مالپاس در کتاب کوچک خود «در باب پستمدرنیسم» سعی
میکند تا از دوگونه امر «پسامدرن» سخن به میان آورد.
📌نخست پستمدرنیسمِ سبک زندگی و حق انتخابِ مصرفکننده، یعنی آنچه او پستمدرنیسمِ مبتنی بر واقعگرایی پول و بازار مینامد که به زعم ژان-فرانسوا لیوتار معرّف نوعی واقعگراییست که «برآورندهٔ هرگونه تمایلی است، درست همانطور که سرمایهداری برآورندهٔ هرگونه «نیاز»ی است».
📌پستمدرنیسم دوم که دوشادوش نسخهٔ نخست به پیش میرود پستمدرنیسمِ بیقاعدگی و آنارشی است که با رنگباختن امنیت مرزها و جوامع و سنتها مشخص میشود.
نویسنده سعی میکند تا با زبانی ساده مروری بر برخی از اصلیترین جریانهای فکری در درون گفتمان پستمدرنیسم داشته باشد. در عین حال از ارائهی تعریفی سرراست درباب مضمون امر پسامدرن میگریزد. در واقع این فرآیند تشخیص و تعینیابی و ارائهی تعریف روشن در نظر نویسندهی کتاب خود نشان از انگارههای مدرن و عقلانیتمحور دارد که پستمدرنیسم در درجهی اول آنها را به چالش میکشد.
#پسامدرن
@qoqnoospub
میکند تا از دوگونه امر «پسامدرن» سخن به میان آورد.
📌نخست پستمدرنیسمِ سبک زندگی و حق انتخابِ مصرفکننده، یعنی آنچه او پستمدرنیسمِ مبتنی بر واقعگرایی پول و بازار مینامد که به زعم ژان-فرانسوا لیوتار معرّف نوعی واقعگراییست که «برآورندهٔ هرگونه تمایلی است، درست همانطور که سرمایهداری برآورندهٔ هرگونه «نیاز»ی است».
📌پستمدرنیسم دوم که دوشادوش نسخهٔ نخست به پیش میرود پستمدرنیسمِ بیقاعدگی و آنارشی است که با رنگباختن امنیت مرزها و جوامع و سنتها مشخص میشود.
نویسنده سعی میکند تا با زبانی ساده مروری بر برخی از اصلیترین جریانهای فکری در درون گفتمان پستمدرنیسم داشته باشد. در عین حال از ارائهی تعریفی سرراست درباب مضمون امر پسامدرن میگریزد. در واقع این فرآیند تشخیص و تعینیابی و ارائهی تعریف روشن در نظر نویسندهی کتاب خود نشان از انگارههای مدرن و عقلانیتمحور دارد که پستمدرنیسم در درجهی اول آنها را به چالش میکشد.
#پسامدرن
@qoqnoospub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
قدرت و امنیت برای حزب؛ فشار سهم مردم
📌مردم چین با وعده امنیت فدای آرمانهای رهبرانشان میشوند
امسعود یوصفحصیرچین مترجم کتاب «شهری در سکوت مرگبار» توضیح میدهد که چگونه حتی وعده امنیت هم فریبی بیش نیست و
رهبران اقتدارگرای چین به کرات نشان دادند زمانی که باید بین امنیت مردم و بقای خود انتخاب کنند
انتخابشان چیست
#ما_هماهنگ_شدهایم #شهری_در_سکوت_مرگبار #کرونا #مسعود_یوسف_حصیرچین #انتشارات_ققنوس #گروه_انتشاراتی_ققنوس
@qoqnoospub
📌مردم چین با وعده امنیت فدای آرمانهای رهبرانشان میشوند
امسعود یوصفحصیرچین مترجم کتاب «شهری در سکوت مرگبار» توضیح میدهد که چگونه حتی وعده امنیت هم فریبی بیش نیست و
رهبران اقتدارگرای چین به کرات نشان دادند زمانی که باید بین امنیت مردم و بقای خود انتخاب کنند
انتخابشان چیست
#ما_هماهنگ_شدهایم #شهری_در_سکوت_مرگبار #کرونا #مسعود_یوسف_حصیرچین #انتشارات_ققنوس #گروه_انتشاراتی_ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
Video
حالا باید چیکار کرد؟ کاری برای انجام دادن نیست، نه سر کاری هست، نه حقوق سرماهی، نه ترفیعی نه تنبیهی، نه آرمانی، نه علمی، حتی اخلاق هم بی معناست، همه چیز بی معناست، وقتی آخرین فرد روی زمین باشی دیگه چه اهمیتی داره که زمین دور خورشید بچرخه یا خورشید دور زمین؟ چه اهمیتی داره که درمانی برای سرطان پیدا بشه یا نه؟ چه اهمیتی داره که پول داشته باشی یا نه؟ چه اهمیتی داره که آدم خوبی باشی یا نه؟ تنها چیزی که اهمیت داره اینه که آیا باید زنده موند یا خود را کشت؟ یا همون جمله معروف آلبر کامو که گفته بود: تنها یک پرسشِ فلسفی بهراستی جدی وجود دارد و آن خودکشی است. تصمیم در اینباره که زندگی ارزش زیستن دارد یا نه بسته به پاسخی است که به این پرسش بنیادین فلسفی داده میشود. مابقی مسائل ... در درجۀ دوم اهمیت قرار دارند؛ ابتدا باید به این پرسش پاسخ گفت.
ویدیو از امیر فرهاد
🎧 پادکست #نوای_ققنوس
🔻اپیزود اول خودکشی-قسمت چهارم؛ مقاومت، عصيان و مرگ
🎙کارشناسان برنامه:محمدرضا عشوري و سمیه نوروزی
این مجموعه اپیزود اختصاص دارد به موضوع خودکشی و در این قسمت محمدرضا عشوری ازمنظر آلبر كامو به خودكشي و معناي زندگی مینگرد
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرهای پادکست موجود است.
https://castbox.fm/ch/4499266
@qoqnoospublication
@navayeqoqnoos
@epitomebooksذ
ویدیو از امیر فرهاد
🎧 پادکست #نوای_ققنوس
🔻اپیزود اول خودکشی-قسمت چهارم؛ مقاومت، عصيان و مرگ
🎙کارشناسان برنامه:محمدرضا عشوري و سمیه نوروزی
این مجموعه اپیزود اختصاص دارد به موضوع خودکشی و در این قسمت محمدرضا عشوری ازمنظر آلبر كامو به خودكشي و معناي زندگی مینگرد
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرهای پادکست موجود است.
https://castbox.fm/ch/4499266
@qoqnoospublication
@navayeqoqnoos
@epitomebooksذ
Castbox
نوای ققنوس | Listen Free on Castbox.
پادکست نوای ققنوس کاری از گروه انتشارتی ققنوس<br />برای معرفی نویسندگان و آثار چاپ شده در گروه انتشارتی ققنوسMillions of podcasts for all topics. Listen...
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آغاز چهل و هشتمین سال فعالیت انتشارات ققنوس
@qoqnoospublication
@qoqnoospublication
انتشارات ققنوس
آغاز چهل و هشتمین سال فعالیت انتشارات ققنوس @qoqnoospublication
آبانماه سال ۵۶ بود و هفتهٔ کتاب؛ به همین مناسبت نمایشگاه کتابی در بازارچهٔ کتاب برگزار شده بود به همت آقای کاشیچی.
من که ناشر کوچکی بودم توی بازار، اومدم بازارچة کتاب.
غرفهٔ کوچکی گرفتم، دقیقاً دم پلههای زیرزمین بازارچه، که بعداً شد انتشارات یساولی.
غرفهام کلاً دو متر بود؛ که آقای سجادی دو تا تابلو درست کرد یکی به اسم انتشارات ققنوس و یکی هم به اسم نشر سرود که گذاشتم دو طرف غرفه.
روزهای خوبی بود. مردم پر از شوق بودن و مشتاق خوندن؛ و البته کتاب مثل الآن کالای لوکس نشده بود و مردم میتوانستند کتاب بخرند و این برای من بیستودو ساله خیلی جذاب بود.
گفتم دیگه نمیتونم، یا حداقل نمیخوام برگردم بازار. اما خب مغازههای نوساز بازارچه کجا و رؤیای من بیپشتوانه کجا...
نه اصلاً فکرش رو هم نمیتوانستم بکنم، اما میخواستم.
اونموقعها آخه خواستن دقیقاً توانستن بود.
با مساعدت آقای کاشیچی، مدیر انتشارات گوتنبرگ، که همیشه یادش برام عزیزه و قابل احترام، مغازهٔ سر بازارچه رو با دست
خالی، قسطی خریدم.
جوونی پر از حس تونستنه...
و چه روزهایی گذشت، و چه سختیهایی کشیدم تا قسطهای مغازه تموم شد.
درست اونموقع بود که فهمیدم تازه شروع راهه، راهی که با ققنوس باید میرفتم، که بخشی از آن را آقای دهباشی تعریف کرد؛
کسی که رابطهٔ دوستیمان به بیش از پنجاه سال برمیگرده.
به هر حال، اگه الآن ققنوسی وجود داره، که بارها سوخته و ساخته و افتاده و بلند شده، در درجۀ اول بهخاطر حمایت همسرم و دوستان ارزشمندم و حتماً لطف و محبت خوانندگان مشتاق و وفادار، پدیدآورندگان فرهیخته و همکاران همدل و پرتلاشم در مؤسسه و دیگر دستاندرکاران چاپ و صحافی گرفته تا پخش و کتابفروشیها، و همچنین همراهی و همکاری فرزندان عزیزم و همراهان ارزشمند و باوجود زیادیه، که دست تکتکشون رو برای همهٔ این سالها به گرمی میفشارم.
امیر حسینزادکان
مدیر گروه انتشاراتی ققنوس
بهمن ۱۴۰۳
من که ناشر کوچکی بودم توی بازار، اومدم بازارچة کتاب.
غرفهٔ کوچکی گرفتم، دقیقاً دم پلههای زیرزمین بازارچه، که بعداً شد انتشارات یساولی.
غرفهام کلاً دو متر بود؛ که آقای سجادی دو تا تابلو درست کرد یکی به اسم انتشارات ققنوس و یکی هم به اسم نشر سرود که گذاشتم دو طرف غرفه.
روزهای خوبی بود. مردم پر از شوق بودن و مشتاق خوندن؛ و البته کتاب مثل الآن کالای لوکس نشده بود و مردم میتوانستند کتاب بخرند و این برای من بیستودو ساله خیلی جذاب بود.
گفتم دیگه نمیتونم، یا حداقل نمیخوام برگردم بازار. اما خب مغازههای نوساز بازارچه کجا و رؤیای من بیپشتوانه کجا...
نه اصلاً فکرش رو هم نمیتوانستم بکنم، اما میخواستم.
اونموقعها آخه خواستن دقیقاً توانستن بود.
با مساعدت آقای کاشیچی، مدیر انتشارات گوتنبرگ، که همیشه یادش برام عزیزه و قابل احترام، مغازهٔ سر بازارچه رو با دست
خالی، قسطی خریدم.
جوونی پر از حس تونستنه...
و چه روزهایی گذشت، و چه سختیهایی کشیدم تا قسطهای مغازه تموم شد.
درست اونموقع بود که فهمیدم تازه شروع راهه، راهی که با ققنوس باید میرفتم، که بخشی از آن را آقای دهباشی تعریف کرد؛
کسی که رابطهٔ دوستیمان به بیش از پنجاه سال برمیگرده.
به هر حال، اگه الآن ققنوسی وجود داره، که بارها سوخته و ساخته و افتاده و بلند شده، در درجۀ اول بهخاطر حمایت همسرم و دوستان ارزشمندم و حتماً لطف و محبت خوانندگان مشتاق و وفادار، پدیدآورندگان فرهیخته و همکاران همدل و پرتلاشم در مؤسسه و دیگر دستاندرکاران چاپ و صحافی گرفته تا پخش و کتابفروشیها، و همچنین همراهی و همکاری فرزندان عزیزم و همراهان ارزشمند و باوجود زیادیه، که دست تکتکشون رو برای همهٔ این سالها به گرمی میفشارم.
امیر حسینزادکان
مدیر گروه انتشاراتی ققنوس
بهمن ۱۴۰۳
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎧 پادکست #نوای_ققنوس
🔻اپیزود اول خودکشی-قسمت پنجم؛ آخرين كلمات
🎙کارشناسان برنامه:دكتر پژند سليماني و سمیه نوروزی
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس
مدیر تولید: فرشید قربانپور
⏰مدت:25دقیقه
در قسمت پنجم از فصل اول پادکست نوای ققنوس با عنوان خودکشی، از یادداشتهای آخر حرف زدهایم. یادداشتهایی که تنها سرنخهای و شواهد بهجا ماندهاند برای پاسخ به پرسشهای همیشه و مدام ذهنِ ما، بازماندگان. پرسشهایی که با ابهام گره خوردهاند و هیچگاه نمیتوان با قطعیت به آنها پاسخ داد.
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرهای پادکست موجود است.
@qoqnoospublication
@navayeqoqnooshttps://castbox.fm/ch/4499266
🔻اپیزود اول خودکشی-قسمت پنجم؛ آخرين كلمات
🎙کارشناسان برنامه:دكتر پژند سليماني و سمیه نوروزی
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس
مدیر تولید: فرشید قربانپور
⏰مدت:25دقیقه
در قسمت پنجم از فصل اول پادکست نوای ققنوس با عنوان خودکشی، از یادداشتهای آخر حرف زدهایم. یادداشتهایی که تنها سرنخهای و شواهد بهجا ماندهاند برای پاسخ به پرسشهای همیشه و مدام ذهنِ ما، بازماندگان. پرسشهایی که با ابهام گره خوردهاند و هیچگاه نمیتوان با قطعیت به آنها پاسخ داد.
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرهای پادکست موجود است.
@qoqnoospublication
@navayeqoqnooshttps://castbox.fm/ch/4499266
خودكشی-5-نوای ققنوس
انتشارات ققنوس
🎧 پادکست #نوای_ققنوس
🔻اپیزود اول خودکشی-قسمت پنجم؛ آخرين كلمات
🎙کارشناسان برنامه:دكتر پژند سليماني و سمیه نوروزی
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس
مدیر تولید: فرشید قربانپور
⏰مدت:25دقیقه
در قسمت پنجم از فصل اول پادکست نوای ققنوس با عنوان خودکشی، از یادداشتهای آخر حرف زدهایم. یادداشتهایی که تنها سرنخهای و شواهد بهجا ماندهاند برای پاسخ به پرسشهای همیشه و مدام ذهنِ ما، بازماندگان. پرسشهایی که با ابهام گره خوردهاند و هیچگاه نمیتوان با قطعیت به آنها پاسخ داد.
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرهای پادکست موجود است.
@qoqnoospublication
@navayeqoqnooshttps://castbox.fm/ch/4499266
🔻اپیزود اول خودکشی-قسمت پنجم؛ آخرين كلمات
🎙کارشناسان برنامه:دكتر پژند سليماني و سمیه نوروزی
🎬تهیه کننده: گروه انتشاراتی ققنوس
مدیر تولید: فرشید قربانپور
⏰مدت:25دقیقه
در قسمت پنجم از فصل اول پادکست نوای ققنوس با عنوان خودکشی، از یادداشتهای آخر حرف زدهایم. یادداشتهایی که تنها سرنخهای و شواهد بهجا ماندهاند برای پاسخ به پرسشهای همیشه و مدام ذهنِ ما، بازماندگان. پرسشهایی که با ابهام گره خوردهاند و هیچگاه نمیتوان با قطعیت به آنها پاسخ داد.
🔸راههای دسترسی دیگر برای گوش دادن پادکستهای نوای ققنوس:
📍پادکست نوای ققنوس در تمام پلتفرهای پادکست موجود است.
@qoqnoospublication
@navayeqoqnooshttps://castbox.fm/ch/4499266
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شریدر در این ویدیو دربارهٔ تغییر ذائقه مخاطب سینما صحبت میکند. به نظر شریدر مخاطبان در گذشته بهدنبال مفاهیم عمیقتری بودند!!
برخی اعتقاد دارند که تکنولوژی در خدمت خلاقیت بوده و امروزه چیزهایی را می توانیم به تصویر بکشیم که دیروز اصلا فکرش را نمیکردیم.
برخی اعتقاد دارند که نه، در گذشته مفاهیم ارزش بیشتری داشتند و حتی بازی بازیگران و توانایی فیلمسازان بالاتر و بهتر بوده است به این دلیل که امروزه تکنولوژی جای تفکر و خواسته و زیبایی را گرفته است.
البته برخی نیز بر این باورند که ما در حال گذاریم و با رسیدن به مقصد، مفاهیم خودشان را برای ما مشخص میکنند و به ارزششان پی خواهیم برد.
اکنون ما با چالشی بزرگ مواجهیم که نمیدانیم چه چیزی دقیقا درست است.
#شریدر_به_روایت_شریدر
@qoqnoospublication
برخی اعتقاد دارند که تکنولوژی در خدمت خلاقیت بوده و امروزه چیزهایی را می توانیم به تصویر بکشیم که دیروز اصلا فکرش را نمیکردیم.
برخی اعتقاد دارند که نه، در گذشته مفاهیم ارزش بیشتری داشتند و حتی بازی بازیگران و توانایی فیلمسازان بالاتر و بهتر بوده است به این دلیل که امروزه تکنولوژی جای تفکر و خواسته و زیبایی را گرفته است.
البته برخی نیز بر این باورند که ما در حال گذاریم و با رسیدن به مقصد، مفاهیم خودشان را برای ما مشخص میکنند و به ارزششان پی خواهیم برد.
اکنون ما با چالشی بزرگ مواجهیم که نمیدانیم چه چیزی دقیقا درست است.
#شریدر_به_روایت_شریدر
@qoqnoospublication
دزد شریف دیگر چه صیغهایست؟ مگر میشود دزد بود و شرافت هم داشت؟ جواب مثبت است. کافیست نگاهی به اتفاقهای این روزها بیندازید و فیلمِ دزدیِ گردنبندِ آن پیرزن را مرور کنید؛ یا سرقت لپتاپ امیر محمد را به یاد بیاورید که داغ بر دل همگیمان گذاشت.
رئیس اتحادیۀ دزدانِ داستانِ “دزدی هنر است” نیز حرفش همین است. از نظر او دزدی حرفهای است سرشار از هنر، و دزدانِ همگروهش همه اهل مطالعهاند. او خوش ندارد حکومت به دزدان اتهامِ قتل بزند یا همکاری برای جنایت. دلیل میآورد و اعادۀ حیثیت میکند. از مسئولین میخواهد حساب دزدان را از آدمفروشها و بیوطنهایی که همدست حکومت میشوند، جدا کند...
“دزدی هنر است” هنرِ داستاننویسانِ روس را بیش از پیش به رخ مخاطب میکشد؛ مجموعهای شاملِ بهترین داستانهایی از بهترین نویسندگان. “در کام تمساح” طنز اجتماعی داستایوسکی را در بر دارد و “فقر و ایمان” سیاهی و نکبتِ نداری را با فانتزیِ تولستوی در آمیخته. “جای گلوله” به مقولۀ انتقام از زاویهدید پوشکین نگاه کرده و “در جلگههای پهن و بیدرختِ روسیه”ی گورکی داستانِ سه نفر است که از فرط گرسنگی با هم همراه شدهاند.
#دزدی_هنر_است
@qoqnoospub
رئیس اتحادیۀ دزدانِ داستانِ “دزدی هنر است” نیز حرفش همین است. از نظر او دزدی حرفهای است سرشار از هنر، و دزدانِ همگروهش همه اهل مطالعهاند. او خوش ندارد حکومت به دزدان اتهامِ قتل بزند یا همکاری برای جنایت. دلیل میآورد و اعادۀ حیثیت میکند. از مسئولین میخواهد حساب دزدان را از آدمفروشها و بیوطنهایی که همدست حکومت میشوند، جدا کند...
“دزدی هنر است” هنرِ داستاننویسانِ روس را بیش از پیش به رخ مخاطب میکشد؛ مجموعهای شاملِ بهترین داستانهایی از بهترین نویسندگان. “در کام تمساح” طنز اجتماعی داستایوسکی را در بر دارد و “فقر و ایمان” سیاهی و نکبتِ نداری را با فانتزیِ تولستوی در آمیخته. “جای گلوله” به مقولۀ انتقام از زاویهدید پوشکین نگاه کرده و “در جلگههای پهن و بیدرختِ روسیه”ی گورکی داستانِ سه نفر است که از فرط گرسنگی با هم همراه شدهاند.
#دزدی_هنر_است
@qoqnoospub
تُرکان مجموعه ای از اقوام و قبایل کوچنده شمال چین بودند که از اواخر دوره ساسانی به مرزهای شمال شرقی ایران زمین رسیدند. کوشش قبیله های ترک برای نفوذ به ایران زمین در دوره ساسانی ناکام ماند ولی در سده چهارم هجری غزنویان نخستین دولت بزرگ ترکان را در ایران بنیان گذاردند و در پی آن سلجوقیان و خوارزمشاهیان بر ایران فرمانروایی کردند.
ششمین کتاب از مجموعه تاریخ ایران زمین به بررسی دوره فرمانروایی دولت های ترک-ایرانی (در سدههای پنجم تا هفتم هجری) می پردازد. در این کتاب میخوانید که ترکان چگونه از شمال چین به ایران زمین رسیدند و وارد این سرزمین شدند؟ برآمدن آنان چه تاثیری بر تاریخ ایران گذاشت؟ همکاری سلطان های ترک و وزیران ایرانی چه نتایجی داشت؟ و سرانجام اینکه فرهنگ ایرانی چگونه سلطان های ترک را جذب خود کرد و آنان را به بزرگترین پشتیبانان هویت ایرانی و زبان و ادبیات فارسی تبدیل کرد و چگونه در سایه پشتیبانی ترکان زبان فارسی به مهمترین زبان ادبی سرزمینهای پهناوری از لاهور تا قونیه در مرکز آناتولی تبدیل شد. در دو فصل پایانی نیز تحولات فرهنگی و هنری در این دوران بررسی شده است
#دولتهای_ترک_ایرانی
@qoqnoospublication
ششمین کتاب از مجموعه تاریخ ایران زمین به بررسی دوره فرمانروایی دولت های ترک-ایرانی (در سدههای پنجم تا هفتم هجری) می پردازد. در این کتاب میخوانید که ترکان چگونه از شمال چین به ایران زمین رسیدند و وارد این سرزمین شدند؟ برآمدن آنان چه تاثیری بر تاریخ ایران گذاشت؟ همکاری سلطان های ترک و وزیران ایرانی چه نتایجی داشت؟ و سرانجام اینکه فرهنگ ایرانی چگونه سلطان های ترک را جذب خود کرد و آنان را به بزرگترین پشتیبانان هویت ایرانی و زبان و ادبیات فارسی تبدیل کرد و چگونه در سایه پشتیبانی ترکان زبان فارسی به مهمترین زبان ادبی سرزمینهای پهناوری از لاهور تا قونیه در مرکز آناتولی تبدیل شد. در دو فصل پایانی نیز تحولات فرهنگی و هنری در این دوران بررسی شده است
#دولتهای_ترک_ایرانی
@qoqnoospublication
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ثروت مشترک موتور مولد انبوهی از پرسشهاست
«ثروت مشترک» هر آن کسی را لمس و متأثر میکند که از شرحهای ابژکتیو و کلی، ولو انتقادی، از وضعیت رضایت ندارند. هر آنکس که فکر میکند سیطره یا حتی پیشروی فزاینده جنگ، بهرهکشی و طرد نه توجیهی برای ماتمگرفتن یا کنارهگیری از هستی، بلکه دلیلی محکم برای مداخله جدیتر و دائمی در بطن آن است. هرچند چهبسا نکات جمعیتشناختی چندان در این میانه واجد اهمیت نباشد، فیگور جوانی همیشه برای فلاسفه واجد اهمیت بوده است. اما جوانی بیشک نه دالی ناظر بر سالهای حضور شخص بر کره خاکی، بلکه موضعی معرفتی و عملی است؛ موضعی ناظر بر گشودگی، پرسشگری و رزمندگی. بنابراین، اگر جوانی را موضع اخلاقی سیاسی بدانیم و نه عددی برآمده از سالهای حیات کرنولوژیک شخص، نهفقط «ثروت مشترک» بلکه هر اثر انتقادی و مؤسسی مخاطبش را در میان جوانان میجوید و مییابد، میان آنها که ابایی از به پرسش گرفتن اصول مسلم و بدیهی انگاشتهشده ندارند، آنها که مترصد گره زدن پرسش انتقادی به عمل مؤسساند. و «ثروت مشترک» موتور مولد انبوهی از این پرسشهاست.
#ثروت_مشترک #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospublication
«ثروت مشترک» هر آن کسی را لمس و متأثر میکند که از شرحهای ابژکتیو و کلی، ولو انتقادی، از وضعیت رضایت ندارند. هر آنکس که فکر میکند سیطره یا حتی پیشروی فزاینده جنگ، بهرهکشی و طرد نه توجیهی برای ماتمگرفتن یا کنارهگیری از هستی، بلکه دلیلی محکم برای مداخله جدیتر و دائمی در بطن آن است. هرچند چهبسا نکات جمعیتشناختی چندان در این میانه واجد اهمیت نباشد، فیگور جوانی همیشه برای فلاسفه واجد اهمیت بوده است. اما جوانی بیشک نه دالی ناظر بر سالهای حضور شخص بر کره خاکی، بلکه موضعی معرفتی و عملی است؛ موضعی ناظر بر گشودگی، پرسشگری و رزمندگی. بنابراین، اگر جوانی را موضع اخلاقی سیاسی بدانیم و نه عددی برآمده از سالهای حیات کرنولوژیک شخص، نهفقط «ثروت مشترک» بلکه هر اثر انتقادی و مؤسسی مخاطبش را در میان جوانان میجوید و مییابد، میان آنها که ابایی از به پرسش گرفتن اصول مسلم و بدیهی انگاشتهشده ندارند، آنها که مترصد گره زدن پرسش انتقادی به عمل مؤسساند. و «ثروت مشترک» موتور مولد انبوهی از این پرسشهاست.
#ثروت_مشترک #انتشارات_ققنوس
@qoqnoospublication
منتشر شد
کتاب «ایران و عصر روشنگری» در اساس مشتمل بر چندین مقالهی درخشانپیرامون نقش و تأثیر ایران و تمدن ایرانی بر ذهن متفکران اروپایی عصرروشنگری است. این اثر همچنین مجموعهای است تکین و بینظیر که از خلال مقالاتش میتوان به تصویری که از ایران در طلیعهٔ مدرنیته در اروپا وجود داشته واقف شویم.
کتاب در عین آنکه به تأثیر جنبههای خاصی از فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران همچون مدارا در باب عقاید دینی بر اندیشهٔ غربی میپردازد، در مورد برخی خصایصی که تفکر اروپایی آنها را مختص به ایران می دانست، دست به تعمق میزند.
خصایصی همچون قدرت مطلقه و استبداد ایرانی که در کتاب مورد کاوش وتحلیل قرار میگیرد.
ادامه 👇👇👇👇
@qoqnoospub
کتاب «ایران و عصر روشنگری» در اساس مشتمل بر چندین مقالهی درخشانپیرامون نقش و تأثیر ایران و تمدن ایرانی بر ذهن متفکران اروپایی عصرروشنگری است. این اثر همچنین مجموعهای است تکین و بینظیر که از خلال مقالاتش میتوان به تصویری که از ایران در طلیعهٔ مدرنیته در اروپا وجود داشته واقف شویم.
کتاب در عین آنکه به تأثیر جنبههای خاصی از فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران همچون مدارا در باب عقاید دینی بر اندیشهٔ غربی میپردازد، در مورد برخی خصایصی که تفکر اروپایی آنها را مختص به ایران می دانست، دست به تعمق میزند.
خصایصی همچون قدرت مطلقه و استبداد ایرانی که در کتاب مورد کاوش وتحلیل قرار میگیرد.
ادامه 👇👇👇👇
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
منتشر شد کتاب «ایران و عصر روشنگری» در اساس مشتمل بر چندین مقالهی درخشانپیرامون نقش و تأثیر ایران و تمدن ایرانی بر ذهن متفکران اروپایی عصرروشنگری است. این اثر همچنین مجموعهای است تکین و بینظیر که از خلال مقالاتش میتوان به تصویری که از ایران در طلیعهٔ…
در میانهٔ انبوهی از متون فلسفی در باب جنبش روشنگری به مثابهٔ جنبشی که سرآغاز مدرنیتهٔ غربی در شکل فعلی آن دانسته میشود، مجموعه مقالات گردآوری شده در کتاب حاضر درواقع ما را با آن بستری در تاریخ اندیشه آشنا میسازد که ازمجرای آن با درک و دریافت شرایط اجتماعی - فکری اروپای قرن هجدهم میتوانیم بر جایگاه وجوه خاصی از فرهنگ ایرانی همچون آیین زرتشت در اندیشهٔ اروپایی و نیز تصویری که از سلسهٔ صفویه و یا نادر شاه در مقام رهبری مقتدر و توانا درذهن انسان اروپایی وجود داشته، آگاهی حاصل کنیم.
کتاب «ایران و عصر روشنگری» در اساس مشتمل بر چندین مقالهی درخشانپیرامون نقش و تأثیر ایران و تمدن ایرانی بر ذهن متفکران اروپایی عصرروشنگری است. این اثر همچنین مجموعهای است تکین و بینظیر که از خلال مقالاتش میتوان به تصویری که از ایران در طلیعهٔ مدرنیته در اروپا وجود داشته واقف شویم.
کتاب در عین آنکه به تأثیر جنبههای خاصی از فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران همچون مدارا در باب عقاید دینی بر اندیشهٔ غربی میپردازد، در مورد برخی خصایصی که تفکر اروپایی آنها را مختص به ایران می دانست، دست به تعمق میزند.
خصایصی همچون قدرت مطلقه و استبداد ایرانی که در کتاب مورد کاوش وتحلیل قرار میگیرد.
رویکرد بنیادین کتاب در تمامی مباحث متنوعی که طرح میکند به هیچ عنوان شرقشناسانه نیست، و این از آن روست که به طور مشخص به دورهای تاریخی که بهنسبتْ ماقبل اوج تفکرات استعماری بوده میپردازد. کتاب درواقع «روندهای پیچیدهٔ گفتگو و میانجیگری فرهنگی» را برای بررسی ماهیت مواجههٔ ایران و اروپای عصرروشنگری بکار میگیرد هر چند به درستی بر این نظر است که این مواجهه صرفاً وتماماً «ارتباطی» نبوده و انگیزههای توسعهطلبانه نیز در آن وجود داشته است.
در نهایت اینکه کتاب ضمن آنکه به تصویر ایران در ذهن فلاسفهٔ اروپایی همچون مونتسکیو، دیدرو و ولتر میپردازد، به مباحثی عمیق و جذاب همچون مطالعهای تطبیقی در باب الهیات ایرانی و الهیات مسیحی نیز پرداخته. همین تنوع و گسترهٔ مباحث مطروحه در کتاب در کنار بداعت تئوریک و روشنشناختی آن دلیل غنای مضمونی و جذابیت کتاب بوده است.
#ایران_و_عصر_روشنگری
@qoqnoospub
در میانهٔ انبوهی از متون فلسفی در باب جنبش روشنگری به مثابهٔ جنبشی که سرآغاز مدرنیتهٔ غربی در شکل فعلی آن دانسته میشود، مجموعه مقالات گردآوری شده در کتاب حاضر درواقع ما را با آن بستری در تاریخ اندیشه آشنا میسازد که ازمجرای آن با درک و دریافت شرایط اجتماعی - فکری اروپای قرن هجدهم میتوانیم بر جایگاه وجوه خاصی از فرهنگ ایرانی همچون آیین زرتشت در اندیشهٔ اروپایی و نیز تصویری که از سلسهٔ صفویه و یا نادر شاه در مقام رهبری مقتدر و توانا درذهن انسان اروپایی وجود داشته، آگاهی حاصل کنیم.
کتاب «ایران و عصر روشنگری» در اساس مشتمل بر چندین مقالهی درخشانپیرامون نقش و تأثیر ایران و تمدن ایرانی بر ذهن متفکران اروپایی عصرروشنگری است. این اثر همچنین مجموعهای است تکین و بینظیر که از خلال مقالاتش میتوان به تصویری که از ایران در طلیعهٔ مدرنیته در اروپا وجود داشته واقف شویم.
کتاب در عین آنکه به تأثیر جنبههای خاصی از فرهنگ سیاسی و اجتماعی ایران همچون مدارا در باب عقاید دینی بر اندیشهٔ غربی میپردازد، در مورد برخی خصایصی که تفکر اروپایی آنها را مختص به ایران می دانست، دست به تعمق میزند.
خصایصی همچون قدرت مطلقه و استبداد ایرانی که در کتاب مورد کاوش وتحلیل قرار میگیرد.
رویکرد بنیادین کتاب در تمامی مباحث متنوعی که طرح میکند به هیچ عنوان شرقشناسانه نیست، و این از آن روست که به طور مشخص به دورهای تاریخی که بهنسبتْ ماقبل اوج تفکرات استعماری بوده میپردازد. کتاب درواقع «روندهای پیچیدهٔ گفتگو و میانجیگری فرهنگی» را برای بررسی ماهیت مواجههٔ ایران و اروپای عصرروشنگری بکار میگیرد هر چند به درستی بر این نظر است که این مواجهه صرفاً وتماماً «ارتباطی» نبوده و انگیزههای توسعهطلبانه نیز در آن وجود داشته است.
در نهایت اینکه کتاب ضمن آنکه به تصویر ایران در ذهن فلاسفهٔ اروپایی همچون مونتسکیو، دیدرو و ولتر میپردازد، به مباحثی عمیق و جذاب همچون مطالعهای تطبیقی در باب الهیات ایرانی و الهیات مسیحی نیز پرداخته. همین تنوع و گسترهٔ مباحث مطروحه در کتاب در کنار بداعت تئوریک و روشنشناختی آن دلیل غنای مضمونی و جذابیت کتاب بوده است.
#ایران_و_عصر_روشنگری
@qoqnoospub
آیزایا برلین (۱۹۰۹-۱۹۹۷) فیلسوف سیاسی روس-بریتانیایی یکی از مهمترین چهرههای لیبرالیسم در قرن بیستم بود که مطالعات دراز دامنهاش در تاریخ اندیشهها و دفاع جانانهاش در دفاع از آزادی انسانی و سرشت متکثر ارزشهای فرهنگی، او رابه یکی از برجستهترین متفکرانی بدل ساخت که سعی داشت با درک و دریافت واقعبینانه و ژرفنگرانه راهی برای فهم دهشت جزمگرایی فلسفی-سیاسی بیاید.
اتفاقات هولناک قرن بیستم همچون هولوکاست و گولاگ استالینی و اساساً هرگونه جزماندیشی در هر دو طیف راست و چپ، برلین را بر آن داشته بود تا دربارهٔ امکانِ یافتن راهی برای تخفیف آلام بشر و اجتناب از فجایعی این چنینی بیندیشد. از این رو فلسفهٔ سیاسی برای او چیزی نبود جز فلسفه اخلاق. او خود در کتاب «سرشت تلخ بشر» که مجموعهای از مقالات در تاریخاندیشهٔ سیاسیاست، مینویسد:
«فلسفهٔ سیاسی چیزی نیست مگر به کار بستن علم اخلاق در مورد جامعه. اگر بناست امید به درک دنیای اغلب خشونتباری داشته باشیم که در آن زندگی میکنیم،نباید توجهمان را فقط به نیروهای عظیم غیربشری، طبیعی و ساختهٔ بشر، که بر ما تأثیر میگذارند، معطوف کنیم.
هدفها و انگیزههایی را که هدایتکنندهٔ عمل بشرند باید در پرتو تمام چیزهایی که میدانیم و میفهمیم ارزیابی کنیم؛ خاستگاهها وپیشرفتشان، جوهرشان و از همه مهمتر اعتبارشان را باید با دیدی انتقادی و به یاری تمام منابع فکریای که در اختیار داریم بررسی کنیم… فقط بربرها در این موردکنجکاو نیستند که از کجا آمدهاند، چگونه به این جایی که هستند رسیدهاند، به ظاهربه کجا میروند، آیا میخواهند به آنجا بروند، و اگر آری، چرا، و اگر نه، چرا.»
برلین همچنین بر این نظر بود که سرشت انسانی و آنچه مقوّم معنای انسانبودگی است در همین اجتناب از جزماندیشی و تنسپردن به پرسشگری ست. او میگوید:
«…خوشا به حال آن کسانی که بدون چون و چراکردن تحت مقرراتی زندگی میکنند،کسانی که به ارادهٔ خود از فرمانهای رهبران دنیوی یا روحانیشان اطاعت میکنند،رهبرانی که کلامشان نزد همگان به مثابه قانونی نقضنشدنی پذیرفته شده است؛ یا کسانی که با روشهای خودشان در این مورد که چه باید بکنند و چگونه باید باشند، به یقینهایی روشن و تزلزلناپذیر رسیدهاند که جای هیچ تردیدی ندارد. تنها میتوانم بگویم که آن کسانی که بر چنین بستر راحتی از عقاید جزمی آرمیدهاند قربانی شکلهایی از نزدیکبینی خودانگیخته هستند؛ در بند چشمبندهایی هستند که شایدمایهٔ رضایتخاطر باشند ولی مانع درک این نکته میشوند که انسان بودن چه معنایی دارد.»
برلین به پیروی از کانت بر این نظر بود که «سرشت تلخ بشر هرگز میوهای شیرین به بار نمیآورد».
او اگر چه بدبین بود امّا ناامید نبود. فروتنانه بر این نظر بود که اگرچه ما هیچ ایدهٔ قطعی و برنامهٔ همهشمولی که تمامی ارزشهای گاه متناقض جوامع انسانی را در خود داشته باشد، در اختیار نداریم، اما باید یک هدف مشخص داشته باشیم و آن اینکه از تحمیل رنجهای بزرگ به بشر بپرهیزیم. رنجهایی که اغلب حاصل اعتقاد به جزمیات
فکری-فلسفی است که راهحلهایشان یا انقلاب است، یا جنگ یاقتلعامهای وسیع.
#سرشت_تلخ_بشر
#آیزایا_برلین
@qoqnoospublication
اتفاقات هولناک قرن بیستم همچون هولوکاست و گولاگ استالینی و اساساً هرگونه جزماندیشی در هر دو طیف راست و چپ، برلین را بر آن داشته بود تا دربارهٔ امکانِ یافتن راهی برای تخفیف آلام بشر و اجتناب از فجایعی این چنینی بیندیشد. از این رو فلسفهٔ سیاسی برای او چیزی نبود جز فلسفه اخلاق. او خود در کتاب «سرشت تلخ بشر» که مجموعهای از مقالات در تاریخاندیشهٔ سیاسیاست، مینویسد:
«فلسفهٔ سیاسی چیزی نیست مگر به کار بستن علم اخلاق در مورد جامعه. اگر بناست امید به درک دنیای اغلب خشونتباری داشته باشیم که در آن زندگی میکنیم،نباید توجهمان را فقط به نیروهای عظیم غیربشری، طبیعی و ساختهٔ بشر، که بر ما تأثیر میگذارند، معطوف کنیم.
هدفها و انگیزههایی را که هدایتکنندهٔ عمل بشرند باید در پرتو تمام چیزهایی که میدانیم و میفهمیم ارزیابی کنیم؛ خاستگاهها وپیشرفتشان، جوهرشان و از همه مهمتر اعتبارشان را باید با دیدی انتقادی و به یاری تمام منابع فکریای که در اختیار داریم بررسی کنیم… فقط بربرها در این موردکنجکاو نیستند که از کجا آمدهاند، چگونه به این جایی که هستند رسیدهاند، به ظاهربه کجا میروند، آیا میخواهند به آنجا بروند، و اگر آری، چرا، و اگر نه، چرا.»
برلین همچنین بر این نظر بود که سرشت انسانی و آنچه مقوّم معنای انسانبودگی است در همین اجتناب از جزماندیشی و تنسپردن به پرسشگری ست. او میگوید:
«…خوشا به حال آن کسانی که بدون چون و چراکردن تحت مقرراتی زندگی میکنند،کسانی که به ارادهٔ خود از فرمانهای رهبران دنیوی یا روحانیشان اطاعت میکنند،رهبرانی که کلامشان نزد همگان به مثابه قانونی نقضنشدنی پذیرفته شده است؛ یا کسانی که با روشهای خودشان در این مورد که چه باید بکنند و چگونه باید باشند، به یقینهایی روشن و تزلزلناپذیر رسیدهاند که جای هیچ تردیدی ندارد. تنها میتوانم بگویم که آن کسانی که بر چنین بستر راحتی از عقاید جزمی آرمیدهاند قربانی شکلهایی از نزدیکبینی خودانگیخته هستند؛ در بند چشمبندهایی هستند که شایدمایهٔ رضایتخاطر باشند ولی مانع درک این نکته میشوند که انسان بودن چه معنایی دارد.»
برلین به پیروی از کانت بر این نظر بود که «سرشت تلخ بشر هرگز میوهای شیرین به بار نمیآورد».
او اگر چه بدبین بود امّا ناامید نبود. فروتنانه بر این نظر بود که اگرچه ما هیچ ایدهٔ قطعی و برنامهٔ همهشمولی که تمامی ارزشهای گاه متناقض جوامع انسانی را در خود داشته باشد، در اختیار نداریم، اما باید یک هدف مشخص داشته باشیم و آن اینکه از تحمیل رنجهای بزرگ به بشر بپرهیزیم. رنجهایی که اغلب حاصل اعتقاد به جزمیات
فکری-فلسفی است که راهحلهایشان یا انقلاب است، یا جنگ یاقتلعامهای وسیع.
#سرشت_تلخ_بشر
#آیزایا_برلین
@qoqnoospublication
❄️❄️❄️❄️
امکان ندارد آدمیزاد چیزی را فراموش کند
آدمی فقط تصمیم میگیرد
چطور با زخمهایش کنار بیاید
#بوی_آدمیزاد
@qoqnoospublication
امکان ندارد آدمیزاد چیزی را فراموش کند
آدمی فقط تصمیم میگیرد
چطور با زخمهایش کنار بیاید
#بوی_آدمیزاد
@qoqnoospublication