آموزشکده توانا
56.6K subscribers
31.3K photos
37K videos
2.54K files
19K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت‌وگوی تلفنی #خالد_پیرزاده از بهداری #زندان_شیبان_اهواز، پس از دو ماه اعتصاب غذا :
قید کلیه‌هایم را زده‌ام و تا آخرین نفس پای خواسته‌ام می‌مانم.

«‏دلیل اعتصاب غذای خالد اعمال نفوذ ضابطان پرونده و عدم استقلال قاضی و دادیار است که منجر شده با درخواست آزادی مشروط او مخالفت شود، #حق_سلامت خالد نقض شده و اکنون #حق_حیاتش نیز در حال پایمال‌شدن است.» - از توییتر احمدرضا حائری

خالد پیرزاده وزرشکار و فعال مدنی مشروطه‌خواه از جمله زندانیان سیاسی است که فشار زیادی را در زندان تحمل کرده و آسیب‌های جدی جسمی دیده است. او پنجم خردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی با ضرب و جرح بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. پس از هفت ماه در بهمن‌ماه ۹۸ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام «اجتماع و تبانی» به ۵ سال حبس و به اتهام «توهین به رهبری» به ۲ سال حبس و در مجموع به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در خردادماه ۹۹ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تأیید شد.

شکنجه‌های جسمی شدید در دوران بازجویی سبب شکستگی کامل زانو، دو مهره کمر و آسیب‌دیدگی پنج مهره دیگر کمر و بیماری قلبی وی شده است.

#یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خالد‌‌ پیرزاده، زندانی سیاسی در زندان اهواز، چشم راست خود را دوخت.

دلیل این اقدام مشخصا سه نکته بود؛ اعتراض به وضعیت فاجعه‌بار کشور، عدم رسیدگی به وضعیتش به عنوان یک زندانی سیاسی و بی‌احترامی به خانواده‌اش.

خالد پیرزاده به صورت پیاپی مورد اذیت نیروهای سرکوب قرار گرفته است.

یک زندانی به چه درجه‌ای از عدم تحمل باید برسد که به جسم خود به نشانه اعتراض آسیب بزند؟

#خالد_پیزاده #زندانی_سیاسی #زندان_شیبان_اهواز #حقوق_زندانی #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
عادل کیانپور یک نمونه از جوانان گمنام زندانی بود که به دلایل سیاسی عقیدتی در زندان هستند ولی کسی از آنان خبر ندارد.

او در زندانی که تحت نظام خامنه‌ای اداره می‌شود جان خود را باخت.

این اتفاق در هر کشور نرمالی می‌توانست یک جنجال رسانه‌ای شود ولی در ایران که به گفته خامنه‌ای آزادترین کشور دنیاست، کک هیچ مسئولی نگزید.

علی‌رغم این مسائل نجات جان این زندانیان در اولویت است.

بایستی از وکلای محترم و مستقل و مردم‌دوست تقاضا کرد که با توجه به آشنایی تخصصی که با سیستم قضایی - امنیتی دارند و از آنجا که با توجه به مناسبات خود با زندان، احتمالا وضعیت زندانی‌ها را بهتر می‌دانند، در این مسئله نیز ورود کرده و به یاری زندانیان جوان سیاسی - عقیدتی بروند.

همانگونه که کادر درمان ایرانی در مسئله همه‌گیری کرونا، دلاوری و شجاعت به خرج داد می‌توان از وکلا درخواست کرد که در اینجا نیز به یاری زندانیان بی‌پناه که در این فضای خاص امنیتی، بسیاری از آنان در بی‌خبری و بی‌تفاوتی در زندان هستند.

زندانیان گمنام را دریابیم!

#عادل_کیانپور #زندان_شیبان_اهواز #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دختر خالد پیرزاده در این ویدئو از مردم می‌خواهد که صدای پدر او باشند.

او در اینجا به این واقعیت تلخ اشاره می‌کند که خالد پیرزاده در زندان شیبان اهواز در اعتراض به عدم رسیدگی به وضعیت او، چشم راست خود را دوخته است.

این همان زندانی است که در آنجا عادل کیانپور در پی اعتصاب غذا عملا به قتل رسید.

خالد پیرزاده تقاضای زیادی ندارد؛ او خواهان رسیدگی به وضعیت پرونده‌اش، احترام به خانواده‌اش هنگام ملاقات، بهبود وضعیت زندان و تحقق وعده‌های قضایی است.

جمهوری اسلامی خود را «حکومت عدل» می‌نامد؛ آیا در این «حکومت عدل» مسئولی در سازمان‌های قضایی نیست که صدای خالد پیرزاده را در زندان شیبان اهواز بشنود؟

#خالد_پیرزاده #زندانی_سیاسی #زندان_شیبان_اهواز #یاری_حقوقی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
ضرب‌و‌شتم زندانیان سیاسی زندان شیبان اهواز توسط ماموران

ریما شیرمحمدی، فعال حقوق بشر، نوشت:
«طبق گزارش‌های رسیده به سازمان حقوق بشری «کارون» سه‌شنبه ۲۱ فروردین، محمد نیازی، مدیر داخلی زندان مرکزی اهواز (شیبان) به همراه جمعی از نیروهای گارد ویژه به صورت وحشیانه‌ای وارد بند ۵ مختص زندانیان سیاسی شده و با اعمال خشونت فیزیکی شدید علیه آنها، به کلیه وسایل زندانیان سیاسی اهوازی از جمله یخچال و وسایل شخصی آن‌ها آسیب رسانده و بعد از بند خارج شده‌اند.»

بر اساس گزارش رسیده زندانیان سیاسی، محمد نیازی، مدیر داخلی زندان را مسئول این حمله خشونت‌آمیز می‌دانند.

در ضمن بر اساس گزارشات فعالان حقوق بشر دست‌کم ۱۷ زندانی سیاسی در زندان شیبان اهواز با وجود وضع نامناسب جسمی از اعزام به مراکز درمانی خارج از زندان محروم‌اند. اغلب این زندانیان سال‌های طولانی در حبس بوده‌اند و ماموران امنیتی با کارشکنی مانع رسیدگی پزشکی مناسب به آنان شده‌اند.

مخالفت نهادهای امنیتی با اعزام این زندانیان به بیمارستان در حالی ادامه دارد که زندان شیبان اهواز فاقد بسیاری از تجهیزات و امکانات برای رسیدگی پزشکی مناسب به زندانیان سیاسی است.

#زندان_شیبان_اهواز
#زندان
#زندانی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
دستکم ۱۷ زندانی سیاسی در بند ۵ زندان شیبان اهواز از حق ملاقات محروم شدند.
محمدعلی عموری، مختار البوشوکه، جابر البوشوکه، عبدالامام زائری، علی حلفی، یحیی ناصری، علی صیاحی، ایوب پرکار، غلام‌حسین کلبی، عبدالزهرا هلیچی، فارس عموری (رماحی)، محمدرضا مقدم، محمد مؤمنی‌تیماس، حسین سبحان‌نصاری، جابر صخراوی، محمد لویمی و حسن سواری زندانیانی هستند که دوران محکومیت خود را بدون رعایت اصل تفکیک جرائم در زندان شیبان اهواز سپری می‌کنند.
آنها روز شنبه ۲۵ فروردین‌ماه، به دستور مدیر داخلی زندان، از امکان ملاقات با خانواده محروم شدند.

یک منبع نزدیک به خانواده یکی از این زندانیان به هرانا گفت:
«روز شنبه ۲۵ فروردین، خانواده‌های این زندانیان برای ملاقات با آنها به زندان مراجعه کردند، با مخالفت محمد نیازی، مدیر داخلی زندان شیبان اهواز، از ملاقات ممانعت به عمل آمد. این اقدام بازدارنده، منجر به افزایش نگرانی‌های این افراد در خصوص سرنوشت فرزندان‌شان شده است.»

در روزهای اخیر اخباری مربوط به ضرب‌وجرح زندانیان در زندان شیبان اهواز منتشر شده است. این زندانیان سال‌های طولانی در حبس بوده‌اند و ماموران امنیتی با کارشکنی مانع رسیدگی پزشکی مناسب به آنان شده‌اند.

صدای زندانیان باشیم

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندانی_سیاسی
#زندان_شیبان_اهواز
@Tavaana_TavaanaTech
مسئولان زندان شیبان اهواز مانع از انتقال دارو به وسام مزرعه زندانی سیاسی مبتلا به سرطان در این زندان شده‌اند.

به گزارش سازمان حقوق‌بشری کارون، مسئولان زندان بدنام شیبان اهواز از ورود داروهای «وسام مزرعه»، زندانی سیاسی اهل سنت، محبوس در بند ۸ که مبتلا به بیماری سرطان است، جلوگیری کرده‌اند، این در حالی‌ست که داروخانه بهداری زندان هم فاقد این داروها است.

«وسام مزرعه»، به ۱۵ سال حبس محکوم شده است و اکنون پس از گذشت سه سال از زمان حبس، به بیماری سرطان مبتلا شده و نیاز به معالجه فوری خارج از زندان دارد؛ با این حال مسئولان این زندان حتی از رسیدن دارو به او جلوگیری می‌کنند.
آرش صادقی در پستی در شبکه اکس، توییتر، نوشت:
«حال این زندانی عقیدتی بخاطر بیماری سرطان روز به روز وخیم‌تر شده و نیاز به معالجه خارج از زندان و مراجعه به پزشک متخصص برای درمان دارد.»
نقض گسترده حقوق زندانیان توسط جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد و به عمد زندانیان را از دسترسی به درمان محروم می‌کند.

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#وسام_مزرعه #زندان_شیبان_اهواز #زندانی
#زندان
@Tavaana_TavaanaTech
مسعود جامعی، متهم سیاسی، بیش از ۱۳ ماه است که به صورت بلاتکلیف در زندان شیبان اهواز زندانی است.
او که ۴۷ سال دارد، به بیماری سرطان معده مبتلا شده و کماکان از دریافت رسیدگی مناسب پزشکی محروم بوده است.

یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این متهم سیاسی، به «هرانا» گفت:
«آقای جامعی از بیماری‌های سرطان معده، کبد و فشار خون رنج می‌برد. او با وجود نیاز به درمان، از رسیدگی تخصصی پزشکی و اعزام به مراکز درمانی محروم مانده است.»

مسعود جامعی پیشتر در دادسرا از بابت اتهام «افساد فی الارض»، «عضویت در گروه‌های مخالف نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» تفهیم اتهام شده بود؛ اما تاکنون دادگاهی برای او تشکیل نشده است.

این متهم سیاسی در تاریخ ۱۰ مردادماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در اهواز بازداشت شد.
از این متهم سیاسی حتی عکسی هم منتشر نشده است.
صدای زندانیان باشیم

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مسعود_جامعی
#زندان_شیبان_اهواز
#زندانیان
@Tavaana_TavaanaTech
روایت شکنجه در بازداشتگاه پلیس؛ رنج‌نامه مختار آلبوشوکه از زندان شیبان

مختار آلبوشوکه، زندانی سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز، در نامه‌ای به شرح شکنجه‌های روحی و جسمی‌ای پرداخته که در یکی از بازداشتگاه‌های پلیس اهواز تجربه کرده است.

او با اشاره به فحاشی‌های جنسیتی مأموران، روایت می‌کند که چگونه، با وجود آگاهی از بیماری فتق، ضربات مکرر به ناحیه شکمش وارد شده و این خشونت‌ها به تشدید بیماری و تحمل دردهای شدید منجر شده است. وی که محکوم به حبس ابد است، همچنین از محرومیت خود از درمان ضروری علی‌رغم تأکید پزشکان سخن گفته و توضیح می‌دهد که چگونه به جای درمان، با تزریق مسکن‌های قوی و مصرف قرص، درد ناشی از بیماری و شکنجه را تحمل می‌کند.

او که پیش‌تر با دستور پلیس فتا و توسط مأموران اداره اطلاعات از زندان خارج شده بود، در یکی از بازداشتگاه‌های پلیس اهواز تحت ضرب‌وشتم قرار گرفت.

متن کامل این نامه، عینا در پی می‌آیند:

«وقتی با حکم ابد و پنج سال، چهارده سال در زندان بمانی؛ دیدن منظره خیابان‌ها، ماشین‌های در رفت‌وآمد، درخت‌های وسط بلوار و چهره‌های مردم که با عجله در آمد و شدند، برای من حکم رفتن به یک تور تفریحی ویژه و دیدن زیباترین مناظر جهان را داشت. برای همین وقتی ۱۵ آذر ۱۴۰۳ من را صدا زدند و در محوطه زندان سوار ماشین کردند، در ابتدا حسی از شوق در وجودم جوانه زد، تا وقتی که با همراهان لباس شخصی که نمی‌شناختم از در زندان خارج شدیم و نفر جلوئی برگشت و اولین مشت محکم را به صورتم کوبید و به همکارش که کنارم بود گفت «چشم‌بند و دستبد این بی‌شرف….را بزنید!»

من در حالی که از شدت درد صورتم را گرفته بودم و در همان حال که دو مامور کناری، دستانم را برای زدن دستبند از روی صورتم کشیده و با فشار و خشونت به پشتم می‌پیچاندند, و نیز در حالی که آخرین رد مناظر بیرون زندان از مقابل چشمانم می‌گذشت، با زدن چشمبند با تاریکی مطلق مواجه شده و از خاطرم گذشت که«مختار قرار نیست به تور تفریحی بروی و احتمالا خبری از دیدن بلوار، درخت، ماشین و چهره‌های مردم رهگذر نخواهد بود!» اما هرگز فکر آن حجم از داغ و درفش و شکنجه را هم نمی‌کردم آن‌هم پس از ۱۴ سال زندانی بودن!

داشتم خودم را دلداری می‌دادم که:« من چهارده سال است زندانی هستم، با حکم ابد و البته به جرم ناکرده!، دیگر بیشتر از این چه می‌خواهند که قصد آزارم را داشته باشند!؟» در همین فکرها بودم که مشتی محکم به پائین شکمم زدند که از درد به خود پیچیده و حواسم نبود که گفتم:« من بیماری فتق شدیدی دارم نزنید لطفا!» مأمور کنار دستی که گوئی با شنیدن این حرف من احساسات سادیستیکش به غلیان آمده بود با پوزخندی گفت:”خوب چه بهتر!” و با فحاشی رکیک جنسی ادامه داد که:” که فتق داری! بلائی سرت بیارم که فتقت یادت بره” و باز با تمام قدرت با مشت به زیر شکمم ضربه زد. در طول مسیر تا به بازداشتگاه‌شان برسیم، با فحاشی‌های رکیک جنسی به مادر، خواهر و خانواده‌ام چنان آزارم دادند که درد مشت و سیلی زدن‌شان را کمتر متوجه می‌شدم. چند روز در بازداشتگاهی که بعدا فهمیدم متعلق به پلیس فتای اهواز است، به شدت شکنجه شدم.

نمی‌دانم چند روز گذشته بود که از شدت ضربات مشت و لگد که تعمدا بیشتر به زیر شکمم می‌زدند، از هوش رفتم؛ روی تخت بیمارستان و در حالی که با دستبند و پابند به تخت زنجیر شده بودم، به هوش آمدم و متوجه شدم، شخصی که احتمالا پزشک بود، دارد به مامورها اصرار و گاهی التماس می‌کند که:« این بیماری شدید فتق دارد و احتمال پاره‌شدن فتقش زیاد است، باید اینجا بماند و فوری عملش کنیم.» مأمورهای لباس شخصی گوئی دکتر با دیوار حرف زده، بدون اینکه پاسخی دهند، آمدند و بعد از زدن دستبند از پشت و چشمبند من را کشان کشان از تخت بیمارستان به شکنجه‌گاه‌شان بازگرداندند.

این شکنجه شدن، همراه با فحاشی‌های رکیک جنسی به خانواده‌ام و بی‌هوشی دوباره و بردن به بیمارستان، اصرار دکتر به بستری و عمل فوری و بی‌توجهی مأموران، یک‌بار دیگر تکرار شد. در حالی که من کلا در اعتصاب بودم، تا زمانی که به زندان شیبان اهواز بازگردانده شدم. همه این رفتارهای غیرانسانی برای این بود که اسم من را در لیست تلفن‌های گوشی شخصی که بازداشت‌شده دیده بودند، من که چهارده سال است زندانی خودشان هستم!
وقتی به بند برگشتم اول فکر کردم بیش از یکی دو ماه است که من را برده‌اند و همبندی‌ها یادآور شدند که ۱۲ روز پیش تو را بردند، یعنی از ۱۵ تا ۲۷ آذر! الان که یک ماه از آن روزها می‌گذرد، احساس می‌کنم حفره‌ای عمیق در وجودم ایجاد شده!، نه به دلیل شکنجه فیزیکی، بلکه شکنجه و آزار روحی با فحاشی‌های جنسی مکررشان به عزیزانم، حفره‌ای که هرگز پر نخواهد شد.

مختار آلبوشوکه، دیماه ۱۴۰۳″


اطلاعات بیش‌تر
https://tinyurl.com/mvkck9br

#مختار_آلبوشوکه #زندان_شیبان_اهواز #شکنحه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آغاز ششمین سال حبس مهران قره‌باغی، زندانی سیاسی اهل بهبهان

۲۸ دی‌ماه آغاز ششمین سال حبس مهران قره‌باغی، زندانی سیاسی ۳۲ ساله اهل بهبهان است. او هم‌اکنون دوران محکومیت خود را در زندان شیبان اهواز سپری می‌کند.
مهران قره‌باغی در ۲۸ دی‌ماه ۱۳۹۸ توسط مأموران اطلاعات سپاه در بهبهان بازداشت و اوایل دی‌ماه ۱۴۰۰ از زندان بهبهان به زندان شیبان اهواز منتقل شد. وی در دوران حبس با مشکلات جدی سلامتی، از جمله بیماری‌های قلبی و اختلالات بینایی، مواجه شد. هرچند با دریافت خدمات پزشکی وضعیت جسمانی او بهبود یافت، اما همچنان گاهی از تپش قلب رنج می‌برد.
این زندانی سیاسی طی مدت حبس با پرونده‌های جدیدی مواجه شده است. پیش از سال ۱۳۹۸، از سوی دادگاه انقلاب به اتهام "توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام" به سه سال حبس محکوم شد که دو سال آن اجرایی شد.
اوایل اردیبهشت ۱۴۰۲، در پرونده‌ای مجزا از سوی دادگاه انقلاب ماهشهر به اتهام "عضویت در گروه‌های مخالف نظام" به شش سال و سه ماه حبس، "فعالیت تبلیغی علیه نظام" به یک سال و چهار ماه حبس، و "توهین به رهبری" به دو سال و شش ماه حبس محکوم شد که در مجموع ۱۰ سال و یک ماه حبس تعزیری به او ابلاغ گردید.
در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۲، مهران قره‌باغی در پرونده‌ای دیگر به اتهام "تخریب اموال عمومی" (آتش‌زدن حوزه علمیه خواهران در بهبهان) به سه سال و شش ماه حبس و به اتهام "اختلال در نظم عمومی" به ۴۵ ضربه شلاق تعزیری محکوم شد که دو سال از این حکم به مدت پنج سال به حالت تعلیق درآمد.
مهران قره‌باغی، اهل روستای تیله‌کوهی از توابع شهرستان بهبهان در استان خوزستان است. وی چند ماه پیش درخواست تجمیع احکام خود را به دیوان عالی کشور ارسال کرده، اما تاکنون پاسخی دریافت نکرده است.

#مهران_قره_باغی #زندانی_سیاسی #بهبهان #زندان_شیبان_اهواز #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech