کتابخانه سیمرغ
74.9K subscribers
14.2K photos
928 videos
7.02K files
486 links
Download Telegram
📕#شورش_بر_امتیازنامه_رژی

#فریدون_آدمیت

فریدون آدمیت، ديپلمات بازنشسته و تاريخنگار معاصر فرزند عباسقلی خان قزوینی در سال ۱۲۹۹ ه‍ ش در تهران متولد شد و در دهم فروردين 1387 خورشيدي در 87 سالگي درگذشت. وي تاليفات متعدد دارد و عمدتا در زمينه جنبش هايي كه به مشروطيت ايران انجاميد و دوراني كه وي آن را عصر روشنفكري خوانده است.
آدميّت كتابي هم درباره «اميركبير» و ايران عصر او نوشته و تاليفي نيز درباره بحرين دارد. او از مخالفان دادن استقلال به بحرين بود. وي كه «تاريخ» را در انگلستان تحصيل كرده بود در هند، لندن و مقر سازمان ملل در نيويورك كار ديپلماتيك كرده بود. آدميّت سبك ويژه اي در نوشتن تاريخ داشت و در هر تحقيق، روي يك فرد و انديشه او كار مي كرد و پنج كتاب از تاليفات او چنين هستند. پدر فريدون از بنيادگذاران انجمن سياسي «جامعه آدميّت» است.
در کتاب شورش بر امتیازنامه رژی ذکر شده، قرارداد رژی یکی از امتیازاتی است که نتایجی نامطلوب به بار آورد. در پی سفر سوم ناصرالدین شاه به اروپا در سال ۱۲۶۹ ه‍. ش که به تشویق وزیر مختار انگلیس در ایران، سرهنری درومند ولف انجام گرفته بود، دولت انگلیس فرصت مناسب را برای کسب امتیاز انحصار توتون و تنباکو به دست آورد و زمینه‌سازی آن را به ماژور جرالد تالبوت محول کرد. تالبوت در جریان پذیرایی از شاه و هیات همراه او، اطلاعات خودش را درباره محصول تنباکوی ایران تکمیل و سپس رایزنی در این زمینه را آغاز کرد. او برای اخذ امتیاز و شروع عملیات وسیع در ایران، شرکتی به نام "شرکت رژی" را با کمک دولت انگلیس و سرمایه‌داران انگلیسی تاسیس کرد. وی پس از تاسیس شرکت رژی، وارد ایران شد و مقدمات کار را به طور محرمانه آغاز کرد. تالبوت هر جا به مانعی برخورد می‌کرد، با دادن رشوه کارش را از پیش می‌برد. تا جایی که در مقطعی حتی به خود شاه نیز ۲۵هزار لیره رشوه داد و قرار گذاشت هر سال ۱۵هزار لیره نیز به شخص شاه هدیه (رشوه) بدهد.

♦️@seemorghbook
کسی که زبان مادری را به فرزندان خود یاد ندهد نه تنها به پدر و مادر خود خیانت کرده بلکه به تمام بشریت خیانت کرده است چون باعث نابودی یکی از فرهنگهای بشری شده

#پروفسور_جینو_آلفرد


♦️@seemorghbook

مُشک را گفتند: ﺗﻮ ﺭﺍ ﯾﮏ ﻋﯿﺐ ﻫﺴﺖ، ﺑﺎ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻧﺸﯿﻨﯽ ﺍﺯ ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺷﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻫﯽ

ﮔﻔﺖ: ﺯﯾﺮﺍ ﮐﻪ ﻧﻨﮕﺮﻡ ﺑﺎ که هستم، ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﻨﮕﺮﻡ ﮐﻪ ﻣﻦ که هستم

#مولانا

♦️@seemorghbook
در تاریخ بشر سابقه نداشته شاعری همچون سعدی بتونه در یک بیت چند ده کتاب برخورد با انسان رو جا بده!

هرکه عیب دگران پیش تو آورد و شمرد،
بی گمان عیب تو پیش دگران خواهد برد

♦️@seemorghbook
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

فقیهِ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺭﻓﻊِ ﺣﺠﺎﺏ ﻣﺎﯾﻞ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﺮﺍ که ﻫﺮﭼﻪ کند ، ﺩﺭ ﺣﺠﺎﺏ کند

ﺍﺯﻭ ﺩﻟﯿﻞ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﻮﺍﻝ کرﺩ که ﮔﺮﮒ
ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻟﯿﻞ که ﺷﺪ ، ﺑﺮﻩ ﺭﺍ ﻣﺠﺎﺏ کند

ﺯ ﻣﻦ ﻣﺘﺮﺱ که ،ﺧﺎﻧﻢ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺧﻄﺎﺏ کنم
ﺍﺯﻭ ﺑﺘﺮﺱ که ،ﻫﻤﺸﯿﺮﻩ ﺍﺕ، ﺧﻄﺎﺏ کند...

#ایرج_میرزا

♦️@seemorghbook
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
‏هر صبح یک روز جدید در انتظار ماست. انسان‌ها می‌گویند که اگر خوش‌شانس باشی بهتر است. اما من ترجیح می‌دهم که هوشیار باشم، چرا که وقتی شانس به سراغم بیاید از دستش نخواهم داد.

♦️ @seemorghbook
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

دوستانی دارم و دشمنانی!
دوستانی که هرگز همدیگر را ندیده ایم،
حتا برای یکبار؛ اما حاضریم بمیریم باهم:

برای نان مشترک
آزادی مشترک
رویای مشترک.

ودشمنانی که تشنه به خون من و من تشنه بخونشان.

#ناظم_حکمت

♦️@seemorghbook
درست است عده‌ای عقیده دارند آزادی خطرناک است
ولی بدون وجود آزادی هیچگاه کسی در زندگی امنیت نخواهد داشت.

#امرسن

♦️@seemorghbook
قطعه‌ای از کتاب

این دنیا دمدمی و گذرنده است . آندنیا همیشگی است .توی پیشانی ما نوشته که باید دست رنج خودمان را بحضرت غول بی شاخ و دم تقدیم بکنیم . تا او بخورد و بنوشد و خوشگذرانی بکند .او عادل و کریم است . او ستون دنیا و عقبی است . ما باید رضایت خاطر گردن کلفتها و قلدران خودمان را فراهم بیاوریم . ما مطیع و منقاد هستیم .اراده آنها اراده آسمان است . ما جان و مال و عرض و ناموس خودمان را کورکورانه در طبق اخلاص میگذاریم و فدای منافع غول بی شاخ و دم میکنیم . ما گوسفندانِ غول بی شاخ و دم هستیم که هم در عروسی و هم در عزای او باید کشته بشویم . این را توی پیشانی ما نوشته اند و از بزرگترین افتخارات ماست! مُقدّر است که آنها از سیری بترکند و ما از گشنگی، زنده باد مُرده های قوم ما! ما برای خاطر مُرده ها زنده هستیم . ما خوش گریه هستیم و گریه بر هر درد بیدرمان دواست! ما از غضب مُرده ها میترسیم . ما مُردار پرستیم . اجی مجی لاترجی!

📕#قضیه_نمک_ترکی

#صادق_هدایت


♦️@seemorghbook
در کشورهایی که مردمانش
بیش از ۶۰ درصد خنگ باشند ،
معتبرترین و پردرآمدترین شغل ،
تـجـارت دیــن اسـت !

#عزیز_نسین

♦️@seemorghbook
دهن، مغز و علم

جان سرل

♦️@seemorghbook
📕#ذهن_مغز_و_علم

#جان_سرل

کتاب ذهن, مغز و علم [Minds, Brains and Science=] نوشته فیلسوف زبان و ذهن معاصر, جان راجرز سرل, روایت مکتوب شش سخنرانى ایشان در سال 1984 است که محتواى شش فصل این کتاب را تشکیل مى دهند. مهمترین موضوع این مجموعه ارتباط میان آدمیان با بخش هاى دیگر جهان است, خصوصاً این سؤال مورد توجه است که چگونه مى توان میان این تصور پر سابقه که خود را موجودى ذهنى مى دانیم و این تصور که جهان سیستمى کاملاً فیزیکى یا مجموعه اى از سیستم هاى فیزیکى متعامل است, آشتى داد؟ شش فصل یاد شده در اطراف این موضوع اند.
فصل اول با عنوان (مسئله ذهن و بدن) در صدد است تا راه حلى درباره مسئله ذهن و بدن ارائه دهد که هم با دانسته هاى ما درباره فیزیولوژى اعصاب و هم با تصور معمولى ما از طبیعت یا سرشت حالت هاى ذهنى مثل درد, باور, میل و مانند آن سازگار باشد. نویسنده خود را در این تحقیق کامیاب مى داند.
فصل دوم, با عنوان (آیا کامپیوتر مى تواند فکر کند؟) به شرح دیدگاه غالب در فلسفه, روان شناسى و هوش مصنوعى مى پردازد که بر مشابهت هاى میان عمل کرد مغز آدمى و عمل کرد کامپیوتر رقمى تأکید دارد و حتى در افراطى ترین روایت, مغز را تنها یک کامپیوتر رقمى و ذهن را تنها یک برنامه کامپیوترى مى داند. نویسنده با ارائه یک آزمون فکرى خاص, اتاق چینى, مدلل مى سازد که یک کامپیوتر رقمى نمى تواند چیزى بیش از صرف نمادهاى صورى داشته باشد, زیرا عمل کامپیوتر برحسب توانایى آن در اجراى برنامه ها تعریف مى شود و برنامه هاى کامپیوترى کاملا با ساختار صورى یا دستور زبانى تعریف مى شوند; در حالى که ذهن محتویات معناشناختى دارد, زیرا افکار, باورها و میل هاى ما درباره چیزى هستند یا به چیزى اشاره مى کنند یا درباره وضع و حال امور جهان هستند. بدین ترتیب, هیچ برنامه کامپیوترى فى حد نفسه کافى نیست در این که سیستمى را داراى ذهن کند.
فصل سوم به توضیح خلأى مى پردازد که میان تبیین هاى عرفى از رفتار آدمیان در قالب واژه هاى مربوط به ذهن, و تبیین فیزیولوژى اعصاب شناختى از رفتار, در قالب فرایندهاى مغزى, وجود دارد. مى توان این خلأ را به طور ساده به خلأ میان مغز و ذهن تعبیر کرد. پاره اى از بزرگترین تلاش هاى عقلانى قرن بیستم کوشش هایى براى پر کردن این خلأ بوده است و به نظر نویسنده تاکنون این تلاش ها بدون استثنا ناکام بوده اند.
فصل چهارم به تبیین ساختار عمل آدمى مى پردازد. در رسیدن به این مقصود, مؤلفه ذهنى عمل توضیح داده شده و ارتباط آن با مؤلفه فیزیکى مورد تحقیق قرار مى گیرد; ارتباط ساختار عمل با تبیین عمل شرح داده مى شود تا زمینه ساز بحث از ماهیت علوم اجتماعى و امکان آزادى اراده فراهم گردد.
فصل پنجم به فرق میان رفتار انسانى با پدیده هایى که در علوم طبیعى مطالعه مى شوند, اختصاص دارد. سؤال اصلى این فصل این است که چرا به همان معنا که در علوم طبیعى قانون داریم در علوم اجتماعى قانون نداریم. به نظر نویسنده, ویژگى محورى پدیده هاى اجتماعى و روان شناختى این است که تصور ما از آن ها خود یک جزء سازنده آن پدیده است و چیزى مشابه این مطلب در علوم زیستى و فیزیکى وجود ندارد. پى آمد این ویژگى این است که هرگونه ارتباط نظام مند میان ویژگى هاى فیزیکى و ویژگى هاى اجتماعى و ذهنى پدیده ها را منتفى مى کند.
فصل ششم به مسئله آزادى اراده مى پردازد که سابقه دوهزار ساله دارد. نویسنده ادعاى فیلسوفان تجربى مسلک در حل این مسئله را نمى پذیرد و راه حل معاصر را کافى ندانسته و در ادامه تبیین مى کند که چرا این مسئله احتمالاً حل نشده باقى خواهد ماند.

♦️@seemorghbook


در بین همه مصائب گوناگون، خصومت انسان با انسان قوز بالای قوز شده و این دنیا را به صورت یك جهنم واقعی در آورده است .
بدین ترتیب افراد انسانی حق نفس كشیدن را به بهای گزاف می خرند و به قدری هم گران می خرند كه باید گفت :
"خوش ترین لحظات زندگی حتی سعادتمند ترین افراد، زمانی است كه به خواب می روند و بدترین لحظات بهنگام بیداری است."

#آرتور_شوپنهاور

♦️@seemorghbook


همه می کوشند صاحب چیزی بشوند
که به آن میگویند شخصیت
کار سختی نیست
شخصیت داشتن ، یعنی وقتی
کسی حواسش به ما نیست ،
باز هم کار درست را انجام دهیم.

#رادولف_رانیسک

♦️@seemorghbook


ﺳﻔﯿﺮ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ، ﻗﺘﻞﻗﺎﺋﻢ ﻣﻘﺎﻡ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ کتاﺏ "ﺣﻘﻮﻕ ﺑﮕﯿﺮﺍﻥ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ" ﭼﻨﯿﻦ ﺗﻌﺮﯾﻒ می‌کند :

«ﻗﺎﺋﻢﻣﻘﺎﻡ ﻓﺮﺍﻫﺎﻧﯽ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﺑﻮﺩ که ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺮﯾﻢ. ﻫﺮ ﺭﺷﻮﻩ ﺍﯼ کﻪ ﺑه اﻭ ﻣﯿﺪﺍﺩﯾﻢ، ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ، ﺍﻣﺎ ﺁﻧﺮﺍ ﺑﻪ ﺷﺎﻩ ﻣﯿﺪﺍﺩ... ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﻋﺎﻟﯿﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ کشتن ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﭘﻮﻝ کرﺩﻡ... ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ که ﭘﻮﻝ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪ، ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺟﻤﻌﻪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻭ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺟﻬﺖ ﻋﻮﺍﻣﻠﺶ به اﻭ ﺩﺍﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﺎﯾﺪ که ﻭﯼ ﺭﺍ تکفیر کنند...
ﻓﺮﺩﺍ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻣﺴﺎﺟﺪ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﻮﻥ ﺑﺮ ﻣﻨﺒﺮ ﺭﻓﺘﻪ ﻭ ﺑﺎﻧﮓ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ: که ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺍﯾﻦ کاﻓﺮ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺍﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﺳﻼﻡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺯﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ... ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ که ﺑﺎﻻ ﮔﺮﻓﺖ ﺷﺎﻩ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻋﺰﻝ کرﺩﻩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ، ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻗﺘﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭﻃﻦ ﭘﺮﺳﺖ ﺭﺍ ﺍﻣﻀﺎﺀ کﺮﺩ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻗﺘﻞ ﺁﻥ ﺑﺰﺭگﻣﺮﺩ، ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺍﺳﺐ ﺷﺪﻡ ﺗﺎ ﻭﺍکنش ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﺒﯿﻨﻢ. ﺩﯾﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺑﻠﻪ ﻓﺮﻭﻣﺎﯾﻪ ﺑﺴﺎﻥ ﺷﺐ ﻋﯿﺪ یکدﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ کشیدﻩ ﻭ کشته ﺷﺪﻥ ﺍﯾﻦ کاﻓﺮ ﻣﻠﺤﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺗﺒﺮﯾﮏ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ»


♦️@seemorghbook
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح است نهانخانه ی
دل را بتکانید
بر چهره عزیزان گُلِ لبخند
نشانید
از عشق بگویید و
دل از غصه بشویید
بیرون بجهید از غم و
در پیله نمانید..

♦️ @seemorghbook


مهم ترین چیز در روابط انسان ها گفتگو است، اما مردم دیگر با هم حرف نمی زنند، به هم گوش نمی کنند .
آنها سینما می روند، تلویزیون تماشا می کنند، به رادیو گوش می دهند، کتاب می خوانند، پست های روی اینترنت را به روز می کنند، اما تقریبا هرگزبا هم صحبت نمی کنند.
اگر بنا داریم دنیا را تغییر بدهیم، چاره ای جز این نیست که از نو برگردیم به دورانی که جنگجوها دور یک آتش جمع می شدند و برای هم قصه تعریف می کردند....

#پائولو_کوئیلو
♦️@seemorghbook
☕️ قطعه‌ای از کتاب

ما اصلا گناهکار دنیا آمده بودیم، بله که سرنوشتمان این بود که برویم جنگ! دلقک هایی بودیم یکپارچه گوشت خالی، با یک شماره، عمله ی مسلسل! شماره ی به درد نخور، بیخودی!
بشر پنج لیتر خون بیشتر نیست... این حقیقت را وقتی می فهمی که دیگر کار از کار گذشته...
با نگاه اول متوجه تفاوت نمی شوی، نمی فهمی که همه ی کره ی زمین چیزی نیست جز یک گردونه ی قمارخانه، با شماره های خوب و شماره های بد : آن هایی که قرار است همیشه لای لحاف باشند، آن هایی که به دنیا آمده اند که بروند سربازی! ... اولش که نگاه می کنی همه یک جور به نظر می آیند، همه ی بنی آدم عین هم، فله ای! اما ارواح عمه ات! خیال کرده ای! زمین تا آسمان فرق دارد با هم!

📕#دسته‌ی_دلقک‌ها

#لویی_فردینان_سلین

♦️@seemorghbook