نوع شکنجه برادران افکاری
سعید افکاری، بخشی از نوع شکنجه برادرانش نوید، حبیب و سعید را بازگو کرده است.
نوید افکاری از سوی شکنجهگران در نهایت اعدام شد.
#نوید_افکاری #برادران_افکاری #زندان_عادل_آباد_شیراز #جمهوری_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
نوع شکنجه برادران افکاری
سعید افکاری، بخشی از نوع شکنجه برادرانش نوید، حبیب و سعید را بازگو کرده است.
نوید افکاری از سوی شکنجهگران در نهایت اعدام شد.
#نوید_افکاری #برادران_افکاری #زندان_عادل_آباد_شیراز #جمهوری_اسلامی #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
محمدعلی زحمتکش، فعال صنفی معلمان،در پی اعتصاب غذا به دلیل حال نامساعد،به بهداری زندان منتقل شد
این فعال صنفی محبوس در زندان عادل آباد شیراز از روز از ۷ تیرماه در اعتراض به تداوم بازداشت و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم در اعتصاب غذا بسر میبرد.
به گزارش هرانا: «آقای زحمتکش به علت تداوم اعتصاب غذا در زندان عادل آباد شیراز، بیهوش شده و قوای جسمی و قدرت تکلم خود را از دست داده و به بهداری این زندان منتقل شد. آقای خسروانی، بازپرس شعبه ۱۴ برای آزادی موقت وی قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی تعیین کرده است، اما محمد علی زحمتکش با درخواست آزادی بدون قید وشرط به اعتصاب غذای خود پایان نداده است.»
محمدعلی زحمتکش از مصدومان شیمیایی جنگ ایران و عراق بوده و این امر منجر به سرفههای متناوب او شده است.
وی روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در جریان تجمع اعتراضی فعالان صنفی معلمان در شیراز بازداشت شده بود.
#یاری_حقوقی_توانا #محمد_علی_زحمتکش #زندانی_سیاسی #زندان_عادل_آباد
@Tavaana_TavaanaTech
این فعال صنفی محبوس در زندان عادل آباد شیراز از روز از ۷ تیرماه در اعتراض به تداوم بازداشت و عدم رعایت اصل تفکیک جرائم در اعتصاب غذا بسر میبرد.
به گزارش هرانا: «آقای زحمتکش به علت تداوم اعتصاب غذا در زندان عادل آباد شیراز، بیهوش شده و قوای جسمی و قدرت تکلم خود را از دست داده و به بهداری این زندان منتقل شد. آقای خسروانی، بازپرس شعبه ۱۴ برای آزادی موقت وی قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی تعیین کرده است، اما محمد علی زحمتکش با درخواست آزادی بدون قید وشرط به اعتصاب غذای خود پایان نداده است.»
محمدعلی زحمتکش از مصدومان شیمیایی جنگ ایران و عراق بوده و این امر منجر به سرفههای متناوب او شده است.
وی روز شنبه ۲۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ در جریان تجمع اعتراضی فعالان صنفی معلمان در شیراز بازداشت شده بود.
#یاری_حقوقی_توانا #محمد_علی_زحمتکش #زندانی_سیاسی #زندان_عادل_آباد
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زنان زندان عادلآباد
روایت یک معترض زندانی از گوشهای از روزگاری که بر زنان زندانی در زندان عادلآباد میگذرد
زنان عادلآباد، مقولهای است که تا عمر دارم نمیتوانم فراموش کنم؛ سرنوشتهایشان، نگاههایشان، چشمانشان ... .
نظام مردسالاری که ردپایش در سرنوشت زنان زندانی هم بسیار مشهود است؛ زنانی که به جای همسرانشان زندانی شده بودند، در واقع گروگان گرفته شده بودند تا شوهرشان که بابت جرمی که مرتکب شده بود و فراری بود، برگردد.
و زنان دیگری که سرنوشتهای تکتکشان که از یادم نمیرود ... .
«س» زندانی بند قتل بود که مسئولیت رساندن لباسهایی را به عهده داشت که خانواده هایمان برایمان میآوردند. هوای زندان سرد شده بود و ما روزشماری میکردیم لباسهایی که از خانوادهها تحویل گرفته شده، زودتر به دست مان برسد. «س» با پلاستیکی پر از لباس آمد در بندمان، از خوشحالی پر در آورده بودیم و همه پشت میلهها جمع شده بودیم، هر کس بسته کوچک لباسش را که میگرفت و تشکر میکرد، «س» رو کرد به همهمان و گفت: برای شوهرم فاتحه بخوانید. این اولین برخورد من و «س» بود.
چیزی که بین زندانیان بند قتل زنان شایع بود، اغلب در کودکی ازدواج کرده بودند با مردی که نمیخواستند، وقتی خودشان را به عنوان یک زن شناخته بودند، سعی کرده بودند خلا جفتی که میخواستند دوستش داشته باشند را در روابط خارج از ازدواج جستوجو کنند، بعد هم که واضح است ... در خلا وجود قانونی که لااقل برای طلاق حمایتشان کند و در ناآگاهی و خشم و استیصال اغلب به کمک مرد دوم، شوهرشان را کشته بودند. «س» اما متفاوت بود، به نظر میآمد همسرش را دوست داشته. برخورد بعدی من و «س» وقتی بود که «ریحانه» یا «آویسا» در راهروی زندان میدویدند و در آن فضای خفه، موجی از زندگی با هر قدمشان به جانم میریخت. سلول ما اعتراضیها برخلاف بقیه بندها همیشه بسته بود، مگر دو تا ۲۰ دقیقه هواخوری روزانه یا ضرورت برای رفتن به مددکاری، بهداری و ... .
ادامه را بشنوید.
- روایت یکی از بازداشتشدگان خیزش انقلابی در شیراز از بند زنان زندان عادلآباد توسط آموزشکده توانا بازخوانی شده است.
این قسمت اول است.
از سایر زندانیان که اخیرا آزاد شدهاند نیز دعوت میشود که تجربهها و مشاهدات خود را برای ما ارسال کنند.
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #تجربه_زنذان #زندان_عادل_آباد_شیراز
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زنان زندان عادلآباد
روایت یک معترض زندانی از گوشهای از روزگاری که بر زنان زندانی در زندان عادلآباد میگذرد
زنان عادلآباد، مقولهای است که تا عمر دارم نمیتوانم فراموش کنم؛ سرنوشتهایشان، نگاههایشان، چشمانشان ... .
نظام مردسالاری که ردپایش در سرنوشت زنان زندانی هم بسیار مشهود است؛ زنانی که به جای همسرانشان زندانی شده بودند، در واقع گروگان گرفته شده بودند تا شوهرشان که بابت جرمی که مرتکب شده بود و فراری بود، برگردد.
و زنان دیگری که سرنوشتهای تکتکشان که از یادم نمیرود ... .
«س» زندانی بند قتل بود که مسئولیت رساندن لباسهایی را به عهده داشت که خانواده هایمان برایمان میآوردند. هوای زندان سرد شده بود و ما روزشماری میکردیم لباسهایی که از خانوادهها تحویل گرفته شده، زودتر به دست مان برسد. «س» با پلاستیکی پر از لباس آمد در بندمان، از خوشحالی پر در آورده بودیم و همه پشت میلهها جمع شده بودیم، هر کس بسته کوچک لباسش را که میگرفت و تشکر میکرد، «س» رو کرد به همهمان و گفت: برای شوهرم فاتحه بخوانید. این اولین برخورد من و «س» بود.
چیزی که بین زندانیان بند قتل زنان شایع بود، اغلب در کودکی ازدواج کرده بودند با مردی که نمیخواستند، وقتی خودشان را به عنوان یک زن شناخته بودند، سعی کرده بودند خلا جفتی که میخواستند دوستش داشته باشند را در روابط خارج از ازدواج جستوجو کنند، بعد هم که واضح است ... در خلا وجود قانونی که لااقل برای طلاق حمایتشان کند و در ناآگاهی و خشم و استیصال اغلب به کمک مرد دوم، شوهرشان را کشته بودند. «س» اما متفاوت بود، به نظر میآمد همسرش را دوست داشته. برخورد بعدی من و «س» وقتی بود که «ریحانه» یا «آویسا» در راهروی زندان میدویدند و در آن فضای خفه، موجی از زندگی با هر قدمشان به جانم میریخت. سلول ما اعتراضیها برخلاف بقیه بندها همیشه بسته بود، مگر دو تا ۲۰ دقیقه هواخوری روزانه یا ضرورت برای رفتن به مددکاری، بهداری و ... .
ادامه را بشنوید.
- روایت یکی از بازداشتشدگان خیزش انقلابی در شیراز از بند زنان زندان عادلآباد توسط آموزشکده توانا بازخوانی شده است.
این قسمت اول است.
از سایر زندانیان که اخیرا آزاد شدهاند نیز دعوت میشود که تجربهها و مشاهدات خود را برای ما ارسال کنند.
#مهسا_امینی #انقلاب_ملی #تجربه_زنذان #زندان_عادل_آباد_شیراز
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
گزارش دریافتی از منابع مطلبع حکایت از عدم رسیدگی پزشکی به وضعیت محمد داوری و ممانعت از حضور او و دیگر زندانیان سیاسی در دفتر خدمات قضایی و ثبت شکایت علیه حفاظت اطلاعات زندان عادلآباد شیراز و رئیس سازمان زندانهای کشور با موضوعیت شکنجه، ضرب و شتم و عدم رعایت نظامات قانونی دارد.
محمد داوری پس از ۱۷ روز اعتصاب غذا و نگهداری در بند غیرقانونی و مخوف ارشاد اکنون با احساس درد در قلب، بی حسی و مورمور شدن دائمی انگشتان دست راست تا آرنج مواجه شده است. آقای داوری همچنین به بیماریهای پوستی از قبیل اگزما مبتلا شده است.
او درخواست انتقال به بهداری زندان را داشته که تاکنون باوجود گذشت ۲ هفته از درخواست، با انتقال او به بهداری زندان موافقت نکرده و از این امر امتناع میورزند.
#محمد_داوری #زندانی_سیاسی #زندان_عادل_آباد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری پس از ۱۷ روز اعتصاب غذا و نگهداری در بند غیرقانونی و مخوف ارشاد اکنون با احساس درد در قلب، بی حسی و مورمور شدن دائمی انگشتان دست راست تا آرنج مواجه شده است. آقای داوری همچنین به بیماریهای پوستی از قبیل اگزما مبتلا شده است.
او درخواست انتقال به بهداری زندان را داشته که تاکنون باوجود گذشت ۲ هفته از درخواست، با انتقال او به بهداری زندان موافقت نکرده و از این امر امتناع میورزند.
#محمد_داوری #زندانی_سیاسی #زندان_عادل_آباد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، زندانیان زندان عادلآباد شیراز، از حقوق اولیهای که حق آنها است، محروم است و بسیاری موارد بر خلاف قوانین و آئیننامه سازمان زندانها انجام میشود.
زندانیان سیاسی عقیدتی بند امنیتی زندان عادلآباد شیراز در طول هفته فقط مدت ۱ ساعت و نیم به هواخوری دسترسی دارند. به عبارتی ۶ ساعت هواخوری در طول ماه!
علاوه بر این، محرومیت آنها از سالن ورزشی، خدمات فرهنگی و عدم دسترسی به روزنامه و نشریات، وضعیتی را بر این زندانیان حاکم کرده است که میتوان آن را مصداق بارز شکنجه دانست.
این درحالیست که در زندان اوین و دیگر زندانها، هواخوری اغلب از آمار صبح تا آمارعصر به صورت مستمر در اختیار زندانیان قرار میگیرد.
در زندان عادلآباد شیراز بند سبز و بند قرآن، بندهای گزینشی هستند که روزی ۵ ساعت به هواخوری دسترسی دارند. اما ۱۴بند دیگر زندان که جمعیتی بیش از ۴هزار زندانی را در خود محبوس کردهاند، گاهاً تا ۲ماه از دسترسی به هواخوری محرومند.
یکی از زندانیان محبوس در بند ۱۰ میگوید درهای هواخوری هر ۲ ماه یک بار آنهم فقط زمانی باز میشود که گارد زندان قصد بازرسی از اتاقها را داشته باشد.
ماده ۶۴ آییننامه سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی تاکید میکند که حضور در هواخوری بر اساس برنامه موسسه سازمان است که حداقل ۲ نوبت در روز و مدت آن هم نباید کمتر از یک ساعت باشد.
زندان عادلآباد شیراز بزرگترین تبعیدگاه کشور و چهارمین زندان امنیتی خاورمیانه بحساب میآید.
مرتبط:
حقوق زندانی در برنامههای روزانه بازداشتگاه و زندان
https://tavaana.org/prisonersrights23/
حقوق زندانیان در قبال جداسازی در زندان
https://tavaana.org/prisonersrights16/
#زندان_عادل_آباد_شیراز #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
زندانیان سیاسی عقیدتی بند امنیتی زندان عادلآباد شیراز در طول هفته فقط مدت ۱ ساعت و نیم به هواخوری دسترسی دارند. به عبارتی ۶ ساعت هواخوری در طول ماه!
علاوه بر این، محرومیت آنها از سالن ورزشی، خدمات فرهنگی و عدم دسترسی به روزنامه و نشریات، وضعیتی را بر این زندانیان حاکم کرده است که میتوان آن را مصداق بارز شکنجه دانست.
این درحالیست که در زندان اوین و دیگر زندانها، هواخوری اغلب از آمار صبح تا آمارعصر به صورت مستمر در اختیار زندانیان قرار میگیرد.
در زندان عادلآباد شیراز بند سبز و بند قرآن، بندهای گزینشی هستند که روزی ۵ ساعت به هواخوری دسترسی دارند. اما ۱۴بند دیگر زندان که جمعیتی بیش از ۴هزار زندانی را در خود محبوس کردهاند، گاهاً تا ۲ماه از دسترسی به هواخوری محرومند.
یکی از زندانیان محبوس در بند ۱۰ میگوید درهای هواخوری هر ۲ ماه یک بار آنهم فقط زمانی باز میشود که گارد زندان قصد بازرسی از اتاقها را داشته باشد.
ماده ۶۴ آییننامه سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی تاکید میکند که حضور در هواخوری بر اساس برنامه موسسه سازمان است که حداقل ۲ نوبت در روز و مدت آن هم نباید کمتر از یک ساعت باشد.
زندان عادلآباد شیراز بزرگترین تبعیدگاه کشور و چهارمین زندان امنیتی خاورمیانه بحساب میآید.
مرتبط:
حقوق زندانی در برنامههای روزانه بازداشتگاه و زندان
https://tavaana.org/prisonersrights23/
حقوق زندانیان در قبال جداسازی در زندان
https://tavaana.org/prisonersrights16/
#زندان_عادل_آباد_شیراز #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
وضعیت نگرانکننده یک زندانی سیاسی که به میزان سالهای سن خود محکوم به زندان و تبعید شده است
سعید غریبی، زندانی سیاسی محبوس در زندان عادلآباد شیراز، در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان و احکام ناعادلانه صادره علیه خود، دست به خودسوزی زده است.
این خبر را آستاره انصاری، وکیل دادگستری چند روز پیش اعلام کرده بود.
این زندانی ۳۰ ساله که به ۱۵ سال حبس و ۱۵ سال تبعید به شهرستان طبس محکوم شده است، از آسیبهای جدی جسمی رنج میبرد: سوختگی شدید در ناحیه کمر و دستها محرومیت از انتقال به بیمارستان و دریافت درمان پزشکی اولیه
سعید غریبی توسط شعبه یک دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی ساداتی، با اتهامات تبلیغ علیه نظام،توهین به رهبری،عضویت در گروههای معاند محکوم شده است.
مرتبط:
دوره آموزشی حمایت روانی-اجتماعی از سلامت روانی زندانیان سیاسی در ایران
مدرس دکتر احمدرضا یزدی
https://tavaana.org/mental-health-political-prisoners/
#سعید_غریبی #زندان_عادل_آباد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
سعید غریبی، زندانی سیاسی محبوس در زندان عادلآباد شیراز، در اعتراض به شرایط غیرانسانی زندان و احکام ناعادلانه صادره علیه خود، دست به خودسوزی زده است.
این خبر را آستاره انصاری، وکیل دادگستری چند روز پیش اعلام کرده بود.
این زندانی ۳۰ ساله که به ۱۵ سال حبس و ۱۵ سال تبعید به شهرستان طبس محکوم شده است، از آسیبهای جدی جسمی رنج میبرد: سوختگی شدید در ناحیه کمر و دستها محرومیت از انتقال به بیمارستان و دریافت درمان پزشکی اولیه
سعید غریبی توسط شعبه یک دادگاه انقلاب شیراز به ریاست قاضی ساداتی، با اتهامات تبلیغ علیه نظام،توهین به رهبری،عضویت در گروههای معاند محکوم شده است.
مرتبط:
دوره آموزشی حمایت روانی-اجتماعی از سلامت روانی زندانیان سیاسی در ایران
مدرس دکتر احمدرضا یزدی
https://tavaana.org/mental-health-political-prisoners/
#سعید_غریبی #زندان_عادل_آباد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام محمد داوری زندانی سیاسی محبوس در زندان عادلآباد شیراز به مناسبت درگذشت پدر گرامیشان فریدون داوری، محقق، پژوهشگر، از بزرگان فرهنگ و هنر، شاعر و نویسنده برجسته.
محمد داوری، زندانی سیاسی، چند روز پیش پدرش را از دست داد. کافیست نام فریدون داوری را جستجو کنید که ببینید این فرد چه انسان فرهیختهای بوده.
اما پسر زندهیاد فریدون داوری، در زندان است. محمد داوری که در اوج بیماری پدرش از دیدار او محروم بود، برای تشییع پیکر پدرش درخواست مرخصی نداد.
محمد داوری در این پیام صوتی شرح میدهد که عار خود میدانست که از سیستم قضایی جمهوری اسلامی خواستهای داشته باشد.
او میگوید:
«من آمدهام که بمانم تا سید علی خامنهای و مزدورانش بدانند که در زندانهای جنوب، جوانهای هستند هیچگونه مصیبتی نمیتواند هیچگونه خللی در راهی که برگزیدهاند، ایجاد نماید.»
آقای داوری میگوید پدرش در این چند ماه هر شب پیراهن او را در آغوش میگرفت و روی تخت او میخوابید و تا هنگام مرگ نام فرزند زندانیاش را صدا میزد.
#محمد_داوری #فریدون_داوری #زندان_عادل_آباد_شیراز #بیانیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، زندانی سیاسی، چند روز پیش پدرش را از دست داد. کافیست نام فریدون داوری را جستجو کنید که ببینید این فرد چه انسان فرهیختهای بوده.
اما پسر زندهیاد فریدون داوری، در زندان است. محمد داوری که در اوج بیماری پدرش از دیدار او محروم بود، برای تشییع پیکر پدرش درخواست مرخصی نداد.
محمد داوری در این پیام صوتی شرح میدهد که عار خود میدانست که از سیستم قضایی جمهوری اسلامی خواستهای داشته باشد.
او میگوید:
«من آمدهام که بمانم تا سید علی خامنهای و مزدورانش بدانند که در زندانهای جنوب، جوانهای هستند هیچگونه مصیبتی نمیتواند هیچگونه خللی در راهی که برگزیدهاند، ایجاد نماید.»
آقای داوری میگوید پدرش در این چند ماه هر شب پیراهن او را در آغوش میگرفت و روی تخت او میخوابید و تا هنگام مرگ نام فرزند زندانیاش را صدا میزد.
#محمد_داوری #فریدون_داوری #زندان_عادل_آباد_شیراز #بیانیه #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شکنجه محمد داوری در بازداشتگاه پلاک ۱۰۰؛ تأیید آثار کبودی و زخم توسط پزشکی قانونی
محمد داوری، فعال کارگری زندانی، پس از ۱۷ روز نگهداری در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز، موسوم به پلاک ۱۰۰، به زندان عادلآباد شیراز بازگردانده شد. به گفته وکیل او، فرشته تابانیان، این فعال کارگری در این مدت تحت شکنجه قرار گرفته و آثار کبودی بر دندهها و سینه سمت راست و همچنین زخمهای متعدد بر پاهای او توسط پزشکی قانونی تأیید شده است.
محمد داوری در تاریخ ۲ دیماه، به دستور شعبه ۱۴ بازپرسی شیراز به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ منتقل شد. در طول این مدت، او نه تنها از تماس با خانواده و وکلایش محروم بوده، بلکه به دلیل شرایط دشوار و شکنجههای اعمالشده، دست به اعتصاب غذا زده است. رئیس کل دادگستری استان فارس پس از اطلاع از این وضعیت، شخصاً با او دیدار کرده و دستور پیگیری و ارجاع او به پزشکی قانونی را صادر کرده است.
وکیل مدافع او همچنین اعلام کرد که داوری در دورهای دیگر از زمان حبس آقای داوری را به بند ارشاد منتقل کرده بودند که از ابتداییترین امکانات مانند پتو و وسایل بهداشتی محروم بوده و به مشکلات پوستی ناشی از گزیدگی شدید مبتلا شده است.
او همچنین اعلام کرد شکایت از سه مأموری که در بازداشتگاه پلاک صد اقدام به شکنجه محمد داوری کردهاند، در حال بررسی است.
محمد داوری، متولد ۱۳۷۳ در استان کهگیلویه و بویراحمد، دارای مدرک کارشناسی عمران از دانشگاه آزاد یاسوج و دانشجوی مقطع کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه گلستان شیراز است. او به دلیل فعالیتهای کارگری و مدنی، پیشتر نیز بارها بازداشت و محکوم شده بود.
این فعال کارگری در سال گذشته توسط دادگاه انقلاب شیراز به سه سال حبس تعزیری، منع خروج از کشور، منع فعالیت در فضای مجازی، و اقامت اجباری در بردسیر کرمان به مدت دو سال محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، سه سال حبس تعزیری او قابل اجرا اعلام شده است.
محمد داوری از اردیبهشتماه امسال، دوران محکومیت خود را در زندان عادلآباد شیراز سپری میکند و همچنان با مشکلات عدیدهای از جمله عدم دسترسی به خدمات درمانی مناسب مواجه است.
جمهوری اسلامی از شکنجه به خصوص در بازداشتگاههای امنیتی، برای سرکوب فعالان مدنی و سیاسی استفاده میکند و این موضوع به صورت یک روال و سیستماتیک اعمال اعمال میشود.
#محمد_داوری #شکنجه
#نه_به_شکنجه #زندان_عادل_آباد_شیراز
#بازداشتگاه_پلاک_صد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، فعال کارگری زندانی، پس از ۱۷ روز نگهداری در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز، موسوم به پلاک ۱۰۰، به زندان عادلآباد شیراز بازگردانده شد. به گفته وکیل او، فرشته تابانیان، این فعال کارگری در این مدت تحت شکنجه قرار گرفته و آثار کبودی بر دندهها و سینه سمت راست و همچنین زخمهای متعدد بر پاهای او توسط پزشکی قانونی تأیید شده است.
محمد داوری در تاریخ ۲ دیماه، به دستور شعبه ۱۴ بازپرسی شیراز به بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ منتقل شد. در طول این مدت، او نه تنها از تماس با خانواده و وکلایش محروم بوده، بلکه به دلیل شرایط دشوار و شکنجههای اعمالشده، دست به اعتصاب غذا زده است. رئیس کل دادگستری استان فارس پس از اطلاع از این وضعیت، شخصاً با او دیدار کرده و دستور پیگیری و ارجاع او به پزشکی قانونی را صادر کرده است.
وکیل مدافع او همچنین اعلام کرد که داوری در دورهای دیگر از زمان حبس آقای داوری را به بند ارشاد منتقل کرده بودند که از ابتداییترین امکانات مانند پتو و وسایل بهداشتی محروم بوده و به مشکلات پوستی ناشی از گزیدگی شدید مبتلا شده است.
او همچنین اعلام کرد شکایت از سه مأموری که در بازداشتگاه پلاک صد اقدام به شکنجه محمد داوری کردهاند، در حال بررسی است.
محمد داوری، متولد ۱۳۷۳ در استان کهگیلویه و بویراحمد، دارای مدرک کارشناسی عمران از دانشگاه آزاد یاسوج و دانشجوی مقطع کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه گلستان شیراز است. او به دلیل فعالیتهای کارگری و مدنی، پیشتر نیز بارها بازداشت و محکوم شده بود.
این فعال کارگری در سال گذشته توسط دادگاه انقلاب شیراز به سه سال حبس تعزیری، منع خروج از کشور، منع فعالیت در فضای مجازی، و اقامت اجباری در بردسیر کرمان به مدت دو سال محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، سه سال حبس تعزیری او قابل اجرا اعلام شده است.
محمد داوری از اردیبهشتماه امسال، دوران محکومیت خود را در زندان عادلآباد شیراز سپری میکند و همچنان با مشکلات عدیدهای از جمله عدم دسترسی به خدمات درمانی مناسب مواجه است.
جمهوری اسلامی از شکنجه به خصوص در بازداشتگاههای امنیتی، برای سرکوب فعالان مدنی و سیاسی استفاده میکند و این موضوع به صورت یک روال و سیستماتیک اعمال اعمال میشود.
#محمد_داوری #شکنجه
#نه_به_شکنجه #زندان_عادل_آباد_شیراز
#بازداشتگاه_پلاک_صد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رد درخواست اعاده دادرسی احسان مشکسار؛ وضعیت جسمانی نامناسب در زندان عادلآباد
درخواست اعاده دادرسی احسان مشکسار، زندانی سیاسی محبوس در زندان عادلآباد شیراز، توسط دیوان عالی کشور رد شد. این زندانی که از مشکلات گوارشی رنج میبرد، نیازمند رسیدگی تخصصی پزشکی است، اما تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.
احسان مشکسار ۶ آبان ۱۴۰۲ در منزل شخصی خود در شهر صدرا، شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی به زندان عادلآباد منتقل شد.
او در خردادماه ۱۴۰۳ در دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس به اتهام عضویت در گروههای غیرقانونی با هدف برهم زدن امنیت کشور محکوم شد. این حکم سپس در دادگاه تجدیدنظر استان فارس بدون تغییر تأیید گردید.
مشکسار ۳۷ ساله، متأهل و پدر یک فرزند ۱۳ ساله است. گزارشها حاکی از آن است که وضعیت سلامتی او در زندان رو به وخامت گذاشته و رسیدگی پزشکی لازم برای او انجام نشده است.
پرونده او از آخرین پروندههایی بود که علی رازینی پیش از کشته شدنش درخواست اعاده دادرسی را رد و حکم دادگاه را عینا تایید کرد.
#احسان_مشکسار #شیراز #زندان_عادل_آباد_شیراز
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست اعاده دادرسی احسان مشکسار، زندانی سیاسی محبوس در زندان عادلآباد شیراز، توسط دیوان عالی کشور رد شد. این زندانی که از مشکلات گوارشی رنج میبرد، نیازمند رسیدگی تخصصی پزشکی است، اما تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.
احسان مشکسار ۶ آبان ۱۴۰۲ در منزل شخصی خود در شهر صدرا، شیراز توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از مدتی به زندان عادلآباد منتقل شد.
او در خردادماه ۱۴۰۳ در دادگاه انقلاب به ۱۰ سال حبس به اتهام عضویت در گروههای غیرقانونی با هدف برهم زدن امنیت کشور محکوم شد. این حکم سپس در دادگاه تجدیدنظر استان فارس بدون تغییر تأیید گردید.
مشکسار ۳۷ ساله، متأهل و پدر یک فرزند ۱۳ ساله است. گزارشها حاکی از آن است که وضعیت سلامتی او در زندان رو به وخامت گذاشته و رسیدگی پزشکی لازم برای او انجام نشده است.
پرونده او از آخرین پروندههایی بود که علی رازینی پیش از کشته شدنش درخواست اعاده دادرسی را رد و حکم دادگاه را عینا تایید کرد.
#احسان_مشکسار #شیراز #زندان_عادل_آباد_شیراز
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
روایت محمد داوری، زندانی سیاسی از عادلآباد: شکنجه، تهدید و بیعدالتی در حکومت خامنهای
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ چانه خودم را نمیزنم اما کیست که بتواند درک کند زجری را که خانوادهام در این مدت متحمل شدهاند، هیهات از این ظلم.
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، حال من از شما میپرسم مخلان امنیت روانی جامعه چه کسانی هستند؟ مضاف بر آن تورم افسارگسیخته، افزایش روزافزون قیمت دلار، مسکن، خودرو و اقلام خوراکی که طبقه کارگر و فرودستان جامعه و بخش بزرگی از طبقه متوسط را شرمندهتر از پیش کرده است آیا جایی برای امنیت روانی جامعه باقی میگذارد؟
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، تاکید شما در تیرماه سال جاری به قضات در مورد رعایت و الزام به حقوق بشر اسلامی را نیز شنیدم. هرچند تن نیمهجان حقوق بشر را در غرب به صلیب آویختهاند اما در واقع حقوق بشر اسلامی وضعیت فاجعه آمیزتری را سپری میکند؛ مترسک موریانه خوردهای را میماند که حتی مذمتترین و ادبارترین پرندگان هم از او باکی ندارند و گویا استمرار چنین وضعی باب میل مسئولانی میباشد که دل به افشای جنایت صهیونیستها خوش کردهاند تا بر ستمهای خود سرپوش بگذارند. در واقع دسترسی به حقوق بشر اسلامی نه تنها امکانپذیر نیست بلکه تنها راه دستیابی به آن اعتصاب غذا و بازی کردن با سلامت خود میباشد. از اینروست که ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تبدیل به خانهای متروکه شده است.
به تبلیغات رسانهای اهمیت نخواهم داد اما آنچه که بعنوان یک فعال حقوق زندانیان در زندانهای جنوب ایران در طی این سالها تجربه کردهام برایم تداعی کننده زندانهای حجاج ابن یوسف است. وجود یک سیاهچال شش سلولی موسوم به زیرزمین و شکنجهگاه دیگری موسوم به بند ارشاد در زندان عادل آباد شیراز که مسئولان زندان آن را از بازدیدکنندگان پنهان میکنند و در آن به شکنجههای طاقت فرسا متوسل میشوند، خود نمونه این ادعاست. بیماری که چندین ماه است به آن درگیرم و در پی انتقال به همین سلولهای مخوف به آن مبتلا شدهام،....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
https://tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ چانه خودم را نمیزنم اما کیست که بتواند درک کند زجری را که خانوادهام در این مدت متحمل شدهاند، هیهات از این ظلم.
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، حال من از شما میپرسم مخلان امنیت روانی جامعه چه کسانی هستند؟ مضاف بر آن تورم افسارگسیخته، افزایش روزافزون قیمت دلار، مسکن، خودرو و اقلام خوراکی که طبقه کارگر و فرودستان جامعه و بخش بزرگی از طبقه متوسط را شرمندهتر از پیش کرده است آیا جایی برای امنیت روانی جامعه باقی میگذارد؟
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی، تاکید شما در تیرماه سال جاری به قضات در مورد رعایت و الزام به حقوق بشر اسلامی را نیز شنیدم. هرچند تن نیمهجان حقوق بشر را در غرب به صلیب آویختهاند اما در واقع حقوق بشر اسلامی وضعیت فاجعه آمیزتری را سپری میکند؛ مترسک موریانه خوردهای را میماند که حتی مذمتترین و ادبارترین پرندگان هم از او باکی ندارند و گویا استمرار چنین وضعی باب میل مسئولانی میباشد که دل به افشای جنایت صهیونیستها خوش کردهاند تا بر ستمهای خود سرپوش بگذارند. در واقع دسترسی به حقوق بشر اسلامی نه تنها امکانپذیر نیست بلکه تنها راه دستیابی به آن اعتصاب غذا و بازی کردن با سلامت خود میباشد. از اینروست که ستاد حقوق بشر قوه قضائیه تبدیل به خانهای متروکه شده است.
به تبلیغات رسانهای اهمیت نخواهم داد اما آنچه که بعنوان یک فعال حقوق زندانیان در زندانهای جنوب ایران در طی این سالها تجربه کردهام برایم تداعی کننده زندانهای حجاج ابن یوسف است. وجود یک سیاهچال شش سلولی موسوم به زیرزمین و شکنجهگاه دیگری موسوم به بند ارشاد در زندان عادل آباد شیراز که مسئولان زندان آن را از بازدیدکنندگان پنهان میکنند و در آن به شکنجههای طاقت فرسا متوسل میشوند، خود نمونه این ادعاست. بیماری که چندین ماه است به آن درگیرم و در پی انتقال به همین سلولهای مخوف به آن مبتلا شدهام،....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
https://tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
روایت محمد داوری، زندانی سیاسی از عادلآباد: شکنجه، تهدید و بیعدالتی در حکومت خامنهای
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ ....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
محمد داوری، زندانی سیاسی در زندان عادلآباد شیراز، در نامهای به علی خامنهای، وی را مسئول شکنجهها، آزارها و تخریب زندگی خود و خانوادهاش میداند. او روایت میکند که چگونه با فریب، شکنجه و تهدید جنسی مواجه شده، از حقوق اولیه محروم گشته و حتی پس از شکایت، سیستم قضایی شکنجهگران را تبرئه کرده است. او از فشارهای امنیتی بر خانوادهاش، از جمله تهدیدات علیه پدر بیمارش که منجر به سکته و مرگ او شد، پرده برمیدارد.
متن کامل نامه به شرح زیر است:
سیدعلی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی
محمد داوری هستم و این نامه را از زندان عادل آباد شیراز خطاب به شما مینویسم و از این جهت شما را مخاطب قرار دادهام زیرا به جرم توهین به شما در زندانم، ازینرو شما را مسئول تمامی رنج و مشقتهایی میدانم که در طی این مدت خود و خانوادهام متحمل شدهایم.
در تاریخ دوم دی ماه من را با فریب از بند خارج میکنند؛ در بدو خروج ناگهان ماموران وزارت اطلاعات را میبینم آنها بدون نشان دادن احضاریه و بیان علت احضار و داشتن غرض قبلی من را جهت انتقال سوار خودروی ون میکنند. در بدو نشستن با زدن دستبند از پشت و پابند آنهم به صورتی که از شدت سفت بسته شدن دستها و پاهایم دچار بیحسی و کبودی میشوند؛ سفت بسته شدنی که پس از گذشت بیش از ۵۰ روز آثار آن هنوز قابل مشاهده است. پس از سوار شدن، خودروی ون تبدیل به اتاق شکنجه متحرکی میشود و ضرب و شتمی که از زندان تا خود بازداشتگاه پلاک ۱۰۰ ادامه مییابد.
سخنان شما در مدت اخیر و تاکید بر برخورد با مخلان امنیت روانی جامعه را شنیدم اما وقتی هنوز یک ماه از مرگ پدرم نگذشته من را در چنین شرایطی از زندان میربایند تا خانواده داغدارم را که درگیر مقدمات برگزاری مراسم چهلم هستند با قراردادن در بیخبری و بیاطلاعی درگیر استرس و بیتابی دهشتانکی کنند آنهم به گونهای که مادرم بدحال شود و خواهرم دچار شوک روحی گردد و من را به گونهای کتک بزنند که دندهها و سینهام کبود شوند، خون دماغ شوم، پاهایم زخمی و کبود شود، عینکام را بشکنند، توهین و تحقیر کنند و در نهایت مرا با شیشه نوشابه تهدید جنسی کنند که مبادا صدایت دربیاید؛ که چه؟ برای چه؟ آری آنچه بر من گذشت چنان برایم سهمگین بود که تا روزها نتوانستم لب به غذا بزنم؛ ....
ادامه را در سایت توانا بخوانید:
tavaana.org/torture-in-khamenei-prisons-mohammad-davari/
#محمد_داوری #بیانیه #زندان_عادل_آباد_شیراز #بازداشتگاه_پلاک_صد_شیراز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech