آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
پرده آهنین٬ مقهور کردن اروپای شرقی
آن اپلبام

با پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر #شوروی بر حوزه وسیعی از قلمرو اروپای شرقی کنترل پیدا کرد. ژوزف #استالین و #پلیس_مخفی او شروع به تغییر دادن نظام‌های چندین کشور متفاوت به یک نظام سیاسی - اخلاقی کاملا جدید (#کمونیسم) کردند. در گزیده‌ای از کتاب «پرده آهنین» که توسط توانا ترجمه شده است، «اَن اپلبام»، مورخ و برنده جایزه «#پولتیزر» شرح می‌دهد که چگونه نظام‌های #کمونیستی اروپای شرقی به وجود آمدند و زندگی روزمره تحت #تمامیت‌خواهی #تحمیلی شوروی چگونه بوده‌ است.

اپلبام با جزئیاتی چشمگیر توصیف می‌کند که چگونه نهادهای مدنی - احزاب سیاسی، کلیساها، رسانهها، و سازمانهای جوانان - در چنین کشورهایی به پایه‌های این نظم جدید تبدیل شدند. او توضیح می‌دهد چگونه سرویسهای امنیتی مخفی سازمان‌دهی ‌شدند، چگونه کمونیست‌ها رسانه‌ها را تحت #سلطه خود در ‌آوردند، و چگونه تمام اشکال مخالفت سیاسی به شدت سرکوب ‌شد. بر اساس اسناد آرشیوی تازهای، اَپلبام تاکتیکهای کمونیستها را ثبت کرده است که برای مثال چگونه با اعمال #زور، #تهدید، و #قتل مسیرشان را به سوی قدرت هموار کردند. او زندگی افراد را نقل می‌کند تا نشان دهد گزینههای مردم چه بود - #مبارزه، فرار، یا همکاری کنند.

در یک دوره بسیار کوتاه پس از پایان جنگ، اروپای شرقی بی‌رحمانه‌ #استالینیزه شد. پرده آهنین #تاریخ‌نگاری درخشانی از یک زمانه بی‌رحم و یادآوری فراموشنشدنی‌ای از میزان شکنندگی جوامع باز است. امروزه بلوک شرق، یک #تمدن گمشده است، تمدنی که سبعیت، پارانویا، #اخلاقیات وهم‌آلودش، و زیبایی‌شناسی عجیبش را اَن اَپلبام در صفحات این اثر استثنائی به طور تاریخی-اخلاقی نشان می‌دهد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/YtPgms

#توانا

توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇

از #انقلاب ۵۷ تا به امروز، هر روز برگی به تاریخ کشورمان افزوده شده که عنوانش "اشتباه کردیم" بوده است. شکی نیست که با نگاه به گذشته، بازهم شاهد این عنوان خواهیم بود. اما اگر گامی به پیش نگذاشته و از خود نپرسیم: چرا و چه شد که #اشتباه کردیم؟ تکرار این اقرار به‌خودی‌خود راه گشا نخواهد بود. در رابطه با چنین پرسشی است که می‌توان از اندیشه‌های #هاناآرنت یاری گرفت، که در پی پاسخ به پرسشی مشابه مطرح شده است.

اگر قرار است که پرانتز سیاه #توتالیتاریسم اسلامی در #ایران بسته شود، به همان نسبت که #بنیانگذاران جمهوری اسلامی از #هیتلر، #لنین، #استالین و #مائوتسه_تونگ آموختند، #جامعه_مدنی ایران نیز نیازمند آموختن از #تجربه و اندیشهٔ فرزانگانی چون #آرنت، #رمون_آرون، #کارل_پوپر، #واکلاو_هاول و... است که اندیشه و عمل‌شان در شکست توتالیتاریسم نقش بسیار مهمی داشت. "مسئولیت شخصی در دوران #دیکتاتوری"، تأملی است در مورد رابطهٔ نیک و بد و اخلاق با مستقل #اندیشیدن و داوری فردی.

این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمان #برومند» به فارسی ترجمه شده است.

لینک دانلود: https://goo.gl/oxSc0f

#بنیاد_برومند در فیسبوک: https://goo.gl/3gGgyR
@Tavaana_Tavaanatech
به بهانه زادروز آلکساندر #سولژنیتسین

یک روز سولژنیتسین: کتابی که #شوروی را تکان داد

"یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ"، نوشته کلاسیک الکساندر سولژنیتسین، داستان ساده زندگی یک زندانیست که سعی می‌کند در گولاگ (اردوگاه‌های کار اجباری دوران حکومت استالین در شوروی) زنده بماند. این اثر حالا یکی از برجسته‌ترین کتاب‌های قرن بیستم قلمداد می‌شود.
"هوا هنوز تاریک بود، ولی نوری که به سبزی می‌زد شرق را روشن می‌کرد. نسیم سبک و گول‌زننده‌ای از همان جهت می‌وزید. هیچ موقعی به بدی لحظه‌ای نیست که اول صبح برای کار بیرون می‌روید. در تاریکی هوا و در سرما و یخبندان، با شکمی گرسنه، و تمام روز که در پیش روست. قدرت تکلم را از دست می‌دهید . . ."

در نوامبر ۱۹۶۲ یک داستان اتحاد شوروی را تکان داد. الکساندر سولژنیتسین، یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ شوخلوف، یک زندانی اردوگاه‌های کار اجباری را شرح می‌دهد.

ایوان دنیسوویچ یک شخصیت داستانی بود، اما میلیون‌ها نفر شبیه او وجود داشتند: #شهروندان بی‌گناهی، مثل خود سولژنیتسین، که در جریان موج ترور دوران حکومت ژوزف #استالین به #گولاگ فرستاده شده بودند.
سانسور و ترس مانع از انتشار حقایق مربوط به اردوگاه‌ها می‌شد، اما این داستان بالاخره به چاپ رسید. بعد از آن اتحاد شوروی دیگر نمی‌توانست مثل سابق باشد.
ویتالی کوروتیچ، #نویسنده و روزنامه‌نگار، می‌گوید: "ما به هیچگونه اطلاعاتی دسترسی نداشتیم، و با کتاب او چشمانمان باز شدند."
او اضافه می‌کند که "حتی تصور زندگی در اردوگاه‌ها هم غیرممکن است. من کتاب را چند بار خواندم و فقط به این فکر می‌کردم که او چقدر شجاع بوده است. ما نویسندگان زیادی داشته ایم، اما هیچکدامشان به شجاعت او نبوده اند."
نیکیتا خروشچف، رهبر اتحاد شوروی حدود یک دهه بعد از مرگ استالین اجازه انتشار رمان سولژنیتسین را داد. او فکر می‌کرد مجوز دادن به کتابی درباره گولاگ به تضعیف کیش شخصیت استالین کمک می‌کند. اما بعد از انتشار این داستان، داستان‌های دیگری هم پشت سرش آمدند.
کوروتیچ می‌گوید: "بعد از انتشار کتاب دیگر نمی‌شد جلوی این روند را گرفت. بلافاصله کتاب‌های دیگری به‌صورت غیرقانونی چاپ شدند. بسیاری از کسانی که #زندانی بودند، شرایط آن روزهای خود را روایت آوردند. در آن زمان کامپیوتر و چاپگر وجود نداشت. کتاب‌ها روی کاغذ سیگار چاپ می‌شد. این تنها راه تکثیر کتاب بود. تنها عامل نابودی اتحاد شوروی انتشار اطلاعات بود، و این موج با کتاب "یک روز" سولژنیتسین آغاز شد."

"طبق پرونده‌اش، شوخلوف به‌جرم خیانت به گولاگ فرستاده شده بود. او ضمن تحقیقات جرمش را پذیرفته بود. بله، او تسلیم شده بود تا بعد بتواند به کشورش خیانت کند. از یک اردوگاه اسرای جنگی آلمان به کشور برگشته بود تا مأموریتی را برای سرویس‌های اطلاعاتی آلمان اجرا کند. البته نه خود شوخلوف و نه بازجویش نمی‌توانستند تصور کنند مأموریت او چه بوده است. برای همین هم به همان کلمه "یک مأموریت" بسنده کردند. مأموران سرویس ضد جاسوسی او را تا حد مرگ کتک زده بودند. انتخاب آسانی پیش رویش بود: اعتراف‌نامه را امضا نکن و پالتوی چوبی را بپوش، یا امضا کن و کمی بیشتر زنده بمان . . ."
کمونیست‌های تندرو سعی کردند اوضاع را به حالت قبل برگردانند. نیکیتا خروشچف برکنار شد، روند استالین زدایی متوقف شد، و سولژنیتسین دستگیر و از کشور اخراج شد. اما این اقدامات هم اتحاد شوروی را نجات نداد. بعد از فروپاشی شوروی ابعاد جنایات استالین روشن شد.

در حاشیه مسکو، آناتولی مورداشف ۱۳ گور دست‌جمعی را به من نشان داد که حدود یک کیلومتر امتداد دارند. آنچه که اینجا روی داده سال ها پنهان نگاه داشته شد. بین اوت ۱۹۳۷ و اکتبر ۱۹۳۸، مجموعا ۲۰۷۶۰ زندانی بدست پلیس مخفی استالین به این مکان آورده شده و اعدام شدند. به اهالی مناطق اطراف این محل گفته می‌شد صدای گلوله‌ها به‌خاطر تمرین تیراندازی است.
در میان اعدامی‌ها همه جور اتباع شوروی وجود داشتند: کارگران و دهقانان، دانشمندان و ورزشکاران، مهندسان و کارمندان ادارات. جرم آنها دشمنی با مردم اعلام می‌شد. البته این تنها یکی از قتلگاه‌های دوران استالین در سراسر اتحاد شوروی بود.

مورداشف به من گفت که روسیه حالا حقیقت را می‌داند و هیچگاه نباید اتفاقات گذشته را از یاد ببرد. اما روسیه همین حالا هم فراموش کردن گذشته را آغاز کرده است. برای صحبت با دانش‌آموزان ۱۶ ساله به مدرسه‌ای در مسکو رفتم. آنها هنوز در کلاس‌هایشان به دوران استالین نرسیده اند. کتاب یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ بخشی از برنامه درسی دانش‌آموزان است، اما تنها سه نفر از ۲۱ دانش‌آموز کلاس آن را خوانده اند. آن ها درباره استالین چه می‌دانند؟

یکی از آنها می‌گوید: "واقعا نمی‌توانم بگویم او را دوست دارم یا نه، چون چیز زیادی در موردش نمی‌دانم." دانش‌آموز دیگری می‌گوید: "در زمان استالین مردم مطمئن بودند که وقتی از دانشگاه
ادعایی عجیب: دیدار آیت‌الله #خمینی با #استالین!

حمید واعظی؛معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد تبریز در مصاحبه ای با هفته نامۀ «حَریمِ إِمام»، مدعی شد ژوزف استالین رهبر اتحاد شوروی در جریان سفر به ایران در دوران جنگ جهانی دوم با آیت الله خمینی دیدار کرده است.
به نوشته سایت «پارسینه» متن این سخنان بدین شرح است:

... آن زمان آمریکا و شوروی و بریتانیا به شاه إعلام کردند و قرارِ کنفرانسِ تهران را گذاشته و ایران را پُلِ پیروزی قلمداد می کنند. روزولت، رئیس جمهورِ آمریکا، استالین، رهبرِ شوروی، و چرچیل، نخست وزیرِ بریتانیا در تهران جمع شدند و به این جا فقط یک لقبِ پلِ پیروزی دادند.

منتها شاه به علمایِ قُم می گویَد که : من قدرت ندارم در مقابلِ این ها حرف بزنم. لذا امام را به عنوانِ نماینده علما تعیین می کنند که با شاه از این ها استقبال کند و إمام حرفها را بزند. شاه مستأصل و آدمی ترسو و ضعیف بود. تازه بعد از فرار پدرش رویِ کار آمده و این مسائل پیش آمده بود. مسلمًا معلوم است که دست نشانده هرسه طرف است و جرئت ندارد به چرچیل، روزولت و استالین حرفی بزند. إمام می فرمایَد : «من در کنارِ شاه به استقبال می رفتیم؛ با این که خوشم هم نمی آمد. روزولت آمد. درِ هواپیما را باز کرد. بدونِ پلّکان پایش را رویِ زمین گذاشت. چرچیل هم همین طور. أمّا استالین با یک هواپیمایِ بسیار بزرگ آمد. ساعت ها منتظرش بودیم. دیدیم أوَّل کالسکه زرّینی با چندین اسب پیاده شُد.

با سیگاری در گوشه لبش پیاده شُد. شاه معرّفی کرد. من هم نماینده علما بودم. شاه به من گوشه چشم می آمد که این خیلی آدمِ شجاعی است. بعد به استالین دست دادم. یک خرده بی اعتنا به من نگاه کرد. در سالن به من گفت: شما چه نظری نسبت به ما دارید؟

من گفتم: شما در کاخِ کِرِملین زندگی می کنید؟ گفت: بله. گفتم: شما حرف از نظامِ کارگری می زنید. آیا هر نفر مردمِ روس و اتّحادِ جماهیرِ شوروی می توانند کالسکه زرّین سوار شوند؟ گفت: نه. گفتم: آیا این است شعارِ عدالت خواهی و نظامِ کارگریِ شما؟

من به رئیس جمهورِ آمریکا و چرچیل خیلی بدبین بودم. أمّا آنها خیلی از شما مرتَّب ترند." به هر حال إمام می گوید: "شاه نمی توانست به آنها چیزی بگوید ولی ما حالی کردیم که شما در ایران نمی توانید بمانید. شاه به آنها گفته که بالاخره علما این طوری هستند و این هم از همه آنها تیزتر است.

@Tavaana_TavaanaTech
.
از #انقلاب ۵۷ تا به امروز، هر روز برگی به تاریخ کشورمان افزوده شده که عنوانش "اشتباه کردیم" بوده است. شکی نیست که با نگاه به گذشته، بازهم شاهد این عنوان خواهیم بود. اما اگر گامی به پیش نگذاشته و از خود نپرسیم: چرا و چه شد که #اشتباه کردیم؟ تکرار این اقرار به‌خودی‌خود راه گشا نخواهد بود. در رابطه با چنین پرسشی است که می‌توان از اندیشه‌های #هانا_آرنت یاری گرفت، که در پی پاسخ به پرسشی مشابه مطرح شده است.
اگر قرار است که پرانتز سیاه #توتالیتاریسم اسلامی در ایران بسته شود، به همان نسبت که بنیانگذاران جمهوری اسلامی از #هیتلر، #لنین، #استالین و #مائوتسه_تونگ آموختند، #جامعه_مدنی ایران نیز نیازمند آموختن از تجربه و اندیشهٔ فرزانگانی چون آرنت، رمون آرون، کارل پوپر، واسلاو هاول و... است که اندیشه و عمل‌شان در شکست توتالیتاریسم نقش بسیار مهمی داشت. " #مسئولیت_شخصی در دوران #دیکتاتوری"، تأملی است در مورد رابطهٔ نیک و بد و #اخلاق با مستقل اندیشیدن و داوری فردی.
goo.gl/MbzYxb
این کتاب توسط «بنیاد عبدالرحمان برومند» به فارسی ترجمه شده است.

لینک دانلود:
https://goo.gl/oxSc0f

فایل کتاب در کانال تلگرام توانا قابل دستیابی است.
بنیاد برومند در فیسبوک:
https://goo.gl/3gGgyR

Boroumand Foundation
- بنیاد برومند

@Tavaana_TavaanaTech
اهریمن در تاریخ!
goo.gl/9phUlZ

نقل است از پوپر، متفکر لیبرال که گفته است کوشش برای پدید آوردن بهشت در زمین، همواره دوزخ ساخته است. آن‌ها که تلاش کرده‌اند در زمین بهشت بسازند، زمین را به جهنمی سوزان تبدیل کرده‌اند. تجربه‌ی انقلاب ۵۷ موید این گفته‌ی پوپر است. آن‌ها که با اسلام انقلابی، انقلاب اسلامی به پا کرده‌اند می‌گفتند که می‌خواهند زمین را بهشت مستضعفان سازند و جامعه‌ی بی طبقه‌ی توحیدی برقرار بسازند. غیرمومنانش هم سخن از دیکتاتوری پرولتاریا می‌گفتند و جامعه‌ی بی‌طبقه‌ی غیرتوحیدی و سوسیالیسم و برابری. بهشتی که ادیان وعده‌ی آن را برای پس از مرگ داده بودند قرار بود در زندگی انسان‌ها و در کره‌ی خاکی نصیبشان شود.

در راه برپایی این بهشت زمینی مخالفانی نیز وجود دارند. حاملان اندیشه‌های ناکجاآبادی می‌گویند نیاز نیست که همه‌ی جامعه با ما همراه شوند. آن‌ها که همراه ما نیستند را نابود می‌کنیم تا بهشت برپا گردد.

گریگوری زینوویف کمونیست روسی و از انقلابیون بلشویک و بعدها از سیاست‌مداران دولت شوروی می‌گفت:
«ما باید نود میلیون از صد میلیون جمعیت روسی شوروی را با خود همراه کنیم. با ده میلیون بقیه کاری نداریم؛ آن‌ها باید نابود شوند.»

برای نابودکردن مخالفان باید اول ثابت کنند که این‌ها بشر نیستند.

در همین کتاب ارزشمند «اهریمن در تاریخ» از قول واسیلی گروسمان نویسنده و خبرنگار روسی آمده است که:
«برای قتل عام گولاک‌ها، لازم بود اعلام شود که آن‌ها بشر نیستند. درست همان‌گونه که آلمانی‌ها اعلام داشتند که یهودیان از شمار موجودات بشری نیستند. لنین و استالین هم همین کار را کردند.»

کتاب ارزشمند «اهریمن در تاریخ» را با ترجمه‌ای روان از لینک زیر به رایگان دانلود کنید:

http://bit.ly/2mycUIx

https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
رایگان دانلود و مطالعه کنید: کتاب پرده آهنین، مقهور کردن اروپای شرقی
goo.gl/jRPNUU
با پایان جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی بر حوزه وسیعی از قلمرو اروپای شرقی کنترل پیدا کرد. ژوزف استالین و پلیس مخفی او شروع به تغییر دادن نظام‌های چندین کشور متفاوت به یک نظام سیاسی - اخلاقی کاملا جدید (کمونیسم) کردند. در گزیده‌ای از کتاب «پرده آهنین» که توسط توانا ترجمه شده است، «اَن اپل‌باوم»، مورخ و برنده جایزه «پولیتزر» شرح می‌دهد که چگونه نظام‌های کمونیستی اروپای شرقی به وجود آمدند و زندگی روزمره تحت تمامیت‌خواهی تحمیلی شوروی چگونه بوده‌ است.

اپل‌باوم با جزئیاتی چشمگیر توصیف می‌کند که چگونه نهادهای مدنی - احزاب سیاسی، کلیساها، رسانه‌ها، و سازمان‌های جوانان - در چنین کشورهایی به پایه‌های این نظم جدید تبدیل شدند. او توضیح می‌دهد چگونه سرویس‌های امنیتی مخفی سازمان‌دهی ‌شدند، چگونه کمونیست‌ها رسانه‌ها را تحت سلطه خود در ‌آوردند، و چگونه تمام اشکال مخالفت سیاسی به شدت سرکوب ‌شد.

بر اساس اسناد آرشیوی تازه‌ای، اَپل‌باوم تاکتیک‌های کمونیست‌ها را ثبت کرده است که برای مثال چگونه با اعمال زور، تهدید، و قتل مسیرشان را به سوی قدرت هموار کردند. او زندگی افراد را نقل می‌کند تا نشان دهد گزینه‌های مردم چه بود - مبارزه، فرار، یا همکاری کنند.

در یک دوره بسیار کوتاه پس از پایان جنگ، اروپای شرقی بی‌رحمانه‌ استالینیزه شد. پرده آهنین تاریخ‌نگاری درخشانی از یک زمانه بی‌رحم و یادآوری فراموش‌نشدنی‌ای از میزان شکنندگی جوامع باز است. امروزه بلوک شرق، یک تمدن گمشده است، تمدنی که سبعیت، پارانویا، اخلاقیات وهم‌آلودش، و زیبایی‌شناسی عجیبش را اَن اَپل‌باوم در صفحات این اثر استثنائی به طور تاریخی-اخلاقی نشان می‌دهد.

کتاب را از لینک زیر دانلود کنید:
https://goo.gl/VsIqAx

کتاب های توانا را بدون فیلتر از این لینک دریافت کنید:

http://ow.ly/4nmBb8
غرفه کتاب مجازی توانا در گوگل داک

@Tavaana_TavaanaTech
- زندگی نه با دروغ، اثر الکساندر سولژنیتسین
https://goo.gl/iwAkHU

الکساندر سولژنیتسین را که‌ زاده ۱۹۱۸ میلادی است، یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان قرن بیستم می‌شناسند. در ایام نوجوانی غرقه ادبیات و تاریخ روسیه شد؛ در دانشگاه روستوف (Rostov) درس خواند و پس از آن به تدریس ریاضیات و نجوم در دبیرستانی در جنوب روسیه مشغول شد. وقتی نازی‌ها به اتحاد شوروی حمله کردند به خدمت در ارتش سرخ پرداخت. در ۱۹۴۵، به دلیل اشاره‌ای انتقادی به استالین در یک نامه خصوصی دستگیر شد و بدون محاکمه به هشت سال زندان در یک اردوگاه کار محکوم شد. حبس او در روز مرگ استالین در ۱۹۵۳ پایان یافت اما به جای آزادی او را به «تبعید دایمی» در قراقستان فرستادند.

نیکیتا خروشچف که در ۱۹۵۷ به قدرت رسید، دوره‌ای از تعدیل‌های نسبی را آغاز کرد که هدف آن تلاش برای حذف کیش شخصیت استالینی بود. در این جریان، سولژنیتسین هم مثل بسیاری دیگر از قربانیان دوره استالین از تبعید خلاصی یافت و محکومیت‌اش ملغا شد. در ۱۹۶۲، کتاب سولژنیتسین با عنوان یک روز از زندگی ایوان دنیسوویچ که داستانی از زندگی در اردوگاههای محبوسان بود با اجازه صریح خروشچف انتشار یافت. این رمان با استقبال جهانی روبرو شد و به همه زبان های اروپایی ترجمه شد.

وقتی خروشچف در ۱۹۶۴ برکنار شد، برنامه استالین-زدایی متوقف شد و سولژنیتسین و کتاب او از چشم مقامات افتاد. آرشیو شخصی او و نسخه رمان تازه‌اش موسوم به دایره نخستین هم به دست پلیس ضبط شد. بزرگداشت سولژنیتسین در مقام نویسنده و مقاومت شجاعانه‌اش در مقابل تلاشی که برای ساکت کردن او می‌شد، توجه جهانی را جلب کرد. در ۱۹۷۰، یک سال پس از آنکه اتحادیه نویسندگان شوروی او را از این جمع اخراج کرد، برنده جایزه نوبل ادبیات شد (گرچه ۴ سال بعد آن را دریافت کرد).

کتاب‌های او مرتبا در غرب نشر می‌شد و این باعث شرمساری مقامات شوروی بود. سولژنیتسین در ۱۹۷۴ کمی پس از آنکه اولین جلد کتابش در باره گولاک – مجمع الجزایر گولاک- منتشر شد که وضعیت اردوگاه‌های زندانیان شوروی را عریان می‌ساخت، از اتحاد شوروی اخراج شد (او را دستگیر کردند؛ تابعیت شوروی را از او سلب کردند و به آلمان غربی فرستادند). او نهایتا به آمریکا آمد و در شهر کوچکی در ورمونت (Vermont) ساکن شد.

در ۱۸ فوریه ۱۹۷۴، چند روزی پس از اخراج سولژنیتسین، واشنگتن پست این دفاعیه را به قلم او خطاب به مردم شوروی منتشر کرد.

لینک دانلود:
https://goo.gl/4Ztza2

تلگرام کلاس و کتاب توانا را دنبال کنید و انواع کتاب‌های الکترونیکی رایگان، کیس استادی ها، فایل های ویدیویی کلاس‌ها را از آنجا به راحتی دریافت کنید:
https://t.me/Tavaana

به غرفه کتاب مجازی توانا سر بزنید و کتاب‌های توانا را رایگان و بدون فیلتر دانلود کنید:
http://ow.ly/4nmBb8

#مطالعه_موردی

@Tavaana_TavaanaTech
لنین بنیانگذار نظام کمونیستی در روسیه بود؛ پس از انقلابی تاثیرگذار که کل این کشور را در بر گرفت. استالین جانشین او، این نظام را تثبیت کرد و نفوذ آن را گسترش داد. اگرچه در این راه میلیون‌ها مخالف کشته شدند و به اردوگاه‌های کار رفتند.
.
آیا می‌توان نقش این دو در نظام کمونیستی روسیه را با نقش خمینی و خامنه‌ای قابل مقایسه دانست؟
.
از این مقایسه چه می‌توان بدست آورد؟
.
#لنین #استالین #خمینی #خامنه_ای #شوروی #روسیه #ایران #جمهوری_اسلامی #انقلاب۱۹۱۷ #انقلاب۵۷

@Tavaana_TavaanaTech

جمهوری شوروی اسلامی استالینی!‌

جمهوری اسلامی اذیت و جان‌به‌لب رساندن نویسندگان مستقل را از جمله از شوروی استالینی آموخته است.‌

موافق هستید؟‌

#شوروی #جمهوری_اسلامی #استالین #نویسندگان

@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری شوروی اسلامی استالینی!‌

جمهوری اسلامی اذیت و جان‌به‌لب رساندن نویسندگان مستقل را از جمله از شوروی استالینی آموخته است.‌

به نظر شما چرا نظام‌های استبدادی با نویسندگان به طور کلی به مشکل بر می‌خورند؟

#شوروی #جمهوری_اسلامی #استالین #نویسندگان

@Tavaana_TavaanaTech
لنین بنیانگذار نظام کمونیستی در روسیه بود؛ پس از انقلابی تاثیرگذار که کل این کشور را در بر گرفت. استالین جانشین او، این نظام را تثبیت کرد و نفوذ آن را گسترش داد. اگرچه در این راه میلیون‌ها مخالف کشته شدند و به اردوگاه‌های کار رفتند.
.
آیا می‌توان نقش این دو در نظام کمونیستی روسیه را با نقش خمینی و خامنه‌ای قابل مقایسه دانست؟
.
از این مقایسه چه می‌توان بدست آورد؟
.
#لنین #استالین #خمینی #خامنه_ای #شوروی #روسیه #ایران #جمهوری_اسلامی #انقلاب۱۹۱۷ #انقلاب۵۷

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مقایسه اعترافات اجباری متهمان محکوم به مرگ در دادگاه‌های شوروی ژوزف استالین (۱۹۳۶)
و در دادگاه‌های جمهوری اسلامی علی خامنه‌ای (۱۴۰۱)

- حافظه تاریخی

#خامنه_ای #استالین #دیکتاتور #اعتراف_اجباری #انقلاب_۱۴۰۱ #مهسا_امینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
لنین بنیانگذار نظام کمونیستی در روسیه بود؛ پس از انقلابی تاثیرگذار که کل این کشور را در بر گرفت. استالین جانشین او، این نظام را تثبیت کرد و نفوذ آن را گسترش داد. اگرچه در این راه میلیون‌ها مخالف کشته شدند و به اردوگاه‌های کار رفتند.
.
آیا می‌توان نقش این دو در نظام کمونیستی روسیه را با نقش خمینی و خامنه‌ای قابل مقایسه دانست؟
.
از این مقایسه چه می‌توان بدست آورد؟
.
#لنین #استالین #خمینی #خامنه_ای #شوروی #روسیه #ایران #جمهوری_اسلامی #انقلاب۱۹۱۷ #انقلاب۵۷

@Tavaana_TavaanaTech