آموزشکده توانا
61.6K subscribers
27.8K photos
34.8K videos
2.53K files
18K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
#بابک_زنجانی و #فساد_اقتصادی در #ایران

آیا «بابک زنجانی» یک #سرمایه دار- بنا به تعریف متعارف آن- است؟ آیا وی را می‌توان یک #کارآفرین-چنانکه خود ادعا می‌کند- خواند؟ او خود از ۶۴ شرکت و ۱۷ هزار پرسنل تحت نظر خویش گفته است و درباره علل موفقیت اقتصادی‌اش می‌گوید: «راز موفقیتم در تشخیص حلال و حرام و لطف خدا و اعتقاد به کشور جمهوری اسلامی و #ولایت_فقیه است.» پس چرا این "#بسیجی_اقتصادی"-عنوانی که وی برای خودش قائل است- که علیه تحریم‌ها فعالیت کرده است و به کمک رسانی به #نظام جمهوری اسلامی افتخار می‌کند، امروز در #زندان #اوین به سر می‌برد؟

البته اگرچه هنوز اتهامات وی به طور شفاف اعلام نشده‌اند اما او از همه طرف متهم به تخلفات اقتصادی است. کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، وزارت نفت جمهوری اسلامی، وزارت دارایی آمریکا، اتحادیه اروپا، همه و همه از او شاکی‌اند. وی همچنین متهم به #روابط_مشکوک اقتصادی و سیاسی است. روابط وی با سعید #مرتضوی، اسفندیار #رحیم_مشایی، فاضل #لاریجانی، رضا #ضرّاب و غیره پرسش‌های فراوانی را پیرامون وی بر انگیخته‌ است. نام وی در #رسوایی اخیر اقتصادی در #ترکیه نیز مطرح گشته است. این‌ها همه علاوه بر اینکه از بابک زنجانی یک معما ساخته است، بار دیگر مساله #فساد اقتصادی در ایران را به صدر اخبار آورده است. از این رو در این گزارش گرچه تلاش می‌کنیم نگاهی اجمالی به مسالهٔ بابک #زنجانی داشته باشیم اما در او نمی‌مانیم و سعی می‌کنیم به بهانه او، نگاهی فرا‌تر به مساله فساد اقتصادی در ایران داشته باشیم. در این راه به مقایسه اجمالی سرمایه داری پیش از انقلاب اسلامی با سرمایه داری بعد از آن نیز می‌پردازیم.

البته حاشیه‌های بابک زنجانی فقط به مساله فروش #نفت محدود نمی‌شود. روابط او با "سعید مرتضوی"،رییس وقت سازمان #تامین_اجتماعی، و صحبت بر سر خرید غیرقانونی ۱۱۷ شرکت زیرمجموعه این سازمان، بازشدن پای "فاضل لاریجانی" به معامله مرتضوی و زنجانی و تشکیل یک مثلث جنجال برانگیز، شراکت با "رضا ضراب" -متهم اصلی رسوایی اخیر اقتصادی در ترکیه- و مطرح شدن نام وی در جریان فساد بزرگ در درون دولت اردوغان و غیره، از دیگر وجوه چالش برانگیز پدیده‌ای به نام بابک زنجانی هستند. مرد ۴۳ ساله‌ای که ثروت او را نزدیک به ۱۴ میلیارد دلار تخمین می‌زنند. چهره‌ای که ساعت مچی ۳۰ هزاردلاری در دست داشته و ادعا می‌کند که می‌تواند باشگاه #پرسپولیس را با ۲۰۰ میلیارد تومان بخرد. او چنان که خودش می‌گوید، موفقیت اقتصادی‌اش را به پای "#عرضه و #شهامت"اش نوشته و از دشمنانش انتقاد می‌کند که چرا دقت نمی‌کنند او کارآفرینی موفق بوده است؟ او چنان به موفقیت اقتصادی‌اش می‌نازد که خود را همتراز دولت می‌بیند. در صفحه فیس بوک بابک زنجانی و در ذیل تیتری به نام "واقعیت چیست؟"، چنین آمده است:«او با این سرمایه‌ای که اندوخته است چنان کارآفرینی کرده که امروز از کنار آن هزاران خانواده بهتر از دیروز زندگی می‌کنند کما اینکه دولت در سال‌های اخیر با میلیارد‌ها دلار درآمد نفتی حتی یک شغل هم ایجاد نکرده است و به جز #بیکاری #کارگران کارخانه‌ها خبر دیگری شنیده نشده است.»

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/xopsig

#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
شگفتی‌های دختر #هنرمند ۷۰سانتی در تهران

تنها سرش حرکت می کند و بخشی از انگشت ها و مچ دستش. حتما باورش برای شما هم سخت خواهدبود اگر بگویند تمام کارهایی که بر روی میز می بینید از شال گردن، پاپوش ها، عروسک ها، لیف ها، گل ها و... کار دست های خودش است که به شکل خوابیده بر روی زمین آنها را درست کرده و بافته. شاید به همین خاطر باشد که میل بافتنی از دستش نمی افتد و هر از گاهی دستی به میل و کامواهایش می برد که کمی باورپذیری این ماجرا را برای بازدیدکننده ها ساده تر کند.

فریبا معصومی، معلولیتی دارد که از زمان تولد دچار بیماری #راشیتیسم بوده و تا امروز که ۳۰ ساله است تنها سرش رشد کرده؛ اما با این وجود بیکار ننشسته و برای اینکه خودش را به همگان ثابت کند با هر روشی از نقاشی گرفته تا پولک‌دوزی، کاموا‌بافی، عروسک‌سازی، گل‌سازی و...سعی کرده هنرش را به نمایش بگذارد؛ آن هم با شرایطی که از نظر هر انسانی با جسم سالم دشوار به نظر می رسد. می گوید از ۱۲ سالگی کارهای مختلفی انجام داده است اما ۴ سال می شود که تقریبا کارهایش به خوبی فروش می رود و بهزیستی تا حدودی به او رسیده و حتی سه سال پیش برای او معلمی می گیرند تا بتواند درس بخواند. از فنی حرفه ای مدرک بافندگی اش را هم گرفته است و دیگر با راه اندازی کارگاهش می تواند آموزش را نیز شروع کند.

فربیا با همین کارهایی که انجام داده برای پدر و مادرش خانه ای در فومن گیلان ساخته است و با هم زندگی می کنند. در حال حاضر هم از زندگی اش راضی است و خدا را شکر می کند و حتی می گوید از جوان های امروزی هم پرانرژی تر است و #امید به زندگی فراوانی دارد. دلش می خواهد همه بیایند و کارهایش را ببینند. نه به این دلیل که بتواند آنها را بفروشد بلکه به این خاطر بیایند و کارهایش را ببیند که متوجه شوند وقتی کسی مانند فریبا با چنین وضعیت جسمی می تواند چنین کارهایی انجام دهد آنها هم می توانند کارهای بزرگ تر از فریبا بکنند.

بار دومش است که به تهران آمده. اینبار هم به دعوت شهرداری در بازارچه کارآفرینی و صنایع دستی که در خیابان بهشتی، خیابان مفتح شمالی قرار دارد کارهایش را برای فروش گذاشته است. ما هم به آنجا رفتیم و برای ساعاتی میهمان این #کارآفرین با انرژی بودیم.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/MFIptt

#توانا
#معلولیت #جسمیت #توانمندسازی #توانمندی #روحیه #معلولان

@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
روزنامه قانون در گزارش - دوشنبه ۱۲ بهمن- به قلم فهیمه محمدخانی با عنوان «کاخ ورسای ایران در محاصره بلاتکلیفی» در مورد بزرگ‌ترین خانه تهران در مورد خانه حبیب ثابت پاسال، #کارآفرین ِ پیش از انقلاب نوشته است. خانه‌ای که پس از پیروزی انقلاب مصادره شد. قانون نوشته است که به گفته‌ی مسئولان سازمان #میراث_فرهنگی، نام این خانه در فهرست خانه‌های تاریخی پایتخت نیست.

دبیر کمیته مردم‌نهاد پی‌گیری حفاظت ار خانه‌های تاریخی در مورد این خانه به «قانون» گفته است که این ساختمان بزرگ‌ترین خانه #تاریخی ایران و بنای شاخص معماری معاصر کشور و جزو آثار تاریخی دوران پهلوی دوم است و صرف نظر از بهایی‌بودن مالک آن و وجاهت آن شخص این خانه #معماری خاصی دارد و باید ثبت ملی شود.

لازم به ذکر است که عمده درختان کاج و غیر کاج این باغ سوزانده شده و از بین رفته‌اند.

صادق خلخالی در بخشی از خاطرات خود این‌گونه از این خانه نام می‌برد:
«بعد از تابستان ۶۰ که دیگر کم‌کم‌کار رسیدگی به پرونده‌های وابستگان طاغوت کم شده بود، نزد امام رفتم و بعد از اینکه کمی از محاکمه اعضای گروه‌های سیاسی ضد انقلاب گفتم، از وضعیت فساد و مواد مخدر صحبت کردم و اینکه الان باید در این مورد هم انقلابی عمل کنیم. امام فرمودند بروید و مسئولیت این کار را به دست بگیرید. از جماران که بیرون آمدم یکراست رفتم به خلوت‌ترین خانه‌ای که سراغ داشتم؛ خانه‌ای بزرگ که قبلاً به ثابت پاسال تعلق داشت و از همان‌جا به دادستانی انقلاب زنگ زدم و گفتم بروید هر چه قاچاقچی مواد مخدر می‌شناسید دستگیر کنید. شب نشده بود که زیرزمین و انباری‌های خانه پر زندانی شده بود.»
قرار بود در این خانه برجی ۹ طبقه و با تراکم ساختمانی ۴۴۰ درصد ساخته شود که هم‌اکنون متوقف شده است.

حبیب ثابت پاسال کیست؟

حبیب تحصیلات ابتدایی را در مدارس «تربیت» و «سن‌لویی» تهران گذراند و در میانه تحصیل در دبیرستان، درس و مدرسه را رها کرد و به بازار کار وارد شد. برای شروع در مغازه تعمیر دوچرخه‌ای که در نزدیکی مدرسه سابقش بود، شروع به کار کرد و پس از پس‌انداز اندکی پول توانست یک ماشین کهنه بخرد و به مسافربری مشغول شود.

در این دوران دایی حبیب، معاون وزارت پست و تلگراف بود و حبیب با رایزنی با وی توانست حمل و نقل مرسوله‌های پستی در شمال کشور را به دست بگیرد. تجربه موفق او در رساندن این مرسولات موجب شد تا مجوز انتقال مرسولات پستی در دیگر نقاط کشور نیز به او سپرده شود و از این طریق وی توانست سرمایه‌ای قابل توجه به دست ‌آورد. ولی آن‌گونه که از سرگذشت وی مشخص است، حبیب آدمی نبود که به چنین پیشرفت‌هایی قانع باشد و از این رو تمام پول به دست آورده را طی سفری به فرانسه و ایتالیا خرج خرید دو وانت و یک ماشین فیات کرد و پس از بازگشت از این سفر، اولین موسسه حمل و نقل ایران که از وسایل نقلیه موتوری استفاده می‌کرد را بنیان‌گذاری کرد. به تدریج و با موفقیت اولیه طرح و با جذب سرمایه از طریق آشنایان و دوستان، حبیب توانست تجارت خود را به دیگر شهرها نیز گسترش دهد و حتی به تجارت مستقیم با خارج از ایران بپردازد.

بعد از انقلاب تمام اموال او #مصادره شد و اکنون اکثر آن‌ها در دست #بنیاد مستضعفین و #سپاه پاسداران قرار دارند.
بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/SpKXDI

توانا را در اینستاگرام دنبال کنید:
http://instagram.com/tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
این #زن ایرانی، برترین #کارآفرین کانادا شد
@Tavaana_TavaanaTech 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
این زن ایرانی، برترین کارآفرین کانادا شد

یک #زن #ایرانی‌تبار، برترین #کارآفرین زن کانادا لقب گرفت.

به گزارش ایسنا، «فرادید» نوشت: شهرزاد رفعتی، یک موسسه چند رسانه‌ای به نام Broadband TV دارد که در کانادا فعالیت می‌کند و 319 میلیون کاربر دارد. او در این هفته به عنوان برترین کارآفرین زن کانادا برگزیده شد و به‌زودی جایزه خود را دریافت می‌کند.

این جایزه هر ساله به یک زن کانادایی تعلق می‌گیرد.

شهرزاد رفعتی در سال 2000 از تهران به ونکوور مهاجرت کرد و در رشته علوم رایانه دانشگاه بریتیش کلمبیا به تحصیل پرداخت و سپس شرکت BroadbandTV را تاسیس کرد. او در عرض تنها 1000 روز اول کاری خود، با ارائه‌دهندگان محتوا در کانادا و کشورهای دیگر شریک شد.

BroadbandTV موفق شد به تغییر مفهوم ارتباط میان «سارقان اینترنتی محتواهای رسانه‌ای» و «ارائه‌دهندگان این محصولات» کمک کند.

رفعتی در این‌باره می‌گوید: «ارائه‌دهندگان این محتواها در عوض مبارزه با طرفداران مشتاق خود می‌توانند کار با آنها را آغاز کنند. ما در حال کمک به شرکت‌هایی هستیم که بتوانند محتواهای خود را در اینترنت شناسایی کنند و آنها تحت کنترل بگیرند و در سود حاصل از آنها سهیم شوند».

به گفته او «گام بزرگ بعدی این شرکت در عرصه برنامه‌های جانبی تلفن‌های همراه هوشمند، ارائه محتواهای ویدیویی است».

BroadbandTV یک شرکت رسانه‌ای فناوری است که با اپراتورهای شبکه و فعالان تبلیغات همکاری می‌کند و در عرصه بهینه‌سازی و توزیع محتواهای ویدیویی از راه اینترنت پروتکل (IP) و شبکه‌های بی‌سیم و موبایل فعالیت دارد.

آلگوریتم‌های شهرزاد رفعتی، وب را برای شناسایی ویدیوکلیپ‌های بدون حق کپی‌رایت اسکن می‌کند. زمانی که این فیلم‌ها شناسایی شدند BroadbandTV به آنها یک آگهی متصل می‌کند و درآمد حاصل از آگهی را با تولیدکننده واقعی ویدیوکلیپ تقسیم می‌کند.
#زنان #زنان_موفق
@Tavaana_TavaanaTech
زنی که ثابت کرد #کارآفرینی، کاری #مردانه نیست

«خاطرم می‌آید که در فروردین ماه ۵۸ بود و درست پس از تعطیلات عید نوروز روزنامه‌ای خریده بودم تا از روی آن بتوانم با مراجعه به آگهی‌های ثبت‌شده استخدامی برای خود کاری را دست و پا کنم. در میدان ولیعصر در کناره باجه تلفن و در صف متقاضیان استفاده از تلفن ایستاده بودم که دختر خانمی در کنار من نیز در انتظار نوبت بود سر صحبت با ایشان باز شد و وقتی مطلع شد که من به زبان انگلیسی تسلط دارم پیشنهاد کرد که اتفاقاً شوهر خواهر من در یک شرکت بین‌المللی سهام‌دار است و در آن شرکت نیاز دارند که از وجود یک مترجم برای کارهای بین‌المللی خود استفاده کنند. سپس شماره تلفن آن محل را به من داد. من هم با آن شماره تماس گرفتم و قرار گذاشتم که فردا صبح به آن محل بروم. این خاطرات بر می‌گردد به حدود ۳۵ سال قبل.»
زنی که در ‌‌نهایت به عنوان مترجم یک شرکت حمل و نقل کار خود را آغاز کرده بود، امروز خود صاحب یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های حمل و نقل بین‌المللی‌ست و به عنوان یکی از بزرگ‌ترین کارآفرینان در ایران و خاورمیانه مطرح است و جایزه «کارآفرین برتر جهان اسلام» را دریافت کرده است. او در عین حال زندگی خانوادگی استواری دارد. «فاطمه مقیمی» زنی که به عنوان یکی از ۳۰ میلیاردر ایرانی شناخته می‌شود، افتخار خود را در این می‌داند که از هیچ رانتی برای رسیدن به این موقعیت استفاده نکرده است و با وجود این‌که به خاطر جنسیتش بار‌ها مانع و سد راه او شده بودند، اکنون از این خو‌شنود است که بسیاری از مدیران امروز صنعت حمل و نقل، روزگاری کارمند و پرسنل او بودند.

رویای انجام غیرممکن‌ها

این موفقیت‌های پیاپی آن هم از طرف یک زن اصلا به راحتی به دست نیامده است. هم پشتکار ویژه‌ای می‌طلبید و هم روحیه فوق‌العاده‌ای. خود #مقیمی می‌گوید که همیشه در رویا‌هایش انجام کارهای غیرممکن را دوست داشت و همین او را به جایی رساند که اکنون هست. اگر بخواهیم از فشار و رنجی که #فاطمه_مقیمی به عنوان یک زن در صنعت حمل و نقل متحمل شد، روایتی داشته باشیم به نظر می‌رسد که همین خاطره تلخ او کافی باشد: «وارد صحنه‌ای شده بودم که انگار این صحنه، صحنه بازی من نبود. اصلا حاضر نبودند مرا بپذیرند چه برسد به این‌که بخواهند به من به چشم یک رقیب نگاه کنند و دقیقا این سنگ‌اندازی‌ها مرا جسور‌تر و مصر‌تر می‌کرد. حتی بعد از ثبت شرکت، یا مرا در بحث‌های تشکلی راه نمی‌دادند یا اگر مطلع می‌شدم و می‌رفتم، اصلا مرا ندید می‌گرفتند. یادم می‌آید در یکی از مراسم‌های ماه رمضان، افطاری می‌دادند و من هم خبر شدم و رفتم. گوشه رستوران برای من چادر زدند و گفتند شما برو آنجا بنشین. من یک نفر تنها آنجا نشستم ولی رفتم و باز هم رفتم.» و شاید بر اساس چنین روحیه و مقاومتی است که زنی که «آرش کمانگیر» را به عنوان یک «ایده‌آلیست» به عنوان الگوی خود در زندگی می‌شناسد، همچون آن کمانگیر افسانه‌ای، تیر موفقیت خود را آنچنان پرتاب می‌کند که مرزهای درک مردانه از #توانایی یک زن در جامعه ایرانی را فرسنگ‌ها جابجا می‌کند و به اذهان خموده و منجمد #مردمحور نشان می‌دهد که #موفقیت اقتصادی و شغلی #زن و مرد نمی‌شناسد!

بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9B0c1j
#زنان #کارآفرین #زنان_توانا #زنان_موفق

@Tavaana_TavaanaTech
#طنز علیرضا رضایی درباره #گشت_نامحسوس

کارآفرینی که 7000 نفر را سر کار گذاشت!

در دوران خطیر پسا برجام ناگهان بلوغ انقلابی جهادگران عرصه نکیر و منکر باعث شد تا در همین ابتدای سال، #کارآفرین برتر سال 95 کشف و به جهانیان معرفی بشود.
این کارآفرین کشف کرد بجای اینکه یک عده را بفرستند بیل بزنند، میشود همانها را فرستاد که یک عده را با بیل بزنند.
هرگونه تشابه علیرضا رضایی با این کارآفرین نمونه از اثرات تحریمهاست.

این ویدئو را ببینید:

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
#طنز علیرضا رضایی درباره #گشت_نامحسوس

کارآفرینی که 7000 نفر را سر کار گذاشت!

در دوران خطیر پسا برجام ناگهان بلوغ انقلابی جهادگران عرصه نکیر و منکر باعث شد تا در همین ابتدای سال، #کارآفرین برتر سال 95 کشف و به جهانیان معرفی بشود.
این کارآفرین کشف کرد بجای اینکه یک عده را بفرستند بیل بزنند، میشود همانها را فرستاد که یک عده را با بیل بزنند.
هرگونه تشابه علیرضا رضایی با این کارآفرین نمونه از اثرات تحریمهاست.

این ویدئو را ببینید:

@Tavaana_TavaanaTech
👇👇👇👇👇👇👇👇
زنی که ثابت کرد #کارآفرینی، کاری #مردانه نیست

«خاطرم می‌آید که در فروردین ماه ۵۸ بود و درست پس از تعطیلات عید نوروز روزنامه‌ای خریده بودم تا از روی آن بتوانم با مراجعه به آگهی‌های ثبت‌شده استخدامی برای خود کاری را دست و پا کنم. در میدان ولیعصر در کناره باجه تلفن و در صف متقاضیان استفاده از تلفن ایستاده بودم که دختر خانمی در کنار من نیز در انتظار نوبت بود سر صحبت با ایشان باز شد و وقتی مطلع شد که من به زبان انگلیسی تسلط دارم پیشنهاد کرد که اتفاقاً شوهر خواهر من در یک شرکت بین‌المللی سهام‌دار است و در آن شرکت نیاز دارند که از وجود یک مترجم برای کارهای بین‌المللی خود استفاده کنند. سپس شماره تلفن آن محل را به من داد. من هم با آن شماره تماس گرفتم و قرار گذاشتم که فردا صبح به آن محل بروم. این خاطرات بر می‌گردد به حدود ۳۵ سال قبل.»
زنی که در ‌‌نهایت به عنوان مترجم یک شرکت حمل و نقل کار خود را آغاز کرده بود، امروز خود صاحب یکی از بزرگ‌ترین شرکت‌های حمل و نقل بین‌المللی‌ست و به عنوان یکی از بزرگ‌ترین کارآفرینان در ایران و خاورمیانه مطرح است و جایزه «کارآفرین برتر جهان اسلام» را دریافت کرده است. او در عین حال زندگی خانوادگی استواری دارد. «فاطمه مقیمی» زنی که به عنوان یکی از ۳۰ میلیاردر ایرانی شناخته می‌شود، افتخار خود را در این می‌داند که از هیچ رانتی برای رسیدن به این موقعیت استفاده نکرده است و با وجود این‌که به خاطر جنسیتش بار‌ها مانع و سد راه او شده بودند، اکنون از این خو‌شنود است که بسیاری از مدیران امروز صنعت حمل و نقل، روزگاری کارمند و پرسنل او بودند.

رویای انجام غیرممکن‌ها

این موفقیت‌های پیاپی آن هم از طرف یک زن اصلا به راحتی به دست نیامده است. هم پشتکار ویژه‌ای می‌طلبید و هم روحیه فوق‌العاده‌ای. خود #مقیمی می‌گوید که همیشه در رویا‌هایش انجام کارهای غیرممکن را دوست داشت و همین او را به جایی رساند که اکنون هست. اگر بخواهیم از فشار و رنجی که #فاطمه_مقیمی به عنوان یک زن در صنعت حمل و نقل متحمل شد، روایتی داشته باشیم به نظر می‌رسد که همین خاطره تلخ او کافی باشد: «وارد صحنه‌ای شده بودم که انگار این صحنه، صحنه بازی من نبود. اصلا حاضر نبودند مرا بپذیرند چه برسد به این‌که بخواهند به من به چشم یک رقیب نگاه کنند و دقیقا این سنگ‌اندازی‌ها مرا جسور‌تر و مصر‌تر می‌کرد. حتی بعد از ثبت شرکت، یا مرا در بحث‌های تشکلی راه نمی‌دادند یا اگر مطلع می‌شدم و می‌رفتم، اصلا مرا ندید می‌گرفتند. یادم می‌آید در یکی از مراسم‌های ماه رمضان، افطاری می‌دادند و من هم خبر شدم و رفتم. گوشه رستوران برای من چادر زدند و گفتند شما برو آنجا بنشین. من یک نفر تنها آنجا نشستم ولی رفتم و باز هم رفتم.» و شاید بر اساس چنین روحیه و مقاومتی است که زنی که «آرش کمانگیر» را به عنوان یک «ایده‌آلیست» به عنوان الگوی خود در زندگی می‌شناسد، همچون آن کمانگیر افسانه‌ای، تیر موفقیت خود را آنچنان پرتاب می‌کند که مرزهای درک مردانه از #توانایی یک زن در جامعه ایرانی را فرسنگ‌ها جابجا می‌کند و به اذهان خموده و منجمد #مردمحور نشان می‌دهد که #موفقیت اقتصادی و شغلی #زن و مرد نمی‌شناسد!

بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/9B0c1j
#زنان #کارآفرین #زنان_توانا #زنان_موفق

@Tavaana_TavaanaTech
والدین عزیز

امتحانات فرزندان شما به زودی آغاز می شود.

من می دانم شما چقدر اضطراب دارید که فرزندانتان بتوانند به خوبی از عهده امتحانات بر آیند.

اما لطفا در نظر داشته باشید که در بین این دانش آموزان یک هنرمند وجود دارد که نیازی به دانستن ریاضیات ندارد.

یک کارآفرین وجود دارد که نیازی به درک عمیق تاریخ یا ادبیات انگلیسی ندارد.

یک موزیسین وجود دارد که کسب نمرات بالا در شیمی برایش اهمیتی ندارد.

یک ورزشکار وجود دارد که آمادگی بدنی و فیزیکی برایش بیش از درس فیزیک اهمیت دارد.

اگر فرزندتان نمرات بالایی کسب کرد عالی است. در غیر این صورت، لطفا اعتماد به نفس و شخصیتش را از او نگیرید. به آنها بگویید، مشکلی نیست، آن فقط یک امتحان بود و آنها برای انجام چیزهای بزرگتری در زندگی به دنیا آمده اند.

به آنها بگویید، فارغ از هر نمره ای که کسب کنند، شما آنها را دوست خواهید داشت و آنها را قضاوت نخواهید کرد.

لطفا این را انجام دهید تا ببینید چگونه فرزندانتان، جهان را فتح خواهند کرد. یک امتحان یا نمره پایین، نبایستی آرزوها، استعداد و اعتماد به نفس آنها را فدا کند.

و در پایان، لطفا فکر نکنید که دکترها و مهندسین، تنها انسان های خوشحال و خوشبخت روی زمین هستند.

مطلب دريافتي از همراهان آموزشكده توانا
https://goo.gl/9ciwhb

@Tavaana_TavaanaTech
ام یونس، حافظ یکی از میراث هنری خوزستان
goo.gl/kJHQ0u

بِشت یا عبا مختص مردان است. این عبا را بسیاری از خوزستانی‌ها دیدند اما کمتر کسی از شیوه ساخت و روش تولید آن باخبر است.‌

ام یونس، زنی هنرمند و از اهالی شادگان و تولید کننده بشت در خوزستان است که علاوه بر تامین هزینه‌های زندگیش با این هنر، به معرفی و حفظ این هنر نیز کمک می‌کند. ام یونس زنی کارآفرین است که با آموختن هنر حاشیه‌دوزی بشت و افتتاح یک مغازه در شوش، شش زن دیگر را مشغول به کار کرده است که محصولاتشان را در این مغازه می‌فروشند.

قومیت‌هایی متنوعی در استان خوزستان زندگی می‌کنند که هر کدام هنر منحصر به فرد خود را داشته‌اند که بسیاری از آن‌ها دستخوش فراموشی شده است. حالا کسانی مانند ام یونس سعی در حفظ میراث گذشتگان خود را دارند. بشت‌بافی و عبا دوزی در خوزستان تاریخی دیرینه دارد و ام یونس می‌کوشد این تاریخ را دوباره به مردم استانش یادآوری کند. این بانوی کار آفرین برای احیای بشتی تلاش می‌کند که در شادگان بافته می‌شد و از بهترین انواع بشت عربی و معروف به «بشت دورقی» است.

او به مهر می‌گوید: «چند نوع حاشیه دوزی بر روی بشت انجام می‌شود که عبارتند از "ابوالهیله"، "ابوالمسمار"، "چاسبی" (که این نوع بشت منتسب به دوره آلبو کاسب از حاکمان محلی قدیمی استان است). نخ مخصوص حاشیه دوزی و تزئینات آن از عراق وارد می‌شود که با هنر وخلاقیت زنان شادگانی تبدیل به حاشیه‌ای زیبا می‌شود. بشت ابوالهیله به دو شکل بافته می‌شود که ابوهیلتین و ابو اربع هیلات نام دارند. هیله در واقع‌‌ همان مثلث‌ها و لوزی‌های منظمی هستند که با هنر دست زنان عرب برروی بشت دست دوزی می‌شود. نوع دیگر بشت چاسبی نام دارد که حاشیه دوزی آن به رنگ طلایی روشن وبراق بوده و پوشش شیوخ و بزرگان عرب است.»

قاسم منصور آل کثیر فعال میراث فرهنگی خوزستانی می‌گوید: «تاکنون تمرکزی روی عادات مردم کشور و استان خوزستان صورت نگرفته و تاکید بر فرهنگ مادی و گذشته بیش از پیش در میان مردم ما دیده می‌شود، چنانچه توجه به میراث‌معنوی همواره در سایه قرار گرفته است.»

بشت دوزی هنری چند هزارساله است که به دست فراموشی سپرده شده است و متاسفانه حمایتی هم برای حفظ این هنر چندان صورت نگرفته است هنوز این هنر ثبت ملی هم نشده است، این است که زنی مانند ام یونس خود آستین بالا زده و علاوه بر درآمدزایی که برای او و چند نفر دیگر این هنر سنتی دارد، سعی دارد آن را از نسیان هم حفظ کند. احیای این هنر باعث ارزآوری از کشورهای همسایه می‌شود و برای صنعتگران کشورمان درآمدزا خواهد بود.
https://tavaana.org/fa/OmYounes

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
کارآفرین زن مشهدی به جنگ زندگی رفته است
goo.gl/G0n5tQ

همسرش که از دنیا رفت او مانده بود و کوهی از مشکلات با سه فرزند. چاره‌ای نبود باید به جنگ زندگی‌ می‌رفت. در سال ۸۸ ابتدا سرپرست یک کارگاه تولیدی پیراهن مردانه می‌شود و بعد با سرمایه‌ای که داشت کارگاه را می‌خرد و تا آنجا پیش می‌رود که کارآفرین نمونه استان خراسان هم می‌شود. نه تنها زندگی خودش را جمع و جور می‌کند که برای چند نفر دیگر هم اشتغال ایجاد می‌کند. صغری خدادادی، متولد ۱۳۴۹، زنی یک کارآفرین است.
سه فرزندش، فاطمه و فهیمه و محمد حالا از آب و گل درآمده‌اند اما مادر باید سخت کار می‌کرده تا بتواند زندگی را بر آن‌ها آسان کند. پسرش مبتلا به تالاسمی است هزینه‌های درمانش زیاد. دختران هم خرج و مخارج خود را دارند: «آن روز که فاطمه باید برای رفتن به خانه بخت لباس سفید بر تن می‌کرد، من چندین ماه تا پاسی از شب کار می‌کردم تا لوازم زندگیش را تهیه کنم و نگذارم تا او در جلوی دوستان و آشنایان خجالت بکشد.‌گاه از شدت خستگی و درد، چشم‌هایم سرخ می‌شد و قفسه سینه‌ام بالا و پائین می‌رفت اما برای زندگی شرافتمندانه و تهیه لوازم زندگی دخترم جنگیدم و او را با سرافرازی به خانه بخت فرستادم.»

تنها برای تامین مخارج زندگی‌اش مبارزه نمی‌کرد او باید با جامعه‌ای مردسالار هم مبارزه می‌کرد. روزهای آغاز کارش بسیاری از مردان که همانند او در تولیدی پوشاک نقش آفرینی می‌کردند، به محض اینکه متوجه می‌شدند به تولید پیراهن مردانه می‌پردازد شروع به تمسخر می‌کردند و می‌گفتند تولید و دوخت پیراهن را به دست تولید کنندگان مرد بسپارید.

می‌گوید: «مشکل من امروز به عنوان یک زن کارآفرین نداشتن سرمایه و عدم حمایت‌های دولتی است چرا که اعتقاد دارم اگر مسئولین و متولیان امر به بانوان به‌‌ همان اندازه که به مردان بها داده می‌شود، بهاء بدهند چرخه تولید داخلی خواهد چرخید و هیچ مشکلی در این زمینه وجود نخواهد داشت.»

می‌گوید که هیچ‌گاه در مسیر کار آفرینی و استقلال کم نیاورده است و تا آخرین نفس به راه خود ادامه می‌دهد.

بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/fa/SoghraKhodadadi

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ
فرشته جوان روستای میوان
goo.gl/2Qeyuf

فرشته، زن جوانی ست از روستای «میوان» در کرمانشاه. او که متولد سال ۱۳۶۰ است یک سال بیشتر نداشت که پدر خود را از دست داد و از همان نوجوانی مجبور بود برای تامین خرج خود کار کند. نوجوان بود که در یک دوره آموزشی گیوه بافی شرکت کرد و پس از یک دوره سه ماهه خودش گیوه می بافت و به فروش می رساند.

اما گیوه بافی او کم کم گسترش پیدا کرد و او تبدیل به یک کارآفرین شد و دیگر زنان روستا را نیز تشویق کرد به این کار روی بیاورند و کسب درآمد کنند. با استقبال خانواده های روستا، فرشته جوان یک تعاونی می زند و ۳۵ زن گیوه باف در تعاونی او مشغول به کار می شوند.

او کارش آن چنان گسترش پیدا کرده است که قرار است گیوه های تولیدی را به ترکیه و عراق نیز صادر کنند. او خود درباره کار و بارش می گوید:‌ «اولین جفت گیوه‌ام را ۱۵۰۰ تومان فروختم اما اکنون یک جفت گیوه‌ای که خودم می‌بافم ۳۰۰ هزار تومان قیمت دارد. در حال حاضر گیوه‌هایی که در تولیدی من بافته می‌شود هم به صورت تک فروشی توسط خودمان عرضه می‌شود و هم برخی دلال‌ها گیوه‌ها را خریداری می‌کنند و در شهرهای دیگر می‌فروشند. به تازگی نیز در حال انجام مقدمات کار برای صادرات گیوه به ترکیه و عراق هستیم.»

او درباره پیشرفت کاری خود می گوید:‌«من در ابتدا کارم را با فروش ۲ یا ۳ جفت گیوه شروع کردم اما اکنون در تولیدی ما در یک فصل ۳۰۰ تا ۴۰۰ جفت گیوه تولید می‌شود، در ابتدای کار انتظار نداشتم سرمایه‌ای که می‌گذارم اینقدر سود داشته‌ باشد اما اکنون به ازای هر ۶ میلیون تومانی که سرمایه می گذارم ۸ میلیون تومان سود می‌کنم.»

مطالب مرتبط
زنی که ثابت کرد کارأفرینی کاری مردانه نیست
http://bit.ly/2yKQPgG
خدیجه یارعلی؛ کارآفرینی خستگی ناپذیر
http://bit.ly/2gbFvPo
الهام اکبری؛ الهام بخش زنان کرمانشاه
https://goo.gl/cLT3IR
چگونه یک سازمان غیردولتی جمع و جور بسازیم
http://bit.ly/2bSRoJh

@Tavaana_TavaanaTech
- فرشته؛ کارآفرین روستای میوان
goo.gl/U3xx4y

«فرشته حسینی» زن جوانی ست که در روستای «میوان» در حوالی کرمانشاه زندگی می کند. در سال ۱۳۸۶ اداره میراث فرهنگی در روستا آموزش گیوه بافی برگزار کرد. او نیز به همراه دیگر زنان روستا در این دوره آموزشی سه ماهه شرکت کرد. کم کم گیوه بافی به شغل اصلی او تبدیل شد.
او خود درباره پیشرفت کارش می گوید:‌ «اولین گیوه‌ای را که بافتم، ۱۵۰۰ تومان فروختم و حالا قیمت هر جفت گیوه‌ای که خودم می‌بافم، به ۲۰۰ هزار تومان رسیده است.»
«فرشته حسینی» درباره گستره کار خود می گوید:‌ «با ۶۰ بافنده کار می‌کنم که ۳۰ نفر به‌طور مستقیم در روستا فعالیت می‌کنند و ۳۰ نفر دیگر نیز ساکن شهر و روستاهای اطراف هستند که به‌صورت غیرمستقیم با آن‌ها کار می‌کنم.» در تعاونی او از بافنده ۱۴ ساله تا بافنده ۷۰ ساله مشغول کار هستند. ...

درباره این بانوی کارآفرین بیش‌تر بخوانید:
http://bit.ly/2zjGPvp

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روایت دردآلود کارآفرین ایرانی؛ مسعود تهرانچی

مسعود تهرانچی، از کنشگران و کارآفرینان خلاق این کشور است.

او را پایه‌گذار ورود اولین اتوبوس‌های نسل جدید به کشور می‌دانند

او در گسترش ماشین‌های آمبولانس در ایران نقش منحصربفردی داشت.

از جمله اقدامات او راه‌اندازی گروه «نجات مصدومان تصادف» برای کمک به آسیب‌دیدگان جاده‌ای بوده است.

هر نظام سیاسی از چنین فردی باید ستایش کند ولی ببینید جمهوری اسلامی با او چه کرده است!

#مسعود_تهرانچی #کارآفرین #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
همایون صنعتی‌زاده؛ اعجوبه‌ای کارآفرین

همایون صنعتی‌زاده به معنای دقیق کلمه «اعجوبه» بود. انتشارات فرانکلین را صنعتی‌زاه به راه انداخت. دایرةالمعارف مصاحب محصول اندیشه و ابتکار او بود. با سازمان کتاب‌های جیبی در تیراژ کتاب، انقلابی به پا کرد. در ایران مبارزه با بی‌سوادی را با کلاس‌های «اکابر» او آغاز کرد. چاپخانه‌ افست را او بنیان نهاد. صنعتی‌زاده بنیان‌گذار کاغذسازی پارس بود.
اما جالب است بدانید سرنوشت این کارآفرین پس از انقلاب ۵۷ چه بود؟

او و همسرش را دستگیر کردند و اموال‌شان را مصادره کردند. شش ماه بعد همسرش که از ناراحتى، بینایى یک چشم خود را از دست داده بود، آزاد شد اما همایون را یک سال در انفرادى نگه داشتند و در نهایت پس از ۵ سال زندان آزاد کردند.
امروز سالروز درگذشت همایون صنعتی‌زاده است. درباره او بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/homayoun_sanaatizadeh/

#یاری_مدنی_توانا
#کارآفرین
#پروفایل
@Tavaana_TavaanaTech