آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
مصطفی نیلی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت، هنگام اجرای حکم وحشیانه شلاق مهدی یراحی، در محل اجرای حکم حضور داشته و پشت در محل اجرای حکم صدای ضربات شلاق بر بدن آقای مهدی یراحی و فریاد خدایا شکرت ایشان را می‌شنید و پس از اجرای حکم نیز چهره پردرد امّا لبخند بر لب ایشان را دیده است.
او همچنین نوشت که آقای یراحی از دیروز حتی نتوانسته‌اند کمرشان را به جایی تکیه دهند.

آقای نیلی، از وکلای دادگستری درخواست کرد برای حذف مجازات ضد حقوق بشری شلاق تلاش کنند.

#مهدی_یراحی #شلاق #برای_آزادی #سرود_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔556👍6🕊3
پیام نوروزی رضا محمدحسینی از زندان قزل‌حصار

با عشق به این خاک، دوباره شکوفا خواهیم شد

هم‌میهنان عزیزم،
نوروز از راه می‌رسد، اما برای بسیاری از مردم این سرزمین، سفره‌های هفت‌سین کوچک‌تر شده‌اند، دل‌ها سنگین‌تر و غم‌ها عمیق‌تر. فقر و تنگدستی، بیکاری و گرانی، سفره‌های بسیاری را خالی کرده و لبخند را از چهره‌های بسیاری ربوده است. اما آیا نوروز، فقط یک جشن است؟ نه! نوروز، پیامی است که هزاران سال دوام آورده: هیچ زمستانی ابدی نیست!

امروز، درحالی‌که بسیاری از خانواده‌ها در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌کنند، در کنار مادرانی که فرزندانشان را از دست داده‌اند، در کنار دادخواهانی که هنوز در جستجوی عدالت‌اند، ما بیش از هر زمان دیگری به همبستگی نیاز داریم. باید دست یکدیگر را بگیریم، دل‌های زخمی را مرهم بگذاریم و در برابر رژیمی که غم را ترویج می‌کند و با شادی مردم دشمن است، شادی را به یکدیگر هدیه دهیم.

این روزها برای بسیاری از مردم ایران، شادی جرم است، خنده خطر دارد، و امید را می‌خواهند از ما بگیرند. اما مگر می‌توان جلوی بهار را گرفت؟ مگر می‌توان جلوی رویش را سد کرد؟ همان‌طور که طبیعت هر سال از دل سخت‌ترین زمستان‌ها، دوباره سبز می‌شود، ما نیز با هم، با عشق به این خاک، دوباره شکوفا خواهیم شد.

بیایید امسال را نه فقط به نام یک سال نو، بلکه به نام همدلی و اتحاد آغاز کنیم. بیایید باور کنیم که سال ۱۴۰۴، سالی دیگر خواهد بود—سالی که در آن، نه فقط آزادی، که عدالت را جشن بگیریم. سالی که در آن، مادران داغدار ایران، دیگر چشم‌انتظار نباشند، خانواده‌های دادخواه، طعم پیروزی را بچشند، و مردم این سرزمین، بدون ترس، در کنار هم بخندند.
به امید بهاری که دیگر دیوارها میان ما و آزادی نباشد.
نوروزتان مبارک، به امید جشن پیروزی در ۱۴۰۴

رضا محمدحسینی
زندان قزل‌حصار
اسفند ۱۴۰۳


#رضا_محمدحسینی #بیانیه #نوروز۱۴۰۴ #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
28🕊6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«به شب چهارشنبه سوری نزدیک میشیم و بعدشم تحویل سال نو و چه مادرها که چشم به راه فرزندن که تو غربت یا تو زندون و در بندند، چه آدم‌ها که پای سفره هفت‌سین. پر از بغضن ولی با بغض می‌خندن، پر از دردیم، یکیشونه درد دوری، پس بیاین جمع شیم تو این چهارشنبه‌سوری، بجنگیم واسه رهایی تا سر صبح، که ایران. خاک ماست خاک من و توستت، بزن آتش و رد شو از سیاهی که امسال سال ماست سال رهاییست که امسال سال ماست سال رهاییست.»

پیام آهنگین مصطفی کنعانی، خواننده معترض به مناسبت چهارشنبه‌سوری


#چهارشنبه_سوری #همبستگی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍25🕊8
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اینجا شهرک اکباتان است، قلب تپنده خیزش انقلابی مردم ایران. مردمی تسلیم‌ناپذیر، که همچنان بر عهد خود استوار ایستاده‌اند و در چهارشنبه‌سوری ۱۴۰۳ با هم‌خوانی ترانه برای، مطالبات خود را فریاد می‌زنند.

ویدیو ارسالی مخاطبان

#چهارشنبه_سوری #برای_آزادی #شهرک_اکباتان #زن_زندگی_آزادی #ایستاده_ایم_تا_پایان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
54👍3🥰3💔1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقری‌نیا در این ویدبو می‌گوید:

امروز، ۲۲ فروردین ۱۴۰۴، مردم در خیابان‌ها در حال شادی و پایکوبی‌اند؛ با پوششی که خود انتخاب کرده‌اند. یکی از جلوه‌های روشن نافرمانی مدنی همین است: به چالش کشیدن الزامات تحمیلی حکومت، از جمله حجاب اجباری.
شادی، حق مردم است و هیچ حکومتی حق ندارد این حق را از شهروندانش سلب کند. حکومتی که می‌خواهد مردمش غمگین، سرکوب‌شده و فرمان‌بر باشند، شایسته‌ی بقا نیست.
نابود باد حکومتی که غمناکی و غلامیِ مردم را می‌خواهد.

#نه_به_حجاب_اجباری
#شادی_حق_ماست
#زندگی_آزاد
#برای_یک_زندگی_معمولی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍39
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلا مهدوی، مادر جاویدنام سیاوش محمودی، در ویدیویی کوتاه که در استوری اینستاگرام خود منتشر کرد، بر عاملیت مردم ایران برای تعیین سرنوشت خود تاکید کرده است. او می‌گوید حکومت هزاران نفر از فرزندان ما را کشته یا مصدوم و نابینا کرده است، نباید چشم به مذاکره چه مستقیم و چه غیر مستقیم بدوزیم بلکه باید با هم متحد باشیم تا به ایرانی آزاد و آباد برسیم.


#سیاوش_محمودی #نه_به_جمهورى_اسلامى #برای_آزادی #همبستگی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍56🕊92
«نگار، زنی به نام ایران

نگار کورکور تنها یک زن نبود،
او صدای زخمیِ یک ملت بود؛
خواهری تبعیدی، در حسرت نجات برادری که زیر تیغ اعدام است،
و در آرزوی آزادی وطنی که زیر چکمه‌ی اشغالگران، له می‌شود.

نگار جلوی چشمان‌ ما آب شد.
نه فقط از درد سرطان،
که از اندوهِ غربت، از خشمِ ناتوانی، از داغِ ایران اشغال‌شده.
ایرانِ ما، سرزمین ما، نه بیمار است و نه خاموش؛
او در اشغال است.
اشغال یک فرقه‌ فاسد، مافیایی، تبهکار،
که دین را نقاب کرده‌اند و وطن را گروگان گرفته‌اند.

نگار، تکه‌ای از ایران بود؛
و رفتنش، تلنگری‌ست بر ما.
رفت، بی‌آنکه برگردد به خاک مادری،
بی‌آنکه ببیند حکم اعدام باطل شده،
بی‌آنکه آغوش وطن، دوباره برایش گشوده شود.

نگار نماد همه‌ آن‌هایی‌ست
که در تبعید جان دادند اما تن به فراموشی ندادند؛
نماد ایرانِ اشغال‌شده‌ای که هنوز قلبش برای آزادی می‌تپد،
حتی اگر دور، حتی اگر در حال آب شدن.

او رفت،
اما هنوز ما هستیم؛
و تا ایران آزاد نشده،
تا این فرقه‌ تبهکار از خاک وطن بیرون نرفته،
نباید بگذاریم نام نگار هم،
مثل هزاران نام دیگر،
در سکوت و فراموشی دفن شود.»


متن ارسالی یکی از مخاطبان توانا در سوگ نگار کورکور

#نگار_کوکور #مجاهد_کورکور #نه_به_اعدام #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔53👍7🕊5💯1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«این قطعه بنام «بیا به فکر ایرانمون باشیم» با چشمانی پر اشک و قلبی آکنده از امید به آزادی ایران، با عشق فراوان، تقدیم به همه‌ی مردم ایران زمین می‌شود.

با سپاس از شما که برای آزادی ایرانمان می‌کوشید.

پاینده ایران
تیرماه ۱۴۰۴»

ـ ارسالی یکی از همراهان هنرمند توانا، به امید معرفی‌اش در فردای آزادی

امروز سالگرد عاشورای خونین ۱۳۸۸ بود. یکی از روزهای خونین ایران که حکومت مردمی را که به دزدیده شدن رای خود و خشونت رژیم معترض بودند را به وحشیانه‌ترین شکل در خیابان به قتل رساند.

هر بار ایرانیان، تلاش کردند راهی برای تغییر پیدا کنند با سرکوب شدید و توحش مواجه شدند و حالا اکثر مردم خواستار سرنگونی این رژیم خونخوار هستند.
ایران عزیز، با وجود چنین حکومتی، سرمایه‌های مادی و انسانی بسیاری را از دست داده و می‌دهد. خسارت‌هایی که غیر قابل جبران هستند.

#برای_ایران #برای_آزادی #ج_ا_یعنی_جنگ #هنر_اعتراض #زن‌_زندگی_آزادی #نه_به_جمهوری_اسلامی #ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊4216
«قلبی که شانزده سال است گلوله‌ای از ظلم را در خود حمل می‌کند، صدایی از اعماق زخم: شانزده سالگی عاشورای بهزاد یزدان پناه

شانزدهمین سالگرد عاشورای خونین ۱۳۸۸ را گرامی می‌داریم.

به یاد بهزاد یزدان‌پناه، قهرمان خاموش و آزاده‌ی وطن، که در عاشورای خونین ششم دی‌ماه ۸۸، با تنی پرامید و دلی پرشوق برای آزادی ایران، به دل امواج خروشان مردم زد و اما تیری از قلب ظلم، به فاصله‌ای تنها یک سانت از قلب مهربانش، در سینه‌اش جا خوش کرد و برای همیشه، پله‌های زندگی را با ویلچری از جنس استقامت طی کرد.

عاشورای ۸۸ ، زیر پل کالج، بهزاد تنها با آرزوی دیدن طلوع آزادی آمده بود، اما گلوله‌ای جنگی مزدوران رژیم جمهوری اسلامی در نزدیکی قلبش آرام گرفت و نخاعش را درید...

پزشکان درمانش را غیرممکن دانستند؛ نه از سمت نخاع راهی بود، نه از ناحیه‌ی سینه‌اش، چرا که جان شیرینش به خطر می‌افتاد. و حالا شانزده سال است که قلبی مهربان، بی‌وقفه و بی‌ادعا، از آن گلوله‌ی ناحق پرستاری می‌کند گویی وجدان زخمی یک ملت در آن سینه به تپش افتاده است.

اما اگر ویلچر بهزاد را نبینی، باور نمی‌کنی که قامتش شکسته است. لبخندش، نگاهش، صدایش، همه هنوز استوار است. او قامت خم نکرد، حتی اگر پاهایش دیگر توان رفتن نداشتند.

من افتخار آشنایی با این مرد بزرگ را از سال ۸۸، از طریق بانوی صبور، پروین فهیمی (مادر سهراب اعرابی شهید جنبش سبز) پیدا کردم. و هر لحظه‌ی این شناخت، برای من درسی از مقاومت، بزرگی، و مهربانی بوده است. او بزرگ است، نه برای آن‌که زخمی شد، بلکه برای آن‌که پس از زخم هم انسان ماند. دلش لبریز از عشق به ایران ماند و لبخندش را از مردمش دریغ نکرد.

برادر عزیزم، بهزاد جان!
تو برای ما نماد ایستادگی هستی، تو قهرمانی بی‌ادعا هستی که نه در میدان جنگ، بلکه در میدان مردم بودن، جان دادی و هنوز ایستاده‌ای.
به تو قول می‌دهیم، روزی حق تو و تمام آسیب دیدگان و جانباختگان این سرزمین را از چنگال ظلم پس خواهیم گرفت. قول می‌دهیم آن تیر ناپاک را، که پیکرت را زمین‌گیر کرد، در دادگاه تاریخ از سینه‌ات بیرون بکشیم نه با تیغ بلکه با عدالت.

ما به تو افتخار می‌کنیم.
به صبوری‌ات، به ایمان‌ات، به لبخند بی‌ادعایت، و به آن قلب پر امیدی که هنوز می‌تپد، با مهمانی سنگین در سینه‌اش.

صدای مظلومیت، شجاعت و صبوریِ بهزاد یزدان‌پناه باشیم.
او نه تنها یک نام، که یک راه است... یک وجدان بیدار برای ملت»

✍️ مسعود علیزاده
masoudalizadeh___

byazdanpanah66

#عاشورای_خونین_۸۸
#بهزاد_یزدان_پناه
#علیه_فراموشی
#برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔5215🕊9
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در فایل صوتی که به دست آموزشکده توانا رسیده، کوشان (خالد پیرزاده) زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ، شعری که فرهاد حافظی، یکی دیگر از زندانیان سیاسی سروده را دکلمه کرده است:

«نمیشه باوری رو کشت با سرب داغ و اشک‌آور
با قتل عاشقا هرگز نمیشه باورا پرپر
هنوز خردادیا هستن، ندا و مصطفی داریم
هنوز فریاد فریادیم، هزارون هم‌صدا داریم
هنوز پژمان و ابراهیم، تو اوج قصه می‌خندن
مثل پویا، مثل نیکتا، هنوز آبانیا زندن
هنوز چشما به ستاره‌، نوید از ظلم بیزاره
هنوزم زیر خاکستر، آتیش می‌سوزه، بیداره
قسم خوردیم و می‌مونیم به عهدی که با هم بستیم
ما پای خون یارامون، تا پیروزی، بشه‌هم هستیم
به قلب بهمن تیریم، یه خرداد نفس‌گیریم
توی آبان نمی‌بازیم، تو شهریور نمی‌میریم
تا وقتی هست آزادی، تو قلب و توی اندیشه
کیان تو باورا زنده‌س، بازم رنگین‌کمون می‌شه
سیاوش تا ابد زنده‌س، نمیشه کشت مهسا رو
با سلطان توی قلبش، باید فهمید این نیکا رو
اومد بارونو یادم داد، حمید و صورت زیباش
نمیشه برد از خاطر، سارینا رو با رویاهاش
یه بغضی تو گلو مونه، ولی فریاد، فریادیم
سپیدی پیش رومونه، با هم آزاد آزادیم
بدون هم‌بغض خوب من، همیشه نور پیروزه
چراغ روشن باور، تو این ظلمت نمی‌سوزه
به قلب بهمن تیریم، یه خرداد نفس‌گیریم
توی آبان نمی‌بازیم، تو شهریور نمی‌میریم»

ـ ویدیو را پوریا افضلی درست کرده است.
puoria.afzali


#کوشان_پیرزاده #برای_آزادی #برای_ایران #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #خرداد۸۸ #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍34🕊65
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
همایش همکاری ملی برای نجات ایران، با حضور جمعی از چهره‌های سیاسی و اجتماعی ایرانی در شهر مونیخ در حال برگزاری است.
گوگوش خواننده ایرانی، از جمله افرادی بود که به صورت ویدیویی در این همایش حضور پیدا کرد.
او در این ویدیو به اصل «آزادی» برای ایران آینده تاکید می‌کند و می‌گوید:
«ما خانه‌ی خود را یکپارچه و با همه‌ی رنگارنگی‌اش دوست داریم. ما ایران را خانه می‌دانیم. ولی همان‌گونه که هیچ خانه‌ی شادابی زندان نیست، آزادی برای ما اصل است:
آزادی در باور، آزادی در سبک زندگی، آزادی در مذهب، آزادی در عقیده‌ی سیاسی و فکری.»

ویدیو از ایران اینترنشنال

#گوگوش #همکاری_ملی #مشارکت #اتحاد_رمز_پیروزی #آزادی #برای_ایران #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍57👎62
حساب فارسی وزارت خارجه ایالات متحده در پیامی در ایکس نوشت که «رژیم ایران با استفاده از پیامدهای جنگ ۱۲ روزه به عنوان بهانه ‌ای جهت مورد هدف قرار دادن مخالفان و دگراندیشان، در حال تشدید سرکوب شهروندان خود است. ایرانیانی که تمایلات و عقاید ضد رژیم ابراز می کنند، سریع بازداشت و با مجازات ‌های ناعادلانه ‌ای از جمله اعدام مواجه می شوند.»

وزارت امور خارجه آمریکا در ادامه تاکید کرد:
«قربانی کردن شهروندان خود، تنها رژیم را در مسیر انزوای بین ‌المللی بیشتر قرار خواهد داد. دولت ایالات متحده آمریکا همچنان ایران را به دلیل نقض حقوق بشر پاسخگو قرار خواهد داد.»


@usabehfarsi

#حقوق_بشر #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaYech
25👍3
ما خواهان عدالت و دموکراسی برای تمام ایران هستیم،نه در شعار بلکه در عمل واقعی

بیانیه‌ی ۲۵ خانواده‌ی دادخواه کرد، از مناطق کردنشین ایران

جمهوری اسلامی عزیزان‌مان را به قتل رساند.
خواست ما، به‌عنوان خانواده‌های دادخواه، نابودی کامل سیستمی‌ست که مسئول قتل عزیزان ما و هزاران انسان بی‌گناه دیگر بوده است.

هر کسی که خالصانه گامی در مسیر سرنگونی این رژیم بردارد و اعتقاد به عدالت، دموکراسی، آزادی و برابری دارد ارزشمند است.

حتی اگر با مواضع سیاسی‌اش هم‌نظر نباشیم، نمی‌توانیم نقش و حرکت حزب یا گروهی را که علیه این نظام جنایت‌کار قدم برداشته است، نادیده بگیریم.

ما از کردستان هستیم، از سرزمینی که نامش با خون ژینا (مهسا) امینی دوباره زنده شد.
مردم سراسر ایران، با همدلی و ایستادگی در کنار کردستان ایستادند و شعله‌ی انقلاب «زن، زندگی، آزادی» را گسترده‌تر کردند؛ انقلابی که نماد اتحاد و امید شد.

کردستان و مناطق کردنشین، ده‌ها سال است، زیر بار تبعیض‌های اقتصادی،تاریخی،فرهنگی و سیاسی قرار داشته‌اند. این حقیقتی‌ست انکارناپذیر و باید صدای آن‌ها شنیده شود.
ما به هیچ وجه نمی‌خواهیم این تبعیض‌ها در فردای آزادی تکرار شوند.

در ایران آینده، یکی از خواسته‌های جدی ما، رفع تبعیض و تمرکززدایی واقعی است.
ما در عصری زندگی می‌کنیم که اگر حکومتی نتواند عدالت منطقه‌ای برقرار کند، مشروعیت خود را از دست خواهد داد و با چالش‌های جدی روبرو خواهد شد.
خواست ما این است که در ایران فردا، هیچ ایرانی‌ای احساس نکند که حقوقش کمتر از دیگری‌ست.
هیچ‌کس نباید به‌خاطر زبان یا محل زندگی‌اش احساس شهروند درجه‌دوم بودن کند.
همه مردم ایران باید حقوق برابر، فرصت برابر و کرامت برابر داشته باشند.
بعد از سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی
ما خواهان عدالت و دموکراسی برای تمام ایران هستیم،نه در شعار بلکه در عمل واقعی

ما برای عدالت، برابری و آزادی جنگیده‌ایم و خواهیم ایستاد.

ما باور داریم آگاهی امروز مردم ایران زمینه ساز فردایی عادلانه، به دور از تبعیض و ستم ساختاری خواهد بود.


#دادخواهی #برای_ایران #زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #ژینا_امینی #ژن_ژیان_آزادی #برای_آزادی #عدالت #کردستان #کرمانشاه #ایلام #آذربایجان_غربی #نه_به_جمهوری_اسلامی #همبستگی #بیانیه #سنندج #بوکان #مهاباد #ایلام #کرمانساه #دیواندره #پیرانشهر #سقز #کامیاران #جوانرود #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍202👎1
سپیده قلیان، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق،  در صفحه اینستاگرامش از تجربه زیسته و مشاهداتش در جامعه امروز ایران نوشته است. او در این متن، با زبانی ساده و صریح، از فشارها، محدودیت‌ها و بی‌عدالتی‌های روزمره می‌گوید؛ از درگیری‌های خیابانی با پلیس تا پلمب مکان‌های عمومی به‌خاطر «تار مو»، و از نگاهی که زندگی را هر روز در معرض نابودی قرار می‌دهد. او در انتهای مطلبش تاکید می‌کند که «برای مقاومت دیگر بس است. این بار فقط مقاومت نمی‌کنیم؛ قدم‌ها را جلوتر برمی‌داریم.»

متن کامل یادداشت خانم قلیان به شرح زیر است:

«مدتی‌ست است که آزاد شده‌ام، اما نمی‌دانم این چندمین بار است که در خیابان با مأمور و لباس‌شخصی درگیر می‌شوم؛ حسابش از دستم دررفته. هر بار که در اتاقم را می‌بندم، پدر و مادرم با نگاه‌شان چنان بدرقه‌ام می‌کنند که انگار قرار نیست برگردم. گاهی هم واقعاً قرار نیست برگردیم. گاهی در را می‌بندی و به مادرت می‌گویی: «باشه، برای ناهار ماهی دریا می‌آرم.» اما بدقولی می‌کنی، دریا برایت خاطره می‌شود و خاطره‌اش دیوانه‌ات می‌کند و چهره‌ی پاک عزیزی انعکاس دریا می‌شود . بگذریم. هفته‌ی پیش در را بستم و به مدرسه‌ی طهورا رفتم. از صبح با قطعی برق، آب و اینترنت کلنجار رفته بودم. انگار دیگر چیزی به نام زندگی نمانده است. ما پس‌مانده‌های چیزی را در لابه‌لای زمان پیدا می‌کنیم و در جیب‌هایمان می‌گذاریم که هرچه باشد، انصافاً زندگی نیست. این را هم من می‌دانم، هم راننده‌ی اسنپ. وقتی به مدرسه رسیدم، باورم نمی‌شد در این اوضاع اسفناک که سایه‌ی جنگ، فقر و قحطی بالای سرمان است، مدیر مدرسه به‌خاطر تار مویی با بد و بیراه به طهورا، پای کلانتری و مأمور را به مدرسه باز کند و کار به شکایت بکشد. جرم؟ فقط تار مو. همین. باشگاهی که به آن می‌رفتم هم به‌خاطر چند تار مو پلمب شده است. کافه چاپلین، جایی که گاهی با بچه‌ها برای فراموشی شرایط فاجعه‌بارمان در جامعه به آن پناه می‌بردیم، بعد از رفع پلمب، حالا یک پلاکارد ، حتما به اجبار، جلوی درش نصب کرده: «لطفاً شئونات اسلامی را رعایت کنید.» خب، واضح است: من نمی‌خواهم شئونات اسلامی شما را رعایت کنم. فکر می‌کنم با این‌همه دزدی و آدم‌کشی، اصلاً در جایگاهی نیستید که بخواهید به‌خاطر تار مو کسب‌وکار آدم‌ها را پلمب کنید. بخواهید برای ما امر و نهی کنید . این عکس‌ها هم از پیش محکوم است. بودنِ ما محکوم است. هرکس در این راه ذره‌ای در برابر این محکومیت قد علم کند، با تمام نیرو به هستی‌اش هجوم می‌آورند. با این حال، من در این شهر، میان تمام خطوط و آزارهایی که به سمتم می‌آیند، هنوز قدم برمی‌دارم. گاهی مثل گذشته با خودم می‌گویم: «سپیده، اولین اقدام جنگی‌ات چیست؟» و خودم جواب می‌دهم: «تماسی با خورشید.» سرم را از پنجره بیرون می‌آورم، اما خورشیدی در کار نیست؛ آسمان سیاه و کبود است. ولی من تصمیمم را گرفته‌ام. تصمیم گرفته‌ام بمانم. از همین‌جا که هستم، با همین اندوه، با تمام جدل‌ها، بمانم. اینکه بمانم و چه کنم، البته مسئله است. مسئله‌ای که حل شده است. برای مقاومت دیگر بس است. این بار فقط مقاومت نمی‌کنیم؛ قدم‌ها را جلوتر برمی‌داریم.»

#سپیده_قلیان #مقاومت_زندگیست #برای_آزادی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
40👍11🕊5👎2
جمعی از زندانیان و فعالان سیاسی، به مناسبت زادروز خانم فاطمه سپهری، زندانی سیاسی محبوس در زندان وکیل‌آباد مشهد، بیانیه‌ای به شرح زیر صادر کردند:

به نام آزادی،

ما، جمعی از زندانیان سیاسی سابق و کنونی زادروز خانم فاطمه سپهری را گرامی می‌داریم.

خانم سپهری، شجاعت و استواری شما در برابر استبداد، الهام‌بخش ما و هزاران ایرانی آزادیخواه است. شما نشان دادید که می‌توان باورمند و مؤمن و محجبه، ولی آزادی‌خواه و مبارز بود. صدای شما، چه در خیابان‌های مشهد و چه از پشت میله‌های زندان، پژواکی‌ست که دیوارهای ترس را می‌شکند و یادآور می‌شود: «ملت ایران بیدار شوید.»

امروز که شما در بند هستید، یادآوری می‌کنیم که تن‌تان را می‌توان زندانی کرد، اما اندیشه و آرمان شما را هرگز.

برای شما آرزوی سلامتی و بهروزی می‌کنیم و تولدتان را نه به عنوان یک مناسبت شخصی، بلکه به نشانه‌ی تداوم امید و ایستادگی گرامی می‌داریم.

با عشق و احترام،
از سوی یاران و همراهانتان

زهره سرو
مسعود وظیفه
گلاره عباسی
سینا مالکی
پریوش مسلمی
سامان رضایی
پیام باستانی
حامد وظیفه
خلیل جعفری
مهدی مسکین‌نواز

#فاطمه_سپهری #بیانیه۱۴ #نه_به_جمهوری_اسلامی #برای_آزادی #ایران #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍3021🕊8
یادآوری فضیلت فداکاری جان کلام بیانیه اعتصاب غذای حسین رونقی

در روزگاری که استبداد می‌کوشد همه ارزش‌ها را از معنا تهی کند، یادآوری فضیلت فداکاری بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد. حسین رونقی، از زندان قزلحصار، بار دیگر این فضیلت را به ما یادآوری می‌کند.

بیانیه اعتصاب غذای حسین رونقی، نشان می‌دهد که اعتصاب او برای خواسته‌ای شخصی نیست که با برآورده‌شدن آن، به اعتصابش پایان بدهد. بلکه او جانش را چون شمعی در برابر دیدگان شاهدان، آب می‌کند تا «تلنگری باشد». بیانیه او در واقع یک فراخوان است، برای عملی جمعی، برای عصیان در برابر بیداد.

او می‌نویسد: «نه زندگی آن‌قدر شیرین است که به هر ذلتی تن دهیم و نه مرگ آن‌قدر ترسناک که از آن بگریزیم». این سخن، عصاره همان حقیقتی است که قرن‌ها الهام‌بخش آزادی‌خواهان بوده است: فداکاری انتخابی آگاهانه است، نه از سر اجبار؛ تصمیمی برای حفظ شأن انسانی در برابر ستم.

رونقی فداکاری را در پیوند با مردم معنا می‌کند، نه در خودخواهی فردی. آنجا که می‌گوید: «ذره‌ذره جان خود را در زندان و در مقابل دیدگان آنان که ما را به جرم دوست داشتن ایران و مردم عزیزش… فدای ایران و مردمانش خواهم کرد». این فداکاری برای روشن نگاه‌داشتن چراغ امید در دل ملتی است که با فقر و اندوه دست و پنجه نرم می‌کند. ملتی که با قطع مکرر آب و برق در طی روزها مواجه است، هر روز فقیرتر می‌شود و چشم‌انداز روشنی را در پیش روی خود نمی‌بیند.

او با یادآوری سخن فرخی یزدی، شاعر آزاده‌ای که سرود: «آن زمانی که سر بنهادم به پای آزادی، دست خود ز جان شستم از برای آزادی». یادآور می‌شود که برای یک خبر جمعی بزرگ و سعادت جامعه از جان خود گذشته است و خواسته او آزادی ایران است.

و سرانجام، حسین رونقی این حقیقت را در یک جمله خلاصه می‌کند: «چو باور دارم: ایران هرگز نخواهد مرد». فداکاری برای او یعنی زنده نگاه‌داشتن امید، حتی اگر به بهای جان تمام شود.

امروز او نخستین روز اعتصاب غذا را پشت سر می‌گذارد، از روزهای قبل هم خبرهایی مبنی بر عدم مصرف مرتب داروها در خصوص او به گوش رسیده بود. اعتصاب غذای حسین شاهدان دردمندی از گروه‌های مختلف سیاسی دارد.

«ذره‌ذره جان خود را در زندان و در مقابل دیدگان آنان که ما را به جرم دوست داشتن ایران و مردم عزیزش، غریبانه در سرزمین خودمان به بند و اسارت کشیده‌اند، فدای ایران و مردمانش خواهم کرد.»

بیایید این بار به جای آنکه از حسین رونقی بخواهیم به اعتصاب غذای خود خاتمه دهد، برای ارزش‌ها و اصولی که او بیان کرده است، بایستیم. برای آزادی بپاخیزیم و با همبستگی، از ظلمت استبداد عبور کنیم.
یادمان باشد که در میانه‌های شهریور ماه به سر می‌بریم، شهریوری که سه سال پیش آغاز بزرگترین خیزش انقلابی علیه جمهوری اسلامی بود و پایه‌های حکومت را لرزاند و امروز این رژیم ضعیف‌تر و ناتوان‌تر از گذشته است.

«این روزها که ایران در جنگ و مصیبت و خطر فرو رفته است و جامعه به دلیل چند دهه حکمرانی نادرست به سمت فروپاشی می‌رود، ایران نیازمند فداکاری ماست. آزادی و آبادی ایران، حفظ یکپارچگی کشور و ملتش، و حق حاکمیت مردم بر پایه قانون و عدالت، خواست همه ماست. اگر بهای آن حتی خون ما باشد، آماده‌ایم با افتخار و شرافتمندانه مقابل ملت ایران تعظیم کرده و جانمان را فدای ایران کنیم تا امید را در آب و خاک این سرزمین و در دل مردمان رنج‌دیده‌اش زنده نگه داریم و آینده را آنگونه که همگان می‌خواهیم بسازیم و به ارمغان بیاوریم.»

#حسین_رونقی #شاید_تلنگری_باشد #نه_به_جمهوری_اسلامی #برای_آزادی #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔286🕊5
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یاشار. تبریزی، زندانی سیاسی، با انتشار این ویدیو از دریافت احضاریه جهت اجرای حکم هشت سال و هشت ماه حبسش خبر داد، او همچنین در کانال تلگرامش نوشت:

#برای_وطنم طی چند روز آینده خود را به زندان مرکزی تبریز معرفی خواهم کرد.

به دلیل اعتراض به سیاست‌های ویرانگر، فساد و بی‌کفایتی ساختار حاکم،به۸سال و هشت ماه زندان محکوم شده‌ام.
این حکم نشان می‌دهد که رژیم نه راه‌حل بحران‌های کشور را دارد و نه تحمل شنیدن صدای مردم را. ابزار آن فقط سرکوب است.
من را به زندان می‌برند چون سکوت نکردم؛ چون در برابر چپاول ثروت ملی، نابودی زندگی مردم و سرکوب آزادی‌ها ایستادم. زندان رفتن من سندی است بر ترس حاکمیت از حقیقت.آن‌ها می‌توانند جسم مرا زندانی کنند،اما اندیشه،اراده و صدای آزادی‌خواهی را هرگز.
این حکم تنها علیه من نیست؛علیه حق اعتراض همه‌ی مردم است.علیه خانواده‌های بی‌شماری است که عزیزانشان به جرم«خواستن زندگی بهتر»در زندان‌ها اسیرند. من از شما مردم می‌خواهم: خانواده‌ی من و خانواده‌ی دیگر زندانیان سیاسی را فراموش نکرده وتنها نگذارید. حمایت شما تنها نقطه‌ی اتکای ما در برابر این ظلم است.
بدانید که تاریخ این دوران را با نام زندانیان و مبارزانی به خاطر خواهد سپرد که در برابر فریب و دروغ و صیانت از وطن ایستادند.

۱۹شهریور۱۴۰۴ایران تبریز


#یاشار_تبریزی #تبریز #زندانی_سیاسی #برای_آزادی #برای_ایران #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
26💔14👍1
قدرت واقعی در همبستگی ماست، نه در سرکوب رژیم

رژیم با پراکنده کردن مخالفان، دامن‌زدن به بی‌اعتمادی و ایجاد شک و تردید، می‌کوشد ما را تضعیف کند. اما تجربه تاریخ نشان می‌دهد که قدرت واقعی در دستان مردم است، اگر متحد شوند. امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند کنار گذاشتن حاشیه‌سازی‌ها و پرهیز از اتهام‌زنی به یکدیگریم؛ چرا که تنها با تمرکز بر هدف اصلی، یعنی سرنگونی رژیم سرکوبگر و برقراری دموکراسی، می‌توانیم آینده‌ای نو بسازیم.

نمونه‌های تاریخی گواه روشن این حقیقت‌اند. در آفریقای جنوبی، اعتصاب‌های کارگری، تحریم‌های اجتماعی و فشار بین‌المللی در کنار مقاومت پیگیر مردم، پایه‌های آپارتاید را در هم شکست. در لهستان، جنبش «همبستگی» با سازماندهی کارگران و اتحاد گسترده جامعه توانست حکومت کمونیستی را به عقب‌نشینی وادار کند. در چکسلواکی، اعتصابات دانشجویی و تجمعات مسالمت‌آمیز موجی آفرید که به «انقلاب مخملی» و گذار آرام به دموکراسی انجامید. اینها نشان می‌دهد که مبارزات بی‌خشونت، اگر پیوسته و گسترده باشد، قادر است حتی قدرتمندترین حکومت‌ها را به زانو درآورد.

سازماندهی اعتراضات مسالمت‌آمیز، اعتصابات سراسری، و اشکال گوناگون نافرمانی مدنی ابزارهایی هستند که هزینه سرکوب را برای رژیم بالا می‌برند. تداوم این کنش‌ها، حتی اگر کوچک به نظر برسند، تأثیرات بزرگی بر جای می‌گذارند. هر بار که مردم از همکاری با سرکوبگران خودداری می‌کنند، هر بار که اعتصاب یا تحریمی شکل می‌گیرد، رژیم اندکی عقب‌نشینی می‌کند. همین عقب‌نشینی‌های پی‌درپی است که سرانجام ماشین سرکوب را فرسوده و ضعیف می‌سازد.

امروز نشانه‌های این فرسایش آشکار است. قوای سرکوب، با وجود خشونت عریان، دچار تحلیل روحی و شکاف درونی شده‌اند. وفاداران به رژیم نیز در برابر واقعیت‌های جامعه و بحران‌های پی‌درپی دچار تردید و دوگانگی شده‌اند. این یعنی لحظه‌ای تاریخی در حال شکل‌گیری است: زمانی که باور به قدرت جمعی، از کلام به عمل بدل می‌شود.

بیایید بر سر این اصل ساده هم‌داستان شویم: مردم متحد می‌توانند بزرگ‌ترین قدرت‌ها را به زانو درآورند. آینده‌ای آزاد و دموکراتیک تنها با دستان خود ما ساخته خواهد شد.


#همبستگی #مشارکت_مدنی #اتحاد_رمز_پیروزی #قدرت_ما_جمع_ماست #مبارزه_مدنی #ایران #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
23👎2👍1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
من بهار هستم، یکی از میلیون‌ها جوان ایرانی

این ویدیو بر اساس پیام یکی از مخاطبان توانا ساخته شده است. او در پاسخ فراخوان ما که برای تعدادی از جوانان فعال در خیزش انقلابی ۱۴۰۱ فرستاده بودیم و خواسته بودیم خواسته‌ها، انگیزه‌ها، چالش‌ها و تجربه‌های جوانان ایرانی را توصیف کنند و به خصوص بگویند «زندگی معمولی» برای یک جوان ایرانی چیست و چه توقعاتی دارند و در خیزش «زن، زندگی، آزادی» چه تجربه‌ای آموخته‌اند و پیامشان برای جوانان دیگر در ایران و کشورهای دیگر چیست، یک فایل صوتی فرستاده است، اما به دلیل اینکه بیم شناسایی‌شدن داشت ما تلاش کردیم این پیام را با وفاداری به نوع گویش، لحن و بغض‌های او توسط یکی از گویندگانمان بازخوانی‌ کنیم.

فراموش نکنید که این پیامِ تاثیرگذارِ یکی از میلیون‌ها جوان معترض ایرانی است که تبعیض و درد و رنج را با تمام وجودشان حس کرده‌اند. او به عنوان یک معترض در کف خیابان برای آزادی مبارزه کرده و در قالب این پیام به نمایندگی از جوانان ایران خواسته آن‌ها را بیان می‌کند و می‌گوید که چه انتظاری از جهانیان دارند و چرا همچنان در مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایستادگی می‌کنند.

او می‌گوید: «دختری که به اندازه ابراز هویت خودش هم آزاد نیست و امنیت ندارد، می‌خواهد برایتان از رویای آزادی بگوید، از قصه ایران

من بهار هستم!

یکی از میلیون‌ها جوان ایرانی می‌خواد براتون از رویای آزادی بگه می‌خواد براتون از قصه ایران بگه من بهار هستم؛ دختری که در اعتراضات ایران دستگیر شد

آزار جنسی دید، تحقیر شد، شکنجه شد

ولی این‌جاست که برای شما نه از شکستن، که از شکفتن بگه به من گفتن از انگیزه‌ت برای مبارزه بگو،

و من خنده‌م گرفته بود؛ مگه مبارزه‌کردن انگیزه می‌خواد؟

ما برای مبارزه‌کردن انگیزه نمی‌خوایم،

ما چاره‌ای به جز مبارزه‌کردن نداریم من توی کشورم به‌کل نمی‌تونم حرف بزنم

دختری معمولی مثل مهسا امینی مثل سارینا مثل نیکا مثل خیلی‌های دیگه

اینجا آزادی برای ما یک تمرین روزمره شده

من یک جوان معمولیم و آرزو دارم یک زندگی معمولی داشته باشم

ما هم می‌تونیم جهان رو به جای بهتری تبدیل کنیم کشور من رو با دولت‌ اون نشناسید،

ما از درون در حال مبارزه با این هیولای خون‌خواریم این تاریکی، یعنی صبح نزدیک است

آیا در منشور حقوق‌بشر جایی هم برای حقوق ما هست؟»

خواهشمندیم با ارسال آن برای افراد دیگر، در دیده و شنیده شدن این پیام تاثیرگذار کمک کنید.
https://tavaana.org/i-am-bahar/

#برای_آزادی #برای_ایران #برای_یک_زندگی_معمولی #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔295🕊4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادر عرفان ساریخانی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«نمیدونم و یادم نیست اول ابان ۱۴۰۱ که دفن شدی من چجوری بدون تو اومدم خونه،داغ اولاد اتیشی هست که هر روز شعله ور تر میشه
امیدوارم هر کسی تو این روزا این اتیش رو پر رنگتر کرد و به جای مرحم نمک روی زخم ما شد به همان درد بسوزد که ما مادرای داغدیده سوختیم.»

به امید دادخواهی

عرفان ساریخانی‌دشتی، ۲۱ ساله ساکن تهرانپارس بود که در اعتراضات سال ۱۴۰۱ حضور فعالی داشت، در تاریخ ۲۶ مهر‌ماه مفقود شد و پیکرش در ۲۹ مهر ماه در حوالی جاجرود پیدا شد. پیکر عرفان در حالی که بینی و صورتش شکسته شده بود، پیدا شد.
مزار عرفان ساریخانی ردیف ۸۰ شماره ۳۵ در بهشت زهرا ست و در ردیف پایین علی سیدی دیگر جان‌باخته راه آزادی آرام گرفته است.

خانواده‌های دادخواه را در مسیر سخت دادخواهی تنها نگذاریم

#عرفان_ساریخانی_دشتی #عرفان_ساریخانی #عرفان_دشتی #برای_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔39🕊51