آموزشکده توانا
50.2K subscribers
37.7K photos
40.2K videos
2.56K files
21K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
عبور از روح الله خمینی و میراث شومش علی خامنه‌ای شرط نظری گذار به دموکراسی

✍️ابوالفضل قدیانی

چهل و شش سال پس از استقرار جمهوری اسلامی و تشدید ابرچالش‌های متعدد کشور، ضرورت ژرف‌‎کاوی برای تببین منشا اصلی مشکلات و چاره‌اندیشی برای درمان را بیشتر کرده است. در این راستا جا دارد به ضعف بنیان‌های عقلانی و سیاسی نظریه‌ی ویرانگر ولایت فقیه بیش از هر زمان دیگری پرداخت. مشکلات کنونی ایران ریشه در این نظریه و پیامدهای تخلف‌ناپذیر آن دارد.

جنگ، تحریم، انسداد سیاسی، واپسگرایی فرهنگی، محاصره‌ سیاسی و اقتصادی و فقر و فلاکت ناشی از آن به صورت تصادفی به وجود نیامده است. قطعی روزانه‌ی آب و برق مردم و تورم افسار گسیخته بی‌ارتباط با تفکر حاکم برکشور در چهل و چند سال گذشته نبوده است‌. فساد سیستماتیک، ظلم و ستم دستگاه قضا از آسمان نازل نشده است. بدون سرکوب شایستگان و برکشیدن متملقان، ایران به محل تاخت و تاز بیگانگان و یارگیری نیروهای خارجی بدل نشده است. ریشه‌ی وضع موجود در استبداد فقه‌، بنیادی است که توسط روح‌الله خمینی صورتبندی و اجرا شده است.

در جریان مبارزات منتهی به انقلاب پنجاه و هفت سرمایه‌ی اجتماعی سنتی روحانیت و شخصیت مبارز خمینی منجر به این شده بود که در بین مخالفان شاه نگاه به خمینی مثبت باشد. به خصوص که در آن زمان کسی تصور روشنی از ایده‌ی ولایت فقیه و تبعات آن وجود نداشت.

متاسفانه علی رغم آشکار شدن روحیه‌ی استبدادی روح الله خمینی و نتایج خانمان برانداز نظریه‌ی ولایت فقیه او، هنوز ضرورت گسست کامل از آموزه‌های معرفتی و سیاسی او در عرصه سیاسی ایران جا نیفتاده است. ایران آینده نیازمند عبور توامان از میراث حکمرانی روح الله خمینی است. هر فرد منصفی می‌تواند با نگاهی به وضعیت نظام قضایی ایران از جمله محاکم، زندان‌ها، شکنجه‌ها و اعدام‌ها، و آیین دادرسی ایران به کارنامه‌ی روح الله خمینی پی ببرد.

مغالطه‌ی دیگر آن است که انحراف ولایت فقیه را به دوره‌ی مستبد امروز ایران، علی خامنه‌ای نسبت می‌دهند. این درست است که در دوره‌ی خامنه‌ای مصیبت‌ها و بحران‌های بزرگی بر کشور تحمیل شده است اما ریشه‌ی همه‌ی این مصائب را باید در استبدادی جست و جو کرد که خمینی نظریه‌پردازی و اجرا کرد.
نقد شخص روح الله خمینی و میراث سیاسی او، بخش مهمی از نظریه‌پردازی و مقدمه‌چینی برای دمکراسی است.

من خودم به عنوان کسی که سالیان زیادی از حامیان روح الله خمینی بوده و در انقلاب ٥٧ نیز از رهبری او حمایت کردم، در بازنگری انتقادی به این نتیجه رسیده‌ام که منشا مشکلات کلان کشور ریشه در نظرات ایشان بخصوص در فقه و الهیات سیاسی دارد و بدون لکنت این نظرم را اعلام کرده و می‌کنم. ساماندهی آینده ایران باید بر اساس جدایی نهادی دین و دولت، کنار گذاشته شدن حکومت دینی و کلا رویکرد ایدئولوژیک در ساختار دولت انجام شود.

میراث سیاسی خمینی باید به بایگانی تاریخ سپرده شده و نقد منصفانه و عالمانه و در عین حال رادیکال آن، پشتوانه بهبود اوضاع کشور و بازدارندگی در برابر استبداد و تکرار خطاهای گذشته شود. البته افراد بر اساس ملاحظات عاطفی و سیاسی می‌توانند در مورد وی و کلا اتفاقات گذشته داوری‌های خاص خودشان را داشته باشند؛ اما آنچه اهمیت دارد عبور از روح الله خمینی و میراث شومش علی خامنه‌ای در ساختن آینده ایران است.

ابوالفضل قدیانی
بند ۷ زندان اوین

ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی و از چهره‌های مدافع طرح برگزاری رفراندوم و انتخابات مجلس موسسان است.

این بیانیه در رسانه تحکیم ملت منتشر شده است.
@tahkimmelat

#ابوالفضل_قدیانی #بیانیه #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
32👍11🕊1
مختار اسدی، معلم و فعال صنفی کردستان، در نامه‌ای سرگشاده خطاب به مسئولان آموزش و پرورش استان، ضمن انتقاد شدید از ادامه‌ی پرونده‌سازی و صدور احکام ظالمانه علیه معلمان، صداقت مسئولان و رویکرد حاکمیت در برخورد با فعالین مدنی و معلمان را زیر سوال برده و از آنها خواست برای اثبات شرافت انسانی و ملی، از مقام خود استعفا دهند.

متن نامه:

به نام خداوند رنگین‌کمان
آقایان مسئول در آموزش و پرورش کردستان
با درود
بعد از خیزش ملی ژینا و اعتراضات گسترده در سراسر ایران و به‌ویژه در کردستان، از طرف نهادهای امنیتی و شبه‌امنیتی مستقر در آموزش و پرورش، برای بسیاری از معلمان کردستانی پرونده‌سازی شد و در این راستا برای بسیاری از این عزیزان در محکمه شبه‌قضایی، هیأت بدنام تخلفات اداری آموزش و پرورش کردستان پرونده‌سازی صورت گرفت و تعداد زیادی از معلمان آزاده و سرافراز کردستان در طی سه سال اخیر با محرومیت‌ها و تنبیهات گسترده‌ای روبه‌رو شده‌اند.
بعد از سر کار آمدن آقای پزشکیان و دولت جدید همه‌جا در بوق و کرنا کردند که بزودی برخورد با معلمان و فعالین حوزه آموزش پایان می‌یابد. هرچند که بنده با توجه به تجارب گذشته و نزدیک به سه دهه فعالیت صنفی و مدنی کاملاً بر کذب و دروغ بودن این ادعا ایمان داشتم، ولی ته دل آرزو می‌کردم که شاید این دفعه دروغشان راست باشد.
اما بعد از گذشت بیش از یک سال از استقرار دولت جدید و جابجایی اتوبوس مسئولان، کاملاً برای آحاد جامعه و به‌ویژه جامعه معلمان و فعالین صنفی و مدنی روشن شد که:
این گفته همچون گذشته دروغ است و در بر همان پاشنه می‌چرخد.
و انگار که اصلاً اراده و تصمیمی برای جبران مافات و تغییر رویکرد در سیاست‌های ویرانگر گذشته وجود ندارد و در بر پاشنه حماقت، بی‌تدبیری، کینه‌توزی و سیاست‌های ضدانسانی و ضدایرانی می‌چرخد و قرار نیست که حرف و دغدغه‌های ملت شنیده شود.
تأیید احکام ظالمانه، ضدانسانی و ضدهمبستگی ملی اخراج، انفصال، تبعید، بازنشستگی اجباری معلمان کردستان در حالی صادر شده است که پرونده‌های قضایی این عزیزان در دادگاه‌های قوه قضاییه و به‌ویژه دادگاه انقلاب یا منجر به صدور احکام برائت شده است و یا مختومه اعلام شده‌اند. صدور این احکام از طرف آموزش و پرورش یادآور این مثل قدیمی است که: «شاه می‌بخشد ولی شاقلی نمی‌بخشد.»
و صدور این احکام دلیلی بسیار محکم بر این ادعاست که شما مسئولان آموزش و پرورش کردستان علی‌رغم قول‌های مکرر دال بر پیگیری و حل و فصل مشکلات این عزیزان صادق نبوده‌اید.
البته پیشتر نیز بر اساس گفته‌ها و قول آقای آرش لهونی، استاندار کردستان در ۱۴۰۳ این امید به وجود آمد که شاید در رویکرد و سیاست‌ها و در تعامل حاکمیت با جامعه و به‌ویژه فعالین مدنی و صنفی تغییراتی ایجاد شود، اما ادامه برخوردهای امنیتی و مشت آهنین در نهاد آموزش و پرورش نشان بر اشتباه بودن این تصور و خوش‌بینی دارد.
و صدور احکام اخیر نشان واضح از این دارد که شما مسئولان آموزش و پرورش با جامعه و معلمان رو راست نبوده و دروغ گفته‌اید و فریب‌کاری و خدعه در حق افکار عمومی و معلمان انجام داده‌اید.
این تصور به‌وجود می‌آید که یا توانایی عمل و اجرای وعده‌ها و قول‌های داده‌شده را ندارید و لابد بعد از مدتی با اعلام تأسف و شرمندگی می‌خواهید که اعلام بی‌گناهی کنید، که اتفاقاً این عذر بدتر از گناه است و به هیچ عنوان قابل قبول نیست و برای وجدان تیزبین و بیدار جامعه قابل پذیرش نمی‌باشد.
و یا از همان ابتدا با هسته سخت و غیرقابل انعطاف قدرت و نهادهای امنیتی همراه بوده و هدفتان دروغ‌درمانی و خدعه‌درمانی بوده است.
آقایان مسئول، چنانچه ادعای صداقت و مردمی بودن دارید و حالا که نتوانسته‌اید به قول‌هایتان عمل کنید و عملاً بر سر دوراهی دروغ و تزویر یا ناکارآمدی و بی‌اثری و یا بداثری قرار گرفته‌اید، به‌عنوان کسی که ۳۲ سال از عمر، توان و انرژی خود را در جهت تحقق و اعتلای آموزش و پرورشی انسانی و ملی برای کشورم گذرانده‌ام و سال‌ها از عمرم را برای نجات آموزش و فرهنگ در گل‌نشسته سرزمینم در زندان، تبعید، انفصال، بیکاری، شکنجه و محرومیت گذرانده‌ام، به شما توصیه می‌کنم:
برای رد ادعاها و شائبه‌های فوق و اثبات صداقت و شرافت انسانی و ملی‌تان و برای اعتراض به این احکام ظالمانه و همراهی با جامعه و همکارانتان، از مقام و پست خود استعفا دهید تا بر لب‌های تشنه عدالت در این روزهای تاریک پر از ظلم، جهالت و حماقت، لبخندی جاری شود.
بدون شک شما با این کارتان هم صداقت و راستی خود را به اثبات می‌رسانید و هم بی‌گناهی خود را.
وگرنه از همین حالا همه شما در لیست منفوران و مغضوبان ملت و به‌ویژه جامعه سربلند و خستگی‌ناپذیر معلمان و فرهنگیان کشور، به‌ویژه کردستان قرار خواهید گرفت.
و شک نداشته باشید که سهم شما نه در آینده بلکه از همین حالا نزد ملت، شرمندگی و سرافکندگی خواهد بود.
مختار اسدی
۱ شهریور ۱۴۰۴
👍26💯52😍1
Forwarded from گفت‌وشنود

۱۹ شهروند به دلیل برگزاری “مراسم شادی و رقص مختلط” در شازند بازداشت شدند

دادستان شهرستان شازند از بازداشت ۱۹ شهروند به دلیل برگزاری یک مراسم شادی و رقص مختلط، خبر داد.

به گفته وی، این افراد از شب گذشته در بازداشت به سر می‌برند و در وقت کشیک قضایی، تفهیم اتهام خواهند شد.

دادستان شازند در این خصوص گفت: بازداشت این افراد به دلیل برگزاری مراسم شادی و رقص مختلط همراه با پخش موسیقی و شلیک منور در منطقه دریاچه کوکبیه، صورت گرفته است. او گفت که این اقدام همزمان با شب رحلت پیامبر اسلام و امام دوم شیعیان انجام شده است.

او در ادامه افزود: افراد یادشده از شب گذشته در بازداشت به سر می‌برند و در وقت کشیک قضایی، تفهیم اتهام خواهند شد.
دادستان شازند به هویت این شهروندان و محل نگهداری آنها اشاره‌ای نکرده است.

ورود به حریم خصوصی شهروندان و مداخله در امور فردی آنان از جمله انتقاداتی است که به نظام قضایی و انتظامی ایران وارد است.

#رقص #شادی #توهین_به_مقدسات #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👎29🕊63
«خطاب به آقای لاریجانی، قواد تروریست‌های حزب‌الله

من یک تراپیست ساکن مشهد هستم.
بسیاری از مراجعان من زن‌ها و دخترانی هستند که ناچارند در بازار کار جنسی فعالیت کنند. بیشترشان در «صیغه‌خانه»هایی کار می‌کنند که زیر نظر علم‌الهدی و شبکه‌ی وابسته به او اداره می‌شوند.

از شما دعوت می‌کنم حتی یک بار پای صحبت یکی از این زنان بنشینید؛ زنانی که از شکنجه‌ها و خشونت‌های «مشتریان عرب»شان حرف می‌زنند. مشتریانی که اغلب همان نیروهای حزب‌الله هستند؛ همان‌ها که ثروت و دارایی مردم را چپاول کرده و جیب‌های خود و سردمدارانشان را پر می‌کنند.

در گذشته، قوادها دست‌کم پول مشتری را میان کارگران جنسی تقسیم می‌کردند. اما شما و امثال شما، با بی‌شرمی، از بدن و رنج این زنان پول درمی‌آورید و مستقیم به جیب گردن‌کلفت‌ها و صاحبان قدرت می‌ریزید.

نفرین ابدی این زنان ستمدیده بر شما و خانواده‌های حرام‌خوار و بی‌رحمتان باد.»

- این مطلب را یک تراپیست خانم از مشهد فرستاده است و فردی است که هویتش تاییدشده است.
واقعا دردناک است. او ضمن ارسال این متن گفته که مواردی را شاهد بوده است که از بازگویی آن‌ها شرم دارد.
این هم یکی از میراث‌های جمهوری اسلامی است.

#مشهد #نه_به_جمهوری_اسلامی #لاربجانی #علم_الهدی #تروریسم #کارگران_جنسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔596👍6👎3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گوهر عشقی، مادر جاویدنام ستار بهشتی، همزمان با سالروز تولد فرزندش، در ویدیویی سخنانی سرشار از احساس و افتخار بیان کرده است. او گفت: «امروزم یکم شهریوره، جشن تولدشه. یک قهرمانی بود. افتخار می‌کنم تو دست من بزرگ شد. برای ملت یک قهرمانیه. یک شیرمردیه. من به وجود ستار و ستارها افتخار می‌کنم.»

ستار بهشتی، کارگر و وبلاگ‌نویسی بود که در آبان ۱۳۹۱ به دلیل انتشار مطالب انتقادی علیه جمهوری اسلامی بازداشت شد و تنها چند روز بعد زیر شکنجه در بازداشتگاه جان باخت. نام او به یکی از نمادهای مقاومت در برابر سرکوب و مطالبه عدالت تبدیل شد.


صفحه گوهر عشقی در اینستاگرام علاوه بر انتشار این ویدیو نوشت:
«امروز سالروز تولد فرزندم ستار است، ستار که جان شیرینش را نثار کرد تا خون بهای آزادی ایران شود. حالا دیگر ستارم فرزند همه مردم ایران است و صدای او صدای آزادی خواهی است.جمهوری سیاه اسلامی ،پسرم را قربانی کرد تا صدایش را در گلویش خفه کند.دستش را شکست تا دیگر ننویسد.اما #خامنه_ای_قاتل کور خواند.حالا صدای ستار من از حنجره همه جوان های ایرانی بلند شده است. تولد ستار را به همه شما تبریک می‌گویم و دعا می کنم کمر ظلم این رژیم سیاه به دست شما جوان‌های آزاد منش شکسته شود. »

#ستار_بهشتی #گوهر_عشقی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
💔5313🕊3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز گذشته، به مناسبت روز پزشک، برادر جاویدنام آیدا رستمی، ضمن انتشار این تصاویر نوشت:

⁨ ⁨ فرشته‌ی سپیدپوش آزادی، روزت مبارک
🕊️❤️
نامت در قلب تاریخ این سرزمین حک شده است؛ نامی که با شجاعت، انسانیت و فداکاری معنا گرفت.
تو تنها یک پزشک نبودی، تو امید زخمی‌ترین دل‌ها بودی، تکیه‌گاه در روزهای سیاه و مرهم بر زخم‌های مردم.
آیدا جان، در روزی که به نام پزشک مزین است، یادت نه فقط به‌عنوان یک درمانگر، بلکه به‌عنوان نمادی از آزادی، مهربانی و ایستادگی گرامی داشته می‌شود.
اگرچه جسمت دیگر در کنار ما نیست، اما روح بلندت در تک‌تک نفس‌های این مردم جریان دارد و راهت ادامه دارد.

جاودانه بمانی، ای فرشته‌ی سفیدپوش میهن 🌱🕊️❤️

مرا عهدیست با جانان …

#آیدا_رستمی #زن_زندگی_آزادی #دادخواهی #روز_پزشک #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊5619👍3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
داریوش اقبالی، هنرمند مخالف جمهوری اسلامی، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:

«راه رهایی مردم و آزادی ایران در همبستگی است؛ به‌ویژه در این مقطع حساس تاریخی باید اختلافات را کنار گذاشت و با تکیه بر نیروی عظیم مردم، همه بر یک هدف مشترک متمرکز شویم: آزادی ‌‌و رهایی میهن عزیزمان.»

#همبستگی #زن_زندگی_آزادی #ایران #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍7014💯5👎3
Forwarded from گفت‌وشنود



جمهوری اسلامی از آغاز دهه ۶۰ جنگ ایران و عراق را «دفاع مقدس» نامید؛ تعبیری که آن را از یک تجربه تاریخی پیچیده به یک روایت قدسی و غیرقابل پرسش تبدیل کرد. در این روایت رسمی، شهدا نه انسان‌هایی واقعی با ترس‌ها و تردیدها، بلکه «برگزیدگان الهی» معرفی می‌شوند که با امام زمان در ارتباط بوده و از امدادهای غیبی برخوردارند.

این قدیس‌سازی دو کارکرد اصلی دارد: نخست، مشروعیت‌بخشی به نظام؛ چراکه اگر شهدا واسطه‌های عالم غیب باشند، مخالفت با حکومت مساوی است با خیانت به خون آن‌ها. دوم، کنترل اجتماعی؛ به زنان گفته می‌شود بی‌حجابی پایمال کردن خون شهداست، و به جوانان هشدار داده می‌شود که هر سبک زندگی متفاوت، انکار آرمان شهداست.

اما این گفتمان هرگونه پرسشگری را به خط قرمز بدل کرده است. پرسش‌هایی چون: چرا پس از آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱ آتش‌بس پذیرفته نشد؟ چرا در عملیات کربلای ۴ با وجود لو رفتن کامل، نیروها به میدان فرستاده شدند و تلفات انسانی سنگین دادند؟ چرا فرماندهان نسبت به جان رزمندگان بی‌تفاوت بودند؟ همه این‌ها پرسش‌هایی مشروع اما ممنوعه هستند که در روایت رسمی جایی ندارند. حتی انتقادهای فرماندهانی چون حسن باقری، که از بی‌توجهی به تلفات گسترده انسانی گلایه کرده بود، سانسور یا بازنویسی ایدئولوژیک می‌شوند.

این الگو محدود به گذشته نیست. پس از جنگ ۱۲ روزه جمهوری اسلامی با اسرائیل نیز هنوز امکان پرسشگری وجود ندارد. هیچ‌کس مجاز نیست بپرسد سهم تصمیمات حاکمان جمهوری اسلامی در شعله‌ور شدن این جنگ و تحمیل هزینه‌ها بر مردم چه بوده است. همانند جنگ هشت‌ساله، نقش حاکمان نادیده گرفته می‌شود و تنها یک روایت قهرمانانه برجسته می‌گردد.

این در تضاد آشکار با تجربه کشورهایی چون آلمان و ژاپن است. آلمان پس از جنگ جهانی دوم با سیاست Vergangenheitsbewältigung («رویارویی با گذشته») به مسئولیت‌های تاریخی خود اعتراف کرد و یادمان‌هایش بر رنج انسانی و پیشگیری از تکرار فجایع متمرکز شدند. ژاپن نیز در موزه‌های صلح هیروشیما و ناگازاکی پیام اصلی‌اش را بر نفی جنگ و صلح‌طلبی گذاشت، نه اسطوره‌سازی حزبی.

🔻 در جمهوری اسلامی اما جنگ به ابزاری برای تثبیت ایدئولوژی و کنترل اجتماعی تقلیل یافته است. چنین راهبردی شاید در کوتاه‌مدت انسجام نمادین ایجاد کند، اما در بلندمدت به بی‌اعتمادی عمومی، گسست نسلی، و بی‌اعتبار شدن ارزش‌های انسانی می‌انجامد. جامعه‌ای که به جای درس گرفتن از گذشته، در اسطوره‌های قدسی گرفتار شود، محکوم به تکرار همان خطاها خواهد بود.
#قدیس_سازی
#قدسی_سازی
#گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👍242
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دودی که از آتش آپارتاید برخاست

از قرن هفدهم که هلندی‌ها آفریقای جنوبی را مستعمره کردند، خود را نژاد برتر معرفی کردند، بومیان را کنار گذاشته و قدرت سفیدپوستان را تحکیم کردند. اما در سال ۱۹۴۸ پیروزی حزب ناسیونالیست - که تمامی آن را سفیدپوستان تشکیل می‌دادند - فصل تازه‌ای در سرکوب‌گری در تاریخ آفریقای جنوبی باز کرد.

رهبر حزب اعلام کرد: «شعار ما حفظ برتری نژاد سفید در آینده است. حتی اگر لازم باشد از زور استفاده می‌کنیم.» قوانین آپارتاید جدید یا «آپارتس به زبان آفریقای جنوبی»، برتریِ نژاد سفید را حفظ می‌کرد. آن هم با تقسیم‌بندی نژادی مانند اروپایی‌ها، هندی‌ها و رنگین‌پوستان و آفریقایی‌ها.

غیرسفیدپوستان، به زور در مناطق محروم و فقیر اسکان داده می‌شدند و باید برای مسافرت اجازه می‌گرفتند. از حق رای‌دادن و مشارکت در دولت و ازدواج با سفیدپوستان هم محروم بودند و در بیش‌تر موارد حتی حق تملک زمینی را هم نداشتند.

آن‌ها ده‌ها سال در برابر این تبعیض، مقاومت کردند، ولی نتوانستند تغییر واقعی به وجود بیاورند. سال‌های بعد، و در حوادثی مانند قتل‌عام شارپ ویل در۱۹۶۰ و شورش سووِتو در ۱۹۷۶، دولت به‌شدت معترضان را سرکوب کرد و بعضی از رهبران مانند نلسون ماندلا را به زندان انداخت و برخی دیگر را هم به قتل رساند.

اما اواخر دهه ۱۹۷۰، انجمن‌های مردمی و مدنیِ زیادی در شهرک‌های سیاه‌پوست‌نشین ظهور کردند. فعالیت‌های این گروه‌ها سیاسی نبود و فقط بر توسعه اجتماعی متمرکز بودند.

پوپو مولِفی، از فعالان آن دوره، می‌گوید: «جنبش نیاز داشت که روی مسائل محلی کار کند تا به مردم اعتماد‌به‌نفس بدهد که آنها می‌توانند از طریق فعالیت‌های توده‌ای، زندگی خود را تغییر دهند».

فعالان، جوامع محلی را حول مسائلی چون افزایش اجاره‌بها و نرخ خدمات اولیه مانند آب و اسکان اجباری بسیج کردند. آنها از طریق تظاهرات، امتناع از پرداخت اجاره، تشویق مردم به خریدنکردن و بایکوت، مقامات را تحت فشار قرار دادند و موفق شدند دست‌آوردهای کوچک و محسوسی داشته باشند. گرچه می‌دانستند که باید چشم‌انداز وسیع‌تری را ببینند. آن‌ها می‌گفتند که: «ما باید افزایش اجاره‌بها، حمل‌و‌نقل و آب و برق را دودِ حاصل از آتش آپارتاید فرض کنیم و نیروی خود را برای خاموش‌کردن آتش بسیج کنیم.»

https://youtu.be/Ve6HqGcFlqM


#آپارتاید #پادکست #خیزش_ها_و_جنبش_ها #آفریقای_جنوبی #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
12👍4💯3
جمهوری اسلامی در ماه مرداد دست‌کم ۱۶۰ انسان را اعدام کرده است.
پخشان عزیزی، شریفه محمدی و وریشه مرادی سه زندانی سیاسی هستند که در دستگاه قضایی ناعادلانه جمهوری اسلامی به اعدام محکوم شده‌اند.

تاکید می‌کنیم هم‌اکنون ۵۴ زندانی امنیتی و سیاسی در زندان زیر حکم اعدام هستند. و البته تعداد بسیار زیادی از هم‌وطنان‌مان هم با اتهامات دیگر مثل «جرائم مرتبط با موادمخدر» «قتل» و .... به اعدام محکوم شده‌اند.

صدای زندانیان محکوم به اعدام باشیم
آیا شما هم در پویش سه‌شنبه‌های نه به اعدام شرکت می‌کنید؟

در جست‌وجوی گردن
طرح از رضا عقیلی
https://tavaana.org/fa/Khamenei_Execution

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#نه_به_اعدام
#شریفه_محمدی
@Tavaana_TavaanaTech
👍21💔82
Forwarded from گفت‌وشنود

دبیر ستاد امر به معروف قم: بازرسی از دستگاه‌های اجرایی درباره حجاب آغاز شده است


محمد کرباسی، دبیر ستاد امر به معروف استان قم از شروع فعالیت‌های بازرسی این ستاد در نهادها و دستگاه‌های اجرایی برای «نظارت بر رعایت عفاف و حجاب» خبر داد.

او اضافه کرد: «اگر گزارش‌هایی از هرگونه ناهنجاری یا کم‌کاری در حوزه عفاف و حجاب یا سایر مسائل اجتماعی که به تکالیف دستگاه‌ها مربوط می‌شود، به ستاد امر به معروف ارسال شود، این گزارش‌ها به سرعت در فرآیند بازرسی‌ها مورد بررسی قرار خواهند گرفت.»

#حجاب_اجبارى #پوشش_اختیاری #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
👎43
چرا آدم‌های معمولی در یک حکومت استبدادی، تبدیل به عاملان ظلم می‌شوند؟
نوشته احمدرضا یزدی

شاید تصور کنیم شکنجه، سرکوب، یا تحقیر مردم، فقط کار آدم‌های خشن، بی‌رحم یا روان‌پریشه...
ااما روان‌شناسی اجتماعی یه چیز دیگه می‌گه
توی آزمایش‌های معروفی مثل «زندان استنفورد» یا «مطالعه‌ی زندان بی‌بی‌سی»، نشون داده شد که آدم‌های عادی، صرفاً به‌خاطر نقشی که بهشون داده شده، ممکنه به شکلی غیرمنتظره دست به رفتارهای ظالمانه بزنن.
فقط بهشون گفتن:

تو نگهبانی، تو قدرت داری

تو زندانی‌ای، باید اطاعت کنی

و بلافاصله رفتارها تغییر کرد:
نگهبان‌ها خشن‌تر شدن، زندانی‌ها ترسو یا شورشی. نه با آموزش، نه با تهدید؛ فقط به خاطر نقش.

نظریه پشت ماجرا چیه؟

دو تا از مهم‌ترین مطالعات تاریخ روان‌شناسی اجتماعی به این موضوع پرداختن:

آزمایش میلگرام (1961)
نشان داد که آدم‌های عادی حاضرن به دیگران شوک الکتریکی وارد کنن، فقط چون شخصی با ظاهر "اقتدار علمی" ازشون خواسته بود.
اطاعت کورکورانه از قدرت مشروع.

آزمایش زندان استنفورد (زیمباردو، 1971)
نشان داد آدم‌های عادی، وقتی در موقعیت قدرت قرار می‌گیرن (نقش «نگهبان»)، خیلی زود ممکنه به خشونت، تحقیر و سرکوب رو بیارن.

این‌ها باعث شکل‌گیری دیدگاهی شدن که می‌گه:

خشونت و ظلم، نه از شخصیت‌های "ضد اجتماعی"، بلکه از ساختارهایی میاد که افراد رو توی نقش‌های نابرابر قرار می‌دن.

زیمباردو خودش گفته بود:

«ما به کسی نگفتیم که ظالم باشه. ما فقط شرایطی ساختیم که در اون، ظلم به یه واکنش "منطقی" تبدیل بشه.»

وقتی ظلم بخشی از "نقش سازمانی" می‌شه

یعنی چی ساختار اجتماعی؟ یعنی اینکه در یک سیستم:

بعضی‌ها لباس رسمی دارن، اختیار دارن، حق تنبیه دارن، سلاح دارن، مجوز قانونی دارن...

و بقیه بی‌صدا، بی‌دفاع، فاقد قدرت، و تحت‌نظر و ظلم هستن...

در چنین شرایطی، ظلم کردن تبدیل می‌شه به "وظیفه شغلی" نه انتخاب شخصی.
و از اون‌طرف، سکوت در برابر ظلم هم می‌تونه بشه "واکنش عاقلانه" برای بقا.
مأمور گشت ارشاد، بسیجی، نیروهای انتظامی، لباس‌شخصی‌ها، آتش به اختیارها، «آمران به معروف»، حجاب‌بان‌ها، قضات و بازجویان...
نقش‌شون چیه؟
«ناظر، مجری قانون، حافظ نظم، عامل سرکوب»

و در سوی دیگر:

زنان بی‌حجاب، معترضان خیابانی، دانشجویان، فعالان مدنی، اقلیت‌های دینی و قومی...
به این‌ها چه نقشی داده شده؟
«تحت‌نظر، منحرف، تهدید، عامل بیگانه، دشمن داخلی»

وقتی این تقسیم‌بندی به‌صورت روزمره، سیستماتیک، و قانونی اجرا بشه،
خشونت هم "عادی" می‌شه و هم "موجه" جلوه می‌کنه.
پس:
استبداد از ذات مردم نمیاد.
از ساختارهایی میاد که نقش‌های نابرابر می‌سازن
و افراد رو وادار می‌کنن به ظلم‌کردن، یا سکوت‌کردن.

#استبداد #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
15👍8💯4
تجربه‌های گذار/ احتمال گذار به دموکراسی در ایران: نگاهی از دریچه تجربه آفریقای جنوبی

نوشته آرش افراز
منتشرشده در رسانه تحکیم ملت

تجربه تاریخی گذار از حکومت‌های اقتدارگرا به دموکراسی، همواره در بستر بحران‌ها و فشارهای داخلی و بین‌المللی شکل گرفته است. نمونه برجسته این روند، گذار مسالمت‌آمیز آفریقای جنوبی از آپارتاید به دموکراسی در اوایل دهه ۱۹۹۰ بود. حکومت آپارتاید که بیش از چهار دهه بر اقلیت سفیدپوست سلطه داشت، در برابر فشارهای فزاینده اقتصادی، تحریم‌های بین‌المللی، اعتراضات اجتماعی گسترده و نارضایتی درونی، به تدریج وارد مرحله مذاکره با اپوزیسیون شد و در نهایت، حاضر به واگذاری قدرت گردید.

تحلیل سیاسی این تجربه نشان می‌دهد که سه عامل کلیدی، زمینه‌ساز موفقیت گذار بود: فشار اقتصادی و تحریم‌ها که منابع حکومت را محدود می‌کرد، حضور نخبگان اصلاح‌طلب (افراد درون حکومت که تمایل به اصلاح و تعدیل سیاست‌ها دارند و می‌توانند مسیر گفت‌وگو و مصالحه را فراهم کنند) درون حکومت، و هماهنگی و انسجام اپوزیسیون که توانست مطالبات مشروع مردم را نمایندگی کند. به عبارت دیگر، استیصال حکومت آپارتاید، همراه با ظرفیت سازمانی و فکری مخالفان، مسیر گذار را تسهیل کرد.

با نگاهی به شرایط فعلی ایران، می‌توان شباهت‌هایی را مشاهده کرد که احتمال گذار به نفع دموکراسی را افزایش می‌دهد. بحران کارآمدی حکومت، که در ناکامی‌های اقتصادی، ضعف مدیریت و محدودیت دسترسی مردم به خدمات عمومی نمود یافته است، مشابه فشار اقتصادی در آفریقای جنوبی عمل می‌کند. علاوه بر آن، تحریم‌های گسترده و پیامدهای اقتصادی آن، دولت را در موقعیتی قرار داده که توان پاسخگویی مؤثر به مطالبات مردم را محدود کرده است. بحران مشروعیت سیاسی نیز، که با نارضایتی‌های گسترده و اعتراضات سراسری نمایان شده، همان نقش فشار اجتماعی را ایفا می‌کند که در آفریقای جنوبی موجب تهدید بقای حکومت شد.

نکته مهم دیگر، وجود نخبگان اصلاح‌طلب در ایران (افراد درون حکومت که تمایل به اصلاح و تغییر تدریجی سیاست‌ها دارند و می‌توانند مسیر گفت‌وگو و مصالحه را تسهیل کنند) است که می‌توانند نقش مشابه رفورمیست‌ها در آفریقای جنوبی را ایفا کنند. اگرچه ساختار جمهوری اسلامی پیچیده‌تر و مبتنی بر نهادهای مذهبی و اقتدارگرایانه است، اما فشارهای داخلی و بین‌المللی، کاهش مشروعیت و بحران اقتصادی، موقعیتی شبیه به مرحله آخر حکومت آپارتاید را پدید آورده است.

مطالعات علوم سیاسی نشان می‌دهد که موفقیت گذار دموکراتیک مستلزم ترکیبی از استیصال حکومت، ظرفیت سازمانی مخالفان، و وجود نخبگان اصلاح‌طلب آماده مذاکره است. همان‌گونه که در آفریقای جنوبی، حکومت آپارتاید پس از سال‌ها انحصار قدرت، در مواجهه با فشارهای اقتصادی، اعتراضات اجتماعی و تحریم‌ها، مجبور به مذاکره شد، جمهوری اسلامی نیز در وضعیت فعلی با بحرانی چندوجهی روبروست که احتمال پذیرش تغییرات سیاسی تدریجی و مصالحه برای حفظ حداقلی مشروعیت را افزایش می‌دهد.

این متن بیشتر بر نقش حکومت در فرآیند گذار تمرکز دارد و تحلیل دقیق نقش اپوزیسیون در جای خود نیازمند بررسی جداگانه است.

به این ترتیب، تجربه آفریقای جنوبی نه تنها الگویی برای تحلیل گذارها فراهم می‌کند، بلکه به ما نشان می‌دهد که شرایط داخلی و بین‌المللی، فشار اقتصادی و اجتماعی و وجود نخبگان اصلاح‌طلب، می‌توانند محرک‌های کلیدی برای گذار مسالمت‌آمیز باشند. ایران، با مجموعه‌ای از بحران‌های اقتصادی، مشروعیتی و فشارهای بین‌المللی، در موقعیتی قرار دارد که احتمال افزایش خواست مردم برای تغییر و فرصت برای آغاز فرآیندهای دموکراتیک را بالا می‌برد.

در پایان، باید تأکید کرد که گذار به دموکراسی در هر کشور با ویژگی‌های خاص خود همراه است و نیازمند برنامه‌ریزی، سازماندهی اپوزیسیون و واکنش حساب‌شده نخبگان اصلاح‌طلب درون حکومت است. با الهام از تجربه آفریقای جنوبی، ایران نیز می‌تواند مسیر گذار مسالمت‌آمیز و پایدار به دموکراسی را در صورتی که فشارها و استیصال حکومت استمرار یابد و ظرفیت گفت‌وگو شکل گیرد، تجربه کند.
@tahkimmelat

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
14👍2