در این ویدئو کوتاه ایرج طهماسب، مجری تلویزیون، بازیگر، کارگردان را میبینید که برنامهی کودک اجرا میکند. این برنامه متعلق به دههی شصت خورشیدی است. برنامهی کودک که باید از آموزههای ایدئولوزیک مبرا باشد با سخنانی اینگونه شروع میشود.
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/TG7LMn
مطالب مرتبط:
جایگاه آموزش دینی در برنامه درسی ایران
http://bit.ly/1nGUO1S
نظام آموزشی و خشونت
http://bit.ly/Usl5UV
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
شما چه فکر میکنید؟
goo.gl/TG7LMn
مطالب مرتبط:
جایگاه آموزش دینی در برنامه درسی ایران
http://bit.ly/1nGUO1S
نظام آموزشی و خشونت
http://bit.ly/Usl5UV
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
.
در این ویدئو کوتاه ایرج طهماسب، مجری #تلویزیون، بازیگر، کارگردان را میبینید که برنامهی کودک اجرا میکند. این برنامه متعلق به دههی شصت خورشیدی است. برنامهی کودک که باید از آموزههای #ایدئولوزیک مبرا باشد با سخنانی اینگونه شروع میشود.
شما چه فکر میکنید؟…
در این ویدئو کوتاه ایرج طهماسب، مجری #تلویزیون، بازیگر، کارگردان را میبینید که برنامهی کودک اجرا میکند. این برنامه متعلق به دههی شصت خورشیدی است. برنامهی کودک که باید از آموزههای #ایدئولوزیک مبرا باشد با سخنانی اینگونه شروع میشود.
شما چه فکر میکنید؟…
Forwarded from آموزشکده توانا
«یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری برای من شده عادت»
زادروز ایرج جنتی عطایی، #ترانهسرا
ایرج جنتی عطایی در ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. او در تهران و دزفول و مشهد و انگلستان درس خواند. #جنتی_عطایی در مورد شرایط خانهی کودکیاش به صدای آمریکا میگوید که در آن روزگار کودکی پدر آواز میخواند و مادر کتاب و بخشی کوچک از هر دوی آنها را فکر میکنم که من به عنوان بیماری با خودم حمل کردهام.
او در گفتوگویی با سایت دویچهوله فضای کودکی خود را اینگونه شرح میدهد:
“خیلی خردسال بودم. پدر من با اینکه شغلش ربطی به #هنر نداشت و درجه دار نیروی هوایی بود، اما به خانه که برمیگشت، #تار و یا فلوتش را برمیداشت و اندوه، خستگی و رنجش را به زبان #موسیقی ترجمه میکرد و من هم دورادور گوش میکردم و دورادور به من هم سرایت کرد.
او خیلی دوست داشت که من ویولون بزنم. جالب است که دیگران فرزندانشان را مجبور میکردند که پزشک یا مهندس بشوند، پدر من، مرا مجبور میکرد که ویولون بزنم و همانطور که آنهایی که مجبور شدند پزشک بشوند، نشدند، من هم در زمینهی ویولون زدن…
اما چون پدر وقتی میزد، نیازمند بهکار بردن واژه بود تا حس و حالش را فریاد کند یا بخواند، دست به دامن #غزل میشد و غزل میخواند. غزل را بر مبنای ملودیای که به ذهنش میآمد، تکه پاره میکرد و میگفت. من هم به هر روی متوجه شدم جهانی وجود دارد، غیرواقعی، در کنار جهان بیرحم واقعی…”
ترانههای #ایرج_جنتی_عطایی به سرعت جای خود را میان تودهی مردم باز کرد. عطایی برای مردم تعریف خاصی دارد. او در مصاحبه با دویچهوله چنین میگوید:
“اما بعداً آرام آرام متوجه میشدیم که ترانه هایی مانند گل سرخ، قصه ی وفا، همخونه، در آن روزگار، خیلی زود مردم را متوجه خود کرده اند و شده اند ترانه های مردم و آنها را زمزمه می کردند.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xXYsr5
Iraj Janati Ataei (Offical Page) - ایرج جنتی عطایی
ویدیو: bit.ly/1Jy9A78
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
غم من نخور که دوری برای من شده عادت»
زادروز ایرج جنتی عطایی، #ترانهسرا
ایرج جنتی عطایی در ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. او در تهران و دزفول و مشهد و انگلستان درس خواند. #جنتی_عطایی در مورد شرایط خانهی کودکیاش به صدای آمریکا میگوید که در آن روزگار کودکی پدر آواز میخواند و مادر کتاب و بخشی کوچک از هر دوی آنها را فکر میکنم که من به عنوان بیماری با خودم حمل کردهام.
او در گفتوگویی با سایت دویچهوله فضای کودکی خود را اینگونه شرح میدهد:
“خیلی خردسال بودم. پدر من با اینکه شغلش ربطی به #هنر نداشت و درجه دار نیروی هوایی بود، اما به خانه که برمیگشت، #تار و یا فلوتش را برمیداشت و اندوه، خستگی و رنجش را به زبان #موسیقی ترجمه میکرد و من هم دورادور گوش میکردم و دورادور به من هم سرایت کرد.
او خیلی دوست داشت که من ویولون بزنم. جالب است که دیگران فرزندانشان را مجبور میکردند که پزشک یا مهندس بشوند، پدر من، مرا مجبور میکرد که ویولون بزنم و همانطور که آنهایی که مجبور شدند پزشک بشوند، نشدند، من هم در زمینهی ویولون زدن…
اما چون پدر وقتی میزد، نیازمند بهکار بردن واژه بود تا حس و حالش را فریاد کند یا بخواند، دست به دامن #غزل میشد و غزل میخواند. غزل را بر مبنای ملودیای که به ذهنش میآمد، تکه پاره میکرد و میگفت. من هم به هر روی متوجه شدم جهانی وجود دارد، غیرواقعی، در کنار جهان بیرحم واقعی…”
ترانههای #ایرج_جنتی_عطایی به سرعت جای خود را میان تودهی مردم باز کرد. عطایی برای مردم تعریف خاصی دارد. او در مصاحبه با دویچهوله چنین میگوید:
“اما بعداً آرام آرام متوجه میشدیم که ترانه هایی مانند گل سرخ، قصه ی وفا، همخونه، در آن روزگار، خیلی زود مردم را متوجه خود کرده اند و شده اند ترانه های مردم و آنها را زمزمه می کردند.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xXYsr5
Iraj Janati Ataei (Offical Page) - ایرج جنتی عطایی
ویدیو: bit.ly/1Jy9A78
مطالب #توانا را بدون فیلتر در تلگرام دنبال کنید:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«...این که خفته است در این خاک منم
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
goo.gl/qdq77s
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در نقد حجاب اسلامی به کار رفته است. مخالفت ایرج میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند شعر منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
goo.gl/qdq77s
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در نقد حجاب اسلامی به کار رفته است. مخالفت ایرج میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند شعر منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «...این که خفته است در این خاک منم ایرجم، ایرج شیرین سخنم مدفن عشق جهان است اینجا یک جهان عشق نهان است اینجا عاشقی بوده به دنیا فن من مدفن عشق بود مدفن من آنچه از مال جهان هستی بود حرف عیش و طرب مستی بود...» . #ایرج_میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به…
آموزشکده توانا
این روحانی که به «حاج آقا دانشمند» شهرت دارد در این ویدئو در مورد انتخابات در ایران سخن میگوید. شما چه فکر میکنید؟ استانداردهای انتخابات آزاد و منصفانه http://bit.ly/2iaG2Ej @Tavaana_TavaanaTech
«حاج آقا دانشمند» و صنعت در عبارت*
سهند ایرانمهر
۱- کثیفی دنیای #سیاست و «پدر مادر نداشتن سیاست»، جملات آشنایی هستند که هرچند بیانش موقع حرفهای به اصطلاح « پای کرسی» احساس خوشایند و فیگور « هوشیاری مطلق» را نصیب آدم میکند، در واقع اما بیانگر تقلای ناخودآگاه شهروندانی است که وضعیت بد جامعه را محصول فریب خوردنی جمعی میدانند و با این بیان تلاش میکنند خود را که جزیی از این جامعه هستند، استثناء کنند حال آنکه « بی پدر ومادر یا کثیف » بودن میتواند ویژگی هر پدیده دیگری از روابط روزمره انسانی( عشق و نفرت گرفته تا تجارت و امثالهم) باشد.
#عبیدزاکانی حکایت جالبی با این مضمون دارد که:
«غلامبارهای را گفتند چون است که راز دزد و زناکار نهان ماند، و تو رسوا گردی؟ گفت: کسی را که راز با بچه افتد، چون رسوا نگردد؟!».
قصه بدنام شدن «سیاست» به « کثیف بودن» هم چنین قصهای است. سیاست چون غلامبارگان راز دل و توجه خود را به موجودی فاشگو و ماجراساز به نام « #قدرت» معطوف کرده و لامحاله وقتی سروکارت با مطبوعترین و خواستنیترین چیز عالم غرایز باشد، رسواییاش هم بیشتر است وگرنه اینطور نیست که « کثافت» مورد اشاره حاج آقا دانشمند منحصر در سیاست باشد و چه بسا عزلت گزیده از سیاست که به روایت تواریخ منجمله #تاریخ_جهانگشای_جوینی ، نماد عینی کثافتند:
« و خلق از گزند مغولان به عارفی پناه بردند که راهی بنما؟! گفت: از من دور شوید که من غرق باد استغنایم!».
۲- این راست است که در مقام اجراء ومسئولیت نباید همه چیز را با شاقول سیاست سنجید و از این منظر سیاستبازی مذموم است، این هم درست است که بیاخلاقی و هتاکی در اتمسفر سیاسی ما حدیقف ندارد اما معنی سیاستمدار و سیاسی در انتخاباتی مثل انتخاب ریاست جمهور، منحصر به منتسبین #راست و #چپ نیست که مردم را دلالت به غیرسیاسی دهیم.
هرکس، ولو در «استغناء غرق شده »ترین افراد که همچون محمود احمدینژاد کارش را با فحش به پدر ومادر راست وچپ آغاز کند ودم از استقلال مطلق بزند، مادامیکه پا در پروسه کسب قدرت مینهد یک « سیاسی» است و اگر قرار باشد، عوامفریبانه لعن ونفرینی خیرات سیاسیون کنیم و مشکل زنادادن زنان شوهردار را به خیک آنان ببندیم، لامحاله، سهم ونصیبی میبرد و ادعای سیاسی نبودن، کفایت خیرات نمیکند!
۳- استفاده از ادبیات زنندهای که در آن پدر ومادر افراد وجهالمصالحه خشم وغضب ما میشوند اولین نشانه کلام سخیف و عوامفریبانه است و سالبه به انتفاء موضوع، بالاخص وقتی که واعظی با داعیه اخلاق، بر سر منبر میرود.
۴- جنگ لفظی بین سیاسیون در همه جای دنیا و در همه ازمنه تاریخ سیاست حتا در تاریخ صدر اسلام بوده است. معضلات اجتماعی و اقتصادی مورد اشاره حاج آقا دانشمند هم نه صرفن به خاطر این مجادله هاست ونه راه حلش، اعتماد به « غیرسیاسی» که آمده و میگوید:« میخواهم خدمت کنم».
ملت ایران تجربه ۸ ساله چنین به اصطلاح غیرسیاسیونی که گفتهاند:« میخواهم خدمت کنم!» و آفتابهای را هم به چپ و راست گرفتهاند، داشته وچشیده و به قول #ایرج_میرزا رسیده اند که ترس از آنکه « همشیرهات خطاب کند» بیشتر از کسی باید باشد که « خانم» خطابت میکند!
مشکل جامعه ما، نافهمی مقوله سیاست وقواعد زمینی آن از یک سو و تلقی غلط از مفهوم قدرت است. مادامیکه سیاست و اجزای آن ابتنای بر خرد وتوافق جمعی نداشته باشد، مادامیکه تاویلات ومکاشفات متافیزیکی مبنای عمل سیاسی باشد، مادامیکه قدرت، تداعی گر مفهوم غریزی استیلا و استعلاء و نه مسئولیت و پاسخگویی باشد، مادامیکه در فقدان شفافیت و عقلانیت، همه چیز با توجیه « مصلحت» و «امور خفیه» به عالم ماسوا احاله شود، مادامیکه اخلاق، ضمانت خود را از قوه قهریه و تخویف خلق الناس و نه کاربردی بودن و اقناع شهروندان بگیرد و مادامیکه مرجع فکری مردم نه متخصصان و نه دادههای محققانه علمی که شور و هیجان توام با تحریف امثال حاجآقا دانشمند باشد، هیچ کس و هیچ چیز حتا غیرسیاسی، صحیحالنسب، آماده به خدمت و ماخوذ به حیا، قادر به حل مشکلات منجمله روسپیگری زنان شوهردار -مورد اشاره حاج آقا دانشمند- نخواهند بود و با وجود همه مشکلات و کاستیها باز هم حرکت در همین پروسه نیم بند رایج در عالم سیاست ومشارکت در فرآیندهای سیاسی و انتخاباتی، زمینه لازم برای اصلاح تدریجی جامعه را فراهم خواهد کرد والا فلا!
سهند ایرانمهر
*حدیث عشق ز #حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه #صنعت بسیار در عبارت کرد
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
سهند ایرانمهر
۱- کثیفی دنیای #سیاست و «پدر مادر نداشتن سیاست»، جملات آشنایی هستند که هرچند بیانش موقع حرفهای به اصطلاح « پای کرسی» احساس خوشایند و فیگور « هوشیاری مطلق» را نصیب آدم میکند، در واقع اما بیانگر تقلای ناخودآگاه شهروندانی است که وضعیت بد جامعه را محصول فریب خوردنی جمعی میدانند و با این بیان تلاش میکنند خود را که جزیی از این جامعه هستند، استثناء کنند حال آنکه « بی پدر ومادر یا کثیف » بودن میتواند ویژگی هر پدیده دیگری از روابط روزمره انسانی( عشق و نفرت گرفته تا تجارت و امثالهم) باشد.
#عبیدزاکانی حکایت جالبی با این مضمون دارد که:
«غلامبارهای را گفتند چون است که راز دزد و زناکار نهان ماند، و تو رسوا گردی؟ گفت: کسی را که راز با بچه افتد، چون رسوا نگردد؟!».
قصه بدنام شدن «سیاست» به « کثیف بودن» هم چنین قصهای است. سیاست چون غلامبارگان راز دل و توجه خود را به موجودی فاشگو و ماجراساز به نام « #قدرت» معطوف کرده و لامحاله وقتی سروکارت با مطبوعترین و خواستنیترین چیز عالم غرایز باشد، رسواییاش هم بیشتر است وگرنه اینطور نیست که « کثافت» مورد اشاره حاج آقا دانشمند منحصر در سیاست باشد و چه بسا عزلت گزیده از سیاست که به روایت تواریخ منجمله #تاریخ_جهانگشای_جوینی ، نماد عینی کثافتند:
« و خلق از گزند مغولان به عارفی پناه بردند که راهی بنما؟! گفت: از من دور شوید که من غرق باد استغنایم!».
۲- این راست است که در مقام اجراء ومسئولیت نباید همه چیز را با شاقول سیاست سنجید و از این منظر سیاستبازی مذموم است، این هم درست است که بیاخلاقی و هتاکی در اتمسفر سیاسی ما حدیقف ندارد اما معنی سیاستمدار و سیاسی در انتخاباتی مثل انتخاب ریاست جمهور، منحصر به منتسبین #راست و #چپ نیست که مردم را دلالت به غیرسیاسی دهیم.
هرکس، ولو در «استغناء غرق شده »ترین افراد که همچون محمود احمدینژاد کارش را با فحش به پدر ومادر راست وچپ آغاز کند ودم از استقلال مطلق بزند، مادامیکه پا در پروسه کسب قدرت مینهد یک « سیاسی» است و اگر قرار باشد، عوامفریبانه لعن ونفرینی خیرات سیاسیون کنیم و مشکل زنادادن زنان شوهردار را به خیک آنان ببندیم، لامحاله، سهم ونصیبی میبرد و ادعای سیاسی نبودن، کفایت خیرات نمیکند!
۳- استفاده از ادبیات زنندهای که در آن پدر ومادر افراد وجهالمصالحه خشم وغضب ما میشوند اولین نشانه کلام سخیف و عوامفریبانه است و سالبه به انتفاء موضوع، بالاخص وقتی که واعظی با داعیه اخلاق، بر سر منبر میرود.
۴- جنگ لفظی بین سیاسیون در همه جای دنیا و در همه ازمنه تاریخ سیاست حتا در تاریخ صدر اسلام بوده است. معضلات اجتماعی و اقتصادی مورد اشاره حاج آقا دانشمند هم نه صرفن به خاطر این مجادله هاست ونه راه حلش، اعتماد به « غیرسیاسی» که آمده و میگوید:« میخواهم خدمت کنم».
ملت ایران تجربه ۸ ساله چنین به اصطلاح غیرسیاسیونی که گفتهاند:« میخواهم خدمت کنم!» و آفتابهای را هم به چپ و راست گرفتهاند، داشته وچشیده و به قول #ایرج_میرزا رسیده اند که ترس از آنکه « همشیرهات خطاب کند» بیشتر از کسی باید باشد که « خانم» خطابت میکند!
مشکل جامعه ما، نافهمی مقوله سیاست وقواعد زمینی آن از یک سو و تلقی غلط از مفهوم قدرت است. مادامیکه سیاست و اجزای آن ابتنای بر خرد وتوافق جمعی نداشته باشد، مادامیکه تاویلات ومکاشفات متافیزیکی مبنای عمل سیاسی باشد، مادامیکه قدرت، تداعی گر مفهوم غریزی استیلا و استعلاء و نه مسئولیت و پاسخگویی باشد، مادامیکه در فقدان شفافیت و عقلانیت، همه چیز با توجیه « مصلحت» و «امور خفیه» به عالم ماسوا احاله شود، مادامیکه اخلاق، ضمانت خود را از قوه قهریه و تخویف خلق الناس و نه کاربردی بودن و اقناع شهروندان بگیرد و مادامیکه مرجع فکری مردم نه متخصصان و نه دادههای محققانه علمی که شور و هیجان توام با تحریف امثال حاجآقا دانشمند باشد، هیچ کس و هیچ چیز حتا غیرسیاسی، صحیحالنسب، آماده به خدمت و ماخوذ به حیا، قادر به حل مشکلات منجمله روسپیگری زنان شوهردار -مورد اشاره حاج آقا دانشمند- نخواهند بود و با وجود همه مشکلات و کاستیها باز هم حرکت در همین پروسه نیم بند رایج در عالم سیاست ومشارکت در فرآیندهای سیاسی و انتخاباتی، زمینه لازم برای اصلاح تدریجی جامعه را فراهم خواهد کرد والا فلا!
سهند ایرانمهر
*حدیث عشق ز #حافظ شنو نه از واعظ
اگر چه #صنعت بسیار در عبارت کرد
https://t.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایرج داناییفر پیشکسوت تیم ملی فوتبال کشورمان امروز چهارشنبه به علت عارضه کبدی در بیمارستان نمازی شیراز درگذشت.
او زننده اولین گل ایران در مسابقات جام جهانی بود. ایرج در دیدار ایران و اسکاتلند در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین نخستین گل ملی ایران را به ثمر رساند.
داناییفر حتی به عضویت تیم منتخب جهان درآمد و در بازی خداحافظی پله اسطوره فوتبال برزیل نیز به همراه آندارنیک اسکندریان دیگر بازیکن تیم ملی ایران شرکت کرد.
وی پس از آن دیدار، به تیم کاسموس آمریکا پیوست و پس از چندین سال بازی در این تیم دوباره به ایران بازگشت.
مرتبط
ناصر حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
https://goo.gl/e3ZyHI
#ایرج_دانایی_فر
@Tavaana_TavaanaTech
او زننده اولین گل ایران در مسابقات جام جهانی بود. ایرج در دیدار ایران و اسکاتلند در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین نخستین گل ملی ایران را به ثمر رساند.
داناییفر حتی به عضویت تیم منتخب جهان درآمد و در بازی خداحافظی پله اسطوره فوتبال برزیل نیز به همراه آندارنیک اسکندریان دیگر بازیکن تیم ملی ایران شرکت کرد.
وی پس از آن دیدار، به تیم کاسموس آمریکا پیوست و پس از چندین سال بازی در این تیم دوباره به ایران بازگشت.
مرتبط
ناصر حجازی، اسطورهای که اسطوره ماند
https://goo.gl/e3ZyHI
#ایرج_دانایی_فر
@Tavaana_TavaanaTech
«...این که خفته است در این خاک منم
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در نقد حجاب اسلامی به کار رفته است.
.
مخالفت ایرج میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند شعر منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
#ایرج_میرزا #شعر #شاعر #مشروطیت
@Tavaana_TavaanaTech
ایرجم، ایرج شیرین سخنم
مدفن عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا
عاشقی بوده به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من
آنچه از مال جهان هستی بود
حرف عیش و طرب مستی بود...»
ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به دلیل سکته قلبی درگذشت و او را در گورستان ظهیرالدوله به خاک سپردند.
بسیاری از ما تجربهی این را داریم که در خانه، بزرگترها برخی از کتابها را از دسترس نوجوانان و جوانان ِ خانه دور نگاه میداشتهاند تا مبادا نوجوانان آن کتابها را بخوانند و به زعم آنها تحت تاثیر بدآموزیهای آن کتابها قرار بگیرند. برای مثال بسیار از خانوادهها با کتابهای «صادق هدایت» چنین میکردهاند. ایرج میرزا، از شاعران برجستهی عصر مشروطه نیز از جملهی کسانی بود که برخی گمان داشتند که خواندن اشعارش به دلیل داشتن حرفهای رکیک بدآموزی دارد.
چند سال پیش بود که شهرداری مشهد نام بلوار ایرج میرزا را به «جلال آلاحمد» تغییر داد و با نصب پارچهای در محل بلوار دلایل این تغییر نام را چنین برشمرد: «ایرج میرزا، بنیانگذار نوع خاصی از ادبیات پرونوگرافی (مستهجن) است که تا پیش از از او هرگز مضامین و مفاهیم مبتذل بدینسان در عرصهی فرهنگ مکتوب ما وارد نشده بود. لبهی تیز حملات ادبی ایرج میرزا پیوسته متوجه مفاهیم ارزش دینی و ارکان اصلی شریعت (از جمله نماز) بوده و بر نمادهای اصول و فروع دین و نهادهای برخاسته از آن به طور مکرر حمله شده است. سخیفسازی نمادها ارزشی دین اسلام و تخفیف شان آن و به خصوص نازلسازی جایگاه روحانیت معظم شیعه مهمترین وجه محتوایی اشعار ایرج میرزا بوده است.»
«پروفسور مار»، ایرانشناس نامدار روس، ایرج میرزا را چنین توصیف کرده است: «مردی بود سیاهسوخته و لاغراندام و متوسطالقامه و در رفتار و گفتار شکیبا و بردبار. اشعار ایرج وقتی خودش آنها را میخواند جان میگرفت… ایرج میرزا را از زمرهی شاعران برجستهی عصر مشروطیت میدانند. شاید بتوان وی را از شاعران مطرح دوران تجدد در ادبیات ایران نیز به شمار آورد.»
وجود الفاظ رکیک در اشعار ایرج میرزا موجب شد که برخی از منتقدان، آثار تربیتی منفیای بر اشعار او مترتب بدانند. از شعرهای شناختهشدهی دیگر ایرج میرزا میتوان به شعری اشاره کرد که در افواه عمومی به «حجاب» شهره گشته است و در آن کلمات رکیک بسیاری در نقد حجاب اسلامی به کار رفته است.
.
مخالفت ایرج میرزا با برخی از شعائر مذهبی-مانند شعر منتقدانه او در مورد عزاداری محرم- و همچنین هجو روحانیت - مثلا شعر او در هجو شیخ فضلالله نوری- و نقد روضهخوانی موجب شد که بخش سنتی جامعه و روحانیان اشعار او را نپسندند. وقتی ایرج میرزا میسرود که در ایران تا بُوَد آخوند و مفتی / به روز بدتر از این هم بیفتی روحانیان کثیری از او رنجیده میشدند.
ملکالشعرای بهار در رثای ایرج میرزا سروده است که:
سکته کرد و مرد ایرج میرزا
قلب ما افسرد ایرج میرزا
بود مانند می صاف ِ طهور
خالی از هر دُرد ایرج میرزا
سعدیای نو بود و چون سعدی به دهر
شعر نو آورد ایرج میرزا
از دل یارن به اشعار لطیف
رنگ غم بسترد ایرج میرزا
دائما در شادی یاران خویش
پای میافشرد ایرج میرزا
برخلافْ آخر ز مرگ خویشتن
خلق را آزرد ایرج میرزا
ای دریغا کانچه را آورده بود
رفت و با خود برد ایرج میرزا
گورکن فضل و ادب را گل گرفت
چون به گل بسپرد ایرج میرزا
سکته کرد و از پس پنجاه و پنج
لحظهای نشمرد ایرج میرزا
مرد آسان لیک مشکل کرد کار
بر بزرگ و خرد ایرج میرزا
گفت بهر سال تاریخش بهار:
وه چه راحت مرد ایرج میرزا
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/1xihdmH
#ایرج_میرزا #شعر #شاعر #مشروطیت
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «...این که خفته است در این خاک منم ایرجم، ایرج شیرین سخنم مدفن عشق جهان است اینجا یک جهان عشق نهان است اینجا عاشقی بوده به دنیا فن من مدفن عشق بود مدفن من آنچه از مال جهان هستی بود حرف عیش و طرب مستی بود...» . ایرج میرزا در ۲۲ اسفندماه ۱۳۰۴ در تهران به…
«یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری برای من شده عادت»
.
زادروز ایرج جنتی عطایی، ترانهسرا
ایرج جنتی عطایی در ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. او در تهران و دزفول و مشهد و انگلستان درس خواند. جنتی عطایی در مورد شرایط خانهی کودکیاش به صدای آمریکا میگوید که در آن روزگار کودکی پدر آواز میخواند و مادر کتاب و بخشی کوچک از هر دوی آنها را فکر میکنم که من به عنوان بیماری با خودم حمل کردهام.
.
او در گفتوگویی با سایت دویچهوله فضای کودکی خود را اینگونه شرح میدهد:
“خیلی خردسال بودم. پدر من با اینکه شغلش ربطی به هنر نداشت و درجه دار نیروی هوایی بود، اما به خانه که برمیگشت، تار و یا فلوتش را برمیداشت و اندوه، خستگی و رنجش را به زبان موسیقی ترجمه میکرد و من هم دورادور گوش میکردم و دورادور به من هم سرایت کرد.
او خیلی دوست داشت که من ویولون بزنم. جالب است که دیگران فرزندانشان را مجبور میکردند که پزشک یا مهندس بشوند، پدر من، مرا مجبور میکرد که ویولون بزنم و همانطور که آنهایی که مجبور شدند پزشک بشوند، نشدند، من هم در زمینهی ویولون زدن…
اما چون پدر وقتی میزد، نیازمند بهکار بردن واژه بود تا حس و حالش را فریاد کند یا بخواند، دست به دامن غزل میشد و غزل میخواند. غزل را بر مبنای ملودیای که به ذهنش میآمد، تکه پاره میکرد و میگفت. من هم به هر روی متوجه شدم جهانی وجود دارد، غیرواقعی، در کنار جهان بیرحم واقعی…”
.
ترانههای #ایرج_جنتی_عطایی به سرعت جای خود را میان تودهی مردم باز کرد. عطایی برای مردم تعریف خاصی دارد. او در مصاحبه با دویچهوله چنین میگوید:
“اما بعداً آرام آرام متوجه میشدیم که تران هایی مانند گل سرخ، قصهی وفا، همخونه، در آن روزگار، خیلی زود مردم را متوجه خود کردهاند و شدهاند ترانه های مردم و آنها را زمزمه میکردند.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2KLyTrz
#ایرج_جنتی_عطایی #موسیقی #ترانه #ترانه_سرا #شاعر
@Tavaana_TavaanaTech
غم من نخور که دوری برای من شده عادت»
.
زادروز ایرج جنتی عطایی، ترانهسرا
ایرج جنتی عطایی در ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. او در تهران و دزفول و مشهد و انگلستان درس خواند. جنتی عطایی در مورد شرایط خانهی کودکیاش به صدای آمریکا میگوید که در آن روزگار کودکی پدر آواز میخواند و مادر کتاب و بخشی کوچک از هر دوی آنها را فکر میکنم که من به عنوان بیماری با خودم حمل کردهام.
.
او در گفتوگویی با سایت دویچهوله فضای کودکی خود را اینگونه شرح میدهد:
“خیلی خردسال بودم. پدر من با اینکه شغلش ربطی به هنر نداشت و درجه دار نیروی هوایی بود، اما به خانه که برمیگشت، تار و یا فلوتش را برمیداشت و اندوه، خستگی و رنجش را به زبان موسیقی ترجمه میکرد و من هم دورادور گوش میکردم و دورادور به من هم سرایت کرد.
او خیلی دوست داشت که من ویولون بزنم. جالب است که دیگران فرزندانشان را مجبور میکردند که پزشک یا مهندس بشوند، پدر من، مرا مجبور میکرد که ویولون بزنم و همانطور که آنهایی که مجبور شدند پزشک بشوند، نشدند، من هم در زمینهی ویولون زدن…
اما چون پدر وقتی میزد، نیازمند بهکار بردن واژه بود تا حس و حالش را فریاد کند یا بخواند، دست به دامن غزل میشد و غزل میخواند. غزل را بر مبنای ملودیای که به ذهنش میآمد، تکه پاره میکرد و میگفت. من هم به هر روی متوجه شدم جهانی وجود دارد، غیرواقعی، در کنار جهان بیرحم واقعی…”
.
ترانههای #ایرج_جنتی_عطایی به سرعت جای خود را میان تودهی مردم باز کرد. عطایی برای مردم تعریف خاصی دارد. او در مصاحبه با دویچهوله چنین میگوید:
“اما بعداً آرام آرام متوجه میشدیم که تران هایی مانند گل سرخ، قصهی وفا، همخونه، در آن روزگار، خیلی زود مردم را متوجه خود کردهاند و شدهاند ترانه های مردم و آنها را زمزمه میکردند.
بیشتر بخوانید:
http://bit.ly/2KLyTrz
#ایرج_جنتی_عطایی #موسیقی #ترانه #ترانه_سرا #شاعر
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
توانا: آموزشكده جامعه مدنى
. «یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت غم من نخور که دوری برای من شده عادت» . زادروز ایرج جنتی عطایی، ترانهسرا ایرج جنتی عطایی در ۱۹ دیماه ۱۳۲۵ در شهر مشهد دیده به جهان گشود. او در تهران و دزفول و مشهد و انگلستان درس خواند. جنتی عطایی در مورد شرایط خانهی…
معاون وزیر بهداشت صراحتا گفت نمیتوان تاریخی برای کنترل یا پایان ویروس کرونا در نظر گرفت.
.
ایرج حریرچی در توضیح بیشتر گفت: «ما رفتار این ویروس را نمیشناسیم و اطلاع ما از کرونا حدود چهارماه است و هنوز به مرحله کنترل هم نرسیده ایم و برخورد ما با این ویروس باید تهاجمی باشد».
.
او در عینحال گفت: «در ۱۰ روز اخیر در بیشتر استانها شیوع بیماری کووید ۱۹ روند نزولی داشته است».
.
- مشاهدات شما چه میگوید؟ آیا شما نیز این برداشت را دارید که همهگیری ویروس کرونا کاهش پیدا کرده است؟
.
#کرونا #کروناویروس #ایرج_حریرچی #در_خانه_بمانیم #قرنطینه_خانگی #فاصله_گذاری_اجتماعی
@Tavaana_TavaanaTech
.
ایرج حریرچی در توضیح بیشتر گفت: «ما رفتار این ویروس را نمیشناسیم و اطلاع ما از کرونا حدود چهارماه است و هنوز به مرحله کنترل هم نرسیده ایم و برخورد ما با این ویروس باید تهاجمی باشد».
.
او در عینحال گفت: «در ۱۰ روز اخیر در بیشتر استانها شیوع بیماری کووید ۱۹ روند نزولی داشته است».
.
- مشاهدات شما چه میگوید؟ آیا شما نیز این برداشت را دارید که همهگیری ویروس کرونا کاهش پیدا کرده است؟
.
#کرونا #کروناویروس #ایرج_حریرچی #در_خانه_بمانیم #قرنطینه_خانگی #فاصله_گذاری_اجتماعی
@Tavaana_TavaanaTech
ایرج کابلی، نویسنده، مترجم، وزنشناس و زبان شناس ایرانی چهارشنبه، ۲۹ بهمنماه در ۸۲ سالگی در تهران گذشت.
بر اساس گزارش خبرگزاری کتاب ایران، از این نویسنده در سال ۹۹ دو کتاب «دستور جامع زبان اوستا» و «رمان منظوم یِوْگٍنی انهگین» اثر آلکساندر پوشکین منتشر شده است.
از دیگر کاریهای آقای کابلی در سال جاری میتوان به راه اندازی وبسایت «فارسیخط» اشاره کرد که در آن به صورت تخصصی به خط مخصوصاً خط فارسی پرداخته شده است.
آقای کابلی شیوه جدیدی را برای تقطیع وزنهای عروضی معرفی کرد. او همچنین شورای بازنگری در شیوه نگارش خط فارسی را راه انداخت.
کتاب «سوگنامه» آخرین ترجمه این مترجم از شعرهای آنّا آخماتُوا مراحل چاپ را طی میکند.
ایرج کابلی در خانوادهای زرتشتی در کرمان به دنیا آمد، در دبیرستان البرز تحصیل کرد و در دانشگاه رشته معماری خواند.
او به زبان روسی و انگلیسی تسلط داشت و چندین اثر روسی را به فارسی برگرداند.
آقای کابلی در نشریه آدینه با احمد شاملو همکاری کرد و در مقطعی از اعضای دبیران کانون نویسندگان ایران بود.
از جمله آثار ترجمه و تالیف ایرج کابلی میتوان به «تاریخ دنیای قدیم اثر کورفکین»، «آن روز میرسد اثر میرزا ابراهیماف»، «عملیتِ کنترل فکر اثر والتر باوارد»، «گارد جوان اثر فادهیف»، «کشف خزرستان اثر لِف گومیلییوف»، «وزنشناسی و عروض»، «درستنویسیی خطِ فارسی»، «راه نظمبندی» و «دستور جامعه زبان اوستا» اشاره کرد.
#ایرج_کابلی #نویسنده #مترجم
@Tavaana_TavaanaTech
بر اساس گزارش خبرگزاری کتاب ایران، از این نویسنده در سال ۹۹ دو کتاب «دستور جامع زبان اوستا» و «رمان منظوم یِوْگٍنی انهگین» اثر آلکساندر پوشکین منتشر شده است.
از دیگر کاریهای آقای کابلی در سال جاری میتوان به راه اندازی وبسایت «فارسیخط» اشاره کرد که در آن به صورت تخصصی به خط مخصوصاً خط فارسی پرداخته شده است.
آقای کابلی شیوه جدیدی را برای تقطیع وزنهای عروضی معرفی کرد. او همچنین شورای بازنگری در شیوه نگارش خط فارسی را راه انداخت.
کتاب «سوگنامه» آخرین ترجمه این مترجم از شعرهای آنّا آخماتُوا مراحل چاپ را طی میکند.
ایرج کابلی در خانوادهای زرتشتی در کرمان به دنیا آمد، در دبیرستان البرز تحصیل کرد و در دانشگاه رشته معماری خواند.
او به زبان روسی و انگلیسی تسلط داشت و چندین اثر روسی را به فارسی برگرداند.
آقای کابلی در نشریه آدینه با احمد شاملو همکاری کرد و در مقطعی از اعضای دبیران کانون نویسندگان ایران بود.
از جمله آثار ترجمه و تالیف ایرج کابلی میتوان به «تاریخ دنیای قدیم اثر کورفکین»، «آن روز میرسد اثر میرزا ابراهیماف»، «عملیتِ کنترل فکر اثر والتر باوارد»، «گارد جوان اثر فادهیف»، «کشف خزرستان اثر لِف گومیلییوف»، «وزنشناسی و عروض»، «درستنویسیی خطِ فارسی»، «راه نظمبندی» و «دستور جامعه زبان اوستا» اشاره کرد.
#ایرج_کابلی #نویسنده #مترجم
@Tavaana_TavaanaTech
Instagram
Shirini Labane To
Iraj Bastami
#اسماعیل_خویی شاعر بلند مرتبه و از بنیانگذاران کانون نویسندگان ایران در غربت پر کشید.
شیرینی لبان تو فرهادی آورد
دلخواهی آنقدر که غمت شادی آورد
جز عشق ِ دلنشین تو کآرام جان ماست
دامی ندیدهایم که آزادی آورد
دل را خراب کرد و به گنج هنر رسید
عشق خرابکار تو آبادی آورد
مقبول باد عذر کمند افکنان عشق
چشم غزال رغبت صیّادی آورد
گر عشقورز و مست نمیخواهدم خدای
باری چرا جمال پریزادی آورد
ای جان سراب نوش نگاهت بگو دلم
رو به کدام سوی در این وادی آورد
کوه غمت به تیشه جان میکنَد دلم
شیرینی لبان تو فرهادی آورد.
شعر: #اسماعیل_خویی
آواز : #ایرج_بسطامی
@Azizghasemzade
شیرینی لبان تو فرهادی آورد
دلخواهی آنقدر که غمت شادی آورد
جز عشق ِ دلنشین تو کآرام جان ماست
دامی ندیدهایم که آزادی آورد
دل را خراب کرد و به گنج هنر رسید
عشق خرابکار تو آبادی آورد
مقبول باد عذر کمند افکنان عشق
چشم غزال رغبت صیّادی آورد
گر عشقورز و مست نمیخواهدم خدای
باری چرا جمال پریزادی آورد
ای جان سراب نوش نگاهت بگو دلم
رو به کدام سوی در این وادی آورد
کوه غمت به تیشه جان میکنَد دلم
شیرینی لبان تو فرهادی آورد.
شعر: #اسماعیل_خویی
آواز : #ایرج_بسطامی
@Azizghasemzade
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در این ویدئو، ایرج پزشکزاد از نویسندگان برجسته ایرانی که به تازگی در ۹۴ سالگی در ایالات متحده درگذشته است از آرزوی خود برای دیدار دگرباره از ایران میگوید.
نویسنده رمان جاودانه «دایی جان ناپلئون» هیچگاه پس از انقلاب اسلامی نتوانست ایران، میهن خود را دگرباره ببیند.
انقلاب ۵۷ بسیاری از ایرانیان را از کشور فراری داد و آنان را به تبعیدهای اجباری و غیراجباری مجبور کرد و هیچگاه به آنان اجازه بازدید از کشور را نداد.
چه ایرانیان فراوانی که بیآنکه این آرزوی خود را محقق بینند از دنیا رفتند.
ایران برای همه ایرانیان است نه صرفا بخش کوچکی از آنان!
ویدئو از بیبیسی
#ایرج_پزشکزاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نویسنده رمان جاودانه «دایی جان ناپلئون» هیچگاه پس از انقلاب اسلامی نتوانست ایران، میهن خود را دگرباره ببیند.
انقلاب ۵۷ بسیاری از ایرانیان را از کشور فراری داد و آنان را به تبعیدهای اجباری و غیراجباری مجبور کرد و هیچگاه به آنان اجازه بازدید از کشور را نداد.
چه ایرانیان فراوانی که بیآنکه این آرزوی خود را محقق بینند از دنیا رفتند.
ایران برای همه ایرانیان است نه صرفا بخش کوچکی از آنان!
ویدئو از بیبیسی
#ایرج_پزشکزاد #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«لادن برومند» با انتشار این تصویر در صفحه توییتر خود نوشت: «ایرج پزشکزاد نازنین در مراسم تدفین پدر در گورستان مونت پارناس در کنار شاپور بختیار. روح هر سه شاد. عاشق و خادم ایران بودند».
لادن برومند دختر زندهیاد عبدالرحمن برومند است. عبدالرحمن برومند در سلسله قتلهای زنجیرهای مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور در سال ۱۳۷۰ توسط نیروهای جمهوری اسلامی کاردآجین شد و به قتل رسید.
شاپور بختیار نیز سه ماه پس از قتل عبدالرحمن برومند توسط نیروهای جمهوری اسلامی ترور شد.
ایرج پزشکزاد پس از انقلاب اسلامی در گروه شاپور بختیار، به فعالیت علیه جمهوری اسلامی پرداخت.
زندهیاد پزشکزاد، چند روز پیش در ۹۴ سالگی درگذشت.
#ایرج_پزشکزاد #عبدالرحمن_برومند #ترور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
لادن برومند دختر زندهیاد عبدالرحمن برومند است. عبدالرحمن برومند در سلسله قتلهای زنجیرهای مخالفان جمهوری اسلامی در خارج از کشور در سال ۱۳۷۰ توسط نیروهای جمهوری اسلامی کاردآجین شد و به قتل رسید.
شاپور بختیار نیز سه ماه پس از قتل عبدالرحمن برومند توسط نیروهای جمهوری اسلامی ترور شد.
ایرج پزشکزاد پس از انقلاب اسلامی در گروه شاپور بختیار، به فعالیت علیه جمهوری اسلامی پرداخت.
زندهیاد پزشکزاد، چند روز پیش در ۹۴ سالگی درگذشت.
#ایرج_پزشکزاد #عبدالرحمن_برومند #ترور #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایرج مصداقی یکی از شاکیان اصلی پرونده حمید نوری، در حاشیه اعلام حکم دادگاه میگوید محکومیت حمید نوری در این پرونده به رسمیت شناختن کشتار ۶۷ به عنوان یک جنایت بزرگ است.
او میگوید بعد از این به دنبال صدور حکم دادگاه علیه ردههای بالاتر و فرماندهان حمید نوری خواهیم رفت.
قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ یک جنایت سیستماتیک و کاملا رسمی و حکومتی بود که به هیچ عنوان نمیتوان آن را تنها به بخشی از نظام و یا گروهی از مقامات و نیروهای خودسر و ... منتسب کرد.
این کشتار با دستور کاملا شفاف و صریح خمینی و همکاری و مساعدت قوا و نهادهای حکومتی به بیرحمانهترین شکل ممکن انجام گرفت و حتی بانیان آن و اعضای هیئت مرگ هم به مناصب بالای حکومتی رسیدند که نمونه آنها ابراهیم رییسی است.
در تابستان ۱۳۶۷ تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در ایران ـ که از طیفهای مختلف سیاسی و مذهبی بودند ـ در زندانهای جمهوری اسلامی به طور دستهجمعی اعدام شدند. در صورتی که بسیاری از آنان در حال گذراندن حکم حبس خود بودند یا حبسشان به پایان رسیده بود و آزاد نشده بودند. حسینعلی منتظری، قائممقام وقت ولیفقیه، در کتاب خاطراتش آورده است که پس از صدور فرمان روحالله خمینی برای اعدام این زندانیان، ۲۸۰۰ تا ۳۸۰۰ تن از آنان اعدام شدند. البته سازمان عفو بینالملل تعداد اعدامشدگان را حدود ۵هزار نفر گزارش کرده است و برخی منابع دیگر تعداد این قربانیان را بیشتر ذکر میکنند.
منبع ویدیو: رادیو زمانه
@radiozamaneh
#حمید_نوری #ایرج_مصداقی #دادخواهی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او میگوید بعد از این به دنبال صدور حکم دادگاه علیه ردههای بالاتر و فرماندهان حمید نوری خواهیم رفت.
قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ یک جنایت سیستماتیک و کاملا رسمی و حکومتی بود که به هیچ عنوان نمیتوان آن را تنها به بخشی از نظام و یا گروهی از مقامات و نیروهای خودسر و ... منتسب کرد.
این کشتار با دستور کاملا شفاف و صریح خمینی و همکاری و مساعدت قوا و نهادهای حکومتی به بیرحمانهترین شکل ممکن انجام گرفت و حتی بانیان آن و اعضای هیئت مرگ هم به مناصب بالای حکومتی رسیدند که نمونه آنها ابراهیم رییسی است.
در تابستان ۱۳۶۷ تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در ایران ـ که از طیفهای مختلف سیاسی و مذهبی بودند ـ در زندانهای جمهوری اسلامی به طور دستهجمعی اعدام شدند. در صورتی که بسیاری از آنان در حال گذراندن حکم حبس خود بودند یا حبسشان به پایان رسیده بود و آزاد نشده بودند. حسینعلی منتظری، قائممقام وقت ولیفقیه، در کتاب خاطراتش آورده است که پس از صدور فرمان روحالله خمینی برای اعدام این زندانیان، ۲۸۰۰ تا ۳۸۰۰ تن از آنان اعدام شدند. البته سازمان عفو بینالملل تعداد اعدامشدگان را حدود ۵هزار نفر گزارش کرده است و برخی منابع دیگر تعداد این قربانیان را بیشتر ذکر میکنند.
منبع ویدیو: رادیو زمانه
@radiozamaneh
#حمید_نوری #ایرج_مصداقی #دادخواهی #یاری_حقوقی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برنامه اخیر ایرج طهماسب، با واکنشهای زیادی در شبکههای اجتماعی مواجه شده است. افراد زیادی این برنامه را نقد کردهاند و آن را شوخی نامناسبی با بازداشتشدن و کشته شدن دختران ایران توسط حکومت قلمداد کردهاند. برخی دیگر به هواداری ایرج طهماسب برآمده و بیان این کلمات را اشاره به بازداشتشدن دختران ایران دانستند و او را ستودند!
در این ویدیو آتش شاکرمی، حاله نیکا شاکرمی، ویدیوی طنزایزج طهماسب را تحلیل کرده، آن را در تقابل با خیزش مردمی با شعار «زن، زندگی، آزادی» میداند.
نظر شما چیست؟!
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #ایرج_طهماسب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
در این ویدیو آتش شاکرمی، حاله نیکا شاکرمی، ویدیوی طنزایزج طهماسب را تحلیل کرده، آن را در تقابل با خیزش مردمی با شعار «زن، زندگی، آزادی» میداند.
نظر شما چیست؟!
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #ایرج_طهماسب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
پسرخاله و ایرج طهماسب، ورژن ۱۴۰۲
https://tavaana.org/iraj-tahmasb/
طرح از بهنام محمدی
#کارتون #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #انقلاب_ملی #ایرج_طهماسب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
https://tavaana.org/iraj-tahmasb/
طرح از بهنام محمدی
#کارتون #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #انقلاب_ملی #ایرج_طهماسب #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیام یکی از مخاطبان توانا درباره برنامه ایرج طهماسب
این مخاطب توانا نظراتش را در رابطه با برنامه ایرج طهماسب بیان میکند و آن را «لودگی» میداند. او میگوید زنان ما هدفی جز براندازی جمهوری اسلامی ندارند.
نظر شما چیست؟! آیا با این فرد موافقید؟
#ایرج_طهماسب #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این مخاطب توانا نظراتش را در رابطه با برنامه ایرج طهماسب بیان میکند و آن را «لودگی» میداند. او میگوید زنان ما هدفی جز براندازی جمهوری اسلامی ندارند.
نظر شما چیست؟! آیا با این فرد موافقید؟
#ایرج_طهماسب #مهسا_امینی #انقلاب_ملی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
صدور احکام سنگین قضایی علیه فعالان صنفی معلمان استان فارس
شعبه ۳۷ دادگاه تجدید نظر استان فارس دهها سال زندان برای فعالین و اعضای انجمن صنفی معلمان فارس صادر کرد.
در این بیدادنامه:
#افشین_رزمجویی
#ایرج_رهنما
#اصغر_امیر_ازادگانی
#محمد_علی_زحمتکش
به پنج سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه به مدت دو سال
#مژگان_باقری به مدت دو سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه به مدت دو سال
#زهرا_اسفندیاری و
#عبدالرزاق_امیری
دو سال حبس تحت نظارت سامانه های الکترونیکی پاپند در محدوده یک هزار متری از محل سکونت و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه و منع فعالیت در فضای مجازی به مدت دو سال
#غلامرضا_غلامی_کندازی
به سه اتهام
الف : اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور از طریق شرکت در فراخوان های معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران پنج سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور
با ابطال گذرنامه به مدت دو سال
ب-اتهام عضویت در گروهای معاند نظام پنج سال حبس و دو سال اقامت اجباری در شهرستان بیرجند و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه و منع فعالیت در فضای مجازی و به مدت دو سال
ج- به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام یک سال حبس
از کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#یاری_حقوقی_توانا
#معلم
@Tavaana_TavaanaTech
شعبه ۳۷ دادگاه تجدید نظر استان فارس دهها سال زندان برای فعالین و اعضای انجمن صنفی معلمان فارس صادر کرد.
در این بیدادنامه:
#افشین_رزمجویی
#ایرج_رهنما
#اصغر_امیر_ازادگانی
#محمد_علی_زحمتکش
به پنج سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه به مدت دو سال
#مژگان_باقری به مدت دو سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه به مدت دو سال
#زهرا_اسفندیاری و
#عبدالرزاق_امیری
دو سال حبس تحت نظارت سامانه های الکترونیکی پاپند در محدوده یک هزار متری از محل سکونت و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه و منع فعالیت در فضای مجازی به مدت دو سال
#غلامرضا_غلامی_کندازی
به سه اتهام
الف : اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور از طریق شرکت در فراخوان های معاندان نظام جمهوری اسلامی ایران پنج سال حبس و منع فعالیت در فضای مجازی و منع خروج از کشور
با ابطال گذرنامه به مدت دو سال
ب-اتهام عضویت در گروهای معاند نظام پنج سال حبس و دو سال اقامت اجباری در شهرستان بیرجند و منع خروج از کشور با ابطال گذرنامه و منع فعالیت در فضای مجازی و به مدت دو سال
ج- به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام یک سال حبس
از کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
#یاری_حقوقی_توانا
#معلم
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ایرج رهنما، یکی از معلمان زندانی در استان فارس است. او و غلامرضا غلامی کندازی (دیگر معلم زندانی) نه روز است که در اعتصاب غذا هستند.
طبق اخبار دریافتی حکم زندان این همکاران در دیوان عالی کشور نقض شده و نامه آن نیز مدتی است به دادگستری شیراز ابلاغ شده اما بنا به خواست ضابطان اعلام و اجرا نشده؛ که اجرای آن به معنای آزادی این معلمان تا تعیین تکلیف در شعبه همعرض است.
این دو معلم به خاطر حقوق ابتدایی و نقض شدهشان مجبور به اعتصاب غذا شدهاند که با توجه به سن آنها و فشارخون بالای آقای رهنما حتی قبل از اعتصاب، خطرات زیادی سلامتی آنان را تهدید میکند.
یادآور میشویم روز ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، هشت معلم در استان فارس، به دلیل فعالیتهای صنفی، به ۳۴ سال زندان محکوم شدند.
بر اساس این رای، عبدالرزاق امیری به دو سال زندان با پابند، زهرا اسفندیاری به دو سال زندان با پابند، ایرج رهنما به پنج سال حکم تعزیری، افشین رزمجویی به پنج سال حکم تعزیری، مژگان باقری به پنج سال حکم تعزیری، غلامرضا غلامی به پنج سال حکم تعزیری، محمدعلی زحمتکش به پنج سال حکم تعزیری و اصغر امیرزادگان به پنج سال حکم تعزیری محکوم شدند.
آقای ایرج رهنما در یک فایل صوتی که پیش از شروع اعتصاب غذا از ایشان منتشر شده بود، میگوید:
«توصیه من به حکومت این است که خشونت پرهیز باشد زیرا خشم نتیجهاش هرج و مرج و درگیری است.
معلم رسالتش مهربانی ست پس جایش زندان نیست، ما به شما خشونت را آموزش ندادیم که با ما این چنین رفتار میکنید.»
#ایرج_رهنما #غلامرضا_غلامی #معلم_زندانی #اعتصاب_غذا #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
طبق اخبار دریافتی حکم زندان این همکاران در دیوان عالی کشور نقض شده و نامه آن نیز مدتی است به دادگستری شیراز ابلاغ شده اما بنا به خواست ضابطان اعلام و اجرا نشده؛ که اجرای آن به معنای آزادی این معلمان تا تعیین تکلیف در شعبه همعرض است.
این دو معلم به خاطر حقوق ابتدایی و نقض شدهشان مجبور به اعتصاب غذا شدهاند که با توجه به سن آنها و فشارخون بالای آقای رهنما حتی قبل از اعتصاب، خطرات زیادی سلامتی آنان را تهدید میکند.
یادآور میشویم روز ۲۷ خرداد ۱۴۰۲، هشت معلم در استان فارس، به دلیل فعالیتهای صنفی، به ۳۴ سال زندان محکوم شدند.
بر اساس این رای، عبدالرزاق امیری به دو سال زندان با پابند، زهرا اسفندیاری به دو سال زندان با پابند، ایرج رهنما به پنج سال حکم تعزیری، افشین رزمجویی به پنج سال حکم تعزیری، مژگان باقری به پنج سال حکم تعزیری، غلامرضا غلامی به پنج سال حکم تعزیری، محمدعلی زحمتکش به پنج سال حکم تعزیری و اصغر امیرزادگان به پنج سال حکم تعزیری محکوم شدند.
آقای ایرج رهنما در یک فایل صوتی که پیش از شروع اعتصاب غذا از ایشان منتشر شده بود، میگوید:
«توصیه من به حکومت این است که خشونت پرهیز باشد زیرا خشم نتیجهاش هرج و مرج و درگیری است.
معلم رسالتش مهربانی ست پس جایش زندان نیست، ما به شما خشونت را آموزش ندادیم که با ما این چنین رفتار میکنید.»
#ایرج_رهنما #غلامرضا_غلامی #معلم_زندانی #اعتصاب_غذا #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خسرو آذربیگ، هنرمند منتقد، ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«به قول فردوسی هنرمند:
چو شیران برفتند ازین مرغزار
کند روبه لنگ اینجا شکار
جایی که روزی #دهخدا آنجا مینشست و درباره امور کلان اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ... تصمیم میگرفت، دیروز #بهروز_افخمی نشسته بود و امروز #علی_مطهری مینشیند و فردا بناست #ایرج_ملکی بنشیند.
حالا اگر به این #خردستیزی و #عقلانیت_گریزی و #انحطاط_فکری ، #فامیل_بازی ها و جمع شدن عده توی #ستاد های مثلاً #انتخابات را هم اضافه کنیم، خود بخود قضیه برمیگردد به دوران #اعلیحضرت #همایونی #فتحعلی_شاه
جا دارد که دنیا بر ما بخندد.»
#انحطاط
#انحطاط_فرهنگی
#انحطاط_اجتماعی
#زوال_اندیشه_سیاسی_در_ایران
#اضمحلال
#پسرفت
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«به قول فردوسی هنرمند:
چو شیران برفتند ازین مرغزار
کند روبه لنگ اینجا شکار
جایی که روزی #دهخدا آنجا مینشست و درباره امور کلان اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی و ... تصمیم میگرفت، دیروز #بهروز_افخمی نشسته بود و امروز #علی_مطهری مینشیند و فردا بناست #ایرج_ملکی بنشیند.
حالا اگر به این #خردستیزی و #عقلانیت_گریزی و #انحطاط_فکری ، #فامیل_بازی ها و جمع شدن عده توی #ستاد های مثلاً #انتخابات را هم اضافه کنیم، خود بخود قضیه برمیگردد به دوران #اعلیحضرت #همایونی #فتحعلی_شاه
جا دارد که دنیا بر ما بخندد.»
#انحطاط
#انحطاط_فرهنگی
#انحطاط_اجتماعی
#زوال_اندیشه_سیاسی_در_ایران
#اضمحلال
#پسرفت
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر طنز انتخاباتی آقای خسرو آذربیگ، هنرمند معترض:
«ما در کدام دنیا سیر میکنیم که دهه هاست با این وعدهها ما را به هر طرف که دوست دارند میکشند؟»
khosrow_azarbeyg
#وعده_های_انتخاباتی
#ایرج_ملکی #قالیباف #علی_مطهری
#شعر_اعتراضی #شعر_طنز_سیاسی #شعر_طنز #شعر_طنز_اجتماعی
#هنر_اعتراض #خسرو_آذربیگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«ما در کدام دنیا سیر میکنیم که دهه هاست با این وعدهها ما را به هر طرف که دوست دارند میکشند؟»
khosrow_azarbeyg
#وعده_های_انتخاباتی
#ایرج_ملکی #قالیباف #علی_مطهری
#شعر_اعتراضی #شعر_طنز_سیاسی #شعر_طنز #شعر_طنز_اجتماعی
#هنر_اعتراض #خسرو_آذربیگ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech