روایت محمد داوری، زندانی سیاسی از عادلآباد: شکنجه، تهدید و بیعدالتی در حکومت خامنهای
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ چانه خودم را نمیزنم اما کیست که بتواند درک کند زجری را که خانوادهام در این مدت متحمل شدهاند، هیهات از این ظلم.
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، حال من از شما میپرسم مخلان امنیت روانی جامعه چه کسانی هستند؟ مضاف بر آن تورم افسارگسیخته، افزایش روزافزون قیمت دلار، مسکن، خودرو و اقلام خوراکی که طبقه کارگر و فرودستان جامعه و بخش بزرگی از طبقه متوسط را شرمندهتر از پیش کرده است آیا جایی برای امنیت روانی جامعه باقی میگذارد؟
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، تاکید شما در تیرماه سال جاری به قضات در مورد رعایت و الزام به حقوق بشر اسلامی را نیز شنیدم. هرچند تن نیمهجان حقوق بشر را در غرب به صلیب آویختهاند اما در واقع حقوق بشر اسلامی وضعیت فاجعه آمیزتری را سپری میکند؛ مترسک موریانه خوردهای را میماند که حتی مذمتترین و ادبارترین پرندگان هم از او باکی ندارند و گویا استمرار چنین وضعی باب میل مسئولانی میباشد که دل به افشای جنایت صهیونیستها خوش کردهاند تا بر ستمهای خود سرپوش بگذارند. در واقع دسترسی به حقوق بشر اسلامی نه تنها امکانپذیر نیست بلکه تنها راه دستیابی به آن اعتصاب غذا و بازی کردن با سلامت خود میباشد. از اینروست که ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تبدیل به خانهای متروکه شده است.
به تبلیغات رسانهای اهمیت نخواهم داد اما آنچه که بعنوان یک فعال حقوق زندانیان در زندانهای جنوب ایران در طی این سالها تجربه کردهام برایم تداعی کننده زندانهای حجاج ابن یوسف است. وجود یک سیاهچال شش سلولی موسوم به زیرزمین و شکنجهگاه دیگری موسوم به بند ارشاد در زندان عادل آباد شیراز که مسئولان زندان آن را از بازدیدکنندگان پنهان میکنند و در آن به شکنجههای طاقت فرسا متوسل میشوند، خود نمونه این ادعاست. بیماری که چندین ماه است به آن درگیرم و در پی انتقال به همین سلولهای مخوف به آن مبتلا شدهام،....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
https://tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ چانه خودم را نمیزنم اما کیست که بتواند درک کند زجری را که خانوادهام در این مدت متحمل شدهاند، هیهات از این ظلم.
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، حال من از شما میپرسم مخلان امنیت روانی جامعه چه کسانی هستند؟ مضاف بر آن تورم افسارگسیخته، افزایش روزافزون قیمت دلار، مسکن، خودرو و اقلام خوراکی که طبقه کارگر و فرودستان جامعه و بخش بزرگی از طبقه متوسط را شرمندهتر از پیش کرده است آیا جایی برای امنیت روانی جامعه باقی میگذارد؟
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، تاکید شما در تیرماه سال جاری به قضات در مورد رعایت و الزام به حقوق بشر اسلامی را نیز شنیدم. هرچند تن نیمهجان حقوق بشر را در غرب به صلیب آویختهاند اما در واقع حقوق بشر اسلامی وضعیت فاجعه آمیزتری را سپری میکند؛ مترسک موریانه خوردهای را میماند که حتی مذمتترین و ادبارترین پرندگان هم از او باکی ندارند و گویا استمرار چنین وضعی باب میل مسئولانی میباشد که دل به افشای جنایت صهیونیستها خوش کردهاند تا بر ستمهای خود سرپوش بگذارند. در واقع دسترسی به حقوق بشر اسلامی نه تنها امکانپذیر نیست بلکه تنها راه دستیابی به آن اعتصاب غذا و بازی کردن با سلامت خود میباشد. از اینروست که ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تبدیل به خانهای متروکه شده است.
به تبلیغات رسانهای اهمیت نخواهم داد اما آنچه که بعنوان یک فعال حقوق زندانیان در زندانهای جنوب ایران در طی این سالها تجربه کردهام برایم تداعی کننده زندانهای حجاج ابن یوسف است. وجود یک سیاهچال شش سلولی موسوم به زیرزمین و شکنجهگاه دیگری موسوم به بند ارشاد در زندان عادل آباد شیراز که مسئولان زندان آن را از بازدیدکنندگان پنهان میکنند و در آن به شکنجههای طاقت فرسا متوسل میشوند، خود نمونه این ادعاست. بیماری که چندین ماه است به آن درگیرم و در پی انتقال به همین سلولهای مخوف به آن مبتلا شدهام،....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
https://tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایت محمد داوری، زندانی سیاسی از عادلآباد: شکنجه، تهدید و بیعدالتی در حکومت خامنهای
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ ....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ ....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ماموران جمهوری اسلامی و بازجوها همواره خانواده زندانیان سیاسی را ترغیب به سکوت میکنند. بهویژه گاهی با ظاهری خیرخواه، به اطرافیان زندانیان گمنام توصیه میکنند که برای حل سریعتر پرونده، اطلاعرسانی نکنند. اما سکوت خانواده و اطرافیان، دست بازجویان و ماموران را برای فشار بیشتر بر زندانیان، بهویژه زندانیان ناشناخته، باز میگذارد.
سعید دهقان، حقوقدان: آنها [ماموران] از خبریشدن میترسند. [این] نشان میدهد در حال ظلمکردن بیشتر به متهمانی هستند که ناشناخته مانده و در نتیجه، افکار عمومی هم درباره آنها ساکت ماندهاند.
اطلاعرسانی درباره زندانیان و احکام صادرشده برای آنان، میتواند حمایت گسترده افکار عمومی از آنها را در پی داشته باشد. لغو حکم اعدام امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی، از بازداشتیهای آبان ۹۸، تا اندازهای متاثر از فشار افکار عمومی بر جمهوری اسلامی بود.
اگرچه اطلاعرسانی همیشه به یک نتیجه مشخص ختم نمیشود، اما تنها راه چاره برای برخورد با جمهوری اسلامی است. در نظر داشته باشیم که برخورد جمهوری اسلامی با شهروندان و کنشگران همواره با نقض حقوق آنان همراه است. اگرنه در سیستم عادلانه قضایی کشورهای آزاد روند پروندهها، شفاف و بدون نقض حقوق زندانیان طی میشود.
در یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=xUIgRZ_qHdU
#یاری_حقوقی_توانا #اسلایدشو #زندان #زندانی_سیاسی #حقوق_زندانی #حقوق_بشر #حقوق_متهم
@Tavaana_TavaanaTech
سعید دهقان، حقوقدان: آنها [ماموران] از خبریشدن میترسند. [این] نشان میدهد در حال ظلمکردن بیشتر به متهمانی هستند که ناشناخته مانده و در نتیجه، افکار عمومی هم درباره آنها ساکت ماندهاند.
اطلاعرسانی درباره زندانیان و احکام صادرشده برای آنان، میتواند حمایت گسترده افکار عمومی از آنها را در پی داشته باشد. لغو حکم اعدام امیرحسین مرادی، محمد رجبی و سعید تمجیدی، از بازداشتیهای آبان ۹۸، تا اندازهای متاثر از فشار افکار عمومی بر جمهوری اسلامی بود.
اگرچه اطلاعرسانی همیشه به یک نتیجه مشخص ختم نمیشود، اما تنها راه چاره برای برخورد با جمهوری اسلامی است. در نظر داشته باشیم که برخورد جمهوری اسلامی با شهروندان و کنشگران همواره با نقض حقوق آنان همراه است. اگرنه در سیستم عادلانه قضایی کشورهای آزاد روند پروندهها، شفاف و بدون نقض حقوق زندانیان طی میشود.
در یوتیوب:
https://www.youtube.com/watch?v=xUIgRZ_qHdU
#یاری_حقوقی_توانا #اسلایدشو #زندان #زندانی_سیاسی #حقوق_زندانی #حقوق_بشر #حقوق_متهم
@Tavaana_TavaanaTech
شریفه محمدی، فعال کارگری محبوس در زندان لاکان رشت، مجددا به اعدام محکوم شد.
حکم اعدام خانم محمدی پیشتر در دیوان عالی کشور نقض شده بود و پرونده وی به شعبه هم عرض ارجاع داده شده بود.
اما شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت، به ریاست قاضی درویشگفتار مجددا حکم اعدام شریفه محمدی را صادر کرد.
بر اساس حکمی که امروز به وکلای ایشان ابلاغ شده، شریفه محمدی از بابت اتهام «بغی از طریق عضویت در یکی از گروههای اپوزیسیون» به اعدام محکوم شده است.
نجات با طناب پوسیده
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/khaexec/
#زندان
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#عباس_دریس
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
حکم اعدام خانم محمدی پیشتر در دیوان عالی کشور نقض شده بود و پرونده وی به شعبه هم عرض ارجاع داده شده بود.
اما شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت، به ریاست قاضی درویشگفتار مجددا حکم اعدام شریفه محمدی را صادر کرد.
بر اساس حکمی که امروز به وکلای ایشان ابلاغ شده، شریفه محمدی از بابت اتهام «بغی از طریق عضویت در یکی از گروههای اپوزیسیون» به اعدام محکوم شده است.
نجات با طناب پوسیده
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/khaexec/
#زندان
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#عباس_دریس
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
صبح امروز، شنبه ۲۷ بهمنماه، علی معزی، زندانی سیاسی ۷۱ ساله، با ضرب و اعمال خشونت و بدون اطلاع قبلی، از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شده است.
دلیل انتقال این زندانی مشخص نیست و هیچ توضیحی در این باره به بستگان و خانواده این زندانی داده نشده است.
این زندانی سیاسی بیمار است و شرایط جسمی ناگواری دارد. او به بیماری سرطان پروستات مبتلا ست و از مشکلات کلیه، شنوایی و آرتروز زانو رنج میبرد.
علی معزی خردادماه ۱۴۰۲، به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» به ۶ سال و ۳ ماه حبس محکوم شده است. البته این زندانی سیاسی پیش از این هم سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
#علی_معزی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
دلیل انتقال این زندانی مشخص نیست و هیچ توضیحی در این باره به بستگان و خانواده این زندانی داده نشده است.
این زندانی سیاسی بیمار است و شرایط جسمی ناگواری دارد. او به بیماری سرطان پروستات مبتلا ست و از مشکلات کلیه، شنوایی و آرتروز زانو رنج میبرد.
علی معزی خردادماه ۱۴۰۲، به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» به ۶ سال و ۳ ماه حبس محکوم شده است. البته این زندانی سیاسی پیش از این هم سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.
#علی_معزی
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#زندانی_سیاسی
@Tavaana_TavaanaTech
اعتصاب پریوش مسلمی در اعتراض به محرومیت از خدمات درمانی در زندان اوین
پریوش مسلمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت سلامتی خود دست به اعتصاب زده است. او که از بیماریهای متعددی رنج میبرد، خواستار دریافت خدمات درمانی مناسب در مراکز درمانی خارج از زندان شده است.
به گفته منابع نزدیک به خانواده این زندانی، وضعیت جسمی او نگرانکننده است. وی با مشکلاتی همچون سردردهای مزمن، کمکاری غده تیروئید، کمخونی شدید، ضعف سیستم ایمنی، درد استخوان و مشکلات عضلانی مواجه است. پزشکان زندان رشد غیرعادی غده هیپوفیز او را تأیید کردهاند و توصیه کردهاند که روند درمانی وی باید خارج از زندان پیگیری شود. با این حال، مسئولان از اعزام او به مرخصی درمانی یا اعطای آزادی مشروط خودداری میکنند.
پریوش مسلمی در ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳، پس از مراجعه به دادسرای اوین بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد. او در دادگاه انقلاب تهران به اتهاماتی ازجمله اجتماع و تبانی، توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام محاکمه و در مجموع به سه سال و هشت ماه زندان محکوم شد.
این نخستین بار نیست که او با بازداشت و زندان مواجه میشود. وی پیشتر در شهریور ۱۴۰۲، همزمان با سالگرد درگذشت مهسا امینی، بازداشت و پس از یک ماه با قرار تأمین آزاد شد. همچنین در فروردین سال جاری، در شهر نور بازداشت و پس از سه روز از یکی از بازداشتگاههای امنیتی آزاد شده بود.
با ادامه اعتصاب و وضعیت نامناسب جسمانی پریوش مسلمی، نگرانیها درباره سلامت او افزایش یافته است.
#پریوش_مسلمی #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پریوش مسلمی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت سلامتی خود دست به اعتصاب زده است. او که از بیماریهای متعددی رنج میبرد، خواستار دریافت خدمات درمانی مناسب در مراکز درمانی خارج از زندان شده است.
به گفته منابع نزدیک به خانواده این زندانی، وضعیت جسمی او نگرانکننده است. وی با مشکلاتی همچون سردردهای مزمن، کمکاری غده تیروئید، کمخونی شدید، ضعف سیستم ایمنی، درد استخوان و مشکلات عضلانی مواجه است. پزشکان زندان رشد غیرعادی غده هیپوفیز او را تأیید کردهاند و توصیه کردهاند که روند درمانی وی باید خارج از زندان پیگیری شود. با این حال، مسئولان از اعزام او به مرخصی درمانی یا اعطای آزادی مشروط خودداری میکنند.
پریوش مسلمی در ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳، پس از مراجعه به دادسرای اوین بازداشت و به بند زنان زندان اوین منتقل شد. او در دادگاه انقلاب تهران به اتهاماتی ازجمله اجتماع و تبانی، توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام محاکمه و در مجموع به سه سال و هشت ماه زندان محکوم شد.
این نخستین بار نیست که او با بازداشت و زندان مواجه میشود. وی پیشتر در شهریور ۱۴۰۲، همزمان با سالگرد درگذشت مهسا امینی، بازداشت و پس از یک ماه با قرار تأمین آزاد شد. همچنین در فروردین سال جاری، در شهر نور بازداشت و پس از سه روز از یکی از بازداشتگاههای امنیتی آزاد شده بود.
با ادامه اعتصاب و وضعیت نامناسب جسمانی پریوش مسلمی، نگرانیها درباره سلامت او افزایش یافته است.
#پریوش_مسلمی #زندان_اوین #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمشید عزیزی، زندانی سیاسی، پیش از اتمام مرخصی و بازگشتش به زندان ویدیویی ضبط و در کانال تلگرامش منتشر کرده است. او در این ویدیو میگوید: «منوچهر فلاح بیگناه است. دست در دست هم و فارغ از همه جریانهای سیاسی بگوییم نه به اعدام. منوچهر فلاح آزاد باید گردد.»
منوچهر فلاح، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، از سوی شعبه دو دادگاه انقلاب این شهر با اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شده است.
#جمشید_عزیزی #منوچهر_فلاح #نه_به_اعدام #زندان_لاکان #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
منوچهر فلاح، زندانی سیاسی محبوس در زندان لاکان رشت، از سوی شعبه دو دادگاه انقلاب این شهر با اتهام «محاربه» به اعدام محکوم شده است.
#جمشید_عزیزی #منوچهر_فلاح #نه_به_اعدام #زندان_لاکان #رشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نقض حقوق اولیه یک متهم سیاسی؛ تداوم بلاتکلیفی امان جلالی نژاد در زندان شیبان اهواز
امان جلالی نژاد، معلم و متهم سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز، همچنان از حقوق اولیه خود محروم بوده و در وضعیت بلاتکلیف به سر میبرد. در روزهای اخیر، پرونده او برای «رفع ایرادات قضایی» به شعبه ۱۳ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اهواز بازگردانده شده است. این روند نهتنها نقض آشکار حقوق بنیادین اوست، بلکه نشاندهنده بیتوجهی سیستم قضایی به اصول دادرسی عادلانه است.
تداوم بازداشت غیرضروری
امان جلالی نژاد در ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ در اهواز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای امنیتی خوزستان منتقل شد. از آن زمان تاکنون، او بدون برگزاری دادگاه و تعیین وضعیت حقوقی خود، در زندان شیبان (مرکزی اهواز) نگهداری میشود. این در حالی است که فرزانه زیلابی، وکیل مدافع او، در ۱۰ دی ۱۴۰۳ تأیید کرده که تحقیقات قضایی و امنیتی پرونده موکلش به پایان رسیده است. با این وجود، قرار بازداشت موقت او در ۲ آبان ۱۴۰۳ تمدید شد، و همچنان در وضعیت نامشخص قرار دارد.
#امان_جلالی_نژاد #زندان_شیبان_اهواز
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امان جلالی نژاد، معلم و متهم سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز، همچنان از حقوق اولیه خود محروم بوده و در وضعیت بلاتکلیف به سر میبرد. در روزهای اخیر، پرونده او برای «رفع ایرادات قضایی» به شعبه ۱۳ بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب اهواز بازگردانده شده است. این روند نهتنها نقض آشکار حقوق بنیادین اوست، بلکه نشاندهنده بیتوجهی سیستم قضایی به اصول دادرسی عادلانه است.
تداوم بازداشت غیرضروری
امان جلالی نژاد در ۲۰ فروردین ۱۴۰۳ در اهواز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به یکی از بازداشتگاههای امنیتی خوزستان منتقل شد. از آن زمان تاکنون، او بدون برگزاری دادگاه و تعیین وضعیت حقوقی خود، در زندان شیبان (مرکزی اهواز) نگهداری میشود. این در حالی است که فرزانه زیلابی، وکیل مدافع او، در ۱۰ دی ۱۴۰۳ تأیید کرده که تحقیقات قضایی و امنیتی پرونده موکلش به پایان رسیده است. با این وجود، قرار بازداشت موقت او در ۲ آبان ۱۴۰۳ تمدید شد، و همچنان در وضعیت نامشخص قرار دارد.
#امان_جلالی_نژاد #زندان_شیبان_اهواز
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کیانوش چراغی، روز یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳، با نیروهای امنیتی بازداشت شد و از همان لحظه بازداشت اعتصاب غذای تر و خشک خود را آغاز کرد.
او در حالی بازداشت شد که از پیش تحت حبس با پابند الکترونیکی بود و تنها دو روز دیگر باید خود را به زندان معرفی میکرد.
حالا در پنجمین روز اعتصاب غذا، او اعلام کرد که آبهای خود را هم دوخته است.
همسر آقای چراغی در استوری اینستاگرامش این متن را منتشر کرد:
«اینجانب کیانوش چراغی با توجه به عدم پیگیری مسئولان در جهت لغو غیر قانونی پابند و ارائه اخبار دروغ در مورد تعداد روزهای اعتصاب و عدم رسیدگی قانونی با افراد خاطی کلانتری در مورد ضرب و جرح اینجانب، علی رغم میل باطنی به رفتارهای رادیکالی علاوه بر اعتصاب پنج روزه غذای تر و خشک اقدام به لب دوزی کردهام. به امید ایرانی آزاد بدور از بی عدالتی»
آقای چراغی، مهندس کامپیوتر و کارمند سابق سازمان تأمین اجتماعی، پس از مشاهده فساد سیستماتیک از سمت خود استعفا داد و در جریان اعتراضات مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ به فعالیتهای مدنی پیوست. او در سالهای اخیر چندین بار بازداشت شد و در آخرین حکم، به ۲ سال زندان، تحقیق اجباری درباره جانباختگان جنگ ایران و عراق، و نوشتن ۲۰۰ صفحه دستنویس محکوم شد. پس از مدتی، حبس او به نظارت با پابند الکترونیکی تغییر یافت، اما اکنون بار دیگر بدون ارائه دلیل شفاف بازداشت شده است.
آدرس اینستاگرام همسر آقای چراغی
aki.sb3232
#کیانوش_چراغی #اعتصاب_غذا #زندان_ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او در حالی بازداشت شد که از پیش تحت حبس با پابند الکترونیکی بود و تنها دو روز دیگر باید خود را به زندان معرفی میکرد.
حالا در پنجمین روز اعتصاب غذا، او اعلام کرد که آبهای خود را هم دوخته است.
همسر آقای چراغی در استوری اینستاگرامش این متن را منتشر کرد:
«اینجانب کیانوش چراغی با توجه به عدم پیگیری مسئولان در جهت لغو غیر قانونی پابند و ارائه اخبار دروغ در مورد تعداد روزهای اعتصاب و عدم رسیدگی قانونی با افراد خاطی کلانتری در مورد ضرب و جرح اینجانب، علی رغم میل باطنی به رفتارهای رادیکالی علاوه بر اعتصاب پنج روزه غذای تر و خشک اقدام به لب دوزی کردهام. به امید ایرانی آزاد بدور از بی عدالتی»
آقای چراغی، مهندس کامپیوتر و کارمند سابق سازمان تأمین اجتماعی، پس از مشاهده فساد سیستماتیک از سمت خود استعفا داد و در جریان اعتراضات مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ به فعالیتهای مدنی پیوست. او در سالهای اخیر چندین بار بازداشت شد و در آخرین حکم، به ۲ سال زندان، تحقیق اجباری درباره جانباختگان جنگ ایران و عراق، و نوشتن ۲۰۰ صفحه دستنویس محکوم شد. پس از مدتی، حبس او به نظارت با پابند الکترونیکی تغییر یافت، اما اکنون بار دیگر بدون ارائه دلیل شفاف بازداشت شده است.
آدرس اینستاگرام همسر آقای چراغی
aki.sb3232
#کیانوش_چراغی #اعتصاب_غذا #زندان_ایلام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech