آموزشکده توانا
50.8K subscribers
36.9K photos
39.8K videos
2.56K files
20.8K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
تهدید به مرگ زندانیان سیاسی واحد ۴ زندان قزلحصار، توسط زندانیان جرایم قتل سالن ۱۹ واحد ۴

خبر رسیده به آموزشکده توانا حاکی از این است که فردی به نام میراحمد نیازی (معروف به ملا)، وکیل بند سالن ۱۹ واحد ۴ زندان قزل‌حصار، زندانیان سیاسی واحد ۴ قزلحصار را به مرگ تهدید کرده است.
زندانیان جرایم قتل سالن ۱۹، غالبا زندانیانی هستند که چیزی برای از دست دادن ندارند، در قبال دریافت پول یا تامین مواد مخدر ممکن است دست به هر کاری بزنند.
خبرهایی از داخل همان واحد ۱۹ مبنی بر پول دادن به چند نفر از زندانیان برای قتل زندانیان سیاسی رسیده است که بسیار نگران‌کننده است.

چرا این افراد خطرناک باید در مجاورت سالن زندانیان سیاسی باشند؟ زندانیان سیاسی حتی برای رفت‌وآمد به بهداری زندان، احساس امنیت نمی‌کنند. تهدید به قتل زندانیان سیاسی بدون هماهنگی یا دستور مسئولان زندان اتفاق نمی‌افتد و هر اتفاقی برای زندانیان سیاسی بیفتد، مسئولان زندان قزلحصار باید پاسخگوی آن باشند.

ما پیش‌تر نیز شاهد فاجعه‌ی تلخ قتل علیرضا شیرمحمدعلی بودیم که مسئولان زندان اوین او را در سالن زندانیان خطرناک قرار داده بودند و به شکل فجیعی توسط یک زندانی شرور به قتل رسید.

با توجه به کینه‌ای که مسئولان زندان و نهادهای اطلاعاتی از زندانیان سیاسی دارند، بعید نیست که باز نقشه قتل زندانیان سیاسی را در سر داشته باشند.

این خبر هشداری جدی است به مسئولان زندان قزلحصار است. هر اتفاقی برای زندانیان سیاسی بیفتد، فعالان حقوق بشر از چشم مسئولان قزل‌حصار خواهند دید و پرونده آن‌ها نزد مردم آزادی‌خواه ایران، سنگین‌تر خواهد شد.

#از_قزلحصار_بگو #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
9🕊6💔5
تلاش برای پرونده‌سازی و صدور احکام سنگین برای علی بهرام‌پور و مهدی وفایی ثانی
انتقال علی بهرام‌پور، به مکان نامعلوم توسط وزارت اطلاعات


گزارش‌ها حاکی است که علی بهرام‌پور، نویسنده و مدرس اصول و فنون مذاکره و مهارت‌های ارتباطی، روز چهارشنبه ۷ آبان ۱۴۰۴ به‌دستور وزارت اطلاعات از زندان تهران بزرگ به مکانی نامعلوم منتقل شده است.

بهرام‌پور که پس از اصابت موشک به زندان اوین در دوم تیرماه ۱۴۰۴ به زندان تهران بزرگ منتقل شده بود، از بازداشت‌شدگان جنبش «زن، زندگی، آزادی» و از دوستان نزدیک مهدی وفایی‌ثانی است. منابع مطلع می‌گویند انتقال اخیر او در ادامه‌ی پرونده‌سازی مشترکی است که از مهرماه علیه این دو زندانی سیاسی در جریان است.
پیش‌تر، مهدی وفایی‌ثانی نیز در تاریخ ۷ مهرماه ۱۴۰۴ توسط نیروهای وزارت اطلاعات از زندان اوین به مکانی نامعلوم منتقل شده بود.

گزارش‌های غیررسمی حاکی از آن است که این دو زندانی اکنون در سلول‌های انفرادی ساختمان وزارت اطلاعات در شهر قم نگهداری می‌شوند.
به‌گفته‌ی منابع آگاه، مقامات امنیتی در حال زمینه‌سازی برای تشکیل پرونده‌ی جدیدی علیه آنان با اتهاماتی نظیر «نگهداری سلاح» و دیگر موارد ساختگی هستند؛ اتهاماتی که به‌نظر می‌رسد در راستای پرونده‌سازی امنیتی تازه‌ای علیه زندانیان سیاسی تنظیم شده است.

علی بهرام‌پور در تاریخ ۱۲ آبان ۱۴۰۱، هم‌زمان با مراسم چهلم حدیث نجفی، در اتوبان کرج–قزوین بازداشت شد.

او در جریان بازداشت و بازجویی تحت شکنجه‌های شدید جسمی و روحی قرار گرفت. مأموران پس از بستن دستبند، وی را از دستانش از سقف آویزان کرده، لباس‌هایش را از تنش درآورده و پس از ریختن آب بر بدنش، با شوکر، باتوم و ترکه او را شکنجه کردند.
همچنین، وی یک بار تهدید شده بود که اگر در مقابل دوربین اعتراف اجباری نکند، پسر پنج‌ساله‌اش نیز بازداشت خواهد شد. او پس از عفو زندانیان در اواخر سال ۱۴۰۱ از ایران خارج شد ولی در آبان ماه ۱۴۰۳ به محض بازگشت به ایران در فرودگاه بازداشت و راهی زندان شد.

علی بهرام‌پور و مهدی وفایی‌ثانی هر دو از زندانیان سیاسی فعال در جنبش مهسا هستند. در جریان حمله موشکی به زندان اوین در دوم تیرماه ۱۴۰۴، آنان برای نجات هم‌بندیان خود از آتش‌سوزی تلاش کردند و با کمک دیگر زندانیان موفق به شکستن درب‌های اندرزگاه هشت و درب ۳۶۰ اوین شدند.
به گفته‌ی شاهدان، این دو در لحظات پایانی، هنگام کمک به انتقال زخمی‌ها در مقابل ایستگاه آتش‌نشانی اوین، توسط مأموران بازداشت و پس از آن درگیر پرونده‌سازی جدیدی شدند.

مهدی وفایی‌ثانی، متولد ۱۳۶۵ و ساکن تهران، در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۱ بازداشت و به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی» به اتهام ارتباط با سازمان مجاهدین خلق به شش سال حبس محکوم شده است. مادر مهدی، شیوا اسماعیلی زندانی سیاسی محبوس در قرچک است که دراسفند ۱۴۰۱ در تهران دستگیر و به بند ۲۰۹ اوین منتقل شد. وی به اتهام اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام به ۱۰ سال زندان محکوم شده است.
پسر عموی مهدی، جواد وفایی ثانی نیز در زندان وکیل‌آباد مشهد محبوس و به اعدام محکوم شده است.

علی بهرام‌پور، متولد ۱۳۶۳ و ساکن تهران، به اتهامات «اغوا و تحریک مردم به جنگ و کشتار با یکدیگر به قصد برهم‌زدن امنیت کشور»، «توهین به رهبری»، «تبلیغ علیه نظام» و «نشر اکاذیب» در مجموع به هشت سال و چهار ماه زندان محکوم شده است.

لازم به ذکر است، این دو زندانی سیاسی پس از طی بازجویی در مکانی نامعلوم (احتمالا اطلاعات قم) به بند ۷ زندان اوین بازگردانده شدند.

#مهدی_وفایی_ثانی #علی_بهرام_پور #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
4🕊3👎1
Forwarded from گفت‌وشنود
صبح روز گذشته، سه شنبه ۲۰ آبان چند تن از ماموران امنیتی با ورود به منزل مادری افشین حیرتیان، وی را با اعمال خشونت بازداشت کردند.
ماموران ضمن تفتیش منزل، شماری از وسایل شخصی آقای حیرتیان و مادرش را ضبط کرده اند.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند بهائی، گفت: «در جریان ورود ماموران به منزل، مادر سالخورده آقای حیرتیان بر اثر هل‌دادن در هنگام گشوده شدن درب، به زمین افتاد.

همچنین علیرغم پیگیری‌های نزدیکان آقای حیرتیان برای کسب اطلاع از سرنوشت وی، تاکنون از محل نگهداری او اطلاعی حاصل نشده است. بی خبری از سرنوشت آقای حیرتیان، منجر به افزایش نگرانی‌های خانواده این شهروند شده است.»

افشین حیرتیان، شهروند بهائی اهل تهران، حدودا ۴۵ ساله و مجرد است. او از اعضای جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان است و پیشتر نیز از بابت فعالیت‌ها و اعتقادات خود، سابقه بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است.

پرسش این است که آیا هیچ حکومتی حق دارد انسان‌ها را به‌دلیل باور و اعتقادشان محاکمه و مجازات کند؟

#داستان_ما_یکیست #بهائیان_ایران #آزادی_باور #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
🕊2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا بسیاری از بازداشت‌شدگان خیزش «زن، زندگی، آزادی» پس از آزادی، تنها چند ماه بعد، دست به خودکشی زدند؟

دکتر احمدرضا یزدی، روان‌شناس، در گفت‌وگویی با بهرنگ رهبری از دو مرحله‌ی بسیار حساس در زندگی یک زندانی سیاسی سخن می‌گوید: «لحظه‌ی دستگیری» و «دوران پس از آزادی».

او توضیح می‌دهد که در هفته‌ها و ماه‌های نخست بازداشت، فرد درگیر شکنجه، بلاتکلیفی و خشونت ساختاری است، در محیطی که نه قانون معنا دارد، نه مرز انسانیت.
اما بحران دوم، زمانی است که زندانی آزاد می‌شود: در ظاهر آزاد، اما در درون گرفتار. با تراما، اضطراب، بی‌خوابی و احساس طردشدگی به خانه برمی‌گردد.
او جامعه‌ای را می‌بیند که دیگر همان جامعه‌ی پیش از بازداشت نیست؛ خانواده‌ای که در ترس و فرسودگی فرو رفته، دوستانی که مهاجرت کرده‌اند یا فاصله گرفته‌اند.

دکتر یزدی هشدار می‌دهد:
«پس از آزادی، بسیاری از زندانیان با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مزمن روبه‌رو می‌شوند. داروهایی که در زندان به اجبار مصرف کرده‌اند، ناگهان قطع می‌شود. ذهن و بدنشان در تعلیقی دردناک رها می‌شود؛ نه در زندان‌اند، نه در زندگی.»

به گفته‌ی او، در این وضعیت، نبود حمایت روانی و اجتماعی، سکوت رسانه‌ها، بی‌تفاوتی جامعه و انکار رنج، می‌تواند فرد را به نقطه‌ای برساند که احساس کند هیچ چیز جز خودش باقی نمانده تا علیه آن اعتراض کند و آن‌گاه، بدن خود را آخرین صحنه‌ی مقاومت کند.

ـ در صورتی که بازداشت شدید یا از خانواده‌های دادخواه هستید و به روان‌شناس نیاز دارید، با ادمین توانا تماس بگیرید.

درس‌نامه «راهنمای حمایت روانی-اجتماعی از زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/mental-health-political-prisoners-ebook/

سلامت روان زندانیان سیاسی
https://tavaana.org/psychosocial-s

در چنگ استبداد چگونه دوام بیاوریم؟
https://tavaana.org/resilience-prison-detention-interrogation-iran/

زخم‌های پنهان؛ راهنمای مقدماتی برای فهم تراما در قربانیان سرکوب
https://tavaana.org/trauma-among-political-prisoners-in-iran/


#زندان #شکنجه #انفرادی #بازجویی #سلامت_روان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔82👎1
خامنه‌ای می‌رود، شما می‌مانید!
آیا به فردای خود اندیشیده‌اید؟

پیام همراهان

ای آنان که خود را «وفادار» می‌دانید،
اما وفاداری‌تان را به قدرت گره زده‌اید،
سخن با شماست، نه با مستبدان، که گوششان پر است و دلشان کور.
خامنه‌ای هم خواهد رفت؛
این قانون تاریخ است، از فرعون تا قذافی،
و هر مستبدی که بر تخت خون نشست.
اما آن‌گاه که مستبد می‌رود،
شما می‌مانید، در میان مردم، در برابر وجدان، در داوری تاریخ.
بسیاری پیش از شما چنین کردند:
با ظلم همراه شدند، سکوت را انتخاب کردند،
و روزی که طوفان برخاست،
مستبد گریخت و آنان ماندند در آتش خشم ملت.
بشار اسد گریخت، اما کارگزارانش را نتوانست با خود ببرد؛
آن‌ها ماندند تا پاسخگوی خون‌هایی باشند که برای بقای او ریخته شد.
تاریخ همیشه همین‌گونه پیش می‌رود:
قدرت زوال می‌یابد، اما شرمساریِ خدمت به ظلم، می‌ماند.
شما امروز شاید مأمور باشید،
اما فردا در برابر عدالت و مردم، «معذور» نخواهید بود.
هیچ فرمانی شما را از مسئولیت انسانی نمی‌رهاند.
اصرار بر سکوت و همراهی،
فاصله‌ی شما را با نجات اخلاقی بیشتر می‌کند.
هرچه دیرتر از قطار ظلم پیاده شوید،
بهای بازگشت‌تان سنگین‌تر خواهد بود.
مردمی که سال‌ها تحقیر و سرکوب شده‌اند،
وقتی برخیزند، دیگر به آسانی نمی‌بخشند.
اگر امروز به اخلاق نمی‌اندیشید،
لااقل به فردای خود فکر کنید.
قدرت رفتنی است، اما نام و ننگ ماندنی است.
آن روز که پرده‌ها کنار رود،
پرسش مردم این خواهد بود:
کجا بودی، آن‌گاه که باید می‌ایستادی؟
اکنون هنوز فرصتی هست.
فرصتی برای انتخاب انسان بودن،
پیش از آن‌که دیر شود،
پیش از آن‌که در تاریخ، نامتان کنار جباران نوشته شود.

#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍41👎1