ایران بریفینگ
قسمت هفتم / نکته بسیار مهم و تعیینکننده که درباره اعضای تشکیلات «فولکس واگنی» چپهای اسلامی وجود دارد، سابقه امنیتی-اطلاعاتی همهی آنهاست. جالب است که بدانید #مصطفی_تاجزاده که امروز به ظاهر اپوزیسیون درون جمهوری اسلامی محسوب میشود، سالها عضو یک تشکیلات…
قسمت هشتم / از دیگر اعضای سوار بر فولکس واگن میتوان به محسن آرمین اشاره کرد که بازجوی امنیتی اوین بود.
«اکبر براتی»، که خود عضو سازمان مجاهدین دوره اول بود، در مصاحبهای با تسنیم (۱۲ شهریور ۹۶) شرح داد که فیضالله عربسرخی، #محسن_آرمین و برخی دیگر از اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب، در همان دوران معتقد بودند که باید مثل ساواک، از متهمان بازجویی کرد. او همچنین از انحرافات فکری و عقیدتی جریان چپ سازمان مجاهدین انقلاب سخن به میان آورد:«امثال آرمین نزدیک #بهزاد_نبوی بودند اصول بازجویی نزد آنها همان اصولی است که #ساواک در رژیم سابق پیاده کرده و باید با شدیدترین رفتار با متهمان برخورد کنند و بی محابا از قدرت استفاده کردند. همین رفتار اینها باعث شد که متأسفانه برخی متهمان و خانوادههایشان به دشمنان قسم خورده نظام تبدیل شوند و در این سالها از هیچ اقدامی نسبت به ضربه زدن به نظام دریغ نکنند و از نظر بنده این بدرفتاریهای این گروه که عمدتاً تفکرات چپی داشتند، برای نظام نبود و به منظور خالی کردن عقدههایی بود که در زندگیشان داشتند و فشارهای موجود در زندگی شخصیشان را در بازجوییها تخلیه میکردند.”
براتی به نکته بسیار مهمی در ادامه همین مصاحبه اشاره کرد:«صادق نوروزی، #فیض_الله_عرب_سرخی ، (ابوالفضل) قدیانی و امثالهم بودند که در اوایل انقلاب بازجو شدند و تخلفات زیادی کردند چون برخی بازجوییها توسط بچههای مجاهدین انقلاب انجام میشد. همین اتفاقات و برخی انحرافات دیگر باعث شد که آیتالله راستی کاشانی که نماینده امام در سازمان مجاهدین انقلاب بود به دستور امام سازمان را منحل شده اعلام کند»
سوابق اطلاعاتی و امنیتی اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب (چه رسمی و چه غیررسمی) از محسن آرمین و عربسرخی تا محمد سلامتی و خسرو قنبری تهرانی کاملاً ثبت و ضبط است.
حتی افراد رده دوم جناح چپ این سازمان از قبیل #محسن_سازگارا و محسن مخملباف هم در دهه ۶۰ دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی بودند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
«اکبر براتی»، که خود عضو سازمان مجاهدین دوره اول بود، در مصاحبهای با تسنیم (۱۲ شهریور ۹۶) شرح داد که فیضالله عربسرخی، #محسن_آرمین و برخی دیگر از اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب، در همان دوران معتقد بودند که باید مثل ساواک، از متهمان بازجویی کرد. او همچنین از انحرافات فکری و عقیدتی جریان چپ سازمان مجاهدین انقلاب سخن به میان آورد:«امثال آرمین نزدیک #بهزاد_نبوی بودند اصول بازجویی نزد آنها همان اصولی است که #ساواک در رژیم سابق پیاده کرده و باید با شدیدترین رفتار با متهمان برخورد کنند و بی محابا از قدرت استفاده کردند. همین رفتار اینها باعث شد که متأسفانه برخی متهمان و خانوادههایشان به دشمنان قسم خورده نظام تبدیل شوند و در این سالها از هیچ اقدامی نسبت به ضربه زدن به نظام دریغ نکنند و از نظر بنده این بدرفتاریهای این گروه که عمدتاً تفکرات چپی داشتند، برای نظام نبود و به منظور خالی کردن عقدههایی بود که در زندگیشان داشتند و فشارهای موجود در زندگی شخصیشان را در بازجوییها تخلیه میکردند.”
براتی به نکته بسیار مهمی در ادامه همین مصاحبه اشاره کرد:«صادق نوروزی، #فیض_الله_عرب_سرخی ، (ابوالفضل) قدیانی و امثالهم بودند که در اوایل انقلاب بازجو شدند و تخلفات زیادی کردند چون برخی بازجوییها توسط بچههای مجاهدین انقلاب انجام میشد. همین اتفاقات و برخی انحرافات دیگر باعث شد که آیتالله راستی کاشانی که نماینده امام در سازمان مجاهدین انقلاب بود به دستور امام سازمان را منحل شده اعلام کند»
سوابق اطلاعاتی و امنیتی اعضای چپ سازمان مجاهدین انقلاب (چه رسمی و چه غیررسمی) از محسن آرمین و عربسرخی تا محمد سلامتی و خسرو قنبری تهرانی کاملاً ثبت و ضبط است.
حتی افراد رده دوم جناح چپ این سازمان از قبیل #محسن_سازگارا و محسن مخملباف هم در دهه ۶۰ دارای سوابق اطلاعاتی و امنیتی بودند.
#چپهای_امنیتی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هفدهم / شرح وظایف وزارت اطلاعات: الف- کسب و جمعآوری اخبار و تولید، تجزیه، تحلیل، و طبقهبندی اطلاعات مورد نیاز در ابعاد داخلی و خارجی. ب- کشف توطئهها و فعالیتهای براندازی، جاسوسی، خرابکاری، و اغتشاش علیه استقلال و امنیت و تمامیت ارضی کشور و نظام جمهوری…
قسمت هجدهم / وزارت اطلاعات تا پیش از دولت هاشمی همچنان در افت و خیز و سازماندهی بود.
با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصرهای در هیات دولت مصوب شد که سالانه تعداد مشخصی از اعضای سپاه در اختیار دولت بهعنوان «مأمور به خدمت» قرار گیرند، گرچه در این مصوبه هیات دولت بهطور مشخص توضیح داده نشده بود که این پاسداران در کجای دولت باید قرار گیرند؟
اما آنچه واضح بود و بعدها مشخص شد غالب این مأموران به خدمت در دو وزارت حساس اطلاعات و امور خارجه جای گرفتند و اینگونه بود که جای خالی چپهای وزارت اطلاعات را مأمور به خدمتهای سپاه در وزارت اطلاعات پر کردند افرادی همچون حسین شریعتمداری که بهیکباره از معاونت اطلاعات سپاه به گروه اجتماعی وزارت اطلاعات در معاونت ویژه رسیدند و یا امیر مسعود اثنی عشری که پیش از آن فرمانده حفاظت اطلاعات دانشگاه امام حسین بود بهیکباره جایگزین محمدرضا تاجیک در دانشکده امام هادی وزارت اطلاعات گردید.
اما نکته مرموز اینجاست آنهایی که عمدتاً خود را چپ اطلاعاتی میدانستند (افرادی چون #سعید_حجاریان، عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، مجید محمدی، #محسن_میردامادی، #محسن_آرمین، علیرضا علوی تبار، مجید محمدی، ماشاالله شمسالواعظین، #علی_ربیعی و اردشیر امیر ارجمند و…) کجا رفتند؟
#چپهای_اسلامی وزارت اطلاعات در دولت دوم هاشمی رفتهرفته و بهصورت کاملاً سازمانی از وزارت اطلاعات خارج شدند و با هدایت #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» را راهاندازی کردند، در واقع «حتی یک نفر» را هم نمی توان در مرکز تاسیس شده زیر دست هاشمی یافت که سابقه امنیتی نداشته باشد!
آنچه این افراد در این مرکز انجام دادند همانی بود که در وزارت اطلاعات انجام میدادند،بهعبارتیدیگر مأموریت این افراد همانی بود که بود و صرفاً بنا بر سیاستی که «نظام» در نظر داشت و به دوران پسا هاشمی میاندیشید که مهمترین مقطع تاریخی جمهوری اسلامی بود ، چراکه با فوت خمینی و آغاز رهبری خامنهای و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب هاشمی به آن سمت که کاملاً انتخاباتی از پیش تعیینشده بود اکنون نظام با یک انتخابات نفسگیر مواجه بود و احتیاج به یک «حیاط خلوت» بود تا جمعی گردهم آیند و تدبیر بیاندیشند .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
با مرگ خمینی و واگذاری قدرت به خامنه ای و هاشمی وزارت اطلاعات نیز جان دیگری یافت، در دولت دوم #اکبر_هاشمی_رفسنجانی بود که در اقدامی معنادار تبصرهای در هیات دولت مصوب شد که سالانه تعداد مشخصی از اعضای سپاه در اختیار دولت بهعنوان «مأمور به خدمت» قرار گیرند، گرچه در این مصوبه هیات دولت بهطور مشخص توضیح داده نشده بود که این پاسداران در کجای دولت باید قرار گیرند؟
اما آنچه واضح بود و بعدها مشخص شد غالب این مأموران به خدمت در دو وزارت حساس اطلاعات و امور خارجه جای گرفتند و اینگونه بود که جای خالی چپهای وزارت اطلاعات را مأمور به خدمتهای سپاه در وزارت اطلاعات پر کردند افرادی همچون حسین شریعتمداری که بهیکباره از معاونت اطلاعات سپاه به گروه اجتماعی وزارت اطلاعات در معاونت ویژه رسیدند و یا امیر مسعود اثنی عشری که پیش از آن فرمانده حفاظت اطلاعات دانشگاه امام حسین بود بهیکباره جایگزین محمدرضا تاجیک در دانشکده امام هادی وزارت اطلاعات گردید.
اما نکته مرموز اینجاست آنهایی که عمدتاً خود را چپ اطلاعاتی میدانستند (افرادی چون #سعید_حجاریان، عباس عبدی، محمدرضا تاجیک، مجید محمدی، #محسن_میردامادی، #محسن_آرمین، علیرضا علوی تبار، مجید محمدی، ماشاالله شمسالواعظین، #علی_ربیعی و اردشیر امیر ارجمند و…) کجا رفتند؟
#چپهای_اسلامی وزارت اطلاعات در دولت دوم هاشمی رفتهرفته و بهصورت کاملاً سازمانی از وزارت اطلاعات خارج شدند و با هدایت #سید_محمد_موسوی_خوئینی_ها «مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری» را راهاندازی کردند، در واقع «حتی یک نفر» را هم نمی توان در مرکز تاسیس شده زیر دست هاشمی یافت که سابقه امنیتی نداشته باشد!
آنچه این افراد در این مرکز انجام دادند همانی بود که در وزارت اطلاعات انجام میدادند،بهعبارتیدیگر مأموریت این افراد همانی بود که بود و صرفاً بنا بر سیاستی که «نظام» در نظر داشت و به دوران پسا هاشمی میاندیشید که مهمترین مقطع تاریخی جمهوری اسلامی بود ، چراکه با فوت خمینی و آغاز رهبری خامنهای و به دنبال آن انتخابات ریاست جمهوری و انتصاب هاشمی به آن سمت که کاملاً انتخاباتی از پیش تعیینشده بود اکنون نظام با یک انتخابات نفسگیر مواجه بود و احتیاج به یک «حیاط خلوت» بود تا جمعی گردهم آیند و تدبیر بیاندیشند .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت بیستم / مصطفی تاجزاده دیگر چپ اطلاعاتی که وی نیز همان سالها در آن مرکز از وزارت اطلاعات مقیم آنجا شده بود، بخش توسعهٔ سیاسی مرکز تحقیقات را اینگونه توصیف میکند: «در مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری که در آن زمان آقای موسویخوئینیها مسئولش بود……
قسمت بیست و یک / به روزنامه عصر آزادگان ۲۹ فروردین ۱۳۷۹ میرویم، یادداشت « ۱۰۷ نفر » که #محمد_قوچانی به نامه ۱۰۷ چپگرا خطاب به هاشمی رفسنجانی اشاره میکند و آن را برگ زرین و اعلام موجودیت اصلاحطلبانی میداند که هویتشان در «انقلابی بودن و خط امام بودن» است.
قوچانی مینویسد: «۱۰۷ نویسنده، روشنفکر و سیاستمداری که در ۲۷ تیرماه ۱۳۷۴ آن نامه را امضا کرده بودند، وارثان نسلی از مردان انقلابی دهه پنجاه بودند که با گذار از دهه شصت به اصلاحطلبان دهه هفتاد تبدیل شدند و آن نامه چون فهرست راهنمای جمعی از آنان به کار مخالفان اصلاحات میآمد. اینان … فرزندان انقلاب بودند و با پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تجربه حضور در نهادهای سیاسی و فرهنگی حکومت جدید را از سر گذراندند. حکومت جدید برای اداره کشور نیاز به مردان جدید داشت و آنان که از دل گروههای پراکنده انقلابی و مذهبی ستیزنده با حکومت شاه برآمده بودند و با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی خط تماسی مستقیم داشتند، در زمره مناسبترین انتخابها برای حکومت جدید بودند.
اینان با درگذشت امام خمینی و برکنار ماندن جناح چپ از قدرت، نهادهای امنیتی و سیاسی را وانهاده بودند و به حلقه روشنفکران دینی جدید پیوسته بودند … چنانکه در همان نامه ۱۰۷ نفر نام چهرههایی شاخص از ایشان به چشم میخورد»
قوچانی در ادامه به #مصطفی_تاجزاده، #محسن_آرمین، #محسن_سازگارا، عباس عبدی و #سید_محمد_موسوی_خوئینیها اشاره میکند و «باافتخار» سوابق امنیتی و نظامی و قضائی آنها را در خط انقلاب و امام برمیشمرد و اشاره میکند: «سید محمد موسویخوئینیها، دادستانی انقلاب اسلامی را به همراه دوستان دیگرش (همچون عباس عبدی) رها کرد تا در مرکز مطالعات استراتژیک آمادگیهای ورود به عرصه سیاست را تمرین کند و در چهره یک سیاستمدار ظاهر شود. او بهاتفاق گروهی دیگر از همفکرانش موسسهای تحقیقاتی را پایه گذاشت که کارگاه تولیدی بسیاری از پروژههای روشنفکری شد «مجید محمدی» همکار برخی نهادهای رسمی در چهره یک نویسنده حرفهای ظاهر شد. «عمادالدین باقی» سپاه را وانهاد و ….»
محمد قوچانی – ۱۰۷ نفر / روزنامه عصر آزادگان
#چپهای_اسلامی #نازی_آبادیها
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قوچانی مینویسد: «۱۰۷ نویسنده، روشنفکر و سیاستمداری که در ۲۷ تیرماه ۱۳۷۴ آن نامه را امضا کرده بودند، وارثان نسلی از مردان انقلابی دهه پنجاه بودند که با گذار از دهه شصت به اصلاحطلبان دهه هفتاد تبدیل شدند و آن نامه چون فهرست راهنمای جمعی از آنان به کار مخالفان اصلاحات میآمد. اینان … فرزندان انقلاب بودند و با پیروزی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ تجربه حضور در نهادهای سیاسی و فرهنگی حکومت جدید را از سر گذراندند. حکومت جدید برای اداره کشور نیاز به مردان جدید داشت و آنان که از دل گروههای پراکنده انقلابی و مذهبی ستیزنده با حکومت شاه برآمده بودند و با امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی خط تماسی مستقیم داشتند، در زمره مناسبترین انتخابها برای حکومت جدید بودند.
اینان با درگذشت امام خمینی و برکنار ماندن جناح چپ از قدرت، نهادهای امنیتی و سیاسی را وانهاده بودند و به حلقه روشنفکران دینی جدید پیوسته بودند … چنانکه در همان نامه ۱۰۷ نفر نام چهرههایی شاخص از ایشان به چشم میخورد»
قوچانی در ادامه به #مصطفی_تاجزاده، #محسن_آرمین، #محسن_سازگارا، عباس عبدی و #سید_محمد_موسوی_خوئینیها اشاره میکند و «باافتخار» سوابق امنیتی و نظامی و قضائی آنها را در خط انقلاب و امام برمیشمرد و اشاره میکند: «سید محمد موسویخوئینیها، دادستانی انقلاب اسلامی را به همراه دوستان دیگرش (همچون عباس عبدی) رها کرد تا در مرکز مطالعات استراتژیک آمادگیهای ورود به عرصه سیاست را تمرین کند و در چهره یک سیاستمدار ظاهر شود. او بهاتفاق گروهی دیگر از همفکرانش موسسهای تحقیقاتی را پایه گذاشت که کارگاه تولیدی بسیاری از پروژههای روشنفکری شد «مجید محمدی» همکار برخی نهادهای رسمی در چهره یک نویسنده حرفهای ظاهر شد. «عمادالدین باقی» سپاه را وانهاد و ….»
محمد قوچانی – ۱۰۷ نفر / روزنامه عصر آزادگان
#چپهای_اسلامی #نازی_آبادیها
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت اول/ برای مروری بر زندگی سراسر ابهام و پر رمز و راز علی خامنهای اول باید مروری داشته باشیم بر محل زندگی وی: سید علی خامنهای که به درستی مشخص نیست در پیش از انقلاب در آذربایجان زندگی میکرده یا در خراسان در دهه ۴۰ عمدتا در شهرهای مشهد ، بیرجند و نیشابور…
قسمت دوم / در حوالی سال ۱۳۵۵ جمعی از نیروهای ملی مذهبی تصمیم میگیرند در کنار #مدرسه_رفاه که پیش از آن تاسیس کرده بودند ، بنیادی تاسیس شود و عینا مشابه مدرسه پسرانه رفاهدبرای دختران نیز تاسیس شود.
این مؤسسه را افرادی از جمله محمدجواد باهنر، محمدعلی رجائی، سید محمد بهشتی، #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، #مهدی_بازرگان و #کریم_دستمالچی تأسیس کردند تا با عنوان کار فرهنگی، کارهای سیاسی نیز تحت پوشش آن انجام شود.
ابتدا بین مؤسسین بحث بود که مدرسه دخترانه باشد یا پسرانه، اتفاق نظر مؤسسین براین شد که چون مدرسه علوی در همان زمان فعالیتی شبیه آنچه مورد نظر بود را در مورد پسران انجام میداد، مدرسه دخترانه هم در کنار مدرسه پسرانه رفاه تشکیل شود.
اکبر هاشمی رفسنجانی میگوید که این مدرسه محصول یک سخنرانی وی بود که در جمع بازاریان و دوستان اهل خیر خود و از صمیم دل برای رفع کمبودهای دختران شهر تهران انجام داده بود.
زمین محل احداث مدرسه توسط شخصی بنام #اخوان_فرشچی برای تأسیس این مدرسه خریداری گردید. بنا به اظهار هاشمی او با کمک دوستانش در هیئت انصار و جلسات هفتگی توانست بنیادی را درآنجا تأسیس کند.
در اردیبهشت ۱۳۵۵ کریم دستمالچی خانهای را در خیابان ایران ، کوچه علوی (شهید قادری فعلی) پشت مسجد سادات اخوی خریداری می کند تا مدرسه دخترانه رفاه را در آنجا بنا کنند ، امری که هرگز اتفاق نیفتاد.
این همان خانهای است که از سوی هاشمی رفسنجانی مدتی در اختیار خامنهای قرار گرفته بود تا حوالی آبان ۱۳۵۷ ، پس از آن خامنهای به خانه دیگری در قلهک خیابان یخچال میرود که آنجا نیز ظاهرا تعلق داشته به اخوان فرشچی .
خانه خیابان ایران نیز پس از نقل مکان خامنهای از سوی هاشمی به #مرتضی_الویری سپرده میشود و الویری نیز گروه فلاح و فرقان را در این خانه تاسیس و هدایت می کرد ، تا پیروزی انقلاب اسلامی ، با پیروزی انقلاب اسلامی این خانه در اختیار #محسن_آرمین قرار میگیرد و محل استراحت تیم حفاظت آیت الله خمینی که آن زمان در مدرسه رفاه و علوی بودند قرار می گیرد.
از این زمان به بعد این خانه در اختیار #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی است تا اواخر سال ۱۳۵۸ .
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
این مؤسسه را افرادی از جمله محمدجواد باهنر، محمدعلی رجائی، سید محمد بهشتی، #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، #مهدی_بازرگان و #کریم_دستمالچی تأسیس کردند تا با عنوان کار فرهنگی، کارهای سیاسی نیز تحت پوشش آن انجام شود.
ابتدا بین مؤسسین بحث بود که مدرسه دخترانه باشد یا پسرانه، اتفاق نظر مؤسسین براین شد که چون مدرسه علوی در همان زمان فعالیتی شبیه آنچه مورد نظر بود را در مورد پسران انجام میداد، مدرسه دخترانه هم در کنار مدرسه پسرانه رفاه تشکیل شود.
اکبر هاشمی رفسنجانی میگوید که این مدرسه محصول یک سخنرانی وی بود که در جمع بازاریان و دوستان اهل خیر خود و از صمیم دل برای رفع کمبودهای دختران شهر تهران انجام داده بود.
زمین محل احداث مدرسه توسط شخصی بنام #اخوان_فرشچی برای تأسیس این مدرسه خریداری گردید. بنا به اظهار هاشمی او با کمک دوستانش در هیئت انصار و جلسات هفتگی توانست بنیادی را درآنجا تأسیس کند.
در اردیبهشت ۱۳۵۵ کریم دستمالچی خانهای را در خیابان ایران ، کوچه علوی (شهید قادری فعلی) پشت مسجد سادات اخوی خریداری می کند تا مدرسه دخترانه رفاه را در آنجا بنا کنند ، امری که هرگز اتفاق نیفتاد.
این همان خانهای است که از سوی هاشمی رفسنجانی مدتی در اختیار خامنهای قرار گرفته بود تا حوالی آبان ۱۳۵۷ ، پس از آن خامنهای به خانه دیگری در قلهک خیابان یخچال میرود که آنجا نیز ظاهرا تعلق داشته به اخوان فرشچی .
خانه خیابان ایران نیز پس از نقل مکان خامنهای از سوی هاشمی به #مرتضی_الویری سپرده میشود و الویری نیز گروه فلاح و فرقان را در این خانه تاسیس و هدایت می کرد ، تا پیروزی انقلاب اسلامی ، با پیروزی انقلاب اسلامی این خانه در اختیار #محسن_آرمین قرار میگیرد و محل استراحت تیم حفاظت آیت الله خمینی که آن زمان در مدرسه رفاه و علوی بودند قرار می گیرد.
از این زمان به بعد این خانه در اختیار #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی است تا اواخر سال ۱۳۵۸ .
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت هفتم/ اگرچه بسیار روایتها اولین فرمانده سپاه پاسداران را «عباس آقا زمانی» مشهور به ابوشریف را می دانند اما به طور دقیق نمی توانیم با قطعیت آن را بپذیریم چرا که نامهای دیگری همچون دانش منفرد و یا «عباس دوزدوزانی» و همچنین «جواد منصوری» نیز مطرح است. همچنان…
قسمت هشتم/ محسن رضایی با توجه به ارتباطاتش در «گروه منصورون» و ارتباطی که پیش از انقلاب با اخوان المسلمین و حزب بعث سوریه پیدا کرده بود توانست با استفاده از اداره اطلاعات و امنیت سوریه، واحد اطلاعات سپاه را سر و سامان بدهد.
کارشناسان سوریه به ایران آمدند و در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک۱۱۵ که پیش از انقلاب در اختیار ساواک بود و اداره جذب و استخدامی این سازمان بود به آموزش عناصر اطلاعات سپاه بپردازند.
رضایی در ابتدای کار یک تیم ۵ نفره به سرپرستی فردی با نام مستعار پیام، از گروه موحدین را مأمور این کار کرد.
آنها کلیه اطلاعات مربوط به اداره دوم #ساواک (امنیت داخلی) را جمعآوری کرده و روی آن کار کردند.
این واحد با سایر واحدهای دیگر سپاه ارتباط داشت که از طریق مرکز استان به واحد اطلاعات در تهران وصل میشدند.
نکته مهم این است که توجه کنیم درست همزمان با این که واحد اطلاعات سپاه در اختیار فردی از اعضای #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی قرار میگیرد، عناصر دیگر این باند واحدهای دیگر سپاه را هم اشغال میکنند.
#مرتضی_الویری و محمد بروجردی از جمله این افراد هستند که در شورای فرماندهی سپاه جای دارند و به طور همزمان عناصر دیگر این باند، همچون #فیض_الله_عرب_سرخی ، #محسن_آرمین، مهدی منتظری در واحد اطلاعات سپاه به کمک رضایی میشتابند.
بهزاد نبوی در این مورد به نکته درستی اعتراف کرده است: «سازمان اولیه (مجاهدین انقلاب اسلامی) تشکیلات سیاسی_نظامی بود و مهمترین کارکرد سالهای اول انقلاب سازمان در زمینه نظامی، میتوان حضور فعال در کمیتههای انقلاب، یعنی تنها سازمان نظامی و خدماتی روزها و ماههای اول انقلاب و کمک به تشکیل و فعال شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دانست.
یک جمع ۱۲ نفره، تشکیل سپاه پاسداران را برعهده داشت که ۳ نفر آنان نمایندگان رسمی سازمان بودند.
(ژان والژان کرباسچی _ص۶۷ پدر خوانده سپاه پاسداران و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، نشر قلم و کلام . امیر فرشاد ابراهیمی )
ادامه دارد….
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
کارشناسان سوریه به ایران آمدند و در خیابان جردن، خیابان جانسپاران، پلاک۱۱۵ که پیش از انقلاب در اختیار ساواک بود و اداره جذب و استخدامی این سازمان بود به آموزش عناصر اطلاعات سپاه بپردازند.
رضایی در ابتدای کار یک تیم ۵ نفره به سرپرستی فردی با نام مستعار پیام، از گروه موحدین را مأمور این کار کرد.
آنها کلیه اطلاعات مربوط به اداره دوم #ساواک (امنیت داخلی) را جمعآوری کرده و روی آن کار کردند.
این واحد با سایر واحدهای دیگر سپاه ارتباط داشت که از طریق مرکز استان به واحد اطلاعات در تهران وصل میشدند.
نکته مهم این است که توجه کنیم درست همزمان با این که واحد اطلاعات سپاه در اختیار فردی از اعضای #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی قرار میگیرد، عناصر دیگر این باند واحدهای دیگر سپاه را هم اشغال میکنند.
#مرتضی_الویری و محمد بروجردی از جمله این افراد هستند که در شورای فرماندهی سپاه جای دارند و به طور همزمان عناصر دیگر این باند، همچون #فیض_الله_عرب_سرخی ، #محسن_آرمین، مهدی منتظری در واحد اطلاعات سپاه به کمک رضایی میشتابند.
بهزاد نبوی در این مورد به نکته درستی اعتراف کرده است: «سازمان اولیه (مجاهدین انقلاب اسلامی) تشکیلات سیاسی_نظامی بود و مهمترین کارکرد سالهای اول انقلاب سازمان در زمینه نظامی، میتوان حضور فعال در کمیتههای انقلاب، یعنی تنها سازمان نظامی و خدماتی روزها و ماههای اول انقلاب و کمک به تشکیل و فعال شدن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دانست.
یک جمع ۱۲ نفره، تشکیل سپاه پاسداران را برعهده داشت که ۳ نفر آنان نمایندگان رسمی سازمان بودند.
(ژان والژان کرباسچی _ص۶۷ پدر خوانده سپاه پاسداران و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، نشر قلم و کلام . امیر فرشاد ابراهیمی )
ادامه دارد….
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
قسمت دوازدهم / مشهور ترین قتل و شرارت رفیقدوست قتل یک پاسبان است که او مدعی است از مدیران ساواک بوده و در کتابش شرح دقیق که چگونه فردی که یک پیرمرد روحانی را بر زمین انداخته و به عمامه وی لگد زده که در همان زمان تصمیم به قتل او گرفته: «یکشبی که بهشدت باران…
قسمت سیزدهم / محمود علیزاده طباطبایی که این روزها وکالت خانواده هاشمی و بسیاری از زندانیان اصلاح طلب را برعهده دارد از همافران انقلابی آن روزها و از آجودانهای ستاد نیروی هوایی بوده که در خاطرات خود میگوید:« آقای باقرزاده اطلاع داد که قرار است ربیعی را بازداشت کنند اما شنیده او در ستاد با تعداد زیادی محافظ و مسلسل و تفنگ قصد مقاومت دارد، من به ایشان گفتم لازم نیست میروم و تیمسار را با خودم میآورم گروه ضربت.
دفتر تیمسار در ستاد بود و من آن روزها در دوشان تپه بودم، رفتم و دیدم خبری از محافظ و مسلسل و تفنگ نیست و فقط آجودان ایشان حضور دارد. گفتم میخواهم تیمسار را ببینم. ایشان به داخل دفتر تیمسار رفتند و بعد از هماهنگی من را به داخل راهنمایی کردند. بعد از ورود ادای احترام نظامی کردم و گفتم تیمسار احتمالا از گروه ضربت با شما تماس گرفتهاند و آمدهام شما رو ببرم.
تیمسار از روی صندلی بلند شد و نگاهی به دیوار اتاق که عکس فرماندهان نیروی هوایی شاهنشاهی از ابتدای تاسیس روی آن نصب بود کرد و سپس رو به من کرد و گفت: سرکار همافر، ما که تمام شدیم و نیروی هوایی به دست شما افتاد این فرماندهان خائن نبودند و برای خشت خشت نیروی هوایی زحمت کشیدند شما خرابش نکنید. سپس بدون کلامی دیگر از اتاق خارج شد و با هم سوار لندرور شدیم و به گروه ضربت که قصرفیروزه بود رسیدیم آقای باقرزاده و رفیقدوست آماده بودند»
از اینجا به بعد را در خاطرات #محمد_علی_باقرزاده میتوان یافت:«#علیزاده_طباطبایی از همافران انقلابی لجستیکی بود، ربیعی را آوردند، مسلح بود به من که رسید کلتش را تحویل داد لبخندی زد و گفت کجا باید برویم؟ گفتم اول منزلتان،به خانهاش که رسیدیم همسرش با چمدان منتظر بود،رفیقدوست شروع به درشتی کرد،آرمین [ #محسن_آرمین ] به او گفت مراقب کلامش باشد،در چمدان همسرش جواهرات و طلا و یک قوطی یک کیلویی روغن نباتی پر سکه طلا بود آقای رفیقدوست همه را داخل خودرو گذاشت و بعد از بازرسی خانه به سمت مدرسه علوی حرکت کردیم»
#امیر_حسین_ربیعی کمتر از دوماه بعد در مدرسه علوی و یا زندان قصر تیرباران شد، اما هرگز تکلیف داراییهای ضبط شده وی توسط #محسن_رفیق_دوست مشخص نشد،این فقط یک مورد از صدها مورد موجود و مستند است.
بهرروی #محسن_رفیقدوست در ماههای ابتدایی انقلاب تبدیل میشود به یکی از امینترین و نزدیکترین فرد متصل به شورای انقلاب .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
دفتر تیمسار در ستاد بود و من آن روزها در دوشان تپه بودم، رفتم و دیدم خبری از محافظ و مسلسل و تفنگ نیست و فقط آجودان ایشان حضور دارد. گفتم میخواهم تیمسار را ببینم. ایشان به داخل دفتر تیمسار رفتند و بعد از هماهنگی من را به داخل راهنمایی کردند. بعد از ورود ادای احترام نظامی کردم و گفتم تیمسار احتمالا از گروه ضربت با شما تماس گرفتهاند و آمدهام شما رو ببرم.
تیمسار از روی صندلی بلند شد و نگاهی به دیوار اتاق که عکس فرماندهان نیروی هوایی شاهنشاهی از ابتدای تاسیس روی آن نصب بود کرد و سپس رو به من کرد و گفت: سرکار همافر، ما که تمام شدیم و نیروی هوایی به دست شما افتاد این فرماندهان خائن نبودند و برای خشت خشت نیروی هوایی زحمت کشیدند شما خرابش نکنید. سپس بدون کلامی دیگر از اتاق خارج شد و با هم سوار لندرور شدیم و به گروه ضربت که قصرفیروزه بود رسیدیم آقای باقرزاده و رفیقدوست آماده بودند»
از اینجا به بعد را در خاطرات #محمد_علی_باقرزاده میتوان یافت:«#علیزاده_طباطبایی از همافران انقلابی لجستیکی بود، ربیعی را آوردند، مسلح بود به من که رسید کلتش را تحویل داد لبخندی زد و گفت کجا باید برویم؟ گفتم اول منزلتان،به خانهاش که رسیدیم همسرش با چمدان منتظر بود،رفیقدوست شروع به درشتی کرد،آرمین [ #محسن_آرمین ] به او گفت مراقب کلامش باشد،در چمدان همسرش جواهرات و طلا و یک قوطی یک کیلویی روغن نباتی پر سکه طلا بود آقای رفیقدوست همه را داخل خودرو گذاشت و بعد از بازرسی خانه به سمت مدرسه علوی حرکت کردیم»
#امیر_حسین_ربیعی کمتر از دوماه بعد در مدرسه علوی و یا زندان قصر تیرباران شد، اما هرگز تکلیف داراییهای ضبط شده وی توسط #محسن_رفیق_دوست مشخص نشد،این فقط یک مورد از صدها مورد موجود و مستند است.
بهرروی #محسن_رفیقدوست در ماههای ابتدایی انقلاب تبدیل میشود به یکی از امینترین و نزدیکترین فرد متصل به شورای انقلاب .
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
روایت ۱۰۹ / روزنامه صدای عدالت، پنج شنبه ۱۳۸۰/۹/۸: اسدالله بادامچیان در دههای ۷۰ و۸۰ دبیر کمیسیون ماده ۱۰ احزاب وزارت کشور بود، وی درباره چگونگی شکل گیری انحلال #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی و تاسیس #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی_ایران میگوید: «وقتی کمیسیون…
روایت ۱۱۰/ روزنامه صبح امروز، چهارشنبه ۱۳۷۸/۴/۱۶ ، مصاحبه محمد سلامتی:
#سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی که اوایل انقلاب تشکیل شد؛ از ۷ گـروه چریکی و مبارز سیاسی تشکیل شـد، کـه قبـل از انقـلاب فعالیـت سیاسـی و نظـامی داشتند،این هفت گروه عبارت بودند از گروه امت واحده کـه از نیروهـای داخـل زندان بودند که من و آقای مهندس #بهزاد_نبوی و تعداد دیگری از بـرادران کـه داخل زندان بودند، این گروه را تشکیل داده بودیم.
#گروه_منصورون که از افراد شاخص آن میتوان به آقای #محسن_رضایی_میرقائد و #محمد_باقر_ذوالقدراشاره کرد، گروه توحیدی بدر که شاخص آنها آقای #حسین_فدایی بودند,گروه فلاح بود که از شاخـصین آن آقـای #مرتضی_الویری بود.
گروه فلق و گروه صـف که آقای #محمد_عطریانفر از جمله افراد مؤثر آن بود و گروه موحدین. این هفت گروه، در اوایل انقلاب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را پایهگذاری و در اوایل بهار سال ۵۸ در ۱۶ یا ۱۸ فـروردین، بـه طـور رسـمی، اعلام موجودیـت کردند. البته تدارکات، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، صورت گرفته بود و گروهها یکدیگر را پیدا کرده و مقدمات کار وحدت را ایجاد کرده بودند و سازمان مجاهـدین انقلاب اسلامی به شکل نیمه علنی و نیمه مخفی فعالیت داشت...
بخشی از فعالیتها در خود سپاه پاسداران، کمیتـه و بخـشی در سیستم امنیتی و اطلاعات سپاه و بخشی نیز در ارتش بود.
... گروه منصورون ارتباط منظم و مؤثری باآقای راستی کاشانی داشتند و بهرحال اختلافاتی در سازمان وجود داشـت کـه منجـر بـه جدایی جناح چپ سازمان از مجموعه شد و افرادی که ماندند جناح راسـت سـازمان بودند. جناح چپ، افرادی چون من،[#محمد_سلامتی ، آقای بهزاد نبوی و آقای #محسن_آرمین بودند و در جناح مقابل، کسانی که ماندند؛ آقایان #محسن_رضایی و ذوالقدر و برخیدیگر بودند. آنها در سپاه بودند، اکنون نیز هستند بجز آقای رضایی که استعفاکرده.
... ما تحت همان عنوان، تشکیلات جدیدی تأسیس کردیم. چرا که اعضای سازمان جدید از اعضای همان سازمان بودند،. اما برای اینکه مدعی نداشته باشیم، کلمه ایران را به آن اضافه کردیم که در نهایت، تشکیلات با نام #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی_ایران در ۱۱ مهرماه سال ۱۳۷۰ بـه تأییـد وزارت کـشور رسـید ...نـشریه عصر ما بهعنوان ارگان سازمان در سال ۱۳۷۳ انتشار خود را آغاز کرد...
ادامه دارد…
#جموری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
#سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی که اوایل انقلاب تشکیل شد؛ از ۷ گـروه چریکی و مبارز سیاسی تشکیل شـد، کـه قبـل از انقـلاب فعالیـت سیاسـی و نظـامی داشتند،این هفت گروه عبارت بودند از گروه امت واحده کـه از نیروهـای داخـل زندان بودند که من و آقای مهندس #بهزاد_نبوی و تعداد دیگری از بـرادران کـه داخل زندان بودند، این گروه را تشکیل داده بودیم.
#گروه_منصورون که از افراد شاخص آن میتوان به آقای #محسن_رضایی_میرقائد و #محمد_باقر_ذوالقدراشاره کرد، گروه توحیدی بدر که شاخص آنها آقای #حسین_فدایی بودند,گروه فلاح بود که از شاخـصین آن آقـای #مرتضی_الویری بود.
گروه فلق و گروه صـف که آقای #محمد_عطریانفر از جمله افراد مؤثر آن بود و گروه موحدین. این هفت گروه، در اوایل انقلاب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را پایهگذاری و در اوایل بهار سال ۵۸ در ۱۶ یا ۱۸ فـروردین، بـه طـور رسـمی، اعلام موجودیـت کردند. البته تدارکات، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب، صورت گرفته بود و گروهها یکدیگر را پیدا کرده و مقدمات کار وحدت را ایجاد کرده بودند و سازمان مجاهـدین انقلاب اسلامی به شکل نیمه علنی و نیمه مخفی فعالیت داشت...
بخشی از فعالیتها در خود سپاه پاسداران، کمیتـه و بخـشی در سیستم امنیتی و اطلاعات سپاه و بخشی نیز در ارتش بود.
... گروه منصورون ارتباط منظم و مؤثری باآقای راستی کاشانی داشتند و بهرحال اختلافاتی در سازمان وجود داشـت کـه منجـر بـه جدایی جناح چپ سازمان از مجموعه شد و افرادی که ماندند جناح راسـت سـازمان بودند. جناح چپ، افرادی چون من،[#محمد_سلامتی ، آقای بهزاد نبوی و آقای #محسن_آرمین بودند و در جناح مقابل، کسانی که ماندند؛ آقایان #محسن_رضایی و ذوالقدر و برخیدیگر بودند. آنها در سپاه بودند، اکنون نیز هستند بجز آقای رضایی که استعفاکرده.
... ما تحت همان عنوان، تشکیلات جدیدی تأسیس کردیم. چرا که اعضای سازمان جدید از اعضای همان سازمان بودند،. اما برای اینکه مدعی نداشته باشیم، کلمه ایران را به آن اضافه کردیم که در نهایت، تشکیلات با نام #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی_ایران در ۱۱ مهرماه سال ۱۳۷۰ بـه تأییـد وزارت کـشور رسـید ...نـشریه عصر ما بهعنوان ارگان سازمان در سال ۱۳۷۳ انتشار خود را آغاز کرد...
ادامه دارد…
#جموری_اشباح
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
ایران بریفینگ
…قرار بود، زندانهای ما، محل آموزشی و بازسازی باشد، قرار بود، مخالفان خود راتحمل کنیم،اما امروز، مخالف را ماهها و بلکه بیش از یک سال، در حبس انفرادی نگـه میداریم. پیش از آنکه جرمش به اثبات رسیده باشد، برای گرفتن اقرار شکنجه میکنند و اسم آن را تعزیر میگذارند.
مصاحبه با سرتیپ مهدی منتظری، از دانشجویان پیروخط امام و بعدها فرمانده حفاظت اطلاعات ارتش:
…زمانی که در اوین بودیم، غالباً بچههای مجاهدین انقـلاب، تنها بازجوهای موفـق و مورد اعتماد بودند، مثل ذوالقدر،نجات و الویری و آرمین، جالبه اتفاقا #محسن_آرمین که از #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی بود بازجوی برادرش بود که از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق بود دقیق یادمه آرمین شخصاً برادرش را تعزیر میکرد تا اطلاعات بدست بیاره... آخر سر هم فکر کنم اعدام شد.
روزنامه سلام، مصاحبه با محسن آرمین ،دوشنبه ۱۳۷۸/۳/۳۱:
به اعتقاد بنده برای مردم ما هیچ چیـز، زیبـاتر، شیرینتر،امنیت بخشتر و اعتمادآفرینتر از این نیست که نهادهای حکومتی بجای تهدید و خط و نشان کشیدن و نفی صریح رأی شصت میلیون انسان در برابر ۶ تن کـه معنـایی جز تحقیر و توهین ندارد، در برابر انتقادها، مسئولانه رفتار کند..[اشـاره او به شورای نگهبان است]
هفتهنامه یا لثارات الحسین ۱۳۷۹/۷/۲۷ روح الله حسینیان:
من خودم، با اینها چندین مرتبه در مقاطع تاریخهای مختلف درگیرشدم. یک عده از اینها که الان شدند اصلاحطلب مثل موسوی اردبیلی و خلخالی چند وقت پیش، رفته بودند خدمت آقا گفته بودند: آقا بگویید، جلوی خـشونت را بگیرنـد،آقـا هم خندیده و گفته آقای خلخالی، شما دیگرخواهش میکنم، چیزی نفرمائید.خشونت یعنی همین آقای #فریدون_وردی_نژاد مدیر خبرگزاری جمهوری اسلامی، که هیچ کس نمیداند در اوین جه کرده همین آقای #علی_ربیعی یا همان عباد، من که با شما همکار بودم. من بارها با شما سر خشونتتان با متهمین درگیر شدم.
آقای محسنی اژهای به خاطر خشونت همین آقای عباد در اوین با متهمین استعفا داد و رفت، اینها حالا آمدهاند؛ شعار ضد خشونت سر میدهند. واقعاً انـسان نمیداند قـسم حضرت عباس را باور کند یا دم خروس را؟
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
این مقام آگاه، با اشاره به تلاش مدیران دلسوز وزارت اطلاعات جهت پاکسازی این نهاد امنیتی از لوث افراد نفوذی و دو چهره، یادآور شد: به دنبال طرح جدیـدی که مسئولان وزارت اطلاعات در راستای پاکـسازی ایـن وزارتخانـه از وجـود افـراد و جریانهای نفوذی و وابسته ارائه کردهاند، برخی از جریانات وابسته در هفتههای اخیر با تشکیل جلسات متعدد که عموماً از چهرههای وابسته به جریان سوم میباشند؛ درصـدد برآمدهاند، تا با تشکیل کمیتهای، نسبت به جمعآوری اطلاعات آشکار و پنهان از برخی تشکلهای اسلامی و نهادهای نظامی، اقدام نمایند که نخستین گامهای خود را با ارتباط گرفتن و تـشکیل جلـسه بـا تعدادی از نیروهای مستعفی سپاه برداشتهاند.
این مقام آگاه در ادامه افزود: به نظر میرسد طرح بحث کمیته بحران توسط برخی چهرههای مدعی اصلاح طلبی و نسبت دادن اقدامات قانونی اخیر قوه قضائیه و صدا و سیما، به این کمیته از جمله برنامههای آنان میباشد.
این کمیته اطلاعاتی، که به ظاهر، وظیفه مقابله با بحرانهای دست به گریبان دولت خاتمی و مجموعه دوم خرداد را برعهده دارد، در مدت فعالیت خود به استراق سمع از روزنامهها، افراد، نهادها و تشکلهای اصولگرا و همچنین مجموعـه گروههـای همـسو - موسـوم بـه راسـت - پرداخته و فعالیتهای آنها را شدیداً زیر نظر گرفته و با ایجاد یـک سـتاد عملیـاتی،جنگ روانی و بحران آفرینی را در دستور کار خود قرارداده است.
این مقام امنیتی، در ادامه افزود: این کمیته اطلاعاتی حتی بر روی نهادهای وابسته به بسیج هم، در حال فعالیت اطلاعاتی است. به طوری که اخیراً، در یکی از مراکـزبسیج؛ فردی اقدام به نصب شنود میکند، که دستگیر میشود.
طرح ایجاد کمیته اطلاعاتی و چگونگی برخورد با جریانهای رقیب سیاسی جبهه دوم خرداد، در جلسهای که اواخر دیماه در سـاختمان ریاست جمهوری برگـزار شـد،ریختـه شـده و اعضای این جلـسه خسرو تهرانی #محمد_شریعتمداری، #حمید_سرمدی و #سعید_حجاریان و #محسن_آرمین هستند.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
دفتر تیمسار #امیرحسین_ربیعی در ستاد بود و من هم آن روزها در دوشان تپه بودم، رفتم و دیدم خبری از محافظ و مسلسل و تفنگ نیست و فقط آجودان ایشان حضور دارد.
گفتم میخواهم تیمسار را ببینم. ایشان به داخل دفتر تیمسار رفتند و بعد از هماهنگی من را به داخل راهنمایی کردند. بعد از ورود ادای احترام نظامی کردم و گفتم تیمسار احتمالا از گروه ضربت با شما تماس گرفتهاند و آمدهام شما رو ببرم.
تیمسار از روی صندلی بلند شد و نگاهی به دیوار اتاق که عکس فرماندهان نیروی هوایی شاهنشاهی از ابتدای تاسیس روی آن نصب بود کرد و سپس رو به من کرد و گفت: سرکار همافر، ما که تمام شدیم و نیروی هوایی به دست شما افتاد این فرماندهان خائن نبودند و برای خشت خشت نیروی هوایی زحمت کشیدند شما خرابش نکنید. سپس بدون کلامی دیگر از اتاق خارج شدیم و با هم سوار لندرور شدیم و به گروه ضربت که در قصرفیروزه بود رسیدیم آقای باقرزاده و رفیقدوست آماده بودند»
از اینجا به بعد را در خاطرات #محمد_علی_باقرزاده میتوان یافت:«#علیزاده_طباطبایی از همافران انقلابی لجستیکی بود، ربیعی را آوردند، مسلح بود به من که رسید کلتش را تحویل داد لبخندی زد و گفت کجا باید برویم؟ گفتم اول منزلتان،به خانهاش که رسیدیم همسرش با چمدان منتظر بود،رفیقدوست شروع به درشتی کرد، آرمین [ #محسن_آرمین ] به او گفت مراقب کلامش باشد، در چمدان همسرش جواهرات و طلا و یک قوطی یک کیلویی روغن نباتی پر سکه طلا بود آقای رفیقدوست همه را داخل خودرو گذاشت و بعد از بازرسی خانه به سمت مدرسه علوی حرکت کردیم»
#امیر_حسین_ربیعی کمتر از دوماه بعد در مدرسه علوی و به روایتی در زندان قصر تیرباران شد، اما هرگز تکلیف داراییهای ضبط شده وی توسط #محسن_رفیق_دوست مشخص نشد،این فقط یک مورد از صدها مورد موجود و مستند است.
#علیه_فراموشی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
فروردین ۱۳۵۸ یکی از خونبار ترین ، ایام تاریخ ایران است، در این ماه دست کم ۱۴۰ تن از نامورترین ایرانیان به دست انقلابیون کشته شدند، یکی از آنها غلامرضا نیک پی بود.
غلامرضا نیکپی یکی از سه شهردار تهران است که طولانیترین دوران حضور در شهرداری را دارد. این زمان طولانی باعث شد تا در دوران او #شهرداری_تهران که به کلانشهر تبدیل میشد به ثباتی نسبی برسد. #غلامرضا_نیک_پی در دوران پهلوی سمتهای متعددی داشت. وزیر مسکن، سناتور انتصابی، معاون نخست وزیر و رئیس کاخ جوانان از جمله این سمتها بودند. اما مهمترین و تاثیرگذارترین سمت او شهرداری تهران بود؛ نیک پی از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۶ شهردار تهران بود. دوران تصدی او به عنوان شهردار تهران دوران پرتغییری بود.
ساخت اتوبانها و پارکها، تدوین طرح جامع شهر تهران، طرح جامع متروی تهران در سال ۱۳۵۰ و شروع به ساخت آن در سال ۱۳۵۶، احداث پارکینگ، تعیین حریم شهر تهران، ایجاد کارخانه تبدیل زباله به کود، تأسیس آزمایشگاه مکانیک خاک و ایجاد سازمان عمران و نوسازی عباسآباد از دیگر کارهای نیکپی بود.
او همچنین در تیرماه ۱۳۴۹ بهشت زهرا را افتتاح کرد. ساخت برج آزادی، فرهنگسرای نیاوران، تکمیل تئاتر شهر، سامانبخشی به شهرک غرب، بنیان شهرکهای اکباتان و… از دیگر کارهای نیکپی بود. اما حضور او در شهرداری تهران همزمان با دورهای بود که سیل مهاجران از شهرها و روستاها به تهران چهره این شهر را دگرگون کرده بود،از همین رو ساختمانهای دولت آباد، طرح ترمیم و عمران نازی آباد و طرح عمران شهرری در دستور کار قرار گرفت.
پس از پیروزی انقلاب، نیکپی که از قبل از انقلاب در زندان به سر میبرد همچون بسیاری از زندانیان دیگر آزاد شد اما ایران را ترک نکرد و در کمال تعجب به محل کار خود بازگشت، نیک پی در ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ در ساختمان شماره ۲ شهرداری تهران در حالی دستگیر شد که وی با تعدادی از انقلابیون در شهرداری قصد انجام طرح تمیز کردن خیابانهای تهران از زبالهها و سطلها و لاستیکهای آتش زده در خیابانهای تهران را در دست داشت برای کسب اجازه به مهدی بازرگان تماس تلفنی میگیرد،بازرگان که متوجه حضور وی در شهرداری میشود دستور بازداشت وی را میدهد، او توسط یک تیم به سرپرستی #محسن_آرمین بازداشت میشود و در شب۲۲ فروردین ۱۳۵۸ در مدرسه علوی به اتهام فساد فی الارض تیرباران شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
غلامرضا نیکپی یکی از سه شهردار تهران است که طولانیترین دوران حضور در شهرداری را دارد. این زمان طولانی باعث شد تا در دوران او #شهرداری_تهران که به کلانشهر تبدیل میشد به ثباتی نسبی برسد. #غلامرضا_نیک_پی در دوران پهلوی سمتهای متعددی داشت. وزیر مسکن، سناتور انتصابی، معاون نخست وزیر و رئیس کاخ جوانان از جمله این سمتها بودند. اما مهمترین و تاثیرگذارترین سمت او شهرداری تهران بود؛ نیک پی از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۶ شهردار تهران بود. دوران تصدی او به عنوان شهردار تهران دوران پرتغییری بود.
ساخت اتوبانها و پارکها، تدوین طرح جامع شهر تهران، طرح جامع متروی تهران در سال ۱۳۵۰ و شروع به ساخت آن در سال ۱۳۵۶، احداث پارکینگ، تعیین حریم شهر تهران، ایجاد کارخانه تبدیل زباله به کود، تأسیس آزمایشگاه مکانیک خاک و ایجاد سازمان عمران و نوسازی عباسآباد از دیگر کارهای نیکپی بود.
او همچنین در تیرماه ۱۳۴۹ بهشت زهرا را افتتاح کرد. ساخت برج آزادی، فرهنگسرای نیاوران، تکمیل تئاتر شهر، سامانبخشی به شهرک غرب، بنیان شهرکهای اکباتان و… از دیگر کارهای نیکپی بود. اما حضور او در شهرداری تهران همزمان با دورهای بود که سیل مهاجران از شهرها و روستاها به تهران چهره این شهر را دگرگون کرده بود،از همین رو ساختمانهای دولت آباد، طرح ترمیم و عمران نازی آباد و طرح عمران شهرری در دستور کار قرار گرفت.
پس از پیروزی انقلاب، نیکپی که از قبل از انقلاب در زندان به سر میبرد همچون بسیاری از زندانیان دیگر آزاد شد اما ایران را ترک نکرد و در کمال تعجب به محل کار خود بازگشت، نیک پی در ۲۸ بهمن ۱۳۵۷ در ساختمان شماره ۲ شهرداری تهران در حالی دستگیر شد که وی با تعدادی از انقلابیون در شهرداری قصد انجام طرح تمیز کردن خیابانهای تهران از زبالهها و سطلها و لاستیکهای آتش زده در خیابانهای تهران را در دست داشت برای کسب اجازه به مهدی بازرگان تماس تلفنی میگیرد،بازرگان که متوجه حضور وی در شهرداری میشود دستور بازداشت وی را میدهد، او توسط یک تیم به سرپرستی #محسن_آرمین بازداشت میشود و در شب۲۲ فروردین ۱۳۵۸ در مدرسه علوی به اتهام فساد فی الارض تیرباران شد.
#علیه_فراموشی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing