آموزشکده توانا
50.9K subscribers
36.7K photos
39.7K videos
2.56K files
20.7K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
مریم یحیوی زندانی سیاسی سابق نوشت:
«#سمیه_رشیدی زندانی سیاسی در زندان قرچک طی ماه‌های گذشته بارها دچار تشنج شده،به بهداری مراجعه کرده اما هربار پزشک گفته تمارض می‌کنی و داروهای اعصاب تجویز کردن،در ابتدای این هفته وضعیتش رو به وخامت رفته.سه شنبه به بیمارستان منتقل شده. سطح هوشیاریش روی ۵ است و دکترها قطع امید کردن😢»


به گزارش ایران‌اینترنشنال، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی متولد ۱۳۶۲ که چهارم اردیبهشت در حال شعارنویسی در محله جوادیه تهران بازداشت شده بود، پس از چند بار تشنج در روزهای اخیر به بیمارستان مفتح ورامین منتقل شده و خانواده‌اش نسبت به وضعیت او ابراز نگرانی کرده‌اند.

رشیدی ششم اردیبهشت از بازداشتگاه آگاهی ۱۵ خرداد به بند زنان اوین منتقل و پس از حمله دوم تیرماه اسرائیل به زندان اوین، به زندان قرچک ورامین فرستاده شد. او در زمان بازداشت به‌شدت از سوی ماموران مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته و بارها از سردرد و مشکلات جسمی شکایت کرده بود. یک منبع مطلع گفت که او ماه‌ها به بهداری زندان مراجعه می‌کرد اما پزشک زندان به او می‌گفت تمارض می‌کند و تنها قرص اعصاب تجویز می‌کرد، تا جایی که با وخامت حال و بروز تشنج‌های مکرر، ناچار به انتقالش به بیمارستان شدند.

اکنون پزشکان اعلام کرده‌اند که سطح هوشیاری رشیدی به پنج رسیده و در صورت کاهش به سه، احتمال مرگ وجود دارد. منابع نزدیک به خانواده تاکید کرده‌اند که مسئولان امنیتی می‌کوشند علت انتقال او را «اقدام به خودکشی» جلوه دهند تا مسئولیت وضعیت وخیم او را نپذیرند.

پیش‌تر شماری از زندانیان سیاسی زن قرچک در نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه، از پایمال شدن حقوق انسانی‌شان تنها به‌دلیل تفاوت دیدگاه سیاسی شکایت کرده بودند. همچنین گزارش‌ها حاکی است که مسئولان زندان قرچک برای ارائه خدمات درمانی و اعزام زندانیان بیمار از خانواده‌ها پول مطالبه می‌کنند؛ سیاستی که جان بیش از هزار و دویست زندانی، از جمله بیش از شصت زندانی سیاسی را به خطر انداخته است.

یک زندانی سابق قرچک نیز شهادت داده که مسئولان زندان و بهداری‌ها بدون تشخیص پزشک متخصص، هر دارویی را برای آرام کردن زندانیان تجویز می‌کنند و همین امر در بسیاری موارد به وخامت بیماری‌ها و حتی مرگ زندانیان منجر شده است.

سازمان‌های حقوق بشری بارها هشدار داده‌اند که محروم کردن زندانیان از خدمات درمانی در ایران به‌ویژه علیه زندانیان سیاسی، ابزاری برای شکنجه و وادار کردن آن‌ها به سکوت است.

ـ عکسی از سمیه رشیدی منتشر نشده است.

#زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
💔2210🕊4
سمیه رشیدی در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ هنگام شعارنویسی روی دیوارهای محله جوادیه تهران بازداشت شد؛ مأموران او را به بازداشتگاه منتقل کردند و پس از مدتی به بند زنان زندان اوین و پس از حمله اسراییل همراه با سایر زنان زندانی به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

طی ماه‌های پس از بازداشت گزارش‌ها حاکی از آنست که سمیه بارها دچار تشنج شد اما با کم‌توجهی مسئولان زندان و تأخیر در اعزام به بیمارستان روبه رو گردید؛ امری که بار دیگر نشان می‌دهد بی‌توجهی به سلامت زندانیان، رویه همیشگی مسئولان است.

سرانجام اعزام دیرهنگام و کم توجهی مداوم، وضعیت جسمی او را به مرحله ای بحرانی رساند؛ در حال حاضر در کما و با سطح هوشیاری بسیار پایین در بیمارستان بستری است و پزشکان وضعیت او را بحرانی توصیف کرده‌اند.

امروز در حالی که صدای خانواده و کنشگران تنها سنگر دفاع از جان اوست یادآوری این حقیقت ضروری ست

آنان که در سکوت و گمنامی با شعارنویسی بر دیوارهای شهر روح مبارزه را زنده نگه میدارند با هر خط جوهری که بر بتن سرد می‌کشند خود چراغ مقاومت‌اند حتی اگر در سایه ایستاده باشند...

از استوری اینستاگرام مریم بحیوی، زندانی سیاسی سابق

#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔32🕊31
شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، با اشاره به شرایط اسفبار زندان قرچک، به ویژه عدم رسیدگی به زندانیان بیمار و سالمند، خواستار تعطیلی فوری این زندان (که آن را قتلگاه نامید) شد.

او نوشت:

قرچک ورامین؛ زندان نیست، قتلگاه است

🔹زندان قرچک ورامین، چیزی جز یک قتلگاه نیست. جایی که نه از حقوق انسانی خبری هست، نه از ابتدایی‌ترین استانداردهای پزشکی و بهداشتی. امروز، سمیه رشیدی، زنی که بزرگ‌ترین «جرمش» شعارنویسی اعتراضی بود، در کماست و پزشکان نسبت به وضعیت بحرانی او هشدار داده‌اند. این سرنوشت تلخ گواهی است بر آن‌که قرچک نه محل حبس، بلکه اردوگاه مرگ زنان زندانی است.

🔹در همین زندان، پریوش مسلمی مبتلا به سرطان از هرگونه خدمات درمانی محروم است و روز به روز به مرگ نزدیک‌تر می‌شود. راحله راحمی‌پور، زن دادخواه ۷۴ ساله‌ که مستقیما از بیمارستان به همین زندان منتقل شده، با ضعف جسمانی و کهولت سن، در خطر جدی است. فریبا کمال‌آبادی، ۶۳ ساله و از جامعه بهایی، سیزدهمین سال حبس خود را در همین دیوارهای پوسیده می‌گذراند. دیگر زندانیان سیاسی زن از جمله الهام صالحی نیز در شرایط نگران‌کننده به سر می‌برند؛ شرایطی که عملا به فرسایش تدریجی جان و روان آنان می‌انجامد.

🔹قرچک تنها قتلگاه زندانیان سیاسی نیست. زندانیان عادی، قربانیان جرایم عمومی، نیز در این جهنم زنده زنده می‌سوزند. همین چند روز پیش یک زندانی زن در همین زندان جان باخت، بی‌آنکه دسترسی به درمان داشته باشد. در قرچک، بیماری، گرسنگی، آلودگی، و تحقیر، بخشی از برنامه‌ریزی آگاهانه است، روشی برای شکستن تن و روح انسان‌ها.

🔹چند انسان بی‌گناه دیگر باید سالم وارد قرچک شوند و سپس یا جنازه‌شان بیرون بیاید یا با بیماری لاعلاج بازگردند، تا این شکنجه‌گاه تعطیل شود؟! زندان قرچک ورامین نه فقط لکه ننگی بر کارنامه جمهوری اسلامی است، که یک جنایت سازمان‌یافته علیه زنان زندانی است. امروز، توجه فوری همه ما باید به وضعیت حاد این زندان و به‌ویژه جان سمیه رشیدی معطوف باشد. فردا بدون شک دیر خواهد بود.

🔹شکنجه‌گاه قرچک ورامین باید تعطیل شود.

#زندان_قرچک #راحله_راحمی_پور #سمیه_رشیدی #فریبا_کمال_آبادی #پریوش_مسلمی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
👍276💯1
سمیه رشیدی، زندانی سیاسی تهرانی، روز پنجشنبه ۳ مهر ۱۴۰۴ در بیمارستان مفتح جان باخت. این زندانی ۴۲ ساله که از اردیبهشت‌ماه همان سال به دلیل شعارنویسی بازداشت و با اتهام «تبلیغ علیه نظام» محاکمه شده بود، پس از ماه‌ها محرومیت از درمان مناسب در زندان قرچک ورامین، به کما رفت و زندگی‌اش را از دست داد.

قوه قضاییه و منابع جمهوری اسلامی، در انتشار اخبار سمیه رشیدی تلاش کردند با انتساب اتهامات واهی به او و نیز بیماری زمینه‌ای داشتن او، بر اهمال کاری حکومت و تسهیل قتل این زندانی سیاسی، سرپوش بگذارند.

سپیده قلیان، زندانی سیاسی سابق، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
سمیه رشیدی به قتل رسید.
«بی‌شرف‌تر از جمهوری اسلامی ندیدم. سیستمی که زندانی رو می‌کشه و بعد برای توجیه این جنایت شروع به پرونده‌سازی می‌کنه، بی‌شرف‌ترینه. حالم ازتون به هم می‌خوره. کل سیستم سازمان زندان‌ها و زندان قرچک کوفتی، از دادیارش آقای کولیوند تا رئیس زندان و رئیس بهداریش، باید به صلابه کشیده بشن. کل قوه قضاییه و جمهوری اسلامی باید وادار به پاسخگویی بشن.»


به گزارش منابع حقوق بشری، پس از بازداشت، رشیدی ابتدا به بازداشتگاه و سپس به بند زنان زندان اوین منتقل شد و پس از مدتی به زندان قرچک انتقال یافت. در طول دوران حبس، وی بارها دچار تشنج و ضعف جسمی شدید شد، اما درخواست‌های مکرر برای درمان با بی‌توجهی مسئولان مواجه شد. تنها پس از وخامت حالش، او به بیمارستان منتقل شد، اما چند روز بعد درگذشت.

این نخستین بار نیست که چنین فاجعه‌ای رخ می‌دهد. پیش‌تر زندانیانی چون جواد روحی، بکتاش آبتین، وحید صیادی‌نصیری، عادل کیانپور، هدی صابر، اکبر محمدی، شاهرخ زمانی، بهنام محجوبی و شمار زیادی دیگر، قربانی همین روند ظالمانه و سیستماتیک شده‌اند و به دلیل محرومیت از درمان، جان خود را از دست داده‌اند.

#سمیه_رشیدی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔58🕊52
سمیه رشیدی زندانی سیاسی به دلیل تاخیر در رسیدگی پزشکی جان باخت.

از زندانیان سیاسی بگوییم پیش از آنکه دیر شود
این زندانی ۴۲ ساله که از اردیبهشت‌ماه امسال، ۱۴۰۴، به دلیل شعارنویسی بازداشت شد و با اتهام «تبلیغ علیه نظام» محاکمه شده بود، پس از ماه‌ها محرومیت از درمان مناسب در زندان قرچک ورامین، به کما رفت و زندگی‌اش را از دست داد.

قوه قضاییه و منابع جمهوری اسلامی، در انتشار اخبار سمیه رشیدی تلاش کردند با انتساب اتهامات واهی به او و نیز بیماری زمینه‌ای داشتن او، بر اهمال کاری حکومت و تسهیل قتل این زندانی سیاسی، سرپوش بگذارند.

طرح از بهنام محمدی
منتشرشده در دادبان

این نخستین بار نیست که چنین فاجعه‌ای رخ می‌دهد. پیش‌تر زندانیانی چون جواد روحی، بکتاش آبتین، وحید صیادی‌نصیری، عادل کیانپور، هدی صابر، اکبر محمدی، شاهرخ زمانی، بهنام محجوبی و شمار زیادی دیگر، قربانی همین روند ظالمانه و سیستماتیک شده‌اند و به دلیل محرومیت از درمان، جان خود را از دست داده‌اند.

#سمیه_رشیدی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔522
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امروز خبر مرگ یا بهتر است بگوییم قتل حکومتی سمیه رشیدی، زندانی سیاسی، منتشر شد.

دختر کارگری که به خاطر شعارنویسی بازداشت شده بود، حکومت تلاش کرد او را به یکی از گروه‌های سیاسی مخالف رژیم مناسب کند. ولی سمیه عضو یا هوادار هیچ گروهی نبود، بلکه یکی از مردم جان‌به لب رسیده بود.

در مرگ سمیه رشیدی، قطعا مقصر اصلی جمهوری اسلامی است.
متن زیر از پیام تلفنی یکی از زندانیان قرچک پیاده شده است:

«دقیقا روزی که سمیه حالش بد شد من خودم رفتم بالا سرش و بچه‌ها اومدن پیش‌مون.
دو روز قبلش حالش بد بود، رنگش کاملا زرد بود و بردنش بهداری.
بالا می‌آورد، بردنش بهداری، بعد ۱۰ دقیقه شایدم کمتر برش گردوندن.

ما هی آب بهش می‌دادیم که بتونه قرص با قرص‌هایی که بهش داده بودن رو فورت بده، چون صرع داشت، دارو داشت، یهویی دوزای قرص‌ها رو برده بودند بالا و انگار بابت اون حالش بد شده بود و من خودم رفتم بالاسرش.

اون شیفت، شیفت یکی از پرسنلیه که (حالا اسمشو نمیارم و لازم باشه می‌گم) خیلی گیجه و به زور از روی صندلی بلند می‌شه، و رفتم بهش گفتم که این دختر رو ببرید بیمارستان، بچه‌ها هن دارن آب بهش میدن که یکم حالش بهتر بشه، اما لازمه سرم بزنید که حالش بهتر بشه.
بردنش باز، نمیدونم بعد نیم‌ساعت برش گردوندن.
روز بعدش دچار صرع شد رو تختش، همون تخت‌هایی که مثل قبره و آدم نمیتونه توش بشینه حتی، دندوناش قفل شده بود و کلید شده بود، کف از دهنش میومد بیرون.
بچه‌ها اومدن دنبال من، بعد یکی دیگه از بچه‌ها که خودش آسم داره بالا سرش بود.
من یه صندلی گذاشتم زیر پام و هر کاری کردم نتونستم دندوناشو باز کنم، چون می‌خواستم که خودکار یا چیزی بزنم لای دهنش که زبونش نچرخه و بهش خفگی نده.
هر کاری کردم متاسفانه نتونستم، درنهایت با کمک یکی دوتا از بچه‌ها آوردیمش پایین و باز رفتم گفتم یه پرستار بیارید بالاسر این بچه، خیلی حالش بد شده، دچار صرعه و تشنج کرده.
گفتند خب بهش بگید بیاد پایین!
دقیقاً با این لحن که بگید بیاد پایین که ببریمش بهداری.
گفتم مگه نمی‌بینید یا نمی‌فهمید که دچار صرع شده؟؟
دندوناش کلید شده، نمیتونه بیاد پایین، بیهوش شده.
دیدیم که خودشون نمیان و کسی نیست، ما خودمون به همراه یکی از بچه‌ها تونستیم از تخت بیاریمش پایین و گذاشتیمش روی پتو ولی اینقدر کف بالا آورده بود روی لباسش که من خودم، لباسشو عوض کردم.

بعد با همون پتو ما خودمون بردیمش و حتی هیچی نیاوردن، نه برانکار نه چیزی، نهایتاً یه ویلچر آوردن.
بعد با اون حالت بیهوش و دندونای کلید شده ما گذاشتیمش رو ویلچر با همون پتو و اینطوری از بند رفت بیرون و دیگه یکی از بچه‌ها که همراهش رفته بود اومد گفت که اونا میگن این داره الکی این کارهارو می‌کنه، من خودم بالاسرش بودم و از اول دیدم چی شد، یعنی با این همه قدرتی که دارم نتونستم دندوناش رو باز کنم!
چه جوری آدم میتونه تمارض بکنه و کل این روزا همش اینو گفتن حتی وقتی که بچه‌ها از خانواده می‌پرسیدن.

خود پاسیار گفت که حالش خوبه انشالله برمی‌گرده پیش شما.
نمیدونم انگار خود دکترها عامدانه هوشیاریش را آوردند پایین.
امروز که ما شنیدیم که سمیه فوت کرده و گویا تو خبرش هم نوشتن که سمیه معتاده
کسی که معتاد باشه تو این بند، حالا خوشبختانه یا بدبختانه، چپ و راست بهشون متادون میدن.
این دختر هیچ اعتیادی به مواد مخدر نداشت و بخاطر ماستمالی کردن کثافت‌کاریشون دارن بهش این اتیکت‌هارو میزنن.
وثیقه شده بود.
هفته قبل رفت دادسرا و برگشت و بعدِ اون واقعا حالش بدتر شد.

حالا نمیدونیم چی بهش گفته بودن و اینکه الانم که ما همه معترضیم و بچه‌ها همه وایسادن اما کسی جوابگو نیست.
معلوم نیست این داستان تا کی ادامه داشته باشه.
نه خودکشی کرده نه معتاد بوده و این یعنی قتل و….»

سمیه عضو هیچ گروه یا جناح سیاسی‌ای نبود ولی متاسفانه انتساب ناروای او به یک گروه سیاسی و سوءاستفاده گروهی از این موضوع، مسبب بالا رفتن میزان وثیقه و عدم آزادی او شده بود و افرادی که در این زمینه نقش ایفا کردند، باید پاسخگوی از دست رفتن جان سمیه رشیدی باشند.

#سمیه_رشیدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔511🕊1

۴۵ تن از زندانیان سیاسی زن زندان قرچک ورامین: سمیه رشیدی سرشار از میل به زندگی و آزادی بود

۴۵ زندانی سیاسی هم‌بند سمیه رشیدی، در بیانیه‌ای تحریف واقعیت حکومت در خصوص وضعیت سمیه رشیدی را محکوم کردند و مرگ او را حاصل بی‌کفایتی و اهمال کاری حکومت دانستند.
متن این بیانیه به شرح زیر است:

ضمن تسلیت به تمامی آزادی‌خواهان و زندانیان سیاسی و خانواده سمیه رشیدی، هم‌بندی جان‌باخته‌مان. امروز سوم مهرماه ۱۴۰۴ خبر جان‌باختن هم‌بندی‌مان سمیه رشیدی را در حالی می‌شنویم که اخبار ضد و نقیض شرح حال وضعیت او را به دور از واقعیت و با تحریفات دروغین بازنمایی می‌کند. ما ۴۵ نفر از زندانیان زن بند سیاسی زندان قرچک ورامین شهادت می‌دهیم سمیه رشیدی نه به اعتیاد به مواد مخدر دچار بود و نه از بیماری روانی مشخصی رنج می‌برد. ما شهادت می‌دهیم سمیه رشیدی با اطلاع کامل مسئولان امنیتی، سازمان زندان‌ها، زندان اوین، زندان قرچک، بهداری زندان قرچک از زمان بدو ورود به زندان به بیماری صرع مبتلا بود و بارها در برابر چشمان‌مان، به‌ویژه در دو ماه اخیر دچار تشنج‌های شدید در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت شده و پس از انتقال به بهداری، بدون اعزام به بیمارستان جهت بستری، بدون رسیدگی به وضعیت اضطراری ایشان یعنی عدم تحمل مسئولیت کیفری او را به زندان باز می‌گرداندند. ما هم‌بندی‌های سمیه رشیدی شهادت می‌دهیم او تا لحظه آخر سرشار از میل به زندگی و آزادی بود و تا روزهای واپسین مصرانه پیگیر وثیقه تعیین شده به ارزش سه میلیارد تومان بود که در هر صورت خانواده‌اش قادر به تامین آن نشدند. مسئولان زندان قرچک و اوین و بازپرسی دادگاه کچوئی با اطلاع کامل از شرایط سلامتی او با گذشت نزدیک به پنج ماه اقدامی برای تسهیل آزادی او نکردند. اکنون که سمیه عزیزمان قربانی بی‌کفایتی و دروغ‌پردازی‌های عامدانه و همیشگی شده است، اخطار می‌دهیم «سمیه‌»های دیگر نیز همچنان در کنار ما و در سایر زندان‌های جمهوری اسلامی در بند هستند و سلامتی‌شان در خطر است. شاهدی بر این ادعا از دست دادن جان دو نفر از زندانیان جرائم عمومی در زندان قرچک در هفته پیش در سکوت و بی‌خبری است. ما تکرار چنین فاجعه‌ای را بر‌نمی‌تابیم و هرچه‌زودتر خواهان اقدامات لازم جهت آزادی زندانیان بالای ۶۰ سال و نیز هم‌بندی‌هایمان با شرایط خطرناک سلامتی هستیم.

۴۵ تن از زندانیان سیاسی زن زندان قرچک ورامین
سوم مهر ۱۴۰۴

#سمیه_رشیدی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔335👍4
سایه صیدال، از هم‌بندی‌های سمیه رشیدی در استوری اینستاگرامش تاکید کرد که «سمیه رشیدی عضو هیچ گروهی و جناحی نبود یه دختر کارگری بوده که شعار نویسی می‌کرد»

خانم صیدال همچنین در یک استوری دیگر، با تاکید مجدد بر عدم وابستگی گروهی سمیه، بیان کرد که هیچ گروهی حق استفاده ابزاری از سمیه رشیدی را ندارد.

سمیه رشیدی حتی اگر عضو هر گروهی هم می‌بود، قطعا مسئولیت اصلی قتل او بر عهده سازمان زندان‌های جمهوری اسلامی است که با وجود بدحالی، به جای انتقال به موقع او به بیمارستان یا تسهیل‌کردن آزادی او گفتند که دارد تمارض می‌کند!

قوه قضاییه جمهوری اسلامی، تلاش کرد تا با انتساب سمیه رشیدی به مجاهدین خلق، واکنش‌ها به مرگ این زندانی سیاسی را کاهش دهد!

اما اولا سمیه عضو و هوادار هیچ گروهی نبود، ثانیا، حتی اگر هم بود، فرقی نمی‌کند نقض حقوق بشر، درباره عضو هر گروه سیاسی‌ای محکوم است.

لازم به ذکر است، زندانیان سیاسی زندان قرچک اعلام کرده‌اند که:
ما زندانیان سیاسی اوین مرگ سمیه رشیدی را نه یک حادثه که جنایتی سازمان یافته می‌دانیم. او قربانی محرومیت از درمان و بی توجهی عامدانه ای شد که سالهاست جان زندانیان را تهدید می‌کند در اعتراض به این جنایت از شرکت در آمار روزانه خودداری کرده و با حضور در حیاط زندان و سر دادن شعار یاد او را زنده نگاه داشتیم. سمیه رشیدی نماد مقاومت و مظلومیت است و ما عهد می‌بندیم که یاد او و دیگر قربانیان این نظام سرکوبگر را زنده نگه داریم این صدا خاموش نخواهد شد.»


#سمیه_رشیدی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔457🕊7
رضا محمدحسینی، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزل‌حصار، در واکنش به جان‌باختن سمیه رشیدی، خواستار برچیده شدن شکنجه‌گاه‌ها و زندان‌ها و آزادی زندانیان سیاسی شد.
او همچنین در خصوص وخامت حال حسین رونقی نوشت و وضعیت او را بحرانی توصیف کرد.

متن این بیانیه به شرح زیر است:


بنام جان‌هایی که دیگر بازنمی‌گردند،
خبر مرگ سمیه رشیدی، زندانی سیاسی، ضربه‌ای جان‌سوز بر روحِ جمع ما زد. سمیه نه یک شماره بود، نه صرفاً یک پروندهٔ قضایی؛ او انسان، مادر/خواهر/دوستی بود که به‌خاطر باورهایش بازداشت شد و حق ابتدایی درمان و زندگی از او سلب شد. مرگ او، اگرچه برای ما یک مصیبت شخصی است، اما بیش از آن نمادی‌ست از سیاستِ سیستماتیکی که بی‌اعتنایی پزشکی و شکنجه را به‌عنوان ابزار سرکوب به‌کار می‌گیرد.

من، رضا محمدحسینی، اینجا در بند، شاهد روندی هستم که جان‌ها را آهسته و پیوسته از ما می‌گیرد: محرومیت از درمان، فشارِ روانی و فیزیکی، و بی‌تفاوتی نهادهایی که باید حافظِ زندگی باشند. چه سود از حکومتی که ادعای «حفظ نظم» دارد ولی حاضر نیست برای درمان یک زندانی هزینه کند؟

در کنار این درد، باید بگویم که وضعیت هم‌بندم، حسین رونقی، نیز بسیار بحرانی است. حسین که پس از ۲۲ روز اعتصاب تر وارد اعتصاب خشک شده، در روز بیست‌وچهارم حالش به‌طرز نگران‌کننده‌ای رو به وخامت گذاشته است.

من این لحظه‌ها را با چشم خود می‌بینم: چگونه یک جسم بلند و پرامید، جلو چشمان ما آرام‌آرام تحلیل می‌رود، و چگونه نهادهای مسئول به جای اقدام فوری و درمانی، سکوت، انکار و توجیه را انتخاب می‌کنند.

این‌جا خواستهٔ ما روشن است: درمان فوری و کامل برای همهٔ زندانیان بیمار؛ توقف رویه‌های بازداشت و حبس‌های آزادی‌خواهان و تعطیلیِ زندان‌های مخوف، شکنجه‌گاه‌ها و بازداشتگاه‌های مخفی که محلِ وقوعِ بسیاری از این فجایع‌اند.

ما زندانی جمهوری اسلامی نیستیم، ما گروگان یک حکومت بی‌رحم هستیم که جان انسان برایش ارزشی ندارد و برای حفظ و بقای سیستم فاسدش از هیچ جنایتی فروگذار نمی‌کند.

ما خواستار عدالت هستیم — هم عدالت برای سمیه که از دست رفت، و هم عدالت برای حسین و همهٔ زندانیانی که در بند منتظرند تا ببینند آیا سیستم اجازهٔ زنده ماندن می‌دهد یا نه. هر روزی که بگذرد و این ساختارها برقرار بمانند، یکی دیگر از ما کم می‌شود.

تا وقتی صدای‌مان شنیده نشود، تا وقتی درمان و حقوق انسانی به زندانی بازگردانده نشود، ما از پا نخواهیم ایستاد. زندان‌ها و شکنجه‌گاه‌ها را ببندید — قبل از اینکه خونِ دیگری ریخته شود.

با احترام،
رضا محمدحسینی — زندانی سیاسی
زندان قزل‌حصار، ۴ مهرگان ۱۴۰۴

#رضا_محمدحسینی #حسين_رونقى #سمیه_رشیدی #نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
💔344👍3
جان‌باختن سمیه رشیدی؛ سندی دیگر بر جنایات سیستم زندان‌های جمهوری اسلامی

زندانیان سیاسی بند ۷ زندان اوین با انتشار بیانیه‌ای نسبت به مرگ، قتل عمد به دلیل عدم رسیدگی پزشکی، سمیه رشیدی، زندانی سیاسی، در زندان جمهوری اسلامی واکنش نشان دادند.

متن کامل بیانیه:
«خانم سمیه رشیدی، زندانی سیاسی که با وجود ابتلا به بیماری صرع در زندان قرچک ورامین نگهداری می‌شد، پس از چندین بار تشنج ناشی از بیماری به بهداری زندان ارجاع داده شد و متاسفانه با بی‌توجهی بهداری زندان و مواجه‌شدن با اتهام تمارض، در نهایت در پی یکی از حملات تشنج، به کما رفت و پس از ۹ روز بستری‌بودن در بیمارستان، جان خود را از دست داد.
با وجود اعتراضات زنان زندان قرچک و هشدارهای گسترده‌ فعالان اجتماعی و حقوق بشری مبنی بر نامساعدبودن و بلکه وخامت شرایط زیستی و بهداشتی _ درمانی زنان زندانی، متاسفانه بی‌توجهی مسئولان سازمان زندان‌ها و در راس آن‌ها ریاست قوه‌ قضاییه نسبت به این هشدارها، منجر به کشته‌شدن خانم سمیه رشیدی شد. مرگی که به دلیل اهمال و بی‌توجهی مسئولان زندان نسبت به شرایط حاد جسمی او، به قتل عمد پهلو می‌زند.
ما، جمعی از زندانیان سیاسی و عقیدتی، ضمن محکوم‌کردن نقض آشکار حقوق و عدم توجه به شرایط جسمانی خانم سمیه رشیدی، که منجر به کشته‌شدن او شد، و با اعتراض شدید به این نوع سهل‌‌انگاری‌های مرگبار، اعلام می‌داریم:

۱. ضروری است که حاکمیت برای رسیدگی مؤثر به بیماران دربند، به ویژه زنان زندانی، اقدامات ضروری را انجام دهند. زندانیانی که بسیاری از آنان مشمول قانون عدم تحمل کیفر می‌شوند.
۲. برای تامین حداقل حقوق زنان زندانی و بهبود نسبی شرایط آن‌ها، زنان زندانی در زندان قرچک باید هر چه سریع‌تر به زندان اوین بازگردانده شوند و شرایطی مطابق با استانداردهای جهانی برایشان فراهم شود.
۳. خاطیان موضوع کشته‌شدن خانم سمیه رشیدی باید هر چه زودتر معرفی شوند و مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند.

▪️امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
مطلب احمدیان. سعید احمدی دلجو. حمید اردلان. شهریار براتی. مرتضی پروین. سید مصطفی تاج‌زاده. خشایار سفیدی. حسین شنبه زاده. سید محمدرضا فقیهی. ابوالفضل قدیانی. نواب قزلباش. محسن قشقایی. محمد نجفی. طاهر نقوی.»
#نه_به_جمهوری_اسلامی  #یاری_مدنی_توانا  #بیانیه  #زندانیان_سیاسی  #سمیه_رشیدی

@Tavaana_TavaanaTech
💔262👍1
اعتصاب غذای مهدی فراحی‌شاندیز در اعتراض به مرگ سمیه رشیدی و شرایط زندان‌ها

🔸 مهدی فراحی‌شاندیز، فعال سیاسی محبوس در زندان اوین، از روز شنبه ۵ مهر دست به اعتصاب غذا زده است. او دلیل این اقدام را اعتراض به «مرگ سمیه رشیدی» در زندان قرچک و همچنین «شرایط غیرانسانی و فقدان رسیدگی پزشکی در زندان‌ها» عنوان کرده است.
🔸 این زندانی سیاسی خواستار بازگرداندن زنان زندانی سیاسی به اوین، آزادی فوری و بی‌قیدوشرط زندانیان مبتلا به بیماری‌های صعب‌العلاج و اصلاح فوری روند درمانی در سازمان زندان‌ها شده است.
🔸 فراحی‌شاندیز که در یازدهم اردیبهشت امسال در جریان تجمع فرهنگیان در تهران بازداشت شد، در مجموع بیش از ۱۲ سال از عمر خود را به دلیل اتهامات سیاسی در زندان سپری کرده است.
🔸 اعتصاب غذای او در حالی آغاز شده که خانواده‌ها و نهادهای حقوق بشری بر ضرورت تحقیق مستقل درباره مرگ سمیه رشیدی، شفاف‌سازی در مورد وضعیت سلامت زندانیان و تضمین دسترسی آنان به درمان مناسب تأکید می‌کنند.


لازم به ذکر است، مهدی فراحی شاندیز که از تاریخ ۱۱ اردیبهشت در تجمع معلمان  بنا بر گفته شاهدان عینی با خشونت و ضرب و شتم دستگیر شده است و چندین ماه خبری از او در دست نبود.
او پیش از این ده سال از عمر خود را به طور پیوسته در زندان سپری کرده است.

چند سال پیش در یکی از برنامه‌های کلاب‌هاوس توانا به تفصیل درباره پرونده آقای فراحی شاندیز صحبت کرده بودیم.

درباره آقای فراحی بیش‌تر بخوانید:
https://t.me/Tavaana_TavaanaTech/51921

#مهدی_فراحی_شاندیز #سمیه_رشیدی #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
30
اعتصاب غذای حمید اردلان در اعتراض به مرگ سمیه رشیدی و وضعیت زنان زندانی سیاسی

حمید اردلان، زندانی سیاسی محبوس در بند هفت زندان اوین، با انتشار نامه‌ای خطاب به «زندانبانان تاریکی، پیام‌آوران مرگ و سفیران اسارت در سازمان زندان‌ها» از آغاز اعتصاب غذای خود خبر داده است. او دلیل این تصمیم را «قتل سمیه رشیدی، زندانی سیاسی در زندان قرچک ورامین» و نیز «محرومیت زنان زندانی سیاسی و عقیدتی از حقوق اولیه‌ چون درمان، امکانات بهداشتی و اصل تفکیک جرایم» عنوان کرده است.

اردلان در این نامه تصریح می‌کند که اعتصاب غذای تر خود را از چهارم مهر ۱۴۰۴ آغاز کرده و آن را تا زمان تحقق خواسته‌های زیر ادامه خواهد داد:
انتقال زنان زندانی سیاسی-عقیدتی به بند زنان زندان اوین و فراهم‌شدن امکانات بهداشتی و درمانی برای آنان.

او در پایان هشدار داده است که حتی اگر «جنازه‌اش روی دست بماند» دست از اعتصاب غذا برنخواهد داشت.

متن کامل نامه حمید اردلان

از: حمید اردلان، فرزند ابوالفضل، زندانی سیاسی بند هفت زندان اوین
به: زندانبانان تاریکی، پیام‌آوران مرگ، سفیران و پیام‌آوران اسارت در سازمان زندان‌ها

«هرگز از مرگ نهراسیده‌ام/ اگرچه دستانش از ابتذال شکننده‌تر بود./
هراس من -باری- همه از مردن در سرزمینی است/
که مزد گورکن از آزادیِ آدمی افزون‌تر باشد.»

با توجه به قتل خانم سمیه رشیدی، زندانی سیاسی بند زنان قرچک که خودِ شما باید نگهبان سلامت و امنیت ایشان باشید، و دسترسی نداشتن ایشان و سایر زنان زندانی سیاسی و عقیدتی به امکانات و حقوقِ اولیه‌ای که قوانین خودتان برای‌شان تعریف کرده (حق درمان، حق دسترسی به امکانات بهداشتی، قانونِ تفکیک جرایم و...)، و در اعتراض به این جنایات و همچنین در اعتراض به منتقل‌نشدنِ زنانِ زندانی سیاسی و عقیدتی به زندان سابق‌شان (بند زنان اوین) و اهمال و سهل‌انگاری در بازسازی و مهیا کردن این بند برای زنان زندانی سیاسی-عقیدتی،

من، زندانی سیاسی حمید اردلان، فرزند این آب و خاک، اعتصاب غذای ترِ خود را از تاریخ ۰۴/۰۷/۱۴۰۴ تا تحققِ انتقال زنان زندانی سیاسی و عقیدتی به زندان اوین و مهیاشدن امکانات بهداشتی و درمانی برای آن‌ها، اعلام می‌کنم.

همچنین بدین وسیله اعلام می‌کنم که تا زمان منتقل شدن زنان زندانی سیاسی-عقیدتی به بند زنان زندان اوین و برقراری امکانات درمانی برای آن‌ها، حتی اگر جنازه‌ام روی دستتان بیفتد، از اعتصاب غذا دست نخواهم کشید.

#حمید_اردلان #سمیه_رشیدی #زندان_قرچک #بیانیه #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
🕊215👍3
بیانیه ۱۵۰ زندانی سیاسی سابق درباره مرگ سیستماتیک سمیه رشیدی
۱۵۰ نفر از زندانیان سیاسی سابق، با انتشار بیانیه‌ای مرگ سمیه رشیدی را در زندان «مرگ سیستماتیک» دانستند.
در این بیانیه آمده است:
«مرگ سمیه نه ناگهانی بود و نه اجتناب‌ناپذیر؛ بلکه یک مرگ سیستماتیک بود؛ نتیجه‌ی مستقیم بی‌توجهی عامدانه، ناکارآمدی ساختاری و سیاست‌های سرکوبگری که جان انسان‌ها را در زندان‌های جمهوری اسلامی به هیچ می‌گیرد.»
🔹هشدار!
ما به‌صراحت اعلام می‌کنیم:

• جان انسان‌ها نباید قربانی بی‌تفاوتی، انتقام‌جویی سیاسی و ناکارآمدی سیستماتیک شود.
• سازمان زندان‌ها و نهادهای امنیتی مسئول مستقیم این مرگ‌ها هستند و باید پاسخگو باشند.
🔹مرگ سمیه هشدار آشکاری‌ست:
تا زمانی که سکوت کنیم، «سمیه»های دیگری قربانی خواهند شد.

▪️متن و اسامی کامل امضاکنندگان این بیانیه در رسانه «تحکیم ملت» آمده است:

https://cutt.ly/wrMSUu2W
#نه_به_جمهوری_اسلامی #یاری_مدنی_توانا #سمیه_رشیدی

@tahkimmelat

@Tavaana_TavaanaTech
23💔9👎1
واکنش آمریکا به مرگ‌های زنجیره‌ای در زندان قرچک؛
به استفاده ابزاری از عدم رعایت حق درمان زندانیان برای سرکوب مخالفان پایان دهید

صفحه فارسی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به مرگ چند زندانی در زندان قرچک نوشت:
«‏تنها در طول ۱۴ روز، سه زن، سمیه رشیدی، جمیله عزیزی و سودابه اسدی، قربانی محرومیت بی‌رحمانه رژیم از مراقبت‌های پزشکی شدند و به طرز اسف‌باری در زندان قرچک ورامین جان خود را از دست دادند. متأسفانه، این مرگ‌ها به دنبال درگذشت فرزانه بیژن‌پور در ژانویه رخ ‌داد. در پی از دست دادن این قربانیان، ۴۵ زندانی سیاسی زن در زندان قرچک ورامین با صدور بیانه‌ای، رفتار غیرانسانی با سمیه و سایر زندانیان را محکوم کردند. عدم ارائه مراقبت‌های بهداشتی تنها یکی از راه‌های رژیم برای سرکوب مخالفان استفاده شده است. ممانعت از درمان معترضان مجروح، وادار کردن پزشکان به سکوت، و جعل گزارش‌های کالبد شکافی جهت پنهان‌کردن جنایات خود از موارد دیگر می‌باشد. ایالات متحده این تخلفات هولناک را به شدت محکوم می‌کند و از ایران می‌خواهد که حقوق زندانیان را رعایت کرده و به استفاده ابزاری از مراقبت‌های پزشکی با هدف سرکوب مخالفان پایان دهد.»

ـ لازم به ذکر است، محرومیت زندانیان از خدمات پزشکی به ویژه خدمات تخصصی در همه زندان‌ها جریان دارد و جان‌های زیادی در معرض خطر قرار دارد. بسیاری از آسیب‌های زندانیان در اثر شکنجه در دوران بازجویی یا شرایط ناگوار و ناسالم زندان به وجود می‌آید و فعالان حقوق بشر بارها در این زمینه هشدار داده‌اند.

هم اکنون تعدادی از زندانیان سیاسی در اعتراض به محرومیت از درمان یا شرایط نامناسب زندان در اعتصاب غذا به سر می‌برند.
۱۹ نفر از زندانیان زن در زندان قرچک نیز اعلام کرده‌اند در اعتراض به این شرایط دو روز اعتصاب غذا خواهند کرد.

@USABehFarsi

#سمیه_رشیدی #حق_درمان #زندان_قرچک #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
31
بیانیه احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، درباره شرایط زندان زنان قرچک


درود بر شما

پیش از هر سخن، یاد و نام ‎علی مجدم‎، عدنان غبیشاوی‎، محمدرضا مقدم، ‎سالم موسوی، حبیب دریس‎، معین خنفری‎ و سامان محمدی خیاره را گرامی می‌دارم؛ انسان‌هایی که قربانی ساختاری شدند که نه تنها حقوق بنیادین بشر، که خود «حق زندگی» را انکار می‌کند. در زندان‌های شیبان و قزلحصار و ده‌ها زندان دیگر، طناب دار هر روز جان شهروندانی را می‌گیرد، اما در نقطه‌ای دیگر از همین سرزمین، در زندان قرچک، شیوه‌ای دیگر از سلب حیات در جریان است؛
اینجا، «حق حیات» و «حق سلامت» بیش از هزار زن زندانی هر روز و هر لحظه تهدید می‌شود گویی خطری عامدانه در مسیر زندگی آنان کار گذاشته شده است؛ چرا که قرچک زندان نیست جهنمی است که مسئولانِ مسئولیت‌ناپذیر این حکومت، نام «زندان» بر آن نهاده‌اند.

سال ۹۹، پس از تجربه‌ی کوتاه مدتی حبس در زندان تهران بزرگ، در جست‌وجوی واژه‌ای بودم که بتواند آن مکان را توصیف کند. در میان ورق‌های خاطرات هاشمی رفسنجانی، به پاسخی برخوردم که ریشه‌ی ذهنیت این‌گونه زندان‌ها را برملا می‌کرد: در یکی از سال‌های دهه‌ی هفتاد، گروهی از مقامات قضایی وقت، مهمان او بودند و درباره‌ی ساخت زندانی تازه در تهران گفت‌وگو می‌کردند. پیشنهاد ساخت زندانی در سی کیلومتری جنوب تهران، وسط بیابانی خشک، با آب شور و هوایی سوزان، از جانب چه کسی بود؟
بله از سوی همان کسی که در این نظام، «الگوی زندان‌بان نمونه» لقب گرفته بود: اسدالله لاجوردی.

و این‌گونه بود که تفکر «حبس در دل بیابان» به الگویی بدل شد؛ الگویی که بعدها، در ساخت زندان‌های جدیدی چون تهران بزرگ و قرچک تکرار شد.

کسی که حتی یک‌بار مسیر زندان زنان قرچک را طی کرده باشد، نیازی ندارد پشت دیوارهای بلندش زندانی شود تا درک کند چه فاجعه‌ای در دل آن بیابان جریان دارد. کافی است همان راه را بپیماید تا بفهمد ذهن‌هایی که در سال‌های ۸۹ و ۹۰ تصمیم گرفتند چند سوله متروک در حاشیه‌ی جنوب‌شرقی تهران را به نام «زندان زنان» افتتاح کنند، تا چه اندازه بیمار و بی‌رحم بوده‌اند؛ همان ذهن‌هایی که طرح زندان تهران بزرگ را نیز ستودند.

درباره‌ی زندان زنان #قرچک، تنها یک مطالبه باید فریاد شود:
این جهنمی را که در میان بیابان ساخته‌اید، زندان نیست؛ باید فوراً تعطیل شود.

از یادِ زنده‌یاد #سمیه_رشیدی تا #یلدا_آقافضلی، و همه‌ی زنان و دخترانی که در این پانزده سال، در این جهنمِ بی‌نام و نشان به تدریج به مرگ سپرده شدند — مسئولیت نقض «حق حیات» آنان، بر عهده‌ی تمام حاکمیت است. روزی، بی‌تردید، پاسخگوی این جنایت خواهید بود.

#احمدرضا_حائری
زندان قزلحصار


#بیانیه #از_قرچک_بگو
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
12🕊6💔4