آموزشکده توانا
54.2K subscribers
33K photos
38.3K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
بیانیه جمعی از فعالان فرهنگی و اجتماعی در حمایت از ایمان خدری و اعتراض به نقض حقوق شهروندی

جمعی از معلمان و فعالان فرهنگی و اجتماعی بیانیه‌ای در حمایت از ایمان خدری، کنشکر مدنی بازداشت شده اهل مسجدسلیمان امضا کردند، متن این بیانیه که تا زمان انتشار به امضای ۳۸۸ نفر رسیده است، به شرح زیر است:

به نام خداوند جان و خرد

جامعه‌ی فرهنگی، به‌عنوان نهادی آگاهی‌بخش و مسئول، وظیفه‌ی خود می‌داند که در برابر بی‌قانونی، ظلم و نقض حقوق مدنی ایستادگی کند و با روشنگری، به دفاع از کرامت انسانی بپردازد.
در همین راستا و با تأسف، باید اذعان داشت که در موارد متعددی، حقوق متهم در جامعه‌ی ما نادیده گرفته می‌شود. آگاهی‌بخشی درباره‌ی این حقوق و دفاع از آن‌ها، بخشی از رسالت ماست. بر اساس مواد ۴۸ تا ۵۱ قانون آیین دادرسی کیفری، متهم از حقوقی همچون دسترسی به وکیل، اطلاع‌رسانی دقیق به خانواده از محل بازداشت و دیگر حقوق قانونی برخوردار است.
با این حال، طبق اخبار منتشرشده، جناب آقای #ایمان_خدری، از فرزندان شجاع و عدالت‌خواه ایران، به دلیل تهیه‌ی ویدئویی انتقادی و حمایت از جنبش «زن، زندگی، آزادی» و همچنین همراهی رسانه‌ای با #معلمان، در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳ با یورش نیروهای امنیتی بازداشت شده است. بنا بر گزارش‌ها، در جریان بازداشت، دو دندان ایشان شکسته و برخوردهای خشونت‌آمیزی با وی صورت گرفته است.
ما، جمعی از فعالان فرهنگی و اجتماعی، ضمن محکوم‌ کردن نقض حقوق شهروندی و مدنی هر فردی توسط هر نهادی، خواستار بازنگری جدی در شیوه‌ی برخورد با افراد بازداشت‌شده و رعایت اصول انسانی، اخلاقی و قانونی در روند بازداشت و رسیدگی قضایی هستیم.

احترام به حقوق بازداشت شدگان، نشانه‌ی بلوغ حقوقی و مدنی یک جامعه است.


ـ ایمان خدری، فعال مدنی اهل مسجدسلیمان، در ۱۴ اسفند بازداشت شد. مأموران با یورش به منزلش او را ربوده و برای مدتی از وضعیتش خبری در دست نبود. سرانجام با پیگیری‌های وکیلش، فرشته تابانیان، مشخص شد که ابتدا در بازداشتگاه سپاه نگه‌داری شده و سپس به زندان آبادان تبعید شده است؛ زندانی فاقد بند سیاسی و بدون رعایت اصل تفکیک جرائم. خانواده او در اهواز ساکن‌اند، اما با تقاضای انتقالش به آنجا موافقت نشده است. در زمان بازداشت دو دندانش شکسته شده و او اکنون ممنوع‌الملاقات است.


#ایمان_خدری #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
نسبت به احکام اعدام سِر شده‌ایم

نوشته گلرخ ایرایی درباره خبر اعدام قریب‌الوقوع حمید حسین‌نژاد


«نسبت به احکام اعدام سِر شده‌ایم.

نگاه می‌کنیم. آهی و افسوسی. گاهی چشمی هم تر می‌شود. برای آسوده کردن وجدان خود پناه می‌بریم به «که بود؟» و «چه کرد؟» ها.
چیزی پیدا می‌کنیم و درحالی‌که اشکِ گوشه‌ی چشم را با نوک انگشت روی صورت محو می‌کنیم، حزبی بودن یا عضویتش در گروه یا وابستگی‌اش به جریان، تفکر یا ایدئولوژی خاصی را مرور می‌کنیم یا عکسی پیدا می‌کنیم که پوزیشن‌اش مورد پسندمان نیست و راضی می‌شویم به اینکه «حق‌اش نبود ولی نمی‌بایست می‌کرد» و نفسی از سر اندوه اما به آسودگی بالا می‌آید...
ما مخالفان اعدام که در فضایی آزاد، در خانه یا پشت میزهای کارمان از پشت گوشی‌هایی با سکیوریتیِ بالا هستیم و همه‌ی جوانب را رصد می‌کنیم مبادا شناسایی بشویم.
غافلیم از آن‌که برای لغو مجازات اعدام، برای پایان دادن به چرخه‌ی کشتار سیستماتیک که یکی از ارکان جمهوری‌اسلامی است، باید پشت در زندان‌ها صف بکشیم و #نه_به_اعدام  را رو در روی دیکتاتور فریاد بزنیم. از پشت درهای بسته‌ی خانه‌های امن‌مان آن‌چه می‌کنیم بیهودگی‌ست.
#حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو  را برای اجرای حکم مرگ به انفرادی می‌برند.
جمعه صبح مردی جوان را به دار می‌آویزند.
جمعه صبح سه کودک بی‌پدر می‌شوند.
جمعه صبح یک خانواده عزادار می‌شوند.
جمعه صبح یک بار دیگر «ما» به جمهوری‌اسلامی اثبات می‌کنیم که جامعه‌ای در خواب هستیم.
اثبات می‌کنیم سحرگاهانش اگر با هزاران چوبه‌ی دار آغاز شود هم سدی بر سر راهش نخواهیم شد. همان‌طور که از کنار اعدام ۲۱ #بلوچ که طی یک هفته کشته شدند بی‌تفاوت گذر کردیم و اعتراضی نکردیم.
ما وجدان‌های بیدارِ فضای مجازی که خود را در شعرها و شعارهایمان به رخ می‌کشیم و شهرِ بی‌دار را وعده می‌دهیم، نسبت به کشتار رژیم سِر شده‌ایم.
شب اعدام #محمد_قبادلو فریادهای مادرش از پشت در قتل‌گاهِ فرزندش، ما را از خانه‌هایمان بیرون نکشید. همچنان کنج امن‌مان را رها نخواهیم کرد.

گلرخ ایرایی
فروردین ۱۴۰۴
زندان اوین»

#بیانیه #حمید_حسین_نژاد #گلرخ_ایرایی #حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نامه سپیده قلیان از زندان اوین به روناهی حسین‌نژاد در دفاع از حق زندگی و محکومیت اعدام

جان حمید حسین‌نژاد حیدرانلو در خطر جدی است و شاید اکنون در حال گذراندن آخرین ساعات زندگی خود باشد. دیروز به عنوان آخرین ملاقات، ده دقیقه با خانواده‌اش دیدار کرد. خانواده‌ای که نگران و مضطرب هستند. روناهی، فرزند ارشدش که نوجوان است، در ویدیویی گفته پدرش کولبر است، نه قاتل هموطن. او از مردم برای نجات پدرش کمک خواسته است و حالا از بند زنان اوین، سپیده قلیان در نامه‌ای این دختر نوجوان را خطاب قرار می‌دهد:


«به نام انسانیت، به نام عدالت
روناهی عزیزم، سلام.
متأسفم که این نامه در چنین شرایط تلخی نوشته می‌شه، اما برای من افتخار بزرگیه که به خاطر تو، خواهر کوچک و شجاعم، دوباره معنای عدالت و حق حیات رو عمیق‌تر لمس کردم.
تو هم‌سن‌وسال برادرزاده‌هام، طهورا و مهرا، هستی؛ همون‌قدر پر از شور زندگی، همون‌قدر شیفته‌ی دنیایی که همه‌ی آدما توش حق حیات داشته باشن. تو با صدای رسا و قلب بزرگت، عدالت‌خواهی رو به من و خیلی‌های دیگه یادآوری کردی. تو این سرزمینی که حکمرانان آن با حق زندگی ما در ستیزند، شنیدن فریاد تو و فرزندان این خاک برای حق حیات، تکان‌دهنده‌ست؛ این‌که به جای کودکی کردن، پرچم عدالت رو دست بگیری و با شجاعت بگی «نه به مرگ».
روناهی عزیزم، ما همه یه زنجیریم. حق حیاتمون مثل دومینو به هم وصله. اگه یکی از ما این حق رو از دست بده، انگار همه‌مون یه تیکه از وجودمون رو گم کردیم. تو با ویدیوی پراحساست، با اشک‌ها و کلماتت، بهمون نشون دادی که نباید از این حق ساده بگذریم. من و خیلی‌های دیگه کنار تو هستیم، برای پدرت، حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، و برای همه‌ی کسایی که در خطر بالارفتن سرهایشان بر چوبه‌ی دار است.
سلب حق حیات، در هر شکل و لباسی، نکوهیدنیه.
حق حیات و عدالت‌خواهی ارزش‌هایی نیستن که بتونیم به سادگی ازشون بگذریم. جامعه‌ی ما به آدمایی مثل تو نیاز داره؛ به کسایی که با شجاعتشون بیدارمون می‌کنن. امروز شاید سیاه باشه، اما من خیلی امیدوارم. فردایی که تو و امثال تو توش باشین، یعنی جامعه‌ای داریم که هوشیاره، که می‌گه «نه به اعدام»، «نه به مرگ» در هر هیئت و لباسی.
حق حیات پایه‌ی هر جامعه‌ی سالمه. وقتی حق زندگی کردن رو از یه نفر می‌گیرن، اعتماد و همبستگی اجتماعی ترک برمی‌داره. جامعه‌ای که به حق حیات احترام می‌ذاره، نه فقط افرادش رو زنده نگه می‌داره، بلکه امید، انسانیت و حس تعلق رو تو قلب همه‌مون تقویت می‌کنه.
تو، روناهی عزیز، با فریاد عدالت‌خواهیت، بهمون یادآوری کردی که برای ساختن همچین جامعه‌ای باید کنار هم بایستیم و از حق زندگی هر انسان، مثل پدرت، دفاع کنیم.
امید، روناهی عزیزم، شعله‌ایه که تو قلب تو زبانه می‌کشه؛ یه باور ریشه‌دار که حتی تو سیاهی شب، با هر فریاد عدالت، ستاره‌ای تو آسمون جامعه‌مون روشن می‌شه.
روناهی عزیزم، بدون که صدات شنیده شده. من قول می‌دم داستان تو و پدرت رو با هر راهی که بتونم به گوش بقیه برسونم.
تو تنها نیستی. ما همه پشت تو و خونوادت هستیم.
با تمام قلبم برای تو و پدرت آرزوی آزادی و زندگی می‌کنم. صدایت رسا عزیزم و سرت سلامت، خواهر کوچکم.
رفیق تو،
سپیده قلیان
از زندان اوین


امید، روناهی عزیزم، شعله‌ایه که تو قلب تو زبانه می‌کشه؛ یه باور ریشه‌دار که حتی تو سیاهی شب، با هر فریاد عدالت، ستاره‌ای تو آسمون جامعه‌مون روشن می‌شه.  

روناهی عزیزم، بدون که صدات شنیده شده. من قول می‌دم داستان تو و پدرت رو با هر راهی که بتونم به گوش بقیه برسونم.
تو تنها نیستی. ما همه پشت تو و خونوادت هستیم.  
با تمام قلبم برای تو و پدرت آرزوی آزادی و زندگی می‌کنم. صدایت رسا عزیزم و سرت سلامت خواهر کوچکم.  

رفیق تو سپیده قلیان
از زندان اوین»

#حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #حمید_حسین‌نژاد_حیدرانلو #سپیده_قلیان #بیانیه #حق_حیات #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
دکتر حمید قره‌حسنلو، پزشک زندانی در زندان یزد، در پیامی علی خامنه‌ای را عامل نکبت و فروپاشی کشور معرفی کرده، خواستار کناره‌گیری فوری او شده است.
او خطاب به خامنه‌ای نوشت:
«آقای علی خامنه‌ای! شما زمانی، هنگام انتخاب به‌عنوان رهبر، خود با صراحت گفتید: "بَدا به حال ملتی که من رهبر آن باشم!" امروز این گفته به واقعیتی تلخ تبدیل شده است. حاصل سی‌وپنج سال خلافت مستبدانه‌ی شما چیزی جز نکبت، فقر، فساد و فلاکت برای مردم ایران به همراه نداشته است. آیا وقت آن نرسیده که دل خفته‌تان بیدار گردد و از طمع‌ورزی و ستمگری دست بردارید؟ آیا زمان آن نرسیده که اداره‌ی کشور را به دست مردم و شایستگان بسپارید؟ آقای خامنه‌ای! حکومتی که بر پایه‌ی ظلم و استبداد بنا شده باشد، پایدار نخواهد ماند. در واپسین لحظات حیات نکبت‌بار خود که حتی روی ظالمان تاریخ را سفید کرده است، توبه کنید و از درگاه خداوند و این ملت رنج‌دیده طلب بخشایش نمایید — هرچند بسیاری از ستم‌های شما بخشودنی نیست.
اکنون که زیر فشارهای بین‌المللی ناچار به مذاکره شده‌اید، از این جایگاهی که اصلاً شایستگی آن را نداشته و ندارید کناره‌گیری کنید تا فرصتی برای نجات ایران و شاید کاهش گناهان خود باقی بگذارید.»

دکتر قره‌حسنلو در ادامه خطاب به مردم ایران گفت:
«هم‌میهنان عزیز! درود بر شما! پیشاپیش بابت آنکه ادب قلم مرا ناگزیر ساخت تا این مَردک ضحاک‌صفت را "آقا" خطاب کنم، پوزش می‌طلبم. ملت شریف ایران! در این برهه‌ی تاریخی باید بدانیم که آزادی رایگان به دست نمی‌آید. باید بهای آن را بپردازیم تا قدرش را بدانیم و در پاسداری از آن بکوشیم. هیچ قدرت خارجی آزادی را به ما هدیه نمی‌دهد و اگر هم آن را به ما بدهند، می‌توانند به‌سادگی از ما بازپس گیرند. اکنون که حمایت جهانی از مردم ایران در برابر استبداد دینی گسترده شده، فرصت را غنیمت شماریم و با اعتراض و مقاومتی برنامه‌ریزی‌شده، مسالمت‌آمیز و هدفمند، برای بازپس‌گیری حقوق ازدست‌رفته‌مان بکوشیم.»

این زندانی سیاسی در بخش پایانی از شاهزاده رضا پهلوی! خواست که «با هماهنگی و برنامه‌ریزی لازم، تلاش شود که مسیر اعتراضات به نحوی هدایت گردد که کم‌ترین خسارات جانی و مالی را در پی داشته باشد؛ چرا که این ملت ستمدیده طی بیش از چهار دهه استبداد، هزینه‌های سنگینی پرداخته است.»

حمید قره‌حسنلو از متهمان پرونده عجمیان است که به پانزده سال حبس در تبعید محکوم شده است.

#حمید_قره‌حسنلو
#حمید_قره_حسنلو #بیانیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پیوستن زندان بهبهان به کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در شصت‌وپنجمین هفته

اعدام جنایتکارانه‌ی زندانی سیاسی حمید حسین‌نژاد حیدرانلو و صدور حکم اعدام برای زندانی سیاسی پژمان سلطانی

حکومت اعدامی و مستبد ایران، هر زمان که با بن‌بست مواجه می‌شود، سرکوب علیه مردم را تشدید می‌کند. نوک تیز این سرکوب‌ها معمولاً متوجه زندانیان دست‌بسته و بی‌پناهی است که با احکام ضدانسانی اعدام، جانشان را می‌گیرد.
اعدام جنایتکارانه‌ی حمید حسین‌نژاد حیدرانلو، زندانی سیاسی ۴۰ ساله و پدر سه فرزند که در فروردین ۱۴۰۲ بازداشت و به‌شدت شکنجه شده بود، یکی از اقدامات ضدانسانی رژیم علیه مردم ایران به شمار می‌آید. او تحت شکنجه‌های شدید، ناچار به اعتراف علیه خود و امضای برگه‌هایی شد که بازجویان از پیش آماده کرده بودند.

از ابتدای سال جاری، دست‌کم ۸۸ نفر - از جمله ۵ زن، ۷ زندانی سیاسی و ۲ کودک‌مجرم - اعدام شده‌اند. این آمار در مقایسه با سال گذشته چند برابر افزایش یافته که می‌توان آن را نشانه‌ای از وضعیت انفجاری جامعه دانست.
در روزهای اخیر نیز، پژمان سلطانی، زندانی سیاسی اهل بوکان که در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ بازداشت شده بود، به اعدام محکوم شد.
این حجم از کشتار زندانیان و اجرای احکام اعدام در ایران، گویای وحشت عمیق حکومت از خیزش‌ها و اعتراضات اجتماعی است. این یک هشدار جدی به جامعه‌ی بین‌المللی و نهادهای حقوق بشری است تا در برابر حکومت جانیان ایران سکوت نکنند و با اقدامات عملی و مؤثر، با این اعدام‌های غیرانسانی مقابله کنند.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» به آگاهی عموم مردم می‌رساند که از این هفته، جمعی از زندانیان زندان بهبهان نیز در اعتراض به احکام اعدام، به این کارزار پیوسته‌اند و هر سه‌شنبه، همراه با دیگر زندانیان، دست به اعتصاب غذا خواهند زد.

روز سه‌شنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، زندانیان در ۴۰ زندان کشور، برای شصت‌وپنجمین هفته‌ی متوالی، در اعتصاب غذا شرکت خواهند کرد. این زندان‌ها عبارت‌اند از:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائم‌شهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان بهبهان.

سه‌شنبه، ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴
هفته‌ی شصت‌وپنجم
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام

#نه_به_اعدام #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #حمید_حسین_نژاد_حیدرانلو #پژمان_سلطانی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه رضا محمدحسینی از زندان قزل‌حصار: سالگرد تأسیس سپاه، سالگرد گسترش سرکوب است، نه افتخار ملی!

امروز دوم اردیبهشت، سالگرد تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. سپاهی که برای پاسداری از حکومت ایجاد شد و نه منافع ملت ایران.
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی، در این رابطه بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کرد:

«در سالگرد تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، از پشت دیوارهای بلند زندان قزل‌حصار، صدایم را به بیرون می‌فرستم تا یادآور شوم که این نهاد، نه حافظ امنیت مردم، بلکه بزرگ‌ترین تهدید برای امنیت، آزادی و کرامت ملت ایران است.

سپاه پاسداران که به‌دستور روح‌الله خمینی پایه‌گذاری شد، از همان ابتدا به عنوان بازوی سرکوب حکومت عمل کرد، امروز هم بعد از ۴۶ سال، همچنان پاسدار حاکمیت استبداد، فساد و خونریزی‌ست. آنچه در عمل شاهد آن هستیم، نهادی است که با تشکیل قرارگاه‌هایی چون ثارالله، قلب پایتخت را به مرکز طراحی سرکوب، آدم‌ربایی، بازداشت‌های فراقانونی، شکنجه، اعتراف‌گیری اجباری و قتل‌های هدفمند تبدیل کرده است.

قرارگاه ثارالله، همان جایی‌ست که فرمان کشتار معترضان در آبان ۹۸، سرکوب اعتراضات سراسری، و اجرای سناریوهای امنیتی برای حذف آزادی‌خواهان صادر شد. این قرارگاه، عملاً دولت سایه‌ای‌ست که بر ارتش، پلیس، قوه قضاییه، و حتی بر دولت مسلط است. در شرایط بحرانی، این نهاد کنترل تمامی ارکان کشور را در دست می‌گیرد و با خشونتی عریان و برنامه‌ریزی‌شده به جان مردم می‌افتد.

سپاه، نه تنها در ایران، بلکه در منطقه نیز به منبع بی‌ثباتی و خشونت بدل شده است. از لبنان و سوریه گرفته تا عراق و یمن، دست‌های آلوده‌ی این نهاد، پشت پرده‌ی جنگ، ترور و افراطی‌گری است. جمهوری اسلامی با تکیه بر بازوی سرکوبگر سپاه، نه‌فقط مردم خود را در بند کرده، بلکه منطقه را نیز در آتش افراط‌گرایی می‌سوزاند.
من، رضا محمدحسینی، که به‌خاطر اعتراض به جنایات این نهاد بازداشت شدم، بار دیگر اعلام می‌کنم:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی باید فوراً در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار گیرد.

این نهاد با نقض گسترده حقوق بشر، خشونت ساختاری، و جنایت علیه بشریت، شایسته هیچ عنوانی جز «تروریست حکومتی» نیست.
اگر جهان خواهان ثبات در منطقه و آزادی در ایران است، باید چشم بر حقیقت نگشوده‌شده‌ی سپاه باز کند.

سپاه، قلب تپنده‌ی سرکوب در جمهوری اسلامی‌ست. بدون سپاه، استبداد نفس نمی‌کشد.

رضا محمدحسینی
از زندان قزل‌حصار،
اردیبهشت ۱۴۰۴»

عکس: از ویدیوی رضا محمدحسینی، مقابل قرارگاه ثارالله سپاه، در اردیبهشت ۱۴۰۲

#irgcterrorists

#رضا_محمدحسینی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
نیروی انتظامی در مدارس برای تحمیل حجاب؛ جمهوری اسلامی به‌درستی دانش‌آموزان را تهدیدی برای بقای خود می‌بیند!

در ادامه‌ی روند امنیتی‌سازی محیط آموزش و پرورش، به‌تازگی جلسه‌ای میان احمدرضا رادان، فرمانده فراجا و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش‌وپرورش برگزار شد که در آن، تفاهم‌نامه‌ای رسمی بین این دو نهاد امضا شد. تفاهم‌نامه‌ای که عملاً مدارس را به پادگان‌هایی برای کنترل بدن، فکر و رفتار دانش‌آموزان تبدیل می‌کند.

این سند تازه‌ترین گام در پروژه‌ای است که جمهوری اسلامی سال‌هاست دنبال می‌کند:
خنثی‌سازی مدرسه.
اما از زمان آغاز انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، سرعت و شدت این پروژه به‌طرز چشمگیری افزایش یافته:

– نصب دوربین برای کنترل پوشش
– تحمیل حجاب اجباری
– بازداشت، تهدید و پرونده‌سازی برای دانش‌آموزان معترض
– حملات شیمیایی به مدارس دخترانه
– اخراج و تهدید معلمان مستقل
– تبدیل محیط آموزشی به فضای تبلیغاتی و ایدئولوژیک حکومت

اکنون نیز با رسمی شدن حضور پلیس در مدارس، حاکمیت حتی تظاهر به آموزشی بودن مدرسه را کنار گذاشته.

اما ما دانش‌آموزان پیشرو، ایستاده‌ایم.

در انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، دانش‌آموزان یکی از پیشتازترین نیروها بودند. ما نه‌تنها از حکومت عبور کردیم، بلکه به صدای بلند مقاومت در برابرش تبدیل شدیم:

در خیابان فریاد زدیم، در کلاس مقاومت کردیم، مقنعه‌ها را کنار گذاشتیم، عکس‌های رهبران حکومت را پاره کردیم، آخوندها را از مدرسه بیرون انداختیم و با معلمانی که کنارمان ایستادند، متحد شدیم.
بازداشت شدیم، مجروح شدیم، کشته دادیم — اما عقب ننشستیم.
اعتصاب کردیم، تحریم کردیم، سکوت نکردیم.

ما ساختار مدرسه را از درون به چالش کشیدیم. و نسلی که این توان را در مدرسه نشان داد، فردا در دانشگاه به خطر بزرگ‌تری برای جمهوری اسلامی بدل خواهد شد.

مدرسه برای ما زندان نخواهد شد.
آنها می‌خواهند مدرسه را به کارخانه‌ای برای تولید نسل مطیع تبدیل کنند، اما ما بارها نشان داده‌ایم که تسلیم‌ناپذیر هستیم.

خطاب به دانش‌آموزان سراسر کشور:
ما با همیم، متحد، مصمم و آماده‌ی ادامه‌ی مبارزه.
از یاد نبریم: نه پلیس، نه تهدید، نه دیوارهای بلند مدرسه نمی‌توانند جلوی نسلی را بگیرند که «آزادی» را انتخاب کرده است.

ـ این بیانیه در کانال تلگرام دانس‌آموزان انقلابی بوشهر منتشر شده است.

#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_پوشش_اجباری #مدرسه_جای_پلیس_نیست #مدرسه_پادگان_نیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
رزگار بیگ‌زاده بابامیری: گفتند جنازه‌ات را در کانال فاضلاب و دریاچه و گورهای دسته‌جمعی ناشناس مخفی می‌کنیم

رزگار بیگ‌زاده بابامیری، زندانی سیاسی، طی نامه‌ای از شکنجه‌هایی که در زندان بر او رفته است گفته است. متن این نامه در ادامه می‌آید:
در تلاشم با نگارش این متن که داستان ۱۳۰ روز بازداشت و وضعیت من [را] در تمام این مدت بازگو می‌کند، صدای خودم را به دنیای متمدن برسانم. در شرایطی که تحت نظارت مداوم مخبرین و سیستم‌های نظارتی زندان به سر می‌برم و طبیعتا تنش و فشار مضاعف و مستمری را تجربه می‌کنم، تمرکز یافتن در نگارش کار چندان ساده‌ای نیست.
در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ طی یک تماس تلفنی از سوی فردی به نام سعیدی که خود را مأمور اداره اطلاعات بوکان معرفی نمود، در ساعت ۵ عصر به مکانی در حوالی تالار روژ در حومه شهر بوکان فراخوانده شدم و پس از مراجعه به محل مورد اشاره توسط سعیدی و فرد دیگری که بعدا فهمیدم بازجوی پرونده ماست و نام سازمانی‌اش قربانی است، به اداره اطلاعات بوکان منتقل شدم. تا حوالی ساعت ۱۰ شب در یک اتاق بازداشت شدم از ساعت ۱۰ شب تیم بازجویان شامل ۶ نفر که شامل سعیدی و قربانی و رییس اداره اطلاعات بوکان موسوم به نام سازمانی حجتی، و سه مامور ناشناس دیگر به صورت شیفتی مورد وحشیانه‌ترین اشکال شکنجه و ضرب‌و‌شتم قرار گرفتم.
ضمن ضرب‌وشتم مداوما مورد تهدید به مرگ و توهین و تحقیر قرار می‌گرفتم و مرتب توسط حجتی و قربانی و سعیدی متذکر می‌شدم که در مکانی هستم که قبلا ده‌ها نفر از به‌قول خودشان «اغتشاش‌گر[ان]» تحت شکنجه کشته شده‌اند؛ قرار دارم و به سرنوشت آنان گرفتار می‌شوم و عاقبت جنازه‌ام مثل جنازه‌ آنان در دریاچه سد بوکان و کانال فاضلاب و گورهای دسته‌جمعی پرت خواهد شد.
تمام تلاش خود را معطوف این مسئله نمودند به من بفهمانند به آخر خط رسیده‌ام و آنهایی که شکنجه‌‌ام می‌کنند در مصونیت مطلق قانونی قرار دارند و مرگ من هیچ عواقبی برای شکنجه‌گرانم نخواهد داشت. صد البته توحش آنان در شکنجه به خوبی نشان می‌داد واقعا هیچ نگرانی نسبت به مرگ من تحت شکنجه ندارند. در طول سه شب شکنجه در اداره اطلاعات بوکان ده‌ها بار زیر ضرب‌وشتم و شوک‌های الکتریکی بیهوش شدم.
[در پی] بیش از حدود ۷۲ ساعت شکنجه مداوم در معیت چند متهم دیگر در یک ون ویژه حمل زندانیان تحت اسکورت کاروانی از خودروهای حامل افراد لباس شخصی مسلح با تدابیری ویژه و شبانه به بازداشتگاه اداره اطلاعات استان آذربایجان غربی واقع در ارومیه منتقل شدم.
از همان ابتدا در ارومیه تحت شکنجه‌هایی به قول خودشان تخصصی و حرفه‌ای و متنوع و برنامه‌ریزی‌شده قرار گرفتم. تکنیک‌های متنوعی در بازجویی‌های بازداشتگاه ارومیه بر من اعمال شد که تعدادی از آنان را به اختصار بازگو می‌کنم تا خواننده این متن بهتر در جریان حال‌وهوای مهیب شکنجه‌ها قرار گیرد.
۱- تکنیک القای خفگی: با دست و پا و چشم بسته در حالی که کیسه‌ای بر سر من کشیده می‌شد، به صورت افقی و به پشت در جایی شبیه حمام یا سرویس دستشویی قرار داده می‌شدم و جریان آب بر روی سر و صورت من باز می‌شد که مرگ در هراس از خفگی را به صورت وحشتناک بر من القا می‌کرد.
۲- تکنیک اعدام صوری (دار زدن): من را با صورت و دست و چشم بسته در نیمه‌های شب کاملا ناگهانی از سلول انفرادی به یک اتاق نامعلوم منتقل می‌کردند و وادارم می‌کردند ساعت‌ها با طنابی دور گردن روی یک چهارپایه بایستم و من را تهدید به اعدام در گمنامی و خفا می‌کردند و سعی می‌کردند تا جایی که می‌شود، مرعوبم کنند.
۳- تکنیک اعدام صوری (تیر باران): با دست و پا و چشمان بسته ضمن تهدید و تحقیر و استهزاء مدام، با چکاندن ماشه سلاح‌هایشان به من می‌گفتند: اسمت را هیچ کجا به عنوان زندانی ثبت نکرده‌ایم که وقتی حین بازجویی کشته شدی به‌راحتی جنازه‌ات را مثل جنازه اغتشاشگران (معترضین) در کانال فاضلاب و در دریاچه و گورهای دسته‌جمعی ناشناس مخفی کنیم.
۴- تکنیک شوک الکتریکی: با چشم بسته و دست‌های بسته به صندلی طناب‌پیچ می‌شدم و توسط مامورین اداره اطلاعات، ضمن توهین و تحقیر و ورود به حریم شخصی و خانوادگی با وارد کردن شوک الکتریکی به نرمه گوش، بیضه‌ها، نوک سینه‌ها، ستون فقرات، پهلو و زیربغل‌ها و ران‌ها و گیجگاهم درد وحشتناکی را به من وارد می‌نمودند تا آنچه را می‌خواستند بنویسم یا جلو دوربین تکرار کنم.
۵- تکنیک اعمال بی‌خوابی مستمر: مامورین اداره اطلاعات چندین شبانه‌روز پی‌درپی، با سرکشی مداوم و ایجاد سروصدا و ناسزا و ورود به سلول و ضرب‌وشتم و هر وسیله‌ی دیگری که بتواند مانع خواب من شود، تلاش می‌کردند مانع تمرکز و آرامشم شوند تا مقاومتم بشکند و طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکته‌های آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.

ادامه نامه را در سایت توانا بخوانید


#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #بیانیه
۳۴ زندانی سیاسی بند ۴ زندان اوین، با انتشار بیانیه‌ای خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط محمد نجفی، رسیدگی پزشکی، و همچنین عودتِ پروانه وکالت او شدند

متن این بیانیه به شرح زیر است:

«اوین، بند چهار ـ یک، چهار اردی‌بهشت هزار و چهارصد و چهار

ما روایت می‌کنیم

این یک بیانیه سیاسی نیست. روایتی ژورنالیستی هم نیست. این، روایتی فاخر از وکیلِ انسان، از محمد نجفی، خطاب به عموم مردم، تمامی نهادها و کنوانسیون‌های حقوق بشری و وکلاست.
ما، محکومان راه آزادی، ما، موکلان، ما، متهمان، و ما، سرزمین‌اندیشان، این بار نه برای خود، بلکه برای کسی شهادت می‌دهیم که برای ما متحمل هزینه‌هایی شده است که هر کدام به‌تنهایی برای برفکندن یک انسان کافی‌ است.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی در هشتمین سال از محکومیت خود به سر می‌برد و یازده سال دیگر نیز باید حبس بکشد.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی برای دفاع از انسان، دفاع از دیگری و نه از برای خود، یازده حکم غیرعادلانه از دستگاه استبدادی جمهوری اسلامی دریافت کرده است.
ما روایت می‌کنیم که تنِ محمد نجفی بارها بیمار گشته، ولی روحش نه، و این روحِ اوست که بدن بیمارَش را به دوش می‌کشد.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی نه‌فقط در زندان، بلکه در تبعید نیز به سر می‌برد. او را از شازند و زندان اراک به تهران، زندان اوین، تبعید کرده‌اند.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی بدون ذره‌ای تفاوت میان تمامی گرایش‌ها و جریان‌ها، برای همه با تمام توان به نفع انسان دفاع می‌کرد.
ما روایت می‌کنیم که پروانه وکالت او را باطل کردند تا ابزار او برای دفاع از انسان را از او ستانده باشند. این در حالی است که پس از این ابطالِ پروانه، ما او را بیش از پیش وکیلِ خود یافته‌ایم.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی شاعرانه زندگی می‌کند و شاعرانه از بشر و حقوقش دفاع می‌کند.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی، راوی رنج‌های ما بوده است و اگر او و امثال او ما را روایت نمی‌کردند، نامی از ما نبود.
ما روایت می‌کنیم که میان انجیرِ حیاتِ اوین و محمد نجفی دلبستگی وجود دارد و او حتی به آن درخت هم شخصیت داده است؛ به شکلی که با آن دار از دار سخن می‌گوید.
آری، یک بار هم شده ما روایت می‌کنیم که راوی چه دردهایی می‌کشد.
ما خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط محمد نجفی، رسیدگی پزشکی، و همچنین عودتِ پروانه وکالت ایشان هستیم.»

متن فوق به امضای سی‌وچهار تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی رسیده است.

اسامی امضاکنندگان:
محمود اجافلو، مطلب احمدیان، سعید احمدی دلجو، رضا اکبری منفرد، سجاد ایمان‌نژاد، شهریار براتی، وحید بنی‌عامریان، حامی بهادری، یدی بهاری زر، مهدی بهمن، مرتضی پروین، محمد حسن پوره، فرهاد حافظی، شاهرخ دانشورکار، امیر کیوان رحیمی، رضا رضایی، مهران رئوف، وحید سرخ‌گل، خشایار سفیدی، مازیار سیدنژاد، حسین شنبه‌زاده، محسن صادقپور، مرتضی صیدی، سپهر ضیایی، بابک علی‌پور، نصر الله فلاحی، پویا قبادی، فؤاد فتحی، امیر حسین مرادی، فرزاد معظمی گودرزی، محمد مسعود معینی، علی یونسی، میر یوسف یونسی، جواد منبری


محمد نجفی نخستین بار در سال ۱۳۹۷ پس از پیگیری شکنجه‌های منجر به جان‌باختن وحید حیدری، یکی از معترضان بازداشت‌شده دی‌ماه ۱۳۹۶ در اراک، بازداشت و زندانی شد.

این وکیل دادگستری پس از آن به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری خود با پرونده‌سازی‌های متعدد از سوی نهادهای امنیتی مواجه شد و هم‌اکنون دوران محکومیتش را در بند چهار زندان اوین سپری می‌کند.

او در چند پرونده جداگانه با ۱۴ اتهام به بیش از ۲۱ سال حبس محکوم شده است و به نوشته سایت حقوق بشری هرانا، تاکنون تجمیع احکام برای محکومیت‌هایش صورت نگرفته است.

این وکیل دادگستری در طول دوران حبس خود با وجود ابتلا به بیماری‌‌های مختلف بارها از دریافت درمان تخصصی و اعزام به بیمارستان محروم مانده است.

#محمد_نجفی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام زرتشت احمدی‌راغب از زندان قزلحصار

زرتشت احمدی راغب، زندانی سیاسی، در این پیام تلفنی، می‌گوید:
ما به زبان شیرین فارسی می‌گوییم نه به جمهوری اسلامی، نه به ولایت فقیه، نه به دیکتاتور، نه به اعدام، نه به خشونت، نه به سرکوب،خفقان و نه به گروگانگیری آزادی‌خواهان.»

او ادامه می‌دهد: «ما در این سرزمین حق زندگی و آزادی می‌خواهیم، عدالت می‌خواهیم نه ستم و بی عدالتی.»

او درباره تغییر سیاست جمهوری اسلامی در رابطه با آمریکا، خواهان تغییر رفتار در رابطه با مردم شده و می‌گوید:
«آنانی که از دیوار سفارت‌ها بالا رفتند، پرچم آتش زدند، گروگانگیری کردند، اکنون پس از ده‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که با دیپلماسی و گفتگو جلو بروند. پس زبان مردم ایران هم زبان زور، خفقان، سرکوب و اعدام نیست!»


این زندانی سیاسی، تاکید می‌کند که «حکومت ملایان که به نام جمهوری اسلامی مشهور است و نقص فاحش حقوق بشر و جنایت‌های علیه بشریت انجام داده، نمایندگان راستین این سرزمین و مردمی نیستند و گفتگو با این حکومت به رسمیت شناخته نمی‌شود، تمام کسانی که در جنایات این رژیم است داشته‌اند باید در برابر مردم و قانون پاسخگو باشند.»

#زرتشت_احمدی_راغب #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
پیام جمعی از زندانیان سیاسی اوین به رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ

سه تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، در خصوص مذاکرات جاری دولت ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران، نامه‌ای را خطاب به پرزیدنت دونالد ترامپ نوشته‌اند.
متن این نامه به شرح زیر است:

به نام ایران، به نام انسانیت

روی سخن ما در این نامه با جناب آقای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور محترم ایالات متحده آمریکا می‌باشد.
ما چشم به پنجره ندوخته‌ایم، چون می‌دانیم منجی در آینه است؛ اما برای شما که در حال انجام مذاکرات با رژیم جعلی حاکم بر ایران هستید، چند توصیه داریم:
۱. حقوق مدنی ملت ایران را به رسمیت بشناسید و آن را فدای مناسبات بین‌المللی نکنید.
۲. برای گرفتن هر تصمیمی درباره ایران و آینده این آب و خاک، باید با ملت ایران مذاکره کرد، نه با یک حکومت غیرقانونی که خود دشمن این مردم است.
۳. متحدی پرقدرت و استراتژیک که همان مردم ایران هستند را، با اشتباهِ توافق با رژیم از دست ندهید.
۴. در جنایات و خونریزی‌های جمهوری اسلامی خود را شریک نکنید.
۵. فریب مکر و حیله‌های رژیم آخوندی را نخورید و بازیچه‌ی دستشان نشوید.
۶. با تثبیت یک حکومت دموکراتیک و مدرن در ایران، ثبات و آرامش در منطقه، قاره و جهان افزایش خواهد یافت.
۷. مبرهن است تا زمانی که این رژیم برانداخته نشود، ظلم، فساد و جنایت در این کشور پایان نخواهد یافت.
رژیم آپارتاید، توتالیتر، دگم و واپسگرای جمهوری اسلامی تنها به در دست داشتن قدرت از طریق کشور غنی، استراتژیک و ژئوپولیتیک ایران می‌اندیشد و از آن مسیر به ترویج ایدئولوژی فاسد و مخرب خود در جهان ادامه می‌دهد.
برای این رژیم، امنیت، رفاه و آسایش مردمی که آنان را همچون گروگان و اهرم فشار علیه جامعه‌ی جهانی می‌بیند، هیچ اهمیتی ندارد.
روی اسب بازنده شرط نبندید.

پاینده ایران و ایرانی
بهار ۲۵۸۴ – زندان اوین

خالد پیرزاد (کوشان)
پرویز اکبری
میثم غلامی

#بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
زندانی سیاسی «مسیب رئیسی یگانه (محسن)» خواستار استعفای خامنه‌ای شد

مسیب رئیسی یگانه، زندانی سیاسی محبوس در زندان یزد، با انتشار بیانیه‌ای از علی خامنه‌ای خواستار استعفا شد و بر لزوم آزادی ایران تأکید کرد.
وی بیانیه خود را با این مقدمه آغاز کرده است:
«بنام انسان بخشنده مهربان. درود به مردم شریف ایران. قبل از هر چیز عذرخواهی مرا پذیرا باشید، چرا که ادب حکم می‌کند از کلمه "آقا" که به هیچ وجه در شأن شخصیت این فرد نمی‌باشد، استفاده کنم.»
رئیسی یگانه در ادامه خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت:
«آقای سید علی خامنه‌ای دجال و دیکتاتوری بزرگ، ۴۷ سال است سایه شوم شماها بر سر این کشور افتاده است، حاصلی جز فساد، جنایت، فقر و گرانی برای ملت نداشته است. جنایات شما هرگز قابل بخشش و گذشت نیست و زمان آن فرا رسیده که از سمت خود استعفا دهید تا خون کمتری ریخته شود و ویرانی کمتری بجا بماند.»
این زندانی سیاسی با تأکید بر عدم مشروعیت خامنه‌ای در میان مردم ایران تصریح کرد:
«اکثریت این مردم ستمدیده شما را به رسمیت نمی‌شناسند و شما را نمی‌خواهند، اما تحمیل کردن خودتان با زور و کشتار نظر مردم را تغییر نخواهد داد.»
وی همچنین به انتقاد از بی‌عدالتی در ساختار حکومت جمهوری اسلامی پرداخت و نوشت:
«چیزی که در کشور ما وجود ندارد، عدالت است. ما دیگر فریب شما را نمی‌خوریم. دستگیری برخی اختلاس‌گران در حقیقت نانی است برای قاضی‌ها، ضابطین، رئیس زندان و زندانبان‌ها. این معنی عدالت نیست. سیستم شما من‌جمله خود شما غرق در فساد است.»
مسیب رئیسی یگانه با اشاره به خواست مردم برای آزادی افزود:
«دستان‌تان آغشته به خون می‌باشد. مردم ایران آزادی همراه با خطر را به بردگی همراه با امنیت ترجیح می‌دهند. ما ترجیح می‌دهیم ایستاده بمیریم، اما در خانه وجدان‌مان را سلاخی نکنید.»

در بخش پایانی بیانیه، او از شاهزاده رضا پهلوی خواست تا با پذیرش رهبری، فعالیت‌های خود را گسترش دهد و تلاش کند که آزادی ایران با کمترین هزینه جانی از سوی مردم اتفاق بیفتد، چرا که داغ هزاران جوان بر دل‌ها مانده است.

#مسیب_رئیسی #مسیب_رئیسی_یگانه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
جعفر پناهی، کارگردان سینما، در پستی در صفحه اینستاگرام، انفجار در بندرعباس را نشانه فروپاشی جمهوری اسلامی دانست.
او نوشته است:
«آتش بندرعباس، شعله‌های فروپاشی حکومتی است که نزدیک نیم قرن ایران را به خاکستر کشیده. محصول این ویرانی: فقر، فساد، تبعیض، سرکوب، نابودی زیرساخت‌ها و انزوای جهانی.»
او در ادامه این پست خواهان برگزار رفراندومی «آزاد و شفاف زیر نظارت نهادهای بین‌المللی» شد تا «حق حاکمیت به ملت بازگردانده شود.»

جعفر پناهی همچنین نوشته است:
«اگر این راه مسالمت‌آمیز طی نشود، به گواه تاریخ خشم منجر به ویرانی درپی خواهد بود.»

پناهی در انتها تاکید کرده «هیچ قدرتی نمی‌تواند در برابر اراده‌ بیدار شده‌ مردم ایران دوام بیاورد.»

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech