آثار محمدکاظم کاظمی
1.72K subscribers
252 photos
76 videos
38 files
107 links
بایگانی شعرها و مطالب آموزشی محمدکاظم کاظمی

هشتگ #شعر_کاظمی برای شعرهاست
هشتگ #آموزشی_کاظمی برای مطالب آموزشی

کانال اصلی من که مطالب گوناگون را در آن منتشر می‌کنم، با این نشانی است
@mkazemkazemi

ارتباط با گرداننده
@mkkazemi
Download Telegram
✳️ اندر باب اهمیت فونت کتاب
در آخرین مرحلۀ صفحه‌آرایی کتاب بودم. ولی فونت سرصفحه و شماره صفحه مرا راضی نمی‌کرد (تصویر صورتی). آن را تغییر دادم (تصویر فیروزه‌ای) و بهتر شد. شما تفاوت فونت را حس نمی‌کنید؟ به حرف «ز» نگاه کنید. چشم من این را قشنگ تشخیص می‌دهد. اگر چشمم هم تشخیص ندهد جیب من تشخیص می‌دهد چون این فونت جدید را به دویست هزار تومان وجه رایج مملکت خریده‌ام برای همچنین جاهایی.
🔻ولی باز هم راضی نبودم. به نظرم شمارهٔ صفحه قدری درشت‌تر از حد لازم بود. پس فونت شماره صفحه را کوچک‌تر کردم و حاصل، تصویر سبزرنگ شد. تازه به همین دیدن روی صفحهٔ مانیتور هم قانع نشدم. صفحه را با هر دو شماره فونت روی کاغذ چاپ گرفتم و مقایسه کردم.
🔻 حالا این فقط فونت سرصفحه است. فونت همه اجزای کتاب با همین دقت تعیین می‌شود و گاهی صفحه‌ای را بارها با فونت‌ها و شماره‌های مختلف، تنظیم می‌کنم و چاپ می‌گیرم.
🔻 این‌‌ها را می‌نویسم تا هم دوستان صفحه‌آرا عنایت داشته باشند که همه این چیزها مهم است و هم سفارش‌دهندگان عزیز فکر نکنند که ما به نرم‌افزار دستور می‌دهیم صفحات را بچیند و خودمان چای می‌نوشیم.
#آموزشی_کاظمی
#صفحه_آرایی
@asarkazemi
✳️ نکته‌های ویرایش
شما هم فکر می‌کنید که اینجا «خراسان و فارس» درست است و یک «و» جا افتاده است؟‌ بله من هم در لحظۀ اول چنین فکر کردم. ولی یک لحظه کله‌ام را به کار انداختم که خوب احمدشاه درانی که بر استان فارس ایران تصرف نداشت. او فقط بر خراسان حاکمیت داشت و آن هم نه همیشه.
و بعد متوجه شدم که احتمالاً‌ در اینجا منظور از «فارس»، ایران است. و این در متون تاریخی سابقه داشته است که ایران را فارس بنامند.
🔹 اما چرا گفته است «ایالات»؟ چون در آن زمان این استان خراسان به شکل کنونی نبود و چند ایالت یا همان حاکم‌نشین به شمار می‌رفت مثل مشهد، خبوشان، باخرز، خواف و... و این‌ها تحت تسلط احمدشاه درانی بود.
🔻
هدف من این بود که در ویرایش باید خیلی خیلی محتاط باشیم. سندروم دست بیقرار برای اصلاح نداشته باشیم و تصور نکنیم که تا چیزی برایمان مبهم بود، سریع دست به کار شویم و آن را به خیال خود اصلاح کنیم. اول فرض را بر این بگیریم که متن درست است و سعی کنیم که آن را با همین شکل درست توجیه کنیم. اگر قابل توجیه بود تمام است. اگر نبود، آنگاه به فکر جایگزین بیفتیم.

#ویراستاری
#آموزشی_کاظمی
@asarkazemi
🔹 از نکته‌های صفحه‌آرایی
در تصویر صورتی‌رنگ، عنوان آن از طول سطر بیشتر بوده و در دو سطر آمده است. خوب به ظاهر مشکلی ندارد. نمی‌شود عنوان را یک‌سطری ساخت. من می‌توانم کتاب را به همین صورت هم به سفارش‌دهنده بفرستم. ولی کمی که دقت می‌کنیم می‌بینیم که نه شکل بصری آن مطلوب است و نه از نظر متنی جالب شده است. چون بخشی از جملۀ دوم در یک سطر است و بخشی در سطری دیگر.
🔻
من می‌توانم بخشی از سطر اول را به سطر دوم ببرم مثل تصویر سبزرنگ. با این کار هر دو مشکل رفع می‌شود. هم ارتباط مطالب بهتر می‌شود و هم دو سطر از نظر طول، تناسب بهتری با هم می‌یابند. حالا بحث «ذکر محاربه» در یک سطر آمده است و «گرفتار شدن» در سطری دیگر. هر سطر حاوی یک پیام است و این خوب است.
این کتاب حدود هزار صفحه است و صدها عنوان از این قبیل دارد. بسیاری از این عنوان‌ها را می‌شود به همین صورت بهتر ساخت. و من باید وقت بگذارم و این کار را بکنم. صفحه‌آرایی این نیست که همه کار را به کامپیوتر واگذار کنی که سطرها و صفحات را به صورت ماشینی تنظیم کند. گاهی تو باید دخالت بکنی تا کار بهتر شود.

#آموزشی_کاظمی
#صفحه_آرایی
@asarkazemi
آثار محمدکاظم کاظمی
🔹 از نکته‌های صفحه‌آرایی در تصویر صورتی‌رنگ، عنوان آن از طول سطر بیشتر بوده و در دو سطر آمده است. خوب به ظاهر مشکلی ندارد. نمی‌شود عنوان را یک‌سطری ساخت. من می‌توانم کتاب را به همین صورت هم به سفارش‌دهنده بفرستم. ولی کمی که دقت می‌کنیم می‌بینیم که نه شکل بصری…
✳️ این هم یک مورد دیگر شبیه به آنچه در پست قبلی دیدیم. سمت راست شکل اصلی عنوان و سمت چپ شکل اصلاح‌شدۀ آن با سطربندی جدید است.
🔻
نویسنده کوشیده است که در متن و نیز در عنوان‌ها نثر مسجع به کار برد. ما در صفحه‌آرایی نیز این نکته را در نظر می‌گیریم و می‌کوشیم که این سجع در آخر هر سطر احساس شود.

#آموزشی_کاظمی
#صفحه‌_آرایی
@asarkazemi
آثار محمدکاظم کاظمی
✳️ این هم یک مورد دیگر شبیه به آنچه در پست قبلی دیدیم. سمت راست شکل اصلی عنوان و سمت چپ شکل اصلاح‌شدۀ آن با سطربندی جدید است. 🔻 نویسنده کوشیده است که در متن و نیز در عنوان‌ها نثر مسجع به کار برد. ما در صفحه‌آرایی نیز این نکته را در نظر می‌گیریم و می‌کوشیم…
✳️ سرصفحه و فهرست برای عنوان‌های طولانی در کتاب.
پیوسته به پست‌های قبل، یکی از دوستان این را مطرح کرد که وقتی یک عنوان کتاب در چند سطر می‌آید، تکلیف سرصفحۀ خودکار چه می‌شود؟ در صورتی که قرار باشد این عنوان به صورت خودکار در سرصفحه بیاید یا در فهرست مندرجات در یک سطر ظاهر شود چه می‌کنیم؟
من گاهی این کار را می‌کنم که در تصویر می‌بینید. در سطر بالای آن عنوان، آن چیزی را که قرار است در سرصفحه بیاید با یک استایل دیگر تایپ می‌کنم. (وقایع سال بیست و دوم که اکنون با رنگ سرخ نشان داده شده است). و بعد این استایل را بی‌رنگ می‌سازم.
این سطر در چاپ نمی‌آید چون بی‌رنگ است، ولی در سرصفحه و فهرست ظاهر می‌شود.
یک حسن این روش این است که متن سرصفحه و فهرست در اختیار من است. مرا به «سچقان‌ئیل» چه کار؟

#آموزشی_کاظمی
#صفحه_آرایی
@asarkazemi
✳️ سه‌گانه‌های نگارش

🔹 متن اصلی
در خانه بقیه خیال می‌کردند شبانه درس‌خواندن هم بازی جدید من برای فرار از کار و سینما رفتن و علافی است.

🔻 نظر ویراستار
عبارت کژتابی دارد. موقعیت اجزای جمله طوری است که «فرار» می‌تواند به «سینمارفتن و علافی» هم برگردد یعنی «فرار از کار و فرار از سینمارفتن و علافی» در حالی که منظور نویسنده این نیست. برای رفع این کژتابی می‌شود «فرار از کار» را بعد از «سینمارفتن و علافی» برد تا فرار آن روی آن دو عبارت سنگینی نکند. ولی این هم خیلی خوب نیست چون شخص اول فرار می‌کند، بعد سینما می‌رود. راه دیگر این است که «است» را جلوتر بیاوریم.

حاصل ویرایش
در خانه بقیه خیال می‌کردند شبانه درس‌خواندن هم بازی جدید من برای فرار از کار است و سینما رفتن و علافی.

#آموزشی_کاظمی
#نگارش

@asarkazemi
🔹 تنظیمات اصلی
در باب تحولات کشور ما

به زودی قدرت بی‌قدرتان تسلیم خواهد شد
به جایش دولت بی‌دولتان تحکیم خواهد شد

جهان در قرن نو بر صفحۀ تقویم می‌رقصد
وطن آمادۀ برگشتن تقویم خواهد شد

به قانون خدا نان حلالی بود مردم را
که آن هم با قوانین بشر تحریم خواهد شد

قرانی مانده از قرنی غریبی در کف ملت
که بین دزد خوب و دزد بد تقسیم خواهد شد

به تنظیمات اصلی باز می‌گردد بشر آخر
و روی حالت «بل هم اضل» تنظیم خواهد شد

خدا می‌گوید آن چیزی که من گفتم نشد انسان
ملک می‌گوید آن چیزی که ما گفتیم خواهد شد

یک‌شنبه ۶ تیر ۱۴۰۰
🔹 کندو
🔸 یادگار دور پیشین تسلط طالبان بر کشور
🔻 محمدکاظم کاظمی

مبادا ذوالفقارت سوی کس پهلو بچرخاند
که باید بی‌اِزار از قلب میدان رو بچرخاند

چه‌سان از فخر خواهی دَم زد؟ ای فرزند هندوکش‌!
که تقدیر تو را عفریتۀ جادو بچرخاند

مگر این آسیا از رودِ پهناور جدا افتد
که آن را هر حمار و استر و یابو بچرخاند

من و تو ـ گر به من دستی دهی‌ ـ کوهیم، آن کوهی‌
که راه باد را با یک خَم ابرو بچرخاند

هزاران دست از اینجا نیش خورد و هر که می‌خواهد،
بیاید، دست خود را هم در این کندو بچرخاند

تابستان ۱۳۷۶

#شعر_کاظمی
@asarkazemi
آثار محمدکاظم کاظمی
🔹 تنظیمات اصلی در باب تحولات کشور ما به زودی قدرت بی‌قدرتان تسلیم خواهد شد به جایش دولت بی‌دولتان تحکیم خواهد شد جهان در قرن نو بر صفحۀ تقویم می‌رقصد وطن آمادۀ برگشتن تقویم خواهد شد به قانون خدا نان حلالی بود مردم را که آن هم با قوانین بشر تحریم خواهد شد…
🔹 شعری از جناب صادقی ارزگانی، در پاسخ به شعر «تنظیمات اصلی» محمدکاظم کاظمی. با سپاس از التفات و کوچک‌نوازی ایشان.

چه زیبا گفت این شاعر، چه با جا گفت این دانا
حقایق از سخن هایش به ما تعلیم خواهد شد

وطن آنک گرفتار است در مرداب خون از دم
ولی با همت و وحدت عدو تسلیم خواهد شد

اگرچه نا به سامان است سراسر نظم این کشور
ولی با دانش و تدبیر ز نو تنظیم خواهد شد

هرات و ارزگان و بلخ وغزنی گرچه خونین است
ولی باساغر همت ز نو تعظیم خواهد شد

بدان ای شاعر نازک بیان و نازنین گفتار
که نان آجرین ما ز نو تنعیم خواهد شد

هزاران زخم بر این پیکر مجروح داریم ما
ولی با مرهم وحدت همه ترمیم خواهد شد

بسی خار مغیلان رفته در پای زن و اطفال
ولی با لطف و با حکمت کمی تکریم خواهد شد .

صادقی ارزگانی
قم مقدسه، ۲۲ تیر ۱۴۰۰
♻️ سه‌گانه‌های نگارش

🔻 متن اصلی
امام دُم بنی‌صدر را یک جورهایی کوتاه کرده بود و غیرمستقیم به او گفته بود حق نداری در کار جنگ دخالت کنی.

✳️ نظر ویراستار
گاهی ظرایفی هست که در نظر اول به چشم نمی‌آید ولی اثری پنهان در ذهن مخاطب می‌گذارد. در اینجا کلمۀ «دم» بعد از کلمۀ «امام» جالب نیست. هر کلمه، مثل چراغی، روی کلمات مجاور خود هم نور می‌اندازد و تأثیر هاله‌ای روی آن‌ها دارد. پس به نظرم بهتر است بین دو کلمۀ «امام» و «دم» فاصله ایجاد شود. مثلاً می‌شود «یک جورهایی» را جلوتر آورد.

حاصل ویرایش
امام یک جورهایی دُم بنی‌صدر را کوتاه کرده بود و غیرمستقیم به او گفته بود حق ندارد در کار جنگ دخالت کند.

#آموزشی_کاظمی
#نگارش
#سه_گانه_های_نگارش

@asarkazemi
🔹 بخشی از شعر «شهر من‌»
🔸 محمدکاظم کاظمی

شام است و آبگینۀ رؤیاست شهر من‌
دلخواه و دلفریب و دل‌آراست شهر من‌

دلخواه و دلفریب و دل‌آراست شهر من‌
یعنی عروس جملۀ دنیاست شهر من‌

از اشک‌های یخ‌زده آیینه ساخته‌
از خون دیده و دل خود خینه ساخته‌

اندوهگین نشسته که آیند در برش‌
دامادهای کور و کل و چاق و لاغرش‌


دنیا برای خام‌خیالان عوض شده‌است‌
آری‌، در این معامله پالان عوض شده است‌

دیروزمان خیال قتال و حماسه‌ای‌
امروزمان دهانی و دستی و کاسه‌ای‌

دیروزمان به فرق برادر فرا شدن‌
امروزمان به گور برادر گدا شدن‌

دیروزمان به کورۀ آتش فرو شدن‌
امروزمان عروس سر چارسو شدن‌

گفتیم «سنگ بر سر این شیشه بشکند
این ریشه محکم است‌، مگر تیشه بشکند»

غافل که تیشه می‌رود و رنده می‌شود
با رنده پوست از تن ما کنده می‌شود

با رنده پوست می‌شوم و دم نمی‌زنم‌
قربان دوست می‌شوم و دم نمی‌زنم‌


ای شهر من‌! به خاک فروخسپ و گَنده۱ باش‌
یا با تمام خویش‌، مهیای رنده باش‌

این رنده می‌تراشد و زیبات می‌کند
آنگه عروس جملۀ دنیات می‌کند

تا یک دو گوشواره به گوش تو بگذرد،
هفتاد ملّت از بر و دوش تو بگذرد

صبح است و روزِ نو به فراروی شهر من‌
چشم تمام خلق جهان سوی شهر من‌...
بهمن ۱۳۸۱

۱. گَنده: زشت، بدقیافه. در هرات به این معنی رایج است.
♻️ سه‌گانه‌های نگارش

🔻 متن اصلی
همهٔ شوق و نیز ترس و دلهرهٔ ما را کتاب‌ها به خود اختصاص می‌دادند.

✳️ نظر ویراستار
تا می‌توانیم ساده بنویسیم. از ساده و بی‌پیرایه نوشتن کسی ضرر نمی‌کند. «به خود اختصاص می‌دادند» مناسب این مقام نیست.

حاصل ویرایش
به خاطر کتاب‌ها هم شوق داشتیم و هم ترس و دلهره.

#آموزشی_کاظمی
#نگارش
#سه_گانه_های_نگارش

@asarkazemi
✳️ نکته‌های ویرایش

🔻 مسئلۀ اصلی در این عبارت چیست؟
«آن‌وقت‌ها گاهی دوستم آمنه حسینی مرا به خانه‌شان می‌برد. پدرش عضو شورای انقلاب بود و طرفدار آیت‌الله بهشتی . در برنامه‌هایشان سرود می‌خواندم.»

🔻 به دنبال عیب و نقصی در نقطه و ویرگول و فاصله و نیم‌فاصله نباشید. قضیۀ دیگری است. این روایت مال سال ۱۳۶۴ است و در آن زمان چهار سال از شهادت آیت‌الله دکتر سید محمد بهشتی گذشته بوده است. پس با خود گفتم شاید این بهشتی دیگری است یعنی آیت‌الله سید علی بهشتی رئیس شورای اتفاق افغانستان، به خصوص که این متن مربوط به یک مهاجر افغانستانی است.
با نویسنده صحبت کردم و مشخص شد که همین درست است. پس «شورای انقلاب» هم باید «شورای اتفاق» می‌شد. یک پانوشت هم زدم که منظور در اینجا کدام آیت‌الله بهشتی است تا خوانندهٔ کتاب هم سرگردان نشود.
🔻 می‌خواهم این را بگویم که در ویرایش بیش از این که محو و غرق مسائل فنی شویم، نیم‌نگاهی به محتوای مطلب هم بیندازیم. تصور کنیم که این کتاب را می‌خوانیم تا چیزی فرابگیریم. آن وقت هم چیزی فرامی‌گیریم و هم مسائلی از این قبیل را متوجه می‌شویم و رفع می‌کنیم.
🔻 ریا نباشد، یکی از دلایلی که خیلی از عزیزان علاقه دارند کتابشان را من ویرایش کنم، همین است. این که در خیلی چیزهای دیگر جدا از وظایف معمول ویراستار هم دقت می‌کنم و البته در این موارد، باز سرخود هم متن را اصلاح نمی‌کنم. علامت می‌زنم و از مؤلف می‌پرسم.

#نکته_های_نگارش
#ویراستاری
#آموزشی_کاظمی

@asarkazemi
✳️ نکته‌های ویرایش

🔻 بهتر این است که در ویراستاری، بکوشیم که معنی متن را نیز دریابیم. یعنی طوری متن را بخوانیم، انگار می‌خواهیم آن را فرابگیریم. آنگاه دو استفاده می‌کنیم. یکی این که به دانش و معلومات ما افزوده می‌شود و دیگر این که خطاها را بهتر درمی‌یابیم.

🔻 در اینجا متن به ظاهر مشکلی ندارد، ولی من که آن را به نیت یادگرفتن می‌خوانم، متوجه می‌شوم که ایرادی در کار هست. «متناهی» یعنی «محدود» و این با «وجوب و قِدم» تناسب ندارد. برعکس، «لاتناهی» یعنی «نامحدود» و این هم با «ممکن و حادث» تناسب ندارد. پس می‌شود حدس زد که این دو در چاپ جابه‌جا شده است. و من وقتی به غلط‌نامۀ متن اصلی کتاب مراجعه می‌کنم، می‌بینم که بله حدس من درست است و اینجا اشتباه چاپی است. جای این دو باید تعویض شود، البته با ذکر این موضوع در پانوشت و نه به صورت بی‌نام و نشان.

🔻 حقیقت این است که بخش مهمی از اطلاعات عمومی من از همین ویراستاری‌ها فراهم آمده است. من حدود بیست سال است که فرصت کتاب‌خواندن به شکل معمول ندارم. ولی در این مدت صدها کتاب در حین ویراستاری خوانده‌ام و از مطالبشان بهره برده‌ام.

#ویرایش
#آموزشی_کاظمی

@asarkazemi
✳️ نکته‌های ویرایش

این «را» از نظر دستوری باید حذف شود. متن هم کتاب «نگاهی به زیبایی» صلاح‌الدین سلجوقی است که قبلاً در سال ۱۳۴۲ منتشر شده است. ولی من این «را» را حذف نمی‌کنم و متن را اصلاح نمی‌کنم، به چند دلیل.

🔻 نویسنده در قید حیات نیست و خودش به من اجازۀ تصرف نداده است.

🔻 این متن قبلاً چاپ شده است. من آن را برای تجدید چاپ ویرایش می‌کنم. نباید میان دو چاپ از کتاب مغایرت باشد.

🔻 نویسندۀ این اثر یک دانشمند بزرگ و ادیب تواناست نه یک نویسندۀ معمولی. نوشته‌های نویسندگان مهم، به آثار کلاسیک بدل می‌شوند و ما باید چنین آثاری را به شکل اصلی حفظ کنیم، عین یک اثر تاریخی.

🔻 و موضوع مهم دیگر این که ممکن است کسی بخواهد دربارۀ سبک نثر این نویسنده یا نثر فارسی آن زمان افغانستان تحقیق کند. اینجا همین خطای دستوری هم ارزش تحقیق دارد که چرا در نثر ایشان رخ داده است. آیا در آن دوره در افغانستان سابقه دارد؟ ندارد؟ در آثار دیگران چطور؟
مخدوش کردن یک سند زبانی راه تحقیق را می‌بندد.

این مهم است که یک ویراستار بداند که حوزۀ وظایف و صلاحیت‌های او در یک متن چقدر است.

#آموزشی_کاظمی
#ویرایش
@asarkazemi
✳️ نکته‌های ویرایش
(پیوسته به یادداشت قبل)

در یادداشت قبل دیدیم که یک «را» داشتیم که خود را مجاز به حذف آن ندانستیم هرچند زائد بود. حالا اینجا یک «که» اضافی هم داریم. این را هم همان طور باقی می‌گذاریم؟
نه این دیگر حکمش فرق می‌کند. آن کاربرد «را» امری رایج است و در آثار صلاح‌الدین سلجوقی هم بارها دیده شده است. ولی کاربرد این «که» در این موقعیت بی‌سابقه است و باید غلط چاپی یا سهوالقلم نویسنده باشد. پس باید آن را اصلاح کرد.
حالا من آن را حذف می‌کنم و تمام؟ نه بلکه پانوشت هم می‌زنم که در اینجا یک «که» بوده و حذف شده است. به چند دلیل.

🔻 هرچند مشخص است که این «که» زائد است، من دانش و یقین صد درصد ندارم. شاید کلمهٔ دیگری بوده است. شاید بخشی از جمله افتاده است. احتمالات دیگری هم در کار هست و باید احتیاط کرد.

🔻 اگر کسی متوجه مغایرت این چاپ و چاپ قدیم کتاب شد بداند که قضیه چیست. تصور نکند که ما در ویرایش خود، در کتاب تصرف کرده‌ایم یا کلمه از چشم ما مانده است.

🔻 با این پاورقی زدن، دقت ویرایش را هم نشان می‌دهم تا خواننده متوجه شود که حتی یک «که» بدون دلیل و به صورت بی‌نام و نشان از متن حذف نشده است.

@asarkazemi
✳️ ویرایشی به سبک تصحیح متون

🔹 شما سطر چهارم را چطور می‌خوانید؟ «می‌بینید درد اما دشت کتۀ بزرگ غبار»؟

🔻 آن جای خالی اول می‌تواند جای یک «ن» باشد که از چاپ افتاده است. پس می‌شود گفت «در دامان دشت». خوب آن «کت‍ هٔ» چیست؟ آنجا هم یک حرف دیگر افتاده است. ولی چه حرفی؟ اینجا یک «ل» افتاده و کلمه «کتلهٔ» بوده است. تازه تو فقط وقتی می‌توانی آن را حدس بزنی که با کلمهٔ «کتله»‌ آشنا باشی. وگرنه همچنان سرگردان هستی.
اما «کتله»‌ چیست؟ یعنی «توده». پس معما حل شد.
🔻 نمی‌خواهم در مورد سختی کار ویراستار داد سخن دهم. هر کاری سختی خود را دارد و چه بسا بعضی کارها خیلی بیشتر. فقط می‌خواهم بیان کنم که وقتی گفته می‌شود مثلاً کتاب «افکار شاعر» صلاح‌الدین سلجوقی با ویرایش جدیدی منتشر شده است، بدانیم که در این ویرایش خیلی کارها شده است و این اصلاح غلط‌ها و پرکردن خالیگاه‌ها فقط یک قسمت کار است. لغت‌های سخت در واژه‌نامه معنی می‌شود؛ متن نقطه‌گذاری می‌شود؛ آیات قرآن اعراب‌گذاری می‌شود؛ در موارد لازم پانوشت‌های توضیحی زده می‌شود و کارهای بسیار دیگری که در نهایت کتاب را مقبول طبع خوانندگان می‌سازد.

#ویرایش
#آموزشی_کاظمی
@asarkazemi
♻️ سه‌گانه‌های نگارش

🔻 متن اصلی
به همین دلیل، یکی از آسیب‌های گفتگو که به تغییر نگرش در مخاطبان منجر نمی‌شود، عدم رعایت دانش و مهارت دیدگاه‌گیری، به دلایل مختلف از جمله تسلط هیجان منفی بر رفتار، سوگیری، استفاده از کلیشه‌های ذهنی و رفتارهایی است که همدلی را تخریب می‌کنند.

✳️ نظر ویراستار
این جمله‌ای است با ۴۴ کلمه و قدری طولانی است، به خصوص که پیچیده نیز هست. و این پیچیدگی هم باید علاج شود. لازم نیست بگوییم «به تغییر نگرش در مخاطبان منجر نمی‌شود» بلکه می‌شود گفت «مانع تغییر نگرش در مخاطبان می‌شود» و به جای «عدم رعایت» می‌شود گفت «رعایت نکردن». من عبارت را دو جمله می‌سازم و یک مقدار هم ساده‌تر می‌کنم.

حاصل ویرایش
به همین دلیل، یکی از آسیب‌های گفتگو که مانع تغییر نگرش در مخاطبان می‌شود، رعایت‌نکردن دانش و مهارت دیدگاه‌گیری است. تسلط هیجان منفی بر رفتار، سوگیری و استفاده از کلیشه‌های ذهنی، چیزهایی است که همدلی را تخریب می‌کند.

#آموزشی_کاظمی
#نگارش
#سه_گانه_های_نگارش
@asarkazemi