Forwarded from ادبسار
🍷🍷🍷🍷
@AdabSar
کودتایی سرخ کردی با لبت، یک نیمهشب!
در سرت رویای اصلاحاتِ دیگر داشتی؟
ائتلاف چشم و ابرویت قرارم را گرفت
در نگاهت دولت تدبیر محشر داشتی؟
موج سبز دامنت در باد شورش کرده بود!
چندم خرداد را ایندفعه باور داشتی؟
دل شده اِشغال تو، بیتالمقدس خواستی؟!
با رژیم غاصبان، لابی، مکرر داشتی؟
گفتوگو یا جنگ با من؟ دو گزینه روی میز!
کاش از اول یک سیاست را، تو در سر داشتی!
#ناشناس
#دوم_خرداد
@AdabSar
👄💄💋👠
@AdabSar
کودتایی سرخ کردی با لبت، یک نیمهشب!
در سرت رویای اصلاحاتِ دیگر داشتی؟
ائتلاف چشم و ابرویت قرارم را گرفت
در نگاهت دولت تدبیر محشر داشتی؟
موج سبز دامنت در باد شورش کرده بود!
چندم خرداد را ایندفعه باور داشتی؟
دل شده اِشغال تو، بیتالمقدس خواستی؟!
با رژیم غاصبان، لابی، مکرر داشتی؟
گفتوگو یا جنگ با من؟ دو گزینه روی میز!
کاش از اول یک سیاست را، تو در سر داشتی!
#ناشناس
#دوم_خرداد
@AdabSar
👄💄💋👠
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔷 برگردان سرودهی «بسکن ای شیخ» به پارسی پاک
🔹 به فارسی:
بس کن ای شیخ، مرا منع زِ میخانه مکن
زهر مار این دوسهتا ساغر و پیمانه مکن
مده هشدار تو از قعر جهنم، بس کن
خود خرابیم، شرر بر دل دیوانه مکن
کم بگو از عسل و جنت و فردوس برین
کم فریبم بده و وعدهی رندانه مکن
حوریِ نقد در این شهر فراوان شده است
وعدهی نسیه تو بر جاهل و فرزانه مکن
رفته از دست من ای شیخ نگارم، تو دگر
منع از ساقی و از ساغر مستانه مکن
برو ای شیخ بگو نزدِ رقیب از قولم
لطف کن زلفِ دلارای مرا شانه مکن
🔹به پارسی پاک:
بَرکُم ای شیخ مرا باز زِ میخانه مکن
زهرِ مار این دوسهتا ساغر و پیمانه مکن
مده هشدار ز ژرفای دَروزَخ، بس کن
خود تباهیم، دلآتش منِ دیوانه مکن
ز برینپردیس و نوش و مینویَت کمتر گوی
کم فریبم بده و مژدهی رندانه مکن
بین در این شهر پریرُخ چه فراوان شده است
مژدهگویی تو به نابِخْرَد و فرزانه مکن
رفته از دست من ای شیخ نگارم، تو دگر
بَرکُم از مِیدِه و از ساغر مستانه مکن
به هماورد بگو گفتهی من شیخ، بجنب
مهر وَرز زلفِ دلارای مرا شانه مکن
✍پینوشت:
بَرکُم = منع
دَروزَخ(گونهی فرژایشی/تلفظی بسیار کمیابی از دوزخ در بافههای کهن) = دوزخ، جهنم
سراینده #ناشناس
برگردان #میلاد_فرخ_وند
#برگردان_به_پارسی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔷 برگردان سرودهی «بسکن ای شیخ» به پارسی پاک
🔹 به فارسی:
بس کن ای شیخ، مرا منع زِ میخانه مکن
زهر مار این دوسهتا ساغر و پیمانه مکن
مده هشدار تو از قعر جهنم، بس کن
خود خرابیم، شرر بر دل دیوانه مکن
کم بگو از عسل و جنت و فردوس برین
کم فریبم بده و وعدهی رندانه مکن
حوریِ نقد در این شهر فراوان شده است
وعدهی نسیه تو بر جاهل و فرزانه مکن
رفته از دست من ای شیخ نگارم، تو دگر
منع از ساقی و از ساغر مستانه مکن
برو ای شیخ بگو نزدِ رقیب از قولم
لطف کن زلفِ دلارای مرا شانه مکن
🔹به پارسی پاک:
بَرکُم ای شیخ مرا باز زِ میخانه مکن
زهرِ مار این دوسهتا ساغر و پیمانه مکن
مده هشدار ز ژرفای دَروزَخ، بس کن
خود تباهیم، دلآتش منِ دیوانه مکن
ز برینپردیس و نوش و مینویَت کمتر گوی
کم فریبم بده و مژدهی رندانه مکن
بین در این شهر پریرُخ چه فراوان شده است
مژدهگویی تو به نابِخْرَد و فرزانه مکن
رفته از دست من ای شیخ نگارم، تو دگر
بَرکُم از مِیدِه و از ساغر مستانه مکن
به هماورد بگو گفتهی من شیخ، بجنب
مهر وَرز زلفِ دلارای مرا شانه مکن
✍پینوشت:
بَرکُم = منع
دَروزَخ(گونهی فرژایشی/تلفظی بسیار کمیابی از دوزخ در بافههای کهن) = دوزخ، جهنم
سراینده #ناشناس
برگردان #میلاد_فرخ_وند
#برگردان_به_پارسی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔶 برگردان سرودهی «بسکن ای شیخ» به پارسی پاک
🔸 به فارسی:
بس کن ای شیخ، مرا منع زِ میخانه مکن
زهر مار این دوسهتا ساغر و پیمانه مکن
مده هشدار تو از قعر جهنم، بس کن
خود خرابیم، شرر بر دل دیوانه مکن
کم بگو از عسل و جنت و فردوس برین
کم فریبم بده و وعدهی رندانه مکن
حوریِ نقد در این شهر فراوان شده است
وعدهی نسیه تو بر جاهل و فرزانه مکن
رفته از دست من ای شیخ نگارم، تو دگر
منع از ساقی و از ساغر مستانه مکن
برو ای شیخ بگو نزدِ رقیب از قولم
لطف کن زلفِ دلارای مرا شانه مکن
سراینده #ناشناس
🔸 به پارسی پاک:
بس کن ای پیر مرا مرکم میخانه مکن
زهر مار این دو سه تا ساغرو پیمانه مکن
مده هشدار تو از ژرفای دوزخ بس کن
خود تباهیم، اخگر بر دل دیوانه مکن
کم بگو از انگبین و باغ و پردیس برین
کم فریبم بده و مژدهی رندانه مکن
بین پریروی در این شهر فراوان شده است
مژده پسدست تو بر نادان و فرزانه مکن
رفته از دست من ای پیر نگارم، تو دگر
مرکم از مِیدِه و از ساغر مستانه مکن
برو ای پیر بگو نزد هماورد از من
مهر وَرز موی دلارای مرا شانه مکن
✍پینوشت ادبسار:
ویرایش دیگری از این سروده را اینجا ببینید: t.me/AdabSar/8468
برگردان #ناصر_کرامت
#برگردان_به_پارسی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
@AdabSar
🔶 برگردان سرودهی «بسکن ای شیخ» به پارسی پاک
🔸 به فارسی:
بس کن ای شیخ، مرا منع زِ میخانه مکن
زهر مار این دوسهتا ساغر و پیمانه مکن
مده هشدار تو از قعر جهنم، بس کن
خود خرابیم، شرر بر دل دیوانه مکن
کم بگو از عسل و جنت و فردوس برین
کم فریبم بده و وعدهی رندانه مکن
حوریِ نقد در این شهر فراوان شده است
وعدهی نسیه تو بر جاهل و فرزانه مکن
رفته از دست من ای شیخ نگارم، تو دگر
منع از ساقی و از ساغر مستانه مکن
برو ای شیخ بگو نزدِ رقیب از قولم
لطف کن زلفِ دلارای مرا شانه مکن
سراینده #ناشناس
🔸 به پارسی پاک:
بس کن ای پیر مرا مرکم میخانه مکن
زهر مار این دو سه تا ساغرو پیمانه مکن
مده هشدار تو از ژرفای دوزخ بس کن
خود تباهیم، اخگر بر دل دیوانه مکن
کم بگو از انگبین و باغ و پردیس برین
کم فریبم بده و مژدهی رندانه مکن
بین پریروی در این شهر فراوان شده است
مژده پسدست تو بر نادان و فرزانه مکن
رفته از دست من ای پیر نگارم، تو دگر
مرکم از مِیدِه و از ساغر مستانه مکن
برو ای پیر بگو نزد هماورد از من
مهر وَرز موی دلارای مرا شانه مکن
✍پینوشت ادبسار:
ویرایش دیگری از این سروده را اینجا ببینید: t.me/AdabSar/8468
برگردان #ناصر_کرامت
#برگردان_به_پارسی
@AdabSar
🔷💠🔹🔹
Forwarded from ادبسار
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«ماهور»
🎼"ماهور" نامی زیبا با ریشهی ایرانی است که بر سر دخترانه یا پسرانه بودن آن دیدگاهها گوناگوناند. برخی باور دارند که "ماهور" نام دخترانه است و برخی دیگر میگویند "ماهور" نام پسرانه است و ماهورا=ماهور+"ا" مادینگی(تانیث)، نامی دخترانه است. با این همه این نام همچون نامهای رها، کوشا و... نامی هنباز(مشترک) است.
🎹"ماهور" نام یکی از دستگاههای خنیاگری(موسیقایی) تبارمند و مهادین(اصیل) ایرانی است.
در دانش زمینشناسی به برآمدگیهایی که در دشتها یا دامنهی کوهها پدید میآید، "ماهور" میگویند.
"ماهور" نام گونهای گل است که به آن گل خرگوشک نیز میگویند.
این نام را همانند ماه و دارای ویژگیهای ماه نیز چمیدهاند(معنی کردهاند).
🎶"ماهور" در ادبسار(ادبیات) نوین ایران برای همسنجی(مقایسه) سُهِشهای(احساسات) دلبر و دلدار آمده است:
وقتی سهتار چشم تو "ماهور" میزند
بانو، دلم برای خودم "شور" میزند
آخر دل است، آجر و دیوار نیست که
با دیدن تو یکدفعه ناجور میزند!
#پوریا_سوری
مستیام تو، شور من تو، نغمهی "ماهور" من تو
گرمی آواز این دل، از همان روز ازل تو!
#حمید_حسینی
"ماهور" بخوان، شور بخوان، نور بهپا کن
سرمست، دلم را تو ز آهنگ وفا کن!
#قاسم_بهرامی
با نگاهت "ماهور" میزنی
و من دلم شور میزند...
#شرایع_تکلی
مینوازم با دلم سنتور، باور میکنی؟
دستگاه دلکش "ماهور"، باور میکنی؟
#سرخوش_پارسا
شور شهنازی فریادم و "ماهور" زنم
دف و سنتور و رباب دل بیتاب منی!
#ناشناس
🎺از میان آهنگهای شناخته شدهای که در دستگاه "ماهور" ساخته شدهاند میتوان از ایران، سرو چمان، خزان، پر کن پیاله را و... با خوانندگی محمدرضا شجریان نام برد.
🎻نامهای ایرانی دخترانه و پسرانه که با ماهور هماهنگی آوایی دارند:
👦🏻ماهان، ماهانداد، ماهانبنداد، ماهیار، ماهشاد، ماهونداد و...
👧🏻ماهتیسا، ماهدیس، ماهداد، ماهشید، ماهبد، ماهناز، ماهتا، ماهگل، ماهرو و...
#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
#نام_پسرانه_ایرانی
#ماهور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
@AdabSar
🔅آشنایی با نامهای ایرانی
«ماهور»
🎼"ماهور" نامی زیبا با ریشهی ایرانی است که بر سر دخترانه یا پسرانه بودن آن دیدگاهها گوناگوناند. برخی باور دارند که "ماهور" نام دخترانه است و برخی دیگر میگویند "ماهور" نام پسرانه است و ماهورا=ماهور+"ا" مادینگی(تانیث)، نامی دخترانه است. با این همه این نام همچون نامهای رها، کوشا و... نامی هنباز(مشترک) است.
🎹"ماهور" نام یکی از دستگاههای خنیاگری(موسیقایی) تبارمند و مهادین(اصیل) ایرانی است.
در دانش زمینشناسی به برآمدگیهایی که در دشتها یا دامنهی کوهها پدید میآید، "ماهور" میگویند.
"ماهور" نام گونهای گل است که به آن گل خرگوشک نیز میگویند.
این نام را همانند ماه و دارای ویژگیهای ماه نیز چمیدهاند(معنی کردهاند).
🎶"ماهور" در ادبسار(ادبیات) نوین ایران برای همسنجی(مقایسه) سُهِشهای(احساسات) دلبر و دلدار آمده است:
وقتی سهتار چشم تو "ماهور" میزند
بانو، دلم برای خودم "شور" میزند
آخر دل است، آجر و دیوار نیست که
با دیدن تو یکدفعه ناجور میزند!
#پوریا_سوری
مستیام تو، شور من تو، نغمهی "ماهور" من تو
گرمی آواز این دل، از همان روز ازل تو!
#حمید_حسینی
"ماهور" بخوان، شور بخوان، نور بهپا کن
سرمست، دلم را تو ز آهنگ وفا کن!
#قاسم_بهرامی
با نگاهت "ماهور" میزنی
و من دلم شور میزند...
#شرایع_تکلی
مینوازم با دلم سنتور، باور میکنی؟
دستگاه دلکش "ماهور"، باور میکنی؟
#سرخوش_پارسا
شور شهنازی فریادم و "ماهور" زنم
دف و سنتور و رباب دل بیتاب منی!
#ناشناس
🎺از میان آهنگهای شناخته شدهای که در دستگاه "ماهور" ساخته شدهاند میتوان از ایران، سرو چمان، خزان، پر کن پیاله را و... با خوانندگی محمدرضا شجریان نام برد.
🎻نامهای ایرانی دخترانه و پسرانه که با ماهور هماهنگی آوایی دارند:
👦🏻ماهان، ماهانداد، ماهانبنداد، ماهیار، ماهشاد، ماهونداد و...
👧🏻ماهتیسا، ماهدیس، ماهداد، ماهشید، ماهبد، ماهناز، ماهتا، ماهگل، ماهرو و...
#پریسا_امام_وردی
#نام_دخترانه_ایرانی
#نام_پسرانه_ایرانی
#ماهور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آرمان «ادبسار»
پالایش زبان پارسی
والایش فرهنگ ایرانی
@AdabSar
🔷🔶🔹🔸
Forwarded from ادبسار
☀️⭐️🌙🔥
@AdabSar
تیر آرش در کمانم
نام ایران بر زبانم
قلهها در زیر پایم
کهکشانها آشیانم
چون سیاوش پاک پاکم
همچو رستم پهلوانم
کاوهام آزاده مَردم،
تار و پود کاویانم
من ز ماد و از هخایم
از ارشکْ ساسانیانم
مازیارم بابکم من
رهبر آزادگانم
جشن یلدا جشن نوروز
هم سده هم تیرگانم
زادهی پاک اهورا
از نژاد آریایم...
سراینده: #ناشناس
#یلدا
goo.gl/yyugPu
🌍☀️🌙⭐️
@AdabSar
تیر آرش در کمانم
نام ایران بر زبانم
قلهها در زیر پایم
کهکشانها آشیانم
چون سیاوش پاک پاکم
همچو رستم پهلوانم
کاوهام آزاده مَردم،
تار و پود کاویانم
من ز ماد و از هخایم
از ارشکْ ساسانیانم
مازیارم بابکم من
رهبر آزادگانم
جشن یلدا جشن نوروز
هم سده هم تیرگانم
زادهی پاک اهورا
از نژاد آریایم...
سراینده: #ناشناس
#یلدا
goo.gl/yyugPu
🌍☀️🌙⭐️
Forwarded from ادبسار
goo.gl/3WAkVT
🔥🔥🔥🔥
@AdabSar
چشمهایت...
چهارشنبه سوری آخر سالند
تمام "دوستت دارم" هایم
میان فشفشهها گم میشود
و تمام بوسههایم" دود...
چشمهایت آتشی
بهپا کرده است
تا واژه واژه برایت
خاکستر شوم...
#ناشناس
#چهارشنبه_سوری
@AdabSar
🔥🔥🔥🔥
🔥🔥🔥🔥
@AdabSar
چشمهایت...
چهارشنبه سوری آخر سالند
تمام "دوستت دارم" هایم
میان فشفشهها گم میشود
و تمام بوسههایم" دود...
چشمهایت آتشی
بهپا کرده است
تا واژه واژه برایت
خاکستر شوم...
#ناشناس
#چهارشنبه_سوری
@AdabSar
🔥🔥🔥🔥
Forwarded from ادبسار
☀️⭐️🌙🔥
@AdabSar
تیر آرش در کمانم
نام ایران بر زبانم
قلهها در زیر پایم
کهکشانها آشیانم
چون سیاوش پاک پاکم
همچو رستم پهلوانم
کاوهام آزاده مَردم،
تار و پود کاویانم
من ز ماد و از هخایم
از ارشکْ ساسانیانم
مازیارم بابکم من
رهبر آزادگانم
جشن یلدا جشن نوروز
هم سده هم تیرگانم
زادهی پاک اهورا
از نژاد آریایم...
سراینده: #ناشناس
#یلدا
goo.gl/yyugPu
🌍☀️🌙⭐️
@AdabSar
تیر آرش در کمانم
نام ایران بر زبانم
قلهها در زیر پایم
کهکشانها آشیانم
چون سیاوش پاک پاکم
همچو رستم پهلوانم
کاوهام آزاده مَردم،
تار و پود کاویانم
من ز ماد و از هخایم
از ارشکْ ساسانیانم
مازیارم بابکم من
رهبر آزادگانم
جشن یلدا جشن نوروز
هم سده هم تیرگانم
زادهی پاک اهورا
از نژاد آریایم...
سراینده: #ناشناس
#یلدا
goo.gl/yyugPu
🌍☀️🌙⭐️
Forwarded from ادبسار
☀️⭐️🌙🔥
@AdabSar
تیر آرش در کمانم
نام ایران بر زبانم
قلهها در زیر پایم
کهکشانها آشیانم
چون سیاوش پاک پاکم
همچو رستم پهلوانم
کاوهام آزاده مَردم،
تار و پود کاویانم
من ز ماد و از هخایم
از ارشکْ ساسانیانم
مازیارم بابکم من
رهبر آزادگانم
جشن یلدا جشن نوروز
هم سده هم تیرگانم
زادهی پاک اهورا
از نژاد آریایم...
سراینده: #ناشناس
#یلدا
goo.gl/yyugPu
🌍☀️🌙⭐️
@AdabSar
تیر آرش در کمانم
نام ایران بر زبانم
قلهها در زیر پایم
کهکشانها آشیانم
چون سیاوش پاک پاکم
همچو رستم پهلوانم
کاوهام آزاده مَردم،
تار و پود کاویانم
من ز ماد و از هخایم
از ارشکْ ساسانیانم
مازیارم بابکم من
رهبر آزادگانم
جشن یلدا جشن نوروز
هم سده هم تیرگانم
زادهی پاک اهورا
از نژاد آریایم...
سراینده: #ناشناس
#یلدا
goo.gl/yyugPu
🌍☀️🌙⭐️
@AdabSar
از عشق مکن شکوه که جای گلهای نیست
بگذار بسوزد دلِ من مسئلهای نیست
من سوختهام در تب آنقدر که امروز
بین من و خورشید دگر فاصلهای نیست
غمدیدهترین عابر این خاک منم من
جز بارش خون چشم مرا مشغلهای نیست
در خانهام آواز سکوت است خدایا
مانند کویری که در آن قافلهای نیست
میخواستم از درد بگوییم ولی افسوس
در دسترس هیچکسی حوصلهای نیست
شرمندهام از روی شما بد غزلی شد
هرچند از این ذهن پریشان گلهای نیست
سراینده #ناشناس
@AdabSar
از عشق مکن شکوه که جای گلهای نیست
بگذار بسوزد دلِ من مسئلهای نیست
من سوختهام در تب آنقدر که امروز
بین من و خورشید دگر فاصلهای نیست
غمدیدهترین عابر این خاک منم من
جز بارش خون چشم مرا مشغلهای نیست
در خانهام آواز سکوت است خدایا
مانند کویری که در آن قافلهای نیست
میخواستم از درد بگوییم ولی افسوس
در دسترس هیچکسی حوصلهای نیست
شرمندهام از روی شما بد غزلی شد
هرچند از این ذهن پریشان گلهای نیست
سراینده #ناشناس
@AdabSar
@AdabSar
باغبانها به روی گلهاشان
نامهایی قشنگ بگذارند
نامی از جنس آفتاب و بهار
نام خوش آب و رنگ بگذارند
تا شبت را سپیده گل بزند
نام مهتاب و ژاله را بنویس
شور شهناز تا دلارام است
نسترن را و لاله را بنویس
عشق هنگامه میکند بر پا
با نگار و نگین و رکسانا
با همای و شراره و نوشین
با پریسا و هستی و مینا
با پریا و مهری و مینو
مهرناز و مهستی و مهشید
با دلافروز و نازنین و بهار
باز نوشآفرین شود خورشید
مانده طرحی قشنگ در یادم
روی دستان آب نیلوفر
بیشتر از شکوفه بنویسیم
از زری از فرشته از زیور
روشنک را به پرنیان بسپار
تا به دریا به آرزو برسی
نام آزاده را رها بنویس
تا به گلها به عطر و بو برسی
ارغوان و ستایش و مهناز
شهرزاد و بهاره و مهسا
نام سودابه خوب و خوش آواست
همچو لبخند یار خوشسیما
ماهرخسار و ماهرخ زیباست
نامهایی قشنگ و پر شورند
شهربانو و مهرنوش و پری
همچو فیروزهی نشابورند
همچنان مانده است در یادم
شاهرخ پارسا و گوهرشاد
مهربانو به نازگل میگفت
نام ایران ما گرامی باد
بنویسید هومن و فرشید
یا کیان و کیارش و نیما
آرمین آریا سروش ارژنگ
مهرزاد و سپهر یا سینا
داریوش این گل هخامنشی
شهریار بزرگ ایران است
باربد بردیا نکیسا، حال
نوبت آرمان و اشکان است
مانی و ماهیار با مزدک
از گذرگاه جاده میآیند
شاه انوشیروان و شروین
با آبتین هم پیاده میآیند
روی گلدختران آبادی
بگذارید نام بارانی
چون فروغ و فرانک و پوران
نامهایی همیشه ایرانی
نام رودابه و کتایون را
نام سارا و مریم و سیمین
شهرناز و انوشه و سیندخت
یاسمین و ستاره و نسرین
غصه دارد هنوز تهمینه
داغ سهراب در دلش جاریست
با فرنگیس مهربان باشید
یاد آنها نشان بیداریست
تا به یاد منیژه میافتم
بیژن آزاد میشود از چاه
نام جمشید و ایرج و هوشنگ
میشود با بهار و گل همراه
شاه تهمورث و سیامک و سام
رنگ و بوی گل وطن دارند
گیو و بهرام و آرش و مهران
ریشه در کشوری کهن دارند
یاد فرهاد و بیستون باشید
بلکه شیرین شود روان شما
با کیومرثِ جان قدم بزنید
گل کند باز باغ جان شما
به منوچهرِ عشق دل بدهیم
نام او همردیف باران است
سورنا را به یاد بسپاریم
آبرودار خاک ایران است
نام کوروش ز یادمان نرود
با خشایار همعنان باشیم
با فرامرز و اردشیر و قباد
زیر چتری از آسمان باشیم
باید از مازیار بنویسیم
از فریدون و بهمن و سامان
از فریبرز و بابک و شاپور
از رهام و سیامک و ساسان
آریوبرزن این شهید وطن
قهرمان همیشهی ایران
رستم و یزدگرد و فیروزان
نامشان سربلند و جاویدان
بنویسید کاوه را با شوق
نام کسرا و نام آرش را
نام افشین و بابک و خسرو
نگذارید جا سیاوش را
پارسی این زبان ایرانی
مظهر اتحادمان باشد
نام این سرزمین جاویدان
تا همیشه به یادمان باشد
سراینده #ناشناس
#نام_دخترانه_ایرانی
#نام_پسرانه_ایرانی
@AdabSar
باغبانها به روی گلهاشان
نامهایی قشنگ بگذارند
نامی از جنس آفتاب و بهار
نام خوش آب و رنگ بگذارند
تا شبت را سپیده گل بزند
نام مهتاب و ژاله را بنویس
شور شهناز تا دلارام است
نسترن را و لاله را بنویس
عشق هنگامه میکند بر پا
با نگار و نگین و رکسانا
با همای و شراره و نوشین
با پریسا و هستی و مینا
با پریا و مهری و مینو
مهرناز و مهستی و مهشید
با دلافروز و نازنین و بهار
باز نوشآفرین شود خورشید
مانده طرحی قشنگ در یادم
روی دستان آب نیلوفر
بیشتر از شکوفه بنویسیم
از زری از فرشته از زیور
روشنک را به پرنیان بسپار
تا به دریا به آرزو برسی
نام آزاده را رها بنویس
تا به گلها به عطر و بو برسی
ارغوان و ستایش و مهناز
شهرزاد و بهاره و مهسا
نام سودابه خوب و خوش آواست
همچو لبخند یار خوشسیما
ماهرخسار و ماهرخ زیباست
نامهایی قشنگ و پر شورند
شهربانو و مهرنوش و پری
همچو فیروزهی نشابورند
همچنان مانده است در یادم
شاهرخ پارسا و گوهرشاد
مهربانو به نازگل میگفت
نام ایران ما گرامی باد
بنویسید هومن و فرشید
یا کیان و کیارش و نیما
آرمین آریا سروش ارژنگ
مهرزاد و سپهر یا سینا
داریوش این گل هخامنشی
شهریار بزرگ ایران است
باربد بردیا نکیسا، حال
نوبت آرمان و اشکان است
مانی و ماهیار با مزدک
از گذرگاه جاده میآیند
شاه انوشیروان و شروین
با آبتین هم پیاده میآیند
روی گلدختران آبادی
بگذارید نام بارانی
چون فروغ و فرانک و پوران
نامهایی همیشه ایرانی
نام رودابه و کتایون را
نام سارا و مریم و سیمین
شهرناز و انوشه و سیندخت
یاسمین و ستاره و نسرین
غصه دارد هنوز تهمینه
داغ سهراب در دلش جاریست
با فرنگیس مهربان باشید
یاد آنها نشان بیداریست
تا به یاد منیژه میافتم
بیژن آزاد میشود از چاه
نام جمشید و ایرج و هوشنگ
میشود با بهار و گل همراه
شاه تهمورث و سیامک و سام
رنگ و بوی گل وطن دارند
گیو و بهرام و آرش و مهران
ریشه در کشوری کهن دارند
یاد فرهاد و بیستون باشید
بلکه شیرین شود روان شما
با کیومرثِ جان قدم بزنید
گل کند باز باغ جان شما
به منوچهرِ عشق دل بدهیم
نام او همردیف باران است
سورنا را به یاد بسپاریم
آبرودار خاک ایران است
نام کوروش ز یادمان نرود
با خشایار همعنان باشیم
با فرامرز و اردشیر و قباد
زیر چتری از آسمان باشیم
باید از مازیار بنویسیم
از فریدون و بهمن و سامان
از فریبرز و بابک و شاپور
از رهام و سیامک و ساسان
آریوبرزن این شهید وطن
قهرمان همیشهی ایران
رستم و یزدگرد و فیروزان
نامشان سربلند و جاویدان
بنویسید کاوه را با شوق
نام کسرا و نام آرش را
نام افشین و بابک و خسرو
نگذارید جا سیاوش را
پارسی این زبان ایرانی
مظهر اتحادمان باشد
نام این سرزمین جاویدان
تا همیشه به یادمان باشد
سراینده #ناشناس
#نام_دخترانه_ایرانی
#نام_پسرانه_ایرانی
@AdabSar
💡📒 @AdabSar
🔅آموزههايى درباره پارسیگويى و پارسینويسى!
گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد. پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى. پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى، بايد بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى، گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد، گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه، ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند، دريافت گفتار و نوشتار پارسی كمى دشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند، ولى این كار يکشبه شدنى نيست.
زمانى كه روی سخن با كسانیست كه با پارسیگويى آشنايى ندارند، بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود، هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار، واژههای نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز كمكم در ميان مردم جای باز كند و با آنها خو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده، زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا و پر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد، كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
✍ #ناشناس
#پیام_پارسی
💡📒 @AdabSar
🔅آموزههايى درباره پارسیگويى و پارسینويسى!
گفتار و نوشتار پارسی بايد همراه با زيبايى، استواری، شيوايى و رسايى باشد. پارسیگويى و پارسینويسى هنریست همسنگ و همتراز با سرودن چكامههای زيبای پارسى. پارسیگويى تنها اين نيست كه واژههای بيگانه را با برابرهای پارسى آن جايگزين كرد!
در پارسیگويى، بايد بهترين واژهای را از ميان برابرهای پارسى برگزيد كه با آهنگ نوشته همخوانى داشته باشد.
ديگر آنكه در پارسیگويى، گاه نمىتوان تنها و بهسادگى واژه را جايگزين كرد، گاهى بايد ساختار آن گزاره(جمله) دگرگونى يابد و به ساختار پارسى درآيد.
بسياری از واژگان بيگانه به همراه خود ساختار بيگانه را نیز سربارِ زبان مىكنند كه همراه با جايگزينى آن واژه، ساختار هم بايد به پارسى برگردد.
يكى از خردههايى كه شاید به پارسیگرايى گرفته شود اين است كه برای مردم كوچه و بازار و مردمى كه با واژگان پارسی آشنايى ندارند، دريافت گفتار و نوشتار پارسی كمى دشوار است.
هرچند كه آرمان فرجامين اين است كه یکسره همهی واژگان بيگانه از زبان زدوده شوند، ولى این كار يکشبه شدنى نيست.
زمانى كه روی سخن با كسانیست كه با پارسیگويى آشنايى ندارند، بهتر است زبانى ساده و شيوا برای آنها بهكار گرفته شود، هر چند بد نيست هر از گاهى در لابلای گفتار، واژههای نژادهی(اصیل) پارسى نيز بهكار رود تا اين واژگان نيز كمكم در ميان مردم جای باز كند و با آنها خو بگيرند.
همواره بايد كوشيد با گفتار و نوشتاری ساده، زيبا و شيوا، مردم بيشتری را بهسوی پارسیگرايى كشيد.
بزرگترين آسب به پارسیگرايى زمانىست كه گفتار و نوشتار، ناشيوا و نارسا و پر از واژگان ناآشنا كه با آهنگ سخن نيز همخوانى ندارند باشد، كه با خود دلسردی و دلزدگى مىآورند و مايهی واپسزدن پارسى پاک از سوی مردم کوچه و بازار مىشود.
✍ #ناشناس
#پیام_پارسی
💡📒 @AdabSar