Forwarded from کلاس و کتاب توانا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نامههایی از زندان: انفرادی، شکنجهای که سفید نیست
سلول انفرادی؛ اتاقکی عمدتا کوچک، بعضا به ابعاد قبر، که زندانی سیاسی محبوس در آن، فرق شب و روز را نمیفهمد، و تنها مامن او، میشود دلنوشتههایی که زندانیان پیش از او روی دیوارها حک کردهاند. چه رازها و رنجها که در این اتاقکهای کوچک پنهان است.
اگرچه از سلول انفرادی به شکنجه سفید تعبیر میشود اما وقتی سرگذشت آنها که در سلول انفرادی حبس بودهاند را میشنویم درمییابیم که این شکنجه، سیاهی مطلق است.
سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه مطلق روحی و جسمی است. این جمله را بسیاری از آنها که روزها و شبهای خود را در انفرادی گذراندهاند، میگویند.
پس از انقلاب اسلامی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، حبس در سلول انفرادی را تجربه کردهاند و حتی با تغییر دولتها در جمهوری اسلامی نیز کاربری این سلولها تفاوتی نکرده و نخواهد کرد.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ نامههایی رفتهایم که هر کدام بازگوکننده گوشهای کوچک از این شکنجه هولناک است. نامههایی از: بهروز جاویدتهرانی، سعید ملکپور، رضا شریفیبوکانی، نرگس محمدی و احمد باطبی.
این بخش تقدیم میشود به تمام کسانی که بخشی از زندگیشان را در سلولهای انفرادی جمهوری اسلامی گذراندهاند و میگذرانند.
https://tavaana.org/letters_prison3/
یوتیوب:
https://youtu.be/LDV0deCaVUA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586395212
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-3-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #سلول_انفرادی #انفرادی_شکنجه_است #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
سلول انفرادی؛ اتاقکی عمدتا کوچک، بعضا به ابعاد قبر، که زندانی سیاسی محبوس در آن، فرق شب و روز را نمیفهمد، و تنها مامن او، میشود دلنوشتههایی که زندانیان پیش از او روی دیوارها حک کردهاند. چه رازها و رنجها که در این اتاقکهای کوچک پنهان است.
اگرچه از سلول انفرادی به شکنجه سفید تعبیر میشود اما وقتی سرگذشت آنها که در سلول انفرادی حبس بودهاند را میشنویم درمییابیم که این شکنجه، سیاهی مطلق است.
سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه مطلق روحی و جسمی است. این جمله را بسیاری از آنها که روزها و شبهای خود را در انفرادی گذراندهاند، میگویند.
پس از انقلاب اسلامی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، حبس در سلول انفرادی را تجربه کردهاند و حتی با تغییر دولتها در جمهوری اسلامی نیز کاربری این سلولها تفاوتی نکرده و نخواهد کرد.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ نامههایی رفتهایم که هر کدام بازگوکننده گوشهای کوچک از این شکنجه هولناک است. نامههایی از: بهروز جاویدتهرانی، سعید ملکپور، رضا شریفیبوکانی، نرگس محمدی و احمد باطبی.
این بخش تقدیم میشود به تمام کسانی که بخشی از زندگیشان را در سلولهای انفرادی جمهوری اسلامی گذراندهاند و میگذرانند.
https://tavaana.org/letters_prison3/
یوتیوب:
https://youtu.be/LDV0deCaVUA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586395212
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-3-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #سلول_انفرادی #انفرادی_شکنجه_است #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
نامههایی از زندان: انفرادی، شکنجهای که سفید نیست
سلول انفرادی؛ اتاقکی عمدتا کوچک، بعضا به ابعاد قبر، که زندانی سیاسی محبوس در آن، فرق شب و روز را نمیفهمد، و تنها مامن او، میشود دلنوشتههایی که زندانیان پیش از او روی دیوارها حک کردهاند. چه رازها و رنجها که در این اتاقکهای کوچک پنهان است.
اگرچه از سلول انفرادی به شکنجه سفید تعبیر میشود اما وقتی سرگذشت آنها که در سلول انفرادی حبس بودهاند را میشنویم درمییابیم که این شکنجه، سیاهی مطلق است.
سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه مطلق روحی و جسمی است. این جمله را بسیاری از آنها که روزها و شبهای خود را در انفرادی گذراندهاند، میگویند.
پس از انقلاب اسلامی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، حبس در سلول انفرادی را تجربه کردهاند و حتی با تغییر دولتها در جمهوری اسلامی نیز کاربری این سلولها تفاوتی نکرده و نخواهد کرد.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ نامههایی رفتهایم که هر کدام بازگوکننده گوشهای کوچک از این شکنجه هولناک است. نامههایی از: بهروز جاویدتهرانی، سعید ملکپور، رضا شریفیبوکانی، نرگس محمدی و احمد باطبی.
این بخش تقدیم میشود به تمام کسانی که بخشی از زندگیشان را در سلولهای انفرادی جمهوری اسلامی گذراندهاند و میگذرانند.
https://tavaana.org/letters_prison3/
یوتیوب:
https://youtu.be/LDV0deCaVUA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586395212
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-3-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #سلول_انفرادی #انفرادی_شکنجه_است #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
سلول انفرادی؛ اتاقکی عمدتا کوچک، بعضا به ابعاد قبر، که زندانی سیاسی محبوس در آن، فرق شب و روز را نمیفهمد، و تنها مامن او، میشود دلنوشتههایی که زندانیان پیش از او روی دیوارها حک کردهاند. چه رازها و رنجها که در این اتاقکهای کوچک پنهان است.
اگرچه از سلول انفرادی به شکنجه سفید تعبیر میشود اما وقتی سرگذشت آنها که در سلول انفرادی حبس بودهاند را میشنویم درمییابیم که این شکنجه، سیاهی مطلق است.
سلول انفرادی مصداق بارز شکنجه مطلق روحی و جسمی است. این جمله را بسیاری از آنها که روزها و شبهای خود را در انفرادی گذراندهاند، میگویند.
پس از انقلاب اسلامی بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی، حبس در سلول انفرادی را تجربه کردهاند و حتی با تغییر دولتها در جمهوری اسلامی نیز کاربری این سلولها تفاوتی نکرده و نخواهد کرد.
در این بخش از مجموعه «نامههایی از زندان» به سراغ نامههایی رفتهایم که هر کدام بازگوکننده گوشهای کوچک از این شکنجه هولناک است. نامههایی از: بهروز جاویدتهرانی، سعید ملکپور، رضا شریفیبوکانی، نرگس محمدی و احمد باطبی.
این بخش تقدیم میشود به تمام کسانی که بخشی از زندگیشان را در سلولهای انفرادی جمهوری اسلامی گذراندهاند و میگذرانند.
https://tavaana.org/letters_prison3/
یوتیوب:
https://youtu.be/LDV0deCaVUA
در کستباکس:
https://castbox.fm/episode/id4733738-id586395212
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/namehai-az-zendan-3-vid
#پادکست #کتاب_صوتی #سلول_انفرادی #انفرادی_شکنجه_است #یاری_مدنی_توانا #نامه_های_زندان
@tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
هزارمین روز زندان انفرادی وحید افکاری
دیروز _ دهم خرداد ۱۴۰۲_ هزارمین روزی ست که وحید افکاری، برادر زندهیاد نوید افکاری، در سلول انفرادی محبوس است. زندان انفرادی مصداق عینی شکنجه زندانیان است.
طرح از بهنام محمدی
منتشر شده در دادبان
@daadbaan2021
#کارتون #نوید_افکاری #وحید_افکاری #انفرادی #سلول_انفرادی #شکنجه_سفید #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیروز _ دهم خرداد ۱۴۰۲_ هزارمین روزی ست که وحید افکاری، برادر زندهیاد نوید افکاری، در سلول انفرادی محبوس است. زندان انفرادی مصداق عینی شکنجه زندانیان است.
طرح از بهنام محمدی
منتشر شده در دادبان
@daadbaan2021
#کارتون #نوید_افکاری #وحید_افکاری #انفرادی #سلول_انفرادی #شکنجه_سفید #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پرواز فراموششدنی نیست
اثری از رضا عقیلی
امروز سومین تولد وحید افکاری در انفرادی زندان است.
هزار و ۲۰ روز است که برادر نوید افکاری را، در زندان محبوس کردهاند.
وحید افکاری بیش از ۲۴ هزار و ۴۰۰ ساعت است که در انفرادی زندان است، او به همراه دو برادرش نوید و حبیب افکاری در اعتراضات مرداد ماه سال ۱۳۹۷ در شیراز بازداشت شدند.
وحید افکاری در ملاقاتی که پس از ۱۰۰۰ روز انفرادی با خانواده اش داشت، بر روی کاغذی نوشت «آینده از آن ترسوها نیست.»
@dadban2021
#وحید_افکاری #نوید_افکاری #سلول_انفرادی #آینده_از_آن_ترسوها_نیست #کارتون #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اثری از رضا عقیلی
امروز سومین تولد وحید افکاری در انفرادی زندان است.
هزار و ۲۰ روز است که برادر نوید افکاری را، در زندان محبوس کردهاند.
وحید افکاری بیش از ۲۴ هزار و ۴۰۰ ساعت است که در انفرادی زندان است، او به همراه دو برادرش نوید و حبیب افکاری در اعتراضات مرداد ماه سال ۱۳۹۷ در شیراز بازداشت شدند.
وحید افکاری در ملاقاتی که پس از ۱۰۰۰ روز انفرادی با خانواده اش داشت، بر روی کاغذی نوشت «آینده از آن ترسوها نیست.»
@dadban2021
#وحید_افکاری #نوید_افکاری #سلول_انفرادی #آینده_از_آن_ترسوها_نیست #کارتون #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به مناسبت روز جهانی مبارزه با شکنجه و پشتیبانی از قربانیان شکنجه
طرح از بهنام محمدی
۲۶ ژوئن روز جهانی مبارزه با شکنجه و پشتیبانی از قربانیان شکنجه است.
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
«شکنجه عبارت بود از شلاق با لوله لاستیکی تا حد آش و لاش کردن کف پا. در مورد شخص من در همان اولین روز شکنجه آنقدر شلاق زدند که نه تنها پوست کف دو پا، بلکه بخش قابلتوجهی از عضلات از بین رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بیاورد، درست ۳ ماه طول کشید و در این مدت هر روز پانسمان آن نو میشد و تنها پس از ۳ ماه من توانستم از هفتهای یک بار حمام رفتن بهرهگیری کنم.
نوع دوم شکنجه که به مراتب از شلاق وحشتناکتر است، دستبند قپانی است. تنها کسی که دستبند قپانی خورده میتواند درک کند که دستبند قپانی آن هم ۱۰ - ۸ ساعت متوالی در هر شب، یعنی چه؟ در مورد من، پس از اینکه شلاق اولیه که با فحش و توهین و توسری و کشیده تکمیل میشد سودی نداد، یعنی آقایان نتوانستند در مورد دروغ شاخدار ساخته شده که در زیر آن را شرح خواهم داد از من تائـیدی بگیرند، مرا به دستبند قپانی بردند.
۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدازظهر به اطاقی واقع در اشکوب دوم میبرند و دستبند قپانی میزدند و این جریان تا ساعت ۶ – ۵ صبح یعنی ۹ تا ۱۰ ساعت طول میکشید. تنها هر ساعت مأمور مربوطه میآمد و دستها را عوض میکرد. چون ممکن است شما ندانید که دستبند قپانی چگونه است، آن را توضیح میدهم...»
آنچه خواندید قسمتهایی از نامه نورالدین کیانوری از سران حزب توده بود که در بهمن ۱۳۶۸ به سید علی خامنهای نوشت و شرحی از شکنجهها و مصایب خویش در زندان را توضیح داد. متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ را در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
برای خواندن این متن ارزشمند به لینک زیر بروید:
https://t.me/Tavaana/1132
#شکنجه #زندان #کارتون #توانا #شکنجه_سفید #سلول_انفرادی #حقوق_زندانی #منع_شکنجه #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از بهنام محمدی
۲۶ ژوئن روز جهانی مبارزه با شکنجه و پشتیبانی از قربانیان شکنجه است.
زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون
«شکنجه عبارت بود از شلاق با لوله لاستیکی تا حد آش و لاش کردن کف پا. در مورد شخص من در همان اولین روز شکنجه آنقدر شلاق زدند که نه تنها پوست کف دو پا، بلکه بخش قابلتوجهی از عضلات از بین رفت و معالجه آن تا دوباره پوست بیاورد، درست ۳ ماه طول کشید و در این مدت هر روز پانسمان آن نو میشد و تنها پس از ۳ ماه من توانستم از هفتهای یک بار حمام رفتن بهرهگیری کنم.
نوع دوم شکنجه که به مراتب از شلاق وحشتناکتر است، دستبند قپانی است. تنها کسی که دستبند قپانی خورده میتواند درک کند که دستبند قپانی آن هم ۱۰ - ۸ ساعت متوالی در هر شب، یعنی چه؟ در مورد من، پس از اینکه شلاق اولیه که با فحش و توهین و توسری و کشیده تکمیل میشد سودی نداد، یعنی آقایان نتوانستند در مورد دروغ شاخدار ساخته شده که در زیر آن را شرح خواهم داد از من تائـیدی بگیرند، مرا به دستبند قپانی بردند.
۱۸ شب پشت سر هم مرا ساعت ۸ بعدازظهر به اطاقی واقع در اشکوب دوم میبرند و دستبند قپانی میزدند و این جریان تا ساعت ۶ – ۵ صبح یعنی ۹ تا ۱۰ ساعت طول میکشید. تنها هر ساعت مأمور مربوطه میآمد و دستها را عوض میکرد. چون ممکن است شما ندانید که دستبند قپانی چگونه است، آن را توضیح میدهم...»
آنچه خواندید قسمتهایی از نامه نورالدین کیانوری از سران حزب توده بود که در بهمن ۱۳۶۸ به سید علی خامنهای نوشت و شرحی از شکنجهها و مصایب خویش در زندان را توضیح داد. متن کامل این نامه را به همراه ۵۰ نامه دیگر از زندانیان سیاسی ایران از دهه ۶۰ تا ۹۰ را در کتاب «زندان در ایران: جایی که نه خدا هست نه قانون» بخوانید.
برای خواندن این متن ارزشمند به لینک زیر بروید:
https://t.me/Tavaana/1132
#شکنجه #زندان #کارتون #توانا #شکنجه_سفید #سلول_انفرادی #حقوق_زندانی #منع_شکنجه #ایران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در سومین سالگرد انتقال برادران افکاری به سلول انفرادی، سعید افکاری، متنی از برادرش حبیب را منتشر کرد:
«در انفرادی زمان متوقف میشود. هیچچیز قدیمی نمیشود و گذشته را هر لحظه در حال برای هزارمین بار زندگی میکنی. صداها، خندهها، فریادها، پس از ماهها، همچنان تازهاند انگار که همانموقع اتفاق افتادهاند. حتی سکوتها هم در انفرادی جنس دیگری دارند و فراموش نمیشوند. رنگها، حرفها، دیوارها، غذاها، لباسها، زخمها، دردها و تمام تلخیها، همهیشان بهطور مداوم و بیهیچ تغییری تکرار میشوند و هیچ دادهی جدیدی وارد مغز انسان نمیشود تا گذشته را کمرنگتر کند.
تکراری که تا مغز استخوان آدمی را میسوزاند.
من لحظه به لحظهی ۵۵۰ روزی را که در انفرادی بودم با صحنه اعدام نوید زندگی کردم. ۵۵۰ روز، روزی هزاربار جلو چشمانم، برادر عزیزتر از جانم را به جوخهی مرگ میبردند و من هر روز ناتوانتر از روز قبل میشدم برای نجات جان عزیزش.
و امروز سه سال است که وحید این تکرار عذابآور را زندگی میکند.
اما در میان تمام این تکرارهای زجردهنده، تنها تکرار لذتبخشی که در انفرادی، انسان را سرپا نگه میدارد لذت مقاومت و تسلیم نشدن برابر ظلم است. تو هر روزی را که در انفرادی میگذرانی، میدانی تمام رنجها و دردهایی که میکشی، آیندهی بهتری را برای کشورت رقم خواهد زد. تو در آن نقطهی فراموششده و تاریک از این خاک، ایمان داری، با ایستادگیات، فردای آزادی، زودتر خواهد رسید.
برابر تمامی عذابهای انفرادی، این لذت از مقاومت برابر ظلم، آنقدر عمیق است که بهیاد دارم روزی وحید میگفت اگر همین الان در انفرادی را باز کنند و بگویند آزادی اما آزادیات به نفع مردم ایران نیست، هرگز از اینجا بیرون نخواهم رفت.
سه سال از روزی که منو وحید و نوید را به انفرادی بردند میگذرد. جان نویدمان را گرفتند، من پس از ۵۵۰ روز آزاد شدم و وحید همچنان در انفرادی به سر میبرد. خاطرم هست نوید یک بار در نزدیکی تاریخ اعدام میگفت: «امیدوارم تا تهش طوری برم که وحید بهم افتخار کنه.»
نوید با افتخار رفت و وحید با افتخار مانده، خیره در چشمان ظالم، تا هر لحظه با مقاومتش به آنها یادآوری کند محکومند به شکست چرا که این مردم، این مردم شریف، سر برابر ظلم، خم نمیکنند.
حبیب افکاری
شهریور ۱۴۰۲»
#نوید_افکاری #وحید_افکاری #حبیب_افکاری #بیانیه #سلول_انفرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«در انفرادی زمان متوقف میشود. هیچچیز قدیمی نمیشود و گذشته را هر لحظه در حال برای هزارمین بار زندگی میکنی. صداها، خندهها، فریادها، پس از ماهها، همچنان تازهاند انگار که همانموقع اتفاق افتادهاند. حتی سکوتها هم در انفرادی جنس دیگری دارند و فراموش نمیشوند. رنگها، حرفها، دیوارها، غذاها، لباسها، زخمها، دردها و تمام تلخیها، همهیشان بهطور مداوم و بیهیچ تغییری تکرار میشوند و هیچ دادهی جدیدی وارد مغز انسان نمیشود تا گذشته را کمرنگتر کند.
تکراری که تا مغز استخوان آدمی را میسوزاند.
من لحظه به لحظهی ۵۵۰ روزی را که در انفرادی بودم با صحنه اعدام نوید زندگی کردم. ۵۵۰ روز، روزی هزاربار جلو چشمانم، برادر عزیزتر از جانم را به جوخهی مرگ میبردند و من هر روز ناتوانتر از روز قبل میشدم برای نجات جان عزیزش.
و امروز سه سال است که وحید این تکرار عذابآور را زندگی میکند.
اما در میان تمام این تکرارهای زجردهنده، تنها تکرار لذتبخشی که در انفرادی، انسان را سرپا نگه میدارد لذت مقاومت و تسلیم نشدن برابر ظلم است. تو هر روزی را که در انفرادی میگذرانی، میدانی تمام رنجها و دردهایی که میکشی، آیندهی بهتری را برای کشورت رقم خواهد زد. تو در آن نقطهی فراموششده و تاریک از این خاک، ایمان داری، با ایستادگیات، فردای آزادی، زودتر خواهد رسید.
برابر تمامی عذابهای انفرادی، این لذت از مقاومت برابر ظلم، آنقدر عمیق است که بهیاد دارم روزی وحید میگفت اگر همین الان در انفرادی را باز کنند و بگویند آزادی اما آزادیات به نفع مردم ایران نیست، هرگز از اینجا بیرون نخواهم رفت.
سه سال از روزی که منو وحید و نوید را به انفرادی بردند میگذرد. جان نویدمان را گرفتند، من پس از ۵۵۰ روز آزاد شدم و وحید همچنان در انفرادی به سر میبرد. خاطرم هست نوید یک بار در نزدیکی تاریخ اعدام میگفت: «امیدوارم تا تهش طوری برم که وحید بهم افتخار کنه.»
نوید با افتخار رفت و وحید با افتخار مانده، خیره در چشمان ظالم، تا هر لحظه با مقاومتش به آنها یادآوری کند محکومند به شکست چرا که این مردم، این مردم شریف، سر برابر ظلم، خم نمیکنند.
حبیب افکاری
شهریور ۱۴۰۲»
#نوید_افکاری #وحید_افکاری #حبیب_افکاری #بیانیه #سلول_انفرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، یاشار تبریزی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در پی شادمانی برای آزادی یکی از همبندیهای خود در بند ۴ زندان اوین و سر دادن شعارهای آزادیخواهانه، از روز دوشنبه هفته جاری به سلول انفرادی منتقل شده و از آن روز تا کنون تماسی با خانواده خود نداشته است.
بنا بر این گزارش، علاوه بر یاشار تبریزی تعدادی دیگری از زندانیان (که هویتشان برای ما احراز نشده) در همین وضعیت قرار گرفتهاند.
انتقال زندانیان به سلول انفرادی و اعمال محدودیتهای بیشتر برای آنها، از مصادیق شکنجه و «زندان در زندان» است.
#یاشار_تبریژی #سلول_انفرادی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بنا بر این گزارش، علاوه بر یاشار تبریزی تعدادی دیگری از زندانیان (که هویتشان برای ما احراز نشده) در همین وضعیت قرار گرفتهاند.
انتقال زندانیان به سلول انفرادی و اعمال محدودیتهای بیشتر برای آنها، از مصادیق شکنجه و «زندان در زندان» است.
#یاشار_تبریژی #سلول_انفرادی #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خاطرات زندان از زندان
قسمت دوم سلول انفرادی
عبدالرسول مرتضوی ۱۲ آذر ۱۴۰۲
زندان مرکزی اصفهان
عبدالرسول مرتضوی، جانباز و فعال سیاسی زندانی، در دومین قسمت از خاطرات خود از زندان، درباره شکنجه سفید و سلول انفرادی سخن میگوید.
#بیانیه #سلول_انفرادی #شکنجه_سفید #عبدالرسول_مرتضوی #زندانی_سیاسی #صدامونو_بشنوید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قسمت دوم سلول انفرادی
عبدالرسول مرتضوی ۱۲ آذر ۱۴۰۲
زندان مرکزی اصفهان
عبدالرسول مرتضوی، جانباز و فعال سیاسی زندانی، در دومین قسمت از خاطرات خود از زندان، درباره شکنجه سفید و سلول انفرادی سخن میگوید.
#بیانیه #سلول_انفرادی #شکنجه_سفید #عبدالرسول_مرتضوی #زندانی_سیاسی #صدامونو_بشنوید #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، آرشام رضایی، زندانی سیاسی روز هشتم آبان، به صورت ناگهانی از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شده است.
او در یکی از سلولهای انفرادی زندان قزلحصار کرج بهسر میبرد و از حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شده است.
در اعتراض به این رفتار با آرشام، آقای زرتشت احمدیراغب زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، امروز ۱۴ آبان ۱۴۰۳ در حمایت از آرشام رضایی با اجازه خودش به سلول انفرادی منتقل شده است.
آقای احمدیراغب به رئیس زندان گفته که یا آرشام رضایی را به داخل بند عمومی منتقل کنید (که با این کار مخالفت شده) یا تا زمانی که آرشام در انفرادی باشد، من را هم به سلول انفرادی بفرستید.
آرشام رضایی هم که به دستور رئیس زندان اوین و دستور قضایی به قزلحصار منتقل و از ۸ آبان به مدت ۲ هفته در سلول انفرادی و ممنوع تلفن و ملاقات است.
انتقال زندانیان از یک زندان به زندان دیگر، طبق تجربه زندانیان، یکی از آزاردهندهترین اقدامات دستگاه سرکوب است. زندانی که برای خودش در زندان کاری را شروع کرده، کم کم وسایلی را جمع کرده و با محیط مانوس شده، ناگهان همه چیز را از دست میدهد.
همچنین سلول انفرادی، یک نوع شکنجه است که به شکنجه سفید معروف است و تاثیرات نامطلوبی بر روان زندانیان میگذارد.
آرشام و زرتشت هر دو کارگرهایی هستند که به خاطر ابراز نظرات انتقادی خود به زندان محکوم شدهاند.
#زرتشت_احمدی_راغب #آرشام_رضایی #زندان_قزلحصار #شکنجه #سلول_انفرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در یکی از سلولهای انفرادی زندان قزلحصار کرج بهسر میبرد و از حق تماس تلفنی و ملاقات با خانواده محروم شده است.
در اعتراض به این رفتار با آرشام، آقای زرتشت احمدیراغب زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، امروز ۱۴ آبان ۱۴۰۳ در حمایت از آرشام رضایی با اجازه خودش به سلول انفرادی منتقل شده است.
آقای احمدیراغب به رئیس زندان گفته که یا آرشام رضایی را به داخل بند عمومی منتقل کنید (که با این کار مخالفت شده) یا تا زمانی که آرشام در انفرادی باشد، من را هم به سلول انفرادی بفرستید.
آرشام رضایی هم که به دستور رئیس زندان اوین و دستور قضایی به قزلحصار منتقل و از ۸ آبان به مدت ۲ هفته در سلول انفرادی و ممنوع تلفن و ملاقات است.
انتقال زندانیان از یک زندان به زندان دیگر، طبق تجربه زندانیان، یکی از آزاردهندهترین اقدامات دستگاه سرکوب است. زندانی که برای خودش در زندان کاری را شروع کرده، کم کم وسایلی را جمع کرده و با محیط مانوس شده، ناگهان همه چیز را از دست میدهد.
همچنین سلول انفرادی، یک نوع شکنجه است که به شکنجه سفید معروف است و تاثیرات نامطلوبی بر روان زندانیان میگذارد.
آرشام و زرتشت هر دو کارگرهایی هستند که به خاطر ابراز نظرات انتقادی خود به زندان محکوم شدهاند.
#زرتشت_احمدی_راغب #آرشام_رضایی #زندان_قزلحصار #شکنجه #سلول_انفرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حق من: سلول انفرادی و امکانات رفاهی
«سری دوم بازداشتم در سلولی بودم که بسیار گرم بود و ۵۵ روز آنجا بودم. اگر قرار بود وضعیت جهنمی تجربه کنم، همان بود؛ در و دیواری که از آن آتش میبارید و از پنجره دوده وارد میشد و سیاه شده بودم. وضعیت وحشتناکی بود. کمکم کلمات و حرفها را داشتم فراموش میکردم.»
این وضعیتی است که مجید توکلی، کنشگر پرسابقه دانشجویی، از آن سخن میگوید.
وضعیت جهنمیای که مجید توکلی از آن میگوید تجربهای است که زندانیان دیگری نیز راوی آن بودهاند. حتی گاهی زندانیان از سلولهای انفرادی خود با عنوان قبر یاد کردهاند.
ما در برنامههای قبلی هم گفته بودیم که اساسا سلول انفرادی غیرقانونی است؛ نه صرفا بر اساس اصول حقوق بشری بلکه حتی بر اساس آییننامهی اجرایی سازمان زندانهای جمهوری اسلامی طبق ماده ۳۱ همین آئیننامه اجرایی، متهم بایستی در بازداشتگاه عمومی نگهداری شود. حتی در تبصره نخست این ماده تصریح شده است که حتی اگر قرار است متهم در فضای امنیتی نگهداری شود، این محیط نبایستی سلول انفرادی باشد.
ضمن اینکه در ماده ۱۵۷ همین آییننامه هم بر اختصاص امکانات و امور رفاهی مختلف به زندانیان تاکید شده است.
در بخشی از این ماده عینا آمده است که مدیرکل زندان موظف است که امور رفاهی را به بازداشتشدگان اختصاص دهد؛ اموری از جمله «تأمین کتابخانه، فرش، تلویزیون، یخچال، وسایل سرمایشی و گرمایشی، تجهیزات ورزشی، میوه و سبزیجات».
پرسش ساده است. در همین نمونهی مجید توکلی، کدامیک از امکانات رفاهی بالا به او تعلق گرفت؟ چرا یک کنشگر دانشجویی بایستی زندانی شود و حتی در صورت بازداشت در سلول انفرادی قرار بگیرد و حتی در صورت قرارگرفتن در سلول انفرادی آن وضعیت جهنمی را تجربه کند؟
در یوتیوب:
https://youtu.be/Xh5BZphX0mE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/1c7lxyhh5da0
#شکنجه #سلول_انفرادی #سلول_انفرادی_شکنجه_است #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سری دوم بازداشتم در سلولی بودم که بسیار گرم بود و ۵۵ روز آنجا بودم. اگر قرار بود وضعیت جهنمی تجربه کنم، همان بود؛ در و دیواری که از آن آتش میبارید و از پنجره دوده وارد میشد و سیاه شده بودم. وضعیت وحشتناکی بود. کمکم کلمات و حرفها را داشتم فراموش میکردم.»
این وضعیتی است که مجید توکلی، کنشگر پرسابقه دانشجویی، از آن سخن میگوید.
وضعیت جهنمیای که مجید توکلی از آن میگوید تجربهای است که زندانیان دیگری نیز راوی آن بودهاند. حتی گاهی زندانیان از سلولهای انفرادی خود با عنوان قبر یاد کردهاند.
ما در برنامههای قبلی هم گفته بودیم که اساسا سلول انفرادی غیرقانونی است؛ نه صرفا بر اساس اصول حقوق بشری بلکه حتی بر اساس آییننامهی اجرایی سازمان زندانهای جمهوری اسلامی طبق ماده ۳۱ همین آئیننامه اجرایی، متهم بایستی در بازداشتگاه عمومی نگهداری شود. حتی در تبصره نخست این ماده تصریح شده است که حتی اگر قرار است متهم در فضای امنیتی نگهداری شود، این محیط نبایستی سلول انفرادی باشد.
ضمن اینکه در ماده ۱۵۷ همین آییننامه هم بر اختصاص امکانات و امور رفاهی مختلف به زندانیان تاکید شده است.
در بخشی از این ماده عینا آمده است که مدیرکل زندان موظف است که امور رفاهی را به بازداشتشدگان اختصاص دهد؛ اموری از جمله «تأمین کتابخانه، فرش، تلویزیون، یخچال، وسایل سرمایشی و گرمایشی، تجهیزات ورزشی، میوه و سبزیجات».
پرسش ساده است. در همین نمونهی مجید توکلی، کدامیک از امکانات رفاهی بالا به او تعلق گرفت؟ چرا یک کنشگر دانشجویی بایستی زندانی شود و حتی در صورت بازداشت در سلول انفرادی قرار بگیرد و حتی در صورت قرارگرفتن در سلول انفرادی آن وضعیت جهنمی را تجربه کند؟
در یوتیوب:
https://youtu.be/Xh5BZphX0mE
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/1c7lxyhh5da0
#شکنجه #سلول_انفرادی #سلول_انفرادی_شکنجه_است #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تاملی کوتاه بر پدیده شکنجه سفید
«شکنجه سفید» شکنجه است ولی از لحاظ ظاهری شبیه شکنجه جسمانی نیست. در واقع شکنجه سفید شکنجهای است که اساسا بر جسم زندانی پیاده نمیشود بلکه زندانبانان فضایی فراهم میسازند که تاثیر روانی محیط بر زندانی چنان سنگین شود که شاید از شکنجه جسمانی نیز تاثیرات منفی گستردهتر و بیش تری داشته باشد. در واقع واژه و عبارت «سفید» در ترکیب «شکنجه سفید» بیانگر جنبهای مثبت نیست بلکه بیانگر غیرجسمانی بودن این شکنجه است و جنبه روانی آن را بازتاب میدهد گرچه شاید این انتقاد وارد شود که این واژه برای بیان وجوه خسارتبار این شکنجه مناسب نیست.
«نرگس محمدی» - زندانی سیاسی - درباره این نوع شکنجه کتابی به همین نام نوشته است و «نشر باران» در سوئد آن را منتشر کرده است. کتاب حاوی ۱۵ گفتوگو با زندانیان درباره پدیده شکنجه سفید است. «اسد سیف» در گزارشی که درباره این کتاب در سایت «دویچهوله» نوشته است، نمونههایی از شکنجههای سفید را نام میبرد: «بیخوابی، صداهای ناهنجار و آزارنده، نور دایم؛ کم و یا زیاد، تاریکی، بازداشتن از رفتن به توالت، دمای کم و یا زیاد هوا، اتاق نمناک و یا کثیف و آلوده، سرپا نگاهداشتن، اعدام مصنوعی، لختکردن، محرومیت از خوراک، آشامیدنی، امکانات درمانی و بهداشتی، تحرک، به کار گرفتن چشمبند، توهین، ایجاد وحشت، ایجاد اختلال در حواس، اختلال در سیستم درک، تنها نگاهداشتن و قطع رابطه او با دیگران.»
به گفته نویسنده این شکنجهها در این جهت به کار گرفته میشود که «هویت شخص زندانی» تخریب شود و «زندانی از نظم خویش خارج و از خود تهی گردد». درگیرکردن زندانی با خود و روان خود آن چیزی است و آن هدفی است که از پی این شکنجه روانی دنبال میشود.
سلول انفرادی از برجستهترین و بارزترین مصادیق شکنجه سفید است و گاه اثراتی ویرانگر بر زندانیان میگذارد. اثراتی که قطعا از بعضی از شکنجههای جسمی نیز بدتر است. «سعید مدنی» - پژوهشگر و زندانی سابق - که خود نیز سلول انفرادی را تجربه کرده است درباره اثرات ویرانگر سلول انفرادی به مسئلهای به نام «توهمهای انفرادی» اشاره میکند و میگوید: «دوستی اهل سنت و کرد داشتم که بازداشت شده بود و حدود یکسال انفرادی محض داشت و تحت شکنجه و فشار بود. از او پرسیدم در انفرادی سختترین وضعیت چه بود؟ میگفت اینکه با اجنه کنار بیایم. آنها میآمدند و اذیتم میکردند. کتکم میزدند و تا میرفتم بخوابم به سراغم میآمدند.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/White_torture
#سلول_انفرادی #گزارش #یاری_حقوقی_توانا #شکنجه #شکنجه_سفید #حقیقت_زندان
@Tavaana_TavaanaTech
«شکنجه سفید» شکنجه است ولی از لحاظ ظاهری شبیه شکنجه جسمانی نیست. در واقع شکنجه سفید شکنجهای است که اساسا بر جسم زندانی پیاده نمیشود بلکه زندانبانان فضایی فراهم میسازند که تاثیر روانی محیط بر زندانی چنان سنگین شود که شاید از شکنجه جسمانی نیز تاثیرات منفی گستردهتر و بیش تری داشته باشد. در واقع واژه و عبارت «سفید» در ترکیب «شکنجه سفید» بیانگر جنبهای مثبت نیست بلکه بیانگر غیرجسمانی بودن این شکنجه است و جنبه روانی آن را بازتاب میدهد گرچه شاید این انتقاد وارد شود که این واژه برای بیان وجوه خسارتبار این شکنجه مناسب نیست.
«نرگس محمدی» - زندانی سیاسی - درباره این نوع شکنجه کتابی به همین نام نوشته است و «نشر باران» در سوئد آن را منتشر کرده است. کتاب حاوی ۱۵ گفتوگو با زندانیان درباره پدیده شکنجه سفید است. «اسد سیف» در گزارشی که درباره این کتاب در سایت «دویچهوله» نوشته است، نمونههایی از شکنجههای سفید را نام میبرد: «بیخوابی، صداهای ناهنجار و آزارنده، نور دایم؛ کم و یا زیاد، تاریکی، بازداشتن از رفتن به توالت، دمای کم و یا زیاد هوا، اتاق نمناک و یا کثیف و آلوده، سرپا نگاهداشتن، اعدام مصنوعی، لختکردن، محرومیت از خوراک، آشامیدنی، امکانات درمانی و بهداشتی، تحرک، به کار گرفتن چشمبند، توهین، ایجاد وحشت، ایجاد اختلال در حواس، اختلال در سیستم درک، تنها نگاهداشتن و قطع رابطه او با دیگران.»
به گفته نویسنده این شکنجهها در این جهت به کار گرفته میشود که «هویت شخص زندانی» تخریب شود و «زندانی از نظم خویش خارج و از خود تهی گردد». درگیرکردن زندانی با خود و روان خود آن چیزی است و آن هدفی است که از پی این شکنجه روانی دنبال میشود.
سلول انفرادی از برجستهترین و بارزترین مصادیق شکنجه سفید است و گاه اثراتی ویرانگر بر زندانیان میگذارد. اثراتی که قطعا از بعضی از شکنجههای جسمی نیز بدتر است. «سعید مدنی» - پژوهشگر و زندانی سابق - که خود نیز سلول انفرادی را تجربه کرده است درباره اثرات ویرانگر سلول انفرادی به مسئلهای به نام «توهمهای انفرادی» اشاره میکند و میگوید: «دوستی اهل سنت و کرد داشتم که بازداشت شده بود و حدود یکسال انفرادی محض داشت و تحت شکنجه و فشار بود. از او پرسیدم در انفرادی سختترین وضعیت چه بود؟ میگفت اینکه با اجنه کنار بیایم. آنها میآمدند و اذیتم میکردند. کتکم میزدند و تا میرفتم بخوابم به سراغم میآمدند.»
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/White_torture
#سلول_انفرادی #گزارش #یاری_حقوقی_توانا #شکنجه #شکنجه_سفید #حقیقت_زندان
@Tavaana_TavaanaTech
تروماهای ناشی از بازداشت؛ زخمی که سالها التیام نمییابد
مونا معافی، فعال مدنی، فعال در زمينه كودكان و زنان خودسرپرست، بازرس سابق نظام روانشناسى و مسئول مجموغه كمكهاى مردمى «همدرد»، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«۶بهمن ۹۵ساعت ۱۰:۲۶ دقیقه صبح در محل کارم بازداشت شدم.امروز واردسال۸ شد ۶ماه انفرادی ترومایی داشت هنوز لحظه به لحظه با جزئیات در خاطرم هست(با وجود رواندرمانی و دارو درمانی)از بازجوییو تهدید تا داروهایی که هرگز نفهمیدم چی بود
آقای ظریف دولت اصلاحات این بلا رو سر روان من آورد.»
بازداشتهای خودسرانه توسط حکومتهای سرکوبگر، زخمی عمیق بر روح و روان انسانها برجای میگذارد. این تجربههای تلخ و دردناک، چیزی فراتر از لحظههای بازداشت یا دوران زندان است. تروماهایی که از شکنجههای روحی و جسمی، تهدید، انفرادیهای طولانیمدت و حتی استفاده از داروهای ناشناخته بهجا میماند، تا سالها بازماندگان را آزار میدهد.
روایت افرادی مانند مونا معافی، فعال مدنی که سالهاست از پیامدهای روانی ناشی از بازداشت و بازجویی و تهدید رنج میبرد، نشاندهنده عمق این فاجعه انسانی است. افرادی که در سلولهای انفرادی زندانی میشوند، بهنوعی از دنیای بیرون جدا میگردند و تحت فشارهای روانی و جسمی شدیدی قرار میگیرند. این فشارها، آسیبهایی ایجاد میکنند که حتی با گذشت سالها و تلاشهای درمانی، همچنان زنده و آزاردهنده باقی میمانند.
بازداشتهای غیرقانونی، تحقیرها و تهدیدها، و استفاده از روشهایی که به وضوح ناقض حقوق بشر هستند، نه تنها فرد بازداشتشده را قربانی میکنند، بلکه جامعهای را با داغ این رفتارهای غیرانسانی مواجه میسازند. بازماندگان این تجربهها اغلب برای بازیابی سلامت روان خود، نیاز به درمانهای طولانیمدت روانشناختی و حمایتهای اجتماعی دارند.
اگر شما نیز تجربه مشابهی از بازداشت یا مواجهه با چنین رفتارهای سرکوبگرانه دارید، لطفاً روایت خود را از طریق دایرکت با ما در میان بگذارید. شنیدن و به اشتراک گذاشتن این تجربیات، میتواند صدای عدالتخواهی را رساتر کند.
مرتبط:
چالشهای بهداشت روانی پس از آزادی از زندان سیاسی
https://tavaana.org/psychosocial-support2/
#سلامت_روان #سلول_انفرادی #بازجویی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مونا معافی، فعال مدنی، فعال در زمينه كودكان و زنان خودسرپرست، بازرس سابق نظام روانشناسى و مسئول مجموغه كمكهاى مردمى «همدرد»، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«۶بهمن ۹۵ساعت ۱۰:۲۶ دقیقه صبح در محل کارم بازداشت شدم.امروز واردسال۸ شد ۶ماه انفرادی ترومایی داشت هنوز لحظه به لحظه با جزئیات در خاطرم هست(با وجود رواندرمانی و دارو درمانی)از بازجوییو تهدید تا داروهایی که هرگز نفهمیدم چی بود
آقای ظریف دولت اصلاحات این بلا رو سر روان من آورد.»
بازداشتهای خودسرانه توسط حکومتهای سرکوبگر، زخمی عمیق بر روح و روان انسانها برجای میگذارد. این تجربههای تلخ و دردناک، چیزی فراتر از لحظههای بازداشت یا دوران زندان است. تروماهایی که از شکنجههای روحی و جسمی، تهدید، انفرادیهای طولانیمدت و حتی استفاده از داروهای ناشناخته بهجا میماند، تا سالها بازماندگان را آزار میدهد.
روایت افرادی مانند مونا معافی، فعال مدنی که سالهاست از پیامدهای روانی ناشی از بازداشت و بازجویی و تهدید رنج میبرد، نشاندهنده عمق این فاجعه انسانی است. افرادی که در سلولهای انفرادی زندانی میشوند، بهنوعی از دنیای بیرون جدا میگردند و تحت فشارهای روانی و جسمی شدیدی قرار میگیرند. این فشارها، آسیبهایی ایجاد میکنند که حتی با گذشت سالها و تلاشهای درمانی، همچنان زنده و آزاردهنده باقی میمانند.
بازداشتهای غیرقانونی، تحقیرها و تهدیدها، و استفاده از روشهایی که به وضوح ناقض حقوق بشر هستند، نه تنها فرد بازداشتشده را قربانی میکنند، بلکه جامعهای را با داغ این رفتارهای غیرانسانی مواجه میسازند. بازماندگان این تجربهها اغلب برای بازیابی سلامت روان خود، نیاز به درمانهای طولانیمدت روانشناختی و حمایتهای اجتماعی دارند.
اگر شما نیز تجربه مشابهی از بازداشت یا مواجهه با چنین رفتارهای سرکوبگرانه دارید، لطفاً روایت خود را از طریق دایرکت با ما در میان بگذارید. شنیدن و به اشتراک گذاشتن این تجربیات، میتواند صدای عدالتخواهی را رساتر کند.
مرتبط:
چالشهای بهداشت روانی پس از آزادی از زندان سیاسی
https://tavaana.org/psychosocial-support2/
#سلامت_روان #سلول_انفرادی #بازجویی #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فواد چوبین، زندانی سیاسی سابق و دایی جاویدنام آرتین رحمانی، ضمن انتشار این فایل نوشت:
ا«مروز روحالله خسروی، زندانی سیاسی بازداشتشده در جریان جنبش زن، زندگی، آزادی، به سلول انفرادی در زندان سپیدار اهواز منتقل شد. پس از اینکه او در تماسی خواستار شنیده شدن صدایش از سوی کمیته حقیقتیاب، خانم مای ساتو و سازمانهای حقوق بشری شد.
صدای روحالله پیش از انتقال به انفرادی.»
#روح_الله_خسروی #شکنجه #اعتراف_اجباری #سلول_انفرادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ا«مروز روحالله خسروی، زندانی سیاسی بازداشتشده در جریان جنبش زن، زندگی، آزادی، به سلول انفرادی در زندان سپیدار اهواز منتقل شد. پس از اینکه او در تماسی خواستار شنیده شدن صدایش از سوی کمیته حقیقتیاب، خانم مای ساتو و سازمانهای حقوق بشری شد.
صدای روحالله پیش از انتقال به انفرادی.»
#روح_الله_خسروی #شکنجه #اعتراف_اجباری #سلول_انفرادی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech