آموزشکده توانا
54.2K subscribers
33K photos
38.3K videos
2.55K files
19.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
نیروی انتظامی در مدارس برای تحمیل حجاب؛ جمهوری اسلامی به‌درستی دانش‌آموزان را تهدیدی برای بقای خود می‌بیند!

در ادامه‌ی روند امنیتی‌سازی محیط آموزش و پرورش، به‌تازگی جلسه‌ای میان احمدرضا رادان، فرمانده فراجا و علیرضا کاظمی، وزیر آموزش‌وپرورش برگزار شد که در آن، تفاهم‌نامه‌ای رسمی بین این دو نهاد امضا شد. تفاهم‌نامه‌ای که عملاً مدارس را به پادگان‌هایی برای کنترل بدن، فکر و رفتار دانش‌آموزان تبدیل می‌کند.

این سند تازه‌ترین گام در پروژه‌ای است که جمهوری اسلامی سال‌هاست دنبال می‌کند:
خنثی‌سازی مدرسه.
اما از زمان آغاز انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، سرعت و شدت این پروژه به‌طرز چشمگیری افزایش یافته:

– نصب دوربین برای کنترل پوشش
– تحمیل حجاب اجباری
– بازداشت، تهدید و پرونده‌سازی برای دانش‌آموزان معترض
– حملات شیمیایی به مدارس دخترانه
– اخراج و تهدید معلمان مستقل
– تبدیل محیط آموزشی به فضای تبلیغاتی و ایدئولوژیک حکومت

اکنون نیز با رسمی شدن حضور پلیس در مدارس، حاکمیت حتی تظاهر به آموزشی بودن مدرسه را کنار گذاشته.

اما ما دانش‌آموزان پیشرو، ایستاده‌ایم.

در انقلاب «زن، زندگی، آزادی»، دانش‌آموزان یکی از پیشتازترین نیروها بودند. ما نه‌تنها از حکومت عبور کردیم، بلکه به صدای بلند مقاومت در برابرش تبدیل شدیم:

در خیابان فریاد زدیم، در کلاس مقاومت کردیم، مقنعه‌ها را کنار گذاشتیم، عکس‌های رهبران حکومت را پاره کردیم، آخوندها را از مدرسه بیرون انداختیم و با معلمانی که کنارمان ایستادند، متحد شدیم.
بازداشت شدیم، مجروح شدیم، کشته دادیم — اما عقب ننشستیم.
اعتصاب کردیم، تحریم کردیم، سکوت نکردیم.

ما ساختار مدرسه را از درون به چالش کشیدیم. و نسلی که این توان را در مدرسه نشان داد، فردا در دانشگاه به خطر بزرگ‌تری برای جمهوری اسلامی بدل خواهد شد.

مدرسه برای ما زندان نخواهد شد.
آنها می‌خواهند مدرسه را به کارخانه‌ای برای تولید نسل مطیع تبدیل کنند، اما ما بارها نشان داده‌ایم که تسلیم‌ناپذیر هستیم.

خطاب به دانش‌آموزان سراسر کشور:
ما با همیم، متحد، مصمم و آماده‌ی ادامه‌ی مبارزه.
از یاد نبریم: نه پلیس، نه تهدید، نه دیوارهای بلند مدرسه نمی‌توانند جلوی نسلی را بگیرند که «آزادی» را انتخاب کرده است.

ـ این بیانیه در کانال تلگرام دانس‌آموزان انقلابی بوشهر منتشر شده است.

#زن_زندگی_آزادی #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_پوشش_اجباری #مدرسه_جای_پلیس_نیست #مدرسه_پادگان_نیست #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
رزگار بیگ‌زاده بابامیری: گفتند جنازه‌ات را در کانال فاضلاب و دریاچه و گورهای دسته‌جمعی ناشناس مخفی می‌کنیم

رزگار بیگ‌زاده بابامیری، زندانی سیاسی، طی نامه‌ای از شکنجه‌هایی که در زندان بر او رفته است گفته است. متن این نامه در ادامه می‌آید:
در تلاشم با نگارش این متن که داستان ۱۳۰ روز بازداشت و وضعیت من [را] در تمام این مدت بازگو می‌کند، صدای خودم را به دنیای متمدن برسانم. در شرایطی که تحت نظارت مداوم مخبرین و سیستم‌های نظارتی زندان به سر می‌برم و طبیعتا تنش و فشار مضاعف و مستمری را تجربه می‌کنم، تمرکز یافتن در نگارش کار چندان ساده‌ای نیست.
در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ طی یک تماس تلفنی از سوی فردی به نام سعیدی که خود را مأمور اداره اطلاعات بوکان معرفی نمود، در ساعت ۵ عصر به مکانی در حوالی تالار روژ در حومه شهر بوکان فراخوانده شدم و پس از مراجعه به محل مورد اشاره توسط سعیدی و فرد دیگری که بعدا فهمیدم بازجوی پرونده ماست و نام سازمانی‌اش قربانی است، به اداره اطلاعات بوکان منتقل شدم. تا حوالی ساعت ۱۰ شب در یک اتاق بازداشت شدم از ساعت ۱۰ شب تیم بازجویان شامل ۶ نفر که شامل سعیدی و قربانی و رییس اداره اطلاعات بوکان موسوم به نام سازمانی حجتی، و سه مامور ناشناس دیگر به صورت شیفتی مورد وحشیانه‌ترین اشکال شکنجه و ضرب‌و‌شتم قرار گرفتم.
ضمن ضرب‌وشتم مداوما مورد تهدید به مرگ و توهین و تحقیر قرار می‌گرفتم و مرتب توسط حجتی و قربانی و سعیدی متذکر می‌شدم که در مکانی هستم که قبلا ده‌ها نفر از به‌قول خودشان «اغتشاش‌گر[ان]» تحت شکنجه کشته شده‌اند؛ قرار دارم و به سرنوشت آنان گرفتار می‌شوم و عاقبت جنازه‌ام مثل جنازه‌ آنان در دریاچه سد بوکان و کانال فاضلاب و گورهای دسته‌جمعی پرت خواهد شد.
تمام تلاش خود را معطوف این مسئله نمودند به من بفهمانند به آخر خط رسیده‌ام و آنهایی که شکنجه‌‌ام می‌کنند در مصونیت مطلق قانونی قرار دارند و مرگ من هیچ عواقبی برای شکنجه‌گرانم نخواهد داشت. صد البته توحش آنان در شکنجه به خوبی نشان می‌داد واقعا هیچ نگرانی نسبت به مرگ من تحت شکنجه ندارند. در طول سه شب شکنجه در اداره اطلاعات بوکان ده‌ها بار زیر ضرب‌وشتم و شوک‌های الکتریکی بیهوش شدم.
[در پی] بیش از حدود ۷۲ ساعت شکنجه مداوم در معیت چند متهم دیگر در یک ون ویژه حمل زندانیان تحت اسکورت کاروانی از خودروهای حامل افراد لباس شخصی مسلح با تدابیری ویژه و شبانه به بازداشتگاه اداره اطلاعات استان آذربایجان غربی واقع در ارومیه منتقل شدم.
از همان ابتدا در ارومیه تحت شکنجه‌هایی به قول خودشان تخصصی و حرفه‌ای و متنوع و برنامه‌ریزی‌شده قرار گرفتم. تکنیک‌های متنوعی در بازجویی‌های بازداشتگاه ارومیه بر من اعمال شد که تعدادی از آنان را به اختصار بازگو می‌کنم تا خواننده این متن بهتر در جریان حال‌وهوای مهیب شکنجه‌ها قرار گیرد.
۱- تکنیک القای خفگی: با دست و پا و چشم بسته در حالی که کیسه‌ای بر سر من کشیده می‌شد، به صورت افقی و به پشت در جایی شبیه حمام یا سرویس دستشویی قرار داده می‌شدم و جریان آب بر روی سر و صورت من باز می‌شد که مرگ در هراس از خفگی را به صورت وحشتناک بر من القا می‌کرد.
۲- تکنیک اعدام صوری (دار زدن): من را با صورت و دست و چشم بسته در نیمه‌های شب کاملا ناگهانی از سلول انفرادی به یک اتاق نامعلوم منتقل می‌کردند و وادارم می‌کردند ساعت‌ها با طنابی دور گردن روی یک چهارپایه بایستم و من را تهدید به اعدام در گمنامی و خفا می‌کردند و سعی می‌کردند تا جایی که می‌شود، مرعوبم کنند.
۳- تکنیک اعدام صوری (تیر باران): با دست و پا و چشمان بسته ضمن تهدید و تحقیر و استهزاء مدام، با چکاندن ماشه سلاح‌هایشان به من می‌گفتند: اسمت را هیچ کجا به عنوان زندانی ثبت نکرده‌ایم که وقتی حین بازجویی کشته شدی به‌راحتی جنازه‌ات را مثل جنازه اغتشاشگران (معترضین) در کانال فاضلاب و در دریاچه و گورهای دسته‌جمعی ناشناس مخفی کنیم.
۴- تکنیک شوک الکتریکی: با چشم بسته و دست‌های بسته به صندلی طناب‌پیچ می‌شدم و توسط مامورین اداره اطلاعات، ضمن توهین و تحقیر و ورود به حریم شخصی و خانوادگی با وارد کردن شوک الکتریکی به نرمه گوش، بیضه‌ها، نوک سینه‌ها، ستون فقرات، پهلو و زیربغل‌ها و ران‌ها و گیجگاهم درد وحشتناکی را به من وارد می‌نمودند تا آنچه را می‌خواستند بنویسم یا جلو دوربین تکرار کنم.
۵- تکنیک اعمال بی‌خوابی مستمر: مامورین اداره اطلاعات چندین شبانه‌روز پی‌درپی، با سرکشی مداوم و ایجاد سروصدا و ناسزا و ورود به سلول و ضرب‌وشتم و هر وسیله‌ی دیگری که بتواند مانع خواب من شود، تلاش می‌کردند مانع تمرکز و آرامشم شوند تا مقاومتم بشکند و طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکته‌های آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.

ادامه نامه را در سایت توانا بخوانید


#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #بیانیه
۳۴ زندانی سیاسی بند ۴ زندان اوین، با انتشار بیانیه‌ای خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط محمد نجفی، رسیدگی پزشکی، و همچنین عودتِ پروانه وکالت او شدند

متن این بیانیه به شرح زیر است:

«اوین، بند چهار ـ یک، چهار اردی‌بهشت هزار و چهارصد و چهار

ما روایت می‌کنیم

این یک بیانیه سیاسی نیست. روایتی ژورنالیستی هم نیست. این، روایتی فاخر از وکیلِ انسان، از محمد نجفی، خطاب به عموم مردم، تمامی نهادها و کنوانسیون‌های حقوق بشری و وکلاست.
ما، محکومان راه آزادی، ما، موکلان، ما، متهمان، و ما، سرزمین‌اندیشان، این بار نه برای خود، بلکه برای کسی شهادت می‌دهیم که برای ما متحمل هزینه‌هایی شده است که هر کدام به‌تنهایی برای برفکندن یک انسان کافی‌ است.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی در هشتمین سال از محکومیت خود به سر می‌برد و یازده سال دیگر نیز باید حبس بکشد.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی برای دفاع از انسان، دفاع از دیگری و نه از برای خود، یازده حکم غیرعادلانه از دستگاه استبدادی جمهوری اسلامی دریافت کرده است.
ما روایت می‌کنیم که تنِ محمد نجفی بارها بیمار گشته، ولی روحش نه، و این روحِ اوست که بدن بیمارَش را به دوش می‌کشد.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی نه‌فقط در زندان، بلکه در تبعید نیز به سر می‌برد. او را از شازند و زندان اراک به تهران، زندان اوین، تبعید کرده‌اند.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی بدون ذره‌ای تفاوت میان تمامی گرایش‌ها و جریان‌ها، برای همه با تمام توان به نفع انسان دفاع می‌کرد.
ما روایت می‌کنیم که پروانه وکالت او را باطل کردند تا ابزار او برای دفاع از انسان را از او ستانده باشند. این در حالی است که پس از این ابطالِ پروانه، ما او را بیش از پیش وکیلِ خود یافته‌ایم.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی شاعرانه زندگی می‌کند و شاعرانه از بشر و حقوقش دفاع می‌کند.
ما روایت می‌کنیم که محمد نجفی، راوی رنج‌های ما بوده است و اگر او و امثال او ما را روایت نمی‌کردند، نامی از ما نبود.
ما روایت می‌کنیم که میان انجیرِ حیاتِ اوین و محمد نجفی دلبستگی وجود دارد و او حتی به آن درخت هم شخصیت داده است؛ به شکلی که با آن دار از دار سخن می‌گوید.
آری، یک بار هم شده ما روایت می‌کنیم که راوی چه دردهایی می‌کشد.
ما خواهان آزادی فوری و بی‌قید و شرط محمد نجفی، رسیدگی پزشکی، و همچنین عودتِ پروانه وکالت ایشان هستیم.»

متن فوق به امضای سی‌وچهار تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی رسیده است.

اسامی امضاکنندگان:
محمود اجافلو، مطلب احمدیان، سعید احمدی دلجو، رضا اکبری منفرد، سجاد ایمان‌نژاد، شهریار براتی، وحید بنی‌عامریان، حامی بهادری، یدی بهاری زر، مهدی بهمن، مرتضی پروین، محمد حسن پوره، فرهاد حافظی، شاهرخ دانشورکار، امیر کیوان رحیمی، رضا رضایی، مهران رئوف، وحید سرخ‌گل، خشایار سفیدی، مازیار سیدنژاد، حسین شنبه‌زاده، محسن صادقپور، مرتضی صیدی، سپهر ضیایی، بابک علی‌پور، نصر الله فلاحی، پویا قبادی، فؤاد فتحی، امیر حسین مرادی، فرزاد معظمی گودرزی، محمد مسعود معینی، علی یونسی، میر یوسف یونسی، جواد منبری


محمد نجفی نخستین بار در سال ۱۳۹۷ پس از پیگیری شکنجه‌های منجر به جان‌باختن وحید حیدری، یکی از معترضان بازداشت‌شده دی‌ماه ۱۳۹۶ در اراک، بازداشت و زندانی شد.

این وکیل دادگستری پس از آن به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری خود با پرونده‌سازی‌های متعدد از سوی نهادهای امنیتی مواجه شد و هم‌اکنون دوران محکومیتش را در بند چهار زندان اوین سپری می‌کند.

او در چند پرونده جداگانه با ۱۴ اتهام به بیش از ۲۱ سال حبس محکوم شده است و به نوشته سایت حقوق بشری هرانا، تاکنون تجمیع احکام برای محکومیت‌هایش صورت نگرفته است.

این وکیل دادگستری در طول دوران حبس خود با وجود ابتلا به بیماری‌‌های مختلف بارها از دریافت درمان تخصصی و اعزام به بیمارستان محروم مانده است.

#محمد_نجفی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام زرتشت احمدی‌راغب از زندان قزلحصار

زرتشت احمدی راغب، زندانی سیاسی، در این پیام تلفنی، می‌گوید:
ما به زبان شیرین فارسی می‌گوییم نه به جمهوری اسلامی، نه به ولایت فقیه، نه به دیکتاتور، نه به اعدام، نه به خشونت، نه به سرکوب،خفقان و نه به گروگانگیری آزادی‌خواهان.»

او ادامه می‌دهد: «ما در این سرزمین حق زندگی و آزادی می‌خواهیم، عدالت می‌خواهیم نه ستم و بی عدالتی.»

او درباره تغییر سیاست جمهوری اسلامی در رابطه با آمریکا، خواهان تغییر رفتار در رابطه با مردم شده و می‌گوید:
«آنانی که از دیوار سفارت‌ها بالا رفتند، پرچم آتش زدند، گروگانگیری کردند، اکنون پس از ده‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که با دیپلماسی و گفتگو جلو بروند. پس زبان مردم ایران هم زبان زور، خفقان، سرکوب و اعدام نیست!»


این زندانی سیاسی، تاکید می‌کند که «حکومت ملایان که به نام جمهوری اسلامی مشهور است و نقص فاحش حقوق بشر و جنایت‌های علیه بشریت انجام داده، نمایندگان راستین این سرزمین و مردمی نیستند و گفتگو با این حکومت به رسمیت شناخته نمی‌شود، تمام کسانی که در جنایات این رژیم است داشته‌اند باید در برابر مردم و قانون پاسخگو باشند.»

#زرتشت_احمدی_راغب #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
پیام جمعی از زندانیان سیاسی اوین به رئیس‌جمهور آمریکا، دونالد ترامپ

سه تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان اوین، در خصوص مذاکرات جاری دولت ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران، نامه‌ای را خطاب به پرزیدنت دونالد ترامپ نوشته‌اند.
متن این نامه به شرح زیر است:

به نام ایران، به نام انسانیت

روی سخن ما در این نامه با جناب آقای دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور محترم ایالات متحده آمریکا می‌باشد.
ما چشم به پنجره ندوخته‌ایم، چون می‌دانیم منجی در آینه است؛ اما برای شما که در حال انجام مذاکرات با رژیم جعلی حاکم بر ایران هستید، چند توصیه داریم:
۱. حقوق مدنی ملت ایران را به رسمیت بشناسید و آن را فدای مناسبات بین‌المللی نکنید.
۲. برای گرفتن هر تصمیمی درباره ایران و آینده این آب و خاک، باید با ملت ایران مذاکره کرد، نه با یک حکومت غیرقانونی که خود دشمن این مردم است.
۳. متحدی پرقدرت و استراتژیک که همان مردم ایران هستند را، با اشتباهِ توافق با رژیم از دست ندهید.
۴. در جنایات و خونریزی‌های جمهوری اسلامی خود را شریک نکنید.
۵. فریب مکر و حیله‌های رژیم آخوندی را نخورید و بازیچه‌ی دستشان نشوید.
۶. با تثبیت یک حکومت دموکراتیک و مدرن در ایران، ثبات و آرامش در منطقه، قاره و جهان افزایش خواهد یافت.
۷. مبرهن است تا زمانی که این رژیم برانداخته نشود، ظلم، فساد و جنایت در این کشور پایان نخواهد یافت.
رژیم آپارتاید، توتالیتر، دگم و واپسگرای جمهوری اسلامی تنها به در دست داشتن قدرت از طریق کشور غنی، استراتژیک و ژئوپولیتیک ایران می‌اندیشد و از آن مسیر به ترویج ایدئولوژی فاسد و مخرب خود در جهان ادامه می‌دهد.
برای این رژیم، امنیت، رفاه و آسایش مردمی که آنان را همچون گروگان و اهرم فشار علیه جامعه‌ی جهانی می‌بیند، هیچ اهمیتی ندارد.
روی اسب بازنده شرط نبندید.

پاینده ایران و ایرانی
بهار ۲۵۸۴ – زندان اوین

خالد پیرزاد (کوشان)
پرویز اکبری
میثم غلامی

#بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
زندانی سیاسی «مسیب رئیسی یگانه (محسن)» خواستار استعفای خامنه‌ای شد

مسیب رئیسی یگانه، زندانی سیاسی محبوس در زندان یزد، با انتشار بیانیه‌ای از علی خامنه‌ای خواستار استعفا شد و بر لزوم آزادی ایران تأکید کرد.
وی بیانیه خود را با این مقدمه آغاز کرده است:
«بنام انسان بخشنده مهربان. درود به مردم شریف ایران. قبل از هر چیز عذرخواهی مرا پذیرا باشید، چرا که ادب حکم می‌کند از کلمه "آقا" که به هیچ وجه در شأن شخصیت این فرد نمی‌باشد، استفاده کنم.»
رئیسی یگانه در ادامه خطاب به رهبر جمهوری اسلامی نوشت:
«آقای سید علی خامنه‌ای دجال و دیکتاتوری بزرگ، ۴۷ سال است سایه شوم شماها بر سر این کشور افتاده است، حاصلی جز فساد، جنایت، فقر و گرانی برای ملت نداشته است. جنایات شما هرگز قابل بخشش و گذشت نیست و زمان آن فرا رسیده که از سمت خود استعفا دهید تا خون کمتری ریخته شود و ویرانی کمتری بجا بماند.»
این زندانی سیاسی با تأکید بر عدم مشروعیت خامنه‌ای در میان مردم ایران تصریح کرد:
«اکثریت این مردم ستمدیده شما را به رسمیت نمی‌شناسند و شما را نمی‌خواهند، اما تحمیل کردن خودتان با زور و کشتار نظر مردم را تغییر نخواهد داد.»
وی همچنین به انتقاد از بی‌عدالتی در ساختار حکومت جمهوری اسلامی پرداخت و نوشت:
«چیزی که در کشور ما وجود ندارد، عدالت است. ما دیگر فریب شما را نمی‌خوریم. دستگیری برخی اختلاس‌گران در حقیقت نانی است برای قاضی‌ها، ضابطین، رئیس زندان و زندانبان‌ها. این معنی عدالت نیست. سیستم شما من‌جمله خود شما غرق در فساد است.»
مسیب رئیسی یگانه با اشاره به خواست مردم برای آزادی افزود:
«دستان‌تان آغشته به خون می‌باشد. مردم ایران آزادی همراه با خطر را به بردگی همراه با امنیت ترجیح می‌دهند. ما ترجیح می‌دهیم ایستاده بمیریم، اما در خانه وجدان‌مان را سلاخی نکنید.»

در بخش پایانی بیانیه، او از شاهزاده رضا پهلوی خواست تا با پذیرش رهبری، فعالیت‌های خود را گسترش دهد و تلاش کند که آزادی ایران با کمترین هزینه جانی از سوی مردم اتفاق بیفتد، چرا که داغ هزاران جوان بر دل‌ها مانده است.

#مسیب_رئیسی #مسیب_رئیسی_یگانه #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
جعفر پناهی، کارگردان سینما، در پستی در صفحه اینستاگرام، انفجار در بندرعباس را نشانه فروپاشی جمهوری اسلامی دانست.
او نوشته است:
«آتش بندرعباس، شعله‌های فروپاشی حکومتی است که نزدیک نیم قرن ایران را به خاکستر کشیده. محصول این ویرانی: فقر، فساد، تبعیض، سرکوب، نابودی زیرساخت‌ها و انزوای جهانی.»
او در ادامه این پست خواهان برگزار رفراندومی «آزاد و شفاف زیر نظارت نهادهای بین‌المللی» شد تا «حق حاکمیت به ملت بازگردانده شود.»

جعفر پناهی همچنین نوشته است:
«اگر این راه مسالمت‌آمیز طی نشود، به گواه تاریخ خشم منجر به ویرانی درپی خواهد بود.»

پناهی در انتها تاکید کرده «هیچ قدرتی نمی‌تواند در برابر اراده‌ بیدار شده‌ مردم ایران دوام بیاورد.»

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس #بیانیه
@Tavaana_TavaanaTech
سخنرانی آنلاین نرگس محمدی، برنده جایزه صلح نوبل، در آکسفورد یونیون دانشگاه آکسفورد : زنان و گذار از استبداد به دموکراسی در ایران

من زنی از خاورمیانه هستم. زنی که در سرزمین ایران بیش از چهار دهه تحتِ حکومت دینی، ضد زن و استبدادی زندگی کرده‌ام. در خلال مبارزه برای احقاق حقوق بشر ، حقوق زنان ، صلح و دموکراسی، به این نتیجه رسیده‌ام که جمهوری اسلامی، رژیمی است که اساساً ظرفیت دموکراسی، آزادی و برابری را ندارد و ذاتاً زن‌ستیز است. رژیمی اصلاح‌ناپذیر و به‌شدت ناکارآمد، که در تحقق اصول بنیادین دموکراسی و حقوق بشری به شدت ناتوان است.

جامعه ایران به روشنی دریافته است که رژیم جمهوری اسلامی، که با سوءاستفاده از مذهب و جایگاه قدرت سرپاست، نه‌تنها ناکارآمد که ذاتاً ضد حقوق بشر است. این نظام تبعیض سیستماتیک را بر اساس جنسیت، مذهب، گرایش جنسی، قومیت و پیشینه اجتماعی نهادینه کرده، با فساد ساختاری و انحصار ثروت در دستان اقلیتی خاص حقوق کارگران، معلمان، بازنشستگان و اقشار مختلف مردم را پایمال می‌کند، و با نابودی اقتصاد و فروبستن افق‌های آینده، جوانان را به ناامیدی می‌کشاند. راه رهایی تنها در گذار به دموکراسی است – گذار از حکومتی که نه‌تنها امروز مردم را به تباهی کشانده، بلکه فردای آنها را نیز ویران ساخته است و ما برای گذار از جمهوری اسلامی یعنی گذار از استبداد دینی به دموکراسی تلاش می‌کنیم.

اگر از گذار از استبداد به دموکراسی سخن می‌گویم، از ضرورتی می‌گویم که تعلل و عقب انداختن آن منجر به ازدیاد فجایعِ ملی، منطقه‌ای و حتی جهانی می‌شود که بسیاری از آنها جبران ناپذیر خواهند بود.

متن کامل سخنرانی را در وب سایت بنیاد نرگس و یا در اسلایدها بخوانید.
https://narges.foundation/online-speech-by-narges-mohammadi-at-oxford-union-women-and-transition-from-dictatorship-to-democracy-in-iran/

#نرگس_محمدی #دانشگاه_آکسفورد #ایران
#بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
⭕️ کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در هفته شصت و ششم با پیوستن زندان سنندج به ۴۱ زندان گسترش یافت.

شصت و ششمین هفته کارزار سه شنبه‌های نه به اعدام، با خبر تأثرانگیز جان باختن ده‌ها تن و مجروح و مصدوم شدن بیش از هزار نفر از مردم در انفجار هولناک در بندرعباس همراه شده‌است؛ به خانواده‌های همه‌ جانباختگان تسلیت می‌گوییم. برای عموم مردم ایران روشن است که مسببان اصلی این فاجعه که هنوز هم ابعاد خسارات جانی و مالی آن برای ملت ایران روشن نشده، حاکمان ظالم و نیروی تروریستی سپاه پاسداران هستند که در راستای ساخت تسلیحات موشکی و اتمی و برای جنگ‌افروزی همواره دست‌به‌کارند.

در آستانه روز جهانی کارگر و روز ملی معلم، اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» این روز را به تمامی مردم ایران به‌ویژه کارگران، زحمتکشان و معلمان شاغل و بازنشسته تبریک و تهنیت می‌گویند، اگر چه سالیان سال است که طبقه کارگر، معلمان و تمام زحمتکشان بخاطر احقاق حقوقشان تحت سرکوب و تبعیض حاکمان ستمگر قرار گرفته‌اند و به زندان و حتی اعدام محکوم شده‌اند.

در اینجا جا دارد از تمام کارگران، معلمان، بازنشستگان، هنرمندان و نویسندگان و شاعران که در این روزها به اشکال مختلف علیه اعدام ایستاده‌اند تقدیر کنیم امیدواریم «نه به اعدام» به بخشی از خواست عمومی تبدیل گردد و چون گذشته شعار «نه به اعدام» در تجمعات طنین‌انداز گردد.

موج اعدام‌ها در هفته‌های اخیر به ویژه برای زندانیان سیاسی باعث نگرانی شدید ما نسبت به جان زندانیان محکوم به اعدام شده‌‌است. در اردیبهشت ماه تاکنون ۳۵ تن اعدام شده‌اند که شامل یک زن و دو زندانی سیاسی‌عقیدتی بودند؛ رستم زین‌الدین اهل زاهدان و حمید حسین نژاد حیدرانلو  به طور سبعانه‌ای به دار آویخته شدند و حتی پیکر آقای حیدرانلو به خانواده‌اش تحویل داده نشد. این رفتارها خلاف انسانیت و نقض آشکار حقوق بشر و نشانه ترس حکومت از قیام مردمی است.

روز چهارشنبه گذشته نیز برای دومین بار اعاده دادرسی دو زندانی سیاسی محکوم به اعدام مهدی حسنی و بهروز احسانی توسط دیوان عالی رژیم رد شد که به این ترتیب هر آن خطر اجرای حکم آنان وجود دارد.

همچنین طبق اخبار منتشر شده، یک زندانی به اسم محسن لنگرنشین که به اتهام جاسوسی محکوم به اعدام شده بود اکنون به انفرادی منتقل شده که نگرانی نسبت به اجرای حکم او نیز وجود دارد.

امروز هزاران زندانی با جرایم مختلف زیر حکم اعدام قرار دارند که هر لحظه بیم آن می‌رود که حکم آنها اجرا شود. در اعتراض به این احکام قرون وسطایی جمعی از زندانیان زندان سنندج در نامه‌ای اعلام کردند که از سه‌شنبه، ۹ اردیبهشت به کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» پیوسته و همراه با دیگر زندانهای سراسر کشور دست به اعتصاب غذا می‌زنند تا اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند.

زندانیان در کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» روز سه‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ برای شصت و ششمین هفته در ۴۱ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴و ۸)، زندان قزلحصار(واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز(بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز(بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران و زندان سنندج

هفته شصت و ششم
سه‌شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام #نه_به_اعدام #بیانیه #مهدی_حسنی #بهروز_احسانی #محسن_لنگرنشین #حمید_حسین‌نژاد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار، نسبت به اجرای حکم اعدام محسن لنگرنشین هشدار داد و خواهان اعتراض همگانی به حکم اعدام شد:

«درود بر دوستان،

چهارشنبه هفته گذشته، دادستان تهران به همراه جمعی از مقامات قضائی به زندان قزلحصار آمدند. هرچند دادستان جسارت رویارویی مستقیم با زندانیان سیاسی واحد چهار را نداشت، اما قناعت‌کار، رئیس دادسرای امنیت، نیری، دادیار ناظر زندانیان و شماری از مقامات زندان به بند سیاسی واحد چهار وارد شدند.

حضور سرزده این مقامات چنان کم‌سابقه بود که بلافاصله در ابتدای دیدار به آنان گفتم: «با توجه به شرایط موجود در قزلحصار و تعداد بالای زندانیان محکوم به اعدام، این حضور شما بیش از آنکه مایه دلگرمی باشد، موجب نگرانی ماست و بیم آن می‌رود که برنامه اجرای گسترده احکام اعدام در پیش باشد.» که البته آقایان این نگرانی را رد کردند.

شرح مذاکرات تلخ و بی‌سابقه‌ای که در ادامه این دیدار رخ داد، در فرصتی دیگر ارائه خواهد شد.

و اینک پیرو، حضور هفته گذشته مقامات قضائی نگرانی ما نسبت به پنهانکاری مسئولان و عزم آن‌ها برای اجرای حکم غیرانسانی اعدام آقای #محسن_لنگرنشین افزایش یافته است.

به‌ویژه با توجه به روند رسیدگی مبهم به پرونده ایشان و اعتصاب زندانیان در ده‌ها زندان کشور علیه اعدام، ضروری است فریاد اعتراض و دادخواهی محسن لنگرنشین و خانواده ایشان را بلندتر کنیم.

#احمدرضا_حائری
#زندان_قزلحصار
تاریخ: ۱۴۰۴/۲/۹»


#احمدرضا_حائری #محسن_لنگرنشین #نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
شاهزاده رضا پهلوی، در بیانیه‌ای فاجعه بندرعباس را یک جنایت سازمان‌یافته دانست.

متن این بیانیه به شرح زیر است:

«سه روز از فاجعه هولناک بندرعباس گذشته، و جمهوری اسلامی طبق رویه همیشگی‌اش، به‌جای پاسخگویی و شفاف‌سازی، مسیر سرکوب،‌ دروغ و پنهانکاری را پیش گرفته است. نه علت انفجار را می‌گوید؛ نه آمار واقعی جان‌باختگان را اعلام می‌کند. عمق فاجعه و حقیقت، عامدانه از مردم دزدیده شده است.

ملت ایران حق دارد بداند کدام «محموله بسیار خطرناک» بدون اظهارنامه گمرکی، به اسم کالای معمولی وارد کشور شده و در بندر، انبار شده است. آنچه در بندرعباس رخ داد، یک حادثه تصادفی یا خطای انسانی نبود؛ بلکه یک جنایت سازمان‌یافته بود، از جنس زنجیره‌ی جنایت‌هایی که این رژیم و بانیانش از سینما رکس تا امروز مرتکب شده‌اند. جمهوری اسلامی نه‌تنها ارزشی برای جان ایرانیان قائل نیست، بلکه بی‌رحمانه از مردم به‌عنوان سپر انسانی برای رسیدن به اهداف شوم و پلید خود استفاده می‌کند.

ملت ایران، ۴۶ سال است که با انفجار زندگی می‌کند. برای ایران و ایرانی، هیچ ماده‌ای مرگبارتر و خطرناک‌تر از جمهوری اسلامی و رهبری فاسدش نیست.

برای پایان دادن به این ظلم و ویرانی، باید به‌پا خیزیم، متحد شویم و کشور، جان و آینده‌مان را از چنگ این جانیان، این دشمنان قسم‌خورده‌ی ایران و انسانیت، نجات دهیم.»


#بیانیه #بندرعباس #بندر_رجایی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
انفجار در بندرگاه رجایی بندرعباس و کشتار کارگران حادثه نیست، جنایت است!
در ایران جنایت و دروغ به سیاست رایج تبدیل شده است. این چرخه باید متوقف شود!

چند تشکل صنفی مستقل در پی فاجعه بندرعباس و قتل هم‌وطنان‌مان بیانیه مشترکی منتشر کردند. در متن بیانیه آمده است:

«فاجعه انفجار در بندرگاه ( اسکله) رجایی بندر عباس و کشتار کارگران بارانداز و تخلیه و بارگیری، استمرار فجایعی است که تبلور فاجعه آفرینی و جنایات پیشین حاکمیت و تعرض به جان و زندگی مردم را تداعی می کند.
هرکدام از این جنایات عمق فجایعی را نمایان می سازد که حاکمان کنونی با دست یازیدن به هر بی شرمی حتی با به آتش کشیدن جمعی از مردم به منظور وسیله قرار دادن برای سکوی پرش این تشنگان قدرت و سیطره بر جغرافیای سیاسی و اقتصادی ایران و تغذیه از خون مردم به بهای تکیه زدن بر کرسی صدارت و وزارت و ولع سیری ناپذیر از چنگ زدن به پول و ثروت، از اهمیتی ویژه برخوردار می سازد.
از تحمیل ۸ ساله جنگی ویرانگر و تمسک جستن به هر شیوه ایدئولوژیک و توهم پراکنی، تا به مسلخ کشاندن کودکان و جوانان و گوشت دم توپ قرار دادن توده های مردم، همه این فجایع خونبار و دردناک برای تحکیم قدرت و بقا به هر قیمتی است.
تکرار این جنایات و تحمیل مرگ بر مردم، تداوم سیاستی است که از شلیک عامدانه موشک به هواپیما و به قتل رساندن عزیزان مردم و دروغ و پنهانکاری گرفته و استفاده از شوک درمانی این جنایت در سیاست های غلط خود سود می جویند.»

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

گروه اتحاد بازنشستگان

کارگران بازنشسته خوزستان

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

#بیانیه #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بندرعباس
@Tavaana_TavaanaTech