این دو تصویر را ببینید، فاصلهشان فقط یک سال است، حال و روز مادر مهران بصیر توانا از جانباختگان خیزش انقلابی ۱۴۰۱، پس از کشته شدن فرزندش چنین است، او دو بار سکنه مغزی خفیف را پشت سر گذاشته و بارها در بیمارستان بستری شده است. بقیه پدران و مادران هم وضع بهتری ندارند.
مهسا بصیر توانا، ضمن انتشار این تصویر، نوشت:
«من مهسا بصیر توانا خواهر جاوید نام مهران بصیر توانا هیچوقت از کسی که برادرم رو نشونه گرفت و مادرمو به این روز انداخت نمیگذرم و نه میبخشم نه فراموش میکنم و نه آروم میگیرم از پیدا کردن اونی که داداش زحمتکش و خوش قلبم رو از ما گرفت.
حال خانوادم مخصوصا مادرم با اومدن آبان سیاه اصلا مساعد نیست و متاسفانه مادرم شرایط روحی وجسمی مناسبی نداره این روزها با توجه به گذروندن دو مرحله سکته مغزی خفیف همه زندگی ما شده مراجعه به دکتر و دوز های بالای مصرف دارو که تاثیری روش ندارن و روزبه روز ذره ذره آب شدنش رو جلوی چشمام میبینم کسی که این حجم از درد و بیقراری رو هر روز جلوی چشماش میبینه از هیچ چیز و هیچکس باکی نداره و روز به روز بر خشم و نفرتش اضافه میشه جز اینکه کشنده ی مهران که سران صومعه سرا میدونن کیه و مخفی میکنن معرفی بشه وگرنه تا ابد سکوت نخواهم کرد و مرگ شرافتمندانه رو ترجیح میدم به ترس و سکوت»
tavanaa7932
#دلتنگی_یعنی_حال_من #مهران_بصیر_توانا #مهران_توانا #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهسا بصیر توانا، ضمن انتشار این تصویر، نوشت:
«من مهسا بصیر توانا خواهر جاوید نام مهران بصیر توانا هیچوقت از کسی که برادرم رو نشونه گرفت و مادرمو به این روز انداخت نمیگذرم و نه میبخشم نه فراموش میکنم و نه آروم میگیرم از پیدا کردن اونی که داداش زحمتکش و خوش قلبم رو از ما گرفت.
حال خانوادم مخصوصا مادرم با اومدن آبان سیاه اصلا مساعد نیست و متاسفانه مادرم شرایط روحی وجسمی مناسبی نداره این روزها با توجه به گذروندن دو مرحله سکته مغزی خفیف همه زندگی ما شده مراجعه به دکتر و دوز های بالای مصرف دارو که تاثیری روش ندارن و روزبه روز ذره ذره آب شدنش رو جلوی چشمام میبینم کسی که این حجم از درد و بیقراری رو هر روز جلوی چشماش میبینه از هیچ چیز و هیچکس باکی نداره و روز به روز بر خشم و نفرتش اضافه میشه جز اینکه کشنده ی مهران که سران صومعه سرا میدونن کیه و مخفی میکنن معرفی بشه وگرنه تا ابد سکوت نخواهم کرد و مرگ شرافتمندانه رو ترجیح میدم به ترس و سکوت»
tavanaa7932
#دلتنگی_یعنی_حال_من #مهران_بصیر_توانا #مهران_توانا #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلتنگیهای خانوادههای دادخواه تمام نمیشود. شوخی نیست، جان عزیزی که سالها برایش زحمت کشیدهاند و با عشق پروردهاند را از آنها گرفتهاند.
مادر جاویدنام غزاله چلابی، ضمن انتشار این تصاویر زیبا از دخترش، نوشت:
«هنوز
رفتنت را باور نکردهام
هنوز
به باز شدن درهای بسته امیدوارم
به شنیدن ناگهان صدایت
به دیدن ناگهان قامتت در چهارچوب در
که بگویی : بیدار شو دیوانه جان من ( مامان فاطی جان )
همه اش خواب بود ؛ کابوس بود ۰
بگویی نرفتهام بی تو۰۰۰۰۰۰۰
من هنوز به شنیدن این جمله از زبان تو امیدوارم ۰۰۰۰۰۰
به اینکه دوباره بیایی؛
مرااا سخت در آغوش بگیری
و اندوه جهانم
جایی میان تار و پود پیراهنت گم شود ۰۰۰۰۰
من هنوز به بودنت، به داشنت،
به بوییدنت، به بوسیدنت،
محتاااااااجم ۰۰۰۰۰۰۰
کجااااا رفتهای بی من؟؟ »
#دلتنگی #اندوه_مادرانه #سوگ #غزاله_چلابی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادر جاویدنام غزاله چلابی، ضمن انتشار این تصاویر زیبا از دخترش، نوشت:
«هنوز
رفتنت را باور نکردهام
هنوز
به باز شدن درهای بسته امیدوارم
به شنیدن ناگهان صدایت
به دیدن ناگهان قامتت در چهارچوب در
که بگویی : بیدار شو دیوانه جان من ( مامان فاطی جان )
همه اش خواب بود ؛ کابوس بود ۰
بگویی نرفتهام بی تو۰۰۰۰۰۰۰
من هنوز به شنیدن این جمله از زبان تو امیدوارم ۰۰۰۰۰۰
به اینکه دوباره بیایی؛
مرااا سخت در آغوش بگیری
و اندوه جهانم
جایی میان تار و پود پیراهنت گم شود ۰۰۰۰۰
من هنوز به بودنت، به داشنت،
به بوییدنت، به بوسیدنت،
محتاااااااجم ۰۰۰۰۰۰۰
کجااااا رفتهای بی من؟؟ »
#دلتنگی #اندوه_مادرانه #سوگ #غزاله_چلابی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنان مادر جاویدنام آرش فروزنده جمالی، بر سر مزار فرزندش در نخستین روز سال ۱۴۰۳
«عید ما روزی بود کز ظلم آثاری نباشد
در میان مردمان فرد ستمکاری نباشد
از زمانی که این رژیم آمد، گفت خون بر شمشیر پیروز است، فقط خون ریخت و خون ریخت و خون ریخت تا الان،
ولی ما میگوییم نور بر ظلمت و تاریکی پیروز است، بچههای ما همه نور بودند. همه نور هستند و باعث روشنی وطن میشوند.
روز شادی وطن میرسد، بهار اصلی پا به کشور میگذارد و دل همه مردم خوش میشود.
و ایران عزیزم عید من با آبادی تو عید میشود، تا وقتی این حکومت باشد، نه عیدی وجود دارد، نه بهاری و نه شادیای»
وطنم
عید آنروز مبارک بادم
که تو آبادی و من آزادم
#آرش_فروزنده
#آرش_فروزنده_جمالی
#میلاد_فروزنده
#دلتنگی
#ایران_من
#فرزندان_ایران
#مهسا_امینی
#شهدای_راه_آزادی
#آبان۹۸
#پرواز752
#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
#جانباختگان_راه_آزادی
#برعلیه_فراموشی
#نوروز #نوروز۱۴۰۳ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«عید ما روزی بود کز ظلم آثاری نباشد
در میان مردمان فرد ستمکاری نباشد
از زمانی که این رژیم آمد، گفت خون بر شمشیر پیروز است، فقط خون ریخت و خون ریخت و خون ریخت تا الان،
ولی ما میگوییم نور بر ظلمت و تاریکی پیروز است، بچههای ما همه نور بودند. همه نور هستند و باعث روشنی وطن میشوند.
روز شادی وطن میرسد، بهار اصلی پا به کشور میگذارد و دل همه مردم خوش میشود.
و ایران عزیزم عید من با آبادی تو عید میشود، تا وقتی این حکومت باشد، نه عیدی وجود دارد، نه بهاری و نه شادیای»
وطنم
عید آنروز مبارک بادم
که تو آبادی و من آزادم
#آرش_فروزنده
#آرش_فروزنده_جمالی
#میلاد_فروزنده
#دلتنگی
#ایران_من
#فرزندان_ایران
#مهسا_امینی
#شهدای_راه_آزادی
#آبان۹۸
#پرواز752
#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
#جانباختگان_راه_آزادی
#برعلیه_فراموشی
#نوروز #نوروز۱۴۰۳ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلتنگیهای مادران دادخواه، تمام نمیشود. مادر جاویدنام محمد طاهری از جانباختگان آبان ۹۸، ویدیویی از سفره هفتسین بر مزار فرزندش منتشر کرد و نوشت:
« #عید_بی تو
آه از این همه هجرتِ بی رفتن
آه از این همه ظلمت بی چراغ
آه از این همه عَزا ، عَزا ، عَزا ....!
هذا ...همه ی ما هلاک شدگانِ همین همهمه ایم ...
فقط حرف ...حرف...حرف .
نترس
پنجره را نبند
پرده را کنار بزن
نگاه کن
فصل ها عوض میشوند
شکوفه ها جوانه میزنند.
همه ی آنها ، همه ی ما هستیم .
بی شباهت به یک واژه
به یک عبارت
به یک اتفاق
حرف پایان این است که به یاد آورم :
وقتی تو نیستی
من به چه دردِ این چشم به راه ماندگان میخورم ؟
ماه بی تکرار من ، نازنین پسرم ، محمدم ، عيدت مبارک .»
🖤🌺
- هیچیک از داغهایی که در این ۴۵ سال بر دل مردم ایران گذاشته شد، کهنه نمیشود. کشتار آبان ۹۸ یکی از بزرگترین جنایتهای این ۴۵ سال است.
یاد همه آن جانهای پاک و شیفته آزادی و عدالت، همواره زنده و جاوید است.
#محمد_طاهری
#آبان۹۸
#دلتنگی
#آبان_خونین
#دلتنگی #نوروز #نوروز۱۴۰۳ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
« #عید_بی تو
آه از این همه هجرتِ بی رفتن
آه از این همه ظلمت بی چراغ
آه از این همه عَزا ، عَزا ، عَزا ....!
هذا ...همه ی ما هلاک شدگانِ همین همهمه ایم ...
فقط حرف ...حرف...حرف .
نترس
پنجره را نبند
پرده را کنار بزن
نگاه کن
فصل ها عوض میشوند
شکوفه ها جوانه میزنند.
همه ی آنها ، همه ی ما هستیم .
بی شباهت به یک واژه
به یک عبارت
به یک اتفاق
حرف پایان این است که به یاد آورم :
وقتی تو نیستی
من به چه دردِ این چشم به راه ماندگان میخورم ؟
ماه بی تکرار من ، نازنین پسرم ، محمدم ، عيدت مبارک .»
🖤🌺
- هیچیک از داغهایی که در این ۴۵ سال بر دل مردم ایران گذاشته شد، کهنه نمیشود. کشتار آبان ۹۸ یکی از بزرگترین جنایتهای این ۴۵ سال است.
یاد همه آن جانهای پاک و شیفته آزادی و عدالت، همواره زنده و جاوید است.
#محمد_طاهری
#آبان۹۸
#دلتنگی
#آبان_خونین
#دلتنگی #نوروز #نوروز۱۴۰۳ #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دلنوشته مادر سیاوش محمودی، برای نیکا:
«از دیروز قلب زخمی ناآرامم گویی دیگر توان ایستادن در سینه ندارد امروز هم با تو سخن میگویم هم با سیاوش.
نیکا جانم عکسای زیادی از تو همه جا هست اما من این عکس از تو که بر دیوار خانه من در اطاق دخترم هست گذاشتم. تو را ندیدهام اما هر وقت از جلوی عکست رد میشوم با چشمان زیبایت حرف میزنم.
دیروز نا آرام گریه میکردم گاهی تو را صدا میکردم گاهی سیاوش را، یاد سیاوش صورت خونییش، یاد اینکه چه طور دوباره شلیک کردن یاد اینکه چطور پیکر بی جانت را پشت موتور با زور نگه داشته بودند، یک دست زیر گردن و پاهایی که از موتور آویزون بوده و کشان کشان چند جا بردند اما قبول نکردند و آخر در حیاط بیمارستان با همان حالت رها کردند.
تصور اینکه روی زمین میکشیدنت برایم سخت طاقتفرسا بود. یاد نیکا و تصور کردن آسمانی شدنت به قدری حالم را بد کرد که وقتی رسیدم خانه دیگر توانی نمانده بود.
مادر نیکا، عزیزم من هم مثل شما دختر دارم. من با تمام وجودم دردی که در سینه داری را درک می.کنم و اینکه روزی که به خانه من حمله کردند به جز موبایل خاموش و بدون سیم کارت پسرم که جلو عکسش من به یادگار گذاشته بودم از لابهلای کتابهای دخترم، عکسی دیگر از نیکا برداشتند. دخترم نگاهی کرد گفت به آن عکس چه کار دارید مگه شما نمیگید ما نکشتیم پس عکسش را چه کار دارید؟
اما عکس تو دختر زیبا یکی از توقیفیهای خانه من بود. در خانه وقتی ستایش مدرسه است، وقتی با سیاوش حرف میزنم میام توی اطاق با تو هم حرف میزنم. بعضی چیزها دخترانه است از تو نظر خواهی میکنم نیکا این قشنگه ببین آخه اون موقع ستایش نیست از ستایش بپرسم. از تو نظر می گیرم. میدانم خوش سلیقهای و چشمانت مرا راهنمایی میکند. دلتنگی برای نیکا دل تنگی برای سیاووشم دل تنگی برای ابوالفضل آدینه زاده #دلتنگی_یعنی_حال_من هزاران درود بردختران سرزمینم .چون نیکا .سارینا و...... وهمچنین دختر شجاع وصبور مادر ستایش عزیزم #ستایش_محمودی »
#دادخواهی #سیاوش_محمودی #نیکا_شاکرمی #ابوالفضل_آدینه_زاده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«از دیروز قلب زخمی ناآرامم گویی دیگر توان ایستادن در سینه ندارد امروز هم با تو سخن میگویم هم با سیاوش.
نیکا جانم عکسای زیادی از تو همه جا هست اما من این عکس از تو که بر دیوار خانه من در اطاق دخترم هست گذاشتم. تو را ندیدهام اما هر وقت از جلوی عکست رد میشوم با چشمان زیبایت حرف میزنم.
دیروز نا آرام گریه میکردم گاهی تو را صدا میکردم گاهی سیاوش را، یاد سیاوش صورت خونییش، یاد اینکه چه طور دوباره شلیک کردن یاد اینکه چطور پیکر بی جانت را پشت موتور با زور نگه داشته بودند، یک دست زیر گردن و پاهایی که از موتور آویزون بوده و کشان کشان چند جا بردند اما قبول نکردند و آخر در حیاط بیمارستان با همان حالت رها کردند.
تصور اینکه روی زمین میکشیدنت برایم سخت طاقتفرسا بود. یاد نیکا و تصور کردن آسمانی شدنت به قدری حالم را بد کرد که وقتی رسیدم خانه دیگر توانی نمانده بود.
مادر نیکا، عزیزم من هم مثل شما دختر دارم. من با تمام وجودم دردی که در سینه داری را درک می.کنم و اینکه روزی که به خانه من حمله کردند به جز موبایل خاموش و بدون سیم کارت پسرم که جلو عکسش من به یادگار گذاشته بودم از لابهلای کتابهای دخترم، عکسی دیگر از نیکا برداشتند. دخترم نگاهی کرد گفت به آن عکس چه کار دارید مگه شما نمیگید ما نکشتیم پس عکسش را چه کار دارید؟
اما عکس تو دختر زیبا یکی از توقیفیهای خانه من بود. در خانه وقتی ستایش مدرسه است، وقتی با سیاوش حرف میزنم میام توی اطاق با تو هم حرف میزنم. بعضی چیزها دخترانه است از تو نظر خواهی میکنم نیکا این قشنگه ببین آخه اون موقع ستایش نیست از ستایش بپرسم. از تو نظر می گیرم. میدانم خوش سلیقهای و چشمانت مرا راهنمایی میکند. دلتنگی برای نیکا دل تنگی برای سیاووشم دل تنگی برای ابوالفضل آدینه زاده #دلتنگی_یعنی_حال_من هزاران درود بردختران سرزمینم .چون نیکا .سارینا و...... وهمچنین دختر شجاع وصبور مادر ستایش عزیزم #ستایش_محمودی »
#دادخواهی #سیاوش_محمودی #نیکا_شاکرمی #ابوالفضل_آدینه_زاده #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«روز به روز دلتنگتر میشوم
دلتنگ خنده ها ، دورهمی ها ، دلتنگ وجودت 🖤
دلتنگتم داداش،
از همین سرزمین، از همین دیار
از همین جایی که برایش جان دادی
خون دادی ، برادر پرپرشدهام🕊
روز و شب مینشینیم و گریه میکنیم
به خانه خرابمان،به جای خالیت ،
به سنگ مزار سرددت، به خانه و وسایل عروسیت، به ماشینی که آرزو داشتی ماشین عروسیت بشه، به کت شلوار آویزون شدهی دامادیت، روز و شب برای نبودت، وجودت در زندگیمون و برای آرزوهات اشک میریزیم🥺
اما این را بدان برادرم، مبادا فکر کنی این گریهها ذرهای از خشمی که در وجودمان شعلهور است کم کند🕊🖤»
از صفحه هستی خزائی
#عرفان_خزایی #دلتنگی #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دلتنگ خنده ها ، دورهمی ها ، دلتنگ وجودت 🖤
دلتنگتم داداش،
از همین سرزمین، از همین دیار
از همین جایی که برایش جان دادی
خون دادی ، برادر پرپرشدهام🕊
روز و شب مینشینیم و گریه میکنیم
به خانه خرابمان،به جای خالیت ،
به سنگ مزار سرددت، به خانه و وسایل عروسیت، به ماشینی که آرزو داشتی ماشین عروسیت بشه، به کت شلوار آویزون شدهی دامادیت، روز و شب برای نبودت، وجودت در زندگیمون و برای آرزوهات اشک میریزیم🥺
اما این را بدان برادرم، مبادا فکر کنی این گریهها ذرهای از خشمی که در وجودمان شعلهور است کم کند🕊🖤»
از صفحه هستی خزائی
#عرفان_خزایی #دلتنگی #دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«ماهم رفت ماهت بمیرد آسمان
شهریور ما هستیم داریم نزدیک میشیم به روزایی که این کفتاران برای پرپر کردن دسته گلای ما پوتین به پا کردند
خیلیا فرزندان مارا فراموش کردند و به زندگی عادی برگشتند اما ما هیچوقت فراموش نمیکنیم چون زندگیمون بر روال عادی برنگشت چون جای خالیشون با هیچی پر نشد اونا عزیزای ما بودن
درد چشمات به سرم مامان
اونی رو به سرش ش ل ی ک کردن ی تیکه از قلبم بود تمام ارزوهام بود با ی دنیا ارزو که داشت سپردمش سینه خاک
پسرچشم تیله ایم با اون سن کم روزای پر دردی رو میگذروند اما اسم مرد رو رو سفید کرد
ماهم به چشم دیدم و با پوست و استخون کنارش درد کشیدم
روزایی که پسرم برا زندگی کردن تلاش میکرد فراموش نمیشه روزایی عجیبی بود برای درد کشیدنش میمردیم و با هر واکنش به ما از ذوق بازهم میمردیم روزای پر از درد و امید
تویی که دستور دادی تویی که به سر پسرم مستقیم ش ل ی ک کردی الهی به همان داغ بسوزی که مرا سوزاندی
اندکی صبر سحر نزدیک است.»
ابوالفضل باید این روزها آماده میشد که برود مدرسه.....
#ابولفضل_امیر_عطایی #درد #دلتنگی #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
«ماهم رفت ماهت بمیرد آسمان
شهریور ما هستیم داریم نزدیک میشیم به روزایی که این کفتاران برای پرپر کردن دسته گلای ما پوتین به پا کردند
خیلیا فرزندان مارا فراموش کردند و به زندگی عادی برگشتند اما ما هیچوقت فراموش نمیکنیم چون زندگیمون بر روال عادی برنگشت چون جای خالیشون با هیچی پر نشد اونا عزیزای ما بودن
درد چشمات به سرم مامان
اونی رو به سرش ش ل ی ک کردن ی تیکه از قلبم بود تمام ارزوهام بود با ی دنیا ارزو که داشت سپردمش سینه خاک
پسرچشم تیله ایم با اون سن کم روزای پر دردی رو میگذروند اما اسم مرد رو رو سفید کرد
ماهم به چشم دیدم و با پوست و استخون کنارش درد کشیدم
روزایی که پسرم برا زندگی کردن تلاش میکرد فراموش نمیشه روزایی عجیبی بود برای درد کشیدنش میمردیم و با هر واکنش به ما از ذوق بازهم میمردیم روزای پر از درد و امید
تویی که دستور دادی تویی که به سر پسرم مستقیم ش ل ی ک کردی الهی به همان داغ بسوزی که مرا سوزاندی
اندکی صبر سحر نزدیک است.»
ابوالفضل باید این روزها آماده میشد که برود مدرسه.....
#ابولفضل_امیر_عطایی #درد #دلتنگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گریز ناگزیر Inescapable escape
گریز ناگزیر قطعهای است تقدیم به تمامی کسانی که به هر دلیل، از جنگ و بلایای طبیعی گرفته یا به دلایل اجتماعی و سیاسی ناگزیر به ترک وطن و دیار خود شده اند.
برای آنانی که در غربت دلشان برای وطن می تپد، برای تمامی کسانی که رفتند و رسیدند، آنها که در راه ماندند و آنها که هرگز نرسیدند.
خواننده و آهنگساز: داود ابوالقاسمی
davoodabolghasemiofficial
ترانه سرا: نسترن زندی پور
تنظیم: اشکان آریا
دوبیتی: کاظم شریعتی
سه تار: سیاوش اسماعیلی
زهی: فرشاد رشیدی نژاد
فیلمبردار: تیم Tim
کارگردانی و تدوین: آزیتا دمندان Red Geranium Production
من آن شوریده حال پر غرورم که از شهر و دیار خویش دورم
ندارم ریشه ای در خاک غربت مرا دریاب ای خاک صبورم
در اين گريز ناگزير، ستاره شب شكن نبود
هر جا كه رفتم نازنين برای من وطن نبود
رفتم ولی چه رفتنی دو پاره شد وجود من
نيمۀ جا مانده، بگو چگونه شد حال وطن؟
بگو نوازش مرا به سرزمين خستهام
كه شوق درد میكشد ميان بال بستهام
اگر چه مرگ در كمين نشسته روی سایهام
بمان به انتظار من به اين اميد زندهام
نشسته سين سبزمان به هفت سين انتظار
ببار پا به پای عشق چيزی نمونده تا بهار
بگو نوازش مرا به سرزمين خستهام
كه شوق درد میکشد ميان بال بستهام
I am the one full of pride, filled with doubts
Far away from my homeland and my town
I have no roots in this foreign soil
Embrace me my forgiving homeland
In this inescapable escape
The star couldn’t break through the night darkness
Wherever I went my dear, it didn’t feel like my homeland
I had to leave, but what a tough journey it was
Tell me my left-behind half, what happened to our homeland?
Take my affection to my tired homeland
The desire is aching in my tied wings
Even though death is preying on me in my shade
Wait for me, this hope is keeping me alive
The day will come, when we will meet again
Rain alongside love, there isn’t much left till the Spring
#مهاجرت #کوچ_اجباری #آواره #آوارگان #جنگ #بلایای_طبیعی #وطن #کشور #ایران #سرزمین_مادری #غربت #گریز #دلتنگی #رفتن #روز_جهانی_مهاجران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گریز ناگزیر قطعهای است تقدیم به تمامی کسانی که به هر دلیل، از جنگ و بلایای طبیعی گرفته یا به دلایل اجتماعی و سیاسی ناگزیر به ترک وطن و دیار خود شده اند.
برای آنانی که در غربت دلشان برای وطن می تپد، برای تمامی کسانی که رفتند و رسیدند، آنها که در راه ماندند و آنها که هرگز نرسیدند.
خواننده و آهنگساز: داود ابوالقاسمی
davoodabolghasemiofficial
ترانه سرا: نسترن زندی پور
تنظیم: اشکان آریا
دوبیتی: کاظم شریعتی
سه تار: سیاوش اسماعیلی
زهی: فرشاد رشیدی نژاد
فیلمبردار: تیم Tim
کارگردانی و تدوین: آزیتا دمندان Red Geranium Production
من آن شوریده حال پر غرورم که از شهر و دیار خویش دورم
ندارم ریشه ای در خاک غربت مرا دریاب ای خاک صبورم
در اين گريز ناگزير، ستاره شب شكن نبود
هر جا كه رفتم نازنين برای من وطن نبود
رفتم ولی چه رفتنی دو پاره شد وجود من
نيمۀ جا مانده، بگو چگونه شد حال وطن؟
بگو نوازش مرا به سرزمين خستهام
كه شوق درد میكشد ميان بال بستهام
اگر چه مرگ در كمين نشسته روی سایهام
بمان به انتظار من به اين اميد زندهام
نشسته سين سبزمان به هفت سين انتظار
ببار پا به پای عشق چيزی نمونده تا بهار
بگو نوازش مرا به سرزمين خستهام
كه شوق درد میکشد ميان بال بستهام
I am the one full of pride, filled with doubts
Far away from my homeland and my town
I have no roots in this foreign soil
Embrace me my forgiving homeland
In this inescapable escape
The star couldn’t break through the night darkness
Wherever I went my dear, it didn’t feel like my homeland
I had to leave, but what a tough journey it was
Tell me my left-behind half, what happened to our homeland?
Take my affection to my tired homeland
The desire is aching in my tied wings
Even though death is preying on me in my shade
Wait for me, this hope is keeping me alive
The day will come, when we will meet again
Rain alongside love, there isn’t much left till the Spring
#مهاجرت #کوچ_اجباری #آواره #آوارگان #جنگ #بلایای_طبیعی #وطن #کشور #ایران #سرزمین_مادری #غربت #گریز #دلتنگی #رفتن #روز_جهانی_مهاجران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وحید کیا، پدر جاویدنام حنانه کیا، این تصاویر را منتشر کرد و نوشت:
«دوباره داغ مرا تازه میکند شب یلدایی که نیستی،
میبینی یک دقیقه چه بر سر مردم آورده
من چه میکشم از هزاران هزار دقیقه نبودن!
وای که چه تلخ میگذرد امشب، این ثانیهها، هر ثانیهای خراشی بر قلبم و صدای تیک تاک ساعت ضربهای بر آن.
امشب این ثانیهها دیر میگذرند، نه نه،
شاید اصلا نمیگذرند، پایان تلخ پاییز رو به اتمام است اما برای من امشب یک شب تلخی بی پایان است.
یلدای من سردی تنهایی را حس میکند و تنهایی من تلخی یلدا را.
دخترم دلمان برای صدایت تنگ شده همان صدایی که وقتی آنرا میشنیدیم وجودمان غرق در شادی میشد،این صدا نوازشگر گوشهای ما در شب یلدا هم بود.
بودن هایی هست که هیچ بودنی جبران شان نمیکند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمی شوند،
و تو آن تکرار نشدنی ما هستی.
یلدات تو آسمونا مبارک عزیز تنهای خوابیده در خاک.»
😭😭😭😭😭😭
vahid__kia50
masomeh__azari
#حنانه_کیا
#عروس_ایران
#دلتنگی #شب_یلدا
#علیه_فراموشی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«دوباره داغ مرا تازه میکند شب یلدایی که نیستی،
میبینی یک دقیقه چه بر سر مردم آورده
من چه میکشم از هزاران هزار دقیقه نبودن!
وای که چه تلخ میگذرد امشب، این ثانیهها، هر ثانیهای خراشی بر قلبم و صدای تیک تاک ساعت ضربهای بر آن.
امشب این ثانیهها دیر میگذرند، نه نه،
شاید اصلا نمیگذرند، پایان تلخ پاییز رو به اتمام است اما برای من امشب یک شب تلخی بی پایان است.
یلدای من سردی تنهایی را حس میکند و تنهایی من تلخی یلدا را.
دخترم دلمان برای صدایت تنگ شده همان صدایی که وقتی آنرا میشنیدیم وجودمان غرق در شادی میشد،این صدا نوازشگر گوشهای ما در شب یلدا هم بود.
بودن هایی هست که هیچ بودنی جبران شان نمیکند و آدمهایی هستند که هرگز تکرار نمی شوند،
و تو آن تکرار نشدنی ما هستی.
یلدات تو آسمونا مبارک عزیز تنهای خوابیده در خاک.»
😭😭😭😭😭😭
vahid__kia50
masomeh__azari
#حنانه_کیا
#عروس_ایران
#دلتنگی #شب_یلدا
#علیه_فراموشی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech