آثار محمدکاظم کاظمی
1.72K subscribers
252 photos
76 videos
38 files
107 links
بایگانی شعرها و مطالب آموزشی محمدکاظم کاظمی

هشتگ #شعر_کاظمی برای شعرهاست
هشتگ #آموزشی_کاظمی برای مطالب آموزشی

کانال اصلی من که مطالب گوناگون را در آن منتشر می‌کنم، با این نشانی است
@mkazemkazemi

ارتباط با گرداننده
@mkkazemi
Download Telegram
🔸 یک روش برای تعریف رنگ زمینه در قسمتی از متن در این‌دیزاین.
در قسمت تنظیمات استایل، اندرلاین را انتخاب می‌کنید و به آن ضخامت و رنگ مورد نظرتان را می‌دهید. تمام.
ضخامت این خط قابل تنظیم است و هم‌چنین نوع آن. با کار کردن روی پارامترهای اندرلاین ترکیب‌های متنوعی می‌توانید ایجاد کنید.
#آموزشی_کاظمی
#این_دیزاین
#اندرلاین
@asarkazemi
🔹 جان پدر
🔸 محمدکاظم کاظمی
▪️ برای کشتگان دانشگاه کابل در آبان ۹۹، با اشاره به پیام معروف «جان پدر کجاستی؟»
🔻
برف لجوج آب شد و نوبهار شد
جان پدر پرنده شد و رهسپار شد

جان پدر پرنده شد و هر طرف که رفت
با دام و دانهٔ دگری سر دچار شد

گاهی به دشت و کوه و بیابان پناه برد
گاهی مقیم مملکت همجوار شد

یک روز کارگر شد و یک روز کارساز
روزی پیاده بود و زمانی سوار شد

او پشتِ چرخ بود، ولی چرخ‌دنده ساخت
او گرمِ کوره بود، ولی آبدار شد

عمر پدر به دربه‌دری‌ها تباه گشت
جان پدر ولی سند افتخار شد

جان پدر، جوالیِ مردم نمی‌شود
آن روزها تمام شد و تار و مار شد

جان پدر معلٔم و دانشور و ادیب
جان پدر وکیل و سیاستمدار شد
***
جان پدر، کجاستی امروز، شب شده است
جان پدر پرنده شد... اما شکار شد

مشهد، ۱۹ آبان ۹۹
جوالی: حمال، باربر، حمل‌کنندۀ جوال.

#جان_پدر_کجاستی
#دانشگاه_کابل
#محمدکاظم_کاظمی
#شعر_کاظمی
@asarkazemi
🔹 نقش ویراستار در پیشگیری از کژتابی‌ها
گاهی عبارت‌های ما کژتابی دارند، یعنی دوپهلویند. این عبارت را ببینید:
«زن‌های جوان... نگاه به بچه‌هام می‌انداختند که گوشهٔ مسجد با هم بازی می‌کردند و ماشاءالله ماشاءالله می‌گفتند.»
در اینجا در نظر اول مشخص نمی‌شود که آن زن‌های جوان «ماشاءالله ماشاءالله می‌گفتند» یا بچه‌هایی که در حال بازی بودند. البته به قرینۀ معنایی درمی‌یابیم که آن زن‌ها به بچه‌ها «ماشاءالله ماشاءالله» می‌گفته‌اند. ولی بهتر این است که عبارت چنین نوشته شود که این کژتابی را نداشته باشد:
«زن‌های جوان... به بچه‌هام که گوشهٔ مسجد با هم بازی می‌کردند نگاه می‌انداختند و ماشاءالله ماشاءالله می‌گفتند.»
🔸 حالا اینجا یک نکتۀ‌ ظریف هست. این کژتابی آنقدر که به چشم مخاطب می‌آید، به چشم نویسنده نمی‌آید، چون نویسنده موقع نوشتن معنی مشخصی در ذهن دارد که بیان می‌کند. پس برای او ابهامی در کار نیست. ولی ذهن مخاطب خالی است و او معنی را از عبارت درمی‌یابد. پس بیش از نویسنده مستعد غلط‌فهمی از این عبارت است.
ویراستار نیز از این جهت به مخاطب شبیه است. پس این کژتابی را زودتر از نویسنده متوجه می‌شود و لاجرم در پی علاج آن برمی‌آید.
این یکی از وجوه ضرورت ویرایش است. نویسنده‌ای که می‌گوید «من ویراستار به کار ندارم چون خودم طبق قاعده می‌نویسم» از این غفلت می‌کند که او برای چشم‌پوشی از چنین کژتابی‌هایی مستعد است و بعید نیست که متن او با همین کژتابی‌ها به دست مخاطب برسد، چیزی که به دست ویراستار می‌توانست رفع شود.

#ویرایش
#نگارش
#کژتابی
#آموزشی_کاظمی
@asarkazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 شیوۀ نصب فونت‌های استاندارد «آی‌آر» بر روی سیستم.
🔻 البته نصب فونت کار دشواری نیست و بسیاری از کاربران رایانه با آن آشنایند. ولی دوستانی هم ممکن است شیوۀ نصب فونت‌ها را ندانند. در این فیلم سه‌دقیقه‌ای در این مورد توضیح داده شده است، ضمن این که روش تهیۀ‌ فونت‌های استاندارد آی‌آر هم گفته شده است.
#فونت
#فونت_آی‌آر
#نصب_فونت
#آموزشی_کاظمی
🆔@asarkazemi
♻️ سه‌گانه‌های نگارش

🔸 متن اصلی
ترس از عدم دستیابی به راه‌های تأمین معیشت...

🔻 نظر ویراستار
می‌توانیم ساده‌تر بگوییم و بنویسیم. اینجا باید خوانندۀ متن مابرای «معیشت» یک «تأمین» تصور کند. برای «تأمین معیشت»‌باید «راه‌ها»یی تصور کند. برای این «راه‌های تأمین معیشت» باید «دستیابی» تصور کند و برای «دستیابی» یک «عدم»‌ تصور کند. خوب همه مردم افلاطون نیستند که برای یک عبارت هشت‌کلمه‌ای این‌همه تلاش ذهنی از آنان بطلبیم. بیاییم عبارت را ساده‌تر بیان کنیم.

حاصل ویرایش
ترس از تنگناهای معیشتی

#نگارش
#آموزشی_کاظمی
#سه_گانه_های_نگارش
@asarkazemi
🔹 از بایسته‌های ویراستاری

یک ویراستار باید حتی از یک کسره به سادگی نگذرد. هر چیزی در متن ممکن است معنایی داشته باشد. پس باید با احتیاط تمام ویرایش کرد. من امروز در متنی به این عبارت برخوردم.
«مثل آقای جوردنِ مولِیر که بدون اینکه متوجه بشود حرف می‌زد»
در ابتدا تصور من این بود که این «جوردن مولیر» یک شخص است که در اینجا توصیف شده است. ولی همان کسرۀ زیر حرف «ن» کلمۀ «جوردن» مرا به شک انداخت. چرا نویسنده اینجا کسره گذاشته است؟ این می‌تواند یک خطای تایپی باشد، ولی می‌تواند عمدی هم باشد. کمی بیشتر دقت کردم. متوجه شدم که بله، «آقای جوردن» گویا یک شخصیت است در یکی از آثار مولیر نمایشنامه‌نویس فرانسوی. پس جمله را به این صورت اصلاح کردم.
«مثل «آقای جوردنِ» مولِیر که بدون اینکه متوجه بشود حرف می‌زد»

🔻 من بسیار دیده‌ام دوستان ویراستار را که به احتمال این که نویسنده خطا کرده است، به دلخواه خود متن او را تصحیح می‌کنند. باری یک ویراستار کلمۀ «نهب» در متنی را به «نهیب» تبدیل کرده بود و آن «نهیب» در متن معنی نمی‌داد. خوب بنده خدا یک بار به فرهنگ مراجعه کن. شاید این «نهب» خودش معنای خاصی دارد. بعد که مراجعه می‌کنی می‌بینی که «نهب» به معنی «غارت و کشتار» است و اتفاقاً در آن متن دقیقاً به همین معنی بود.

✳️نویسندگان را دست کم نگیریم و خود را عقل کل نپنداریم. حتی یک کسره ممکن است حساب‌شده باشد و حتی کلمۀ‌ عجیبی مثل «نهب» ممکن است معنایی داشته باشد که ما نمی‌دانیم.

#ویرایش
#نگارش
#آموزشی_کاظمی
@asarkazemi
🔹 آماده‌سازی فیلم‌های آموزشی «تایپ و آماده‌سازی متن در ورد»
آنچه در اینجا می‌بینید تصویری از محیط تدوین چهارمین فیلم است. فیلم چهارم و پنجم هم به لطف خدا تدوین شد.
کسانی که با برنامۀ کمتازیا کار کرده‌اند به‌خوبی می‌دانند معنی این تصویر چیست. هر کدام از این نوارهای باریک، در اقع یک پاره فیلم، یک اِلمان تصویری یا یک جلوۀ ویژه است. این‌ها روی دقیقه به دقیقه و ثانیه به ثانیۀ فیلم سوار شده است تا امت اسلام از دیدن این فیلم‌ها لذت ببرند. می‌توان گفت برای تدوین هر فیلم بیست دقیقه‌ای شش هفت ساعت وقت صرف می‌شود.
خواستم دوستانی که آن فیلم‌ها را نگاه می‌کنند یک مقدار پشت صحنۀ کار را هم ببینند و دریابند که به قول شاعر
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو فیلمی به کف آری و نگاهش بکنی

#آموزشی_کاظمی
#فیلم_آموزشی
#ورد

@asarkazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹 معرفی دو قسمت جدید از فیلم‌های آموزشی ورد محمدکاظم کاظمی

🔻 فیلم‌های چهارم و پنجم از «تایپ و آماده‌سازی متن در ورد» آماده شد و در سایت بارگذاری شد. پیش از این یک مجموعۀ‌ سه‌قسمتی در این موضوع منتشر شده بود و این دو قسمت مباحث تکمیلی را در خود دارد.

🔸 فهرست مباحث قسمت چهارم
▪️ متن‌های دوزبانه
▪️ درج نویسه‌های غیرفارسی
▪️ آشنایی با صفحه‌کلید استاندارد ملی ایران
▪️ نکاتی دربارۀ نویسۀ «ی کوچک»
▪️ نکاتی دربارۀ خط تیره
▪️ عنوان‌ها و لیست‌های شماره‌دار

🔸 فهرست مباحث قسمت پنجم
▪️ درج ممیز برای اعداد اعشاری
▪️ درج پاورقی
▪️ تایپ و چیدن شعر
▪️ تورفتگی‌ها و فاصله‌های افقی
▪️ وسط‌چین و چپ‌چین‌ ساختن مطالب
▪️ فاصله‌های عمودی در متن
▪️ شکستن متن در اواسط صفحه

🔻 این فیلم‌ها خریدنی است. البته کسانی که سه قسمت قبلی این مجموعه را تهیه کرده‌اند یا خواستار تهیۀ همه پنج قسمت هستند، می‌توانند از تخفیف ویژه استفاده کنند. برای دریافت کد تخفیف با این نشانی‌های تلگرامی به محمدکاظم کاظمی یا منصوره خلیلی پیام بدهید.
@Mimkach
@mkkazemi

✳️ نشانی فیلم‌های آموزشی ورد در سایت
https://www.mkkazemi.com/category/word-training/
🔸 نمونۀ یک جستجو با گرپ در این‌دیزاین.
فرض کنید که می‌خواهید همه کلماتی را که قبل از علامت «:» هستند، از اول پاراگراف تا محل دونقطه، یکجا پیدا کنید و مثلاً بولد یا ایتالیک بسازید. این گرپ این کلمات را پیدا می‌کند، چنان که در تصویر می‌بینید.
🔻 توضیحات:
^ یعنی اول پاراگراف
+. یعنی هر کاراکتری، به هر تعداد
:\ یعنی کاراکتر دو نقطه
$0 یعنی هر آنچه که در جستجو پیدا شده است.
در قسمت فرمت جایگزینی چنان که می‌بینید کاراکتر استایل «بولد» تعریف شده است.
#این‌‌دیزاین
#گرپ
#آموزشی_کاظمی
@asarkazemi
🔹 اندر مذمت تحریف

چند سال پیش کتابی برای صفحه‌آرایی به من سپرده شد که حاوی عکس‌هایی بود از بعضی از مفاخر و اعزّۀ ادبیات معاصر، همچون دکتر رجایی بخارایی، حسین خدیوجم، محمد قهرمان، مهدی اخوان ثالث و دیگران، با مردانی غالباً کراواتی و زنانی غالباً غیرمحجبه.
از سوی ادارۀ مربوطه فرمان داده شده بود که کراوات‌ها باید حذف شود و بانوان باید محجبه شوند، که ما به کمک فتوشاپ چنین کردیم و ژاکت‌هایی یقه‌هفت و روسری‌هایی به سبک امروز بر تن و بر سر اشخاصی کردیم که در دهۀ چهل و پنجاه عکس گرفته بودند و اکنون رخ در نقاب خاک پوشیده بودند.
▪️ هنوز بابت این کارم آرامش ندارم و هر گاه آن عکس‌ها را می‌بینم از خودم خجالت می‌کشم که چرا ناچار شدم چنین کاری کنم. این عکس‌ها بخشی از «حقیقت» است و حقیقت را نمی‌توان چیزی دیگر جلوه داد. وقتی کراوات شخص را حذف می‌کنیم یعنی «این شخص در این عکس کراوات نپوشیده است» و این یک دروغ است. همین دروغ بودن به تنهایی کافی است برای قباحت این کار، گذشته از مفاسد و تبعات دیگری که بر آن مترتب است.
اما یکی از تبعات این کار این است که راه تحقیق را مخدوش می‌کنیم. فردا کسی می‌خواهد دربارۀ رواج فرهنگ غربی در قبل از انقلاب اسلامی در ایران تحقیق کند. عکس کراواتی بهتر به این شخص کمک می‌کند تا بداند که آیا این فرهنگ در ایران رواج داشته یا عکس تحریف‌شده؟ محقق می‌خواهد ببیند که آیا این غرب‌گرایی اثرات مثبت داشته؟ اثرات منفی داشته؟ وقتی ما مواد خام تحقیق را مخدوش می‌کنم چه انتظاری برای رسیدن به حقیقت داریم؟
▪️ و از آن بدتر، مفسده‌ای که این تحریف‌ها در پی دارد این است که جامعه را با تحریف آشنا می‌کنیم؛ این کار را عادی و پذیرفتنی می‌سازیم، آن هم از سوی حاکمیت و نهادهای حکومتی. ما در روز روشن به مردم می‌گوییم «تحریف واقعیت هیچ ایرادی ندارد، بلکه گاهی لازم است.» و به این ترتیب مردمانی که از روی دست حاکمیت نگاه می‌کنند، فردا آسان‌تر به این کار تن در می‌دهند. بعد فردا ممکن است آن‌ها یک حقیقت ارجمند را تحریف کنند.
▪️ دانش‌آموزی که می‌بیند به چه راحتی می‌شود در اثر داستانی یک نویسندۀ مرحوم و یک نویسندۀ زنده دست برد، اگر قرار باشد در این نظام «آموزش ببیند و پرورش یابد» از دو حال خارج نیست. یا این امر برایش پذیرفتنی و عادی می‌شود، یا ما را تحریف‌گر خواهد شناخت و در همه امور دیگر نیز شک خواهد کرد. دیگر چوپان غیرراستگو می‌شویم.
▪️ نگوییم که خیر و صلاح این بود و ما قصد تربیت داشتیم. بسیاری از کسانی که حدیث جعل کردند هم قصد خیر داشتند. ولی کاری کردند که اکنون ما در مورد هر حدیثی تردید داریم که نکند این هم جعلی باشد. اعتبار نقل و حدیث در دید بسیاری از مسلمانان تضعیف شده است به خاطر حدیث‌های جعلی که چه بسا به نیت خیر و صلاح ساخته شدند.
▪️ و بالاخره این را بدانیم که یک روزی هم نوبت دیگران خواهد رسید و آنگاه دیگران با ما آن می‌کنند که ما با پیشینیان‌مان کردیم. اصلاً چرا به آینده حواله کنیم؟ همین امروز مگر چه درصد از فضای رسانه‌ای و فضای تولید محتوا در اختیار نهادهای رسمی است؟ حقیقت این است که دیگر آموزش و پرورش، مطبوعات، صدا و سیما، نهادهای فرهنگی و حوزه‌های علمیه تنها منابع مراجعۀ مردم نیستند. این‌ها تنها منابع تولید محتوا نیستند. بدنۀ تولید محتوای رسمی مملکت روز به روز لاغرتر می‌شود و منابع دسترسی مردم به اطلاعات و محتواها از منابع غیررسمی روز به روز از دسترس بیرون می‌شوند. متولیان فرهنگی مملکت تنها سلاحی که دارند، همین حقانیت و صداقت است که با آن می‌توانند در برابر انواع رسانه‌های گهگاه مغرض و مفسده‌جو مبارزه کنید. این تنها سلاح را هم شما ناکار نکنید. فلان شبکه و فلان رسانۀ بیگانه دروغ می‌گوید و تحریف می‌کند؟ بگذارید این کار را بکند. تحریف‌گر رسوا خواهد شد. شما کاری کنید که مرجع اعتماد مردم باشید، به خصوص که از موضع و از پایگاه دیانت و انقلابی‌گری این کار را می‌کنید و رفتارهایتان به پای دین و انقلاب نوشته می‌شود.

#محمدکاظم_کاظمی
#تحریف
@asarkazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم مربوط به پست «اره‌برقی خود را روشن کنید». (توضیح بیشتر در پست بعد)
آثار محمدکاظم کاظمی
فیلم مربوط به پست «اره‌برقی خود را روشن کنید». (توضیح بیشتر در پست بعد)
✳️ اره‌برقی خود را روشن کنید

می‌گویند به یک نفر یک اره‌برقی دادند و گفتند که این صد درخت را تا عصر اره کن. غروب که آمدند، دیدند که طرف خسته افتاده و ده درخت هم باقی مانده است. گفتند «حالا که نود درخت را زدی، بلند شو اره را روشن کن و ده درخت دیگر را هم بزن.» شخص با تعجب پرسید: «مگر این روشن می‌شود؟»
خیلی وقت‌ها کار ما با نرم‌افزارهای پردازش متن مثل ورد، شبیه کار کردن با اره برقی خاموش است. بسیار وقت و انرژی صرف می‌کنیم، غافل از این که در این برنامه‌ها بسیار روش‌های سریع، راحت و منظمی وجود دارد که هم سرعت و سهولت کار ما را بیشتر می‌کند و هم متن ما را برای مراحل بعدی یعنی ویرایش و صفحه‌آرایی آماده‌تر می‌سازد.
من در بیشتر کارهایی که برای ویرایش به من سپرده می‌شود، حسرت می‌خورم که نویسنده چرا با استایل‌ها آشنا نبوده و برای شکل‌دهی به متن اینقدر به زحمت افتاده است؛ چرا از فونت‌های استاندارد استفاده نکرده و متن نقص دارد؛ چرا فاصله و نیم‌فاصله را درست نمی‌شناسد و بسیار چراهای دیگر که همه با یک آموزش دو سه ساعتی قابل فراگیری است.
از این روی، من یک مجموعه فیلم پنج‌قسمتی قواعد تایپ و آماده‌سازی متن در ورد تهیه کرده‌ام که در سایت من عرضه شده است، البته به صورت خریدنی. در این فیلم کوتاه شما یک معرفی اجمالی از این مجموعه می‌بینید. نشانی سایت این است:
www.mkkazemi.com

🔻 فهرست مطالب مجموعۀ پنج‌قسمتی قواعد تایپ و آماده‌سازی متن در ورد

قسمت اول، فونت‌ها و استایل‌ها
ضرورت آشنایی با قواعد تایپ
معرفی خانواده‌های فونت
فونت‌های بی، فونت‌های قلم برتر و فونت‌های آی آر.
آشنایی با استایل‌ها.
ضرورت استایل‌بندی متن.

قسمت دوم، فاصله‌ها
آشنایی با فاصله، نیم‌فاصله و فاصلۀ جامد.
فاصله‌ها و علایم سجاوندی.
شیوۀ تایپ نیم‌فاصله و فاصلۀ جامد.
نیم‌فاصلۀ واقعی و غیرواقعی

قسمت سوم، کاراکترهای خاص
حروف فارسی و عربی.
عددهای فارسی و انگلیسی.
فاصله‌گذاری در عددها.
خط تیره و کشیدگی.
فاصلۀ صفر متصل.
گیومه‌ها.
نکات پایانی
معرفی منابع بیشتر.

قسمت چهارم
متن‌های دوزبانه
درج نویسه‌های غیرفارسی
آشنایی با صفحه‌کلید استاندارد ملی ایران
نکاتی دربارۀ نویسۀ «ی کوچک»
نکاتی دربارۀ خط تیره
عنوان‌ها و لیست‌های شماره‌دار

قسمت پنجم
درج ممیز برای اعداد اعشاری
درج پاورقی
تایپ و چیدن شعر
تورفتگی‌ها و فاصله‌های افقی
وسط‌چین و چپ‌چین‌ ساختن مطالب
فاصله‌های عمودی در متن
شکستن متن در اواسط صفحه

@asarkazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ پاره‌ای از فیلم‌های آموزشی «قواعد تایپ و آماده‌سازی متن در ورد»

این فیلم سه‌دقیقه‌ای پاره‌ای کوچک از قسمت اول این مجموعۀ پنج‌قسمتی است.
این نمونه را برای این انتخاب کرده‌ام که هم شیوهٔ ارائۀ مطالب در این فیلم‌ها مشخص شود و هم دوستان با استایل‌بندی متن و سهولت‌هایی که ایجاد می‌کند آشنا شوند. چون حقیقت این است که وقتی با استایل‌بندی آشنا نباشیم هم کار خود ما با زحمت و کندی پیش می‌رود و هم ویراستار و صفحه‌آرا به زحمت اضافی و حتی گاهی دوباره‌کاری ناچار می‌شوند.
متن کامل این مجموعهٔ پنج‌قسمتی که جمعاً حدود ۱۵۰ دقیقه می‌شود، در سایت من ارائه شده است.
نشانی سایت:
www.mkkazemi.com
🔹 پدر و عین‌الوقایع
خاطره‌ای از پدرم محمدعلی کاظمی، در دوازدهمین سالگرد درگذشت او
🔻
مهدی جان از اقوام ما بود و در عین حال از رفقای نزدیک پدرم در جوانی‌اش. حوالی سال ۱۳۶۰ بود و مهدی جان از ایران آمده بود و با خود کتابی آورده بود؛ نسخه‌ای خطی از کتاب «عین‌الوقایع» از یوسف ریاضی، که یک کتاب تاریخی ارزشمند از دورۀ قاجاریه است. عین‌الوقایع در آن سال‌ها بسیار کمیاب بود و آن کتاب هم به زحمت به دست مهدی جان افتاده بود. او هم آن را با خود به کابل آورده بود و کتاب مدتی نزد ما به امانت ماند.
روزی بناگهان تلفن آمد و خبر درگذشت ناگهانی مهدی جان به ما رسید. کتاب «عین‌الوقایع» نزد پدرم ماند. پدرم از همان اول با دیدن مُهر کتابخانۀ «دانشکدۀ ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد» روی کتاب حساس شده بود و فهمیده بود که این کتاب در اصل مال یک کتابخانه است و تصمیم گرفت که کتاب را به منبع اصلی آن برگرداند.
وقتی ما در سال ۱۳۶۳ به ایران مهاجرت کردیم، پدرم کتاب را با خود به ایران آورد و در مشهد به دنبال صاحب آن گشت. او کتاب را باید به آقای اکبر عشیق برمی‌گرداند و با جدیت، در پی یافتن ایشان برآمد. بالاخره با هر زحمتی بود، آقای عشیق را پیدا کرد. ایشان در آن زمان هنوز درگیر پایان‌نامۀ ارشد خود بود و مدرک تحصیلی‌اش را نمی‌دادند، به خاطر کتابی که از کتابخانۀ دانشکده به امانت گرفته بود و این کتاب، همان «عین‌الوقایع» بود. حالا این کتاب به چه صورت از آقای عشیق به مهدی جان رسیده بود، من نمی‌دانم. و پدرم از کجا دانست که باید دنبال آقای عشیق بگردد، باز هم نمی‌دانم. شاید از مهدی جان چیزی شنیده بود یا پیامی از ایران در این مورد به او رسیده بود.
بالاخره آقای عشیق به خانۀ ما آمد و کتاب را با تشکر از پدرم تحویل گرفت و برد به دانشکده تحویل داد و مدرکش را گرفت.
اکنون که دو تن از این سه تن درگذشته‌اند، به یاد این ماجرا افتادم. آنچه مرا به یاد این جریان انداخت، تقارن دو چیز با هم بود، این که در ایام دوازدهمین سالگرد درگذشت پدرم، مشغول صفحه‌آرایی کتابی از آقای عشیق هستم که تصحیح یک نسخۀ خطی است. آقای عشیق از پژوهشگران برجستۀ ادبیات و تاریخ کشور ماست.
🔻
حیرت می‌کنم از احساس مسئولیتی که پدرم داشت در رساندن یک امانت به صاحب آن، حتی اگر کتاب در یک مملکت به دست او رسیده باشد و او چهار سال بعد در کشوری دیگر و پس از ماه‌ها پیگیری آن را به صاحبش برگرداند.
#محمدعلی_کاظمی
#علی‌اکبر_عشیق
#عین_الوقایع
@asarkazemi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یک نمونۀ عملی از جستجو و جایگزینی با گرپ
در این‌دیزاین
مدت فیلم: ۴ دقیقه
#آموزشی_کاظمی
#این‌دیزاین
#جستجو_و_جایگزینی
#گرپ
@asarkazemi
🔹 تایپ درست ه‍
دوستان گرامی. در ادامۀ حرف «ه» برای این که به صورت «ه‍» دیده شود کشیدگی تایپ نکنید. آن مواردی با رنگ زرد مشخص شده با کشیدگی تایپ شده و این کشیدگی بلندتر از حد لازم است و کار را زشت می‌کند. صورت درست آن است که دور آن خط قرمز کشیده‌ام. برای این کار بعد از حرف «ه» با نگهداشتن کلید Alt، عدد 0158 را از قسمت عددی صفحه‌کلید تایپ کنید. در این صورت کاراکتر «جوینر» Joiner تایپ می‌شود. این جوینر کارش همین است که حروف را به صورت متصل نگه می‌دارد. در موارد دیگر هم برای نگهداشتن حروف به شکل متصل از همین کاراکتر استفاده می‌کنیم مثل «ب‍» یا «‍هم»
@asarkazemi
✳️ از سلسلۀ آموزش‌های این‌دیزاین
🔹 یک نمونۀ عملی استفاده از گرپ در این‌دیزاین

🔸 فرض کنید شما می‌خواهید تیترهایی را که با استایل خاصی هستند، داخل یک زوج گیومه بگذارید. از این‌ها تعداد زیادی هم دارید و اگر تک تک انجام دهید وقت‌گیر و پرزحمت است.
🔻 با این گرپ می‌شود این تیترها را پیدا کرد و مطابق شکل داخل گیومه گذاشت.
🔻 حالا ممکن است شما بخواهید به جای گیومه علامت دیگری بگذارید، مثلاً‌ پرانتز یا قلاب یا هر چیزی دیگر. در آن صورت در قسمت جایگزینی به جای زوج گیومه، آن را می‌گذارید.

✳️ راهنما:
^ یعنی ابتدای پاراگراف
. یعنی هر کاراکتری
+ یعنی هر تعدادی از کاراکتر
$ یعنی انتهای پاراگراف
$0 یعنی همان چیزی را که پیدا کرده‌است.
در قسمت فرمت، گفته‌ایم که این کار را فقط برای استایل مورد نظر ما که Heading 1 است انجام دهد.
پس حاصل کار می‌شود این که از ابتدای پاراگراف تا انتهای پاراگراف، همه متن‌هایی را که با استایل هدینگ ۱ است انتخاب می‌کند. سپس آن را با همان چیزی که پیدا شده است، به اضافۀ یک زوج گیومه جایگزین می‌کند.

از گرپ استفاده کنید تا رستگار شوید.

#آموزشی_کاظمی
#این‌دیزاین
#گرپ
@asarkazemi
🔹 نمونه‌ای از تفاوت‌های خانواده‌های فونت‌ها

این هر دو متن با فونت بدر کار شده است. ولی بالایی با خانوادۀ‌ B و پایینی با قلم برتر.
🔻 درست است که ساختار حروف در فونت بدر تقریباً یکسان است ولی چیزی که اینجا خیلی مهم است ترکیب و چیدن حروف است. آن خوش‌ترکیبی و درهم‌رفتگی حروف که در قلم برتر دیده می‌شود در خانوادۀ B هیچ نیست. شما کلمات «رفتیم»، «زره»، «مرکب» و به خصوص «واژگون» را با هم مقایسه کنید. در قلم برتر حروف به شکل زیبایی فضاهای خالی را پرکرده‌اند و در دل هم جای گرفته‌اند. کلمۀ «واژگون» در اینجا فوق‌العاده است. خودش یک ترکیب هنری ساخته است. ولی در فونت B اجزای «واژگون» گویا از هم گریزان‌اند.
🔻 دوستان و عزیزان دانشگاهی. واقعاً وقتش رسیده است که این قانون و قاعده در مقالات و پایان‌نامه‌‌ها را که می‌گوید فونت مطالب باید از خانوادۀ B باشد بشکنید.
🔻 دوستان عزیزی که در کار تایپ و صفحه‌آرایی هستید. این خوش‌ترکیبی حروف را جدی بگیرید و به همین دلیل فونت‌های B را به کنار بگذارید. اگر آمادگی‌اش را دارید قلم برتر تهیه کنید. اگر ندارید حداقل از فونت‌های آی آر استفاده کنید تا رستگار شوید.
@آموزشی_کاظمی
@فونت
@asarkazemi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✳️ الفبایی‌ساختن شعر، بر اساس حروف قافیه و ردیف.
🔻 گاهی اتفاق می‌افتد که ما می‌خواهیم تعدادی بیت شعر را به صورت الفبایی مرتب کنیم، ولی این ترتیب بر اساس حروف انتهای بیت‌ها باشد یعنی بر اساس قافیه و ردیف.
🔻 تا جایی که من می‌دانم برنامه‌های ورد و این‌دیزاین امکان مرتب‌سازی بر اساس حروف اول پاراگراف‌ها را دارند، ولی بر اساس حروف آخر نه. پس به صورت طبیعی نمی‌توان شعرها را مرتب ساخت. ولی من به کمک ماکرو در ورد یک روش برای این کار یافته‌ام.
🔻 در این فیلم آموزشی این روش مرتب‌سازی بر اساس حروف آخر در برنامه ورد، بیان شده است. البته این کار در سه مرحله صورت می‌گیرد و طبیعتاً به سادگی مرتب‌سازی بر اساس حروف اول نیست. ولی به هر حال روش عملی و نسبتاً سریع و خودکاری است. البته به شرط این که با دقت دیده شود و گام به گام به همین صورت عمل شود.
🔻 به خاطر کیفیت پایین صوت این فیلم که در آن صدای من گاهی شبیه صدای اردک شده است عذرخواهی می‌کنم. برای این فیلم امکانات صوتی من خوب نبود. در عوض شاید رایگان بودن این فیلم، مشکل صدا را بشورد و ببرد. (چون دیگر فیلم‌های آموزشی من خریدنی است.)

#ورد
#مرتب‌سازی_شعر
#آموزشی_کاظمی
@asarkazemi
✳️ محمود کیانوش برای من، در پنج نگاه

🔻 اولین برخورد من با نام «محمود کیانوش» در کودکی بود، در مجلات و کتاب‌های درسی دبستانی که از ایران می‌آمد یا در سفرهایی که داشتیم تهیه می‌کردیم. محمود کیانوش از نام‌های پرتکرار در آن کتاب‌ها و مجلات بود، با شعرهایی که بسیار دوست داشتم.
🔻 در اوایل دهۀ هفتاد یک دورۀ آموزش ادبیات کودک برای فرهنگیان در مشهد گذاشته بودند، از دوره‌های آموزش ضمن خدمت که در آموزش و پرورش رایج است. جناب مصطفی محدثی از همکاران آن دوره بود و مرا هم ایشان به مسئولان آن معرفی کرده بود. من مانده بودم که دربارۀ ادبیات کودک چه بگویم، در حالی که هیچ شناخت و مطالعه‌ای ندارم. دوستان کتاب «شعر کودک در ایران» محمود کیانوش را معرفی کردند و به‌راستی آن کتاب، همه آن دورۀ مرا ساخت. چقدر از این کتاب ارزشمند بهره بردم و چقدر آموختم و چقدر برای آن دورۀ آموزشی از آن استفاده کردم.
🔻 در یکی از سال‌های دهۀ هشتاد بود که تلفنی به من آمد از خارج. تلفن را برداشتم. گفت «من محمود کیانوش هستم». حیرت زده شدم. من؟ محمود کیانوش؟ آن هم از لندن؟ ایشان گویا یک مطلب دربارۀ شعر افغانستان یا ادبیات کودک و نوجوان افغانستان (درست به خاطرم نیست) از من خواست برای انتشار در جایی. با ایمیل به هم مرتبط شدیم و برایم شگفت‌آور بود که کسی در آن سن با امکانات جدید ارتباطی آشناست. بسیار خونگرم و مهربان بود و بسیار با احترام برخورد کرد نسبت به من که شاید نیمی از سن او را داشتم. در حین صحبت از ناراحتی چشم شکایت کرد و این که نشانی ایمیل یا چنین چیزی را به زحمت توانسته بود بخواند.
🔻 جناب سیداحمد میرزاده شاعر و پژوهشگر ادبیات کودک و نوجوان کتابی در نقد آثار پژوهشی در مورد کودک و نوجوان نوشته بود و بخش قابل توجهی از آن کتاب به نقد کتاب «شعر کودک در ایران» محمود کیانوش اختصاص داشت. باز همان شاعر دوران کودکی من پیش چشمم قرار گرفت.
🔻 و امروز، خبر درگذشت محمود کیانوش را شنیدم، کسی که هرچند گاه‌به‌گاه، ولی در طول نزدیک به ۴۵ سال با نام و آثار او ارتباط داشتم. روحش شاد.

#محمود_کیانوش
#asarkazemi