گسترش کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هشتاد و سوم به ۵۰ زندان مختلف
پیوستن زندان دهدشت به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
در ایران ِ تحت حاکمیت ولایت فقیه ماشین اعدام همچنان بیرحمانه قربانی میگیرد. تنها در ماه مرداد، ۱۶۶ تن به دار آویخته شدند؛ و در هفته گذشته، ۳۱ تن از هموطنان ما، از جمله یک زن اعدام شدند، و دو تن از قربانیان در کردکوی و بیرم لارستان در ملا عام حلق آویز شدند. حکومت اعدامی قصد دارد با تحقیر و عادیسازی خشونت، جامعه را در وحشت فرو برد.
طبق اخبار رسیده جمعی از زندانیان زندان دهدشت در هفته هشتاد و سوم به «کارزار سهشنبههای نه به اعدام» پیوستند؛ افزودن نام زندان دهدشت به فهرست این کارزار یادآور این حقیقت تلخ است که هیچ گوشهای از ایران از سایه اعدام در امان نمانده است.
همزمان با خشم به خبر تکاندهنده دیگری مینگریم: تبدیل قطعه ۴۱ بهشت زهرا (قطعهای که یادآور هزاران زندانی سیاسی دهه ۶۰ و جنایتهای فراموشنشدنی آن سالهاست) به پارکینگ؛ اقدامی که نه تنها تلاشی شرمآور برای پاک کردن حافظه جمعی و آثار جنایتهای حکومتی است، بلکه بیحرمتی آشکاری به قربانیان و خانوادههایشان محسوب میشود، امری که از سوی عفو بین الملل نیز محکوم شده است.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» بار دیگر فریاد میزند:
اعدام راهحل نیست؛
اعدام نقض آشکار حق حیات است؛
اعدام ابزاری برای ایجاد رعب و تثبیت سرکوب سیاسی است.
این کارزار از همه نهادهای بینالمللی، فعالان حقوق بشر و همه وجدانهای بیدار میخواهد که در برابر این چرخه مرگ بایستند و اعتراض مردم ایران علیه اعدام را بازتاب کنند.
«کارزار سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هشتادوسوم روز سهشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ در ۵۰ زندان زیر در اعتصاب غذا میباشد:
زندان اوین، زندان قزلحصار (واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج،زندان کامیاران و زندان دهدشت
هفته هشتادوسوم
۴ شهریور ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پیوستن زندان دهدشت به کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»
در ایران ِ تحت حاکمیت ولایت فقیه ماشین اعدام همچنان بیرحمانه قربانی میگیرد. تنها در ماه مرداد، ۱۶۶ تن به دار آویخته شدند؛ و در هفته گذشته، ۳۱ تن از هموطنان ما، از جمله یک زن اعدام شدند، و دو تن از قربانیان در کردکوی و بیرم لارستان در ملا عام حلق آویز شدند. حکومت اعدامی قصد دارد با تحقیر و عادیسازی خشونت، جامعه را در وحشت فرو برد.
طبق اخبار رسیده جمعی از زندانیان زندان دهدشت در هفته هشتاد و سوم به «کارزار سهشنبههای نه به اعدام» پیوستند؛ افزودن نام زندان دهدشت به فهرست این کارزار یادآور این حقیقت تلخ است که هیچ گوشهای از ایران از سایه اعدام در امان نمانده است.
همزمان با خشم به خبر تکاندهنده دیگری مینگریم: تبدیل قطعه ۴۱ بهشت زهرا (قطعهای که یادآور هزاران زندانی سیاسی دهه ۶۰ و جنایتهای فراموشنشدنی آن سالهاست) به پارکینگ؛ اقدامی که نه تنها تلاشی شرمآور برای پاک کردن حافظه جمعی و آثار جنایتهای حکومتی است، بلکه بیحرمتی آشکاری به قربانیان و خانوادههایشان محسوب میشود، امری که از سوی عفو بین الملل نیز محکوم شده است.
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» بار دیگر فریاد میزند:
اعدام راهحل نیست؛
اعدام نقض آشکار حق حیات است؛
اعدام ابزاری برای ایجاد رعب و تثبیت سرکوب سیاسی است.
این کارزار از همه نهادهای بینالمللی، فعالان حقوق بشر و همه وجدانهای بیدار میخواهد که در برابر این چرخه مرگ بایستند و اعتراض مردم ایران علیه اعدام را بازتاب کنند.
«کارزار سهشنبههای نه به اعدام» در هفته هشتادوسوم روز سهشنبه ۴ شهریور ۱۴۰۴ در ۵۰ زندان زیر در اعتصاب غذا میباشد:
زندان اوین، زندان قزلحصار (واحد ۳و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان قرچک، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اهر، زندان اراک، زندان خرم آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان فیروزآباد فارس، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان یزد، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان )، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج،زندان کامیاران و زندان دهدشت
هفته هشتادوسوم
۴ شهریور ۱۴۰۴
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام
#بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍17🕊5❤4
طبق گزارش دریافتی، زهره سرو، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک، با پروندهسازی تازهای در زندان مواجه شده است.
طبق این گزارش، اتهامات خانم زهره سرو توهین به رهبر جمهوری اسلامی و شعار دادن علیه حکومت هنگام قطع برق ذکر شده است.
اخیرا پس از پذیرش اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، شعبه همعرض نیز حکم شش سال حبس قبلی زهره سرو عینا تایید کرد.
زهره سرو، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین بود که اخیرا با اعمال خشونت فراوان به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. او بیش از سه سال و نیم است که در زندان به سر میبرد در این مدت مادر بیمارش را از دست داد. زهره سرو در زندان به سرطان مبتلا شده و از حق درمان هم محروم بوده است.
این زندانی سیاسی، پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت دارد.
زهره سرو اخیرا در احضار به دادگاه در پی درگیری با ماموران بر سر حجاب، به صورت تنبیهی به انفرادی منتقل شده بود.
او چند روز به همراه چند زندانی دبگر، طی نامهای به رئیس قوه قضاییه نسبت به شرایط نگهداری زنان در زندان قرچک اعتراض کرده بود.
در بخشی از این نامه آمده بود:
«ما در این سیستم انسان به شمار نمیآییم. شرایط اسفناک قرچک را ضرب در ده کنید، باز هم به عمق فلاکت ما در این کنج ستم نمیرسد. ما را نه در رده یک قاتل زنجیرهای، که کمتر از موجودات زنده میدانید؛ گویی از بمب و موشک نیز خطرناکتریم.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #زهره_سرو #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق این گزارش، اتهامات خانم زهره سرو توهین به رهبر جمهوری اسلامی و شعار دادن علیه حکومت هنگام قطع برق ذکر شده است.
اخیرا پس از پذیرش اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، شعبه همعرض نیز حکم شش سال حبس قبلی زهره سرو عینا تایید کرد.
زهره سرو، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین بود که اخیرا با اعمال خشونت فراوان به زندان قرچک ورامین منتقل شده است. او بیش از سه سال و نیم است که در زندان به سر میبرد در این مدت مادر بیمارش را از دست داد. زهره سرو در زندان به سرطان مبتلا شده و از حق درمان هم محروم بوده است.
این زندانی سیاسی، پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت دارد.
زهره سرو اخیرا در احضار به دادگاه در پی درگیری با ماموران بر سر حجاب، به صورت تنبیهی به انفرادی منتقل شده بود.
او چند روز به همراه چند زندانی دبگر، طی نامهای به رئیس قوه قضاییه نسبت به شرایط نگهداری زنان در زندان قرچک اعتراض کرده بود.
در بخشی از این نامه آمده بود:
«ما در این سیستم انسان به شمار نمیآییم. شرایط اسفناک قرچک را ضرب در ده کنید، باز هم به عمق فلاکت ما در این کنج ستم نمیرسد. ما را نه در رده یک قاتل زنجیرهای، که کمتر از موجودات زنده میدانید؛ گویی از بمب و موشک نیز خطرناکتریم.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی #زهره_سرو #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍13💔13🕊5❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسعود وظیفه، زندانی سیاسی سابق، در این ویدیو میگوید هنگامی که با مشاهده آزار یک مادر و دختر توسط چند نیروی لباس شخصی (احتمالا بسیجی) مداخله کرده تا آنها را نجات دهد به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است. او میگوید چند شهروند دیگر هم آسیب دیدند.
طبق گزارش دریافتی، آقای وظیفه از ناحیه بینی آسیب دیده و همچنین دندان او شکسته است.
مسعود وظیفه اخیرا به دلیل فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود به مجموعاً چهار سال حبس تعزیری، هفتاد و چهار ضربه شلاق و پرداخت پنجاه میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده است که در صورت تایید در دادگاه تجدیدنظر، مجازات دو سال حبس برای او قابل اجرا خواهد بود.
#مسعود_وظیفه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، آقای وظیفه از ناحیه بینی آسیب دیده و همچنین دندان او شکسته است.
مسعود وظیفه اخیرا به دلیل فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود به مجموعاً چهار سال حبس تعزیری، هفتاد و چهار ضربه شلاق و پرداخت پنجاه میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده است که در صورت تایید در دادگاه تجدیدنظر، مجازات دو سال حبس برای او قابل اجرا خواهد بود.
#مسعود_وظیفه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤16🕊11💔9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعی از شهروندان در شهر نجفآباد در استان اصفهان، با تجمع جلوی اداره برق، اعتراضشان را نسبت به قطع مکرر برق اعلام کردند.
جمهوری اسلامی، سالها شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» را ترویج داد ولی از صدها میلیارد دلار هزینه بابت توسعه انرژی هستهای با ادعای غیرنظامی (ولی مخفیانه و به قول علی مطهری با قصد ساخت بمب هستهای)، فایدهای نصیب مردم ایران نشد که هیچ، خسارات فراوانی بابت تحریم ایران به میهنمان وارد شد.
با میلیاردها دلار هزینه انرژی هستهای، هیچ لامپی روشن نشد، ولی ایران ساعتها در تاریکی فرو میرود! ایران با بحران آب و برق مواجه شده و مملکت به تعطیلی و رکود کشانده شده است.
شعار مردم و خواستهشان مشخص است، آنها خواهان نیازهای اولیه و حق طبیعی خود هستند که وظیفه حکومت تامین آنها است. حکومتی که با وعده آب و برق و مسکن مجانی به قدرت رسید، ولی میراثش ویرانی ایران بوده است.
حالا هر روز اعتراضات مردمی در حال گسترش به شهرهای مختلف است و بار دیگر در سراسر کشور صدای اعتراضات بلند شده است.
#آب_برق_زندگی #اعتراضات_سراسری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی، سالها شعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» را ترویج داد ولی از صدها میلیارد دلار هزینه بابت توسعه انرژی هستهای با ادعای غیرنظامی (ولی مخفیانه و به قول علی مطهری با قصد ساخت بمب هستهای)، فایدهای نصیب مردم ایران نشد که هیچ، خسارات فراوانی بابت تحریم ایران به میهنمان وارد شد.
با میلیاردها دلار هزینه انرژی هستهای، هیچ لامپی روشن نشد، ولی ایران ساعتها در تاریکی فرو میرود! ایران با بحران آب و برق مواجه شده و مملکت به تعطیلی و رکود کشانده شده است.
شعار مردم و خواستهشان مشخص است، آنها خواهان نیازهای اولیه و حق طبیعی خود هستند که وظیفه حکومت تامین آنها است. حکومتی که با وعده آب و برق و مسکن مجانی به قدرت رسید، ولی میراثش ویرانی ایران بوده است.
حالا هر روز اعتراضات مردمی در حال گسترش به شهرهای مختلف است و بار دیگر در سراسر کشور صدای اعتراضات بلند شده است.
#آب_برق_زندگی #اعتراضات_سراسری #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍31❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی نشان میدهند شامگاه دوشنبه سوم شهریور، دانشجویان دانشگاه شیراز در اعتراض به قطعیهای مداوم برق تجمع اعتراضی برگزار کردند.
دانشجویان خوابگاهی در روزهای اخیر با قطع آب مواجه شدهاند و شرایط برایشان بسیار دشوار شده است.
#شیراز #دانشگاه #آب_برق_زندگی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دانشجویان خوابگاهی در روزهای اخیر با قطع آب مواجه شدهاند و شرایط برایشان بسیار دشوار شده است.
#شیراز #دانشگاه #آب_برق_زندگی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍32
زهره سرو، زندانی سیاسی در بند قرچک، ضمن تبریک جشن باستانی شهریورگان (مصادف با ۴ شهریور) و پاسداشت یاد کوروش بزرگ، از پایداری زندانیان در زندانهای جمهوری اسلامی نوشته است.
بنام ایران، از دل زندان قرچک،
نامهای از زهره سرو
درود به هموطنانم در سراسر جهان؛
فرا رسیدن جشن باستانی شهریورگان، روز پاسداشت پادشاهان شایسته و روز یادآوریِ کوروش بزرگ را از اعماق قلبم به شما تبریک میگویم.
این روز فرصتی ارزشمند برای یادآوریِ عظمت مردی است که نماد دادگری، خردورزی و رهایی بود.
در این روز که نامش از «شهریور»، نماد پادشاهی آرزوشده برگرفته شده، یاد کوروش را گرامی میداریم—او که با ورود صلحآمیز به بابل، پایهگذار روایتی از عدالت و بزرگی شد.
اینجا در زندان، دیوارها نمیتوانند مانع از بلند شدن نام تو، ای کوروش، شوند. در سایه حکومت ظلم و سرکوب؛ یاد تو، برای ما داستانیست از شرافت، از امید به پیروزی نور بر تاریکی.
تو ای کوروش در استواریات، در خردمندانهگیات، در خواستن آزادی برای همگان، زندهای.
و برای ما، این روز یادآور این است که حتی در سختترین شرایط، میتوانیم از روشنایی سخن بگوییم، میتوانیم امید را در دلها زنده نگه داریم، میتوانیم ایستادگی کنیم، میتوانیم همچنان در مسیر مبارزه و آزادیخواهی پایدار بمانیم.
و ما امروز، در جشن شهریورگان، یاد کوروش را آنچنان زنده میکنیم که نشان دهیم حتی زندان نمیتواند خاموشمان کند.
با امید به روزی که دیوارها فرو ریزند و عدالت حقیقی بر سرزمینمان ببارد،
زهره سرو، زندان قرچک
۴ شهریور ۱۴۰۴
ـ جشن شهریورگان یکی از آیینهای کهن ایرانی است که در روز چهارم شهریور برگزار میشود. این روز در تقویم زرتشتی به نام ایزد «شهریور» یا «خشَثرَوَیریَه» است؛ نماد پادشاهی آرمانی، دادگری و پاسداری از فلزات. ایرانیان باستان در این روز، عدالتخواهی و شهریاری دادگرانه را گرامی میداشتند و یاد کوروش و پادشاهان نیکنام را زنده میکردند.
طبق گزارش دریافتی، جمعی از زندانیان سیاسی در زندان قرچک، این روز را جشن گرفتند.
#شهریورگان #ایران #زهره_سرو #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
بنام ایران، از دل زندان قرچک،
نامهای از زهره سرو
درود به هموطنانم در سراسر جهان؛
فرا رسیدن جشن باستانی شهریورگان، روز پاسداشت پادشاهان شایسته و روز یادآوریِ کوروش بزرگ را از اعماق قلبم به شما تبریک میگویم.
این روز فرصتی ارزشمند برای یادآوریِ عظمت مردی است که نماد دادگری، خردورزی و رهایی بود.
در این روز که نامش از «شهریور»، نماد پادشاهی آرزوشده برگرفته شده، یاد کوروش را گرامی میداریم—او که با ورود صلحآمیز به بابل، پایهگذار روایتی از عدالت و بزرگی شد.
اینجا در زندان، دیوارها نمیتوانند مانع از بلند شدن نام تو، ای کوروش، شوند. در سایه حکومت ظلم و سرکوب؛ یاد تو، برای ما داستانیست از شرافت، از امید به پیروزی نور بر تاریکی.
تو ای کوروش در استواریات، در خردمندانهگیات، در خواستن آزادی برای همگان، زندهای.
و برای ما، این روز یادآور این است که حتی در سختترین شرایط، میتوانیم از روشنایی سخن بگوییم، میتوانیم امید را در دلها زنده نگه داریم، میتوانیم ایستادگی کنیم، میتوانیم همچنان در مسیر مبارزه و آزادیخواهی پایدار بمانیم.
و ما امروز، در جشن شهریورگان، یاد کوروش را آنچنان زنده میکنیم که نشان دهیم حتی زندان نمیتواند خاموشمان کند.
با امید به روزی که دیوارها فرو ریزند و عدالت حقیقی بر سرزمینمان ببارد،
زهره سرو، زندان قرچک
۴ شهریور ۱۴۰۴
ـ جشن شهریورگان یکی از آیینهای کهن ایرانی است که در روز چهارم شهریور برگزار میشود. این روز در تقویم زرتشتی به نام ایزد «شهریور» یا «خشَثرَوَیریَه» است؛ نماد پادشاهی آرمانی، دادگری و پاسداری از فلزات. ایرانیان باستان در این روز، عدالتخواهی و شهریاری دادگرانه را گرامی میداشتند و یاد کوروش و پادشاهان نیکنام را زنده میکردند.
طبق گزارش دریافتی، جمعی از زندانیان سیاسی در زندان قرچک، این روز را جشن گرفتند.
#شهریورگان #ایران #زهره_سرو #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤27👍3💔1
Forwarded from گفتوشنود
از نخستین روزهای انقلاب ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی میان دو مفهوم متعارض در نوسان بوده است: «امت اسلامی» و «ملت ایران». حاکمان این نظام هیچگاه به یکی از این دو وفادار نماندهاند؛ آنچه در عمل اصل بوده، صرفاً بقای قدرت سیاسی است.
ریشههای تناقض
روحالله خمینی در همان سالهای آغازین، ملیگرایی را «شرک» دانست و شخصیتهایی چون محمد مصدق را «مرتد» معرفی کرد. از نگاه او، هویت ایرانی تنها حجاب و مانعی در برابر امت واحده اسلامی بود. اما امروز، علی خامنهای پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، مداحان را به اجرای سرود «ای ایران» فرا میخواند؛ سرودی که در دهه شصت بهعنوان نماد «ملیگرایی سکولار» از مراسم رسمی حذف شده بود. این تغییر موضع، نشاندهنده استفاده ابزاری از هویت ملی یا دینی بسته به شرایط سیاسی است.
نوسانهای تاریخی
در چهار دهه گذشته، جمهوری اسلامی بارها بسته به اقتضا، یکی از این دو هویت را برجسته کرده است:
دهه شصت: تأکید بر «امت اسلامی» برای توجیه جنگ ایران و عراق و سرکوب داخلی.
دهه هفتاد: با افزایش اعتراضات و بحران مشروعیت، تبلیغ «وطن» و «ایران» برای آرامکردن افکار عمومی.
دهههای اخیر: هنگام دخالت در سوریه، لبنان یا یمن، سخن از «وظیفه دینی» و «امت واحده» به میان آمد؛ اما هنگام بحرانهای داخلی یا حمله مستقیم اسرائیل، پرچم «ملیگرایی» بالا کشیده شد.
مقایسه تطبیقی
این تغییر لحن ایدئولوژیک پدیدهای بیسابقه نیست. نظامهای توتالیتر دیگر نیز بسته به شرایط، روایت مسلط خود را تغییر دادهاند. اتحاد شوروی استالین، که بر «انترناسیونالیسم پرولتری» تأکید داشت، در جنگ جهانی دوم ناگهان به «میهنپرستی روسی» پناه برد. چین مائو نیز گاه شعار «انقلاب جهانی» سر داد و گاه بر تمرکز بر «چین» تأکید کرد. جمهوری اسلامی نیز در همین مسیر، میان «ایران» و «اسلام» بازی میکند.
پیامدهای اجتماعی
این دوگانگی صرفاً تناقض سیاسی نیست؛ بلکه پیامدهای عمیق اجتماعی و هویتی دارد:
بیاعتمادی عمومی به شعارها و ایدئولوژی رسمی.
سردرگمی هویتی نسلهای جوان؛ نسلی که بهجای ارزشهای جهانشمول مانند حقوق بشر، آزادی بیان و همزیستی مسالمتآمیز، ناچار است در دوگانهی تحمیلی «ایرانی بودن» یا «مسلمان بودن» سرگردان بماند.
فرسایش مشروعیت نظام؛ چرا که هر بار با تغییر نقاب، تناقضهای گذشته آشکارتر میشود.
پرسش آینده
در جهانی که بیش از هر زمان بر حقوق بشر، دموکراسی و زندگی مسالمتآمیز تأکید میشود، پرسش اساسی این است: آیا جمهوری اسلامی میتواند همچنان این بازی دوگانه را ادامه دهد؟ یا سرانجام مردم ایران نقابها را کنار خواهند زد و درخواهند یافت که پشت همهی این شعارها یک حقیقت تلخ پنهان است: بقای قدرت، یگانه اصل این نظام بوده است.
#ملت #امت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
ریشههای تناقض
روحالله خمینی در همان سالهای آغازین، ملیگرایی را «شرک» دانست و شخصیتهایی چون محمد مصدق را «مرتد» معرفی کرد. از نگاه او، هویت ایرانی تنها حجاب و مانعی در برابر امت واحده اسلامی بود. اما امروز، علی خامنهای پس از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، مداحان را به اجرای سرود «ای ایران» فرا میخواند؛ سرودی که در دهه شصت بهعنوان نماد «ملیگرایی سکولار» از مراسم رسمی حذف شده بود. این تغییر موضع، نشاندهنده استفاده ابزاری از هویت ملی یا دینی بسته به شرایط سیاسی است.
نوسانهای تاریخی
در چهار دهه گذشته، جمهوری اسلامی بارها بسته به اقتضا، یکی از این دو هویت را برجسته کرده است:
دهه شصت: تأکید بر «امت اسلامی» برای توجیه جنگ ایران و عراق و سرکوب داخلی.
دهه هفتاد: با افزایش اعتراضات و بحران مشروعیت، تبلیغ «وطن» و «ایران» برای آرامکردن افکار عمومی.
دهههای اخیر: هنگام دخالت در سوریه، لبنان یا یمن، سخن از «وظیفه دینی» و «امت واحده» به میان آمد؛ اما هنگام بحرانهای داخلی یا حمله مستقیم اسرائیل، پرچم «ملیگرایی» بالا کشیده شد.
مقایسه تطبیقی
این تغییر لحن ایدئولوژیک پدیدهای بیسابقه نیست. نظامهای توتالیتر دیگر نیز بسته به شرایط، روایت مسلط خود را تغییر دادهاند. اتحاد شوروی استالین، که بر «انترناسیونالیسم پرولتری» تأکید داشت، در جنگ جهانی دوم ناگهان به «میهنپرستی روسی» پناه برد. چین مائو نیز گاه شعار «انقلاب جهانی» سر داد و گاه بر تمرکز بر «چین» تأکید کرد. جمهوری اسلامی نیز در همین مسیر، میان «ایران» و «اسلام» بازی میکند.
پیامدهای اجتماعی
این دوگانگی صرفاً تناقض سیاسی نیست؛ بلکه پیامدهای عمیق اجتماعی و هویتی دارد:
بیاعتمادی عمومی به شعارها و ایدئولوژی رسمی.
سردرگمی هویتی نسلهای جوان؛ نسلی که بهجای ارزشهای جهانشمول مانند حقوق بشر، آزادی بیان و همزیستی مسالمتآمیز، ناچار است در دوگانهی تحمیلی «ایرانی بودن» یا «مسلمان بودن» سرگردان بماند.
فرسایش مشروعیت نظام؛ چرا که هر بار با تغییر نقاب، تناقضهای گذشته آشکارتر میشود.
پرسش آینده
در جهانی که بیش از هر زمان بر حقوق بشر، دموکراسی و زندگی مسالمتآمیز تأکید میشود، پرسش اساسی این است: آیا جمهوری اسلامی میتواند همچنان این بازی دوگانه را ادامه دهد؟ یا سرانجام مردم ایران نقابها را کنار خواهند زد و درخواهند یافت که پشت همهی این شعارها یک حقیقت تلخ پنهان است: بقای قدرت، یگانه اصل این نظام بوده است.
#ملت #امت #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👍17👌2💯1
از مازیار ابراهیمی تا بابک شهبازی؛ از «کلوپ ترور» تا سناریوی «نصاب کولر ۱۲۰ میلیون دلاری»، داستانی تکراری اما تلخ در ایران روایت میشود؛ سناریوسازیهای امنیتی که چیزی فراتر از نقض حقوق بشر است.
سالها پیش پروندهای با عنوان «کلوپ ترور» رسانهای شد؛ تعدادی از شهروندان ایرانی به اتهام همکاری با اسرائیل و ترور دانشمندان هستهای بازداشت شدند. اعترافات تلویزیونی آنان با جزئیات پخش شد؛ از جمله مازیار ابراهیمی و مجید جمالی فشی. بعدها اما مشخص شد که دستکم برخی از این اعترافات زیر شکنجههای سنگین گرفته شده و ساختگی بوده است. ابراهیمی شرح داده بود که چگونه ماهها در انفرادی، زیر ضربات کابل و تهدید به مرگ، وادار به «اقرار» شد. حتی همسر دکتر علیمحمدی بعدها فاش کرد که وزارت اطلاعات سناریو را از قبل نوشته و به متهمان دیکته کرده بود.
امروز، پرونده بابک شهبازی نمونهای تازه از همین الگوست. یک نصاب کولرگازی، پدر دو فرزند، بدون تحصیلات دانشگاهی یا حتی دانشی در اینترنت و زبان خارجی، ناگهان به «جاسوس فاخر اسرائیل» بدل میشود! اتهامهایی چون درخواست ۱۲۰ میلیون دلار، بمبگذاری در اماکنی که هیچ مدرکی از آن یافت نشد، یا آموزش جاسوسی از طریق یک فایل Word مضحک به نظر میرسد. خانواده او روایت کردهاند که بازجویان با وعده کاهش حکم، او را به نوشتن سناریوهای ساختگی واداشتهاند و حتی با تهدید به آزار خانواده، اعترافات اجباری گرفتهاند.
ابهامات فراوان این پرونده از جمله عدم ارائه فیلم بازجویی در دادگاه، استفاده نکردن از نتایج تست دروغسنج (که بیگناهی او را نشان داده بود)، و شهادت همپروندهاش اسماعیل فکری مبنی بر ساختگی بودن اعترافات، همگی نشان میدهد که حقیقت قربانی شده است. عجیبتر آنکه دادگاه به تکذیبهای بعدی اعترافات اهمیتی نداده و صرفاً بر اقرارهای زیر شکنجه تکیه کرده است.
این نمونهها بیانگر روندی خطرناکاند: به جای شناسایی نفوذ واقعی در ساختارهای بالادستی، افراد عادی بهعنوان «قربانیان تبلیغاتی» معرفی میشوند. پروندهسازی برای شهروندانی بیگناه، نه فقط نقض حقوق بشر بلکه تلاشی سیستماتیک برای ایجاد رعب در جامعه است.
از مازیار ابراهیمی تا بابک شهبازی، یک حقیقت روشن است: در جمهوری اسلامی، اعتراف احباری سند جرم است و جان انسانها ابزار نمایش امنیت.
متن کاملتری در این خصوص را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/3f3d7e86
#نه_به_اعدام #مجید_جمالی_فشی #مازیار_ابراهیمی #بابک_شهبازی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سالها پیش پروندهای با عنوان «کلوپ ترور» رسانهای شد؛ تعدادی از شهروندان ایرانی به اتهام همکاری با اسرائیل و ترور دانشمندان هستهای بازداشت شدند. اعترافات تلویزیونی آنان با جزئیات پخش شد؛ از جمله مازیار ابراهیمی و مجید جمالی فشی. بعدها اما مشخص شد که دستکم برخی از این اعترافات زیر شکنجههای سنگین گرفته شده و ساختگی بوده است. ابراهیمی شرح داده بود که چگونه ماهها در انفرادی، زیر ضربات کابل و تهدید به مرگ، وادار به «اقرار» شد. حتی همسر دکتر علیمحمدی بعدها فاش کرد که وزارت اطلاعات سناریو را از قبل نوشته و به متهمان دیکته کرده بود.
امروز، پرونده بابک شهبازی نمونهای تازه از همین الگوست. یک نصاب کولرگازی، پدر دو فرزند، بدون تحصیلات دانشگاهی یا حتی دانشی در اینترنت و زبان خارجی، ناگهان به «جاسوس فاخر اسرائیل» بدل میشود! اتهامهایی چون درخواست ۱۲۰ میلیون دلار، بمبگذاری در اماکنی که هیچ مدرکی از آن یافت نشد، یا آموزش جاسوسی از طریق یک فایل Word مضحک به نظر میرسد. خانواده او روایت کردهاند که بازجویان با وعده کاهش حکم، او را به نوشتن سناریوهای ساختگی واداشتهاند و حتی با تهدید به آزار خانواده، اعترافات اجباری گرفتهاند.
ابهامات فراوان این پرونده از جمله عدم ارائه فیلم بازجویی در دادگاه، استفاده نکردن از نتایج تست دروغسنج (که بیگناهی او را نشان داده بود)، و شهادت همپروندهاش اسماعیل فکری مبنی بر ساختگی بودن اعترافات، همگی نشان میدهد که حقیقت قربانی شده است. عجیبتر آنکه دادگاه به تکذیبهای بعدی اعترافات اهمیتی نداده و صرفاً بر اقرارهای زیر شکنجه تکیه کرده است.
این نمونهها بیانگر روندی خطرناکاند: به جای شناسایی نفوذ واقعی در ساختارهای بالادستی، افراد عادی بهعنوان «قربانیان تبلیغاتی» معرفی میشوند. پروندهسازی برای شهروندانی بیگناه، نه فقط نقض حقوق بشر بلکه تلاشی سیستماتیک برای ایجاد رعب در جامعه است.
از مازیار ابراهیمی تا بابک شهبازی، یک حقیقت روشن است: در جمهوری اسلامی، اعتراف احباری سند جرم است و جان انسانها ابزار نمایش امنیت.
متن کاملتری در این خصوص را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/3f3d7e86
#نه_به_اعدام #مجید_جمالی_فشی #مازیار_ابراهیمی #بابک_شهبازی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔34❤1
الهام نادری منفرد، شهروند اهل نودشه از توابع استان کرمانشاه و ساکن مریوان، با حکم دادگاه انقلاب به دو سال حبس محکوم شد.
به گزارش ههنگاو، این زن ۳۲ ساله به اتهام «فعالیت تبلیغی به نفع رژیم صهیونیستی» محکوم شده است. بر اساس رأی صادره، ۲۱ ماه و نیم از حکم وی به حالت تعلیق درآمده و تنها دو ماه و نیم از آن تعزیری و لازمالاجراست.
منابع مطلع گفتهاند که نادری منفرد پس از انتشار یک استوری در شبکههای اجتماعی در جریان جنگ ایران و اسرائیل، توسط اداره اطلاعات مریوان احضار و تحت فشار و تهدید قرار گرفته و سپس با قرار وثیقه موقتاً آزاد شده بود.
این حکم بخشی از سرکوب گستردهای است که در روزهای جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل در کشور به راه افتاد؛ در آن ایام هزاران نفر از هموطنان تنها به دلیل یک استوری، کامنت یا حتی ابراز ساده احساساتشان بازداشت شدند. بسیاری از این بازداشتها به دلیل خوشحالی مردم از به هلاکت رسیدن فرماندهان سپاه صورت گرفت؛ همان کسانی که بهعنوان عاملان مستقیم کشتار و سرکوب فرزندان این سرزمین شناخته میشوند.
#الهام_نادری_منفرد #نودشه #مریوان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
به گزارش ههنگاو، این زن ۳۲ ساله به اتهام «فعالیت تبلیغی به نفع رژیم صهیونیستی» محکوم شده است. بر اساس رأی صادره، ۲۱ ماه و نیم از حکم وی به حالت تعلیق درآمده و تنها دو ماه و نیم از آن تعزیری و لازمالاجراست.
منابع مطلع گفتهاند که نادری منفرد پس از انتشار یک استوری در شبکههای اجتماعی در جریان جنگ ایران و اسرائیل، توسط اداره اطلاعات مریوان احضار و تحت فشار و تهدید قرار گرفته و سپس با قرار وثیقه موقتاً آزاد شده بود.
این حکم بخشی از سرکوب گستردهای است که در روزهای جنگ ۱۲ روزه میان ایران و اسرائیل در کشور به راه افتاد؛ در آن ایام هزاران نفر از هموطنان تنها به دلیل یک استوری، کامنت یا حتی ابراز ساده احساساتشان بازداشت شدند. بسیاری از این بازداشتها به دلیل خوشحالی مردم از به هلاکت رسیدن فرماندهان سپاه صورت گرفت؛ همان کسانی که بهعنوان عاملان مستقیم کشتار و سرکوب فرزندان این سرزمین شناخته میشوند.
#الهام_نادری_منفرد #نودشه #مریوان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23🕊9
برای شریفه محمدی
اثر هنرمند کارتونیست مانا نیستانی
منتشر شده در دویچهوله فارسی
دیوان عالی کشور حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری را به رغم اعتراضهای گسترده تأیید کرد. منتقدان میگویند که این حکم بر اساس ادله ناکافی و اعترافات زیر فشار و شکنجه صادر شد. به گفته بسیاری از ناظران، حکم اعدام او بیش از عدالت، نمایشگر انتقامجویی و زهر چشم گیری حکومت از زنان حاضر در جنبش "زن زندگی آزادی" است. پیامهای شریفه از زندان اما همچنان سرشار از عشق زندگی و شور آزادگی است. این موضوع دستمایه مانا نیستانی برای کاریکاتور هفته بوده است.
@dw_farsi
@mananey
#نه_به_اعدام #شریفه_محمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
برای شریفه محمدی
اثر هنرمند کارتونیست مانا نیستانی
منتشر شده در دویچهوله فارسی
دیوان عالی کشور حکم اعدام شریفه محمدی، فعال کارگری را به رغم اعتراضهای گسترده تأیید کرد. منتقدان میگویند که این حکم بر اساس ادله ناکافی و اعترافات زیر فشار و شکنجه صادر شد. به گفته بسیاری از ناظران، حکم اعدام او بیش از عدالت، نمایشگر انتقامجویی و زهر چشم گیری حکومت از زنان حاضر در جنبش "زن زندگی آزادی" است. پیامهای شریفه از زندان اما همچنان سرشار از عشق زندگی و شور آزادگی است. این موضوع دستمایه مانا نیستانی برای کاریکاتور هفته بوده است.
@dw_farsi
@mananey
#نه_به_اعدام #شریفه_محمدی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
❤28💔14🕊5👍3
روزنامه شرق گزارش داده که علیرغم اعلام رسمی وزارت آموزشوپرورش درباره رشد ۶۰ درصدی قیمت کتابهای درسی، فعالان حوزه آموزش معتقدند این افزایش در عمل بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ درصد بوده است.
در این گزارش آمده یکی از معلمان مناطق حاشیهای با اشاره به اینکه حتی مبلغ اندک ۱۰ هزار تومان برای کاربرگ آموزشی نیز صرفاً برای یک خانواده در شرایط سخت اقتصادی غیرقابل تحمل بود، گفته که پدر یکی از دانشآموزان فرزندش را از کلاس بیرون کشید و او دیگر هرگز به مدرسه بازنگشت.
معلم دیگری نیز اظهار کرده که از ۵۰۰ دانشآموز مدرسهای که در آن تدریس میکند، دستکم ۳۷۰ نفر در وضعیت مالی بسیار ضعیفی قرار دارند و حتی هزینه کتاب درسی برایشان دشوار است و این مسئله میتواند منجر به افزایش محرومیت آموزشی و ترک تحصیل شود.
افزایش چشمگیر ۱۱۰ تا ۱۲۰ درصدی هزینه کتابهای درسی، بهویژه برای خانوادههای کمبضاعت، بار مضاعفی است که میتواند محرومیت آموزشی را تشدید کند. در شرایطی که تورم و فشار اقتصادی از سالهای گذشته روندی صعودی داشته است، این گونه افزایشها، برخلاف ادعای بهبود وضعیت، عملاً مسیر آموزش را برای گروههای آسیبپذیر مسدود میکند.
این وضعیت میتواند روند رو به رشد ترک تحصیل را تشدید کند، چرا که کودکان از چرخه آموزش جدا میشوند تا باری کمتر بر دوش خانوادههایشان بگذارند یا در کارهای اقتصادی مشارکت کنند.
بر اساس آمارهای رسمی، محرومیت از تحصیل در سالهای گذشته همواره روند صعودی داشته و بازماندگان از تحصیل در سال گذشته افزون بر ۹۰۲هزار نفر بوده که نشانهای روشن از روند بحرانی خروج از چرخه آموزش است.
دردمندانه باید گفت افزایش هزینهکتابها در کنار فشار اقتصادی شدید، روندهای محرومیت تحصیلی و بهرهمندی از آموزش را تشدید و موج جدیدی از ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل را رقم خواهد زد و رویای آموزش کودکان را برای والدین تبدیل به کابوس میکند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #آموزش_رایگان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روزنامه شرق گزارش داده که علیرغم اعلام رسمی وزارت آموزشوپرورش درباره رشد ۶۰ درصدی قیمت کتابهای درسی، فعالان حوزه آموزش معتقدند این افزایش در عمل بین ۱۱۰ تا ۱۲۰ درصد بوده است.
در این گزارش آمده یکی از معلمان مناطق حاشیهای با اشاره به اینکه حتی مبلغ اندک ۱۰ هزار تومان برای کاربرگ آموزشی نیز صرفاً برای یک خانواده در شرایط سخت اقتصادی غیرقابل تحمل بود، گفته که پدر یکی از دانشآموزان فرزندش را از کلاس بیرون کشید و او دیگر هرگز به مدرسه بازنگشت.
معلم دیگری نیز اظهار کرده که از ۵۰۰ دانشآموز مدرسهای که در آن تدریس میکند، دستکم ۳۷۰ نفر در وضعیت مالی بسیار ضعیفی قرار دارند و حتی هزینه کتاب درسی برایشان دشوار است و این مسئله میتواند منجر به افزایش محرومیت آموزشی و ترک تحصیل شود.
افزایش چشمگیر ۱۱۰ تا ۱۲۰ درصدی هزینه کتابهای درسی، بهویژه برای خانوادههای کمبضاعت، بار مضاعفی است که میتواند محرومیت آموزشی را تشدید کند. در شرایطی که تورم و فشار اقتصادی از سالهای گذشته روندی صعودی داشته است، این گونه افزایشها، برخلاف ادعای بهبود وضعیت، عملاً مسیر آموزش را برای گروههای آسیبپذیر مسدود میکند.
این وضعیت میتواند روند رو به رشد ترک تحصیل را تشدید کند، چرا که کودکان از چرخه آموزش جدا میشوند تا باری کمتر بر دوش خانوادههایشان بگذارند یا در کارهای اقتصادی مشارکت کنند.
بر اساس آمارهای رسمی، محرومیت از تحصیل در سالهای گذشته همواره روند صعودی داشته و بازماندگان از تحصیل در سال گذشته افزون بر ۹۰۲هزار نفر بوده که نشانهای روشن از روند بحرانی خروج از چرخه آموزش است.
دردمندانه باید گفت افزایش هزینهکتابها در کنار فشار اقتصادی شدید، روندهای محرومیت تحصیلی و بهرهمندی از آموزش را تشدید و موج جدیدی از ترک تحصیل و بازماندگی از تحصیل را رقم خواهد زد و رویای آموزش کودکان را برای والدین تبدیل به کابوس میکند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #آموزش_رایگان #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔21❤1
صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا، نوشت:
«مردم و کشاورزان ایران به رهبری نیاز دارند که رفاه آنها و راهحلهای پایدار را در اولویت قرار دهد. بخش کشاورزی ایران در بحران به سر میبرد. دهه ها غفلت، بی کفایتی، کمبود آب، و قطعی برق باعث فساد گسترده مواد غذایی شده و کشاورزان را به ورطه نابودی کشانده است. کوتاهیهای این رژیم، کشاورزی را به یک مبارزه از پیش باخته تبدیل کرده است.»
@usabehfarsi
ـ واقعیت این است که عامل اصلی مشکلات بخش کشاورزی ایران و بیآبی، سیاستهای کلان جمهوری اسلامی است. این حکومت با شعار و سیاست «خودکفایی» و محور توسعه نامیدن آن، بدون توجه به ظرفیتهای منابع آب ایران و سدسازیهای بی مطالعه و انتقال منابع آب حوزههای آبی مختلف، ساخت صنایع آببر (مثل فولاد مبارکه) در مکان نامناسب، بهرهبرداری بیرویه از منابع آبی زیرزمینی و ... باعث بحران بزرگ آب، فرونشست زمین و فرسایش خاک شده است.
امروز مردم ایران رفاه و آسایش و در یک کلام زندگی میخواهند.
در شرایط کنونی نیاز به تکنولوژی و علم برای حل مشکلات آب و برق کشور است که با ایجاد تنش با کشورهای دیگر این امکان سلب شده است.
#برق #آب #کشاورزان #غذا #آب_برق_زندگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مردم و کشاورزان ایران به رهبری نیاز دارند که رفاه آنها و راهحلهای پایدار را در اولویت قرار دهد. بخش کشاورزی ایران در بحران به سر میبرد. دهه ها غفلت، بی کفایتی، کمبود آب، و قطعی برق باعث فساد گسترده مواد غذایی شده و کشاورزان را به ورطه نابودی کشانده است. کوتاهیهای این رژیم، کشاورزی را به یک مبارزه از پیش باخته تبدیل کرده است.»
@usabehfarsi
ـ واقعیت این است که عامل اصلی مشکلات بخش کشاورزی ایران و بیآبی، سیاستهای کلان جمهوری اسلامی است. این حکومت با شعار و سیاست «خودکفایی» و محور توسعه نامیدن آن، بدون توجه به ظرفیتهای منابع آب ایران و سدسازیهای بی مطالعه و انتقال منابع آب حوزههای آبی مختلف، ساخت صنایع آببر (مثل فولاد مبارکه) در مکان نامناسب، بهرهبرداری بیرویه از منابع آبی زیرزمینی و ... باعث بحران بزرگ آب، فرونشست زمین و فرسایش خاک شده است.
امروز مردم ایران رفاه و آسایش و در یک کلام زندگی میخواهند.
در شرایط کنونی نیاز به تکنولوژی و علم برای حل مشکلات آب و برق کشور است که با ایجاد تنش با کشورهای دیگر این امکان سلب شده است.
#برق #آب #کشاورزان #غذا #آب_برق_زندگی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍35❤1
اصلاح طلبان، بخشی از مشکل یا راه حل تغییر؟
صدای اصلاحات دوباره بلند شده؛ اما آیا جامعه اعتماد میکند؟
پیام همراهان
بیانیه اخیر جبهه اصلاحات با عنوان «آشتی ملی؛ بازگشت به مردم» در یازده بند منتشر شد و بازتاب گستردهای در افکار عمومی یافت. این بیانیه بر مسائلی چون رفع حصر، آزادی زندانیان سیاسی، اصلاح سیاست خارجی، بازگشت نیروهای نظامی به جایگاه حرفهای خود، پایان تبعیض علیه زنان و اصلاح رسانه ملی تأکید دارد. بدون تردید، طرح چنین موضوعاتی در فضای بسته سیاسی امروز اقدامی شجاعانه و یادآور ضرورت اصلاحات بنیادین است. اما در عین حال، این بیانیه با کاستیهایی همراه است که نمیتوان از آنها چشم پوشید.
نخست، این بیانیه به گونهای سادهانگارانه به ریشه مشکلات ایران نگاه میکند. بحرانهای امروز تنها حاصل محدودیتهای سیاسی نیستند؛ فساد ساختاری، اقتصاد بیمار و ناکارآمدی مدیریتی سهم بزرگی در وضعیت موجود دارند. با این حال، بیانیه در این زمینهها بیشتر کلیگویی کرده تا ارائه راهکار.
دوم، متن بیانیه به نوعی خوشبینی افراطی به امکان اصلاحات درونساختار تکیه دارد. تجربه سه دهه گذشته نشان داده است که بسیاری از این مطالبات بارها مطرح شده، اما به دلیل فقدان اراده در سطح قدرت، بینتیجه مانده است. تکرار همان خواستهها بدون توجه به تجربههای تلخ گذشته، به سادگی نمیتواند اعتماد عمومی را برانگیزد.
سوم، بسیاری از مردم ایران اصلاحطلبان را نیز بخشی از مشکل میدانند. این نگاه بیدلیل نیست: اصلاحطلبان در بزنگاههای حساس کمتر حاضر شدهاند بهطور جدی با استبداد و فساد موجود رویارو شوند. در جریان خیزش ۱۴۰۱ و در قبال خشونتهای گسترده حکومتی نیز بسیاری از آنان سکوت پیشه کردند. همین امر باعث شد که اصلاحطلبان از مطالبات جامعه عقب بمانند و این مردم باشند که از آنان پیشی گرفتند. طی سالهای گذشته، اصلاحطلبان بیشتر در جایگاه میانجی میان مردم و حاکمیت قرار گرفتند و گاه نقش سوپاپ اطمینان را ایفا کردند. این تجربه باعث کاهش سرمایه اجتماعی آنان شده است و بیانیه جدید نیز نمیتواند بهراحتی این شکاف را جبران کند. در همین حال، رئیس قوه قضاییه نیز امضاکنندگان این بیانیه را تهدید کرده و از آنان خواسته است عذرخواهی کنند؛ اقدامی که خود نشانهای از تداوم رویکرد انکاری در برابر نقدهاست.
چهارم، بیانیه با وجود طرح خواستههای مهم، فاقد نقشه راه عملی است. سخن گفتن از رفع تبعیض یا مذاکره با جهان بدون تبیین گامهای مشخص، بیشتر آرمانی به نظر میرسد تا اجرایی.
با وجود همه این نقدها، نمیتوان ارزش بیانیه را در بازکردن دوباره فضای گفتوگو انکار کرد. در شرایطی که سکوت و انفعال میتواند به انسداد بیشتر بینجامد، هر تلاش برای طرح مطالبات ملی قابل احترام است. اما پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا اصلاحطلبان میتوانند بار دیگر اعتماد از دسترفته را بازیابند؟ آیا با چنین اقداماتی در تلاشهستند خود را به مردم برسانند؟
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدای اصلاحات دوباره بلند شده؛ اما آیا جامعه اعتماد میکند؟
پیام همراهان
بیانیه اخیر جبهه اصلاحات با عنوان «آشتی ملی؛ بازگشت به مردم» در یازده بند منتشر شد و بازتاب گستردهای در افکار عمومی یافت. این بیانیه بر مسائلی چون رفع حصر، آزادی زندانیان سیاسی، اصلاح سیاست خارجی، بازگشت نیروهای نظامی به جایگاه حرفهای خود، پایان تبعیض علیه زنان و اصلاح رسانه ملی تأکید دارد. بدون تردید، طرح چنین موضوعاتی در فضای بسته سیاسی امروز اقدامی شجاعانه و یادآور ضرورت اصلاحات بنیادین است. اما در عین حال، این بیانیه با کاستیهایی همراه است که نمیتوان از آنها چشم پوشید.
نخست، این بیانیه به گونهای سادهانگارانه به ریشه مشکلات ایران نگاه میکند. بحرانهای امروز تنها حاصل محدودیتهای سیاسی نیستند؛ فساد ساختاری، اقتصاد بیمار و ناکارآمدی مدیریتی سهم بزرگی در وضعیت موجود دارند. با این حال، بیانیه در این زمینهها بیشتر کلیگویی کرده تا ارائه راهکار.
دوم، متن بیانیه به نوعی خوشبینی افراطی به امکان اصلاحات درونساختار تکیه دارد. تجربه سه دهه گذشته نشان داده است که بسیاری از این مطالبات بارها مطرح شده، اما به دلیل فقدان اراده در سطح قدرت، بینتیجه مانده است. تکرار همان خواستهها بدون توجه به تجربههای تلخ گذشته، به سادگی نمیتواند اعتماد عمومی را برانگیزد.
سوم، بسیاری از مردم ایران اصلاحطلبان را نیز بخشی از مشکل میدانند. این نگاه بیدلیل نیست: اصلاحطلبان در بزنگاههای حساس کمتر حاضر شدهاند بهطور جدی با استبداد و فساد موجود رویارو شوند. در جریان خیزش ۱۴۰۱ و در قبال خشونتهای گسترده حکومتی نیز بسیاری از آنان سکوت پیشه کردند. همین امر باعث شد که اصلاحطلبان از مطالبات جامعه عقب بمانند و این مردم باشند که از آنان پیشی گرفتند. طی سالهای گذشته، اصلاحطلبان بیشتر در جایگاه میانجی میان مردم و حاکمیت قرار گرفتند و گاه نقش سوپاپ اطمینان را ایفا کردند. این تجربه باعث کاهش سرمایه اجتماعی آنان شده است و بیانیه جدید نیز نمیتواند بهراحتی این شکاف را جبران کند. در همین حال، رئیس قوه قضاییه نیز امضاکنندگان این بیانیه را تهدید کرده و از آنان خواسته است عذرخواهی کنند؛ اقدامی که خود نشانهای از تداوم رویکرد انکاری در برابر نقدهاست.
چهارم، بیانیه با وجود طرح خواستههای مهم، فاقد نقشه راه عملی است. سخن گفتن از رفع تبعیض یا مذاکره با جهان بدون تبیین گامهای مشخص، بیشتر آرمانی به نظر میرسد تا اجرایی.
با وجود همه این نقدها، نمیتوان ارزش بیانیه را در بازکردن دوباره فضای گفتوگو انکار کرد. در شرایطی که سکوت و انفعال میتواند به انسداد بیشتر بینجامد، هر تلاش برای طرح مطالبات ملی قابل احترام است. اما پرسش اصلی همچنان باقی است: آیا اصلاحطلبان میتوانند بار دیگر اعتماد از دسترفته را بازیابند؟ آیا با چنین اقداماتی در تلاشهستند خود را به مردم برسانند؟
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👎14👍6❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلا مهدوی، مادر جاویدنام سیاوش محمودی، ضمن انتشار این ویدیو بیانیه زیر را منتشر کرد:
«بیانیه
من، مادر سیاوش، نوجوانی ۱۶ ساله که در راه آزادی و حقطلبی به دست ظالمان کشته شد، با قلبی داغدار این سخن را مینویسم.
درد من تنها یک اندوه شخصی نیست؛ این یک فاجعه انسانی است. هیچکس نمیتواند عمق این غم را بفهمد، مگر آنکه روزی داغ فرزندش بر دلش بنشیند. و من امیدوارم هیچ خانهای در این سرزمین گرفتار چنین داغی نشود.
به جای گفتن جملههای کلیشهای و تسلیهای بیثمر، بیایید به ریشه این مصیبت نگاه کنیم. سکوت در برابر ظلم، یعنی ایستادن در کنار ظالم. فرزندان ما با آگاهی، شجاعت و عشق به آزادی، برای آیندهای بهتر ایستادند و جان دادند.
سیاوش من و دیگر فرزندان آزادیخواه ایران، شایسته زندگی بودند؛ نه مرگی که بر آنان تحمیل شد. این مرگها، مرگِ شرافتاند؛ زنگ بیدارباش برای همه ما.
صدای ما باشید. نگذارید خون جوانان این سرزمین در سکوت فراموش شود. بیدار بمانیم، آگاه باشیم، و برای ساختن آیندهای آزاد و انسانی کنار هم بایستیم.»
#سیاوش_محمودی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بیانیه
من، مادر سیاوش، نوجوانی ۱۶ ساله که در راه آزادی و حقطلبی به دست ظالمان کشته شد، با قلبی داغدار این سخن را مینویسم.
درد من تنها یک اندوه شخصی نیست؛ این یک فاجعه انسانی است. هیچکس نمیتواند عمق این غم را بفهمد، مگر آنکه روزی داغ فرزندش بر دلش بنشیند. و من امیدوارم هیچ خانهای در این سرزمین گرفتار چنین داغی نشود.
به جای گفتن جملههای کلیشهای و تسلیهای بیثمر، بیایید به ریشه این مصیبت نگاه کنیم. سکوت در برابر ظلم، یعنی ایستادن در کنار ظالم. فرزندان ما با آگاهی، شجاعت و عشق به آزادی، برای آیندهای بهتر ایستادند و جان دادند.
سیاوش من و دیگر فرزندان آزادیخواه ایران، شایسته زندگی بودند؛ نه مرگی که بر آنان تحمیل شد. این مرگها، مرگِ شرافتاند؛ زنگ بیدارباش برای همه ما.
صدای ما باشید. نگذارید خون جوانان این سرزمین در سکوت فراموش شود. بیدار بمانیم، آگاه باشیم، و برای ساختن آیندهای آزاد و انسانی کنار هم بایستیم.»
#سیاوش_محمودی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔77❤12👍7🕊3