⭕️ با پیوستن زندان فیروزآباد استان فارس در هفته هفتاد و یکم به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، این کارزار به ۴۶ زندان گسترش یافت؛
دعوت از خانواده زندانیان زیر حکم اعدام به شکستن سکوت
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن حمایت از اعتصاب کامیونداران زحمتکش که دوازدهمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند، به آنان درود میفرستد و از دیگر اقشار جامعه که به اشکال مختلف تحت ستم هستند، میخواهد که به اعتصاب رانندگان بپیوندند و از آنها به هر شکل ممکن حمایت کنند.
در شرایط کنونی که هر روز شاهد رویدادها و فجایع دلخراش در سراسر کشور هستیم، حکومتِ کشتار و اعدام در سیاهچالهای خود، دستهدسته زندانیان را در بیخبری کامل اعدام میکند و با سخره گرفتن قوانین بینالمللی و اهرم کردن دین با این جنایات حکومتی که بستر آن را نیز خودشان فراهم کرده به دنبال فرونشاندن حقخواهی و خیزشهای مردم هستند اما تاریخ نشان داده که سقوط چنین حکومتهای دیکتاتوری حتمی است.
حال از ابتدای خرداد تاکنون دستکم ۶۷ زندانی، شامل ۳ زن، اعدام شدهاند و بهطور متوسط روزی ۷ تن به دار آویخته شدهاند. تنها در روز ۷ خرداد، ۲۰ زندانی را با بیرحمی اعدام کردهاند.
فراموش نکنیم که این سطح از استفاده از مجازات غیرانسانیِ اعدام با نقض گسترده حق دادرسی منصفانه همراه بوده است. در همین راستا، متأسفانه روز چهارشنبه ۷ خرداد، پدرام مدنی در زندان قزلحصار به اتهام جاسوسی در سکوت خبری به دار آویخته شد. علاوه بر این، اعاده دادرسی محمدامین مهدویشایسته، که پیشتر به اتهام جاسوسی توسط صلواتی، «قاضی مرگ»، به اعدام محکوم شده بود، از طرف دیوان عالی رد شده و این شهروند زندانی در خطر جدی اعدام قرار دارد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» به خانوادهای زندانیان محکومبهاعدام توصیه میکند که روند پرونده عزیزانشان را بهسرعت رسانهای کرده و به اطلاع عموم مردم ایران و نهادهای حقوق بشری برسانند.تا با این روشنگریها بتوانیم ماشین کشتار و اعدام را متوقف و از کار انداخت و نباید فریب نیرنگها یا تهدیدهای مأموران اطلاعاتی و بازجویان را خورد تا حکومت در سکوت خبری زندانیان را اعدام کرده و بهتعبیری با قتل حکومتی، حق حیاتشان را پایمال کند.
با درود و سپاس به خانواده زندانیانی که هفتههاست در نقاط مختلف کشور فریاد «نه به اعدام» سر میدهند و از این کارزار حمایت میکنند، مجدداً از عموم مردم، بهویژه خانوادههای زندانیان محکومبهاعدام میخواهیم که به هر شکل ممکن از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» حمایت کنند و خانوادههای معترض و دادخواه را تنها نگذارند.
باید صدای «نه به اعدام» در هر شهر و خیابان طنینانداز شود، چون این حکومت روزانه خانوادهها را در اقصینقاط کشور داغدار میکند. قدرت ما در اتحاد و همبستگی ماست.
طبق اخبار رسیده به کارزار، جمعی از زندانیان زندان فیروزآباد استان فارس، در هفته هفتاد و یکم از روز ۱۳ خرداد، به کارزار سهشنبههای نه به اعدام پیوسته و هر سهشنبه در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب، روز سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، در هفته هفتاد و یکم، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۴۶ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران و زندان فیروزآباد فارس.
هفته هفتاد و یکم
سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#محمدامین_مهدوی_شایسته
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دعوت از خانواده زندانیان زیر حکم اعدام به شکستن سکوت
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» ضمن حمایت از اعتصاب کامیونداران زحمتکش که دوازدهمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند، به آنان درود میفرستد و از دیگر اقشار جامعه که به اشکال مختلف تحت ستم هستند، میخواهد که به اعتصاب رانندگان بپیوندند و از آنها به هر شکل ممکن حمایت کنند.
در شرایط کنونی که هر روز شاهد رویدادها و فجایع دلخراش در سراسر کشور هستیم، حکومتِ کشتار و اعدام در سیاهچالهای خود، دستهدسته زندانیان را در بیخبری کامل اعدام میکند و با سخره گرفتن قوانین بینالمللی و اهرم کردن دین با این جنایات حکومتی که بستر آن را نیز خودشان فراهم کرده به دنبال فرونشاندن حقخواهی و خیزشهای مردم هستند اما تاریخ نشان داده که سقوط چنین حکومتهای دیکتاتوری حتمی است.
حال از ابتدای خرداد تاکنون دستکم ۶۷ زندانی، شامل ۳ زن، اعدام شدهاند و بهطور متوسط روزی ۷ تن به دار آویخته شدهاند. تنها در روز ۷ خرداد، ۲۰ زندانی را با بیرحمی اعدام کردهاند.
فراموش نکنیم که این سطح از استفاده از مجازات غیرانسانیِ اعدام با نقض گسترده حق دادرسی منصفانه همراه بوده است. در همین راستا، متأسفانه روز چهارشنبه ۷ خرداد، پدرام مدنی در زندان قزلحصار به اتهام جاسوسی در سکوت خبری به دار آویخته شد. علاوه بر این، اعاده دادرسی محمدامین مهدویشایسته، که پیشتر به اتهام جاسوسی توسط صلواتی، «قاضی مرگ»، به اعدام محکوم شده بود، از طرف دیوان عالی رد شده و این شهروند زندانی در خطر جدی اعدام قرار دارد.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» به خانوادهای زندانیان محکومبهاعدام توصیه میکند که روند پرونده عزیزانشان را بهسرعت رسانهای کرده و به اطلاع عموم مردم ایران و نهادهای حقوق بشری برسانند.تا با این روشنگریها بتوانیم ماشین کشتار و اعدام را متوقف و از کار انداخت و نباید فریب نیرنگها یا تهدیدهای مأموران اطلاعاتی و بازجویان را خورد تا حکومت در سکوت خبری زندانیان را اعدام کرده و بهتعبیری با قتل حکومتی، حق حیاتشان را پایمال کند.
با درود و سپاس به خانواده زندانیانی که هفتههاست در نقاط مختلف کشور فریاد «نه به اعدام» سر میدهند و از این کارزار حمایت میکنند، مجدداً از عموم مردم، بهویژه خانوادههای زندانیان محکومبهاعدام میخواهیم که به هر شکل ممکن از کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» حمایت کنند و خانوادههای معترض و دادخواه را تنها نگذارند.
باید صدای «نه به اعدام» در هر شهر و خیابان طنینانداز شود، چون این حکومت روزانه خانوادهها را در اقصینقاط کشور داغدار میکند. قدرت ما در اتحاد و همبستگی ماست.
طبق اخبار رسیده به کارزار، جمعی از زندانیان زندان فیروزآباد استان فارس، در هفته هفتاد و یکم از روز ۱۳ خرداد، به کارزار سهشنبههای نه به اعدام پیوسته و هر سهشنبه در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب، روز سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، در هفته هفتاد و یکم، اعضای کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۴۶ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران و زندان فیروزآباد فارس.
هفته هفتاد و یکم
سهشنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#محمدامین_مهدوی_شایسته
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محبوبه رضایی، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، طی پیامی از اعتصاب کامیونداران و کارگران حمایت کرد.
او نوشت:
«برادران کامیوندار، کارگران شریف،
مردم آگاه ایران،
از دل دیوارهای سخت اوین با شما سخن میگویم.
اتحاد و حق طلبی برادران کامیوندار که از جنوب ایران آغاز شد و امروز بیش از ده روز است که در اکثر شهرهای ایران گسترش یافته، کابوس تبهکاران شده است.
درود میفرستم بر اعتصاب شرافتمندانه شما. صدای شما، صدای همه مردم ایران است. مقاومت شما، مبارزه همه همه فرزندان این سرزمین است که با هر روشی همبستگی خود را علیه تمامیت استبدادی با فریادی رسا اعلام میکنند.
اعتصاب کامیونداران، اعتراضی به حق و آغازی است بر پایان سیستمی فاسد و جنایتکار.
از همه مردم در هر صنفی دعوت میکنم با حمایت خود از اعتصاب و اعتراض کامیونداران شریف ایرانی به این اعتراض بپیوندید.
رهایی نزدیک است...»
#محبوبه_رضایی #بیانیه #اعتصاب_کامیونداران #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او نوشت:
«برادران کامیوندار، کارگران شریف،
مردم آگاه ایران،
از دل دیوارهای سخت اوین با شما سخن میگویم.
اتحاد و حق طلبی برادران کامیوندار که از جنوب ایران آغاز شد و امروز بیش از ده روز است که در اکثر شهرهای ایران گسترش یافته، کابوس تبهکاران شده است.
درود میفرستم بر اعتصاب شرافتمندانه شما. صدای شما، صدای همه مردم ایران است. مقاومت شما، مبارزه همه همه فرزندان این سرزمین است که با هر روشی همبستگی خود را علیه تمامیت استبدادی با فریادی رسا اعلام میکنند.
اعتصاب کامیونداران، اعتراضی به حق و آغازی است بر پایان سیستمی فاسد و جنایتکار.
از همه مردم در هر صنفی دعوت میکنم با حمایت خود از اعتصاب و اعتراض کامیونداران شریف ایرانی به این اعتراض بپیوندید.
رهایی نزدیک است...»
#محبوبه_رضایی #بیانیه #اعتصاب_کامیونداران #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، طی بیانیهای ضمن حمایت از دکتر حسن باقرینیا، به پروندهسازی نهادهای امنیتی و قضایی علیه این منتقد دانشگاهی، اعتراض کردند.
متن بیانیه به شرح زیر است:
به نام خداوند دادگر دادخواه
با خبر شدیم که پس از پروندهسازی، اخراج از دانشگاه و صدور حکم حبس برای استاد فاضل و اندیشمند، جناب دکتر حسن باقرینیا بخاطر روشنگری و نقد حکمرانی، دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی برای دومین مرتبه علیه ایشان پروندهسازی نموده و با وارد آوردن اتهامات سنگین و واهی، قصد دارد این معلم مبارز و صلح طلب و دیگرانی مانند او را وادار به سکوت نماید.
بدین وسیله، ما جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، اعلام میداریم که دکتر حسن باقری نیا یکی از شریفترین، اخلاقمدارترین، شجاعترین و صلحطلبترین اندیشمندان و اساتید کشور است که ابزاری جز قلم و سخن نداشته و تمام تلاش او در راستای آسیبشناسی حکمرانی، نقد قدرت و بهبود سلامت روان جامعه است لذا اتهامات وارده به او از اساس باطل و نارواست. از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی میخواهیم هر چه سریعتر، پرونده سازی علیه این معلم و اندیشمند فرهیخته را متوقف کرده و در عوض، زمینهی بازگشت ایشان به دانشگاه را فراهم نموده و فضایی بر جامعه حاکم سازد که اندیشه و صدای جامعهساز او و اندیشمندانی مانند او، رساتر شنیده شده و مورد استفاده قرار گیرد.
ما جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، با اعلام پشتیبانی از دکتر باقری نیا و راه و روش مدنی ایشان، از دستگاه قضایی میخواهیم که در رفتار خود با اندیشمندان ملی و صلح طلب، تجدیدنظر نماید و جایگاه رفیع آنها در پیشرفت و توسعه کشور را قدر بداند.
#دکتر_حسن_باقرینیا
امضاء کنندگان
هادی حکیم شفایی
مهران صولتی
سید ابوالفضل حسینی
ابوالقاسم رحیمی
عباس پهلوانی
محمد اکبری
فروغ خسروی
حسن جوهری
هومن عدالتی
محمود صفدری
بهرام رحمانی وحید
یعقوب یزدانی
محمدرضا رمضانزاده
زهرا عوضزاده
حسین رمضانپور
سارا سیاهپور
ابوالفضل رحیمی شاد
کوکب بداغی پگاه
مصطفی رباطی
شهناز خالقی
فرهاد حسین زاده
حمید افراده
رضا شجاعی
محمدعلی زحمتکش
نسرین بهمنپور
رضا مسلمی
دیاکو علوی
مجتبی ابطحی
شکرالله احمدی
لطف الله جمشیدی
فرزانه داوودپور
غلامعلی شهریاری
محمد کرد
فاطمه بهمنی
کامبیز نوروززاده
هرمینه هورداد
کوثر خدابخشی
ساحره محمدی
فوزیه شریفی
مریم کوراوند
محمدرضا مرادی
میثم امیری
کاوه حسن زاده
نیما مولایی
مژده سبزی پور
سامره سلطانی
زینب صفدری
سبحان احمدی
طاووس الماسی
شیده شریفی
هوشنگ قربانی
برات سعیدی
خدیجه صالحی
صبا آلی
شمسی نوروزی
مریم حسنی
الهه حسینی
صادق موسوی
حافظ رحیمی
حسن علیجانی
ژیلا خیّر
صلاح حاجی میرزایی
سعید کردکریمی
مسعود زینالزاده
زهره متینی
رضا گواهی
رضا کاظم زاده
سهیلا رزوان
فاطمه محبان
نرگس آله وردی
امالبنین علیآبادی
شاپورسلیمانی پور
فاطمه رحمانی
مرضیه سنگسفیدی
قزل گل افشین
بتول عوض زاده
عذرا محمدزاده
منیر صادقی
رامش خسروی
ابوالقاسم دودانگه
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه به شرح زیر است:
به نام خداوند دادگر دادخواه
با خبر شدیم که پس از پروندهسازی، اخراج از دانشگاه و صدور حکم حبس برای استاد فاضل و اندیشمند، جناب دکتر حسن باقرینیا بخاطر روشنگری و نقد حکمرانی، دستگاه امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی برای دومین مرتبه علیه ایشان پروندهسازی نموده و با وارد آوردن اتهامات سنگین و واهی، قصد دارد این معلم مبارز و صلح طلب و دیگرانی مانند او را وادار به سکوت نماید.
بدین وسیله، ما جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، اعلام میداریم که دکتر حسن باقری نیا یکی از شریفترین، اخلاقمدارترین، شجاعترین و صلحطلبترین اندیشمندان و اساتید کشور است که ابزاری جز قلم و سخن نداشته و تمام تلاش او در راستای آسیبشناسی حکمرانی، نقد قدرت و بهبود سلامت روان جامعه است لذا اتهامات وارده به او از اساس باطل و نارواست. از دستگاه قضایی جمهوری اسلامی میخواهیم هر چه سریعتر، پرونده سازی علیه این معلم و اندیشمند فرهیخته را متوقف کرده و در عوض، زمینهی بازگشت ایشان به دانشگاه را فراهم نموده و فضایی بر جامعه حاکم سازد که اندیشه و صدای جامعهساز او و اندیشمندانی مانند او، رساتر شنیده شده و مورد استفاده قرار گیرد.
ما جمعی از دانشگاهیان، معلمان، فعالان سیاسی، مدنی و صنفی، با اعلام پشتیبانی از دکتر باقری نیا و راه و روش مدنی ایشان، از دستگاه قضایی میخواهیم که در رفتار خود با اندیشمندان ملی و صلح طلب، تجدیدنظر نماید و جایگاه رفیع آنها در پیشرفت و توسعه کشور را قدر بداند.
#دکتر_حسن_باقرینیا
امضاء کنندگان
هادی حکیم شفایی
مهران صولتی
سید ابوالفضل حسینی
ابوالقاسم رحیمی
عباس پهلوانی
محمد اکبری
فروغ خسروی
حسن جوهری
هومن عدالتی
محمود صفدری
بهرام رحمانی وحید
یعقوب یزدانی
محمدرضا رمضانزاده
زهرا عوضزاده
حسین رمضانپور
سارا سیاهپور
ابوالفضل رحیمی شاد
کوکب بداغی پگاه
مصطفی رباطی
شهناز خالقی
فرهاد حسین زاده
حمید افراده
رضا شجاعی
محمدعلی زحمتکش
نسرین بهمنپور
رضا مسلمی
دیاکو علوی
مجتبی ابطحی
شکرالله احمدی
لطف الله جمشیدی
فرزانه داوودپور
غلامعلی شهریاری
محمد کرد
فاطمه بهمنی
کامبیز نوروززاده
هرمینه هورداد
کوثر خدابخشی
ساحره محمدی
فوزیه شریفی
مریم کوراوند
محمدرضا مرادی
میثم امیری
کاوه حسن زاده
نیما مولایی
مژده سبزی پور
سامره سلطانی
زینب صفدری
سبحان احمدی
طاووس الماسی
شیده شریفی
هوشنگ قربانی
برات سعیدی
خدیجه صالحی
صبا آلی
شمسی نوروزی
مریم حسنی
الهه حسینی
صادق موسوی
حافظ رحیمی
حسن علیجانی
ژیلا خیّر
صلاح حاجی میرزایی
سعید کردکریمی
مسعود زینالزاده
زهره متینی
رضا گواهی
رضا کاظم زاده
سهیلا رزوان
فاطمه محبان
نرگس آله وردی
امالبنین علیآبادی
شاپورسلیمانی پور
فاطمه رحمانی
مرضیه سنگسفیدی
قزل گل افشین
بتول عوض زاده
عذرا محمدزاده
منیر صادقی
رامش خسروی
ابوالقاسم دودانگه
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین شنبهزاده.pdf
3.9 MB
روایت حسین شنبهزاده از شکنجه و تهدیدهای امنیتی در دوران بازداشت
حسین شنبهزاده، زندانی سیاسی، در نامهای بلند از درون زندان، جزئیات هولناک بازداشت و شکنجههای جسمی و روانی خود توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی را افشا کرده است. او در این روایت، از ضربوشتم شدید، تهدید به اعدام، اجبار به اعترافات تلویزیونی، و تهدید صریح به قتل خواهرزاده ۶ سالهاش بهعنوان ابزار فشار سخن گفته است.
شنبهزاده روایت میکند که در اردیبهشت ۱۴۰۲ در شهر اردبیل، پس از انتشار نظرسنجیای در شبکه اجتماعی، توسط مأموران وزارت اطلاعات با ضربوشتم شدید بازداشت شد. او مینویسد که چندین مأمور، بدون حکم قضایی، با مشت، زانو و تهدید، رمز گوشیاش را گرفتند. شکنجه جسمی به حدی شدید بوده که به گفته خودش، دو شب نتوانسته بخوابد.
در بخش تکاندهندهای از نامه، شنبهزاده فاش میکند که یکی از مأموران ارشد امنیتی (موسوم به "حاجی") تهدید کرده که در صورت عدم همکاری، تصویری ساختگی از محتوای تلفنش را منتشر میکنند تا هیئتی مذهبی، خواهرزاده ششسالهاش را شناسایی و "تنبیه" کند. این تهدید، او را به همکاری اجباری و انجام مصاحبههای تلویزیونی واداشته است.
او میگوید پس از تهدید، به اجبار به "مصاحبهای" تن داده که در آن، مجبور شده حتی جملهای بگوید که «اگر خارج از کشور بودم، حذفم کنید.» این جمله را «پیشاپیش بهانهای برای ترور» توصیف کرده است.
در ادامه، شنبهزاده فاش میکند که محتوای مصاحبه، پیشتر توسط مأموران نوشته و به او دیکته شده بود، از جمله اعترافات جعلی، بدگویی از دیگر فعالان سیاسی و چهرههای اپوزیسیون و نکوهش خود.
او همچنین تأکید میکند که اتهام جاسوسی که در ابتدا علیه او مطرح شده بود، در همان مراحل بازپرسی از او رفع شد و هیچگاه به دادگاه نرسید.
شنبهزاده شرح میدهد که در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹، ساعتهای طولانی را با تهدید، توهین، و تحقیر گذرانده و در جلسات بازجویی، نهتنها حقوق اولیهاش رعایت نشده، بلکه بارها هدف تمسخر، تهدید جنسی و حملات شخصیتی قرار گرفته است.
او تأکید میکند که برخلاف میل باطنیاش، تحت فشار سنگین و ترس از آزار خانوادهاش، به تمامی آنچه از او خواسته بودند تن داده، ولی حالا با افشای حقایق، تنها امیدش به آگاهی و وجدان عمومی مردم است.
او در پایان، مینویسد: «این نامه شکایت به نهادهای حکومتی نیست؛ شکایت به مردم است. به وجدان عمومی. اگر آزاد نیستید، لااقل دین هم نداشته باشید.»
فایل نامه در کانال تلگرام زندانی سیاسی، مصطفی تاجزاده منتشر شده است.
#حسین_شنبه_زاده #بیانیه #زنذانی_نقطه #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حسین شنبهزاده، زندانی سیاسی، در نامهای بلند از درون زندان، جزئیات هولناک بازداشت و شکنجههای جسمی و روانی خود توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی را افشا کرده است. او در این روایت، از ضربوشتم شدید، تهدید به اعدام، اجبار به اعترافات تلویزیونی، و تهدید صریح به قتل خواهرزاده ۶ سالهاش بهعنوان ابزار فشار سخن گفته است.
شنبهزاده روایت میکند که در اردیبهشت ۱۴۰۲ در شهر اردبیل، پس از انتشار نظرسنجیای در شبکه اجتماعی، توسط مأموران وزارت اطلاعات با ضربوشتم شدید بازداشت شد. او مینویسد که چندین مأمور، بدون حکم قضایی، با مشت، زانو و تهدید، رمز گوشیاش را گرفتند. شکنجه جسمی به حدی شدید بوده که به گفته خودش، دو شب نتوانسته بخوابد.
در بخش تکاندهندهای از نامه، شنبهزاده فاش میکند که یکی از مأموران ارشد امنیتی (موسوم به "حاجی") تهدید کرده که در صورت عدم همکاری، تصویری ساختگی از محتوای تلفنش را منتشر میکنند تا هیئتی مذهبی، خواهرزاده ششسالهاش را شناسایی و "تنبیه" کند. این تهدید، او را به همکاری اجباری و انجام مصاحبههای تلویزیونی واداشته است.
او میگوید پس از تهدید، به اجبار به "مصاحبهای" تن داده که در آن، مجبور شده حتی جملهای بگوید که «اگر خارج از کشور بودم، حذفم کنید.» این جمله را «پیشاپیش بهانهای برای ترور» توصیف کرده است.
در ادامه، شنبهزاده فاش میکند که محتوای مصاحبه، پیشتر توسط مأموران نوشته و به او دیکته شده بود، از جمله اعترافات جعلی، بدگویی از دیگر فعالان سیاسی و چهرههای اپوزیسیون و نکوهش خود.
او همچنین تأکید میکند که اتهام جاسوسی که در ابتدا علیه او مطرح شده بود، در همان مراحل بازپرسی از او رفع شد و هیچگاه به دادگاه نرسید.
شنبهزاده شرح میدهد که در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹، ساعتهای طولانی را با تهدید، توهین، و تحقیر گذرانده و در جلسات بازجویی، نهتنها حقوق اولیهاش رعایت نشده، بلکه بارها هدف تمسخر، تهدید جنسی و حملات شخصیتی قرار گرفته است.
او تأکید میکند که برخلاف میل باطنیاش، تحت فشار سنگین و ترس از آزار خانوادهاش، به تمامی آنچه از او خواسته بودند تن داده، ولی حالا با افشای حقایق، تنها امیدش به آگاهی و وجدان عمومی مردم است.
او در پایان، مینویسد: «این نامه شکایت به نهادهای حکومتی نیست؛ شکایت به مردم است. به وجدان عمومی. اگر آزاد نیستید، لااقل دین هم نداشته باشید.»
فایل نامه در کانال تلگرام زندانی سیاسی، مصطفی تاجزاده منتشر شده است.
#حسین_شنبه_زاده #بیانیه #زنذانی_نقطه #شکنجه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیش از ۸۰۰ فعال سیاسیمدنی با انتشار بیانیهای در باره وضعیت سلامت ابوالفضل قدیانی، در زندان هشدار دادند.
ابوالفضل قدیانی ۸۰ ساله است و با وجود ابتلا به بیماریهای متعدد همچنان در زندان محبوس است. در روزهای گذشته هنگامی که این زندانی سیاسی با انتقال به بیمارستان با دستبند و پابند، مخالفت کرد، از حق درمان محروم شد اما پس از اعتراض جامعه مدنی، نهایتا بدون این محدودیتها به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شد و کماکان در بخش مراقبتهای ویژه قلب (CCU) بستری است. به گفته فرزند ابوالفضل قدیانی:
"پدرش نظام قضایی فعلی را به رسمیت نمیشناسد و حاضر به تمکین در برابر روشهایی که ناقض کرامت زندانیان سیاسی است، نیست."
متن کامل بیانیه صادرشده فعالان سیاسیمدنی:
«ما، امضاکنندگان این نامه، جمعی از شهروندان، فعالان مدنی، سیاسی و فرهنگی کشور، با ابراز نگرانی جدی نسبت به وضعیت سلامت و شرایط جسمی جناب آقای ابوالفضل قدیانی، که در ۸۰ سالگی از بیماریهای مزمن و جدی رنج میبرد، خواستار بازنگری فوری در وضعیت قضایی و آزادی ایشان، دستکم با توجه به ترتیبات قانونی مختلف از جمله توقف، مرخصی و … هستیم.
#ابوالفضل_قدیانی امروز در شرایطی قرار دارد که تداوم حبس میتواند تبعات جبرانناپذیری برای جان و سلامت وی بههمراه داشته باشد.
ما بر این باوریم که ادامه بازداشت ایشان، نهتنها با موازین قانونی و انسانی سازگار نیست، که با حفظ کرامت انسان نیز در تضاد است.
بنابراین انتظار میرود با صدور دستورات عاجل و قاطع، زمینه بررسی مجدد وضعیت آقای قدیانی فراهم و با اقدام به موقع، از بروز هرگونه آسیب بیشتر به سلامت ایشان جلوگیری شود.»
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
ابوالفضل قدیانی ۸۰ ساله است و با وجود ابتلا به بیماریهای متعدد همچنان در زندان محبوس است. در روزهای گذشته هنگامی که این زندانی سیاسی با انتقال به بیمارستان با دستبند و پابند، مخالفت کرد، از حق درمان محروم شد اما پس از اعتراض جامعه مدنی، نهایتا بدون این محدودیتها به یکی از بیمارستانهای تهران منتقل شد و کماکان در بخش مراقبتهای ویژه قلب (CCU) بستری است. به گفته فرزند ابوالفضل قدیانی:
"پدرش نظام قضایی فعلی را به رسمیت نمیشناسد و حاضر به تمکین در برابر روشهایی که ناقض کرامت زندانیان سیاسی است، نیست."
متن کامل بیانیه صادرشده فعالان سیاسیمدنی:
«ما، امضاکنندگان این نامه، جمعی از شهروندان، فعالان مدنی، سیاسی و فرهنگی کشور، با ابراز نگرانی جدی نسبت به وضعیت سلامت و شرایط جسمی جناب آقای ابوالفضل قدیانی، که در ۸۰ سالگی از بیماریهای مزمن و جدی رنج میبرد، خواستار بازنگری فوری در وضعیت قضایی و آزادی ایشان، دستکم با توجه به ترتیبات قانونی مختلف از جمله توقف، مرخصی و … هستیم.
#ابوالفضل_قدیانی امروز در شرایطی قرار دارد که تداوم حبس میتواند تبعات جبرانناپذیری برای جان و سلامت وی بههمراه داشته باشد.
ما بر این باوریم که ادامه بازداشت ایشان، نهتنها با موازین قانونی و انسانی سازگار نیست، که با حفظ کرامت انسان نیز در تضاد است.
بنابراین انتظار میرود با صدور دستورات عاجل و قاطع، زمینه بررسی مجدد وضعیت آقای قدیانی فراهم و با اقدام به موقع، از بروز هرگونه آسیب بیشتر به سلامت ایشان جلوگیری شود.»
صدای زندانیان باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر کمال جعفرییزدی، زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیلآباد مشهد، در یک فایل صوتی که اخیراً منتشر شده (و مربوط به چند ماه پیش است)، از ادامه درد شدید در ناحیه پهلوها و وضعیت وخیم جسمی خود پس از چهار ماه، به دنبال ضربوشتم هنگام بازداشت، خبر میدهد. به گفته او، در زمان بازداشت، ۱۵ مأمور امنیتی با خشونت وارد منزل محل حضورش شدند، دستانش را از پشت بستند و با ضربات متعدد لگد به پهلوهایش آسیب رساندند؛ آسیبی که همچنان موجب دردهای کشنده شبانه و بیخوابی شده است.
او ضمن بیان اینکه "تحملم بالاست، درد را تاب میآورم اما اندوه ملت را نه"، میگوید وضعیت درمانی زندان بسیار نامناسب است و حتی برای بیماریهای تنفسی نیز داروی مناسبی تجویز نمیشود. او وضعیت جسمی فاطمه سپهری، دیگر زندانی سیاسی بیمار را نیز وخیم توصیف کرده و افزوده که او بهسختی قادر به خروج از اتاق زندان است.
دکتر جعفرییزدی با اشاره به نقض گسترده حقوق اولیه زندانیان، از جمله ممنوعیت تماس تلفنی، محدودیت ملاقات، شرایط بد اتاقها و هواخوری، تأکید میکند که «ما زندانیایم، نه دزد آفتابه؛ حق داریم». او هشدار داده است که در صورت تداوم این وضعیت و درد جسمی، وارد اعتصاب خواهد شد و دیگر زندانیان نیز در واکنش به شرایط غیرانسانی دست به اعتصاب جمعی خواهند زد.
او با لحنی انتقادی، خطاب به حاکمیت و نهادهای مذهبی، تأکید میکند که ظلم و سرکوب علیه انسانهای بیگناه باید پایان یابد و جامعه جهانی باید صدای زندانیان سیاسی ایران را بشنود. وی صراحتاً اعلام میکند که حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود و مسئولیت این وضعیت را متوجه مقامات امنیتی و مسئولان زندان دانسته است.
لازم به ذکر است، آقای جعفری یزدی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ است و قبلا چهار سال را در زندان جمهوری اسلامی و چهار سال را هم در زمان جنگ در زندان رژیم صدام حسین در عراق گذرانده است.
علاوه بر این برادر او در جنگ کشته شده است.
قرار است چهارشنبه این هفته دادگاه رسیدگی به اتهامات این جانباز و آزاده جنگ برگزار شود.
طبق گزارش دریافتی، روز یکشنبه ۱۹ خرداد آقای جعفرییزدی برای آندوسکوپی اعزام خواهد شد.
خانواده و دوستان آقای جعفری یزدی، نسبت به سلامتی ایشان نگران هستند. در سری قبلی زندان، آقای جعفری یزدی به دلیل بیماری و عدم تحمل حبس بعد از تحمل ۴ سال از محکومیت ۱۳ سالهاش، آزاد شده بود.
#کمال_جعفری_یزدی #بیانیه۱۴ #بیانیه #زندان_وکیل_آباد_مشهد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او ضمن بیان اینکه "تحملم بالاست، درد را تاب میآورم اما اندوه ملت را نه"، میگوید وضعیت درمانی زندان بسیار نامناسب است و حتی برای بیماریهای تنفسی نیز داروی مناسبی تجویز نمیشود. او وضعیت جسمی فاطمه سپهری، دیگر زندانی سیاسی بیمار را نیز وخیم توصیف کرده و افزوده که او بهسختی قادر به خروج از اتاق زندان است.
دکتر جعفرییزدی با اشاره به نقض گسترده حقوق اولیه زندانیان، از جمله ممنوعیت تماس تلفنی، محدودیت ملاقات، شرایط بد اتاقها و هواخوری، تأکید میکند که «ما زندانیایم، نه دزد آفتابه؛ حق داریم». او هشدار داده است که در صورت تداوم این وضعیت و درد جسمی، وارد اعتصاب خواهد شد و دیگر زندانیان نیز در واکنش به شرایط غیرانسانی دست به اعتصاب جمعی خواهند زد.
او با لحنی انتقادی، خطاب به حاکمیت و نهادهای مذهبی، تأکید میکند که ظلم و سرکوب علیه انسانهای بیگناه باید پایان یابد و جامعه جهانی باید صدای زندانیان سیاسی ایران را بشنود. وی صراحتاً اعلام میکند که حقوق بشر در ایران رعایت نمیشود و مسئولیت این وضعیت را متوجه مقامات امنیتی و مسئولان زندان دانسته است.
لازم به ذکر است، آقای جعفری یزدی از امضاکنندگان بیانیه ۱۴ است و قبلا چهار سال را در زندان جمهوری اسلامی و چهار سال را هم در زمان جنگ در زندان رژیم صدام حسین در عراق گذرانده است.
علاوه بر این برادر او در جنگ کشته شده است.
قرار است چهارشنبه این هفته دادگاه رسیدگی به اتهامات این جانباز و آزاده جنگ برگزار شود.
طبق گزارش دریافتی، روز یکشنبه ۱۹ خرداد آقای جعفرییزدی برای آندوسکوپی اعزام خواهد شد.
خانواده و دوستان آقای جعفری یزدی، نسبت به سلامتی ایشان نگران هستند. در سری قبلی زندان، آقای جعفری یزدی به دلیل بیماری و عدم تحمل حبس بعد از تحمل ۴ سال از محکومیت ۱۳ سالهاش، آزاد شده بود.
#کمال_جعفری_یزدی #بیانیه۱۴ #بیانیه #زندان_وکیل_آباد_مشهد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمعی از زندانیان سیاسی سابق بند زنان اوین که برخی از آنها همبند با سایه صیدال بودند، طی نامهای از او درخواست کردند تا به اعتصاب غذای خود خاتمه دهد. متن این نامه به شرح زیر است:
«سایه جان
چهارده روز از اعتصاب غذایت میگذرد. خواستهی بهحق و شرافتمندانهی تو را شنیدهایم. گرچه پیش از آن در نوشتهای مفصل، بر وضعیتِ نگرانکنندهی بیمارانِ زندانی و عدمِ رسیدگیِ پزشکیِ مناسب و بهموقع به بیماریهای زندانیان شهادت داده بودی.
سالهاست شاهدِ رنجِ زندانیان بیمار در سراسر کشور بودهایم.
تعدادی از آنها در زندانها جان سپردهاند و تعدادی نیز به دلیل عدمِ رسیدگیِ بهموقع و مناسب با پیشرفتِ بیماریهایشان پس از آزادی هم هزینهی گزافی پرداخت کردهاند. این وضعیتِ زندانیان، بهواقع مصداق بارز شکنجه زندانی از طریق بیماریهایشان است.
تو بر اساس احساس مسئولیت و مشاهدهی رنجِ عزیزانِ همبندیات تصمیم گرفتهای تا با اعتصاب غذا، صدای زندانیان باشی.
ما همبندیها و زندانیان سابق بند زنان از تو تقاضا داریم اعتصاب غذایت را پایان بخشی. امید داریم با تلاش مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان شاهد دنیایی عاری از شکنجه باشیم.
نگین آرامش
فریبا اسدی
شهناز اکملی
بهناز امانی
هستی امیری
مژگان ایلانلو
ناهید تقوی
آتفه چهارمحالیان
آتنا دائمی
ویدا ربانی
بهاره سلیمانی
سعیده شفیعی
مهوش عدالتی
رها عسگریزاده
مطهره گونهای
نرگس محمدی
عالیه مطلبزاده
ژیلا مکوندی
روشنک مولایی علیشاه
لیلا میرغفاری
فرزانه ناظرانپور
پوران ناظمی
صدیقه وسمقی
۱۹ خرداد ۱۴۰۴»
#سایه_صیدال #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«سایه جان
چهارده روز از اعتصاب غذایت میگذرد. خواستهی بهحق و شرافتمندانهی تو را شنیدهایم. گرچه پیش از آن در نوشتهای مفصل، بر وضعیتِ نگرانکنندهی بیمارانِ زندانی و عدمِ رسیدگیِ پزشکیِ مناسب و بهموقع به بیماریهای زندانیان شهادت داده بودی.
سالهاست شاهدِ رنجِ زندانیان بیمار در سراسر کشور بودهایم.
تعدادی از آنها در زندانها جان سپردهاند و تعدادی نیز به دلیل عدمِ رسیدگیِ بهموقع و مناسب با پیشرفتِ بیماریهایشان پس از آزادی هم هزینهی گزافی پرداخت کردهاند. این وضعیتِ زندانیان، بهواقع مصداق بارز شکنجه زندانی از طریق بیماریهایشان است.
تو بر اساس احساس مسئولیت و مشاهدهی رنجِ عزیزانِ همبندیات تصمیم گرفتهای تا با اعتصاب غذا، صدای زندانیان باشی.
ما همبندیها و زندانیان سابق بند زنان از تو تقاضا داریم اعتصاب غذایت را پایان بخشی. امید داریم با تلاش مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان شاهد دنیایی عاری از شکنجه باشیم.
نگین آرامش
فریبا اسدی
شهناز اکملی
بهناز امانی
هستی امیری
مژگان ایلانلو
ناهید تقوی
آتفه چهارمحالیان
آتنا دائمی
ویدا ربانی
بهاره سلیمانی
سعیده شفیعی
مهوش عدالتی
رها عسگریزاده
مطهره گونهای
نرگس محمدی
عالیه مطلبزاده
ژیلا مکوندی
روشنک مولایی علیشاه
لیلا میرغفاری
فرزانه ناظرانپور
پوران ناظمی
صدیقه وسمقی
۱۹ خرداد ۱۴۰۴»
#سایه_صیدال #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست بیش از ۳۰۰ فعال مدنی، سیاسی و حقوق بشری ایرانی برای آزادی دکتر کمال جعفری یزدی:
این زندانی سیاسی فداکار و شجاع را آزاد کنید،
"صدای وجدان ایران در بند است"
متن بیانیه:
#کمال_جعفری_یزدی را آزاد کنید؛ "صدای وجدان ایران در بند است".
در دل تاریخ پرفراز و نشیب ایران، همیشه مردانی بودهاند که قامت آزادی را با استخوانهای خویش استوار نگه داشتهاند؛ دکتر کمال جعفری یزدی، یکی از این فرزندان راستین میهن است.
او هم در میدان جنگ، برای دفاع از خاک وطن جنگید و شیمیایی شد، و هم در میدان وجدان، برای کرامت انسان و آزادی ایستاد.
جعفری یزدی، آزاده، جانباز اعصاب و زندانی سیاسیست. انسانی شریف، فداکار، اندیشمند، که میتوانست از امتیازات ایثارگریاش بهرهمند شود و بر صندلی مجلس و مقامات بنشیند، یا با مزایای حکومتی ارتقاء یابد. اما نردبان قدرت را به آتش کشید، تا روی زمین درد و مردم بایستد. بهجای مدال، زنجیر بر تن کرد؛ بهجای سکوت، سخن گفت.
او غواص جوانمردی بود که در جبهههای جنگ ایران و عراق جنگید، در آبهای مرگ فرورفت و بازگشت؛ اما برادر و خواهرزادهاش همانجا شهید شدند، و خودش نیز سالها در اسارت صدام بود. حالا اما، همان رژیمی که مدعی دفاع از ایثارگران است!، او را به جرم آزادیخواهی در زندان وکیلآباد مشهد محبوس کرده، در یکی از بدترین بندهای ایران، بند ۶.۱، جائیکه تنها روزی یک ساعت اجازه هواخوری دارند! و بقیهی روزها در اتاقی تنگ و بینور سپری میشود!
جرم او چیست؟ امضای "بیانیه ۱۴" و گفتن یک جمله: "خامنهای باید برود".
نه از سر انتقام، بلکه از سر امید؛ امید به ایرانی آزاد که حقیقت در آن جرم نباشد.
در آخرین بازداشت، مأموران وزارت اطلاعات به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار دادند! کلیهها، کبد و ریههای آسیبدیدهاش در حال فروپاشی ست. در چنین شرایط خطرناکی، ماندن او در زندان نه تنها ظلم، که "جنایت" است.
کمال جعفری یزدی اگر سکوت میکرد، آزاد بود؛ اما وجدانش او را به ایستادگی واداشت. او امروز نه تنها یک زندانی سیاسی، بلکه صدای خفتهی ملتی است که عدالت، آزادی و انسانیت را آرزو دارد.
نام او در حافظه ایرانیان حک خواهد شد؛ زیرا او نه در پی نام و نان، بلکه در پی "نجات انسان" است.
ما از افکار عمومی، فعالان حقوق بشر، رسانهها و نهادهای بینالمللی میخواهیم؛ صدای او باشند.
کمال جعفری یزدی را آزاد کنید.
آزادی برای کمال جعفرییزدی
سرافرازی برای ایران
📍این بیانیه توسط بیش از ۳۰۰ تن از فعالین مدنی، سیاسی و حقوق بشری از جمله محمد نوریزاد، هاشم خواستار، محمد سیفزاده، نسرین ستوده، کوروش زعیم، مصطفی بادکوبهای، حسن باقرینیا، زرتشت احمدی راغب، عبدالرسول مرتضوی، جلال مدبر، اسدالله فخیمی، خسرو علیکردی، جواد علیکردی، پویا جگروند، روئین عطوفت، محمد کریمبیگی و... امضا شده است.
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این زندانی سیاسی فداکار و شجاع را آزاد کنید،
"صدای وجدان ایران در بند است"
متن بیانیه:
#کمال_جعفری_یزدی را آزاد کنید؛ "صدای وجدان ایران در بند است".
در دل تاریخ پرفراز و نشیب ایران، همیشه مردانی بودهاند که قامت آزادی را با استخوانهای خویش استوار نگه داشتهاند؛ دکتر کمال جعفری یزدی، یکی از این فرزندان راستین میهن است.
او هم در میدان جنگ، برای دفاع از خاک وطن جنگید و شیمیایی شد، و هم در میدان وجدان، برای کرامت انسان و آزادی ایستاد.
جعفری یزدی، آزاده، جانباز اعصاب و زندانی سیاسیست. انسانی شریف، فداکار، اندیشمند، که میتوانست از امتیازات ایثارگریاش بهرهمند شود و بر صندلی مجلس و مقامات بنشیند، یا با مزایای حکومتی ارتقاء یابد. اما نردبان قدرت را به آتش کشید، تا روی زمین درد و مردم بایستد. بهجای مدال، زنجیر بر تن کرد؛ بهجای سکوت، سخن گفت.
او غواص جوانمردی بود که در جبهههای جنگ ایران و عراق جنگید، در آبهای مرگ فرورفت و بازگشت؛ اما برادر و خواهرزادهاش همانجا شهید شدند، و خودش نیز سالها در اسارت صدام بود. حالا اما، همان رژیمی که مدعی دفاع از ایثارگران است!، او را به جرم آزادیخواهی در زندان وکیلآباد مشهد محبوس کرده، در یکی از بدترین بندهای ایران، بند ۶.۱، جائیکه تنها روزی یک ساعت اجازه هواخوری دارند! و بقیهی روزها در اتاقی تنگ و بینور سپری میشود!
جرم او چیست؟ امضای "بیانیه ۱۴" و گفتن یک جمله: "خامنهای باید برود".
نه از سر انتقام، بلکه از سر امید؛ امید به ایرانی آزاد که حقیقت در آن جرم نباشد.
در آخرین بازداشت، مأموران وزارت اطلاعات به شدت او را مورد ضرب و شتم قرار دادند! کلیهها، کبد و ریههای آسیبدیدهاش در حال فروپاشی ست. در چنین شرایط خطرناکی، ماندن او در زندان نه تنها ظلم، که "جنایت" است.
کمال جعفری یزدی اگر سکوت میکرد، آزاد بود؛ اما وجدانش او را به ایستادگی واداشت. او امروز نه تنها یک زندانی سیاسی، بلکه صدای خفتهی ملتی است که عدالت، آزادی و انسانیت را آرزو دارد.
نام او در حافظه ایرانیان حک خواهد شد؛ زیرا او نه در پی نام و نان، بلکه در پی "نجات انسان" است.
ما از افکار عمومی، فعالان حقوق بشر، رسانهها و نهادهای بینالمللی میخواهیم؛ صدای او باشند.
کمال جعفری یزدی را آزاد کنید.
آزادی برای کمال جعفرییزدی
سرافرازی برای ایران
📍این بیانیه توسط بیش از ۳۰۰ تن از فعالین مدنی، سیاسی و حقوق بشری از جمله محمد نوریزاد، هاشم خواستار، محمد سیفزاده، نسرین ستوده، کوروش زعیم، مصطفی بادکوبهای، حسن باقرینیا، زرتشت احمدی راغب، عبدالرسول مرتضوی، جلال مدبر، اسدالله فخیمی، خسرو علیکردی، جواد علیکردی، پویا جگروند، روئین عطوفت، محمد کریمبیگی و... امضا شده است.
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم در ۴۷ زندان مختلف همراه با پیوستن زندان اهر
حکومت اعدامی در ایران، همچون گذشته، هر هفته در مسیر افزایش اجرای احکام اعدام با سرعت پیش میرود. متأسفانه از ابتدای خردادماه تاکنون بیش از ۹۵ نفر اعدام شدهاند؛ تنها در روز ۱۲ خرداد، ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند که ۸ نفر از آنان در زندان قزلحصار بودند.
از سوی دیگر، حاکمان خودکامه که از پاسخگویی به بحرانهای کلان اقتصادی و معیشتی ناتواناند، در یک سال گذشته کوشیدهاند تا با سرکوب و اجرای احکام اعدام، بر مطالبات عمومی سرپوش بگذارند. این سرکوبها، متأسفانه دامن اتباع افغانستانی مقیم ایران را نیز گرفته است. در ماههای گذشته، احکام اعدام علیه شماری از شهروندان افغانستانی بیش از پیش به اجرا درآمده است؛ محکومان بیپناهی که صدایی برای دفاع از خود ندارند و ماشین اعدام در ایران، حق حیات را از آنان نیز سلب میکند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» این موج تازهی سرکوب و اعدام را بهشدت محکوم میکند و خواستار واکنش جدی نهادهای حقوق بشری و بینالمللی در برابر این جنایات است.
در این هفته از کارزار، ما بار دیگر بر مخالفت اصولی، حقوقی و اخلاقی خود با مجازات اعدام تأکید میکنیم. این مخالفت بر مبانی شناختهشدهی حقوق بینالملل، تعهدات دولتها در قبال حقوق بشر، و ضرورت حفظ کرامت ذاتی انسان استوار است.
«مجازات اعدام ناقض حق حیات است»؛ حقی بنیادین که در ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) به آن تصریح شدهاست. هیچ شرایط اضطراری یا توجیه فرهنگی، سیاسی یا امنیتی نمیتواند مشروعیت چنین مجازاتی را توجیه کند.
بر اساس استانداردهای حقوق بینالملل، از جمله تفسیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد، مجازات اعدام حتی در کشورهایی که آن را لغو نکردهاند، باید به شدیدترین جرایم محدود شود و با رعایت کامل اصول دادرسی منصفانه همراه باشد. با این حال، در حکومت مستبد ولایت فقیه، اغلب متهمان بدون دسترسی به وکیل مستقل، تحت فشار برای اعتراف، و در روندهای قضایی فاقد شفافیت محاکمه میشوند؛ وضعیتی که مصداق بارز «اعدام فراقانونی» است.
اعدام، بهویژه هنگامی که ابزاری برای سرکوب اعتراضات، ارعاب جامعه یا کنترل سیاسی باشد، نهتنها با اصل تناسب جرم و مجازات در تعارض است، بلکه نشانهای از نقض کامل عدالت به شمار میآید.
در پرتو این واقعیات، ما اعضای این کارزار، ضمن ابراز نگرانی عمیق از تداوم و گسترش احکام ظالمانه اعدام در ایران، خواهان توقف فوری صدور و اجرای این احکام هستیم و از همه وجدانهای بیدار میخواهیم که به هر شکل ممکن، در جهت مقابله با آن، اقدامات عملی بهکار گیرند و به کارزار «نه به اعدام» بپیوندند.
ما بر این باوریم که دفاع از حق حیات، مسئولیتی است جمعی و فراملی؛ و تا زمانی که طناب اعدام از نظام قضایی ایران برداشته نشود، بستر آزادی و عدالت فراهم نخواهد شد و بسیاری از جرایم نیز پایان نخواهد یافت.
لازم بذکر است طبق اخبار منتشر شده جمعی از زندانیان زندان اهر در اعتراض به موج فزاینده اعدامها، اعلام کردهاند که از هفته پیش به کارزار" سهشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند و از این به بعد هر سهشنبه همراه با اعضای کارزار در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم، سهشنبه ۲۰ خرداد، در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبد کاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج ، زندان کامیاران و زندان اهر
هفته هفتاد و دوم
سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
حکومت اعدامی در ایران، همچون گذشته، هر هفته در مسیر افزایش اجرای احکام اعدام با سرعت پیش میرود. متأسفانه از ابتدای خردادماه تاکنون بیش از ۹۵ نفر اعدام شدهاند؛ تنها در روز ۱۲ خرداد، ۱۶ نفر جان خود را از دست دادند که ۸ نفر از آنان در زندان قزلحصار بودند.
از سوی دیگر، حاکمان خودکامه که از پاسخگویی به بحرانهای کلان اقتصادی و معیشتی ناتواناند، در یک سال گذشته کوشیدهاند تا با سرکوب و اجرای احکام اعدام، بر مطالبات عمومی سرپوش بگذارند. این سرکوبها، متأسفانه دامن اتباع افغانستانی مقیم ایران را نیز گرفته است. در ماههای گذشته، احکام اعدام علیه شماری از شهروندان افغانستانی بیش از پیش به اجرا درآمده است؛ محکومان بیپناهی که صدایی برای دفاع از خود ندارند و ماشین اعدام در ایران، حق حیات را از آنان نیز سلب میکند.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» این موج تازهی سرکوب و اعدام را بهشدت محکوم میکند و خواستار واکنش جدی نهادهای حقوق بشری و بینالمللی در برابر این جنایات است.
در این هفته از کارزار، ما بار دیگر بر مخالفت اصولی، حقوقی و اخلاقی خود با مجازات اعدام تأکید میکنیم. این مخالفت بر مبانی شناختهشدهی حقوق بینالملل، تعهدات دولتها در قبال حقوق بشر، و ضرورت حفظ کرامت ذاتی انسان استوار است.
«مجازات اعدام ناقض حق حیات است»؛ حقی بنیادین که در ماده ۳ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) به آن تصریح شدهاست. هیچ شرایط اضطراری یا توجیه فرهنگی، سیاسی یا امنیتی نمیتواند مشروعیت چنین مجازاتی را توجیه کند.
بر اساس استانداردهای حقوق بینالملل، از جمله تفسیر کمیته حقوق بشر سازمان ملل متحد، مجازات اعدام حتی در کشورهایی که آن را لغو نکردهاند، باید به شدیدترین جرایم محدود شود و با رعایت کامل اصول دادرسی منصفانه همراه باشد. با این حال، در حکومت مستبد ولایت فقیه، اغلب متهمان بدون دسترسی به وکیل مستقل، تحت فشار برای اعتراف، و در روندهای قضایی فاقد شفافیت محاکمه میشوند؛ وضعیتی که مصداق بارز «اعدام فراقانونی» است.
اعدام، بهویژه هنگامی که ابزاری برای سرکوب اعتراضات، ارعاب جامعه یا کنترل سیاسی باشد، نهتنها با اصل تناسب جرم و مجازات در تعارض است، بلکه نشانهای از نقض کامل عدالت به شمار میآید.
در پرتو این واقعیات، ما اعضای این کارزار، ضمن ابراز نگرانی عمیق از تداوم و گسترش احکام ظالمانه اعدام در ایران، خواهان توقف فوری صدور و اجرای این احکام هستیم و از همه وجدانهای بیدار میخواهیم که به هر شکل ممکن، در جهت مقابله با آن، اقدامات عملی بهکار گیرند و به کارزار «نه به اعدام» بپیوندند.
ما بر این باوریم که دفاع از حق حیات، مسئولیتی است جمعی و فراملی؛ و تا زمانی که طناب اعدام از نظام قضایی ایران برداشته نشود، بستر آزادی و عدالت فراهم نخواهد شد و بسیاری از جرایم نیز پایان نخواهد یافت.
لازم بذکر است طبق اخبار منتشر شده جمعی از زندانیان زندان اهر در اعتراض به موج فزاینده اعدامها، اعلام کردهاند که از هفته پیش به کارزار" سهشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند و از این به بعد هر سهشنبه همراه با اعضای کارزار در اعتصاب غذا خواهند بود.
به این ترتیب زندانیان عضو کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و دوم، سهشنبه ۲۰ خرداد، در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرمآباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادلآباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبد کاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزلآباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج ، زندان کامیاران و زندان اهر
هفته هفتاد و دوم
سهشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#بیانیه #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهوش(سایه صیدال) با درخواست آزادیخواهان و زندانیان سیاسی پیشین و با تأکید بر تعهد مدیریت زندان اوین برای تحقق بخشی از خواستههایش، به اعتصاب غذا و دارو خاتمه داد
بیانیه پایان اعتصاب غذا و دارو
۲۰ خرداد ۱۴۰۴ / دهم ژوئن ۲۰۲۵
به نام آزادی و کرامت انسانی،
من، سایه صیدال، که از تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴ به مدت ۱۶ روز در اعتراض به وضعیت نابسامان خدمات بهداشت و درمان در بند زنان زندان اوین دست به اعتصاب غذا و دارو زده بودم، با یادآوری اینکه اهداف این اعتصاب، یادآوری حقوق بدیهی زندانیان برای دسترسی به مراقبتهای پزشکی استاندارد و الزام سازمان زندانها به پذیرش مسئولیت کامل در قبال سلامت جسمی و روانی زندانیان بود، اعلام میکنم تا امروز، با وجود نوسان فشار، میگرن، ضعف شدید جسمانی و پارگی کیست خونی، برای تحقق مطالبات بهحق خود مقاومت کردم.
امروز اما، با احترام به درخواست روشن و محبتآمیز یاران آزادیخواه و زندانیان سیاسی پیشین و با تأکید بر تعهد مدیریت زندان اوین برای تحقق بخشی از خواستههایم، به اعتصاب غذا و داروی خود پایان میدهم.
مدیریت زندان اوین موارد زیر را تعهد کرده است:
۱. تأمین پزشک مستقر برای بند زنان در اسرع وقت؛
۲. پرداخت کلیه هزینههای درمانی زندانیانی که در زندان دچار بیماری شدهاند از سوی سازمان زندانها؛
۳. تسریع در اخذ مجوز و اعزام بیماران به بیمارستانهای خارج از زندان، برای موارد اورژانسی حداکثر ظرف دو روز و غیر اورژانسی حداکثر دو هفته.
۴. استقرار پرستار در همه روزهای هفته
تعهد مدیریت زندان به تأمین این خواستهها، بدون همراهی و حمایت بیدریغ جمعی از زندانیان سیاسی سابق، همبندیان عزیز، فعالان حقوق بشر و رسانههای مستقل ممکن نبود. از همه عزیزانی که با اعلام همبستگی و درخواست پایان اعتصاب، نگرانی خود را نسبت به سلامت من و سایر زندانیان ابراز کردند، صمیمانه سپاسگزارم.
با توجه به تعهد برای تحقق گام نخست در جهت بهبود نسبی وضعیت درمانی در زندان، از ساعت ۱۲ ظهر روز ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ اعتصاب غذا و دارو را خاتمه میدهم.
این تصمیم به معنای پایان مبارزه برای حقوق زندانیان نیست، و من، طبیعتاً با همراهی همبندانم، فصل تازهای از نظارت و مطالبهگری جدی برای خواستههایم را آغاز میکنم.
در صورتی که سازمان زندانها از اجرای کامل تعهدات یادشده سرباز زند و ضرورت رسیدگی به مسئله سلامت زندانیان به تعویق افتد یا به محال بدل شود، خود را محق میدانم که از همه ابزارهای مسالمتآمیز مدنی بهره گیرم و صدایم را بلند کنم.
من همچنان خود را صدای زندانیانی میدانم که در سکوت سلولهای سرد، رنج میکشند و تا رفع کامل هرگونه تبعیض و نقض حقوق انسانی، با همراهی سایر یارانم به مبارزه ادامه خواهم داد.
با سپاس و تعهد به حقیقت،
مهوش (سایه) صیدال
#مهوش_صیدال #سایه_صیدال #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بیانیه پایان اعتصاب غذا و دارو
۲۰ خرداد ۱۴۰۴ / دهم ژوئن ۲۰۲۵
به نام آزادی و کرامت انسانی،
من، سایه صیدال، که از تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴ به مدت ۱۶ روز در اعتراض به وضعیت نابسامان خدمات بهداشت و درمان در بند زنان زندان اوین دست به اعتصاب غذا و دارو زده بودم، با یادآوری اینکه اهداف این اعتصاب، یادآوری حقوق بدیهی زندانیان برای دسترسی به مراقبتهای پزشکی استاندارد و الزام سازمان زندانها به پذیرش مسئولیت کامل در قبال سلامت جسمی و روانی زندانیان بود، اعلام میکنم تا امروز، با وجود نوسان فشار، میگرن، ضعف شدید جسمانی و پارگی کیست خونی، برای تحقق مطالبات بهحق خود مقاومت کردم.
امروز اما، با احترام به درخواست روشن و محبتآمیز یاران آزادیخواه و زندانیان سیاسی پیشین و با تأکید بر تعهد مدیریت زندان اوین برای تحقق بخشی از خواستههایم، به اعتصاب غذا و داروی خود پایان میدهم.
مدیریت زندان اوین موارد زیر را تعهد کرده است:
۱. تأمین پزشک مستقر برای بند زنان در اسرع وقت؛
۲. پرداخت کلیه هزینههای درمانی زندانیانی که در زندان دچار بیماری شدهاند از سوی سازمان زندانها؛
۳. تسریع در اخذ مجوز و اعزام بیماران به بیمارستانهای خارج از زندان، برای موارد اورژانسی حداکثر ظرف دو روز و غیر اورژانسی حداکثر دو هفته.
۴. استقرار پرستار در همه روزهای هفته
تعهد مدیریت زندان به تأمین این خواستهها، بدون همراهی و حمایت بیدریغ جمعی از زندانیان سیاسی سابق، همبندیان عزیز، فعالان حقوق بشر و رسانههای مستقل ممکن نبود. از همه عزیزانی که با اعلام همبستگی و درخواست پایان اعتصاب، نگرانی خود را نسبت به سلامت من و سایر زندانیان ابراز کردند، صمیمانه سپاسگزارم.
با توجه به تعهد برای تحقق گام نخست در جهت بهبود نسبی وضعیت درمانی در زندان، از ساعت ۱۲ ظهر روز ۲۰ خرداد ۱۴۰۴ اعتصاب غذا و دارو را خاتمه میدهم.
این تصمیم به معنای پایان مبارزه برای حقوق زندانیان نیست، و من، طبیعتاً با همراهی همبندانم، فصل تازهای از نظارت و مطالبهگری جدی برای خواستههایم را آغاز میکنم.
در صورتی که سازمان زندانها از اجرای کامل تعهدات یادشده سرباز زند و ضرورت رسیدگی به مسئله سلامت زندانیان به تعویق افتد یا به محال بدل شود، خود را محق میدانم که از همه ابزارهای مسالمتآمیز مدنی بهره گیرم و صدایم را بلند کنم.
من همچنان خود را صدای زندانیانی میدانم که در سکوت سلولهای سرد، رنج میکشند و تا رفع کامل هرگونه تبعیض و نقض حقوق انسانی، با همراهی سایر یارانم به مبارزه ادامه خواهم داد.
با سپاس و تعهد به حقیقت،
مهوش (سایه) صیدال
#مهوش_صیدال #سایه_صیدال #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، در یادداشت کوتاهی، تحویل ندادن پیکر جاویدنام مجاهد کورکور به خانوادهاش را اعتراف حکومت بر دروغبودن ادعایش درباره مجرم بودن او دانست، متن کامل این یادداشت به نقل از صفحه اینستاگرام آقای حائری به شرح زیر است:
«ما به ستمگری شما عادت کردهایم، اما هرگز برایمان «عادی» نخواهد شد، و در برابرش مقاومت خواهیم کرد.
پیکر بیجان یک تروریست قاتل کودکان چه ترسی دارد که آن را تحویل خانوادهاش نمیدهید!؟ گمان نمیکنید دروغگوییتان خیلی رسوا باشد با چنین تناقضاتی!؟ از جنازه بزدلان کودککش هیچکس هراس ندارد و هیچ کس بر مدفنش نخواهد رفت برای بزرگداشت یادش!
بله!
شما با کردارتان نشان میدهید که خودتان باور دارید آنکه بر طناب دار کشتید، نه تنها قاتل کیان پیرفلک عزیز نبود، بلکه به خاطر فضیلت شجاعت و کنار مردم ماندن محبوب شهر و وطنش شده بود. این حقیقت است که پیکر بیجانش نیز در دلتان هراس میافکند.
تسلیت به خانواده گرامی پیرفلک و کورکور
تسلیت به مردم قهرمان ایذه و همه همتباران لر، لک و کُردم…
تسلیت به همه خوزستانیها از بختیاری تا عرب و تسلیت به همه هموطنانی که در حد توانشان نام مجاهد کورکور و فریاد «نه به اعدام» را سر دادند.
ما به ستمگری شما عادت کردهایم اما هرگز برایمان «عادی» نخواهد شد، و در برابرش مقاومت خواهیم کرد، و این راز پیروزی نهایی مردم است.
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
پنجشنبه ۲۲ خرداد»
#مجاهد_کورکور #کیان_پیرفلک #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ما به ستمگری شما عادت کردهایم، اما هرگز برایمان «عادی» نخواهد شد، و در برابرش مقاومت خواهیم کرد.
پیکر بیجان یک تروریست قاتل کودکان چه ترسی دارد که آن را تحویل خانوادهاش نمیدهید!؟ گمان نمیکنید دروغگوییتان خیلی رسوا باشد با چنین تناقضاتی!؟ از جنازه بزدلان کودککش هیچکس هراس ندارد و هیچ کس بر مدفنش نخواهد رفت برای بزرگداشت یادش!
بله!
شما با کردارتان نشان میدهید که خودتان باور دارید آنکه بر طناب دار کشتید، نه تنها قاتل کیان پیرفلک عزیز نبود، بلکه به خاطر فضیلت شجاعت و کنار مردم ماندن محبوب شهر و وطنش شده بود. این حقیقت است که پیکر بیجانش نیز در دلتان هراس میافکند.
تسلیت به خانواده گرامی پیرفلک و کورکور
تسلیت به مردم قهرمان ایذه و همه همتباران لر، لک و کُردم…
تسلیت به همه خوزستانیها از بختیاری تا عرب و تسلیت به همه هموطنانی که در حد توانشان نام مجاهد کورکور و فریاد «نه به اعدام» را سر دادند.
ما به ستمگری شما عادت کردهایم اما هرگز برایمان «عادی» نخواهد شد، و در برابرش مقاومت خواهیم کرد، و این راز پیروزی نهایی مردم است.
#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار
پنجشنبه ۲۲ خرداد»
#مجاهد_کورکور #کیان_پیرفلک #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شاهزاده رضا پهلوی در بیانیهای ضمن اشاره به دروغگویی جمهوری اسلامی در خصوص برنامه هستهای خود، خواستار »حمایت حداکثری» از مردم ایران در راه سرنگونی جمهوری اسلامی شد.
متن بیانیه به شرح زیر است:
«تنها یک راهحل واقعی برای پایان دادن به بحران کنونی ایران وجود دارد: حمایت از ملت ایران برای سرنگونی رژیمی که هم ایران ما و هم جهان را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی ثروت ملت ایران را غارت کرده است و به جای تامین رفاه، امنیت و معیشت مردم، صدها میلیارد دلار را صرف غنیسازی اورانیوم و پروژههای پنهان و ماجراجویانه هستهای خود کرده و درنتیجه، ایران عزیز ما را در آستانه جنگ قرار داده است. این رژیم مدتها تلاش کرد دنیا را فریب دهد، اما حالا ماهیت و چهره واقعی آن بر همگان آشکار شده است. وقتِ پاسخگوکردن جمهوری اسلامی فرا رسیده است.
ایران در دوران پهلوی از امضاکنندگان اولیه پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بود. اما امروز، آژانس بینالمللی انرژی اتمی حکم کرد که جمهوری اسلامی این پیمان را نقض کرده است. در واکنش به این افشاگری مستند، خامنهای و مافیای تبهکارش با گستاخی اعلام کردهاند که در حال ساخت تأسیسات جدید غنیسازی هستند.
این اقدامات، از تداوم نقض NPT تا تهدید به خروج از آن، بار دیگر ثابت میکند که رژیم جمهوری اسلامی نه قابل اعتماد است، نه طرف مذاکره. هرگونه تعامل با این رژیم تنها به تقویت آن منجر میشود.
اما در برابر این رژیم نامشروع، یک نیروی جایگزین واقعی و امیدبخش ایستاده است: ملت ایران. ملتی که خواهان آیندهای بدون ترس، صلحآمیز، و مبتنی بر همکاری سازنده با جهان است.
اکنون زمان آن است که جهان دو اقدام مکمل هم را دنبال کند: اعمال فشار حداکثری بر رژیم جمهوری اسلامی، از جمله فعالسازی «مکانیسم ماشه» با هدف بازگرداندن قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل؛ و همزمان، حمایت حداکثری از مردم ایران، بزرگترین دشمن این رژیم، که با شجاعت و ایستادگی برای آزادی و بازپسگیری کشورشان مبارزه میکنند.»
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوري_اسلامي #فشار_حداکثری #مکانیسم_ماشه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن بیانیه به شرح زیر است:
«تنها یک راهحل واقعی برای پایان دادن به بحران کنونی ایران وجود دارد: حمایت از ملت ایران برای سرنگونی رژیمی که هم ایران ما و هم جهان را به گروگان گرفته است.
جمهوری اسلامی ثروت ملت ایران را غارت کرده است و به جای تامین رفاه، امنیت و معیشت مردم، صدها میلیارد دلار را صرف غنیسازی اورانیوم و پروژههای پنهان و ماجراجویانه هستهای خود کرده و درنتیجه، ایران عزیز ما را در آستانه جنگ قرار داده است. این رژیم مدتها تلاش کرد دنیا را فریب دهد، اما حالا ماهیت و چهره واقعی آن بر همگان آشکار شده است. وقتِ پاسخگوکردن جمهوری اسلامی فرا رسیده است.
ایران در دوران پهلوی از امضاکنندگان اولیه پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) بود. اما امروز، آژانس بینالمللی انرژی اتمی حکم کرد که جمهوری اسلامی این پیمان را نقض کرده است. در واکنش به این افشاگری مستند، خامنهای و مافیای تبهکارش با گستاخی اعلام کردهاند که در حال ساخت تأسیسات جدید غنیسازی هستند.
این اقدامات، از تداوم نقض NPT تا تهدید به خروج از آن، بار دیگر ثابت میکند که رژیم جمهوری اسلامی نه قابل اعتماد است، نه طرف مذاکره. هرگونه تعامل با این رژیم تنها به تقویت آن منجر میشود.
اما در برابر این رژیم نامشروع، یک نیروی جایگزین واقعی و امیدبخش ایستاده است: ملت ایران. ملتی که خواهان آیندهای بدون ترس، صلحآمیز، و مبتنی بر همکاری سازنده با جهان است.
اکنون زمان آن است که جهان دو اقدام مکمل هم را دنبال کند: اعمال فشار حداکثری بر رژیم جمهوری اسلامی، از جمله فعالسازی «مکانیسم ماشه» با هدف بازگرداندن قطعنامهها و تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل؛ و همزمان، حمایت حداکثری از مردم ایران، بزرگترین دشمن این رژیم، که با شجاعت و ایستادگی برای آزادی و بازپسگیری کشورشان مبارزه میکنند.»
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوري_اسلامي #فشار_حداکثری #مکانیسم_ماشه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، با انتشار بیانیهای ضمن تاکید بر اینکه این جنگ، جنگ ما نیست و نتیجه جاهطلبیها و نفرتپراکنیهای جمهوری اسلامی است، نسبت به وضعیت زندانیان سیاسی به ویژه محکومین به اعدام، هشدار داد.
این جنگ ما نیست
🔹از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی و پس از انقلاب ۱۳۵۷، سیاست خارجی حکومت بر پایهی مبارزه با «استکبار» آمریکا و بیرون راندن ایالات متحده از منطقه و محو و نابودی اسرائیل تعیین شد. این سیاست به شیوههای مختلف دنبال میشد. حتی در برخی از سخنرانیهای رسمی حکومت مسئولان برای محو اسرائیل، تاریخ تعیین کرده بودند! این ادامه همان رویکردی بود که در جریان جنگ ایران و عراق بر طبل شعارهایی همچون «راه قدس از کربلا میگذرد» میکوبید.
🔹حکومت ایران باکی نداشت از این که به جهانیان بگوید جنگ با عراق در نهایت به جنگ با اسرائیل، نابودی آن و فتح اورشلیم خواهد انجامید. برای رسیدن به چنین توهمی، تروریستهای منطقه با هزینه ایران تجهیز شدند و نیروهای نیابتی با سرمایهای که حق مردم بود، شکل گرفتند. نتیجه این روش، چیزی جز گسترش فقر و فلاکت، و کوچکتر شدن سفرههای مردم نبود.
🔹ایران امروز با داشتن معادن و منابع گسترده نفت و گاز و طلا و ... دچار کمبود برق، گاز و انواع ابربحرانهای اجتماعی و اقتصادی است. با وجود تمام اینها حکومت حاضر نشد در سیاست غلط خود تجدیدنظر کند و شعار محو اسرائیل را که سرلوحه شعارهای دولتی و حکومت بود تغییر دهد. نتیجه این رفتارها و سیاستهای اشتباه، امروز تمام آرزوهای حکومت را نه تنها در ماجراجوییهای منطقهای بلکه در آرزوی داشتن تسلیحات اتمی و غنیسازی بیحساب و کتاب، بر باد داد.
🔹مردم ایران! این جنگ ما نیست. این جنگ جمهوری اسلامی و نتیجهی جاهطلبیهای بیپایانش است. جوانان غیور میهن، جان شما برای آبادی و آزادی ایران ضرورت دارد. در جنگی که به شما تحمیل شده دخالت نکنید. شما بسیار زودتر از اینها صف خود را از حکومت جدا کرده بودید و بدانید که در پیشگاه تاریخ از شما به نیکی یاد خواهد شد؛ ملتی که در بزنگاه تاریخ در سمت درست ایستاد.
🔹 جنگ حکومت ایران با مردم بسیار پیشتر از اینها آغاز شده بود. امروز مانند گذشته باید نگران زندانیان سیاسی و به ویژه محکومین به اعدام باشیم. جمهوری اسلامی که توان مقابله با قدرتهای بزرگتر را ندارد همواره از مردم و مخالفان بیسلاح و بیگناه انتقام میگیرد.
#جنگ #حمله_اسرائیل #حمله_موشکی #ایران_اسرائیل #نه_به_اعدام #بیانیه #شیرین_عبادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این جنگ ما نیست
🔹از ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی و پس از انقلاب ۱۳۵۷، سیاست خارجی حکومت بر پایهی مبارزه با «استکبار» آمریکا و بیرون راندن ایالات متحده از منطقه و محو و نابودی اسرائیل تعیین شد. این سیاست به شیوههای مختلف دنبال میشد. حتی در برخی از سخنرانیهای رسمی حکومت مسئولان برای محو اسرائیل، تاریخ تعیین کرده بودند! این ادامه همان رویکردی بود که در جریان جنگ ایران و عراق بر طبل شعارهایی همچون «راه قدس از کربلا میگذرد» میکوبید.
🔹حکومت ایران باکی نداشت از این که به جهانیان بگوید جنگ با عراق در نهایت به جنگ با اسرائیل، نابودی آن و فتح اورشلیم خواهد انجامید. برای رسیدن به چنین توهمی، تروریستهای منطقه با هزینه ایران تجهیز شدند و نیروهای نیابتی با سرمایهای که حق مردم بود، شکل گرفتند. نتیجه این روش، چیزی جز گسترش فقر و فلاکت، و کوچکتر شدن سفرههای مردم نبود.
🔹ایران امروز با داشتن معادن و منابع گسترده نفت و گاز و طلا و ... دچار کمبود برق، گاز و انواع ابربحرانهای اجتماعی و اقتصادی است. با وجود تمام اینها حکومت حاضر نشد در سیاست غلط خود تجدیدنظر کند و شعار محو اسرائیل را که سرلوحه شعارهای دولتی و حکومت بود تغییر دهد. نتیجه این رفتارها و سیاستهای اشتباه، امروز تمام آرزوهای حکومت را نه تنها در ماجراجوییهای منطقهای بلکه در آرزوی داشتن تسلیحات اتمی و غنیسازی بیحساب و کتاب، بر باد داد.
🔹مردم ایران! این جنگ ما نیست. این جنگ جمهوری اسلامی و نتیجهی جاهطلبیهای بیپایانش است. جوانان غیور میهن، جان شما برای آبادی و آزادی ایران ضرورت دارد. در جنگی که به شما تحمیل شده دخالت نکنید. شما بسیار زودتر از اینها صف خود را از حکومت جدا کرده بودید و بدانید که در پیشگاه تاریخ از شما به نیکی یاد خواهد شد؛ ملتی که در بزنگاه تاریخ در سمت درست ایستاد.
🔹 جنگ حکومت ایران با مردم بسیار پیشتر از اینها آغاز شده بود. امروز مانند گذشته باید نگران زندانیان سیاسی و به ویژه محکومین به اعدام باشیم. جمهوری اسلامی که توان مقابله با قدرتهای بزرگتر را ندارد همواره از مردم و مخالفان بیسلاح و بیگناه انتقام میگیرد.
#جنگ #حمله_اسرائیل #حمله_موشکی #ایران_اسرائیل #نه_به_اعدام #بیانیه #شیرین_عبادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی مهرآبین، استاد جامعهشناسی در تازهترین نامه خود به علی خامنهای و سایر مقامان حکومت، خواستار پایان دادن به جنگ و کنارهگیری از قدرت شد. او همچنین از مردم خواست که به خیابان بیایند.
متن این نامه به شرح زیر است:
خطاب به آیتالله علی خامنهای و سایر مقامات سیاسی و نظامی:
سریعا به جنگ پایان دهید و قدرت را ترک کنید.
۱. آقایان محترم،
فارغ از اینکه حکومت اسرائیل چگونه حکومتی است و تاکنون در ماجرای یهود و اعراب فلسطین چه گذشته است، شما حق ندارید سرزمین ایران، مردم آن و سایر داشتههایش را صرفاً مبتنی بر استدلالها و تحلیلهای ایدئولوژیک خود – که همگی نادرستاند و چیزی جز نابودی برای این سرزمین به همراه نداشتهاند – به ورطهی نابودی بکشانید.
من، به عنوان یک ایرانی، حق دارم از شما بپرسم:
چه کسی یا چه چیزی به شما این حق و مشروعیت را داده است که کشور ما و تمامیت آن، که یادگار بزرگان و جانباختگان گذشتهی این سرزمین برای مردمان فعلی آن است، را به نابودی بکشانید؟
بهوضوح، بهعنوان یک شهروند دارای حق تعیین سرنوشت، و بهعنوان فرزند این سرزمین، و از طرف مردم شریف و صلحطلب ایران، به شما آقایان هشدار میدهم:
الف. این دیوانگی، جنون، و خوی جنگطلبی و ویرانگری را متوقف کنید.
بخواهید یا نخواهید، تجربهی همین چند روز جنگ و ویرانگری که ارتش اسرائیل در این کشور به راه انداخته است، نشان میدهد که شما نه از حق جنگیدن از سوی مردم ایران و نه از توان جنگیدن از سوی خودتان و شیوهی حکمرانیتان در سالهای گذشته برخوردارید.
اتفاقات این چند روز نشان داد که این کشور، عملاً فاقد حکومت است. وگرنه چگونه ممکن است سراسر این سرزمین مورد حمله باشد و شما قادر به دفاع از هیچکدام از داشتههای آن نباشید؟
واقعیت امروز نشان میدهد که شما صلاحیت حکمرانی بر این کشور را ندارید.
زمان آن فرا رسیده است که قدرت را ترک کنید و اجازه دهید این سرزمین، نظم و سامان سیاسی مطلوب و کارآمد خود را بازیابد.
ب. اکنون که کشور در آستانهی نابودی قرار گرفته است، سریعا به مذاکره با آمریکا بازگردید و با پذیرش شرایط نظم جهانی، به جنگ پایان دهید.
بدانید بازگشتتان به مذاکره، تنها برای پایان دادن به جنگ است.
چه بخواهید و چه نخواهید، مردم این سرزمین – از همهی طیفها – دیگر شما را حاکم مشروع خود نمیدانند و تداوم حضور شما در سیاست، مایهی ننگ خرد، اخلاق، و تاریخ سیاسی این سرزمین است.
به جنگ پایان دهید تا گروهی از نخبگان داخل و خارج، متولی ادارهی کشور شوند و اوضاع سیاسی و امنیتی ایران را مدیریت کنند. تنها لطف مردم به شما این خواهد بود که – مبتنی بر خرد و اخلاق – اجازه دهند به زندگی معمول خود ادامه دهید و طبق اصل عدالت با شما رفتار شود.
ج. مردم امروز ایران، از باورمندان به اسلام تا سکولارها، همگی با واقعیات نظم جهانی و شرایط ناعادلانهی آن آشنا هستند و میدانند که شیوهی عقلانی زندگی در این جهان چگونه است.
پس به جای متهم کردن مردم به ناآگاهی، تنها کاری که از شما برمیآید این است که گذار قدرت را به فاجعه تبدیل نکنید.
بگذارید نیروهای سیاسی، نخبگان و سیاستمداران جدید این سرزمین، با تشکیل نظامی نوین و عادیسازی روابط ایران با جهان، وضعیت کشور را به حالت طبیعی بازگردانند.
به شما هشدار میدهم:
مبادا با ایجاد آشوب و اختناق، وضعیت کشور را از آنچه هست، سیاهتر کنید.
پایان نظم جمهوری اسلامی فرارسیده است.
مردم بارها این را به شما گفتهاند.
آن را بپذیرید و با مردم ایران همراه شوید تا در ساخت نظم سیاسی جدید این سرزمین، برای نخستینبار، شاهد یک رفتار اخلاقی و انسانی از سوی شما باشیم.
مبادا به فکر خونریزی، استبداد، و سرکوب بیفتید.
بگذارید هم خانوادههای خودتان و هم مردم ایران، زندگی عادی را تجربه کنند.
دست از سخنرانیها و شعارهای توخالی بردارید و به خواست مردم ایران، یعنی زندگی عادی، احترام بگذارید.
شما دیگر حاکم این سرزمین نیستید، اما چون نظم جهانی هنوز شما را به رسمیت میشناسد، سریعا به مذاکرات بازگردید و به جنگ پایان دهید، تا مردم بتوانند نظم سیاسی جدید را محقق سازند.
د. در پایان، خطاب به مردم شریف، عزیز و بیپناه سرزمینم، و نیز سایر نیروهای سیاسی و نخبگان علمی، دانشگاهی، فرهنگی، هنری و ورزشی کشورم:
امروز، روز سکوت نیست.
چه این آقایان در ۲۴ ساعت آینده به جنگ پایان دهند، چه ندهند،
خود به خیابانها بیایید.
با در دست داشتن پرچمهای سفید یا پوشیدن لباسهای سفید،
و تنها با شعار:
«صلح با جهان»
به جهانیان اعلام کنید که ما خواهان پایان جنگ و آغاز ایران جدید هستیم:
ایرانی آباد، آزاد و قدرتمند.
این نخستین گام ما، مردم عادی، در دفاع از کشورمان و خلق ایران نوین است.
با احترام،
مصطفی مهرآیین
معلم جامعهشناسی
#جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این نامه به شرح زیر است:
خطاب به آیتالله علی خامنهای و سایر مقامات سیاسی و نظامی:
سریعا به جنگ پایان دهید و قدرت را ترک کنید.
۱. آقایان محترم،
فارغ از اینکه حکومت اسرائیل چگونه حکومتی است و تاکنون در ماجرای یهود و اعراب فلسطین چه گذشته است، شما حق ندارید سرزمین ایران، مردم آن و سایر داشتههایش را صرفاً مبتنی بر استدلالها و تحلیلهای ایدئولوژیک خود – که همگی نادرستاند و چیزی جز نابودی برای این سرزمین به همراه نداشتهاند – به ورطهی نابودی بکشانید.
من، به عنوان یک ایرانی، حق دارم از شما بپرسم:
چه کسی یا چه چیزی به شما این حق و مشروعیت را داده است که کشور ما و تمامیت آن، که یادگار بزرگان و جانباختگان گذشتهی این سرزمین برای مردمان فعلی آن است، را به نابودی بکشانید؟
بهوضوح، بهعنوان یک شهروند دارای حق تعیین سرنوشت، و بهعنوان فرزند این سرزمین، و از طرف مردم شریف و صلحطلب ایران، به شما آقایان هشدار میدهم:
الف. این دیوانگی، جنون، و خوی جنگطلبی و ویرانگری را متوقف کنید.
بخواهید یا نخواهید، تجربهی همین چند روز جنگ و ویرانگری که ارتش اسرائیل در این کشور به راه انداخته است، نشان میدهد که شما نه از حق جنگیدن از سوی مردم ایران و نه از توان جنگیدن از سوی خودتان و شیوهی حکمرانیتان در سالهای گذشته برخوردارید.
اتفاقات این چند روز نشان داد که این کشور، عملاً فاقد حکومت است. وگرنه چگونه ممکن است سراسر این سرزمین مورد حمله باشد و شما قادر به دفاع از هیچکدام از داشتههای آن نباشید؟
واقعیت امروز نشان میدهد که شما صلاحیت حکمرانی بر این کشور را ندارید.
زمان آن فرا رسیده است که قدرت را ترک کنید و اجازه دهید این سرزمین، نظم و سامان سیاسی مطلوب و کارآمد خود را بازیابد.
ب. اکنون که کشور در آستانهی نابودی قرار گرفته است، سریعا به مذاکره با آمریکا بازگردید و با پذیرش شرایط نظم جهانی، به جنگ پایان دهید.
بدانید بازگشتتان به مذاکره، تنها برای پایان دادن به جنگ است.
چه بخواهید و چه نخواهید، مردم این سرزمین – از همهی طیفها – دیگر شما را حاکم مشروع خود نمیدانند و تداوم حضور شما در سیاست، مایهی ننگ خرد، اخلاق، و تاریخ سیاسی این سرزمین است.
به جنگ پایان دهید تا گروهی از نخبگان داخل و خارج، متولی ادارهی کشور شوند و اوضاع سیاسی و امنیتی ایران را مدیریت کنند. تنها لطف مردم به شما این خواهد بود که – مبتنی بر خرد و اخلاق – اجازه دهند به زندگی معمول خود ادامه دهید و طبق اصل عدالت با شما رفتار شود.
ج. مردم امروز ایران، از باورمندان به اسلام تا سکولارها، همگی با واقعیات نظم جهانی و شرایط ناعادلانهی آن آشنا هستند و میدانند که شیوهی عقلانی زندگی در این جهان چگونه است.
پس به جای متهم کردن مردم به ناآگاهی، تنها کاری که از شما برمیآید این است که گذار قدرت را به فاجعه تبدیل نکنید.
بگذارید نیروهای سیاسی، نخبگان و سیاستمداران جدید این سرزمین، با تشکیل نظامی نوین و عادیسازی روابط ایران با جهان، وضعیت کشور را به حالت طبیعی بازگردانند.
به شما هشدار میدهم:
مبادا با ایجاد آشوب و اختناق، وضعیت کشور را از آنچه هست، سیاهتر کنید.
پایان نظم جمهوری اسلامی فرارسیده است.
مردم بارها این را به شما گفتهاند.
آن را بپذیرید و با مردم ایران همراه شوید تا در ساخت نظم سیاسی جدید این سرزمین، برای نخستینبار، شاهد یک رفتار اخلاقی و انسانی از سوی شما باشیم.
مبادا به فکر خونریزی، استبداد، و سرکوب بیفتید.
بگذارید هم خانوادههای خودتان و هم مردم ایران، زندگی عادی را تجربه کنند.
دست از سخنرانیها و شعارهای توخالی بردارید و به خواست مردم ایران، یعنی زندگی عادی، احترام بگذارید.
شما دیگر حاکم این سرزمین نیستید، اما چون نظم جهانی هنوز شما را به رسمیت میشناسد، سریعا به مذاکرات بازگردید و به جنگ پایان دهید، تا مردم بتوانند نظم سیاسی جدید را محقق سازند.
د. در پایان، خطاب به مردم شریف، عزیز و بیپناه سرزمینم، و نیز سایر نیروهای سیاسی و نخبگان علمی، دانشگاهی، فرهنگی، هنری و ورزشی کشورم:
امروز، روز سکوت نیست.
چه این آقایان در ۲۴ ساعت آینده به جنگ پایان دهند، چه ندهند،
خود به خیابانها بیایید.
با در دست داشتن پرچمهای سفید یا پوشیدن لباسهای سفید،
و تنها با شعار:
«صلح با جهان»
به جهانیان اعلام کنید که ما خواهان پایان جنگ و آغاز ایران جدید هستیم:
ایرانی آباد، آزاد و قدرتمند.
این نخستین گام ما، مردم عادی، در دفاع از کشورمان و خلق ایران نوین است.
با احترام،
مصطفی مهرآیین
معلم جامعهشناسی
#جنگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گروهی از فعالان مدنی، خواهان توقف غنیسازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی و توقف جنگ و حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی هر دو کشور و کشتار غیرنظامیان شدند.
جعفر پناهی، شهناز اکملی، شیرین عبادی، صدیقه وسمقی، عبدالفتاح سلطانی، محمد رسولاف و نرگس محمدی، در بیانیهای که منتشر کردند بر ضرورت حفظ تمامیت ارضی ایران تاکید کردند. آنها خواهان کنارهگیری جمهوری اسلامی شدند.
متن بیانیه:
«ما، امضاکنندگان این بیانیه، با تأکید قاطع بر حفظ تمامیت ارضی ایران و حق حاکمیت واقعی مردم، خواهان توقف غنی سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی ، پایان فوری جنگ ویرانگر میان جمهوری اسلامی و رژیم حاکم بر اسرائیل هستیم؛ جنگی که نهتنها زیرساختها و جان غیرنظامیان را در هر دو سرزمین نابود میکند، بلکه تهدیدی آشکار علیه بنیانهای تمدن انسانی به شمار میآید.
غنیسازی اورانیوم، مسألهی مردم ایران نیست. نباید ایران و مردم این سرزمین را فدای غنیسازی اورانیوم و جاه طلبی جمهوری اسلامی کرد. به نظر ما، هیئت حاکمهی جمهوری اسلامی نه توانایی و نه ظرفیت حل مناقشات و منازعات داخلی و خارجی ایران را دارد و بهترین راه برای نجات مردم ایران و این سرزمین، کنارهگیری هیئت حاکمهی جمهوری اسلامی و فراهمآوردن گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی است.
ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.»
صدای ایران باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
جعفر پناهی، شهناز اکملی، شیرین عبادی، صدیقه وسمقی، عبدالفتاح سلطانی، محمد رسولاف و نرگس محمدی، در بیانیهای که منتشر کردند بر ضرورت حفظ تمامیت ارضی ایران تاکید کردند. آنها خواهان کنارهگیری جمهوری اسلامی شدند.
متن بیانیه:
«ما، امضاکنندگان این بیانیه، با تأکید قاطع بر حفظ تمامیت ارضی ایران و حق حاکمیت واقعی مردم، خواهان توقف غنی سازی اورانیوم توسط جمهوری اسلامی ، پایان فوری جنگ ویرانگر میان جمهوری اسلامی و رژیم حاکم بر اسرائیل هستیم؛ جنگی که نهتنها زیرساختها و جان غیرنظامیان را در هر دو سرزمین نابود میکند، بلکه تهدیدی آشکار علیه بنیانهای تمدن انسانی به شمار میآید.
غنیسازی اورانیوم، مسألهی مردم ایران نیست. نباید ایران و مردم این سرزمین را فدای غنیسازی اورانیوم و جاه طلبی جمهوری اسلامی کرد. به نظر ما، هیئت حاکمهی جمهوری اسلامی نه توانایی و نه ظرفیت حل مناقشات و منازعات داخلی و خارجی ایران را دارد و بهترین راه برای نجات مردم ایران و این سرزمین، کنارهگیری هیئت حاکمهی جمهوری اسلامی و فراهمآوردن گذار از جمهوری اسلامی به دموکراسی است.
ما از سازمان ملل و جامعهی بینالمللی میخواهیم که با برداشتن گامهای فوری و قاطع، جمهوری اسلامی را به توقف غنیسازی، و هر دوطرف جنگ را به توقف حملات نظامی به زیرساختهای حیاتی یکدیگر، و توقف کشتار غیرنظامیان در هر دو سرزمین وادار نمایند.»
صدای ایران باشیم
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی تاجزاده از زندان اوین خواستار آتشبس فوری و بازگشت حاکمیت به ملت شد
صداهای مخالفت با سیاستهای جنگ افروزانه جمهوری اسلامی، امروز نه تنها در بین مخالفان بلکه در بین برخی از نیروهای معروف به اصلاحطلب هم شنیده میشود. از جمله زندانی سیاسی مصطفی تاجزاده.
سیدمصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب (البته برخی میگویند او دیگر از اصلاحطلبی عبور کرده) که هماکنون در زندان اوین به سر میبرد، با انتشار بیانیهای در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، نسبت به ادامه جنگ در خاورمیانه هشدار داد و خواستار برقراری آتشبس فوری شد.
تاجزاده در این بیانیه با تأکید بر اینکه جنگ در شرایط فعلی نه راهحل، بلکه بخشی از مشکل است، اعلام کرد: «بیشترین آسیب این جنگها متوجه شهروندان بیپناه منطقه است.» او همچنین از «نابخردیها و فرصتسوزیهای متعدد داخلی» انتقاد کرد که به باور وی، زمینه تحریمهای ویرانگر و حتی امکان حمله نظامی از سوی دولتهای خارجی را فراهم کرده است.
وی بازگرداندن حاکمیت به ملت و اتخاذ «دیپلماسی خردمندانه و واقعبینانه» را تنها راه نجات کشور دانسته و هشدار داده است: «در صورت تداوم وضع موجود، بیم آن میرود که میهن و مردم در گردابی مهیب غرق شوند.»
تاجزاده همچنین از برخی شهروندان که حملات خارجی را زمینهای برای تغییر حاکمیت میدانند، انتقاد کرد و تأکید نمود: «حتی در صورت تغییر رژیم از مسیر جنگ، آنچه باقی میماند ایرانی ویران و مستعد بیدولتی، هرجومرج و حتی تجزیه خواهد بود.»
او تشکیل مجلس مؤسسان برای اصلاح یا تغییر قانون اساسی را راهی مسالمتآمیز برای گذار به دموکراسی دانست و از همه نیروهای سیاسی با گرایشهای مختلف خواست تا در جهت برقراری فوری آتشبس همکاری کنند.
تاجزاده حمایت از اسرائیل از سوی برخی افراددرا فاقد توجیه سیاسی و اخلاقی دانست اما بلافاصله حساب افرادی که خوشحالی و حتی سکوت کردهاند را جدا کرد.
تاجزاده در پایان تأکید کرد که حاکمیت باید از هر طریق ممکن مانع گسترش جنگ و همراهی آمریکا با اسرائیل شود، و به جای ادامه تقابل، زمینه توقف فوری جنگ و بازگشت به توافق هستهای را فراهم آورد.
ـــــ
ـ اکنون که ایران گرفتار جنگی شده است که جمهوری اسلامی بالاخره بر ایران تحمیل کرده است، اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و دیگر نیروهای نظامی و … حکومتی باید نشان دهند که حاضرند با جداشدن از حکومت سمت مردم بایستند و به تغییر حکومت و اجرای خواستهای اساسی ایرانیان برای ایجاد حکومتی دموکراتیک و آزاد کمک کنند یا نه.
#بیانیه #جنگ #مصطفی_تاجزاده #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صداهای مخالفت با سیاستهای جنگ افروزانه جمهوری اسلامی، امروز نه تنها در بین مخالفان بلکه در بین برخی از نیروهای معروف به اصلاحطلب هم شنیده میشود. از جمله زندانی سیاسی مصطفی تاجزاده.
سیدمصطفی تاجزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب (البته برخی میگویند او دیگر از اصلاحطلبی عبور کرده) که هماکنون در زندان اوین به سر میبرد، با انتشار بیانیهای در تاریخ ۲۶ خرداد ۱۴۰۴، نسبت به ادامه جنگ در خاورمیانه هشدار داد و خواستار برقراری آتشبس فوری شد.
تاجزاده در این بیانیه با تأکید بر اینکه جنگ در شرایط فعلی نه راهحل، بلکه بخشی از مشکل است، اعلام کرد: «بیشترین آسیب این جنگها متوجه شهروندان بیپناه منطقه است.» او همچنین از «نابخردیها و فرصتسوزیهای متعدد داخلی» انتقاد کرد که به باور وی، زمینه تحریمهای ویرانگر و حتی امکان حمله نظامی از سوی دولتهای خارجی را فراهم کرده است.
وی بازگرداندن حاکمیت به ملت و اتخاذ «دیپلماسی خردمندانه و واقعبینانه» را تنها راه نجات کشور دانسته و هشدار داده است: «در صورت تداوم وضع موجود، بیم آن میرود که میهن و مردم در گردابی مهیب غرق شوند.»
تاجزاده همچنین از برخی شهروندان که حملات خارجی را زمینهای برای تغییر حاکمیت میدانند، انتقاد کرد و تأکید نمود: «حتی در صورت تغییر رژیم از مسیر جنگ، آنچه باقی میماند ایرانی ویران و مستعد بیدولتی، هرجومرج و حتی تجزیه خواهد بود.»
او تشکیل مجلس مؤسسان برای اصلاح یا تغییر قانون اساسی را راهی مسالمتآمیز برای گذار به دموکراسی دانست و از همه نیروهای سیاسی با گرایشهای مختلف خواست تا در جهت برقراری فوری آتشبس همکاری کنند.
تاجزاده حمایت از اسرائیل از سوی برخی افراددرا فاقد توجیه سیاسی و اخلاقی دانست اما بلافاصله حساب افرادی که خوشحالی و حتی سکوت کردهاند را جدا کرد.
تاجزاده در پایان تأکید کرد که حاکمیت باید از هر طریق ممکن مانع گسترش جنگ و همراهی آمریکا با اسرائیل شود، و به جای ادامه تقابل، زمینه توقف فوری جنگ و بازگشت به توافق هستهای را فراهم آورد.
ـــــ
ـ اکنون که ایران گرفتار جنگی شده است که جمهوری اسلامی بالاخره بر ایران تحمیل کرده است، اصلاحطلبان و اعتدالگرایان و دیگر نیروهای نظامی و … حکومتی باید نشان دهند که حاضرند با جداشدن از حکومت سمت مردم بایستند و به تغییر حکومت و اجرای خواستهای اساسی ایرانیان برای ایجاد حکومتی دموکراتیک و آزاد کمک کنند یا نه.
#بیانیه #جنگ #مصطفی_تاجزاده #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ما مردم معترض و آزادیخواه، جمهوری اسلامی را سرنگون کرده و به این جنگ پایان میدهیم!
جامعه ما در یکی از تعیینکنندهترین دورههای تاریخ معاصر خود قرار دارد. جمهوری اسلامی، که سالهاست بهجای پاسخگویی به خواستههای مردم، بر سرکوب، اعدام، جنگافروزی و تحمیل میلیون فقر تکیه کرده، اکنون وارد فاز تازهای از ابربحران شده است.
حملات نظامی مستقیم اسرائیل مقامات و مراکز حساس هستهای، موشکی، نظامی و سرکوب رژیم، افشاگریهای بینالمللی، فشار اقتصادی کمرشکن، شکاف در درون حاکمیت، و خشم و نارضایتی انباشته مردم، تصویری روشن از درهم شکستن بیبازگشت ستونهای حکومت اسلامی را در چشمانداز همگان گذاشته است. این روزها جز صدای موشک و پهپاد در خاک ایران، صدای خرد شدن استخوانهای حکومت تحت امر خامنهای نیز به گوش می رسد.
اما جمهوری اسلامی، در برابر این تزلزل، باز هم میکوشد با «جنگ»، با «فریبکاری رسانهای»، و با «سرکوب بیشتر»، بقای خود را تضمین کند. امروز، جمهوری اسلامی در حالی از "امنیت ملی"، "مقاومت منطقهای" و "خطر حمله خارجی" سخن میگوید که خود عامل اصلی ناامنی در زندگی میلیونها انسان است: از ابرگرانیها گرفته تا سرکوبهای سیستماتیک، از شلیک عمدی و مستقیم به هواپیمای اوکراینی و کشتار معترضین در خیابانها تا اعدامهای روزانه.
در چنین شرایطی، وظیفه ما حامیان و فعالین زن زندگی آزادی، شوراهای مردمی، فعالین کارگری، معلمان، زنان مبارز، دانشآموزان و دانشجویان، روشنتر از همیشه است: رفتن به سمت خیزش سراسری و سرنگونی انقلابی حکومت در شرایطی که حملات اسرائیل امان از او گرفته است.
جمهوری اسلامی تلاش میکند در پسِ وضعیت جنگی کنونی، صدای انقلاب را خاموش کند. از ما میخواهد سکوت کنیم تا "دشمن خارجی" سوءاستفاده نکند. از مردم میخواهد که در کنار "نظام اسلامی" بایستند. اما این حکومت خود همان دشمنیست که ما مردم را فقیر، بیپناه، زندانی و کشته و به این اعتبار در جنگی ۴۶ ساله با ماست.
جنگِ جمهوری اسلامی، جنگِ ما نیست. حکومت در حال غرق شدن است، و ما قرار نیست قربانی آخر آن باشیم. انقلاب ما (زن زندگی آزادی)، تنها پاسخ واقعی به شرایط فعلی است؛ در برابر وضعیت کنونی رهایی ما مردم در برابر حکومت در حال سقوط، از مسیر سازمانیابی سراسری، اعتصابات، اعتراضات و قیام برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی میگذرد.
ما باید این لحظه حساس را به فرصت پیروزی انقلابی بدل کنیم. نه با صبر و انتظار، نه با امید به "قدرتهای خارجی"، بلکه با قدرت آگاه، سازمانیافته و متشکل مردم خودمان. وظیفهی امروز: سازماندهی، تبلیغ، عمل. این لحظه، لحظه عمل است و همه ما باید در محلهها، خیابانها، کارخانهها، دانشگاهها، مدارس و محیطهای کار علیه حکومتی بپاخیزیم که دشمن امنیت همه ماست.
باید شوراها، هستهها و گروههای مقاومت و تبلیغ را در هر گوشه جامعه ایجاد و گسترش دهیم.
باید اعتصابات سراسری در بخشهای مهم تولیدی و خدماتی را کلید زنیم و کل جامعه را به صدای حمایت از این اعتصابات به میدان آوریم.
باید متناسب با توازن قوا و شرایط موجود، علیه حکومت قاتلین و سرکوبگران مردم، برای انقلابمان، به خیابان بازگردیم.
ما مردمی هستیم که انقلاب زن زندگی آزادی را آغاز کردهایم و هیچ نیرویی توان خاموش کردن آن را ندارد. جمهوری اسلامی در سراشیبی سرنگونی است. اما سرنگونی و نابودی نهایی آن، تنها با دخالت و ارادهی مستقیم ما مردم ممکن میشود. ما باید این فرصت را به لحظه تعیینکننده سرنگونی انقلابی بدل کنیم.
چشمانداز ما روشن است:
جامعهای بدون جمهوری اسلامی، آزاد، برابر، انسانی، بدون اعدام، بدون آپارتاید جنسی و جنسیتی، استثمار و سرکوب و فقر.
جامعهای برای زن، برای زندگی، برای آزادی.
این آینده را در خیابان، در اعتصاب، در قیام، و در انقلاب سراسری خودمان میسازیم.
جمهوری اسلامی نابود باید گردد
اعتصاب، قیام، رهایی
زن زندگی آزادی
۲۶ خرداد ۱۴۰۴
🌐#شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
(شامل تشکلها و گروههای مبارزاتی دانشجویی، زنان، جوانان و دانشآموزان)
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جامعه ما در یکی از تعیینکنندهترین دورههای تاریخ معاصر خود قرار دارد. جمهوری اسلامی، که سالهاست بهجای پاسخگویی به خواستههای مردم، بر سرکوب، اعدام، جنگافروزی و تحمیل میلیون فقر تکیه کرده، اکنون وارد فاز تازهای از ابربحران شده است.
حملات نظامی مستقیم اسرائیل مقامات و مراکز حساس هستهای، موشکی، نظامی و سرکوب رژیم، افشاگریهای بینالمللی، فشار اقتصادی کمرشکن، شکاف در درون حاکمیت، و خشم و نارضایتی انباشته مردم، تصویری روشن از درهم شکستن بیبازگشت ستونهای حکومت اسلامی را در چشمانداز همگان گذاشته است. این روزها جز صدای موشک و پهپاد در خاک ایران، صدای خرد شدن استخوانهای حکومت تحت امر خامنهای نیز به گوش می رسد.
اما جمهوری اسلامی، در برابر این تزلزل، باز هم میکوشد با «جنگ»، با «فریبکاری رسانهای»، و با «سرکوب بیشتر»، بقای خود را تضمین کند. امروز، جمهوری اسلامی در حالی از "امنیت ملی"، "مقاومت منطقهای" و "خطر حمله خارجی" سخن میگوید که خود عامل اصلی ناامنی در زندگی میلیونها انسان است: از ابرگرانیها گرفته تا سرکوبهای سیستماتیک، از شلیک عمدی و مستقیم به هواپیمای اوکراینی و کشتار معترضین در خیابانها تا اعدامهای روزانه.
در چنین شرایطی، وظیفه ما حامیان و فعالین زن زندگی آزادی، شوراهای مردمی، فعالین کارگری، معلمان، زنان مبارز، دانشآموزان و دانشجویان، روشنتر از همیشه است: رفتن به سمت خیزش سراسری و سرنگونی انقلابی حکومت در شرایطی که حملات اسرائیل امان از او گرفته است.
جمهوری اسلامی تلاش میکند در پسِ وضعیت جنگی کنونی، صدای انقلاب را خاموش کند. از ما میخواهد سکوت کنیم تا "دشمن خارجی" سوءاستفاده نکند. از مردم میخواهد که در کنار "نظام اسلامی" بایستند. اما این حکومت خود همان دشمنیست که ما مردم را فقیر، بیپناه، زندانی و کشته و به این اعتبار در جنگی ۴۶ ساله با ماست.
جنگِ جمهوری اسلامی، جنگِ ما نیست. حکومت در حال غرق شدن است، و ما قرار نیست قربانی آخر آن باشیم. انقلاب ما (زن زندگی آزادی)، تنها پاسخ واقعی به شرایط فعلی است؛ در برابر وضعیت کنونی رهایی ما مردم در برابر حکومت در حال سقوط، از مسیر سازمانیابی سراسری، اعتصابات، اعتراضات و قیام برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی میگذرد.
ما باید این لحظه حساس را به فرصت پیروزی انقلابی بدل کنیم. نه با صبر و انتظار، نه با امید به "قدرتهای خارجی"، بلکه با قدرت آگاه، سازمانیافته و متشکل مردم خودمان. وظیفهی امروز: سازماندهی، تبلیغ، عمل. این لحظه، لحظه عمل است و همه ما باید در محلهها، خیابانها، کارخانهها، دانشگاهها، مدارس و محیطهای کار علیه حکومتی بپاخیزیم که دشمن امنیت همه ماست.
باید شوراها، هستهها و گروههای مقاومت و تبلیغ را در هر گوشه جامعه ایجاد و گسترش دهیم.
باید اعتصابات سراسری در بخشهای مهم تولیدی و خدماتی را کلید زنیم و کل جامعه را به صدای حمایت از این اعتصابات به میدان آوریم.
باید متناسب با توازن قوا و شرایط موجود، علیه حکومت قاتلین و سرکوبگران مردم، برای انقلابمان، به خیابان بازگردیم.
ما مردمی هستیم که انقلاب زن زندگی آزادی را آغاز کردهایم و هیچ نیرویی توان خاموش کردن آن را ندارد. جمهوری اسلامی در سراشیبی سرنگونی است. اما سرنگونی و نابودی نهایی آن، تنها با دخالت و ارادهی مستقیم ما مردم ممکن میشود. ما باید این فرصت را به لحظه تعیینکننده سرنگونی انقلابی بدل کنیم.
چشمانداز ما روشن است:
جامعهای بدون جمهوری اسلامی، آزاد، برابر، انسانی، بدون اعدام، بدون آپارتاید جنسی و جنسیتی، استثمار و سرکوب و فقر.
جامعهای برای زن، برای زندگی، برای آزادی.
این آینده را در خیابان، در اعتصاب، در قیام، و در انقلاب سراسری خودمان میسازیم.
جمهوری اسلامی نابود باید گردد
اعتصاب، قیام، رهایی
زن زندگی آزادی
۲۶ خرداد ۱۴۰۴
🌐#شبکه_سراسری_انقلاب_زن_زندگی_آزادی
(شامل تشکلها و گروههای مبارزاتی دانشجویی، زنان، جوانان و دانشآموزان)
#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تداوم کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد و سوم در ۴۷ زندان مختلف
مردم ایران درگیر جنگی شدهاند که به هیچ وجه خواهان آن نبوده و نیستند.
زندانیان عضو کارزار سهشنبههای نه به اعدام در بیانیه این هفته خود با اعلام اینکه «جنگ و اعدام دو روی یک سکه هستند که از انسانها حق حیات را سلب میکند.» با تمام افراد جانباخته غیرنظامی اعلام همدردی کردند و بر همبستگی جمعی در شرایط خاص که بر ما تحمیل شده تاکید کردند.
آنها نوشتند: «با وجود شرایط خاص و بحرانی ناشی از جنگ اما ماشین مرگ و کشتار لحظهای توقف نمیکند و همچنان حکومت مستبد در حال اعدام شهروندان است ؛ بطوری که از آغاز خردادماه تاکنون دستکم ۱۲۶ تن را اعدام کرده و تنها در روز ۲۰ خرداد، ۱۲ تن از زندانیان به چوبه دار سپرده شدهاند.
همچنین روز دوشنبه ۲۶ خرداد زندانی امنیتی اسماعیل فکری به اتهام جاسوسی در زندان قزلحصار در بیخبری تمام به دار آویخته شد.»
در بیانیه این هفته زندانیان در ادامه چنین آمده است:
«این آمار تکاندهنده اعدامها تنها یک عدد نیست؛ روایت تلخ جانهاییست که با بیعدالتی گرفته شدند.
بیشتر این اعدامها، بدون اطلاعرسانی شفاف، بدون روند قضایی منصفانه و در سکوت خبری رخ میدهند. بسیاری از این قربانیان از محرومان، پیروان سایر مذاهب و ادیان، و زندانیان سیاسی هستند؛ انسانهایی که تنها گناهشان مطالبهی عدالت، آزادی یا تلاش برای زنده ماندن بوده است.
یکی از آنان زندانی سیاسی مجاهد کورکور بود که در قیام ۱۴۰۱ دستگیر و بعد از حدود دوسال و نیم زندان و شکنجه متاسفانه هفته گذشته مظلومانه به دار آویخته شد.»
این زندانیان افزودند:
«ما اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته هفتاد و سوم این کارزار، بار دیگر تأکید میکنیم:
اعدام یک مجازات نیست؛ اعدام جنایت است و تمامی احکام اعدام با هر اتهامی که باشد را شدیدا محکوم میکنیم و در مقابله با آن ایستادگی میکنیم. این اعدامها یک قتل حکومتی است.ماهرگز جانباختگان را فراموش نمیکنیم ، سکوت نمیکنیم و کنار نمیکشیم.
قابل توجه مردم و جوامع بینالمللی در این روزهای خطیر ناشی از جنگ، که خطر مرگ، بسیاری از زندانیان سیاسی و اجتماعی را تهدید میکند مشابه آنچه که شب گذشته در زندان دیزلآباد کرمانشاه رخ داد که هم هدف بمباران و هم مورد هجوم مرگبار گارد سرکوبگر زندان قرار گرفت ؛ حضور و همبستگی مردم بیش از همیشه اهمیت دارد. شما، مردم آگاه و آزاده، تنها تکیهگاه و صدای ما زندانیان هستید.
آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو فوری تمام احکام اعدام باید به یک مطالبه عمومی تبدیل گردد چون جان زندانیان سیاسی و محکومان به اعدام در خطر جدی است و بیم آن میرود که حکومت چون گذشته برای تشدید سرکوب و ارعاب محکومان را به مسلخ ببرد.»
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد سوم سهشنبه ۲۷ خرداد در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروز آباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران
هفته هفتاد و سوم
سهشنبه ۲۷خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مردم ایران درگیر جنگی شدهاند که به هیچ وجه خواهان آن نبوده و نیستند.
زندانیان عضو کارزار سهشنبههای نه به اعدام در بیانیه این هفته خود با اعلام اینکه «جنگ و اعدام دو روی یک سکه هستند که از انسانها حق حیات را سلب میکند.» با تمام افراد جانباخته غیرنظامی اعلام همدردی کردند و بر همبستگی جمعی در شرایط خاص که بر ما تحمیل شده تاکید کردند.
آنها نوشتند: «با وجود شرایط خاص و بحرانی ناشی از جنگ اما ماشین مرگ و کشتار لحظهای توقف نمیکند و همچنان حکومت مستبد در حال اعدام شهروندان است ؛ بطوری که از آغاز خردادماه تاکنون دستکم ۱۲۶ تن را اعدام کرده و تنها در روز ۲۰ خرداد، ۱۲ تن از زندانیان به چوبه دار سپرده شدهاند.
همچنین روز دوشنبه ۲۶ خرداد زندانی امنیتی اسماعیل فکری به اتهام جاسوسی در زندان قزلحصار در بیخبری تمام به دار آویخته شد.»
در بیانیه این هفته زندانیان در ادامه چنین آمده است:
«این آمار تکاندهنده اعدامها تنها یک عدد نیست؛ روایت تلخ جانهاییست که با بیعدالتی گرفته شدند.
بیشتر این اعدامها، بدون اطلاعرسانی شفاف، بدون روند قضایی منصفانه و در سکوت خبری رخ میدهند. بسیاری از این قربانیان از محرومان، پیروان سایر مذاهب و ادیان، و زندانیان سیاسی هستند؛ انسانهایی که تنها گناهشان مطالبهی عدالت، آزادی یا تلاش برای زنده ماندن بوده است.
یکی از آنان زندانی سیاسی مجاهد کورکور بود که در قیام ۱۴۰۱ دستگیر و بعد از حدود دوسال و نیم زندان و شکنجه متاسفانه هفته گذشته مظلومانه به دار آویخته شد.»
این زندانیان افزودند:
«ما اعضای کارزار "سهشنبههای نه به اعدام" در هفته هفتاد و سوم این کارزار، بار دیگر تأکید میکنیم:
اعدام یک مجازات نیست؛ اعدام جنایت است و تمامی احکام اعدام با هر اتهامی که باشد را شدیدا محکوم میکنیم و در مقابله با آن ایستادگی میکنیم. این اعدامها یک قتل حکومتی است.ماهرگز جانباختگان را فراموش نمیکنیم ، سکوت نمیکنیم و کنار نمیکشیم.
قابل توجه مردم و جوامع بینالمللی در این روزهای خطیر ناشی از جنگ، که خطر مرگ، بسیاری از زندانیان سیاسی و اجتماعی را تهدید میکند مشابه آنچه که شب گذشته در زندان دیزلآباد کرمانشاه رخ داد که هم هدف بمباران و هم مورد هجوم مرگبار گارد سرکوبگر زندان قرار گرفت ؛ حضور و همبستگی مردم بیش از همیشه اهمیت دارد. شما، مردم آگاه و آزاده، تنها تکیهگاه و صدای ما زندانیان هستید.
آزادی کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی و لغو فوری تمام احکام اعدام باید به یک مطالبه عمومی تبدیل گردد چون جان زندانیان سیاسی و محکومان به اعدام در خطر جدی است و بیم آن میرود که حکومت چون گذشته برای تشدید سرکوب و ارعاب محکومان را به مسلخ ببرد.»
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هفتاد سوم سهشنبه ۲۷ خرداد در ۴۷ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:
زندان اوین (بند زنان ،بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز ، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان فیروز آباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج و زندان کامیاران
هفته هفتاد و سوم
سهشنبه ۲۷خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سایه صیدال، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، طی نامهای سرگشاده خطاب مسئولین نظام جمهوری اسلامی، خواستار بهرهمندی فوری زندانیان سیاسی از ارفاقهای قانونی در شرایط اضطراری جنگی و آزادی آنها شده است.
متن این بیانیه به شرح زیر است:
نامه سرگشاده سایه صیدال از زندان اوین به مسئولین جمهوری اسلامی
موضوع: درخواست فوری بهرهمندی زندانیان سیاسی از ارفاقهای قانونی در شرایط اضطراری جنگی و رعایت تعهدات بینالمللی
با سلام،
اینجانب، مهوش (سایه) صیدال، به عنوان یک زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با دغدغهای عمیق و نگرانی شدید نسبت به وضعیت بحرانی و اضطراری ناشی از جنگ، ضرورت اتخاذ فوری تدابیر قانونی و انسانی برای حفاظت از جان و کرامت زندانیان سیاسی را به استحضار عالی میرسانم.
جنگی که کشور ما را درگیر کرده، بهطور مستقیم سلامت و امنیت تمامی اقشار جامعه، از جمله زندانیان سیاسی را در معرض تهدید جدی قرار داده است؛ بهویژه افرادی که از سلامت کامل برخوردار نیستند و یا به دلیل شرایط زندان، از جمله محدودیتهای پزشکی و بهداشتی، آسیبپذیری مضاعفی دارند.
در این شرایط بحرانی، تأخیر در اقدام و بیتوجهی به ارفاقهای قانونی نهتنها مصداق نقض آشکار حقوق بنیادین انسانی است، بلکه میتواند تبعات جبرانناپذیر حقوقی ،سیاسی مضاعفی را در پیش داشته باشد.
۱. مستندات حقوقی داخلی:
قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) در مواد ۴۶، ۵۲ و ۵۸، صراحتاً بهرهمندی محکومان از مجازاتهای جایگزین حبس، تعلیق اجرای مجازات و آزادی مشروط را پیشبینی کرده که در شرایط اضطراری، نظیر وضعیت جنگی، باید فوراً و بدون تأخیر به اجرا درآید.
آییننامه اجرایی سازمان زندانها نیز در مواد ۲۱۳، ۵۴ و ۵۵، مرخصی اضطراری، رأی باز، رأی کار و پابند را بهعنوان ابزارهای کاهش فشار کیفری و تضمین کرامت انسانی محکومان پیشبینی کرده است.
۲. تعهدات بینالمللی:
جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان عضو معاهده میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و کنوانسیون منع شکنجه (CAT)، موظف است رفتار انسانی، کرامت انسانی و سلامت زندانیان را حفظ کند. ماده ۱۰ میثاق و اصول این کنوانسیونها الزامآور و بدون قید و شرط هستند.
کوتاهی در اجرای این تعهدات، علاوه بر تخطی از حقوق بشر، میتواند موجبات محکومیتهای بینالمللی و فشارهای حقوقی گسترده علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد.
۳. اهمیت فوریت و هشدار:
تجربه شرایط اضطرار در دوران کرونا، در شرایط فعلی نیز صادق است و هرگونه تأخیر و قصور در استفاده از ارفاقهای قانونی برای زندانیان سیاسی، خطر مرگ، بیماری و نقض شدید حقوق انسانی را افزایش داده و میتواند موجب فجایع حقوقی و انسانی بزرگی شود.
۴. درخواستها:
صدور دستور فوری، لازمالاجرا و شفاف مبنی بر بهرهمندی زندانیان سیاسی از تمامی ارفاقهای قانونی، شامل مرخصی اضطراری، آزادی مشروط، تعلیق اجرای مجازات، رأی باز، رأی کار و پابند؛
ایجاد سازوکارهای نظارتی دقیق، هماهنگ و شفاف برای تضمین اجرای کامل و مؤثر این دستورها؛
اعلام صریح تعهد دستگاه قضایی به حفظ حقوق انسانی و کرامت زندانیان سیاسی در این شرایط اضطراری.
در پایان به عنوان زندانی سیاسی محبوس در اوین، بار دیگر یادآور میشوم که بیتوجهی به این درخواستها صرفاً نقض حقوق شهروندی و انسانی نیست، بلکه میتواند آسیبهای جدی و جبرانناپذیر حقوقی و سیاسی به همراه داشته باشد.
امیدوارم صدای ما شنیده شده و اقدامی عاجل و انسانی در این راستا انجام گیرد.
با تقدیم احترام،
مهوش (سایه) صیدال
زندان اوین – خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #جنگ #زندانیان_سیاسی #سایه_صیدال #مهوش_صیدال #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن این بیانیه به شرح زیر است:
نامه سرگشاده سایه صیدال از زندان اوین به مسئولین جمهوری اسلامی
موضوع: درخواست فوری بهرهمندی زندانیان سیاسی از ارفاقهای قانونی در شرایط اضطراری جنگی و رعایت تعهدات بینالمللی
با سلام،
اینجانب، مهوش (سایه) صیدال، به عنوان یک زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با دغدغهای عمیق و نگرانی شدید نسبت به وضعیت بحرانی و اضطراری ناشی از جنگ، ضرورت اتخاذ فوری تدابیر قانونی و انسانی برای حفاظت از جان و کرامت زندانیان سیاسی را به استحضار عالی میرسانم.
جنگی که کشور ما را درگیر کرده، بهطور مستقیم سلامت و امنیت تمامی اقشار جامعه، از جمله زندانیان سیاسی را در معرض تهدید جدی قرار داده است؛ بهویژه افرادی که از سلامت کامل برخوردار نیستند و یا به دلیل شرایط زندان، از جمله محدودیتهای پزشکی و بهداشتی، آسیبپذیری مضاعفی دارند.
در این شرایط بحرانی، تأخیر در اقدام و بیتوجهی به ارفاقهای قانونی نهتنها مصداق نقض آشکار حقوق بنیادین انسانی است، بلکه میتواند تبعات جبرانناپذیر حقوقی ،سیاسی مضاعفی را در پیش داشته باشد.
۱. مستندات حقوقی داخلی:
قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۹۲) در مواد ۴۶، ۵۲ و ۵۸، صراحتاً بهرهمندی محکومان از مجازاتهای جایگزین حبس، تعلیق اجرای مجازات و آزادی مشروط را پیشبینی کرده که در شرایط اضطراری، نظیر وضعیت جنگی، باید فوراً و بدون تأخیر به اجرا درآید.
آییننامه اجرایی سازمان زندانها نیز در مواد ۲۱۳، ۵۴ و ۵۵، مرخصی اضطراری، رأی باز، رأی کار و پابند را بهعنوان ابزارهای کاهش فشار کیفری و تضمین کرامت انسانی محکومان پیشبینی کرده است.
۲. تعهدات بینالمللی:
جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان عضو معاهده میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (ICCPR) و کنوانسیون منع شکنجه (CAT)، موظف است رفتار انسانی، کرامت انسانی و سلامت زندانیان را حفظ کند. ماده ۱۰ میثاق و اصول این کنوانسیونها الزامآور و بدون قید و شرط هستند.
کوتاهی در اجرای این تعهدات، علاوه بر تخطی از حقوق بشر، میتواند موجبات محکومیتهای بینالمللی و فشارهای حقوقی گسترده علیه جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورد.
۳. اهمیت فوریت و هشدار:
تجربه شرایط اضطرار در دوران کرونا، در شرایط فعلی نیز صادق است و هرگونه تأخیر و قصور در استفاده از ارفاقهای قانونی برای زندانیان سیاسی، خطر مرگ، بیماری و نقض شدید حقوق انسانی را افزایش داده و میتواند موجب فجایع حقوقی و انسانی بزرگی شود.
۴. درخواستها:
صدور دستور فوری، لازمالاجرا و شفاف مبنی بر بهرهمندی زندانیان سیاسی از تمامی ارفاقهای قانونی، شامل مرخصی اضطراری، آزادی مشروط، تعلیق اجرای مجازات، رأی باز، رأی کار و پابند؛
ایجاد سازوکارهای نظارتی دقیق، هماهنگ و شفاف برای تضمین اجرای کامل و مؤثر این دستورها؛
اعلام صریح تعهد دستگاه قضایی به حفظ حقوق انسانی و کرامت زندانیان سیاسی در این شرایط اضطراری.
در پایان به عنوان زندانی سیاسی محبوس در اوین، بار دیگر یادآور میشوم که بیتوجهی به این درخواستها صرفاً نقض حقوق شهروندی و انسانی نیست، بلکه میتواند آسیبهای جدی و جبرانناپذیر حقوقی و سیاسی به همراه داشته باشد.
امیدوارم صدای ما شنیده شده و اقدامی عاجل و انسانی در این راستا انجام گیرد.
با تقدیم احترام،
مهوش (سایه) صیدال
زندان اوین – خرداد ۱۴۰۴
#بیانیه #جنگ #زندانیان_سیاسی #سایه_صیدال #مهوش_صیدال #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech