#پرسش_از_مسلمانان 🆚 #پرسش_قرآنی
قسمت #دوم
~> @ISLIE
در ادامه سلسله پست های پرسش از مسلمانان که قرار شده هر شب در کانال ارسال بشود امشب به آیه ای دیگری میپردازیم و پرسش دیگری رو مطرح میکنیم.
📌 لطفا به آیات زیر توجه کنید: سوره انفال آیه 22 ،23
⭕️ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ ﴿۲۲﴾
🔸قطعا بدترين جنبندگان نزد خدا كران و لالانىاند كه نمىانديشند (۲۲)
⭕️وَلَوْ عَلِمَ اللّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾
🔸و اگر خدا در آنان خيرى مىيافت قطعا شنوايشان مىساخت و اگر آنان را شنوا مىكرد حتما باز به حال اعراض روى برمىتافتند (۲۳)
🔰آیه اول که به نوعی توهین به دگر اندیشان محسوب میشود. درباره برخورد الله با دگر اندیشان در پست های بعد بیشتر صحبت خواهیم کرد. اما روی دومین آیه بیشتر متمرکز میشویم.
💢توجه کنید در آیه اول افرادی که از جانب الله " شر " معرفی شدند توصیف میشوند. سپس در آیه دوم گفته میشه که اگه خداوند در آنها خیری میافت قطعا آنها را شنوا میساخت!
در ادامه هم میگوید که اگر با همین حالی که دارند خدا اونها رو شنوا کند حتما باز هم روی گردان میشوند و...
⁉️جالب شد نه؟
خداوند هم از درونیات هم از آینده افراد خبر داره و اینکه عامدانه عده ای رو در ناشنوایی نگه میداره !
نتیجه ناشنوایی ( به معنی بینش و آگاهی ) چیه ؟ استمرار گناه. نتیجه استمرار گناه چیه ؟
عذابی دردناک تر و سخت تر.
❓از دوستان مسلمان پاسخ میخواهم.
اگه الله از درونیات و آینده افراد خبر داره و میداند که خیری در یک فرد یافت نمیشود چرا به جای اینکه او را زودتر ببره تا اینکه عذاب کمتری بکشه، او رو در ناشنوایی نگه میدارد تا بار گناهانش را سنگینتر کند؟
آیا این با عدالت و رافت الهی در تضاد نیست؟
آیا این نوعی سادیسم نیست ؟
یا حتی میشه گفت این نوعی بی عدالتی نیست که یک انسان عمدا توسط خدا صم بکم عمی بشه ولی مثلا یکی مثل عیسی از همون زمان تولد پیامبر معصوم خدا باشد!
به خواست خدا از همون بدو تولد جزو ابرار و اخیار باشه. خدایی که میتونه خیر و شر رو در وجود بندگانش نهادینه بکند چرا اونها رو وارد چنین بازی هولناکی میکند؟
منتظر پاسخ های دوستان مسلمان هستیم.
~> @ISLIE
قسمت #دوم
~> @ISLIE
در ادامه سلسله پست های پرسش از مسلمانان که قرار شده هر شب در کانال ارسال بشود امشب به آیه ای دیگری میپردازیم و پرسش دیگری رو مطرح میکنیم.
📌 لطفا به آیات زیر توجه کنید: سوره انفال آیه 22 ،23
⭕️ إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِندَ اللّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ ﴿۲۲﴾
🔸قطعا بدترين جنبندگان نزد خدا كران و لالانىاند كه نمىانديشند (۲۲)
⭕️وَلَوْ عَلِمَ اللّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لَّأسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ ﴿۲۳﴾
🔸و اگر خدا در آنان خيرى مىيافت قطعا شنوايشان مىساخت و اگر آنان را شنوا مىكرد حتما باز به حال اعراض روى برمىتافتند (۲۳)
🔰آیه اول که به نوعی توهین به دگر اندیشان محسوب میشود. درباره برخورد الله با دگر اندیشان در پست های بعد بیشتر صحبت خواهیم کرد. اما روی دومین آیه بیشتر متمرکز میشویم.
💢توجه کنید در آیه اول افرادی که از جانب الله " شر " معرفی شدند توصیف میشوند. سپس در آیه دوم گفته میشه که اگه خداوند در آنها خیری میافت قطعا آنها را شنوا میساخت!
در ادامه هم میگوید که اگر با همین حالی که دارند خدا اونها رو شنوا کند حتما باز هم روی گردان میشوند و...
⁉️جالب شد نه؟
خداوند هم از درونیات هم از آینده افراد خبر داره و اینکه عامدانه عده ای رو در ناشنوایی نگه میداره !
نتیجه ناشنوایی ( به معنی بینش و آگاهی ) چیه ؟ استمرار گناه. نتیجه استمرار گناه چیه ؟
عذابی دردناک تر و سخت تر.
❓از دوستان مسلمان پاسخ میخواهم.
اگه الله از درونیات و آینده افراد خبر داره و میداند که خیری در یک فرد یافت نمیشود چرا به جای اینکه او را زودتر ببره تا اینکه عذاب کمتری بکشه، او رو در ناشنوایی نگه میدارد تا بار گناهانش را سنگینتر کند؟
آیا این با عدالت و رافت الهی در تضاد نیست؟
آیا این نوعی سادیسم نیست ؟
یا حتی میشه گفت این نوعی بی عدالتی نیست که یک انسان عمدا توسط خدا صم بکم عمی بشه ولی مثلا یکی مثل عیسی از همون زمان تولد پیامبر معصوم خدا باشد!
به خواست خدا از همون بدو تولد جزو ابرار و اخیار باشه. خدایی که میتونه خیر و شر رو در وجود بندگانش نهادینه بکند چرا اونها رو وارد چنین بازی هولناکی میکند؟
منتظر پاسخ های دوستان مسلمان هستیم.
~> @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
⚜ آیــا شیعــه مذهبش را از معصومین میگیرد ؟! 🔅 بخش #یکم 🚯 @ISLIE 💢 یکی از ادعای شیعیان این است که مذهب شیعه از #اهل_بیت_محمد گرفته میشود و حال ما با استفاده از کتب خودشان نشان خواهیم داد که این ادعا یک ادعای باطل است ! 👈🏿 آیـا اصلا ائـمه نامبــرده شيعـه…
⚜ آیــا شیعــه مذهبش را از معصومین میگیرد ؟!
🔅 بخش #دوم
🚯 @ISLIE
🔅 امام سجاد در جایی دیگر میگوید :
➖ قد ملك الشيطان عناني في سوء الظن وضعف اليقين ، فأنا أشكو سوء مجاورته لي ، وطاعة نفسي له
➖ شیطان مهار مرا به دست گرفته توام با سوء ظن و ضعف یقین من شکایت میکنم از این رفیق بد و همسایه بد و از نفس من که پیرو آن شده است
📚 منبع :
🔅 ( الصحيفة السجادية ( ابطحي ) صفحه 172 چاپ مؤسسة الإمام المهدي (ع) / مؤسسة الأنصاريان للطباعة والنشر - قم - ايران)
🔅 همین موارد و موارد بسیاری که در اصول کافی و همین صحیفه ی سجادیه وجود دارند اثبات میکنند که ائمه معصوم نبودند و دچار خطا میشدند !!!
👈🏿 جالب اینجاست که خود ائمه ی شیعه چندان دل خوشی از شیعیان و پیروان خود نداشتند مثلا علی امام اول شیعیان بار ها در نهج البلاغه از یاران و پیروان خود گله میکند رجوع کنید به خطبه ی29-39-25-34-97 و ...
🔅 مثلا در خطبه ی 27 میگوید :
➖ يَا أَشْبَاه الرِّجَالِ ولَا رِجَالَ
➖ ای مرد نمایانی که مرد نیستید!!
➖ مَلأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً
➖ دل مرا پر خون کردید
🔅 در خطبه ی 25 میگوید :
➖ اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ مَلِلْتُهُمْ ومَلُّونِي
➖ خدایا من از اینها خسته شدم و آنها از من خسته شدند
➖ فَأَبْدِلْنِي بِهِمْ خَيْراً مِنْهُمْ وأَبْدِلْهُمْ بِي شَرّاً مِنِّي
➖ مرا بهتر از آنها عنایت بکن و آنها را بد تر از من عنایت بکن
🔅 در خطبه ی 34 میگوید :
➖ أُفٍّ لَكُمْ لَقَدْ سَئِمْتُ عِتَابَكُمْ
➖ اف بر شما من از سرزنش شما خسته شدم و ...
💢 معنای اینها از این که ائمه ی شیعه از پیروان شیعیان خود راضی نبودند !
🚯 @ISLIE
🔅 بخش #دوم
🚯 @ISLIE
🔅 امام سجاد در جایی دیگر میگوید :
➖ قد ملك الشيطان عناني في سوء الظن وضعف اليقين ، فأنا أشكو سوء مجاورته لي ، وطاعة نفسي له
➖ شیطان مهار مرا به دست گرفته توام با سوء ظن و ضعف یقین من شکایت میکنم از این رفیق بد و همسایه بد و از نفس من که پیرو آن شده است
📚 منبع :
🔅 ( الصحيفة السجادية ( ابطحي ) صفحه 172 چاپ مؤسسة الإمام المهدي (ع) / مؤسسة الأنصاريان للطباعة والنشر - قم - ايران)
🔅 همین موارد و موارد بسیاری که در اصول کافی و همین صحیفه ی سجادیه وجود دارند اثبات میکنند که ائمه معصوم نبودند و دچار خطا میشدند !!!
👈🏿 جالب اینجاست که خود ائمه ی شیعه چندان دل خوشی از شیعیان و پیروان خود نداشتند مثلا علی امام اول شیعیان بار ها در نهج البلاغه از یاران و پیروان خود گله میکند رجوع کنید به خطبه ی29-39-25-34-97 و ...
🔅 مثلا در خطبه ی 27 میگوید :
➖ يَا أَشْبَاه الرِّجَالِ ولَا رِجَالَ
➖ ای مرد نمایانی که مرد نیستید!!
➖ مَلأْتُمْ قَلْبِي قَيْحاً
➖ دل مرا پر خون کردید
🔅 در خطبه ی 25 میگوید :
➖ اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ مَلِلْتُهُمْ ومَلُّونِي
➖ خدایا من از اینها خسته شدم و آنها از من خسته شدند
➖ فَأَبْدِلْنِي بِهِمْ خَيْراً مِنْهُمْ وأَبْدِلْهُمْ بِي شَرّاً مِنِّي
➖ مرا بهتر از آنها عنایت بکن و آنها را بد تر از من عنایت بکن
🔅 در خطبه ی 34 میگوید :
➖ أُفٍّ لَكُمْ لَقَدْ سَئِمْتُ عِتَابَكُمْ
➖ اف بر شما من از سرزنش شما خسته شدم و ...
💢 معنای اینها از این که ائمه ی شیعه از پیروان شیعیان خود راضی نبودند !
🚯 @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 پیرامون مسئلهیِ شر و تئودیسهها (قسمت دوم) جالبتر از این مسئله، این عقیده است که چیزهایی که فینفسه شر هستند میتوانند با حضور در خیر یک "کل یکپارچه" به آن کمک کنند، بهطوری که جهان بهعنوان یک کل چنان که هست و برخی از شرور را در خود جای داده، بهتر از…
📌 پینوشت:
برخی میگویند اگر شرور را با دید کلنگرانه نسبت به کل کیهان بررسی کنیم، مسئله شر بیمعنا میشود زیراکه هر شرّی نسبت به کل سامانه خیر است و شر پنداشتن آن حاصل کوتهنظری و غفلت است؛ اگر جامعالاطراف به جهان نظر کنید هیچ شرّی انتزاع نمیشود.
این دفاعیه ایرادات اساسی دارد برای نمونه:
#اول اینکه صرفاً یک ادعا میباشد که بیاثبات است؛ چگونه میتوانند اثبات کنند که هر شرّی نسبت به کل خیر است؟ چگونه مشخص میشود که خلاف این قضیه صادق نیست؟ این دفاعیه تا زمانی که مفروضش را اثبات نکند بیمحل است.
#دوم اینکه چرا خدا جهان را بهگونهای نیافرید که هر امری چه در جای خودش و چه نسبت به کل خیر باشد؟ خدا از بین جهانهای ممکن عقلی تصمیم گرفت جهانی را بیآفریند که در آن درد و رنج و عذاب در جای خودش وجود دارد اما نسبت به کل خیر محسوب میشود؛ در حالی که میتوانست جهانی بیآفریند که حتی با دید جزنگرانه هم چیزی جز خیر منتزع نشود.
#سوم اینکه اگر همه اتفاقات هستی جزئی از یک کل میباشند که در قیاس با آن همه خیرند، چرا خدا افراد خاطی را مجازات میکند؟ اگر هر فعل من چه خوب و چه بد، جزئی از یک کل، و نسبت به آن خیر محض باشد، خدا نباید من را مجازات کند؛ خدا نباید هیتلر، جوزف منگله، استالین و... را مجازات کند، نباید قاتل، دروغگو، سارق و هیچکس را مجازات کند، چراکه هر فعل آنها نسبت به کل خیر محض بوده است؛ خدا باید بداند که هر عمل فرد خاطی نسبت به کل خیر است بنابراین تنبیه و جزایی در کار نیست.
#چهارم اینکه اگر همهچیز در بهترین زمان و جایگاه و حالت ممکن، و نظام احسن است، چرا باید برای جهانی زیباتر تلاش کنیم؟ چرا با فقر و جنگ و دروغ و تجاوز مقابله کنیم؟ چرا پدیدههای طبیعی مانند سیل را مهار کنیم؟ چرا هر وقت انسان شرّی را دفع و رفع میکند کیفیت یا کمیت زندگیاش بهبود مییابد؟ اگر "کل" به بهترین وجه ممکن خلق شده که همهچیز هم جزئی از آن است، باید قید بهتر-کردن دنیا را بزنیم چراکه دنیا از این بهتر نمیشود فقط باید کلنگرانه نگاه کنیم.
#پنجم اینکه اگر هم این ادعا را بپذیریم، همچنان شر برای انسان معنا دارد و درک میشود، بهعبارتی خدا جهانی را آفریده که شرور فراوانی در دنیای انسانها وجود دارد و درک میشود؛ فرض کنیم این شرور نسبت به کهکشان راه شیری یا آندرومدا یا دنیای کوانتومی خیر باشند، انسان بخش خیلی کوچک و محدودی را از این جهان درک میکند، نمیتواند به خیری که در همه شرور نهفته است علم پیدا کند، برای اینکه بتواند هر جز را نسبت به کل بررسی کند نیاز به یک علم بسیار و بیحد دارد، بنابراین از آنجا که علم انسان بسیار محدود است چیزی جز شر برایش منتزع نمیشود حتی اگر آن شر پر از خیر باشد.
#ششم اینکه اگر فرض کنیم که انسان چه نقلی چه تجربی و چه عقلی، متوجه بشود که در هر شرّی خیری است، این ایراد مطرح است که چرا خدا جهان را بهگونهای خلق کرد که شرور بسیاری در محدوده درک انسان و زندگی روزمره او باشد؟ میتوانست جهانی بیآفریند که شر برای انسان منتزع نشود و در محدوده درک او نباشد؛ مگر امتناعاش اثبات شود.
بر فرض در فقر و رنج و درد و نابینایی و معلولیت انسانی، خیرات فراوانی باشد که فقط با دید کلنگر میتوان به آن پی برد، در این صورت چه سودی برای آن فرد دارد؟ اگر همه این رنجها به نفع کل هستی باشد، کماکان تفاوتی برای آن فرد ندارد چراکه فقط رنجها و مصائب نصیبش شده است.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
برخی میگویند اگر شرور را با دید کلنگرانه نسبت به کل کیهان بررسی کنیم، مسئله شر بیمعنا میشود زیراکه هر شرّی نسبت به کل سامانه خیر است و شر پنداشتن آن حاصل کوتهنظری و غفلت است؛ اگر جامعالاطراف به جهان نظر کنید هیچ شرّی انتزاع نمیشود.
این دفاعیه ایرادات اساسی دارد برای نمونه:
#اول اینکه صرفاً یک ادعا میباشد که بیاثبات است؛ چگونه میتوانند اثبات کنند که هر شرّی نسبت به کل خیر است؟ چگونه مشخص میشود که خلاف این قضیه صادق نیست؟ این دفاعیه تا زمانی که مفروضش را اثبات نکند بیمحل است.
#دوم اینکه چرا خدا جهان را بهگونهای نیافرید که هر امری چه در جای خودش و چه نسبت به کل خیر باشد؟ خدا از بین جهانهای ممکن عقلی تصمیم گرفت جهانی را بیآفریند که در آن درد و رنج و عذاب در جای خودش وجود دارد اما نسبت به کل خیر محسوب میشود؛ در حالی که میتوانست جهانی بیآفریند که حتی با دید جزنگرانه هم چیزی جز خیر منتزع نشود.
#سوم اینکه اگر همه اتفاقات هستی جزئی از یک کل میباشند که در قیاس با آن همه خیرند، چرا خدا افراد خاطی را مجازات میکند؟ اگر هر فعل من چه خوب و چه بد، جزئی از یک کل، و نسبت به آن خیر محض باشد، خدا نباید من را مجازات کند؛ خدا نباید هیتلر، جوزف منگله، استالین و... را مجازات کند، نباید قاتل، دروغگو، سارق و هیچکس را مجازات کند، چراکه هر فعل آنها نسبت به کل خیر محض بوده است؛ خدا باید بداند که هر عمل فرد خاطی نسبت به کل خیر است بنابراین تنبیه و جزایی در کار نیست.
#چهارم اینکه اگر همهچیز در بهترین زمان و جایگاه و حالت ممکن، و نظام احسن است، چرا باید برای جهانی زیباتر تلاش کنیم؟ چرا با فقر و جنگ و دروغ و تجاوز مقابله کنیم؟ چرا پدیدههای طبیعی مانند سیل را مهار کنیم؟ چرا هر وقت انسان شرّی را دفع و رفع میکند کیفیت یا کمیت زندگیاش بهبود مییابد؟ اگر "کل" به بهترین وجه ممکن خلق شده که همهچیز هم جزئی از آن است، باید قید بهتر-کردن دنیا را بزنیم چراکه دنیا از این بهتر نمیشود فقط باید کلنگرانه نگاه کنیم.
#پنجم اینکه اگر هم این ادعا را بپذیریم، همچنان شر برای انسان معنا دارد و درک میشود، بهعبارتی خدا جهانی را آفریده که شرور فراوانی در دنیای انسانها وجود دارد و درک میشود؛ فرض کنیم این شرور نسبت به کهکشان راه شیری یا آندرومدا یا دنیای کوانتومی خیر باشند، انسان بخش خیلی کوچک و محدودی را از این جهان درک میکند، نمیتواند به خیری که در همه شرور نهفته است علم پیدا کند، برای اینکه بتواند هر جز را نسبت به کل بررسی کند نیاز به یک علم بسیار و بیحد دارد، بنابراین از آنجا که علم انسان بسیار محدود است چیزی جز شر برایش منتزع نمیشود حتی اگر آن شر پر از خیر باشد.
#ششم اینکه اگر فرض کنیم که انسان چه نقلی چه تجربی و چه عقلی، متوجه بشود که در هر شرّی خیری است، این ایراد مطرح است که چرا خدا جهان را بهگونهای خلق کرد که شرور بسیاری در محدوده درک انسان و زندگی روزمره او باشد؟ میتوانست جهانی بیآفریند که شر برای انسان منتزع نشود و در محدوده درک او نباشد؛ مگر امتناعاش اثبات شود.
بر فرض در فقر و رنج و درد و نابینایی و معلولیت انسانی، خیرات فراوانی باشد که فقط با دید کلنگر میتوان به آن پی برد، در این صورت چه سودی برای آن فرد دارد؟ اگر همه این رنجها به نفع کل هستی باشد، کماکان تفاوتی برای آن فرد ندارد چراکه فقط رنجها و مصائب نصیبش شده است.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE