#پرسش_از_مسلمانان 🆚 #پرسش_قرآنی
قسمت #پنجم
~> @ISLIE
امشب تصمیم گرفتیم مستقیما به سراغ محمد برویم. یکی از چالش برانگیزترین نکاتی که در زندگی محمد به شدت به چشم میاید و به سادگی نمیشود از کنارش گذشت مسئله همسران محمد هست که در قرآن هم قید شده.
جالبه که مسائلی مثل جانشینی محمد و بسیاری از نکاتی که میتونست از شقه شقه شدن امت واحده اسلام جلوگیری کنه و بسیاری از شبهات رو از بین ببره در قرآن نیست ولی مسائل زناشویی محمد در قرآن وجود دارد.
❎مسلمانان هم معتقد هستن آیه به آیه قرآن معجزه است و کسی نمیتواند مثل آن بیاورد.
بریم به سراغ یکی از اون معجزاتی که هیچکس نمیتواند مثل آنن بیاورد.
همونطور که همگی میدونیم یکی از مشخصه های جوامع ایده آل ( یا حداقل خوب ) اینه که رهبر آن جامعه امتیازات ویژه ای برای خودش قائل نباشد و همانند قشر محروم جامعه زندگی کند. اما محمد در چندین مورد این مسئله رو نقض میکند.
💯مهمترینش همین مسئله همسرداری است.
این مسئله رو از ابعاد زیادی میشود بررسی و نقد کرد.
با توجه به اینکه سلسله مباحث ما روی قرآن متمرکز هست نه تاریخ , به یکی از آیات قرآن با مضمون " ازدواج های محمد " اشاره میکنیم.
📌آیه 50 سوره احزاب:
⭕️يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۗ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٥٠﴾
🔸اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را دادهاى حلال كرديم و [كنيزانى] را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمههايت و دختران دايى تو و دختران خالههايت كه با تو مهاجرت كردهاند و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مىدانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كردهايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۵۰)
🔰در این آیه مسائل زیادی نهفته است.
اما اشاره ویژه و خاص روی این بخش از آیه هست که :
❇️وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ .
🔶و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان.
⚠️فقط چند دقیقه با خودتان خلوت کنید و سعی کنید این صحنه را تجسم کنید.
❓اول: چرا محمد از چنین امتیاز ویژه ای باید برخوردار باشه؟
یک امتیاز کاملا خاص که بعد از او به هیچکدام از افراد امتش تعلق نمیگیره حتی مهدی موعود!
❓دوم: تا اونجایی که ما میدانیم زنان در اسلام به عفاف توصیه بسیار شده اند. نرمال اینه که مردها از زنی خوششون بیاد و طالب همسری با او بشن اما این امتیاز ویژه ای که الله به محمد میدهد شرایط رو بطور عجیبی دگرگون میکند.
در مواجهه با رسول الله این زنان هستند که میتوانند حیا رو قی کنند و عفاف رو قورت بدند و عرف رو زیر پا بذارند و نزد رسول الله بروند و از او بخواهند که اگر از من خوشت میاید من حاضرم خودم را به تو هبه کنم ( عرضه کنم ). در برخی ترجمه ها حتی قید شده بدون مهر ! چون در آیه واژه هبه امده.
یعنی از هر دو وجه که به قضیه بنگریم به نوعی غیر متعارف و غیر اخلاقی هست (البته با توجه به شرایط جامعه اسلامی).
⁉️ایا کسی از مسلمانان هست که بتواند درباره مسئله ازدواج های محمد و بطور ویژه این امتیاز خاص توجیهی عقلانی و منطقی ارائه کند؟
~> @ISLIE
قسمت #پنجم
~> @ISLIE
امشب تصمیم گرفتیم مستقیما به سراغ محمد برویم. یکی از چالش برانگیزترین نکاتی که در زندگی محمد به شدت به چشم میاید و به سادگی نمیشود از کنارش گذشت مسئله همسران محمد هست که در قرآن هم قید شده.
جالبه که مسائلی مثل جانشینی محمد و بسیاری از نکاتی که میتونست از شقه شقه شدن امت واحده اسلام جلوگیری کنه و بسیاری از شبهات رو از بین ببره در قرآن نیست ولی مسائل زناشویی محمد در قرآن وجود دارد.
❎مسلمانان هم معتقد هستن آیه به آیه قرآن معجزه است و کسی نمیتواند مثل آن بیاورد.
بریم به سراغ یکی از اون معجزاتی که هیچکس نمیتواند مثل آنن بیاورد.
همونطور که همگی میدونیم یکی از مشخصه های جوامع ایده آل ( یا حداقل خوب ) اینه که رهبر آن جامعه امتیازات ویژه ای برای خودش قائل نباشد و همانند قشر محروم جامعه زندگی کند. اما محمد در چندین مورد این مسئله رو نقض میکند.
💯مهمترینش همین مسئله همسرداری است.
این مسئله رو از ابعاد زیادی میشود بررسی و نقد کرد.
با توجه به اینکه سلسله مباحث ما روی قرآن متمرکز هست نه تاریخ , به یکی از آیات قرآن با مضمون " ازدواج های محمد " اشاره میکنیم.
📌آیه 50 سوره احزاب:
⭕️يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّـهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۗ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ ۗ وَكَانَ اللَّـهُ غَفُورًا رَّحِيمًا ﴿٥٠﴾
🔸اى پيامبر ما براى تو آن همسرانى را كه مهرشان را دادهاى حلال كرديم و [كنيزانى] را كه خدا از غنيمت جنگى در اختيار تو قرار داده و دختران عمويت و دختران عمههايت و دختران دايى تو و دختران خالههايت كه با تو مهاجرت كردهاند و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان ما نيك مىدانيم كه در مورد زنان و كنيزانشان چه بر آنان مقرر كردهايم تا براى تو مشكلى پيش نيايد و خدا همواره آمرزنده مهربان است (۵۰)
🔰در این آیه مسائل زیادی نهفته است.
اما اشاره ویژه و خاص روی این بخش از آیه هست که :
❇️وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ .
🔶و زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشد در صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان.
⚠️فقط چند دقیقه با خودتان خلوت کنید و سعی کنید این صحنه را تجسم کنید.
❓اول: چرا محمد از چنین امتیاز ویژه ای باید برخوردار باشه؟
یک امتیاز کاملا خاص که بعد از او به هیچکدام از افراد امتش تعلق نمیگیره حتی مهدی موعود!
❓دوم: تا اونجایی که ما میدانیم زنان در اسلام به عفاف توصیه بسیار شده اند. نرمال اینه که مردها از زنی خوششون بیاد و طالب همسری با او بشن اما این امتیاز ویژه ای که الله به محمد میدهد شرایط رو بطور عجیبی دگرگون میکند.
در مواجهه با رسول الله این زنان هستند که میتوانند حیا رو قی کنند و عفاف رو قورت بدند و عرف رو زیر پا بذارند و نزد رسول الله بروند و از او بخواهند که اگر از من خوشت میاید من حاضرم خودم را به تو هبه کنم ( عرضه کنم ). در برخی ترجمه ها حتی قید شده بدون مهر ! چون در آیه واژه هبه امده.
یعنی از هر دو وجه که به قضیه بنگریم به نوعی غیر متعارف و غیر اخلاقی هست (البته با توجه به شرایط جامعه اسلامی).
⁉️ایا کسی از مسلمانان هست که بتواند درباره مسئله ازدواج های محمد و بطور ویژه این امتیاز خاص توجیهی عقلانی و منطقی ارائه کند؟
~> @ISLIE
[دُروغها وَ خُرافاتِ اِسلام]
📌 پیرامون مسئلهیِ شر و تئودیسهها (قسمت دوم) جالبتر از این مسئله، این عقیده است که چیزهایی که فینفسه شر هستند میتوانند با حضور در خیر یک "کل یکپارچه" به آن کمک کنند، بهطوری که جهان بهعنوان یک کل چنان که هست و برخی از شرور را در خود جای داده، بهتر از…
📌 پینوشت:
برخی میگویند اگر شرور را با دید کلنگرانه نسبت به کل کیهان بررسی کنیم، مسئله شر بیمعنا میشود زیراکه هر شرّی نسبت به کل سامانه خیر است و شر پنداشتن آن حاصل کوتهنظری و غفلت است؛ اگر جامعالاطراف به جهان نظر کنید هیچ شرّی انتزاع نمیشود.
این دفاعیه ایرادات اساسی دارد برای نمونه:
#اول اینکه صرفاً یک ادعا میباشد که بیاثبات است؛ چگونه میتوانند اثبات کنند که هر شرّی نسبت به کل خیر است؟ چگونه مشخص میشود که خلاف این قضیه صادق نیست؟ این دفاعیه تا زمانی که مفروضش را اثبات نکند بیمحل است.
#دوم اینکه چرا خدا جهان را بهگونهای نیافرید که هر امری چه در جای خودش و چه نسبت به کل خیر باشد؟ خدا از بین جهانهای ممکن عقلی تصمیم گرفت جهانی را بیآفریند که در آن درد و رنج و عذاب در جای خودش وجود دارد اما نسبت به کل خیر محسوب میشود؛ در حالی که میتوانست جهانی بیآفریند که حتی با دید جزنگرانه هم چیزی جز خیر منتزع نشود.
#سوم اینکه اگر همه اتفاقات هستی جزئی از یک کل میباشند که در قیاس با آن همه خیرند، چرا خدا افراد خاطی را مجازات میکند؟ اگر هر فعل من چه خوب و چه بد، جزئی از یک کل، و نسبت به آن خیر محض باشد، خدا نباید من را مجازات کند؛ خدا نباید هیتلر، جوزف منگله، استالین و... را مجازات کند، نباید قاتل، دروغگو، سارق و هیچکس را مجازات کند، چراکه هر فعل آنها نسبت به کل خیر محض بوده است؛ خدا باید بداند که هر عمل فرد خاطی نسبت به کل خیر است بنابراین تنبیه و جزایی در کار نیست.
#چهارم اینکه اگر همهچیز در بهترین زمان و جایگاه و حالت ممکن، و نظام احسن است، چرا باید برای جهانی زیباتر تلاش کنیم؟ چرا با فقر و جنگ و دروغ و تجاوز مقابله کنیم؟ چرا پدیدههای طبیعی مانند سیل را مهار کنیم؟ چرا هر وقت انسان شرّی را دفع و رفع میکند کیفیت یا کمیت زندگیاش بهبود مییابد؟ اگر "کل" به بهترین وجه ممکن خلق شده که همهچیز هم جزئی از آن است، باید قید بهتر-کردن دنیا را بزنیم چراکه دنیا از این بهتر نمیشود فقط باید کلنگرانه نگاه کنیم.
#پنجم اینکه اگر هم این ادعا را بپذیریم، همچنان شر برای انسان معنا دارد و درک میشود، بهعبارتی خدا جهانی را آفریده که شرور فراوانی در دنیای انسانها وجود دارد و درک میشود؛ فرض کنیم این شرور نسبت به کهکشان راه شیری یا آندرومدا یا دنیای کوانتومی خیر باشند، انسان بخش خیلی کوچک و محدودی را از این جهان درک میکند، نمیتواند به خیری که در همه شرور نهفته است علم پیدا کند، برای اینکه بتواند هر جز را نسبت به کل بررسی کند نیاز به یک علم بسیار و بیحد دارد، بنابراین از آنجا که علم انسان بسیار محدود است چیزی جز شر برایش منتزع نمیشود حتی اگر آن شر پر از خیر باشد.
#ششم اینکه اگر فرض کنیم که انسان چه نقلی چه تجربی و چه عقلی، متوجه بشود که در هر شرّی خیری است، این ایراد مطرح است که چرا خدا جهان را بهگونهای خلق کرد که شرور بسیاری در محدوده درک انسان و زندگی روزمره او باشد؟ میتوانست جهانی بیآفریند که شر برای انسان منتزع نشود و در محدوده درک او نباشد؛ مگر امتناعاش اثبات شود.
بر فرض در فقر و رنج و درد و نابینایی و معلولیت انسانی، خیرات فراوانی باشد که فقط با دید کلنگر میتوان به آن پی برد، در این صورت چه سودی برای آن فرد دارد؟ اگر همه این رنجها به نفع کل هستی باشد، کماکان تفاوتی برای آن فرد ندارد چراکه فقط رنجها و مصائب نصیبش شده است.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE
برخی میگویند اگر شرور را با دید کلنگرانه نسبت به کل کیهان بررسی کنیم، مسئله شر بیمعنا میشود زیراکه هر شرّی نسبت به کل سامانه خیر است و شر پنداشتن آن حاصل کوتهنظری و غفلت است؛ اگر جامعالاطراف به جهان نظر کنید هیچ شرّی انتزاع نمیشود.
این دفاعیه ایرادات اساسی دارد برای نمونه:
#اول اینکه صرفاً یک ادعا میباشد که بیاثبات است؛ چگونه میتوانند اثبات کنند که هر شرّی نسبت به کل خیر است؟ چگونه مشخص میشود که خلاف این قضیه صادق نیست؟ این دفاعیه تا زمانی که مفروضش را اثبات نکند بیمحل است.
#دوم اینکه چرا خدا جهان را بهگونهای نیافرید که هر امری چه در جای خودش و چه نسبت به کل خیر باشد؟ خدا از بین جهانهای ممکن عقلی تصمیم گرفت جهانی را بیآفریند که در آن درد و رنج و عذاب در جای خودش وجود دارد اما نسبت به کل خیر محسوب میشود؛ در حالی که میتوانست جهانی بیآفریند که حتی با دید جزنگرانه هم چیزی جز خیر منتزع نشود.
#سوم اینکه اگر همه اتفاقات هستی جزئی از یک کل میباشند که در قیاس با آن همه خیرند، چرا خدا افراد خاطی را مجازات میکند؟ اگر هر فعل من چه خوب و چه بد، جزئی از یک کل، و نسبت به آن خیر محض باشد، خدا نباید من را مجازات کند؛ خدا نباید هیتلر، جوزف منگله، استالین و... را مجازات کند، نباید قاتل، دروغگو، سارق و هیچکس را مجازات کند، چراکه هر فعل آنها نسبت به کل خیر محض بوده است؛ خدا باید بداند که هر عمل فرد خاطی نسبت به کل خیر است بنابراین تنبیه و جزایی در کار نیست.
#چهارم اینکه اگر همهچیز در بهترین زمان و جایگاه و حالت ممکن، و نظام احسن است، چرا باید برای جهانی زیباتر تلاش کنیم؟ چرا با فقر و جنگ و دروغ و تجاوز مقابله کنیم؟ چرا پدیدههای طبیعی مانند سیل را مهار کنیم؟ چرا هر وقت انسان شرّی را دفع و رفع میکند کیفیت یا کمیت زندگیاش بهبود مییابد؟ اگر "کل" به بهترین وجه ممکن خلق شده که همهچیز هم جزئی از آن است، باید قید بهتر-کردن دنیا را بزنیم چراکه دنیا از این بهتر نمیشود فقط باید کلنگرانه نگاه کنیم.
#پنجم اینکه اگر هم این ادعا را بپذیریم، همچنان شر برای انسان معنا دارد و درک میشود، بهعبارتی خدا جهانی را آفریده که شرور فراوانی در دنیای انسانها وجود دارد و درک میشود؛ فرض کنیم این شرور نسبت به کهکشان راه شیری یا آندرومدا یا دنیای کوانتومی خیر باشند، انسان بخش خیلی کوچک و محدودی را از این جهان درک میکند، نمیتواند به خیری که در همه شرور نهفته است علم پیدا کند، برای اینکه بتواند هر جز را نسبت به کل بررسی کند نیاز به یک علم بسیار و بیحد دارد، بنابراین از آنجا که علم انسان بسیار محدود است چیزی جز شر برایش منتزع نمیشود حتی اگر آن شر پر از خیر باشد.
#ششم اینکه اگر فرض کنیم که انسان چه نقلی چه تجربی و چه عقلی، متوجه بشود که در هر شرّی خیری است، این ایراد مطرح است که چرا خدا جهان را بهگونهای خلق کرد که شرور بسیاری در محدوده درک انسان و زندگی روزمره او باشد؟ میتوانست جهانی بیآفریند که شر برای انسان منتزع نشود و در محدوده درک او نباشد؛ مگر امتناعاش اثبات شود.
بر فرض در فقر و رنج و درد و نابینایی و معلولیت انسانی، خیرات فراوانی باشد که فقط با دید کلنگر میتوان به آن پی برد، در این صورت چه سودی برای آن فرد دارد؟ اگر همه این رنجها به نفع کل هستی باشد، کماکان تفاوتی برای آن فرد ندارد چراکه فقط رنجها و مصائب نصیبش شده است.
🟪 کانال دروغها و خرافات اسلام
🆔 @ISLIE