#برشی_ازکتاب #چندبرگ_آگاهی
مستبد به هیچ قاعده ای پایبند نیست و میخواهد دیگران را نابود کند.
📔روح القوانین ؛منتسکیو؛ص 118
📖 @khod2
#سیاسی #جامعه_شناسی #دیکتاتور #ایران
مستبد به هیچ قاعده ای پایبند نیست و میخواهد دیگران را نابود کند.
📔روح القوانین ؛منتسکیو؛ص 118
📖 @khod2
#سیاسی #جامعه_شناسی #دیکتاتور #ایران
#برشی_ازکتاب #چندبرگ_آگاهی
قوانین تربیت در حکومت دیکتاتوری بر اصول #ترس، بندگی و اطلاعت استوار است.
📔روح القوانین ؛منتسکیو؛ص
📖 @khod2
#سیاسی #جامعه_شناسی #دیکتاتور #ایران
قوانین تربیت در حکومت دیکتاتوری بر اصول #ترس، بندگی و اطلاعت استوار است.
📔روح القوانین ؛منتسکیو؛ص
📖 @khod2
#سیاسی #جامعه_شناسی #دیکتاتور #ایران
#برشی_ازکتاب #چندبرگ_آگاهی
تربیت در حکومت دیکتاتوری عبارت از اینست که ترس و چند اصول مذهبی را در ذهن بچپانند.
📔روح القوانین ؛منتسکیو؛ص ۱۳۱
📖 @khod2
#سیاسی #جامعه_شناسی #دیکتاتور #ایران
تربیت در حکومت دیکتاتوری عبارت از اینست که ترس و چند اصول مذهبی را در ذهن بچپانند.
📔روح القوانین ؛منتسکیو؛ص ۱۳۱
📖 @khod2
#سیاسی #جامعه_شناسی #دیکتاتور #ایران
⭐️ چرا تغییر باورهای مذهبی سخت است؟
⭐️ چرا مردم مذهبی در مقابل شواهد باورشان را رها نمیکنند؟
✴️ @khod2
🔆 مردم مذهبی در مواجه با نقد و شواهد خلاف باورهاشون موضع گیری میکنند زیرا دیدگاهشون به اخلاقیاتشون وابسته است.
⭕️ افراد متعصب باورهاشون رو رها نمیکنند حتی اگر توسط متخصصین تناقضاتش آشکار شود چون این باور ها احساسات را در آنها برمی انگیزد.
🔆 برعکس کسانی که باور ندارند، تلاش دارند که چیزی مثبت در مورد آن باور ببینند ولی مغزشان با تفکر تحلیلی خو گرفته است و تلاششان ناموفق خواهد بود به احتمال زیاد.
👈 مسئله مهم در رد باور ها مذهبی #اخلاقیات است، ذهن دینداران از کودکی با تعریف مذهبشان از مسائل اخلاقی خو گرفته.
👈 آنها یادگرفته اند که چه چیزی اخلاقی است و چه چیز نیست و این بر اساس تفکر مذهبیشان است.
👈 نوع #آموزش تفکر بر انگیز نبوده، بلکه دستوری و حفظی بوده در نتیجه اخلاقیات را مسئله ای حل شده و کتابی تصور کرده اند.
👈 همینطور تشدید احساسات و گره زدن مسائل احساسی با مذهب در مغز آنها در مواجهه با نقد واکنش های حسی را بر می انگیزد.
🔆 مردم مذهبی بیشتر در مورد مسائل مختلف اخلاقی و دینی اطمینان خاطر دارند و خیال میکنند درست از غلط را به راحتی میتوانند تشخیص دهند.
👈 برعکس مردم غیر مذهبی در مورد مسائل اخلاقی کم تر اطمینان دارند.
❌ چون اینچنین پیوند حسی در مغز مذهبی ها شکل گرفته جدایی از مذهب و نگاه به آن به شکل منطقی و تحلیلی برایشان دشوار است.
💢 و همینطور شاید بتوان گفت تغییرات ناگهانی برای یک دیندار خطرناک است و نمیتواند جهان بینی صحیحی در مورد اخلاقیات داشته باشد.
بخاطر همین است که افراد بعد از اتفاقی ناگوار ناگهان عصبانی میشوند و بسیاری مسائل اخلاقی را زیر پا میگذارند چون تمام چیزی که آنها را پایبند نگه میداشت یک تفکر مصنوعی بوده.
👈بطور مثال وقتی یک دیندار با مسائلی که در دینش گناه کبیره حساب شده مواجه میشود ممکن است تا حد قتل پیش برود چون در ذهن اون قرار نیست کسی دست به چنین گناه کبیره ای بزند و وقتی زده دین را زیر پا گذاشته است.
👈 یا بطور مثال وقتی فردی متعصب اتفاقی ناگوار مثل زلزله برایش اتفاق می افتد بجای تلاش برای جبران و حل مشکل مسئله را شخصی نگاه میکند و شاید دست به جرم بزند با این تصور که خدا مرا دوست ندارد و من هر کار بخواهم میکنم.
🔆 اعتماد به نفس و اطمینان خاطر خوب است اما اطمینان در مورد این که من درست از غلط را تشخیص می دهم یا انسان با اخلاقی هستم خوب نیست.
⭕️ #تروریست ها درون حباب فکری خودشون اعتقاد دارند کارهایی که انجام میدهند کاملاً اخلاقی هست. آنها اعتقاد دارند در مقابل بدی و شر هستند و از مقدسات(که حق و درست است) دفاع میکنند.
https://link.springer.com/article/10.1007%2Fs10943-017-0433-x
👆 این تحقیق به بررسی این مسئله پرداخته است و در نتیجه آن این آمده که ذهن مذهبی ها بر یک دندگی یا به عبارتی اطمینان خاطر از تفکراتشون استوار است.
و ذهن #آتئیست ها بر تفکر تحلیلی و علمی.
🔆 این مطلب دیگر مسائل بحث برانگیز مثل سیاست، گیاه خواری، فمنیسم و تغییرات اقلیمی را هم شامل میشود.
❇️ در کل میتوان دو گونه افراد را تقسیم بندی کرد، عده ای که اطمینان به چیزی دارند، و عده ای که اطمینان ندارند.
👈 آن عده ای که اطمینان دارند به مسائل ضد و نقیض و نقد ها توجه نمیکنند یا آنها را سر سری میگیرند ولی عده ای که اطمینان ندارند بسته به میزان شک و تردیدشان به نقدها استناد میکنند.
⭕️ توجه کنید که #علوم_تجربی با همه دقت و قطعیت خود تماماً بر نظریه های #ابطال_پذیر استوار است و بر هیچ چیزی برچسب اثبات شده نمیزند.
#جامعه
#مذهب #دین
#اخلاق
✴️ @khod2
⭐️ چرا مردم مذهبی در مقابل شواهد باورشان را رها نمیکنند؟
✴️ @khod2
🔆 مردم مذهبی در مواجه با نقد و شواهد خلاف باورهاشون موضع گیری میکنند زیرا دیدگاهشون به اخلاقیاتشون وابسته است.
⭕️ افراد متعصب باورهاشون رو رها نمیکنند حتی اگر توسط متخصصین تناقضاتش آشکار شود چون این باور ها احساسات را در آنها برمی انگیزد.
🔆 برعکس کسانی که باور ندارند، تلاش دارند که چیزی مثبت در مورد آن باور ببینند ولی مغزشان با تفکر تحلیلی خو گرفته است و تلاششان ناموفق خواهد بود به احتمال زیاد.
👈 مسئله مهم در رد باور ها مذهبی #اخلاقیات است، ذهن دینداران از کودکی با تعریف مذهبشان از مسائل اخلاقی خو گرفته.
👈 آنها یادگرفته اند که چه چیزی اخلاقی است و چه چیز نیست و این بر اساس تفکر مذهبیشان است.
👈 نوع #آموزش تفکر بر انگیز نبوده، بلکه دستوری و حفظی بوده در نتیجه اخلاقیات را مسئله ای حل شده و کتابی تصور کرده اند.
👈 همینطور تشدید احساسات و گره زدن مسائل احساسی با مذهب در مغز آنها در مواجهه با نقد واکنش های حسی را بر می انگیزد.
🔆 مردم مذهبی بیشتر در مورد مسائل مختلف اخلاقی و دینی اطمینان خاطر دارند و خیال میکنند درست از غلط را به راحتی میتوانند تشخیص دهند.
👈 برعکس مردم غیر مذهبی در مورد مسائل اخلاقی کم تر اطمینان دارند.
❌ چون اینچنین پیوند حسی در مغز مذهبی ها شکل گرفته جدایی از مذهب و نگاه به آن به شکل منطقی و تحلیلی برایشان دشوار است.
💢 و همینطور شاید بتوان گفت تغییرات ناگهانی برای یک دیندار خطرناک است و نمیتواند جهان بینی صحیحی در مورد اخلاقیات داشته باشد.
بخاطر همین است که افراد بعد از اتفاقی ناگوار ناگهان عصبانی میشوند و بسیاری مسائل اخلاقی را زیر پا میگذارند چون تمام چیزی که آنها را پایبند نگه میداشت یک تفکر مصنوعی بوده.
👈بطور مثال وقتی یک دیندار با مسائلی که در دینش گناه کبیره حساب شده مواجه میشود ممکن است تا حد قتل پیش برود چون در ذهن اون قرار نیست کسی دست به چنین گناه کبیره ای بزند و وقتی زده دین را زیر پا گذاشته است.
👈 یا بطور مثال وقتی فردی متعصب اتفاقی ناگوار مثل زلزله برایش اتفاق می افتد بجای تلاش برای جبران و حل مشکل مسئله را شخصی نگاه میکند و شاید دست به جرم بزند با این تصور که خدا مرا دوست ندارد و من هر کار بخواهم میکنم.
🔆 اعتماد به نفس و اطمینان خاطر خوب است اما اطمینان در مورد این که من درست از غلط را تشخیص می دهم یا انسان با اخلاقی هستم خوب نیست.
⭕️ #تروریست ها درون حباب فکری خودشون اعتقاد دارند کارهایی که انجام میدهند کاملاً اخلاقی هست. آنها اعتقاد دارند در مقابل بدی و شر هستند و از مقدسات(که حق و درست است) دفاع میکنند.
https://link.springer.com/article/10.1007%2Fs10943-017-0433-x
👆 این تحقیق به بررسی این مسئله پرداخته است و در نتیجه آن این آمده که ذهن مذهبی ها بر یک دندگی یا به عبارتی اطمینان خاطر از تفکراتشون استوار است.
و ذهن #آتئیست ها بر تفکر تحلیلی و علمی.
🔆 این مطلب دیگر مسائل بحث برانگیز مثل سیاست، گیاه خواری، فمنیسم و تغییرات اقلیمی را هم شامل میشود.
❇️ در کل میتوان دو گونه افراد را تقسیم بندی کرد، عده ای که اطمینان به چیزی دارند، و عده ای که اطمینان ندارند.
👈 آن عده ای که اطمینان دارند به مسائل ضد و نقیض و نقد ها توجه نمیکنند یا آنها را سر سری میگیرند ولی عده ای که اطمینان ندارند بسته به میزان شک و تردیدشان به نقدها استناد میکنند.
⭕️ توجه کنید که #علوم_تجربی با همه دقت و قطعیت خود تماماً بر نظریه های #ابطال_پذیر استوار است و بر هیچ چیزی برچسب اثبات شده نمیزند.
#جامعه
#مذهب #دین
#اخلاق
✴️ @khod2
SpringerLink
What Makes You So Sure? Dogmatism, Fundamentalism, Analytic Thinking, Perspective Taking and Moral Concern in the Religious and…
Journal of Religion and Health - Better understanding the psychological factors related to certainty in one’s beliefs (i.e., dogmatism) has important consequences for both individuals and...
#ملت_فیک #مردم_مجازی
#جامعه_شناسی_ایرانی
#آموزش_مفهومی #ایجاد_تحرک
🆔 @KHOD2
〽️ ملت فیک ! :
ملتی که در شبکههای مجازی سیر میکند، ملت زندهای نیست…!
تونس را به یاد بیاورید؛ آن دستفروش خود را آتش نزد بلکه تونس را به شعله کشید…!
✍ مانوک خدابخشیان
〽️ جامعه شناسی ایران:
🔆پ.ن ۱: مارا چه میشود!!!؟
ایرانیان در هرسال بیشتر از همه هشت سال جنگ با عراق، کشته در تصادفات میدهند، که متاسفانه همانند جنگ، بیشتر قربانیان جوانان هستند،
اما بخشی از ایرانیان هنوز کمربند خودرو را برای ایمنی نمیبندند، بلکه از ترس پلیس و جریمه در مواقعی و مکانهایی به اجبار میبندند،
چرا !؟
به همان دلیلی که امروز هر بلایی سرمان میآید دم نمیزنیم و منتظر میشویم تا نوبت ما هم برسد.
عدم آموزش صحیح، سقوط فرهنگی، محدودیت های همه گانه، تلفیق و تطبیق عقیده و باور و مذهب در همه چیز و... .
🆔 @KHOD2
مردی که خودسوزی کرد، از مریخ نیامده بود، از خود ما بود، اگر کاری نکنیم، قطعا و حتما نوبت تک تک ما از پایین تا آن بالا، خواهد رسید.
چه بلایی باید سرمان میآمد که نیامد!؟
چه حادثه عظیم تحریک کننده ای نیاز بود که نیفتاد؟
باید چه میشد که تکانی بخوریم و آن نشد؟
شاید باید گرسنگی واقعی به همه برسد،
شاید چون هنوز میتوانند نان و پنیرکی بخورند و فعلا فقط پلو به پنیر تبدیل شده،
شاید آن هنگام که پول نان و نانی هم نباشد،
شاید باید به زور، گرسنه ی گرسنه شویم تا صدایمان دربیاید،
هرچه هست در این شکی نیست، که ماهم همانند بسیاری از ادوار و احتمالا بیشتر از همه تاریخ، از پلشت ترین و بی مسئولیت ترین مردمان ایران زمین بودیم.
و این نیز از جمله تلخی حقایقی ست که لیس میزنیم.
آیا ورق را برمیگردانیم!!!؟.....
〽️ آموزش مفهومی و تحرک:
🔆پ.ن ۲ : چه زمانی میتوانیم و ورق برمیگردد؟؟
👈بعد از فهمیدن یک اصل ساده:
☑️ خودخواهی و منفعت طلبی و و خودبرتربینی را کنار بگذاریم و درک کنیم و یاد بگیریم که:
👈 #منفعت_جمعی یعنی برخورداری از #منافع_فردی
در #منفعت_فردی ، منافع جمع و دیگران اهمیتی ندارد
ولی.در منفعت جمعی، منافع فردی تک تک افراد به یک اندازه اهمیت دارد و آن را تأمین و حفظ میکند.
👈 پس دیگر نگوییم [بماچه/بمن چه] ، چون از همه بیشتر به خود ما/من مربوط است، بهمه مربوط است.
#تغییر کنیم ، آگاهی را به دیگران انتقال دهیم و #تغییر_دهیم
#ما_هم_مبتوانیم
#تغییر_کنیم #تغییر_دهیم
#متحد_شویم
#انقلاب_بیداری
#مبارزه_تا_حکومت_قانون
🆔 @KHOD2
📬 @khod3bot
#جامعه_شناسی_ایرانی
#آموزش_مفهومی #ایجاد_تحرک
🆔 @KHOD2
〽️ ملت فیک ! :
ملتی که در شبکههای مجازی سیر میکند، ملت زندهای نیست…!
تونس را به یاد بیاورید؛ آن دستفروش خود را آتش نزد بلکه تونس را به شعله کشید…!
✍ مانوک خدابخشیان
〽️ جامعه شناسی ایران:
🔆پ.ن ۱: مارا چه میشود!!!؟
ایرانیان در هرسال بیشتر از همه هشت سال جنگ با عراق، کشته در تصادفات میدهند، که متاسفانه همانند جنگ، بیشتر قربانیان جوانان هستند،
اما بخشی از ایرانیان هنوز کمربند خودرو را برای ایمنی نمیبندند، بلکه از ترس پلیس و جریمه در مواقعی و مکانهایی به اجبار میبندند،
چرا !؟
به همان دلیلی که امروز هر بلایی سرمان میآید دم نمیزنیم و منتظر میشویم تا نوبت ما هم برسد.
عدم آموزش صحیح، سقوط فرهنگی، محدودیت های همه گانه، تلفیق و تطبیق عقیده و باور و مذهب در همه چیز و... .
🆔 @KHOD2
مردی که خودسوزی کرد، از مریخ نیامده بود، از خود ما بود، اگر کاری نکنیم، قطعا و حتما نوبت تک تک ما از پایین تا آن بالا، خواهد رسید.
چه بلایی باید سرمان میآمد که نیامد!؟
چه حادثه عظیم تحریک کننده ای نیاز بود که نیفتاد؟
باید چه میشد که تکانی بخوریم و آن نشد؟
شاید باید گرسنگی واقعی به همه برسد،
شاید چون هنوز میتوانند نان و پنیرکی بخورند و فعلا فقط پلو به پنیر تبدیل شده،
شاید آن هنگام که پول نان و نانی هم نباشد،
شاید باید به زور، گرسنه ی گرسنه شویم تا صدایمان دربیاید،
هرچه هست در این شکی نیست، که ماهم همانند بسیاری از ادوار و احتمالا بیشتر از همه تاریخ، از پلشت ترین و بی مسئولیت ترین مردمان ایران زمین بودیم.
و این نیز از جمله تلخی حقایقی ست که لیس میزنیم.
آیا ورق را برمیگردانیم!!!؟.....
〽️ آموزش مفهومی و تحرک:
🔆پ.ن ۲ : چه زمانی میتوانیم و ورق برمیگردد؟؟
👈بعد از فهمیدن یک اصل ساده:
☑️ خودخواهی و منفعت طلبی و و خودبرتربینی را کنار بگذاریم و درک کنیم و یاد بگیریم که:
👈 #منفعت_جمعی یعنی برخورداری از #منافع_فردی
در #منفعت_فردی ، منافع جمع و دیگران اهمیتی ندارد
ولی.در منفعت جمعی، منافع فردی تک تک افراد به یک اندازه اهمیت دارد و آن را تأمین و حفظ میکند.
👈 پس دیگر نگوییم [بماچه/بمن چه] ، چون از همه بیشتر به خود ما/من مربوط است، بهمه مربوط است.
#تغییر کنیم ، آگاهی را به دیگران انتقال دهیم و #تغییر_دهیم
#ما_هم_مبتوانیم
#تغییر_کنیم #تغییر_دهیم
#متحد_شویم
#انقلاب_بیداری
#مبارزه_تا_حکومت_قانون
🆔 @KHOD2
📬 @khod3bot
چرا باید در رأی دادن در روز جمعه، تردید داشت؟
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی هم از بین خواهد رفت.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «امکان فشار بیشتر بر مجاری تنفسی جامعه وجود دارد».
ـ میگویم: مطمئن باشید آنقدر فشار بر مجاری تنفسی جامعه زیاد شده است که دیگر جایی برای تنگتر شدن مجاری تنفسی باقی نمانده و اگر چنین شود که شما میگویید 👇
@khod2
🖋️#احمد_بخارایی | جامعهشناس
من #جامعهشناسی خواندهام و #سیاسی نیستم. اگر سخنی میگویم از منظر #جامعهشناختی است یعنی از شما و در کنار شما از واقعیت پیرامونیمان حکایت میکنم و تفاوتی نمیکند که شما از کدام جناح هستید. اگر آتشی شعله کشیده، خشک و تر را سوزانده یا خواهد سوزاند. شکم گرسنه، #دین و ایمان و #دموکراسی و انسانمحوری را نمیشناسد! با این مقدمه به چند موضوع میپردازم که این روزها موجب شده برخی افرادی که قبلاً تصمیم گرفته بودند در سیزدهمین دورهی #انتخابات_ریاستجمهوری در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ شرکت نکنند اینک مردّد شدهاند و با طرح برخی استدلالها و ایجاد شک در خود و دیگران، قصد #مشارکت دارند. بدون شک در همهی #انتخابات حضور این گونه افراد نقش تعیین کنندهای داشته است و بنابراین شایسته است با فکر و تحلیل درست، به صحنهی انتخابات نگاه و تصمیم نهایی را اتخاذ کنیم. عمدتاً این گونه استدلالها هفت دستهاند:
۱ـ میگویند: اگر آقای #رئیسی، #رئیسجمهور شود هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «جامعه ظرفیت تحمل فشار بیشتر را دارد».
ـ میگویم: کاری باقی نمانده که مجموعهی #حاکمیت در ایران انجام نداده باشد و بالاتر از سیاهی رنگی نیست. به عنوان مثال در دانشگاهها که ما معلمش هستیم چه میخواهند انجام دهند؟ چه باقی مانده که انجام دهند؟ اصلاً نگرانی نسبت به چیست؟ اهالی هنر و سینما، #نویسندگان، #روزنامهنگاران، #معلمان، #دانشگاهیان، #تولیدکنندگان صنعتی، فقرا و اساساً کدام قشر نگران است که وضع بدتر شود؟ جامعهای که بدنش سرّ شده دیگر چه درد جدیدی را حس میکند؟ پس پیش فرض مذکور، ناصحیح است.
۲ـ میگویند: با رئیسجمهور شدن آقای رئیسی، قدرت یکپارچه میشود و عملاً سه قوه همسو میشوند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «ناهمدستی در حاکمیت در ایران، موجب رشد شده است».
ـ میگویم: اولاً موضوع همگونی در حاکمیت، اشکالی ندارد و گاه میتواند موجب حرکت رو به جلو در برخی جوامع بشود. ثانیاً فرض کنید آقای #همتی، رئیسجمهور شود آیا اینک تصور میکنید که زیر مجموعهی #رهبری یعنی #سپاه و #اطلاعات و #قوه_قضاییه و #قوه_مقننه و غیره که بر اساس #قانون_اساسی، اصل و مقوّم مجموعهی #حاکمیت_دینی در #ایران است امکان نفس کشیدن میدهند؟ آیا این همه تجربه در بیش از چهل سال کافی نیست؟ پس پیش فرض مذکور، خلاف واقع است.
۳ـ میگویند: آمدن رئیسی، مقدمهی رهبر شدنش پس از درگذشت #رهبر فعلی است.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «روند انتخاب رهبری در آینده، بسان گذشته است».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس است زیرا با توجه به انبوه #مسائل_اجتماعی شامل #بیکاری و #فقر و #اعتیاد و #افسردگی_اجتماعی و غیره، قطعاً رئیسی با مشکلات جدیتر مواجه خواهدشد و در این بوتهی آزمایش در مقام رئیسجمهور، شکست خواهد خورد و رهبر شدنش منتفی خواهد شد. از سوی دیگر «#کاریزماتیک» بودن رهبر در دور آینده، دارای وزن نخواهد بود و اساساً روند انتخاب رهبر با فراز و فرودهای ویژهای مواجه خواهد شد. پس پیشفرض مذکور، نادرست است.
۴ـ میگویند: اگر رئیسی، رئیسجمهور شود شاید بعداً با #عدم_شرکت_در_انتخابات و #رأی_ندادن به همّتی، پشیمان شویم و خود را شماتت کنیم.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «با حمایت از #اصلاحطلبان_حکومتی در گذشته، کمتر خود را شماتت کردهایم».
ـ میگویم: بر اساس تجربیات گذشته که اینک بسیاری از کسانی که به آقای #روحانی رأی داده بودند پشیمان هستند چه بسا اگر به آقای همّتی هم رأی داده شود از یک سال نخواهد گذشت که باز پشت دستمان خواهیم زد و خواهیم گفت: باز گول خوردیم! پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
۵ـ میگویند: از #تحریم_انتخابات چه نتیجهای حاصل میشود و چه فایدهای دارد و چه جایگزینی وجود دارد؟
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «هر کسی که رأی نمیدهد قصد سیاسی دارد».
ـ میگویم: میشود انتخابات را تحریم نکرد زیرا «#تحریم» دارای بار سیاسی است و متعاقباً «#براندازی» را به ذهن نزدیک نکرد. میتوان نگاه واقعیتمحور و جامعهشناسانه داشت. بر این اساس، #مشارکت_نکردن در انتخابات، اولاً انجام وظیفه و ایفای نقش در چارچوب «#اخلاق_اجتماعی» است و ثانیاً با افزایش تعداد کسانی که رأی نخواهند داد مجموعهی مدیریت کلان اعم از رهبری و زیر مجموعه، بیش از پیش خود را با پرسش از سوی #جامعه و تردید در عملکرد گذشته مواجه خواهند دید. پس پیشفرض مذکور، متزلزل است.
۶ـ میگویند: با انتخاب شدن آقای رئیسی، این حداقل دموکراسی هم از بین خواهد رفت.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «امکان فشار بیشتر بر مجاری تنفسی جامعه وجود دارد».
ـ میگویم: مطمئن باشید آنقدر فشار بر مجاری تنفسی جامعه زیاد شده است که دیگر جایی برای تنگتر شدن مجاری تنفسی باقی نمانده و اگر چنین شود که شما میگویید 👇
@khod2
💢درنگ | «آخرین کلام قبل از فردا !»
| پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
🖋احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز پنجشنبه است و فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز #انتخابات سیزدهمین دورهی #ریاستجمهوری! چند ماه است که با یادداشتها و گفتوگوهایی که داشتهام موضوع انتخابات را پیگیری و تحلیل کردهام. اینک نیز کلام زیر را از من بشنوید که حدود ۲۵ سال در دانشگاه در عرصهی جامعهشناسی با تدریس و هدایت یا مشاورهی بیش از ۷۰ پایاننامهی ارشد و دکتری با پژوهش در خصوص مشکلات حاد اجتماعی و قبل از آن حدود ۱۷ سال در حوزهی فرهنگ فعالیت داشتهام. پیشبینی کرده و نوشته بودم که در روزهای پایانی و نزدیک به ۲۸ خرداد بسیاری از اهالی سیاست که مدعّی عدم شرکت هستند دوباره به اصل کهن و ناکارآمد: «انتخاب بین بد و بدتر» روی خواهند آورند و شهروندان را تحریک به #رأی دادن خواهند کرد! حال این روزها شاهدیم که چنین شده است! این عزیزان عمدتاً دو دستهاند: اهالی #اندیشه و اهالی #سیاست. اهالی اندیشه مانند آقایان عبدالکریم (#سروش) و مصطفی (#ملکیان) و اهالی سیاست مانند سید محمد (#خاتمی)، بهزاد (#نبوی) و محسن (#آرمین). گروه نخست گویی متوجه نشدند که عالم سخنوری با عالم اجتماعی و نیز تفلسف با #جامعهشناسی، تفاوت دارد. متعجبم از جناب عبدالکریم که از آقای #همتی حمایت میکند (با شبیهسازی به بزرگمردی همچون جمال عبدالناصر!!!) در حالی که ایشان از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ معاون سیاسی سازمان صدا و سیمایی بوده است که عامل تحمیق و تحقیر مخاطبانش شده بود. همتی و جمال عبدالناصر؟! در سلامت اندیشهورزی عبدالکریم (با همهی احترامی که برایش قائلم) تردید یافتهام. جناب مصطفی هم احتمالاً تصور کردهاند که شهروندان از جمله #مریدان ایشان هستند و حکایت انتخابات، حکایت کلاسهای #نقد_فرهنگ است! چگونه میشود این عزیزان ندانند که آقای همتی در مناصبی مانند ریاست #بیمه و #بانک_مرکزی و در کل در این چهل سالی که زیر چتر خاندان آقای اکبر #هاشمی_رفسنجانی بوده است هیچ کارنامهی موفقی نداشته است؟ چرا این عزیزان کاری میکنند که گفته شود: هر چند عالِمید امّا در عالَم دیگری سیر میکنید و پایتان را از گلیم خود که اندیشهورزی و محترم است فراتر گذاشتهاید و چرا اجازه نمیدهید که امروز این مردم به روش «دکارت» در موضوع کارآمدی #حاکمیت_اسلامی در ایران با #عدم_مشارکت، «شک» خود را اعلام کنند؟ شما دو بزرگوار به خلاف باورهایتان، رفتار کردهاید. اما دستهی دوم، یعنی آقایان سیّد محمد و بهزاد و محسن آیا نمیدانند که مرجعیت سیاسیشان به «صفر» تقریباً نزدیک شده است؟ چرا همنوا با تریبونهای اقتدارطلبی شدهاند که فقط به «تعداد مشارکتکنندگان» میاندیشند و فقط نگران حضور اندک و زیر پنجاه درصد واجدان رأی در انتخابات فردا در ایران هستند؟ چرا این عزیزان هم همراه برخی از سلبریتیها و ورزشکاران و هنرمندان به تشویق به حضور در انتخابات میپردازند حال آنکه آن افراد عمدتاً مجبور به ارسال تصویر و پیام شدهاند یا از افق فکری ویژهای برخوردار نیستند؟ چرا این عزیزان میخواهند این آخرین تلاشهای مدنی مردم در ابراز نظر مخالفشان نسبت به رویهی ناکارآمد چهل سال گذشته را خنثی کنند؟ آیا این خیانت به مردم نیست؟
اینک کلامی با اهالی #جامعهشناس و عزیزانی که #علوم_اجتماعی خواندهاند. اگر ملاحظه کردهباشید این روزها عمدتاً دو دسته از همکاران جامعهشناس اعلام نظر موافق با حضور در انتخابات کردهاند. یکی #جامعهشناسی_خواندههای_حکومتی که به نحوی از انحاء مرتبط با #قدرت و #ثروت هستند و دستهی دوم عزیزانی که هنوز از اسارت #ایدئولوژی خلاصی نیافتهاند و در ضمن اینکه #جامعهشناسی را ممکن است خوب درک نکرده و هنوز نتوانسته باشند فارغ از #تعصبات_دینی، جامعهشناسی کنند و این دو دسته عمدتاً از گفتوشنود چالشی و مناظره در گذشته پرهیز داشتهاند و خود را در معرض نقد قرار ندادهاند. همین جا از ایشان دعوت به گفتوشنود چالشی در هر زمانی که صلاح دیدند میکنم.
نکتهی پایانی: از همهی آنها که در بالا اشاره داشتم یک پرسش دارم، «آیا تردید دارید که فردا آقای #رئیسی از صندوق رأی بیرون خواهد آمد؟» اگر «آری»، که به واقع از قافلهی سیاست و #جامعه بسیار عقب ماندهاید و در توّهم به سر میبرید و اگر «خیر»، چرا دعوت به #مشارکت در انتخاباتی میکنید که مجموعهی حاکمیتی که اینک جامعه را با #فروپاشی_اجتماعی مواجه ساخته است تقویت میشود؟ متوجه هستید که چه میکنید؟ ممکن است بگویید اگر مردم پیام ما را به جان بشنوند نتیجهی انتخابات میتواند تغییر کند و آقای همتی پیروز شود. اینک عرض میشود: …| ادامه 👉
از کانال t.me/dr_bokharaei
@Khod2
| پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
🖋احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز پنجشنبه است و فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز #انتخابات سیزدهمین دورهی #ریاستجمهوری! چند ماه است که با یادداشتها و گفتوگوهایی که داشتهام موضوع انتخابات را پیگیری و تحلیل کردهام. اینک نیز کلام زیر را از من بشنوید که حدود ۲۵ سال در دانشگاه در عرصهی جامعهشناسی با تدریس و هدایت یا مشاورهی بیش از ۷۰ پایاننامهی ارشد و دکتری با پژوهش در خصوص مشکلات حاد اجتماعی و قبل از آن حدود ۱۷ سال در حوزهی فرهنگ فعالیت داشتهام. پیشبینی کرده و نوشته بودم که در روزهای پایانی و نزدیک به ۲۸ خرداد بسیاری از اهالی سیاست که مدعّی عدم شرکت هستند دوباره به اصل کهن و ناکارآمد: «انتخاب بین بد و بدتر» روی خواهند آورند و شهروندان را تحریک به #رأی دادن خواهند کرد! حال این روزها شاهدیم که چنین شده است! این عزیزان عمدتاً دو دستهاند: اهالی #اندیشه و اهالی #سیاست. اهالی اندیشه مانند آقایان عبدالکریم (#سروش) و مصطفی (#ملکیان) و اهالی سیاست مانند سید محمد (#خاتمی)، بهزاد (#نبوی) و محسن (#آرمین). گروه نخست گویی متوجه نشدند که عالم سخنوری با عالم اجتماعی و نیز تفلسف با #جامعهشناسی، تفاوت دارد. متعجبم از جناب عبدالکریم که از آقای #همتی حمایت میکند (با شبیهسازی به بزرگمردی همچون جمال عبدالناصر!!!) در حالی که ایشان از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ معاون سیاسی سازمان صدا و سیمایی بوده است که عامل تحمیق و تحقیر مخاطبانش شده بود. همتی و جمال عبدالناصر؟! در سلامت اندیشهورزی عبدالکریم (با همهی احترامی که برایش قائلم) تردید یافتهام. جناب مصطفی هم احتمالاً تصور کردهاند که شهروندان از جمله #مریدان ایشان هستند و حکایت انتخابات، حکایت کلاسهای #نقد_فرهنگ است! چگونه میشود این عزیزان ندانند که آقای همتی در مناصبی مانند ریاست #بیمه و #بانک_مرکزی و در کل در این چهل سالی که زیر چتر خاندان آقای اکبر #هاشمی_رفسنجانی بوده است هیچ کارنامهی موفقی نداشته است؟ چرا این عزیزان کاری میکنند که گفته شود: هر چند عالِمید امّا در عالَم دیگری سیر میکنید و پایتان را از گلیم خود که اندیشهورزی و محترم است فراتر گذاشتهاید و چرا اجازه نمیدهید که امروز این مردم به روش «دکارت» در موضوع کارآمدی #حاکمیت_اسلامی در ایران با #عدم_مشارکت، «شک» خود را اعلام کنند؟ شما دو بزرگوار به خلاف باورهایتان، رفتار کردهاید. اما دستهی دوم، یعنی آقایان سیّد محمد و بهزاد و محسن آیا نمیدانند که مرجعیت سیاسیشان به «صفر» تقریباً نزدیک شده است؟ چرا همنوا با تریبونهای اقتدارطلبی شدهاند که فقط به «تعداد مشارکتکنندگان» میاندیشند و فقط نگران حضور اندک و زیر پنجاه درصد واجدان رأی در انتخابات فردا در ایران هستند؟ چرا این عزیزان هم همراه برخی از سلبریتیها و ورزشکاران و هنرمندان به تشویق به حضور در انتخابات میپردازند حال آنکه آن افراد عمدتاً مجبور به ارسال تصویر و پیام شدهاند یا از افق فکری ویژهای برخوردار نیستند؟ چرا این عزیزان میخواهند این آخرین تلاشهای مدنی مردم در ابراز نظر مخالفشان نسبت به رویهی ناکارآمد چهل سال گذشته را خنثی کنند؟ آیا این خیانت به مردم نیست؟
اینک کلامی با اهالی #جامعهشناس و عزیزانی که #علوم_اجتماعی خواندهاند. اگر ملاحظه کردهباشید این روزها عمدتاً دو دسته از همکاران جامعهشناس اعلام نظر موافق با حضور در انتخابات کردهاند. یکی #جامعهشناسی_خواندههای_حکومتی که به نحوی از انحاء مرتبط با #قدرت و #ثروت هستند و دستهی دوم عزیزانی که هنوز از اسارت #ایدئولوژی خلاصی نیافتهاند و در ضمن اینکه #جامعهشناسی را ممکن است خوب درک نکرده و هنوز نتوانسته باشند فارغ از #تعصبات_دینی، جامعهشناسی کنند و این دو دسته عمدتاً از گفتوشنود چالشی و مناظره در گذشته پرهیز داشتهاند و خود را در معرض نقد قرار ندادهاند. همین جا از ایشان دعوت به گفتوشنود چالشی در هر زمانی که صلاح دیدند میکنم.
نکتهی پایانی: از همهی آنها که در بالا اشاره داشتم یک پرسش دارم، «آیا تردید دارید که فردا آقای #رئیسی از صندوق رأی بیرون خواهد آمد؟» اگر «آری»، که به واقع از قافلهی سیاست و #جامعه بسیار عقب ماندهاید و در توّهم به سر میبرید و اگر «خیر»، چرا دعوت به #مشارکت در انتخاباتی میکنید که مجموعهی حاکمیتی که اینک جامعه را با #فروپاشی_اجتماعی مواجه ساخته است تقویت میشود؟ متوجه هستید که چه میکنید؟ ممکن است بگویید اگر مردم پیام ما را به جان بشنوند نتیجهی انتخابات میتواند تغییر کند و آقای همتی پیروز شود. اینک عرض میشود: …| ادامه 👉
از کانال t.me/dr_bokharaei
@Khod2
Dr-Bokharaei
درنگ | «آخرین کلام قبل از فردا!»
امروز پنجشنبه است و فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز انتخابات سیزدهمین دورهی ریاستجمهوری! چند ماه است که با یادداشتها و گفتوگوهایی که داشتهام م...