آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
آموزشکده توانا
ترانه نوروز آمد با صدای زنده یاد مرضیه مرضیه؛ هنرمندی به یاد ماندنی https://goo.gl/mSZ7xa https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
امروز زادروز مرضیه، هنرمندی به یادماندنی است

خدیجه مرتضایی، ملقب به اشراف‌السادات که با نام هنری «مرضیه» شناخته می‌شود اول فروردین ۱۳۰۳ در تهران و در خانواده‌ای اهل هنر دیده به جهان گشود.

#مرضیه هیچ‌گاه گمان نداشت که بخواهد آوازه‌خوان بشود و تصورش این بود که به رشته‌های دیگر هنری روی بیاورد. نه ساله بود که صدای زن ِ پدرش او را به عالم آوازه‌خوانی کشاند. مرضیه می‌گوید: «تا وقتی که سرنوشت کار خودش را کرد و خودش را در قالب یک مرد ادیب و #موسیقیدان یعنی مرحوم «حشمت دفتر راد» بر سر راه من قرار داد. با هر تصنیفی که این استاد به من می‌آموخت احساس می‌کردم خودم را پیدا می‌کنم.»

پدر مرضیه روحانی بود و مادرش نوازنده‌ی تار و زن ِ پدر پیانیست. مرضیه در مورد پدر می‌گوید: «پدر من به دنبال حقیقت بود ولی خیلی زود سراب را دیده و لباس روحانیت را به دور انداخته بود.» مرضیه در مورد پدرش و نگاه پدر به تحصیل دختران می‌گوید: «در زمانی که خانواده‌های ایرانی به ندرت فرزندان دخترشان را برای تحصیل علم می‌فرستادند پدر من با وجودی که یک فرد روحانی بود؛ مرا تشویق به آموزش تحصیلات مرسوم زمان نمود. وقتی که من آغاز به خواندن کردم خواننده شدن برای #زنان خیلی غیر عادی بود و در عین حال یک #خواننده در آن زمان باید هم دانش مدرسه‌ای می‌داشت و هم دانش کلاسیک موسیقی و هم چنین یک صدای خوب. در ضمن استادان موسیقی زیادی باید صدای او را تأئید می‌کردند و همچنین تئوری موسیقی را باید بخوبی می‌دانست. من سالهای زیادی را به آموختن در زیر نظر استادان بزرگ موسیقی ایرانی گذراندم پیش از اینکه شروع به خواندن کنم.»

او در حدود هزار آواز و #ترانه خواند که بر غنای #موسیقی ایران بسیار افزود. پس از انقلاب اسلامی تا سال ۱۳۷۳ مرضیه در ایران ماند اما در سال ۱۳۷۳ از ایران رفت و به فرانسه #پناهنده شد. مرضیه در فرانسه به «شورای ملی مقاومت» پیوست و در سفرهای مختلف خود کنسرت‌های مختلفی برگزار کرد و هم‌واره از باور سیاسی و گروهی خود دفاع کرد. بعد از انقلاب مرضیه گوشه‌ی عزلت گزید و تنها در خلوت خود سه تار می‌نواخت. احمد احرار روزنامه‌نگار در مورد مرضیه می‌گوید: «مرضیه، زندگی‌اش، عشق‌اش، همه‌ چیزش هنرش و خوانندگی‌اش بود. او مانند طوطی‌ای که دهان‌اش را ببندند و نتواند ادای سخن بکند، یا بلبلی که نتواند #آواز بخواند، آن محیط را نتوانست تحمل کند و #مهاجرت کرد.

بیش‌تر بخوانید:
bit.ly/2FYKCOk

@Tavaana_TavaanaTech
اسماعیل اَدیب خوانساری نخستین خواننده مرد در رادیوی ملی ایران

اسماعیل ادیب خوانساری،خواننده و ردیف‌دان و یکی از سه چهره‌ نامی مکتب آوازی اصفهان، سال ۱۲۸۰ در خوانسار اصفهان به دنیا‌ آمد.

او فرزند یک روحانی به نام میرزا محمود خوانساری و شاگرد عندلیب گلپایگانی (تولایی)، سید رحیم اصفهانی، حبیب شاطر حاجی، نایب اسدالله (و غیرمستقیم: طاهرزاده) بود.

ادیب از سال ۱۳۰۳ تا سال ۱۳۰۹ گاه در اصفهان گاه در تهران به سر می‌برد. در سال ۱۳۰۹ وارد خدمات دولتی شد و کار اداری خود را از ۱۶ مهر ماه ۱۳۰۹ در بلدیه که همان شهرداری تهران امروزیست آغاز کرد.

در سال ۱۳۱۹ وقتی برای نخستین بار در ایران رادیو ملی تاسیس شد، در حالی که سی‌ونهمین سال زندگی را می‌گذراند به عنوان نخستین خواننده مرد به رادیوی ملی ایران دعوت شد. او در آن دوره با نوازندگانی چون ابوالحسن صبا، علی اکبرخان شهنازی، حسین یاحقی، مهدی خالدی، مرتضی محجوبی همکاری می‌کرد. و‌آثار فراوانی را خواند،این دوره را باید درخشانترین دوره آوازی ادیب نام‌ نهاد که متاسفانه از آن کمتر ضبطی وجود دارد.

آثار او در صفحات گرامافون ۷۸ دور(صفحات سنگی)، آثار رادیویی، آوازها و تصانیف همراه با ساز و ارکستر و تعداد بیشماری ضبط‌های خصوصی و خانگی به‌جا مانده‌است. از آوازهای محلی بختیاری (اجرا شده باارکستر انجمن موسیقی ملی) شلیل و خون دل قابل ذکر است، ادیب خوانساری دربرنامه برگ سبز و گل‌های جاویدان هم چندین اجرا داشته‌است.

دیسکوگرافی آثار استاد ادیب‌خوانساری بر روی صفحات سنگی ۷۸ دور رامی‌توان از لحاظ زمانی به چهار دوره تقسیم کرد: ۱. توسط کمپانی هیزمسترزویس، تهران، زمستان ۱۳۰۶ شمسی. ۲. توسط کمپانی هیزمسترزویس، تهران، تابستان ۱۳۰۸ شمسی. ۳. توسط کمپانی بایدافون، تهران، اوایل ۱۳۰۹ شمسی. ۴. توسط کمپانی هیزمسترزویس، تهران، ۱۳۲۶ شمسی. در مجموع آثار ضبط شده از استاد ادیب خوانساری بر روی صفحات سنگی گرامافون ۷۸ دور، ۸۰ روی صفحه می‌باشد.

برخی از دوستان ادیب همانند مرحوم سید حسن کسایی و دکتر ساسان سپنتا،محقق و روزنامه‌نگار، معتقدند ،آثار ضبط شده ادیب خوانساری موجود در آرشیو رادیو، توسط مشیر همایون شهردار، رییس وقت موسیقی رادیو به دلیل کدورت قدیمی با وی پاک شد و از بین رفت و به این ترتیب گنجینه مهمی از موسیقی اصیل ایرانی نابود شد. اما در مقابل امین‌الله رشیدی، در کتاب خاطراتش نوشته است که این ماجرا را با مشیرهمایون در میان گذاشته و او این مسئله را تکذیب کرده است.
.
آثاری که از این استاد بزرگ باقی مانده، ضبط‌های خصوصی و خانگی و ردیف آوازی وی است که در سالهای کهولت او ضبط شده و به جا مانده‌است.

ردیف آوازی او را عباس خوشدل، آهنگساز و موزیسین، به دستور وزیر فرهنگ و هنر وقت ثبت و ضبط کرد که در سال‌های بعد از انقلاب از سوی انتشارات چهارباغ به بازار کتاب عرضه شد.

دختر مرحوم ادیب‌خوانساری هم کتابی را که به زندگی و آثار و آرای دوستان و بزرگان موسیقی درباره ادیب اختصاص دارد، منتشر کرد.

ادیب خوانساری در ۶ فروردین سال ۱۳۶۱ دار فانی را وداع گفت.

منبع: همشهری

ویدئو قسمتی از مصاحبه مسعود بهنود با استاد خوانساری است. اکبر گلپایگانی هم در این مصاحبه حضور داشت.

۳۷ سال از درگذشت اسماعیل اَدیب خوانساری نخستین خواننده مرد در رادیوی ملی ایران می‌گذرد.

مطلب مرتبط:

تحسر: تحلیلی بلاغی از اندوه و سرکوب در موسیقی ایران
http://bit.ly/2d3u2j4

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
هجوم نیروهای اطلاعات سپاه به منزل عزیز قاسم‌زاده سخنگوی کانون صنفی معلمان گیلان
.
ضابطان و نیروهای اطلاعاتِ سپاه پاسداران با در دست داشتن حکمی عصر روز دوشنبه ۱۳ خرداد با ورود به منزل عزیز قاسم‌زاده عضو هیات مدیره و سخنگوی کانون فرهنگیان گیلان موبایل و دو سیم کارت و رم او را ضبط کردند.
.
این اتفاق در پی پیامکی است که طی هفته‌ی جاری برای قاسم‌زاده رسیده بود که پرونده‌اش به بازپرسی شعبه ۱ رشت ارجاع شده است و او پس از چند روز حوالی ظهر دوشنبه با حضور در شعبه ۱ بازپرسی دادگاه انقلاب رشت درباره چند و چون و علت این احضار و زمانش پرس و جو می کند ولی این شعبه با اعلام بی خبری و اینکه اگر چیزی باشد حتما به شما ابلاغ می‌شود از دادن پاسخ صریح به وی خودداری می‌ورزد.
.
در عین حال ظهر همان روز پیامک دیگری برای عزیز قاسم‌زاده می‌رسد که پرونده‌اش به شعبه ۲ بازپرسی دادگستری شهرستان رودسر ارجاع شده است. از آنجا که با بازگشت قاسم‌زاده تا رودسر وقت اداری به اتمام می‌رسد او به منزل می‌رود اما حوالی ۵ عصر ۴ تن از ضابطان سپاه با ورود در منزل به ضبط گوشی و رم و دو سیم کارت از عزیز قاسم‌زاده می‌پردازند.
.
این گزارش حاکی است یکی از ضابطان مشغول فیلمبرداری از آقای قاسم‌زاده و منزل او می‌شود که این اقدام با اعتراض او و اهل منزل مواجه شد ولی وی تا پایان به کار خود ادامه داد.
.
علی‌رغم اینکه ضابطان سعیشان برخورد حرمت‌آمیز بوده اما نفس حضور ناگهانی آن‌ها موجب تشویش و نگرانی برای مادر و خواهران قاسم‌زاده گشته بود.
.
همچنین گفته شده در حکم ضابطان قضایی و عوامل سپاه برای ضبط وسایل عزیز قاسم‌زاده سخنگوی کانون صنفی فرهنگیان گیلان از واژه "مخفیگاه متهم"استفاده شده که با اعتراض شدید وی مواجه شد.آن ها در پایان ضمن بازرسی از ماشین قاسم زاده و فیلمبرداری نهایتا خارج شدند و از او خواستند طی روزهای آینده از گیلان خارج نشود که قاسم‌زاده به صراحت اعلام می‌کند که همه ی روزهای آینده در شهر و منزل خود به سر می‌برد.

شایان ذکر است عزیز قاسم‌زاده خواننده گیلانی اخیرا هم کنسرتش که قرار بود سیزدهم اردیبهشت ماه در لنگرود برگزار شود، علی رغم اخذ همه‌ی مجوزهای قانونی و تبلیغات محیطی و فروش بلیط در دو روز مانده به اجرا از سوی فرماندار لنگرود و در پی فشارهای چند جانبه بیرونی جلوگیری شد و قاسم‌زاده طی نامه‌ی سرگشاده‌ای به عباس صالحی وزیر ارشاد شدیدا به این امر اعتراض کرده است.
.
#عزیز_قاسم_زاده #کانون_صنفی_معلمان #معلم #گیلان #لنگرود #سپاه_پاسداران #خواننده #کنسرت

@Tavaana_TavaanaTech
چهارم تیر ماه سالگرد درگذشت مهستی خواننده‌ی دوست داشتنی

خانواده‌ی مهستی در ابتدا مخالف حضور مهستی در عالم خوانندگی بودند چرا که در آن دوران آوازخوانی، خصوصا برای زن‌ها چندان پسندیده نبود. مهستی هفده سال داشت که در برنامه‌ی گل‌ها برنامه‌ی شماره‌ی ۴۲۰ با خواندن ترانه‌ای کار هنری خود را آغاز کرد. نام این ترانه «آن‌که دلم برا برده خدایا» بود که ساخته‌ی بیژن ترقی، شاعر و ترانه‌سرای ایرانی بود.
.
نخستین آوازهای مهستی در مجموعه‌‌ی «گل‌های رنگارنگ» در دهه‌ی چهل از رادیو ملی ایران پخش شد که برای مهستی به عنوان هنرمند اعتبار بسیار به دنبال داشت. مهستی از محبوب‌ترین خوانندگان دهه‌ی چهل و پنجاه ایران بود که موجب شد خواهر بزرگ‌ترش، معصومه دده‌بالا نیز به عالم خوانندگی راه یابد. هم او که بعدها با نام هنری «هایده» محبوبیت فراوان یافت که این محبوبیت تا به امروز ادامه داشته است. مهستی دو بار ازدواج کرد. ازدواج اول او با خسرو ناظمیان بود که حاصل این ازدواج دختری است به نام سحر که در کالیفرنیا زندگی می‌کند.
.
از مهستی در کارنامه‌ی هنری‌اش بالغ بر سی وپنج آلبوم موسیقی مانده است که بیش‌تر آثار او با استقبال فراوانی روبه‌رو شده است. مهستی در سال ۲۰۰۵ میلادی از سوی «آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه» برای بیش از چهل سال فعالیت در زمینه‌ی موسیقی سنتی و پاپ ایرانی تقدیر به عمل آمد. این آکادمی در فوریه سال ۲۰۰۵ توسط پروفسور مصطفی دریبانی بنا نهاده شد که هدف آن حمایت و ترویج و توسعه‌ی هنرهای نمایشی و هنرهای زیبا، ادبیات، شعر، روزنامه‌نگاری حرفه‌ای و تولیدات رسانه‌ای بود. اولین دوره‌ی مراسم اعطای جایزه‌ی این آکادمی در اکتبر سال ۲۰۰۵ در شهر بوداپست مجارستان برگزار شد که در این مراسم بیست‌وپنج هنرمند و محقق ایرانی و مجاری جوایزی دریافت کردند.

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2rQqB5f

#مهستی #صدای_زن #خواننده #موسیقی #آواز #آواز_زنان #ایران #موسیقی_ایرانی #بیابنویسیم

@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت بانو دلکش، صدای ماندگار موسیقی ایران

با ممنوع شدن خوانندگی زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، دلکش خوانندگی را به‌طور کامل کنار گذاشت. او در سال‌های پایانی زندگی خود، به همراه تنها فرزندش «سهیل فزون‌مایه» در تهران زندگی می‌کرد.

دلکش در زمستان ۱۳۷۹ برای اولین بار پس از ۲۰ سال سکوت برای چند کنسرت به آمریکا رفت و بعد از مدتی دوباره به ایران بازگشت. در گفتگویی دلکش می‌گوید: «یک روز سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی که ۲۴–۲۵ ساله بود نوار چندتا از ترانه‌های منو گذاشته بود. خون تو سرم جمع شده بود. می‌خواستم بزنم زیر گریه. راننده تاکسی که فکر کرده بود تحت تأثیر ترانه قرارگرفته‌ام گفت: مادر می‌بینی چی می‌خونه! گفتم: می‌دونی کیه؟ گفت: اسمش دلکشه مادر. هرجا هست خدا عمرش بده، ما که با صداش حال می‌کنیم. تاش پیدا نشده!. نتونستم زبانم را نگه دارم. گفتم: این صدای منه! من دلکشم! تا آخر مسیر دیگه هیچ‌کس را سوار نکرد. هر ده متر به ده متر برمی‌گشت و به من خیره می‌شد. بالاخره تاب نیآورد و ضبط صوت ماشین را بست. قبل از اینکه بخواهد و بگوید، خودم برایش همان ترانه ای را که نیمه کار قطع کرده بود، آرام آرام خواندم. وقتی به مقصد رسیدم هر چه اصرار کردم پول نگرفت. شما نمی‌دونین در این روز و روزگار که ما در ایران داریم این نوع گذشت‌های پولی یعنی چه!»
.
صدای زیبای دلکش با بخشی از خاطرات این مرز و بوم درهم تنیده شده است. او که نام اصلی‌اش عصمت باقرپور پنبه‌فروش است، زاده سوم اسفنده‌ماه ۱۳۰۳ در بابل است. او را با لقب‌هایی مانند «زن حنجره‌طلایی»، «بانوی آواز ایران» و «آتش کاروان هنر» نام می‌برند.
.
در اواخر عمر، دلکش مدتی در بیمارستان بستری بود و سرانجام در غروب روز چهارشنبه ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۳ در بیمارستان ایران‌مهر تهران درگذشت. جسد خانم دلکش بدون اطلاع بازماندگان و علاقه‌مندان و بدون مراسم ختم و تشییع جنازه در گورستان عمومی و در یک قبر دو طبقه به خاک سپرده شد. فروغ بهمن‌پور روزنامه‌نگار مستقل در زمینه‌ی موسیقی و نویسنده‌ کتاب سه جلدی چهره‌های ماندگار در گفت‌وگو با رادیو فردا می‌گوید که بانو دلکش در نهایت غربت در وطن خود به خاک سپرده شد.

درباره دلکش بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/GiCsgb
.
#دلکش #خواننده #موسیقی #موسیقی_ایرانی #صدای_زن #آواز_زنان

@Tavaana_TavaanaTech
زادروز ِ داریوش اقبالی، هنرمندی همواره در اوج

شاید کم‌تر خواننده‌ای این اقبال را یافته که مانند داریوش اقبالی در همه‌ی دوران فعالیت هنری‌اش در اوج باشد و در اوج بماند. داریوش متولد پانزدهم بهمن‌ماه ۱۳۲۹ در تهران است. دوران کودکی داریوش در کرج و کردستان و میانه گذشت. اصلیت داریوش میانه‌ای است. پدرش از ملاکان شهرستان میانه بود. داریوش اولین‌بار نُه سال داشت که در جشنی در مدرسه‌اش در شهرآرا بر روی صحنه رفت.

داریوش دوران دبیرستان را در دبیرستان‌های فارابی در کرج و دبیرستان رازی در سنندج و آزادگان تهران‌پارس گذراند. آشنایی داریوش با حسن خیاط‌باشی در سال ۱۳۴۹ باعث شد تا داریوش وارد دنیای هنر بشود. حسن خیاط‌باشی بازی‌گر، پیش از انقلاب در رادیو تلویزیون ملی فعالیت داشت. داریوش بیست‌سال داشت که با ترانه‌ی «به من نگو دوستت دارم» با آهنگ‌سازی و ترانه‌سرایی «درویش مصطفی جاویدان» به خواننده‌ای شناخته‌شده تبدیل شد. درویش جاویدان با خواندن ترانه‌های مذهبی و در عین حال کوچه‌بازاری شناخته شده بود.
پس از آن ترانه‌ی نبسته پیمان با شعری از علی گزرسز با نام هنری رها، بر شهرت داریوش افزوده شد. داریوش در گفت‌وگو با عنایت فانی، بی‌بی‌سی می‌گوید که کارش را با ایرج جنتی عطایی و بابک بیات آغاز کرده است. داریوش تلاش داشت که اشعاری را برای ترانه‌هایش انتخاب کند که مشکلات جامعه را بازتاب می‌دهند.

داریوش اقبالی در همه‌ی سال‌هایی که خارج از ایران بوده است هم‌واره دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی داشته است. او هم‌واره سعی داشته است که به پناه‌جویانی که به دلایل مختلف مجبور شده‌اند که از کشور خارج بشوند کمک کند. یکی از کارهای فرهنگی و اجتماعی که داریوش داشته است و بسیار مورد توجه واقع شده است تاسیس بنیاد آینه است. بنیاد آینه با هدف یاری‌رسانی به معتادان برای رهایی از اعتیاد تاسیس شد. داریوش که خود بیش‌تر سال‌های جوانی‌اش را درگیر اعتیاد و مصرف مواد مخدر بوده است تصمیم می‌گیرد که اعتیاد را ترک کند.

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Dariush_Eghbali

#خواننده
#داریوش #داریوش_اقبالی
#موسیقی

@Tavaana_TavaanaTech
زادروز پوران، خواننده‌ی خاطره‌ساز

بیش‌تر با نام «پوران» شناخته می‌شود؛ #خواننده و #بازیگر معروف پیش از انقلاب. نام اصلی او فرح‌دخت عباسی طاقانی است متولد ۱۵ بهمن‌ماه ۱۳۱۲ در تهران. او ابتدا کار هنری‌اش را در دهه‌ی سی خورشیدی با نام «بانوی ناشناس» آغاز کرد و پس از آن «بانوی شاپوری» شناخته شد. شاپوری نام خانوادگی هم‌سر اول پوران بود و پس از آن با نام هنری پوران وارد عرصه‌ی هنر ایران شد و تا اواسط دهه پنجاه به عنوان خواننده‌ای سرشناس درخشید. خاله‌ی پوران، بانو روح‌بخش از خوانندگان معروف دهه‌ی بیست بود.
.
پوران پس از پایان تحصیلات متوسطه در دبیرستان اسدی تهران وارد هنرستان عالی موسیقی شد و در آنجا شاگرد عباس شاپوری، آهنگ‌ساز شد. پوران هجده نوزده‌سال داشت که وارد عالم موسیقی شد. او در آن زمان «بانوی ناشناس» بود. پوران پس از آشنایی با عباس شاپوری که به ازدواج منجر شد نام «بانو شاپوری» را برای خود برگزید. عباس شاپوری، آهنگ‌ساز بود.
.
پس از انقلاب اسلامی مانند بسیاری از #هنرمندان و #خوانندگان، پوران نیز از ایران رفت. پوران به لس‌آنجلس می‌رود ولی دیگر آواز نمی‌خواند. در اوایل دهه‌ی شصت خورشیدی به سرطان پستان مبتلا می‌شود و این امر موجب می‌شود که فعالیت هنری نداشته باشد. او در لس‌انجلس به سبک همیشگی می‌خواند اما بی‌فایده می‌ماند. او بی‌طاقت می‌شود و به ایران بازمی‌گردد و در اولین روزهای آبان‌ماه سال ۱۳۶۹ فوت می‌کند.
.
پوران در امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپرده شد. حبیب‌الله بدیعی موسیقی‌دان و نوازنده‌ی ویولن، پوران را به‌ترین خواننده‌ی تصنیف می‌داند و می‌گوید: «ادیب خوانساری به‌ترین خواننده‌ی مرد و روح‌انگیز به‌ترین خواننده‌ی زن و پوران بهترین خواننده‌ی تصنیف است.»
.
از آهنگ‌های معروف پوران که در میان مردم طرفدار بسیار پیدا کرد می‌توان به ملاممدجان، اشکم دونه‌دونه، گل اومد بهار اومد، شب بود، شکوفه‌ها و غرور شکسته اشاره کرد. ترانه‌های او بارها به وسیله‌ی هنرمندان دیگر بازخوانی شدند.
.
بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Pooran_Taghani

#موسیقی #زنان #توانا #پروفایل #پوران #صدای_زن

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ابراهیم حامدی (زادهٔ: ۲۹ خرداد ۱۳۲۸ در تهران) مشهور به ابی خوانندهٔ موسیقی پاپ ایرانی است. بسیاری از طرفدارانش او را «آقای صدا» در حوزهٔ موسیقی پاپ فارسی می‌دانند. در کارنامهٔ کاری وی، همکاری با ترانه‌سرایان برجسته‌ای چون ایرج جنتی عطایی، اردلان سرفراز، منصور تهرانی و شهیار قنبری و آهنگسازان سرشناسی چون واروژان، سیاوش قمیشی، فرید زلاند، شادمهر عقیلی، حسن شماعی‌زاده، اسفندیار منفردزاده و بابک بیات به چشم می‌خورد. ابی در دو فیلم سینمایی هم در نقش بازیگر حضور داشت.
.
مریم کریم‌بیگی خواهر مصطفی کریم‌بیگی از جان‌باختگان اعتراضات پس از انتخابات ۸۸، وقتی تلفن را قطع کرد، باورش نمی‌شد که آقای صدا شخصا او و مادرش را برای کنسرت نوروزی‌اش در استانبول دعوت کرده است! همان کنسرتی که در آن زادروز آتنا دائمی را تبربک گفت!
.
ابی که پس از انقلاب ناچار به زندگی در تبعید شد، همواره دغدغه‌های اجتماعی داشته است و به خصوص در سال‌های اخیر از حرکت اعتراضی مردم پس از تظاهرات سراسری دی‌ماه ۹۶ و نیز اعتراضات دختران خیابان انقلاب حمایت کرده است.
.
زادروز آقای صدا مبارک

#ابی #ابراهیم_حامدی #موسیقی #خواننده #آقای_صدا
@Tavaana_TavaanaTech
چهارم تیر ماه سالگرد درگذشت مهستی خواننده‌ی دوست داشتنی

خانواده‌ی مهستی در ابتدا مخالف حضور مهستی در عالم خوانندگی بودند چرا که در آن دوران آوازخوانی، خصوصا برای زن‌ها چندان پسندیده نبود. مهستی هفده سال داشت که در برنامه‌ی گل‌ها برنامه‌ی شماره‌ی ۴۲۰ با خواندن ترانه‌ای کار هنری خود را آغاز کرد. نام این ترانه «آن‌که دلم برا برده خدایا» بود که ساخته‌ی بیژن ترقی، شاعر و ترانه‌سرای ایرانی بود.
.
نخستین آوازهای مهستی در مجموعه‌‌ی «گل‌های رنگارنگ» در دهه‌ی چهل از رادیو ملی ایران پخش شد که برای مهستی به عنوان هنرمند اعتبار بسیار به دنبال داشت. مهستی از محبوب‌ترین خوانندگان دهه‌ی چهل و پنجاه ایران بود که موجب شد خواهر بزرگ‌ترش، معصومه دده‌بالا نیز به عالم خوانندگی راه یابد. هم او که بعدها با نام هنری «هایده» محبوبیت فراوان یافت که این محبوبیت تا به امروز ادامه داشته است. مهستی دو بار ازدواج کرد. ازدواج اول او با خسرو ناظمیان بود که حاصل این ازدواج دختری است به نام سحر که در کالیفرنیا زندگی می‌کند.
.
از مهستی در کارنامه‌ی هنری‌اش بالغ بر سی وپنج آلبوم موسیقی مانده است که بیش‌تر آثار او با استقبال فراوانی روبه‌رو شده است. مهستی در سال ۲۰۰۵ میلادی از سوی «آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه» برای بیش از چهل سال فعالیت در زمینه‌ی موسیقی سنتی و پاپ ایرانی تقدیر به عمل آمد. این آکادمی در فوریه سال ۲۰۰۵ توسط پروفسور مصطفی دریبانی بنا نهاده شد که هدف آن حمایت و ترویج و توسعه‌ی هنرهای نمایشی و هنرهای زیبا، ادبیات، شعر، روزنامه‌نگاری حرفه‌ای و تولیدات رسانه‌ای بود. اولین دوره‌ی مراسم اعطای جایزه‌ی این آکادمی در اکتبر سال ۲۰۰۵ در شهر بوداپست مجارستان برگزار شد که در این مراسم بیست‌وپنج هنرمند و محقق ایرانی و مجاری جوایزی دریافت کردند.

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2rQqB5f

#مهستی #صدای_زن #خواننده #موسیقی #آواز #آواز_زنان #ایران #موسیقی_ایرانی #بیابنویسیم

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

تصویر قاسم سلیمانی در ویدئوی اروتیک یک خواننده روس!

یک خواننده روس ویدئویی در اینستاگرام منتشر کرد که در آن تصویری از قاسم سلیمانی به دیوار است. این خواننده توضیح داد ویدئو در خانه دوست خبرنگارش ضبط شده و ارتباطی با خود او ندارد.

کاربری نوشت: «از اون چیزاست که ارازشه نمیتونن به عنوان شهرت قاسم بهش افخار کنن به عنوان مدرک محبویت جهانی قاسم پخش کنند».

#اینترنت #قاسم_سلیمانی #تروریست #خواننده #زن #زنان #اینستاگرام

@Tavaana_Tavaanatech
سالگرد درگذشت بانو دلکش

با ممنوع شدن خوانندگی زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، دلکش خوانندگی را به‌طور کامل کنار گذاشت. او در سال‌های پایانی زندگی خود، به همراه تنها فرزندش «سهیل فزون‌مایه» در تهران زندگی می‌کرد.

دلکش در زمستان ۱۳۷۹ برای اولین بار پس از ۲۰ سال سکوت برای چند کنسرت به آمریکا رفت و بعد از مدتی دوباره به ایران بازگشت. در گفتگویی دلکش می‌گوید: «یک روز سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی که ۲۴–۲۵ ساله بود نوار چندتا از ترانه‌های منو گذاشته بود. خون تو سرم جمع شده بود. می‌خواستم بزنم زیر گریه. راننده تاکسی که فکر کرده بود تحت تأثیر ترانه قرارگرفته‌ام گفت: مادر می‌بینی چی می‌خونه! گفتم: می‌دونی کیه؟ گفت: اسمش دلکشه مادر. هرجا هست خدا عمرش بده، ما که با صداش حال می‌کنیم. تاش پیدا نشده!. نتونستم زبانم را نگه دارم. گفتم: این صدای منه! من دلکشم! تا آخر مسیر دیگه هیچ‌کس را سوار نکرد. هر ده متر به ده متر برمی‌گشت و به من خیره می‌شد. بالاخره تاب نیآورد و ضبط صوت ماشین را بست. قبل از اینکه بخواهد و بگوید، خودم برایش همان ترانه ای را که نیمه کار قطع کرده بود، آرام آرام خواندم. وقتی به مقصد رسیدم هر چه اصرار کردم پول نگرفت. شما نمی‌دونین در این روز و روزگار که ما در ایران داریم این نوع گذشت‌های پولی یعنی چه!»
.
صدای زیبای دلکش با بخشی از خاطرات این مرز و بوم درهم تنیده شده است. او که نام اصلی‌اش عصمت باقرپور پنبه‌فروش است، زاده سوم اسفنده‌ماه ۱۳۰۳ در بابل است. او را با لقب‌هایی مانند «زن حنجره‌طلایی»، «بانوی آواز ایران» و «آتش کاروان هنر» نام می‌برند.
.
در اواخر عمر، دلکش مدتی در بیمارستان بستری بود و سرانجام در غروب روز چهارشنبه ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۳ در بیمارستان ایران‌مهر تهران درگذشت. جسد خانم دلکش بدون اطلاع بازماندگان و علاقه‌مندان و بدون مراسم ختم و تشییع جنازه در گورستان عمومی و در یک قبر دو طبقه به خاک سپرده شد. فروغ بهمن‌پور روزنامه‌نگار مستقل در زمینه‌ی موسیقی و نویسنده‌ کتاب سه جلدی چهره‌های ماندگار در گفت‌وگو با رادیو فردا می‌گوید که بانو دلکش در نهایت غربت در وطن خود به خاک سپرده شد.

درباره دلکش بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/GiCsgb
.
#دلکش #خواننده #موسیقی #موسیقی_ایرانی #صدای_زن #آواز_زنان

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدئو روز

ویدئویی از خوانندگی خانمی در رستوران در توییتر مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته است. واکنش کاربران به این ویدئو جالب است، اغلب نگران رستوران و این خانم هستند که چه برخوردی با آنها می‌شود. در کدام کشور چنین اقداماتی جرم است و مردم نگران برخورد پلیس هستند؟

کاربری نوشت: «فردا یه کلیپ ازش در میاد که میگه از عوامل موساد تو ایران بود و از ترامپ مستقیما حمایت مالی میشد»


کاربر دیگری نوشت: «لطفا لطفا لطفا اسمي از مكان نبريد چه مطمئنيد و چه حدس ميزنيد»

از دیگر کامنت‌ها: «ما میتونیم شادترین مردم دنیا باشیم اما نمیذارن
یه مشت عقب مونده مغز فسیلی احمق نمیذارن
خوشی و نشاط و زندگی و حال خوب رو از همه مون گرفتن
وگرنه این اتفاق ها باید برامون کاملا عادی باشه»

#زن #زنان #خواننده #آزادی

@tavaanatech
زادروز پوران، خواننده‌ی خاطره‌ساز

بیش‌تر با نام «پوران» شناخته می‌شود؛ #خواننده و #بازیگر معروف پیش از انقلاب. نام اصلی او فرح‌دخت عباسی طاقانی است متولد ۱۵ بهمن‌ماه ۱۳۱۲ در تهران. او ابتدا کار هنری‌اش را در دهه‌ی سی خورشیدی با نام «بانوی ناشناس» آغاز کرد و پس از آن «بانوی شاپوری» شناخته شد. شاپوری نام خانوادگی هم‌سر اول پوران بود و پس از آن با نام هنری پوران وارد عرصه‌ی هنر ایران شد و تا اواسط دهه پنجاه به عنوان خواننده‌ای سرشناس درخشید. خاله‌ی پوران، بانو روح‌بخش از خوانندگان معروف دهه‌ی بیست بود.
.
پوران پس از پایان تحصیلات متوسطه در دبیرستان اسدی تهران وارد هنرستان عالی موسیقی شد و در آنجا شاگرد عباس شاپوری، آهنگ‌ساز شد. پوران هجده نوزده‌سال داشت که وارد عالم موسیقی شد. او در آن زمان «بانوی ناشناس» بود. پوران پس از آشنایی با عباس شاپوری که به ازدواج منجر شد نام «بانو شاپوری» را برای خود برگزید. عباس شاپوری، آهنگ‌ساز بود.
.
پس از انقلاب اسلامی مانند بسیاری از #هنرمندان و #خوانندگان، پوران نیز از ایران رفت. پوران به لس‌آنجلس می‌رود ولی دیگر آواز نمی‌خواند. در اوایل دهه‌ی شصت خورشیدی به سرطان پستان مبتلا می‌شود و این امر موجب می‌شود که فعالیت هنری نداشته باشد. او در لس‌انجلس به سبک همیشگی می‌خواند اما بی‌فایده می‌ماند. او بی‌طاقت می‌شود و به ایران بازمی‌گردد و در اولین روزهای آبان‌ماه سال ۱۳۶۹ فوت می‌کند.
.
پوران در امام‌زاده طاهر کرج به خاک سپرده شد. حبیب‌الله بدیعی موسیقی‌دان و نوازنده‌ی ویولن، پوران را به‌ترین خواننده‌ی تصنیف می‌داند و می‌گوید: «ادیب خوانساری به‌ترین خواننده‌ی مرد و روح‌انگیز به‌ترین خواننده‌ی زن و پوران بهترین خواننده‌ی تصنیف است.»
.
از آهنگ‌های معروف پوران که در میان مردم طرفدار بسیار پیدا کرد می‌توان به ملاممدجان، اشکم دونه‌دونه، گل اومد بهار اومد، شب بود، شکوفه‌ها و غرور شکسته اشاره کرد. ترانه‌های او بارها به وسیله‌ی هنرمندان دیگر بازخوانی شدند.
.
بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Pooran_Taghani

#موسیقی #زنان #توانا #پروفایل #پوران #صدای_زن

@Tavaana_TavaanaTech
زادروز ِ داریوش اقبالی، هنرمندی همواره در اوج

شاید کم‌تر خواننده‌ای این اقبال را یافته که مانند داریوش اقبالی در همه‌ی دوران فعالیت هنری‌اش در اوج باشد و در اوج بماند. داریوش متولد پانزدهم بهمن‌ماه ۱۳۲۹ در تهران است. دوران کودکی داریوش در کرج و کردستان و میانه گذشت. اصلیت داریوش میانه‌ای است. پدرش از ملاکان شهرستان میانه بود. داریوش اولین‌بار نُه سال داشت که در جشنی در مدرسه‌اش در شهرآرا بر روی صحنه رفت.

داریوش دوران دبیرستان را در دبیرستان‌های فارابی در کرج و دبیرستان رازی در سنندج و آزادگان تهران‌پارس گذراند. آشنایی داریوش با حسن خیاط‌باشی در سال ۱۳۴۹ باعث شد تا داریوش وارد دنیای هنر بشود. حسن خیاط‌باشی بازی‌گر، پیش از انقلاب در رادیو تلویزیون ملی فعالیت داشت. داریوش بیست‌سال داشت که با ترانه‌ی «به من نگو دوستت دارم» با آهنگ‌سازی و ترانه‌سرایی «درویش مصطفی جاویدان» به خواننده‌ای شناخته‌شده تبدیل شد. درویش جاویدان با خواندن ترانه‌های مذهبی و در عین حال کوچه‌بازاری شناخته شده بود.
پس از آن ترانه‌ی نبسته پیمان با شعری از علی گزرسز با نام هنری رها، بر شهرت داریوش افزوده شد. داریوش در گفت‌وگو با عنایت فانی، بی‌بی‌سی می‌گوید که کارش را با ایرج جنتی عطایی و بابک بیات آغاز کرده است. داریوش تلاش داشت که اشعاری را برای ترانه‌هایش انتخاب کند که مشکلات جامعه را بازتاب می‌دهند.

داریوش اقبالی در همه‌ی سال‌هایی که خارج از ایران بوده است هم‌واره دغدغه‌های اجتماعی و فرهنگی داشته است. او هم‌واره سعی داشته است که به پناه‌جویانی که به دلایل مختلف مجبور شده‌اند که از کشور خارج بشوند کمک کند. یکی از کارهای فرهنگی و اجتماعی که داریوش داشته است و بسیار مورد توجه واقع شده است تاسیس بنیاد آینه است. بنیاد آینه با هدف یاری‌رسانی به معتادان برای رهایی از اعتیاد تاسیس شد. داریوش که خود بیش‌تر سال‌های جوانی‌اش را درگیر اعتیاد و مصرف مواد مخدر بوده است تصمیم می‌گیرد که اعتیاد را ترک کند.

بیش‌تر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/Dariush_Eghbali

#خواننده
#داریوش #داریوش_اقبالی
#موسیقی

@Tavaana_TavaanaTech
زادروز بانو دلکش، صدای ماندگار موسیقی ایران

با ممنوع شدن خوانندگی زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، دلکش خوانندگی را به‌طور کامل کنار گذاشت. او در سال‌های پایانی زندگی خود، به همراه تنها فرزندش «سهیل فزون‌مایه» در تهران زندگی می‌کرد.

دلکش در زمستان ۱۳۷۹ برای اولین بار پس از ۲۰ سال سکوت برای چند کنسرت به آمریکا رفت و بعد از مدتی دوباره به ایران بازگشت. در گفتگویی دلکش می‌گوید: «یک روز سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی که ۲۴–۲۵ ساله بود نوار چندتا از ترانه‌های منو گذاشته بود. خون تو سرم جمع شده بود. می‌خواستم بزنم زیر گریه. راننده تاکسی که فکر کرده بود تحت تأثیر ترانه قرارگرفته‌ام گفت: مادر می‌بینی چی می‌خونه! گفتم: می‌دونی کیه؟ گفت: اسمش دلکشه مادر. هرجا هست خدا عمرش بده، ما که با صداش حال می‌کنیم. تاش پیدا نشده!. نتونستم زبانم را نگه دارم. گفتم: این صدای منه! من دلکشم! تا آخر مسیر دیگه هیچ‌کس را سوار نکرد. هر ده متر به ده متر برمی‌گشت و به من خیره می‌شد. بالاخره تاب نیآورد و ضبط صوت ماشین را بست. قبل از اینکه بخواهد و بگوید، خودم برایش همان ترانه ای را که نیمه کار قطع کرده بود، آرام آرام خواندم. وقتی به مقصد رسیدم هر چه اصرار کردم پول نگرفت. شما نمی‌دونین در این روز و روزگار که ما در ایران داریم این نوع گذشت‌های پولی یعنی چه!»
.
صدای زیبای دلکش با بخشی از خاطرات این مرز و بوم درهم تنیده شده است. او که نام اصلی‌اش عصمت باقرپور پنبه‌فروش است، زاده سوم اسفنده‌ماه ۱۳۰۳ در بابل است. او را با لقب‌هایی مانند «زن حنجره‌طلایی»، «بانوی آواز ایران» و «آتش کاروان هنر» نام می‌برند.
.
در اواخر عمر، دلکش مدتی در بیمارستان بستری بود و سرانجام در غروب روز چهارشنبه ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۳ در بیمارستان ایران‌مهر تهران درگذشت. جسد خانم دلکش بدون اطلاع بازماندگان و علاقه‌مندان و بدون مراسم ختم و تشییع جنازه در گورستان عمومی و در یک قبر دو طبقه به خاک سپرده شد. فروغ بهمن‌پور روزنامه‌نگار مستقل در زمینه‌ی موسیقی و نویسنده‌ کتاب سه جلدی چهره‌های ماندگار در گفت‌وگو با رادیو فردا می‌گوید که بانو دلکش در نهایت غربت در وطن خود به خاک سپرده شد.

درباره دلکش بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/GiCsgb
.
#دلکش #خواننده #موسیقی #موسیقی_ایرانی #صدای_زن #آواز_زنان

@Tavaana_TavaanaTech
چهارم تیر ماه سالگرد درگذشت مهستی خواننده‌ی دوست داشتنی

خانواده‌ی مهستی در ابتدا مخالف حضور مهستی در عالم خوانندگی بودند چرا که در آن دوران آوازخوانی، خصوصا برای زن‌ها چندان پسندیده نبود. مهستی هفده سال داشت که در برنامه‌ی گل‌ها برنامه‌ی شماره‌ی ۴۲۰ با خواندن ترانه‌ای کار هنری خود را آغاز کرد. نام این ترانه «آن‌که دلم برا برده خدایا» بود که ساخته‌ی بیژن ترقی، شاعر و ترانه‌سرای ایرانی بود.
.
نخستین آوازهای مهستی در مجموعه‌‌ی «گل‌های رنگارنگ» در دهه‌ی چهل از رادیو ملی ایران پخش شد که برای مهستی به عنوان هنرمند اعتبار بسیار به دنبال داشت. مهستی از محبوب‌ترین خوانندگان دهه‌ی چهل و پنجاه ایران بود که موجب شد خواهر بزرگ‌ترش، معصومه دده‌بالا نیز به عالم خوانندگی راه یابد. هم او که بعدها با نام هنری «هایده» محبوبیت فراوان یافت که این محبوبیت تا به امروز ادامه داشته است. مهستی دو بار ازدواج کرد. ازدواج اول او با خسرو ناظمیان بود که حاصل این ازدواج دختری است به نام سحر که در کالیفرنیا زندگی می‌کند.
.
از مهستی در کارنامه‌ی هنری‌اش بالغ بر سی وپنج آلبوم موسیقی مانده است که بیش‌تر آثار او با استقبال فراوانی روبه‌رو شده است. مهستی در سال ۲۰۰۵ میلادی از سوی «آکادمی جهانی هنر، ادبیات و رسانه» برای بیش از چهل سال فعالیت در زمینه‌ی موسیقی سنتی و پاپ ایرانی تقدیر به عمل آمد. این آکادمی در فوریه سال ۲۰۰۵ توسط پروفسور مصطفی دریبانی بنا نهاده شد که هدف آن حمایت و ترویج و توسعه‌ی هنرهای نمایشی و هنرهای زیبا، ادبیات، شعر، روزنامه‌نگاری حرفه‌ای و تولیدات رسانه‌ای بود. اولین دوره‌ی مراسم اعطای جایزه‌ی این آکادمی در اکتبر سال ۲۰۰۵ در شهر بوداپست مجارستان برگزار شد که در این مراسم بیست‌وپنج هنرمند و محقق ایرانی و مجاری جوایزی دریافت کردند.

بیشتر بخوانید:
https://bit.ly/2rQqB5f

#مهستی #صدای_زن #خواننده #موسیقی #آواز #آواز_زنان #ایران #موسیقی_ایرانی #بیابنویسیم

@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت بانو دلکش

با ممنوع شدن خوانندگی زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، دلکش خوانندگی را به‌طور کامل کنار گذاشت. او در سال‌های پایانی زندگی خود، به همراه تنها فرزندش «سهیل فزون‌مایه» در تهران زندگی می‌کرد.

دلکش در زمستان ۱۳۷۹ برای اولین بار پس از ۲۰ سال سکوت برای چند کنسرت به آمریکا رفت و بعد از مدتی دوباره به ایران بازگشت. در گفتگویی دلکش می‌گوید: «یک روز سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی که ۲۴–۲۵ ساله بود نوار چندتا از ترانه‌های منو گذاشته بود. خون تو سرم جمع شده بود. می‌خواستم بزنم زیر گریه. راننده تاکسی که فکر کرده بود تحت تأثیر ترانه قرارگرفته‌ام گفت: مادر می‌بینی چی می‌خونه! گفتم: می‌دونی کیه؟ گفت: اسمش دلکشه مادر. هرجا هست خدا عمرش بده، ما که با صداش حال می‌کنیم. تاش پیدا نشده!. نتونستم زبانم را نگه دارم. گفتم: این صدای منه! من دلکشم! تا آخر مسیر دیگه هیچ‌کس را سوار نکرد. هر ده متر به ده متر برمی‌گشت و به من خیره می‌شد. بالاخره تاب نیآورد و ضبط صوت ماشین را بست. قبل از اینکه بخواهد و بگوید، خودم برایش همان ترانه ای را که نیمه کار قطع کرده بود، آرام آرام خواندم. وقتی به مقصد رسیدم هر چه اصرار کردم پول نگرفت. شما نمی‌دونین در این روز و روزگار که ما در ایران داریم این نوع گذشت‌های پولی یعنی چه!»
.
صدای زیبای دلکش با بخشی از خاطرات این مرز و بوم درهم تنیده شده است. او که نام اصلی‌اش عصمت باقرپور پنبه‌فروش است، زاده سوم اسفنده‌ماه ۱۳۰۳ در بابل است. او را با لقب‌هایی مانند «زن حنجره‌طلایی»، «بانوی آواز ایران» و «آتش کاروان هنر» نام می‌برند.
.
در اواخر عمر، دلکش مدتی در بیمارستان بستری بود و سرانجام در غروب روز چهارشنبه ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۳ در بیمارستان ایران‌مهر تهران درگذشت. جسد خانم دلکش بدون اطلاع بازماندگان و علاقه‌مندان و بدون مراسم ختم و تشییع جنازه در گورستان عمومی و در یک قبر دو طبقه به خاک سپرده شد. فروغ بهمن‌پور روزنامه‌نگار مستقل در زمینه‌ی موسیقی و نویسنده‌ کتاب سه جلدی چهره‌های ماندگار در گفت‌وگو با رادیو فردا می‌گوید که بانو دلکش در نهایت غربت در وطن خود به خاک سپرده شد.

درباره دلکش بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/GiCsgb
.
#دلکش #خواننده #موسیقی #موسیقی_ایرانی #صدای_زن #آواز_زنان

@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد درگذشت بانو دلکش

با ممنوع‌شدن خوانندگی زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷، دلکش خوانندگی را به‌طور کامل کنار گذاشت. او در سال‌های پایانی زندگی خود، به همراه تنها فرزندش «سهیل فزون‌مایه» در تهران زندگی می‌کرد.
در زمستان ۱۳۷۹ برای اولین بار پس از ۲۰ سال سکوت برای چند کنسرت به آمریکا رفت و بعد از مدتی دوباره به ایران بازگشت. در گفتگویی دلکش می‌گوید:
«یک روز سوار تاکسی شدم. راننده تاکسی که ۲۴–۲۵ ساله بود نوار چندتا از ترانه‌های منو گذاشته بود. خون تو سرم جمع شده بود. می‌خواستم بزنم زیر گریه. راننده تاکسی که فکر کرده بود تحت تأثیر ترانه قرارگرفته‌ام گفت: مادر می‌بینی چی می‌خونه! گفتم: می‌دونی کیه؟ گفت: اسمش دلکشه مادر. هرجا هست خدا عمرش بده، ما که با صداش حال می‌کنیم. تاش پیدا نشده!. نتونستم زبانم را نگه دارم. گفتم: این صدای منه! من دلکشم! تا آخر مسیر دیگه هیچ‌کس را سوار نکرد. هر ده متر به ده متر برمی‌گشت و به من خیره می‌شد. بالاخره تاب نیآورد و ضبط صوت ماشین را بست. قبل از اینکه بخواهد و بگوید، خودم برایش همان ترانه ای را که نیمه کار قطع کرده بود، آرام‌آرام خواندم. وقتی به مقصد رسیدم هر چه اصرار کردم پول نگرفت. شما نمی‌دونین در این روز و روزگار که ما در ایران داریم این نوع گذشت‌های پولی یعنی چه!»

در اواخر عمر، دلکش مدتی در بیمارستان بستری بود و سرانجام در غروب روز چهارشنبه ۱۱ شهریورماه ۱۳۸۳ در بیمارستان ایران‌مهر تهران درگذشت. جسد خانم دلکش بدون اطلاع بازماندگان و علاقه‌مندان و بدون مراسم ختم و تشییع جنازه در گورستان عمومی و در یک قبر دو طبقه به خاک سپرده شد. فروغ بهمن‌پور روزنامه‌نگار مستقل در زمینه‌ی موسیقی و نویسنده‌ کتاب سه جلدی چهره‌های ماندگار در گفت‌وگو با رادیو فردا می‌گوید که بانو دلکش در نهایت غربت در وطن خود به خاک سپرده شد.

درباره دلکش بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/GiCsgb
.
#دلکش #خواننده #موسیقی #موسیقی_ایرانی #یاری_مدنی_توانا #آواز_زنان

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاهرخ، خواننده سرشناس ایرانی پس از چند سال مبارزه با بیماری سرطان درگذشت. این خواننده و آهنگسار علاوه بر آثاری که مورد توجه عموم قرار داشت، مواضع سیاسی ضد جمهوری اسلامی داشت و در بستر بیماری نیز از اعتراضات مردمی در جنبش «زن زندگی آزادی» حمایت کرده بود.

شاهرخ از پیش از بهمن ۵۷ در آمریکا زندگی می‌کرد. طبعا او نیز مثل بسیاری از هنرمندان دوست داشت به میهن خود برگردد و در ایران هنرنمایی کند، اما جمهوری اسلامی امکان ارائه هنر بسیاری از هنرمندان را در اوج دوران زندگی هنری‌شان از آن‌ها گرفت.


#شاهرخ_شاهید #خواننده #آهنگساز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا این صدای زیبا و این اجرای تحسین‌برانگیز از این خواننده شریف و میهن‌دوست، در ایران ممنوعه بود و ۴۵ سال نتوانست به سرزمین مادری راه یابد و در ایران اجرا داشته باشد؟
در عوض شاهرخ در قلب ایرانیان جای گرفت او خواننده‌ای مردمی بود.

شاهرخ شاهید، خواننده سرشناس ایرانی پس از چند سال مبارزه با بیماری سرطان، دو روز پس از تولد هفتادسالگی‌اش درگذشت. این خواننده و آهنگسار علاوه بر آثاری که مورد توجه عموم قرار داشت، مواضع سیاسی ضد جمهوری اسلامی داشت و در بستر بیماری نیز از اعتراضات مردمی در جنبش «زن زندگی آزادی» حمایت کرده بود.

شاهرخ از پیش از بهمن ۵۷ در آمریکا زندگی می‌کرد. طبعا او نیز مثل بسیاری از هنرمندان دوست داشت به میهن خود برگردد و در ایران هنرنمایی کند، اما جمهوری اسلامی امکان ارائه هنر بسیاری از هنرمندان را در اوج دوران زندگی هنری‌شان از آن‌ها گرفت.


#شاهرخ_شاهید #خواننده #آهنگساز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech