Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
رضا محمدحسینی جوانی است که در سالهای اخیر بارها و بارها طعم بازداشت، شکنجه و زندان را چشیده و هماکنون در زندان قزلحصار محبوس است.
او چندی پیش پدرش را از دست داد. پدری که در هنگام دستگیری رضا شاهد ضرب و شتم وحشیانه او توسط ماموران بود.
اخیرا نوشتهای از رضا محمدحسینی به دست ما رسیده که او شرح میدهد که هنگام بازداشت اسلحه بر روی پیشانیاش گذاشتند و از او خواستند رمز گوشیاش را باز کند.
او در بخشی از این متن نوشته:
«از سیاهترین صحنههای این رفتارهای غیرقانونی ضرب و شتم من توسط ماموران بی صفت در برابر دیدگان وحشت زده پدرم بود که بادادوفریاد از آن ها میخواست که دست از کتک زدنم بردارندواین آخرین صحنه ای ازمن بود که در ذهن پدرم نقش بست در هنگامه وحشی گری ها دیدم کا چگونه پدرم بادیدن این صحنه ها فرو ریخت، تردید ندارم که از همان جا شرایط مرگ پدرم فراهم شد.»
او در بخش دیگری ضمن شرح رفتار غیرقانونی نیروهای حکومتی مینویسد:
«پس از آنکه راهی زندان اوین شدم وبه سبب اعتراضات و گزارشاتی که در آنجا انجام میدادم(۱ساعت بعد از تبعید زندانیان سیاسیای که به قزلحصار فرستاده شدند) مرا به سلول انفرادی ۲۴۰ زندان اوین بردن که با شنیدن این خبر سوگمندانه پدرم باهمان تصویر بازداشت وحشیانه من دچار ایست قلبی شد و با زندگی وداع کرد دردا که با وجود این «قتل حکومتی» که پدرم را از من و خانوادهام گرفت نهادهای امنیتی و قضایی سرکوبگر حکومت خودکامه اجازه حضور مرا در مراسم خاکسپاری و بادبودش ندادند پس از وقوع این تراژدی باز هم دست از سرم بر نداشتند و با احضار برادرم از او خواسته بودند که مرا بیمار روانی جلوه دهد که ما متوجه پروژه مجنونسازی شدیم که میخواستند مرا مانند بسیاری از زندانیان سیاسی ازجمله زنده یاد بهنام محجوبی به زور روانه امینآباد کنند تا پروژه مجنونسازی تکمیل گردد که با مقاومتم و با امتناع از حضور در پزشکی قانونی این پروژه کثیف امنیتی قضایی را نقشه بر آب شد، بهانهی آنها در این پروژه این بود که گفته بودند که به رهبر جمهوری اسلامی توهین کردهام و از خطوط قرمز رژیم عبور کردهام....»
متن کامل نوشته رضا محمدحسینی توسط آموزشکده توانا بازخوانی شده است.
رضا محمدحسینی به ۱۴ سال و شش ماه حبس محکوم شده است که حکم شش سال و سه ماه برای او قابل اجرا است.
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او چندی پیش پدرش را از دست داد. پدری که در هنگام دستگیری رضا شاهد ضرب و شتم وحشیانه او توسط ماموران بود.
اخیرا نوشتهای از رضا محمدحسینی به دست ما رسیده که او شرح میدهد که هنگام بازداشت اسلحه بر روی پیشانیاش گذاشتند و از او خواستند رمز گوشیاش را باز کند.
او در بخشی از این متن نوشته:
«از سیاهترین صحنههای این رفتارهای غیرقانونی ضرب و شتم من توسط ماموران بی صفت در برابر دیدگان وحشت زده پدرم بود که بادادوفریاد از آن ها میخواست که دست از کتک زدنم بردارندواین آخرین صحنه ای ازمن بود که در ذهن پدرم نقش بست در هنگامه وحشی گری ها دیدم کا چگونه پدرم بادیدن این صحنه ها فرو ریخت، تردید ندارم که از همان جا شرایط مرگ پدرم فراهم شد.»
او در بخش دیگری ضمن شرح رفتار غیرقانونی نیروهای حکومتی مینویسد:
«پس از آنکه راهی زندان اوین شدم وبه سبب اعتراضات و گزارشاتی که در آنجا انجام میدادم(۱ساعت بعد از تبعید زندانیان سیاسیای که به قزلحصار فرستاده شدند) مرا به سلول انفرادی ۲۴۰ زندان اوین بردن که با شنیدن این خبر سوگمندانه پدرم باهمان تصویر بازداشت وحشیانه من دچار ایست قلبی شد و با زندگی وداع کرد دردا که با وجود این «قتل حکومتی» که پدرم را از من و خانوادهام گرفت نهادهای امنیتی و قضایی سرکوبگر حکومت خودکامه اجازه حضور مرا در مراسم خاکسپاری و بادبودش ندادند پس از وقوع این تراژدی باز هم دست از سرم بر نداشتند و با احضار برادرم از او خواسته بودند که مرا بیمار روانی جلوه دهد که ما متوجه پروژه مجنونسازی شدیم که میخواستند مرا مانند بسیاری از زندانیان سیاسی ازجمله زنده یاد بهنام محجوبی به زور روانه امینآباد کنند تا پروژه مجنونسازی تکمیل گردد که با مقاومتم و با امتناع از حضور در پزشکی قانونی این پروژه کثیف امنیتی قضایی را نقشه بر آب شد، بهانهی آنها در این پروژه این بود که گفته بودند که به رهبر جمهوری اسلامی توهین کردهام و از خطوط قرمز رژیم عبور کردهام....»
متن کامل نوشته رضا محمدحسینی توسط آموزشکده توانا بازخوانی شده است.
رضا محمدحسینی به ۱۴ سال و شش ماه حبس محکوم شده است که حکم شش سال و سه ماه برای او قابل اجرا است.
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دلنوشته رضا محمدحسینی در پنجمین سال تولد در زندانهای جمهوری اسلامی
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، به مناسبت پنجمین سالی که تولدش را در زندانهای جمهوری اسلامی میگذراند، شرح مختصری از رنجی که بر او تحمیل شده است را نوشته است.
متن نوشته آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«استبداد چه رنجیها که بر ما تحمیل نکرد»
امروز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ یک روز پیش از پنجمین سالروز تولدم در زندانهای جمهوری اسلامی است، که چهاردهمین هفته اعتصاب در سهشنبههای نه به اعدام را با دوستان هم بندی در واحد۴ زندان قزلحصار ادامه میدهیم.
۵ سال پیش به حکم بی دادگاه انقلاب تهران از خرداد ۹۸ تا بهمن۱۴۰۱ به مدت ۳ سال و نه ماه زندانی شدم، چرا که جایی روی دیوار نوشته بودم «مرگ بر دیکتاتور»، از بهمن ۱۴۰۱ دستگاه دیکتاتوری و سرکوب فقط ۷۵ روز آزادیام راتحمل کرد و به دلیل گفتن این جمله که «ما به چه زبانی بگوییم که شما را نمیخواهیم؟»
۱۱ اردیبهشت سال گذشته در حضور پدرم با ضرب و جرح شدید بازداشت و در نمایش دیگری به نام جلسه رسیدگی در شعبه ۲۸ بیدادگاه انقلاب توسط محمدرضاعموزاد که نقش قاضی را ایفا میکرد مرا به ۷ سال و نه ماه زندان محکوم کرد.
پدرم از اندوه دیدن آن صحنهها و کتکخوردن پسرش در منزل توسط نیروهای سرکوبگر اطلاعات سپاه را تاب نیاورد و مدتی بیمار و مهرماه سال قبل بر اثر ایست قلبی درگذشت.
دریغا این سیستم ستمگر حتی ساعتی نیز اجازه حضور در مراسم خاکسپاری را به من ندادند.
شوربختانه دستگاه ستمکار جمهوری اسلامی تاکنون حدود پنج سال از جوانیم را با زور و زندانیکردنم از من گرفته است و اما از تجربهی تبعید از زندان اوین به قزلحصار بگویم:
سه هفتهای که در انفرادی موسوم به سوییت اجرای حکم واحد ۳ را از سر گذراندم و آنچه از شبهای پایانی دهها زندانی اعدامی که با بیرحمانهترین شکل ممکن رفتار میشد (بطور مثال آبان ماه ۱۴۰۲ از نزدیک دیدم فردی را که صورتش خونین بود به حلقههایی که بیرون سلول روی دیوار تعبیه کرده بودند زیر پنجره با دستبند و پابند بسته بودند و از سرما میلرزید و التماس میکرد که بازش کنن ولی توجهی نمیکردند، تمامی این رفتارهای غیر انسانی جمهوری اعدامی در خاطرم ماند.
این بیعدالتیها مرا مصممتر میسازد که بر پایه وظیفه انسانی با بهرهگیری از خرد همچنان به روشنگری بپردازم.
در پایان از اعماق وجودم فریاد میزنم رژیمی که دست به خشونت، اعدام، کشتار، زندان و سرکوب آزادیخواهان و مردم معترض میزند باید برود.
رضا محمد حسینی
۱۱ اردیبهشت ماه۱۴۰۳
زندان قزلحصار
.
لازم به ذکر است، رضا محمدحسینی در آخرین دادگاهش به ۲۱ سال و هشت ماه زندان محکوم شده است که طبق اصل تجمیع جرایم مدت ۷ سال و ۹ ماه از آن قابل اجرا است. این زندانی سیاسی بارها به سلول انفرادی منتقل شده و مورد ضرب و شتم ماموران رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، به مناسبت پنجمین سالی که تولدش را در زندانهای جمهوری اسلامی میگذراند، شرح مختصری از رنجی که بر او تحمیل شده است را نوشته است.
متن نوشته آقای محمدحسینی به شرح زیر است:
«استبداد چه رنجیها که بر ما تحمیل نکرد»
امروز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ یک روز پیش از پنجمین سالروز تولدم در زندانهای جمهوری اسلامی است، که چهاردهمین هفته اعتصاب در سهشنبههای نه به اعدام را با دوستان هم بندی در واحد۴ زندان قزلحصار ادامه میدهیم.
۵ سال پیش به حکم بی دادگاه انقلاب تهران از خرداد ۹۸ تا بهمن۱۴۰۱ به مدت ۳ سال و نه ماه زندانی شدم، چرا که جایی روی دیوار نوشته بودم «مرگ بر دیکتاتور»، از بهمن ۱۴۰۱ دستگاه دیکتاتوری و سرکوب فقط ۷۵ روز آزادیام راتحمل کرد و به دلیل گفتن این جمله که «ما به چه زبانی بگوییم که شما را نمیخواهیم؟»
۱۱ اردیبهشت سال گذشته در حضور پدرم با ضرب و جرح شدید بازداشت و در نمایش دیگری به نام جلسه رسیدگی در شعبه ۲۸ بیدادگاه انقلاب توسط محمدرضاعموزاد که نقش قاضی را ایفا میکرد مرا به ۷ سال و نه ماه زندان محکوم کرد.
پدرم از اندوه دیدن آن صحنهها و کتکخوردن پسرش در منزل توسط نیروهای سرکوبگر اطلاعات سپاه را تاب نیاورد و مدتی بیمار و مهرماه سال قبل بر اثر ایست قلبی درگذشت.
دریغا این سیستم ستمگر حتی ساعتی نیز اجازه حضور در مراسم خاکسپاری را به من ندادند.
شوربختانه دستگاه ستمکار جمهوری اسلامی تاکنون حدود پنج سال از جوانیم را با زور و زندانیکردنم از من گرفته است و اما از تجربهی تبعید از زندان اوین به قزلحصار بگویم:
سه هفتهای که در انفرادی موسوم به سوییت اجرای حکم واحد ۳ را از سر گذراندم و آنچه از شبهای پایانی دهها زندانی اعدامی که با بیرحمانهترین شکل ممکن رفتار میشد (بطور مثال آبان ماه ۱۴۰۲ از نزدیک دیدم فردی را که صورتش خونین بود به حلقههایی که بیرون سلول روی دیوار تعبیه کرده بودند زیر پنجره با دستبند و پابند بسته بودند و از سرما میلرزید و التماس میکرد که بازش کنن ولی توجهی نمیکردند، تمامی این رفتارهای غیر انسانی جمهوری اعدامی در خاطرم ماند.
این بیعدالتیها مرا مصممتر میسازد که بر پایه وظیفه انسانی با بهرهگیری از خرد همچنان به روشنگری بپردازم.
در پایان از اعماق وجودم فریاد میزنم رژیمی که دست به خشونت، اعدام، کشتار، زندان و سرکوب آزادیخواهان و مردم معترض میزند باید برود.
رضا محمد حسینی
۱۱ اردیبهشت ماه۱۴۰۳
زندان قزلحصار
.
لازم به ذکر است، رضا محمدحسینی در آخرین دادگاهش به ۲۱ سال و هشت ماه زندان محکوم شده است که طبق اصل تجمیع جرایم مدت ۷ سال و ۹ ماه از آن قابل اجرا است. این زندانی سیاسی بارها به سلول انفرادی منتقل شده و مورد ضرب و شتم ماموران رژیم جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #زندانی_سیاسی #زندان_قزلحصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
دلنوشته رضا محمدحسینی در پنجمین سال تولد در زندانهای جمهوری اسلامی
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، به مناسبت پن
دلنوشته رضا محمدحسینی در پنجمین سال تولد در زندانهای جمهوری اسلامی
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، به مناسبت پن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شرحی از رنجهای تحمیلشده بر رضا محمدحسینی، در تماس او از زندان قزلحصار
- هر چقدر بر آزار و اذیت من بیفزایید، من را در راهم مصممتر خواهید.
این زندانی سیاسی جوان مدتها در زندانهای مختلف حبس کشیده و مورد انواع و اقسام شکنجهها و بدرفتاریها قرار گرفته اما بعد از آزادی نیز به فعالیتهای خود علیه حکومت ادامه داد و پس از مدت کوتاهی دوباره توسط سپاه پاسداران بازداشتشد و هماکنون در زندان قزلحصار محبوس است.
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_شكنجه
#زندان
#زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
- هر چقدر بر آزار و اذیت من بیفزایید، من را در راهم مصممتر خواهید.
این زندانی سیاسی جوان مدتها در زندانهای مختلف حبس کشیده و مورد انواع و اقسام شکنجهها و بدرفتاریها قرار گرفته اما بعد از آزادی نیز به فعالیتهای خود علیه حکومت ادامه داد و پس از مدت کوتاهی دوباره توسط سپاه پاسداران بازداشتشد و هماکنون در زندان قزلحصار محبوس است.
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
#نه_به_شكنجه
#زندان
#زندانی
@Tavaana_TavaanaTech
روز گذشته یک فایل صوتی از رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار ، منتشر شد که او در آن از فشارهایی که حکومت از طریق در تنگنای مالی قراردادن او و خانوادهاش اعمال میکند پرده برداشت و شرح داد که چگونه مانع وکالتدادن او به برادرش برای انجام کارهای انحصار وراثت شدهاند.
او شرح داد که در این سالهای زندان، پدرش به او کمک مالی میکرد، در آخرین بازداشتش در سال گذشته، پدر شاهد اعمال خشونت ماموران بود و تاب نیاورد و در مدت کمی پس از آن درگذشت.
حالا بازجوها مانع میشوند که کارهای انحصار وراثت انجام شود و از این طریق میخواهند این زندانی مقاوم را بشکنند.
امروز خبردار شدیم که در پی انتشار این فایل صوتی، آقای محمدحسینی تا اطلاع ثانوی، ممنوعالتماس شده است.
برای حکومتی که مدعی است اقتدار دارد و قدرت اول منطقه است، شرمآور است که با یک جوان منتقد اینچنین رفتار میکند و به جای شنیدن صدای دادخواهی او محرومیت بیشتری بر او تحمیل میکند.
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او شرح داد که در این سالهای زندان، پدرش به او کمک مالی میکرد، در آخرین بازداشتش در سال گذشته، پدر شاهد اعمال خشونت ماموران بود و تاب نیاورد و در مدت کمی پس از آن درگذشت.
حالا بازجوها مانع میشوند که کارهای انحصار وراثت انجام شود و از این طریق میخواهند این زندانی مقاوم را بشکنند.
امروز خبردار شدیم که در پی انتشار این فایل صوتی، آقای محمدحسینی تا اطلاع ثانوی، ممنوعالتماس شده است.
برای حکومتی که مدعی است اقتدار دارد و قدرت اول منطقه است، شرمآور است که با یک جوان منتقد اینچنین رفتار میکند و به جای شنیدن صدای دادخواهی او محرومیت بیشتری بر او تحمیل میکند.
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تهدید زندانیان به انتقال تنبیهی به سلول انفرادی
در روزهای گذشته زندانیان با اطلاعرسانی درباره وضعیت زندان قزلحصار دست به افشاگری درباره جیرهبندی و سانسور و فشار بر خانوادههای زندانیان زده بودند. پس از این افشاگریها بود که مسئولان زندان از جمله معاون زندان، قبادی، زندانیان را تهدید کرد.
بر اساس اطلاعات رسیده از منابع موثق قطع مکرر تماس زندانیان تهدید به انتقال به سلول انفرادی و فشار روانی بر خانواده زندانیان همچنان ادامه دارد.
در روزهای گذشته انتشار یک فایل صوتی از رضا محمدحسینی، خبرساز شده بود. این زندانی سیاسی از فشارهایی که حکومت از طریق در تنگنای مالی قراردادن او و خانوادهاش اعمال میکند پرده برداشت.
جمهوری اسلامی همواره ادعای اقتدار داشته و خود را قدرت اول منطقه میداند اما همانطور که میبینیم نقطهای را تاب نمیآورد صدای افشاکننده یک زندانی را تاب نمیآورد و یک جوان منتقد را به دلیل دادخواهی و اعتراض اینگونه تحت آزار قرار میدهد.
صدای ایران باشیم
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
#زندان #زندانی #نه_به_شكنجه
@Tavaana_TavaanaTech
در روزهای گذشته زندانیان با اطلاعرسانی درباره وضعیت زندان قزلحصار دست به افشاگری درباره جیرهبندی و سانسور و فشار بر خانوادههای زندانیان زده بودند. پس از این افشاگریها بود که مسئولان زندان از جمله معاون زندان، قبادی، زندانیان را تهدید کرد.
بر اساس اطلاعات رسیده از منابع موثق قطع مکرر تماس زندانیان تهدید به انتقال به سلول انفرادی و فشار روانی بر خانواده زندانیان همچنان ادامه دارد.
در روزهای گذشته انتشار یک فایل صوتی از رضا محمدحسینی، خبرساز شده بود. این زندانی سیاسی از فشارهایی که حکومت از طریق در تنگنای مالی قراردادن او و خانوادهاش اعمال میکند پرده برداشت.
جمهوری اسلامی همواره ادعای اقتدار داشته و خود را قدرت اول منطقه میداند اما همانطور که میبینیم نقطهای را تاب نمیآورد صدای افشاکننده یک زندانی را تاب نمیآورد و یک جوان منتقد را به دلیل دادخواهی و اعتراض اینگونه تحت آزار قرار میدهد.
صدای ایران باشیم
#رضا_محمدحسینی #یاری_مدنی_توانا
#زندان #زندانی #نه_به_شكنجه
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی و زرتشت احمدیراغب به سلول انفرادی منتقل شدند
طبق گزارش دریافتی؛ در پی انتشار گزارشی از وضعیت شنود و قطع پیدرپی تماس تلفنی زندانیان سیاسی و نیز جیره بندی آب در زندان قزلحصار، روز گذشته رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی تهدید به انتقال به سلول انفرادی شد. مسئولان زندان بهویژه از اینکه او نام آنها را افشا کرده، خشمگین بودند رضا محمدحسینی اعلام کرد که به انفرادی نخواهد رفت و سایر زندانیان هم از او حمایت کردند.
امروز با هجوم نیروهای گارد به بند زندانیان سیاسی، رضا محمدحسینی به زور و با خشونت به سلول انفرادی منتقل د، زرتشت احمدیراغب نیز که از آقای محمدحسینی حمایت میکرد، توسط نیروهای گارد زندان به سلول انفرادی منتقل شد.
از شرایط این دو زندانی پس از انتقال به سلول انفرادی اطلاعی در دست نیست.
#رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #زندان_قزل_حصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی؛ در پی انتشار گزارشی از وضعیت شنود و قطع پیدرپی تماس تلفنی زندانیان سیاسی و نیز جیره بندی آب در زندان قزلحصار، روز گذشته رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی تهدید به انتقال به سلول انفرادی شد. مسئولان زندان بهویژه از اینکه او نام آنها را افشا کرده، خشمگین بودند رضا محمدحسینی اعلام کرد که به انفرادی نخواهد رفت و سایر زندانیان هم از او حمایت کردند.
امروز با هجوم نیروهای گارد به بند زندانیان سیاسی، رضا محمدحسینی به زور و با خشونت به سلول انفرادی منتقل د، زرتشت احمدیراغب نیز که از آقای محمدحسینی حمایت میکرد، توسط نیروهای گارد زندان به سلول انفرادی منتقل شد.
از شرایط این دو زندانی پس از انتقال به سلول انفرادی اطلاعی در دست نیست.
#رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #زندان_قزل_حصار #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
همراهی جمعی از زندانیان سیاسی زندان قزلحصار با زنان زندانی سیاسی و عقیدتی اوین در اعتراض به حکم اعدام
طبق اخبار دریافتی، در تداوم روند مخالفت با اعدامها و همراهی با اعتراضات زنان زندانی سیاسی در اوین بخشی از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام از دوشنبه هشت امردادگان تا سه شنبه با تحصن در مقابل درب ورودی بند زندانیان سیاسی در واحد۴ زندان مشترک رجاییشهر و قزلحصار، خواهان لغو صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام شدند.
این تحصن اعتراضی با حضور آقایان زرتشت احمدی راغب، رضاسلمانزاده، مصطفی رمضانی و رضا محمدحسینی شکل گرفت.
این زندانیان شعارهای زیر را سر دادند:
نه اعدام نه سرکوب، نه زندان راه نجات ایران
تا لغو حکم اعدام ایستادهایم تا پایان
آزادی، عدالت راه رهایی ملت
حکومت اعدامی واژگون باید گردد.
آنها از این طریق همبستگی خود را با مردم بر علیه خشونت، اعدام و سرکوب ابراز کردند
پیش از ظهر امروز نیز ربیس زندان به همراه ۲ تن از مدیران داخلی، ضمن حضور در سالن زندانیان سیاسی شخصاً اقدام به کندن پلاکارد روی دیوار اتاق آقای زرتشت احمدیراغب کرده که روی آن نوشته ی لغو اعدام، رعایت حقوق بشر و دیگر مطالبات انسانی نقش بسته بود.
لازم به ذکر است که کارزار سهشنبههای اعتراضی همراه با اعتصاب غذا تا پایان قطعی صدور و اجرای احکام اعدامها با قدرت ادامه خواهد داشت.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #رضا_محمدحسینی #رضا_سلمان_زاده #مصطفی_رمضانی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق اخبار دریافتی، در تداوم روند مخالفت با اعدامها و همراهی با اعتراضات زنان زندانی سیاسی در اوین بخشی از اعضای کارزار سهشنبههای نه به اعدام از دوشنبه هشت امردادگان تا سه شنبه با تحصن در مقابل درب ورودی بند زندانیان سیاسی در واحد۴ زندان مشترک رجاییشهر و قزلحصار، خواهان لغو صدور و اجرای احکام غیرانسانی اعدام شدند.
این تحصن اعتراضی با حضور آقایان زرتشت احمدی راغب، رضاسلمانزاده، مصطفی رمضانی و رضا محمدحسینی شکل گرفت.
این زندانیان شعارهای زیر را سر دادند:
نه اعدام نه سرکوب، نه زندان راه نجات ایران
تا لغو حکم اعدام ایستادهایم تا پایان
آزادی، عدالت راه رهایی ملت
حکومت اعدامی واژگون باید گردد.
آنها از این طریق همبستگی خود را با مردم بر علیه خشونت، اعدام و سرکوب ابراز کردند
پیش از ظهر امروز نیز ربیس زندان به همراه ۲ تن از مدیران داخلی، ضمن حضور در سالن زندانیان سیاسی شخصاً اقدام به کندن پلاکارد روی دیوار اتاق آقای زرتشت احمدیراغب کرده که روی آن نوشته ی لغو اعدام، رعایت حقوق بشر و دیگر مطالبات انسانی نقش بسته بود.
لازم به ذکر است که کارزار سهشنبههای اعتراضی همراه با اعتصاب غذا تا پایان قطعی صدور و اجرای احکام اعدامها با قدرت ادامه خواهد داشت.
#نه_به_اعدام #زندان_قزلحصار #رضا_محمدحسینی #رضا_سلمان_زاده #مصطفی_رمضانی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شش ماه است که زندانیان سیاسی و عقیدتی زندانهای مختلف ایران در اعتراض به صدور و اجرای احکام وحشیانه اعدام، در کارزاری روزهای سهشنبه هر هفته دست به اعتصاب غذا میزنند. قصد این کارزار جلب توجه افکار عمومی به موضوع اعدام در زندانهای ایران (اعم از زندانیان سیاسی و عقیدتی و جرایم عادی) و همبستگی علیه این حکم قرون وسطایی است. حمایت چهرههای معروف و تاثیرگذار میتواند قدرت این کارزار را بیشتر کند و توجه مجامع بینالمللی را جلب نماید.
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، نامهای خطاب به شاهزاده رضا پهلوی نوشته و از او خواسته تا از این کارزار حمایت کند.
متن نامه:
جناب آقای شاهزاده رضا پهلوی
با درود
بیش از ۶ ماه است که اینجانب و شمار بسیاری از زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف کشور و عموم زندانیان در اعتراض به نقض حقوق بنیادین فعالان سیاسی_مدنی و شهروندان معترض مخالف جمهوری اسلامی،صدور و اجرای حکم غیرانسانی اعدام برای بسیاری از زندانیان،طی کارزاری به عنوان«سهشنبههای نه به اعدام»سهشنبههای هر هفته را دست به اعتصاب غذا زده و به طرق مختلف به این جنایت قرون وسطایی و نقض حق زندگی هممیهنانمان اعتراض میکنیم.
شایان ذکر است،مجموعه زندانیان سیاسی که در این کارزار حضور دارند،از طیفهای مختلف سیاسی از جمله شماری از زندانیان سیاسی مشروطهخواه هستند،و طی ۲۸ هفته گذشته استمرار این حرکت زندانیان سیاسی در زندان مختلف کشور از طیفهای گوناگون به این کارزار پیوسته که اوج آن را در اعلام همبستگی کلیه زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین و زندانیان بند زنان زندان لاکان رشت در هفته گذشته شاهد بودیم.
این کارزار که با هدف دفاع از«حق زندگی»هممیهنان زندانی و مقابله با مجازات غیر انسانی اعدام آغاز و تاکنون نیز تداوم یافته،از هرگونه جهت گیری سیاسی در طی این مسیر خودداری کرده است.
اما روشن است که بدون همراهی و همدلی عموم مردم و جریانات مختلف سیاسی در داخل و خارج از کشور امکان رسیدن به هدف انسانی خود را ندارند و جمهوری اسلامی به روند حرکت ماشین سرکوب و اعدام خود همچون گذشته ادامه خواهد داد.
از جنابعالی به عنوان شخصیت فراجناحی مورد اعتماد شمار وسیعی از مردم و زندانیان سیاسی،انتظار میرود و پسندیده است که به هر شیوه ای با اعلام حمایت از«کارزار سهشنبههای نه به اعدام» گام بسیار مهمی را در راستای کمک به تحقق اهداف انسانی این کارزار برداشته و ما کنشگران در بند را نیز در پیمودن این راه و تحقق اهداف ملی و انسانی آن یاری نمایید.
رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی مشروطهخواه
۱۳ امرداد ۱۴۰۳
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، نامهای خطاب به شاهزاده رضا پهلوی نوشته و از او خواسته تا از این کارزار حمایت کند.
متن نامه:
جناب آقای شاهزاده رضا پهلوی
با درود
بیش از ۶ ماه است که اینجانب و شمار بسیاری از زندانیان سیاسی در زندانهای مختلف کشور و عموم زندانیان در اعتراض به نقض حقوق بنیادین فعالان سیاسی_مدنی و شهروندان معترض مخالف جمهوری اسلامی،صدور و اجرای حکم غیرانسانی اعدام برای بسیاری از زندانیان،طی کارزاری به عنوان«سهشنبههای نه به اعدام»سهشنبههای هر هفته را دست به اعتصاب غذا زده و به طرق مختلف به این جنایت قرون وسطایی و نقض حق زندگی هممیهنانمان اعتراض میکنیم.
شایان ذکر است،مجموعه زندانیان سیاسی که در این کارزار حضور دارند،از طیفهای مختلف سیاسی از جمله شماری از زندانیان سیاسی مشروطهخواه هستند،و طی ۲۸ هفته گذشته استمرار این حرکت زندانیان سیاسی در زندان مختلف کشور از طیفهای گوناگون به این کارزار پیوسته که اوج آن را در اعلام همبستگی کلیه زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین و زندانیان بند زنان زندان لاکان رشت در هفته گذشته شاهد بودیم.
این کارزار که با هدف دفاع از«حق زندگی»هممیهنان زندانی و مقابله با مجازات غیر انسانی اعدام آغاز و تاکنون نیز تداوم یافته،از هرگونه جهت گیری سیاسی در طی این مسیر خودداری کرده است.
اما روشن است که بدون همراهی و همدلی عموم مردم و جریانات مختلف سیاسی در داخل و خارج از کشور امکان رسیدن به هدف انسانی خود را ندارند و جمهوری اسلامی به روند حرکت ماشین سرکوب و اعدام خود همچون گذشته ادامه خواهد داد.
از جنابعالی به عنوان شخصیت فراجناحی مورد اعتماد شمار وسیعی از مردم و زندانیان سیاسی،انتظار میرود و پسندیده است که به هر شیوه ای با اعلام حمایت از«کارزار سهشنبههای نه به اعدام» گام بسیار مهمی را در راستای کمک به تحقق اهداف انسانی این کارزار برداشته و ما کنشگران در بند را نیز در پیمودن این راه و تحقق اهداف ملی و انسانی آن یاری نمایید.
رضا محمد حسینی، زندانی سیاسی مشروطهخواه
۱۳ امرداد ۱۴۰۳
#رضا_محمدحسینی #بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زرتشت احمدی راغب و رضا محمدحسینی دوتن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در نامهای شرایط حاکم در این زندان را تشریح کردند.
متن این نامه به شرح زیر است:
ما هم چنان در زندان بر پایه وظیفه انسانی تلاش میکنیم به عنوان دیدهبان، چشمهایمان به روی حقایق باز و گوشهایمان شنوای صدای ناله و فریاد زندانیان محروم که آسیبدیدگان حکومتی خیانتکار به امانت مردم هستند باشیم.
این بار میخواهیم به گونههایی دیگر از پایمالی حقوق اساسی زندانیان محروم بپردازیم که اغلب با جرایم مرتبط با مواد مخدر در حبس به سر میبرند.
دیدهبانی ما از آنجا آغاز شد که رنجهایمان را با خون دل فرو دادیم و تصمیم گرفتیم هر کجا که هستیم ظلمستیز باشیم و با روشنگری بطور شفاف افکار عمومی را در جریان بگذاریم.
گاه در حین گذر از کریدور کسانی را دیدهایم که با لباس زندان،چهرههای تکیده، چشمانی بی فروغ و جسمهای نحیف از کنار ما میگذرند، خط سیر آنان را دنبال میکنیم و میبینیم که در برابر بند معروف به در بسته واقع در واحد چهار بند۲۰سالن۲(زندان قزل حصار) توسط زندانبانان به صف میشوندحتی با نیم نگاهی میتوان دریافت که اینها را برای تنبیه با توسل به روشهای خشونتآمیز به آنجا آوردهاند که با تحقیر،هویت انسانی آنان را پایمال کرده و از میانشان بنده و مقلد و پیرو مسخ شده و بردگانی گوش به فرمان بسازد و شگفتا رفتاری که با آنان صورت میگیرد از همان آغاز ورود آشکار است که کسی این زندانیان را انسان نمیداند، هنگامی که پرسشگری میکنیم کیستاند؟ چه کردهاند؟ و در میانه پرسش ناگهان به یاد سیاهچالهای قدیم میافتیم.
زندانبان میگوید :دست روی دیوار پاها باز به صورت غیر متعارف تفتیش بدنی میکنند. دو،سه پیر مرد با پشتهای خمیده ناله میکنند و به روی زمین مینشینند حتی توان ایستادن را ندارند مشخص است که در طی سالیان زندان بر این اشخاص چه گذشته است.
اصل ماجرا از اینجا آغاز میشود زندانبانی درب آهنی را باز میکند زندانی را فقط با دو پتو کثیف به درون بند روانه میکند با نگاه کاوشگر همراه دهها سوال در ذهن.مان داخل بند را مینگریم و جز تاریکی و سیاهی چیزی دیده نمیشود، اینکه چرا آنان را به چنین مکانی به مدت یک تا سه هفته تحت فشار و شکنجه روحی و روانی و حتی در صورت اعتراض ضرب وشتم (مشاهده شده با لوله مورد خشونت یا به حلقههای تعبیه شده به دیوار واقع در واحد۳ سلول انفرادی معروف به سوییت دست بند و پا بند)می.شوند،خود پرسشیست که در ذهنمان شکل میگیرد، به جهت تخلفاتی که درون زندان یا به قول مسولان زیر پا گذاشتن مقررات بنابر تصمیم کمیته انضباطی به آنجا فرستاده شدهاند، لحظهای در مقابل این بند میایستیم هیچ امید و زیست انسانی در آن جا دیده نمیشود صداهایی از آنجا به گوش میرسد داروهایشان را میخواهند بعضیها نیاز به درمان در بهداری دارند اما کو گوش شنوا؟
زندانبان میخواهد این آسیبدیدگان را گلهوار، به درون بند براند که بتواند به پشت میزش برگردد و ما همچنان به دنبال کورسویی از روشنایی از میان این تاریکی بند هستیم که شاید پاسخ بعضی از پرسشهایمان در آن باشد.
بنابر مشاهدات خوراک مناسبی ندارند، مدت هواخوری که به آنها تعلق میگیرد هر چند روز یکبار به مدت حداکثر ۳۰ دقیقه که همین موضوع حتی بر خلاف مقررات سازمان زندانهاست.
از جمله حقوق اساسی این زندانیان قشر محروم دسترسی به تلفن،ملاقات با خانواده ،آب آشامیدنی سالم و آب گرم برای استحمام است که در شرایط موجود برایشان فراهم نیست.
پرسش این جاست بازدارندگی و اصلاح و تربیت در کجای این ماجرا قرار دارد واین آسیبدیدگان عدالت را چگونه بیابند؟
اینک گریزی هم به وضعیت خودمان میزنیم ما که پشتکارمان این است که وجدانمان بیدار باشد،استبداد،خشونت،اعدام،پرونده سازی،زندان و سرکوب را نپذیرفتیم.
در آستانهی نخستین سال تبعیدمان از زندان اوین با آن شرایط غیر انسانی که ما را با دست بند و پا بند به طور ناگهانی بدون هیچ خبر قبلی به زندان مشترک رجایی و قزلحصار آورده اند،به یاد داریم۱۲شهریور۱۴۰۲ به واحد ۳ بند سلول های انفرادی معروف به سوییت وارد شدیم که پیش از این در مورد شرایط آنجا بسیار گفتهایم، میزان فشار روحی و جسمی به روی ما لی اندازه بالا بود زندانبانان گفتند اجازه تماس با خانواده ندارید که با اعتراض جمعی به شکل اعتصاب غذا از سوی ما روبرو شدند. شوربختانه متوجه شدیم در جایی هستیم که زندان رجایی،در این محل از زندان قزلحصار استقرار یافته است، به خودمان آمدیم دیدیم در سلولهای انفرادیای قرار گرفتهایم که همان مکانی ست که زندانیان را به مسلخ اعدام میبرند و ما بار ها در دورههای پیشین زندان نیز به این شیوه غیر انسانی صدور و اجرای احکام اعدام مخالفت کرده بودیم..
ادامه نامه؛
tinyurl.com/4u5yxfhn
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا
متن این نامه به شرح زیر است:
ما هم چنان در زندان بر پایه وظیفه انسانی تلاش میکنیم به عنوان دیدهبان، چشمهایمان به روی حقایق باز و گوشهایمان شنوای صدای ناله و فریاد زندانیان محروم که آسیبدیدگان حکومتی خیانتکار به امانت مردم هستند باشیم.
این بار میخواهیم به گونههایی دیگر از پایمالی حقوق اساسی زندانیان محروم بپردازیم که اغلب با جرایم مرتبط با مواد مخدر در حبس به سر میبرند.
دیدهبانی ما از آنجا آغاز شد که رنجهایمان را با خون دل فرو دادیم و تصمیم گرفتیم هر کجا که هستیم ظلمستیز باشیم و با روشنگری بطور شفاف افکار عمومی را در جریان بگذاریم.
گاه در حین گذر از کریدور کسانی را دیدهایم که با لباس زندان،چهرههای تکیده، چشمانی بی فروغ و جسمهای نحیف از کنار ما میگذرند، خط سیر آنان را دنبال میکنیم و میبینیم که در برابر بند معروف به در بسته واقع در واحد چهار بند۲۰سالن۲(زندان قزل حصار) توسط زندانبانان به صف میشوندحتی با نیم نگاهی میتوان دریافت که اینها را برای تنبیه با توسل به روشهای خشونتآمیز به آنجا آوردهاند که با تحقیر،هویت انسانی آنان را پایمال کرده و از میانشان بنده و مقلد و پیرو مسخ شده و بردگانی گوش به فرمان بسازد و شگفتا رفتاری که با آنان صورت میگیرد از همان آغاز ورود آشکار است که کسی این زندانیان را انسان نمیداند، هنگامی که پرسشگری میکنیم کیستاند؟ چه کردهاند؟ و در میانه پرسش ناگهان به یاد سیاهچالهای قدیم میافتیم.
زندانبان میگوید :دست روی دیوار پاها باز به صورت غیر متعارف تفتیش بدنی میکنند. دو،سه پیر مرد با پشتهای خمیده ناله میکنند و به روی زمین مینشینند حتی توان ایستادن را ندارند مشخص است که در طی سالیان زندان بر این اشخاص چه گذشته است.
اصل ماجرا از اینجا آغاز میشود زندانبانی درب آهنی را باز میکند زندانی را فقط با دو پتو کثیف به درون بند روانه میکند با نگاه کاوشگر همراه دهها سوال در ذهن.مان داخل بند را مینگریم و جز تاریکی و سیاهی چیزی دیده نمیشود، اینکه چرا آنان را به چنین مکانی به مدت یک تا سه هفته تحت فشار و شکنجه روحی و روانی و حتی در صورت اعتراض ضرب وشتم (مشاهده شده با لوله مورد خشونت یا به حلقههای تعبیه شده به دیوار واقع در واحد۳ سلول انفرادی معروف به سوییت دست بند و پا بند)می.شوند،خود پرسشیست که در ذهنمان شکل میگیرد، به جهت تخلفاتی که درون زندان یا به قول مسولان زیر پا گذاشتن مقررات بنابر تصمیم کمیته انضباطی به آنجا فرستاده شدهاند، لحظهای در مقابل این بند میایستیم هیچ امید و زیست انسانی در آن جا دیده نمیشود صداهایی از آنجا به گوش میرسد داروهایشان را میخواهند بعضیها نیاز به درمان در بهداری دارند اما کو گوش شنوا؟
زندانبان میخواهد این آسیبدیدگان را گلهوار، به درون بند براند که بتواند به پشت میزش برگردد و ما همچنان به دنبال کورسویی از روشنایی از میان این تاریکی بند هستیم که شاید پاسخ بعضی از پرسشهایمان در آن باشد.
بنابر مشاهدات خوراک مناسبی ندارند، مدت هواخوری که به آنها تعلق میگیرد هر چند روز یکبار به مدت حداکثر ۳۰ دقیقه که همین موضوع حتی بر خلاف مقررات سازمان زندانهاست.
از جمله حقوق اساسی این زندانیان قشر محروم دسترسی به تلفن،ملاقات با خانواده ،آب آشامیدنی سالم و آب گرم برای استحمام است که در شرایط موجود برایشان فراهم نیست.
پرسش این جاست بازدارندگی و اصلاح و تربیت در کجای این ماجرا قرار دارد واین آسیبدیدگان عدالت را چگونه بیابند؟
اینک گریزی هم به وضعیت خودمان میزنیم ما که پشتکارمان این است که وجدانمان بیدار باشد،استبداد،خشونت،اعدام،پرونده سازی،زندان و سرکوب را نپذیرفتیم.
در آستانهی نخستین سال تبعیدمان از زندان اوین با آن شرایط غیر انسانی که ما را با دست بند و پا بند به طور ناگهانی بدون هیچ خبر قبلی به زندان مشترک رجایی و قزلحصار آورده اند،به یاد داریم۱۲شهریور۱۴۰۲ به واحد ۳ بند سلول های انفرادی معروف به سوییت وارد شدیم که پیش از این در مورد شرایط آنجا بسیار گفتهایم، میزان فشار روحی و جسمی به روی ما لی اندازه بالا بود زندانبانان گفتند اجازه تماس با خانواده ندارید که با اعتراض جمعی به شکل اعتصاب غذا از سوی ما روبرو شدند. شوربختانه متوجه شدیم در جایی هستیم که زندان رجایی،در این محل از زندان قزلحصار استقرار یافته است، به خودمان آمدیم دیدیم در سلولهای انفرادیای قرار گرفتهایم که همان مکانی ست که زندانیان را به مسلخ اعدام میبرند و ما بار ها در دورههای پیشین زندان نیز به این شیوه غیر انسانی صدور و اجرای احکام اعدام مخالفت کرده بودیم..
ادامه نامه؛
tinyurl.com/4u5yxfhn
#بیانیه #رضا_محمدحسینی #زرتشت_احمدی_راغب #یاری_مدنی_توانا