سالگرد درگذشت ابوالحسن صبا، #موسیقیدان بزرگ #ایرانی
۲۹ آذرماه سالگرد درگذشت الوالحسن صبا است. قطعهی «نهفت» از ساختههای ابوالحسن صبا و با #نوازندگی پرویز مشکاتیان در آلبوم «نوا» تقدیم میشود به شما همراهان توانا. امید که از آن لذت ببرید.
یاد #ابوالحسن_صبا و پرویز #مشکاتیان گرامی!
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۹ آذرماه سالگرد درگذشت الوالحسن صبا است. قطعهی «نهفت» از ساختههای ابوالحسن صبا و با #نوازندگی پرویز مشکاتیان در آلبوم «نوا» تقدیم میشود به شما همراهان توانا. امید که از آن لذت ببرید.
یاد #ابوالحسن_صبا و پرویز #مشکاتیان گرامی!
#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت جواد بدیعزاده، #خواننده و #موسیقیدان
لینک: http://bit.ly/1wzhCPM
سید جواد بدیعزاده هر چند در کودکی و نوجوانی گاهی #عمامه بر سر میگذاشت اما هیچگاه در بزرگسالی این کار تکرار نشد. پدرش نیز با اینکه واعظ بود اما اهل #هنر و موسیقی بود و او نیز بعدها لباس روحانیت به کنار نهاد و لباس معمولی میپوشید.
سید جواد بدیعزاده در سال ۱۲۸۱ شمسی در محله پاچنار تهران در خانوادهای روحانی و از سادات کاشان به دنیا آمد. پدرش سید رضا مشهور به بدیعالمتکلمین معروف به سید اناری بود که از وعاظ شناختهشده تهران و از بزرگان صدر مشروطه بود. پدر به تمام ردیفهای آواز مسلط بود و جواد از کودکی نزد پدر به فراگیری گوشهها و ردیفهای آواز قرار گرفت.
مجالس #روضهخوانی اما تنها با گریه و ختم انعام به پایان نمی رسید. روضهخوانیها در طبقات گوناگون از ردههای اجتماعی برگزار میشد: « من و پدرم در تمام مجالسی که به وسیله این سه طبقه تشکیل میشد شرکت داشتیم. منتها مجبور بودیم سه حالت و رنگ متفاوت از خود نشان دهیم. در روضه طبقه سوم که افراد با ایمانی بودند، روضه خوان مطلق بودیم، برای طبقه دوم روی عادت و وظیفه حاضر میشدیم و برای طبقه اول باید خود را میساختیم تا مجهز به تمام تجهیزات منبری باشیم. آواز خوب، #آهنگ خوب، #شعر خوب، روضه خوب. قویترین و حتی مطلعترین خواننده ها در قدیم آنها بودند که در کار تعزیه و روضه بودند. بزرگترین حق را برای نگهداری #موسیقی و #آواز اصیل ایرانی، آقایان تعزیهخوانها و روضهخوان ها داشتند. اپرا ابتکارش به دست تعزیهخوانها و تعزیهگردانهای زمان قدیم بوده است.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1wzhCPM
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
لینک: http://bit.ly/1wzhCPM
سید جواد بدیعزاده هر چند در کودکی و نوجوانی گاهی #عمامه بر سر میگذاشت اما هیچگاه در بزرگسالی این کار تکرار نشد. پدرش نیز با اینکه واعظ بود اما اهل #هنر و موسیقی بود و او نیز بعدها لباس روحانیت به کنار نهاد و لباس معمولی میپوشید.
سید جواد بدیعزاده در سال ۱۲۸۱ شمسی در محله پاچنار تهران در خانوادهای روحانی و از سادات کاشان به دنیا آمد. پدرش سید رضا مشهور به بدیعالمتکلمین معروف به سید اناری بود که از وعاظ شناختهشده تهران و از بزرگان صدر مشروطه بود. پدر به تمام ردیفهای آواز مسلط بود و جواد از کودکی نزد پدر به فراگیری گوشهها و ردیفهای آواز قرار گرفت.
مجالس #روضهخوانی اما تنها با گریه و ختم انعام به پایان نمی رسید. روضهخوانیها در طبقات گوناگون از ردههای اجتماعی برگزار میشد: « من و پدرم در تمام مجالسی که به وسیله این سه طبقه تشکیل میشد شرکت داشتیم. منتها مجبور بودیم سه حالت و رنگ متفاوت از خود نشان دهیم. در روضه طبقه سوم که افراد با ایمانی بودند، روضه خوان مطلق بودیم، برای طبقه دوم روی عادت و وظیفه حاضر میشدیم و برای طبقه اول باید خود را میساختیم تا مجهز به تمام تجهیزات منبری باشیم. آواز خوب، #آهنگ خوب، #شعر خوب، روضه خوب. قویترین و حتی مطلعترین خواننده ها در قدیم آنها بودند که در کار تعزیه و روضه بودند. بزرگترین حق را برای نگهداری #موسیقی و #آواز اصیل ایرانی، آقایان تعزیهخوانها و روضهخوان ها داشتند. اپرا ابتکارش به دست تعزیهخوانها و تعزیهگردانهای زمان قدیم بوده است.»
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1wzhCPM
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
tavaana.org
سالگرد درگذشت جواد بدیعزاده، خواننده و موسیقیدان | Tavaana Article
زادروز ِ محمدرضا لطفی، هنرمندی هنرشناس
محمدرضا لطفی نوازندهی نامآشنای #تار و سه تار و #موسیقیدان ایرانی در ۱۷ دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان دیده به جهان گشود. لطفی تحصیلات موسیقی را در هنرستان موسیقی در محضر اساتیدی چون علیاکبر شهنازی و حبیبالله شهبازی فرا گرفت و پس از آن وارد دانشکده موسیقی شد و در مکتب بزرگانی مانند نورعلی برومند، عبدالله دوامی و سعید هرمزی به فراگیری موسیقی پرداخت. لطفی تنها ۱۸ سال سن داشت که جایزه اول موسیقیدانان جوان ایران را از آن ِ خود کرد.
او در سال ۱۳۵۳ به عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد و حدود یک سال و نیم مدیر گروه موسیقی دانشکدهی موسیقی هنرهای زیبای تهران بود و پس از کنارهگیری از این سمت و در سال ۱۳۵۳ گروه «شیدا» را راهاندازی کرد. البته پایههای تاسیس شیدا به سال ۱۳۵۱ بازمیگردد اما آغاز فعالیت رسمی این گروه ۱۳۵۳ بود که با همکاری هوشنگ ابتهاج و در رادیو ایران آغاز شد و اولین برنامهای که از این گروه در رادیو پخش شد بازسازی پیشدرآمد ابوعطا از درویشخان و تصنیف شیدا بود. اعضای این گروه پس از واقعه ۱۷ شهریور ۵۷ در یک حرکت سیاسی از رادیو استعفا و پس از آن به شکل مستقل فعالیت خود را در کانون چاووش ادامه دادند که با همراهی حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان و همینطور علی اکبر شکارچی بوده است و به بازخوانی آثار موسیقی گذشتگان پرداختند.
مجموعه آلبومهای چاووش از مهمترین و تاثیرگذارترینهای این همکاری است. مجموعهی آلبومهای چاووش شامل ۱۲ آلبوم موسیقی است که با نامهای چاووش ۱ تا ۱۲ منتشر شد. کانون #چاووش در سال ۱۳۶۳ تعطیل شد. برخی از آثار کانون چاووش بعدها تصحیح شدند و با تغییر نام موسسه و توسط «موسسه فرهنگی و هنری آوای شیدا» و زیر نظر #محمدرضالطفی منتشر شدند. لطفی برای اجرای کنسرت سفرهای بسیار کرد و در نهایت در سال ۱۳۶۵ به آمریکا رفت و نتیجه این سفر علاوه بر اجرای کنسرت، تاسیس مرکز فرهنگی هنری شیدا در شهر واشینگتن دیسی بود.
او در سال ۱۳۸۵ #لطفی به ایران بازگشت. پس از بازگشت به ایران و در سالهای حضورش در ایران بارها انتقادات تند و تیزی از بزرگانی چون محمدرضا #شجریان و کیهان کلهر و پرویز #مشکاتیان و … کرد که البته بیپاسخ نماند. با اینکه سالها با شجریان همکاری داشت اما در سالهای پایانی عمر بارها از ایشان انتقاد کرد. لطفی در مصاحبهای با نشریهی «آسمان» از تعدد کنسرتها و آلبومهای موسیقی شجریان انتقاد کرد و گفت که شجریان هیچگاه سیاسی نبوده و اینکه نمیفهمد چرا حالا و بعد از انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۸ ناگهان معترض شده است.
محمدرضا لطفی در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ بر اثر بیماری سرطان در سن ۶۷ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Oni8v5
#موسیقی #هنر #مشاهیر#نوازنده
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
محمدرضا لطفی نوازندهی نامآشنای #تار و سه تار و #موسیقیدان ایرانی در ۱۷ دیماه ۱۳۲۵ در شهر گرگان دیده به جهان گشود. لطفی تحصیلات موسیقی را در هنرستان موسیقی در محضر اساتیدی چون علیاکبر شهنازی و حبیبالله شهبازی فرا گرفت و پس از آن وارد دانشکده موسیقی شد و در مکتب بزرگانی مانند نورعلی برومند، عبدالله دوامی و سعید هرمزی به فراگیری موسیقی پرداخت. لطفی تنها ۱۸ سال سن داشت که جایزه اول موسیقیدانان جوان ایران را از آن ِ خود کرد.
او در سال ۱۳۵۳ به عضویت گروه علمی دانشکده موسیقی درآمد و حدود یک سال و نیم مدیر گروه موسیقی دانشکدهی موسیقی هنرهای زیبای تهران بود و پس از کنارهگیری از این سمت و در سال ۱۳۵۳ گروه «شیدا» را راهاندازی کرد. البته پایههای تاسیس شیدا به سال ۱۳۵۱ بازمیگردد اما آغاز فعالیت رسمی این گروه ۱۳۵۳ بود که با همکاری هوشنگ ابتهاج و در رادیو ایران آغاز شد و اولین برنامهای که از این گروه در رادیو پخش شد بازسازی پیشدرآمد ابوعطا از درویشخان و تصنیف شیدا بود. اعضای این گروه پس از واقعه ۱۷ شهریور ۵۷ در یک حرکت سیاسی از رادیو استعفا و پس از آن به شکل مستقل فعالیت خود را در کانون چاووش ادامه دادند که با همراهی حسین علیزاده و پرویز مشکاتیان و همینطور علی اکبر شکارچی بوده است و به بازخوانی آثار موسیقی گذشتگان پرداختند.
مجموعه آلبومهای چاووش از مهمترین و تاثیرگذارترینهای این همکاری است. مجموعهی آلبومهای چاووش شامل ۱۲ آلبوم موسیقی است که با نامهای چاووش ۱ تا ۱۲ منتشر شد. کانون #چاووش در سال ۱۳۶۳ تعطیل شد. برخی از آثار کانون چاووش بعدها تصحیح شدند و با تغییر نام موسسه و توسط «موسسه فرهنگی و هنری آوای شیدا» و زیر نظر #محمدرضالطفی منتشر شدند. لطفی برای اجرای کنسرت سفرهای بسیار کرد و در نهایت در سال ۱۳۶۵ به آمریکا رفت و نتیجه این سفر علاوه بر اجرای کنسرت، تاسیس مرکز فرهنگی هنری شیدا در شهر واشینگتن دیسی بود.
او در سال ۱۳۸۵ #لطفی به ایران بازگشت. پس از بازگشت به ایران و در سالهای حضورش در ایران بارها انتقادات تند و تیزی از بزرگانی چون محمدرضا #شجریان و کیهان کلهر و پرویز #مشکاتیان و … کرد که البته بیپاسخ نماند. با اینکه سالها با شجریان همکاری داشت اما در سالهای پایانی عمر بارها از ایشان انتقاد کرد. لطفی در مصاحبهای با نشریهی «آسمان» از تعدد کنسرتها و آلبومهای موسیقی شجریان انتقاد کرد و گفت که شجریان هیچگاه سیاسی نبوده و اینکه نمیفهمد چرا حالا و بعد از انتخابات مناقشهبرانگیز ریاستجمهوری در سال ۱۳۸۸ ناگهان معترض شده است.
محمدرضا لطفی در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۳ بر اثر بیماری سرطان در سن ۶۷ سالگی درگذشت.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Oni8v5
#موسیقی #هنر #مشاهیر#نوازنده
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
توانا
محمدرضا لطفی، هنرمندی هنرشناس
تولد محمدرضا لطفی، #موسیقیدان و نوازندهی ایرانی
به همین بهانه تصنیف ِ «بت چین»، کنسرت راستپنجگاه، جشن هنر شیراز تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی توانا.
#شجریان
#لطفی
#فرهنگفر
۱۹۷۵ - جشن هنر شیراز
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
به همین بهانه تصنیف ِ «بت چین»، کنسرت راستپنجگاه، جشن هنر شیراز تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی توانا.
#شجریان
#لطفی
#فرهنگفر
۱۹۷۵ - جشن هنر شیراز
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
دیوید بویی، #موسیقیدان، #خواننده، #آهنگساز و #بازیگر مشهور انگلیسی درگذشت
صفحهی فیسبوک دیوید بویی، خوانندهی شهیر انگلیسی دقایقی پیش نوشت که این هنرمند ۶۹ سالهی انگلیسی، هجدهماه پس از ابتلا به بیماری سرطان درگذشت در حالی که خانوادهاش در کنارش حضور داشتند.
دیوید بویی با اینکه در دههی اخیر در دنیاس موسیقی راک حضور پیگیر داشته است اما شهرت او بیشتر مدیون آثار دههی هفتاد این هنرمند است.
دیوید بویی در سال ۱۹۷۶ دوجنسهبودن خود را ابراز کرد که موجب دردسرهایی برای او شد. خبری که بعدها بارها از سوی او تایید و تکذیب شد.
نیویورکتایمز در خبر درگذشت دیوید بویی آورده است که آخرین اجرای زندهی او در سال ۲۰۰۶ در نیویورک و در یک کنسرت نیکوکارانه بوده است.
دیوید بویی هشتم ژانویه ۱۹۴۷ در بریگستون لندن متولد شد.
@Tavaana_TavaanaTech
صفحهی فیسبوک دیوید بویی، خوانندهی شهیر انگلیسی دقایقی پیش نوشت که این هنرمند ۶۹ سالهی انگلیسی، هجدهماه پس از ابتلا به بیماری سرطان درگذشت در حالی که خانوادهاش در کنارش حضور داشتند.
دیوید بویی با اینکه در دههی اخیر در دنیاس موسیقی راک حضور پیگیر داشته است اما شهرت او بیشتر مدیون آثار دههی هفتاد این هنرمند است.
دیوید بویی در سال ۱۹۷۶ دوجنسهبودن خود را ابراز کرد که موجب دردسرهایی برای او شد. خبری که بعدها بارها از سوی او تایید و تکذیب شد.
نیویورکتایمز در خبر درگذشت دیوید بویی آورده است که آخرین اجرای زندهی او در سال ۲۰۰۶ در نیویورک و در یک کنسرت نیکوکارانه بوده است.
دیوید بویی هشتم ژانویه ۱۹۴۷ در بریگستون لندن متولد شد.
@Tavaana_TavaanaTech
امروز زادروز ِ امینالله آندره حسین #موسیقیدان است.
از ساختههای ایشان میتوان به «پرسپولیس» اشاره کرد. حسین به ساختن قطعاتی با فضای شرقی و ایرانی علاقهی بسیار داشت و تحت تاثیر همین فضا بود که او در سال ۱۳۲۵ خورشیدی #سمفونی «تخت جمشید» را در قالب ارکستر سمفونیک ساخت که بسیار نیز مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود امینالله حسین روزی برای دیدن فیلمی به نام «خرابههای تخت جمشید» به سینما رفته بود. ناگهان وسط سالن سینما بلند میشد و فریاد میزند که من این خرابهها را به صدا در میآورم که نتیجهی این خواسته ساختن «خرابههای تخت جمشید» شد که بعدها با پیشنهاد ملکه فرح پهلوی نام «پرسپولیس» بر آن نهاد.
امینالله حسین در تاریخ هجدهم مردادماه ۱۳۶۲ خورشیدی در پاریس درگذشت.
برای آشنایی بیشتر با امینالله حسین لینک زیر خواندنی است:
https://goo.gl/zoIx7c
#امیناللهحسین
این ساختهی امینالله حسین با این رقص زیبا تقدیم میشود به شما همراهان همیشگی #توانا
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
از ساختههای ایشان میتوان به «پرسپولیس» اشاره کرد. حسین به ساختن قطعاتی با فضای شرقی و ایرانی علاقهی بسیار داشت و تحت تاثیر همین فضا بود که او در سال ۱۳۲۵ خورشیدی #سمفونی «تخت جمشید» را در قالب ارکستر سمفونیک ساخت که بسیار نیز مورد توجه قرار گرفت. گفته میشود امینالله حسین روزی برای دیدن فیلمی به نام «خرابههای تخت جمشید» به سینما رفته بود. ناگهان وسط سالن سینما بلند میشد و فریاد میزند که من این خرابهها را به صدا در میآورم که نتیجهی این خواسته ساختن «خرابههای تخت جمشید» شد که بعدها با پیشنهاد ملکه فرح پهلوی نام «پرسپولیس» بر آن نهاد.
امینالله حسین در تاریخ هجدهم مردادماه ۱۳۶۲ خورشیدی در پاریس درگذشت.
برای آشنایی بیشتر با امینالله حسین لینک زیر خواندنی است:
https://goo.gl/zoIx7c
#امیناللهحسین
این ساختهی امینالله حسین با این رقص زیبا تقدیم میشود به شما همراهان همیشگی #توانا
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
tavaana.org
امینالله آندره حسین، صدای خرابههای تختجمشید | Tavaana Reports
توانا- در تاریخ و سال تولد امینالله حسین، موسیقیدان معاصر اتفاق نظر وجود ندارد. بسیاری سال تولد او را ۱۲۸۵ خورشیدی ذکر کردهاند و برخی نیز او را متولد سال ۱۲۸۲ خورشیدی دانستهاند و برخی ۱۲۸۴.روز تولدش را نیز سیام خرداد دانستهاند و همچنین بیستوهشتم…
زادروز ِ موتسارت، نابغهی موسیقی اعصار
بسیاری از موسیقیدانان و کارشناسان این حوزه، موتسارت را خلاقترین آهنگساز تاریخ موسیقی جهان دانستهاند. موتسارت تنها در دو سال پایانی ِ عمرش ده شاهکار برجسته و جهانی خلق کرده است.
شهرت موتسارت و برجستگی کارش تا به آن حد است که وقتی بخواهند از فرد دیگری که به یک حوزهی فعالیت دیگری تعلق دارد و در آن حوزه موفق است لقبی بدهند او را موتسارت آن کار لقب میدهند. برای مثال دیگه مارادونا را موتسارت عالم فوتبال لقب دادهاند و یا ویسلاوا شیمبورسکا را موتسارت شعر معاصر جهان نامیدهاند. این شهرت موتسارت زمانی حیرتانگیزتر میشود که بدانیم موتسارت تنها ۳۵ سال عمر کرد و در این عمر کوتاه بیش از ششصد قطعهی موسیقی آفرید.
«ولفگانگ آمادئوس موتسارت»، آهنگساز اتریشی در بیستوهفتم ژانویه سال ۱۷۵۶در شهر زالتسبورگ در کشور اتریش دیده به جهان گشود. این شهر چهارمین شهر بزرگ اتریش و مرکز ایالت زالتسبورگ در غرب اتریش است. این شهر یکی از مراکز هنری مهم و مرکز موسیقی اروپا بوده است. ولفگانگ از پدری به نام لئوپلد موتسارت و مادری به نام ماریا موتسارت به دنیا آمد. پدر موتسارت خود #موسیقیدان و آموزگار فرزند نیز بوده است. ولفگانگ از همان کودکی خوش درخشید و نبوغش به چشم آمد آنچنانکه پدر کار خود رها کرد و همهی زندگی را وقف آموزش فرزند کرد و چنین شد که ولفگانگ پیش از رسیدن به سن دوازدهسالگی «موتسارت» شده بود و در نوازندگی پیانو، ویولن و ارگ نوازندهای چیرهدست بود. موتسارت آهنگسازی را در سن پنجسالگی آغاز کرد.
او از سنین بسیار کم شروع به سفر کرد. موتسارت در سال ۱۷۶۳ کنسرتی در قصر شاه بایرن از ایالات شانزدهگانه آلمان که پایتخت آن مونیخ است و همچنین امپراتور اتریش در وین اجرا کرد. موتسارت در این دوره سه سال در سفر بود و به همراهی پدرش به قصرهای مونیخ، مانهایم، پاریس،لندن و لاهه رفت. پس از این سفرها او به شهر زادگاهش بازگشت و یک سال در آنجا ماند و اینبار به ایتالیا سفر کرد. آنچه در این سفرها جالب بود این بود که موتسارت آهنگ دوازدهدقیقهای میزره (Missere) ساختهی گرگوریو آلِگری را در واتیکان شنید و پس از یک بار شنیدن این آهنگ تمامی آن را نوشت و پس از بازگشت به زالتسبورگ اولین کپی غیرقانونی این آهنگ زیبا را منتشر کرد. در تابستان ۱۷۷۳ موتسارت چندین بار به وین رفت تا شغلی بیابد. او در این مسیر یک رشته کوارتت و چند سمفونی نوشت. این سمفونیها شامل دو قطعه سمفونی از معروفترین سمفونیهای او، #سمفونی شماره ۲۵ در سُل مینور و سمفونی شماره ۲۹ در لا و بخشی از اپرایش به نام «باغبان قلابی» (La Finta Giardinera) بود.
موتسارت در سالهای ۱۷۷۴ تا ۱۷۷ در زالتسبورگ به عنوان رهبر #ارکستر اسقف به کار مشغول شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/zC7em5
#موتسارت
#موسیقی
@Tavaana_TavaanaTech
بسیاری از موسیقیدانان و کارشناسان این حوزه، موتسارت را خلاقترین آهنگساز تاریخ موسیقی جهان دانستهاند. موتسارت تنها در دو سال پایانی ِ عمرش ده شاهکار برجسته و جهانی خلق کرده است.
شهرت موتسارت و برجستگی کارش تا به آن حد است که وقتی بخواهند از فرد دیگری که به یک حوزهی فعالیت دیگری تعلق دارد و در آن حوزه موفق است لقبی بدهند او را موتسارت آن کار لقب میدهند. برای مثال دیگه مارادونا را موتسارت عالم فوتبال لقب دادهاند و یا ویسلاوا شیمبورسکا را موتسارت شعر معاصر جهان نامیدهاند. این شهرت موتسارت زمانی حیرتانگیزتر میشود که بدانیم موتسارت تنها ۳۵ سال عمر کرد و در این عمر کوتاه بیش از ششصد قطعهی موسیقی آفرید.
«ولفگانگ آمادئوس موتسارت»، آهنگساز اتریشی در بیستوهفتم ژانویه سال ۱۷۵۶در شهر زالتسبورگ در کشور اتریش دیده به جهان گشود. این شهر چهارمین شهر بزرگ اتریش و مرکز ایالت زالتسبورگ در غرب اتریش است. این شهر یکی از مراکز هنری مهم و مرکز موسیقی اروپا بوده است. ولفگانگ از پدری به نام لئوپلد موتسارت و مادری به نام ماریا موتسارت به دنیا آمد. پدر موتسارت خود #موسیقیدان و آموزگار فرزند نیز بوده است. ولفگانگ از همان کودکی خوش درخشید و نبوغش به چشم آمد آنچنانکه پدر کار خود رها کرد و همهی زندگی را وقف آموزش فرزند کرد و چنین شد که ولفگانگ پیش از رسیدن به سن دوازدهسالگی «موتسارت» شده بود و در نوازندگی پیانو، ویولن و ارگ نوازندهای چیرهدست بود. موتسارت آهنگسازی را در سن پنجسالگی آغاز کرد.
او از سنین بسیار کم شروع به سفر کرد. موتسارت در سال ۱۷۶۳ کنسرتی در قصر شاه بایرن از ایالات شانزدهگانه آلمان که پایتخت آن مونیخ است و همچنین امپراتور اتریش در وین اجرا کرد. موتسارت در این دوره سه سال در سفر بود و به همراهی پدرش به قصرهای مونیخ، مانهایم، پاریس،لندن و لاهه رفت. پس از این سفرها او به شهر زادگاهش بازگشت و یک سال در آنجا ماند و اینبار به ایتالیا سفر کرد. آنچه در این سفرها جالب بود این بود که موتسارت آهنگ دوازدهدقیقهای میزره (Missere) ساختهی گرگوریو آلِگری را در واتیکان شنید و پس از یک بار شنیدن این آهنگ تمامی آن را نوشت و پس از بازگشت به زالتسبورگ اولین کپی غیرقانونی این آهنگ زیبا را منتشر کرد. در تابستان ۱۷۷۳ موتسارت چندین بار به وین رفت تا شغلی بیابد. او در این مسیر یک رشته کوارتت و چند سمفونی نوشت. این سمفونیها شامل دو قطعه سمفونی از معروفترین سمفونیهای او، #سمفونی شماره ۲۵ در سُل مینور و سمفونی شماره ۲۹ در لا و بخشی از اپرایش به نام «باغبان قلابی» (La Finta Giardinera) بود.
موتسارت در سالهای ۱۷۷۴ تا ۱۷۷ در زالتسبورگ به عنوان رهبر #ارکستر اسقف به کار مشغول شد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/zC7em5
#موتسارت
#موسیقی
@Tavaana_TavaanaTech
توانا
موتسارت؛ نابغه موسیقی اعصار
بسیاری از موسیقیدانان و کارشناسان این حوزه موتسارت را خلاقترین آهنگساز تاریخ موسیقی جهان دانستهاند. موتسارت تنها در دو سال پایانی عمرش ده شاهکار برجسته و جهانی خلق کرده است. شهرت موتسارت و
سالگرد درگذشت #منیروکیلی #خواننده پرآوازه #اپرا و #موسیقیدان
«گل گندم» یکی از کارهای منیر وکیلی خوانندهی پُرآوازهی اپرای #ایران است
منیر وکیلی یا منیر نیکجو از خوانندگان اپرا در بیستوهفتم آذرماه ۱۳۰۲ در شهر تبریز به دنیا آمد. منیر وقتی چهارده پانزدهساله بود در تهران نزد لیلی بارا، خوانندهی سابق اپرای وین و از #مهاجران اروپای شرقی به آموختن #موسیقی پرداخت.
منیر وکیلی در سال ۱۳۴۰ به ایران بازگشت. او اولین صحنههای اپرایی را در سالهای ۱۳۴۱ به بعد ابتدا در تلویزیون و پس از آن در سالن وزارت فرهنگ و هنر اجرا کرد. نخستین کار صحنهای او اپرای اورفه و اوریدوس آفریدهی گلوک، آهنگساز آلمانی بود.
پس از افتتاح تالار رودکی در سال ۱۳۴۶ فعالیتهای منیر وکیلی در قالب گروه اپرای تهران شکل حرفهایتری به خود گرفت. او در اپراهای بسیاری ایفای نقش کرد. از جمله در «اُرفه و اُریدوس» با همکاری حسین سرشار، «مادام باترفلای»، «لابوهم»، «لاتراویاتا» و «توراندخت» کار کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی منیر وکیلی در ایران ماند. در روزهای انقلاب هر روز به تالار کودکی میرفت. حتا روزی که خبر دادند انقلابیان قرار است به تالار رودکی حمله کرده و آنجا را منفجر کنند او بدون ترس و واهمهای به تالار رودکی رفت و تمام روز آنجا ماند. منیر وکیلی در سال ۱۳۵۹ و پس از یک سال حصر خانگی رهسپار فرانسه شد ولی پیش از آنکه به فعالیت دوباره بپردازد در یک تصادف رانندگی بین آمستردام و پاریس درگذشت.
«گل گندم» تقدیم میشود به همراهان همیشگی آموزشکده #توانا
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«گل گندم» یکی از کارهای منیر وکیلی خوانندهی پُرآوازهی اپرای #ایران است
منیر وکیلی یا منیر نیکجو از خوانندگان اپرا در بیستوهفتم آذرماه ۱۳۰۲ در شهر تبریز به دنیا آمد. منیر وقتی چهارده پانزدهساله بود در تهران نزد لیلی بارا، خوانندهی سابق اپرای وین و از #مهاجران اروپای شرقی به آموختن #موسیقی پرداخت.
منیر وکیلی در سال ۱۳۴۰ به ایران بازگشت. او اولین صحنههای اپرایی را در سالهای ۱۳۴۱ به بعد ابتدا در تلویزیون و پس از آن در سالن وزارت فرهنگ و هنر اجرا کرد. نخستین کار صحنهای او اپرای اورفه و اوریدوس آفریدهی گلوک، آهنگساز آلمانی بود.
پس از افتتاح تالار رودکی در سال ۱۳۴۶ فعالیتهای منیر وکیلی در قالب گروه اپرای تهران شکل حرفهایتری به خود گرفت. او در اپراهای بسیاری ایفای نقش کرد. از جمله در «اُرفه و اُریدوس» با همکاری حسین سرشار، «مادام باترفلای»، «لابوهم»، «لاتراویاتا» و «توراندخت» کار کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی منیر وکیلی در ایران ماند. در روزهای انقلاب هر روز به تالار کودکی میرفت. حتا روزی که خبر دادند انقلابیان قرار است به تالار رودکی حمله کرده و آنجا را منفجر کنند او بدون ترس و واهمهای به تالار رودکی رفت و تمام روز آنجا ماند. منیر وکیلی در سال ۱۳۵۹ و پس از یک سال حصر خانگی رهسپار فرانسه شد ولی پیش از آنکه به فعالیت دوباره بپردازد در یک تصادف رانندگی بین آمستردام و پاریس درگذشت.
«گل گندم» تقدیم میشود به همراهان همیشگی آموزشکده #توانا
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
« ایران سرزمینی ست پر از آواز، اما این آوازها را بعد از انقلاب از کشور ما بیرون راندهاند.»
ممنوعیت #آواز #زنان در ایران موضوع مستند "آوای بی سرزمین" است که به زودی در سینماهای آلمان و فرانسه اکران میشود.
#آواز بی سرزمین داستان سارا نجفی است، #آهنگسازی که با همراه گروهی از دختران #موسیقیدان و آوازخوان ایرانی تلاش میکنند به رغم همه محدودیتها و موانع در تهران کنسرتی را روی صحنه بیاورند. آنها با دو خواننده زن فرانسوی تماس میگیرند و از آنها دعوت میکنند در این کنسرت بخوانند اما ...
آیت، برادر سارا نجفی که فیلم ساز است و این داستان را به تصویر کشیده به رادیو زمانه گفت: قمر برای اولین بار در تاریخ ایران صدای زن را از اندرونی به بیرونی برد. بعد از انقلاب اما صدای #زن دوباره به اندرونی رانده شد.
به آیت نجفی در تهران متولد شده و در زمینه طراحی صحنه تحصیل کرده و در دانشگاه کنستانز در رشته مطالعات فرهنگی تحصیلاتش را ادامه داده. نمایشهای «فردوسی، صدام حسین و رژه مورچهها در شهر خالی»، «تهرانبانو» و «داستان زنان سبیلو و مردان دامن پوش» درباره ترانس جندرها از دیگر آثار اوست.
گفتنی است این فیلم در جشنوارههای مختلف حضور داشته و جایزه بهترین فیلم مستند جشنواره فیلم مونترال در سال ۲۰۱۵ را برد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
ممنوعیت #آواز #زنان در ایران موضوع مستند "آوای بی سرزمین" است که به زودی در سینماهای آلمان و فرانسه اکران میشود.
#آواز بی سرزمین داستان سارا نجفی است، #آهنگسازی که با همراه گروهی از دختران #موسیقیدان و آوازخوان ایرانی تلاش میکنند به رغم همه محدودیتها و موانع در تهران کنسرتی را روی صحنه بیاورند. آنها با دو خواننده زن فرانسوی تماس میگیرند و از آنها دعوت میکنند در این کنسرت بخوانند اما ...
آیت، برادر سارا نجفی که فیلم ساز است و این داستان را به تصویر کشیده به رادیو زمانه گفت: قمر برای اولین بار در تاریخ ایران صدای زن را از اندرونی به بیرونی برد. بعد از انقلاب اما صدای #زن دوباره به اندرونی رانده شد.
به آیت نجفی در تهران متولد شده و در زمینه طراحی صحنه تحصیل کرده و در دانشگاه کنستانز در رشته مطالعات فرهنگی تحصیلاتش را ادامه داده. نمایشهای «فردوسی، صدام حسین و رژه مورچهها در شهر خالی»، «تهرانبانو» و «داستان زنان سبیلو و مردان دامن پوش» درباره ترانس جندرها از دیگر آثار اوست.
گفتنی است این فیلم در جشنوارههای مختلف حضور داشته و جایزه بهترین فیلم مستند جشنواره فیلم مونترال در سال ۲۰۱۵ را برد.
@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
سالروز درگذشت «حسین گلگلاب» سرایندهی «ای ایران»
حسین گلگلاب سرایندهی ترانهی مشهور «ای ایران» است؛ ترانهای و شعری که در حافظهی تکتک ایرانیان تا همیشه ثبت شده است.
حسین گلگلاب، #گیاهشناس، #ادیب، #نویسنده، #شاعر، #مترجم و #نوازنده و #موسیقیدان و #عکاس بود. علاوه بر همهی اینها او در دانشگاه نیز تدریس میکرد. او در ۱۲۷۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش ابوترابخان که به مهدی مصورالملک شهره بود از نقاشان و عکاسان بنام عهد قاجار بود. او تحصیلات را در مدرسهی علمیه و دارالفنون سپری کرد. گلگلاب با کمک کلنل کاظم وزیری و علینقیخان وزیری به موسیقی رو آورد.
گلگلاب به زبانهای انگلیسی، فرانسه، روسی، عربی و لاتین تسلط داشت. او در سال ۱۳۰۰ لیسانس حقوق و علوم سیاسی کسب کرد و در سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ دکترا گرفت و به عضویت فرهنگستان ایران درآمد. او تار و سه تار را نیز از «آقا حسینقلی» از نوازندگان سرشناس تار ِ اواخر دورهی قاجار و همینطور «درویشخان» از هنرمندان پایان دورهی قاجاریه فراگرفت.
او از سال ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۷ دوازده کتاب در حوزهی علوم طبیعی تالیف کرد. او در دانشسرای عالی به تدریس «فیزیولوژی گیاهی» و «گیاهشناسی» در دانشکدهی پزشکی پرداخت.
از تواناییهایی حسین گلگلاب در زمینههای مختلف بسیار میتوان گفت و او از سال ۱۳۲۶ تا سال ۱۳۵۱ خدمات اجتماعی بسیاری انجام داد. او در سال ۱۳۵۴ بازنشسته شد و یک سال بعد به عنوان اولین استاد ممتاز دانشگاه تهران از خدمات او قدردانی شد.
حسین #گلگلاب بیش از ۵۰ قطعه نمایش کلاسیک برای هنرستان هنرپیشگی ترجمه کرده است.
گلگلاب حتا در زمینهی ابداع لغت برای فرهنگستان نیز کارهای شایستهی تقدیر بسیاری انجام داده است اما آنچه بیش از همهی این زحماتی که او برای عرصهی هنر و دانش کشیده او را بر سر زبانها انداخته است سرودن شعر «ای ایران» است که سرود آن حاصل همکاری گلگلاب و روحالله خالقی به عنوان آهنگساز و غلامحسین بنان به عنوان خواننده است. این شعر یکی دو سال بعد از اشغال ایران توسط متفقین در سال ۱۳۳۲ سروده شد.
گلگلاب در ۲۲ اسفندماه ۱۳۶۳ و در سن ۸۷ سالگی درگذشت.
* «ای ایران» تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی ِ «توانا» و یاد حسین گلگلاب گرامی!
@Tavaana_TavaanaTech
حسین گلگلاب سرایندهی ترانهی مشهور «ای ایران» است؛ ترانهای و شعری که در حافظهی تکتک ایرانیان تا همیشه ثبت شده است.
حسین گلگلاب، #گیاهشناس، #ادیب، #نویسنده، #شاعر، #مترجم و #نوازنده و #موسیقیدان و #عکاس بود. علاوه بر همهی اینها او در دانشگاه نیز تدریس میکرد. او در ۱۲۷۴ در تهران به دنیا آمد. پدرش ابوترابخان که به مهدی مصورالملک شهره بود از نقاشان و عکاسان بنام عهد قاجار بود. او تحصیلات را در مدرسهی علمیه و دارالفنون سپری کرد. گلگلاب با کمک کلنل کاظم وزیری و علینقیخان وزیری به موسیقی رو آورد.
گلگلاب به زبانهای انگلیسی، فرانسه، روسی، عربی و لاتین تسلط داشت. او در سال ۱۳۰۰ لیسانس حقوق و علوم سیاسی کسب کرد و در سال ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۵ دکترا گرفت و به عضویت فرهنگستان ایران درآمد. او تار و سه تار را نیز از «آقا حسینقلی» از نوازندگان سرشناس تار ِ اواخر دورهی قاجار و همینطور «درویشخان» از هنرمندان پایان دورهی قاجاریه فراگرفت.
او از سال ۱۲۹۸ تا ۱۳۰۷ دوازده کتاب در حوزهی علوم طبیعی تالیف کرد. او در دانشسرای عالی به تدریس «فیزیولوژی گیاهی» و «گیاهشناسی» در دانشکدهی پزشکی پرداخت.
از تواناییهایی حسین گلگلاب در زمینههای مختلف بسیار میتوان گفت و او از سال ۱۳۲۶ تا سال ۱۳۵۱ خدمات اجتماعی بسیاری انجام داد. او در سال ۱۳۵۴ بازنشسته شد و یک سال بعد به عنوان اولین استاد ممتاز دانشگاه تهران از خدمات او قدردانی شد.
حسین #گلگلاب بیش از ۵۰ قطعه نمایش کلاسیک برای هنرستان هنرپیشگی ترجمه کرده است.
گلگلاب حتا در زمینهی ابداع لغت برای فرهنگستان نیز کارهای شایستهی تقدیر بسیاری انجام داده است اما آنچه بیش از همهی این زحماتی که او برای عرصهی هنر و دانش کشیده او را بر سر زبانها انداخته است سرودن شعر «ای ایران» است که سرود آن حاصل همکاری گلگلاب و روحالله خالقی به عنوان آهنگساز و غلامحسین بنان به عنوان خواننده است. این شعر یکی دو سال بعد از اشغال ایران توسط متفقین در سال ۱۳۳۲ سروده شد.
گلگلاب در ۲۲ اسفندماه ۱۳۶۳ و در سن ۸۷ سالگی درگذشت.
* «ای ایران» تقدیم میشود به همهی همراهان همیشگی ِ «توانا» و یاد حسین گلگلاب گرامی!
@Tavaana_TavaanaTech
زادروز مرضیه، هنرمندی به یادماندنی
خدیجه مرتضایی، ملقب به اشرافالسادات که با نام هنری «مرضیه» شناخته میشود اول فروردین ۱۳۰۳ در تهران و در خانوادهای اهل هنر دیده به جهان گشود.
مرضیه هیچگاه گمان نداشت که بخواهد آوازهخوان بشود و تصورش این بود که به رشتههای دیگر هنری روی بیاورد. نه ساله بود که صدای زن ِ پدرش او را به عالم آوازهخوانی کشاند. مرضیه میگوید: «تا وقتی که سرنوشت کار خودش را کرد و خودش را در قالب یک مرد ادیب و #موسیقیدان یعنی مرحوم «حشمت دفتر راد» بر سر راه من قرار داد. با هر تصنیفی که این استاد به من میآموخت احساس میکردم خودم را پیدا میکنم.»
پدر مرضیه روحانی بود و مادرش نوازندهی تار و زن ِ پدر پیانیست. مرضیه در مورد پدر میگوید: «پدر من به دنبال حقیقت بود ولی خیلی زود سراب را دیده و لباس روحانیت را به دور انداخته بود.» مرضیه در مورد پدرش و نگاه پدر به تحصیل دختران میگوید: «در زمانی که خانوادههای ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم میفرستادند پدر من با وجودی که یک فرد روحانی بود؛ مرا تشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتی که من آغاز به خواندن کردم خواننده شدن برای #زنان خیلی غیر عادی بود و در عین حال یک #خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسهای میداشت و هم دانش کلاسیک موسیقی و هم چنین یک صدای خوب. در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای او را تأئید میکردند و همچنین تئوری موسیقی را باید بخوبی میدانست. من سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم پیش از اینکه شروع به خواندن کنم.»
او در حدود هزار آواز و #ترانه خواند که بر غنای #موسیقی ایران بسیار افزود. پس از انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۷۳ مرضیه در ایران ماند اما در سال ۱۳۷۳ از ایران رفت و به فرانسه #پناهنده شد. #مرضیه در فرانسه به «شورای ملی مقاومت» پیوست و در سفرهای مختلف خود کنسرتهای مختلفی برگزار کرد و همواره از باور سیاسی و گروهی خود دفاع کرد. بعد از انقلاب مرضیه گوشهی عزلت گزید و تنها در خلوت خود سه تار مینواخت. احمد احرار روزنامهنگار در مورد مرضیه میگوید: «مرضیه، زندگیاش، عشقاش، همه چیزش هنرش و خوانندگیاش بود. او مانند طوطیای که دهاناش را ببندند و نتواند ادای سخن بکند، یا بلبلی که نتواند #آواز بخواند، آن محیط را نتوانست تحمل کند و #مهاجرت کرد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/mSZ7xa
ترانهی «سنگ خارا» با شعری از معینی کرمانشاهی و آهنگسازی تجویدی تقدیم میشود به همراهان توانا.
این ترانه در کنسرت لندن اجرا شده است.
@Tavaana_TavaanaTech
خدیجه مرتضایی، ملقب به اشرافالسادات که با نام هنری «مرضیه» شناخته میشود اول فروردین ۱۳۰۳ در تهران و در خانوادهای اهل هنر دیده به جهان گشود.
مرضیه هیچگاه گمان نداشت که بخواهد آوازهخوان بشود و تصورش این بود که به رشتههای دیگر هنری روی بیاورد. نه ساله بود که صدای زن ِ پدرش او را به عالم آوازهخوانی کشاند. مرضیه میگوید: «تا وقتی که سرنوشت کار خودش را کرد و خودش را در قالب یک مرد ادیب و #موسیقیدان یعنی مرحوم «حشمت دفتر راد» بر سر راه من قرار داد. با هر تصنیفی که این استاد به من میآموخت احساس میکردم خودم را پیدا میکنم.»
پدر مرضیه روحانی بود و مادرش نوازندهی تار و زن ِ پدر پیانیست. مرضیه در مورد پدر میگوید: «پدر من به دنبال حقیقت بود ولی خیلی زود سراب را دیده و لباس روحانیت را به دور انداخته بود.» مرضیه در مورد پدرش و نگاه پدر به تحصیل دختران میگوید: «در زمانی که خانوادههای ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم میفرستادند پدر من با وجودی که یک فرد روحانی بود؛ مرا تشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتی که من آغاز به خواندن کردم خواننده شدن برای #زنان خیلی غیر عادی بود و در عین حال یک #خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسهای میداشت و هم دانش کلاسیک موسیقی و هم چنین یک صدای خوب. در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای او را تأئید میکردند و همچنین تئوری موسیقی را باید بخوبی میدانست. من سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم پیش از اینکه شروع به خواندن کنم.»
او در حدود هزار آواز و #ترانه خواند که بر غنای #موسیقی ایران بسیار افزود. پس از انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۷۳ مرضیه در ایران ماند اما در سال ۱۳۷۳ از ایران رفت و به فرانسه #پناهنده شد. #مرضیه در فرانسه به «شورای ملی مقاومت» پیوست و در سفرهای مختلف خود کنسرتهای مختلفی برگزار کرد و همواره از باور سیاسی و گروهی خود دفاع کرد. بعد از انقلاب مرضیه گوشهی عزلت گزید و تنها در خلوت خود سه تار مینواخت. احمد احرار روزنامهنگار در مورد مرضیه میگوید: «مرضیه، زندگیاش، عشقاش، همه چیزش هنرش و خوانندگیاش بود. او مانند طوطیای که دهاناش را ببندند و نتواند ادای سخن بکند، یا بلبلی که نتواند #آواز بخواند، آن محیط را نتوانست تحمل کند و #مهاجرت کرد.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/mSZ7xa
ترانهی «سنگ خارا» با شعری از معینی کرمانشاهی و آهنگسازی تجویدی تقدیم میشود به همراهان توانا.
این ترانه در کنسرت لندن اجرا شده است.
@Tavaana_TavaanaTech