آموزشکده توانا
53.5K subscribers
33.7K photos
38.6K videos
2.55K files
19.9K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
در دفاع از حق حیات: درخواست توقف حکم اعدام پخشان عزیزی بر پایه اصول شرعی، قانونی و بین‌المللی


مهوش صیدال،، زندانی سیاسی و هم‌بند پخشان عزیزی زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندان اپین، طی نامه‌ای به محسنی اژه‌ای رئیس قوه‌قضاییه، خواستار توقف حکم اعدام پخشان عزیزی شده است.

متن این نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

نامه سرگشاده خطاب به رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران
موضوع: درخواست توقف اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی و بازنگری فوری بر مبنای موازین شرعی، قانونی و بین‌المللی

با سلام و احترام

اینجانب، به‌عنوان یک عضو جامعه حقوقی کشور  که خود اکنون در زندان اوین به سر می‌برم، صرف‌نظر از هرگونه اختلاف سیاسی، از منظر صرفا حقوقی، فقهی، قرآنی و قواعد بین‌المللی، مسئولیت اخلاقی و حرفه‌ای خود می‌دانم این نامه را در دفاع از حق حیات و عدالت  پیرامون حکم خانم پخشان عزیزی تنظیم نمایم.

دلایل و مستندات حقوقی و فقهی

۱_ فقدان عنصر مادی و مسلحانه جرم
بر اساس ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی، تحقق جرم بغی منوط به قیام مسلحانه علیه اساس نظام است. خانم پخشان عزیزی در زمان بازداشت فاقد هرگونه سلاح سرد یا گرم بوده، هیچ آموزش نظامی یا فعالیت مسلحانه نداشته و حسب مستندات پرونده، ایشان در سال ۱۳۹۳ برای امدادرسانی به آوارگان کردِ قربانی داعش در منطقه رُژآوا (شمال سوریه) رفتند  بنابراین طبق اصول مسلم فقهی، از جمله قاعده اباحه و اصل «ادْرَءُوا الحُدُودَ بِالشُّبُهَاتِ» (حدود را با وجود شبهه دفع کنید)، در غیاب دلیل قطعی بر مسلحانه بودن فعالیت، صدور حکم اعدام فاقد وجاهت شرعی است.

۲_  تعارض ادله و نقض اصول دادرسی عادلانه
انتساب همزمان خانم عزیزی به گروه‌های متعارض (پ.ک.ک، حزب دموکرات کردستان، داعش!) بدون ارائه دلیل و بیّنه معتبر، خلاف قاعده «البینة علی المدعی» است و مشروعیت روند دادرسی را از اساس مخدوش می‌کند. به تصریح آیه «وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» (انعام: ۱۶۴)، مسئولیت کیفری صرفاً بر پایه دلایل روشن و فردی باید اثبات شود.

۳_ مطابقت با تعهدات حقوق بین‌الملل بشردوستانه
مطابق پروتکل‌های الحاقی کنوانسیون‌های ژنو، اقدامات امدادی به نفع غیرنظامیان در مخاصمات مسلحانه مشمول حمایت ویژه هستند و جرم‌انگاری آن‌ها با اصول مسلم حقوق بشردوستانه تعارض دارد.

۴_  پیامدهای داخلی و بین‌المللی
اجرای چنین حکمی، آن‌ هم در عدم  رعایت اصول دادرسی عادلانه، به تشدید فشارهای حقوق بشری، افزایش هزینه‌های سیاسی و دیپلماتیک و گسترش بی‌اعتمادی عمومی، به‌ویژه در مناطق قومیتی، خواهد انجامید.
درخواست فوری و مشخص

با توجه به آنچه بیان شد، از جنابعالی به‌طور مصرانه درخواست می‌شود:
دستور توقف فوری اجرای حکم اعدام خانم پخشان عزیزی صادر گردد.
پرونده تحت بازبینی مستقل و علنی با حضور هیأتی بی‌طرف مورد رسیدگی مجدد قرار گیرد.
نتایج بازبینی به اطلاع عموم مردم، نهادهای داخلی و نهادهای بین‌المللی رسانده شود تا از هرگونه شائبه تبعیض یا انگیزه سیاسی در این پرونده جلوگیری شود.

اینجانب این درخواست را تنها از موضع مسئولیت علمی، اخلاقی و حرفه‌ای، و در دفاع از اصول بنیادین حق حیات، کرامت انسانی و عدالت شرعی و قانونی، سوای نگاه و منظر سیاسی خود  تقدیم می‌دارم.

با احترام
مهوش صیدال
۱۱ خرداد ۱۴۰۴

#بیانیه #مهوش_صیدال #سایه_صیدال #پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
صفحه اینستاگرام خانم مهوش (سایه) صیدال، که توسط خانواده‌اش اداره می‌شود، اطلاع داد که «شب گذشته سایه صیدال در هفتمین روز اعتصاب غذا و دارو به دلیل وخامت حال از زندان به بیمارستان منتقل شد. نتایج آزمایش‌ها نشان دهنده وجود کیست خونی بود.
سایه صیدال از دریافت دارو امتناع کرده و با وجود وخامت جسمی مجددا به زندان بازگردانده شد.»

سایه صیدال از روز پنجم خرداد ماه جاری با مطالبات زیر دست به اعتصاب غذا و دارو زده است:

«رفع فوری ممنوعیت‌های ارتباطی
تضمین دسترسی بدون تبعیض به خدمات درمانی
اصلاح ساختارهای درمانی زندان
پیگیری و نظارت بین‌المللی بر وضعیت حقوق بشری زندان‌ها»

او که دارای دکترای حقوق بین‌الملل است، پیشتر در نامه‌ای حقوقی، درباره محرومیت زنان از حق درمان به طور مناسب و انسانی نوشته بود.
طبق اخبار رسیده، خانم صیدال در طی روزهای اخیر در پی اعتصاب غذا، چند بار دچار سرگیجه شده و تعادل حرکتی خود را از دست داده است.

#اعتصاب_غذا #سایه_صیدال #مهوش_صیدال #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
امروز، دوشنبه ۱۲ خردادماه، تجمع سراسری بازنشستگان مخابرات در چندین شهر برگزار شد.
بازنشستگان مخابرات در شهرهای سنندج، کرمانشاه، اصفهان، ایلام و چندین شهر دیگر دست به تجمع زدند.
روز گذشته یک‌شنبه هم بازنشستگان تامین اجتماعی مطابق معمول هر یک‌شنبه‌، تجمع اعتراضی برپا کردند.
هر روز شاهد اعتراض و تجمع و اعتصاب در کشور هستیم. نانوایان، کامیونداران، کارگران، بازنشستگان و ...
جمهوری اسلامی از کشور ثروتمند ایران، کشوری فقیر و تنگدست و ویران ساخته است.
تمام ثروت ایران خرج تسلیح تروریست‌ها و جنگ‌افروزی در منطقه می‌شود.
به عنوان یک نمونه کوچک، حزب‌الله لبنان بارها اعتراف کرده ساخت خانه پرداخت حقوق دلاری و حتی تامین خوراک و پوشاک نیروهای تروریست این گروه، توسط جمهوری اسلامی انجام شده است.

#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #بازنشستگان #تجمع_اعتراضی

@Tavaana_TavaanaTech
حمایت یک دکتر داروساز از اعتصابات سراسری کامیونداران

دکتر محتشمی، داروساز، با انتشار پستی در شبکه‌های اجتماعی، حمایت خود را از اعتصابات سراسری کامیونداران اعلام کرد. او با انتشار عکسی با در دست‌داشتن یک متن، از ارائه رایگان دارو به خانواده کامیونداران اعتصابی خبر داد.
محتشمی در جریان انقلاب زن زندگی آزادی هم با انتشار عکسی از خود با حجاب، از انقلاب مهسا حمایت کرده بود.
بارها پرسیده‌ایم چگونه از اعتصاب‌کنندگان حمایت کنیم؟ یکی از راه‌های حمایت از اعتصاب‌کنندگان و خانواده‌هایشان چنین اقداماتی است.
انتشار عکس‌ها و ویدئوهای اعتصاب‌کنندگان ارسال آنها به سندیکاها و اتحادیه‌های کارگری در کل دنیا هم از دیگر اقدامات موثر در این حوزه است.

یکدیگر را تنها نگذاریم.
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #اعتصاب_کامیونداران

@Tavaana_TavaanaTech
۱۹ نفر از هواداران جریان «یمانی» در مشهد بازداشت شدند.

به گزارش کانال های خبری نزدیک به نهادهای امنیتی، این شهروندان از هواداران جریان «یمانی» هستند و بازداشت آنها با دستور قضایی صورت گرفته است. این افراد هنگام شرکت در یک جمع مذهبی بازداشت شده‌اند.

هیچ جزییات دیگری از بازداشت این افراد منتشر نشده است حتی نام آنها هم در گزارش‌ها نیامده است.
همچنین از محل نگهداری و نهاد بازداشت‌کننده هم اطلاعی در دست نیست و تا کنون هیچ یک از مقامات امنیتی و قضایی در خصوص بازداشت این افراد توضیحی ارائه نداده‌اند.
جریان فکری «یمانی» به رهبری فردی به نام «احمد الحسن یمانی» با طرح ادعاهایی پیرامون موضوع مهدویت فعالیت دارد. او خود را فرستاده «مهدی موعود» معرفی کرده است. در روایت‌های باورمندان به مهدویت، در دوران آخرالزمان فردی به این نام قیام می‌کند و قیام او از نشانه‌های ظهور است.

حالا چندین سال است که فردی در بصره، مدعی شده که همان سید یمانی است و عده‌ای به ویژه از بین معممین به دعوت او ایمان آورده‌اند.

از او و طرفدارانش کتاب‌هایی هم منتشر شده است و البته در عراق و در ایران به شدت با طرفداران احمدالحسن برخورد می‌شود.
حکومت جمهوری اسلامی آن‌ها را تحت عناوین اتهامی «بدعت در دین»، «اقدام علیه امنیت ملی» و ... محکوم می‌کند.

در حالی که این افراد تنها یک باور دینی را تبلیغ می‌کنند و تقاضای آزادی و بحث و گفت‌وگو و مباهله می‌کنند.
فارغ از هر قضاوتی در خصوص درست یا غلط بودن اعتقاد این افراد، زندانی کردن به جرم داشتن یک عقیده و تبلیغ آن، خلاف آزادی دینی و آزادی عقیده است. خانواده‌های این افراد شرایط سختی را می‌گذرانند و روا نیست که کسی به خاطر اعتقادش زندانی باشد و خانواده‌اش در تعب.

جمهوری اسلامی، باورهای دینی شیعی دیگر (غیر خودش) را هم سرکوب می‌کند، چه برسد به خداناباوران!
#زندانی_عقیدتی #آزادی_دینی #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی


@Tavaana_TavaanaTech
ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی ۸۰ ساله محبوس در زندان اوین، به عفونت شدید ریه دچار شده است. بر اساس خبری که منتشر کرده او نیاز فوری به درمان داشته و با وجود وخامت حال، به‌دلیل خودداری از زدن دستبند، از اعزام این زندانی سیاسی به مرکز درمانی خارج از زندان جلوگیری شده است.
حسن اسدی زیدآبادی، حقوقدان و زندانی سیاسی سابق، در شبکه ایکس، توییتر سابق، نوشت:
«عصر امروز از انتقال فوری ‌ ابوالفضل قدیانی ⁩که به درگیری و عفونت ریه شده مبتلا شده، به مرکز درمانی خارج از ‌ زندان اوین ⁩ در پی اجتناب او از زدن دستبند، ممانعت شده است.
‏وضعیت سلامتی ‌قدیانی خطرناک است.»

ابوالفضل قدیانی، زندانی سیاسی، بارها نامه‌هایی از زندان منتشر کرده است. در یکی از آخرین‌نامه‌هایی که منتشر کرده می‌نویسد: «دیر یا زود نظام فاسد جمهوری اسلامی سرنگون خواهد شد.»
این زندانی پیشتر هم به علی خامنه‌ای هشدار داده بود، و خامنه‌ای را «مستبد قدرت‌طلب» و «عامل اصلی شرارت‌ها و سرکوب‌ها در کشور» نامیده بود.

جمهوری اسلامی با به زندان‌افکندن نتوانست صدای آزادی‌خواهی زندانیان را خاموش کند و به عمد شرایطی را فراهم می‌کند که زندانیان از دسترسی به حق درمان هم محروم شوند.


#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #زندانیان_سیاسی #ابوالفضل_قدیانی

@Tavaana_TavaanaTech
حمایت خانواده‌های دادخواه مازندران از اعتصاب سراسری رانندگان کامیون ایران

ما، خانواده‌های داغدار و دادخواه مازندران، که عزیزان‌مان را در راه آزادی، عدالت و کرامت انسانی از دست داده‌ایم، صدای حق‌طلبی و فریاد مظلومیتِ مردمانی هستیم که سال‌هاست زیر بار ظلم، تبعیض و سرکوب، ایستادگی کرده‌اند.

امروز، در کنار برادران دلیرمان، رانندگان کامیون در سراسر ایران می‌ایستیم. آنان که ستون فقرات چرخه‌ی اقتصاد کشورند، اما خود سال‌هاست با بی‌عدالتی، فقر، گرانی قطعات، نبود بیمه، و تهدید دائمی نانِ شب مواجه‌اند.

اعتصاب آن‌ها، نه فقط مطالبه‌ی صنفی، بلکه فریادی‌ست علیه سیستمی که جز تاراج، سرکوب و تحقیر، چیزی برای مردم ایران نداشته است.

ما خانواده‌های دادخواه مازندران، با تمام توان از این اعتراض شریف و حق‌طلبانه حمایت می‌کنیم و بر این باوریم که پیوند خون‌های ریخته‌شده‌ی فرزندان‌مان با خشم کارگران، معلمان، کشاورزان، و امروز، رانندگان کامیون، کابوس شب‌های حکومت خواهد شد.

ما، همراه شماییم.
ما، صدای شماییم.
و ما، تا رسیدن به عدالت، دست از مبارزه نمی‌کشیم.

به امید ایرانی آزاد، عادل و انسانی.

خانواده‌های دادخواه مازندران
دوشنبه، ۱۲ خرداد ۱۴۰۴


#اعتصابات_سراسری #اعتصاب_کامیونداران #دادخواهی #داذخواهان_ایران #مازندران #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
طبق گزارش دریافتی، طبق احضاریه صادر شده از سوی شعبه نهم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان خرم آباد استان لرستان، آقای جواد بهداد روز ۲۷ خرداد ماه ۱۴۰۴ باید در دادگاه حضور پیدا کند.
اتهاماتی که به ایشان نسبت داده شده است، شامل موارد زیر است:
«نشر اکاذیب»، «تبليغ عليه نظام جمهوری اسلامی ایران» و «اهانت به مقام معظم رهبری»

جواد بهداد، از جمله ارتشی‌های شریفی است که در جریان خیزش انقلابی زن، زندگی، آزادی، به مردم پیوست و با انتشار ویدیویی از اعتراضات مردم حمایت کرد. پس از آن چندین بار بازداشت شد، حقوقش قطع شد و خانواده‌اش از تنگنا قرار گرفتند.


#جواد_بهداد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
روایتی از یک دادگاه نمایشی؛ تجربه‌ای از بی‌عدالتی سیستماتیک در قوه قضاییه ایران

✍️مریم یحیوی

به توصیه رفیق گرامی و کنش‌گر شریف، #احمدرضا_حائری ، تصمیم گرفتم تجربه‌ شخصی‌ام از دادگاهی که با قضاوت ابوالقاسم صلواتی برگزار شد، روایت کنم. شاید این نوشته سهمی هرچند کوچک در افشای بی‌عدالتی ساختارمند و نبود استقلال در قوه قضاییه ایران داشته باشد.

در ۱۱ آبان ۱۳۹۳، توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شدم. پس از ساعت‌ها تفتیش خانه‌ پدری، به بازداشتگاه ۲-الف (وابسته به سپاه پاسداران) منتقل شدم. در آنجا به مدت ۲۷ روز در سلول انفرادی نگهداری و تحت بازجویی‌های فشرده و توهین‌آمیز قرار گرفتم. این فشارها برای من که درگیر روند رادیوتراپی پس از دو سال شیمی‌درمانی بودم، آثار روانی و جسمی مضاعفی داشت.
بیماری من از نخستین بازداشت در بهمن ۸۹ در بند امنیتی ۲۰۹ (وابسته به وزارت اطلاعات) اوین آغاز شده بود. به همین دلیل، تصمیم گرفتم روند درمان را در دوران بازداشت متوقف کرده و همان شب اول، اعلام اعتصاب درمان کردم.

از ساعت‌ها بازجویی طولانی، همراه با فحاشی، تحقیر و تهدید که بگذریم، یکی از بازجوها که لحنش شبیه مداحان بود، در پایان جلسه‌ای با لحنی تحقیرآمیز گفت: «آماده‌ای ۷–۸ سال بری زندان بلکه آدم بشی؟»
تهدیدی که بعدها معنای عینی آن را فهمیدم.

پس از آزادی موقت، پرونده‌ام به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب ارجاع شد؛ شعبه‌ای که زیر نظر قاضی صلواتی، چهره‌ای شناخته‌شده برای صدور احکام سنگین و ناعادلانه علیه فعالان مدنی و سیاسی، اداره می‌شود.

روز دادگاه، پس از نیم‌ساعت انتظار، به همراه وکلایم وارد اتاق صلواتی شدیم. تجربه دادگاه پنج‌دقیقه‌ای در سال ۹۰ با قاضی مقیسه، که با فحاشی و اهانت همراه بود، هنوز از خاطرم نرفته بود. با استرس وارد اتاق شدم. قاضی صلواتی با خنده‌ای مصنوعی گفت: «بشین»، و به صندلی‌ای که روبه‌رویش قرار داشت اشاره کرد. وکلا در گوشه‌ای نشسته بودند و نماینده دادستان هنوز وارد نشده بود.

صلواتی با نیشخند گفت:
«با این قد و قواره و مریضی، چقدر پرونده‌ قطور داری!»، و خندید. سپس به تمسخر گفت: «اعتصاب درمان هم که کردی!» سعی کردم از فرصت استفاده کنم و گفتم: «این حجم از پرونده بر پایه چند خط پرینت از فیس‌بوک ساخته شده.» ناگهان با تندی گفت: «تا من نگفتم، حرف نزن! اینجا دادگاهه، می‌فهمی؟»

دادستان وارد شد و بدون کوچک‌ترین توجهی به من، کنار قاضی نشست و درگوشی صحبت‌هایی کردند. پس از چند دقیقه، صلواتی از من خواست مشخصاتم را بنویسم و سپس با لحنی سریع شروع به خواندن اتهامات کرد. از جمله:
ارتباط با خانواده‌ زندانیان سیاسی؛
انتشار اخبار مربوط به ضرب و شتم زندانیان (اشاره به وقایع «پنج‌شنبه‌ سیاه» در بند ۳۵۰ اوین)؛
دیدار با برخی فعالان مدنی و سیاسی ...

نه اجازه دفاع داشتم، نه وکلا اجازه سخن داشتند. صلواتی در واکنش به اعتراض وکلا گفت: «آدم زنده که وکیل نمی‌خواد!» سپس فرمی به من داد و گفت: «در دو سه خط بنویس چی می‌خوای بگی یا تقاضای بخشش داری؟»

نوشتم که هیچ‌یک از اتهامات را نمی‌پذیرم و آماده‌ دفاع هستم. نگاهی انداخت، پوزخندی زد و گفت: «می‌تونی بری، خیالت راحت.»

حدود یک ماه بعد، برای دریافت حکم مراجعه کردم. منشی دادگاه برگه‌ای به من داد که وقتی چشمم به آن افتاد، زانوهایم سست شد: ۹ سال حبس تعزیری، که ۷ سال آن اجرایی بود.

مصادیق «اجتماع و تبانی علیه امنیت» چنین فهرست شده بود:

۱-شرکت در تجمع دفاع از مردم غزه و کوبانی؛ (به‌زعم دادگاه، چون برگزارکنندگان گرایش چپ داشتند، این اقدام امنیتی محسوب می‌شد)
۲-دیدار با خانواده‌ زندانیان سیاسی و ارتباط با دختر یکی از رهبران «فتنه»؛
۳-حمایت از «فرقه ضاله بهاییت» به بهانه حضور در تولد یکی از اعضای زندانی آن؛
۴-تجمع مقابل زندان اوین همراه خانواده‌ زندانیان بند ۳۵۰؛
۵-تشکیل محافل دوستانه که به عنوان «محافل اغتشاش و فتنه‌گری» تلقی شده بود.

در بخش «تبلیغ علیه نظام» نیز چنین مواردی آمده بود:

۱-انتشار اخبار ضرب و شتم در بند ۳۵۰؛
۲-انتقاد از محرومیت درمانی زندانیان؛
۳-نگارش یادداشت درباره اسیدپاشی‌های اصفهان که «سیاه‌نمایی» تلقی شده بود.

تمام این مصادیق، مصداق واضح آزادی بیان و عقیده هستند که هم طبق قانون اساسی ایران (اصول ۲۳، ۲۴، ۲۷) و هم طبق اعلامیه جهانی حقوق بشر (ماده‌های ۱۹، ۲۰، ۲۱)، حقوق بنیادین شهروندان محسوب می‌شوند. اما نه‌تنها این اصول نادیده گرفته شد، بلکه به واسطه تکرار اتهامات مشابه از سال ۸۹، حکم نیز تشدید شد.

ادامه روایت مریم یحیوی را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/ycau7pam


#مریم_یحیوی #قاضی_صلواتی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
هر یکشنبه، تعدادی از بازنشستگان تامین اجتماعی، جمع می‌شوند و علیه فقر و تضییع حقوق خود، شعار می‌دهند و حقشان را مطالبه می‌کنند. یکشنبه‌های اعتراضی تبدیل به قراری همیشگی برای یادآوری مطالبه‌گری شده است. اما حکومت از همین جمع محدود بازنشسته هم واهمه دارد و برایشان پرونده‌سازی می‌کند. چندی پیش آقای یونس آزادبر را بازداشت کرده بودند و حالا خانم شهره کسایی و امیر وقاری فرهناک لنگرودی، به دادگاه احضار شدند و به آن‌ها اتهام «تبلیغ علیه نظام» نسبت داده شده است.

این دو فعال کارگری و بازنشسته تامین اجتماعی بیانیه‌ای به شرح زیر خطاب به مردم ایران و سازمان جهانی کار نوشته‌اند:

«مردم شریف ایران و سازمان جهانی کار!

ما بازایستادگانِ تأمین اجتماعی، در زمان اشتغال با یک سازمان خصوصی، قرارداد جمعی یا انفرادی بستیم که در ازای پرداخت بیش از یک‌سوم حقوق هر ماه خود، در بازه زمانی ۲۰ الی ۳۵ سال به سازمان، سازمان هم متعهد شد در زمان بازنشستگی، ماده ۹۶ و ۵۴ را برای ما اعمال کند. ما به تعهد خود وفادار بودیم، ولیکن امروزه که بازنشسته شده‌ایم، سازمان بیمه‌گر به تعهد خود عمل نکرده و در مقابل بی‌شمار پرسش مطالبه‌گری ما، با ما برخورد امنیتی می‌کند!

سؤال این است: تأمین اجتماعی یک بیمه‌گر بخش خصوصی است و با حکومت ولایی هیچ نوع ارتباط مالی ندارد. چرا حاکمیت تاکنون به شکایت نزدیک به ۶۰ درصد جمعیت کشور (کارگران دیروز و امروز) از یک شرکت بیمه‌گر خصوصی، جواب قانونی نداده است؟ چرا با تمامی نیروهای سه‌گانه خود و سرشاخه‌های آن، در مقابل ما مطالبه‌گران صف‌بندی کرده است؟ قوه قضائیه‌ای که باید مستقل عمل می‌نمود، تاکنون به شکوائیه ۶۰ درصد از فرودستان کشور از یک سازمان بیمه‌گر خصوصی توجهی نمی‌کند، از سویی در مقابل ما بازایستادگان صف‌بندی کرده و برای به سکوت واداشتن فریاد حق‌طلبانه، از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کند.»


#شهره_کسایی #امیر_وقاری #بازنشستگان #یکشنبه_های_اعتراضی #رشت #بیانیه #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
گرافیتی اعتراضی امروز در روز سالمرگ روح‌الله خمینی
«نه به اعدام»
اجرا شده توسط «شبح» معروف به بنکسی ایران
@theshabah
در شهرک اکباتان
۱۳ خرداد ۱۴۰۴

فعالیت‌های این هنرمند، با توجه به آنکه تحت پیگرد نهادهای امنیتی است، شجاعانه و پر ریسک است.

#شهرک_اکباتان #گرافیتی #هنر_اعتراض #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چند روز پیش تولد جاویدنام عرفان خزایی بود.
مادر جاویدنامان عادل، امین و آرزو کیانپور، که دل‌خوش به این جوانان آسیب دیده‌ای است که جای فرزندانش را برایش پر کرده‌اند، در کنار مادر دادخواه ابراهیم کتابدار و دیگر دادخواهان حضور پیدا کرد.

عادل کیانپور  زندانی سیاسی‌ای بود که از چهارم دی‌ماه سال ۱۴۰۰ در اعتراض به محرومیت از حق دادرسی عادلانه و بدون رسيدگى پزشكى اعتصاب غذای خود را آغاز کرده بود و در پی وخامت حال بعدازظهر روز شنبه، ۱۱ دی ۱۴۰۰ در زندان شیبان اهواز جان باخت.

این زندانی سیاسی پیش‌تر طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب اهواز، به اتهام‌های «تبلیغ علیه نظام»، «تبلیغ به سود گروه‌های مخالف» و «تشویش اذهان عمومی به قصد برهم زدن امنیت ملی» به تحمل سه سال حبس تعزیری محکوم شده بود.

عادل آن سال مهر ماه دچار بیماری کرونا شده بود ولی به او مرخصی نداده بودند.

مادر آقای کیانپور پس از زندانی‌شدن فرزندش دچار سکته شده و در وضعیت مناسبی به‌سر نمی‌برد.

مادر عادل می‌گوید؛
«عادل زمانی که زندان بود وقتی دادگاه داشت و با لباس زندان و زنجیر به پاهایش و چند مامور می‌آمد دادگاه انقلاب و من در راهرو می‌دیدمش، بغلش می‌کردم و گریه می‌کردم. با دستانش اشک‌هایم رو پاک می‌کرد و می‌گفت مادر سرت بالا بگیر! من نه دزدم نه اختلاس‌گرم و نه از دیوار کسی بالا رفتم، من به خاطر وطنم و هم وطنان پای در راهی گذشتم شاید بر گشتی نباشد، روزی شما و ملتم به من افتخار می‌کنند.»

چند بار اعتصاب غذا کرد که اعتنایی نکردند و وعده وعید دادند. با توجه‌ به شرایطی که برایش پیش امده بود در یک فایل صوتی خطاب به «محسنی اژه‌ای»گفت: «مگه نگفتین هر کس خارج کشور هست ما کمک می‌کنیم به زندگی برگرده؟ منظورتون از زندگی، زندگی تو زندان بود؟ اینجور رفتارها رو نه فراموش می‌کنیم و نه می‌بخشیم.»

بعد از گذشت ۵ ماه، ۲ میلیارد و ۲۵۰ میلیون تومان وثیقه تعیین کردند که موقتا از زندان آزاد شود، اما ماموران نگذاشتند که مادرش وثیقه بگذارد. متعاقباً در زندان به کرونا مبتلا شد. ...چهارم دی ماه اعتصاب غذا کرد و یازدهم درگذشت.

#علیه_فراموشی #یادمون_نمیره #عادل_کیانپور #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
⭕️ با پیوستن زندان فیروزآباد استان فارس در هفته هفتاد و یکم به کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام»، این کارزار به ۴۶ زندان گسترش یافت؛

دعوت از خانواده زندانیان زیر حکم اعدام به شکستن سکوت

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» ضمن حمایت از اعتصاب کامیون‌داران زحمت‌کش که دوازدهمین روز اعتصاب خود را پشت سر گذاشتند، به آنان درود می‌فرستد و از دیگر اقشار جامعه که به اشکال مختلف تحت ستم هستند، می‌خواهد که به اعتصاب رانندگان بپیوندند و از آن‌ها به هر شکل ممکن حمایت کنند.

در شرایط کنونی که هر روز شاهد رویداد‌ها و فجایع دلخراش در سراسر کشور هستیم، حکومتِ کشتار و اعدام در سیاهچال‌های خود، دسته‌دسته زندانیان را در بی‌خبری کامل اعدام می‌کند و با سخره گرفتن قوانین بین‌المللی و اهرم کردن دین با این جنایات حکومتی که بستر آن را نیز خودشان فراهم کرده به دنبال فرونشاندن حق‌خواهی و خیزش‌های مردم هستند اما تاریخ نشان داده که سقوط چنین حکومت‌های دیکتاتوری حتمی است.
حال از ابتدای خرداد تاکنون دست‌کم ۶۷ زندانی، شامل ۳ زن، اعدام شده‌اند و به‌طور متوسط روزی ۷ تن به دار آویخته شده‌اند. تنها در روز ۷ خرداد، ۲۰ زندانی را با بی‌رحمی اعدام کرده‌اند.

فراموش نکنیم که این سطح از استفاده از مجازات غیرانسانیِ اعدام با نقض گسترده حق دادرسی منصفانه همراه بوده است. در همین راستا، متأسفانه روز چهارشنبه ۷ خرداد، پدرام مدنی در زندان قزلحصار به اتهام جاسوسی در سکوت خبری به دار آویخته شد. علاوه بر این، اعاده دادرسی محمدامین مهدوی‌شایسته، که پیش‌تر به اتهام جاسوسی توسط صلواتی، «قاضی مرگ»، به اعدام محکوم شده بود، از طرف دیوان عالی رد شده و این شهروند زندانی در خطر جدی اعدام قرار دارد.

کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» به خانوادهای زندانیان محکوم‌به‌اعدام توصیه می‌کند که روند پرونده عزیزانشان را به‌سرعت رسانه‌ای کرده و به اطلاع عموم مردم ایران و نهادهای حقوق بشری برسانند.تا با این روشنگری‌ها بتوانیم ماشین کشتار و اعدام را متوقف و از کار انداخت و نباید فریب نیرنگ‌ها یا تهدیدهای مأموران اطلاعاتی و بازجویان را خورد تا حکومت در سکوت خبری زندانیان را اعدام کرده و به‌تعبیری با قتل حکومتی، حق حیاتشان را پایمال کند.

با درود و سپاس به خانواده زندانیانی که هفته‌هاست در نقاط مختلف کشور فریاد «نه به اعدام» سر می‌دهند و از این کارزار حمایت می‌کنند، مجدداً از عموم مردم، به‌ویژه خانواده‌های زندانیان محکوم‌به‌اعدام می‌خواهیم که به هر شکل ممکن از کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» حمایت کنند و خانواده‌های معترض و دادخواه را تنها نگذارند.

باید صدای «نه به اعدام» در هر شهر و خیابان طنین‌انداز شود، چون این حکومت روزانه خانواده‌ها را در اقصی‌نقاط کشور داغدار می‌کند. قدرت ما در اتحاد و همبستگی ماست.

طبق اخبار رسیده به کارزار، جمعی از زندانیان زندان فیروزآباد استان فارس، در هفته هفتاد و یکم از روز ۱۳ خرداد، به کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام پیوسته و هر سه‌شنبه در اعتصاب غذا خواهند بود.

به این ترتیب، روز سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، در هفته هفتاد و یکم، اعضای کارزار «سه‌شنبه‌های نه به اعدام» در ۴۶ زندان زیر در اعتصاب غذا خواهند بود:

زندان اوین (بند زنان، بند ۴ و ۸)، زندان قزلحصار (واحد ۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان فردیس کرج، زندان تهران بزرگ، زندان خورین ورامین، زندان چوبیندر قزوین، زندان اراک، زندان خرم‌آباد، زندان یاسوج، زندان اسدآباد اصفهان، زندان دستگرد اصفهان، زندان شیبان اهواز، زندان سپیدار اهواز (بند زنان و مردان)، زندان نظام شیراز، زندان عادل‌آباد شیراز (بند زنان و مردان)، زندان زاهدان (بند زنان)، زندان برازجان، زندان رامهرمز، زندان بهبهان، زندان بم، زندان کهنوج، زندان طبس، زندان مشهد، زندان گنبدکاووس، زندان قائمشهر، زندان رشت (بند مردان و زنان)، زندان رودسر، زندان حویق تالش، زندان ازبرم لاهیجان، زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، زندان اردبیل، زندان تبریز، زندان ارومیه، زندان سلماس، زندان خوی، زندان نقده، زندان میاندوآب، زندان مهاباد، زندان بوکان، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان سنندج، زندان کامیاران و زندان فیروزآباد فارس.

هفته هفتاد و یکم
سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴
#کارزار_سه‌شنبه‌های_نه_به_اعدام
#محمدامین_مهدوی_شایسته
#کارزار_سه_شنبه_های_نه_به_اعدام
#نه_به_اعدام #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
امروز نهمین روز اعتصاب غذای سایه صیدال است، خواسته‌های او مشخص است، بهره‌مندی زندانیان از حقوق انسانی به خصوص در زمینه حق درمان

نرگس محمدی، برنده جایزه صلح موبل، در حمایت از خواسته‌های سایه (مهوش) صیدال بیانیه‌ای به شرح زیر منتشر کرد:

‏خواهان توجه نهادهای بین المللی حقوق بشری به مطالبه قانونی و انسانی زندانیان برای دسترسی به درمان و رسیدگی پزشکی هستم.

«سایه(مهوش)صیدال در اعتراض به «عدم رسیدگی پزشکی و معالجه و درمان مناسب و به موقع» زندانیان دست به اعتصاب غذا زده است.
سال‌هاست شاهد به خطر افتادن سلامت جسمی و روانی زندانیان و حتی از دست دادن جانشان هستیم.
زندانیان در شرایط سخت حبس در سلول های انفرادی بندهای امنیت و پس از آن انتقال به بندهای عمومی، مبتلا به بیماری شده یا بیماری‌هایشان تشدید و به سرعت پیشرفت می‌کند.
گاه شاهد بوده‌ایم که زندانیان پس از آزادی از زندان، امکان درمان را از دست می‌دهند و دلیل آن تاخیر در رسیدگی، معالجه و کنترل بیماری عنوان می‌گردد.
سایه صیدال به عنوان یک زندانی سیاسی و تحصیلکرده حقوق، نامه‌ای مبسوط علیه این شکنجه رواج یافته توسط عوامل امنیتی و قضایی منتشر کرده است.

اعتراض به وضعیت زندانیان بخشی از مبارزه فعالان حقوق بشر به شمار می آید که امید دارم نهادهای بین المللی حقوق بشری و مردم ایران از مطالبات مدنی و قانونی و انسانی آن‌ها حمایت نمایند.»

#سایه_صیدال #نرگس_محمدی #مهوش_صیدال #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
یک سال پس از بازداشت؛ روایتی از خرداد
✍️حسن باقری‌نیا

حسن باقری‌نیا، استاد دانشگاه اخراج شده، یک سال پس از بازداشت خود، مطلبی به شرح زیر منتشر کرد:

«امروز سیزدهم خرداد ۱۴۰۴ است.
دقیقاً یک سال از آن روز می‌گذرد.
روزی که پا به دادگاه گذاشتم، برای پیگیری یک شکایت ساده. اما دادگاه، دیگر دادگاه نبود. دام بود. نقشه‌ای از پیش کشیده شده.

در همان ساختمان عدالت، بازداشتم کردند. ناگهانی، بی‌مقدمه.
و همان لحظه، نیروهای اطلاعات سپاه به خانه‌ام ریختند.
خانه‌ای که قرار بود مأمن باشد، پناهگاه کودکانم، شد صحنه‌ی هجوم و وحشت.

فرزندانم آن روز تنها بودند. در آستانه امتحانات پایان‌ترم.
با چشم‌های وحشت‌زده، صدای فریادها، ضربه‌های در، قدم‌های چکمه‌پوش.
و چیزی درونشان شکست.
شوک آن روز، هنوز در تاریکی شب‌هایشان نفس می‌کشد.

وسایل شخصی‌ام را با خود بردند: گوشی، لپ‌تاپ، نوشته‌ها، حافظه‌ها.
و من؟
بی‌خبر، بی‌صدا، به زندان وکیل‌آباد مشهد منتقل شدم.
چهل‌و‌هشت ساعت گذشت تا خانواده‌ام فقط بفهمند زنده‌ام.

اما امروز که یک سال گذشته، یک جمله را بلند و روشن تکرار می‌کنم:

پشیمان نیستم.

از هیچ‌چیز. نه از گفتن، نه از نوشتن، نه از ایستادن.

برای این ایستادن، بهای سنگینی گذاشتند:
۱۰ سال و ۹ ماه زندان.
قطع حقوق. حذف بیمه. فشارهای بی‌پایان.
اما باورم را نمی‌توانستند بگیرند.
آنچه درون من بود، با هیچ حکمی نمی‌مُرد.

پس از سرکوب خونین مردم در خیزش مهسا، با خودم عهد بستم:
که تنها نمانند.
که نترسم.
که کوتاه نیایم.

این سال، سال آسانی نبود.
اما سالی بود که آموختم چطور در تاریکی، شمع شوم.
چطور در درد، معنا پیدا کنم.
چطور در میان زخم، هنوز با امید حرف بزنم.

امروز هنوز ایستاده‌ام.
نه از سر لجاجت، که از سر تعهد.
نه برای قهرمان بودن، که برای انسان ماندن.

این روایت من است؛ نه از رنج، که از ایستادگی.
نه برای شکایت، که برای روایت.
برای این‌که تاریخ بداند،
در سیزدهم خرداد ۱۴۰۳، کسی را بازداشت کردند،
اما نتوانستند صدایش را خاموش کنند.»


ـ دکتر باقری‌نیا در طی چند سال گذشته، در ویدئوهای خود کلاس درسش را به وسعت ایران گسترش داد و موضوعاتی در درونمایه فلسفی، روان‌شناسی و تحلیل اجتماعی بیان کرد که بسیار آموزنده بوده‌اند.


#حسن_باقری_نیا #ایستادگی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech