ادب‌سار
14.9K subscribers
4.95K photos
123 videos
21 files
859 links
آرمان ادب‌سار
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی

instagram.com/AdabSar

گردانندگان:
بابک
مجید دُری @MajidDorri
پریسا امام‌وردیلو @New_View

فروشگاه ادبسار: @AdabSar1
Download Telegram
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما


🔹پالایشِ وام‌واژه های زبان اربی(عربی) از زبان فارسی (بخش دوم)

دوم، زبان انگليسى از زبان هاى هم‌خانواده‌ی خود، مانند فرانسه و آلمانى واژه گرفته است. سوم، اين وام‌واژه ها به ساختار واژه‌سازى زبان انگليسى تن داده‌اند. رده‌ی زبانى زبان اربى یکسره با زبان پارسى ديگرسان اســت. زبان اربى از خانواده‌ی زبان هاى سامى است و فرآيندهاى واژه‌سازى آن هيچ گونه پيوندى با فرآيندهاى واژه‌سازى در زبان پارسى ندارد.
زبانِ پارسی از خانواده‌ی زبان های هندواروپایی است و برای واژه‌سازى مانندِ زبان هاى انگليسى و آلمانى از فرآيندهايى چون «آمیختن» و «وندافزايى» بهره می‌برد. آميختگىِ یک‌سويه و درازدامنه‌ی زبانِ پارسی با زبانِ اربى آشفتگی هايى هتا(#حتی) فراتر از گستره‌ی واژگان به بار آورده است. براى روشن‌تر شدنِ اين سخن، سه نمونه از اين آسيب ها را نشان می‌دهیم. اَدَبمَندانِ ايرانى كوشيده‌اند دستورِ زبانِ پارسى را با تَرم(#اصطلاح)های دستورِ زبانِ اربى فرا بنمایند. برخى از اين تَرم های رهزن و گمراه‌كننده مانند «تمييز» و «مسنداليه» در چند دهه‌ی گذشته پالايش شده‌اند و برخى همچنان به كار مى‌روند و مایه‌ی دریافتِ بدِ(#بدفهمی) پارسى‌زبانان از دستورِ زبانِ خود مى‌شوند؛ چنانكه به كاربردنِ تَرمِ «مصدر» براى ريشه‌ی كارواژه(#فعل) در زبانِ پارسى، یک‌سره با بنیادِ زبانِ پارسی بيگانه است. همچنين در دستورِ زبانِ پارسى به پيروى از زبانِ اربى بنِ گذشته + ه را زابِ کارپذیری(#صفتِ #مفعولی) مى‌ناميم؛ در هالى كه مى‌دانيم بنِ گذشته + ه در کرپایه هاى ناگذرى مانندِ «رفتن» و «آمدن» چِمِ کنندگی(فاعلی) دارند. ديگر آنکه واژه ها و سَهان(#جمله)هايى چون «ممنوع التصوير»، «قس على هذا» «على اى حال» و«مابه التفاوت» در كارخانه‌ی واژه‌سازىِ زبانِ اربى ساخته شده‌اند و با همان ويژگى هاى آوايى و ساختواژىِ ناآشنا به زبانِ پارسی راه يافته‌اند. بودنِ چنين واژه هايى زبان را تيره و نادریافتنی(#نامفهوم) كرده و يكدستىِ واژگانى و دستورىِ زبانِ پارسى را از ميان مى‌برد. سومين نكته اين است كه سايه‌ی واژه هاى اربى در زبان پارسى چندان سنگين و دامنه‌دار بوده است كه مِنْتِ(#ذهن) ايرانی ناخودآگاه در كاربردِ واژه ها به جاى پيروىِ از دستورِ زبانِ خود، از دستورِ زبانِ اربى پيروى مى‌كند؛ چنانكه بسيارى از پارسی‌زبانان واژه هاى پارسى «استاد» و «فرمان» را به گونه‌ی «اساتيد» و «فرامين» جم(#جمع) مى‌بندند.
بر پايه‌ی آنچه در بالا آمده است، نویسنده بر آن است كه بده‌بستانِ واژگانى ميانِ زبان هاى اربى و پارسى، تا اندازه‌ی بسيارى یکسويه و چه بسا زوربنياد بوده است؛ تا آنجا كه مى‌توان بسيارى از واژه هاى اربى اندر شده به زبانِ پارسى را به جاى «وام واژه»، «زورواژه» خواند. بسيارى از اين وام‌واژه ها به ميهمانانِ ناخوانده‌اى می‌مانند كه به زور به خانه‌ی ميزبان اندر شده‌اند و با گذرِ زمان ميزبانان را از خانه بيرون انداخته‌اند، سپس خانه را چنان به هم ريخته و آشفته كرده‌اند كه نشانه هاى اين آشفتگى و نابسامانى را در گوشه‌گوشه‌ی خانه مى‌توان جست. سخن اين نيست كه هيچ ميهمانى را به خانه‌ی زبانِ پارسى راه ندهيم؛ سخن اين است كه اگر ميهمان مى‌خواهد رواديدِ ماندن بگيرد، بايد آیین هاى خانه‌ی ميزبان را بپذيرد و در خانه نخشى(#نقشی) سودمند بر دوش گيرد. سره‌گرايى با هر فرانمودی(#تعریفی) كه از آن داشته باشيم، كوششى براى بيرون راندنِ ميهمانانِ خودخوانده و ناسودمندِ زبان پارسى به سود ميزبانانِ راستينِ آن است؛ چنان كه سعدى گفته است:
«ميهمان گرچه عزيز است ولى همچو نفس/ خفه مى‌سازد اگر آيد و بيرون نرود»

#کورش_جنتی
پژوهشگرِ ادبسار(#ادبیات) و زبانِ پارسی
روزنامه‌ی قانون ۲۵۷۷/۰۲/۳۰ (۱۳۹۷) -شماره‌ی ۱۲۰۵

برگردان به پارسی پاک #میلاد_فرخ_وند

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
Forwarded from ادب‌سار
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔅پیام شما


🔹پالایشِ وام‌واژه های زبان اربی(عربی) از زبان فارسی (بخش دوم)

دوم، زبان انگليسى از زبان هاى هم‌خانواده‌ی خود، مانند فرانسه و آلمانى واژه گرفته است. سوم، اين وام‌واژه ها به ساختار واژه‌سازى زبان انگليسى تن داده‌اند. رده‌ی زبانى زبان اربى یکسره با زبان پارسى ديگرسان اســت. زبان اربى از خانواده‌ی زبان هاى سامى است و فرآيندهاى واژه‌سازى آن هيچ گونه پيوندى با فرآيندهاى واژه‌سازى در زبان پارسى ندارد.
زبانِ پارسی از خانواده‌ی زبان های هندواروپایی است و برای واژه‌سازى مانندِ زبان هاى انگليسى و آلمانى از فرآيندهايى چون «آمیختن» و «وندافزايى» بهره می‌برد. آميختگىِ یک‌سويه و درازدامنه‌ی زبانِ پارسی با زبانِ اربى آشفتگی هايى هتا(#حتی) فراتر از گستره‌ی واژگان به بار آورده است. براى روشن‌تر شدنِ اين سخن، سه نمونه از اين آسيب ها را نشان می‌دهیم. اَدَبمَندانِ ايرانى كوشيده‌اند دستورِ زبانِ پارسى را با تَرم(#اصطلاح)های دستورِ زبانِ اربى فرا بنمایند. برخى از اين تَرم های رهزن و گمراه‌كننده مانند «تمييز» و «مسنداليه» در چند دهه‌ی گذشته پالايش شده‌اند و برخى همچنان به كار مى‌روند و مایه‌ی دریافتِ بدِ(#بدفهمی) پارسى‌زبانان از دستورِ زبانِ خود مى‌شوند؛ چنانكه به كاربردنِ تَرمِ «مصدر» براى ريشه‌ی كارواژه(#فعل) در زبانِ پارسى، یک‌سره با بنیادِ زبانِ پارسی بيگانه است. همچنين در دستورِ زبانِ پارسى به پيروى از زبانِ اربى بنِ گذشته + ه را زابِ کارپذیری(#صفتِ #مفعولی) مى‌ناميم؛ در هالى كه مى‌دانيم بنِ گذشته + ه در کرپایه هاى ناگذرى مانندِ «رفتن» و «آمدن» چِمِ کنندگی(فاعلی) دارند. ديگر آنکه واژه ها و سَهان(#جمله)هايى چون «ممنوع التصوير»، «قس على هذا» «على اى حال» و«مابه التفاوت» در كارخانه‌ی واژه‌سازىِ زبانِ اربى ساخته شده‌اند و با همان ويژگى هاى آوايى و ساختواژىِ ناآشنا به زبانِ پارسی راه يافته‌اند. بودنِ چنين واژه هايى زبان را تيره و نادریافتنی(#نامفهوم) كرده و يكدستىِ واژگانى و دستورىِ زبانِ پارسى را از ميان مى‌برد. سومين نكته اين است كه سايه‌ی واژه هاى اربى در زبان پارسى چندان سنگين و دامنه‌دار بوده است كه مِنْتِ(#ذهن) ايرانی ناخودآگاه در كاربردِ واژه ها به جاى پيروىِ از دستورِ زبانِ خود، از دستورِ زبانِ اربى پيروى مى‌كند؛ چنانكه بسيارى از پارسی‌زبانان واژه هاى پارسى «استاد» و «فرمان» را به گونه‌ی «اساتيد» و «فرامين» جم(#جمع) مى‌بندند.
بر پايه‌ی آنچه در بالا آمده است، نویسنده بر آن است كه بده‌بستانِ واژگانى ميانِ زبان هاى اربى و پارسى، تا اندازه‌ی بسيارى یکسويه و چه بسا زوربنياد بوده است؛ تا آنجا كه مى‌توان بسيارى از واژه هاى اربى اندر شده به زبانِ پارسى را به جاى «وام واژه»، «زورواژه» خواند. بسيارى از اين وام‌واژه ها به ميهمانانِ ناخوانده‌اى می‌مانند كه به زور به خانه‌ی ميزبان اندر شده‌اند و با گذرِ زمان ميزبانان را از خانه بيرون انداخته‌اند، سپس خانه را چنان به هم ريخته و آشفته كرده‌اند كه نشانه هاى اين آشفتگى و نابسامانى را در گوشه‌گوشه‌ی خانه مى‌توان جست. سخن اين نيست كه هيچ ميهمانى را به خانه‌ی زبانِ پارسى راه ندهيم؛ سخن اين است كه اگر ميهمان مى‌خواهد رواديدِ ماندن بگيرد، بايد آیین هاى خانه‌ی ميزبان را بپذيرد و در خانه نخشى(#نقشی) سودمند بر دوش گيرد. سره‌گرايى با هر فرانمودی(#تعریفی) كه از آن داشته باشيم، كوششى براى بيرون راندنِ ميهمانانِ خودخوانده و ناسودمندِ زبان پارسى به سود ميزبانانِ راستينِ آن است؛ چنان كه سعدى گفته است:
«ميهمان گرچه عزيز است ولى همچو نفس/ خفه مى‌سازد اگر آيد و بيرون نرود»

#کورش_جنتی
پژوهشگرِ ادبسار(#ادبیات) و زبانِ پارسی
روزنامه‌ی قانون ۲۵۷۷/۰۲/۳۰ (۱۳۹۷) -شماره‌ی ۱۲۰۵

برگردان به پارسی پاک #میلاد_فرخ_وند

@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🪴 در روزگاری که دانشمندان، نوشتارهای دانشیک(علمی) خود را به زبان تازی می‌نوشتند، کسانی چون پورسینا(ابن سینا) و خواجه نصیر توسی هم بودند که بر پارسی نوشتن و کاربرد واژگان پارسی پای می‌فشردند و شاید پورسینا بیش از دیگران. در اینجا چند نمونه از واژه‌های پارسی به کار رفته و برابر تازی آن‌ را در نوشته‌های این دو دانشمند ببینید:

📗 پورسینا:
شایدبود = #امکان
جانور = #حیوان
درازا/درازی = #طول
پهنا = #عرض
کُنا = #فاعل
کنندگی = #فاعلیت
کنش = #فعل
مایه = #ماده
هرآینگی بودن = #محدث (مُحْدَث)

📗 توسی:
اندهگین = #غمگین
بار گرفتن = #لقاح پذیرفتن
به خواب گراییدن = #قصد خواب داشتن
ناکردن = #عدم_فعل
چیز = #شئ
خرامیدن = به #تکلف رفتن


📗 برگرفته از:
- تارنمای فرهنگستان زبان و ادب پارسی
- نوشتار «خواجه نصیر طوسی و زبان و ادب پارسی» از #محمد_معین

🪴@AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش نهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #ضمایر_مفعولی : نهانه‌های پذیرا #ضمایر : کَشاک‌ها، نهانه‌ها، جای‌نامها #ضمه (ضَمه):…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش دهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#عدد_وصفی : شمارِ آرایی
#عدد_و_معدود : شمار و شمرده
#عدد : شمار، شماره، اشمار، مَر، ماریک
#عطف_بیان : گزاره، روشن‌ساز، روشن‌کننده
#علم_کلام : سَخته شناسی

#غایب : نبوده، نابوده
#غیر_مستقیم : درهم ریخته، ناراسته
#غیر_ملفوظ : ناخواندنی، ناخوانه، ناگوییک، همخوان
#الف_مقصوره : الف کوتاه
#الف_وقایه : الف میانجی، الف میانگی، الف میانوند

#الفاظ : سخن‌ها، گَپها، گویش‌ها
#فاعل_مرکب : کناک آمیخته، آمیخته
#فاعل : پوینده، کارساز، کارگر، کارورز، کننده، کُنا، کناک
#فاعلی : پویندگی، کارورزی، کناکی، کُنایی
#فتحه : زَبَر(از نشانه‌های واتیک)

#فعل_امر : کُنش، پویه، گهواژه، کارواژه‌ی دستوری یا فرمان
#فعل_بسیط : پویه‌ی ساده، کنش ساده
#فعل_تام : کُنش اَنجامی
#فعل_خاص : کُنش ویژه، ویژه پویه

#فعل_ربطی : کُنِش پیوندی، پویه‌ی پیوندی، کارواژه‌ی پیوندی، گَهواژه‌ی پیوندی
#فعل_لازم : کُنِش ناگُذر
#فعل_ماضی_ابعد : پویه‌ی گذشته‌ی دورادور


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar
ادب‌سار
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری» 🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی            «بخش دهم»            گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی #عدد_وصفی : شمارِ آرایی #عدد_و_معدود : شمار و شمرده #عدد : شمار، شماره، اشمار،…
پویایی هر زبان زمانی آغاز می‌شود که از ایستایی دوری گزیند. «ضیاالدین هاجری»


🖋📋 واژه‌های بیگانه در دستور زبان پارسی
           «بخش یازدهم»
           گردآورنده: #بزرگمهر_صالحی


#فعل_ماضی_استمراری : پویه‌ی گذشته‌ی پیوسته، کرواز گذشته‌ی پیوار
#فعل_ماضی_التزامی : پویه‌ی گذشته‌ی واداری
#فعل_ماضی_بعید : پویه‌ی گذشته‌ی دور
#فعل_ماضی_متعدی : پویه‌ی گذشته‌ی گذرا

#فعل_ماضی_متمنی : پویه‌ی گذشته‌ی آرزویی
#فعل_ماضی_مطلق : پویه‌ی گذشته‌ی ساده، کَرواز گذشته‌ی تنها
#فعل_ماضی_نقلی : پویه‌ی گذشته‌ی بازگفتی
#فعل_ماضی : پویه‌ی گذشته، کرواز گذشته
#فعل_متعدی : پویه‌ی گذرا، کُنِش گُذرا

#فعل_مجهول : پویه‌ی پذیرا، کرواز ناشناس
#فعل_مرکب : کنشِ آمیخته، کرواز آمیخته
#فعل_مستقبل : پویه‌ی آینده، کروازکنونی
#فعل_مضارع_اخباری : کنونه‌ی آگاهنده، کرواز کنونه‌ی گَهدادی
#فعل_مضارع_التزامی : پویه‌ی آینده‌ی واداری، کرواز آینده‌ی شایدی

#فعل_مضارع : پویه‌ی آینده، کرواز کنونه
#فعل_معلوم : پویه‌ی کارا، کنش کارا
#فعل_معین (مُعین): یارپویه
#فعل_منفی : کرواز نایی
#فعل_ناقص : پویه‌ی گُنگ، کرواز ناپردَخته

#فعل_نهی : پویه‌ی بازداری، کرواز نایی
#فعل : پویه، کارواژه، کرواز، گَهواژه
#فعلی : کروازی، پویه‌یی ،کنشی
#فک_اضافه : گُسَست فزایش، گُسَست فزوده
#فونتیک : آوایی، آواشناسی


دنباله دارد
#پارسی_پاک


🖋📋 برجسته‌ترین بازخن‌ها (منابع):
۱- پیوست‌های فرهنگ ساختاری زبان پارسی، ضیاالدین هاجری
۲- فرهنگ نظام با ریشه‌شناسی، محمدعلی داعی‌الاسلام
۳- فرهنگ ریشه‌شناختی اخترشناسی، محمد حیدری ملایری


📋🖋 @AdabSar