#پیام_شما
🔆 ارسالی جهت انتشار از طرف #گارد_اندیشه_ایران
🔆 فراخوان و دعوت از مردم برای مبارزه و پیشنهاد خردمندانه برای #تحریم_نماز_جمعه
#نشر_دهید
#متحد_شویم
📬 @khod3bot 👈 ارتباط
🆔 @khod2
🔆 ارسالی جهت انتشار از طرف #گارد_اندیشه_ایران
🔆 فراخوان و دعوت از مردم برای مبارزه و پیشنهاد خردمندانه برای #تحریم_نماز_جمعه
#نشر_دهید
#متحد_شویم
📬 @khod3bot 👈 ارتباط
🆔 @khod2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ⛔ ویژه خبری ممنوعه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌 در باب راهپیمایی ۲۲ بهمن
💯🖋انقلابی تهی از سرمایه اجتماعی
🔷رویداد انقلاب 57،چهل ویک ساله شد. اما هر چه بیشتر از آغاز انقلاب فاصله می گیریم و غبار آن خیزش عمومی بیشتر فروکش می کند با سوالات وابهامات بیشتری روبرو می شویم.
🔷اگر تردیدهای ماهیتی در مورد انقلاب را به کناری بگذاریم، پرسش از فرایند تداوم انقلاب خود به قدر کافی سوالی بنیان برافکن است وپاسخی سهمگین می طلبد.
با اینحال یکی از تبعات انقلاب ،سقوط سرمایه اجتماعی آن است که حوادث اعتراضی از سال 88 ودی96 و آبان98 و حادثه سقوط هواپیما نمادهای انعکاس عمومی واعتراضی آن هستند.
🔷تحلیل فرایند ایجاد و از دست رفتن سرمایه اجتماعی انقلاب بسیار عبرت آموز است و هر دگرگونی آتی را تحت تاثیر قرار می دهد.
صرف نظر از جنبه روحیات خرافی سامان یافته در فرهنگ ایرانی، سرمایه اجتماعی ساده و راحتی که با نگاه کردن به ماه به دست آمد، دست مایه فجایع بزرگی شد.
این سرمایه طبعا راه به دموکراسی نمی برد والبته قضاوت امروز در باره وقایع دیروز راحت است.فهم دورانی از لوازم نقد است وباید لحاظ شود.
🔷جمهوری اسلامی این سرمایه اجتماعی را البته به مسلخ برد. طیف های روشنفکری حامی انقلاب را یا به تیغ خونین حذف فیزیکی سپرد و یا خانه نشین کرد.
توده های مردم را نیز در سایه جنگ 8 ساله از آرمان های وعده داده شد دور کرد وسرگرم تبعات ویرانگر جنگ ساخت.
🔷پایان جنگ ،دوران سازندگی زمینه بستر سازی رانت خواران شد، رانت خواران اولیه البته ساخت و سازهایی هم داشتند وبا کسب مهارت به تدریج تنها پورسانتی دریافت می کردند و بار پروژه را بر دوش عوامل دست دوم و سوم می گذاشتند تا جاییکه سهم شریک آخری ، اکنون چیزی جزاعتراض واعتصاب نیست.
🔷توزیع رانت وتاسیس نهادهای غیر مولد وصد البته مزاحم چنان گسترش یافته است که سهم مناطق از درآمد های ملی رو به افول گذاشته است ودر همه جا آثار شکاف طبقاتی به راحتی دیده می شود.
🔷سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی کاملا از دست رفته است.
تلاش های برخی جناح های حاکمیت برای ترمیم وجه عمومی جمهوری اسلامی با ناکامی روبرو شده است وخیزش اعتراضی 88،نظام را در شرایط بحران فروریزش سرمایه اجتماعی قرار داد.
🔷دی96،پایان این سرمایه اجتماعی بود. شلیک مستقیم به مردم معترض ،شلیک به مردمی بود که طی چهل سال با روش های مختلف انتظارشان برای روز های بهتر به پایان رسیده بود.
نظام در آبان 98، پایان مسابقه کسب سرمایه اجتماعی را اعلام کرد. پنهان کردن 3 روزه قبول مسئولیت شلیک به هواپیمای اوکراینی نشان داد که نظام دیگر نه حرفی برای گفتن دارد ونه آبرویی در میان مردم.
🔷یک رویداد شک برانگیز دیگر موضوع آلودگی احتمالی ایران به ویروس کرونا است.
اطلاع رسانی نادرست، وضعیت مشابه بی اعتمادی در مورد سقوط هواپیما ایجاد کرده است.
اگر این آلودگی اثبات شود، برای همیشه روزنه های احتمالی ترمیم شکاف دولت-ملت بسته خواهد شد. زیرا ذهن اقناعی جامعه به مرحله ای می رسد که حاکمیت را در برابر وظایفش نه تنها سهل انگار می بیند بلکه آشکارا نظام را در مقابل منافع عمومی نوعی تهدید محسوب خواهد کرد.
🔷اکنون سرمایه اجتماعی انقلاب تمام شده است. هیچ چهره یا جریان سیاسی در این نظام قادر به جلب اعتماد مردم نیست. هیچ چهره ویا جریان سیاسی در این نظام قادر به بازسازی مسیر سرمایه سوز این نظام هم نیست.
تنها باید مراقب بود تا از شلیک پیاپی به منافع عمومی از سوی این نظام کاست.
نیروهای سیاسی،مدنی ومتخصصین مستقل می توانند راهی برای حفظ منافع عمومی بگشایند وبر سرمایه اجتماعی خود بیافزایند.
_شورای مدیریت گروه های مبارز و مردمی
#بیست_و_دوم_بهمن
#تحریم_انتخابات
#اتحاد_مردمی
#قیام_مردمی
💯🖋انقلابی تهی از سرمایه اجتماعی
🔷رویداد انقلاب 57،چهل ویک ساله شد. اما هر چه بیشتر از آغاز انقلاب فاصله می گیریم و غبار آن خیزش عمومی بیشتر فروکش می کند با سوالات وابهامات بیشتری روبرو می شویم.
🔷اگر تردیدهای ماهیتی در مورد انقلاب را به کناری بگذاریم، پرسش از فرایند تداوم انقلاب خود به قدر کافی سوالی بنیان برافکن است وپاسخی سهمگین می طلبد.
با اینحال یکی از تبعات انقلاب ،سقوط سرمایه اجتماعی آن است که حوادث اعتراضی از سال 88 ودی96 و آبان98 و حادثه سقوط هواپیما نمادهای انعکاس عمومی واعتراضی آن هستند.
🔷تحلیل فرایند ایجاد و از دست رفتن سرمایه اجتماعی انقلاب بسیار عبرت آموز است و هر دگرگونی آتی را تحت تاثیر قرار می دهد.
صرف نظر از جنبه روحیات خرافی سامان یافته در فرهنگ ایرانی، سرمایه اجتماعی ساده و راحتی که با نگاه کردن به ماه به دست آمد، دست مایه فجایع بزرگی شد.
این سرمایه طبعا راه به دموکراسی نمی برد والبته قضاوت امروز در باره وقایع دیروز راحت است.فهم دورانی از لوازم نقد است وباید لحاظ شود.
🔷جمهوری اسلامی این سرمایه اجتماعی را البته به مسلخ برد. طیف های روشنفکری حامی انقلاب را یا به تیغ خونین حذف فیزیکی سپرد و یا خانه نشین کرد.
توده های مردم را نیز در سایه جنگ 8 ساله از آرمان های وعده داده شد دور کرد وسرگرم تبعات ویرانگر جنگ ساخت.
🔷پایان جنگ ،دوران سازندگی زمینه بستر سازی رانت خواران شد، رانت خواران اولیه البته ساخت و سازهایی هم داشتند وبا کسب مهارت به تدریج تنها پورسانتی دریافت می کردند و بار پروژه را بر دوش عوامل دست دوم و سوم می گذاشتند تا جاییکه سهم شریک آخری ، اکنون چیزی جزاعتراض واعتصاب نیست.
🔷توزیع رانت وتاسیس نهادهای غیر مولد وصد البته مزاحم چنان گسترش یافته است که سهم مناطق از درآمد های ملی رو به افول گذاشته است ودر همه جا آثار شکاف طبقاتی به راحتی دیده می شود.
🔷سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی کاملا از دست رفته است.
تلاش های برخی جناح های حاکمیت برای ترمیم وجه عمومی جمهوری اسلامی با ناکامی روبرو شده است وخیزش اعتراضی 88،نظام را در شرایط بحران فروریزش سرمایه اجتماعی قرار داد.
🔷دی96،پایان این سرمایه اجتماعی بود. شلیک مستقیم به مردم معترض ،شلیک به مردمی بود که طی چهل سال با روش های مختلف انتظارشان برای روز های بهتر به پایان رسیده بود.
نظام در آبان 98، پایان مسابقه کسب سرمایه اجتماعی را اعلام کرد. پنهان کردن 3 روزه قبول مسئولیت شلیک به هواپیمای اوکراینی نشان داد که نظام دیگر نه حرفی برای گفتن دارد ونه آبرویی در میان مردم.
🔷یک رویداد شک برانگیز دیگر موضوع آلودگی احتمالی ایران به ویروس کرونا است.
اطلاع رسانی نادرست، وضعیت مشابه بی اعتمادی در مورد سقوط هواپیما ایجاد کرده است.
اگر این آلودگی اثبات شود، برای همیشه روزنه های احتمالی ترمیم شکاف دولت-ملت بسته خواهد شد. زیرا ذهن اقناعی جامعه به مرحله ای می رسد که حاکمیت را در برابر وظایفش نه تنها سهل انگار می بیند بلکه آشکارا نظام را در مقابل منافع عمومی نوعی تهدید محسوب خواهد کرد.
🔷اکنون سرمایه اجتماعی انقلاب تمام شده است. هیچ چهره یا جریان سیاسی در این نظام قادر به جلب اعتماد مردم نیست. هیچ چهره ویا جریان سیاسی در این نظام قادر به بازسازی مسیر سرمایه سوز این نظام هم نیست.
تنها باید مراقب بود تا از شلیک پیاپی به منافع عمومی از سوی این نظام کاست.
نیروهای سیاسی،مدنی ومتخصصین مستقل می توانند راهی برای حفظ منافع عمومی بگشایند وبر سرمایه اجتماعی خود بیافزایند.
_شورای مدیریت گروه های مبارز و مردمی
#بیست_و_دوم_بهمن
#تحریم_انتخابات
#اتحاد_مردمی
#قیام_مردمی
این حکایت غریب و آشنا را #باهمبخوانیم 🔰
#کاسبین_تحریم
هر روز 🐕 گرگ میآمد گوسفندی میدرید و میرفت اما چوپانان دَه گوسفند از رمه ی آبادی میربودند، به بهانه ی حمله گرگ.
از قضا گرگ مُرد و چوپانان در به در دنبال گرگی میگشتند که به گله حمله کند. نیافتند، ناچار با گربه توافق کردند. هر روز 🐈 گربه میآمد میو میو میکرد و دَه گوسفند از رمه ی آبادی کم میشد …
داستان #تحریم بی شباهت به این داستان نیست آمریکا با تحریم کردن یک گوسفند میبرد اما اینجا ١٠ برابرش از کیسه ملت کم میشود. بعضیها انتخابات آمریکا را که میبینند ، نگران شده اند، که نکند گرگ بمیرد. نگران نباش دلسوز ! #بایدن میو میو کردن که بلد است ❗️
@KHOD2
#کاسبین_تحریم
هر روز 🐕 گرگ میآمد گوسفندی میدرید و میرفت اما چوپانان دَه گوسفند از رمه ی آبادی میربودند، به بهانه ی حمله گرگ.
از قضا گرگ مُرد و چوپانان در به در دنبال گرگی میگشتند که به گله حمله کند. نیافتند، ناچار با گربه توافق کردند. هر روز 🐈 گربه میآمد میو میو میکرد و دَه گوسفند از رمه ی آبادی کم میشد …
داستان #تحریم بی شباهت به این داستان نیست آمریکا با تحریم کردن یک گوسفند میبرد اما اینجا ١٠ برابرش از کیسه ملت کم میشود. بعضیها انتخابات آمریکا را که میبینند ، نگران شده اند، که نکند گرگ بمیرد. نگران نباش دلسوز ! #بایدن میو میو کردن که بلد است ❗️
@KHOD2
چرا باید در رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی هم از بین خواهد رفت.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «امکان فشار بیشتر بر مجاری تنفسی جامعه وجود دارد».
ـ میگویم: مطمئن باشید آنقدر فشار بر مجاری تنفسی جامعه زیاد شده است که دیگر جایی برای تنگتر شدن مجاری تنفسی باقی نمانده و اگر چنین شود که شما میگویید 👇
@khod2
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی هم از بین خواهد رفت.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «امکان فشار بیشتر بر مجاری تنفسی جامعه وجود دارد».
ـ میگویم: مطمئن باشید آنقدر فشار بر مجاری تنفسی جامعه زیاد شده است که دیگر جایی برای تنگتر شدن مجاری تنفسی باقی نمانده و اگر چنین شود که شما میگویید 👇
@khod2
💢دبیرخانهی جشنوارهی فیلم فجر اعلام کرده احتمالا فیلمها تا یکهفته قبل از جشنواره معرفی نمیشود. #تحریم جشنواره با وجود تمام انکارهای وزارت ارشاد جواب داده. بعضیها فیلم نمیدهند، گروهی دودلند، بعضی هم میخواهند تا لحظهی آخر اسمشان جایی در نیاید که مورد حمله قرار نگیرند.
omid_keshtkar
@khod2
omid_keshtkar
@khod2