This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دختر رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسیای که با اتهامات سنگینی در زندان است، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
پدرم یک تولّد دیگر را در زندان های جمهوری اسلامی سپری کرد...
او به جرم کمک رسانی به مجروحین جنبش #زن_زندگی_آزادی ، در خطر احکام سنگین است.
تنهایش نگذاریم! صدای عدالت باشیم!
باوکم لە دایکبوونێکی دیکەی لە بەندیخانەکانی کۆماری ئێسلامی ئێران بردەسەر ...
تەنها تاوانی باوکم یارمەتیدانی هاونیشتمانیەکانی و بریندارانی بزوتنەوەی #ژن_ژیان_ئازادی بووه.
باوکم شایەنی ئازادیە! باوکم تەنها نەهێڵن!
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پدرم یک تولّد دیگر را در زندان های جمهوری اسلامی سپری کرد...
او به جرم کمک رسانی به مجروحین جنبش #زن_زندگی_آزادی ، در خطر احکام سنگین است.
تنهایش نگذاریم! صدای عدالت باشیم!
باوکم لە دایکبوونێکی دیکەی لە بەندیخانەکانی کۆماری ئێسلامی ئێران بردەسەر ...
تەنها تاوانی باوکم یارمەتیدانی هاونیشتمانیەکانی و بریندارانی بزوتنەوەی #ژن_ژیان_ئازادی بووه.
باوکم شایەنی ئازادیە! باوکم تەنها نەهێڵن!
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤31👍5🕊3💔2
اعتصاب غذای رزگار بیگزاده بابامیری در زندان ارومیه در اعتراض به بلاتکلیفی پروندهاش
رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه که با اتهاماتی همچون «بغی» و «محاربه» مواجه است، از روز پنجشنبه ۱۸ بهمنماه در اعتراض به وضعیت نامشخص پرونده خود و عدم رسیدگی به خواستههایش، دست به اعتصاب غذای خشک زده است.
به گفته ژینو بیگزاده بابامیری، دختر این زندانی، او در واکنش به رفتارهای غیرانسانی مسئولان زندان، بلاتکلیفی پرونده و بیتوجهی به درخواستهایش، اعتصاب خود را آغاز کرده است.
رزگار بیگزاده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شد. او نزدیک به چهار ماه را در بازداشتگاههای اداره اطلاعات بوکان و ارومیه تحت فشار و شکنجه برای اخذ اعترافات اجباری سپری کرد و سپس به زندان ارومیه منتقل شد.
اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل است.
جلسه دادگاه او از بابت یکی از این اتهامات، روز دوشنبه ۳ دیماه در دادگاه کیفری ارومیه برگزار شد، در حالی که بخش دیگری از پروندهاش همچنان در شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر در حال بررسی است.
بیگزاده پیشتر در نامهای خطاب به قاضی پرونده، اعتراض خود را نسبت به ۱۳۳ روز بازجویی، برگزاری دادرسی بهصورت الکترونیکی، ممانعت از حضور وکیل در جلسات دادگاه و عدم رسیدگی به شکایتش درباره شکنجههای دوران بازداشت اعلام کرده بود.
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه که با اتهاماتی همچون «بغی» و «محاربه» مواجه است، از روز پنجشنبه ۱۸ بهمنماه در اعتراض به وضعیت نامشخص پرونده خود و عدم رسیدگی به خواستههایش، دست به اعتصاب غذای خشک زده است.
به گفته ژینو بیگزاده بابامیری، دختر این زندانی، او در واکنش به رفتارهای غیرانسانی مسئولان زندان، بلاتکلیفی پرونده و بیتوجهی به درخواستهایش، اعتصاب خود را آغاز کرده است.
رزگار بیگزاده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شد. او نزدیک به چهار ماه را در بازداشتگاههای اداره اطلاعات بوکان و ارومیه تحت فشار و شکنجه برای اخذ اعترافات اجباری سپری کرد و سپس به زندان ارومیه منتقل شد.
اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل است.
جلسه دادگاه او از بابت یکی از این اتهامات، روز دوشنبه ۳ دیماه در دادگاه کیفری ارومیه برگزار شد، در حالی که بخش دیگری از پروندهاش همچنان در شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر در حال بررسی است.
بیگزاده پیشتر در نامهای خطاب به قاضی پرونده، اعتراض خود را نسبت به ۱۳۳ روز بازجویی، برگزاری دادرسی بهصورت الکترونیکی، ممانعت از حضور وکیل در جلسات دادگاه و عدم رسیدگی به شکایتش درباره شکنجههای دوران بازداشت اعلام کرده بود.
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔27😍1
ژینو بابامیری، دختر رزگار بیگزاده بابامیری از انتقال پدرش به بند مجرمان خطرناک خبر داد و ضمن ابراز نگرانی از این موضوع، نوشت:
«اطلاع رسانی در مورد آخرین وضعیت پدرم🚨
متعاقب اعتصاب غذای پدرم نه تنها مقامات قضایی-امنیتی به وعده خود برای رسیدگی منصفانه به پرونده پدرم عمل نکرده بلکه مطلع شدهام طی چند روز گذشته مقامات زندان برای فشار هر چه بیشتر به پدرم وی را به بند زندانیان جرائم خطرناک منتقل کردهاند. از همین جا اعلام میکنم مقامات زندان و دادستان ارومیه مسئول مستقیم حفظ امنیت و جان پدرم هستند.»
رزگار بیگزاده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شد. او نزدیک به چهار ماه را در بازداشتگاههای اداره اطلاعات بوکان و ارومیه تحت فشار و شکنجه برای اخذ اعترافات اجباری سپری کرد و سپس به زندان ارومیه منتقل شد.
اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل است.
جلسه دادگاه او از بابت یکی از این اتهامات، روز دوشنبه ۳ دیماه در دادگاه کیفری ارومیه برگزار شد، در حالی که بخش دیگری از پروندهاش همچنان در شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر در حال بررسی است.
بیگزاده پیشتر در نامهای خطاب به قاضی پرونده، اعتراض خود را نسبت به ۱۳۳ روز بازجویی، برگزاری دادرسی بهصورت الکترونیکی، ممانعت از حضور وکیل در جلسات دادگاه و عدم رسیدگی به شکایتش درباره شکنجههای دوران بازداشت اعلام کرده بود.
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavanaTech
«اطلاع رسانی در مورد آخرین وضعیت پدرم🚨
متعاقب اعتصاب غذای پدرم نه تنها مقامات قضایی-امنیتی به وعده خود برای رسیدگی منصفانه به پرونده پدرم عمل نکرده بلکه مطلع شدهام طی چند روز گذشته مقامات زندان برای فشار هر چه بیشتر به پدرم وی را به بند زندانیان جرائم خطرناک منتقل کردهاند. از همین جا اعلام میکنم مقامات زندان و دادستان ارومیه مسئول مستقیم حفظ امنیت و جان پدرم هستند.»
رزگار بیگزاده در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شد. او نزدیک به چهار ماه را در بازداشتگاههای اداره اطلاعات بوکان و ارومیه تحت فشار و شکنجه برای اخذ اعترافات اجباری سپری کرد و سپس به زندان ارومیه منتقل شد.
اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل است.
جلسه دادگاه او از بابت یکی از این اتهامات، روز دوشنبه ۳ دیماه در دادگاه کیفری ارومیه برگزار شد، در حالی که بخش دیگری از پروندهاش همچنان در شعبه یک دادگاه انقلاب این شهر در حال بررسی است.
بیگزاده پیشتر در نامهای خطاب به قاضی پرونده، اعتراض خود را نسبت به ۱۳۳ روز بازجویی، برگزاری دادرسی بهصورت الکترونیکی، ممانعت از حضور وکیل در جلسات دادگاه و عدم رسیدگی به شکایتش درباره شکنجههای دوران بازداشت اعلام کرده بود.
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavanaTech
🕊21👍6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جمعی از دختران و خواهران دادخواه ابران، این ویدیو را منتشر کرده و نوشتند:
«ما دختران دادخواهیم.
آنها خواستند صدایمان را خاموش کنند، اما ما فریاد کسانی هستیم که دیگر در میان ما نیستند و کسانی که جانشان در خطر است.
پدرم را گرفتند، مادرم را کشتند، برادرم را به بند کشیدند. اما من ایستادهام، چون حقیقت را نمیتوان کشت، عدالت را نمیتوان خاموش کرد.
ما از خاکستر برخاستهایم. ما برای زندهها میجنگیم و یاد جانباختگان را زنده نگه میداریم.
روشنایی از دل تاریکی متولد میشود، آزادی از دل مقاومت.
ما تا پیروزی ایستادهایم.»
....
We are the Daughters of Justice.
They tried to silence us, but we are the voice of those who are no longer with us and those whose lives are in danger.
They took my father, killed my mother, and imprisoned my brother. But I stand tall because the truth cannot be killed, and justice cannot be silenced.
We have risen from the ashes. We fight for the living and keep the memory of the fallen alive.
Light is born from darkness, and freedom emerges from resistance.
We stand strong until victory!
#دختران_دادخواه #مینو_مجیدی #جمشید_شارمهد #ابراهیم_بابایی #رزگار_بابامیری #مهدی_حسنی #شهریار_محمدی .
#DaughtersOfJustice #FreeRezgar #MehdiHasani #ShahriyarMohammadi #EbrahimBabaei #MinooMajidi #SaveSharmahd .
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ما دختران دادخواهیم.
آنها خواستند صدایمان را خاموش کنند، اما ما فریاد کسانی هستیم که دیگر در میان ما نیستند و کسانی که جانشان در خطر است.
پدرم را گرفتند، مادرم را کشتند، برادرم را به بند کشیدند. اما من ایستادهام، چون حقیقت را نمیتوان کشت، عدالت را نمیتوان خاموش کرد.
ما از خاکستر برخاستهایم. ما برای زندهها میجنگیم و یاد جانباختگان را زنده نگه میداریم.
روشنایی از دل تاریکی متولد میشود، آزادی از دل مقاومت.
ما تا پیروزی ایستادهایم.»
....
We are the Daughters of Justice.
They tried to silence us, but we are the voice of those who are no longer with us and those whose lives are in danger.
They took my father, killed my mother, and imprisoned my brother. But I stand tall because the truth cannot be killed, and justice cannot be silenced.
We have risen from the ashes. We fight for the living and keep the memory of the fallen alive.
Light is born from darkness, and freedom emerges from resistance.
We stand strong until victory!
#دختران_دادخواه #مینو_مجیدی #جمشید_شارمهد #ابراهیم_بابایی #رزگار_بابامیری #مهدی_حسنی #شهریار_محمدی .
#DaughtersOfJustice #FreeRezgar #MehdiHasani #ShahriyarMohammadi #EbrahimBabaei #MinooMajidi #SaveSharmahd .
#دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍28❤5🕊2
رزگار بیگزاده بابامیری: گفتند جنازهات را در کانال فاضلاب و دریاچه و گورهای دستهجمعی ناشناس مخفی میکنیم
رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی، طی نامهای از شکنجههایی که در زندان بر او رفته است گفته است. متن این نامه در ادامه میآید:
در تلاشم با نگارش این متن که داستان ۱۳۰ روز بازداشت و وضعیت من [را] در تمام این مدت بازگو میکند، صدای خودم را به دنیای متمدن برسانم. در شرایطی که تحت نظارت مداوم مخبرین و سیستمهای نظارتی زندان به سر میبرم و طبیعتا تنش و فشار مضاعف و مستمری را تجربه میکنم، تمرکز یافتن در نگارش کار چندان سادهای نیست.
در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ طی یک تماس تلفنی از سوی فردی به نام سعیدی که خود را مأمور اداره اطلاعات بوکان معرفی نمود، در ساعت ۵ عصر به مکانی در حوالی تالار روژ در حومه شهر بوکان فراخوانده شدم و پس از مراجعه به محل مورد اشاره توسط سعیدی و فرد دیگری که بعدا فهمیدم بازجوی پرونده ماست و نام سازمانیاش قربانی است، به اداره اطلاعات بوکان منتقل شدم. تا حوالی ساعت ۱۰ شب در یک اتاق بازداشت شدم از ساعت ۱۰ شب تیم بازجویان شامل ۶ نفر که شامل سعیدی و قربانی و رییس اداره اطلاعات بوکان موسوم به نام سازمانی حجتی، و سه مامور ناشناس دیگر به صورت شیفتی مورد وحشیانهترین اشکال شکنجه و ضربوشتم قرار گرفتم.
ضمن ضربوشتم مداوما مورد تهدید به مرگ و توهین و تحقیر قرار میگرفتم و مرتب توسط حجتی و قربانی و سعیدی متذکر میشدم که در مکانی هستم که قبلا دهها نفر از بهقول خودشان «اغتشاشگر[ان]» تحت شکنجه کشته شدهاند؛ قرار دارم و به سرنوشت آنان گرفتار میشوم و عاقبت جنازهام مثل جنازه آنان در دریاچه سد بوکان و کانال فاضلاب و گورهای دستهجمعی پرت خواهد شد.
تمام تلاش خود را معطوف این مسئله نمودند به من بفهمانند به آخر خط رسیدهام و آنهایی که شکنجهام میکنند در مصونیت مطلق قانونی قرار دارند و مرگ من هیچ عواقبی برای شکنجهگرانم نخواهد داشت. صد البته توحش آنان در شکنجه به خوبی نشان میداد واقعا هیچ نگرانی نسبت به مرگ من تحت شکنجه ندارند. در طول سه شب شکنجه در اداره اطلاعات بوکان دهها بار زیر ضربوشتم و شوکهای الکتریکی بیهوش شدم.
[در پی] بیش از حدود ۷۲ ساعت شکنجه مداوم در معیت چند متهم دیگر در یک ون ویژه حمل زندانیان تحت اسکورت کاروانی از خودروهای حامل افراد لباس شخصی مسلح با تدابیری ویژه و شبانه به بازداشتگاه اداره اطلاعات استان آذربایجان غربی واقع در ارومیه منتقل شدم.
از همان ابتدا در ارومیه تحت شکنجههایی به قول خودشان تخصصی و حرفهای و متنوع و برنامهریزیشده قرار گرفتم. تکنیکهای متنوعی در بازجوییهای بازداشتگاه ارومیه بر من اعمال شد که تعدادی از آنان را به اختصار بازگو میکنم تا خواننده این متن بهتر در جریان حالوهوای مهیب شکنجهها قرار گیرد.
۱- تکنیک القای خفگی: با دست و پا و چشم بسته در حالی که کیسهای بر سر من کشیده میشد، به صورت افقی و به پشت در جایی شبیه حمام یا سرویس دستشویی قرار داده میشدم و جریان آب بر روی سر و صورت من باز میشد که مرگ در هراس از خفگی را به صورت وحشتناک بر من القا میکرد.
۲- تکنیک اعدام صوری (دار زدن): من را با صورت و دست و چشم بسته در نیمههای شب کاملا ناگهانی از سلول انفرادی به یک اتاق نامعلوم منتقل میکردند و وادارم میکردند ساعتها با طنابی دور گردن روی یک چهارپایه بایستم و من را تهدید به اعدام در گمنامی و خفا میکردند و سعی میکردند تا جایی که میشود، مرعوبم کنند.
۳- تکنیک اعدام صوری (تیر باران): با دست و پا و چشمان بسته ضمن تهدید و تحقیر و استهزاء مدام، با چکاندن ماشه سلاحهایشان به من میگفتند: اسمت را هیچ کجا به عنوان زندانی ثبت نکردهایم که وقتی حین بازجویی کشته شدی بهراحتی جنازهات را مثل جنازه اغتشاشگران (معترضین) در کانال فاضلاب و در دریاچه و گورهای دستهجمعی ناشناس مخفی کنیم.
۴- تکنیک شوک الکتریکی: با چشم بسته و دستهای بسته به صندلی طنابپیچ میشدم و توسط مامورین اداره اطلاعات، ضمن توهین و تحقیر و ورود به حریم شخصی و خانوادگی با وارد کردن شوک الکتریکی به نرمه گوش، بیضهها، نوک سینهها، ستون فقرات، پهلو و زیربغلها و رانها و گیجگاهم درد وحشتناکی را به من وارد مینمودند تا آنچه را میخواستند بنویسم یا جلو دوربین تکرار کنم.
۵- تکنیک اعمال بیخوابی مستمر: مامورین اداره اطلاعات چندین شبانهروز پیدرپی، با سرکشی مداوم و ایجاد سروصدا و ناسزا و ورود به سلول و ضربوشتم و هر وسیلهی دیگری که بتواند مانع خواب من شود، تلاش میکردند مانع تمرکز و آرامشم شوند تا مقاومتم بشکند و طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکتههای آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.
ادامه نامه را در سایت توانا بخوانید
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #بیانیه
رزگار بیگزاده بابامیری، زندانی سیاسی، طی نامهای از شکنجههایی که در زندان بر او رفته است گفته است. متن این نامه در ادامه میآید:
در تلاشم با نگارش این متن که داستان ۱۳۰ روز بازداشت و وضعیت من [را] در تمام این مدت بازگو میکند، صدای خودم را به دنیای متمدن برسانم. در شرایطی که تحت نظارت مداوم مخبرین و سیستمهای نظارتی زندان به سر میبرم و طبیعتا تنش و فشار مضاعف و مستمری را تجربه میکنم، تمرکز یافتن در نگارش کار چندان سادهای نیست.
در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ طی یک تماس تلفنی از سوی فردی به نام سعیدی که خود را مأمور اداره اطلاعات بوکان معرفی نمود، در ساعت ۵ عصر به مکانی در حوالی تالار روژ در حومه شهر بوکان فراخوانده شدم و پس از مراجعه به محل مورد اشاره توسط سعیدی و فرد دیگری که بعدا فهمیدم بازجوی پرونده ماست و نام سازمانیاش قربانی است، به اداره اطلاعات بوکان منتقل شدم. تا حوالی ساعت ۱۰ شب در یک اتاق بازداشت شدم از ساعت ۱۰ شب تیم بازجویان شامل ۶ نفر که شامل سعیدی و قربانی و رییس اداره اطلاعات بوکان موسوم به نام سازمانی حجتی، و سه مامور ناشناس دیگر به صورت شیفتی مورد وحشیانهترین اشکال شکنجه و ضربوشتم قرار گرفتم.
ضمن ضربوشتم مداوما مورد تهدید به مرگ و توهین و تحقیر قرار میگرفتم و مرتب توسط حجتی و قربانی و سعیدی متذکر میشدم که در مکانی هستم که قبلا دهها نفر از بهقول خودشان «اغتشاشگر[ان]» تحت شکنجه کشته شدهاند؛ قرار دارم و به سرنوشت آنان گرفتار میشوم و عاقبت جنازهام مثل جنازه آنان در دریاچه سد بوکان و کانال فاضلاب و گورهای دستهجمعی پرت خواهد شد.
تمام تلاش خود را معطوف این مسئله نمودند به من بفهمانند به آخر خط رسیدهام و آنهایی که شکنجهام میکنند در مصونیت مطلق قانونی قرار دارند و مرگ من هیچ عواقبی برای شکنجهگرانم نخواهد داشت. صد البته توحش آنان در شکنجه به خوبی نشان میداد واقعا هیچ نگرانی نسبت به مرگ من تحت شکنجه ندارند. در طول سه شب شکنجه در اداره اطلاعات بوکان دهها بار زیر ضربوشتم و شوکهای الکتریکی بیهوش شدم.
[در پی] بیش از حدود ۷۲ ساعت شکنجه مداوم در معیت چند متهم دیگر در یک ون ویژه حمل زندانیان تحت اسکورت کاروانی از خودروهای حامل افراد لباس شخصی مسلح با تدابیری ویژه و شبانه به بازداشتگاه اداره اطلاعات استان آذربایجان غربی واقع در ارومیه منتقل شدم.
از همان ابتدا در ارومیه تحت شکنجههایی به قول خودشان تخصصی و حرفهای و متنوع و برنامهریزیشده قرار گرفتم. تکنیکهای متنوعی در بازجوییهای بازداشتگاه ارومیه بر من اعمال شد که تعدادی از آنان را به اختصار بازگو میکنم تا خواننده این متن بهتر در جریان حالوهوای مهیب شکنجهها قرار گیرد.
۱- تکنیک القای خفگی: با دست و پا و چشم بسته در حالی که کیسهای بر سر من کشیده میشد، به صورت افقی و به پشت در جایی شبیه حمام یا سرویس دستشویی قرار داده میشدم و جریان آب بر روی سر و صورت من باز میشد که مرگ در هراس از خفگی را به صورت وحشتناک بر من القا میکرد.
۲- تکنیک اعدام صوری (دار زدن): من را با صورت و دست و چشم بسته در نیمههای شب کاملا ناگهانی از سلول انفرادی به یک اتاق نامعلوم منتقل میکردند و وادارم میکردند ساعتها با طنابی دور گردن روی یک چهارپایه بایستم و من را تهدید به اعدام در گمنامی و خفا میکردند و سعی میکردند تا جایی که میشود، مرعوبم کنند.
۳- تکنیک اعدام صوری (تیر باران): با دست و پا و چشمان بسته ضمن تهدید و تحقیر و استهزاء مدام، با چکاندن ماشه سلاحهایشان به من میگفتند: اسمت را هیچ کجا به عنوان زندانی ثبت نکردهایم که وقتی حین بازجویی کشته شدی بهراحتی جنازهات را مثل جنازه اغتشاشگران (معترضین) در کانال فاضلاب و در دریاچه و گورهای دستهجمعی ناشناس مخفی کنیم.
۴- تکنیک شوک الکتریکی: با چشم بسته و دستهای بسته به صندلی طنابپیچ میشدم و توسط مامورین اداره اطلاعات، ضمن توهین و تحقیر و ورود به حریم شخصی و خانوادگی با وارد کردن شوک الکتریکی به نرمه گوش، بیضهها، نوک سینهها، ستون فقرات، پهلو و زیربغلها و رانها و گیجگاهم درد وحشتناکی را به من وارد مینمودند تا آنچه را میخواستند بنویسم یا جلو دوربین تکرار کنم.
۵- تکنیک اعمال بیخوابی مستمر: مامورین اداره اطلاعات چندین شبانهروز پیدرپی، با سرکشی مداوم و ایجاد سروصدا و ناسزا و ورود به سلول و ضربوشتم و هر وسیلهی دیگری که بتواند مانع خواب من شود، تلاش میکردند مانع تمرکز و آرامشم شوند تا مقاومتم بشکند و طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکتههای آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.
ادامه نامه را در سایت توانا بخوانید
#رزگار_بابامیری #رزگار_بیگ_زاده_بابامیری #بیانیه
💔40👍6❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشکان خطیبی، هنرمند ایرانی، نمایش «او» را در نروژ روی صحنه برد و عواید آن را به آسیبدیدگان بندرعباس اختصاص داد.
دو شب پیش دختر زندانی سیاسی، رزگار بیگزاده بابامیری، نیز در سالن حاضر بود. آقای خطیبی درباره این زندانی و نیز اعدام محسن لشکرنشین سخنانی گفت.
ژینو بابامیری، در این باره نوشت:
«قبل از هر چیزی بگم که چقدر این اجرا بینظیر بود و چقدر هر سکانسش درد هممون بود. سخت بود دیدن صحنه هایی که میدونم خیلیاش رو بابا تجربه کرده و بازسازی و اجرای زیباش توسط کسی بود که اسطوره بوده برام همیشه و متاسفانه خودش هم این درد هارو تجربه کرده. خوشحالم کسانی مثل ایشون هستن که انقدر استوار علیه فراموشی ایستادن.
بعدش هم بگم که من از قبل افتخار چت کردن با ایشون رو داشتم و از همون اول راه که شروع به فعالیت کردم پشتم بودن ولی زبونم بند اومد وقتی عکسارو روی پروژکتور نشون دادن. چند روز پیش ازم عکس گرفتن ولی راستش فکر کردم میخوان برای آقای مسعود قرهخانی رئیس مجلس نروژ بفرستن که در اجرا حضور داشتن، که صدای من رو بهشون برسونن.
ایشون نه تنها این کار رو کردن بلکه این حرکت زیبارو هم کنار همه در سالن زدن. جمله ی معروفی هست که میگه Dont meet your heros (با قهرامانانت ملاقات نکن) که ناامید نشی چون از طرف انتظارات بالایی داری که معمولا بیش از حالت عادی هستن و ناامید میشب وقتی این انتظارات براورده نمیشن. خوشبختانه من بهترین تجربه رو از این قضیه داشتم و پشتم گرمه به کسایی مثل شما❤️🫂»
zhinobabamiri
#ژن_ژیان_ئازادی #او #اشکان_خطیبی #رزگار_بابامیری #FreeRezgar #DaughtersOfJustice #دختران_دادخواه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دو شب پیش دختر زندانی سیاسی، رزگار بیگزاده بابامیری، نیز در سالن حاضر بود. آقای خطیبی درباره این زندانی و نیز اعدام محسن لشکرنشین سخنانی گفت.
ژینو بابامیری، در این باره نوشت:
«قبل از هر چیزی بگم که چقدر این اجرا بینظیر بود و چقدر هر سکانسش درد هممون بود. سخت بود دیدن صحنه هایی که میدونم خیلیاش رو بابا تجربه کرده و بازسازی و اجرای زیباش توسط کسی بود که اسطوره بوده برام همیشه و متاسفانه خودش هم این درد هارو تجربه کرده. خوشحالم کسانی مثل ایشون هستن که انقدر استوار علیه فراموشی ایستادن.
بعدش هم بگم که من از قبل افتخار چت کردن با ایشون رو داشتم و از همون اول راه که شروع به فعالیت کردم پشتم بودن ولی زبونم بند اومد وقتی عکسارو روی پروژکتور نشون دادن. چند روز پیش ازم عکس گرفتن ولی راستش فکر کردم میخوان برای آقای مسعود قرهخانی رئیس مجلس نروژ بفرستن که در اجرا حضور داشتن، که صدای من رو بهشون برسونن.
ایشون نه تنها این کار رو کردن بلکه این حرکت زیبارو هم کنار همه در سالن زدن. جمله ی معروفی هست که میگه Dont meet your heros (با قهرامانانت ملاقات نکن) که ناامید نشی چون از طرف انتظارات بالایی داری که معمولا بیش از حالت عادی هستن و ناامید میشب وقتی این انتظارات براورده نمیشن. خوشبختانه من بهترین تجربه رو از این قضیه داشتم و پشتم گرمه به کسایی مثل شما❤️🫂»
zhinobabamiri
#ژن_ژیان_ئازادی #او #اشکان_خطیبی #رزگار_بابامیری #FreeRezgar #DaughtersOfJustice #دختران_دادخواه #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤30👍6🕊5👌1
حکم ۱۵ سال حبس رزگار بیگزاده بابامیری، تایید شد.
ژینو بیگزاده بابامیری، فرزند این زندانی سیاسی، با انتشار مطلبی نوشت، محکومیت ۱۵ سال حبس پدرش توسط دادگاه تجدیدنظر آذربایجان غربی عینا تایید شده است.
این زندانی سیاسی در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شده بود. اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل «محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل» است.
رزگار بیگزاده بابامیری، پیشتر طی نامهای از شکنجههایی که در زندان بر او رفته است گفته بود. او علاوه بر شرح شکنجههایی که بر وی رفته تصریح کرده بود:
«تلاش میکردند طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکتههای آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.»
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavanaTech
ژینو بیگزاده بابامیری، فرزند این زندانی سیاسی، با انتشار مطلبی نوشت، محکومیت ۱۵ سال حبس پدرش توسط دادگاه تجدیدنظر آذربایجان غربی عینا تایید شده است.
این زندانی سیاسی در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ در بوکان توسط نیروهای امنیتی به دلیل کمکرسانی به مجروحان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بازداشت شده بود. اتهاماتی که علیه او مطرح شده شامل «محاربه، بغی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، تأمین مالی تروریسم، تبلیغ علیه نظام، جاسوسی، همکاری با دولتهای متخاصم، داشتن تجهیزات اینترنت ماهوارهای (استارلینک)، نگهداری سلاح غیرمجاز، عضویت در گروههای غیرمجاز و آمریت در یک پرونده قتل» است.
رزگار بیگزاده بابامیری، پیشتر طی نامهای از شکنجههایی که در زندان بر او رفته است گفته بود. او علاوه بر شرح شکنجههایی که بر وی رفته تصریح کرده بود:
«تلاش میکردند طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکتههای آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.»
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavanaTech
🕊15💔11👍2
ژینو بیگزاده بابامیری، فرزند رزگار بابامیری زندانی سیاسی، با انتشار مطلبی نوشت:
بابا به اعدام محکوم شد.
دختر رزگار بابامیری، زندانی سیاسی، خبر از صدور حکم اعدام علیه پدر خود داد.
این حکم علیه رزگار بابامیری، تنها به دلیل تامین دارو برای برای مجروحان اعتراضات زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ صادر شده است.
این زندانی سیاسی با اتهامات واهی و سنگینی که نهادهای امنیتی بیاساس به او واردکردهاند، مواجه است.
این زندانی سیاسی در جلسه دادگاه تمام اتهامات منتسب به خود را رد کرده و تنها پذیرفته که برای کمک به درمان مجروحان سرکوب خیزش زن، زندگی، آزادی، برای آنها دارو تهیه کرده و به شکل ناشناس به دستشان رسانده است و یک دستگاه استارلینک هم برای استفاده شخصی خریده است.
رزگار بیگزاده بابامیری، پیشتر طی نامهای از شکنجههایی که در زندان بر او رفته است گفته بود. او علاوه بر شرح شکنجههایی که بر وی رفته تصریح کرده بود:
«تلاش میکردند طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکتههای آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.»
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام #رزگار_بابامیری #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
بابا به اعدام محکوم شد.
دختر رزگار بابامیری، زندانی سیاسی، خبر از صدور حکم اعدام علیه پدر خود داد.
این حکم علیه رزگار بابامیری، تنها به دلیل تامین دارو برای برای مجروحان اعتراضات زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ صادر شده است.
این زندانی سیاسی با اتهامات واهی و سنگینی که نهادهای امنیتی بیاساس به او واردکردهاند، مواجه است.
این زندانی سیاسی در جلسه دادگاه تمام اتهامات منتسب به خود را رد کرده و تنها پذیرفته که برای کمک به درمان مجروحان سرکوب خیزش زن، زندگی، آزادی، برای آنها دارو تهیه کرده و به شکل ناشناس به دستشان رسانده است و یک دستگاه استارلینک هم برای استفاده شخصی خریده است.
رزگار بیگزاده بابامیری، پیشتر طی نامهای از شکنجههایی که در زندان بر او رفته است گفته بود. او علاوه بر شرح شکنجههایی که بر وی رفته تصریح کرده بود:
«تلاش میکردند طبق سناریوهای بازجویان بنویسم و جلو دوربین دیکتههای آنان را تکرار کنم. این در حالی است که تنها جرم من کمک به همنوع است.»
او پیش از بازداشت، به کشاورزی در بوکان مشغول بود.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_اعدام #رزگار_بابامیری #نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
💔40🕊4❤2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻 مریم حسنی: «در کنار ما باشید، نگذارید اسامی زندانیان سیاسی فراموش شود»
مریم حسنی، دختر مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در پیامی ویدیویی از بیعدالتی در روند رسیدگی به پروندهی پدرش سخن گفت و از وجدانهای بیدار جامعه درخواست همراهی و حمایت کرد.
او در این پیام میگوید:
«اعاده دادرسی پدرم برای چهارمین بار رد شده. همونطور که وکیل ایشون در توییتر اعلام کرده، روند بررسی پرونده در حالی پیش میره که حتی اجازهی دسترسی به متن پرونده و مطالعه اون داده نشده.
این پیام رو خطاب به تمام کسانی میفرستم که قلبشون برای عدالت میتپه، برای اونهایی که دغدغهی انسانیت دارند، برای اونهایی که به نه به اعدام ایمان دارند.
امیدوارم در کنار ما باشید، از ما حمایت کنید و نگذارید اسامی زندانیان سیاسی فراموش بشه.
شاید در ظاهر دارم برای پدرم حرف میزنم، اما درد من فقط درد پدرم نیست؛ این درد، درد همهی زندانیان سیاسیست. تکتکشون برای من عزیزند. من در قالب کمپین دختران دادخواه و همچنین بهعنوان یک انسان مستقل، برای اونها فعالیت میکنم.
از شما میخوام همراه ما باشید، صدامون رو بازتاب بدید و در این مسیر ما رو تنها نذارید.»
#StopExecution
#مهدی_حسنی #رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مریم حسنی، دختر مهدی حسنی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در پیامی ویدیویی از بیعدالتی در روند رسیدگی به پروندهی پدرش سخن گفت و از وجدانهای بیدار جامعه درخواست همراهی و حمایت کرد.
او در این پیام میگوید:
«اعاده دادرسی پدرم برای چهارمین بار رد شده. همونطور که وکیل ایشون در توییتر اعلام کرده، روند بررسی پرونده در حالی پیش میره که حتی اجازهی دسترسی به متن پرونده و مطالعه اون داده نشده.
این پیام رو خطاب به تمام کسانی میفرستم که قلبشون برای عدالت میتپه، برای اونهایی که دغدغهی انسانیت دارند، برای اونهایی که به نه به اعدام ایمان دارند.
امیدوارم در کنار ما باشید، از ما حمایت کنید و نگذارید اسامی زندانیان سیاسی فراموش بشه.
شاید در ظاهر دارم برای پدرم حرف میزنم، اما درد من فقط درد پدرم نیست؛ این درد، درد همهی زندانیان سیاسیست. تکتکشون برای من عزیزند. من در قالب کمپین دختران دادخواه و همچنین بهعنوان یک انسان مستقل، برای اونها فعالیت میکنم.
از شما میخوام همراه ما باشید، صدامون رو بازتاب بدید و در این مسیر ما رو تنها نذارید.»
#StopExecution
#مهدی_حسنی #رزگار_بابامیری #دختران_دادخواه #بهروز_احسانی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍31💔21❤10
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ژینو بیگزاده بابامیری، دختر رزگار زندانی سیاسی محکوم به اعدام، این ویدئو را در اینستاگرام خود منتشر کرد و نوشت:
«امروز ۲۵ ساله شدم. دو شب پیش، اتفاقی ویدیویی پیدا کردم از روز بعدِ تولدِ سهسالگیم، وقتی مامان و بابام نشسته بودن و ویدیوی تولد روز قبلش رو تماشا میکردن. همون روزی که اولین کامپیوترمون رو خریدیم و من داشتم اسباببازیهام رو به دوربینِ داییم معرفی میکردم. اون موقع بابام ۲۵ سالش بود، درست مثل من، امروز.
حالا که به گذشته نگاه میکنم، شباهتهامون برام خیلی پررنگتر شده. زمانی بود که فکر میکردم شبیهش نیستم، ولی وقتی برمیگردم به عقب میبنم شباهت هارو، مثل علاقهمون به شعر، ساعتها درس دادنِ تاریخ بهم — از نسلکشیهای صدام حسین، پادشاهی خسروپرویز، نبردهای صلاحالدین ایوبی، میترائیسم، دوران وایکینگهای اسکاندیناوی تا جنگهای سرد آمریکا و شوروی — میبینم چقدر به هم نزدیک بودیم.
با هم مینشستیم و اخبار رو دنبال میکردیم؛ یادمه نتایج انتخابات موسوی، کروبی، رضایی و احمدینژاد رو ساعت ها با هم دنبال میکردیم — چیزی که بعدا فهمیدم برای دوستام خستهکنندست. مینشستیم و سریال و کارتون تماشا میکردیم؛ از علاقهاش به پلنگ صورتی تا تماشای “لوک خوششانس” به گویش کرمانجی، که همزمان برام ترجمه میکرد تا یاد بگیرم. تماشای مورد علاقه های من؛ سریالهای کرهای، یا تماشای «Fairly OddParents» به ایتالیایی از K2.
این سومین تولدیه که بدون پیام تبریک از طرفشه. تغییرات زیادی تو زندگیم اتفاق افتاده که ای کاش میتونستم براش تعریف کنم — از رشتهی جدید تحصیلیم، تجربیات کاریم، یک سال تمرین زبان ایتالیایی و روسی، تا خبر ماشینی که خریدم و مطمئنم از ذوق چشمهاش برق میزد. همیشه در جواب میگفت: «هیچکس دختری مثل تو نداره. بهت افتخار میکنم، روله.»
توی این سالها، مامانم کسی بوده که هر روز تلاش کرده خوش حالم کنه، اضطرابم رو کمتر کنه و با تمام وجودش حمایتم کنه — نه فقط در این ۲۷ ماهِ سخت، بلکه در تمام عمرش. مرسی مامان💕
۲۴ سالگی برام پر از تغییرات عمیق بود. سختیهایی که گذروندم، شخصیتم رو شکل دادن. دردناک بودن، ولی قویترم کردن. شاید آرزو میکردم این رشد در شرایط بهتری اتفاق میافتاد، ولی با تمام وجودم قدردانشم.
به امید اینکه ۲۵ سالگی پر از اتفاقهای خوب باشه…»
از اینستاگرام زینو بابامیری
zhinobabamiri
خانوادههای زندانیان سیاسی بهخصوص زندانیان محکوم به اعدام را در مسیر سخت حقخواهی تنها نگذاریم
#FreeRezgar
#رزگار_بابامیری #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«امروز ۲۵ ساله شدم. دو شب پیش، اتفاقی ویدیویی پیدا کردم از روز بعدِ تولدِ سهسالگیم، وقتی مامان و بابام نشسته بودن و ویدیوی تولد روز قبلش رو تماشا میکردن. همون روزی که اولین کامپیوترمون رو خریدیم و من داشتم اسباببازیهام رو به دوربینِ داییم معرفی میکردم. اون موقع بابام ۲۵ سالش بود، درست مثل من، امروز.
حالا که به گذشته نگاه میکنم، شباهتهامون برام خیلی پررنگتر شده. زمانی بود که فکر میکردم شبیهش نیستم، ولی وقتی برمیگردم به عقب میبنم شباهت هارو، مثل علاقهمون به شعر، ساعتها درس دادنِ تاریخ بهم — از نسلکشیهای صدام حسین، پادشاهی خسروپرویز، نبردهای صلاحالدین ایوبی، میترائیسم، دوران وایکینگهای اسکاندیناوی تا جنگهای سرد آمریکا و شوروی — میبینم چقدر به هم نزدیک بودیم.
با هم مینشستیم و اخبار رو دنبال میکردیم؛ یادمه نتایج انتخابات موسوی، کروبی، رضایی و احمدینژاد رو ساعت ها با هم دنبال میکردیم — چیزی که بعدا فهمیدم برای دوستام خستهکنندست. مینشستیم و سریال و کارتون تماشا میکردیم؛ از علاقهاش به پلنگ صورتی تا تماشای “لوک خوششانس” به گویش کرمانجی، که همزمان برام ترجمه میکرد تا یاد بگیرم. تماشای مورد علاقه های من؛ سریالهای کرهای، یا تماشای «Fairly OddParents» به ایتالیایی از K2.
این سومین تولدیه که بدون پیام تبریک از طرفشه. تغییرات زیادی تو زندگیم اتفاق افتاده که ای کاش میتونستم براش تعریف کنم — از رشتهی جدید تحصیلیم، تجربیات کاریم، یک سال تمرین زبان ایتالیایی و روسی، تا خبر ماشینی که خریدم و مطمئنم از ذوق چشمهاش برق میزد. همیشه در جواب میگفت: «هیچکس دختری مثل تو نداره. بهت افتخار میکنم، روله.»
توی این سالها، مامانم کسی بوده که هر روز تلاش کرده خوش حالم کنه، اضطرابم رو کمتر کنه و با تمام وجودش حمایتم کنه — نه فقط در این ۲۷ ماهِ سخت، بلکه در تمام عمرش. مرسی مامان💕
۲۴ سالگی برام پر از تغییرات عمیق بود. سختیهایی که گذروندم، شخصیتم رو شکل دادن. دردناک بودن، ولی قویترم کردن. شاید آرزو میکردم این رشد در شرایط بهتری اتفاق میافتاد، ولی با تمام وجودم قدردانشم.
به امید اینکه ۲۵ سالگی پر از اتفاقهای خوب باشه…»
از اینستاگرام زینو بابامیری
zhinobabamiri
خانوادههای زندانیان سیاسی بهخصوص زندانیان محکوم به اعدام را در مسیر سخت حقخواهی تنها نگذاریم
#FreeRezgar
#رزگار_بابامیری #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔29❤15🕊2