پس جامعه با #مرگ قطعی مواجه خواهد شد و طبیعتاً برای بقا و زنده ماندن، جامعه با عزمی جزمتر و با اتحاد بیشتر به احیای #حق خود خواهد پرداخت. پس پیشفرض مذکور، غیر کارشناسانه است.
۷ـ میگویند: حاکمیت، خیلی علاقهمند نیست مشارکت گسترده در انتخابات روز جمعه تحقق یابد و برای همین بوده که امثال آقای #جهانگیری #رد_صلاحیت شدهاند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «حاکمیت برای استمرار خود نیازی به مشارکت مردم در انتخابات ندارد».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس آنچه گفته میشود مجموعهی حاکمیت در ایران به شدت نگران عدم مشارکت در انتخابات است و برای همین به همهی روزنامهها و خبرگزاریها موکداً دستور دادهاند از انعکاس و چاپ هر گونه مطلبی که مستقیم و غیر مستقیم مردم را به #عدم_مشارکت دعوت میکنند پرهیز کنند. دلیل من هم چاپ نکردن مطالب و برخی گفتههای من در روزنامههایی است که قبل از این، به راحتی منتشر میشد. اهالی #روزنامه میدانند که من چه میگویم و تأیید میکنند. پس اگر در انتخابات مشارکت شود همسو با خواست حاکمیتی است که با عملکرد ناصحیحاش طی چند دهه، آمار همهی #انحرافات و آسیبها و مسائل اجتماعی را بالا برده و اساساً توان انجام #مدیریت_علمی را ندارد. بنابراین مشارکت در انتخابات به معنای کمک به افزونی #فروپاشی_اجتماعی در کنار تثبیت حاکمیت است. ما به لحاظ جامعهشناختی (و نه سیاسی) مسئول خود و فرزندانمان و آیندگان هستیم. پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
| نکات پایانی:
۱ـ آن دسته از #اصلاحطلبان یا جامعهشناسی خواندههایی که تشویق به مشارکت در انتخابات میکنند عمدتاً نگاه سیاسی دارند و بسیاری از آنها در سالهای گذشته از پستهای اجرایی در تقسیم #قدرت با تغذیه از صحنهی توزیع نابرابر قدرت و #ثروت در جامعه، سود بردهاند و اینک نگرانند که از قافله باز بمانند. اگر لازم دانستید بخواهید تا با ذکر نام و مستندات از این گونه افراد که به ظاهر، خود را ممکن است #منتقد و #روشنفکر و جامعهشناس هم جلوه دهند بیشتر سخن بگویم. همانگونه که #اصلاحطلب_حکومتی داریم #جامعهشناس_حکومتی هم داریم که جامعهشناسی را خوب نخواندهاند یا چوب حراج به آن زدهاند.
۲ـ بحث ما در جامعهی کنونی از منظر جامعهشناختی، انتخاب این یا آن جاده برای ادامهی حرکت نیست بلکه دو جادهای را داریم رصد میکنیم که هر دو سرازیری هستند و این مردم و اعضای جامعه هستند که در این سراشیبی، نگران و انبوه از دلهرهاند و سر و صورت زخمی دارند. سیاسیون میخواهند ریل عوض کنند اما جامعهشناسان غیر حکومتی و علمی قصد دارند نسبت به وجود سراشیبی خانمانسوز در صورت ادامهی مسیر در جادههای رایج #اصلاحطلبی و #اصولگرایی هشدار دهند.
۳ـ کاری نکنیم و انتخابی نداشته باشیم که در مقابل #تاریخ و در رویارویی با نسل آتی و فرزندانمان شرمنده و سرافکنده باشیم. بالاخره، مهری که در شناسنامه میخورد حکایتها دارد. اگر سیاسی نیستیم، لااقل شرافتمندانه رفتار کنیم.
@khod2
۷ـ میگویند: حاکمیت، خیلی علاقهمند نیست مشارکت گسترده در انتخابات روز جمعه تحقق یابد و برای همین بوده که امثال آقای #جهانگیری #رد_صلاحیت شدهاند.
ـ پیشفرض ادّعای فوق: «حاکمیت برای استمرار خود نیازی به مشارکت مردم در انتخابات ندارد».
ـ میگویم: اتفاقاً برعکس آنچه گفته میشود مجموعهی حاکمیت در ایران به شدت نگران عدم مشارکت در انتخابات است و برای همین به همهی روزنامهها و خبرگزاریها موکداً دستور دادهاند از انعکاس و چاپ هر گونه مطلبی که مستقیم و غیر مستقیم مردم را به #عدم_مشارکت دعوت میکنند پرهیز کنند. دلیل من هم چاپ نکردن مطالب و برخی گفتههای من در روزنامههایی است که قبل از این، به راحتی منتشر میشد. اهالی #روزنامه میدانند که من چه میگویم و تأیید میکنند. پس اگر در انتخابات مشارکت شود همسو با خواست حاکمیتی است که با عملکرد ناصحیحاش طی چند دهه، آمار همهی #انحرافات و آسیبها و مسائل اجتماعی را بالا برده و اساساً توان انجام #مدیریت_علمی را ندارد. بنابراین مشارکت در انتخابات به معنای کمک به افزونی #فروپاشی_اجتماعی در کنار تثبیت حاکمیت است. ما به لحاظ جامعهشناختی (و نه سیاسی) مسئول خود و فرزندانمان و آیندگان هستیم. پس پیشفرض مذکور، خلاف واقع است.
| نکات پایانی:
۱ـ آن دسته از #اصلاحطلبان یا جامعهشناسی خواندههایی که تشویق به مشارکت در انتخابات میکنند عمدتاً نگاه سیاسی دارند و بسیاری از آنها در سالهای گذشته از پستهای اجرایی در تقسیم #قدرت با تغذیه از صحنهی توزیع نابرابر قدرت و #ثروت در جامعه، سود بردهاند و اینک نگرانند که از قافله باز بمانند. اگر لازم دانستید بخواهید تا با ذکر نام و مستندات از این گونه افراد که به ظاهر، خود را ممکن است #منتقد و #روشنفکر و جامعهشناس هم جلوه دهند بیشتر سخن بگویم. همانگونه که #اصلاحطلب_حکومتی داریم #جامعهشناس_حکومتی هم داریم که جامعهشناسی را خوب نخواندهاند یا چوب حراج به آن زدهاند.
۲ـ بحث ما در جامعهی کنونی از منظر جامعهشناختی، انتخاب این یا آن جاده برای ادامهی حرکت نیست بلکه دو جادهای را داریم رصد میکنیم که هر دو سرازیری هستند و این مردم و اعضای جامعه هستند که در این سراشیبی، نگران و انبوه از دلهرهاند و سر و صورت زخمی دارند. سیاسیون میخواهند ریل عوض کنند اما جامعهشناسان غیر حکومتی و علمی قصد دارند نسبت به وجود سراشیبی خانمانسوز در صورت ادامهی مسیر در جادههای رایج #اصلاحطلبی و #اصولگرایی هشدار دهند.
۳ـ کاری نکنیم و انتخابی نداشته باشیم که در مقابل #تاریخ و در رویارویی با نسل آتی و فرزندانمان شرمنده و سرافکنده باشیم. بالاخره، مهری که در شناسنامه میخورد حکایتها دارد. اگر سیاسی نیستیم، لااقل شرافتمندانه رفتار کنیم.
@khod2
💢درنگ | «آخرین کلام قبل از فردا !»
| پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
🖋احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز پنجشنبه است و فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز #انتخابات سیزدهمین دورهی #ریاستجمهوری! چند ماه است که با یادداشتها و گفتوگوهایی که داشتهام موضوع انتخابات را پیگیری و تحلیل کردهام. اینک نیز کلام زیر را از من بشنوید که حدود ۲۵ سال در دانشگاه در عرصهی جامعهشناسی با تدریس و هدایت یا مشاورهی بیش از ۷۰ پایاننامهی ارشد و دکتری با پژوهش در خصوص مشکلات حاد اجتماعی و قبل از آن حدود ۱۷ سال در حوزهی فرهنگ فعالیت داشتهام. پیشبینی کرده و نوشته بودم که در روزهای پایانی و نزدیک به ۲۸ خرداد بسیاری از اهالی سیاست که مدعّی عدم شرکت هستند دوباره به اصل کهن و ناکارآمد: «انتخاب بین بد و بدتر» روی خواهند آورند و شهروندان را تحریک به #رأی دادن خواهند کرد! حال این روزها شاهدیم که چنین شده است! این عزیزان عمدتاً دو دستهاند: اهالی #اندیشه و اهالی #سیاست. اهالی اندیشه مانند آقایان عبدالکریم (#سروش) و مصطفی (#ملکیان) و اهالی سیاست مانند سید محمد (#خاتمی)، بهزاد (#نبوی) و محسن (#آرمین). گروه نخست گویی متوجه نشدند که عالم سخنوری با عالم اجتماعی و نیز تفلسف با #جامعهشناسی، تفاوت دارد. متعجبم از جناب عبدالکریم که از آقای #همتی حمایت میکند (با شبیهسازی به بزرگمردی همچون جمال عبدالناصر!!!) در حالی که ایشان از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ معاون سیاسی سازمان صدا و سیمایی بوده است که عامل تحمیق و تحقیر مخاطبانش شده بود. همتی و جمال عبدالناصر؟! در سلامت اندیشهورزی عبدالکریم (با همهی احترامی که برایش قائلم) تردید یافتهام. جناب مصطفی هم احتمالاً تصور کردهاند که شهروندان از جمله #مریدان ایشان هستند و حکایت انتخابات، حکایت کلاسهای #نقد_فرهنگ است! چگونه میشود این عزیزان ندانند که آقای همتی در مناصبی مانند ریاست #بیمه و #بانک_مرکزی و در کل در این چهل سالی که زیر چتر خاندان آقای اکبر #هاشمی_رفسنجانی بوده است هیچ کارنامهی موفقی نداشته است؟ چرا این عزیزان کاری میکنند که گفته شود: هر چند عالِمید امّا در عالَم دیگری سیر میکنید و پایتان را از گلیم خود که اندیشهورزی و محترم است فراتر گذاشتهاید و چرا اجازه نمیدهید که امروز این مردم به روش «دکارت» در موضوع کارآمدی #حاکمیت_اسلامی در ایران با #عدم_مشارکت، «شک» خود را اعلام کنند؟ شما دو بزرگوار به خلاف باورهایتان، رفتار کردهاید. اما دستهی دوم، یعنی آقایان سیّد محمد و بهزاد و محسن آیا نمیدانند که مرجعیت سیاسیشان به «صفر» تقریباً نزدیک شده است؟ چرا همنوا با تریبونهای اقتدارطلبی شدهاند که فقط به «تعداد مشارکتکنندگان» میاندیشند و فقط نگران حضور اندک و زیر پنجاه درصد واجدان رأی در انتخابات فردا در ایران هستند؟ چرا این عزیزان هم همراه برخی از سلبریتیها و ورزشکاران و هنرمندان به تشویق به حضور در انتخابات میپردازند حال آنکه آن افراد عمدتاً مجبور به ارسال تصویر و پیام شدهاند یا از افق فکری ویژهای برخوردار نیستند؟ چرا این عزیزان میخواهند این آخرین تلاشهای مدنی مردم در ابراز نظر مخالفشان نسبت به رویهی ناکارآمد چهل سال گذشته را خنثی کنند؟ آیا این خیانت به مردم نیست؟
اینک کلامی با اهالی #جامعهشناس و عزیزانی که #علوم_اجتماعی خواندهاند. اگر ملاحظه کردهباشید این روزها عمدتاً دو دسته از همکاران جامعهشناس اعلام نظر موافق با حضور در انتخابات کردهاند. یکی #جامعهشناسی_خواندههای_حکومتی که به نحوی از انحاء مرتبط با #قدرت و #ثروت هستند و دستهی دوم عزیزانی که هنوز از اسارت #ایدئولوژی خلاصی نیافتهاند و در ضمن اینکه #جامعهشناسی را ممکن است خوب درک نکرده و هنوز نتوانسته باشند فارغ از #تعصبات_دینی، جامعهشناسی کنند و این دو دسته عمدتاً از گفتوشنود چالشی و مناظره در گذشته پرهیز داشتهاند و خود را در معرض نقد قرار ندادهاند. همین جا از ایشان دعوت به گفتوشنود چالشی در هر زمانی که صلاح دیدند میکنم.
نکتهی پایانی: از همهی آنها که در بالا اشاره داشتم یک پرسش دارم، «آیا تردید دارید که فردا آقای #رئیسی از صندوق رأی بیرون خواهد آمد؟» اگر «آری»، که به واقع از قافلهی سیاست و #جامعه بسیار عقب ماندهاید و در توّهم به سر میبرید و اگر «خیر»، چرا دعوت به #مشارکت در انتخاباتی میکنید که مجموعهی حاکمیتی که اینک جامعه را با #فروپاشی_اجتماعی مواجه ساخته است تقویت میشود؟ متوجه هستید که چه میکنید؟ ممکن است بگویید اگر مردم پیام ما را به جان بشنوند نتیجهی انتخابات میتواند تغییر کند و آقای همتی پیروز شود. اینک عرض میشود: …| ادامه 👉
از کانال t.me/dr_bokharaei
@Khod2
| پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۰
🖋احمد_بخارایی | جامعهشناس
امروز پنجشنبه است و فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز #انتخابات سیزدهمین دورهی #ریاستجمهوری! چند ماه است که با یادداشتها و گفتوگوهایی که داشتهام موضوع انتخابات را پیگیری و تحلیل کردهام. اینک نیز کلام زیر را از من بشنوید که حدود ۲۵ سال در دانشگاه در عرصهی جامعهشناسی با تدریس و هدایت یا مشاورهی بیش از ۷۰ پایاننامهی ارشد و دکتری با پژوهش در خصوص مشکلات حاد اجتماعی و قبل از آن حدود ۱۷ سال در حوزهی فرهنگ فعالیت داشتهام. پیشبینی کرده و نوشته بودم که در روزهای پایانی و نزدیک به ۲۸ خرداد بسیاری از اهالی سیاست که مدعّی عدم شرکت هستند دوباره به اصل کهن و ناکارآمد: «انتخاب بین بد و بدتر» روی خواهند آورند و شهروندان را تحریک به #رأی دادن خواهند کرد! حال این روزها شاهدیم که چنین شده است! این عزیزان عمدتاً دو دستهاند: اهالی #اندیشه و اهالی #سیاست. اهالی اندیشه مانند آقایان عبدالکریم (#سروش) و مصطفی (#ملکیان) و اهالی سیاست مانند سید محمد (#خاتمی)، بهزاد (#نبوی) و محسن (#آرمین). گروه نخست گویی متوجه نشدند که عالم سخنوری با عالم اجتماعی و نیز تفلسف با #جامعهشناسی، تفاوت دارد. متعجبم از جناب عبدالکریم که از آقای #همتی حمایت میکند (با شبیهسازی به بزرگمردی همچون جمال عبدالناصر!!!) در حالی که ایشان از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۳ معاون سیاسی سازمان صدا و سیمایی بوده است که عامل تحمیق و تحقیر مخاطبانش شده بود. همتی و جمال عبدالناصر؟! در سلامت اندیشهورزی عبدالکریم (با همهی احترامی که برایش قائلم) تردید یافتهام. جناب مصطفی هم احتمالاً تصور کردهاند که شهروندان از جمله #مریدان ایشان هستند و حکایت انتخابات، حکایت کلاسهای #نقد_فرهنگ است! چگونه میشود این عزیزان ندانند که آقای همتی در مناصبی مانند ریاست #بیمه و #بانک_مرکزی و در کل در این چهل سالی که زیر چتر خاندان آقای اکبر #هاشمی_رفسنجانی بوده است هیچ کارنامهی موفقی نداشته است؟ چرا این عزیزان کاری میکنند که گفته شود: هر چند عالِمید امّا در عالَم دیگری سیر میکنید و پایتان را از گلیم خود که اندیشهورزی و محترم است فراتر گذاشتهاید و چرا اجازه نمیدهید که امروز این مردم به روش «دکارت» در موضوع کارآمدی #حاکمیت_اسلامی در ایران با #عدم_مشارکت، «شک» خود را اعلام کنند؟ شما دو بزرگوار به خلاف باورهایتان، رفتار کردهاید. اما دستهی دوم، یعنی آقایان سیّد محمد و بهزاد و محسن آیا نمیدانند که مرجعیت سیاسیشان به «صفر» تقریباً نزدیک شده است؟ چرا همنوا با تریبونهای اقتدارطلبی شدهاند که فقط به «تعداد مشارکتکنندگان» میاندیشند و فقط نگران حضور اندک و زیر پنجاه درصد واجدان رأی در انتخابات فردا در ایران هستند؟ چرا این عزیزان هم همراه برخی از سلبریتیها و ورزشکاران و هنرمندان به تشویق به حضور در انتخابات میپردازند حال آنکه آن افراد عمدتاً مجبور به ارسال تصویر و پیام شدهاند یا از افق فکری ویژهای برخوردار نیستند؟ چرا این عزیزان میخواهند این آخرین تلاشهای مدنی مردم در ابراز نظر مخالفشان نسبت به رویهی ناکارآمد چهل سال گذشته را خنثی کنند؟ آیا این خیانت به مردم نیست؟
اینک کلامی با اهالی #جامعهشناس و عزیزانی که #علوم_اجتماعی خواندهاند. اگر ملاحظه کردهباشید این روزها عمدتاً دو دسته از همکاران جامعهشناس اعلام نظر موافق با حضور در انتخابات کردهاند. یکی #جامعهشناسی_خواندههای_حکومتی که به نحوی از انحاء مرتبط با #قدرت و #ثروت هستند و دستهی دوم عزیزانی که هنوز از اسارت #ایدئولوژی خلاصی نیافتهاند و در ضمن اینکه #جامعهشناسی را ممکن است خوب درک نکرده و هنوز نتوانسته باشند فارغ از #تعصبات_دینی، جامعهشناسی کنند و این دو دسته عمدتاً از گفتوشنود چالشی و مناظره در گذشته پرهیز داشتهاند و خود را در معرض نقد قرار ندادهاند. همین جا از ایشان دعوت به گفتوشنود چالشی در هر زمانی که صلاح دیدند میکنم.
نکتهی پایانی: از همهی آنها که در بالا اشاره داشتم یک پرسش دارم، «آیا تردید دارید که فردا آقای #رئیسی از صندوق رأی بیرون خواهد آمد؟» اگر «آری»، که به واقع از قافلهی سیاست و #جامعه بسیار عقب ماندهاید و در توّهم به سر میبرید و اگر «خیر»، چرا دعوت به #مشارکت در انتخاباتی میکنید که مجموعهی حاکمیتی که اینک جامعه را با #فروپاشی_اجتماعی مواجه ساخته است تقویت میشود؟ متوجه هستید که چه میکنید؟ ممکن است بگویید اگر مردم پیام ما را به جان بشنوند نتیجهی انتخابات میتواند تغییر کند و آقای همتی پیروز شود. اینک عرض میشود: …| ادامه 👉
از کانال t.me/dr_bokharaei
@Khod2
Dr-Bokharaei
درنگ | «آخرین کلام قبل از فردا!»
امروز پنجشنبه است و فردا ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ روز انتخابات سیزدهمین دورهی ریاستجمهوری! چند ماه است که با یادداشتها و گفتوگوهایی که داشتهام م...
♻️فضای ناپاک اجتماعی!
#احمد_بخارایی، #جامعهشناس
۱ـ چرا نگفتم: «کثیف» و نوشتم: «ناپاک»؟ زیرا ذکر «کثیف» که جنبهی «ایجابی» دارد، ناظر بر یک «داوری» و قضاوت است که به نظر میرسد با جهتگیری سیاسی درهم آمیخته است اما ذکر «ناپاک» که جنبهی «سلبی» دارد دارای ماهیت «#اجتماعی» است زیرا در #جامعهشناسی، «فضای پاک اجتماعی» دارای تعریف مشخصی است که مترادف با #اخلاق_اجتماعی، #عدالت و #انسانیت است. بنابراین ما از نگاه جامعهشناختی با درصد اطمینان زیاد میگوییم که فضای اجتماعی جامعهی ایران که محصول سیاستهای #جمهوری_اسلامی است «ناپاک» است.
۲ـ #کمال_خرازی (وزیر اسبق امور خارجه در دو دولت #اصلاحطلب(!) سید #محمد_خاتمی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴) امروز (یکشنبه هفت فروردین ۱۴۰۱) در کنفرانس دوحه در حاشیهی نمایشگاه نظامی در کشور قطر مؤکداً گفت که #سپاه_پاسداران باید از فهرست تحریمهای آمریکا حذف شود. به نظر میرسد اینک که مذاکرات برجامی به پایان راه نزدیک شده و امکان حصول توافق نسبی بین ایران و آمریکا و رفع تحریمهای آزاردهنده، مهیا شده است کمال خرازی و #حسین_شریعتمداری (مدیر مسئول روزنامهی کیهان) و امثال آنها که رسماً از رهبری #نظام_اسلامی ایده میگیرند با به وسط صحنه انداختن پیشنهاد مؤکد حذف نام سپاه پاسدارانی که خود را «مکلف» به دخالتها و عملیات فرامرزی میداند از فهرست گروههای تروریستی، فضای توافق را «ناپاک» میکنند و اجازه نمیدهند اندکی وضعیت کنونی ایران، سامان کوتاهمدت بیابد چرا که توافقاتی که با «اما و اگرها» همراه باشد دوام زیادی نخواهد داشت و بسا در زمانی نه چندان دور در دورهی آتی ریاستجمهوری در آمریکا، این توافق متزلزل شود.
۳ـ یکی از نشانههای «فضای ناپاک اجتماعی» به گروگان گرفتن ملت و سوء استفاده از مذاکرات برجامی و یقهگیری طرف مذاکره در زمان رسیدن به پایان راه است تا زیادهخواهی شود. این همان شیوهای است که بارها متذکر شده بودم که جمهوری اسلامی (بخوانید: #حاکمیت_شیعی با تفسیر ویژه) بدون توجه به نیازهای اجتماعی ـ اقتصادی مردمش، همواره در اندیشهی تقویت مبانی سیاسی ـ ایدئولوژیک خود بوده و همهی این سیاستهای ناکارآمد و همهی این پشت کردنها به منافع مردم را چنین نامیده است: «دفاع از #امنیت_ملی»!
🌎@khod2
#احمد_بخارایی، #جامعهشناس
۱ـ چرا نگفتم: «کثیف» و نوشتم: «ناپاک»؟ زیرا ذکر «کثیف» که جنبهی «ایجابی» دارد، ناظر بر یک «داوری» و قضاوت است که به نظر میرسد با جهتگیری سیاسی درهم آمیخته است اما ذکر «ناپاک» که جنبهی «سلبی» دارد دارای ماهیت «#اجتماعی» است زیرا در #جامعهشناسی، «فضای پاک اجتماعی» دارای تعریف مشخصی است که مترادف با #اخلاق_اجتماعی، #عدالت و #انسانیت است. بنابراین ما از نگاه جامعهشناختی با درصد اطمینان زیاد میگوییم که فضای اجتماعی جامعهی ایران که محصول سیاستهای #جمهوری_اسلامی است «ناپاک» است.
۲ـ #کمال_خرازی (وزیر اسبق امور خارجه در دو دولت #اصلاحطلب(!) سید #محمد_خاتمی از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴) امروز (یکشنبه هفت فروردین ۱۴۰۱) در کنفرانس دوحه در حاشیهی نمایشگاه نظامی در کشور قطر مؤکداً گفت که #سپاه_پاسداران باید از فهرست تحریمهای آمریکا حذف شود. به نظر میرسد اینک که مذاکرات برجامی به پایان راه نزدیک شده و امکان حصول توافق نسبی بین ایران و آمریکا و رفع تحریمهای آزاردهنده، مهیا شده است کمال خرازی و #حسین_شریعتمداری (مدیر مسئول روزنامهی کیهان) و امثال آنها که رسماً از رهبری #نظام_اسلامی ایده میگیرند با به وسط صحنه انداختن پیشنهاد مؤکد حذف نام سپاه پاسدارانی که خود را «مکلف» به دخالتها و عملیات فرامرزی میداند از فهرست گروههای تروریستی، فضای توافق را «ناپاک» میکنند و اجازه نمیدهند اندکی وضعیت کنونی ایران، سامان کوتاهمدت بیابد چرا که توافقاتی که با «اما و اگرها» همراه باشد دوام زیادی نخواهد داشت و بسا در زمانی نه چندان دور در دورهی آتی ریاستجمهوری در آمریکا، این توافق متزلزل شود.
۳ـ یکی از نشانههای «فضای ناپاک اجتماعی» به گروگان گرفتن ملت و سوء استفاده از مذاکرات برجامی و یقهگیری طرف مذاکره در زمان رسیدن به پایان راه است تا زیادهخواهی شود. این همان شیوهای است که بارها متذکر شده بودم که جمهوری اسلامی (بخوانید: #حاکمیت_شیعی با تفسیر ویژه) بدون توجه به نیازهای اجتماعی ـ اقتصادی مردمش، همواره در اندیشهی تقویت مبانی سیاسی ـ ایدئولوژیک خود بوده و همهی این سیاستهای ناکارآمد و همهی این پشت کردنها به منافع مردم را چنین نامیده است: «دفاع از #امنیت_ملی»!
🌎@khod2