آموزشکده توانا
50.2K subscribers
37.7K photos
40.2K videos
2.56K files
21K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود


دانشگاه یا نهاد سیاسی؟
تحلیلی بر شاخص‌های استخدام استاد در جمهوری اسلامی

فرم رسمی «صلاحیت عمومی» که در دانشگاه‌های جمهوری اسلامی برای استخدام یا تبدیل وضعیت اعضای هیئت علمی به‌کار می‌رود، شامل مجموعه‌ای از شاخص‌هاست که هرکدام با امتیازی بین ۵ تا ۱۲ وزن‌دهی شده‌اند. این شاخص‌ها طیفی از الزامات مذهبی و سیاسی تا ویژگی‌های اخلاقی و حرفه‌ای را در بر می‌گیرند. به عنوان نمونه، بندهایی چون «الزام به انجام واجبات و ترک محرمات» (۱۲ امتیاز)، «اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی و قانون» (۱۲ امتیاز)، «اعتقاد و التزام به اصل ولایت فقیه» (۱۲ امتیاز)، «تعهدات اخلاقی و امانت‌داری» (۶ امتیاز)، «حسن شهرت اجتماعی» (۸ امتیاز)، «عضویت در بسیج و نهادهای فرهنگی» (۷ امتیاز) و «علاقه‌مندی به شغل معلمی و پیشرفت علمی» (۱۲ امتیاز) در این فرم دیده می‌شوند. مجموع امتیازات کل فرم ۱۳۵ است.

نسبت معیارها

بر اساس محاسبه دقیق، توزیع امتیازات چنین است:

معیارهای ایدئولوژیک: ۶۹ امتیاز (۵۱٪)

معیارهای اخلاقی/حرفه‌ای: ۲۶ امتیاز (۱۹٪)

معیارهای عمومی/شخصیتی: ۴۰ امتیاز (۳۰٪)


این ترکیب به روشنی نشان می‌دهد که بیش از نیمی از کل امتیاز به شاخص‌های ایدئولوژیک اختصاص دارد، در حالی‌که اخلاق، صداقت، مسئولیت‌پذیری و وجدان کاری تنها کمتر از یک‌پنجم وزن دارند.

تحلیل و پیامدها

تکیه سنگین بر معیارهای ایدئولوژیک به این معناست که حتی اگر یک استاد از نظر صداقت علمی، تعهد حرفه‌ای و کیفیت تدریس برجسته باشد، بدون کسب امتیاز کافی در بخش‌های سیاسی و اعتقادی، امکان استخدام یا تثبیت وضعیت خود را نخواهد داشت. در مقابل، فردی با سطح علمی متوسط اما امتیاز بالا در معیارهای ایدئولوژیک می‌تواند تأیید شود.

این الگو با رویه‌ی دانشگاه‌های معتبر جهان تفاوت بنیادی دارد. در آنجا استخدام استاد بر اساس کیفیت پژوهش، انتشار مقالات علمی، توانایی جذب حمایت پژوهشی، نوآوری و اخلاق حرفه‌ای صورت می‌گیرد و باورهای شخصی یا سیاسی اساساً معیاری در فرایند ارزیابی محسوب نمی‌شوند.

نتیجه چنین تفاوتی روشن است: در ایران دانشگاه به جای آنکه بر محور شایسته‌سالاری علمی و اخلاق حرفه‌ای استوار باشد، بیشتر به نهادی با اولویت‌های سیاسی و ایدئولوژیک تبدیل می‌شود. پیامد این رویکرد، تضعیف آزادی آکادمیک، رواج ظاهرسازی، کاهش کیفیت علمی و در نهایت مهاجرت نخبگان خواهد بود.

#آموزش_ایدئولوژیک #آموزش_سکولار #گزینش #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
10💔2👍1
سلامت ذهن و روان در شرایط دشوار، ۲- سرکوب سیاسی: آسیب‌ به روان انسان
شرایط دشوار، رویدادهای ناگوار سیاسی و اجتماعی (مانند تجربه خشونت سرکوب بازداشت یا زندان) ممکن است افراد را با فشار طاقت‌فرسای ذهنی و روانی روبرو کند و آن‌ها را در مسیر خوشبختی، سلامت روانی و رشد و شکوفایی شخصیت دچار چالش کند.

بعضی عوامل آسیب‌رسان به روح و روان

خشونت و سرکوب سیاسی
مشاهده خشونت علیه دیگران
نقض حقوق انسانی
بازداشت و زندان
تهدید و احضار
تبعیض
شکنجه
بر اساس حقوق بشر، هر انسانی حق دارد از آزادی و امنیت فردی برخوردار باشد و نباید مورد ظلم، شکنجه، مجازات‌های غیرانسانی یا گفتار و رفتار تحقیرآمیز قرار گیرد.

https://tavaana.org/mental-health-for-prisoners-2/

#یاری_مدنی_توانا
#روانشناسی
#شکنجه
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
13👍2
Forwarded from گفت‌وشنود
روز جهانی بزرگداشت قربانیان خشونت مبتنی بر دین یا عقیده

یادآوری قربانیان تفاوت باور



پیشینه

مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۹، در پی افزایش حملات مرگبار علیه اماکن مذهبی و پیروان ادیان و باورهای مختلف روز ۲۲ اوت را به عنوان «روز جهانی بزرگداشت قربانیان خشونت مبتنی بر دین یا عقیده» نامگذاری کرد. هدف این روز، یادآوری رنج کسانی است که به دلیل باور یا بی‌باوری خود قربانی خشونت شده‌اند و همچنین تأکید بر مسئولیت دولت‌ها و جامعه جهانی در حفاظت از آزادی دین و عقیده به عنوان یکی از حقوق بنیادین بشر.
روز جهانی بزرگداشت قربانیان خشونت مبتنی بر دین یا عقیده فرصتی است تا بار دیگر به یاد آوریم که آزادی اندیشه، وجدان و باور از بنیادی‌ترین حقوق انسانی است. این روز نه تنها یادآور فجایعی است که در جهان به نام دین یا به بهانه عقیده رخ داده، بلکه نگاهی به کشورهایی چون ایران نیز دارد؛ جایی که جمهوری اسلامی طی چهار دهه با اعمال تبعیض سیستماتیک، سرکوب و خشونت، حیات اجتماعی و انسانی میلیون‌ها شهروند را به بهانه باور یا بی‌باوری آنان مخدوش کرده است.



سرکوب سازمان‌یافته جامعه بهائی

در ایران، جامعه بهائیان به طور ویژه هدف آزار ساختاری قرار گرفته است. محرومیت از تحصیل و اشتغال، تخریب قبرستان‌ها و اماکن مذهبی، مصادره اموال، بازداشت‌های خودسرانه و حتی صدور احکام سنگین زندان و اعدام بخشی از سرکوبی است که تنها به دلیل «بهائی بودن» بر این شهروندان تحمیل شده است. این خشونت آشکار، مصداق بارزی از نقض حق آزادی دین و عقیده است که بارها از سوی نهادهای بین‌المللی محکوم شده است.

فشار بر نوکیشان مسیحی

نوکیشان مسیحی نیز در جمهوری اسلامی همواره با فشار و تهدید روبه‌رو بوده‌اند. کلیساهای خانگی به جرم «تبلیغ علیه نظام» تعطیل شده و رهبران مذهبی مسیحی به اتهاماتی چون «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت و محاکمه شده‌اند. مسلمانانی که به مسیحیت گرویده‌اند به ویژه با خطر شکنجه، حبس و محرومیت‌های اجتماعی مواجه هستند؛ زیرا تغییر دین در ایران نه به‌عنوان یک حق فردی، بلکه به مثابه یک جرم تلقی می‌شود.

جرم‌انگاری بی‌باوری و نقد دینی

خداناباوران، منتقدان دینی و هر کسی که به تقدسات رسمی شک کند نیز در ایران امنیت جانی ندارند. احکام سنگین برای اتهاماتی مانند «سب‌النبی» و «توهین به مقدسات» بارها به صدور حکم اعدام انجامیده است. علاوه بر آن، روحانیونی که با قرائت رسمی و حکومتی از اسلام مخالفت کرده‌اند نیز مورد تهدید، حصر و حتی حذف فیزیکی قرار گرفته‌اند. این سرکوب‌ها نشان می‌دهد که در ایران تنها یک قرائت محدود از دین مجاز است و هر نگاه متفاوتی به خشونت پاسخ داده می‌شود.

مسئولیت اخلاقی جهانی

روز جهانی قربانیان خشونت مبتنی بر دین یا عقیده ما را به مسئولیتی اخلاقی فرا می‌خواند: دفاع از همه کسانی که در ایران به دلیل متفاوت بودن، مورد تبعیض و سرکوب قرار گرفته‌اند؛ چه بهائی باشند، چه نوکیش مسیحی، چه روحانی منتقد، چه خداناباور یا پیرو هر عقیده دیگری. یاد این روز نه تنها تجلیل از قربانیان است، بلکه تکرار این حقیقت است که هیچ حکومتی حق ندارد دین و باور را ابزاری برای سلطه و خشونت قرار دهد.
#آزادی_عقیده #آزادی_دین #رواداری #گفتگو_توانا


@dialogue1402
🕊123👍1
به احترام سپیدپوشانِ ایثار، با دلی به وسعتِ انسان
✍️کوکب بداغی پگاه‌ معلم و فعال مدنی ایذه

«در میانه‌ی غبارِ روزهای پر التهاب، هنوز صدای تپیدن دل‌هایی هست که برای مردم می‌تپید…
دل‌هایی که نه پشت میز طبابت، که در خیابان، در پناهگاه‌های ساده، در میان دود و درد و بغض، برای انسان بودن، ایستادگی کردند. شما پزشکان بی ادعا نه فقط مرهم زخم های تن که التیام زخم های جان شدید، آنجا که انسانیت جراحت برداشت شما زخم پوشان سکوت وتاریکی شدید شما که سپیدی ردایتان روشن تر از هر مشعل بر شب بی عدالتی تابید.
بعضی‌تان در قفس افتادید، تعدادی از شما بی صدا پر کشیدید.
و بعضی هنوز در سایه‌روشن روزگار، بی‌آن‌که دیده شوید، ایستاده‌اید...

اما نام‌تان، چون نبضی آرام در حافظه‌ی این مردم می‌زند در دل مادرانی که فرزندانشان را با دستان شما به زندگی بازگرداندند.
در نگاه زخمی که با مهربانی‌تان آرام گرفت، و در قلب ما که هرگز فراموشتان نخواهیم کرد.
ای سپیدپوشانِ آزادی،
شما روشن‌ترین فصل انسانیت‌اید،
و هر جا که حق و شرف باشد، یاد شما خواهد بود.»

ـ از اینستاگرام کوکب بداغی

#آیدا_رستمی
#آیلار_حقی
#پریسا_بهمنی
#عبدالرضا_سودبخش
#ابراهیم_ریگی
#پیوند_علامه
#رامین_پوراندریجانی
#پزشکان_زندانی_راه_آزادی
#حمید_قره_حسنلو
#فرزانه_قره_حسنلو
#روز_پزشک #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔349🕊2
سپیده قلیان، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق،  در صفحه اینستاگرامش از تجربه زیسته و مشاهداتش در جامعه امروز ایران نوشته است. او در این متن، با زبانی ساده و صریح، از فشارها، محدودیت‌ها و بی‌عدالتی‌های روزمره می‌گوید؛ از درگیری‌های خیابانی با پلیس تا پلمب مکان‌های عمومی به‌خاطر «تار مو»، و از نگاهی که زندگی را هر روز در معرض نابودی قرار می‌دهد. او در انتهای مطلبش تاکید می‌کند که «برای مقاومت دیگر بس است. این بار فقط مقاومت نمی‌کنیم؛ قدم‌ها را جلوتر برمی‌داریم.»

متن کامل یادداشت خانم قلیان به شرح زیر است:

«مدتی‌ست است که آزاد شده‌ام، اما نمی‌دانم این چندمین بار است که در خیابان با مأمور و لباس‌شخصی درگیر می‌شوم؛ حسابش از دستم دررفته. هر بار که در اتاقم را می‌بندم، پدر و مادرم با نگاه‌شان چنان بدرقه‌ام می‌کنند که انگار قرار نیست برگردم. گاهی هم واقعاً قرار نیست برگردیم. گاهی در را می‌بندی و به مادرت می‌گویی: «باشه، برای ناهار ماهی دریا می‌آرم.» اما بدقولی می‌کنی، دریا برایت خاطره می‌شود و خاطره‌اش دیوانه‌ات می‌کند و چهره‌ی پاک عزیزی انعکاس دریا می‌شود . بگذریم. هفته‌ی پیش در را بستم و به مدرسه‌ی طهورا رفتم. از صبح با قطعی برق، آب و اینترنت کلنجار رفته بودم. انگار دیگر چیزی به نام زندگی نمانده است. ما پس‌مانده‌های چیزی را در لابه‌لای زمان پیدا می‌کنیم و در جیب‌هایمان می‌گذاریم که هرچه باشد، انصافاً زندگی نیست. این را هم من می‌دانم، هم راننده‌ی اسنپ. وقتی به مدرسه رسیدم، باورم نمی‌شد در این اوضاع اسفناک که سایه‌ی جنگ، فقر و قحطی بالای سرمان است، مدیر مدرسه به‌خاطر تار مویی با بد و بیراه به طهورا، پای کلانتری و مأمور را به مدرسه باز کند و کار به شکایت بکشد. جرم؟ فقط تار مو. همین. باشگاهی که به آن می‌رفتم هم به‌خاطر چند تار مو پلمب شده است. کافه چاپلین، جایی که گاهی با بچه‌ها برای فراموشی شرایط فاجعه‌بارمان در جامعه به آن پناه می‌بردیم، بعد از رفع پلمب، حالا یک پلاکارد ، حتما به اجبار، جلوی درش نصب کرده: «لطفاً شئونات اسلامی را رعایت کنید.» خب، واضح است: من نمی‌خواهم شئونات اسلامی شما را رعایت کنم. فکر می‌کنم با این‌همه دزدی و آدم‌کشی، اصلاً در جایگاهی نیستید که بخواهید به‌خاطر تار مو کسب‌وکار آدم‌ها را پلمب کنید. بخواهید برای ما امر و نهی کنید . این عکس‌ها هم از پیش محکوم است. بودنِ ما محکوم است. هرکس در این راه ذره‌ای در برابر این محکومیت قد علم کند، با تمام نیرو به هستی‌اش هجوم می‌آورند. با این حال، من در این شهر، میان تمام خطوط و آزارهایی که به سمتم می‌آیند، هنوز قدم برمی‌دارم. گاهی مثل گذشته با خودم می‌گویم: «سپیده، اولین اقدام جنگی‌ات چیست؟» و خودم جواب می‌دهم: «تماسی با خورشید.» سرم را از پنجره بیرون می‌آورم، اما خورشیدی در کار نیست؛ آسمان سیاه و کبود است. ولی من تصمیمم را گرفته‌ام. تصمیم گرفته‌ام بمانم. از همین‌جا که هستم، با همین اندوه، با تمام جدل‌ها، بمانم. اینکه بمانم و چه کنم، البته مسئله است. مسئله‌ای که حل شده است. برای مقاومت دیگر بس است. این بار فقط مقاومت نمی‌کنیم؛ قدم‌ها را جلوتر برمی‌داریم.»

#سپیده_قلیان #مقاومت_زندگیست #برای_آزادی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
40👍11🕊5👎2