#بابک_زنجانی و #فساد_اقتصادی در #ایران
آیا «بابک زنجانی» یک #سرمایه دار- بنا به تعریف متعارف آن- است؟ آیا وی را میتوان یک #کارآفرین-چنانکه خود ادعا میکند- خواند؟ او خود از ۶۴ شرکت و ۱۷ هزار پرسنل تحت نظر خویش گفته است و درباره علل موفقیت اقتصادیاش میگوید: «راز موفقیتم در تشخیص حلال و حرام و لطف خدا و اعتقاد به کشور جمهوری اسلامی و #ولایت_فقیه است.» پس چرا این "#بسیجی_اقتصادی"-عنوانی که وی برای خودش قائل است- که علیه تحریمها فعالیت کرده است و به کمک رسانی به #نظام جمهوری اسلامی افتخار میکند، امروز در #زندان #اوین به سر میبرد؟
البته اگرچه هنوز اتهامات وی به طور شفاف اعلام نشدهاند اما او از همه طرف متهم به تخلفات اقتصادی است. کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، وزارت نفت جمهوری اسلامی، وزارت دارایی آمریکا، اتحادیه اروپا، همه و همه از او شاکیاند. وی همچنین متهم به #روابط_مشکوک اقتصادی و سیاسی است. روابط وی با سعید #مرتضوی، اسفندیار #رحیم_مشایی، فاضل #لاریجانی، رضا #ضرّاب و غیره پرسشهای فراوانی را پیرامون وی بر انگیخته است. نام وی در #رسوایی اخیر اقتصادی در #ترکیه نیز مطرح گشته است. اینها همه علاوه بر اینکه از بابک زنجانی یک معما ساخته است، بار دیگر مساله #فساد اقتصادی در ایران را به صدر اخبار آورده است. از این رو در این گزارش گرچه تلاش میکنیم نگاهی اجمالی به مسالهٔ بابک #زنجانی داشته باشیم اما در او نمیمانیم و سعی میکنیم به بهانه او، نگاهی فراتر به مساله فساد اقتصادی در ایران داشته باشیم. در این راه به مقایسه اجمالی سرمایه داری پیش از انقلاب اسلامی با سرمایه داری بعد از آن نیز میپردازیم.
البته حاشیههای بابک زنجانی فقط به مساله فروش #نفت محدود نمیشود. روابط او با "سعید مرتضوی"،رییس وقت سازمان #تامین_اجتماعی، و صحبت بر سر خرید غیرقانونی ۱۱۷ شرکت زیرمجموعه این سازمان، بازشدن پای "فاضل لاریجانی" به معامله مرتضوی و زنجانی و تشکیل یک مثلث جنجال برانگیز، شراکت با "رضا ضراب" -متهم اصلی رسوایی اخیر اقتصادی در ترکیه- و مطرح شدن نام وی در جریان فساد بزرگ در درون دولت اردوغان و غیره، از دیگر وجوه چالش برانگیز پدیدهای به نام بابک زنجانی هستند. مرد ۴۳ سالهای که ثروت او را نزدیک به ۱۴ میلیارد دلار تخمین میزنند. چهرهای که ساعت مچی ۳۰ هزاردلاری در دست داشته و ادعا میکند که میتواند باشگاه #پرسپولیس را با ۲۰۰ میلیارد تومان بخرد. او چنان که خودش میگوید، موفقیت اقتصادیاش را به پای "#عرضه و #شهامت"اش نوشته و از دشمنانش انتقاد میکند که چرا دقت نمیکنند او کارآفرینی موفق بوده است؟ او چنان به موفقیت اقتصادیاش مینازد که خود را همتراز دولت میبیند. در صفحه فیس بوک بابک زنجانی و در ذیل تیتری به نام "واقعیت چیست؟"، چنین آمده است:«او با این سرمایهای که اندوخته است چنان کارآفرینی کرده که امروز از کنار آن هزاران خانواده بهتر از دیروز زندگی میکنند کما اینکه دولت در سالهای اخیر با میلیاردها دلار درآمد نفتی حتی یک شغل هم ایجاد نکرده است و به جز #بیکاری #کارگران کارخانهها خبر دیگری شنیده نشده است.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/xopsig
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
آیا «بابک زنجانی» یک #سرمایه دار- بنا به تعریف متعارف آن- است؟ آیا وی را میتوان یک #کارآفرین-چنانکه خود ادعا میکند- خواند؟ او خود از ۶۴ شرکت و ۱۷ هزار پرسنل تحت نظر خویش گفته است و درباره علل موفقیت اقتصادیاش میگوید: «راز موفقیتم در تشخیص حلال و حرام و لطف خدا و اعتقاد به کشور جمهوری اسلامی و #ولایت_فقیه است.» پس چرا این "#بسیجی_اقتصادی"-عنوانی که وی برای خودش قائل است- که علیه تحریمها فعالیت کرده است و به کمک رسانی به #نظام جمهوری اسلامی افتخار میکند، امروز در #زندان #اوین به سر میبرد؟
البته اگرچه هنوز اتهامات وی به طور شفاف اعلام نشدهاند اما او از همه طرف متهم به تخلفات اقتصادی است. کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، وزارت نفت جمهوری اسلامی، وزارت دارایی آمریکا، اتحادیه اروپا، همه و همه از او شاکیاند. وی همچنین متهم به #روابط_مشکوک اقتصادی و سیاسی است. روابط وی با سعید #مرتضوی، اسفندیار #رحیم_مشایی، فاضل #لاریجانی، رضا #ضرّاب و غیره پرسشهای فراوانی را پیرامون وی بر انگیخته است. نام وی در #رسوایی اخیر اقتصادی در #ترکیه نیز مطرح گشته است. اینها همه علاوه بر اینکه از بابک زنجانی یک معما ساخته است، بار دیگر مساله #فساد اقتصادی در ایران را به صدر اخبار آورده است. از این رو در این گزارش گرچه تلاش میکنیم نگاهی اجمالی به مسالهٔ بابک #زنجانی داشته باشیم اما در او نمیمانیم و سعی میکنیم به بهانه او، نگاهی فراتر به مساله فساد اقتصادی در ایران داشته باشیم. در این راه به مقایسه اجمالی سرمایه داری پیش از انقلاب اسلامی با سرمایه داری بعد از آن نیز میپردازیم.
البته حاشیههای بابک زنجانی فقط به مساله فروش #نفت محدود نمیشود. روابط او با "سعید مرتضوی"،رییس وقت سازمان #تامین_اجتماعی، و صحبت بر سر خرید غیرقانونی ۱۱۷ شرکت زیرمجموعه این سازمان، بازشدن پای "فاضل لاریجانی" به معامله مرتضوی و زنجانی و تشکیل یک مثلث جنجال برانگیز، شراکت با "رضا ضراب" -متهم اصلی رسوایی اخیر اقتصادی در ترکیه- و مطرح شدن نام وی در جریان فساد بزرگ در درون دولت اردوغان و غیره، از دیگر وجوه چالش برانگیز پدیدهای به نام بابک زنجانی هستند. مرد ۴۳ سالهای که ثروت او را نزدیک به ۱۴ میلیارد دلار تخمین میزنند. چهرهای که ساعت مچی ۳۰ هزاردلاری در دست داشته و ادعا میکند که میتواند باشگاه #پرسپولیس را با ۲۰۰ میلیارد تومان بخرد. او چنان که خودش میگوید، موفقیت اقتصادیاش را به پای "#عرضه و #شهامت"اش نوشته و از دشمنانش انتقاد میکند که چرا دقت نمیکنند او کارآفرینی موفق بوده است؟ او چنان به موفقیت اقتصادیاش مینازد که خود را همتراز دولت میبیند. در صفحه فیس بوک بابک زنجانی و در ذیل تیتری به نام "واقعیت چیست؟"، چنین آمده است:«او با این سرمایهای که اندوخته است چنان کارآفرینی کرده که امروز از کنار آن هزاران خانواده بهتر از دیروز زندگی میکنند کما اینکه دولت در سالهای اخیر با میلیاردها دلار درآمد نفتی حتی یک شغل هم ایجاد نکرده است و به جز #بیکاری #کارگران کارخانهها خبر دیگری شنیده نشده است.»
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/xopsig
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
tavaana.org
بابک زنجانی و فساد اقتصادی در ایران | Tavaana Article
آیا «بابک زنجانی» یک سرمایه دار- بنا به تعریف متعارف آن- است؟ آیا وی را میتوان یک کارآفرین-چنانکه خود ادعا میکند- خواند؟ او خود از ۶۴ شرکت و ۱۷ هزار پرسنل تحت نظر خویش گفته است و درباره علل موفقیت اقتصادیاش میگوید: «راز موفقیتم در تشخیص حلال و حرام و…
شگفتیهای دختر #هنرمند ۷۰سانتی در تهران
تنها سرش حرکت می کند و بخشی از انگشت ها و مچ دستش. حتما باورش برای شما هم سخت خواهدبود اگر بگویند تمام کارهایی که بر روی میز می بینید از شال گردن، پاپوش ها، عروسک ها، لیف ها، گل ها و... کار دست های خودش است که به شکل خوابیده بر روی زمین آنها را درست کرده و بافته. شاید به همین خاطر باشد که میل بافتنی از دستش نمی افتد و هر از گاهی دستی به میل و کامواهایش می برد که کمی باورپذیری این ماجرا را برای بازدیدکننده ها ساده تر کند.
فریبا معصومی، معلولیتی دارد که از زمان تولد دچار بیماری #راشیتیسم بوده و تا امروز که ۳۰ ساله است تنها سرش رشد کرده؛ اما با این وجود بیکار ننشسته و برای اینکه خودش را به همگان ثابت کند با هر روشی از نقاشی گرفته تا پولکدوزی، کاموابافی، عروسکسازی، گلسازی و...سعی کرده هنرش را به نمایش بگذارد؛ آن هم با شرایطی که از نظر هر انسانی با جسم سالم دشوار به نظر می رسد. می گوید از ۱۲ سالگی کارهای مختلفی انجام داده است اما ۴ سال می شود که تقریبا کارهایش به خوبی فروش می رود و بهزیستی تا حدودی به او رسیده و حتی سه سال پیش برای او معلمی می گیرند تا بتواند درس بخواند. از فنی حرفه ای مدرک بافندگی اش را هم گرفته است و دیگر با راه اندازی کارگاهش می تواند آموزش را نیز شروع کند.
فربیا با همین کارهایی که انجام داده برای پدر و مادرش خانه ای در فومن گیلان ساخته است و با هم زندگی می کنند. در حال حاضر هم از زندگی اش راضی است و خدا را شکر می کند و حتی می گوید از جوان های امروزی هم پرانرژی تر است و #امید به زندگی فراوانی دارد. دلش می خواهد همه بیایند و کارهایش را ببینند. نه به این دلیل که بتواند آنها را بفروشد بلکه به این خاطر بیایند و کارهایش را ببیند که متوجه شوند وقتی کسی مانند فریبا با چنین وضعیت جسمی می تواند چنین کارهایی انجام دهد آنها هم می توانند کارهای بزرگ تر از فریبا بکنند.
بار دومش است که به تهران آمده. اینبار هم به دعوت شهرداری در بازارچه کارآفرینی و صنایع دستی که در خیابان بهشتی، خیابان مفتح شمالی قرار دارد کارهایش را برای فروش گذاشته است. ما هم به آنجا رفتیم و برای ساعاتی میهمان این #کارآفرین با انرژی بودیم.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/MFIptt
#توانا
#معلولیت #جسمیت #توانمندسازی #توانمندی #روحیه #معلولان
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
تنها سرش حرکت می کند و بخشی از انگشت ها و مچ دستش. حتما باورش برای شما هم سخت خواهدبود اگر بگویند تمام کارهایی که بر روی میز می بینید از شال گردن، پاپوش ها، عروسک ها، لیف ها، گل ها و... کار دست های خودش است که به شکل خوابیده بر روی زمین آنها را درست کرده و بافته. شاید به همین خاطر باشد که میل بافتنی از دستش نمی افتد و هر از گاهی دستی به میل و کامواهایش می برد که کمی باورپذیری این ماجرا را برای بازدیدکننده ها ساده تر کند.
فریبا معصومی، معلولیتی دارد که از زمان تولد دچار بیماری #راشیتیسم بوده و تا امروز که ۳۰ ساله است تنها سرش رشد کرده؛ اما با این وجود بیکار ننشسته و برای اینکه خودش را به همگان ثابت کند با هر روشی از نقاشی گرفته تا پولکدوزی، کاموابافی، عروسکسازی، گلسازی و...سعی کرده هنرش را به نمایش بگذارد؛ آن هم با شرایطی که از نظر هر انسانی با جسم سالم دشوار به نظر می رسد. می گوید از ۱۲ سالگی کارهای مختلفی انجام داده است اما ۴ سال می شود که تقریبا کارهایش به خوبی فروش می رود و بهزیستی تا حدودی به او رسیده و حتی سه سال پیش برای او معلمی می گیرند تا بتواند درس بخواند. از فنی حرفه ای مدرک بافندگی اش را هم گرفته است و دیگر با راه اندازی کارگاهش می تواند آموزش را نیز شروع کند.
فربیا با همین کارهایی که انجام داده برای پدر و مادرش خانه ای در فومن گیلان ساخته است و با هم زندگی می کنند. در حال حاضر هم از زندگی اش راضی است و خدا را شکر می کند و حتی می گوید از جوان های امروزی هم پرانرژی تر است و #امید به زندگی فراوانی دارد. دلش می خواهد همه بیایند و کارهایش را ببینند. نه به این دلیل که بتواند آنها را بفروشد بلکه به این خاطر بیایند و کارهایش را ببیند که متوجه شوند وقتی کسی مانند فریبا با چنین وضعیت جسمی می تواند چنین کارهایی انجام دهد آنها هم می توانند کارهای بزرگ تر از فریبا بکنند.
بار دومش است که به تهران آمده. اینبار هم به دعوت شهرداری در بازارچه کارآفرینی و صنایع دستی که در خیابان بهشتی، خیابان مفتح شمالی قرار دارد کارهایش را برای فروش گذاشته است. ما هم به آنجا رفتیم و برای ساعاتی میهمان این #کارآفرین با انرژی بودیم.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/MFIptt
#توانا
#معلولیت #جسمیت #توانمندسازی #توانمندی #روحیه #معلولان
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
tavaana.org
شگفتیهای دختر هنرمند ۷۰سانتی در تهران | Tavaana Article
شاید با دیدنش لحظه ای مکث کنید. جثه ای ۷۰ سانتی با حداکثر ۱۵ کیلوگرم وزن، دراز کش بر روی میزی خوابیده خالق آثار هنری زیبایی باشد. روایت ما از هنرمندی های «فریبا معصومی» را بخوانید:
روزنامه قانون در گزارش - دوشنبه ۱۲ بهمن- به قلم فهیمه محمدخانی با عنوان «کاخ ورسای ایران در محاصره بلاتکلیفی» در مورد بزرگترین خانه تهران در مورد خانه حبیب ثابت پاسال، #کارآفرین ِ پیش از انقلاب نوشته است. خانهای که پس از پیروزی انقلاب مصادره شد. قانون نوشته است که به گفتهی مسئولان سازمان #میراث_فرهنگی، نام این خانه در فهرست خانههای تاریخی پایتخت نیست.
دبیر کمیته مردمنهاد پیگیری حفاظت ار خانههای تاریخی در مورد این خانه به «قانون» گفته است که این ساختمان بزرگترین خانه #تاریخی ایران و بنای شاخص معماری معاصر کشور و جزو آثار تاریخی دوران پهلوی دوم است و صرف نظر از بهاییبودن مالک آن و وجاهت آن شخص این خانه #معماری خاصی دارد و باید ثبت ملی شود.
لازم به ذکر است که عمده درختان کاج و غیر کاج این باغ سوزانده شده و از بین رفتهاند.
صادق خلخالی در بخشی از خاطرات خود اینگونه از این خانه نام میبرد:
«بعد از تابستان ۶۰ که دیگر کمکمکار رسیدگی به پروندههای وابستگان طاغوت کم شده بود، نزد امام رفتم و بعد از اینکه کمی از محاکمه اعضای گروههای سیاسی ضد انقلاب گفتم، از وضعیت فساد و مواد مخدر صحبت کردم و اینکه الان باید در این مورد هم انقلابی عمل کنیم. امام فرمودند بروید و مسئولیت این کار را به دست بگیرید. از جماران که بیرون آمدم یکراست رفتم به خلوتترین خانهای که سراغ داشتم؛ خانهای بزرگ که قبلاً به ثابت پاسال تعلق داشت و از همانجا به دادستانی انقلاب زنگ زدم و گفتم بروید هر چه قاچاقچی مواد مخدر میشناسید دستگیر کنید. شب نشده بود که زیرزمین و انباریهای خانه پر زندانی شده بود.»
قرار بود در این خانه برجی ۹ طبقه و با تراکم ساختمانی ۴۴۰ درصد ساخته شود که هماکنون متوقف شده است.
حبیب ثابت پاسال کیست؟
حبیب تحصیلات ابتدایی را در مدارس «تربیت» و «سنلویی» تهران گذراند و در میانه تحصیل در دبیرستان، درس و مدرسه را رها کرد و به بازار کار وارد شد. برای شروع در مغازه تعمیر دوچرخهای که در نزدیکی مدرسه سابقش بود، شروع به کار کرد و پس از پسانداز اندکی پول توانست یک ماشین کهنه بخرد و به مسافربری مشغول شود.
در این دوران دایی حبیب، معاون وزارت پست و تلگراف بود و حبیب با رایزنی با وی توانست حمل و نقل مرسولههای پستی در شمال کشور را به دست بگیرد. تجربه موفق او در رساندن این مرسولات موجب شد تا مجوز انتقال مرسولات پستی در دیگر نقاط کشور نیز به او سپرده شود و از این طریق وی توانست سرمایهای قابل توجه به دست آورد. ولی آنگونه که از سرگذشت وی مشخص است، حبیب آدمی نبود که به چنین پیشرفتهایی قانع باشد و از این رو تمام پول به دست آورده را طی سفری به فرانسه و ایتالیا خرج خرید دو وانت و یک ماشین فیات کرد و پس از بازگشت از این سفر، اولین موسسه حمل و نقل ایران که از وسایل نقلیه موتوری استفاده میکرد را بنیانگذاری کرد. به تدریج و با موفقیت اولیه طرح و با جذب سرمایه از طریق آشنایان و دوستان، حبیب توانست تجارت خود را به دیگر شهرها نیز گسترش دهد و حتی به تجارت مستقیم با خارج از ایران بپردازد.
بعد از انقلاب تمام اموال او #مصادره شد و اکنون اکثر آنها در دست #بنیاد مستضعفین و #سپاه پاسداران قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/SpKXDI
توانا را در اینستاگرام دنبال کنید:
http://instagram.com/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
دبیر کمیته مردمنهاد پیگیری حفاظت ار خانههای تاریخی در مورد این خانه به «قانون» گفته است که این ساختمان بزرگترین خانه #تاریخی ایران و بنای شاخص معماری معاصر کشور و جزو آثار تاریخی دوران پهلوی دوم است و صرف نظر از بهاییبودن مالک آن و وجاهت آن شخص این خانه #معماری خاصی دارد و باید ثبت ملی شود.
لازم به ذکر است که عمده درختان کاج و غیر کاج این باغ سوزانده شده و از بین رفتهاند.
صادق خلخالی در بخشی از خاطرات خود اینگونه از این خانه نام میبرد:
«بعد از تابستان ۶۰ که دیگر کمکمکار رسیدگی به پروندههای وابستگان طاغوت کم شده بود، نزد امام رفتم و بعد از اینکه کمی از محاکمه اعضای گروههای سیاسی ضد انقلاب گفتم، از وضعیت فساد و مواد مخدر صحبت کردم و اینکه الان باید در این مورد هم انقلابی عمل کنیم. امام فرمودند بروید و مسئولیت این کار را به دست بگیرید. از جماران که بیرون آمدم یکراست رفتم به خلوتترین خانهای که سراغ داشتم؛ خانهای بزرگ که قبلاً به ثابت پاسال تعلق داشت و از همانجا به دادستانی انقلاب زنگ زدم و گفتم بروید هر چه قاچاقچی مواد مخدر میشناسید دستگیر کنید. شب نشده بود که زیرزمین و انباریهای خانه پر زندانی شده بود.»
قرار بود در این خانه برجی ۹ طبقه و با تراکم ساختمانی ۴۴۰ درصد ساخته شود که هماکنون متوقف شده است.
حبیب ثابت پاسال کیست؟
حبیب تحصیلات ابتدایی را در مدارس «تربیت» و «سنلویی» تهران گذراند و در میانه تحصیل در دبیرستان، درس و مدرسه را رها کرد و به بازار کار وارد شد. برای شروع در مغازه تعمیر دوچرخهای که در نزدیکی مدرسه سابقش بود، شروع به کار کرد و پس از پسانداز اندکی پول توانست یک ماشین کهنه بخرد و به مسافربری مشغول شود.
در این دوران دایی حبیب، معاون وزارت پست و تلگراف بود و حبیب با رایزنی با وی توانست حمل و نقل مرسولههای پستی در شمال کشور را به دست بگیرد. تجربه موفق او در رساندن این مرسولات موجب شد تا مجوز انتقال مرسولات پستی در دیگر نقاط کشور نیز به او سپرده شود و از این طریق وی توانست سرمایهای قابل توجه به دست آورد. ولی آنگونه که از سرگذشت وی مشخص است، حبیب آدمی نبود که به چنین پیشرفتهایی قانع باشد و از این رو تمام پول به دست آورده را طی سفری به فرانسه و ایتالیا خرج خرید دو وانت و یک ماشین فیات کرد و پس از بازگشت از این سفر، اولین موسسه حمل و نقل ایران که از وسایل نقلیه موتوری استفاده میکرد را بنیانگذاری کرد. به تدریج و با موفقیت اولیه طرح و با جذب سرمایه از طریق آشنایان و دوستان، حبیب توانست تجارت خود را به دیگر شهرها نیز گسترش دهد و حتی به تجارت مستقیم با خارج از ایران بپردازد.
بعد از انقلاب تمام اموال او #مصادره شد و اکنون اکثر آنها در دست #بنیاد مستضعفین و #سپاه پاسداران قرار دارند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/SpKXDI
توانا را در اینستاگرام دنبال کنید:
http://instagram.com/tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
حبیب ثابت؛ کارآفرینی همهفن حریف