جمع زیادی از اهالی موسیقی، در محکومیت حکم صادره علیه توماج صالحی، بیانیهای را امضا کردند.
متن بیانیه به شرح زیر است:
هنر؛ رها از هر زنجیریست.
این روزها جامعهی موسیقی ایران در بُهت و شوکی مهیب فرورفته است.
صدور حکم اعدام برای هنرمند جوان، توماج صالحی به اتهامی واهی!، عملکردی غیرقابلِ باور و ظالمانه در تاریخ موسیقی معاصر این سرزمین است.
او نواگرِ نوای خفته در گلو و خواستههای بهحقِ نسلی از ایرانیان است که برای یک «زندگی معمولی» در میهن خویش، به شکلی مسالمتآمیز، تلاش میکنند.
توماج صالحی و دیگر هنرمندانِ در بند، فرزند ایران و فرزند شریف جامعه موسیقی ایران هستند و ما اهالی موسیقی خواستار لغو فوری حکم ظالمانهی اعدام و آزادی بیقید و شرط این هنرمند و دیگر هنرمندان دربند هستیم.
جهان نظارهگر است و تاریخ، این زمان و مکان را به یاد خواهد سپرد؛ که روزگاری در این سرزمین، به اتهام اعتراضی مصلحانه، حکمی چنین غیرمنصفانه صادر شده است.
هنرمندان موسیقی؛ توماج صالحی، سامان یاسین، شیدای همدانی، عزیز قاسمزاده و همهی معترضان مسالمتجو را آزاد کنید و بگذارید این مردمِ نگران، کمی روی آرامش ببینند.
جمعی از اهالی موسیقی ایران
اردیبهشت ۱۴۰۳
- این بیانیه به امضای جمع کثیری از اهالی موسیقی ایران رسیده است. اسامی این عزیزان را در تصاویر میبینید.
#توماج_صالحى
#سامان_یاسین #شیدای_همدانی #عزیز_قاسم_زاده #موسیقی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه به شرح زیر است:
هنر؛ رها از هر زنجیریست.
این روزها جامعهی موسیقی ایران در بُهت و شوکی مهیب فرورفته است.
صدور حکم اعدام برای هنرمند جوان، توماج صالحی به اتهامی واهی!، عملکردی غیرقابلِ باور و ظالمانه در تاریخ موسیقی معاصر این سرزمین است.
او نواگرِ نوای خفته در گلو و خواستههای بهحقِ نسلی از ایرانیان است که برای یک «زندگی معمولی» در میهن خویش، به شکلی مسالمتآمیز، تلاش میکنند.
توماج صالحی و دیگر هنرمندانِ در بند، فرزند ایران و فرزند شریف جامعه موسیقی ایران هستند و ما اهالی موسیقی خواستار لغو فوری حکم ظالمانهی اعدام و آزادی بیقید و شرط این هنرمند و دیگر هنرمندان دربند هستیم.
جهان نظارهگر است و تاریخ، این زمان و مکان را به یاد خواهد سپرد؛ که روزگاری در این سرزمین، به اتهام اعتراضی مصلحانه، حکمی چنین غیرمنصفانه صادر شده است.
هنرمندان موسیقی؛ توماج صالحی، سامان یاسین، شیدای همدانی، عزیز قاسمزاده و همهی معترضان مسالمتجو را آزاد کنید و بگذارید این مردمِ نگران، کمی روی آرامش ببینند.
جمعی از اهالی موسیقی ایران
اردیبهشت ۱۴۰۳
- این بیانیه به امضای جمع کثیری از اهالی موسیقی ایران رسیده است. اسامی این عزیزان را در تصاویر میبینید.
#توماج_صالحى
#سامان_یاسین #شیدای_همدانی #عزیز_قاسم_زاده #موسیقی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنجیر و زندان و غزل
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
فایل صوتی از شعر جدیدی از شیدای همدانی از درون زندان زاهدان که برای توماجها سروده است، به طور اختصاصی به آموزشکده توانا رسیده است.
فرق یک الماس، با یک سنگ بیمقدار چیست؟
زیر پا الماس، هرگز بیبها و خوار نیست
دُرّ و گوهر، همنشین با تاج شاهی میشود
سنگ بیمقدار، جایش جز رگ دیوار نیست
عشق را معنی، هزاران باشد، ای صاحبدلان!
برترین تفسیر عشق اما، بجز ایثار نیست
فرق بین عقل و جهل و خوب و بد، ای باخرد!
گرچه بسیار است، اما فاصله، بسیار نیست
زاهد این ذکر و نماز و روزه و زاری تو
حاصلش جز حسرت و جز ماتم و آزار نیست
کُل عمرت را عبادت، ناله و آه و فغان
میکُنی، اما نشان از خالق جبّار نیست
کنجکاوم که بدانم تو چه حالی میشوی
گر بدانی که خدایی جز خودت در کار نیست؟
دست جهل و پای آزادی به هم زنجیر شد
در دیاری که نشان مردم بیدار نیست
هر کجا که شیخ نادان، پادشاه و رهبر است
خاک پاکش جز به بند جهل و استثمار نیست
در همان یک دست باقیماندهی این شیخ شوم
جز طناب دار و جز زنجیر استکبار نیست
حرفهایش دلربا و خوب و شیرین است، حیف!
که ارزشی در وعدههای پوچ این گفتار نیست
میکِشد در بند و آنگه میکُشد «توماج»ها
رحم و وجدان و شرف در ذات این کفتار نیست
هموطن! این گردن گردنکلفتان لایق
چیز دیگر غیر افسار و طناب دار نیست
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
دل، پُر از عشق وطن گردیده و جایی در آن
بهر یار و دلبر و دلداده و دلدار نیست
باز هم زنجیر و زندان و غزل، جایی دگر
بهتر از زندان برای خلق این آثار نیست
مونس تنهایی و شیداییام، کُنج قفس
جز کتاب و شعر و آزادی و این سیگار نیست
خرد، نگهدارتان
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
#شیدای_همدانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
فایل صوتی از شعر جدیدی از شیدای همدانی از درون زندان زاهدان که برای توماجها سروده است، به طور اختصاصی به آموزشکده توانا رسیده است.
فرق یک الماس، با یک سنگ بیمقدار چیست؟
زیر پا الماس، هرگز بیبها و خوار نیست
دُرّ و گوهر، همنشین با تاج شاهی میشود
سنگ بیمقدار، جایش جز رگ دیوار نیست
عشق را معنی، هزاران باشد، ای صاحبدلان!
برترین تفسیر عشق اما، بجز ایثار نیست
فرق بین عقل و جهل و خوب و بد، ای باخرد!
گرچه بسیار است، اما فاصله، بسیار نیست
زاهد این ذکر و نماز و روزه و زاری تو
حاصلش جز حسرت و جز ماتم و آزار نیست
کُل عمرت را عبادت، ناله و آه و فغان
میکُنی، اما نشان از خالق جبّار نیست
کنجکاوم که بدانم تو چه حالی میشوی
گر بدانی که خدایی جز خودت در کار نیست؟
دست جهل و پای آزادی به هم زنجیر شد
در دیاری که نشان مردم بیدار نیست
هر کجا که شیخ نادان، پادشاه و رهبر است
خاک پاکش جز به بند جهل و استثمار نیست
در همان یک دست باقیماندهی این شیخ شوم
جز طناب دار و جز زنجیر استکبار نیست
حرفهایش دلربا و خوب و شیرین است، حیف!
که ارزشی در وعدههای پوچ این گفتار نیست
میکِشد در بند و آنگه میکُشد «توماج»ها
رحم و وجدان و شرف در ذات این کفتار نیست
هموطن! این گردن گردنکلفتان لایق
چیز دیگر غیر افسار و طناب دار نیست
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
دل، پُر از عشق وطن گردیده و جایی در آن
بهر یار و دلبر و دلداده و دلدار نیست
باز هم زنجیر و زندان و غزل، جایی دگر
بهتر از زندان برای خلق این آثار نیست
مونس تنهایی و شیداییام، کُنج قفس
جز کتاب و شعر و آزادی و این سیگار نیست
خرد، نگهدارتان
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
#شیدای_همدانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
حدود دو هفته پیش، شعر جدیدی از شیدای همدانی به دستمان رسیده بود که انتشار دادیم. طبق آخرین خبر دریافتی درباره این زندانی سیاسی، او پس از انتشار این شعر ده روز به انفرادی قرنطینه زندان زاهدان منتقل شد و اعتصاب غذا کرد و اکنون هم حق تماس تلفنی از او سلب شده است.
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
بخشی از آخرین شعر شیدای همدانی:
عشق را معنی، هزاران باشد، ای صاحبدلان!
برترین تفسیر عشق اما، بجز ایثار نیست
فرق بین عقل و جهل و خوب و بد، ای باخرد!
گرچه بسیار است، اما فاصله، بسیار نیست
زاهد این ذکر و نماز و روزه و زاری تو
حاصلش جز حسرت و جز ماتم و آزار نیست
کُل عمرت را عبادت، ناله و آه و فغان
میکُنی، اما نشان از خالق جبّار نیست
کنجکاوم که بدانم تو چه حالی میشوی
گر بدانی که خدایی جز خودت در کار نیست؟
دست جهل و پای آزادی به هم زنجیر شد
در دیاری که نشان مردم بیدار نیست
هر کجا که شیخ نادان، پادشاه و رهبر است
خاک پاکش جز به بند جهل و استثمار نیست
در همان یک دست باقیماندهی این شیخ شوم
جز طناب دار و جز زنجیر استکبار نیست
میکِشد در بند و آنگه میکُشد «توماج»ها
رحم و وجدان و شرف در ذات این کفتار نیست
هموطن! این گردن گردنکلفتان لایق
چیز دیگر غیر افسار و طناب دار نیست
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
#شیدای_همدانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
بخشی از آخرین شعر شیدای همدانی:
عشق را معنی، هزاران باشد، ای صاحبدلان!
برترین تفسیر عشق اما، بجز ایثار نیست
فرق بین عقل و جهل و خوب و بد، ای باخرد!
گرچه بسیار است، اما فاصله، بسیار نیست
زاهد این ذکر و نماز و روزه و زاری تو
حاصلش جز حسرت و جز ماتم و آزار نیست
کُل عمرت را عبادت، ناله و آه و فغان
میکُنی، اما نشان از خالق جبّار نیست
کنجکاوم که بدانم تو چه حالی میشوی
گر بدانی که خدایی جز خودت در کار نیست؟
دست جهل و پای آزادی به هم زنجیر شد
در دیاری که نشان مردم بیدار نیست
هر کجا که شیخ نادان، پادشاه و رهبر است
خاک پاکش جز به بند جهل و استثمار نیست
در همان یک دست باقیماندهی این شیخ شوم
جز طناب دار و جز زنجیر استکبار نیست
میکِشد در بند و آنگه میکُشد «توماج»ها
رحم و وجدان و شرف در ذات این کفتار نیست
هموطن! این گردن گردنکلفتان لایق
چیز دیگر غیر افسار و طناب دار نیست
روز، روز رزم و جنگ و اتحاد است و نبرد
تا به آزادی، رهی دیگر بجز پیکار نیست
#شیدای_همدانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی زمان خواندن شعری در نقد سید علی خامنهای عکس خامنهای را آتش زد. این حرکت یکی از دلایل دستگیری او بیان شده است.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
صدای زندانیان باشیم و از یاد نبریم شیدای همدانی به دلیل سرودن شعر به زندان افتاده است.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-jail-case-21-sheyda
#حقیقت_زندان #شیدای_همدانی
#زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی زمان خواندن شعری در نقد سید علی خامنهای عکس خامنهای را آتش زد. این حرکت یکی از دلایل دستگیری او بیان شده است.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
صدای زندانیان باشیم و از یاد نبریم شیدای همدانی به دلیل سرودن شعر به زندان افتاده است.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
در ساندکلاد:
https://soundcloud.com/tavaana/club-t-jail-case-21-sheyda
#حقیقت_زندان #شیدای_همدانی
#زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شعری از شیدای همدانی از درون زندان زاهدان
در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
شیدای همدانی در این شعر ضمن گلایه از برخی دوستانش، تلنگری بر برخی هنرمندان میزند و مسئولیت هنرمند را یادآوری میکند.
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
متن شعر جدید شیدای همدانی که امروز به دستمان رسید به شرح زیر است:
خبر داری هنرمندی خردمند
به دام ناکسان، افتاده در بند؟!
به بند ناخردمندان گمراه
بدون مونس و غمخوار و همراه
به زنجیری که از جنس جنون است
جنونی که به رنگ سرخ خون است
در این زندان، کسی حالش نپرسد
ز اوج و وسعت بالش نپرسد
منم آن مرد آزاد هنرمند
در این زندان و این زنجیر و این بند
کسی اینجا ز حالم باخبر نیست
خبر حتا ز یاری هم، دگر نیست
رفیقانم مرا از یاد بردند
درون قلب من آرام مُردند
گمانم یاد ما را باد بُرده
مرا حتا خدا از یاد بُرده
اگرچه این خودش درد کمی نیست
ولی چون بگذرد، دیگر غمی نیست
بداند گوهری، قدر گُهر را
و زرگر میشناسد قدر زر را
قلم، یار و هنر، گشته نگارم
وطن هم، مونس و دلدار و یارم
هنر، یعنی ز آزادی سُرودن
و خاک پاک میهن را سُتودن
هر آنکس از هنر، آکنده باشد
همیشه نام نیکش زنده باشد
هنربندان، هنر را میفروشند
به دیناری، گُهر را میفروشند
ببین آن خائنان انجمن را
به یک سکّه، فروشند این وطن را
هنر کهاندر پی یاری نباشد
پیامش بهر بیداری نباشد
درون نطفه میگردد فراموش
بسان آتشی که گشته خاموش
هنرمندی اگر، با مردمت باش!
پناه مردم سردرگمت باش!
بخوان شعری که چون شمشیر، تیز است
چو نوری با سیاهی در ستیز است
بخوان آواز خون و خشم و آتش
ز کورش، از سیاوش، هم ز آرش
بگو از کاوه و یعقوب و بابک
بخوان شور و همایون و چکاوک
بساز آهنگ آزادی و یاری
ز رزم و گوی و میدان و سواری
ز زندان و ز زنجیر و اسارت
ز شیخ و هرزگی و قتل و غارت
بگو از عشق تا که پاک مانی
چو تاجی پاک، در این خاک مانی
من از روزی که عزم خاک کردم
ز ناپاکی، دلم را پاک کردم
ز ایران گفتم و از خاک پاکم
اگر حتا کنندم چاکچاکم
کمانم، دفتر و نوک قلم، تیر
رفیق و مونسم، زندان و زنجیر
به شور و مستی این خاک، سوگند
به عشق عاشقان پاک، سوگند
اگر صد سال در زندان بمانم
سرودی غیر آزادی نخوانم
هنرمندان! هنر، دُرّی گران است
هنر حتا گرامیتر ز جان است
بگویم تا بدانی که هنر چیست
که مانندش در این عالَم، گُهر نیست
هنر، در اوج هُشیاری و مستی
نباشد برتر از میهنپرستی
هنر، یعنی به راه خاک پاکت
دهی جان را، ولی نه مُشت خاکت
هنر، یعنی شرف، از خود گذشتن
شکنجه گشتن اما، برنگشتن
هنر، یعنی شکستن بند غم را
به دار آویختن، ظلم و ستم را
هنر، هم، رنگ و هم، آواز نور است
گَهی موج خروشان، گَه، صبور است
هنر، خورشید راهی ماندگار است
هنر، عِطر دلانگیز بهار است
هنر، آغاز راهی جاودان است
هنر، گُلواژهای از آسمان است
هنر، یعنی خردمندی، ظرافت
هنر، یعنی وطن، یعنی شرافت
وطن، سُرخ است چون خون، سبز، چون برگ
نترسیدن ز حتا سایهی مرگ
وطن، عشق است و ما عاشقترینیم
و ما دلدادهی این سرزمینیم
وطن، پایان بند و بندگیهاست
هنر، آزادگی از بردگیهاست
هنر، آغاز شیدایی و مستی است
هنر، بیشک همان میهنپرستی است
#شیدای_همدانی #بیانیه #شعر #زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳
شیدای همدانی در این شعر ضمن گلایه از برخی دوستانش، تلنگری بر برخی هنرمندان میزند و مسئولیت هنرمند را یادآوری میکند.
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
متن شعر جدید شیدای همدانی که امروز به دستمان رسید به شرح زیر است:
خبر داری هنرمندی خردمند
به دام ناکسان، افتاده در بند؟!
به بند ناخردمندان گمراه
بدون مونس و غمخوار و همراه
به زنجیری که از جنس جنون است
جنونی که به رنگ سرخ خون است
در این زندان، کسی حالش نپرسد
ز اوج و وسعت بالش نپرسد
منم آن مرد آزاد هنرمند
در این زندان و این زنجیر و این بند
کسی اینجا ز حالم باخبر نیست
خبر حتا ز یاری هم، دگر نیست
رفیقانم مرا از یاد بردند
درون قلب من آرام مُردند
گمانم یاد ما را باد بُرده
مرا حتا خدا از یاد بُرده
اگرچه این خودش درد کمی نیست
ولی چون بگذرد، دیگر غمی نیست
بداند گوهری، قدر گُهر را
و زرگر میشناسد قدر زر را
قلم، یار و هنر، گشته نگارم
وطن هم، مونس و دلدار و یارم
هنر، یعنی ز آزادی سُرودن
و خاک پاک میهن را سُتودن
هر آنکس از هنر، آکنده باشد
همیشه نام نیکش زنده باشد
هنربندان، هنر را میفروشند
به دیناری، گُهر را میفروشند
ببین آن خائنان انجمن را
به یک سکّه، فروشند این وطن را
هنر کهاندر پی یاری نباشد
پیامش بهر بیداری نباشد
درون نطفه میگردد فراموش
بسان آتشی که گشته خاموش
هنرمندی اگر، با مردمت باش!
پناه مردم سردرگمت باش!
بخوان شعری که چون شمشیر، تیز است
چو نوری با سیاهی در ستیز است
بخوان آواز خون و خشم و آتش
ز کورش، از سیاوش، هم ز آرش
بگو از کاوه و یعقوب و بابک
بخوان شور و همایون و چکاوک
بساز آهنگ آزادی و یاری
ز رزم و گوی و میدان و سواری
ز زندان و ز زنجیر و اسارت
ز شیخ و هرزگی و قتل و غارت
بگو از عشق تا که پاک مانی
چو تاجی پاک، در این خاک مانی
من از روزی که عزم خاک کردم
ز ناپاکی، دلم را پاک کردم
ز ایران گفتم و از خاک پاکم
اگر حتا کنندم چاکچاکم
کمانم، دفتر و نوک قلم، تیر
رفیق و مونسم، زندان و زنجیر
به شور و مستی این خاک، سوگند
به عشق عاشقان پاک، سوگند
اگر صد سال در زندان بمانم
سرودی غیر آزادی نخوانم
هنرمندان! هنر، دُرّی گران است
هنر حتا گرامیتر ز جان است
بگویم تا بدانی که هنر چیست
که مانندش در این عالَم، گُهر نیست
هنر، در اوج هُشیاری و مستی
نباشد برتر از میهنپرستی
هنر، یعنی به راه خاک پاکت
دهی جان را، ولی نه مُشت خاکت
هنر، یعنی شرف، از خود گذشتن
شکنجه گشتن اما، برنگشتن
هنر، یعنی شکستن بند غم را
به دار آویختن، ظلم و ستم را
هنر، هم، رنگ و هم، آواز نور است
گَهی موج خروشان، گَه، صبور است
هنر، خورشید راهی ماندگار است
هنر، عِطر دلانگیز بهار است
هنر، آغاز راهی جاودان است
هنر، گُلواژهای از آسمان است
هنر، یعنی خردمندی، ظرافت
هنر، یعنی وطن، یعنی شرافت
وطن، سُرخ است چون خون، سبز، چون برگ
نترسیدن ز حتا سایهی مرگ
وطن، عشق است و ما عاشقترینیم
و ما دلدادهی این سرزمینیم
وطن، پایان بند و بندگیهاست
هنر، آزادگی از بردگیهاست
هنر، آغاز شیدایی و مستی است
هنر، بیشک همان میهنپرستی است
#شیدای_همدانی #بیانیه #شعر #زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سروده تازه شیدای همدانی با صدای گرم خودش از زندان زاهدان
شیدای ایرانمان این قطعه را تلفنی از زندان برای دوستانش زمزمه کرده است.
هم شعرش و هم آهنگش در مایه شوشتری ساخته خودش است،
اینبار شیدا به شکلی متفاوت صدای اعتراض و مبارزهاش رو به گوش میرساند.
شدهام در صدف سرد تنم زندانی
در میان قفس پیرهنم زندانی
شاعر شهر خموشانم و اکنون
شدهام در سیهچال شب انجمنم زندانی
آن عقابم که ز بس اوج گرفتم روزی
شدم اندر دل بیتالحزنم زندانی
در دل خاک غریب وطن خویش، دریغ
مثل تو ای گُل سرگشته، منم زندانی
گر بمیرم به ره عشق، نگردم هرگز
پشت دیوار بلند کفنم زندانی
جهل بارید و خرد مُرد و جهالت گُل کرد
گشت اندیشه و شعر و سخنم زندانی
همچو پاهای ترکخوردهی در زنجیرم
چشم و گوش و دل و دست و دهنم زندانی
شدم آزاد ز بند و شدهام اما چو تنم
روح در جسم و خودم در بدنم زندانی
منم آن شاعر آزاده و شیدای وطن
که شدم با قلمم در وطنم زندانی
به امید آزادی خاک عزیزمان، ایران
شیدای همدانی
زندان زاهدان
مهرماه ۱۴۰۳
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
#شیدای_همدانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیدای ایرانمان این قطعه را تلفنی از زندان برای دوستانش زمزمه کرده است.
هم شعرش و هم آهنگش در مایه شوشتری ساخته خودش است،
اینبار شیدا به شکلی متفاوت صدای اعتراض و مبارزهاش رو به گوش میرساند.
شدهام در صدف سرد تنم زندانی
در میان قفس پیرهنم زندانی
شاعر شهر خموشانم و اکنون
شدهام در سیهچال شب انجمنم زندانی
آن عقابم که ز بس اوج گرفتم روزی
شدم اندر دل بیتالحزنم زندانی
در دل خاک غریب وطن خویش، دریغ
مثل تو ای گُل سرگشته، منم زندانی
گر بمیرم به ره عشق، نگردم هرگز
پشت دیوار بلند کفنم زندانی
جهل بارید و خرد مُرد و جهالت گُل کرد
گشت اندیشه و شعر و سخنم زندانی
همچو پاهای ترکخوردهی در زنجیرم
چشم و گوش و دل و دست و دهنم زندانی
شدم آزاد ز بند و شدهام اما چو تنم
روح در جسم و خودم در بدنم زندانی
منم آن شاعر آزاده و شیدای وطن
که شدم با قلمم در وطنم زندانی
به امید آزادی خاک عزیزمان، ایران
شیدای همدانی
زندان زاهدان
مهرماه ۱۴۰۳
قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
#شیدای_همدانی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کهکشان آزادی
خاک پاکمان را از شیخکان که بستانیم
سرزمینمان گردد کهکشان آزادی
بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی
خدعهی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی
شعر جدید #شیدای_همدانی از زندان زاهدان پس از مدتی بیخبری
آذرماه ۱۴۰۳
متن کامل شعر
پشت میلهی زندان، در خزان آزادی
میرسد بهاری خوش، با نشان آزادی
میرسد ز هر سویی، هر دیار و هر کویی
عِطر و بوی شیرین و مهربان آزادی
سر سپردهام بر این خاک پاک رؤیایی
جان من به قربان نام و جان آزادی
میلهها و زنجیر کینههای استبداد
وا شود به دستان پرتوان آزادی
خون و خشم و فریاد و شور و خنده و شادی
سبز و آبی و سرخ است آسمان آزادی
این گروه نالایق، همرهان شیطاناند
سربلند و پیروزند پیروان آزادی
خاک پاکمان را از شیخکان که بستانیم
سرزمینمان گردد کهکشان آزادی
بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی
وقت رفتن است از این خانهی اهورایی
ناکسان آلوده! تاجران آزادی!
در حکومت بعدی، عاشقانه میگردند
مرد و زن همه با هم، پاسبان آزادی
زاهدان بیایمان! شد همه جهان ویران
با شما پلیدان و دشمنان آزادی
خدعهی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی
عاشقان به پا خیزید! لحظهی شکفتن شد
سرو و لاله میروید از نهان آزادی
مژده بر شما یاران! زآسمان چونان باران
میرسد بهاری خوش، در خزان آزادی
هر که در ره خاکش جان دهد، شود نامش
مثل رستم و آرش، قهرمان آزادی
ماندگار و مانایی، میهنم تو در جان و
قلب شیر و خورشید جاودان آزادی
وعدهی بهاران و فصل پاک باران و
انتقام یاران و عاشقان آزادی
تار و تنبک و دف زن! مِیْ بریز و بر کف زن!
در گُشا به روی من، شد زمان آزادی
من ز دشت شیرانم، شاعر دلیرانم
تیر آرش افکندم در کمان آزادی
بشنو از دل زندان، هموطن! به گوش جان
شعر عاشق شیدا، از زبان آزادی
پاینده باد ایران آزاد
ـ قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
#شیدای_همدانی
#آزادی #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خاک پاکمان را از شیخکان که بستانیم
سرزمینمان گردد کهکشان آزادی
بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی
خدعهی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی
شعر جدید #شیدای_همدانی از زندان زاهدان پس از مدتی بیخبری
آذرماه ۱۴۰۳
متن کامل شعر
پشت میلهی زندان، در خزان آزادی
میرسد بهاری خوش، با نشان آزادی
میرسد ز هر سویی، هر دیار و هر کویی
عِطر و بوی شیرین و مهربان آزادی
سر سپردهام بر این خاک پاک رؤیایی
جان من به قربان نام و جان آزادی
میلهها و زنجیر کینههای استبداد
وا شود به دستان پرتوان آزادی
خون و خشم و فریاد و شور و خنده و شادی
سبز و آبی و سرخ است آسمان آزادی
این گروه نالایق، همرهان شیطاناند
سربلند و پیروزند پیروان آزادی
خاک پاکمان را از شیخکان که بستانیم
سرزمینمان گردد کهکشان آزادی
بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی
وقت رفتن است از این خانهی اهورایی
ناکسان آلوده! تاجران آزادی!
در حکومت بعدی، عاشقانه میگردند
مرد و زن همه با هم، پاسبان آزادی
زاهدان بیایمان! شد همه جهان ویران
با شما پلیدان و دشمنان آزادی
خدعهی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی
عاشقان به پا خیزید! لحظهی شکفتن شد
سرو و لاله میروید از نهان آزادی
مژده بر شما یاران! زآسمان چونان باران
میرسد بهاری خوش، در خزان آزادی
هر که در ره خاکش جان دهد، شود نامش
مثل رستم و آرش، قهرمان آزادی
ماندگار و مانایی، میهنم تو در جان و
قلب شیر و خورشید جاودان آزادی
وعدهی بهاران و فصل پاک باران و
انتقام یاران و عاشقان آزادی
تار و تنبک و دف زن! مِیْ بریز و بر کف زن!
در گُشا به روی من، شد زمان آزادی
من ز دشت شیرانم، شاعر دلیرانم
تیر آرش افکندم در کمان آزادی
بشنو از دل زندان، هموطن! به گوش جان
شعر عاشق شیدا، از زبان آزادی
پاینده باد ایران آزاد
ـ قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپهای خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«اینها برای آبادی نیامدند. اینها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمیدهیم و راه را بر تجاوز آنان میبندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سالهای گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زندهیاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.
بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچگونه حق مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهامهای انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر میبرد.
آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمتهای مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.
https://youtu.be/BsSwkuzJDxw
#شیدای_همدانی
#آزادی #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
شب یلدا
شعر شیدای همدانی از زندان زاهدان
گمانم که شب یلداست امشب
چه شوری در دلم برپاست امشب!
شب و شعر و شراب و شیر و خورشید
از آن شبهای استثناست امشب
وطن مانده غریب و کنج زندان
درون قلب من، غوغاست امشب
من و زنجیر آزادی و شهری
که لبریز از صدای «ما»ست امشب
گمانم کدخدا یک بار دیگر
میان شهرمان رسواست امشب
دل و چشم نسیم و یاس و نرگس
ز خون ارغوان دریاست امشب
دلی که خون شد از اشک شقایق
غریب اما چه بیپرواست امشب
بگو بار دگر عهدی که بستی
ز خون لاله پابرجاست امشب؟
مپرس از من چه میجویی در این ره
که از اندیشهام پیداست امشب
دلم هم مثل من با کوهی از غم
در این سردرگمی تنهاست امشب
سر سبزم رود بر باد روزی
زبان سرخ من، گویاست امشب
همه در خواب و تنها مرد بیدار
فقط این شاعر شیداست امشب
سحر شد، مرغ شب از خواب برخیز!
که پایان شب یلداست امشب
به امید آزادی
پاینده باد ایران
شیدای همدانی
زندان زاهدان
یلدای ۱۴۰۳
#شیدای_همدانی
##شب_یلدا #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شعر شیدای همدانی از زندان زاهدان
گمانم که شب یلداست امشب
چه شوری در دلم برپاست امشب!
شب و شعر و شراب و شیر و خورشید
از آن شبهای استثناست امشب
وطن مانده غریب و کنج زندان
درون قلب من، غوغاست امشب
من و زنجیر آزادی و شهری
که لبریز از صدای «ما»ست امشب
گمانم کدخدا یک بار دیگر
میان شهرمان رسواست امشب
دل و چشم نسیم و یاس و نرگس
ز خون ارغوان دریاست امشب
دلی که خون شد از اشک شقایق
غریب اما چه بیپرواست امشب
بگو بار دگر عهدی که بستی
ز خون لاله پابرجاست امشب؟
مپرس از من چه میجویی در این ره
که از اندیشهام پیداست امشب
دلم هم مثل من با کوهی از غم
در این سردرگمی تنهاست امشب
سر سبزم رود بر باد روزی
زبان سرخ من، گویاست امشب
همه در خواب و تنها مرد بیدار
فقط این شاعر شیداست امشب
سحر شد، مرغ شب از خواب برخیز!
که پایان شب یلداست امشب
به امید آزادی
پاینده باد ایران
شیدای همدانی
زندان زاهدان
یلدای ۱۴۰۳
#شیدای_همدانی
##شب_یلدا #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیدای همدانی؛ صدای آزادی در انفرادی، تبعید و سکوت
طبق خبر دریافتی «بعد از شعر یلدا از شیدای همدانی خبری نبود، تا اینکه از زندان خبر رسید که بعد آخرین شعر شیدا (شب یلدا) ، منتقلش کردند به قرنطینه و انفرادی»
یکی از دوستان شیدای همدانی ضمن دادن این خبر نوشت:
«چرا شیدای همدانی باید در زندان باشد؟ چه رسد به انفرادی، آن هم در تبعید و در زاهدان؟ مگر او جز شعر گفتن و سرودن حقیقت چه گناهی مرتکب شده است؟ شیدا، شاعری که تنها "جرمش" عشق به آزادی و بیان دردهای مردم است، بهجای بودن در میان جامعه، در پشت دیوارهای زندان و در انزوا نگهداری میشود. این پرسش نهتنها وجدان هر انسان آزادیخواهی را به چالش میکشد، بلکه نشاندهنده عمق بیعدالتی در نظامی است که ظاهراً از کلام و حقیقت بیش از هر چیز دیگری میهراسد.
در جامعهای که فردی با پرونده تجاوز به بیش از صد زن آزادانه زندگی میکند، یا آخوندهایی که زمینها و دارایی ملی را به یغما میبرند، با امنیت و بیهیچ نگرانی فعالیت میکنند، چرا باید شیدای همدانی به جرم گفتن حقیقت و سرودن شعر در زندان باشد؟ این تناقض دردناک، تصویر واضحی از نظامی است که حق و عدالت را به مسلخ میبرد.
شیدا اکنون نهتنها در زندان، بلکه در انفرادی و تبعید است. او از جامعهای که دوستش دارد، از خانوادهای که به او عشق میورزند، و از مردمی که صدایش را میشنوند، دور نگه داشته شده است. هدف چیست؟ خاموش کردن صدایی که حقیقت را میگوید و ظلم را برملا میکند. اما آیا میتوان صدای حق را با زندان و انفرادی خاموش کرد؟
این سکوت در برابر شیدا و بسیاری از آزادیخواهان دیگر، تنها به استمرار این بیعدالتی کمک میکند. ما نمیتوانیم و نباید اجازه دهیم که این چرخه سرکوب ادامه پیدا کند. از تمام رسانهها، فعالان حقوق بشر و آزادیخواهان تقاضا داریم که این سکوت را بشکنند و خواهان آزادی شیدای همدانی شوند.
شیدا امروز در زندان است، اما صدایش همچنان در قلبها و میان مردم زنده است. شعرهای او، که تجلی دردها و امیدهای یک ملت است، مرزی نمیشناسد و زندان نمیتواند آن را به بند بکشد.
ما خواهان آزادی شیدای همدانی هستیم، زیرا زندان جای شاعر نیست. جامعهای که شاعرانش را در زندان نگه میدارد، اما متجاوزان و مفسدان را آزاد میگذارد، نیاز به بیداری و عدالت دارد. شیدا نهتنها به حمایت، بلکه به همبستگی همه ما نیاز دارد. آزادی او، بخشی از راه آزادی ایران است.»
#شیدای_همدانی #یاری_مدنی_توانا
@Tsvaana_TavaanaTech
طبق خبر دریافتی «بعد از شعر یلدا از شیدای همدانی خبری نبود، تا اینکه از زندان خبر رسید که بعد آخرین شعر شیدا (شب یلدا) ، منتقلش کردند به قرنطینه و انفرادی»
یکی از دوستان شیدای همدانی ضمن دادن این خبر نوشت:
«چرا شیدای همدانی باید در زندان باشد؟ چه رسد به انفرادی، آن هم در تبعید و در زاهدان؟ مگر او جز شعر گفتن و سرودن حقیقت چه گناهی مرتکب شده است؟ شیدا، شاعری که تنها "جرمش" عشق به آزادی و بیان دردهای مردم است، بهجای بودن در میان جامعه، در پشت دیوارهای زندان و در انزوا نگهداری میشود. این پرسش نهتنها وجدان هر انسان آزادیخواهی را به چالش میکشد، بلکه نشاندهنده عمق بیعدالتی در نظامی است که ظاهراً از کلام و حقیقت بیش از هر چیز دیگری میهراسد.
در جامعهای که فردی با پرونده تجاوز به بیش از صد زن آزادانه زندگی میکند، یا آخوندهایی که زمینها و دارایی ملی را به یغما میبرند، با امنیت و بیهیچ نگرانی فعالیت میکنند، چرا باید شیدای همدانی به جرم گفتن حقیقت و سرودن شعر در زندان باشد؟ این تناقض دردناک، تصویر واضحی از نظامی است که حق و عدالت را به مسلخ میبرد.
شیدا اکنون نهتنها در زندان، بلکه در انفرادی و تبعید است. او از جامعهای که دوستش دارد، از خانوادهای که به او عشق میورزند، و از مردمی که صدایش را میشنوند، دور نگه داشته شده است. هدف چیست؟ خاموش کردن صدایی که حقیقت را میگوید و ظلم را برملا میکند. اما آیا میتوان صدای حق را با زندان و انفرادی خاموش کرد؟
این سکوت در برابر شیدا و بسیاری از آزادیخواهان دیگر، تنها به استمرار این بیعدالتی کمک میکند. ما نمیتوانیم و نباید اجازه دهیم که این چرخه سرکوب ادامه پیدا کند. از تمام رسانهها، فعالان حقوق بشر و آزادیخواهان تقاضا داریم که این سکوت را بشکنند و خواهان آزادی شیدای همدانی شوند.
شیدا امروز در زندان است، اما صدایش همچنان در قلبها و میان مردم زنده است. شعرهای او، که تجلی دردها و امیدهای یک ملت است، مرزی نمیشناسد و زندان نمیتواند آن را به بند بکشد.
ما خواهان آزادی شیدای همدانی هستیم، زیرا زندان جای شاعر نیست. جامعهای که شاعرانش را در زندان نگه میدارد، اما متجاوزان و مفسدان را آزاد میگذارد، نیاز به بیداری و عدالت دارد. شیدا نهتنها به حمایت، بلکه به همبستگی همه ما نیاز دارد. آزادی او، بخشی از راه آزادی ایران است.»
#شیدای_همدانی #یاری_مدنی_توانا
@Tsvaana_TavaanaTech
وضعیت نگرانکننده شیدای همدانی در زندان و خطر جانی
شیدای همدانی، زندانی سیاسی، به بند ۹ زندان زاهدان که بند فوق امنیتی و بسیار خطرناک است، منتقل شده و در بیخبری کامل به سر میبرد. بنا بر گزارشها، او در اعتراض به این انتقال، دست به اعتصاب خشک زده است و جانش به طور جدی در خطر است.
شیدای همدانی پیشتر در شعری طولانی شرایط این بند امنیتی را چنین توصیف کرده بود:
یک بند ۹، زیر ِ زمین، با ۲۸ پله
چل سال میمانَد در اینجا، عمر یک چله
اینجا طناب دارها پیوسته میرقصند
زندانیان هم با طناب، آهسته میرقصند
اینجا فقط خون است و مرگ و گریه و زاری
مُردند بسیاری، فقط با جُرم بیداری
اینجا اگر گویی «چرا»، زنجیر میگردی
با اینهمه نابخردان، درگیر میگردی
بر میلهها یک شب مرا اینجا، جُدا بستند
پای مرا زنجیر بر دست خدا بستند
بی جُرم و بی تقصیر، در قعر قرنطینه
زنجیر بر دست و دل و پا و سر و سینه
گر بر سر و پایم زنید ای ناکسان، تیشه
محکم شود ریشه درون خاک اندیشه
شلاق اگر هر لحظه بنوازند بر جانم
به خون سرخ لالهها ساکت نمیمانم
شیری که میغُرّد درون خیل کفتاران
میریزد از تیغ کلامش خون، چنان باران
پس فاش میگویم هر آنچه راز پنهان است
زیرا برای من هدف، بالاتر از جان است
اینجا تمام ماهها خونین چو آبان است
آری در اینجا جان، بهایش کمتر از نان است
اینجا نه آمریکا، نه هند و ازبکستان است
زندان خونین بلوچستان و سیستان است
در این جهنم که خدا از آن، گریزان است
«شیدای» شاعر، سالها تبعید و زندان است
این زندانی سیاسی از بیماریهای داخلی، مشکلات کمر و زانو رنج میبرد و وضعیت جسمانیاش وخیم است. انتقال او به چنین شرایط غیرانسانی و خطرناکی، نگرانیهای شدیدی در میان دوستانش برانگیخته است.
پیشتر خبر داده بودیم که پس از انتشار شعرهای اخیر شیدای همدانی به ویژه پس از شب یلدا، او را به انفرادی بردهاند.
شیدای همدانی اصولا نباید در زندان باشد، چه برسد در زندان در تبعید، در زاهدان و در بند فوق امنیتی!
#شیدای_همدانی #زندان_زاهدان
#حقوق_بشر
#زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیدای همدانی، زندانی سیاسی، به بند ۹ زندان زاهدان که بند فوق امنیتی و بسیار خطرناک است، منتقل شده و در بیخبری کامل به سر میبرد. بنا بر گزارشها، او در اعتراض به این انتقال، دست به اعتصاب خشک زده است و جانش به طور جدی در خطر است.
شیدای همدانی پیشتر در شعری طولانی شرایط این بند امنیتی را چنین توصیف کرده بود:
یک بند ۹، زیر ِ زمین، با ۲۸ پله
چل سال میمانَد در اینجا، عمر یک چله
اینجا طناب دارها پیوسته میرقصند
زندانیان هم با طناب، آهسته میرقصند
اینجا فقط خون است و مرگ و گریه و زاری
مُردند بسیاری، فقط با جُرم بیداری
اینجا اگر گویی «چرا»، زنجیر میگردی
با اینهمه نابخردان، درگیر میگردی
بر میلهها یک شب مرا اینجا، جُدا بستند
پای مرا زنجیر بر دست خدا بستند
بی جُرم و بی تقصیر، در قعر قرنطینه
زنجیر بر دست و دل و پا و سر و سینه
گر بر سر و پایم زنید ای ناکسان، تیشه
محکم شود ریشه درون خاک اندیشه
شلاق اگر هر لحظه بنوازند بر جانم
به خون سرخ لالهها ساکت نمیمانم
شیری که میغُرّد درون خیل کفتاران
میریزد از تیغ کلامش خون، چنان باران
پس فاش میگویم هر آنچه راز پنهان است
زیرا برای من هدف، بالاتر از جان است
اینجا تمام ماهها خونین چو آبان است
آری در اینجا جان، بهایش کمتر از نان است
اینجا نه آمریکا، نه هند و ازبکستان است
زندان خونین بلوچستان و سیستان است
در این جهنم که خدا از آن، گریزان است
«شیدای» شاعر، سالها تبعید و زندان است
این زندانی سیاسی از بیماریهای داخلی، مشکلات کمر و زانو رنج میبرد و وضعیت جسمانیاش وخیم است. انتقال او به چنین شرایط غیرانسانی و خطرناکی، نگرانیهای شدیدی در میان دوستانش برانگیخته است.
پیشتر خبر داده بودیم که پس از انتشار شعرهای اخیر شیدای همدانی به ویژه پس از شب یلدا، او را به انفرادی بردهاند.
شیدای همدانی اصولا نباید در زندان باشد، چه برسد در زندان در تبعید، در زاهدان و در بند فوق امنیتی!
#شیدای_همدانی #زندان_زاهدان
#حقوق_بشر
#زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تداوم بیخبری از شیدای همدانی در زندان زاهدان
بیخبری از شیدای همدانی نگرانیهای بسیاری را در میان خانواده و نزدیکان او ایجاد کرده است. یکی از نزدیکان شیدای همدانی به توانا گفته است:
«شیدا پیشتر بارها هشدار داده بود که اگر روزی خبری از او نشد، به بند ۹ منتقل شده است؛ بندی فوق امنیتی و بشدت خطرناک که نه تنها هیچ امکاناتی ندارد، بلکه زندانیان در آن با رفتارهای غیرانسانی و غیر اخلاقی شکنجه و آزار میبینند.»
او میافزاید: «شیدا همیشه تأکید داشت که تنها سلاحش در برابر این ظلم، اعتصاب غذا خواهد بود. حالا، از یک روز پس از شب یلدا تا کنون، نزدیک به دو هفته است که در بند ۹ زندان زاهدان به سر میبرد و اعتصاب غذا کرده است. این شرایط باعث نگرانی شدید از وضعیت سلامتی و حتی جان او شده است.»
این دوست نزدیک شیدای همدانی، ضمن ابراز نگرانی شدید بابت وضعیت شیدای همدانی گفت:
«ما از تمامی انسانهای آزاده و گروههای حقوق بشری درخواست میکنیم که با اطلاعرسانی و پیگیری این مسئله، صدای شیدا باشند و از وقوع هر گونه آسیب یا خطری جلوگیری کنند.
مسئولیت کامل هر اتفاقی برای شیدای همدانی، بر عهده حکومت جمهوری اسلامی است که با رفتارهای سرکوبگرانه خود، جان انسانهای بیگناه را به خطر میاندازد.»
#شیدای_همدانی
#زندانی_سیاسی
#حقوق_بشر
#اعتصاب_غذا #زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیخبری از شیدای همدانی نگرانیهای بسیاری را در میان خانواده و نزدیکان او ایجاد کرده است. یکی از نزدیکان شیدای همدانی به توانا گفته است:
«شیدا پیشتر بارها هشدار داده بود که اگر روزی خبری از او نشد، به بند ۹ منتقل شده است؛ بندی فوق امنیتی و بشدت خطرناک که نه تنها هیچ امکاناتی ندارد، بلکه زندانیان در آن با رفتارهای غیرانسانی و غیر اخلاقی شکنجه و آزار میبینند.»
او میافزاید: «شیدا همیشه تأکید داشت که تنها سلاحش در برابر این ظلم، اعتصاب غذا خواهد بود. حالا، از یک روز پس از شب یلدا تا کنون، نزدیک به دو هفته است که در بند ۹ زندان زاهدان به سر میبرد و اعتصاب غذا کرده است. این شرایط باعث نگرانی شدید از وضعیت سلامتی و حتی جان او شده است.»
این دوست نزدیک شیدای همدانی، ضمن ابراز نگرانی شدید بابت وضعیت شیدای همدانی گفت:
«ما از تمامی انسانهای آزاده و گروههای حقوق بشری درخواست میکنیم که با اطلاعرسانی و پیگیری این مسئله، صدای شیدا باشند و از وقوع هر گونه آسیب یا خطری جلوگیری کنند.
مسئولیت کامل هر اتفاقی برای شیدای همدانی، بر عهده حکومت جمهوری اسلامی است که با رفتارهای سرکوبگرانه خود، جان انسانهای بیگناه را به خطر میاندازد.»
#شیدای_همدانی
#زندانی_سیاسی
#حقوق_بشر
#اعتصاب_غذا #زندان_زاهدان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اخطاریه: شیدای همدانی آزاد باید گردد
اخطاریه ۴۲۶ نفر از هنرمندان، شاعران، مبارزان و کنشگران سیاسی، مدنی و حقوق بشر داخل و خارج کشور
با گذشت نزدیک به سه هفته بیخبری کامل از وضعیت قاسم بهرامی معروف به شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند ایرانی محبوس در بند ۹ امنیتی زندان زاهدان، نگرانیها درباره وضعیت جسمانی و امنیت جانی او به شدت افزایش یافته است. این شاعر و هنرمند ایرانی، از فروردین ۱۴۰۱ تا کنون، در زندان زاهدان محبوس است. آثار، اشعار و کلیپهای سیاسی و حماسی این هنرمند و شاعر برجسته در سالهای گذشته مورد توجه بسیاری قرار گرفته است.
شیدای همدانی که پیشتر نسبت به رفتارهای غیرانسانی در بند ۹ زندان زاهدان هشدار داده بود، اعلام نموده که تنها راه اعتراض او در برابر ظلم، اعتصاب غذاست.
شیدای همدانی در بخشی از شعر بلند خود از درون حبس، با عنوان «بند ۹ زندان زاهدان»، با توصیف این بند و شکنجههای آن، گفته است:
یک بند ۹، زیر ِ زمین، با ۲۸ پله
چل سال میمانَد در اینجا، عمر یک چله
اینجا طناب دارها پیوسته میرقصند
زندانیان هم با طناب، آهسته میرقصند
اینجا فقط خون است و مرگ و گریه و زاری
مُردند بسیاری، فقط با جُرم بیداری...
شیدای همدانی، از فروردین ماه ۱۴۰۱ تا کنون، با حکم شانزده سال حبس، بدون حق استفاده از مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، بهدور از زادگاهش همدان، در زندان زاهدان محبوس است.
به همین منظور، ما گروهی از هنرمندان، شاعران، مبارزان و کنشگران سیاسی، مدنی و حقوق بشر داخل و خارج ایران، با انتشار این بیانیه، ضمن اخطار به رژیم جمهوری اسلامی، خواستار اقدام فوری جهت روشن شدن وضعیت شیدای همدانی و آزادی بی قید و شرط او و تمامی زندانیان سیاسی هستیم. رفتارهای سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی که جان انسانهای بیگناه را به خطر میاندازد، محکوم است و مسئولیت هرگونه آسیب به شیدای همدانی و سایر زندانیان سیاسی بر عهده مقامهای رژیم اسلامی است.
به امید آزادی شیدای همدانی، شیداهای ایران و به امید آزادی ایران
این بیانیه تاکنون به امضای ۴۲۶ نفر از فعالان سرشناس داخل و خارج از ایران رسیده است.
امضاکنندگان زندانیان سیاسی کنونی و سابق، فعالان حقوق بشر، شاعران، نویسندگان، خانوادههای دادخواه، مصدومان چشم، فعالان مدنی و سیاسی هستند.
#شیدای_همدانی
#شیدای_همدانی_آزاد_باید_گردد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اخطاریه ۴۲۶ نفر از هنرمندان، شاعران، مبارزان و کنشگران سیاسی، مدنی و حقوق بشر داخل و خارج کشور
با گذشت نزدیک به سه هفته بیخبری کامل از وضعیت قاسم بهرامی معروف به شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند ایرانی محبوس در بند ۹ امنیتی زندان زاهدان، نگرانیها درباره وضعیت جسمانی و امنیت جانی او به شدت افزایش یافته است. این شاعر و هنرمند ایرانی، از فروردین ۱۴۰۱ تا کنون، در زندان زاهدان محبوس است. آثار، اشعار و کلیپهای سیاسی و حماسی این هنرمند و شاعر برجسته در سالهای گذشته مورد توجه بسیاری قرار گرفته است.
شیدای همدانی که پیشتر نسبت به رفتارهای غیرانسانی در بند ۹ زندان زاهدان هشدار داده بود، اعلام نموده که تنها راه اعتراض او در برابر ظلم، اعتصاب غذاست.
شیدای همدانی در بخشی از شعر بلند خود از درون حبس، با عنوان «بند ۹ زندان زاهدان»، با توصیف این بند و شکنجههای آن، گفته است:
یک بند ۹، زیر ِ زمین، با ۲۸ پله
چل سال میمانَد در اینجا، عمر یک چله
اینجا طناب دارها پیوسته میرقصند
زندانیان هم با طناب، آهسته میرقصند
اینجا فقط خون است و مرگ و گریه و زاری
مُردند بسیاری، فقط با جُرم بیداری...
شیدای همدانی، از فروردین ماه ۱۴۰۱ تا کنون، با حکم شانزده سال حبس، بدون حق استفاده از مرخصی، در سکوت رسانهای و خبری، بهدور از زادگاهش همدان، در زندان زاهدان محبوس است.
به همین منظور، ما گروهی از هنرمندان، شاعران، مبارزان و کنشگران سیاسی، مدنی و حقوق بشر داخل و خارج ایران، با انتشار این بیانیه، ضمن اخطار به رژیم جمهوری اسلامی، خواستار اقدام فوری جهت روشن شدن وضعیت شیدای همدانی و آزادی بی قید و شرط او و تمامی زندانیان سیاسی هستیم. رفتارهای سرکوبگرانه رژیم جمهوری اسلامی که جان انسانهای بیگناه را به خطر میاندازد، محکوم است و مسئولیت هرگونه آسیب به شیدای همدانی و سایر زندانیان سیاسی بر عهده مقامهای رژیم اسلامی است.
به امید آزادی شیدای همدانی، شیداهای ایران و به امید آزادی ایران
این بیانیه تاکنون به امضای ۴۲۶ نفر از فعالان سرشناس داخل و خارج از ایران رسیده است.
امضاکنندگان زندانیان سیاسی کنونی و سابق، فعالان حقوق بشر، شاعران، نویسندگان، خانوادههای دادخواه، مصدومان چشم، فعالان مدنی و سیاسی هستند.
#شیدای_همدانی
#شیدای_همدانی_آزاد_باید_گردد
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech