Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایت یک پرونده، ۵۴، تجویز بیرویه دارو برای زندانیان
در پی انتشار نامه افشاگرانه روزنامهنگار زندانی، ویدا ربانی، در خصوص دادن بیرویه داروهای اعصاب و روان به زندانیان، در این برنامه نگاهی شده است به تجویز بیرویه دارو برای زندانیان و موارد مسمومیت دارویی و شرایطی که برای کنشگران مدنی و سیاسی ایجاد میشود و فشارهایی که به اعصاب و روان آنها صدمه وارد میکند.
این برنامه با حضور جمعی از کنشگران مدنی ۸ خرداد ۱۴۰۲ در اتاق آموزشکده توانا در کلابهاوس برگزار شد.
https://tavaana.org/prison-in-iran-59-2/
در یوتیوب:
https://youtu.be/2hNipDgeDd0
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/0lqctlu4h9ih
#حقوق_زندانیان #مسمومیت_دارویی #بهنام_محجوبی #شاهین_ناصری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در پی انتشار نامه افشاگرانه روزنامهنگار زندانی، ویدا ربانی، در خصوص دادن بیرویه داروهای اعصاب و روان به زندانیان، در این برنامه نگاهی شده است به تجویز بیرویه دارو برای زندانیان و موارد مسمومیت دارویی و شرایطی که برای کنشگران مدنی و سیاسی ایجاد میشود و فشارهایی که به اعصاب و روان آنها صدمه وارد میکند.
این برنامه با حضور جمعی از کنشگران مدنی ۸ خرداد ۱۴۰۲ در اتاق آموزشکده توانا در کلابهاوس برگزار شد.
https://tavaana.org/prison-in-iran-59-2/
در یوتیوب:
https://youtu.be/2hNipDgeDd0
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/0lqctlu4h9ih
#حقوق_زندانیان #مسمومیت_دارویی #بهنام_محجوبی #شاهین_ناصری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Audio
روایت یک پرونده، ۵۴، تجویز بیرویه دارو برای زندانیان
در پی انتشار نامه افشاگرانه روزنامهنگار زندانی، ویدا ربانی، در خصوص دادن بیرویه داروهای اعصاب و روان به زندانیان، در این برنامه نگاهی شده است به تجویز بیرویه دارو برای زندانیان و موارد مسمومیت دارویی و شرایطی که برای کنشگران مدنی و سیاسی ایجاد میشود و فشارهایی که به اعصاب و روان آنها صدمه وارد میکند.
این برنامه با حضور جمعی از کنشگران مدنی ۸ خرداد ۱۴۰۲ در اتاق آموزشکده توانا در کلابهاوس برگزار شد.
https://tavaana.org/prison-in-iran-59-2/
در یوتیوب:
https://youtu.be/2hNipDgeDd0
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/0lqctlu4h9ih
#حقوق_زندانیان #مسمومیت_دارویی #بهنام_محجوبی #شاهین_ناصری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در پی انتشار نامه افشاگرانه روزنامهنگار زندانی، ویدا ربانی، در خصوص دادن بیرویه داروهای اعصاب و روان به زندانیان، در این برنامه نگاهی شده است به تجویز بیرویه دارو برای زندانیان و موارد مسمومیت دارویی و شرایطی که برای کنشگران مدنی و سیاسی ایجاد میشود و فشارهایی که به اعصاب و روان آنها صدمه وارد میکند.
این برنامه با حضور جمعی از کنشگران مدنی ۸ خرداد ۱۴۰۲ در اتاق آموزشکده توانا در کلابهاوس برگزار شد.
https://tavaana.org/prison-in-iran-59-2/
در یوتیوب:
https://youtu.be/2hNipDgeDd0
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/0lqctlu4h9ih
#حقوق_زندانیان #مسمومیت_دارویی #بهنام_محجوبی #شاهین_ناصری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد نوریزاد، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، طی نامهای شرح داد که در زندان تلفنهای کارتی را برداشتهاند، در حالی که آن همه زندانی کارت تلفنی داشتند که مبالغ زیادی شارژ شده بود.
mnourizad
متن نامه آقای نوریزاد به شرح زیر است:
درود هموطنانم...
سه شنبه هفته گذشته،گوشتکوبی برداشتم و شیشه ی همه تلفنهای کارتی بند شش زندان اوین را شکستم. چرا شکستم؟ چون سالهای سال همه ی زندانیان در سراسر کشور با تلفنهای کارتی تماس میگرفتند، با خانواده، با وکیل و با دوستان صحبت میکردند. چهار پنج ماه پیش آمدند تلفن دیگری که میگویند اینترنتی ست، در کنار تلفنهای کارتی نصب کردند. همزمان از هر دو تلفن میشد تماس گرفت. ناگهان و بدون اطلاع قبلی، تلفنهای کارتی قطع شد! درحالیکه زندانیان در سراسر کشور، در کارتهای خود از ده هزار تومان تا پانصد هزار تومان شارژ داشتند.
در یک روز چیزی قریب به ۹۵ میلیارد تومان از پول شارژ زندانیان کشور هپلو و بالا کشیده شد! کسی پیگیر این دزدی آشکار نشد و خود زندانیان هم جرأت پیگیری اینهمه پول بالا کشیده شده را نداشتند. من شخصا حدود سه چهار ماه پیش طی نامه ای به رئیس زندان اوین و با چسباندن دو کارت تلفن خود که در هر کدام چهل پنجاه هزار تومان شارژ داشتند، از وی خواستم به این دزدی آشکار ورود کند، پاسخی نیامد!
دوشنبه گذشته به افسر بند شش اخطار دادم که چون سه چهار ماه است به نامه من پاسخی داده نشده، من میزنم شیشه همه تلفنهای کارتی را که متعلق به برادران دزد و آدمکش و جاسوس سپاه است، میشکنم. ۲۴ ساعت مهلت خواستند، و چون خبری نشد، زدم همه را شکاندم، با گوشت کوب! به محل افسر نگهبانی که رفتم، فرد فربهای به نام "عباس شفیعی" از کارکنان با ناسزای رکیک «.....کش». به من حملهور شد.
خبر کردند گارد آمد، و وحشیانه به من پابند و دستبند زدند و بردند بند ۲۴۰ که انفرادی ست.
دو روز و دو شب من با پابند و دستبند در سلول انفرادی شکنجه شدم. در سلول گرم و کثیف با اعتصاب غذای خشک و اعتصاب دارو...
روز سوم مرا منتقل کردند به بند ۸ که اکنون در آنجا هستم، تلفنم را نیز قطع کردهاند از همان روز تا کنون...
دیروز نامهای نوشتم به رئیس حفاظت زندان اوین آقای محمدی، با عنوان "شاش زندانیان" ...
آن نامه را سپردم به رئیس بند ۸ (آقای شیخ نواز) که به محمدی حفاظت برساند، و به دو نکته اشاره کردم:
.
۱. اینکه: آقای محمدی به پرسنل خود بیاموزد که به محمد نوریزاد ناسزاهایی چون «....کش» نگوید. من اگر اینی بودم که عباس شفیعی فربه تر از فربه به من گفت، اکنون مانند شاخ شمشاد در کنار حضرت آیتالله سید مجتبی خامنهای دزد و آدمکش، و در کنار سردار قالیباف دزد و آدمکش و پرستوپران ايستاده بودم.
۲. اینکه: آقای محمدی، چه شما در ۹۵ میلیارد پول بالا کشیده شده زندانيان سراسر کشور سهمی داشته باشيد، چه نه، چه بخواهید، چه نخواهید، بدانید و آگاه باشید؛ لقمهای که هم خودتان و هم خانواده ی شما فرو میبرید، به ...... زندانیان آغشته است، و لقمههای همهی کارکنان دستگاه قضایی از رئیس تا آبدارچی، همين که در قبال این دزدی آشکار -و البته اندک- سکوت اختیار کردهاند، به ....... زندانیان آلوده است. گوارای وجود!
.
محمد نوریزاد
بند ۸ زندان اوین
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
#محمد_نوریزاد #زندانی_سیاسی #حقوق_زندانیان #بیانیه #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
mnourizad
متن نامه آقای نوریزاد به شرح زیر است:
درود هموطنانم...
سه شنبه هفته گذشته،گوشتکوبی برداشتم و شیشه ی همه تلفنهای کارتی بند شش زندان اوین را شکستم. چرا شکستم؟ چون سالهای سال همه ی زندانیان در سراسر کشور با تلفنهای کارتی تماس میگرفتند، با خانواده، با وکیل و با دوستان صحبت میکردند. چهار پنج ماه پیش آمدند تلفن دیگری که میگویند اینترنتی ست، در کنار تلفنهای کارتی نصب کردند. همزمان از هر دو تلفن میشد تماس گرفت. ناگهان و بدون اطلاع قبلی، تلفنهای کارتی قطع شد! درحالیکه زندانیان در سراسر کشور، در کارتهای خود از ده هزار تومان تا پانصد هزار تومان شارژ داشتند.
در یک روز چیزی قریب به ۹۵ میلیارد تومان از پول شارژ زندانیان کشور هپلو و بالا کشیده شد! کسی پیگیر این دزدی آشکار نشد و خود زندانیان هم جرأت پیگیری اینهمه پول بالا کشیده شده را نداشتند. من شخصا حدود سه چهار ماه پیش طی نامه ای به رئیس زندان اوین و با چسباندن دو کارت تلفن خود که در هر کدام چهل پنجاه هزار تومان شارژ داشتند، از وی خواستم به این دزدی آشکار ورود کند، پاسخی نیامد!
دوشنبه گذشته به افسر بند شش اخطار دادم که چون سه چهار ماه است به نامه من پاسخی داده نشده، من میزنم شیشه همه تلفنهای کارتی را که متعلق به برادران دزد و آدمکش و جاسوس سپاه است، میشکنم. ۲۴ ساعت مهلت خواستند، و چون خبری نشد، زدم همه را شکاندم، با گوشت کوب! به محل افسر نگهبانی که رفتم، فرد فربهای به نام "عباس شفیعی" از کارکنان با ناسزای رکیک «.....کش». به من حملهور شد.
خبر کردند گارد آمد، و وحشیانه به من پابند و دستبند زدند و بردند بند ۲۴۰ که انفرادی ست.
دو روز و دو شب من با پابند و دستبند در سلول انفرادی شکنجه شدم. در سلول گرم و کثیف با اعتصاب غذای خشک و اعتصاب دارو...
روز سوم مرا منتقل کردند به بند ۸ که اکنون در آنجا هستم، تلفنم را نیز قطع کردهاند از همان روز تا کنون...
دیروز نامهای نوشتم به رئیس حفاظت زندان اوین آقای محمدی، با عنوان "شاش زندانیان" ...
آن نامه را سپردم به رئیس بند ۸ (آقای شیخ نواز) که به محمدی حفاظت برساند، و به دو نکته اشاره کردم:
.
۱. اینکه: آقای محمدی به پرسنل خود بیاموزد که به محمد نوریزاد ناسزاهایی چون «....کش» نگوید. من اگر اینی بودم که عباس شفیعی فربه تر از فربه به من گفت، اکنون مانند شاخ شمشاد در کنار حضرت آیتالله سید مجتبی خامنهای دزد و آدمکش، و در کنار سردار قالیباف دزد و آدمکش و پرستوپران ايستاده بودم.
۲. اینکه: آقای محمدی، چه شما در ۹۵ میلیارد پول بالا کشیده شده زندانيان سراسر کشور سهمی داشته باشيد، چه نه، چه بخواهید، چه نخواهید، بدانید و آگاه باشید؛ لقمهای که هم خودتان و هم خانواده ی شما فرو میبرید، به ...... زندانیان آغشته است، و لقمههای همهی کارکنان دستگاه قضایی از رئیس تا آبدارچی، همين که در قبال این دزدی آشکار -و البته اندک- سکوت اختیار کردهاند، به ....... زندانیان آلوده است. گوارای وجود!
.
محمد نوریزاد
بند ۸ زندان اوین
۲۵ مرداد ۱۴۰۲
#محمد_نوریزاد #زندانی_سیاسی #حقوق_زندانیان #بیانیه #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech