مادری که ۲۵ سال به دنبال فرزندش میگردد
مادر سعید زینالی به دلیل دادخواهی بازداشت و زندانی شد، خواهر سعید زینالی را هم زندانی کردهاند، پدر سعید زینالی را هم از کار اخراج کردند و در بند ۲ الف سپاه زندانی کردند، به جرم! دادخواهی۔
از یاد نبریم
مادر سعید زینالی، ۱۸ تیر، ۲۵ سال بعد
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در ایرانوایر
#کوی_دانشگاه #۱۸_تیر #سعید_زینالی
#یاری_مدنی_توانا
#کارتون_بازنشر
@Farsi_Iranwire
@mananey
@Tavaana_TavaanaTech
مادر سعید زینالی به دلیل دادخواهی بازداشت و زندانی شد، خواهر سعید زینالی را هم زندانی کردهاند، پدر سعید زینالی را هم از کار اخراج کردند و در بند ۲ الف سپاه زندانی کردند، به جرم! دادخواهی۔
از یاد نبریم
مادر سعید زینالی، ۱۸ تیر، ۲۵ سال بعد
طرح از مانا نیستانی
منتشرشده در ایرانوایر
#کوی_دانشگاه #۱۸_تیر #سعید_زینالی
#یاری_مدنی_توانا
#کارتون_بازنشر
@Farsi_Iranwire
@mananey
@Tavaana_TavaanaTech
💔56👍6😍1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به یاد جانباختگان کوی دانشگاه
۲۵ سال از حوادث کوی دانشگاه و وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ میگذرد. تظاهراتی که در اعتراض به توقيف روزنامه "سلام" توسط دانشجویان اتفاق افتاد و نیروهای انصار حزبالله با پوشش حمایت بسیج دانشجویی و نیروی انتظامی، شبانه و وحشیانه به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و دانشجویان را با شعار حیدر حیدر و یا زهرا و ... از پشت بام خوابگاهها به پایین پرتاب کردند و اتاقها و لوازمشان را ویران کردند. چندین دانشجو مجروح شدند، تعدادی از جمله عزت ابراهیمنژاد کشته شدند. در پی آن دانشجویان اعتراضات را به خیابان آوردند و شعارهایی که آن زمان ساختارشکنانه بود، سر دادند. شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور و .... راهپیماییها به نزدیک دفتر خامنهای کشیده شد و او را به گریه و مظلومنمایی واداشت. نیروهای سپاه و بسیج و اطلاعات سرکوب گستردهای انجام دادند، دانشجویان زیادی بازداشت شدند، از جمله سعید زینالی که هرگز حتی جنازهاش پیدا نشد.
بیستم تیر دانشجویان تبریز بهپاخاستند که آنها هم سرکوب شدند. دانشجویان در تهران تحصن کردند و شورای متحصنین تشکیل شد. اصلاحطلبان دانشجویان را به سکوت فراخواندند، بعضی از آنها فریب خوردند و در راهپیمایی حکومتی ۲۳ تیر شرکت کردند، در بیست و سوم تیر حسن روحانی علیه دانشجویان سخنرانی کرد. پنجم مرداد خاتمی هم سخنرانیای دو پهلو انجام داد و از نظام (خامنهای) حمایت کرد.
دادگاهی نمایشی تشکیل شد و یک سرباز به خاطر دزدیدن ریش تراش دانشجویان محکوم به جزای نقدی شد! دادگاهی که دهنکجی به مردم و دانشجویان بود. آن سرباز بعدها استخدام شد و ارتقای رتبه یافت و درجهدار شد!
رژیم تلاش کرد فضای دانشگاه را امنیتی کند و به سکوتی قبرستانی فرو ببرد، ولی در سالهای بعد دانشگاه همواره یک پای ثابت اعتراضات بود. در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ دانشجویان موتور محرکه انقلاب ملی مردم ایران بودند و باز شعارهایی ساختار شکنانه دادند. نه تنها دانشجویان بلکه میلیونها ایرانی در داخل و خارج از ایران از اصلاحات حکومتی گذر کردهاند و امروز خواستار سرنگونی حکومتی ولایت فقیه هستند.
. صفحه نورال آرت کانواس ویدیویی با استفاده از هوش مصنوعی تولید کرده که ضمن بزرگداشت یاد جانباختگان، جنبش دانشجویی را به خیزش سراسری امروز پیوند میزند و تداوم مبارزه تا پیروزی را نوید میدهد.
#کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۵ سال از حوادث کوی دانشگاه و وقایع ۱۸ تیر ۱۳۷۸ میگذرد. تظاهراتی که در اعتراض به توقيف روزنامه "سلام" توسط دانشجویان اتفاق افتاد و نیروهای انصار حزبالله با پوشش حمایت بسیج دانشجویی و نیروی انتظامی، شبانه و وحشیانه به کوی دانشگاه تهران حمله کردند و دانشجویان را با شعار حیدر حیدر و یا زهرا و ... از پشت بام خوابگاهها به پایین پرتاب کردند و اتاقها و لوازمشان را ویران کردند. چندین دانشجو مجروح شدند، تعدادی از جمله عزت ابراهیمنژاد کشته شدند. در پی آن دانشجویان اعتراضات را به خیابان آوردند و شعارهایی که آن زمان ساختارشکنانه بود، سر دادند. شعارهای مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور و .... راهپیماییها به نزدیک دفتر خامنهای کشیده شد و او را به گریه و مظلومنمایی واداشت. نیروهای سپاه و بسیج و اطلاعات سرکوب گستردهای انجام دادند، دانشجویان زیادی بازداشت شدند، از جمله سعید زینالی که هرگز حتی جنازهاش پیدا نشد.
بیستم تیر دانشجویان تبریز بهپاخاستند که آنها هم سرکوب شدند. دانشجویان در تهران تحصن کردند و شورای متحصنین تشکیل شد. اصلاحطلبان دانشجویان را به سکوت فراخواندند، بعضی از آنها فریب خوردند و در راهپیمایی حکومتی ۲۳ تیر شرکت کردند، در بیست و سوم تیر حسن روحانی علیه دانشجویان سخنرانی کرد. پنجم مرداد خاتمی هم سخنرانیای دو پهلو انجام داد و از نظام (خامنهای) حمایت کرد.
دادگاهی نمایشی تشکیل شد و یک سرباز به خاطر دزدیدن ریش تراش دانشجویان محکوم به جزای نقدی شد! دادگاهی که دهنکجی به مردم و دانشجویان بود. آن سرباز بعدها استخدام شد و ارتقای رتبه یافت و درجهدار شد!
رژیم تلاش کرد فضای دانشگاه را امنیتی کند و به سکوتی قبرستانی فرو ببرد، ولی در سالهای بعد دانشگاه همواره یک پای ثابت اعتراضات بود. در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ دانشجویان موتور محرکه انقلاب ملی مردم ایران بودند و باز شعارهایی ساختار شکنانه دادند. نه تنها دانشجویان بلکه میلیونها ایرانی در داخل و خارج از ایران از اصلاحات حکومتی گذر کردهاند و امروز خواستار سرنگونی حکومتی ولایت فقیه هستند.
. صفحه نورال آرت کانواس ویدیویی با استفاده از هوش مصنوعی تولید کرده که ضمن بزرگداشت یاد جانباختگان، جنبش دانشجویی را به خیزش سراسری امروز پیوند میزند و تداوم مبارزه تا پیروزی را نوید میدهد.
#کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤37💔13👍3👌1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برنامه یادبود کوی دانشگاه سال ۱۳۷۸ و جنایت بازداشتگاه کهریزک سال۱۳۸۸
امروز مراسمی در سالگرد فاجعه کهریزک در سال ۱۳۸۸ و جنایت حمله به کوی دانشگاه درسال ۱۳۷۸، در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد.
در این مراسم مهرداد لهراسبی زندانی سیاسی کوی دانشگاه،
مسعود علیزاده زندانی سیاسی کهریزک، الناز زینلی خواهر سعید زینلی از ناپدیدشدگان کوی دانشگاه سال۱۳۷۸، مادر جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی و پارسا قبادی آسیب دیده چشمی انقلاب مهسا حضور داشتند
این برنامه با همکاری انجمن اتحاد ایرانیان هامبورگ و انجمن می گو هامبورگ برگزار شد.
#کوی_دانشگاه #جنایت_کهریزک #انقلاب_۱۴۰۱ #سعید_زینالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز مراسمی در سالگرد فاجعه کهریزک در سال ۱۳۸۸ و جنایت حمله به کوی دانشگاه درسال ۱۳۷۸، در شهر هامبورگ آلمان برگزار شد.
در این مراسم مهرداد لهراسبی زندانی سیاسی کوی دانشگاه،
مسعود علیزاده زندانی سیاسی کهریزک، الناز زینلی خواهر سعید زینلی از ناپدیدشدگان کوی دانشگاه سال۱۳۷۸، مادر جاویدنام ابوالفضل امیرعطایی و پارسا قبادی آسیب دیده چشمی انقلاب مهسا حضور داشتند
این برنامه با همکاری انجمن اتحاد ایرانیان هامبورگ و انجمن می گو هامبورگ برگزار شد.
#کوی_دانشگاه #جنایت_کهریزک #انقلاب_۱۴۰۱ #سعید_زینالی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍38❤6💔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته در شهر هامبورگ المان، مراسمی به مناسبت سالگرد واقعه کوی دانشگاه و جنایت کهریزک برگزار شد.
یکی از کسانی که در این مراسم سخنرانی کرد، مهرداد لهراسبی بود. کسی که رنج زیادی متحمل شده است.
مهرداد لهراسبی جوانی بود که در قيام دانشجويی ۱۸ تيرماه سال ۷۸ معروف به کوی دانشگاه دستگیر و زندانی شد، مهرداد مانند چند تن از متهمين پرونده کوی دانشگاه ابتدا به حکم اعدام و سپس با تقليل به ۱۵ سال زندان محکوم شد، او پس از تحمل ۹ سال رنج و شکنجه و زندان غيرانسانی و ناعادلانه در بين زندانيان خطرناک زندان رجايی شهر کرج و همينطور پس از سلسله اعتراضات و اعتصابات خود سرانجام در تاریخ ۲۶/۱/۸۷ آزاد شد و اینک در هامبورگ آلمان به سر میبرد و با انواع بیماریهای به یادگار مانده از دوران زندان دست و پنجه نرم میکند.
افرادی را که در طی این ۴۶ سال هزینه دادهاند و رنجها کشیدهاند را فراموش نکنیم. بسیاری ناشناخته ماندهاند. افراد شریفی که در خیابان و در زندان شدیداً مضروب شدند، کار و تحصیلشان را از دست دادند، در روابط خانوادگی دچار مشکل شدند، ولی بر آرمان خود ایستادند.
#کوی_دانشگاه #مهرداد_لهراسبی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یکی از کسانی که در این مراسم سخنرانی کرد، مهرداد لهراسبی بود. کسی که رنج زیادی متحمل شده است.
مهرداد لهراسبی جوانی بود که در قيام دانشجويی ۱۸ تيرماه سال ۷۸ معروف به کوی دانشگاه دستگیر و زندانی شد، مهرداد مانند چند تن از متهمين پرونده کوی دانشگاه ابتدا به حکم اعدام و سپس با تقليل به ۱۵ سال زندان محکوم شد، او پس از تحمل ۹ سال رنج و شکنجه و زندان غيرانسانی و ناعادلانه در بين زندانيان خطرناک زندان رجايی شهر کرج و همينطور پس از سلسله اعتراضات و اعتصابات خود سرانجام در تاریخ ۲۶/۱/۸۷ آزاد شد و اینک در هامبورگ آلمان به سر میبرد و با انواع بیماریهای به یادگار مانده از دوران زندان دست و پنجه نرم میکند.
افرادی را که در طی این ۴۶ سال هزینه دادهاند و رنجها کشیدهاند را فراموش نکنیم. بسیاری ناشناخته ماندهاند. افراد شریفی که در خیابان و در زندان شدیداً مضروب شدند، کار و تحصیلشان را از دست دادند، در روابط خانوادگی دچار مشکل شدند، ولی بر آرمان خود ایستادند.
#کوی_دانشگاه #مهرداد_لهراسبی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔53👍8❤6🕊1
«برای مهراد لهراسبی مینویسم که کمتر کسی از درد و رنجش مینویسد و از او یاد میکند
✍️مسعود علیزاده
مهرداد لهراسبی از زندانیان سیاسی کوی دانشگاه در سال ۷۸ است که در جمع دانشجویان روز ۱۸ تیر جلوی دانشگاه تهران سخنرانی میکند و سریعاً توسط لباس شخصی ها بازداشت میشود. لهراسبی در زمان بازداشت مورد ضرب و شتم شدید قرار میگیرد و از ناحیه سر، صورت و دست مورد آسیب جدی قرار میگرد و حدود ۶ ماه را در سلول های سرد و تاریک انفرادی سپری میکند.
قاضی حقانی ریاست شعبه ششم دادگاه انقلاب، مهرداد لهراسبی را به دلیل ایجاد تشویش و تحریک دانشجویان برای اغتشاش در دانشگاه به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم کرده بود. ولی بعد از گذشت یک سال در اثر فشارهای بینالمللی و رسانهای، حکم اعدام او و سه دانشجوی بازداشتی دیگر، در دادگاه تجدید نظر به پانزده سال حبس تخفیف پیدا کرد.
مهرداد درباره وضعیت سخت و دردآور خود در بند ۲۰۹ اوین میگوید:
در آن چهار ماه مرتب مرا برای بازجویی میبردند. وقتی هم در سلول انفرادی بودم، با پخش مداوم قرآن و اذان با صدای بلند و لامپهای پروژکتوری که ۲۴ ساعته در سلول من و دیگر زندانیان روشن بود، آزارمان میدانند. در زمان بازجویی هم وقتی دیدند اطلاعاتم به دردشان نمیخورد، با اجبار من به حرکت بشینپاشو یا کلاغپر رفتن مرا شکنجه میدادند. چون میدانستند پاهایم آسیب دیده است.
مهرداد لهراسبی حدود ۳ سال در زندان اوین حبس خود را سپری میکند و بعد به دستور سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران به بند مجرمان خطرناک و اعدامی زندان رجایی شهر کرج تبعید میشود و در همان زندان مخوف به چندین بیماری مبتلا میشود و روزهای بسیار سختی را سپری میکند.
لهراسبی بخاطر خوابیدن ۵ سال در کف سالن زندان رجایی شهر دچار آرتروز شدید و زانو درد میشود، زیرا زندانیان سابقه دار اجازه خوابیدن روی تخت را به او و دیگر زندانیان سیاسی را نمیدهند.خوشبختانه آقای لهراسبی بعد از تحمل ۹ سال زندان ( سه سال اوین و پنج سال رجایی شهر کرج ) در سال ۱۳۸۷ با انواع بیماری ها از زندان رجایی شهر آزاد میشود.
متاسفانه در زمان بازداشت و زندان آقای لهراسبی رسانهها مثل امروز فعالیت نمیکردند و فضای مجازی و اینترنتی هم نبود که مردم بخواهند صدای مظلومیتش باشند و به همین خاطر کمتر کسی این عزیزان قهرمان وطن را میشناسد که بخواهد ازشون یاد کنند.
مهرداد میگوید : جوانی مرا لای دیوارهای زندان له کردند. بیماری امانم بریده، موهایم ریخته و پاهایم ناتوان است.
به من نظر من اگر قرار است به خبر آسیب دیدگان پرداخته شود باید به خبر آقای لهراسبی هم پرداخته شود زیرا ایشان یک زندانی سیاسی بوده که بخاطر شرایط سخت نگهداری در زندان آسیبهای جدی دیده است.
چند روز پیش با آقای لهراسبی صحبت میکردم و بهم گفت!
مسعود!! من حاضر بودم با تیر بهم شلیک میکردند و کشته میشدم و یکی از چشمانم را از دست میدادم ولی ۹ سال از عمرم را در انفرادی، زندان اوین و زندان رجایی سپری نمیکردم که آخرش بخاطر مریضی روی ویلچر بشینم.
بهتره تا دیر نشده با هم مهربان باشیم، هوای یکدیگر را داشته باشیم و از بالا به پایین به یکدیگر نگاه نکنیم. وقتی ما خودمان ، خودمان را تفکیک کنیم و بین آسیب دیدگان، زندانی سیاسی و جانباختگان راه آزادی فرق بگذاریم و مرز بندی کنیم هرگز رنگ آزادی وطن و طعم شیرین اتحاد را نخواهیم چشید.
به یاد مهرداد لهراسبی ها باشیم و در کنارشان باشیم.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده
#مهرداد_لهراسبی #کوی_دانشگاه_۷۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️مسعود علیزاده
مهرداد لهراسبی از زندانیان سیاسی کوی دانشگاه در سال ۷۸ است که در جمع دانشجویان روز ۱۸ تیر جلوی دانشگاه تهران سخنرانی میکند و سریعاً توسط لباس شخصی ها بازداشت میشود. لهراسبی در زمان بازداشت مورد ضرب و شتم شدید قرار میگیرد و از ناحیه سر، صورت و دست مورد آسیب جدی قرار میگرد و حدود ۶ ماه را در سلول های سرد و تاریک انفرادی سپری میکند.
قاضی حقانی ریاست شعبه ششم دادگاه انقلاب، مهرداد لهراسبی را به دلیل ایجاد تشویش و تحریک دانشجویان برای اغتشاش در دانشگاه به اشد مجازات یعنی اعدام محکوم کرده بود. ولی بعد از گذشت یک سال در اثر فشارهای بینالمللی و رسانهای، حکم اعدام او و سه دانشجوی بازداشتی دیگر، در دادگاه تجدید نظر به پانزده سال حبس تخفیف پیدا کرد.
مهرداد درباره وضعیت سخت و دردآور خود در بند ۲۰۹ اوین میگوید:
در آن چهار ماه مرتب مرا برای بازجویی میبردند. وقتی هم در سلول انفرادی بودم، با پخش مداوم قرآن و اذان با صدای بلند و لامپهای پروژکتوری که ۲۴ ساعته در سلول من و دیگر زندانیان روشن بود، آزارمان میدانند. در زمان بازجویی هم وقتی دیدند اطلاعاتم به دردشان نمیخورد، با اجبار من به حرکت بشینپاشو یا کلاغپر رفتن مرا شکنجه میدادند. چون میدانستند پاهایم آسیب دیده است.
مهرداد لهراسبی حدود ۳ سال در زندان اوین حبس خود را سپری میکند و بعد به دستور سعید مرتضوی دادستان پیشین تهران به بند مجرمان خطرناک و اعدامی زندان رجایی شهر کرج تبعید میشود و در همان زندان مخوف به چندین بیماری مبتلا میشود و روزهای بسیار سختی را سپری میکند.
لهراسبی بخاطر خوابیدن ۵ سال در کف سالن زندان رجایی شهر دچار آرتروز شدید و زانو درد میشود، زیرا زندانیان سابقه دار اجازه خوابیدن روی تخت را به او و دیگر زندانیان سیاسی را نمیدهند.خوشبختانه آقای لهراسبی بعد از تحمل ۹ سال زندان ( سه سال اوین و پنج سال رجایی شهر کرج ) در سال ۱۳۸۷ با انواع بیماری ها از زندان رجایی شهر آزاد میشود.
متاسفانه در زمان بازداشت و زندان آقای لهراسبی رسانهها مثل امروز فعالیت نمیکردند و فضای مجازی و اینترنتی هم نبود که مردم بخواهند صدای مظلومیتش باشند و به همین خاطر کمتر کسی این عزیزان قهرمان وطن را میشناسد که بخواهد ازشون یاد کنند.
مهرداد میگوید : جوانی مرا لای دیوارهای زندان له کردند. بیماری امانم بریده، موهایم ریخته و پاهایم ناتوان است.
به من نظر من اگر قرار است به خبر آسیب دیدگان پرداخته شود باید به خبر آقای لهراسبی هم پرداخته شود زیرا ایشان یک زندانی سیاسی بوده که بخاطر شرایط سخت نگهداری در زندان آسیبهای جدی دیده است.
چند روز پیش با آقای لهراسبی صحبت میکردم و بهم گفت!
مسعود!! من حاضر بودم با تیر بهم شلیک میکردند و کشته میشدم و یکی از چشمانم را از دست میدادم ولی ۹ سال از عمرم را در انفرادی، زندان اوین و زندان رجایی سپری نمیکردم که آخرش بخاطر مریضی روی ویلچر بشینم.
بهتره تا دیر نشده با هم مهربان باشیم، هوای یکدیگر را داشته باشیم و از بالا به پایین به یکدیگر نگاه نکنیم. وقتی ما خودمان ، خودمان را تفکیک کنیم و بین آسیب دیدگان، زندانی سیاسی و جانباختگان راه آزادی فرق بگذاریم و مرز بندی کنیم هرگز رنگ آزادی وطن و طعم شیرین اتحاد را نخواهیم چشید.
به یاد مهرداد لهراسبی ها باشیم و در کنارشان باشیم.»
از اینستاگرام مسعود علیزاده
#مهرداد_لهراسبی #کوی_دانشگاه_۷۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔48👍6❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مراسم دولتی روز دانشجو در دانشگاه علامه به صحنه اعتراض بدل شد!
کانال تلگرام دانشجویان پیشرو ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان که مالهکشیهایش در هفتههای اخیر برای همه ابزار طنز است، روز یکشنبه ۱۸ آذرماه به مناسبت «روز دانشجو» در دانشگاه علامه حضور یافت تا از «وفاق ملی» برای دانشجویانی بگوید که پیشتر روی شعار زن زندگی آزادی وفاق کردهاند. در جریان این برنامه، بخشی از دانشجویان معترض توانستند در مراسم حضور یابند، سخنرانی سخنگوی دولت را بهم بزنند و از دادخواهی و سرکوب در جامعه و دانشگاه بگویند.»
#روز_دانشجو #کوی_دانشگاه #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کانال تلگرام دانشجویان پیشرو ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت پزشکیان که مالهکشیهایش در هفتههای اخیر برای همه ابزار طنز است، روز یکشنبه ۱۸ آذرماه به مناسبت «روز دانشجو» در دانشگاه علامه حضور یافت تا از «وفاق ملی» برای دانشجویانی بگوید که پیشتر روی شعار زن زندگی آزادی وفاق کردهاند. در جریان این برنامه، بخشی از دانشجویان معترض توانستند در مراسم حضور یابند، سخنرانی سخنگوی دولت را بهم بزنند و از دادخواهی و سرکوب در جامعه و دانشگاه بگویند.»
#روز_دانشجو #کوی_دانشگاه #زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍30❤8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سعید زینالی کجاست؟
۲۵ سال از روزی که سعید زینالی، دانشجوی ۲۳ ساله، چند روز پس از وقایع ۱۸ تیر ۷۸ از منزل خود بازداشت شد، میگذرد. از آن روز تا کنون، خانواده او تنها یک تماس تلفنی از او دریافت کردهاند و هیچ خبر دیگری از سرنوشتش ندارند. مادرش، خانم اکرم نقابی، در تمام این سالها بهدنبال پاسخ، از مراکز قضایی و دولتی گرفته تا مجلس شورای اسلامی، رفته است. اما پاسخی که به او دادهاند، چیزی جز تحقیر و تهدید نبوده است. به او گفتهاند: «پیگیر فرزندت نباش، دنبال چهار تا استخوان میگردی.»
این مادر رنجکشیده نه تنها بیخبری از فرزندش را تحمل کرده، بلکه خود نیز بازداشت و زندانی شده است. دخترش را زندانی کردند، همسرش را از کار اخراج و در بند ۲ الف سپاه زندانی کردند، فقط برای اینکه او را وادار کنند سکوت کند و از پرسیدن سرنوشت فرزندش دست بردارد.
اکرم نقابی میگوید:
> «۲۵ سال است که بچهام را برای ده دقیقه بردند و من دنبال خبری از سرنوشت سعیدم هستم. خدایا، چه بر سرش آمد؟ زنده است؟ نه قبری دارم، نه نشانهای، ماندهام چه کار باید بکنم. دلم برای تکتک مادران میسوزد که هر روز یک مادر داغدار میشود. شکستن قلب مادرها را تکتک حس میکنم، چون ۲۵ سال خودم همین بودم. دلم میخواهد یک جا این تمام شود.»
تصاویر بازگشت زندانیان سوریهای به آغوش خانوادههایشان پس از سقوط رژیم بشار اسد، امیدی دوباره در دل بسیاری از مردم ایران زنده کرده است. تصویری از خواهری که برادرش را پس از سالها زنده در زندانهای مخوف بشار اسد یافت، یادآور مادرانی مانند اکرم نقابی است؛ مادرانی که سالها در انتظار شنیدن خبری از عزیزانشان هستند. آیا روزی خواهد رسید که سعید زینالی نیز پس از سرنگونی رژیم علی خامنهای به خانه بازگردد؟
مظلومیت مادر سعید زینالی، نماد درد و رنج همه مادرانی است که سالها در سکوت، با امید ویراننشده، به دنبال خبری از فرزندانشان بودهاند. سکوت ما، خیانتی است به صدای این مادران. امروز باید صدای اکرم نقابی باشیم، باید بپرسیم: سعید زینالی کجاست؟
به امید روزی که این مادر بزرگوار و همه مادران داغدار، سرنوشت عزیزانشان را بدانند و دیگر هیچ مادری در این سرزمین قلب شکستهای نداشته باشد.
از صفحه مسعود علیزاده
مرتبط:
ناپدیدسازی قهری؛ جرم بینالمللی و جنایت علیه بشریت
https://tavaana.org/day_disappeared/
#۱۸تیر۷۸
#کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی_کجاست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۵ سال از روزی که سعید زینالی، دانشجوی ۲۳ ساله، چند روز پس از وقایع ۱۸ تیر ۷۸ از منزل خود بازداشت شد، میگذرد. از آن روز تا کنون، خانواده او تنها یک تماس تلفنی از او دریافت کردهاند و هیچ خبر دیگری از سرنوشتش ندارند. مادرش، خانم اکرم نقابی، در تمام این سالها بهدنبال پاسخ، از مراکز قضایی و دولتی گرفته تا مجلس شورای اسلامی، رفته است. اما پاسخی که به او دادهاند، چیزی جز تحقیر و تهدید نبوده است. به او گفتهاند: «پیگیر فرزندت نباش، دنبال چهار تا استخوان میگردی.»
این مادر رنجکشیده نه تنها بیخبری از فرزندش را تحمل کرده، بلکه خود نیز بازداشت و زندانی شده است. دخترش را زندانی کردند، همسرش را از کار اخراج و در بند ۲ الف سپاه زندانی کردند، فقط برای اینکه او را وادار کنند سکوت کند و از پرسیدن سرنوشت فرزندش دست بردارد.
اکرم نقابی میگوید:
> «۲۵ سال است که بچهام را برای ده دقیقه بردند و من دنبال خبری از سرنوشت سعیدم هستم. خدایا، چه بر سرش آمد؟ زنده است؟ نه قبری دارم، نه نشانهای، ماندهام چه کار باید بکنم. دلم برای تکتک مادران میسوزد که هر روز یک مادر داغدار میشود. شکستن قلب مادرها را تکتک حس میکنم، چون ۲۵ سال خودم همین بودم. دلم میخواهد یک جا این تمام شود.»
تصاویر بازگشت زندانیان سوریهای به آغوش خانوادههایشان پس از سقوط رژیم بشار اسد، امیدی دوباره در دل بسیاری از مردم ایران زنده کرده است. تصویری از خواهری که برادرش را پس از سالها زنده در زندانهای مخوف بشار اسد یافت، یادآور مادرانی مانند اکرم نقابی است؛ مادرانی که سالها در انتظار شنیدن خبری از عزیزانشان هستند. آیا روزی خواهد رسید که سعید زینالی نیز پس از سرنگونی رژیم علی خامنهای به خانه بازگردد؟
مظلومیت مادر سعید زینالی، نماد درد و رنج همه مادرانی است که سالها در سکوت، با امید ویراننشده، به دنبال خبری از فرزندانشان بودهاند. سکوت ما، خیانتی است به صدای این مادران. امروز باید صدای اکرم نقابی باشیم، باید بپرسیم: سعید زینالی کجاست؟
به امید روزی که این مادر بزرگوار و همه مادران داغدار، سرنوشت عزیزانشان را بدانند و دیگر هیچ مادری در این سرزمین قلب شکستهای نداشته باشد.
از صفحه مسعود علیزاده
مرتبط:
ناپدیدسازی قهری؛ جرم بینالمللی و جنایت علیه بشریت
https://tavaana.org/day_disappeared/
#۱۸تیر۷۸
#کوی_دانشگاه
#سعید_زینالی_کجاست #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔61👍5
داریوش رحیمی، جانباخته راه میهن
قربانی افشاگری جنایت کوی دانشگاه
داریوش رحیمی، متولد ۲۶ دیماه ۱۳۴۶، فرزند خانوادهای کارگری و ساکن جنوب ایران بود. او فارغالتحصیل رشته علوم و ارتباطات از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و انسانی باهوش، پرانرژی، و آرمانخواه بود. از همان دوران کودکی تا دبیرستان، روحیه عدالتخواهی او برجسته بود. او بارها با مدیران مدارس به دلیل انتقاد از آموزشهای ایدئولوژیک و اعزام کودکان به جبهه جنگ درگیر میشد و از شستشوی مغزی نوجوانان برای اهداف حکومتی بهشدت انتقاد میکرد.
در دوران دانشجویی، پس از قتل دکتر سامی، وزیر بهداشت سابق در دولت موقت، داریوش مقالهای با عنوان «امیرکبیر دیگری که در حمام کشته شد» نوشت که با اعتراض دانشجویان به این قتل حکومتی همراه شد. این اقدام باعث شد او به همراه چند دانشجوی دیگر بازداشت و به زندان اوین منتقل شود. خانواده او که درگیر سختیهای ناشی از زندگی پس از جنگ و فاصله زیاد میان جنوب ایران و تهران بودند، بارها به زندان رفتند تا شرایط آزادی فرزندشان را فراهم کنند.
داریوش پس از آزادی، فعالیتهای اجتماعی و حرفهای خود را ادامه داد.
او پس از فارغالتحصیلی مدتی در روزنامه سلام کار میکرد و مدتی هم دفتر کاری در خیابان جردن داشت. او در ابتدا از خاتمی حمایت میکرد، ولی پس از مدتی از او ناامید شد.
هر بار که انتخاباتی پیش میآمد، هدف حمله نیروهای حکومتی قرار میگرفت. در جریان حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸، او از نخستین کسانی بود که با وجود نبود اینترنت، تصاویر این جنایت را به خارج از کشور ارسال کرد. در جریان کوی دانشگاه با ضرب و شتم بازداشت شد و پس از مدتی با وثیقه آزاد شد.
پس از ازدواج و تشکیل خانواده، او همچنان به افشاگری و حمایت از حقوق مردم ادامه داد. داریوش کاندیدای انتخابات مجلس ششم از یکی از شهرهای اصفهان شد، اما بارها با فشارهای حکومتی و احضاریههای متعدد مواجه شد. با وجود این، او هرگز تسلیم نشد و میگفت: «قصدم خدمت به هموطنانم است. خودم در خانوادهای کارگری بزرگ شدم و درد مردم را میدانم.»
در نهایت، در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۷۸، داریوش رحیمی در سن ۳۲ سالگی، در جریان سفری از تهران به اصفهان، بر اثر صحنهسازی تصادفی مشکوک جان خود را از دست داد. خانواده او معتقدند این حادثه برنامهریزیشده بود و نیروهای امنیتی بارها پیش از این اتفاق، او و خانوادهاش را تهدید کرده بودند.
ماموران پلیس در پاسگاه میمه با مادر داریوش صحبت کردند انها تمام بیوگرافی این خانواده را میدانستند و سپس هشدار دادند که «مادر جان از همین راه که آمدید برگردید، این راه خطرناک است!»
ماموران با تهدیدات خود خانواده را به سکوت واداشتند، حتی ماموران اطلاعات مجبور کردند که به دیگران بگویند که «نمیتوانیم صحبت کنیم، شما هم خوراک تبلیغاتی برای دشمن درست نکنید.»، ولی آنها هر وقت فرصتی فراهم شد، سخن گفتند. آن موقع شبکههای اجتماعی به شکل امروز نبود تا بتوانند ماجرا را برای هموطنان شرح دهند.
مادر او، بیبی طلا بداغی، با گذشت ۲۵ سال از این فاجعه، همچنان در سوگ فرزندش است. او بارها برای افشای حقیقت تلاش کرده و حتی در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ دستگیر شد. اما همچنان بر عهد خود با فرزندش ایستاده و میگوید: «نام و یاد داریوش جاودان است. من تا پای جان برای آرمانهای او خواهم ایستاد.»
به گفته خانواده، داریوش رحیمی هرگز با حکومت مماشات نکرد، پیشنهاد فرماندار یکی از شهرها شدن را رد کرد و با وجود داشتن دو فرزند دو ساله و چهار ماهه در سی و دو سالگی کشته شد.
طلوع: ۲۶ دی ۱۳۴۶
غروب: ۵ شهریور ۱۳۷۸
نام و یادش جاودان، راهش پر رهرو باد.
#داریوش_رحیمی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
قربانی افشاگری جنایت کوی دانشگاه
داریوش رحیمی، متولد ۲۶ دیماه ۱۳۴۶، فرزند خانوادهای کارگری و ساکن جنوب ایران بود. او فارغالتحصیل رشته علوم و ارتباطات از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و انسانی باهوش، پرانرژی، و آرمانخواه بود. از همان دوران کودکی تا دبیرستان، روحیه عدالتخواهی او برجسته بود. او بارها با مدیران مدارس به دلیل انتقاد از آموزشهای ایدئولوژیک و اعزام کودکان به جبهه جنگ درگیر میشد و از شستشوی مغزی نوجوانان برای اهداف حکومتی بهشدت انتقاد میکرد.
در دوران دانشجویی، پس از قتل دکتر سامی، وزیر بهداشت سابق در دولت موقت، داریوش مقالهای با عنوان «امیرکبیر دیگری که در حمام کشته شد» نوشت که با اعتراض دانشجویان به این قتل حکومتی همراه شد. این اقدام باعث شد او به همراه چند دانشجوی دیگر بازداشت و به زندان اوین منتقل شود. خانواده او که درگیر سختیهای ناشی از زندگی پس از جنگ و فاصله زیاد میان جنوب ایران و تهران بودند، بارها به زندان رفتند تا شرایط آزادی فرزندشان را فراهم کنند.
داریوش پس از آزادی، فعالیتهای اجتماعی و حرفهای خود را ادامه داد.
او پس از فارغالتحصیلی مدتی در روزنامه سلام کار میکرد و مدتی هم دفتر کاری در خیابان جردن داشت. او در ابتدا از خاتمی حمایت میکرد، ولی پس از مدتی از او ناامید شد.
هر بار که انتخاباتی پیش میآمد، هدف حمله نیروهای حکومتی قرار میگرفت. در جریان حادثه کوی دانشگاه در سال ۱۳۷۸، او از نخستین کسانی بود که با وجود نبود اینترنت، تصاویر این جنایت را به خارج از کشور ارسال کرد. در جریان کوی دانشگاه با ضرب و شتم بازداشت شد و پس از مدتی با وثیقه آزاد شد.
پس از ازدواج و تشکیل خانواده، او همچنان به افشاگری و حمایت از حقوق مردم ادامه داد. داریوش کاندیدای انتخابات مجلس ششم از یکی از شهرهای اصفهان شد، اما بارها با فشارهای حکومتی و احضاریههای متعدد مواجه شد. با وجود این، او هرگز تسلیم نشد و میگفت: «قصدم خدمت به هموطنانم است. خودم در خانوادهای کارگری بزرگ شدم و درد مردم را میدانم.»
در نهایت، در تاریخ ۵ شهریور ۱۳۷۸، داریوش رحیمی در سن ۳۲ سالگی، در جریان سفری از تهران به اصفهان، بر اثر صحنهسازی تصادفی مشکوک جان خود را از دست داد. خانواده او معتقدند این حادثه برنامهریزیشده بود و نیروهای امنیتی بارها پیش از این اتفاق، او و خانوادهاش را تهدید کرده بودند.
ماموران پلیس در پاسگاه میمه با مادر داریوش صحبت کردند انها تمام بیوگرافی این خانواده را میدانستند و سپس هشدار دادند که «مادر جان از همین راه که آمدید برگردید، این راه خطرناک است!»
ماموران با تهدیدات خود خانواده را به سکوت واداشتند، حتی ماموران اطلاعات مجبور کردند که به دیگران بگویند که «نمیتوانیم صحبت کنیم، شما هم خوراک تبلیغاتی برای دشمن درست نکنید.»، ولی آنها هر وقت فرصتی فراهم شد، سخن گفتند. آن موقع شبکههای اجتماعی به شکل امروز نبود تا بتوانند ماجرا را برای هموطنان شرح دهند.
مادر او، بیبی طلا بداغی، با گذشت ۲۵ سال از این فاجعه، همچنان در سوگ فرزندش است. او بارها برای افشای حقیقت تلاش کرده و حتی در اعتراضات آبان ۱۳۹۸ دستگیر شد. اما همچنان بر عهد خود با فرزندش ایستاده و میگوید: «نام و یاد داریوش جاودان است. من تا پای جان برای آرمانهای او خواهم ایستاد.»
به گفته خانواده، داریوش رحیمی هرگز با حکومت مماشات نکرد، پیشنهاد فرماندار یکی از شهرها شدن را رد کرد و با وجود داشتن دو فرزند دو ساله و چهار ماهه در سی و دو سالگی کشته شد.
طلوع: ۲۶ دی ۱۳۴۶
غروب: ۵ شهریور ۱۳۷۸
نام و یادش جاودان، راهش پر رهرو باد.
#داریوش_رحیمی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔45🕊4👍3
🔴 بیانیهی اعلام همبستگی و حمایت از دانشجویان دانشگاه تهران و محکومیت سرکوب اعتراضات دانشجویی از سوی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران)
به نام آزادی و عدالت
🗣️ با اندوه و خشم فراوان، خبر قتل یکی از دانشجویان دانشگاه تهران (امیرمحمد خالقی) در اطرافت خوابگاه کوی را دریافت کردیم. این جنایت هولناک در حالی رخ داده است که دانشجویان بارها نسبت به ناامنیهای اطراف خوابگاههای دانشگاه هشدار داده بودند، اما مسئولان دانشگاه و نهادهای ذیربط در برابر این گزارشها بیتفاوتی پیشه کردهاند. این بیتوجهی نتیجهای جز ایجاد فضایی ناامن برای دانشجویان و وقوع چنین فاجعهای نداشته است. بیکفایتی مسئولین جمهوری اسلامی بار دیگر نشان داد که عامل اصلی بهوجود آمدن این وقایع، بیتوجهی و ناتوانی آنها در تأمین امنیت شهروندان و دانشجویان است.
📌 اکنون که دانشجویان معترض، حق طبیعی خود را برای اعتراض به این بیکفایتی و بیمسئولیتی به کار گرفتهاند، با برخوردهای خشونتآمیز از سوی حراست دانشگاه و نیروهای امنیتی مواجه شدهاند. بهجای پاسخگویی و رفع معضلات امنیتی، شاهد سرکوب دانشجویان و تلاش برای خاموش کردن صدای اعتراض آنان هستیم. این رفتار غیرقابل قبول و محکوم است.
🔖 ما، دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران)، ضمن ابراز همدردی با دانشجویان دانشگاه تهران، سرکوب اعتراضات دانشجویی را به شدت محکوم میکنیم. ناامنی تنها به دانشگاه تهران محدود نبوده و دانشجویان پلیتکنیک نیز بارها هدف سرقت و تهدید در اطراف دانشگاه، خصوصاً در خیابان رشت و محدودهی خوابگاهها، قرار گرفتهاند. با اینحال، نهتنها هیچ اقدامی در جهت رفع این مشکلات صورت نگرفته، بلکه هرگونه اعتراض دانشجویی نیز با بیتوجهی یا سرکوب روبهرو شده است.
⚠️ به مسئولان هشدار میدهیم که اگر این روند سرکوب و نادیده گرفتن حقوق دانشجویان، بهویژه دانشجویان دانشگاه تهران، ادامه پیدا کند، ما دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران) در برابر این ظلم سکوت نخواهیم کرد. جامعهی دانشگاهی در برابر اینگونه اقدامات غیرمسئولانه و سرکوبگرانه ایستادگی خواهد کرد و تا تأمین امنیت و آزادی دانشجویان از پای نخواهد نشست.
■ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران)
🗣 #صدای_کوی_دانشگاه_باشیم
#کوی_دانشگاه #دانشگاه #دانشگاه_زنده_است #جنبش_دانشجويی #نه_به_جمهورى_اسلامى #اعتراضات_سراسری #امیرمحمد_خالقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به نام آزادی و عدالت
🗣️ با اندوه و خشم فراوان، خبر قتل یکی از دانشجویان دانشگاه تهران (امیرمحمد خالقی) در اطرافت خوابگاه کوی را دریافت کردیم. این جنایت هولناک در حالی رخ داده است که دانشجویان بارها نسبت به ناامنیهای اطراف خوابگاههای دانشگاه هشدار داده بودند، اما مسئولان دانشگاه و نهادهای ذیربط در برابر این گزارشها بیتفاوتی پیشه کردهاند. این بیتوجهی نتیجهای جز ایجاد فضایی ناامن برای دانشجویان و وقوع چنین فاجعهای نداشته است. بیکفایتی مسئولین جمهوری اسلامی بار دیگر نشان داد که عامل اصلی بهوجود آمدن این وقایع، بیتوجهی و ناتوانی آنها در تأمین امنیت شهروندان و دانشجویان است.
📌 اکنون که دانشجویان معترض، حق طبیعی خود را برای اعتراض به این بیکفایتی و بیمسئولیتی به کار گرفتهاند، با برخوردهای خشونتآمیز از سوی حراست دانشگاه و نیروهای امنیتی مواجه شدهاند. بهجای پاسخگویی و رفع معضلات امنیتی، شاهد سرکوب دانشجویان و تلاش برای خاموش کردن صدای اعتراض آنان هستیم. این رفتار غیرقابل قبول و محکوم است.
🔖 ما، دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران)، ضمن ابراز همدردی با دانشجویان دانشگاه تهران، سرکوب اعتراضات دانشجویی را به شدت محکوم میکنیم. ناامنی تنها به دانشگاه تهران محدود نبوده و دانشجویان پلیتکنیک نیز بارها هدف سرقت و تهدید در اطراف دانشگاه، خصوصاً در خیابان رشت و محدودهی خوابگاهها، قرار گرفتهاند. با اینحال، نهتنها هیچ اقدامی در جهت رفع این مشکلات صورت نگرفته، بلکه هرگونه اعتراض دانشجویی نیز با بیتوجهی یا سرکوب روبهرو شده است.
⚠️ به مسئولان هشدار میدهیم که اگر این روند سرکوب و نادیده گرفتن حقوق دانشجویان، بهویژه دانشجویان دانشگاه تهران، ادامه پیدا کند، ما دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران) در برابر این ظلم سکوت نخواهیم کرد. جامعهی دانشگاهی در برابر اینگونه اقدامات غیرمسئولانه و سرکوبگرانه ایستادگی خواهد کرد و تا تأمین امنیت و آزادی دانشجویان از پای نخواهد نشست.
■ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلیتکنیک تهران)
🗣 #صدای_کوی_دانشگاه_باشیم
#کوی_دانشگاه #دانشگاه #دانشگاه_زنده_است #جنبش_دانشجويی #نه_به_جمهورى_اسلامى #اعتراضات_سراسری #امیرمحمد_خالقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍47❤4
مهدی یراحی، هنرمند معترض، در واکنش به وقایع روز گذشته دانشگاه تهران نوشت:
«ببین شبِ خون
به باغِ گلگون
چگونه دشنه میبارد
بخوان و بخوانیم
سرودِ شکفتن
که شامِ خون، سحر دارد»
#امیرمحمد_خالقی
#کوی_دانشگاه
#مهسا_امینی
#باری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ببین شبِ خون
به باغِ گلگون
چگونه دشنه میبارد
بخوان و بخوانیم
سرودِ شکفتن
که شامِ خون، سحر دارد»
#امیرمحمد_خالقی
#کوی_دانشگاه
#مهسا_امینی
#باری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍43❤14💯2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شروع تجمع دانشجویان دانشگاه تهران
🗣️ علیرغم وجود جو امنیتی، از دقایق پیش دانشجویان دانشگاه تهران اقدام بر برپایی تجمع اعتراضی در جلوی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کردند
برخی از شعارهای دانشجویان:
دانشجو میمرید دلت نمیپذیر
مطالبه دانشجو، امنیت دانشجو
خونی که ریخته میشه با هیچی پاک نمیشه
گزارشهای منتشر شده حاکی است که همزمان مدیریت خوابگاه دانشگاه تهران ساعاتی پیش، مجبور به پذیرش استعفا از سمت. خود شد
با پافشاری دانشجویان دانشگاه تهران، هر چهار دانشجوی بازداشتی دانشگاه تهران که در جریان یورش نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه بازداشت شده بودند؛ ساعاتی پیش به طور موقت آزاد شدند.
🗣 #صدای_کوی_دانشگاه_باشیم
#کوی_دانشگاه #دانشگاه #امیرمحمد_خالقی #دانشگاه_زنده_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🗣️ علیرغم وجود جو امنیتی، از دقایق پیش دانشجویان دانشگاه تهران اقدام بر برپایی تجمع اعتراضی در جلوی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کردند
برخی از شعارهای دانشجویان:
دانشجو میمرید دلت نمیپذیر
مطالبه دانشجو، امنیت دانشجو
خونی که ریخته میشه با هیچی پاک نمیشه
گزارشهای منتشر شده حاکی است که همزمان مدیریت خوابگاه دانشگاه تهران ساعاتی پیش، مجبور به پذیرش استعفا از سمت. خود شد
با پافشاری دانشجویان دانشگاه تهران، هر چهار دانشجوی بازداشتی دانشگاه تهران که در جریان یورش نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه بازداشت شده بودند؛ ساعاتی پیش به طور موقت آزاد شدند.
🗣 #صدای_کوی_دانشگاه_باشیم
#کوی_دانشگاه #دانشگاه #امیرمحمد_خالقی #دانشگاه_زنده_است #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍53
«امروز اگر داد نزنی، خالقی فردا تویی»
این شعاری است که دانشجویان دانشگاه تهران، در تداوم اعتراضشان سر دادهاند.
دانشجویان دانشگاه تهران هم اکنون در پردیس مرکزی دانشگاه تهران تجمع کردند و نیروهای حراست ورود به دانشگاه را محدود کرده و همراه با تجمع در حال حرکت هستند.
نیروهای لباس شخصی که در دانشگاه حضور گسترده دارند با دانشجویان درگیر شده و یکی از دانشجویان دختر را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند و نیروهای حراست در حمایت از نیروهای لباس شخصی با دانشجویان درگیر شدند.
🗣 #صدای_کوی_دانشگاه_باشیم
#کوی_دانشگاه #امیرمحمد_خالقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این شعاری است که دانشجویان دانشگاه تهران، در تداوم اعتراضشان سر دادهاند.
دانشجویان دانشگاه تهران هم اکنون در پردیس مرکزی دانشگاه تهران تجمع کردند و نیروهای حراست ورود به دانشگاه را محدود کرده و همراه با تجمع در حال حرکت هستند.
نیروهای لباس شخصی که در دانشگاه حضور گسترده دارند با دانشجویان درگیر شده و یکی از دانشجویان دختر را مورد ضرب و شتم شدید قرار دادند و نیروهای حراست در حمایت از نیروهای لباس شخصی با دانشجویان درگیر شدند.
🗣 #صدای_کوی_دانشگاه_باشیم
#کوی_دانشگاه #امیرمحمد_خالقی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍26💔12🕊3
ساعتی پیش امیرمحمد خالقیدرمیان به خاک سپرده شد.
امیرمحمد ۱۹ ساله در جریان یک زورگیری به قتل رسید. بهزودی جزئیاتی از قتل او را منتشر خواهیم کرد اما تصاویری که امروز از خانواده او منتشر شده نشان میدهد خانواده سنیمذهب امیرمحمد در روستای درمیان دردمندانه فرزند دلبندشان را به خاک سپردهاند.
واژهها گاه برای تسکین آلام بازماندگان نرمتر و متعادلتر به کار میروند اما تلخی حقیقت قتل این جوان آنقدر دردناک است که در خاک آرمید به خانه ابدی رهسپار شد و ... از درد آنچه که بر ایران و ایرانی میرود نمیکاهد.
یکدیگر را تنها نگذاریم
جوانی که در برابر قطار زانو زده و دست به خودکشی زده جوانی که با حمله زورگیرها به قتل رسیده جوانی که در راهروهای بیمارستان درمانده شده و به دارو دسترسی ندارد جوانی که علیرغم سالها تلاش همچنان ناتوان از تامین مایحتاج اولیه زندگی است
این حقیقت تلخ کشورمان است.
#یاری_مدنی_توانا
#امیرمحمد_خالقی
#کوی_دانشگاه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
امیرمحمد ۱۹ ساله در جریان یک زورگیری به قتل رسید. بهزودی جزئیاتی از قتل او را منتشر خواهیم کرد اما تصاویری که امروز از خانواده او منتشر شده نشان میدهد خانواده سنیمذهب امیرمحمد در روستای درمیان دردمندانه فرزند دلبندشان را به خاک سپردهاند.
واژهها گاه برای تسکین آلام بازماندگان نرمتر و متعادلتر به کار میروند اما تلخی حقیقت قتل این جوان آنقدر دردناک است که در خاک آرمید به خانه ابدی رهسپار شد و ... از درد آنچه که بر ایران و ایرانی میرود نمیکاهد.
یکدیگر را تنها نگذاریم
جوانی که در برابر قطار زانو زده و دست به خودکشی زده جوانی که با حمله زورگیرها به قتل رسیده جوانی که در راهروهای بیمارستان درمانده شده و به دارو دسترسی ندارد جوانی که علیرغم سالها تلاش همچنان ناتوان از تامین مایحتاج اولیه زندگی است
این حقیقت تلخ کشورمان است.
#یاری_مدنی_توانا
#امیرمحمد_خالقی
#کوی_دانشگاه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔86👍3❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تجمع دانشجویان دانشگاه تهران در صحن هنرهای زیبا پردیس مرکزی با شعار:
اگه با هم یکی نشیم یکی یکی کشته میشیم
📌 پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران
🗓 یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳
دانشجویان طبق فراخوانی که روز قبل داده بودند، امروز هم تجمع کردند.
دانشجویان دانشگاههای امیرکبیر، تربیت مدرس، دانشگاه هنر و دانشگاه بهشتی از طریق بیانیه یا فعالیتهای میدانی حمایت خود را از اعتراضات دانشگاه تهران اعلام کردند.
همچنین امروز دو دانشجوی نخبه زندانی، علی یونسی و امیرحسین مرادی نیز در بیانیهای از زندان اوین نوشتند: «دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور، اکنون زمان برخاستن است. بیایید همه در کنار هم و در کنار دانشگاه تهران بایستیم.»
#دانشگاه #امیرمحمد_خالقی #مهسا_امینی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اگه با هم یکی نشیم یکی یکی کشته میشیم
📌 پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران
🗓 یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳
دانشجویان طبق فراخوانی که روز قبل داده بودند، امروز هم تجمع کردند.
دانشجویان دانشگاههای امیرکبیر، تربیت مدرس، دانشگاه هنر و دانشگاه بهشتی از طریق بیانیه یا فعالیتهای میدانی حمایت خود را از اعتراضات دانشگاه تهران اعلام کردند.
همچنین امروز دو دانشجوی نخبه زندانی، علی یونسی و امیرحسین مرادی نیز در بیانیهای از زندان اوین نوشتند: «دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور، اکنون زمان برخاستن است. بیایید همه در کنار هم و در کنار دانشگاه تهران بایستیم.»
#دانشگاه #امیرمحمد_خالقی #مهسا_امینی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💯19👍7🕊5
برای عزیزمان امیر محمد خالقی دانشجوی ممتاز دانشگاه تهران در سن ۱۹ سالگی و اولین روز کاری خود در سایه غفلت و اهمالکاری مسئولین دانشگاه تهران و پلیس در مجاورت خوابگاه کوی دانشگاه، به قتل رسید.
طرح از بهزاد شیشهگران
behzadshishegaran
#امیرمحمد_خالقی #دانشجو #کوی_دانشگاه_تهران #قتل #جنایت #بهزاد_شیشه_گران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طرح از بهزاد شیشهگران
behzadshishegaran
#امیرمحمد_خالقی #دانشجو #کوی_دانشگاه_تهران #قتل #جنایت #بهزاد_شیشه_گران #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊26💔18
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازنشر؛ (این ویدیو سال گذشته منتشر شده بود، دکتر باقرینیا اینک در مشهد در بازداشت نهادهای امنیتی است)
دکتر حسن باقرینیا، استاد ممنوعالتدریس و به زور بازنشسته شده دانشگاه، درایت ویدیو روایت خود از ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران بیان میکند.
این واقعه و جنایت نیروهای حکومتی، تاثیر عمیقی بر دیدگاههای بسیاری از افراد گذاشته است. دکتر باقرینیا میگوید:
«هرگز در باورم نمیگنجید نظام سیاسی که خود را مدعی اخلاق و دیانت میداند این گونه دانشجویانش را به خاک و خون بکشد.
این حادثه نقطه عطفی در زندگی من بود تا حسابم را از عمله قدرت جدا کنم.
از آن روز به تدریج فهمیدم نظام ولایت فقیه چگونه جمعی مداح، روضه خوان و بسیجی آتش به اختیار را برای سرکوب دگراندیشان به کار میگیرد. چگونه مساجد را به پایگاههایی برای حفظ قدرت خود تبدیل مینماید.
چگونه از رهبر شخصیتی قدسی میسازد تا جمعی او را پرستش کنند و چشم و گوش بسته در اختیار او باشند؛ منویات او را حدس بزنند و مخالفان سیاسی او را قلع و قمع نمایند.»
- روش سرکوب جمهوری اسلامی در جریان کوی دانشگاه البته مسبوق به سابقه بود. در دهه شصت خیلی خشنتر از آن هم رفتار کرده بودند، ولی فضای جنگی کشور، هیجانات انقلاب ۵۷، وجود رهبر کاریزماتیک، چشمها را از دیدن جنایت و تامل درباره آن بازداشته بود.
در دهه هفتاد، نیروهای انصار حزبالله با هدایت سپاه و خامنهای شکل گرفتند و مجری فرامین فراقانونی خامنهای شدند و تلاش کردند تا هر صدایی را سرکوب کنند. رفتار آنها شبیه گارد آهنین در کشور رومانی بود.
کوی دانشگاه نمود علنی وحشیگری جمهوری اسلامی و ناتوانی دولت و حتی همراهی او با تندروها برای سرکوب دانشجویان بود.
#کوی_دانشگاه #۱۸تیر۷۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دکتر حسن باقرینیا، استاد ممنوعالتدریس و به زور بازنشسته شده دانشگاه، درایت ویدیو روایت خود از ۱۸ تیر ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران بیان میکند.
این واقعه و جنایت نیروهای حکومتی، تاثیر عمیقی بر دیدگاههای بسیاری از افراد گذاشته است. دکتر باقرینیا میگوید:
«هرگز در باورم نمیگنجید نظام سیاسی که خود را مدعی اخلاق و دیانت میداند این گونه دانشجویانش را به خاک و خون بکشد.
این حادثه نقطه عطفی در زندگی من بود تا حسابم را از عمله قدرت جدا کنم.
از آن روز به تدریج فهمیدم نظام ولایت فقیه چگونه جمعی مداح، روضه خوان و بسیجی آتش به اختیار را برای سرکوب دگراندیشان به کار میگیرد. چگونه مساجد را به پایگاههایی برای حفظ قدرت خود تبدیل مینماید.
چگونه از رهبر شخصیتی قدسی میسازد تا جمعی او را پرستش کنند و چشم و گوش بسته در اختیار او باشند؛ منویات او را حدس بزنند و مخالفان سیاسی او را قلع و قمع نمایند.»
- روش سرکوب جمهوری اسلامی در جریان کوی دانشگاه البته مسبوق به سابقه بود. در دهه شصت خیلی خشنتر از آن هم رفتار کرده بودند، ولی فضای جنگی کشور، هیجانات انقلاب ۵۷، وجود رهبر کاریزماتیک، چشمها را از دیدن جنایت و تامل درباره آن بازداشته بود.
در دهه هفتاد، نیروهای انصار حزبالله با هدایت سپاه و خامنهای شکل گرفتند و مجری فرامین فراقانونی خامنهای شدند و تلاش کردند تا هر صدایی را سرکوب کنند. رفتار آنها شبیه گارد آهنین در کشور رومانی بود.
کوی دانشگاه نمود علنی وحشیگری جمهوری اسلامی و ناتوانی دولت و حتی همراهی او با تندروها برای سرکوب دانشجویان بود.
#کوی_دانشگاه #۱۸تیر۷۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤50👍6
۱۸ تیر، زخمی در حافظه، گامی در راه آزادی
✍🏽 بینش نوروزی | ۱۸ تیر ۱۴۰۴
۱۸ تیر، نه فقط یادآور شبیست که به خوابگاه کوی دانشگاه حمله شد، بلکه نمادیست از زخمی که جامعهی ما از سرکوب اندیشه و اعتراض بر تن دارد.
در آن شب و روزها،
دانشجویانی که پرسیدند، ایستادند، نوشتند و فریاد زدند، با باتوم و گلوله پاسخ گرفتند. برخی جان باختند، برخی سلامتیشان را از دست دادند، و بسیاری تا همیشه با زخمهای ناپیدا به زندگی ادامه دادند.
اما آن رنجها بیثمر نماند.
هر جنبش، هر فریاد، هر مقاومت مدنی،
دیوار ترس را ترک انداخت و پایههای استبداد را فرسودهتر کرد.
امروز،
حکومت از همیشه ضعیفتر است؛ نه فقط بهخاطر انباشتِ دروغ، بیکفایتی، بیعدالتی، و سرکوب. که این ضعف، ثمرهی تمام آن ایستادگیهاست:
از ۱۸ تیر تا دی ۹۶، از آبان ۹۸ تا خیزش زن، زندگی، آزادی.
اگرچه مردم هزینههای سنگینی پرداختهاند،
اما هرگز اینچنین به آزادی نزدیک نبودهاند.
در این روز،
یاد و احترام خود را نثار تمام کسانی میکنیم که در راه آگاهی، کرامت و آزادی، ایستادند و رنج کشیدند.
و باور داریم که هیچ سرکوبی نمیتواند راه را برای همیشه ببندد؛ چرا که مردم، آگاهتر و امیدوارتر از همیشهاند.
از کانال تلگرام بینش نوروزی
https://t.me/BineshNowruzi
طرح از میلاد وثوقی
#۱۸تیر #فرشته_علیزاده #سعید_زینالی #عزت_ابراهیم_نژاد #کوی_دانشگاه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍🏽 بینش نوروزی | ۱۸ تیر ۱۴۰۴
۱۸ تیر، نه فقط یادآور شبیست که به خوابگاه کوی دانشگاه حمله شد، بلکه نمادیست از زخمی که جامعهی ما از سرکوب اندیشه و اعتراض بر تن دارد.
در آن شب و روزها،
دانشجویانی که پرسیدند، ایستادند، نوشتند و فریاد زدند، با باتوم و گلوله پاسخ گرفتند. برخی جان باختند، برخی سلامتیشان را از دست دادند، و بسیاری تا همیشه با زخمهای ناپیدا به زندگی ادامه دادند.
اما آن رنجها بیثمر نماند.
هر جنبش، هر فریاد، هر مقاومت مدنی،
دیوار ترس را ترک انداخت و پایههای استبداد را فرسودهتر کرد.
امروز،
حکومت از همیشه ضعیفتر است؛ نه فقط بهخاطر انباشتِ دروغ، بیکفایتی، بیعدالتی، و سرکوب. که این ضعف، ثمرهی تمام آن ایستادگیهاست:
از ۱۸ تیر تا دی ۹۶، از آبان ۹۸ تا خیزش زن، زندگی، آزادی.
اگرچه مردم هزینههای سنگینی پرداختهاند،
اما هرگز اینچنین به آزادی نزدیک نبودهاند.
در این روز،
یاد و احترام خود را نثار تمام کسانی میکنیم که در راه آگاهی، کرامت و آزادی، ایستادند و رنج کشیدند.
و باور داریم که هیچ سرکوبی نمیتواند راه را برای همیشه ببندد؛ چرا که مردم، آگاهتر و امیدوارتر از همیشهاند.
از کانال تلگرام بینش نوروزی
https://t.me/BineshNowruzi
طرح از میلاد وثوقی
#۱۸تیر #فرشته_علیزاده #سعید_زینالی #عزت_ابراهیم_نژاد #کوی_دانشگاه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊33❤20💔5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فراموش نکنیم؛
۲۶ سال پیش، در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، جمهوری اسلامی یکی از خونینترین و شرمآورترین سرکوبهای تاریخ معاصر ایران را رقم زد. دانشگاه تهران، که باید پناهگاه اندیشه و آزادی باشد.
خاتمی؛
"من رو در روی رهبر قرار نمیگیرم"
————————————-
سر برآورده به جای سمن و یاس گَوَن
تا به کی چشم بدوزم که گل آید به چمن؟
چشم بر ره که نسیمی برسد از در و بام
تا برد غصه از این خانهٔ دلگیر کهن
آن طرف اطلس و دیبا به تن گزمهٔ پیر
این طرف تازه جوانان که ندارند کفن
شهر تاریک و به لبهای همه مُهر سکوت
سرو قدان همگی سوخته از داغ وطن
باغبان مُرد و خزان بر سر این دشت نشست
حیف از این باغ که آلوده شد از گند و لجن!
علی رضا جعفری(آزادی)
#علیه_فراموشی #کوی_دانشگاه #۱۸تیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۲۶ سال پیش، در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، جمهوری اسلامی یکی از خونینترین و شرمآورترین سرکوبهای تاریخ معاصر ایران را رقم زد. دانشگاه تهران، که باید پناهگاه اندیشه و آزادی باشد.
خاتمی؛
"من رو در روی رهبر قرار نمیگیرم"
————————————-
سر برآورده به جای سمن و یاس گَوَن
تا به کی چشم بدوزم که گل آید به چمن؟
چشم بر ره که نسیمی برسد از در و بام
تا برد غصه از این خانهٔ دلگیر کهن
آن طرف اطلس و دیبا به تن گزمهٔ پیر
این طرف تازه جوانان که ندارند کفن
شهر تاریک و به لبهای همه مُهر سکوت
سرو قدان همگی سوخته از داغ وطن
باغبان مُرد و خزان بر سر این دشت نشست
حیف از این باغ که آلوده شد از گند و لجن!
علی رضا جعفری(آزادی)
#علیه_فراموشی #کوی_دانشگاه #۱۸تیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊24👍11❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بیانیه خانواده اکبر محمدی به مناسبت نوزدهمین سالگرد جانباختن اکبر محمدی
ترور بیولوژیکی اکبر محمدی در زندان اوین به دستور وزیر اطلاعات وقت، غلامحسین محسنی اژهای در دولت احمدینژاد
امروز نوزدهمین سال از ترور بیولوژیکی مظلومانه اکبر محمدی، زندانی سیاسی و یکی از رهبران جبهه متحد دانشجویی و زندانی جنبش دانشجویی کوی دانشگاه تهران در تیرماه ۱۳۷۸ میگذرد؛ جوانی که در راه آزادی، استقلال و حقوق بشر جان خویش را فدا کرد.
اکبر محمدی به همراه برادرش منوچهر محمدی، از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی به اتهام «براندازی نظام» به شکلی فجیع دستگیر و بازداشت شدند. پس از محاکمهای فرمایشی، اکبر ابتدا به حکم اعدام محکوم شد. این حکم، تحت فشار افکار عمومی بینالمللی، یک سال بعد به ۱۵ سال حبس تعزیری کاهش یافت.
او پس از ۷ سال و ۲ ماه تحمل حبس سنگین و شکنجههای مکرر، در حالی که در اعتصاب غذای اعتراضی به سر میبرد، به بهداری زندان اوین منتقل شد.
در شامگاه هشتم مرداد ۱۳۸۵، به دستور مستقیم غلامحسین محسنی اژهای، وزیر وقت اطلاعات در دولت محمود احمدینژاد، گروهی از مأموران ویژه وزارت اطلاعات وارد بهداری اوین شدند و او را به شیوهای هدفمند و برنامهریزی شده، تحت عملیات ترور بیولوژیکی قرار دادند.
این مأموران، پس از اجرای مأموریت با هماهنگی مسئولان وقت زندان، به سرعت محل را ترک کردند. تنها چند ساعت بعد، اکبر محمدی که به طرز مشکوکی به بند کارگری منتقل شده بود، در حالی که دچار علائم حاد تنفسی، تشنج و نفسنفس زدنهای عمیق بود، در برانکارد جان باخت. تمامی شواهد نشان میداد که ترور بیولوژیکی با آگاهی کامل رهبر جمهوری اسلامی، همراهی رئیسجمهور وقت احمدینژاد و به دستور مستقیم محسنی اژهای اجرا شده است.
چند سال پیش از این حادثه، محسنی اژهای که آن زمان نماینده رئیس قوه قضاییه، محمود هاشمی شاهرودی، در امور زندانیان سیاسی بود، به همراه هیأتی به بند سیاسی زندان اوین وارد شد. در مسجد سالن ۳، پس از آنکه چند زندانی سیاسی شکایات خود را بیان کردند، نوبت به منوچهر و اکبر محمدی رسید. آنها با صراحت از شکنجهها، وضعیت غیرانسانی زندان و فشارهای امنیتی و حبس طولانی ناعادلانه خود سخن گفتند.
محسنی اژهای در پاسخ با لحنی تهدیدآمیز گفت:
“شما دو برادر باید کلاهتان را به هوا بیندازید که اعدام نشدید. اگر من جای قاضی بودم، حکم اعدام برایتان صادر میکردم تا درس عبرتی برای تمام ضدانقلابها باشید که هرگز در برابر نظام مقدس اسلامی نایستند.”
و چنین بود که چندی بعد، با در اختیار گرفتن وزارت اطلاعات، فرصت اجرای وعده خود را یافت و به قول خودش عمل کرد.
غلامحسین محسنی اژهای، که امروز ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی را در دست دارد، همان فردی است که سوابق تاریکی چون گاز گرفتن یک فعال سیاسی در جلسه رسمی، صدور صدها حکم اعدام، سرکوب وحشیانه معترضان و نیز بیش از ۶۰۰ حکم اعدام پس از جنگ ۱۱ روزه ایران و اسرائیل را در کارنامه ننگین خود دارد. به اعتقاد بسیاری از ناظران مستقل، او یکی از مسئولان مستقیم نقض گسترده حقوق بشر در جمهوری اسلامی است.
اکبر محمدی، نه فقط یک فعال دانشجویی، بلکه نماد جوانان عدالتخواه، آزادیطلب و شجاع ایرانی بود که در برابر استبداد دینی ایستاد. او در دفاع از آرمانهای انسانی و باور به آیندهای آزاد برای ایران، جان خود را فدا کرد؛
ترور بیولوژیکی اکبر محمدی، سندی زنده بر چهره بیرحم و تاریک حکومت است. این قتل سازمان یافته، نه تنها از حافظهی تاریخ پاک نخواهد شد، بلکه صدای خاموش نشدنی مظلومیتی است که نسل به نسل شنیده خواهد شد.
ما، خانوادهی اکبر محمدی، او را فراموش نمیکنیم. نه فقط به خاطر رنج و شکنجهای که کشید، بلکه به خاطر مقاومت شریف و مرگ شرافتمندانهای که در برابر دیکتاتوری داشت.
باشد که روزی، عدالت برای اکبر و همه قربانیان این نظام ظلم و سرکوب محقق شود.
باشد که قاتلان او در دادگاههای مردمی و بینالمللی پاسخگو باشند.
و باشد که راهش، الهامبخش نسلی باشد که هنوز برای ایران آزاد ایستاده است.
اکبر زنده است، چون آرمانش زنده است.
یادش گرامی، راهش پررهرو.
نوزدهمین سالگرد شهادت اکبر محمدی، مرداد ۱۴۰۴
خانوادهی زندهیاد اکبر محمدی
#اکبر_محمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ترور بیولوژیکی اکبر محمدی در زندان اوین به دستور وزیر اطلاعات وقت، غلامحسین محسنی اژهای در دولت احمدینژاد
امروز نوزدهمین سال از ترور بیولوژیکی مظلومانه اکبر محمدی، زندانی سیاسی و یکی از رهبران جبهه متحد دانشجویی و زندانی جنبش دانشجویی کوی دانشگاه تهران در تیرماه ۱۳۷۸ میگذرد؛ جوانی که در راه آزادی، استقلال و حقوق بشر جان خویش را فدا کرد.
اکبر محمدی به همراه برادرش منوچهر محمدی، از سوی نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی به اتهام «براندازی نظام» به شکلی فجیع دستگیر و بازداشت شدند. پس از محاکمهای فرمایشی، اکبر ابتدا به حکم اعدام محکوم شد. این حکم، تحت فشار افکار عمومی بینالمللی، یک سال بعد به ۱۵ سال حبس تعزیری کاهش یافت.
او پس از ۷ سال و ۲ ماه تحمل حبس سنگین و شکنجههای مکرر، در حالی که در اعتصاب غذای اعتراضی به سر میبرد، به بهداری زندان اوین منتقل شد.
در شامگاه هشتم مرداد ۱۳۸۵، به دستور مستقیم غلامحسین محسنی اژهای، وزیر وقت اطلاعات در دولت محمود احمدینژاد، گروهی از مأموران ویژه وزارت اطلاعات وارد بهداری اوین شدند و او را به شیوهای هدفمند و برنامهریزی شده، تحت عملیات ترور بیولوژیکی قرار دادند.
این مأموران، پس از اجرای مأموریت با هماهنگی مسئولان وقت زندان، به سرعت محل را ترک کردند. تنها چند ساعت بعد، اکبر محمدی که به طرز مشکوکی به بند کارگری منتقل شده بود، در حالی که دچار علائم حاد تنفسی، تشنج و نفسنفس زدنهای عمیق بود، در برانکارد جان باخت. تمامی شواهد نشان میداد که ترور بیولوژیکی با آگاهی کامل رهبر جمهوری اسلامی، همراهی رئیسجمهور وقت احمدینژاد و به دستور مستقیم محسنی اژهای اجرا شده است.
چند سال پیش از این حادثه، محسنی اژهای که آن زمان نماینده رئیس قوه قضاییه، محمود هاشمی شاهرودی، در امور زندانیان سیاسی بود، به همراه هیأتی به بند سیاسی زندان اوین وارد شد. در مسجد سالن ۳، پس از آنکه چند زندانی سیاسی شکایات خود را بیان کردند، نوبت به منوچهر و اکبر محمدی رسید. آنها با صراحت از شکنجهها، وضعیت غیرانسانی زندان و فشارهای امنیتی و حبس طولانی ناعادلانه خود سخن گفتند.
محسنی اژهای در پاسخ با لحنی تهدیدآمیز گفت:
“شما دو برادر باید کلاهتان را به هوا بیندازید که اعدام نشدید. اگر من جای قاضی بودم، حکم اعدام برایتان صادر میکردم تا درس عبرتی برای تمام ضدانقلابها باشید که هرگز در برابر نظام مقدس اسلامی نایستند.”
و چنین بود که چندی بعد، با در اختیار گرفتن وزارت اطلاعات، فرصت اجرای وعده خود را یافت و به قول خودش عمل کرد.
غلامحسین محسنی اژهای، که امروز ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی را در دست دارد، همان فردی است که سوابق تاریکی چون گاز گرفتن یک فعال سیاسی در جلسه رسمی، صدور صدها حکم اعدام، سرکوب وحشیانه معترضان و نیز بیش از ۶۰۰ حکم اعدام پس از جنگ ۱۱ روزه ایران و اسرائیل را در کارنامه ننگین خود دارد. به اعتقاد بسیاری از ناظران مستقل، او یکی از مسئولان مستقیم نقض گسترده حقوق بشر در جمهوری اسلامی است.
اکبر محمدی، نه فقط یک فعال دانشجویی، بلکه نماد جوانان عدالتخواه، آزادیطلب و شجاع ایرانی بود که در برابر استبداد دینی ایستاد. او در دفاع از آرمانهای انسانی و باور به آیندهای آزاد برای ایران، جان خود را فدا کرد؛
ترور بیولوژیکی اکبر محمدی، سندی زنده بر چهره بیرحم و تاریک حکومت است. این قتل سازمان یافته، نه تنها از حافظهی تاریخ پاک نخواهد شد، بلکه صدای خاموش نشدنی مظلومیتی است که نسل به نسل شنیده خواهد شد.
ما، خانوادهی اکبر محمدی، او را فراموش نمیکنیم. نه فقط به خاطر رنج و شکنجهای که کشید، بلکه به خاطر مقاومت شریف و مرگ شرافتمندانهای که در برابر دیکتاتوری داشت.
باشد که روزی، عدالت برای اکبر و همه قربانیان این نظام ظلم و سرکوب محقق شود.
باشد که قاتلان او در دادگاههای مردمی و بینالمللی پاسخگو باشند.
و باشد که راهش، الهامبخش نسلی باشد که هنوز برای ایران آزاد ایستاده است.
اکبر زنده است، چون آرمانش زنده است.
یادش گرامی، راهش پررهرو.
نوزدهمین سالگرد شهادت اکبر محمدی، مرداد ۱۴۰۴
خانوادهی زندهیاد اکبر محمدی
#اکبر_محمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #کوی_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊27❤13💔6
سی و یکم شهریور؛ تولدی که سه دهه است با دلتنگی گره خورده ، سعید زینالی فرزند گمشدهای که مادر هنوز چشمبهراه اوست.
۳۱ شهریور، زادروز سعید زینالی است؛ روزی که باید پر از خنده و شادی باشد، اما بیش از سه دهه است که این روز با اشک و دلتنگی گره خورده است. روزی که مادر، پدر و خانوادهاش باید در کنار او جشن میگرفتند، حالا یادآور نبودنش، سکوت بیرحم خانهها و قلبهایی است که هنوز جای خالیاش را حس میکنند.
سعید زینالی، دانشجوی ۲۳ ساله دانشگاه تهران در رشته مهندسی کامپیوتر، با قلبی روشن و آرزوهایی بزرگ برای آینده، در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در جریان اعتراضات دانشجویی موسوم به «کوی دانشگاه» در خانهاش بازداشت شد و از آن روز تاکنون هیچ خبری از او در دست نیست. تنها یک تماس کوتاه با خانوادهاش برقرار شد و پس از آن، سکوتی عمیق جای خندهها و حضورش را گرفت.
مادر مهربان و داغدارش، بانو اکرم نقابی، بیش از ۲۶ سال است که هر روز با اشک و امید، با قلبی پاره و روحی خسته، به دنبال حقیقت و فرزندش میگردد. ۲۶ سال انتظار، ۲۶ سال درد و ۲۶ سال نگاه به هر کوچه و هر درگاه که شاید نشانی از او باشد. مادری که حتی خواسته است اگر فرزندش دیگر در میان ما نیست، حداقل محل آرامگاه او را بداند تا بتواند با آرامش، خاطرهاش را در آغوش گیرد.
امروز، تولد سعید زینالی با خاطرهها و امید به عدالت گرامی داشته میشود، با قلبهایی که هنوز برای او میتپند و با یادش که هیچگاه فراموش نمیشود. نبودنش زخمی است که هرگز کهنه نمیشود، اما یاد و نامش همچنان روشن و جاودانه است.
سعید جان، هر سال که میگذرد، نبودت بیشتر حس میشود، اما یاد تو، مظلومیتت و دلی که برایت میتپد، هرگز خاموش نخواهد شد. تولدت مبارک، ای فرزند گمشدهای که مادر هنوز به دنبال استخوانهایت است، به دنبال هر نشانی از تو، به دنبال حقیقتی که باید روشن شود…
و ما امیدواریم روزی فرا برسد که پس از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، سعید زینالی در زندان باشد و دوباره به آغوش مادر و خانوادهاش بازگردد.
نوشته مسعود علیزاده
masoudalizadeh___✍️
#کوی_دانشگاه_۷۸
#سعید_زینالی_کجاست
#اکرم_نقابی
#زادروز
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
۳۱ شهریور، زادروز سعید زینالی است؛ روزی که باید پر از خنده و شادی باشد، اما بیش از سه دهه است که این روز با اشک و دلتنگی گره خورده است. روزی که مادر، پدر و خانوادهاش باید در کنار او جشن میگرفتند، حالا یادآور نبودنش، سکوت بیرحم خانهها و قلبهایی است که هنوز جای خالیاش را حس میکنند.
سعید زینالی، دانشجوی ۲۳ ساله دانشگاه تهران در رشته مهندسی کامپیوتر، با قلبی روشن و آرزوهایی بزرگ برای آینده، در ۲۳ تیر ۱۳۷۸ در جریان اعتراضات دانشجویی موسوم به «کوی دانشگاه» در خانهاش بازداشت شد و از آن روز تاکنون هیچ خبری از او در دست نیست. تنها یک تماس کوتاه با خانوادهاش برقرار شد و پس از آن، سکوتی عمیق جای خندهها و حضورش را گرفت.
مادر مهربان و داغدارش، بانو اکرم نقابی، بیش از ۲۶ سال است که هر روز با اشک و امید، با قلبی پاره و روحی خسته، به دنبال حقیقت و فرزندش میگردد. ۲۶ سال انتظار، ۲۶ سال درد و ۲۶ سال نگاه به هر کوچه و هر درگاه که شاید نشانی از او باشد. مادری که حتی خواسته است اگر فرزندش دیگر در میان ما نیست، حداقل محل آرامگاه او را بداند تا بتواند با آرامش، خاطرهاش را در آغوش گیرد.
امروز، تولد سعید زینالی با خاطرهها و امید به عدالت گرامی داشته میشود، با قلبهایی که هنوز برای او میتپند و با یادش که هیچگاه فراموش نمیشود. نبودنش زخمی است که هرگز کهنه نمیشود، اما یاد و نامش همچنان روشن و جاودانه است.
سعید جان، هر سال که میگذرد، نبودت بیشتر حس میشود، اما یاد تو، مظلومیتت و دلی که برایت میتپد، هرگز خاموش نخواهد شد. تولدت مبارک، ای فرزند گمشدهای که مادر هنوز به دنبال استخوانهایت است، به دنبال هر نشانی از تو، به دنبال حقیقتی که باید روشن شود…
و ما امیدواریم روزی فرا برسد که پس از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، سعید زینالی در زندان باشد و دوباره به آغوش مادر و خانوادهاش بازگردد.
نوشته مسعود علیزاده
masoudalizadeh___✍️
#کوی_دانشگاه_۷۸
#سعید_زینالی_کجاست
#اکرم_نقابی
#زادروز
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#علیه_فراموشی
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔47❤5🕊3