ایران بریفینگ
قسمت هفتم / نکته بسیار مهم و تعیینکننده که درباره اعضای تشکیلات «فولکس واگنی» چپهای اسلامی وجود دارد، سابقه امنیتی-اطلاعاتی همهی آنهاست. جالب است که بدانید #مصطفی_تاجزاده که امروز به ظاهر اپوزیسیون درون جمهوری اسلامی محسوب میشود، سالها عضو یک تشکیلات…
قسمت هشتم / از دیگر اعضای سوار بر فولکس واگن میتوان به محسن آرمین اشاره کرد که بازجوی امنیتی اوین بود.
«اکبر براتی»، که خود عضو سازمان مجاهدین دوره اول بود، در مصاحبهای با تسنیم (۱۲ شهریور ۹۶) شرح داد که فیضالله عربسرخی، #محسن_آرمین و برخی دیگر از اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب، در همان دوران معتقد بودند که باید مثل ساواک، از متهمان بازجویی کرد. او همچنین از انحرافات فکری و عقیدتی جریان چپ سازمان مجاهدین انقلاب سخن به میان آورد:«امثال آرمین نزدیک #بهزاد_نبوی بودند اصول بازجویی نزد آنها همان اصولی است که #ساواک در رژیم سابق پیاده کرده و باید با شدیدترین رفتار با متهمان برخورد کنند و بی محابا از قدرت استفاده کردند. همین رفتار اینها باعث شد که متأسفانه برخی متهمان و خانوادههایشان به دشمنان قسم خورده نظام تبدیل شوند و در این سالها از هیچ اقدامی نسبت به ضربه زدن به نظام دریغ نکنند و از نظر بنده این بدرفتاریهای این گروه که عمدتاً تفکرات چپی داشتند، برای نظام نبود و به منظور خالی کردن عقدههایی بود که در زندگیشان داشتند و فشارهای موجود در زندگی شخصیشان را در بازجوییها تخلیه میکردند.”
براتی به نکته بسیار مهمی در ادامه همین مصاحبه اشاره کرد:«صادق نوروزی، #فیض_الله_عرب_سرخی ، (ابوالفضل) قدیانی و امثالهم بودند که در اوایل انقلاب بازجو شدند و تخلفات زیادی کردند چون برخی بازجوییها توسط بچههای مجاهدین انقلاب انجام میشد. همین اتفاقات و برخی انحرافات دیگر باعث شد که آیتالله راستی کاشانی که نماینده امام در سازمان مجاهدین انقلاب بود به دستور امام سازمان را منحل شده اعلام کند»
سوابق اطلاعاتی و امنیتی اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب (چه رسمی و چه غیررسمی) از محسن آرمین و عربسرخی تا محمد سلامتی و خسرو قنبری تهرانی کاملاً ثبت و ضبط است.
حتی افراد رده دوم جناح چپ این سازمان از قبیل #محسن_سازگارا و محسن مخملباف هم در دهه ۶۰ دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی بودند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«اکبر براتی»، که خود عضو سازمان مجاهدین دوره اول بود، در مصاحبهای با تسنیم (۱۲ شهریور ۹۶) شرح داد که فیضالله عربسرخی، #محسن_آرمین و برخی دیگر از اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب، در همان دوران معتقد بودند که باید مثل ساواک، از متهمان بازجویی کرد. او همچنین از انحرافات فکری و عقیدتی جریان چپ سازمان مجاهدین انقلاب سخن به میان آورد:«امثال آرمین نزدیک #بهزاد_نبوی بودند اصول بازجویی نزد آنها همان اصولی است که #ساواک در رژیم سابق پیاده کرده و باید با شدیدترین رفتار با متهمان برخورد کنند و بی محابا از قدرت استفاده کردند. همین رفتار اینها باعث شد که متأسفانه برخی متهمان و خانوادههایشان به دشمنان قسم خورده نظام تبدیل شوند و در این سالها از هیچ اقدامی نسبت به ضربه زدن به نظام دریغ نکنند و از نظر بنده این بدرفتاریهای این گروه که عمدتاً تفکرات چپی داشتند، برای نظام نبود و به منظور خالی کردن عقدههایی بود که در زندگیشان داشتند و فشارهای موجود در زندگی شخصیشان را در بازجوییها تخلیه میکردند.”
براتی به نکته بسیار مهمی در ادامه همین مصاحبه اشاره کرد:«صادق نوروزی، #فیض_الله_عرب_سرخی ، (ابوالفضل) قدیانی و امثالهم بودند که در اوایل انقلاب بازجو شدند و تخلفات زیادی کردند چون برخی بازجوییها توسط بچههای مجاهدین انقلاب انجام میشد. همین اتفاقات و برخی انحرافات دیگر باعث شد که آیتالله راستی کاشانی که نماینده امام در سازمان مجاهدین انقلاب بود به دستور امام سازمان را منحل شده اعلام کند»
سوابق اطلاعاتی و امنیتی اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب (چه رسمی و چه غیررسمی) از محسن آرمین و عربسرخی تا محمد سلامتی و خسرو قنبری تهرانی کاملاً ثبت و ضبط است.
حتی افراد رده دوم جناح چپ این سازمان از قبیل #محسن_سازگارا و محسن مخملباف هم در دهه ۶۰ دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی بودند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هفدهم / شرح وظایف وزارت اطلاعات: الف- کسب و جمعآوری اخبار و تولید، تجزیه، تحلیل، و طبقهبندی اطلاعات مورد نیاز در ابعاد داخلی و خارجی. ب- کشف توطئهها و فعالیتهای براندازی، جاسوسی، خرابکاری، و اغتشاش علیه استقلال و امنیت و تمامیت ارضی کشور و نظام جمهوری…
قسمت هجدهم / وزارت اطلاعات تا پیش از دولت هاشمی همچنان در افت و خیز و سازماندهی بود.
با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصرهای در هیات دولت مصوب شد که سالانه تعداد مشخصی از اعضای سپاه در اختیار دولت بهعنوان «مأمور به خدمت» قرار گیرند، گرچه در این مصوبه هیات دولت بهطور مشخص توضیح داده نشده بود که این پاسداران در کجای دولت باید قرار گیرند؟
اما آنچه واضح بود و بعدها مشخص شد غالب این مأموران به خدمت در دو وزارت حساس اطلاعات و امور خارجه جای گرفتند و اینگونه بود که جای خالی چپهای وزارت اطلاعات را مأمور به خدمتهای سپاه در وزارت اطلاعات پر کردند افرادی همچون حسین شریعتمداری که بهیکباره از معاونت اطلاعات سپاه به گروه اجتماعی وزارت اطلاعات در معاونت ویژه رسیدند و یا امیر مسعود اثنی عشری که پیش از آن فرمانده حفاظت اطلاعات دانشگاه امام حسین بود بهیکباره جایگزین محمدرضا تاجیک در دانشکده امام هادی وزارت اطلاعات گردید.
اما نکته مرموز اینجاست آنهایی که عمدتاً خود را چپ اطلاعاتی میدانستند (افرادی چون #سعید_حجاریان، عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، مجید محمدی، #محسن_میردامادی، #محسن_آرمین، علیرضا علوی تبار، مجید محمدی، ماشاالله شمسالواعظین، #علی_ربیعی و اردشیر امیر ارجمند و…) کجا رفتند؟
#چپهای_اسلامی وزارت اطلاعات در دولت دوم هاشمی رفتهرفته و بهصورت کاملاً سازمانی از وزارت اطلاعات خارج شدند و با هدایت #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» را راهاندازی کردند، در واقع «حتی یک نفر» را هم نمی توان در مرکز تاسیس شده زیر دست هاشمی یافت که سابقه امنیتی نداشته باشد!
آنچه این افراد در این مرکز انجام دادند همانی بود که در وزارت اطلاعات انجام میدادند،بهعبارتیدیگر مأموریت این افراد همانی بود که بود و صرفاً بنا بر سیاستی که «نظام» در نظر داشت و به دوران پسا هاشمی میاندیشید که مهمترین مقطع تاریخی جمهوری اسلامی بود ، چراکه با فوت خمینی و آغاز رهبری خامنهای و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب هاشمی به آن سمت که کاملاً انتخاباتی از پیش تعیینشده بود اکنون نظام با یک انتخابات نفسگیر مواجه بود و احتیاج به یک «حیاط خلوت» بود تا جمعی گردهم آیند و تدبیر بیاندیشند .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصرهای در هیات دولت مصوب شد که سالانه تعداد مشخصی از اعضای سپاه در اختیار دولت بهعنوان «مأمور به خدمت» قرار گیرند، گرچه در این مصوبه هیات دولت بهطور مشخص توضیح داده نشده بود که این پاسداران در کجای دولت باید قرار گیرند؟
اما آنچه واضح بود و بعدها مشخص شد غالب این مأموران به خدمت در دو وزارت حساس اطلاعات و امور خارجه جای گرفتند و اینگونه بود که جای خالی چپهای وزارت اطلاعات را مأمور به خدمتهای سپاه در وزارت اطلاعات پر کردند افرادی همچون حسین شریعتمداری که بهیکباره از معاونت اطلاعات سپاه به گروه اجتماعی وزارت اطلاعات در معاونت ویژه رسیدند و یا امیر مسعود اثنی عشری که پیش از آن فرمانده حفاظت اطلاعات دانشگاه امام حسین بود بهیکباره جایگزین محمدرضا تاجیک در دانشکده امام هادی وزارت اطلاعات گردید.
اما نکته مرموز اینجاست آنهایی که عمدتاً خود را چپ اطلاعاتی میدانستند (افرادی چون #سعید_حجاریان، عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، مجید محمدی، #محسن_میردامادی، #محسن_آرمین، علیرضا علوی تبار، مجید محمدی، ماشاالله شمسالواعظین، #علی_ربیعی و اردشیر امیر ارجمند و…) کجا رفتند؟
#چپهای_اسلامی وزارت اطلاعات در دولت دوم هاشمی رفتهرفته و بهصورت کاملاً سازمانی از وزارت اطلاعات خارج شدند و با هدایت #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» را راهاندازی کردند، در واقع «حتی یک نفر» را هم نمی توان در مرکز تاسیس شده زیر دست هاشمی یافت که سابقه امنیتی نداشته باشد!
آنچه این افراد در این مرکز انجام دادند همانی بود که در وزارت اطلاعات انجام میدادند،بهعبارتیدیگر مأموریت این افراد همانی بود که بود و صرفاً بنا بر سیاستی که «نظام» در نظر داشت و به دوران پسا هاشمی میاندیشید که مهمترین مقطع تاریخی جمهوری اسلامی بود ، چراکه با فوت خمینی و آغاز رهبری خامنهای و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب هاشمی به آن سمت که کاملاً انتخاباتی از پیش تعیینشده بود اکنون نظام با یک انتخابات نفسگیر مواجه بود و احتیاج به یک «حیاط خلوت» بود تا جمعی گردهم آیند و تدبیر بیاندیشند .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیستم / مصطفی تاجزاده دیگر چپ اطلاعاتی که وی نیز همان سالها در آن مرکز از وزارت اطلاعات مقیم آنجا شده بود، بخش توسعهٔ سیاسی مرکز تحقیقات را اینگونه توصیف میکند: «در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری که در آن زمان آقای موسویخوئینیها مسئولش بود……
قسمت بیست و یک / به روزنامه عصر آزادگان ۲۹ فروردین ۱۳۷۹ میرویم، یادداشت « ۱۰۷ نفر » که #محمد_قوچانی به نامه ۱۰۷ چپگرا خطاب به هاشمی رفسنجانی اشاره میکند و آن را برگ زرین و اعلام موجودیت اصلاحطلبانی میداند که هویتشان در «انقلابی بودن و خط امام بودن» است.
قوچانی مینویسد: «۱۰۷ نویسنده، روشنفکر و سیاستمداری که در ۲۷ تیرماه ۱۳۷۴ آن نامه را امضا کرده بودند، وارثان نسلی از مردان انقلابی دهه پنجاه بودند که با گذار از دهه شصت به اصلاحطلبان دهه هفتاد تبدیل شدند و آن نامه چون فهرست راهنمای جمعی از آنان به کار مخالفان اصلاحات میآمد. اینان … فرزندان انقلاب بودند و با پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تجربه حضور در نهادهای سیاسی و فرهنگی حکومت جدید را از سر گذراندند. حکومت جدید برای اداره کشور نیاز به مردان جدید داشت و آنان که از دل گروههای پراکنده انقلابی و مذهبی ستیزنده با حکومت شاه برآمده بودند و با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی خط تماسی مستقیم داشتند، در زمره مناسبترین انتخابها برای حکومت جدید بودند.
اینان با درگذشت امام خمینی و برکنار ماندن جناح چپ از قدرت، نهادهای امنیتی و سیاسی را وانهاده بودند و به حلقه روشنفکران دینی جدید پیوسته بودند … چنانکه در همان نامه ۱۰۷ نفر نام چهرههایی شاخص از ایشان به چشم میخورد»
قوچانی در ادامه به #مصطفی_تاجزاده، #محسن_آرمین، #محسن_سازگارا، عباس عبدی و #سید_محمد_موسوی_خوئینیها اشاره میکند و «باافتخار» سوابق امنیتی و نظامی و قضائی آنها را در خط انقلاب و امام برمیشمرد و اشاره میکند: «سید محمد موسویخوئینیها، دادستانی انقلاب اسلامی را به همراه دوستان دیگرش (همچون عباس عبدی) رها کرد تا در مرکز مطالعات استراتژیک آمادگیهای ورود به عرصه سیاست را تمرین کند و در چهره یک سیاستمدار ظاهر شود. او بهاتفاق گروهی دیگر از همفکرانش موسسهای تحقیقاتی را پایه گذاشت که کارگاه تولیدی بسیاری از پروژههای روشنفکری شد «مجید محمدی» همکار برخی نهادهای رسمی در چهره یک نویسنده حرفهای ظاهر شد. «عمادالدین باقی» سپاه را وانهاد و ….»
محمد قوچانی – ۱۰۷ نفر / روزنامه عصر آزادگان
#چپهای_اسلامی #نازی_آبادیها
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قوچانی مینویسد: «۱۰۷ نویسنده، روشنفکر و سیاستمداری که در ۲۷ تیرماه ۱۳۷۴ آن نامه را امضا کرده بودند، وارثان نسلی از مردان انقلابی دهه پنجاه بودند که با گذار از دهه شصت به اصلاحطلبان دهه هفتاد تبدیل شدند و آن نامه چون فهرست راهنمای جمعی از آنان به کار مخالفان اصلاحات میآمد. اینان … فرزندان انقلاب بودند و با پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تجربه حضور در نهادهای سیاسی و فرهنگی حکومت جدید را از سر گذراندند. حکومت جدید برای اداره کشور نیاز به مردان جدید داشت و آنان که از دل گروههای پراکنده انقلابی و مذهبی ستیزنده با حکومت شاه برآمده بودند و با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی خط تماسی مستقیم داشتند، در زمره مناسبترین انتخابها برای حکومت جدید بودند.
اینان با درگذشت امام خمینی و برکنار ماندن جناح چپ از قدرت، نهادهای امنیتی و سیاسی را وانهاده بودند و به حلقه روشنفکران دینی جدید پیوسته بودند … چنانکه در همان نامه ۱۰۷ نفر نام چهرههایی شاخص از ایشان به چشم میخورد»
قوچانی در ادامه به #مصطفی_تاجزاده، #محسن_آرمین، #محسن_سازگارا، عباس عبدی و #سید_محمد_موسوی_خوئینیها اشاره میکند و «باافتخار» سوابق امنیتی و نظامی و قضائی آنها را در خط انقلاب و امام برمیشمرد و اشاره میکند: «سید محمد موسویخوئینیها، دادستانی انقلاب اسلامی را به همراه دوستان دیگرش (همچون عباس عبدی) رها کرد تا در مرکز مطالعات استراتژیک آمادگیهای ورود به عرصه سیاست را تمرین کند و در چهره یک سیاستمدار ظاهر شود. او بهاتفاق گروهی دیگر از همفکرانش موسسهای تحقیقاتی را پایه گذاشت که کارگاه تولیدی بسیاری از پروژههای روشنفکری شد «مجید محمدی» همکار برخی نهادهای رسمی در چهره یک نویسنده حرفهای ظاهر شد. «عمادالدین باقی» سپاه را وانهاد و ….»
محمد قوچانی – ۱۰۷ نفر / روزنامه عصر آزادگان
#چپهای_اسلامی #نازی_آبادیها
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
مشهور ترین قتل و شرارت رفیقدوست قتل یک پاسبان است که او مدعی است از مدیران ساواک بوده و در کتابش شرح دقیق که چگونه فردی که یک پیرمرد روحانی را بر زمین انداخته و به عمامه وی لگد زده که در همان زمان تصمیم به قتل او گرفته: «یکشبی که بهشدت باران میآمد، شاید…
محمود علیزاده طباطبایی که این روزها وکالت خانواده هاشمی و بسیاری از زندانیان اصلاح طلب را برعهده دارد از همافران انقلابی آن روزها و از آجودانهای ستاد نیروی هوایی بوده که در خاطرات خود میگوید:« آقای باقرزاده اطلاع داد که قرار است ربیعی را بازداشت کنند اما شنیده او در ستاد با تعداد زیادی محافظ و مسلسل و تفنگ قصد مقاومت دارد، من به ایشان گفتم لازم نیست میروم و تیمسار را با خودم میآورم گروه ضربت.
دفتر تیمسار در ستاد بود و من آن روزها در دوشان تپه بودم، رفتم و دیدم خبری از محافظ و مسلسل و تفنگ نیست و فقط آجودان ایشان حضور دارد. گفتم میخواهم تیمسار را ببینم. ایشان به داخل دفتر تیمسار رفتند و بعد از هماهنگی من را به داخل راهنمایی کردند. بعد از ورود ادای احترام نظامی کردم و گفتم تیمسار احتمالا از گروه ضربت با شما تماس گرفتهاند و آمدهام شما رو ببرم.
تیمسار از روی صندلی بلند شد و نگاهی به دیوار اتاق که عکس فرماندهان نیروی هوایی شاهنشاهی از ابتدای تاسیس روی آن نصب بود کرد و سپس رو به من کرد و گفت: سرکار همافر، ما که تمام شدیم و نیروی هوایی به دست شما افتاد این فرماندهان خائن نبودند و برای خشت خشت نیروی هوایی زحمت کشیدند شما خرابش نکنید. سپس بدون کلامی دیگر از اتاق خارج شد و با هم سوار لندرور شدیم و به گروه ضربت که قصرفیروزه بود رسیدیم آقای باقرزاده و رفیقدوست آماده بودند»
از اینجا به بعد را در خاطرات #محمد_علی_باقرزاده[رئیس گروه ضربت نیروی هوایی ارتش] میتوان یافت:«#علیزاده_طباطبایی از همافران انقلابی لجستیکی بود، ربیعی را آوردند، مسلح بود به من که رسید کلتش را تحویل داد لبخندی زد و گفت کجا باید برویم؟ گفتم اول منزلتان،به خانهاش که رسیدیم همسرش با چمدان منتظر بود،رفیقدوست شروع به درشتی کرد،آرمین [ #محسن_آرمین ] به او گفت مراقب کلامش باشد،در چمدان همسرش جواهرات و طلا و یک قوطی یک کیلویی روغن نباتی پر سکه طلا بود آقای رفیقدوست همه را داخل خودرو گذاشت و بعد از بازرسی خانه به سمت مدرسه علوی حرکت کردیم»
#امیر_حسین_ربیعی کمتر از دوماه بعد در مدرسه علوی و یا زندان قصر تیرباران شد، اما هرگز تکلیف داراییهای ضبط شده وی توسط #محسن_رفیق_دوست مشخص نشد،این فقط یک مورد از صدها مورد موجود و مستند است.
بهرروی #محسن_رفیقدوست در ماههای ابتدایی انقلاب تبدیل میشود به یکی از امینترین و نزدیکترین فرد متصل به شورای انقلاب .
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دفتر تیمسار در ستاد بود و من آن روزها در دوشان تپه بودم، رفتم و دیدم خبری از محافظ و مسلسل و تفنگ نیست و فقط آجودان ایشان حضور دارد. گفتم میخواهم تیمسار را ببینم. ایشان به داخل دفتر تیمسار رفتند و بعد از هماهنگی من را به داخل راهنمایی کردند. بعد از ورود ادای احترام نظامی کردم و گفتم تیمسار احتمالا از گروه ضربت با شما تماس گرفتهاند و آمدهام شما رو ببرم.
تیمسار از روی صندلی بلند شد و نگاهی به دیوار اتاق که عکس فرماندهان نیروی هوایی شاهنشاهی از ابتدای تاسیس روی آن نصب بود کرد و سپس رو به من کرد و گفت: سرکار همافر، ما که تمام شدیم و نیروی هوایی به دست شما افتاد این فرماندهان خائن نبودند و برای خشت خشت نیروی هوایی زحمت کشیدند شما خرابش نکنید. سپس بدون کلامی دیگر از اتاق خارج شد و با هم سوار لندرور شدیم و به گروه ضربت که قصرفیروزه بود رسیدیم آقای باقرزاده و رفیقدوست آماده بودند»
از اینجا به بعد را در خاطرات #محمد_علی_باقرزاده[رئیس گروه ضربت نیروی هوایی ارتش] میتوان یافت:«#علیزاده_طباطبایی از همافران انقلابی لجستیکی بود، ربیعی را آوردند، مسلح بود به من که رسید کلتش را تحویل داد لبخندی زد و گفت کجا باید برویم؟ گفتم اول منزلتان،به خانهاش که رسیدیم همسرش با چمدان منتظر بود،رفیقدوست شروع به درشتی کرد،آرمین [ #محسن_آرمین ] به او گفت مراقب کلامش باشد،در چمدان همسرش جواهرات و طلا و یک قوطی یک کیلویی روغن نباتی پر سکه طلا بود آقای رفیقدوست همه را داخل خودرو گذاشت و بعد از بازرسی خانه به سمت مدرسه علوی حرکت کردیم»
#امیر_حسین_ربیعی کمتر از دوماه بعد در مدرسه علوی و یا زندان قصر تیرباران شد، اما هرگز تکلیف داراییهای ضبط شده وی توسط #محسن_رفیق_دوست مشخص نشد،این فقط یک مورد از صدها مورد موجود و مستند است.
بهرروی #محسن_رفیقدوست در ماههای ابتدایی انقلاب تبدیل میشود به یکی از امینترین و نزدیکترین فرد متصل به شورای انقلاب .
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Forwarded from ایران بریفینگ
دفتر تیمسار #امیرحسین_ربیعی در ستاد بود و من هم آن روزها در دوشان تپه بودم، رفتم و دیدم خبری از محافظ و مسلسل و تفنگ نیست و فقط آجودان ایشان حضور دارد.
گفتم میخواهم تیمسار را ببینم. ایشان به داخل دفتر تیمسار رفتند و بعد از هماهنگی من را به داخل راهنمایی کردند. بعد از ورود ادای احترام نظامی کردم و گفتم تیمسار احتمالا از گروه ضربت با شما تماس گرفتهاند و آمدهام شما رو ببرم.
تیمسار از روی صندلی بلند شد و نگاهی به دیوار اتاق که عکس فرماندهان نیروی هوایی شاهنشاهی از ابتدای تاسیس روی آن نصب بود کرد و سپس رو به من کرد و گفت: سرکار همافر، ما که تمام شدیم و نیروی هوایی به دست شما افتاد این فرماندهان خائن نبودند و برای خشت خشت نیروی هوایی زحمت کشیدند شما خرابش نکنید. سپس بدون کلامی دیگر از اتاق خارج شدیم و با هم سوار لندرور شدیم و به گروه ضربت که در قصرفیروزه بود رسیدیم آقای باقرزاده و رفیقدوست آماده بودند»
از اینجا به بعد را در خاطرات #محمد_علی_باقرزاده میتوان یافت:«#علیزاده_طباطبایی از همافران انقلابی لجستیکی بود، ربیعی را آوردند، مسلح بود به من که رسید کلتش را تحویل داد لبخندی زد و گفت کجا باید برویم؟ گفتم اول منزلتان،به خانهاش که رسیدیم همسرش با چمدان منتظر بود،رفیقدوست شروع به درشتی کرد، آرمین [ #محسن_آرمین ] به او گفت مراقب کلامش باشد، در چمدان همسرش جواهرات و طلا و یک قوطی یک کیلویی روغن نباتی پر سکه طلا بود آقای رفیقدوست همه را داخل خودرو گذاشت و بعد از بازرسی خانه به سمت مدرسه علوی حرکت کردیم»
#امیر_حسین_ربیعی کمتر از دوماه بعد در مدرسه علوی و به روایتی در زندان قصر تیرباران شد، اما هرگز تکلیف داراییهای ضبط شده وی توسط #محسن_رفیق_دوست مشخص نشد،این فقط یک مورد از صدها مورد موجود و مستند است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM