Forwarded from گفتوشنود
چهار نفر از پیروان جریان یمانی، هواداران سید احمد الحسن، برای پنجمین بار بازداشت و زندانی شدند.
اسامی بازداشتشدگان عبارتاند از: شیخ عباس فتحیه، سید حامد میری، محمدرضا عطوف و محمدهادی قرداغی. این افراد روز چهارشنبه ۲۳ مهر بازداشت و به زندان ساحلی قم منتقل شدند.
جریان یمانی، جنبشی مذهبی با ریشههای شیعی است که پیروان آن سید احمد الحسن را نماینده یا فرستاده امام مهدی میدانند. این جریان در سالهای اخیر با فشارهای امنیتی و محدودیتهای شدید در ایران مواجه بوده است.
در حالی که حکومت ایران مدعی آزادی ادیان و عقاید است، بازداشت مکرر پیروان جریانهای مذهبی غیرحکومتی پرسشهایی جدی درباره میزان پایبندی حکومت به آزادی باور و وجدان برمیانگیزد.
آیا سرکوب عقیدتی میتواند با اصول عدالت و کرامت انسانی سازگار باشد؟
#یمانی #امام_زمان #سید_احمد_الحسن #آزادی_باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
چهار نفر از پیروان جریان یمانی، هواداران سید احمد الحسن، برای پنجمین بار بازداشت و زندانی شدند.
اسامی بازداشتشدگان عبارتاند از: شیخ عباس فتحیه، سید حامد میری، محمدرضا عطوف و محمدهادی قرداغی. این افراد روز چهارشنبه ۲۳ مهر بازداشت و به زندان ساحلی قم منتقل شدند.
جریان یمانی، جنبشی مذهبی با ریشههای شیعی است که پیروان آن سید احمد الحسن را نماینده یا فرستاده امام مهدی میدانند. این جریان در سالهای اخیر با فشارهای امنیتی و محدودیتهای شدید در ایران مواجه بوده است.
در حالی که حکومت ایران مدعی آزادی ادیان و عقاید است، بازداشت مکرر پیروان جریانهای مذهبی غیرحکومتی پرسشهایی جدی درباره میزان پایبندی حکومت به آزادی باور و وجدان برمیانگیزد.
آیا سرکوب عقیدتی میتواند با اصول عدالت و کرامت انسانی سازگار باشد؟
#یمانی #امام_زمان #سید_احمد_الحسن #آزادی_باور #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
👎6❤1
سینا یوسفی، حقوقدان، با انتشار پستی در شبکه اجتماعی اکس درباره وضعیت وخیم طاهر نقوی در دهمین روز اعتصاب غذا در زندان اوین هشدار داد.
ایشان نوشت:
«در پی نگرانیهای فزاینده خانواده و فعالان حقوق بشر از وضعیت طاهر نقوی، وکیل دادگستری و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، به دلیل قطع تماس تلفنی وی و انتقال به انفرادی، صبح امروز (۱۴ آبان ۱۴۰۴) خانواده وی به این زندان مراجعه کردند تا از نزدیک پیگیر حال وی شوند.
با این حال، اصرار خانواده و وخامت حال خواهر آقای نقوی که در محل حضور داشت، منجر به صدور مجوز مکالمه تلفنی کوتاهمدت با وی شد.
در تماس تلفنی، آقای نقوی بند ۲۴۰ زندان اوین را به «زندان استالین» تشبیه کرد و از شرایط غیرانسانی آن سخن گفت.
آقای نقوی قاطعانه اعلام کرد که به هیچ وجه اعتصاب غذای خود را نخواهد شکست.»
طاهر نقوی از روز دوشنبه ۵ آبان، در اعتراض به محرومیت از حق درمان در زندان اوین، اعتصاب غذای کرد.
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ایشان نوشت:
«در پی نگرانیهای فزاینده خانواده و فعالان حقوق بشر از وضعیت طاهر نقوی، وکیل دادگستری و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، به دلیل قطع تماس تلفنی وی و انتقال به انفرادی، صبح امروز (۱۴ آبان ۱۴۰۴) خانواده وی به این زندان مراجعه کردند تا از نزدیک پیگیر حال وی شوند.
با این حال، اصرار خانواده و وخامت حال خواهر آقای نقوی که در محل حضور داشت، منجر به صدور مجوز مکالمه تلفنی کوتاهمدت با وی شد.
در تماس تلفنی، آقای نقوی بند ۲۴۰ زندان اوین را به «زندان استالین» تشبیه کرد و از شرایط غیرانسانی آن سخن گفت.
آقای نقوی قاطعانه اعلام کرد که به هیچ وجه اعتصاب غذای خود را نخواهد شکست.»
طاهر نقوی از روز دوشنبه ۵ آبان، در اعتراض به محرومیت از حق درمان در زندان اوین، اعتصاب غذای کرد.
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤9🕊1
بر اساس تصاویر منتشر شده امروز چهارشنبه ۱۴ آبانماه، پرستاران و پرسنل بهداشت بیمارستانها در استان خوزستان در شهر اهواز تجمع اعتراضی بر پا کردند.
در روزهای گذشته هم شاهد برگزاری چندین تجمع اعتراضی در سراسر کشور بودیم مشهد کرمانشاه
و چندین شهر دیگر بودهایم. پرستاران خواستار پرداخت معوقات مدی، بهبود شرایط کاری و رسیدگی به وضعیت معیشتی خود شدند.
معترضان میگویند ماههاست در شرایط سخت کاری و کمبود نیرو فعالیت میکنند، در حالی که مطالبات مالی آنها با تأخیر پرداخت میشود و بیتوجهی مدیریتی فشار مضاعفی بر کادر درمان وارد کرده است.
چگونه میتوانیم از جامعه معترض حمایت کنیم؟
چه راههایی برای حمایت از اعتراضات بازنشستگان، اساتید دانشگاه، دانشجویان، کارگران و کادر درمان پیشنهاد میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #پرستاران #تجمع_اعتراضی
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس تصاویر منتشر شده امروز چهارشنبه ۱۴ آبانماه، پرستاران و پرسنل بهداشت بیمارستانها در استان خوزستان در شهر اهواز تجمع اعتراضی بر پا کردند.
در روزهای گذشته هم شاهد برگزاری چندین تجمع اعتراضی در سراسر کشور بودیم مشهد کرمانشاه
و چندین شهر دیگر بودهایم. پرستاران خواستار پرداخت معوقات مدی، بهبود شرایط کاری و رسیدگی به وضعیت معیشتی خود شدند.
معترضان میگویند ماههاست در شرایط سخت کاری و کمبود نیرو فعالیت میکنند، در حالی که مطالبات مالی آنها با تأخیر پرداخت میشود و بیتوجهی مدیریتی فشار مضاعفی بر کادر درمان وارد کرده است.
چگونه میتوانیم از جامعه معترض حمایت کنیم؟
چه راههایی برای حمایت از اعتراضات بازنشستگان، اساتید دانشگاه، دانشجویان، کارگران و کادر درمان پیشنهاد میدهید؟
#یاری_مدنی_توانا #نه_به_جمهوری_اسلامی #پرستاران #تجمع_اعتراضی
@Tavaana_TavaanaTech
👍11❤1
اعلام جرم علیه مهدی محمودیان در پی افشای نحوه اجرای احکام مفسدان اقتصادی نزدیک به حکومت
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، از اعلام جرم و تشکیل پرونده قضایی علیه مهدی محمودیان، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق، خبر داد. این اقدام پس از انتشار پستی از سوی محمودیان در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) انجام شد که در آن، او با انتشار بخشی از گزارشی محرمانه، به تبعیض در نحوه اجرای احکام محکومان اقتصادی وابسته به نظام اعتراض کرده بود.
ماجرا از آنجا آغاز شد که پس از بازداشت مصطفی تاجزاده با رفتاری غیرمتعارف از سوی نیروهای امنیتی استانهای تهران و مازندران و انتقال او به زندان اوین، محمودیان با انتشار پستی این اقدام را محکوم کرد. در واکنش به سخنان مدیرعامل خبرگزاری میزان مبنی بر «رعایت قانون در مورد همه زندانیان»، او جدولی از گزارش رسمی دستگاه قضایی منتشر کرد که نشان میداد محکومان اقتصادی وابسته به حکومت، برخلاف دیگر زندانیان، از مرخصیهای ویژه و تخفیفهای متعدد برخوردارند.
محمودیان در پست خود نوشت:
«دادستانی تهران بخاطر انتشار یک صفحه از یک گزارش ۸۵صفحهای درباره نحوه برخورد دستگاه قضایی با پرونده مفاسد اقتصادی، در کمتر از چند ساعت علیه من اعلام جرم کرد.
اما از سال ۹۲ تا امروز، برای متهم به هزاران میلیارد تومان فساد اقتصادی هنوز کیفرخواست صادر نکرده و او همچنان مشغول کسبوکار است.»
او ساعاتی پیشتر نیز در توضیح انتشار بخشی از این گزارش نوشته بود:
«بعید است که ندانید سازمان زندانها آییننامهای دارد که بندهایی از آن درباره غیبت زندانیان از مرخصی است؛ البته اصلاً بعید نیست که ندانید همین قوه قضاییه در مورد محکومین مفاسد اقتصادی چگونه عمل کرده است. برای اطلاع شما گوشهای از وضعیت اجرای احکام این محکومین را منتشر میکنم.
پ.ن: اطلاعات جدول مربوط به سال ۱۴۰۱ است و هنوز بهروزرسانی نشده.»
گزارش مورد اشاره محمودیان تنها بخشی از یک گزارش درباره نحوه اجرای احکام و برخورد با محکومان مفاسد اقتصادی بوده است. انتشار این سند، بهویژه در شرایطی که نام برخی از وابستگان اقتصادی حکومت در آن دیده میشود، با واکنش سریع دستگاه قضایی روبهرو شد.
به این ترتیب، به نظر میرسد محمودیان بهدلیل افشای تبعیض سیستماتیک در اجرای احکام و افشای اطلاعات محرمانه دستگاه قضایی، با پروندهای جدید روبهرو شده است.
#مهدی_محمودیان #مجرمان_اقتصادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خبرگزاری میزان، وابسته به قوه قضاییه، از اعلام جرم و تشکیل پرونده قضایی علیه مهدی محمودیان، فعال سیاسی و زندانی سیاسی سابق، خبر داد. این اقدام پس از انتشار پستی از سوی محمودیان در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) انجام شد که در آن، او با انتشار بخشی از گزارشی محرمانه، به تبعیض در نحوه اجرای احکام محکومان اقتصادی وابسته به نظام اعتراض کرده بود.
ماجرا از آنجا آغاز شد که پس از بازداشت مصطفی تاجزاده با رفتاری غیرمتعارف از سوی نیروهای امنیتی استانهای تهران و مازندران و انتقال او به زندان اوین، محمودیان با انتشار پستی این اقدام را محکوم کرد. در واکنش به سخنان مدیرعامل خبرگزاری میزان مبنی بر «رعایت قانون در مورد همه زندانیان»، او جدولی از گزارش رسمی دستگاه قضایی منتشر کرد که نشان میداد محکومان اقتصادی وابسته به حکومت، برخلاف دیگر زندانیان، از مرخصیهای ویژه و تخفیفهای متعدد برخوردارند.
محمودیان در پست خود نوشت:
«دادستانی تهران بخاطر انتشار یک صفحه از یک گزارش ۸۵صفحهای درباره نحوه برخورد دستگاه قضایی با پرونده مفاسد اقتصادی، در کمتر از چند ساعت علیه من اعلام جرم کرد.
اما از سال ۹۲ تا امروز، برای متهم به هزاران میلیارد تومان فساد اقتصادی هنوز کیفرخواست صادر نکرده و او همچنان مشغول کسبوکار است.»
او ساعاتی پیشتر نیز در توضیح انتشار بخشی از این گزارش نوشته بود:
«بعید است که ندانید سازمان زندانها آییننامهای دارد که بندهایی از آن درباره غیبت زندانیان از مرخصی است؛ البته اصلاً بعید نیست که ندانید همین قوه قضاییه در مورد محکومین مفاسد اقتصادی چگونه عمل کرده است. برای اطلاع شما گوشهای از وضعیت اجرای احکام این محکومین را منتشر میکنم.
پ.ن: اطلاعات جدول مربوط به سال ۱۴۰۱ است و هنوز بهروزرسانی نشده.»
گزارش مورد اشاره محمودیان تنها بخشی از یک گزارش درباره نحوه اجرای احکام و برخورد با محکومان مفاسد اقتصادی بوده است. انتشار این سند، بهویژه در شرایطی که نام برخی از وابستگان اقتصادی حکومت در آن دیده میشود، با واکنش سریع دستگاه قضایی روبهرو شد.
به این ترتیب، به نظر میرسد محمودیان بهدلیل افشای تبعیض سیستماتیک در اجرای احکام و افشای اطلاعات محرمانه دستگاه قضایی، با پروندهای جدید روبهرو شده است.
#مهدی_محمودیان #مجرمان_اقتصادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
🕊11❤5👍1
کشتهشدن رضا آدینوند، جوان کوهدشتی، بر اثر تیراندازی بیضابطه نیروهای انتظامی
دنبال تیراندازی بیضابطه نیروهای انتظامی در شهرستان کوهدشت، رضا آدینوند، جوانی ۲۷ ساله، جان خود را از دست داد.
بر اساس گزارشهای رسیده، این شهروند که مجرد و ساکن کوهدشت بوده، روز شنبه ۱۰ آبانماه هنگام طبیعتگردی هدف گلوله مأموران انتظامی قرار گرفت و به شدت زخمی شد. او پس از انتقال به بیمارستان و گذراندن سه روز در بخش مراقبتهای ویژه، متأسفانه در روز سهشنبه ۱۳ آبانماه بر اثر شدت جراحات جان باخت.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده آدینوند با تأیید این خبر گفت: «رضا بدون هیچ درگیری یا اقدامی مشکوک، در فضای باز هدف تیراندازی مستقیم قرار گرفت. خانوادهاش هنوز پاسخی از مسئولان در خصوص علت این تیراندازی دریافت نکردهاند.»
تا زمان تنظیم این گزارش، هیچ توضیح رسمی از سوی مراجع انتظامی یا قضایی درباره دلایل شلیک و جزئیات این حادثه منتشر نشده است.
گزارش منبع محلی ما در کوهدشت، با گذشت دو روز از کشته شدن رضا آدینوند، پیکر او همچنان به خانوادهاش تحویل داده نشده است.
به گفتهی این منبع، مقامات محلی تحویل پیکر را منوط به چند شرط کردهاند، از جمله اعطای رضایت به مأمور ضارب و برگزاری مراسم خاکسپاری در سکوت و تحت نظارت نیروهای امنیتی.
این شرایط نشاندهنده نقض آشکار حقوق خانواده قربانی در زمینهی دسترسی آزاد به دلایل جانباختن قربانی، دسترسی به پیکر عزیزشان و برگزاری مراسم عزاداری است.
#رضا_آدینوند #کوهدشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دنبال تیراندازی بیضابطه نیروهای انتظامی در شهرستان کوهدشت، رضا آدینوند، جوانی ۲۷ ساله، جان خود را از دست داد.
بر اساس گزارشهای رسیده، این شهروند که مجرد و ساکن کوهدشت بوده، روز شنبه ۱۰ آبانماه هنگام طبیعتگردی هدف گلوله مأموران انتظامی قرار گرفت و به شدت زخمی شد. او پس از انتقال به بیمارستان و گذراندن سه روز در بخش مراقبتهای ویژه، متأسفانه در روز سهشنبه ۱۳ آبانماه بر اثر شدت جراحات جان باخت.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده آدینوند با تأیید این خبر گفت: «رضا بدون هیچ درگیری یا اقدامی مشکوک، در فضای باز هدف تیراندازی مستقیم قرار گرفت. خانوادهاش هنوز پاسخی از مسئولان در خصوص علت این تیراندازی دریافت نکردهاند.»
تا زمان تنظیم این گزارش، هیچ توضیح رسمی از سوی مراجع انتظامی یا قضایی درباره دلایل شلیک و جزئیات این حادثه منتشر نشده است.
گزارش منبع محلی ما در کوهدشت، با گذشت دو روز از کشته شدن رضا آدینوند، پیکر او همچنان به خانوادهاش تحویل داده نشده است.
به گفتهی این منبع، مقامات محلی تحویل پیکر را منوط به چند شرط کردهاند، از جمله اعطای رضایت به مأمور ضارب و برگزاری مراسم خاکسپاری در سکوت و تحت نظارت نیروهای امنیتی.
این شرایط نشاندهنده نقض آشکار حقوق خانواده قربانی در زمینهی دسترسی آزاد به دلایل جانباختن قربانی، دسترسی به پیکر عزیزشان و برگزاری مراسم عزاداری است.
#رضا_آدینوند #کوهدشت #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔12🕊8❤2
رضوانه احمدخانبیگی، دلنوشته خطاب به پخشان عزیزی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، منتشر کرده است:
پخشان گیان،
دلم برایت تنگ است، به اندازه تمام روزهایی که از نبودنت گذشته. هر صبح با امید دیدار دوبارهات چشم میگشایم؛ روزی که در آغوش آزادی، بیدغدغه و بیزنجیر، دوباره تو را ببینم.
ما همسفره نبودیم، اما به مدت پنج ماه هم اتاق چرا و تو، در آن تلاطم افکار و رنجهای خودت، باز هم دورادور یا گاه از نزدیک حواست به من بود. دو بار با قدرت در چشمانم زل زدی و گفتی:
«اگر درد زایمانت شروع شد، اگر کوچولوت زودتر اومد یا موندنی شدی، نترس! به دنیا آوردن بچهت با من!»
میگفتی نوزادانِ زنان زیادی را در دوران امدادگریات در شرایط سخت با دستان توانگرت به دنیا آوردهای. و من آرام میشدم... هراسم کمتر میشد.
وقتی از درد معده یا سوزش شدید اسید مینالیدم، با مهربانی میگفتی چه بخورم و چه نخورم. در بند، پرستاری شریف و بیادعا بودی؛ نه از روی وظیفه، که از سر انسانیت. همیشه کنار بیماران و آسیبدیدگان میماندی تا دردشان کمتر شود، و با دقت مراقبت را به آنها یاد میدادی.
درد و بلایت بر سر پزشکان بیمسئولیت و بیتعهد و بیعاطفه بهداری بخورد!
موهای مشکی و درخشانت از غم ظلم، از اندوه سالیان، از بیعدالتیها و شکنجههای سفید و سیاه سپید شد؛ اما دلت هنوز برای انسانیت و صلح میتپید و میتپد.
روزی که بهصورت موقت و به خاطر انجام سزارین از زندان آزاد شدم — چون زایمان طبیعی برای من و فرزندم خطرناک بود، به تشخیص پزشکان خودم بیرون زندان و پزشک زنان درون بند — آمدی کنارم و گفتی:
«بالاخره نوبت تختت به من رسید!»
راستش، زودتر از اینها حق تو بود، با اینکه خودت هم از زانو درد شدید رنج میبردی !
«من توی این تخت جای تو میام، و اگه زود برگشتی، این تخت باز برای توئه چون با بچه نمیشه بالا رفت . من دوباره میرم تخت بالا، خیالت راحت!»
آن لحظهها اوج مهربانی و بزرگی دلت را نشان میدادی؛ در عمل، نه در حرف و نمایش.
من از تنها گذاشتنت پر از بغض بودم. لحظهی آخر اشک امانم نداد، اما تو دعوایم کردی که این گریه برای بچه خوب نیست! و زود از نظرم رفتی تا کمتر غصهات را بخورم.
در دل گفتم:
چطور ممکن است چنین زن مهربان، نیکدل، انساندوست و همراهی، زیر حکم اعدام باشد؟!
جهان عادلانه نیست، پخشان گیان... و به قول تو، در خاورمیانه این بیعدالتی چند برابر است!
در این جهان، هرچه پاکتر و شریفتر باشی، بیشتر محکوم به رنجی .
و من هنوز صدای تو و صدای تمام زندانیان زیر حکم اعدام هستم — تا هر جا که توان دارم.
مگر میشود سکوت کرد؟ مگر میشود بیتفاوت بود؟
پخشان گیان،
من منتظر دیدارت هستم، در روز آزادیات.
روزی که با رهایی تو و امثال تو، آزادی معنای واقعی پیدا میکند.
از بیرون زندان، با مهفر، دخترم و کوچکترین همبندی تو — که هنوز وقتی نام پخشان را میشنود، چند ثانیه در فکر فرو میرود و سپس لبخند میزند...
انگار او هم منتظر توست!
وجودش همیشه برایم نویدبخش آزادی تو و همهی زندانیان شریف و بیگناه و دربند است.
با عشق و احترام 🌻
۱۴ آبان ۱۴۰۴
رضوانه خانبیگی و مهفر لالهزاری ✌️🌹🕊️
لازم به ذکر است، رضوانه، با وجود بارداری تا آخرین روزهای پیش از زایمان را در حبس گذرانده بود. او اکنون مادر دختری به نام «ایران» است. همسرش بهفر لالهزاری همچنان در زندان اوین در حال گذراندن دوران حبس است.
#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پخشان گیان،
دلم برایت تنگ است، به اندازه تمام روزهایی که از نبودنت گذشته. هر صبح با امید دیدار دوبارهات چشم میگشایم؛ روزی که در آغوش آزادی، بیدغدغه و بیزنجیر، دوباره تو را ببینم.
ما همسفره نبودیم، اما به مدت پنج ماه هم اتاق چرا و تو، در آن تلاطم افکار و رنجهای خودت، باز هم دورادور یا گاه از نزدیک حواست به من بود. دو بار با قدرت در چشمانم زل زدی و گفتی:
«اگر درد زایمانت شروع شد، اگر کوچولوت زودتر اومد یا موندنی شدی، نترس! به دنیا آوردن بچهت با من!»
میگفتی نوزادانِ زنان زیادی را در دوران امدادگریات در شرایط سخت با دستان توانگرت به دنیا آوردهای. و من آرام میشدم... هراسم کمتر میشد.
وقتی از درد معده یا سوزش شدید اسید مینالیدم، با مهربانی میگفتی چه بخورم و چه نخورم. در بند، پرستاری شریف و بیادعا بودی؛ نه از روی وظیفه، که از سر انسانیت. همیشه کنار بیماران و آسیبدیدگان میماندی تا دردشان کمتر شود، و با دقت مراقبت را به آنها یاد میدادی.
درد و بلایت بر سر پزشکان بیمسئولیت و بیتعهد و بیعاطفه بهداری بخورد!
موهای مشکی و درخشانت از غم ظلم، از اندوه سالیان، از بیعدالتیها و شکنجههای سفید و سیاه سپید شد؛ اما دلت هنوز برای انسانیت و صلح میتپید و میتپد.
روزی که بهصورت موقت و به خاطر انجام سزارین از زندان آزاد شدم — چون زایمان طبیعی برای من و فرزندم خطرناک بود، به تشخیص پزشکان خودم بیرون زندان و پزشک زنان درون بند — آمدی کنارم و گفتی:
«بالاخره نوبت تختت به من رسید!»
راستش، زودتر از اینها حق تو بود، با اینکه خودت هم از زانو درد شدید رنج میبردی !
«من توی این تخت جای تو میام، و اگه زود برگشتی، این تخت باز برای توئه چون با بچه نمیشه بالا رفت . من دوباره میرم تخت بالا، خیالت راحت!»
آن لحظهها اوج مهربانی و بزرگی دلت را نشان میدادی؛ در عمل، نه در حرف و نمایش.
من از تنها گذاشتنت پر از بغض بودم. لحظهی آخر اشک امانم نداد، اما تو دعوایم کردی که این گریه برای بچه خوب نیست! و زود از نظرم رفتی تا کمتر غصهات را بخورم.
در دل گفتم:
چطور ممکن است چنین زن مهربان، نیکدل، انساندوست و همراهی، زیر حکم اعدام باشد؟!
جهان عادلانه نیست، پخشان گیان... و به قول تو، در خاورمیانه این بیعدالتی چند برابر است!
در این جهان، هرچه پاکتر و شریفتر باشی، بیشتر محکوم به رنجی .
و من هنوز صدای تو و صدای تمام زندانیان زیر حکم اعدام هستم — تا هر جا که توان دارم.
مگر میشود سکوت کرد؟ مگر میشود بیتفاوت بود؟
پخشان گیان،
من منتظر دیدارت هستم، در روز آزادیات.
روزی که با رهایی تو و امثال تو، آزادی معنای واقعی پیدا میکند.
از بیرون زندان، با مهفر، دخترم و کوچکترین همبندی تو — که هنوز وقتی نام پخشان را میشنود، چند ثانیه در فکر فرو میرود و سپس لبخند میزند...
انگار او هم منتظر توست!
وجودش همیشه برایم نویدبخش آزادی تو و همهی زندانیان شریف و بیگناه و دربند است.
با عشق و احترام 🌻
۱۴ آبان ۱۴۰۴
رضوانه خانبیگی و مهفر لالهزاری ✌️🌹🕊️
لازم به ذکر است، رضوانه، با وجود بارداری تا آخرین روزهای پیش از زایمان را در حبس گذرانده بود. او اکنون مادر دختری به نام «ایران» است. همسرش بهفر لالهزاری همچنان در زندان اوین در حال گذراندن دوران حبس است.
#پخشان_عزیزی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤16💔6
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فخرالسادات محتشمیپور، فعال سیاسی و همسر مصطفی تاجزاده، در واکنش به بازداشت مجدد او، در گفتگو با حسین رزاق، فعال سیاسی، از ترس مقامهای جمهوری اسلامی از مرگ سخن گفت. او با اشاره به روزهای موسوم به «جنگ ۱۲ روزه» گفت:
«در آن دوران، ابوالقاسم صلواتی ـ قاضی مشهور پروندههای سیاسی و سرکوبگر مخالفان ـ شبها را در سرداب امامزاده صالح در شمیرانات تهران به سر میبرد.»
محتشمیپور در ادامه خطاب به مسئولان حکومت افزود:
«شما که تا این اندازه از مرگ هراس دارید، دستکم اندکی به اعمال خود و سرنوشت پس از مرگ بیندیشید.»
سرداب امامزاده صالح، بخشی زیرزمینی در این مکان مذهبی است که تنها از طریق پلکانی در گوشه صحن قابل دسترسی است و بهطور معمول برای عموم مردم بسته است. گزارشها و شهادتهای متعدد نشان میدهد که در آن ایام، تمهیدات شدید امنیتی در میان مسئولان جمهوری اسلامی برقرار بوده است؛ بهگونهای که برخی نمایندگان مجلس رژیم از جمعآوری تلفنهای همراه مقامهای انتظامی، نظامی و سیاسی خبر داده بودند.
بر اساس روایتهای دیگر، علی خامنهای نیز در روزهای جنگ و پس از آن، به پناهگاههای زیرزمینی منتقل شده بود. یکی از پژوهشگران پیشین وزارت اطلاعات نیز پیشتر افشا کرده بود که بسیاری از مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی، در شرایط بحرانی، همچون اعضای گروههای چریکی در «خانههای امن» و مخفیگاههای محافظتشده زندگی میکنند.
این روایتها نه تنها از ترس حاکمان از خطر و مرگ حکایت دارد، بلکه بازتابی از گسست عمیق میان زندگی واقعی مردم و سبک زیست پنهان وابستگان به قدرت در جمهوری اسلامی است.
#قاضی_صلواتی #قاضی_مرگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«در آن دوران، ابوالقاسم صلواتی ـ قاضی مشهور پروندههای سیاسی و سرکوبگر مخالفان ـ شبها را در سرداب امامزاده صالح در شمیرانات تهران به سر میبرد.»
محتشمیپور در ادامه خطاب به مسئولان حکومت افزود:
«شما که تا این اندازه از مرگ هراس دارید، دستکم اندکی به اعمال خود و سرنوشت پس از مرگ بیندیشید.»
سرداب امامزاده صالح، بخشی زیرزمینی در این مکان مذهبی است که تنها از طریق پلکانی در گوشه صحن قابل دسترسی است و بهطور معمول برای عموم مردم بسته است. گزارشها و شهادتهای متعدد نشان میدهد که در آن ایام، تمهیدات شدید امنیتی در میان مسئولان جمهوری اسلامی برقرار بوده است؛ بهگونهای که برخی نمایندگان مجلس رژیم از جمعآوری تلفنهای همراه مقامهای انتظامی، نظامی و سیاسی خبر داده بودند.
بر اساس روایتهای دیگر، علی خامنهای نیز در روزهای جنگ و پس از آن، به پناهگاههای زیرزمینی منتقل شده بود. یکی از پژوهشگران پیشین وزارت اطلاعات نیز پیشتر افشا کرده بود که بسیاری از مقامهای بلندپایه جمهوری اسلامی، در شرایط بحرانی، همچون اعضای گروههای چریکی در «خانههای امن» و مخفیگاههای محافظتشده زندگی میکنند.
این روایتها نه تنها از ترس حاکمان از خطر و مرگ حکایت دارد، بلکه بازتابی از گسست عمیق میان زندگی واقعی مردم و سبک زیست پنهان وابستگان به قدرت در جمهوری اسلامی است.
#قاضی_صلواتی #قاضی_مرگ #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💯16❤5
از تردید تا تسلیم؛
سازوکار روانی جمهوری اسلامی برای بقای خودش
پیام همراهان
یکی از ابزارهای پنهان اما مؤثر جمهوری اسلامی برای بقا، جنگ روانی علیه مردم است؛ جنگی که در میدان ذهن شهروندان جریان دارد. هدف آن روشن است: کاشتن تردید، پرورش ترس، و در نهایت، رساندن جامعه به نقطهی تسلیم.
رسانههای رسمی سالهاست این پیام را تکرار میکنند: اگر نظام نباشد، ایران سوریه میشود. این جملهی ساده، جوهرهی یک مهندسی روانی است. حکومت با تکیه بر خاطرهی جمعی جنگ و ناامنی، این ترس را در ذهن مردم نهادینه کرده که نبودش مساوی با فروپاشی است. در نتیجه، بسیاری از شهروندان به جای پرسش از حکومت، در جستوجوی پناه در دامن آن میشوند.
همزمان، دستگاه تبلیغاتی حکومت به تخریب هر صدای بدیل میپردازد. اختلاف نظر میان نیروهای منتقد، به تمسخر گرفته میشود تا مردم به ناکارآمدی اپوزیسیون باور پیدا کنند. این در حالی است که تنوع دیدگاه، در جوامع آزاد نشانهی پویایی است نه ضعف.
در این میان، بسیاری از شهروندان خسته از اضطراب مداوم، از کنش به تماشا عقبنشینی میکنند. زنی میگوید: «اگر اعتراض کنیم، کشور تجزیه میشود.» این جمله، خلاصهی موفقیت جنگ روانی حکومت است؛ جامعهای که از آیندهی خود میترسد، دیگر برای ساختنش نمیجنگد.
اما تاریخ روایت دیگری دارد. از شیلی تا کره جنوبی، هیچ دیکتاتوری با ترس جاودانه نمانده است. هرجا مردم دوباره به آگاهی و همبستگی بازگشتهاند، نظم تازهای شکل گرفته است.
جمهوری اسلامی از تردید تا تسلیم را طرحریزی کرده است، اما پادزهر آن در دست خود مردم است: بازسازی اعتماد، گفتوگو و یادآوری اینکه هرجومرج، نه در نبود قدرت مطلقه، که در فقدان آگاهی جمعی آغاز میشود.
دموکراسی هرجومرج نیست؛ برعکس، با احترام به تنوع و پذیرش تکثر، انسجامی پایدار در جامعه میآفریند.
این استبداد است که با حذف تفاوتها، بذر دشمنی میکارد و امکان زندگی مسالمتآمیز را از مردم میگیرد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #پروپاگاندا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سازوکار روانی جمهوری اسلامی برای بقای خودش
پیام همراهان
یکی از ابزارهای پنهان اما مؤثر جمهوری اسلامی برای بقا، جنگ روانی علیه مردم است؛ جنگی که در میدان ذهن شهروندان جریان دارد. هدف آن روشن است: کاشتن تردید، پرورش ترس، و در نهایت، رساندن جامعه به نقطهی تسلیم.
رسانههای رسمی سالهاست این پیام را تکرار میکنند: اگر نظام نباشد، ایران سوریه میشود. این جملهی ساده، جوهرهی یک مهندسی روانی است. حکومت با تکیه بر خاطرهی جمعی جنگ و ناامنی، این ترس را در ذهن مردم نهادینه کرده که نبودش مساوی با فروپاشی است. در نتیجه، بسیاری از شهروندان به جای پرسش از حکومت، در جستوجوی پناه در دامن آن میشوند.
همزمان، دستگاه تبلیغاتی حکومت به تخریب هر صدای بدیل میپردازد. اختلاف نظر میان نیروهای منتقد، به تمسخر گرفته میشود تا مردم به ناکارآمدی اپوزیسیون باور پیدا کنند. این در حالی است که تنوع دیدگاه، در جوامع آزاد نشانهی پویایی است نه ضعف.
در این میان، بسیاری از شهروندان خسته از اضطراب مداوم، از کنش به تماشا عقبنشینی میکنند. زنی میگوید: «اگر اعتراض کنیم، کشور تجزیه میشود.» این جمله، خلاصهی موفقیت جنگ روانی حکومت است؛ جامعهای که از آیندهی خود میترسد، دیگر برای ساختنش نمیجنگد.
اما تاریخ روایت دیگری دارد. از شیلی تا کره جنوبی، هیچ دیکتاتوری با ترس جاودانه نمانده است. هرجا مردم دوباره به آگاهی و همبستگی بازگشتهاند، نظم تازهای شکل گرفته است.
جمهوری اسلامی از تردید تا تسلیم را طرحریزی کرده است، اما پادزهر آن در دست خود مردم است: بازسازی اعتماد، گفتوگو و یادآوری اینکه هرجومرج، نه در نبود قدرت مطلقه، که در فقدان آگاهی جمعی آغاز میشود.
دموکراسی هرجومرج نیست؛ برعکس، با احترام به تنوع و پذیرش تکثر، انسجامی پایدار در جامعه میآفریند.
این استبداد است که با حذف تفاوتها، بذر دشمنی میکارد و امکان زندگی مسالمتآمیز را از مردم میگیرد.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #استبداد #پروپاگاندا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍10❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پس از قتل جاویدنام امید سرلک در پی سوزاندن عکس علی خامنهای توسط او، جمع زیادی از کاربران شبکههای اجتماعی (غالبا در خارج از ایران)، ویدیوهایی نشر دادهاند که نشان میدهد در حمایت از او عکس خامنهای و خمینی را میسوزانند و از این طریق عمق بیزاری خود از رژیم ولایت فقیه را ابراز میکنند.
دیکتاتور ایران، به واسطه جنایات زیادی که مرتکب شده و شرایطی که بر مردم ایران تحمیل کرده، یکی از منفورترین دیکتاتورهای معاصر است. او هم مثل بقیه مستبدها رفتنی است و آنچه باقی ماند، لعنت و نفرین خواهد بود.
#نه_به_جمهورى_اسلامى #امید_سرلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دیکتاتور ایران، به واسطه جنایات زیادی که مرتکب شده و شرایطی که بر مردم ایران تحمیل کرده، یکی از منفورترین دیکتاتورهای معاصر است. او هم مثل بقیه مستبدها رفتنی است و آنچه باقی ماند، لعنت و نفرین خواهد بود.
#نه_به_جمهورى_اسلامى #امید_سرلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👌36👍8👎3❤2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام این هموطن را بشنوید. از درد و رنج فقر میگوید وقتی که تامین حداقلهای زندگی دشوار است. وقتی حتی پول برای خرید نان کم میآید.
جمهوری اسلامی در تمام این سالها تروریستهای حماس و حزبالله و حوثی.و حشدالشعبی را از نظر مالی تامین کرد، اما مردم ایران اینچنین در سختی زندگی میگذرانند.
#فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
جمهوری اسلامی در تمام این سالها تروریستهای حماس و حزبالله و حوثی.و حشدالشعبی را از نظر مالی تامین کرد، اما مردم ایران اینچنین در سختی زندگی میگذرانند.
#فقر_فساد_گرونی #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔21❤3🕊2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یورش نیروهای امنیتی به خانه صمد پورشه، زندانی سیاسی سابق، پس از به آتش کشیدن عکس علی خامنهای
صمد پورشه فعال مدنی اهل یاسوج در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۴، در ویدیویی که در صفحهی اینستاگرام شخصی خود در اعتراض به کشتهشدن جاویدنام امید سرلک منتشر کرد عکس علی خامنهای را سوزاند. ساعاتی بعد اینستاگرام او در دسترس خارج شد.
صمد در این ویدیو میگوید: «شما با آبان نابود شدید، و این آبان ادامه دارد.»
ساعاتی بعد از انتشار ویدیو، مأموران امنیتی به خانه او در شهر یاسوج یورش بردند و تلفن همراه او را ضبط کردند، اما موفق به بازداشتش نشدند. از آن زمان، او ناچار شده است بهصورت مخفی زندگی کند تا از دستگیری توسط نیروهای امنیتی در امان بماند. او در یک ویدیو میگوید: «هر بلایی که سر من بیاد، کار حکومت اسلامی است.»
#یاسوج #صمد_پورشه #امید_سرلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صمد پورشه فعال مدنی اهل یاسوج در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۴، در ویدیویی که در صفحهی اینستاگرام شخصی خود در اعتراض به کشتهشدن جاویدنام امید سرلک منتشر کرد عکس علی خامنهای را سوزاند. ساعاتی بعد اینستاگرام او در دسترس خارج شد.
صمد در این ویدیو میگوید: «شما با آبان نابود شدید، و این آبان ادامه دارد.»
ساعاتی بعد از انتشار ویدیو، مأموران امنیتی به خانه او در شهر یاسوج یورش بردند و تلفن همراه او را ضبط کردند، اما موفق به بازداشتش نشدند. از آن زمان، او ناچار شده است بهصورت مخفی زندگی کند تا از دستگیری توسط نیروهای امنیتی در امان بماند. او در یک ویدیو میگوید: «هر بلایی که سر من بیاد، کار حکومت اسلامی است.»
#یاسوج #صمد_پورشه #امید_سرلک #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
❤37🕊9👍2💔2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🕊 احسان قاسمیفر؛ قهرمانی که در بازداشتگاه زیر شکنجه با دستان بسته، جان باخت
احسان قاسمیفر، متولد یکم مرداد ۱۳۶۵، اهل کنگاور در استان کرمانشاه و ساکن سرآسیاب ملارد در استان تهران بود. او ۳۶ سال داشت.
احسان تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داده بود اما در رشته پرورش اندام، ورزشکار و مدالآور شناختهشدهای بود. اطرافیانش او را فردی شاد، فعال و صمیمی میدانستند؛ مردی که عشق به زندگی، خانواده و کودکان خانوادهاش، بهویژه خواهرزادهها و برادرزادههایش، از او انسانی مهربان و محبوب ساخته بود.
در پاییز ۱۴۰۱، همزمان با اعتراضات سراسری پس از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، احسان نیز مانند بسیاری از شهروندان در اعتراض به سرکوبها به خیابان رفت.
در شب ۹ آذر ۱۴۰۱، همزمان با شکست تیم ملی ایران مقابل آمریکا در جام جهانی فوتبال، گروهی از مردم خشمگین از کشتار معترضان به خیابانها آمدند و شادی اعتراضی خود را ابراز کردند. نیروهای امنیتی به مردم حمله کردند و احسان قاسمیفر نیز در جریان همین اعتراضات هدف ضربوشتم شدید قرار گرفت.
به گفته شاهدان، مأموران امنیتی هنگام پخش زنده اینستاگرامی او را در ملارد شناسایی و محاصره کردند، با باتوم و لگد به او حملهور شدند و پس از ضرب و جرح شدید، در حالیکه خونین و نیمهجان بود، بازداشتش کردند.
احسان را به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در کنار امامزاده ابراهیم کرج منتقل کردند. در آنجا، با دستان بسته او را شکنجه کردند.
بهگفته منابع نزدیک به خانواده، آثار ضربات مکرر به سر و بدن، کبودی گسترده در صورت و گردن و استفاده از شوکر بر گردن باعث شد او تاب نیاورد و ساعاتی پس از بازداشت، زیر شکنجه جان بدهد.
مأموران، ساعت ۵ بامداد روز ۱۰ آذر ۱۴۰۱، پیکر بیجان او را به بیمارستان شهدای سلامت ملارد منتقل کردند و به پزشک دستور دادند در پرونده علت مرگ را «ایست قلبی» بنویسد. آنها سپس بیمارستان را ترک کردند. اما دوربینهای مداربسته چهرهی عاملان این جنایت را ثبت کرده بود. با وجود شکایت خانواده، هیچ پیگردی علیه عاملان قتل انجام نشد.
خانوادهٔ قاسمیفر، وقتی از بازگشت او ناامید شدند، با تماس تلفنی ناشناسی روبهرو شدند که به برادر احسان گفت: «احسان رو میشناسی؟ مرده، بیاین کرج برای شناسایی جسد.»
وقتی خانواده برای تحویل پیکر به کرج رفتند، مأموران امنیتی شرط گذاشتند که تنها در صورتی جسد را تحویل میدهند که در ملارد خاکسپاری انجام نشود و پیکر شبانه و تحت نظارت نیروهای امنیتی در زادگاهش کنگاور به خاک سپرده شود.
مادر احسان با قاطعیت مخالفت کرد و گفت:
«پسر من وزنهبردار بود؛ از خونش نمیگذرم و مدیونش نمیشوم.»
پس از چند روز فشار، در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۱ جسد به خانواده تحویل داده شد.
پیکر او در بهشت فاطمه کنگاور و در حضور سنگین نیروهای امنیتی و جمعی از مردم شهرش به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی تلاش کردند مانع دیدن پیکر شوند، اما خانواده در لحظهٔ خاکسپاری توانستند صورت او را ببینند.
بر بدنش آثار ضرب و شتم و شکنجه، کبودی گسترده در ناحیهٔ سر و صورت و جای دستبندهای سفت که مچهایش را بریده بود، کاملاً مشهود بود.
در جریان مراسم خاکسپاری، مردم با سردادن شعارهای ضد حکومتی با مأموران درگیر شدند و چند نفر بازداشت شدند.
مراسم چهلم احسان قاسمیفر نیز در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۱ برگزار شد.
#احسان_قاسمی_فر #کنگاور #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
احسان قاسمیفر، متولد یکم مرداد ۱۳۶۵، اهل کنگاور در استان کرمانشاه و ساکن سرآسیاب ملارد در استان تهران بود. او ۳۶ سال داشت.
احسان تحصیلاتش را تا سوم راهنمایی ادامه داده بود اما در رشته پرورش اندام، ورزشکار و مدالآور شناختهشدهای بود. اطرافیانش او را فردی شاد، فعال و صمیمی میدانستند؛ مردی که عشق به زندگی، خانواده و کودکان خانوادهاش، بهویژه خواهرزادهها و برادرزادههایش، از او انسانی مهربان و محبوب ساخته بود.
در پاییز ۱۴۰۱، همزمان با اعتراضات سراسری پس از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، احسان نیز مانند بسیاری از شهروندان در اعتراض به سرکوبها به خیابان رفت.
در شب ۹ آذر ۱۴۰۱، همزمان با شکست تیم ملی ایران مقابل آمریکا در جام جهانی فوتبال، گروهی از مردم خشمگین از کشتار معترضان به خیابانها آمدند و شادی اعتراضی خود را ابراز کردند. نیروهای امنیتی به مردم حمله کردند و احسان قاسمیفر نیز در جریان همین اعتراضات هدف ضربوشتم شدید قرار گرفت.
به گفته شاهدان، مأموران امنیتی هنگام پخش زنده اینستاگرامی او را در ملارد شناسایی و محاصره کردند، با باتوم و لگد به او حملهور شدند و پس از ضرب و جرح شدید، در حالیکه خونین و نیمهجان بود، بازداشتش کردند.
احسان را به بازداشتگاه اطلاعات سپاه در کنار امامزاده ابراهیم کرج منتقل کردند. در آنجا، با دستان بسته او را شکنجه کردند.
بهگفته منابع نزدیک به خانواده، آثار ضربات مکرر به سر و بدن، کبودی گسترده در صورت و گردن و استفاده از شوکر بر گردن باعث شد او تاب نیاورد و ساعاتی پس از بازداشت، زیر شکنجه جان بدهد.
مأموران، ساعت ۵ بامداد روز ۱۰ آذر ۱۴۰۱، پیکر بیجان او را به بیمارستان شهدای سلامت ملارد منتقل کردند و به پزشک دستور دادند در پرونده علت مرگ را «ایست قلبی» بنویسد. آنها سپس بیمارستان را ترک کردند. اما دوربینهای مداربسته چهرهی عاملان این جنایت را ثبت کرده بود. با وجود شکایت خانواده، هیچ پیگردی علیه عاملان قتل انجام نشد.
خانوادهٔ قاسمیفر، وقتی از بازگشت او ناامید شدند، با تماس تلفنی ناشناسی روبهرو شدند که به برادر احسان گفت: «احسان رو میشناسی؟ مرده، بیاین کرج برای شناسایی جسد.»
وقتی خانواده برای تحویل پیکر به کرج رفتند، مأموران امنیتی شرط گذاشتند که تنها در صورتی جسد را تحویل میدهند که در ملارد خاکسپاری انجام نشود و پیکر شبانه و تحت نظارت نیروهای امنیتی در زادگاهش کنگاور به خاک سپرده شود.
مادر احسان با قاطعیت مخالفت کرد و گفت:
«پسر من وزنهبردار بود؛ از خونش نمیگذرم و مدیونش نمیشوم.»
پس از چند روز فشار، در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۱ جسد به خانواده تحویل داده شد.
پیکر او در بهشت فاطمه کنگاور و در حضور سنگین نیروهای امنیتی و جمعی از مردم شهرش به خاک سپرده شد.
نیروهای امنیتی تلاش کردند مانع دیدن پیکر شوند، اما خانواده در لحظهٔ خاکسپاری توانستند صورت او را ببینند.
بر بدنش آثار ضرب و شتم و شکنجه، کبودی گسترده در ناحیهٔ سر و صورت و جای دستبندهای سفت که مچهایش را بریده بود، کاملاً مشهود بود.
در جریان مراسم خاکسپاری، مردم با سردادن شعارهای ضد حکومتی با مأموران درگیر شدند و چند نفر بازداشت شدند.
مراسم چهلم احسان قاسمیفر نیز در تاریخ ۱۵ دی ۱۴۰۱ برگزار شد.
#احسان_قاسمی_فر #کنگاور #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔23❤3🕊3
شبها کنسرت، صبحها اعدام؛
سرگرمی میسازد تا جنایت فراموش شود!
پیام همراهان
در روزگاری که قدرت از درون تهی شده اما همچنان میخواهد بر فراز بماند، دیگر شلاق و زندان کافی نیست. سلطهی امروز نه با سرکوب مستقیم، بلکه با مدیریت توجه و تولید رضایت ادامه مییابد. همانطور که چامسکی در نظریهی «ساخت رضایت» توضیح میدهد، نظامهای اقتدارگرا میآموزند چگونه ذهنها را اشباع کنند تا اندیشه مجال بیداری نیابد. این همان بازآفرینی مدرنِ سیاستِ «نان و سیرک» رومی است: تا وقتی مردم نان داشته باشند و سرگرم باشند، آزادی را مطالبه نمیکنند.
در جمهوری اسلامی، این سازوکار بهدقت در حال اجراست. صدا و سیما و دستگاه فرهنگی، بیوقفه تولید محتوا میکنند؛ طنزهای سطحی، مسابقات شاد، جشنها، کنسرتها و برنامههای احساسی، همان سیرکی هستند که نگاه جامعه را از طناب دار منحرف میکنند. در همین حال، خبر اعدامها، سرکوبها و فسادهای ساختاری یا سانسور میشود یا چنان عادی جلوه داده میشود که دیگر دردی برنمیانگیزد.
مردم، خسته از فشار اقتصادی و انبوه اطلاعات بیارزش، به سرگرمی پناه میبرند و در این چرخه، سیاستزدایی رخ میدهد؛ جامعهای شکل میگیرد که به جای عدالت، تنها «رضایت از زنده ماندن» را میشناسد.
قدرت میداند مردمی که سرگرم باشند، خطر نمیآفرینند.
پس موسیقی پخش میشود، چهرهها میخندند، جشنها برپا میشود، تا جنایت در پسِ نور و صدا گم شود.
اما خطر اصلی اینجاست: وقتی فراموشی عادت شود، دیگر نیازی به سانسور نیست؛ ذهنِ پرشدهی ما خود به بهترین زندان تبدیل میشود.
آگاهی، نقطهی رهایی است.
یادمان باشد هرگاه سرگرمی بیش از حد شد، شاید کسی دارد چیزی را از ما پنهان میکند.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سرگرمی میسازد تا جنایت فراموش شود!
پیام همراهان
در روزگاری که قدرت از درون تهی شده اما همچنان میخواهد بر فراز بماند، دیگر شلاق و زندان کافی نیست. سلطهی امروز نه با سرکوب مستقیم، بلکه با مدیریت توجه و تولید رضایت ادامه مییابد. همانطور که چامسکی در نظریهی «ساخت رضایت» توضیح میدهد، نظامهای اقتدارگرا میآموزند چگونه ذهنها را اشباع کنند تا اندیشه مجال بیداری نیابد. این همان بازآفرینی مدرنِ سیاستِ «نان و سیرک» رومی است: تا وقتی مردم نان داشته باشند و سرگرم باشند، آزادی را مطالبه نمیکنند.
در جمهوری اسلامی، این سازوکار بهدقت در حال اجراست. صدا و سیما و دستگاه فرهنگی، بیوقفه تولید محتوا میکنند؛ طنزهای سطحی، مسابقات شاد، جشنها، کنسرتها و برنامههای احساسی، همان سیرکی هستند که نگاه جامعه را از طناب دار منحرف میکنند. در همین حال، خبر اعدامها، سرکوبها و فسادهای ساختاری یا سانسور میشود یا چنان عادی جلوه داده میشود که دیگر دردی برنمیانگیزد.
مردم، خسته از فشار اقتصادی و انبوه اطلاعات بیارزش، به سرگرمی پناه میبرند و در این چرخه، سیاستزدایی رخ میدهد؛ جامعهای شکل میگیرد که به جای عدالت، تنها «رضایت از زنده ماندن» را میشناسد.
قدرت میداند مردمی که سرگرم باشند، خطر نمیآفرینند.
پس موسیقی پخش میشود، چهرهها میخندند، جشنها برپا میشود، تا جنایت در پسِ نور و صدا گم شود.
اما خطر اصلی اینجاست: وقتی فراموشی عادت شود، دیگر نیازی به سانسور نیست؛ ذهنِ پرشدهی ما خود به بهترین زندان تبدیل میشود.
آگاهی، نقطهی رهایی است.
یادمان باشد هرگاه سرگرمی بیش از حد شد، شاید کسی دارد چیزی را از ما پنهان میکند.
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
👍12🕊4❤2
محرومیت سههفتهای میریوسف یونسی، زندانی سیاسی، از حق ملاقات خانواده
میریوسف یونسی، زندانی سیاسی و پدر علی یونسی دانشجوی زندانی، به دلیل ممانعت جمعی برای انتقال احسان افرشته، زندانی سیاسی محکوم به اعدام جهت اجرای حکم اعدام، به مدت سه هفته ممنوع الملاقات شده است.
این زندانی سیاسی از تاریخ ۴ آبان به مدت سه هفته از حق ملاقات با خانواده خود محروم شده است.
استیصال و ناکارآمدی جمهوری اسلامی به حدی رسیده که برای القای ترس و وحشت جهت جلوگیری از اعتراضات مردمی چاره کار را در اعدام و تشدید سرکوب و حتی سرکوب زندانیان میبیند.
صدای زندانیان باشیم
#زندانی_سیاسی #میریوسف_یونسی
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
میریوسف یونسی، زندانی سیاسی و پدر علی یونسی دانشجوی زندانی، به دلیل ممانعت جمعی برای انتقال احسان افرشته، زندانی سیاسی محکوم به اعدام جهت اجرای حکم اعدام، به مدت سه هفته ممنوع الملاقات شده است.
این زندانی سیاسی از تاریخ ۴ آبان به مدت سه هفته از حق ملاقات با خانواده خود محروم شده است.
استیصال و ناکارآمدی جمهوری اسلامی به حدی رسیده که برای القای ترس و وحشت جهت جلوگیری از اعتراضات مردمی چاره کار را در اعدام و تشدید سرکوب و حتی سرکوب زندانیان میبیند.
صدای زندانیان باشیم
#زندانی_سیاسی #میریوسف_یونسی
#نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
💔9❤2🕊2
Forwarded from گفتوشنود
دانشگاه شفیلد، «هشدارهای محتوایی» به بخشهایی از کتاب مقدس، اضافه کرده و مورد انتقاد قرار گرفته است.
این هشدارها، که برای دانشجویان رشتههای ادبیات کلاسیک و مطالعات کتاب مقدس در نظر گرفته شدهاند، داستانهای کتاب مقدس را به عنوان حاوی «آسیبهای جسمی آشکار و خشونت جنسی» توصیف میکنند.
دانشگاه شفیلد در بریتانیا، بر اساس آنچه که «درخواست آزادی اطلاعات» اعلام گردید، امسال «هشدارهای محتوایی» را به بخشهایی از کتاب مقدس برای دانشجویان رشتههای ادبیات کلاسیک و مطالعات کتاب مقدس اضافه کرد.
بر اساس گزارشها، این دانشگاه بهطور مشخص اعلام کرده که داستانهای قائن و هابیل در سفر پیدایش و همچنین هر چهار انجیل که زندگی و به صلیب کشیده شدن مسیح را روایت میکنند، حاوی «آسیبهای جسمی آشکار و خشونت جنسی» هستند.
این اقدام با انتقاد گسترده مدافعان کتاب مقدس مواجه شده است. آنها برابر دانستن این داستانها با خشونت جنسی را قیاسی نادرست و گمراهکننده دانسته و هدف آن را ایجاد پیشداوری در دانشجویان نسبت به کتاب مقدس میدانند.
آنگوس سائول، رئیس بخش ارتباطات در یک مؤسسه مسیحی، این برچسبگذاری را «گیجکننده و بیمعنی» توصیف کرد و گفت که نه انجیلها و نه سفر پیدایش، روایتهای صریحی از قتل هابیل یا به صلیب کشیده شدن عیسی ارائه نمیدهند. او همچنین منظور از برچسب "خشونت جنسی" را مبهم دانست و آن را زیر سؤال برد.
دانشگاه شفیلد در پاسخ به این انتقادات، این برچسب را فقط «یادداشت محتوایی و ابزاری دانشگاهی استاندارد» خواند و هدف آن را «اطمینان از برجسته شدن و بحث آزاد و انتقادی درباره موضوعات» و همچنین «آمادهسازی دانشجویانی که ممکن است مواجهه با چنین جزئیاتی را دشوار بدانند» عنوان کرد.
این اقدام، یادآور تلاشهای مشابهی است که پیشتر در دانشگاه ناتینگهام در سال ۲۰۲۴ برای برچسبگذاری درس ادبیات قرون وسطایی با عنوان «چاوسر و معاصرانش» با «هشدار محتوایی» صورت گرفته بود.
منتقدان معتقدند که این اقدامات نوعی سانسور علیه مسیحیت محسوب میشود و با ارزش و اهمیت کتاب مقدس برای مسیحیان و حتی غیرمسیحیان در تضاد است.
سائول در پایان اظهار داشت که ادعاهای جسورانه کتاب مقدس، از جمله وجود خدا، گناهکار بودن انسان و فداکاری عیسی مسیح برای نجات بشر، از جمله دلایل اصلی مخالفت برخی افراد با این کتاب است.
#آزادی_بیان #توهین_به_مقدسات #انجیل #کتاب_مقدس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
دانشگاه شفیلد، «هشدارهای محتوایی» به بخشهایی از کتاب مقدس، اضافه کرده و مورد انتقاد قرار گرفته است.
این هشدارها، که برای دانشجویان رشتههای ادبیات کلاسیک و مطالعات کتاب مقدس در نظر گرفته شدهاند، داستانهای کتاب مقدس را به عنوان حاوی «آسیبهای جسمی آشکار و خشونت جنسی» توصیف میکنند.
دانشگاه شفیلد در بریتانیا، بر اساس آنچه که «درخواست آزادی اطلاعات» اعلام گردید، امسال «هشدارهای محتوایی» را به بخشهایی از کتاب مقدس برای دانشجویان رشتههای ادبیات کلاسیک و مطالعات کتاب مقدس اضافه کرد.
بر اساس گزارشها، این دانشگاه بهطور مشخص اعلام کرده که داستانهای قائن و هابیل در سفر پیدایش و همچنین هر چهار انجیل که زندگی و به صلیب کشیده شدن مسیح را روایت میکنند، حاوی «آسیبهای جسمی آشکار و خشونت جنسی» هستند.
این اقدام با انتقاد گسترده مدافعان کتاب مقدس مواجه شده است. آنها برابر دانستن این داستانها با خشونت جنسی را قیاسی نادرست و گمراهکننده دانسته و هدف آن را ایجاد پیشداوری در دانشجویان نسبت به کتاب مقدس میدانند.
آنگوس سائول، رئیس بخش ارتباطات در یک مؤسسه مسیحی، این برچسبگذاری را «گیجکننده و بیمعنی» توصیف کرد و گفت که نه انجیلها و نه سفر پیدایش، روایتهای صریحی از قتل هابیل یا به صلیب کشیده شدن عیسی ارائه نمیدهند. او همچنین منظور از برچسب "خشونت جنسی" را مبهم دانست و آن را زیر سؤال برد.
دانشگاه شفیلد در پاسخ به این انتقادات، این برچسب را فقط «یادداشت محتوایی و ابزاری دانشگاهی استاندارد» خواند و هدف آن را «اطمینان از برجسته شدن و بحث آزاد و انتقادی درباره موضوعات» و همچنین «آمادهسازی دانشجویانی که ممکن است مواجهه با چنین جزئیاتی را دشوار بدانند» عنوان کرد.
این اقدام، یادآور تلاشهای مشابهی است که پیشتر در دانشگاه ناتینگهام در سال ۲۰۲۴ برای برچسبگذاری درس ادبیات قرون وسطایی با عنوان «چاوسر و معاصرانش» با «هشدار محتوایی» صورت گرفته بود.
منتقدان معتقدند که این اقدامات نوعی سانسور علیه مسیحیت محسوب میشود و با ارزش و اهمیت کتاب مقدس برای مسیحیان و حتی غیرمسیحیان در تضاد است.
سائول در پایان اظهار داشت که ادعاهای جسورانه کتاب مقدس، از جمله وجود خدا، گناهکار بودن انسان و فداکاری عیسی مسیح برای نجات بشر، از جمله دلایل اصلی مخالفت برخی افراد با این کتاب است.
#آزادی_بیان #توهین_به_مقدسات #انجیل #کتاب_مقدس #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
🕊5❤3