This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یورش نیروهای امنیتی به خانه صمد پورشه، زندانی سیاسی سابق، پس از به آتش کشیدن عکس علی خامنهای
صمد پورشه فعال مدنی اهل یاسوج در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۴، در ویدیویی که در صفحهی اینستاگرام شخصی خود در اعتراض به کشتهشدن جاویدنام امید سرلک منتشر کرد عکس علی خامنهای را سوزاند. ساعاتی بعد اینستاگرام او در دسترس خارج شد.
صمد در این ویدیو میگوید: «شما با آبان نابود شدید، و این آبان ادامه دارد.»
ساعاتی بعد از انتشار ویدیو، مأموران امنیتی به خانه او در شهر یاسوج یورش بردند و تلفن همراه او را ضبط کردند، اما موفق به بازداشتش نشدند. از آن زمان، او ناچار شده است بهصورت مخفی زندگی کند تا از دستگیری توسط نیروهای امنیتی در امان بماند. او در یک ویدیو میگوید: «هر بلایی که سر من بیاد، کار حکومت اسلامی است.»
#یاسوج #صمد_پورشه #امید_سرلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صمد پورشه فعال مدنی اهل یاسوج در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۴، در ویدیویی که در صفحهی اینستاگرام شخصی خود در اعتراض به کشتهشدن جاویدنام امید سرلک منتشر کرد عکس علی خامنهای را سوزاند. ساعاتی بعد اینستاگرام او در دسترس خارج شد.
صمد در این ویدیو میگوید: «شما با آبان نابود شدید، و این آبان ادامه دارد.»
ساعاتی بعد از انتشار ویدیو، مأموران امنیتی به خانه او در شهر یاسوج یورش بردند و تلفن همراه او را ضبط کردند، اما موفق به بازداشتش نشدند. از آن زمان، او ناچار شده است بهصورت مخفی زندگی کند تا از دستگیری توسط نیروهای امنیتی در امان بماند. او در یک ویدیو میگوید: «هر بلایی که سر من بیاد، کار حکومت اسلامی است.»
#یاسوج #صمد_پورشه #امید_سرلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤33🕊8👍2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊 احسان قاسمیفر؛ قهرمانی که در بازداشتگاه زیر شکنجه با دستان بسته، جان باخت
احسان قاسمیفر، متولد یکم مرداد ۱۳۶۵، اهل کنگاور در استان کرمانشاه و ساکن سرآسیاب ملارد در استان تهران بود. او ۳۶ سال داشت.
احسان تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داده بود اما در رشته پرورش اندام، ورزشکار و مدالآور شناختهشدهای بود. اطرافیانش او را فردی شاد، فعال و صمیمی میدانستند؛ مردی که عشق به زندگی، خانواده و کودکان خانوادهاش، بهویژه خواهرزادهها و برادرزادههایش، از او انسانی مهربان و محبوب ساخته بود.
در پاییز ۱۴۰۱، همزمان با اعتراضات سراسری پس از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، احسان نیز مانند بسیاری از شهروندان در اعتراض به سرکوبها به خیابان رفت.
در شب ۹ آذر ۱۴۰۱، همزمان با شکست تیم ملی ایران مقابل آمریکا در جام جهانی فوتبال، گروهی از مردم خشمگین از کشتار معترضان به خیابانها آمدند و شادی اعتراضی خود را ابراز کردند. نیروهای امنیتی به مردم حمله کردند و احسان قاسمیفر نیز در جریان همین اعتراضات هدف ضربوشتم شدید قرار گرفت.
به گفته شاهدان، مأموران امنیتی هنگام پخش زنده اینستاگرامی او را در ملارد شناسایی و محاصره کردند، با باتوم و لگد به او حملهور شدند و پس از ضرب و جرح شدید، در حالیکه خونین و نیمهجان بود، بازداشتش کردند.
احسان را به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در کنار امامزاده ابراهیم کرج منتقل کردند. در آنجا، با دستان بسته او را شکنجه کردند.
بهگفته منابع نزدیک به خانواده، آثار ضربات مکرر به سر و بدن، کبودی گسترده در صورت و گردن و استفاده از شوکر بر گردن باعث شد او تاب نیاورد و ساعاتی پس از بازداشت، زیر شکنجه جان بدهد.
مأموران، ساعت ۵ بامداد روز ۱۰ آذر ۱۴۰۱، پیکر بیجان او را به بیمارستان شهدای سلامت ملارد منتقل کردند و به پزشک دستور دادند در پرونده علت مرگ را «ایست قلبی» بنویسد. آنها سپس بیمارستان را ترک کردند. اما دوربینهای مداربسته چهرهی عاملان این جنایت را ثبت کرده بود. با وجود شکایت خانواده، هیچ پیگردی علیه عاملان قتل انجام نشد.
خانوادهٔ قاسمیفر، وقتی از بازگشت او ناامید شدند، با تماس تلفنی ناشناسی روبهرو شدند که به برادر احسان گفت: «احسان رو میشناسی؟ مرده، بیاین کرج برای شناسایی جسد.»
وقتی خانواده برای تحویل پیکر به کرج رفتند، مأموران امنیتی شرط گذاشتند که تنها در صورتی جسد را تحویل میدهند که در ملارد خاکسپاری انجام نشود و پیکر شبانه و تحت نظارت نیروهای امنیتی در زادگاهش کنگاور به خاک سپرده شود.
مادر احسان با قاطعیت مخالفت کرد و گفت:
«پسر من وزنهبردار بود؛ از خونش نمیگذرم و مدیونش نمیشوم.»
پس از چند روز فشار، در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۱ جسد به خانواده تحویل داده شد.
پیکر او در بهشت فاطمه کنگاور و در حضور سنگین نیروهای امنیتی و جمعی از مردم شهرش به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی تلاش کردند مانع دیدن پیکر شوند، اما خانواده در لحظهٔ خاکسپاری توانستند صورت او را ببینند.
بر بدنش آثار ضرب و شتم و شکنجه، کبودی گسترده در ناحیهٔ سر و صورت و جای دستبندهای سفت که مچهایش را بریده بود، کاملاً مشهود بود.
در جریان مراسم خاکسپاری، مردم با سردادن شعارهای ضد حکومتی با مأموران درگیر شدند و چند نفر بازداشت شدند.
مراسم چهلم احسان قاسمیفر نیز در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۱ برگزار شد.
#احسان_قاسمی_فر #کنگاور #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احسان قاسمیفر، متولد یکم مرداد ۱۳۶۵، اهل کنگاور در استان کرمانشاه و ساکن سرآسیاب ملارد در استان تهران بود. او ۳۶ سال داشت.
احسان تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داده بود اما در رشته پرورش اندام، ورزشکار و مدالآور شناختهشدهای بود. اطرافیانش او را فردی شاد، فعال و صمیمی میدانستند؛ مردی که عشق به زندگی، خانواده و کودکان خانوادهاش، بهویژه خواهرزادهها و برادرزادههایش، از او انسانی مهربان و محبوب ساخته بود.
در پاییز ۱۴۰۱، همزمان با اعتراضات سراسری پس از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، احسان نیز مانند بسیاری از شهروندان در اعتراض به سرکوبها به خیابان رفت.
در شب ۹ آذر ۱۴۰۱، همزمان با شکست تیم ملی ایران مقابل آمریکا در جام جهانی فوتبال، گروهی از مردم خشمگین از کشتار معترضان به خیابانها آمدند و شادی اعتراضی خود را ابراز کردند. نیروهای امنیتی به مردم حمله کردند و احسان قاسمیفر نیز در جریان همین اعتراضات هدف ضربوشتم شدید قرار گرفت.
به گفته شاهدان، مأموران امنیتی هنگام پخش زنده اینستاگرامی او را در ملارد شناسایی و محاصره کردند، با باتوم و لگد به او حملهور شدند و پس از ضرب و جرح شدید، در حالیکه خونین و نیمهجان بود، بازداشتش کردند.
احسان را به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در کنار امامزاده ابراهیم کرج منتقل کردند. در آنجا، با دستان بسته او را شکنجه کردند.
بهگفته منابع نزدیک به خانواده، آثار ضربات مکرر به سر و بدن، کبودی گسترده در صورت و گردن و استفاده از شوکر بر گردن باعث شد او تاب نیاورد و ساعاتی پس از بازداشت، زیر شکنجه جان بدهد.
مأموران، ساعت ۵ بامداد روز ۱۰ آذر ۱۴۰۱، پیکر بیجان او را به بیمارستان شهدای سلامت ملارد منتقل کردند و به پزشک دستور دادند در پرونده علت مرگ را «ایست قلبی» بنویسد. آنها سپس بیمارستان را ترک کردند. اما دوربینهای مداربسته چهرهی عاملان این جنایت را ثبت کرده بود. با وجود شکایت خانواده، هیچ پیگردی علیه عاملان قتل انجام نشد.
خانوادهٔ قاسمیفر، وقتی از بازگشت او ناامید شدند، با تماس تلفنی ناشناسی روبهرو شدند که به برادر احسان گفت: «احسان رو میشناسی؟ مرده، بیاین کرج برای شناسایی جسد.»
وقتی خانواده برای تحویل پیکر به کرج رفتند، مأموران امنیتی شرط گذاشتند که تنها در صورتی جسد را تحویل میدهند که در ملارد خاکسپاری انجام نشود و پیکر شبانه و تحت نظارت نیروهای امنیتی در زادگاهش کنگاور به خاک سپرده شود.
مادر احسان با قاطعیت مخالفت کرد و گفت:
«پسر من وزنهبردار بود؛ از خونش نمیگذرم و مدیونش نمیشوم.»
پس از چند روز فشار، در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۱ جسد به خانواده تحویل داده شد.
پیکر او در بهشت فاطمه کنگاور و در حضور سنگین نیروهای امنیتی و جمعی از مردم شهرش به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی تلاش کردند مانع دیدن پیکر شوند، اما خانواده در لحظهٔ خاکسپاری توانستند صورت او را ببینند.
بر بدنش آثار ضرب و شتم و شکنجه، کبودی گسترده در ناحیهٔ سر و صورت و جای دستبندهای سفت که مچهایش را بریده بود، کاملاً مشهود بود.
در جریان مراسم خاکسپاری، مردم با سردادن شعارهای ضد حکومتی با مأموران درگیر شدند و چند نفر بازداشت شدند.
مراسم چهلم احسان قاسمیفر نیز در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۱ برگزار شد.
#احسان_قاسمی_فر #کنگاور #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔19❤2🕊2
شبها کنسرت، صبحها اعدام؛
سرگرمی میسازد تا جنایت فراموش شود!
پیام همراهان
در روزگاری که قدرت از درون تهی شده اما همچنان میخواهد بر فراز بماند، دیگر شلاق و زندان کافی نیست. سلطهی امروز نه با سرکوب مستقیم، بلکه با مدیریت توجه و تولید رضایت ادامه مییابد. همانطور که چامسکی در نظریهی «ساخت رضایت» توضیح میدهد، نظامهای اقتدارگرا میآموزند چگونه ذهنها را اشباع کنند تا اندیشه مجال بیداری نیابد. این همان بازآفرینی مدرنِ سیاستِ «نان و سیرک» رومی است: تا وقتی مردم نان داشته باشند و سرگرم باشند، آزادی را مطالبه نمیکنند.
در جمهوری اسلامی، این سازوکار بهدقت در حال اجراست. صدا و سیما و دستگاه فرهنگی، بیوقفه تولید محتوا میکنند؛ طنزهای سطحی، مسابقات شاد، جشنها، کنسرتها و برنامههای احساسی، همان سیرکی هستند که نگاه جامعه را از طناب دار منحرف میکنند. در همین حال، خبر اعدامها، سرکوبها و فسادهای ساختاری یا سانسور میشود یا چنان عادی جلوه داده میشود که دیگر دردی برنمیانگیزد.
مردم، خسته از فشار اقتصادی و انبوه اطلاعات بیارزش، به سرگرمی پناه میبرند و در این چرخه، سیاستزدایی رخ میدهد؛ جامعهای شکل میگیرد که به جای عدالت، تنها «رضایت از زنده ماندن» را میشناسد.
قدرت میداند مردمی که سرگرم باشند، خطر نمیآفرینند.
پس موسیقی پخش میشود، چهرهها میخندند، جشنها برپا میشود، تا جنایت در پسِ نور و صدا گم شود.
اما خطر اصلی اینجاست: وقتی فراموشی عادت شود، دیگر نیازی به سانسور نیست؛ ذهنِ پرشدهی ما خود به بهترین زندان تبدیل میشود.
آگاهی، نقطهی رهایی است.
یادمان باشد هرگاه سرگرمی بیش از حد شد، شاید کسی دارد چیزی را از ما پنهان میکند.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سرگرمی میسازد تا جنایت فراموش شود!
پیام همراهان
در روزگاری که قدرت از درون تهی شده اما همچنان میخواهد بر فراز بماند، دیگر شلاق و زندان کافی نیست. سلطهی امروز نه با سرکوب مستقیم، بلکه با مدیریت توجه و تولید رضایت ادامه مییابد. همانطور که چامسکی در نظریهی «ساخت رضایت» توضیح میدهد، نظامهای اقتدارگرا میآموزند چگونه ذهنها را اشباع کنند تا اندیشه مجال بیداری نیابد. این همان بازآفرینی مدرنِ سیاستِ «نان و سیرک» رومی است: تا وقتی مردم نان داشته باشند و سرگرم باشند، آزادی را مطالبه نمیکنند.
در جمهوری اسلامی، این سازوکار بهدقت در حال اجراست. صدا و سیما و دستگاه فرهنگی، بیوقفه تولید محتوا میکنند؛ طنزهای سطحی، مسابقات شاد، جشنها، کنسرتها و برنامههای احساسی، همان سیرکی هستند که نگاه جامعه را از طناب دار منحرف میکنند. در همین حال، خبر اعدامها، سرکوبها و فسادهای ساختاری یا سانسور میشود یا چنان عادی جلوه داده میشود که دیگر دردی برنمیانگیزد.
مردم، خسته از فشار اقتصادی و انبوه اطلاعات بیارزش، به سرگرمی پناه میبرند و در این چرخه، سیاستزدایی رخ میدهد؛ جامعهای شکل میگیرد که به جای عدالت، تنها «رضایت از زنده ماندن» را میشناسد.
قدرت میداند مردمی که سرگرم باشند، خطر نمیآفرینند.
پس موسیقی پخش میشود، چهرهها میخندند، جشنها برپا میشود، تا جنایت در پسِ نور و صدا گم شود.
اما خطر اصلی اینجاست: وقتی فراموشی عادت شود، دیگر نیازی به سانسور نیست؛ ذهنِ پرشدهی ما خود به بهترین زندان تبدیل میشود.
آگاهی، نقطهی رهایی است.
یادمان باشد هرگاه سرگرمی بیش از حد شد، شاید کسی دارد چیزی را از ما پنهان میکند.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍8🕊3
محرومیت سههفتهای میریوسف یونسی، زندانی سیاسی، از حق ملاقات خانواده
میریوسف یونسی، زندانی سیاسی و پدر علی یونسی دانشجوی زندانی، به دلیل ممانعت جمعی برای انتقال احسان افرشته، زندانی سیاسی محکوم به اعدام جهت اجرای حکم اعدام، به مدت سه هفته ممنوع الملاقات شده است.
این زندانی سیاسی از تاریخ ۴ آبان به مدت سه هفته از حق ملاقات با خانواده خود محروم شده است.
استیصال و ناکارآمدی جمهوری اسلامی به حدی رسیده که برای القای ترس و وحشت جهت جلوگیری از اعتراضات مردمی چاره کار را در اعدام و تشدید سرکوب و حتی سرکوب زندانیان میبیند.
صدای زندانیان باشیم
#زندانی_سیاسی #میریوسف_یونسی
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میریوسف یونسی، زندانی سیاسی و پدر علی یونسی دانشجوی زندانی، به دلیل ممانعت جمعی برای انتقال احسان افرشته، زندانی سیاسی محکوم به اعدام جهت اجرای حکم اعدام، به مدت سه هفته ممنوع الملاقات شده است.
این زندانی سیاسی از تاریخ ۴ آبان به مدت سه هفته از حق ملاقات با خانواده خود محروم شده است.
استیصال و ناکارآمدی جمهوری اسلامی به حدی رسیده که برای القای ترس و وحشت جهت جلوگیری از اعتراضات مردمی چاره کار را در اعدام و تشدید سرکوب و حتی سرکوب زندانیان میبیند.
صدای زندانیان باشیم
#زندانی_سیاسی #میریوسف_یونسی
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔5🕊1
Forwarded from گفتوشنود
دانشگاه شفیلد، «هشدارهای محتوایی» به بخشهایی از کتاب مقدس، اضافه کرده و مورد انتقاد قرار گرفته است.
این هشدارها، که برای دانشجویان رشتههای ادبیات کلاسیک و مطالعات کتاب مقدس در نظر گرفته شدهاند، داستانهای کتاب مقدس را به عنوان حاوی «آسیبهای جسمی آشکار و خشونت جنسی» توصیف میکنند.
دانشگاه شفیلد در بریتانیا، بر اساس آنچه که «درخواست آزادی اطلاعات» اعلام گردید، امسال «هشدارهای محتوایی» را به بخشهایی از کتاب مقدس برای دانشجویان رشتههای ادبیات کلاسیک و مطالعات کتاب مقدس اضافه کرد.
بر اساس گزارشها، این دانشگاه بهطور مشخص اعلام کرده که داستانهای قائن و هابیل در سفر پیدایش و همچنین هر چهار انجیل که زندگی و به صلیب کشیده شدن مسیح را روایت میکنند، حاوی «آسیبهای جسمی آشکار و خشونت جنسی» هستند.
این اقدام با انتقاد گسترده مدافعان کتاب مقدس مواجه شده است. آنها برابر دانستن این داستانها با خشونت جنسی را قیاسی نادرست و گمراهکننده دانسته و هدف آن را ایجاد پیشداوری در دانشجویان نسبت به کتاب مقدس میدانند.
آنگوس سائول، رئیس بخش ارتباطات در یک مؤسسه مسیحی، این برچسبگذاری را «گیجکننده و بیمعنی» توصیف کرد و گفت که نه انجیلها و نه سفر پیدایش، روایتهای صریحی از قتل هابیل یا به صلیب کشیده شدن عیسی ارائه نمیدهند. او همچنین منظور از برچسب "خشونت جنسی" را مبهم دانست و آن را زیر سؤال برد.
دانشگاه شفیلد در پاسخ به این انتقادات، این برچسب را فقط «یادداشت محتوایی و ابزاری دانشگاهی استاندارد» خواند و هدف آن را «اطمینان از برجسته شدن و بحث آزاد و انتقادی درباره موضوعات» و همچنین «آمادهسازی دانشجویانی که ممکن است مواجهه با چنین جزئیاتی را دشوار بدانند» عنوان کرد.
این اقدام، یادآور تلاشهای مشابهی است که پیشتر در دانشگاه ناتینگهام در سال ۲۰۲۴ برای برچسبگذاری درس ادبیات قرون وسطایی با عنوان «چاوسر و معاصرانش» با «هشدار محتوایی» صورت گرفته بود.
منتقدان معتقدند که این اقدامات نوعی سانسور علیه مسیحیت محسوب میشود و با ارزش و اهمیت کتاب مقدس برای مسیحیان و حتی غیرمسیحیان در تضاد است.
سائول در پایان اظهار داشت که ادعاهای جسورانه کتاب مقدس، از جمله وجود خدا، گناهکار بودن انسان و فداکاری عیسی مسیح برای نجات بشر، از جمله دلایل اصلی مخالفت برخی افراد با این کتاب است.
#آزادی_بیان #توهین_به_مقدسات #انجیل #کتاب_مقدس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دانشگاه شفیلد، «هشدارهای محتوایی» به بخشهایی از کتاب مقدس، اضافه کرده و مورد انتقاد قرار گرفته است.
این هشدارها، که برای دانشجویان رشتههای ادبیات کلاسیک و مطالعات کتاب مقدس در نظر گرفته شدهاند، داستانهای کتاب مقدس را به عنوان حاوی «آسیبهای جسمی آشکار و خشونت جنسی» توصیف میکنند.
دانشگاه شفیلد در بریتانیا، بر اساس آنچه که «درخواست آزادی اطلاعات» اعلام گردید، امسال «هشدارهای محتوایی» را به بخشهایی از کتاب مقدس برای دانشجویان رشتههای ادبیات کلاسیک و مطالعات کتاب مقدس اضافه کرد.
بر اساس گزارشها، این دانشگاه بهطور مشخص اعلام کرده که داستانهای قائن و هابیل در سفر پیدایش و همچنین هر چهار انجیل که زندگی و به صلیب کشیده شدن مسیح را روایت میکنند، حاوی «آسیبهای جسمی آشکار و خشونت جنسی» هستند.
این اقدام با انتقاد گسترده مدافعان کتاب مقدس مواجه شده است. آنها برابر دانستن این داستانها با خشونت جنسی را قیاسی نادرست و گمراهکننده دانسته و هدف آن را ایجاد پیشداوری در دانشجویان نسبت به کتاب مقدس میدانند.
آنگوس سائول، رئیس بخش ارتباطات در یک مؤسسه مسیحی، این برچسبگذاری را «گیجکننده و بیمعنی» توصیف کرد و گفت که نه انجیلها و نه سفر پیدایش، روایتهای صریحی از قتل هابیل یا به صلیب کشیده شدن عیسی ارائه نمیدهند. او همچنین منظور از برچسب "خشونت جنسی" را مبهم دانست و آن را زیر سؤال برد.
دانشگاه شفیلد در پاسخ به این انتقادات، این برچسب را فقط «یادداشت محتوایی و ابزاری دانشگاهی استاندارد» خواند و هدف آن را «اطمینان از برجسته شدن و بحث آزاد و انتقادی درباره موضوعات» و همچنین «آمادهسازی دانشجویانی که ممکن است مواجهه با چنین جزئیاتی را دشوار بدانند» عنوان کرد.
این اقدام، یادآور تلاشهای مشابهی است که پیشتر در دانشگاه ناتینگهام در سال ۲۰۲۴ برای برچسبگذاری درس ادبیات قرون وسطایی با عنوان «چاوسر و معاصرانش» با «هشدار محتوایی» صورت گرفته بود.
منتقدان معتقدند که این اقدامات نوعی سانسور علیه مسیحیت محسوب میشود و با ارزش و اهمیت کتاب مقدس برای مسیحیان و حتی غیرمسیحیان در تضاد است.
سائول در پایان اظهار داشت که ادعاهای جسورانه کتاب مقدس، از جمله وجود خدا، گناهکار بودن انسان و فداکاری عیسی مسیح برای نجات بشر، از جمله دلایل اصلی مخالفت برخی افراد با این کتاب است.
#آزادی_بیان #توهین_به_مقدسات #انجیل #کتاب_مقدس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊3