است كه فرمود: رسول خدا فرموده است: هر گاه پس از من اهل ريب و بدعت را ديديد بيزارى خود را از آنها آشكار كنيد، و بسيار بآنها دشنام دهيد، و در بارۀ آنها بد گوئيد، و آنها را خفه و وامانده سازید که (نتوانند در دل مردم القاء شبهه كنند و) نتوانند بفساد در اسلام طمع كنند، و در نتيجه مردم از آنها دورى كنند و بدعتهاى آنها را ياد نگيرند، و خداوند در برابر اين كار براى شما حسنات بنويسد و درجات شما را در آخرت بالا برد.
📓الكافي(الشيخ الكليني)-ج۲-ص۳۷۵
🌐 http://lib.eshia.ir/11005/2/375
👈حکم حدیث:صحيح👉
📓مرآة العقول(مجلسي)-ج۱۱-ص۷۷
🌐 http://lib.eshia.ir/27875/11/77
🖋شایان ذکر است که بسیاری از مسلمین در جریان این مطلب نیستند که شخصیتی که امروزه آن را به نام «ابوجهل» می شناسند، نام اصلیِ وی «عَمرو بن هشام بن مغیره مخزومی» بوده و اعراب پیش از بعثت پیامبر،وی را به سبب شجاعت و زیرکی اش ابوالحکم(یعنی پدر دانایی) می نامیدند. اولین بار،پیامبر اسلام بود که به سبب مخالفت ها و چالش هایی که این شخصیت برای وی ایجاد می کرد،او را به ابوجهل ملقب کرد.👇🏻
📄 عمرو بن هِشَام بْن المغيرة بْن عَبْد اللَّهِ بْن عُمَر بْن مخزوم. كناه النبي أبا جهل، لأنه كان يكنى قبل ذلك «أبا الحكم» .
ترجمه:عَمرو بن هشام بن مغیره مخزومی که پیامبر به او کنیه ی ابوجهل را داد،پیش از آن ملقب به ابوالحکم(پدر دانایی) بود.
📓انساب الاشراف للبلاذري-ج۱-ص۱۲۵
🌐 http://lib.eshia.ir/40503/1/125
🖋جالب اینجاست که بعدها پسر ابوجهل(عکرمه) مسلمان می شود،و از اینکه مسلمین وی را "عکرمه بن ابی جهل" می نامیدند دلخور شده و نزد پیامبر شکایت می کند؛ پیامبر هم به مسلمین توصیه می کند دیگر وی را عکرمه بن ابی جهل خطاب نکنند.👇
📄ولما أسلم عكرمة شكا قولهم [عكرمة بْن أَبِي جهل] ، فنهاهم رسول الله أن يقولوا عكرمة بْن أَبِي جهل، وَقَالَ: لا تؤذوا الأحياء بسب الأموات.
ترجمه:
وقتی عکرمه مسلمان شد،از اینکه وی را عکرمه بن ابی جهل می نامیدند شاکی شد،پس پیامبر آنان را از این کار(به کار بردن کنیه ی ابوجهل) نهی کرد و فرمود: زندگان را به خاطر مردگان آزار ندهید.
📓الاستيعاب(ابن عبد البر)-ج۳-ص۱۰۸۲
🌐 http://lib.eshia.ir/40171/3/1082
ادامه دارد...
🚯 @ISLIE
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴بهتان زدن به مخالفان، آموزه ای از پیامبر اسلام و اهل بیت معصوم و مظلوم!
#بخش_دوم
⚫️جواز افترا زدن به مخالفین در سنت نبوی و مکتب اهل بیت:
📄 وَ عَنْهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ اَلْكَلْبِيِّ عَنْ ضُرَيْسٍ اَلْكُنَاسِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «أَ تَدْرِي مِنْ أَيْنَ دَخَلَ عَلَى اَلنَّاسِ اَلزِّنَا» فَقُلْتُ لاَ أَدْرِي فَقَالَ «مِنْ قِبَلِ خُمُسِنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ إِلاَّ لِشِيعَتِنَااَلْأَطْيَبِينَ فَإِنَّهُ مُحَلَّلٌ لَهُمْ وَ لِمِيلاَدِهِمْ»
ترجمه:
ضريس كناسى گويد: امام صادق فرمود: از چه راهى مردم گرفتار زنا ميشوند؟ گفتم: نميدانم، قربانت گردم. فرمود: از راه خمس ما اهل بيت (كه نميپردازند) مگر شيعيان پاكزاده ما كه خمس براى آنها حلال گشت تا حلال زاده بدنيا آيند.
📓تهذيب الأحكام(شيخ طوسی)-ج۴-ص۱۳۶
🌐 http://lib.eshia.ir/10083/4/136
👈حکم حدیث:صحیح👉
📓ملاذ الأخيار(العلامة المجلسي)-ج۶-ص۳۸۹
🌐 http://lib.eshia.ir/71769/6/389
👇👇👇
🖋توضیح:بر طبق این روایت،امام صادق می گوید کسانی که قائل به پرداخت خمس نباشند،حلال زاده نیستند!
📄 عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْعَبَّاسِ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا يَفْتَرُونَ وَ يَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ فَقَالَ لِي اَلْكَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ يَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ اَلنَّاسَ كُلَّهُمْ أَوْلاَدُ بَغَايَا مَا خَلاَ شِيعَتَنَا
ترجمه:
ابو حمزه مىگويد:به امام باقر عرض كردم:برخى از هم كيشان ما به دگرانديشان دروغ مىبندند و آنها را به حرامزادگى نسبت مىدهند.امام باقر فرمود: دست شستن از اين كار نيكوتر است،و سپس فرمود:اى ابا حمزه!بخدا سوگند همۀ مردم زادۀ فحشايند جز شيعۀ ما.
📓 الكافي(الشيخ الكليني)-ج۸-ص۲۸۵
🌐 http://ar.lib.eshia.ir/11005/8/285
👇👇👇
🖋امام خمینی ضمن استناد به این حدیث می گوید:
📄 فلا شبهة في عدم احترامهم بل هو من ضروري المذهب كما قال المحققون، بل الناظر في الاخبار الكثيرة في الابواب المتفرقة لا يرتاب في جواز هتكهم والوقيعة فيهم، بل الائمة المعصومون، اكثروا في الطعن واللعن عليهم وذكر مسائيهم.فعن ابى حمزة عن ابى جعفر عليه السلام قال: قلت له: ان بعض اصحابنا يفترون ويقذفون من خالفهم فقال الكف عنهم اجمل ثم قال يابا حمزة ان الناس كلهم اولاد بغاة ما خلا شيعتنا (الخ). والظاهر منها جواز الافتراء والقذف عليهم لكن الكف احسن واجمل لكنه مشكل الا في بعض الاحيان، مع ان السيرة ايضا قائمة على غيبتهم فنعم ما قال المحقق صاحب الجواهر ان طول الكلام في ذلك كما فعله في الحدائق من تضييع العمر في الواضحات.
ترجمه:
هیچ شک و شبهه ای در عدم احترام کردن به آنان نیست، بلکه همانطور که محققان گفته اند احترام نکردن به آنان از ضروریات مذهب است و کسی که روایات وارد شده در باب های مختلف را بنگرد کوچکترین شکی در جواز بی احترامی و بدگویی در حق آنان نمی کند،چرا که ائمه ی معصوم نیز به آنان بسیار طعن زده و لعن می کردند و نیز بدی هایشان را ذکر می کردند.همچنان که از ابو حمزه روایت شده است: 《به امام باقر عليه السّلام عرض كردم:برخى از هم كيشان ما به دگرانديشان دروغ مىبندند و آنها را به حرامزادگى نسبت مىدهند.امام باقر عليه السّلام فرمود: دست شستن از اين كار نيكوتر است،و سپس فرمود:اى ابا حمزه!بخدا سوگند همۀ مردم زادۀ فحشايند جز شيعۀ ما....》 ظاهر بر جواز دروغ بستن و نسبت دادن زنا به آنهاست،هرچند که صرف نظر از اینکار بهتر است،چون با وجود اینکه سیره ی ائمه بر جواز غیبت و بدگویی از آنان استوار است(و صاحب جواهر در مورد آن گفته است که اطاله ی کلام در رابطه با این موضوع چیزی جز هدر دادن عمر در مسائل واضح و بدیهی نیست)، در بعضی مواقع این کار اشکال دارد.
📓 المكاسب المحرمة(روح الله الخميني)-ج۱-ص۲۵۱
🌐 http://lib.eshia.ir/10051/1/251
ادامه دارد...
🚯 @ISLIE
#بخش_دوم
⚫️جواز افترا زدن به مخالفین در سنت نبوی و مکتب اهل بیت:
📄 وَ عَنْهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ عُمَرَ بْنِ أَبَانٍ اَلْكَلْبِيِّ عَنْ ضُرَيْسٍ اَلْكُنَاسِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «أَ تَدْرِي مِنْ أَيْنَ دَخَلَ عَلَى اَلنَّاسِ اَلزِّنَا» فَقُلْتُ لاَ أَدْرِي فَقَالَ «مِنْ قِبَلِ خُمُسِنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ إِلاَّ لِشِيعَتِنَااَلْأَطْيَبِينَ فَإِنَّهُ مُحَلَّلٌ لَهُمْ وَ لِمِيلاَدِهِمْ»
ترجمه:
ضريس كناسى گويد: امام صادق فرمود: از چه راهى مردم گرفتار زنا ميشوند؟ گفتم: نميدانم، قربانت گردم. فرمود: از راه خمس ما اهل بيت (كه نميپردازند) مگر شيعيان پاكزاده ما كه خمس براى آنها حلال گشت تا حلال زاده بدنيا آيند.
📓تهذيب الأحكام(شيخ طوسی)-ج۴-ص۱۳۶
🌐 http://lib.eshia.ir/10083/4/136
👈حکم حدیث:صحیح👉
📓ملاذ الأخيار(العلامة المجلسي)-ج۶-ص۳۸۹
🌐 http://lib.eshia.ir/71769/6/389
👇👇👇
🖋توضیح:بر طبق این روایت،امام صادق می گوید کسانی که قائل به پرداخت خمس نباشند،حلال زاده نیستند!
📄 عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ اَلْعَبَّاسِ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ:قُلْتُ لَهُ إِنَّ بَعْضَ أَصْحَابِنَا يَفْتَرُونَ وَ يَقْذِفُونَ مَنْ خَالَفَهُمْ فَقَالَ لِي اَلْكَفُّ عَنْهُمْ أَجْمَلُ ثُمَّ قَالَ وَ اَللَّهِ يَا أَبَا حَمْزَةَ إِنَّ اَلنَّاسَ كُلَّهُمْ أَوْلاَدُ بَغَايَا مَا خَلاَ شِيعَتَنَا
ترجمه:
ابو حمزه مىگويد:به امام باقر عرض كردم:برخى از هم كيشان ما به دگرانديشان دروغ مىبندند و آنها را به حرامزادگى نسبت مىدهند.امام باقر فرمود: دست شستن از اين كار نيكوتر است،و سپس فرمود:اى ابا حمزه!بخدا سوگند همۀ مردم زادۀ فحشايند جز شيعۀ ما.
📓 الكافي(الشيخ الكليني)-ج۸-ص۲۸۵
🌐 http://ar.lib.eshia.ir/11005/8/285
👇👇👇
🖋امام خمینی ضمن استناد به این حدیث می گوید:
📄 فلا شبهة في عدم احترامهم بل هو من ضروري المذهب كما قال المحققون، بل الناظر في الاخبار الكثيرة في الابواب المتفرقة لا يرتاب في جواز هتكهم والوقيعة فيهم، بل الائمة المعصومون، اكثروا في الطعن واللعن عليهم وذكر مسائيهم.فعن ابى حمزة عن ابى جعفر عليه السلام قال: قلت له: ان بعض اصحابنا يفترون ويقذفون من خالفهم فقال الكف عنهم اجمل ثم قال يابا حمزة ان الناس كلهم اولاد بغاة ما خلا شيعتنا (الخ). والظاهر منها جواز الافتراء والقذف عليهم لكن الكف احسن واجمل لكنه مشكل الا في بعض الاحيان، مع ان السيرة ايضا قائمة على غيبتهم فنعم ما قال المحقق صاحب الجواهر ان طول الكلام في ذلك كما فعله في الحدائق من تضييع العمر في الواضحات.
ترجمه:
هیچ شک و شبهه ای در عدم احترام کردن به آنان نیست، بلکه همانطور که محققان گفته اند احترام نکردن به آنان از ضروریات مذهب است و کسی که روایات وارد شده در باب های مختلف را بنگرد کوچکترین شکی در جواز بی احترامی و بدگویی در حق آنان نمی کند،چرا که ائمه ی معصوم نیز به آنان بسیار طعن زده و لعن می کردند و نیز بدی هایشان را ذکر می کردند.همچنان که از ابو حمزه روایت شده است: 《به امام باقر عليه السّلام عرض كردم:برخى از هم كيشان ما به دگرانديشان دروغ مىبندند و آنها را به حرامزادگى نسبت مىدهند.امام باقر عليه السّلام فرمود: دست شستن از اين كار نيكوتر است،و سپس فرمود:اى ابا حمزه!بخدا سوگند همۀ مردم زادۀ فحشايند جز شيعۀ ما....》 ظاهر بر جواز دروغ بستن و نسبت دادن زنا به آنهاست،هرچند که صرف نظر از اینکار بهتر است،چون با وجود اینکه سیره ی ائمه بر جواز غیبت و بدگویی از آنان استوار است(و صاحب جواهر در مورد آن گفته است که اطاله ی کلام در رابطه با این موضوع چیزی جز هدر دادن عمر در مسائل واضح و بدیهی نیست)، در بعضی مواقع این کار اشکال دارد.
📓 المكاسب المحرمة(روح الله الخميني)-ج۱-ص۲۵۱
🌐 http://lib.eshia.ir/10051/1/251
ادامه دارد...
🚯 @ISLIE
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴بهتان زدن به مخالفان، آموزه ای از پیامبر اسلام و اهل بیت معصوم و مظلوم!
#بخش_سوم
🖋بر اساس روایاتِ تجویز فحاشی و افتراء زدن به مخالفین،بسیاری از فقها مانند امام خمینی،فحاشی و افترا زدن به کفار و حتی دگراندیشان درون دینی را جایز دانسته اند که در ادامه به چند نمونه اشاره خواهیم کرد👇
➖آیت الله خوئی:
📄س 897- آيا جايز است سب نمودن و توهين نمودن اهل بدع و ريب را؟
ج - اگر ردع منكرى بر او مترتب شود اشكال ندارد.
س 898- افتراء و تهمت بر كافر و مرتد و كسى كه بدعت در دين گذاشته جايز است يا نه؟
ج - مانعى ندارد. واللََّه العالم.
📓 استفتائات(خوئي)-ج۱-ص۲۶۴
🌐 http://lib.eshia.ir/71852/1/264/896
➖آیت الله گلپایگانی:
📄 ترى أنه قد جوز بمقتضاها البهتان والافتراء عليهم وحيث إن الكذب غير جائز فلا بد من القول بأنه قد جوز الكذب هنا للمصلحة وهي سقوط اعتبار المبتدع وكسر جاهه في أنظار الناس كيلا يميلوا إليه فيضلوا به وإلا فالبهتان والكذب ليسا بجائزين
ترجمه:
به اقتضای آن روایت باید گفت در چنین مواردی دروغ جایز است چون با این دروغ مصلحت مهمتری استیفاذ میگردد و ان بی ابرو کردن بدعت گذار در میان مردم است حتی با تهمت و دروغ
📓 الدر المنضود(گلپایگانی)-ج۲-ص۱۴۸
🌐 http://lib.eshia.ir/10019/2/148
➖شیخ انصاری:
📄 «باهتوهم كيلا يطمعوا في إضلالكم» محمول على اتهامهم و سوء الظن بهم بما يحرم اتهام المؤمن به، بأن يقال: لعله زانٍ، أو سارق. و كذا إذا زاده ذكر ما ليس فيه من باب المبالغة.و يحتمل إبقاؤه على ظاهره بتجويز الكذب عليهم لأجل المصلحة؛فإنّ مصلحة تنفير الخلق عنهم أقوى من مفسدة الكذب.
ترجمه:
مراد از عبارت «به آنها بهتان بزنید تا در گمراه کردنتان طمع نورزند» كه در حديث امام صادق آمده است این است كه : آنان را متّهم كنيد و به ايشان گمان بد بريد، به چيزى كه متّهم كردن مؤمن به آن، حرام است. مثلاً گفته شود كه : شايد زناكار باشد يا دزد باشد و امثال اينها و بالاتر از اينها كه در آن مبالغه نباشد. و احتمال دارد كه آن [جمله] را بر ظاهرش ابقا كرد، يعنى اين كه به خاطر مصلحت ، دروغ بستن بر آنها جايز باشد ؛ زيرا مصلحت دور كردن و رماندن مردم از اين گونه افراد، قوى تر از مفسده دروغ است .
📓المكاسب(شيخ الأنصاري)-ج۲-ص۱۱۸
🌐 http://lib.eshia.ir/10141/2/118
➖علامه عاملی:
📄 سبّ غیر أهل الإیمان من شرائط الإیمان.
ترجمه:فحاشی و سب کردن غیر اهل ایمان،از شروط ایمان است.
📓مفتاح الکرامة(السید جواد الحسيني العاملي)
🌐 http://lib.eshia.ir/10159/12/222
➖آيت الله محمد جميل حمود العاملى:
📄 السؤال الثاني : هل صحيح أن المخالفين أبناء زنا ؟
الجواب :بسمه تعالى لقد ثبت لدينا بالدليل القاطع أن المخالفين نواصب، وقد فصَّلنا ذلك في رسالةٍ فقهيّة خاصة، والناصبيُّ أشرُّ من إبن الزنا كما جاء في أخبارنا الشريفة،كما أنَّه أنجس من الخنزير بل هو أشد نجاسة من الكلاب الممطورة،كما أنَّه وردنا في أخبار تجاوزت التواتر الإجمالي ما يشير إلى حقيقة أنَّ المخالفين أولاد حرامٍ، وفي بعضها بلغ حدَّ الإستفاضة بأنهم أولاد بغايا ما خلا الشيعة
ترجمه:
سوال:آیا زنازاده بودن مخالفین صحیح است؟
جواب: بسمه تعالی. همانطور که در رساله ی فقهیه ویژه ای به آن پرداختیم، با دلایل قاطع ثابت شده است که بر طبق روایات شریفه، مخالفین و نواصب از زنازاده هم بدتر هستند،آنها نجس تر از خوک بوده بلکه نجاست آنها از نجاست رطوبت سگ هم شدیدتر است. بر طبق روایات،که به تواتر اجمالی هم رسیده است،ما به این حقیقت پی می بریم که مخالفین، حرام زاده هستند، و در بعضی از روایات مستفیض وارد شده است که همه مردم زنازاده هستند به جز شیعیان.
🌐 http://aletra.org/print.php?id=333
➖شیخ یوسف بحرانی:
أقول: من أوضح الواضحات في جواز غيبة المخالفين طعن الأئمة- ع- بأنهم أولاد زنا، فمن ذلك ما رواه
ترجمه:ميگويم كه از واضحات است كه غيبت مخالفين شيعه جايز است چون ائمه به آنها طعنه زده و زنازاده خطاب كردند
📓 الحدائق الناضرة(الشیخ یوسف البحراني)-ج۱۸-ص۱۵۵
🌐 http://lib.eshia.ir/10013/18/155
➖آیت الله محمد صادق روحانی:
هل يجوز في ليالي فرحة الزهراء (عليها السلام) و سائر الايام الاخرى التلفظ بألفاظ بذيئة مثل السب و الشتم و الإهانة لأعداء اهل البيت (عليهم السلام) بدلاً من اللعن؟
جواب:بإسمه جلت أسماؤه
اذا جاز اللعن من جهة العداوة يجوز السب و الإهانة ايضاً .
ترجمه:
آیا جایز است در ایام بشارت و مژدگانی ولادت فاطمه الزهرا و یا سایر ایام، به جای لعن کردن دشمنان اهل بیت، الفاظ زشت مثل فحش و اهانت و دشنام در حقشان بگوییم؟
جواب: همانطور که جواز لعنشان(به جهت دشمنی شان با اهل بیت) صادر شده است،اهانت و فحاشی نسبت به ایشان هم جایز است.
🌐 http://www.rohani.ir/ar/idetail/6389/-p-style--text-align--justify-----span-style------
🚯 @ISLIE
#بخش_سوم
🖋بر اساس روایاتِ تجویز فحاشی و افتراء زدن به مخالفین،بسیاری از فقها مانند امام خمینی،فحاشی و افترا زدن به کفار و حتی دگراندیشان درون دینی را جایز دانسته اند که در ادامه به چند نمونه اشاره خواهیم کرد👇
➖آیت الله خوئی:
📄س 897- آيا جايز است سب نمودن و توهين نمودن اهل بدع و ريب را؟
ج - اگر ردع منكرى بر او مترتب شود اشكال ندارد.
س 898- افتراء و تهمت بر كافر و مرتد و كسى كه بدعت در دين گذاشته جايز است يا نه؟
ج - مانعى ندارد. واللََّه العالم.
📓 استفتائات(خوئي)-ج۱-ص۲۶۴
🌐 http://lib.eshia.ir/71852/1/264/896
➖آیت الله گلپایگانی:
📄 ترى أنه قد جوز بمقتضاها البهتان والافتراء عليهم وحيث إن الكذب غير جائز فلا بد من القول بأنه قد جوز الكذب هنا للمصلحة وهي سقوط اعتبار المبتدع وكسر جاهه في أنظار الناس كيلا يميلوا إليه فيضلوا به وإلا فالبهتان والكذب ليسا بجائزين
ترجمه:
به اقتضای آن روایت باید گفت در چنین مواردی دروغ جایز است چون با این دروغ مصلحت مهمتری استیفاذ میگردد و ان بی ابرو کردن بدعت گذار در میان مردم است حتی با تهمت و دروغ
📓 الدر المنضود(گلپایگانی)-ج۲-ص۱۴۸
🌐 http://lib.eshia.ir/10019/2/148
➖شیخ انصاری:
📄 «باهتوهم كيلا يطمعوا في إضلالكم» محمول على اتهامهم و سوء الظن بهم بما يحرم اتهام المؤمن به، بأن يقال: لعله زانٍ، أو سارق. و كذا إذا زاده ذكر ما ليس فيه من باب المبالغة.و يحتمل إبقاؤه على ظاهره بتجويز الكذب عليهم لأجل المصلحة؛فإنّ مصلحة تنفير الخلق عنهم أقوى من مفسدة الكذب.
ترجمه:
مراد از عبارت «به آنها بهتان بزنید تا در گمراه کردنتان طمع نورزند» كه در حديث امام صادق آمده است این است كه : آنان را متّهم كنيد و به ايشان گمان بد بريد، به چيزى كه متّهم كردن مؤمن به آن، حرام است. مثلاً گفته شود كه : شايد زناكار باشد يا دزد باشد و امثال اينها و بالاتر از اينها كه در آن مبالغه نباشد. و احتمال دارد كه آن [جمله] را بر ظاهرش ابقا كرد، يعنى اين كه به خاطر مصلحت ، دروغ بستن بر آنها جايز باشد ؛ زيرا مصلحت دور كردن و رماندن مردم از اين گونه افراد، قوى تر از مفسده دروغ است .
📓المكاسب(شيخ الأنصاري)-ج۲-ص۱۱۸
🌐 http://lib.eshia.ir/10141/2/118
➖علامه عاملی:
📄 سبّ غیر أهل الإیمان من شرائط الإیمان.
ترجمه:فحاشی و سب کردن غیر اهل ایمان،از شروط ایمان است.
📓مفتاح الکرامة(السید جواد الحسيني العاملي)
🌐 http://lib.eshia.ir/10159/12/222
➖آيت الله محمد جميل حمود العاملى:
📄 السؤال الثاني : هل صحيح أن المخالفين أبناء زنا ؟
الجواب :بسمه تعالى لقد ثبت لدينا بالدليل القاطع أن المخالفين نواصب، وقد فصَّلنا ذلك في رسالةٍ فقهيّة خاصة، والناصبيُّ أشرُّ من إبن الزنا كما جاء في أخبارنا الشريفة،كما أنَّه أنجس من الخنزير بل هو أشد نجاسة من الكلاب الممطورة،كما أنَّه وردنا في أخبار تجاوزت التواتر الإجمالي ما يشير إلى حقيقة أنَّ المخالفين أولاد حرامٍ، وفي بعضها بلغ حدَّ الإستفاضة بأنهم أولاد بغايا ما خلا الشيعة
ترجمه:
سوال:آیا زنازاده بودن مخالفین صحیح است؟
جواب: بسمه تعالی. همانطور که در رساله ی فقهیه ویژه ای به آن پرداختیم، با دلایل قاطع ثابت شده است که بر طبق روایات شریفه، مخالفین و نواصب از زنازاده هم بدتر هستند،آنها نجس تر از خوک بوده بلکه نجاست آنها از نجاست رطوبت سگ هم شدیدتر است. بر طبق روایات،که به تواتر اجمالی هم رسیده است،ما به این حقیقت پی می بریم که مخالفین، حرام زاده هستند، و در بعضی از روایات مستفیض وارد شده است که همه مردم زنازاده هستند به جز شیعیان.
🌐 http://aletra.org/print.php?id=333
➖شیخ یوسف بحرانی:
أقول: من أوضح الواضحات في جواز غيبة المخالفين طعن الأئمة- ع- بأنهم أولاد زنا، فمن ذلك ما رواه
ترجمه:ميگويم كه از واضحات است كه غيبت مخالفين شيعه جايز است چون ائمه به آنها طعنه زده و زنازاده خطاب كردند
📓 الحدائق الناضرة(الشیخ یوسف البحراني)-ج۱۸-ص۱۵۵
🌐 http://lib.eshia.ir/10013/18/155
➖آیت الله محمد صادق روحانی:
هل يجوز في ليالي فرحة الزهراء (عليها السلام) و سائر الايام الاخرى التلفظ بألفاظ بذيئة مثل السب و الشتم و الإهانة لأعداء اهل البيت (عليهم السلام) بدلاً من اللعن؟
جواب:بإسمه جلت أسماؤه
اذا جاز اللعن من جهة العداوة يجوز السب و الإهانة ايضاً .
ترجمه:
آیا جایز است در ایام بشارت و مژدگانی ولادت فاطمه الزهرا و یا سایر ایام، به جای لعن کردن دشمنان اهل بیت، الفاظ زشت مثل فحش و اهانت و دشنام در حقشان بگوییم؟
جواب: همانطور که جواز لعنشان(به جهت دشمنی شان با اهل بیت) صادر شده است،اهانت و فحاشی نسبت به ایشان هم جایز است.
🌐 http://www.rohani.ir/ar/idetail/6389/-p-style--text-align--justify-----span-style------
🚯 @ISLIE
موقع سماحة آیة الله العظمی السید محمد صادق الحسینی الروحانی (قدس سره)
هل يجوز التلفظ بألفاظ بذيئة مثل السب و الإهانة لأعداء اهل البيت بدلاً من اللعن؟( المتفرقات - 2943)
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
💢پیامبر دین صلح و دوستی: هر کس به ما توهین کرد او را سریعاً بکشید
#بخش_اول
⚜مع الأسف با خبر شدیم: مدیر یک کانال تلگرامی به جرم توهین به پیامبر اسلام محکوم به اعدام شده است و علی رغم اعتراض و تقاضای تجدید نظر نسبت به حکم دادگاه٬ این حکم به تایید دیوان عالی کشور نیز رسیده است و هم اکنون [میثم ۳۹ ساله] ٬ تنها به خاطر نشر مطالبی بر ضد پیامبر اسلام در شرف اعدام قرار دارد! در این بین٬ عده ای از هموطنان مسلمان ناآگاه ما به اشتباه تصور می کنند که صدور چنین احکام ظالمانه ای محال است از جانب پیامبری صادر شود که گفته می شود رحمة للعالمین است! به همین سبب در این نوشتار بر آن شدیم که به صورت جامع و کامل٬ اسناد و روایات ناظر بر صدور این حکم [فرعون مآبانه] از جانب شخص پیامبر و اهل بیت مثلاً مظلوم را ارائه دهیم تا زین پس هموطنان مسلمان ما آگاه باشند که این فتنه و ظلم و جنایت رژیم آخوندی که این روزها به اوج خود رسیده است٬ دقیقا ناشی از لوث وجود پیامبر اسلام و آموزه های مکتب اهل بیت مثلا مظلومشان است:
▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ سَأَلَ عَمَّنْ شَتَمَ رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ يَقْتُلُهُ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى قَبْلَ أَنْ يَرْفَعَهُ إِلَى اَلْإِمَامِ .
▪️#ترجمه: {هشام بن سالم گويد: از امام صادق پرسيدند: كسى كه به پيامبر خدا ناسزا بگويد چه حكمى دارد؟ فرمود: بايد پيش از آنكه او را به محضر امام ببرند، افراد به ترتيب نزديك بودن، او را به قتل برسانند}.
منبع: الكافي- ج۷ - ص۲۵۹
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول (العلامة المجلسي) - ج۲۳ - ص۴۰۲
▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ رَجُلاً مِنْ هُذَيْلٍ كَانَ يَسُبُّ رَسُولَ اَللَّهِ فَبَلَغَ ذَلِكَ اَلنَّبِيَّ فَقَالَ مَنْ لِهَذَا فَقَامَ رَجُلاَنِ مِنَ اَلْأَنْصَارِ فَقَالاَ نَحْنُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَانْطَلَقَا حَتَّى أَتَيَا عَرَبَةَ فَسَأَلاَ عَنْهُ فَإِذَا هُوَ يَتَلَقَّى غَنَمَهُ فَلَحِقَاهُ بَيْنَ أَهْلِهِ وَ غَنَمِهِ فَلَمْ يُسَلِّمَا عَلَيْهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمَا وَ مَا اِسْمُكُمَا فَقَالاَ لَهُ أَنْتَ فُلاَنُ بْنُ فُلاَنٍ فَقَالَ نَعَمْ فَنَزَلاَ وَ ضَرَبَا عُنُقَهُ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍُ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً اَلْآنَ سَبَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ يُقْتَلُ قَالَ إِنْ لَمْ تَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ فَاقْتُلْهُ .
▪️#ترجمه: {محمد بن مسلم گويد: امام باقر فرمود: مردى از قبيله هذيل، به رسول خدا ناسزا مىگفت. اين خبر به آن حضرت رسيد، فرمود: چه كسى مىتواند زبان او را كوتاه كند؟ دو نفر از انصار مدينه برخاستند و گفتند: اى رسول خدا! ما آمادهايم. آن دو به راه افتادند تا به ناحيه {عربه} رسيدند. سراغ او را گرفتند؛ دريافتند كه گوسفندانش را به چرا برده است. پس در ميان خانواده و گوسفندانش به او رسيدند. اما به او سلام نكردند. آن مرد گفت: شما كيستيد؟ و نام شما چيست؟ گفتند: تو فلانى، فرزند فلانى، هستى؟ گفت: آرى.👈🏿 در اين هنگام آن دو از شتر پياده شدند و گردن او را زدند.👉🏿 محمد بن مسلم گويد: به امام باقر عرض كردم: به نظر شما، اگر در اين زمان كسى به رسول خدا ناسزا بگويد، بايد او را كشت؟ فرمود: اگر بر جان خود نترسى، او را بكش.
منبع: الكافي - ج۷ - ص۲۶۷
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول - ج۲۳ - ص۴۱۵
🔺ادامه دارد...
=========================
🚯 @ISLIE
#بخش_اول
⚜مع الأسف با خبر شدیم: مدیر یک کانال تلگرامی به جرم توهین به پیامبر اسلام محکوم به اعدام شده است و علی رغم اعتراض و تقاضای تجدید نظر نسبت به حکم دادگاه٬ این حکم به تایید دیوان عالی کشور نیز رسیده است و هم اکنون [میثم ۳۹ ساله] ٬ تنها به خاطر نشر مطالبی بر ضد پیامبر اسلام در شرف اعدام قرار دارد! در این بین٬ عده ای از هموطنان مسلمان ناآگاه ما به اشتباه تصور می کنند که صدور چنین احکام ظالمانه ای محال است از جانب پیامبری صادر شود که گفته می شود رحمة للعالمین است! به همین سبب در این نوشتار بر آن شدیم که به صورت جامع و کامل٬ اسناد و روایات ناظر بر صدور این حکم [فرعون مآبانه] از جانب شخص پیامبر و اهل بیت مثلاً مظلوم را ارائه دهیم تا زین پس هموطنان مسلمان ما آگاه باشند که این فتنه و ظلم و جنایت رژیم آخوندی که این روزها به اوج خود رسیده است٬ دقیقا ناشی از لوث وجود پیامبر اسلام و آموزه های مکتب اهل بیت مثلا مظلومشان است:
▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ سَأَلَ عَمَّنْ شَتَمَ رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ يَقْتُلُهُ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى قَبْلَ أَنْ يَرْفَعَهُ إِلَى اَلْإِمَامِ .
▪️#ترجمه: {هشام بن سالم گويد: از امام صادق پرسيدند: كسى كه به پيامبر خدا ناسزا بگويد چه حكمى دارد؟ فرمود: بايد پيش از آنكه او را به محضر امام ببرند، افراد به ترتيب نزديك بودن، او را به قتل برسانند}.
منبع: الكافي- ج۷ - ص۲۵۹
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول (العلامة المجلسي) - ج۲۳ - ص۴۰۲
▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ رَجُلاً مِنْ هُذَيْلٍ كَانَ يَسُبُّ رَسُولَ اَللَّهِ فَبَلَغَ ذَلِكَ اَلنَّبِيَّ فَقَالَ مَنْ لِهَذَا فَقَامَ رَجُلاَنِ مِنَ اَلْأَنْصَارِ فَقَالاَ نَحْنُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَانْطَلَقَا حَتَّى أَتَيَا عَرَبَةَ فَسَأَلاَ عَنْهُ فَإِذَا هُوَ يَتَلَقَّى غَنَمَهُ فَلَحِقَاهُ بَيْنَ أَهْلِهِ وَ غَنَمِهِ فَلَمْ يُسَلِّمَا عَلَيْهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمَا وَ مَا اِسْمُكُمَا فَقَالاَ لَهُ أَنْتَ فُلاَنُ بْنُ فُلاَنٍ فَقَالَ نَعَمْ فَنَزَلاَ وَ ضَرَبَا عُنُقَهُ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍُ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً اَلْآنَ سَبَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ يُقْتَلُ قَالَ إِنْ لَمْ تَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ فَاقْتُلْهُ .
▪️#ترجمه: {محمد بن مسلم گويد: امام باقر فرمود: مردى از قبيله هذيل، به رسول خدا ناسزا مىگفت. اين خبر به آن حضرت رسيد، فرمود: چه كسى مىتواند زبان او را كوتاه كند؟ دو نفر از انصار مدينه برخاستند و گفتند: اى رسول خدا! ما آمادهايم. آن دو به راه افتادند تا به ناحيه {عربه} رسيدند. سراغ او را گرفتند؛ دريافتند كه گوسفندانش را به چرا برده است. پس در ميان خانواده و گوسفندانش به او رسيدند. اما به او سلام نكردند. آن مرد گفت: شما كيستيد؟ و نام شما چيست؟ گفتند: تو فلانى، فرزند فلانى، هستى؟ گفت: آرى.👈🏿 در اين هنگام آن دو از شتر پياده شدند و گردن او را زدند.👉🏿 محمد بن مسلم گويد: به امام باقر عرض كردم: به نظر شما، اگر در اين زمان كسى به رسول خدا ناسزا بگويد، بايد او را كشت؟ فرمود: اگر بر جان خود نترسى، او را بكش.
منبع: الكافي - ج۷ - ص۲۶۷
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول - ج۲۳ - ص۴۱۵
🔺ادامه دارد...
=========================
🚯 @ISLIE
خبرهای فوری مهم
مجازات اعدام برای مدیر كانال موهن
میثم 39 ساله مدیر یك كانال تلگرامی بود كه فعالیتهای گستردهای در فضای مجازی علیه پیامبر(ص) و ائمه اطهار انجام میداد.او در مدت فعالیتش بیش از 15 هزار مطلب توهین آمیز در گروههای تلگرامی منتشر كرده بود.
🔴 پاسخ به جوابیه کانال اسلامگرا در مورد گاف علمی پیامبر اسلام (صدور جواز عمل مطلقاً مضر ختنه زنان) - #بخش_اول
کانال اسلامگرای موسوم به «دروغها و خرافات ملحدین» در پاسخ به پست اخیر کانال در باب «گاف علمی پیامبر اسلام در صدور جواز عمل مضر ختنه زنان» جوابیه فحاشانهای منتشر کرده است:
🌐 https://tlgur.com/d/4NqkDqNg
قبل از پاسخ به جوابیه ایشان لازم است یادآور شویم که فحاشیهای مکرر ایشان به ما دگراندیشان دقیقا برگرفته از آیات قرآن و احادیث صحیح ائمه به اصطلاح معصومشان است و ایشان در حقیقت با کلام خود مهر تأیید بر صحت و درستی مقالات ما در باب فحاشی های قرآن و اهل بیت میزنند (قابل توجه مسلمین کتاب ناخواندهای که به فحاش بودن پیامبر و ائمهشان شک دارند!)
اما بعد...
۱) آخوند فحاش حوزه به دروغ مدعی شده پارهای از روایات ائمهشان ختنه زنان را نفی کرده!
در حالی که هیچ کدام از روایات مورد استنادش، نهی از این عمل را نمیرساند و در بهترین حالت فقط عدم وجوب ختنه زنان را میرساند!
او همین قدر نمیداند که مستحب بودن یک فعل در شرع اسلام هیچ منافاتی با واجب نبودن آن ندارد و اساساً تعریف فقها از فعل مستحب همین است که عمل مُستَحَب به عملی گفته میشود که انجام آن بهتر از ترک آن است، هرچند انجام دادنش واجب نیست
اما جهل توأم با میل عوامفریبی ادمین این کانال اسلامی باعث شده که درنیابد نقد ما به مسئله صدور جواز و حلیت ختنه زنان بوده است نه واجب بودن آن!
به عبارتی ما میگوییم «اگر پیامبر و ائمه شما علم غیب داشتند چگونه وقتی از ایشان در مورد ختنه زنان سوال شد، به جای اینکه از آن نهی کنند، حکم به جایز بودن و مستحب بودن آن دادند؟ مگر ختنه زنان عملی مطلقاً مضر نیست؟!»
در ادامه روایات مورد استناد ایشان را میخوانیم:
روایت اول:
عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ وَ خَفْضُ الْجَوَارِي لَيْسَ مِنَ السُّنَّةِ.
امام صادق: ختنه مردان از سنت می باشد ولی ختنه دختران سنت (واجب) نیست
📓الكافی كلينی / جلد ۶ / صفحه ۳۷
توضیح:
همانطور که پیش از این اشاره کردیم، این روایت نمیگوید ختنه زنان جایز نیست! بلکه میگوید واجب نیست! و این مسئله هیچ تعارضی با مستحب بودن آن ندارد! چنانکه:
➖شیخ یوسف بحرانی در کتاب «الحدائق الناضرة، جلد ۲۵، صفحه ۵۰» ذیل همین روایت مورد استناد کانال اسلامگرا میگوید:
الختان واجب و خفض الجواري مستحب.
ختنه (برای مردان) واجب و برای زنان مستحب است
➖شهید ثانی نیز در کتاب «مسالک الأفهام ، جلد ۸ ، صفحه ۴۰۵» روایات استحباب ختنه زنان را مغایر با نفی سنت بودن آن نمیداند و میگوید:
يستحبّ خفض الجواري و النساء، و ليس بواجب إجماعا.
ختنه دختران و زنان مستحب است و به اجماع علمای اسلام واجب نیست
➖صاحب جواهر نیز در جلد ۳۱ ، صفحه ۲۶۱ در ذیل این حدیث میگوید:
فإن المراد بعد معلومية استحبابه في النساء نفي الوجوب
مراد این است در ضمن مستحب بودن ختنه زنان، واجب بودن آن نفی میشود
روایت دوم:
عن ابى بصير قال : سألت اباجعفر عليه السلام... قال: اما السنة في الختان على الرجال و ليس على النساء.
امام باقر: سنت ختنه کردن فقط در مردان هست و برای زنان واجب نیست
📓تهذيب الأحكام / جلد ۷ / صفحه ۴۴۶
توضیح:
این روایت نیز مشابه روایت قبلی صرفا به واجب نبودن ختنه زنان (نه جایز نبودن!) اشاره میکند و هیچ گونه منافاتی با روایات استحباب ختنه زنان ندارد. چنانکه علامه مجلسی نیز در شرح این حدیث به صراحت میگوید:
ليس على النساء أي لا يجب عليهن، و ليس سنة مؤكدة فيهن، فلا ينافي استحبابه كما ذكره الأصحاب.
ترجمه: این کلام معصوم که «ختنه بر زنان نیست» یعنی بر آنان واجب نیست و جزو سنت تاکید شده بر آنان نیست، و این هیچ منافاتی با مستحب بودن آن ندارد، چنانکه اصحاب نیز همین را گفته اند.
افزون بر اینها بسیاری دیگر از فقهای بزرگ اسلام، از متقدمین گرفته تا فقهای معاصر صراحتاً به مستحب بودن ختنه زنان در شرع اسلام اشاره کرده اند و طبق افاضات ادمین کانال اسلامگرا، تمامی این فقها کله پوک بودهاند😉 (بدا به حال مذهبی که علمای آن یک مشت کله پوک بوده باشند!) :
➖سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک
➖آیت الله روحانی در فقه الصادق
➖آیت الله وحید خراسانی در منهاج الصالحین
➖آیت الله فاضل لنکرانی در الاحكام الواضحه
➖فیض کاشانی در الوافی
➖شیخ طوسی در النهایه
➖آیت الله هاشمی شاهرودی در منهاج الصالحین
➖فاضل هندی در کشف اللثام
➖محقق حلی در شرائع الإسلام
➖آیت الله خوئی در منهاج الصالحین
➖فخر المحققین حلی در إيضاح الفوائد
➖آیت الله میرزا جواد تبریزی در منهاج الصالحين
➖علامه حلی در تبصرة المتعلمين
➖آیت الله محمد اسحاق فیاض در منهاج الصالحين
➖محقق سبزواری در كفاية الأحكام
ادامه دارد...
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
کانال اسلامگرای موسوم به «دروغها و خرافات ملحدین» در پاسخ به پست اخیر کانال در باب «گاف علمی پیامبر اسلام در صدور جواز عمل مضر ختنه زنان» جوابیه فحاشانهای منتشر کرده است:
🌐 https://tlgur.com/d/4NqkDqNg
قبل از پاسخ به جوابیه ایشان لازم است یادآور شویم که فحاشیهای مکرر ایشان به ما دگراندیشان دقیقا برگرفته از آیات قرآن و احادیث صحیح ائمه به اصطلاح معصومشان است و ایشان در حقیقت با کلام خود مهر تأیید بر صحت و درستی مقالات ما در باب فحاشی های قرآن و اهل بیت میزنند (قابل توجه مسلمین کتاب ناخواندهای که به فحاش بودن پیامبر و ائمهشان شک دارند!)
اما بعد...
۱) آخوند فحاش حوزه به دروغ مدعی شده پارهای از روایات ائمهشان ختنه زنان را نفی کرده!
در حالی که هیچ کدام از روایات مورد استنادش، نهی از این عمل را نمیرساند و در بهترین حالت فقط عدم وجوب ختنه زنان را میرساند!
او همین قدر نمیداند که مستحب بودن یک فعل در شرع اسلام هیچ منافاتی با واجب نبودن آن ندارد و اساساً تعریف فقها از فعل مستحب همین است که عمل مُستَحَب به عملی گفته میشود که انجام آن بهتر از ترک آن است، هرچند انجام دادنش واجب نیست
اما جهل توأم با میل عوامفریبی ادمین این کانال اسلامی باعث شده که درنیابد نقد ما به مسئله صدور جواز و حلیت ختنه زنان بوده است نه واجب بودن آن!
به عبارتی ما میگوییم «اگر پیامبر و ائمه شما علم غیب داشتند چگونه وقتی از ایشان در مورد ختنه زنان سوال شد، به جای اینکه از آن نهی کنند، حکم به جایز بودن و مستحب بودن آن دادند؟ مگر ختنه زنان عملی مطلقاً مضر نیست؟!»
در ادامه روایات مورد استناد ایشان را میخوانیم:
روایت اول:
عَنْ عَبْدِاللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِاللَّهِ (ع) قَالَ: خِتَانُ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ وَ خَفْضُ الْجَوَارِي لَيْسَ مِنَ السُّنَّةِ.
امام صادق: ختنه مردان از سنت می باشد ولی ختنه دختران سنت (واجب) نیست
📓الكافی كلينی / جلد ۶ / صفحه ۳۷
توضیح:
همانطور که پیش از این اشاره کردیم، این روایت نمیگوید ختنه زنان جایز نیست! بلکه میگوید واجب نیست! و این مسئله هیچ تعارضی با مستحب بودن آن ندارد! چنانکه:
➖شیخ یوسف بحرانی در کتاب «الحدائق الناضرة، جلد ۲۵، صفحه ۵۰» ذیل همین روایت مورد استناد کانال اسلامگرا میگوید:
الختان واجب و خفض الجواري مستحب.
ختنه (برای مردان) واجب و برای زنان مستحب است
➖شهید ثانی نیز در کتاب «مسالک الأفهام ، جلد ۸ ، صفحه ۴۰۵» روایات استحباب ختنه زنان را مغایر با نفی سنت بودن آن نمیداند و میگوید:
يستحبّ خفض الجواري و النساء، و ليس بواجب إجماعا.
ختنه دختران و زنان مستحب است و به اجماع علمای اسلام واجب نیست
➖صاحب جواهر نیز در جلد ۳۱ ، صفحه ۲۶۱ در ذیل این حدیث میگوید:
فإن المراد بعد معلومية استحبابه في النساء نفي الوجوب
مراد این است در ضمن مستحب بودن ختنه زنان، واجب بودن آن نفی میشود
روایت دوم:
عن ابى بصير قال : سألت اباجعفر عليه السلام... قال: اما السنة في الختان على الرجال و ليس على النساء.
امام باقر: سنت ختنه کردن فقط در مردان هست و برای زنان واجب نیست
📓تهذيب الأحكام / جلد ۷ / صفحه ۴۴۶
توضیح:
این روایت نیز مشابه روایت قبلی صرفا به واجب نبودن ختنه زنان (نه جایز نبودن!) اشاره میکند و هیچ گونه منافاتی با روایات استحباب ختنه زنان ندارد. چنانکه علامه مجلسی نیز در شرح این حدیث به صراحت میگوید:
ليس على النساء أي لا يجب عليهن، و ليس سنة مؤكدة فيهن، فلا ينافي استحبابه كما ذكره الأصحاب.
ترجمه: این کلام معصوم که «ختنه بر زنان نیست» یعنی بر آنان واجب نیست و جزو سنت تاکید شده بر آنان نیست، و این هیچ منافاتی با مستحب بودن آن ندارد، چنانکه اصحاب نیز همین را گفته اند.
افزون بر اینها بسیاری دیگر از فقهای بزرگ اسلام، از متقدمین گرفته تا فقهای معاصر صراحتاً به مستحب بودن ختنه زنان در شرع اسلام اشاره کرده اند و طبق افاضات ادمین کانال اسلامگرا، تمامی این فقها کله پوک بودهاند😉 (بدا به حال مذهبی که علمای آن یک مشت کله پوک بوده باشند!) :
➖سید احمد خوانساری در کتاب جامع المدارک
➖آیت الله روحانی در فقه الصادق
➖آیت الله وحید خراسانی در منهاج الصالحین
➖آیت الله فاضل لنکرانی در الاحكام الواضحه
➖فیض کاشانی در الوافی
➖شیخ طوسی در النهایه
➖آیت الله هاشمی شاهرودی در منهاج الصالحین
➖فاضل هندی در کشف اللثام
➖محقق حلی در شرائع الإسلام
➖آیت الله خوئی در منهاج الصالحین
➖فخر المحققین حلی در إيضاح الفوائد
➖آیت الله میرزا جواد تبریزی در منهاج الصالحين
➖علامه حلی در تبصرة المتعلمين
➖آیت الله محمد اسحاق فیاض در منهاج الصالحين
➖محقق سبزواری در كفاية الأحكام
ادامه دارد...
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
Telegram
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 گافهای علمی محمد و ائمه معصوم! (۳)
➖در حالی که یافتههای علمی دانشمندان ثابت کرده که ختنه زنان به هر شکلی که باشد مطلقاً مضر و فوق العاده خطرناک است، پیامبر بیسواد اسلام که آخوندها به دروغ میگویند علم غیب داشته، ضمن تأیید حلال بودن ختنه زنان فرمود:
«فَإِنَّهُ…
➖در حالی که یافتههای علمی دانشمندان ثابت کرده که ختنه زنان به هر شکلی که باشد مطلقاً مضر و فوق العاده خطرناک است، پیامبر بیسواد اسلام که آخوندها به دروغ میگویند علم غیب داشته، ضمن تأیید حلال بودن ختنه زنان فرمود:
«فَإِنَّهُ…
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 پاسخ به جوابیه کانال اسلامگرا در مورد گاف علمی پیامبر اسلام (صدور جواز عمل مطلقاً مضر ختنه زنان) - #بخش_اول کانال اسلامگرای موسوم به «دروغها و خرافات ملحدین» در پاسخ به پست اخیر کانال در باب «گاف علمی پیامبر اسلام در صدور جواز عمل مضر ختنه زنان» جوابیه…
🔴 پاسخ به جوابیه کانال اسلامگرا در مورد گاف علمی پیامبر اسلام (صدور جواز عمل مطلقاً مضر ختنه زنان) - #بخش_دوم
در قسمت پیشین اشاره کردیم که برخلاف ادعای آخوند فریبکار حوزه، مستحب بودن ختنه زنان در اسلام هیچ منافاتی با عدم وجوب آن ندارد بلکه اساساً تعریف فعل مستحب همین است که در عین توصیه به انجام آن، واجب نباشد! در این قسمت به نقد و بررسی ادعای دوم ایشان میپردازیم:
۲) آخوند پرمدعا به اقوال چند تن از فقهای معاصر در نفی جواز شرعی ختنه زنان اشاره میکند!
در حالی که اقوال این فقها از دو جهت فاقد وجاهت است:
الف) این اقوال بعد از یافتههای علمی دانشمندان مبنی بر مطلقاً مضر بودن ختنه زنان صادر شده است (معما چون حل شود آسان شود!)
ب) این اقوال نظر شخصی ایشان است و ربطی به گاف علمی پیامبر اسلام و ائمه معصومشان ندارد! چرا که حتی یک روایت صحیح هم مؤید سخن ایشان نیست.
بر این اساس به تمامی کانالها و اساتید اسلامگرا تحدی میدهیم که:
➖اولاً اگر روایات پیامبر اسلام و ائمه دلالت بر نهی از ختنه زنان میکند، پس قول یک عالم شیعی از متقدمین را ذکر کنید که قائل بر تحریم ختنه زنان بوده باشد!
در غیر اینصورت ثابت میشود که یا علمای اسلام آنچنان که ادمین این کانال در پست خود اشاره کرد #کله_پوک هستند و مسلمین احکام دینشان را از مشتی کلهپوک میآموزند!
یا اینکه شریعت اسلام آن چنان گنگ و گمراه کننده و ناکارآمد است که تا قرنها بعد از ظهور محمد حتی یک عالم شیعی متوجه نشد که ختنه زنان در دین نهی شده است! تا اینکه علم کافران با کشف مضرات این عمل موجبات هدایت اسلامگرایان را فراهم کرد! به عبارتی دین اسلام به جای اینکه مسلمین را به راه و روش درست هدایت کند به راه و روش غلط هدایت کرد!
➖ثانیاً تنها یک روایت صحیح از پیامبر یا ائمه به اصطلاح معصومتان ذکر کنید که در آن صراحتاً به حرام بودن ختنه زنان اشاره شده باشد!
بدیهیست که روایات نفی وجوب ختنه زنان به هیچ وجه افاده نهی یا رد استحباب نمیکند و اساساً با روایات استحباب ختنه زنان (که در ادامه آنها را ارائه میکنیم) هیچ تعارضی ندارد! همچنان که روایات استحباب روزه گرفتن در روزهای عادی از سال، هیچ منافاتی با عدم وجوب آن ندارد و برخلاف ادعای ادمین این کانال اسلامگرا به هیچ وجه نقطه مقابل هم نیستند!
▪️روایات دال بر جواز و استحباب ختنه زنان:
الف) امام صادق: دختر تا زمانی که به سن هفت سالگی نرسیده ختنه نمیشود
📓 وسائل الشيعة / ج۱۷ / ص۱۳۰
ب) امام صادق: سوراخ كردن گوش پسر سنت است،و ختنۀ او تا روز هفتم سنت است،و ختنه زنان مكرمت آنهاست و سنت نيست،و بهتر از مكرمت چيست؟
📓مکارم الأخلاق/ ج۱ / ص۴۴۰
ج) در روایتی #صحیح از امام صادق نقل شده است که فرمود: هنگامى كه زنان مسلمان به سوى پيامبر خدا (كه در مدينه بود) هجرت كردند، زنى به نام «امّ حبيب» نيز كه دختران را ختنه مىنمود، همراهشان هجرت نمود. زمانى كه پيامبر خدا او را ديد به او فرمود: اى امّ حبيب! آن كارى كه پيشتر انجام مىدادى، اكنون نيز انجام مىدهى؟ عرض كرد: آرى، اى پيامبر خدا! مگر اينكه حرام باشد و شما مرا از اين عمل نهى كنى. فرمود: نه، بلكه حلال است؛ نزديك من بيا تا به تو بياموزم. امّ حبيب گويد: نزديك پيامبر رفتم، آن حضرت فرمود: اى امّ حبيب! هنگامى كه اين كار را انجام مىدهى، در آن مبالغه نكن بلكه به مقدار اندكى ببُر؛ زيرا اين، صورت را روشنتر مىكند و نزد شوهر مطلوبتر است.
📓روضة المتقین / ج۸ / ص۶۱۷
د) در روایتی #قوی از امام صادق نقل شده است: زنى به نام «امّ طيّبه» دختران نوزاد را ختنه مىكرد. روزى پيامبر خدا او را به نزد فراخواند و به او فرمود: اى امّ طيّبه! هنگامى كه زنى را ختنه مىكنى، به مقدار اندك ببر و زياد نبر؛ زيرا اين، رنگ پوست را تميزتر مىكند و نزد شوهر مطلوبتر است.
📓روضة المتقین / ج۸ / ص۶۱۷
ه) امام رضا: ختنه کردن سنتی است واجب از برای مردان، و خیر است یعنی مستحب است برای زنان
📓عیون الأخبار / ج۲ / ص۳۶۲
ی) اول زنی را که ختنه کردند، هاجر مادر حضرت اسماعیل(ع) بود که ساره مادر اسحاق(ع) از روی غضب او را ختنه کرد و باعث زیاد شدن خوبی او شد و از آن روز سنت جاری شد که زنان را ختنه کنند.
📓حلیه المتقین / ص ۹۰
نکته:
روایات استحباب ختنه زنان به حد استفاضه یا تواتر رسیده است و طبق قواعد حدیث شناسی خود اسلامگرایان، در اعتبار این احادیث شکی وجود ندارد! چنانکه صاحب جواهر میگوید:
«خفض الجواري فمستحب بلا خلاف، بل الاجماع بقسميه عليه، والنصوص مستفيضة فيه أو متواترة».
ترجمه: استحباب ختنه زنان بدون خلاف است، بلکه اجماع محصل و منقول بر این وجود دارد و روایاتی مستفیضه و یا متواتره در این باب وجود دارد.
📓جواهر الكلام / شیخ محمد حسن النجفي الجواهري / جلد ۳۱ / صفحه ۲۶۲
ادامه دارد...
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
در قسمت پیشین اشاره کردیم که برخلاف ادعای آخوند فریبکار حوزه، مستحب بودن ختنه زنان در اسلام هیچ منافاتی با عدم وجوب آن ندارد بلکه اساساً تعریف فعل مستحب همین است که در عین توصیه به انجام آن، واجب نباشد! در این قسمت به نقد و بررسی ادعای دوم ایشان میپردازیم:
۲) آخوند پرمدعا به اقوال چند تن از فقهای معاصر در نفی جواز شرعی ختنه زنان اشاره میکند!
در حالی که اقوال این فقها از دو جهت فاقد وجاهت است:
الف) این اقوال بعد از یافتههای علمی دانشمندان مبنی بر مطلقاً مضر بودن ختنه زنان صادر شده است (معما چون حل شود آسان شود!)
ب) این اقوال نظر شخصی ایشان است و ربطی به گاف علمی پیامبر اسلام و ائمه معصومشان ندارد! چرا که حتی یک روایت صحیح هم مؤید سخن ایشان نیست.
بر این اساس به تمامی کانالها و اساتید اسلامگرا تحدی میدهیم که:
➖اولاً اگر روایات پیامبر اسلام و ائمه دلالت بر نهی از ختنه زنان میکند، پس قول یک عالم شیعی از متقدمین را ذکر کنید که قائل بر تحریم ختنه زنان بوده باشد!
در غیر اینصورت ثابت میشود که یا علمای اسلام آنچنان که ادمین این کانال در پست خود اشاره کرد #کله_پوک هستند و مسلمین احکام دینشان را از مشتی کلهپوک میآموزند!
یا اینکه شریعت اسلام آن چنان گنگ و گمراه کننده و ناکارآمد است که تا قرنها بعد از ظهور محمد حتی یک عالم شیعی متوجه نشد که ختنه زنان در دین نهی شده است! تا اینکه علم کافران با کشف مضرات این عمل موجبات هدایت اسلامگرایان را فراهم کرد! به عبارتی دین اسلام به جای اینکه مسلمین را به راه و روش درست هدایت کند به راه و روش غلط هدایت کرد!
➖ثانیاً تنها یک روایت صحیح از پیامبر یا ائمه به اصطلاح معصومتان ذکر کنید که در آن صراحتاً به حرام بودن ختنه زنان اشاره شده باشد!
بدیهیست که روایات نفی وجوب ختنه زنان به هیچ وجه افاده نهی یا رد استحباب نمیکند و اساساً با روایات استحباب ختنه زنان (که در ادامه آنها را ارائه میکنیم) هیچ تعارضی ندارد! همچنان که روایات استحباب روزه گرفتن در روزهای عادی از سال، هیچ منافاتی با عدم وجوب آن ندارد و برخلاف ادعای ادمین این کانال اسلامگرا به هیچ وجه نقطه مقابل هم نیستند!
▪️روایات دال بر جواز و استحباب ختنه زنان:
الف) امام صادق: دختر تا زمانی که به سن هفت سالگی نرسیده ختنه نمیشود
📓 وسائل الشيعة / ج۱۷ / ص۱۳۰
ب) امام صادق: سوراخ كردن گوش پسر سنت است،و ختنۀ او تا روز هفتم سنت است،و ختنه زنان مكرمت آنهاست و سنت نيست،و بهتر از مكرمت چيست؟
📓مکارم الأخلاق/ ج۱ / ص۴۴۰
ج) در روایتی #صحیح از امام صادق نقل شده است که فرمود: هنگامى كه زنان مسلمان به سوى پيامبر خدا (كه در مدينه بود) هجرت كردند، زنى به نام «امّ حبيب» نيز كه دختران را ختنه مىنمود، همراهشان هجرت نمود. زمانى كه پيامبر خدا او را ديد به او فرمود: اى امّ حبيب! آن كارى كه پيشتر انجام مىدادى، اكنون نيز انجام مىدهى؟ عرض كرد: آرى، اى پيامبر خدا! مگر اينكه حرام باشد و شما مرا از اين عمل نهى كنى. فرمود: نه، بلكه حلال است؛ نزديك من بيا تا به تو بياموزم. امّ حبيب گويد: نزديك پيامبر رفتم، آن حضرت فرمود: اى امّ حبيب! هنگامى كه اين كار را انجام مىدهى، در آن مبالغه نكن بلكه به مقدار اندكى ببُر؛ زيرا اين، صورت را روشنتر مىكند و نزد شوهر مطلوبتر است.
📓روضة المتقین / ج۸ / ص۶۱۷
د) در روایتی #قوی از امام صادق نقل شده است: زنى به نام «امّ طيّبه» دختران نوزاد را ختنه مىكرد. روزى پيامبر خدا او را به نزد فراخواند و به او فرمود: اى امّ طيّبه! هنگامى كه زنى را ختنه مىكنى، به مقدار اندك ببر و زياد نبر؛ زيرا اين، رنگ پوست را تميزتر مىكند و نزد شوهر مطلوبتر است.
📓روضة المتقین / ج۸ / ص۶۱۷
ه) امام رضا: ختنه کردن سنتی است واجب از برای مردان، و خیر است یعنی مستحب است برای زنان
📓عیون الأخبار / ج۲ / ص۳۶۲
ی) اول زنی را که ختنه کردند، هاجر مادر حضرت اسماعیل(ع) بود که ساره مادر اسحاق(ع) از روی غضب او را ختنه کرد و باعث زیاد شدن خوبی او شد و از آن روز سنت جاری شد که زنان را ختنه کنند.
📓حلیه المتقین / ص ۹۰
نکته:
روایات استحباب ختنه زنان به حد استفاضه یا تواتر رسیده است و طبق قواعد حدیث شناسی خود اسلامگرایان، در اعتبار این احادیث شکی وجود ندارد! چنانکه صاحب جواهر میگوید:
«خفض الجواري فمستحب بلا خلاف، بل الاجماع بقسميه عليه، والنصوص مستفيضة فيه أو متواترة».
ترجمه: استحباب ختنه زنان بدون خلاف است، بلکه اجماع محصل و منقول بر این وجود دارد و روایاتی مستفیضه و یا متواتره در این باب وجود دارد.
📓جواهر الكلام / شیخ محمد حسن النجفي الجواهري / جلد ۳۱ / صفحه ۲۶۲
ادامه دارد...
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
🔴 پاسخ به جوابیه کانال اسلامگرا در مورد گاف علمی پیامبر اسلام (صدور جواز عمل مطلقاً مضر ختنه زنان) - #بخش_دوم در قسمت پیشین اشاره کردیم که برخلاف ادعای آخوند فریبکار حوزه، مستحب بودن ختنه زنان در اسلام هیچ منافاتی با عدم وجوب آن ندارد بلکه اساساً تعریف فعل…
🔴 پاسخ به جوابیه کانال اسلامگرا در مورد گاف علمی پیامبر اسلام (صدور جواز عمل مطلقاً مضر ختنه زنان) - #بخش_سوم
در ادامه به بررسی سومین ماله کشی اسلامگرایان بر گاف علمی ائمه معصومشان در باب صدور جواز ختنه زنان میپردازیم...
۳) آخوند فحاش این کانال اسلامی میگوید «ما با استفاده از قاعده لاضرار و همچنین استنباط عقلی و علمی حرام بودن ختنه زنان در شرع اسلام را اثبات کنیم!»
پاسخ:
آخوند بیسواد نمیداند که قاعده لاضرار در مواردی به کار میرود که یک فعل تحت شرایطی مضر و تحت شرایطی مفید یا بیضرر باشد! نه فعلی که مطلقاً تحت هر شرایطی مضر باشد!
موضوع مورد بحث ما «ختنه زنان» است که طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی (WHO) ، مطلقاً به هر شکلی که انجام شود فوق العاده مضر است:
FGM has no health benefits, and it harms girls and women in many ways...All forms of FGM are associated with increased health risk in the short- and long-term.
#ترجمه: ختنهی زنان هیچ اثر مثبتی بر سلامتی ندارد و از جنبههای مختلفی به سلامتی زنان و دختران آسیب میزند...تمامی انواع مختلف ختنهی زنان٬ چه در کوتاه مدت چه در بلند مدت برای سلامت زنان خطر بالایی را به همراه دارد.
🌐 منبع: سازمان بهداشت جهانی (WHO)
دخیل کردن قاعده لاضرار در فعلی که مطلقاً مضر است مانند این است که شخصی ابتدائا حکم کند «لخت و عریان در آتش پریدن جایز است» اما بعد بگوید: «اگر این فعل موجب ضرر شود حرام است. (=قاعده لاضرار)»
حال آنکه لخت و عریان در آتش پریدن تحت هر شرایطی مضر است و هیچ ذی شعوری جواز یک عملِ مطلقاً مضر را صادر نمیکند که بعد با استفاده از قاعده لاضرار، حکم جواز اولیهاش را منتفی کند!
اما نکته جالب توجه این است که استناد آخوند به قاعده لاضرار برای اثبات حرام بودن ختنه زنان، خود دلیلی دیگر بر جهل پیامبر و ائمه به اصطلاح معصومشان به مضرات این عمل است! (#گل_به_خودی)
چرا که از دو حالت خارج نیست:
الف) یا پیامبر و ائمه میدانستند که ختنه زنان مطلقاً مضر است ← در این حالت بر ایشان واجب بود که وقتی در مورد ختنه زنان از ایشان سوال شد، به صراحت از آن نهی کنند! (در حالی که مطلقاً در هیچ روایتی از این عمل نهی نکردند بلکه در روایات متعددی که به اعتراف صاحب جواهر به حد تواتر میرسد آن را عملی مستحب عنوان کردند!»
ب) یا نمیدانستند که این عمل مطلقاً مضر است ← در این حالت هم جهلشان اثبات میشود و مشخص میشود که ادعای علم غیبشان دروغی بیش نیست!
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
در ادامه به بررسی سومین ماله کشی اسلامگرایان بر گاف علمی ائمه معصومشان در باب صدور جواز ختنه زنان میپردازیم...
۳) آخوند فحاش این کانال اسلامی میگوید «ما با استفاده از قاعده لاضرار و همچنین استنباط عقلی و علمی حرام بودن ختنه زنان در شرع اسلام را اثبات کنیم!»
پاسخ:
آخوند بیسواد نمیداند که قاعده لاضرار در مواردی به کار میرود که یک فعل تحت شرایطی مضر و تحت شرایطی مفید یا بیضرر باشد! نه فعلی که مطلقاً تحت هر شرایطی مضر باشد!
موضوع مورد بحث ما «ختنه زنان» است که طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی (WHO) ، مطلقاً به هر شکلی که انجام شود فوق العاده مضر است:
FGM has no health benefits, and it harms girls and women in many ways...All forms of FGM are associated with increased health risk in the short- and long-term.
#ترجمه: ختنهی زنان هیچ اثر مثبتی بر سلامتی ندارد و از جنبههای مختلفی به سلامتی زنان و دختران آسیب میزند...تمامی انواع مختلف ختنهی زنان٬ چه در کوتاه مدت چه در بلند مدت برای سلامت زنان خطر بالایی را به همراه دارد.
🌐 منبع: سازمان بهداشت جهانی (WHO)
دخیل کردن قاعده لاضرار در فعلی که مطلقاً مضر است مانند این است که شخصی ابتدائا حکم کند «لخت و عریان در آتش پریدن جایز است» اما بعد بگوید: «اگر این فعل موجب ضرر شود حرام است. (=قاعده لاضرار)»
حال آنکه لخت و عریان در آتش پریدن تحت هر شرایطی مضر است و هیچ ذی شعوری جواز یک عملِ مطلقاً مضر را صادر نمیکند که بعد با استفاده از قاعده لاضرار، حکم جواز اولیهاش را منتفی کند!
اما نکته جالب توجه این است که استناد آخوند به قاعده لاضرار برای اثبات حرام بودن ختنه زنان، خود دلیلی دیگر بر جهل پیامبر و ائمه به اصطلاح معصومشان به مضرات این عمل است! (#گل_به_خودی)
چرا که از دو حالت خارج نیست:
الف) یا پیامبر و ائمه میدانستند که ختنه زنان مطلقاً مضر است ← در این حالت بر ایشان واجب بود که وقتی در مورد ختنه زنان از ایشان سوال شد، به صراحت از آن نهی کنند! (در حالی که مطلقاً در هیچ روایتی از این عمل نهی نکردند بلکه در روایات متعددی که به اعتراف صاحب جواهر به حد تواتر میرسد آن را عملی مستحب عنوان کردند!»
ب) یا نمیدانستند که این عمل مطلقاً مضر است ← در این حالت هم جهلشان اثبات میشود و مشخص میشود که ادعای علم غیبشان دروغی بیش نیست!
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️اثبات تحريف قرآن با مقايسه ٥ نسخه از قديمى ترين قرآنهاى موجود در موزه ها
#بخش_دوم
در اين ويديو كه برگرفته از کتب و روایات اسلامی و تاریخ عرب ميباشد، با مقايسه روایات قرآنی و تاریخ خط عرب و قرائت های متواتر با قرآنهاى كنونى اثبات ميكند كه مقدار بسيار فراوانى از كلمات و آيات در قرآنهاى موجود با هم اختلاف دارند و در طول زمان در اين كتاب دست برده شده است. اين موضوع از سوئى، ادعاى معجزه بودن قرآن را به كلى از بين برده و از سوى ديگر اثبات ميكند كه آيات و نوشته هاى اين كتاب دستخوش تغييرات فراوانى شده است و حتى اثبات ميكند كه خواستگاه اسلام و قرآن كشور عربستانى كنونى نيست.
▪️لینک بخش اول
▪️ترجمه و زيرنويس اين ويديو توسط مجموعه نقد اسلام انجام شده است.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
#بخش_دوم
در اين ويديو كه برگرفته از کتب و روایات اسلامی و تاریخ عرب ميباشد، با مقايسه روایات قرآنی و تاریخ خط عرب و قرائت های متواتر با قرآنهاى كنونى اثبات ميكند كه مقدار بسيار فراوانى از كلمات و آيات در قرآنهاى موجود با هم اختلاف دارند و در طول زمان در اين كتاب دست برده شده است. اين موضوع از سوئى، ادعاى معجزه بودن قرآن را به كلى از بين برده و از سوى ديگر اثبات ميكند كه آيات و نوشته هاى اين كتاب دستخوش تغييرات فراوانى شده است و حتى اثبات ميكند كه خواستگاه اسلام و قرآن كشور عربستانى كنونى نيست.
▪️لینک بخش اول
▪️ترجمه و زيرنويس اين ويديو توسط مجموعه نقد اسلام انجام شده است.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
💢پیامبر دین صلح و دوستی: هر کس به ما توهین کرد او را سریعاً بکشید
#بخش_اول
⚜مع الأسف با خبر شدیم: مدیر یک کانال تلگرامی به جرم توهین به پیامبر اسلام محکوم به اعدام شده است و علی رغم اعتراض و تقاضای تجدید نظر نسبت به حکم دادگاه٬ این حکم به تایید دیوان عالی کشور نیز رسیده است و هم اکنون [میثم ۳۹ ساله] ٬ تنها به خاطر نشر مطالبی بر ضد پیامبر اسلام در شرف اعدام قرار دارد! در این بین٬ عده ای از هموطنان مسلمان ناآگاه ما به اشتباه تصور می کنند که صدور چنین احکام ظالمانه ای محال است از جانب پیامبری صادر شود که گفته می شود رحمة للعالمین است! به همین سبب در این نوشتار بر آن شدیم که به صورت جامع و کامل٬ اسناد و روایات ناظر بر صدور این حکم [فرعون مآبانه] از جانب شخص پیامبر و اهل بیت مثلاً مظلوم را ارائه دهیم تا زین پس هموطنان مسلمان ما آگاه باشند که این فتنه و ظلم و جنایت رژیم آخوندی که این روزها به اوج خود رسیده است٬ دقیقا ناشی از لوث وجود پیامبر اسلام و آموزه های مکتب اهل بیت مثلا مظلومشان است:
▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ سَأَلَ عَمَّنْ شَتَمَ رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ يَقْتُلُهُ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى قَبْلَ أَنْ يَرْفَعَهُ إِلَى اَلْإِمَامِ .
▪️#ترجمه: {هشام بن سالم گويد: از امام صادق پرسيدند: كسى كه به پيامبر خدا ناسزا بگويد چه حكمى دارد؟ فرمود: بايد پيش از آنكه او را به محضر امام ببرند، افراد به ترتيب نزديك بودن، او را به قتل برسانند}.
منبع: الكافي- ج۷ - ص۲۵۹
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول (العلامة المجلسي) - ج۲۳ - ص۴۰۲
▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ رَجُلاً مِنْ هُذَيْلٍ كَانَ يَسُبُّ رَسُولَ اَللَّهِ فَبَلَغَ ذَلِكَ اَلنَّبِيَّ فَقَالَ مَنْ لِهَذَا فَقَامَ رَجُلاَنِ مِنَ اَلْأَنْصَارِ فَقَالاَ نَحْنُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَانْطَلَقَا حَتَّى أَتَيَا عَرَبَةَ فَسَأَلاَ عَنْهُ فَإِذَا هُوَ يَتَلَقَّى غَنَمَهُ فَلَحِقَاهُ بَيْنَ أَهْلِهِ وَ غَنَمِهِ فَلَمْ يُسَلِّمَا عَلَيْهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمَا وَ مَا اِسْمُكُمَا فَقَالاَ لَهُ أَنْتَ فُلاَنُ بْنُ فُلاَنٍ فَقَالَ نَعَمْ فَنَزَلاَ وَ ضَرَبَا عُنُقَهُ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍُ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً اَلْآنَ سَبَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ يُقْتَلُ قَالَ إِنْ لَمْ تَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ فَاقْتُلْهُ .
▪️#ترجمه: {محمد بن مسلم گويد: امام باقر فرمود: مردى از قبيله هذيل، به رسول خدا ناسزا مىگفت. اين خبر به آن حضرت رسيد، فرمود: چه كسى مىتواند زبان او را كوتاه كند؟ دو نفر از انصار مدينه برخاستند و گفتند: اى رسول خدا! ما آمادهايم. آن دو به راه افتادند تا به ناحيه {عربه} رسيدند. سراغ او را گرفتند؛ دريافتند كه گوسفندانش را به چرا برده است. پس در ميان خانواده و گوسفندانش به او رسيدند. اما به او سلام نكردند. آن مرد گفت: شما كيستيد؟ و نام شما چيست؟ گفتند: تو فلانى، فرزند فلانى، هستى؟ گفت: آرى.👈🏿 در اين هنگام آن دو از شتر پياده شدند و گردن او را زدند.👉🏿 محمد بن مسلم گويد: به امام باقر عرض كردم: به نظر شما، اگر در اين زمان كسى به رسول خدا ناسزا بگويد، بايد او را كشت؟ فرمود: اگر بر جان خود نترسى، او را بكش.
منبع: الكافي - ج۷ - ص۲۶۷
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول - ج۲۳ - ص۴۱۵
🔺ادامه دارد...
=========================
🚯 @ISLIE
#بخش_اول
⚜مع الأسف با خبر شدیم: مدیر یک کانال تلگرامی به جرم توهین به پیامبر اسلام محکوم به اعدام شده است و علی رغم اعتراض و تقاضای تجدید نظر نسبت به حکم دادگاه٬ این حکم به تایید دیوان عالی کشور نیز رسیده است و هم اکنون [میثم ۳۹ ساله] ٬ تنها به خاطر نشر مطالبی بر ضد پیامبر اسلام در شرف اعدام قرار دارد! در این بین٬ عده ای از هموطنان مسلمان ناآگاه ما به اشتباه تصور می کنند که صدور چنین احکام ظالمانه ای محال است از جانب پیامبری صادر شود که گفته می شود رحمة للعالمین است! به همین سبب در این نوشتار بر آن شدیم که به صورت جامع و کامل٬ اسناد و روایات ناظر بر صدور این حکم [فرعون مآبانه] از جانب شخص پیامبر و اهل بیت مثلاً مظلوم را ارائه دهیم تا زین پس هموطنان مسلمان ما آگاه باشند که این فتنه و ظلم و جنایت رژیم آخوندی که این روزها به اوج خود رسیده است٬ دقیقا ناشی از لوث وجود پیامبر اسلام و آموزه های مکتب اهل بیت مثلا مظلومشان است:
▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ سَأَلَ عَمَّنْ شَتَمَ رَسُولَ اَللَّهِ فَقَالَ يَقْتُلُهُ اَلْأَدْنَى فَالْأَدْنَى قَبْلَ أَنْ يَرْفَعَهُ إِلَى اَلْإِمَامِ .
▪️#ترجمه: {هشام بن سالم گويد: از امام صادق پرسيدند: كسى كه به پيامبر خدا ناسزا بگويد چه حكمى دارد؟ فرمود: بايد پيش از آنكه او را به محضر امام ببرند، افراد به ترتيب نزديك بودن، او را به قتل برسانند}.
منبع: الكافي- ج۷ - ص۲۵۹
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول (العلامة المجلسي) - ج۲۳ - ص۴۰۲
▫️عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ رِبْعِيٍّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: إِنَّ رَجُلاً مِنْ هُذَيْلٍ كَانَ يَسُبُّ رَسُولَ اَللَّهِ فَبَلَغَ ذَلِكَ اَلنَّبِيَّ فَقَالَ مَنْ لِهَذَا فَقَامَ رَجُلاَنِ مِنَ اَلْأَنْصَارِ فَقَالاَ نَحْنُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ فَانْطَلَقَا حَتَّى أَتَيَا عَرَبَةَ فَسَأَلاَ عَنْهُ فَإِذَا هُوَ يَتَلَقَّى غَنَمَهُ فَلَحِقَاهُ بَيْنَ أَهْلِهِ وَ غَنَمِهِ فَلَمْ يُسَلِّمَا عَلَيْهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتُمَا وَ مَا اِسْمُكُمَا فَقَالاَ لَهُ أَنْتَ فُلاَنُ بْنُ فُلاَنٍ فَقَالَ نَعَمْ فَنَزَلاَ وَ ضَرَبَا عُنُقَهُ قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ مُسْلِمٍ فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍُ أَ رَأَيْتَ لَوْ أَنَّ رَجُلاً اَلْآنَ سَبَّ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَ يُقْتَلُ قَالَ إِنْ لَمْ تَخَفْ عَلَى نَفْسِكَ فَاقْتُلْهُ .
▪️#ترجمه: {محمد بن مسلم گويد: امام باقر فرمود: مردى از قبيله هذيل، به رسول خدا ناسزا مىگفت. اين خبر به آن حضرت رسيد، فرمود: چه كسى مىتواند زبان او را كوتاه كند؟ دو نفر از انصار مدينه برخاستند و گفتند: اى رسول خدا! ما آمادهايم. آن دو به راه افتادند تا به ناحيه {عربه} رسيدند. سراغ او را گرفتند؛ دريافتند كه گوسفندانش را به چرا برده است. پس در ميان خانواده و گوسفندانش به او رسيدند. اما به او سلام نكردند. آن مرد گفت: شما كيستيد؟ و نام شما چيست؟ گفتند: تو فلانى، فرزند فلانى، هستى؟ گفت: آرى.👈🏿 در اين هنگام آن دو از شتر پياده شدند و گردن او را زدند.👉🏿 محمد بن مسلم گويد: به امام باقر عرض كردم: به نظر شما، اگر در اين زمان كسى به رسول خدا ناسزا بگويد، بايد او را كشت؟ فرمود: اگر بر جان خود نترسى، او را بكش.
منبع: الكافي - ج۷ - ص۲۶۷
▪️حکم حدیث: حسن
منبع: مرآة العقول - ج۲۳ - ص۴۱۵
🔺ادامه دارد...
=========================
🚯 @ISLIE
خبرهای فوری مهم
مجازات اعدام برای مدیر كانال موهن
میثم 39 ساله مدیر یك كانال تلگرامی بود كه فعالیتهای گستردهای در فضای مجازی علیه پیامبر(ص) و ائمه اطهار انجام میداد.او در مدت فعالیتش بیش از 15 هزار مطلب توهین آمیز در گروههای تلگرامی منتشر كرده بود.
Forwarded from [دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
#موانع_پیشرفت_و_توسعه_در_اسلام
🔗 #بخش 【➊➊】
✔️ @ISLIE
🎼حرام بودن موسیقی وشعر در اسلام
💠تعدد احاديث تحريم موسيقی در منابع شيعه و سنی بر حرمت قطعی موسيقی از هر نوعی دلالت دارد. و در طول تاريخ ، اقليت كمی از علما مثل خمينی آنرا جائز دانسته اند. تازه اينها هم گفته اند كه اگر موسيقی متناسب با مجالس لهو لعب باشد حرام است. بنظر من خمينی هم بدليل سياسی اين جواز نسبی را بعد از به قدرت رسيدن صادر كرد. آوازخوانی، كه همان غناء است، نيز در اسلام تحريم شده است كه همگان می دانند. شعر هم بشدت تحقير شده است. چنانچه در قرآن آمده است:
➖وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿۲۲۴﴾أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿۲۲۵﴾وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ ﴿۲۲۷ شعرا﴾
ترجمه: شاعران را گمراهان پيروی میكنند (به بيان ديگر: شاعران رهبر گمراهانند) آيا نديدهاى كه آنان در هر واديى سرگردانند (225) و آنانند كه چيزهايى میگويند كه انجام نمی دهند (226) مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و خدا را بسيار به ياد آورده و پس از آنكه مورد ستم قرار گرفتهاند يارى خواستهاند و كسانى که ستم كرده اند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت(227)
🔅🔺بنابر آيات فوق تنها شعری مجاز است که در باب دين و عمل صالح باشد و بدين صورت اكثر شعرا مثل فردوسی و عنصری و رودكی و..وارد حيطه ی غير مجاز می شوند. اينكه می بينيد متدينين و علما ی اسلام ، بهایی به بزرگترين شاعر پارسي گوی ايران يعنی فردوسی نمی دهند، بدليل شرعی است.
نتيجه گيری:🎯
🔅بديهی است كه حرمت موارد فوق موجب دوری مسلمانان از آنها و عقب افتادگی شديد هنری در جهان اسلام شده و می شود. برای مثال در ايران كه در هنر سنگ و مجسمه سازی سرآمد روزگار بود (تخت جمشيد را نگاه كنيد) پس از آمدن اسلام به ايران، اين هنر بكلی نابود شد. همين وضع در مورد موسيقی و آواز وجود داشته است. در تمام تاريخ بعد از اسلام ، خوانندگان و نوازندگان ، قومی مطرود، بی دين وبی ارزش بحساب می آمده اند. و اگر چيز كمی هم باقی مانده است به همت مردان ستریي بوده كه اين تحقيرها و راندنها را بجان خريده اند و از جان خويش برای موسيقی و هنر مايه گذاشته اند و واقعا هم اكثرا ضعيف اليمان بوده اند.
🔜 @ISLIE
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
🔗 #بخش 【➊➊】
✔️ @ISLIE
🎼حرام بودن موسیقی وشعر در اسلام
💠تعدد احاديث تحريم موسيقی در منابع شيعه و سنی بر حرمت قطعی موسيقی از هر نوعی دلالت دارد. و در طول تاريخ ، اقليت كمی از علما مثل خمينی آنرا جائز دانسته اند. تازه اينها هم گفته اند كه اگر موسيقی متناسب با مجالس لهو لعب باشد حرام است. بنظر من خمينی هم بدليل سياسی اين جواز نسبی را بعد از به قدرت رسيدن صادر كرد. آوازخوانی، كه همان غناء است، نيز در اسلام تحريم شده است كه همگان می دانند. شعر هم بشدت تحقير شده است. چنانچه در قرآن آمده است:
➖وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿۲۲۴﴾أَلَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿۲۲۵﴾وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿۲۲۶﴾إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ ﴿۲۲۷ شعرا﴾
ترجمه: شاعران را گمراهان پيروی میكنند (به بيان ديگر: شاعران رهبر گمراهانند) آيا نديدهاى كه آنان در هر واديى سرگردانند (225) و آنانند كه چيزهايى میگويند كه انجام نمی دهند (226) مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و خدا را بسيار به ياد آورده و پس از آنكه مورد ستم قرار گرفتهاند يارى خواستهاند و كسانى که ستم كرده اند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت(227)
🔅🔺بنابر آيات فوق تنها شعری مجاز است که در باب دين و عمل صالح باشد و بدين صورت اكثر شعرا مثل فردوسی و عنصری و رودكی و..وارد حيطه ی غير مجاز می شوند. اينكه می بينيد متدينين و علما ی اسلام ، بهایی به بزرگترين شاعر پارسي گوی ايران يعنی فردوسی نمی دهند، بدليل شرعی است.
نتيجه گيری:🎯
🔅بديهی است كه حرمت موارد فوق موجب دوری مسلمانان از آنها و عقب افتادگی شديد هنری در جهان اسلام شده و می شود. برای مثال در ايران كه در هنر سنگ و مجسمه سازی سرآمد روزگار بود (تخت جمشيد را نگاه كنيد) پس از آمدن اسلام به ايران، اين هنر بكلی نابود شد. همين وضع در مورد موسيقی و آواز وجود داشته است. در تمام تاريخ بعد از اسلام ، خوانندگان و نوازندگان ، قومی مطرود، بی دين وبی ارزش بحساب می آمده اند. و اگر چيز كمی هم باقی مانده است به همت مردان ستریي بوده كه اين تحقيرها و راندنها را بجان خريده اند و از جان خويش برای موسيقی و هنر مايه گذاشته اند و واقعا هم اكثرا ضعيف اليمان بوده اند.
🔜 @ISLIE
⋆مجموعه دروغ ها و خرافات⋆↜
Forwarded from نقدى بر اسلام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
▪️اثبات تحريف قرآن با بررسى مصحف ابن عباس و نسخه هاى كنونى
#بخش_چهارم
در اين ويديو با بررسى مصحف ابن عباس(كه يكى از معتبرترين محدثين اسلام ميباشد) و نسخه هاى كنونى قرآن، به تحريفات و تغييرات فراوانى در آيات قرآن برميخوريم و اين به خودى خود اثبات تحريف قرآن و رد ادعاى نويسندگان آن ميباشد.
آيات قرآن در طول چند قرن و توسط افراد مخالف دچار تغييرات فراوانى شده است كه بسته به زمان و شرايط دچار تغيير شده است.
اين موضوع از سوئى، ادعاى معجزه بودن قرآن را به كلى از بين برده و از سوى ديگر اثبات ميكند كه آيات و نوشته هاى اين كتاب دستخوش تغييرات فراوانى شده است و اين يعنى اين كتاب دست نوشته انسانها در طول قرنها بوده است و داستان وحى و جبرئيل دروغى بيش نيست كه به خورد مسلمانان داده شده است.
▪️ترجمه و زيرنويس اين ويديو توسط مجموعه نقد اسلام انجام شده است.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
#بخش_چهارم
در اين ويديو با بررسى مصحف ابن عباس(كه يكى از معتبرترين محدثين اسلام ميباشد) و نسخه هاى كنونى قرآن، به تحريفات و تغييرات فراوانى در آيات قرآن برميخوريم و اين به خودى خود اثبات تحريف قرآن و رد ادعاى نويسندگان آن ميباشد.
آيات قرآن در طول چند قرن و توسط افراد مخالف دچار تغييرات فراوانى شده است كه بسته به زمان و شرايط دچار تغيير شده است.
اين موضوع از سوئى، ادعاى معجزه بودن قرآن را به كلى از بين برده و از سوى ديگر اثبات ميكند كه آيات و نوشته هاى اين كتاب دستخوش تغييرات فراوانى شده است و اين يعنى اين كتاب دست نوشته انسانها در طول قرنها بوده است و داستان وحى و جبرئيل دروغى بيش نيست كه به خورد مسلمانان داده شده است.
▪️ترجمه و زيرنويس اين ويديو توسط مجموعه نقد اسلام انجام شده است.
@naghde_eslamm
www.eslam.nu
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_اول
◾️عدهای گفتهاند ملاک بداهت یک گزاره «مقبولیت آن عندالجمیع» است؛ یعنی بدیهی، هر گزارهایست که همهی انسانها بدون استثناء آن را پذيرفته باشند. مثلاً اصل امتناع تناقض بدیهیست به این دلیل که هیچ انسانی وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت که آن را نپذیرد! این قول چندین مشکل دارد:
1⃣ اِشکال اول:
شما دربارهی كدام يک از اين گزارهها استقراءِ تام كردهاید که طبق این معیار آنها را بدیهی میدانید؟!
✨شما از کجا میدانید که جوامع گذشته این بدیهیات شما (اصل امتناع تناقض، اصل اینهمانی و...) را پذيرفته بودند؟! این ادعا را چگونه اثبات میکنید؟
✨امیل دورکیم در کتاب «صور بنیانی حیات دینی» میآورد: "معقولات فکر کاملاً امور برساختهی اجتماعی هستند یعنی در جامعه ساخته میشوند و در جوامع بدوی به این شکل به کار نمیرفتند و مردم به این ابزار مسلح و مجهز نبودند. این منطق نه تنها از روز اول در ساختمان ذهن بشر وجود نداشته بلکه تا حدی تابع عوامل تاریخی و اجتماعی بوده است. تصورات جمعی فرآوردهی همکاریِ عظیمیست که دامنهی آن نه تنها در مکان بلکه در زمان گسترده است، برای اینکه چنین تصوراتی ساخته شوند انبوهی از اذهان فردی باید گردهم آیند و بهم بیامیزند و فکرها و احساسات خود را با هم ترکیب کنند."
✨لویی برول در کتاب «کارکردهای ذهنی در جوامع عقبافتاده» نشان میدهد چگونه آنچه ذهنیت عرفانی پیشامنطقی میداند در جوامع بدوی یک تفاوت ماهوی دارد به آنچه ذهنیت منطقی و علمی آن را ذهنیت مدرن میداند و یکی از موارد اصلی که این تفاوت را میسازد اصل امتناع تناقض است که با مثالهایی که از انسانشناسان نقل میکند نشان میدهد چگونه انسان بدوی قائل به اصل امتناع تناقض نبوده است!
✨حتی در تاریخ فلسفه هم مخالفتهای فراوانی با اصل امتناع تناقض (و سایر بدیهیات) به چشم میخورد؛ نیکولاس کوسانوس، اکهارت، هگل و مارکس از برجستهترینِ این مخالفاناند!
✨نیچه بر این باور بود که تنها با تکامل بسیار تدریجیِ قوای حسی و ادراکیِ گونهی انسان طی میلیونها سال بوده است که اصل اینهمانی (A=A) به عنوان اصلی «بدیهی» در بازنمود زبانی انسان از محیط خویش (به تدریج) تصلب یافته است. از این منظر، اصل اینهمانی نه حاصل اکتشاف عقلی انسان، که پیامد طبیعیِ سازگاریِ تدریجیِ او با طبیعتی متخاصم در جریان تنازع برای بقا بوده است. وی در کتاب «حکمت شادان» میگوید: "منطق چگونه [و از کجا] در سرِ انسان پدید آمد؟ مسلماً از امر غیر منطقیای که چه بسا خود در آغاز گسترهای بس فراخ داشته است. چه بسیار موجوداتی که به طریقی متفاوت از ما استنتاج می کردهاند و [در نتیجه] تباه شدهاند؛ و با این همه، چه بسا که آنها نسبت به ما به حقیقت نزدیکتر بودهاند! او [انسان پیشاتاریخیای] که، به عنوان مثال، نمیدانست چگونه غالباً میان خوراکها و یا حیوانات وحشی «اینهمانی» را دریابد، در مقایسه با انسانی که در مواجهه با تمامی موارد شباهت بلافاصله اینهمانی آنها را استنتاج میکرد، اقبال کمتری برای بقا داشت. با این همه، [این] گرایشِ غالب به پنداشتن [امور] مشابه همچون [امور] اینهمان - گرایشی غیر منطقیست از آن روی که هیچ چیزی چنین اینهمان وجود ندارد - تمامیِ آن چیزیست که در آغاز بنیاد منطق را پی افکنده است"
✨بر چه اساس میگویید همهی انسانهای هم عصرمان این بدیهیاتی که شما قبول دارید را قبول کردهاند؟! مگر از تک به تک انسانها نظرخواهی کردهاید؟ تناقضباوران مشتاقانه منتظرند که نظرشان را جویا شوید!
✨از کجا متوجه شدهاید که همهی نسلهای بعدی در قرنهای پیش رو هم، همهی این بدیهیات شما را خواهند پذیرفت؟
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
◾️عدهای گفتهاند ملاک بداهت یک گزاره «مقبولیت آن عندالجمیع» است؛ یعنی بدیهی، هر گزارهایست که همهی انسانها بدون استثناء آن را پذيرفته باشند. مثلاً اصل امتناع تناقض بدیهیست به این دلیل که هیچ انسانی وجود نداشته، ندارد و نخواهد داشت که آن را نپذیرد! این قول چندین مشکل دارد:
1⃣ اِشکال اول:
شما دربارهی كدام يک از اين گزارهها استقراءِ تام كردهاید که طبق این معیار آنها را بدیهی میدانید؟!
✨شما از کجا میدانید که جوامع گذشته این بدیهیات شما (اصل امتناع تناقض، اصل اینهمانی و...) را پذيرفته بودند؟! این ادعا را چگونه اثبات میکنید؟
✨امیل دورکیم در کتاب «صور بنیانی حیات دینی» میآورد: "معقولات فکر کاملاً امور برساختهی اجتماعی هستند یعنی در جامعه ساخته میشوند و در جوامع بدوی به این شکل به کار نمیرفتند و مردم به این ابزار مسلح و مجهز نبودند. این منطق نه تنها از روز اول در ساختمان ذهن بشر وجود نداشته بلکه تا حدی تابع عوامل تاریخی و اجتماعی بوده است. تصورات جمعی فرآوردهی همکاریِ عظیمیست که دامنهی آن نه تنها در مکان بلکه در زمان گسترده است، برای اینکه چنین تصوراتی ساخته شوند انبوهی از اذهان فردی باید گردهم آیند و بهم بیامیزند و فکرها و احساسات خود را با هم ترکیب کنند."
✨لویی برول در کتاب «کارکردهای ذهنی در جوامع عقبافتاده» نشان میدهد چگونه آنچه ذهنیت عرفانی پیشامنطقی میداند در جوامع بدوی یک تفاوت ماهوی دارد به آنچه ذهنیت منطقی و علمی آن را ذهنیت مدرن میداند و یکی از موارد اصلی که این تفاوت را میسازد اصل امتناع تناقض است که با مثالهایی که از انسانشناسان نقل میکند نشان میدهد چگونه انسان بدوی قائل به اصل امتناع تناقض نبوده است!
✨حتی در تاریخ فلسفه هم مخالفتهای فراوانی با اصل امتناع تناقض (و سایر بدیهیات) به چشم میخورد؛ نیکولاس کوسانوس، اکهارت، هگل و مارکس از برجستهترینِ این مخالفاناند!
✨نیچه بر این باور بود که تنها با تکامل بسیار تدریجیِ قوای حسی و ادراکیِ گونهی انسان طی میلیونها سال بوده است که اصل اینهمانی (A=A) به عنوان اصلی «بدیهی» در بازنمود زبانی انسان از محیط خویش (به تدریج) تصلب یافته است. از این منظر، اصل اینهمانی نه حاصل اکتشاف عقلی انسان، که پیامد طبیعیِ سازگاریِ تدریجیِ او با طبیعتی متخاصم در جریان تنازع برای بقا بوده است. وی در کتاب «حکمت شادان» میگوید: "منطق چگونه [و از کجا] در سرِ انسان پدید آمد؟ مسلماً از امر غیر منطقیای که چه بسا خود در آغاز گسترهای بس فراخ داشته است. چه بسیار موجوداتی که به طریقی متفاوت از ما استنتاج می کردهاند و [در نتیجه] تباه شدهاند؛ و با این همه، چه بسا که آنها نسبت به ما به حقیقت نزدیکتر بودهاند! او [انسان پیشاتاریخیای] که، به عنوان مثال، نمیدانست چگونه غالباً میان خوراکها و یا حیوانات وحشی «اینهمانی» را دریابد، در مقایسه با انسانی که در مواجهه با تمامی موارد شباهت بلافاصله اینهمانی آنها را استنتاج میکرد، اقبال کمتری برای بقا داشت. با این همه، [این] گرایشِ غالب به پنداشتن [امور] مشابه همچون [امور] اینهمان - گرایشی غیر منطقیست از آن روی که هیچ چیزی چنین اینهمان وجود ندارد - تمامیِ آن چیزیست که در آغاز بنیاد منطق را پی افکنده است"
✨بر چه اساس میگویید همهی انسانهای هم عصرمان این بدیهیاتی که شما قبول دارید را قبول کردهاند؟! مگر از تک به تک انسانها نظرخواهی کردهاید؟ تناقضباوران مشتاقانه منتظرند که نظرشان را جویا شوید!
✨از کجا متوجه شدهاید که همهی نسلهای بعدی در قرنهای پیش رو هم، همهی این بدیهیات شما را خواهند پذیرفت؟
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_اول ◾️عدهای گفتهاند ملاک بداهت یک گزاره «مقبولیت آن عندالجمیع» است؛ یعنی بدیهی، هر گزارهایست که همهی انسانها بدون استثناء آن را پذيرفته باشند. مثلاً اصل امتناع تناقض بدیهیست به این دلیل که هیچ انسانی وجود نداشته، ندارد و نخواهد…
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_دوم
◾️در بخش اول یکی از ملاکهایی که برای بداهت گزارهها آوردهاند را معرفی و نقد کردیم؛ در این بخش به مشکلات این ملاک از نگاه ملکیان اشاره میکنیم.
2⃣ اِشکال دوم:
اگر بر فرض، قضیهای توسط همهی انسانها پذيرفته شود، چرا میتواند سنگ زيرين معرفت بشری باشد؟! به تعبير ديگر، قضيهی «اگر "p" پذيرفتهشده (مقبول) همهی انسانهاست، پس مبنای استواری برای معرفت بشریست.» چرا صادق است؟ صدق خود اين قضيه را از كجا آوردهاید؟ چه دليلی بر صدق آن داريد؟ اگر بگوييد: "خود اين قضيه از قضايای زيربناییست." خواهم گفت قابل قبول نيست؛ زيرا شما ملاک بداهت را «مقبول عندالجميع» میدانید و اين قضيه مورد قبول همگان نيست؛ لااقل من منكرم! پس سنگ زيربنا نيست و چون از قضايای زيربنایی نيست، بايد ابتناء داشته باشد بر قضيهی يا قضايای ديگر، تا آنها اين قضيه را توجيه كنند. حال مشكل اين است خود اين قضيه میخواهد زيربناییبودن چند قضيهی دیگر را توجیه بكند با اينكه خودش مبتنی بر آن چند قضيهی دیگر است! و در اينجا یک «دور معرفتشناختی» لازم میآید.
3⃣ اِشکال سوم:
اصلاً یک قضيه بايد دارای چه ويژگی یا ویژگیهایی باشد تا پذيرفتهی همهی انسانها شود؟! همان ویژگی، ملاک بداهت است نه پذيرفتهشدگی عندالجميع. به تعبير ديگر، اين قضايا (بديهيات) مقبوليت عامشان را از كجا آوردهاند؟ معلوم میشود كه در خود اين قضيهها ویژگی یا ویژگیهایی هست كه آنها را مقبول عندالجميع میكند (که البته آن ويژگیها در ساير قضايا نيست تا مقبول عندالجميع شوند). انسانها كه از سر گزاف اجماع بر اين چند قضيه نكردهاند! مسلماً این اجماع دليلی دارد. به تعبير ديگر، کسانی كه ملاک بداهت را پذيرفتهشدن میدانند، كار را از وسط شروع كردهاند. پذيرفتهشدن علتی دارد و آن علت، در دلِ خودِ قضيهی مقبوله است!
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
◾️در بخش اول یکی از ملاکهایی که برای بداهت گزارهها آوردهاند را معرفی و نقد کردیم؛ در این بخش به مشکلات این ملاک از نگاه ملکیان اشاره میکنیم.
2⃣ اِشکال دوم:
اگر بر فرض، قضیهای توسط همهی انسانها پذيرفته شود، چرا میتواند سنگ زيرين معرفت بشری باشد؟! به تعبير ديگر، قضيهی «اگر "p" پذيرفتهشده (مقبول) همهی انسانهاست، پس مبنای استواری برای معرفت بشریست.» چرا صادق است؟ صدق خود اين قضيه را از كجا آوردهاید؟ چه دليلی بر صدق آن داريد؟ اگر بگوييد: "خود اين قضيه از قضايای زيربناییست." خواهم گفت قابل قبول نيست؛ زيرا شما ملاک بداهت را «مقبول عندالجميع» میدانید و اين قضيه مورد قبول همگان نيست؛ لااقل من منكرم! پس سنگ زيربنا نيست و چون از قضايای زيربنایی نيست، بايد ابتناء داشته باشد بر قضيهی يا قضايای ديگر، تا آنها اين قضيه را توجيه كنند. حال مشكل اين است خود اين قضيه میخواهد زيربناییبودن چند قضيهی دیگر را توجیه بكند با اينكه خودش مبتنی بر آن چند قضيهی دیگر است! و در اينجا یک «دور معرفتشناختی» لازم میآید.
3⃣ اِشکال سوم:
اصلاً یک قضيه بايد دارای چه ويژگی یا ویژگیهایی باشد تا پذيرفتهی همهی انسانها شود؟! همان ویژگی، ملاک بداهت است نه پذيرفتهشدگی عندالجميع. به تعبير ديگر، اين قضايا (بديهيات) مقبوليت عامشان را از كجا آوردهاند؟ معلوم میشود كه در خود اين قضيهها ویژگی یا ویژگیهایی هست كه آنها را مقبول عندالجميع میكند (که البته آن ويژگیها در ساير قضايا نيست تا مقبول عندالجميع شوند). انسانها كه از سر گزاف اجماع بر اين چند قضيه نكردهاند! مسلماً این اجماع دليلی دارد. به تعبير ديگر، کسانی كه ملاک بداهت را پذيرفتهشدن میدانند، كار را از وسط شروع كردهاند. پذيرفتهشدن علتی دارد و آن علت، در دلِ خودِ قضيهی مقبوله است!
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_دوم ◾️در بخش اول یکی از ملاکهایی که برای بداهت گزارهها آوردهاند را معرفی و نقد کردیم؛ در این بخش به مشکلات این ملاک از نگاه ملکیان اشاره میکنیم. 2⃣ اِشکال دوم: اگر بر فرض، قضیهای توسط همهی انسانها پذيرفته شود، چرا میتواند…
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_سوم
◾️عدهی دیگری گفتهاند ملاک بداهت «وضوح عندالشخص» است؛ یعنی وضوح در نزد من یا شما یا او... .
❕اِشکال:
این ملاک هم مشکلی را حل نمیکند؛ آیا وضوح عندالشخص را به تنهایی كافی میدانید؟ آیا همين كه قضيهای نزد «من» واضح است كفايت میكند كه آن را بدیهی بدانم؟ اگر بگوييد: "بله كفايت میكند!" در اين صورت هر كدام از ما قضايای متعددی خواهيم داشت كه همگی بديهیاند! چون برای هر كدام از ما، خيلی قضايا وجود دارد كه واضح است. در اين صورت تعداد قضايای بديهی خيلی زياد میشود! مضافاً به اينكه لزومی هم برای اجماع بر سر آنها وجود ندارد! يعنی میشود قضايای بديهیِ من با قضايای بديهیِ شما، عضو مشتركی نداشته باشد؛ لزومی ندارد كه عناصر و اعضای مشتركی داشته باشند.
✨ضمناً اگر هم عنصر مشتركی بين فهرست قضايای بديهیِ انسانها پيدا شد - مثلاً ۵ قضيه باشد كه در فهرست قضايای بديهیِ همهی انسانها وجود داشته باشد - باز هم نمیتوانيم فقط اين ۵ قضيه را بديهی بدانيم؛ بايد همهی قضايای بديهیِ همهی افراد را بديهی بدانيم! زيرا همهی آنها واضح عندالشخصاند. اما اگر بگوييد: "وضوح عندالشخص كفايت نمیكند! بلکه بايد برای اشخاص ديگری هم واضح باشد" در این صورت ملاک بداهت میشود همان ملاک قبلی یعنی پذيرفتهبودن نزد همهی انسانها! ملاک همان است و فقط آمدهاید به جای «پذیرش»، «وضوح» را گذاشتهاید و شده است: واضحبودن نزد همهی انسانها؛ و اين قول، همهی مشکلات قول قبلی را خواهد داشت!
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
◾️عدهی دیگری گفتهاند ملاک بداهت «وضوح عندالشخص» است؛ یعنی وضوح در نزد من یا شما یا او... .
❕اِشکال:
این ملاک هم مشکلی را حل نمیکند؛ آیا وضوح عندالشخص را به تنهایی كافی میدانید؟ آیا همين كه قضيهای نزد «من» واضح است كفايت میكند كه آن را بدیهی بدانم؟ اگر بگوييد: "بله كفايت میكند!" در اين صورت هر كدام از ما قضايای متعددی خواهيم داشت كه همگی بديهیاند! چون برای هر كدام از ما، خيلی قضايا وجود دارد كه واضح است. در اين صورت تعداد قضايای بديهی خيلی زياد میشود! مضافاً به اينكه لزومی هم برای اجماع بر سر آنها وجود ندارد! يعنی میشود قضايای بديهیِ من با قضايای بديهیِ شما، عضو مشتركی نداشته باشد؛ لزومی ندارد كه عناصر و اعضای مشتركی داشته باشند.
✨ضمناً اگر هم عنصر مشتركی بين فهرست قضايای بديهیِ انسانها پيدا شد - مثلاً ۵ قضيه باشد كه در فهرست قضايای بديهیِ همهی انسانها وجود داشته باشد - باز هم نمیتوانيم فقط اين ۵ قضيه را بديهی بدانيم؛ بايد همهی قضايای بديهیِ همهی افراد را بديهی بدانيم! زيرا همهی آنها واضح عندالشخصاند. اما اگر بگوييد: "وضوح عندالشخص كفايت نمیكند! بلکه بايد برای اشخاص ديگری هم واضح باشد" در این صورت ملاک بداهت میشود همان ملاک قبلی یعنی پذيرفتهبودن نزد همهی انسانها! ملاک همان است و فقط آمدهاید به جای «پذیرش»، «وضوح» را گذاشتهاید و شده است: واضحبودن نزد همهی انسانها؛ و اين قول، همهی مشکلات قول قبلی را خواهد داشت!
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_سوم ◾️عدهی دیگری گفتهاند ملاک بداهت «وضوح عندالشخص» است؛ یعنی وضوح در نزد من یا شما یا او... . ❕اِشکال: این ملاک هم مشکلی را حل نمیکند؛ آیا وضوح عندالشخص را به تنهایی كافی میدانید؟ آیا همين كه قضيهای نزد «من» واضح است كفايت میكند…
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_چهارم
✨بعضی گفتهاند بداهت اصلاً ملاک ندارد؛ ما چند قضيه داريم كه بر مجموع آنها نام «بديهيات» را گذاشتهایم؛ و بداهت بديهيات به اين است كه در اين گروه گِرد آمدهاند!
✨مانند اينكه بپرسیم: چرا افراد اين كلاس را میگويند كلاس و همکلاسی؟ جواب میدهند: كلاس ملاکی ندارد! همين كه گِرد هم نشستهاند، خودِ اين گردهمایی سبب میشود همکلاسی پيدا كنند؛ هیچ ملاکی در كار نيست. ويژگیِ مشترکی در كار نيست كه به سبب آن بگوييم اينها همکلاسیاند!
✨بديهيات هم يک مجموعه از قضايایی هستند كه به جای اينکه هر بار اسم همهی آنها را بیاوریم و اين اسمها را پشت سر هم رديف كنيم، اسم مشترکی روی مجموع اينها گذاشتهايم كه هر وقت آن اسم را آوردیم، اين مجموعه به ذهن شما بياید. برای اختصار در زبان این کار را میکنیم؛ مثل «DNA» كه علامت اختصاریِ يک عده از كلمات و جملات در شيمیِ آلیست. پس خلاصهی اين نظريه این است که: گاهی میخواهیم دربارهی قضيههای «اجتماع نقيضين محالست» و «ارتفاع نقيضين محالست» و «اجتماع ضدين محالست» و «هر چيزی خودش است» و «كل بزرگتر از جزءِ خودش است» و... حكمی كنیم، و اگر هر بار كه میخواهیم حكمی برای اينها كنیم، مجبور شویم كه از تک به تک اينها اسم ببریم، طولانی میشود؛ لذا آمدهایم به اين ۷-۸ قضيه اسم مشترکی دادهایم و آن «بديهيات» است! پس نبايد فکر كنيم که در تک به تک اين قضايا ويژگی یا ویژگیهایی وجود دارد كه در همهی آنها مشترک است و به سبب همان ویژگی یا ویژگیها به اینها بديهيات گفتهاند؛ خیر! این کار فقط برای اقتصاد در زبان است.
❕اِشکال:
✨اين نظریه هم هیچ مشكلی را حل نمیكند! شما میخواهید هر بار روی این چند قضيه حکم واحدی صادر کنید، بعد به جای اینکه تک به تک نام آنها بیاورید به اختصار میگویید: «بدیهیات»؛ تا اینجای کار را - هر چند نکتهی خاصی نگفتهاید، اما - میپذیریم.
✨منتها روی این چند قضيه (یا به اختصار بدیهیات) چه حکمهایی صادر میکنید؟ شما حکم میکنید که این بدیهیات سنگ زيرين معرفت بشریاند! حکم میکنید که بلاواسطهاند و احدی نباید در درستیِشان تشکیک کند! حکم میکنید که نیازی هم به اثبات ندارند و باید مستقیم پذيرفتشان و... .
✨حال میپرسیم كه: "اصلاً چه چيزی شما را ملزم كرده است كه يک حكم كلی روی این ۷-۸ قضیه بكنيد؟ چرا اين حكم كلی به سایر قضايا تسری پيدا نمیكند؟!" اين عدم تسری نشان میدهد كه ويژگیِ مشتركی در اين چند قضيه وجود دارد و همان ويژگیِ مشترک سبب شده است كه اينها را يک گروه بدانيد و این احکام را برای آنها صادر کنید! اقتصاد و اختصار در زبان را میپذيريم اما پرسش ما اين است كه چه چيزی سبب شده است كه گاهی شما روی اين ۷-۸ قضیه حكم واحدی را میكنيد؟ به اين دلیل است كه اینها توسط ويژگیِ مشتركی، همسرشت شدهاند و از روی اين همسرشتی حكم واحدی برای آنها صادر كردهايد؛ پس حتماً ملاک و ویژگیِ مشترکی دارند! ملاک بداهت هم، همان ویژگیِ مشترک است! پس آن ویژگیِ مشترک چیست؟!
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
✨بعضی گفتهاند بداهت اصلاً ملاک ندارد؛ ما چند قضيه داريم كه بر مجموع آنها نام «بديهيات» را گذاشتهایم؛ و بداهت بديهيات به اين است كه در اين گروه گِرد آمدهاند!
✨مانند اينكه بپرسیم: چرا افراد اين كلاس را میگويند كلاس و همکلاسی؟ جواب میدهند: كلاس ملاکی ندارد! همين كه گِرد هم نشستهاند، خودِ اين گردهمایی سبب میشود همکلاسی پيدا كنند؛ هیچ ملاکی در كار نيست. ويژگیِ مشترکی در كار نيست كه به سبب آن بگوييم اينها همکلاسیاند!
✨بديهيات هم يک مجموعه از قضايایی هستند كه به جای اينکه هر بار اسم همهی آنها را بیاوریم و اين اسمها را پشت سر هم رديف كنيم، اسم مشترکی روی مجموع اينها گذاشتهايم كه هر وقت آن اسم را آوردیم، اين مجموعه به ذهن شما بياید. برای اختصار در زبان این کار را میکنیم؛ مثل «DNA» كه علامت اختصاریِ يک عده از كلمات و جملات در شيمیِ آلیست. پس خلاصهی اين نظريه این است که: گاهی میخواهیم دربارهی قضيههای «اجتماع نقيضين محالست» و «ارتفاع نقيضين محالست» و «اجتماع ضدين محالست» و «هر چيزی خودش است» و «كل بزرگتر از جزءِ خودش است» و... حكمی كنیم، و اگر هر بار كه میخواهیم حكمی برای اينها كنیم، مجبور شویم كه از تک به تک اينها اسم ببریم، طولانی میشود؛ لذا آمدهایم به اين ۷-۸ قضيه اسم مشترکی دادهایم و آن «بديهيات» است! پس نبايد فکر كنيم که در تک به تک اين قضايا ويژگی یا ویژگیهایی وجود دارد كه در همهی آنها مشترک است و به سبب همان ویژگی یا ویژگیها به اینها بديهيات گفتهاند؛ خیر! این کار فقط برای اقتصاد در زبان است.
❕اِشکال:
✨اين نظریه هم هیچ مشكلی را حل نمیكند! شما میخواهید هر بار روی این چند قضيه حکم واحدی صادر کنید، بعد به جای اینکه تک به تک نام آنها بیاورید به اختصار میگویید: «بدیهیات»؛ تا اینجای کار را - هر چند نکتهی خاصی نگفتهاید، اما - میپذیریم.
✨منتها روی این چند قضيه (یا به اختصار بدیهیات) چه حکمهایی صادر میکنید؟ شما حکم میکنید که این بدیهیات سنگ زيرين معرفت بشریاند! حکم میکنید که بلاواسطهاند و احدی نباید در درستیِشان تشکیک کند! حکم میکنید که نیازی هم به اثبات ندارند و باید مستقیم پذيرفتشان و... .
✨حال میپرسیم كه: "اصلاً چه چيزی شما را ملزم كرده است كه يک حكم كلی روی این ۷-۸ قضیه بكنيد؟ چرا اين حكم كلی به سایر قضايا تسری پيدا نمیكند؟!" اين عدم تسری نشان میدهد كه ويژگیِ مشتركی در اين چند قضيه وجود دارد و همان ويژگیِ مشترک سبب شده است كه اينها را يک گروه بدانيد و این احکام را برای آنها صادر کنید! اقتصاد و اختصار در زبان را میپذيريم اما پرسش ما اين است كه چه چيزی سبب شده است كه گاهی شما روی اين ۷-۸ قضیه حكم واحدی را میكنيد؟ به اين دلیل است كه اینها توسط ويژگیِ مشتركی، همسرشت شدهاند و از روی اين همسرشتی حكم واحدی برای آنها صادر كردهايد؛ پس حتماً ملاک و ویژگیِ مشترکی دارند! ملاک بداهت هم، همان ویژگیِ مشترک است! پس آن ویژگیِ مشترک چیست؟!
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_چهارم ✨بعضی گفتهاند بداهت اصلاً ملاک ندارد؛ ما چند قضيه داريم كه بر مجموع آنها نام «بديهيات» را گذاشتهایم؛ و بداهت بديهيات به اين است كه در اين گروه گِرد آمدهاند! ✨مانند اينكه بپرسیم: چرا افراد اين كلاس را میگويند كلاس و همکلاسی؟…
📌 ملاک بداهت چیست؟ #بخش_پایانی
❕دیدیم برخلاف آنچه ادعا میکردند، بداهت دارای ملاک و تعریف جامع و مانعی نیست؛ مصادیق واحدی ندارد؛ مقبولیت همگانی و تاریخی ندارد؛ خاستگاه زیستی، فرگشتی و اجتماعی دارد؛ مثالهای نقض دارد؛ بلاواسطه، بینیاز از اثبات و زیربنای تمام معرفت بشری نیست؛ از وضوح یک گزاره هم، نمیشود به صدق آن نقب زد! بنابراین بدیهیات و متعاقباً نظامهای مبناگرایانه و بديهیگرایانه، اعتبار و حجیت معرفتشناختی ندارند و قابل دفاع نیستند؛ در نتیجه: هر گزارهای که از این مسیر اثبات شود هم، بیاعتبار است!
✨حال بعضی گفتهاند بياييم و از بديهيات دست برداريم؛ ولی اگر میخواهيم نظامی داشته باشيم، اين نظام بالأخره یکسری قضايای مبنایی میخواهد! همان قضايای مبنایی را بهعنوان «اصل موضوع یا Axiom» قبول كنیم و فقط "فرض" بگیریم و اصلاً هم برای آنها ادعای بداهت (بدیهیبودن و یقینیبودن)، وضوح عندالشخص و مقبول عندالجميع نكنيم؛ چون هر نظام بالأخره بايد معلوماتی بیواسطه (Immediate) داشته باشد كه بقيهی معلومات روی آن تكيه کنند!
❕اِشکال:
1⃣ اولاً دوباره میپرسیم: "چه ويژگی یا ویژگیهایی در اين گزارهها وجود داشته است که اینها را بهعنوان اصل موضوع آوردهايد؟"
✨این اصول موضوعه هم، بالأخره سنگ زيربناست! آنها اسمش را میگذاشتند بديهی، شما میگذارید اصل موضوع! اما اصلاً چرا اينها سنگ زيربنا شدهاند؟ چرا اصل موضوع شدهاند؟ چه ويژگیهایی در اينها وجود دارد که در سایر قضايا وجود ندارد؟ چرا میتوان اینها را فرض گرفت ولی بقیه را نه؟!
2⃣ ثانياً نظامی كه مبتنی بر اصول موضوعه باشد (یعنی نظام اصل موضوعی یا Axiomatic) نظامیست كه با فرضگرفتنِ چند اصل و چند تعریف ساخته میشود و شما میتوانید در پستوی خانه بنشینید و آن را تا بینهایت گسترش بدهید! چنين نظامی، فقط برای منطق و رياضيات به درد میخورد؛ برای شناخت جهان و عالَم واقع، نمیتوان با فرضگرفتن چند اصل موضوع و چند تعریف نظامی بنا کرد! چنين نظامهایی فقط اختصاص به منطق و رياضيات دارد.
3⃣ ثالثاً ارزش این نظام و دستاوردهای آن صرفاً میتواند پراگماتیک باشد؛ یعنی دربارهی واقعیت جهان، حرفی برای گفتن ندارد و چیزی را هم اثبات نمیکند! نهایتاً میتواند در ساحت عمل، برای ما سودمند باشد.
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
❕دیدیم برخلاف آنچه ادعا میکردند، بداهت دارای ملاک و تعریف جامع و مانعی نیست؛ مصادیق واحدی ندارد؛ مقبولیت همگانی و تاریخی ندارد؛ خاستگاه زیستی، فرگشتی و اجتماعی دارد؛ مثالهای نقض دارد؛ بلاواسطه، بینیاز از اثبات و زیربنای تمام معرفت بشری نیست؛ از وضوح یک گزاره هم، نمیشود به صدق آن نقب زد! بنابراین بدیهیات و متعاقباً نظامهای مبناگرایانه و بديهیگرایانه، اعتبار و حجیت معرفتشناختی ندارند و قابل دفاع نیستند؛ در نتیجه: هر گزارهای که از این مسیر اثبات شود هم، بیاعتبار است!
✨حال بعضی گفتهاند بياييم و از بديهيات دست برداريم؛ ولی اگر میخواهيم نظامی داشته باشيم، اين نظام بالأخره یکسری قضايای مبنایی میخواهد! همان قضايای مبنایی را بهعنوان «اصل موضوع یا Axiom» قبول كنیم و فقط "فرض" بگیریم و اصلاً هم برای آنها ادعای بداهت (بدیهیبودن و یقینیبودن)، وضوح عندالشخص و مقبول عندالجميع نكنيم؛ چون هر نظام بالأخره بايد معلوماتی بیواسطه (Immediate) داشته باشد كه بقيهی معلومات روی آن تكيه کنند!
❕اِشکال:
1⃣ اولاً دوباره میپرسیم: "چه ويژگی یا ویژگیهایی در اين گزارهها وجود داشته است که اینها را بهعنوان اصل موضوع آوردهايد؟"
✨این اصول موضوعه هم، بالأخره سنگ زيربناست! آنها اسمش را میگذاشتند بديهی، شما میگذارید اصل موضوع! اما اصلاً چرا اينها سنگ زيربنا شدهاند؟ چرا اصل موضوع شدهاند؟ چه ويژگیهایی در اينها وجود دارد که در سایر قضايا وجود ندارد؟ چرا میتوان اینها را فرض گرفت ولی بقیه را نه؟!
2⃣ ثانياً نظامی كه مبتنی بر اصول موضوعه باشد (یعنی نظام اصل موضوعی یا Axiomatic) نظامیست كه با فرضگرفتنِ چند اصل و چند تعریف ساخته میشود و شما میتوانید در پستوی خانه بنشینید و آن را تا بینهایت گسترش بدهید! چنين نظامی، فقط برای منطق و رياضيات به درد میخورد؛ برای شناخت جهان و عالَم واقع، نمیتوان با فرضگرفتن چند اصل موضوع و چند تعریف نظامی بنا کرد! چنين نظامهایی فقط اختصاص به منطق و رياضيات دارد.
3⃣ ثالثاً ارزش این نظام و دستاوردهای آن صرفاً میتواند پراگماتیک باشد؛ یعنی دربارهی واقعیت جهان، حرفی برای گفتن ندارد و چیزی را هم اثبات نمیکند! نهایتاً میتواند در ساحت عمل، برای ما سودمند باشد.
کانال دروغها و خرافات اسلام
@ISLIE
📌 مغایرت روشهای رجالی و اسلامیِ تحقيق تاریخی با متدولوژیِ علم تاریخ! #بخش_اول
✨امروزه متدولوژیِ تحقيق تاریخی - مخصوصاً از زمان دیوید هیوم به بعد - متفاوت با قبل است. دیوید هیوم را بيشتر ما بهعنوان یک فيلسوف میشناسیم ولی در زمان خودش بيشتر بهعنوان «مورخ و فيلسوف تاریخ» مطرح بود. هیوم چندین جلد کتاب دربارهی تاریخ انگلستان نوشته و در زمرهی بزرگترین مورخان تاریخ انگلستان و جهان است.
✨همانگونه که ابن خلدون کتابی با عنوان «مقدمهی ابن خلدون» برای کتاب تاریخ خود یعنی کتاب «تاریخ ابن خلدون» نوشت و این مقدمه از خود کتاب تاریخ وی معروفتر شد، هيوم هم در «مقدمهی تاریخ انگلستان» مطالب مهمی را در باب روش تاریخنگاری بيان کرد که موجب تحولات عظیمی در روش تحقيق تاریخی و تاریخنگاری شد!
❔برای مثال، هیوم چالشی مطرح میکند و میپرسد: اگر گزارهای را هزار نفر نقل کنند، در کدام صورت یقين و اعتماد بیشتری پیدا میکنید؟ اگر:
۱) همهی هزار نفر ناقل گزاره مرد باشند؟
۲) یا اینکه با حفظ همان هزار نفر، پانصد نفرشان مرد باشند و پانصد نفرشان زن؟
❔در کدام صورت یقين بیشتری پیدا میکنید؟ قطعاً در صورت دوم! حال یقين بیشتری پیدا میکنید اگر این هزار نفر که پانصد نفرشان مرد هستند و پانصد نفرشان زن هستند:
۱) جمیعاً مسیحی باشند؟
۲) یا صد نفرشان مسيحی و صد نفرشان یهودی و صد نفرشان زرتشتی و صد نفرشان بودایی و صد نفرشان هم بیدین باشند؟
❔کدامش را بيشتر قبول میکنید؟ قطعاً صورت دوم را! حال دو صورت دیگر را در نظر بگيرید:
۱) هزار نفر راویِ مزبور همگی آسیایی باشند.
۲) یا یک تعدادشان آسيايی باشند و یک تعدادشان آمریکایی باشند و یک تعدادشان آفریقایی باشند و یک تعدادشان استرالیایی باشند.
❔حال در کدام صورت بيشتر قبول میکنید؟ قطعاً در صورت دوم! باز دو صورت دیگر را در نظر بگيرید:
۱) همهی هزار ناقل گزاره ثروتمند باشند.
۲) یا بعضی ثروتمند باشند و بعضی خيلی ثروتمند باشند و بعضی فقیر باشند و بعضی خیلی فقير باشند.
❔حال در کدام صورت بيشتر یقين پيدا میکنید؟ دو صورت دیگر را فرض کنید:
۱) همهی هزار راوی شیمی خوانده باشند.
۲) یا بعضی شیمی خوانده باشند و بعضی فیزیک خوانده باشند و بعضی فلسفه خوانده باشند و بعضی رشتههای دیگری خوانده باشند.
❕باز هم در اینجا شق دوم را بيشتر قبول میکنید! بعد هیوم اضافه میکرد که: منطق و ساختار روان انسان چنان است که تنوع (گوناگونیِ) راویان از تکثر (فراوانیِ) راویان برای ما اطمینانآورتر و ایمانآورتر است؛ بنابراین خیلی بیشتر از تکثر راویان، تنوع راویان مهم و ملاک است! چرا؟ چرا تنوع ملاک است؟ چون هر چه تنوع بيشتر میشود، احتمال توطئه کمتر میشود؛ چرا؟ چون منافع مشترک و سوگیریها و جانبداریها کمتر میشود!
✨برای مثال: اگر همهی هزار ناقل کمونیست باشند، چون منافع مشترک زیادی دارند ممکن است دروغی بگویند یا یک جریان تاریخی را به نفع خودشان تحریف کنند! اما اگر پانصد نفرشان کمونیست باشند و پانصد نفرشان لیبرال باشند احتمال توطئه و جانبداری کمتر میشود؛ چون اشتراک منافع کمونیستها و لیبرالها کمتر است.
✨همینطور اگر هر هزار نفر مسیحی باشند، احتمال توطئه و تبانی بالا میرود؛ اما اگر تعدادی از آنان مسيحی باشند و تعدادی یهودی و تعدادی مسلمان و تعدادی بیدین و تعدادی زرتشتی، احتمال تبانی و همدستی کمتر میشود! ولی اگر همه مسلمان باشند احتمال سوگیری، جانبداری، تفسیر به رأی، تقطیع، تحریف، دروغ و تبانی به سود اسلام بيشتر میشود.
✨پس هر چه تنوع بيشتر میشود، کیفیت و کمیت منافع مشترک کمتر میشود؛ و هر چه منافع مشترک کمتر میشود، احتمال توطئه و به گفتهی قُدما «تواطی بر کذب» هم، کمتر میشود. بنابراین اگر در تاریخ یک قولی را نقل کردند و یک قولی هم برخلافش نقل شد، یکی از راههایی که برای ترجیح این قول بر آن قول قائل میشوند، توجه به «تنوع» راویان است! اگر یک گروهی میگویند: "الف، ب است" و گروه دیگری میگویند: "الف، ب نیست" یکی از راههایی که برای ترجيح یک قول بر قول دیگر قائل میشویم این است که ببینیم تنوع راویان "الف، ب نیست" بیشتر است یا تنوع راویان "الف، ب است" البته تنوع، نه تکثر! دلیل آن هم خیلی واضح است: چون هر چه تنوع بيشتر میشود، احتمال تواطی بر کذب کمتر میشود!
@ISLIE
✨امروزه متدولوژیِ تحقيق تاریخی - مخصوصاً از زمان دیوید هیوم به بعد - متفاوت با قبل است. دیوید هیوم را بيشتر ما بهعنوان یک فيلسوف میشناسیم ولی در زمان خودش بيشتر بهعنوان «مورخ و فيلسوف تاریخ» مطرح بود. هیوم چندین جلد کتاب دربارهی تاریخ انگلستان نوشته و در زمرهی بزرگترین مورخان تاریخ انگلستان و جهان است.
✨همانگونه که ابن خلدون کتابی با عنوان «مقدمهی ابن خلدون» برای کتاب تاریخ خود یعنی کتاب «تاریخ ابن خلدون» نوشت و این مقدمه از خود کتاب تاریخ وی معروفتر شد، هيوم هم در «مقدمهی تاریخ انگلستان» مطالب مهمی را در باب روش تاریخنگاری بيان کرد که موجب تحولات عظیمی در روش تحقيق تاریخی و تاریخنگاری شد!
❔برای مثال، هیوم چالشی مطرح میکند و میپرسد: اگر گزارهای را هزار نفر نقل کنند، در کدام صورت یقين و اعتماد بیشتری پیدا میکنید؟ اگر:
۱) همهی هزار نفر ناقل گزاره مرد باشند؟
۲) یا اینکه با حفظ همان هزار نفر، پانصد نفرشان مرد باشند و پانصد نفرشان زن؟
❔در کدام صورت یقين بیشتری پیدا میکنید؟ قطعاً در صورت دوم! حال یقين بیشتری پیدا میکنید اگر این هزار نفر که پانصد نفرشان مرد هستند و پانصد نفرشان زن هستند:
۱) جمیعاً مسیحی باشند؟
۲) یا صد نفرشان مسيحی و صد نفرشان یهودی و صد نفرشان زرتشتی و صد نفرشان بودایی و صد نفرشان هم بیدین باشند؟
❔کدامش را بيشتر قبول میکنید؟ قطعاً صورت دوم را! حال دو صورت دیگر را در نظر بگيرید:
۱) هزار نفر راویِ مزبور همگی آسیایی باشند.
۲) یا یک تعدادشان آسيايی باشند و یک تعدادشان آمریکایی باشند و یک تعدادشان آفریقایی باشند و یک تعدادشان استرالیایی باشند.
❔حال در کدام صورت بيشتر قبول میکنید؟ قطعاً در صورت دوم! باز دو صورت دیگر را در نظر بگيرید:
۱) همهی هزار ناقل گزاره ثروتمند باشند.
۲) یا بعضی ثروتمند باشند و بعضی خيلی ثروتمند باشند و بعضی فقیر باشند و بعضی خیلی فقير باشند.
❔حال در کدام صورت بيشتر یقين پيدا میکنید؟ دو صورت دیگر را فرض کنید:
۱) همهی هزار راوی شیمی خوانده باشند.
۲) یا بعضی شیمی خوانده باشند و بعضی فیزیک خوانده باشند و بعضی فلسفه خوانده باشند و بعضی رشتههای دیگری خوانده باشند.
❕باز هم در اینجا شق دوم را بيشتر قبول میکنید! بعد هیوم اضافه میکرد که: منطق و ساختار روان انسان چنان است که تنوع (گوناگونیِ) راویان از تکثر (فراوانیِ) راویان برای ما اطمینانآورتر و ایمانآورتر است؛ بنابراین خیلی بیشتر از تکثر راویان، تنوع راویان مهم و ملاک است! چرا؟ چرا تنوع ملاک است؟ چون هر چه تنوع بيشتر میشود، احتمال توطئه کمتر میشود؛ چرا؟ چون منافع مشترک و سوگیریها و جانبداریها کمتر میشود!
✨برای مثال: اگر همهی هزار ناقل کمونیست باشند، چون منافع مشترک زیادی دارند ممکن است دروغی بگویند یا یک جریان تاریخی را به نفع خودشان تحریف کنند! اما اگر پانصد نفرشان کمونیست باشند و پانصد نفرشان لیبرال باشند احتمال توطئه و جانبداری کمتر میشود؛ چون اشتراک منافع کمونیستها و لیبرالها کمتر است.
✨همینطور اگر هر هزار نفر مسیحی باشند، احتمال توطئه و تبانی بالا میرود؛ اما اگر تعدادی از آنان مسيحی باشند و تعدادی یهودی و تعدادی مسلمان و تعدادی بیدین و تعدادی زرتشتی، احتمال تبانی و همدستی کمتر میشود! ولی اگر همه مسلمان باشند احتمال سوگیری، جانبداری، تفسیر به رأی، تقطیع، تحریف، دروغ و تبانی به سود اسلام بيشتر میشود.
✨پس هر چه تنوع بيشتر میشود، کیفیت و کمیت منافع مشترک کمتر میشود؛ و هر چه منافع مشترک کمتر میشود، احتمال توطئه و به گفتهی قُدما «تواطی بر کذب» هم، کمتر میشود. بنابراین اگر در تاریخ یک قولی را نقل کردند و یک قولی هم برخلافش نقل شد، یکی از راههایی که برای ترجیح این قول بر آن قول قائل میشوند، توجه به «تنوع» راویان است! اگر یک گروهی میگویند: "الف، ب است" و گروه دیگری میگویند: "الف، ب نیست" یکی از راههایی که برای ترجيح یک قول بر قول دیگر قائل میشویم این است که ببینیم تنوع راویان "الف، ب نیست" بیشتر است یا تنوع راویان "الف، ب است" البته تنوع، نه تکثر! دلیل آن هم خیلی واضح است: چون هر چه تنوع بيشتر میشود، احتمال تواطی بر کذب کمتر میشود!
@ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 مغایرت روشهای رجالی و اسلامیِ تحقيق تاریخی با متدولوژیِ علم تاریخ! #بخش_اول ✨امروزه متدولوژیِ تحقيق تاریخی - مخصوصاً از زمان دیوید هیوم به بعد - متفاوت با قبل است. دیوید هیوم را بيشتر ما بهعنوان یک فيلسوف میشناسیم ولی در زمان خودش بيشتر بهعنوان «مورخ…
📌 مغایرت روشهای رجالی و اسلامیِ تحقيق تاریخی با متدولوژیِ علم تاریخ! #بخش_دوم
✨همانطور که در بخش اول گفته شد، در متدولوژیِ علم تاریخ یکی از روشهای اعتبارسنجیِ اقوال و اخبار مختلف، توجه به «گوناگونی و تنوع راویان» است؛ هر چه تنوع راویان کمتر باشد، احتمال تواطی بر کذب بيشتر است!
❕حال به متدولوژیِ تحقيق تاریخی در علم رجال توجه کنید: در علم رجال اگر بخواهند حدیثی را بر حدیث دیگر رجحان بدهند، با چه روشی رجحان میدهند؟ میگویند: "آن حدیثی رجحان دارد که همهی راویانش مسلمان و شیعه و امامیه باشند؛ حتی شیعهی کیسانیه و زیدیه هم مفيد نيستند!"
✨در حالی که این روش (Method) فقط احتمال تواطی بر کذب را بالا میبرد؛ امروزه روشهای تاریخنگاریِ علمی و آکادمیک در جهان با روشهای مرسوم مسلمانان از زمین تا آسمان فرق دارد! کدام روش درستتر است؟ روش هیومها یا روش مُلاها؟ وقتی که همهی راویان مسلمان باشند و همه شیعه باشند و همه امامیه باشند، حتماً تصدیق میکنند که فلان کس به فلان کس فحش داد یا فلان ظلم را کرد و قس علی هذا!
✨عدالتی که در اسلام در مورد راوی شرط است، خیلی متفاوت است با آن چیزی که امروزه در متدولوژیِ تحقيق تاریخی گفته میشود؛ برای مثال، اگر کسی «تارک الصلاة» باشد، «عادل» محسوب میشود؟ خير! اما در روش کنونیِ تحقيق تاریخی ذرهای اهمیت ندارد که راوی تارک الصلاة باشد/نباشد! آنچه اهمیت دارد «راستگویی و صداقت» راویست؛ چه بسيار نمازخوانهایی که دروغ میگویند، و چه بسیار راستگویانی که نماز نمیخوانند! در مسئلهی وثاقت تاریخی آنچه اهمیت دارد این است که راوی دروغگو نباشد نه تارک الصلاة! پس باید توجه داشت که روش اسلامی و سنتیِ تحقيق تاریخی کاملاً مغایر با روش علمی و جهانیِ تحقيق است.
@ISLIE
✨همانطور که در بخش اول گفته شد، در متدولوژیِ علم تاریخ یکی از روشهای اعتبارسنجیِ اقوال و اخبار مختلف، توجه به «گوناگونی و تنوع راویان» است؛ هر چه تنوع راویان کمتر باشد، احتمال تواطی بر کذب بيشتر است!
❕حال به متدولوژیِ تحقيق تاریخی در علم رجال توجه کنید: در علم رجال اگر بخواهند حدیثی را بر حدیث دیگر رجحان بدهند، با چه روشی رجحان میدهند؟ میگویند: "آن حدیثی رجحان دارد که همهی راویانش مسلمان و شیعه و امامیه باشند؛ حتی شیعهی کیسانیه و زیدیه هم مفيد نيستند!"
✨در حالی که این روش (Method) فقط احتمال تواطی بر کذب را بالا میبرد؛ امروزه روشهای تاریخنگاریِ علمی و آکادمیک در جهان با روشهای مرسوم مسلمانان از زمین تا آسمان فرق دارد! کدام روش درستتر است؟ روش هیومها یا روش مُلاها؟ وقتی که همهی راویان مسلمان باشند و همه شیعه باشند و همه امامیه باشند، حتماً تصدیق میکنند که فلان کس به فلان کس فحش داد یا فلان ظلم را کرد و قس علی هذا!
✨عدالتی که در اسلام در مورد راوی شرط است، خیلی متفاوت است با آن چیزی که امروزه در متدولوژیِ تحقيق تاریخی گفته میشود؛ برای مثال، اگر کسی «تارک الصلاة» باشد، «عادل» محسوب میشود؟ خير! اما در روش کنونیِ تحقيق تاریخی ذرهای اهمیت ندارد که راوی تارک الصلاة باشد/نباشد! آنچه اهمیت دارد «راستگویی و صداقت» راویست؛ چه بسيار نمازخوانهایی که دروغ میگویند، و چه بسیار راستگویانی که نماز نمیخوانند! در مسئلهی وثاقت تاریخی آنچه اهمیت دارد این است که راوی دروغگو نباشد نه تارک الصلاة! پس باید توجه داشت که روش اسلامی و سنتیِ تحقيق تاریخی کاملاً مغایر با روش علمی و جهانیِ تحقيق است.
@ISLIE
📌فرق میان عقاید دینی و عقاید غیر دینی! #بخش_اول
❔هر انسانی بطور معمول در ذهنش به میلیاردها گزاره عقیده و باور دارد، یا طوری زندگی میکند که گویی این گزارهها صادق اند؛ این انسان آیا میتواند تمام این گزارهها را اثبات کند؟ به سود هر کدام از آنها چند استدلال میتوان آورد؟ مثلاً چه کسی میتواند وجود جهان خارج را اثبات کند؟ اگر چنین وضعی بر ساحت عقیدتی بشر حاکم است، چرا عدهای بطور دائم برای عقاید و گزارههای دینی و مذهبی استدلال و اثبات میطلبند؟ چه اشکالی دارد اگر عقاید دینی هم نامدلل باشند؟
❕جواب:
- انسجام و سازگاریِ درونی، شرط لازم صدق یا پذیرش یک مدعاست. اگر شرط لازم نباشد، مشروط هم نخواهد بود. همه ادیان و مذاهب با هم ناسازگار اند، هر دین با خودش هم ناسازگار است. مثلاً بعضی آیات قرآن با سنت، یا حتی با سایر آیات ناسازگاری دارند. پس ادیان و مذاهب شرط لازم صدق یا پذیرش را ندارند.
- بعضی عقایدِ نامدلل و غیر دینی، به لحاظ فردی و اجتماعی بسیار سودمند و مفید اند؛ اما عقاید دینی و مذهبی نه تنها سودمند نیستند و کارکرد مثبتی ندارند، بلکه من حیثالمجموع تأثیرشان منفی و آسیبزاست.
- نباید به هیچ گزارهای عقیده داشت الا اینکه به سودش دلیل یا ادله کافی موجود باشد؛ اما میتوان چنان زندگی کرد که گویی آن گزاره صادق است (یا کاذب است). فرض کنید ما هیچ دلیلی نداریم بر اینکه «پولها در گاوصندوق بدون علت از بین نمیروند»، در این صورت نباید به این گزاره عقیده پیدا کنیم اما میتوانیم چنان زندگی کنیم که گویی پولها بیعلت از بین نمیروند و بعد پولهای خود را پسانداز کنیم. اما آیا میتوان به گزارههای غیر دینی عقیده نداشت؟ یا در مطابقتش با واقعیت تشکیک کرد؟ آیا میتوان بدون اعتقاد به اصول و ارکان دین، مؤمن بود و ماند؟ کسی که اعتقادی به الله یا توحید یا نبوت یا معاد ندارد اما چنان زندگی میکند که گویی همه اینها واقعیت اند، مسلمان شناخته میشود؟ در دین اصل با اعمال جوانحی است و اعمال و احکام جوارحی فروع آن اند. اعمال جوارحی مهم اند ولی اعمال جوانحی بسیار اهم اند. عمل جوانحی آنست که منشأ آن روان و ذهن و قلب آدمی است؛ مانند نیت، عقیده، حب، بغض و... . لذا بقول اصولیون، قیاس بین این دو موضوع - یعنی گزارههای دینی و گزارههای غیر دینی - مع الفارق است.
@islie
❔هر انسانی بطور معمول در ذهنش به میلیاردها گزاره عقیده و باور دارد، یا طوری زندگی میکند که گویی این گزارهها صادق اند؛ این انسان آیا میتواند تمام این گزارهها را اثبات کند؟ به سود هر کدام از آنها چند استدلال میتوان آورد؟ مثلاً چه کسی میتواند وجود جهان خارج را اثبات کند؟ اگر چنین وضعی بر ساحت عقیدتی بشر حاکم است، چرا عدهای بطور دائم برای عقاید و گزارههای دینی و مذهبی استدلال و اثبات میطلبند؟ چه اشکالی دارد اگر عقاید دینی هم نامدلل باشند؟
❕جواب:
- انسجام و سازگاریِ درونی، شرط لازم صدق یا پذیرش یک مدعاست. اگر شرط لازم نباشد، مشروط هم نخواهد بود. همه ادیان و مذاهب با هم ناسازگار اند، هر دین با خودش هم ناسازگار است. مثلاً بعضی آیات قرآن با سنت، یا حتی با سایر آیات ناسازگاری دارند. پس ادیان و مذاهب شرط لازم صدق یا پذیرش را ندارند.
- بعضی عقایدِ نامدلل و غیر دینی، به لحاظ فردی و اجتماعی بسیار سودمند و مفید اند؛ اما عقاید دینی و مذهبی نه تنها سودمند نیستند و کارکرد مثبتی ندارند، بلکه من حیثالمجموع تأثیرشان منفی و آسیبزاست.
- نباید به هیچ گزارهای عقیده داشت الا اینکه به سودش دلیل یا ادله کافی موجود باشد؛ اما میتوان چنان زندگی کرد که گویی آن گزاره صادق است (یا کاذب است). فرض کنید ما هیچ دلیلی نداریم بر اینکه «پولها در گاوصندوق بدون علت از بین نمیروند»، در این صورت نباید به این گزاره عقیده پیدا کنیم اما میتوانیم چنان زندگی کنیم که گویی پولها بیعلت از بین نمیروند و بعد پولهای خود را پسانداز کنیم. اما آیا میتوان به گزارههای غیر دینی عقیده نداشت؟ یا در مطابقتش با واقعیت تشکیک کرد؟ آیا میتوان بدون اعتقاد به اصول و ارکان دین، مؤمن بود و ماند؟ کسی که اعتقادی به الله یا توحید یا نبوت یا معاد ندارد اما چنان زندگی میکند که گویی همه اینها واقعیت اند، مسلمان شناخته میشود؟ در دین اصل با اعمال جوانحی است و اعمال و احکام جوارحی فروع آن اند. اعمال جوارحی مهم اند ولی اعمال جوانحی بسیار اهم اند. عمل جوانحی آنست که منشأ آن روان و ذهن و قلب آدمی است؛ مانند نیت، عقیده، حب، بغض و... . لذا بقول اصولیون، قیاس بین این دو موضوع - یعنی گزارههای دینی و گزارههای غیر دینی - مع الفارق است.
@islie
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌فرق میان عقاید دینی و عقاید غیر دینی! #بخش_اول ❔هر انسانی بطور معمول در ذهنش به میلیاردها گزاره عقیده و باور دارد، یا طوری زندگی میکند که گویی این گزارهها صادق اند؛ این انسان آیا میتواند تمام این گزارهها را اثبات کند؟ به سود هر کدام از آنها چند استدلال…
📌فرق میان عقاید دینی و عقاید غیر دینی! #بخش_دوم
❔اگر خدایی وجود داشته و برای انسانها پیامی فرستاده باشد، انسانها باید به پیامش توجه و عمل کنند و نباید از احکامش سرپیچی کنند. اما چرا؟
❕فقط به این دلیل که این خدا علی الفرض و بطور مطلق، دانا، توانا، خیرخواه و عادل است؛ چون چنین است هر چه بفرستد عین حقیقت و مصلحت و حکمت است بطوری که از آن بالاتر نداریم. به این دلیل است که امر الهی مطاع و اجراء احکامش اوجب از هر واجبی است و حتی «لایسأل عما یفعل».
❗️اما اگر خدا فقط یکی از آن صفات را نداشته باشد، این دلیل بطور کامل باطل میشود. اگر بطور یقینی اثبات نتوان کرد که خدا آن صفات را دارد، دیگر اجراء احکام منتسب به او، واجب که نیست، جایز هم نخواهد بود. وقتی که عدل یا خیرخواهیِ مطلق خدا مشکَک باشد این احتمال وجود دارد که خدا گاهی شرارت و شیطنت و ظلم هم میکند. اگر در علمش شکی باشد، وجود خطاء و اشتباه در پیامش محتمل است. شاید خیر ما را بخواهد اما در محاسبهاش دچار جهل و خطاء شود؛ شاید شما در حسن نیت مادربزرگ خود هیچ شکی نداشته باشید اما چون در علمش شک دارید به راهی که نشان میدهد نخواهید رفت. اگر در قادریت مطلق خدا هم شک رخنه کند، محتملات فراوان دیگری وارد استدلال میشود و آن را باطل میکند.
❗️لطفاً به این توجه کنید که اگر علم و قدرت و خیرخواهی و عدل خدا بسیار بسیار بیشتر از انسانها باشد هم، فرقی نمیکند. برای استدلال ما، خدا این صفات را باید فقط بنحو لایتناهی و مطلق داشته باشد وگرنه هر چه از علم و عدل و قدرت که داشته باشد هنوز یک موجود محدودی است و از هیچ موجود محدودی، شرارت، ظلم، جهل، خطاء و... بعید نیست. بین خدای بسیار بسیار دانا با خدای دانای مطلق، «بینهایت» فرق است. پس چنانچه بنحو یقینی (آن هم یقین منطقی) وجود چنین خدایی اثبات نشود، سرپیچی از پیامهای منتسب به او، جایز و در مواردی حتی واجب است. لذا بقول اصولیون، قیاس بین این دو موضوع - یعنی گزارههای دینی و گزارههای غیر دینی - مع الفارق است.
@islie
❔اگر خدایی وجود داشته و برای انسانها پیامی فرستاده باشد، انسانها باید به پیامش توجه و عمل کنند و نباید از احکامش سرپیچی کنند. اما چرا؟
❕فقط به این دلیل که این خدا علی الفرض و بطور مطلق، دانا، توانا، خیرخواه و عادل است؛ چون چنین است هر چه بفرستد عین حقیقت و مصلحت و حکمت است بطوری که از آن بالاتر نداریم. به این دلیل است که امر الهی مطاع و اجراء احکامش اوجب از هر واجبی است و حتی «لایسأل عما یفعل».
❗️اما اگر خدا فقط یکی از آن صفات را نداشته باشد، این دلیل بطور کامل باطل میشود. اگر بطور یقینی اثبات نتوان کرد که خدا آن صفات را دارد، دیگر اجراء احکام منتسب به او، واجب که نیست، جایز هم نخواهد بود. وقتی که عدل یا خیرخواهیِ مطلق خدا مشکَک باشد این احتمال وجود دارد که خدا گاهی شرارت و شیطنت و ظلم هم میکند. اگر در علمش شکی باشد، وجود خطاء و اشتباه در پیامش محتمل است. شاید خیر ما را بخواهد اما در محاسبهاش دچار جهل و خطاء شود؛ شاید شما در حسن نیت مادربزرگ خود هیچ شکی نداشته باشید اما چون در علمش شک دارید به راهی که نشان میدهد نخواهید رفت. اگر در قادریت مطلق خدا هم شک رخنه کند، محتملات فراوان دیگری وارد استدلال میشود و آن را باطل میکند.
❗️لطفاً به این توجه کنید که اگر علم و قدرت و خیرخواهی و عدل خدا بسیار بسیار بیشتر از انسانها باشد هم، فرقی نمیکند. برای استدلال ما، خدا این صفات را باید فقط بنحو لایتناهی و مطلق داشته باشد وگرنه هر چه از علم و عدل و قدرت که داشته باشد هنوز یک موجود محدودی است و از هیچ موجود محدودی، شرارت، ظلم، جهل، خطاء و... بعید نیست. بین خدای بسیار بسیار دانا با خدای دانای مطلق، «بینهایت» فرق است. پس چنانچه بنحو یقینی (آن هم یقین منطقی) وجود چنین خدایی اثبات نشود، سرپیچی از پیامهای منتسب به او، جایز و در مواردی حتی واجب است. لذا بقول اصولیون، قیاس بین این دو موضوع - یعنی گزارههای دینی و گزارههای غیر دینی - مع الفارق است.
@islie