دختران حوا
630 subscribers
2.2K photos
641 videos
13 files
536 links
ارتباط بامدیر
دکتری مطالعات زنان
@Sahel72_Kh

برای احقاق حقوق به سوگ نشسته
Download Telegram
برای پسران سرزمینمان جشن ختنه سوران گرفتند اما به دختران گفتند هیس چه معنا دارد دیگران پریودت را بفهمند.
همانطور که نواربهداشتی دختران در کیسه های مشکی جا گرفت، دردهای ماهانه هم پنهانی اشک شدند و اسمشان جیره ماهانه شد.

@EveDaughters
خرید و فروش نوزاد؛ از هیچی تا ۳۵۰ میلیون!

🔹با پیگیری و جستجو با چند دلال نوزاد صحبت کرده و اطلاعات عجیبی به دست آمده است. دلال‌ها تیم جستجو دارند و معمولا در تمام شهرهای ایران پراکنده هستند.
🔹هزینه‌ها نسبت به خواسته گیرنده بین ۱۰۰ تا ۳۵۰ میلیون تغییر می‌کند. نکته تلخ ماجرا هم افرادی هستند که برای خلاص شدن از نوزاد، آن را بدون هیچ هزینه‌ای واگذار می‌کنند
🔹دختر و پسر بودن تاثیری بر قیمت‌ها نداشته و مهم‌ترین ملاک،سلامت کودک است.این روند واگذاری به کام برخی‌ها مادرها خوش آمده و از آن به عنوان یک شغل استقبال می‌کنند.
🔹دلال‌ها در برخی از مراکز ناباروری حضور دارند و با هماهنگی دکتر و بدون اطلاع بیمارستان این خرید و فروش را انجام می‌دهند. /تبیان

@EveDaughters
پاسخ امام خمینی نسبت به مسئله حضور و پوشش زنان در جامعه

مصاحبه #اوریانافالاچی با #امام_خمینی(ره) در پاییز 1358 در قم اتفاق افتاده است، بنابراین در آن زمان اوریانا فالاچی( 1929_2006)، حدودا 50ساله است.

📚کتاب گفت وگوهای اوریانافالاچی با امام خمینی و...
مترجم #غلامرضاامامی
نشر افق

برای خواندن کل مصاحبه و به تبع سوال آخر مصاحبه، در پرتال امام خمینی(ره) به لینک زیر مراجعه کنید:
http://www.imam-khomeini.ir/fa/n3076/%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%B3_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9_
@EveDaughters
نخستین مدال طلای تاریخ تکواندوی زنان ایران بر گردن #ناهید_کیانی

🔹ناهید کیانی با کسب مدال طلای تکواندوی قهرمانی جهان تنها مدال آور کاروان ۱۵ نفره ایران در این مسابقات نام گرفت و برای نخستین بار مدال طلای جهان را برای تکواندوی زنان ایران بدست آورد.

🔹ناهید کیانی تنها نماینده فینالیست ایران در این مسابقات، در دیدار نهایی وزن ۵۳- کیلوگرم مقابل جو زو از چین به میدان رفت و در پایان با برتری ۲ بر صفر برای نخستین بار در تاریخ به مدال طلای جهان برای تکواندوی زنان ایران رسید./خبرفوری

@EveDaughters
نگرانی هایم قبل و بعد از جواب بارداری

چند ماهی بود که به اتفاق شوهرم تصمیم گرفتیم صاحب فرزند شویم. اوایل من کمی مخالف بودم ولی خب به مرور زمان راضی شدم.
یکی از دلایل اصلی مخالفتم این بود که فکر میکردم حضور بچه مانع کارهایی که میخواهم انجام بدهم میشود.

بالاخره هر چی بود دی ماه جواب آزمایشم مثبت شد و من شوکه بودم. واقعا نمی‌دونستم خوشحال باشم یا ناراحت. هرچند خانواده بابت این موضوع خوشحال بودند ولی من واقعا نگران بودم و البته همچنان هستم.
با نگرانیهای مربوط به دنیای جدید مادری با مقدمه بارداری سرگرم بودم که نظرات راجع به جنسیت فرزند شروع شد و نگرانی جدیدی به نگرانی های قبلی ام افزوده شد.
بالاخره روز موعود فرا رسید و مشخص شد که دختر است و من باز در شوک رفتم و این دفعه با گریه کردم آنهم بخاطر جنسیت فرزندم.
چون هنوز هم یادم هست که خودم راه های زیادی را رفتم اما به بن بست خوردم آنهم فقط بخاطر جنسیتم و افسوس خیلی از چیزها از همان سن کم بر دلم ماند. نمی خواهم این چرخه ادامه پیدا کند.

#فائزه_نصری

@EveDaughters
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فیلم_کوتاه_انیمیشن

🎥نام: Rhapsody For A Pot
کارگردان: GOBELINS
محصول: 2015

داستان با نگاهی کمدی و موزیکال به نقش مادر  و کار خانگی زنان در خانواده می پردازد.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💥ما مردان هم مقصریم
از وقتی به یاد داریم، مادران ما در آشپزخانه‌ها بوده‌اند. کمتر تصویری از آن‌ها در ذهن داریم که می‌دوند، دوچرخه سواری می‌کنند، شنا می‌کنند، تنها به سفر می‌روند... .
اگر هم انجام داد‌ه‌اند ما فرزندان همیشه گفته‌ایم: «هیچ چیزب دست‌پخت مادر نمی‌شود» و این به زبانِ دیگر یعنی ساعت‌ها در آشپزخانه کار کردن تا ما فرزندان از بیرون که برمی‌گردیم روى صندلى لميده و از خوردن غذا لذت ببریم.
ما مردان هم به اشکال مختلف آن‌ها را در خانه محصور کرده‌ایم. با آشپزى نكردن، ظرف نشستن، جارو نكردن، پوشک بچه عوض نكردن و کمک نکردن در كليه‌ کارهای خانه و نپذیرفتن مسئولیت مشترک.
فراموش نکنیم و هر روز با خودمان تکرارش کنیم که همسران، دختران، خواهران و مادران ما، قبل از هر کدام از این نسبت‌ها، دارای یک شخصیت مستقل و زن هستند./زن امروزی

#محسن‌‌فرشیدی

@EveDaughters
دختران حوا
#فیلم_کوتاه_انیمیشن 🎥نام: Rhapsody For A Pot کارگردان: GOBELINS محصول: 2015 داستان با نگاهی کمدی و موزیکال به نقش مادر  و کار خانگی زنان در خانواده می پردازد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💥ما مردان هم مقصریم از وقتی به یاد داریم، مادران ما در آشپزخانه‌ها…
زنی در برابر فقه سنتی

همیشه برایم سؤال بوده که چرا زنان باید به‌خاطر انجام کارهایی که حتی وظیفه‌شان نیست، پای‌بند خانه بمانند و در خانه محصور شوند و از رشد و پیشرفت در صحنهٔ جامعه و عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی و... بازبمانند؟

این همه محدودیت و محرومیت در ازای به‌دست‌آوردن چه چیزی؟ کمی حمایت مالی(اجرت المثل) که آن هم فقها حداقلش را کافی دانسته‌اند! یعنی زنی که می‌تواند کار کند و درآمدهای بعضاً بالایی کسب کند و از نام و آوازهٔ اجتماعی برخوردار شود، باید در خانه بماند و لوازم آرامش و راحتی همسر و فرزندانی را فراهم کند که حتی حقی بر آن‌ها ندارد و «مال» پدرشان‌اند! آن‌وقت در ازای این همه ایثار، از حمایت مالی حداقلی برخوردار شود. تازه، فقها و اسلام‌گرایان سنتی این را کمال زن می‌دانند و بهترین شغل زن را خانه‌داری معرفی می‌کنند. می‌گویند: «زن برای فرزندآوری خلق شده و زایمان برای بدن زن شفا محسوب می‌شود.»

نمی‌فهمم اگر رئیس و مدیر و حافظ و رهبر خانواده مرد است (آن‌طور که سنتی‌ها خیال می‌کنند)، پس چرا برای حفظ کیان خانواده زن باید محدود و محصور شود؟ این تناقض چگونه حل‌شدنی است؟ از یک طرف مرد را همه‌کاره و تصمیم‌گیرندهٔ خانواده می‌دانند و از طرف دیگر، برای پایداری و حفظ سلامت خانواده و اعضای آن، زن را به ماندن در خانه ملزم می‌کنند. آن هم بدون اینکه حقوق خاصی را برایش در نظر بگیرند.

دلم می‌خواست جواب سؤالاتم را در دین پیدا کنم. اما افسوس که بازار دین در دست عده‌ای دیندار سنتی است که به زنان گران می‌فروشند و به هیچ روی نمی‌خواهند و نمی‌توانند بپذیرند که فلسفهٔ وجودی زن تمکین و اطاعت از مرد و یهره‌وری و آرامش‌یافتن مرد با او نیست. افسوس که در بازار داغ جعل احادیث، موضوعات مربوط به زنان بیشترین خریدار را داشته و هنوز هم دارد و عده‌ای دیندار سنتی طرفدار پروپاقرص این‌گونه تبعیضات و تلقیات مردسالارانه از دین هستند و بازنشرش می‌دهند.

بزرگ‌ترین آرزویم این است که بتوانم دین را از چنین پلشتی‌هایی که به‌نام اسلام و حرف خدا و معصومان به خوردمان می‌دهند، بپیرایم و به دین‌گریزان و دین‌ستیزان بباورانم که دین قشنگ‌تر از این چیزهایی است که دینداران (با عرف و سنت غلط) یا حاکمان (با قوانین تبعیض‌آمیز) یا یهودیان (با جعل‌ها و تحریف‌هایی که به‌نام اسرائیلیات معروف است) نشانمان می‌دهند.

#مینا_صالحی
پژوهشگر حوزه جامعه شناسی دین

@EveDaughters
خزعلی: برای شناور شدن ساعت کار مادران بخشنامه صادر خواهد شد

معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده:
🔹درباره شناور شدن شروع ساعت کار بانوان بخشنامه صادر خواهد شد تا بانوانی که کودک زیر ۷ سال دارند از این مزیت بهره ببرند.
🔹 رئیس جمهور با جدیدت دستور پیگیری این موضوع را در جلسه هیات دولت صادر کرد و گفت که مسئله بانوان و خصوصا بانوانی که فرزند خردسال دارند باید با جدیت مورد توجه قرار بگیرند و تخفیف ویژه برای آنها قائل شویم./خبرفوری

پ.ن: در نمایش میزان اهمیت بانوان همین بس که پیش از صدور بخشنامه ها شرایطشان کارشناسی نمی شود و تا درخواست و صدور بخشنامه مرتبط با وضع حال ایشان هم کسی بابت آسیبهای وارده خم به ابرو نمی آورد.
اگر بین مسئولین بالادستی صادرکننده قانون و بخشنامه و...زن هم بود این اندازه فراموشی و دوباره کاری لازم نبود.

@EveDaughters
دختران حوا
خزعلی: برای شناور شدن ساعت کار مادران بخشنامه صادر خواهد شد معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده: 🔹درباره شناور شدن شروع ساعت کار بانوان بخشنامه صادر خواهد شد تا بانوانی که کودک زیر ۷ سال دارند از این مزیت بهره ببرند. 🔹 رئیس جمهور با جدیدت دستور پیگیری…
والدگری و قوانین متغیر ساعات کاری

وقتی مادر یا پدر خانواده می‌شوی، لاجرم در کنار شغل خودت ناچاری به افراد دیگری هم فکر کنی.
می‌خواهم داستان مردان و زنانی را برایتان بازگو کنم که هر دو دوشادوش یکدیگر در یک شغل دولتی کار می‌کنند.
معمولا کارمندان معمولی سازمان‌ها برای مدیریت زمان استراحت و کاهش هزینه‌های تردد (به دلیل دوری مسافت محل کار از خانه) ترجیح می‌دهند از سرویس استفاده کنند.
اما زمانی که فرزند کوچکی داشته باشند، بسته به اینکه فرزندشان زیر سن مدرسه است یا بالای آن ، باز مجبور به برنامه ریزی های مختلفی می‌شوند.
در کودکان زیر ۷ سال از سپردن کودک به بستگان نزدیک (مادربزرگ، خواهر و ...) آغاز و تا گرفتن پرستار خانگی، بردن کودک به مهد اداری، سپردن کودک به مهدهای آزاد ادامه دارد.

تمام این سناریوها نیازمند صرف زمان یا هزینه هستند.
اگر قرار باشد کودک به بستگان سپرده شود، و مادر و پدری ساعت ۶ صبح در محل کار حضور یابند، ساعت بیداری خودشان، کودکشان، بستگانشان و... تغییر چشمگیری خواهد داشت و فرد معمولا یا به سرویس نخواهد رسید یا بسیار زودتر از یک فرد عادی فعالیت روزانه شدیدش آغاز می‌شود.
دغدغه آماده شدن و به موقع رسیدن، استرس و اضطراب ناشی از گریه و ناراحتی فرزند و عذاب وجدانی که معمولا به مادر و پدر بخاطر بدخواب کردن کودکشان منتقل می‌شود، ناراحتی و حس شرمندگی و شرمساری که والدین به خاطر تحمیل بار زندگی‌شان به یکی از اعضای خانواده متحمل می‌شوند و ... آنقدر زیاد است که وقتی فرد ساعت ۶ به محل کارش می‌رسد گویی ساعت‌ها کار کرده و انرژی کمی برای ادامه فعالیتش دارد.
اگر قرار باشد پرستار خانگی بگیرد، هزینه‌های زیاد آن او را دچار تردید می‌کند که در قبال چه چیزی دارد در بیرون از خانه فعالیت می کند و آیا حقوق ناچیز کارمندی می ارزد که این مقدار هزینه مادی پرداخت کند و در کنارش فرزند خود را از مصاحبت با مادر محروم نماید؟
بدترین حالتش هم وقتی است که می‌خواهد کودکش را به مهدهای آزاد بسپارد . علاوه بر تمام آنچه گفتم، درد دیگری وجود دارد و آن ساعت فعالیت این مهدهاست.
فاصله زمانی شروع به کار مهد‌های آزاد تقریبا ۲ ساعت دیرتر از شروع ساعت اداری است و در این زمان مادر و پدر یا مجبور به آوردن کودک به محل کار در آن مدت زمان هستند. یا نوبتی مجبورند کودک را به مهد برسانند و یا بار این مسئولیت صرفا بر دوش یکی از والدین بیفتد.
در هر حال آنها با مشکل دیگری مواجه می‌شوند و آن عدم امکان استفاده از سرویس ایاب و ذهاب و اجبار به استفاده از وسایل نقلیه شخصی یا عمومی است.

عدم درک صحیح شرایط کارکنان از یک سوء و الزام سازمان‌ها به استانداردسازی و شبیه کردن تمام افراد سازمان به یکدیگر یکی از عوارض چنین تصمیمات سراسری است.
پیچیدن نسخه واحد برای همه اعضای یک سازمان نه تنها امکان پذیر نیست، بلکه مخالف روح حاکم بر برخی سیاست‌های کلی همچون جوانی جمعیت است.

#سمیه_اصغرزاده
دکتری مطالعات زنان

https://t.me/femailinsociety
@EveDaughters
امروز این استوری را دیدم و با خودم فکر کردم آیا مادرها شایسته‌ی تمسخر ما هستند؟
مادرانی که اگر سنی بالا دارند، اغلب تحصیلات درستی به واسطه مردسالاری نداشته‌اند. مادرانی که همچون ما ناگهان با مدرنیته روبرو شده‌اند و مثل ما بچه نسل اینترنت نبوده‌اند.
مادرانی که به درست یا غلط نگرانند. مادرانی که همچون ما غلط املایی داشته و دارند. مادرانی که نباید پاسخگوی اشتباهاتی این چنین به زمین و زمان باشند.
مادر من زنی است که به خاطر چیزی به نام غیرت نتوانسته مدرسه برود و سالها بعد در نهضت درس خوانده است. زنی ۷۳ ساله است و تنها. زنی که سالها در برابر دنیای مدرن مقاومت کرده است. زنی که سالها خانه‌دار بوده و مثل نسل جدید در ادارات دولتی کار نکرده و اشتباهاتش خصومت شخصی با همکار و دغدغه‌اش ارتقا زوری و چالشش تایپ غلط یک سند اداری و رسوایی نبوده است. مادری که اگر در اجتماع هم بود زیر بار تبعیض مچاله می‌شد.../زن امروزی

#آلماتوکل


@EveDaughters
✴️ جامعه ایران در موضوع حجاب، سرگردان است

بخشی از یادداشت اینستاگرامی عباس شیخ‌الاسلامی؛ رئیس کانون وکلای خراسان:

🔸جامعه رسمی و غیررسمی ایران در قلمرو موضوع بی‌حجابی در حال حاضر سرگردان و نظریات زیر مطرح است و باید منتظر بود ببینیم کدام نظر در تقنین و عمل پیروز می‌شوند:

۱) عده‌ای جرم‌انگاری و مجازات و برخورد شدید و اجرای دقیق تبصره ماده ۶۳۸ ق م ا را راهکار می‌دانند؛

۲) گروه دوم انتخاب حجاب را حق بانوان می‌دانند و اجبار به حجاب را شرعی و منطقی نمی‌دانند و معتقد به آزادی پوشش هستند؛

۳) گروهی بی حجابی را نه در حد جرم و نه انحراف بلکه در حد یک تخلف مستلزم جریمه همانند نبستن کمربند ایمنی تلقی می‌کنند و با برخوردهای با حدت‌‌وشدت مخالفند؛

۴)گروهی بی حجابی را در حد انحراف (نه جرم و تخلف) تلقی و راهکار را مداخله جامعه مدنی و کار فرهنگی و امر به معروف دانسته و تخلف یا جرم‌انگاری را سیاستی شکست خورده می دانند.

🔸ظاهرا حاکمیت از دو طرف تحت فشار است؛ خانواده‌های مذهبی که بی حجابی را حتی در حد کم بر نمی‌تابند و از حاکمیت انتظار برخورد دارند و در مقابل بانوانی که عدم رعایت حجاب را حق خود می دانند و حاضر نیستند حجاب اجباری را بپذیرند./پایگاه خبری اختبار

@EveDaughters
📝 نگاهی به مرز تن و مفهوم رضایت در رابطه


📍شاید شما هم شنیده باشید که سکوت علامت رضایت است. مرسوم بود بر سر سفره ی عقد زنان از گفتن «بله» به کسی که عقد را جاری میکرد پرهیز کنند و این پرهیز حمل بر حجب و حیا و رضایت شود. با این حال از نظر حقوقی سکوت نشانه ی رضایت نیست.

▫️در مورد در بسیاری از فرهنگ ها افراد از صحبت کردن صریح و شفاف رضایت داشتن یا نداشتن در مورد روابط عاطفی و جنسی منع شده اند. مکانیسمهای تشویق این سکوت نه تنها از طریق شرمناک انگاری این روابط بلکه رومانتیک سازی سکوت هم اتفاق افتاده است.

📍حتما شما هم صحنه هایی از فیلمهای سینمایی را به یاد دارید که فرد به ناگاه و به شکل غافلگیر کننده و در سکوت بوسیده یا در آغوش کشیده شده و آن سکانس به عنوان سکانسی عاشقانه به ما نشان داده شده است. چنین صحنه هایی به عنوان الگویی برای برقراری رابطه ی عاشقانه در باور مردم جا باز کرده کسب رضایت پیش از بوسیدن و در آغوش کشیدن برای بسیاری غیر عملی غیر عاشقانه و به عبارتی «ضد حال» تلقی می شود. ما قرار است بر اساس نشانه هایی که افراد می فرستند یا بر اساس زبان بدن و کدهای فرهنگی «حدس بزنیم آیا رضایت وجود دارد یا نه!

🔲 اما چرا مکالمه ی صریح درباره ی مرزهای بدن ناخوشایند فرض میشود؟ و حدس های ما در سایه پیش فرضها و کلیشه های جنسی و جنسیتی چه قدر می تواند درست باشد؟
برای خواندن پاسخ این پرسش‌ها، نوشته ی سمانه سوادی را بخوانید:

🔖 نه گفتن، ناز کردن نیست.

🔺ما پیش از هر چیز مالک بدن هایمان هستیم. اما حق مالکیتمان به انواع مختلف از بدو تولد نقض یا تهدید میشود. والدین برای سوراخ کردن گوش فرزندان تصمیم میگیرند کودکان را تشویق میکنند برای حفظ
ادب و احترام به آغوش عمو و خاله بروند و سرباز زدنشان را حمل بر گستاخی میکنند.

▫️ بعدتر و در سیستم آموزشی رسانه و جامعه، خبری از آموزش درباره ی بلوغ بدن هایمان نیست. پسرها در سکوت با هورمونها دست و پنجه نرم میکنند و دخترها نوار بهداشتی ها را در کیسه های سیاه حمل می کنند. هیچ کجا از بدن ها و مرزهامان حرفی در میان نیست. گاهی بی هیچ مرزی به آغوش پدربزرگ هل داده میشویم و گاهی مرز تا نزدیک دهانمان میآید که سؤالی نپرسیم!

🔺این نشانه ها و آموزشهای گیج کننده بسیاری از ما را از مرز گذاشتن برای حریم بدنهامان و احترام گذاشتن به مرزهای دیگران عاجز کرده است. به همین دلیل مهم است ما آنچه را پیشتر آموخته ایم فراموش کنیم و دوباره بیاموزیم. این بازآموختن نیازمند مکالمه ی صریح و شفاف است.

⬅️ ما باید بیاموزیم برای در آغوش کشیدن و بوسیدن کودکان باید از آنها اجازه بگیریم و در صورت نه شنیدن، به آنها احترام بگذاریم.

⬅️ باید برای لمس بدن از جمله دست دادن در آغوش کشیدن و بوسیدن دوست و همکارمان از رضایت آنها مطمئن شویم و در روابط عاطفی و جنسیمان نیز سکوت را حمل بر رضایت نکنیم.

🔺بر اساس کلیشه ها، زن همه ناز است و مرد نیاز! مردان همیشه آماده ی رابطه ی جنسی اند و زنان همیشه راضی به دریافت نظر و توجه.

🔺زنان باید از سر حجب و حیا «نه» بگویند و سکوت کنند و مردان باید هر طور شده از خلال نه ها و سکوت، راهی برای رسیدن به منزل مقصود بیابند.

▫️این کلیشه هاست که باعث می شود بگویند «کی گفته نه یعنی نه نه یعنی هزار چیز».

🔺سؤال این است که چه طور قرار است بفهمیم مقصود کدام یک از این هزار چیز است؟ پاسخ این است که هزار چیزی در بین نیست. یک چیز است و آن سلب عاملیت از زنان!

▫️قرار بوده زنان «نه» بگویند و سکوت کنند چون بله گفتنشان و طلب کردنشان ممنوع و مطرود است. اما وقت آن است که بپذیریم قرار نیست بدن و روانِ افراد به عرصه ی حدس و گمان و بازی ما بدل شود. نه یعنی نه و اگر فهمیدن این سخت است شاید این گونه راحت تر بفهمیم اگر «بله» نیست ، پس «نه» است.

⬅️ باید بپذیریم قرار نیست بدن و روانِ افراد به عرصه ی حدس و گمان و بازی ما بدل شود. نه یعنی نه و اگر فهمیدن این سخت است، شاید این گونه راحت تر بفهمیم اگر «بله» نیست، پس «نه» است.

@EveDaughters
@Zane_Ruz_Channel
مناظره (پخش زنده در بستر ایتا)

موضوع: حجاب اجباری

🔸️آذر منصوری دبیر کل حزب اصلاح طلب اتحاد ملت ایران اسلامی

🔸️فرشته روح افزا استاد دانشگاه و کارشناس حوزه زنان

زمان: یکشنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۰ الی ۱۲

🌐لینک برگزاری مناظره:
https://eitaa.com/fereshtehrouhafza
@EveDaughters
📌 قانون‌نويسي به وقت آشفته‌حالي

رفتارهاي اشخاص در موقعيت‌هاي گوناگون نشان‌دهنده وضعيت ذهني و رواني آنهاست: اينكه درحالت استقرار و آرامش قرار دارند يا آشفته و خشمگين و گيج  و سراسيمه‌اند. واكنش‌هاي حاكميت به رفتار شهروندان نيز از اين قاعده مستثنا نيست، از جمله قانون‌نويسي عجولانه و آسيمه‌سر. لايحه حمايت از فرهنگ عفاف و حجاب نمونه گويايي از اين آشفته‌حالي است.گويا سيستم چنان درگير خشم و هيجان و سردرگمي است كه نمي‌تواند عواقب چنين تصميمي را دريابد.
اين لايحه پس از رفت‌وآمدهایی چند به مجلس ارسال شد. نقد جامع اين لايحه بيش از ظرفيت يك يادداشت است. به‌رغم اين، چند نكته كلي در باب اين لايحه مي‌نويسم، نكاتي كه چه‌بسا هريك مكررا به بيان‌هاي مختلف گفته شده باشند.

۱. كنارهم‌نهادن دو واژه «عفاف» و «حجاب» و لازم و ملزوم تلقي كردن اين دو، خطاي بزرگ قانون‌نويس است، خطايي كه ريشه‌اي به بلنداي چنددهه دارد و هنوز هم سياست‌گذار نتوانسته‌ عدم تلازم منطقي اين دو مفهوم را درك كند، هرچند اين عدم تلازم بديهي به نظر مي‌رسد. چه بسيار آسيب‌هاي اجتماعي‌اي كه از اين بدفهمي ايجاد شده و عفاف‌ را به پاي حجاب قرباني كرده است!

۲. سپردن فرایند قضایی به ضابط، يعني پليس، خطاي بزرگ لایحه است. گويا از نظر سياست‌گذاران بين تشخيص عبور از چراغ قرمز و سرعت غيرمجاز با تشخيص «عفاف» تفاوتي وجود ندارد. در واقع، آيين‌نامه‌اي كردن تخلفات براي جرايم خرد و خلاف است كه درگير كردن سيستم قضايي در آن به سود جامعه و شهروندان نيست و هزينه‌زا است، نه مقوله پيچيده‌اي مثل عفت كه نياز به دانش حقوق‌، روان‌شناسي، جامعه‌شناسي، و جرم‌شناسي دارد.

۳. سپردن برخورد به پليس به رويارويي محتوم شهروندان با پليس مي‌انجامد. پليس حمايت خود را در ميان شهروندان از دست مي‌دهد. پليس ديگر حافظ شهروندان تلقي نمي‌شود. خشونت متقابل ميان مردم و پليس شدت مي‌يابد، راه براي سوء‌استفاده برخي پليس‌نمايان باز مي‌شود و...

۴. اين مصوبه به خشونت خانوادگي مي‌انجامد. پدر يا شوهري كه بايد قبض جريمه دختر يا همسرش را پرداخت كند، احتمالا دست به خشونت گفتاري و رفتاري می‌زند. بسياري از جرايم خانوادگي، طلاق‌ها و حتي قتل‌هاي خانوادگي  از همين نقطه آغاز مي‌شوند.

۵. مصوبه به خشونت و تنش اجتماعي می‌انجامد. با تصویب اين لايحه، جامعه شاهد درگيري راننده تاكسي با مسافر، صاحب‌مغازه با خريدار، صاحب رستوران با مشتري خواهد بود، درگيري‌اي كه به زور قانون به افراد تحميل شده بي‌آنكه طرف دعوا پاي يك ارزش ايستاده باشد. او فقط نگران موقعيت شغلي خود است. روزي چندبار يك راننده تاكسي با صدها مشكل و بدهي و ترافيك مي‌تواند با افراد درگير شود؟ مسئوليت برخوردهاي گريزناپذيري كه رخ خواهدداد با كيست؟

۶. اين تنش پاي شهروندان را به اين اتفاق شوم خواهد گشود. يكي به حمايت از بانوي بي‌حجاب و ديگري به حمايت از پليس يا راننده تاكسي يا اتوبوس، يا مغازه‌دار بلند مي‌شود و خشونت اجتماعي به شكل مهارناپذيري رشد خواهد كرد. 

۷. بدبيني شهروندان به اين لايحه مانع اجرای آن است. مردم ازيكسو، اصل دغدغه سياست‌گذاران را به چالش مي‌كشند و باور نمي‌كنند كه اين سنخ مصوبات با دغدغه دفاع از دين و عفت باشد و ازسوي ديگر، تصور بخشي از جامعه اين است كه دولت با اين جريمه‌ها به دنبال كسب درآمد است! ترسناك است كه شهروندان چنين تصوري از حاكميت داشته باشند. 

۸. ابهامات لايحه زحمت بر زحمت مي‌افزايد:جايگاه اصل قانوني بودن در اين لايحه كجاست؟«نقض هنجارهای اجتماعی از جمله کشف حجاب» يعني چه؟ پليس دقيقا بايد نقض چه هنجارهايي را جريمه كند؟ آن هنجارها كجا به شهروندان اعلام شده‌اند؟ «برهنگی بخشی از بدن» يعني چه؟ آيا اين امر شامل مردان هم مي‌شود يا نه؟ لباس چسبان يعني چه؟ تبديل شدن واحد صنفي به «محل تجمع افراد بی‌حجاب و یا اقدامات خلاف شرع دیگر» به چه معناست؟

۹. اشكالات اين لايحه بي‌شمار است: از توقيف خودروي كه سرنشينانش حجاب ندارند؛ تا تعريف مسئوليت نامعين و غيرقابل‌نظارت براي متصديان حمل‌ونقل عمومي؛ اقدامات انضباطي و انتظامي و اداري؛  لغو کلیه امتیازات براي اشخاصی که به واسطه فعالیت‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری یا ورزشی دارای شهرت و تأثیرگذاری اجتماعی‌اند؛  لغو کلیه امتیازات از جمله سهمیه‌های پیش‌بینی‌شده براي کارکنان دستگاه‌هاي موضوع ماده 26  قانون برنامه ششم و از سوی اشخاصی که در مراکز آموزشی یا پژوهشی اعم از دولتی یا غیردولتی مشغول تدریس یا به نحوی در آن مراکز شاغل هستند؛ و موارد ديگر. همه اين موارد نشان مي‌دهد كه اين لايحه به فرض قانون شدن بلافاصله به قانوني متروك تبديل مي‌گردد، قانوني كه براي سال‌هاي آينده به عنوان جدي‌ترين مصداق قانون متروك در كلاس‌هاي حقوق مثال زده خواهد شد.

#حسین_سلیمانی
دکتری حقوق جزا وجرم شناسی

@EveDaughters
📌 من فرزند دو نفرم

در را زد و و وارد اتاق شد. مدير يکی از بخشهای ديگر مؤسسه بود. يک فرم استخدامی پر شده دستش بود و بعد از حال و احوال مختصری٬ فرم را داد دست من و گفت: "نگاه کن، اين چه جالبه!". کمی بالا و پايين فرم را ورانداز کردم. به نظرم يک فرم معمولی می آمد حاوی مشخصات خانمی که برای استخدام مراجعه کرده بود.
پرسيدم: "چی ش جالبه؟" گفت: "مشخصات فردی ش رو ببين!" شروع کردم به زير لب خواندن مشخصات فردی ... نام ... نام خانوادگی ... تا رسيدم به آنجا که بود "فرزند: ..."٬ ديدم جلويش نوشته: "رضا و پروين". چند لحظه مکث کردم ...؛ مکث مرا که ديد٬ لبخندی زد و گفت: "ببين٬ من هم به همين جا که رسيدم٬ مثل تو مکث کردم٬ بعدش به خانم متقاضی گفتم: "چه جالب! ... دو تا اسم نوشته ايد." صدايش را صاف کرد و جواب داد: "انتظار داشتيد يک اسم بنويسم؟ خب ... من فرزند دو نفر هستم نه فرزند يک نفر!"ا
چند لحظه به فکر فرورفتم. به ياد آوردم که هميشه هنگام پر کردن فرم ها٬ بدون مکث و اتوماتيک جلوی قسمت "فرزند: ..." فقط يک اسم می نوشتم: "علی"! چطور تا به حال به چنين چيزی فکر نکرده بودم؟ چقدر واضح بود اين٬ و هم٬ چقدر مغفول! حس عجيبی پيدا کردم. يک ملغمه ای بود از تعجب٬ غافلگير شدن٬ حس بعد از يک کشف مهم و تامل برانگيز ... و کمی که زمان می گذشت٬ مقداری هم عصبانيت ... عصبانيت از دست خودم. چطور از چيزی تا اين حد بديهی٬ اين همه سال غافل بوده ام؟

فرم را پر کرده بودم و داده بودم دست متصدی پشت باجه. مشخصات مرا يک به يک وارد کامپيوتر مقابلش می کرد؛ در عين حال٬ با اين که خيلی واضح و مشخص نوشته بودم٬ قبل از تايپ هر قسمت٬ يک بار هم موارد را با صدای بلند تکرار می کرد و منتظر تاييدم می ماند ... نامم ... نام خانوادگی ام ... تا رسيد به قسمت "فرزند:..." که من مقابل آن نوشته بودم: "علی و صديقه".
مکثی کرد٬ انگار يک چيزی طبق روال معمول نباشد. قبل از اين که فرصت کند چيزی بپرسد٬ صدايم را صاف کردم٬ سينه ام را جلو دادم و با حالتی حق به جانب گفتم: "خب می دانيد٬ آخر من فرزند دو نفرم ... فرزند يک نفر که نيستم!"/زن امروزی

#فرهادمیثمی

@EveDaughters
📚 *سومین رویداد کتاب*
🔰با محوریت بررسی کتاب دا

🗓 جمعه ۲۶ خرداد ۱۴۰۲
🕓 ۱۶ الی ۱۸
📍 [باغ کتاب تهران](https://balad.ir/p/PfofziY1ghv14c)، سالن هفت سینما

🟢 ورود برای عموم آزاد و رایگان است.

@EveDaughters
✍🏻 حکم بطلان دعوای منع اشتغال زوجه (موضوع ماده 1117 قانون مدنی) با استناد به اسناد داخلی(قرآن، قانون اساسی و قانون کار) و بین‌المللی( اعلامیه جهانی حقوق بشر، حقوق بین المللی کار، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و...)/ پایگاه خبری اختبار

@EveDaughters
مگر در صدر اسلام پیامبر بی‌حجاب ها را جریمه نقدی می‌کرد؟

جلیل رحیمی جهان آبادی:
🔹معتقدیم لایحه حجاب و عفاف بیشتر از اینکه مشکل حجاب را حل کند، پوست خربزه‌ای زیر پای مجلس است. قوه قضائیه این لایحه را طراحی کرده اما تاختن آن بر ما است که می‌گویند چرا دین و خدا را قبول ندارید.

🔹اسلام مجموعه ای از احکام به هم پیوسته است. شما نمی توانید از مساجد و افراد مؤمن و مکان های فرهنگی حمایت نکنید اما بخواهید برای حجاب جریمه نقدی تعیین کنید. آیا خداوند از صدر اسلام نمی توانست برای مردم جریمه نقدی تعیین کند؟ کار اخلاقی و دینی و جهادی، کار دل است و مردم باید به صورت دلی به آن اعتقاد داشته باشند./ایلنا

@EveDaughters
«سرقفلی‌» چهارراه‌ها در دست مافیا و باندهای کودکان خیابان

کاظمی، دبیر مرجع ملی حقوق کودک:
🔹بیش از ۸۰ درصد کودکان خیابان، «غیر ایرانی» هستند.

🔹گاهی با کمک به کودکان در سر چهارراه‌ها، آنها را به طعمه باندها و مافیاهای اقتصادی تبدیل می‌کنیم.

🔹کف درآمد این کودکان در یک روز بین ۴۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان است.

🔹وقتی چهارراهی محیط کسب و کار شود اصطلاحا آن چهارراه سرقفلی دارد. بقیه امکان دادن خدمات ندارند./خبر فوری

پ.ن: طبق پژوهش کیفی صورت گرفته در همین زمینه کودکان کار، کاملا زیرنظر مسئول(اصطلاحا سرقفلی دار) چهارراه هستند بنابراین تمام پولی که مردم به این کودکان میدهند در نهایت اکثریت ویا همه آن به جیب همین سرقفلی دارها می رود.
شهرداری و بهزیستی باید به وضعیت این کودکان رسیدگی کنند و از سطح معابر آنها را جمع آوری کنند و اسکان دهند که علیرغم تماس و پیگیریهای مکرر تقریبا هیچوقت اقدام مناسبی صورت نمیگیرد.

@EveDaughters
📌دست در جیب و سرنوشت خود

«فعلا باید صبر کنم دارم دنبال کار می‌گردم» «اول باید کمی پس‌انداز کنم بعد می‌تونم تصمیم بگیرم» این جملات و جملات مشابه را بسیار در مواجهه با زنانی شنیده‌ام‌ که در روابط ناخوشایند، خشونت‌بار و یا تمام شده از نظر عاطفی قرار دارند، اما به دلیل نداشتن استقلال مالی امکان خروج از آن را ندارند. زنانی که نداشتن استقلال مالی باعث شده توان تصمیم‌گیری مستقلانه برای زندگی‌شان را نیز از دست بدهند.

زنانی که گاهی در کنار مردان متمول زندگی می‌کنند و برای سال‌ها فکر می‌کردند «نیاز مالی» ندارند، چون شریک زندگی‌شان این نیاز را برآورده می‌کند. بعدتر اما وقتی می‌خواسته‌اند از رابطه بیرون بیایند یا مورد خشونت و آزار قرار گرفته‌اند فهمیده‌اند که استقلالشان را با رفاه معاوضه کرده بودند. آن‌ها در رفاه تامین شده از جانب شریک زندگی‌شان می‌زیسته‌اند و در برابر، استقلال عمل برای بیرون آمدن از رابطه را از دست داده‌اند.
ممکن است فکر کنید چاره‌ی کار تقسیم اموال به دست آمده در زندگی مشترک است. حتما این می‌تواند تا حدی مشکل برخی از زنان را برطرف کند اما همیشه اموالی برای تقسیم وجود ندارد و‌ زنان به دلیل نداشتن حقوق و منبع درآمد ماهیانه، امکان جدا شدن، پرداخت اجاره و مستقل شدن ندارند. آنجاست که ماه‌ها و یا سال‌ها در رابطه‌ای که نمی‌خواهندش می‌مانند تا بتوانند شرایط رفتن را فراهم کنند.

همچنین هرچند که هدف اصلی اشتغال کسب درآمد و استقلال مالی‌ست اما حضور اجتماعی به واسطه‌ی اشتغال به ساختن و داشتن گروه‌هایی از دوستان و آشنایان و استقلال اجتماعی نیز کمک می‌کند و وابستگی زنان به منابع شریک زندگی‌شان را کاهش می‌دهد.
این وضعیت در مورد خانواده هم صدق می‌کند. زنانی که با خانواده زندگی می‌کنند و درآمد ندارند، هرچند مخالف باشند اما گاهی ناچارند قوانین و اوامر خانواده را اطاعت کنند چون از نظر مالی به آن‌ها وابسته‌اند.

البته نباید فراموش کنیم که بیرون آمدن از چرخه‌ی خشونت و روابط ناسالم هرگز آسان نیست و استقلال اقتصادی نیز تنها نیاز برای خارج شدن از این روابط نیست. کارکرد رابطه‌ی خشونت‌بار، مخدوش کردن عزت نفس و از بین بردن توان خروج از رابطه‌ است. استقلال اقتصادی نه شرط کافی برای خروج از این روابط اما لازم و تسهیل‌کننده‌ی این مسیر است./زن امروزی

#سمانه‌سوادی

@EveDaughters