اخیرا #تراب_حق_شناس کـه جـزو جریـان تغییـر ایدئولوژی در سال ۵۴ بود، به همراه همسرش #پوران_بازرگان نامهای علیه رجوی منتشر کرده که سالها نـان ایـن ترورها را خوردهای و حالا میخواهی چوبش را به ما بزنی...
کتاب عبور از بحران، خاطرات #اکبر_هاشمی_رفسنجانی : دوشنبه ۱۶ شهریور۱۳۶۰ :
آقای #محسن_کنگرلو از سازمان فجر اسلام آمد و تقاضای ترخیص کالاهای اطلاعات ظریف را که برای کارهای این قبیل[!] مدتی قبل وارد کرده و در فرودگاه و گمرک مانده داشت. گفت ارزشش ۲ میلیون تومان است. بنا شد تحقیق کنم کـه اینهـا را چگونه و از کجا و بـرای چـه منظوری آوردهاند؟
[کنگرلو از فجر اسلامیها بود باعلیرضا محـسنی و علیرضـا معیـری و... این گروه استثنائا به #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی نپیوستند و جذب #حزب_جمهوری_اسلامی شدند، ...محسن کنگرلو به شدت به میرحسین موسوی در بحثهای امنیتی نزدیک بود و مشاور ارشد وی بود، در ماجرای #مک_فارلین از کلیدهای اولیه و اصلی بود. او در مرکز تحقیقات استراتژیک #موسوی_خوئینی_ها همراه و معاون سعید حجاریان بود]
عبور از بحران،خاطرات هاشمی رفسنجانی،۶مهر ۱۳۶۰:
... #بهزاد_نبوی آمد و درباره سیاست بازرگانی و همکاری بیشتر، بین حـزب جمهوری و سازمان مجاهدین انقلاب و ترکیب کابینه مذاکره کردیم...
سه شنبه ۱۴ مهر :
اول شب، مسئول اطلاعـات و تحقیقـات نخـست وزیـری، آقـای #خسرو_تهرانی و گروهی از دوستانش آمدند و دربـاره تـشکیل اطلاعـات مرکـزی کـه سـپاه مخالفت میکند، بحث کردیم. قرار شد جلسه مشترکی تشکیل دهیم...
روزنامه فتح پنج شنبه ۱۳۷۹/۱/۱۸،مصاحبه با سعید حجاریان:
قبل از تشکیل وزارت اطلاعات و در آستانه انتقال، مسئولیت ضد جاسوسی با من بود،من قبل از تشکیل وزارت اطلاعات، در اطلاعات به لحاظ عملیاتی، معاون آقای تهرانی در امور ضد جاسوسی بودم.
اما وقتی وزارت اطلاعات تشکیل شد، هر چه که بود، تحویل وزارت اطلاعـات دادیم، به غیر از چند شرکتی که کار اقتصادی میکرد وپوششی بود[!!] یعنی تشکیلات دیگر را منحل کردیم. سپاه هـم اطلاعـاتش را منحـل کـرد، نخستوزیری هم منحل کرد. کمیته هـم منحـل کـرد. همـه اینهـا در وزارت اطلاعات جا گرفتند.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
…قرار بود، زندانهای ما، محل آموزشی و بازسازی باشد، قرار بود، مخالفان خود راتحمل کنیم،اما امروز، مخالف را ماهها و بلکه بیش از یک سال، در حبس انفرادی نگـه میداریم. پیش از آنکه جرمش به اثبات رسیده باشد، برای گرفتن اقرار شکنجه میکنند و اسم آن را تعزیر میگذارند.
مصاحبه با سرتیپ مهدی منتظری، از دانشجویان پیروخط امام و بعدها فرمانده حفاظت اطلاعات ارتش:
…زمانی که در اوین بودیم، غالباً بچههای مجاهدین انقـلاب، تنها بازجوهای موفـق و مورد اعتماد بودند، مثل ذوالقدر،نجات و الویری و آرمین، جالبه اتفاقا #محسن_آرمین که از #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی بود بازجوی برادرش بود که از اعضای #سازمان_مجاهدین_خلق بود دقیق یادمه آرمین شخصاً برادرش را تعزیر میکرد تا اطلاعات بدست بیاره... آخر سر هم فکر کنم اعدام شد.
روزنامه سلام، مصاحبه با محسن آرمین ،دوشنبه ۱۳۷۸/۳/۳۱:
به اعتقاد بنده برای مردم ما هیچ چیـز، زیبـاتر، شیرینتر،امنیت بخشتر و اعتمادآفرینتر از این نیست که نهادهای حکومتی بجای تهدید و خط و نشان کشیدن و نفی صریح رأی شصت میلیون انسان در برابر ۶ تن کـه معنـایی جز تحقیر و توهین ندارد، در برابر انتقادها، مسئولانه رفتار کند..[اشـاره او به شورای نگهبان است]
هفتهنامه یا لثارات الحسین ۱۳۷۹/۷/۲۷ روح الله حسینیان:
من خودم، با اینها چندین مرتبه در مقاطع تاریخهای مختلف درگیرشدم. یک عده از اینها که الان شدند اصلاحطلب مثل موسوی اردبیلی و خلخالی چند وقت پیش، رفته بودند خدمت آقا گفته بودند: آقا بگویید، جلوی خـشونت را بگیرنـد،آقـا هم خندیده و گفته آقای خلخالی، شما دیگرخواهش میکنم، چیزی نفرمائید.خشونت یعنی همین آقای #فریدون_وردی_نژاد مدیر خبرگزاری جمهوری اسلامی، که هیچ کس نمیداند در اوین جه کرده همین آقای #علی_ربیعی یا همان عباد، من که با شما همکار بودم. من بارها با شما سر خشونتتان با متهمین درگیر شدم.
آقای محسنی اژهای به خاطر خشونت همین آقای عباد در اوین با متهمین استعفا داد و رفت، اینها حالا آمدهاند؛ شعار ضد خشونت سر میدهند. واقعاً انـسان نمیداند قـسم حضرت عباس را باور کند یا دم خروس را؟
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
کسانی را که آقای خاتمی روی کار آورد، چه اشخاصی بودند؟
سـعید حجاریان و ربیعی از اعضای قدرتمند وزارت اطلاعات. مدیرمسئول روزنامه ایران و مدیر خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران #فریدون_وردی_نژاد اطـلاع دارنـد و بنده[حسینیان] هم میدانم، که اگر خشونتی در این کشور، ایجاد شده؛ بانی اصلیان وردینژاد است.حال چطور اینها خودشان را تبرئه میکنند و همه اعمال وگناهان خود را به گردن دیگران میاندازند…خُب بنده، بالأخره، اوایل تشکیل وزارت اطلاعات چندین سال نماینده دادستان در وزارت بودم و از تمام عملکردهای اینان باخبر هستم.در حقیقت من و محسنیاژهای به خاطر عملکردهای خشونتآمیز #علی_ربیعی ،#سعید_حجاریان امثال اینها، نتوانستیم آنجا بمانیم، چطور شده که یک مرتبه، در جامعه،همه چیز، برعکس شده و ما مبدل به چهرههای خشن شدهایم و آنها چهرههای ملایم و ضد خشونت، شدهاند؟
عبور از بحران،خاطرات هاشمی رفسنجانی،چهارشنبه ۲۹ مهر ۱۳۶۰:
ساعت ده، به مجلس رسیدم به کمیسیون داخلـی رفـتم کـه طـرح اطلاعات مرکزی مطرح بود،بین سپاه و #اطلاعات_نخست_وزیری اختلاف اسـت. قـرار شد جلسه دیگری باشد.... #بهزاد_نبوی و دو نفر دیگر از مرکزیت #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی آمدند، برای منصرف کردن من از موافقت با نخست وزیری دکتـر ولایتـی و بیش از یک ساعت، صحبت کردند. نه آنها قانع شدند و نـه مـن. آنهـا مـیگوینـد، ضعیف است، چهره نیست. یا سابقه افتخارآمیز مبارزه ندارد و من میگویم پرکار و پشت کار دار و متقی و مکتبـی اسـت. بیـشتر روی پـرورش و مهنـدس موسوی اصرار دارند…
روزنامه جام جم ۱۳۸۰/۳/۱۳ ، مصاحبه با علی فلاحیان:
سعید حجاریان...تا وقتی که در وزارت اطلاعات بود، نیروی فعالی بود.
البته بحثی که همیشه با شوخی به او میگفتیم و او هم گاهی اوقات به دل میگرفت، این بود که خودش را کارشناس ارشد اطلاعاتی میدانست. ما میگفتیم نه، شما فقط حافظه خیلی خوبی داری. همه حرفها را، در جلسات، میگیری و آنها را جمـعبنـدی میکنی و ارائه میدهی. ولی ابتکاری در مسائل نداری و ایشان، از این بابـت از مـا رنجیده میشد و مسئله دیگری نداشتیم. اما بعد از آن که حجاریان فعالیتش را دردانشگاهها شروع کرد، نوشتههایی از او منتشر شد کـه بـا آن سعیدی کـه مـا در وزارت میشناختیم، خیلی متفاوت بود…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
در اینجا تنها به شرکتها و واحدهای اقتصادی و تجاری اشاره میکنیم که گردش مالی -اظهار شده-بالای صد میلیارد در سال داشته (این آمار برای سال ۱۴۰۰ است) :
▪️شرکت پتروپارس، بهزاد نبوی رئیس هیئت مدیره
▪️شرکت مس سرچشمه، بهزاد نبوی عضو هیئت مدیره
▪️شرکت مپنا، بهزاد نبوی عضو هیئت مدیره
▪️شرکت فرآب، بهزاد نبوی عضو هیئت مدیره
▪️شرکت نیرومحرکه، مهدی نیکدل مدیرعامل، بهنام شریفی عضو هیئت مدیره
▪️شرکت ایران اشتارد، علی سخی،قائم مقام
▪️شرکت محورسازان
▪️شرکت صدرا سامسونگ، ابوالفضل قدیانی عضو هیأت مدیره و...
▪️شرکت پتروپارس:
اسامی اعضای هیئت مدیره شرکت پتروپارس:
۱ - بهزاد نبوی، عضو اصلی رئیس هیئت مدیره
۲-اکبر ترکان، عضو اصلی
۳-مسعود کرباسـیان، عـضو اصـلی
۴-محـسن صـفاییفراهـانی عـضو اصـلی
۵-منـصور رضوانی، عضو اصلی و مدیر عامل سابق
۶-غلامرضا راد، عضوعلیالبدل قائم مقام مدیرعامل
۷-حسن رضایی، علیالبدل
۸-محمد حسن میرزایی، علـیالبـدل
۹-آقای نجفی علیالبدل
۱۰-دکتر ابراهیم محجوب، علیالبدل
۱۱-آقای احمدی
۱۲-پیـروز تکـاپو منش بقـایی
۱۳-آقـای دکتـر کاشـا، مـدیرعامل جدیـد سرپرست...
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
... بعدازظهر، گروهی از اعضای #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی آمدنـد و درباره انشعاب در سازمان، به دلیل اختلاف در موضوع حضور نماینده ولی فقیه و نیز کنارهگیری گروهی از اعضاء، پس از صدور فرمان امام، مبنی بر عدم جواز عضویت حزبیها در ارتش و سپاه، مطالبی گفتند.
چهارشنبه ۲۵ فروردین:
…عصر آقای #بهزاد_نبوی و گروهی از جناح ایـشان در سـازمان مجاهـدین انقلاب اسلامی آمدند،از جناح حزب الله سازمان و آقای حسین راستی کاشانی گله داشتند که اینها را به مخالفت با ولایت فقیه متهم و بدنام و اخـراج میکنند و کمک میخواستند.
[جناح حزب الله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در رهبری آیت الله حسین راستی کاشانی نماینده خمینی در این سازمان، با جهتگیریهایی سیاسی و مواضع چپ اقتصادی غالب اعضای سازمان، اختلاف نظر داشتند که این اختلاف، در نهایت موجب کنار کشیدن بهزاد نبوی و یـارانش از این سازمان شد.بعدها همین سازمان با اعضای سابق خـود دوبـاره احیـا شـد و در وقایع دوم خرداد ۷۶ و بعد نقش بازی کرد]
شنبه ۲۵ اردیبهشت:
…ظهر آقای بهزاد نبوی آمد و راجع به معرفی او به مجلـس بـرای تـصدی
وزارت صنایع سنگین، نگران بود که مبادا مخالفان، انحراف فکری و چپگرایی او را مطرح کنند و از من میخواست که در مجلس از او دفاع ایدئولوژیک کنم...
یکشنبه ۱۷ بهمن:
عصر آقای خسرو تهرانی و همکاران اطلاعاتیاش آمدند. از مشکلات کار، منجمله تأخیر تصویب طرح تأسیس وزارت اطلاعات در مجلس و ابهامـات شرعی و قانونی و اداری گفتند.
مصاحبه باقی با سعید حجاریان روزنامه فتح پنج شنبه ۱۳۷۹/۱/۱۸:
... به حاج احمد آقا گفتم: اولااین مسئله، ایراد قانون اساسی دارد و به امام هم بفرمایید که اگر، فردا یک سیستم اطلاعاتی متمرکزی را، زیر نظر رهبری درست کردیم؛ هر اتفاقی که دران افتاد، به پای ایشان نوشته میشود. یعنی اگر یک نفر بیرون آمد، گفت: مثلاً “من را آنجا شکنجه کردند؛ چه کردند؛ و چـه نکردنـد؛ بـالأخره مـسئول امام است. آیا امام میپذیرد؟ حاج احمد آقا رفت و برگشت و گفت: نه. آقا گفتند: مانمیخواهیم این چیزها را به ما بچسبانند. البته من این جمله مرحوم حاج احمد آقا را تاحالا به کسی نگفتهام.
#جمهوری_اشباح
ادامه دارد…
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
…آقای خاتمی که آمد خیلی سعی کرد دبیر #شورای_عالی_امنیت_ملی را کسی دیگری را که حالا نمیخواهم اسم ببرم بگذارد ولی نتوانست و انتخاب شد ولی بهر حال هرطوری بود #علی_ربیعی را کرد مسئول اجرایی شورای امنیت ملی، موضوعات خیلی مهم امنیتی که همه دستگاهها دارند، تجارت با عراق، ارتباطات ویژه و دست عباد است...
در حقیقت آقای خاتمی گذشته از دوستان سابقش که در وزارت خارجه دارد، مثل دکتر صدر یا سرمدی، آدمهای مطمئنتری مثل امینزاده یا خـرازی را هم فرستاد و آنجا را سهم آنها کرد، در دبیرخانه هم عباد را گذاشت... تاجزاده را در وزارت کشور؛ چون آنجا را کلیدی میدانستند، آنها. ارشاد هم که آقای مهاجرانی که خطش در مسائل فرهنگی خیلی جلوتر از آنهاست...
س در وزارت اطلاعات چطور؟
فلاحیان: در وزارت اطلاعات هم با مشکل مواجه شدند. مثلا آقـای #دری_نجف_آبادی را گذاشتند، به امید اینکه بتوانند عباد، #خسرو_تهرانی و #سعید_حجاریان بشوند همه کاره و آنجا را حالا بچرخانند. ولی خوب اصطکاک پیدا کردند، در حدی که سعید را اصلا داخل وزارتخانه راه هم ندادند!…
روزنامه فتح،سه شنبه ۱۳۷۹/۱/۱۶،سعید حجاریان:
…بنده از سال ۶۸ که به مرکز تحقیقات استراتژیک ریاست جمهوری آمدم، اولین طرح پژوهشی توسعه سیاسی را در آنجـا نوشـتم و مطـابق بـا آن طـرح،گروههای تحقیقاتی و پژوهشی را سازمان دادم. کار من در طی هشت سـال، پیـشبرد پروژه توسعه سیاسی به گونهای تئوریک و نظری بوده است. البته بنده فقط در تئوری و در نظریهپردازی برای الگوی ایرانی توسعه سیاسـی،کـار نکـردم کـه ثمـره کارهـای پژوهشیام توسط مسئولین وقت به بایگانی سپرده شود،در کنارش کار اکتیو سیاسی هم کردهام[!!؟]]
مثلا همکاری در جهت راه انداختن روزنامه سلام و احیاء مجدد #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی و ...در کنار کارهای تئوریک و مقـالاتی کـه نوشـتم، تدریس وکارهای آموزشی که داشتیم، کارهای مشترکی که با دوستان دوم خردادی داشتیم مثل ستاد انتخاباتی آقای خاتمی و… یعنی منظورم این است که فقط یک محقق و پژوهـشگر محـض نبودم که در اتاقی بنشینم و نظر و تئوریهای خودم را به مسئولین بدهم تا بایگانی
کنند کار خود را هم در کنار آن میکردم،کار مشروعی هم بوده، به آن اعتقاد هم داشتهام...
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
…بهزاد نبوی رئیس هیئت مدیره شرکت پتروپارس ، بزرگترین شـریک
پروژههای وزارت نفت و واسطه حدود ده میلیارد دلار قـرارداد بیـع متقابـل شـرکتهای خارجی با این وزارتخانه نیز میباشد.
اگر چه او مسئولیت خود را در این شرکت از افتخارات خویش دانسته است، اما هرگز توضیح نداده که نایب رئـیس قـوه مقننـه، براساس چه قانونی، میتواند رئیس هیئت مدیره یک شرکت با سرمایه دولتی که بهعنوان شرکت خصوصی در خارج از کشور ثبت شده باشد؟
بهزاد نبوی هیچگـاه در مورد بهرههایی که او و #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی از رانت تسلط بر شرکتهای دولتی
بردهاند، سخن نگفته است.
روزنامه جام جم،سه شنبه ۱۳۸۰/۴/۱۹:
…با نگاهی به ترکیب اعضای هیئت مدیره پترو پارس، معلوم میشود کـه
تخصصهای نفتی، در هیچ یک از اعضای آن و نیزمدیرعامل این شرکت، وجود ندارد. اعضای هیئت مدیره عبارتند از:
۱-#اکبر_ترکان ۲- #بهزاد_نبوی ۳- #مسعود_کرباسیان و نفر چهارم آقای فخری کاشان.
معلوم نیست این شرکت، منابع ارزی هزینههای خود را چگونه تأمین خواهد کرد؟ آیا هدفهای متعالی پتروپارس، کمترین تخصص نفتی را طلب نمیکند که تمامی اعـضای هیئـت مـدیره و مـدیرعامل از میـان عناصـر سیاسی اما غیرنفتی منصوب شدهاند؟
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
در حالی که اظهارات آقاجری در میتینگ حمایت از خاتمی با کف
زدنهای ممتد حضار همراه میشد، وی گفت: راه حل مشکلات، ساختار قدرت یگانـه دموکراتیک یعنی جمهوریت است…
روزنامه خبر،یکشنبه ۱۳۷۹/۱۰/۱۱:
عضو شورای مرکزی #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی ، #هاشم_آقاجری با اشاره به حوادث ۲۸ مرداد به تبیین علل حادثـه ۱۳ آبـان
برای مقابله با اقدامات آمریکا در داخل ایران پرداخت و اظهار داشت: ملت ما دران شرایط راه دیگری نداشت و اگر به جغرافیای رفتاری توجه کنیم، درخواهیم یافت کـه حرکت آنها یک حرکت ناگزیر بود.
[اواخر سال ۱۳۸۰ گروههای طرفدار خط سازش با آمریکا در سازمان نیمه مخفی مجاهدین انقلاب اسلامی به یکباره پس از ۱۱ سپتامبر بیانیه علنی دادند که بد نیست، در این شرایط به طالبان و القاعده دست دوستی و اتحاد دراز کنیم.
حال آنکه درست تا چند روز قبل از آن، افراطیون چماقدار را در خیابانها با همین لفظ طالبان به ناسزا میکشیدند!
و باز عناصری ازهمین مجموعه که در زمان تجاوز عراق بعثی به کشورمان، در ستادها و قرارگاههای مرکزی زیر ترکش کولرهای گازی بودند و مـردم کوچـه و خیابـان را دعوت به جهـاد و شهادت طلبی میکردند و از شعار #راه_قدس_از_کربلا_میگذرد سرمیدادند و #جنگ_جنگ_تا_پيروزى را فریاد میزدند،پس از حمله متجاوزانه صدام به کویت، از لـزوم ایجـاد ارتباط و اتحاد با عراق و پرداخت هزینه خوی تجاوزکارانه صدام از کیسه بیتالمال ایران را علناً تبلیغ و ترویج میکردند.
طبیعی است که این فقط یک تزلزل عقیده و انتخاب نیست و نباید، به دنبال ریشه سالم و قرص آنها در داخل کشوربود.
اینکه عناصری از سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در گروههایشان قبل از انقلاب چه در همراهی با مجاهدین خلق و چه پس از انشعابات لازم،عناصـر آمریکاییها را ترور کردهاند، اینکه اولین کارشان #تسخیر_سفارت_آمریکا بود و پس از آن انفجار وانفجار وترور تا ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ که جمهوری اسلامی در یک گردنه سخت قرار گرفت و آن #انتخاب_رهبری بود، انتخابی که عملا هیچ گزینهای الا #سید_علی_خامنه_ای وجود نداشت ، یعنی خامنهای در انتخابی بدون رقیب رهبر شد، حالا با این عینک مجددا این سطور را از ابتدا بخوانید… بله پی بردن به اینکه #چپهای_امنیتی به سرکردگی #موسوی_خوئینی_ها عاملان روسیه هستند کار سختی نیست]
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
پوران دخت بازرگان متولد مشهد پوران، سه برادر و سه خواهر داشت. پدر وی از بازرگانان اهل اردبیل بود.
در سال ۱٣۴۰، در کنگره سراسری انجمن های اسلامی دانشجویان که تحت تأثیر افکار #مهدی_بازرگان بود و در تهران برگزار شد، پیام دانشجویان مشهد توسط #پوران_بازرگان خوانده شد. پس از اخذ لیسانس در مشهد وی برای ادامه تحصیل در رشته کارشناسی ارشد در سال ۱٣۴۲ به تهران آمد. در این دوران برادر کوچکتر وی، منصور بازرگان در ارتباط با برخی اعضای نهضت آزادی که بعدها سازمان مجاهدین خلق ایران را بنیاد گذاشتند قرار داشت. در این دوران، برادر پوران و برخی از رهبران آینده سازمان مجاهدین خلق، از جمله محمد حنیف نژاد و سعید محسن دوره نظام وظیفه شان را میگذراندند. پس از بازگشتِ محمد حنیف نژاد، و سعید محسن از سربازی و گرد هم آمدن افراد همفکر دیگر برای تشکیل محفلی که بعد ها به سازمان مجاهدین خلق ایران تبدیل شد، پوران بازرگان یکی از نخستین افراد آن بود،در واقع، وی اولین عضو زن در #سازمان_مجاهدین_خلق به شمار می رود. پس از تأسیس دبیرستان دخترانه رفاه آنگونـه کـه در بازجوئیهای #محمد_علی_رجایی دیده میشود، توسـط رجـایی بـه مـدیریت دبیرستان معرفی و مشغول به کار گردید.
سال ۱٣۴٨، با محمد حنیف نژاد ازدواج کرد و در سال ۱۳۵۲ در رابطه با قضایای مربوط به مجاهدین، مخفی و متواری شد. این میان پوران بازرگان با جذب تعدادی از دختران و زنان به سازمان مجاهدین نقش مهمی داشت.
پوران دخت پس از پیروزی انقلاب اسلامی به فرانسه پناهنده گردید.
۱۲ اردیبهشت ۱٣۶۱خواهر بزرگ پوران، ایران بازرگان با ۵۷ سال سن به همراه دخترش فرشته ازهدی در حمله به خانه تیمی یوسف آباد سازمان مجاهدین کشته شد و دو هفته بعد خواهر کوچکتر پوران، توران بازرگان در درگیری مسلحانه در بلوار کشاورز تهران با ماموران #اطلاعات_نخست_وزیری کشته شد،در عملیات موسوم به فروغ جاویدان سازمان مجاهدین خلق نیز که در تیر ماه ۱٣۶۷ انجام شد برادر کوچکتر پوران و یکی از برادر زاده هایش کشته شدند و خود پوران نیز در اواخر سال ۱٣٨۵بر اثر بیماری در پاریس درگذشت.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
محمد عطریانفر متولد ۱۳۳۲ اصفهان. سردبیراسبق روزنامه همشهری. در کیهان دوره محمـد خـاتمی ۲ سـال عـضو شـورای سـردبیری بـود. ازسـال ۱۳۶۴ تـا ۱۳۶۸ مشاور عالی وزیر کشور و از آن تاریخ ۴ سال معاونت سیاسی وزارت کشور راعهدهدار بود. عضو شورای فرهنگ عمومی کشور، عضو مؤثر کارگزاران سـازندگی، شـورای شـهر و دارای مهندسی شیمی پالایش از دانشگاه صنعتی شریف میباشد. در سوابق امنیتـی او عضویت در #اطلاعات_نخست_وزیری و فرماندهی #سازمان_حفاظت_اطلاعات #نیروی_انتظامی به چشم میآید.
#محمد_عطریانفر عضو #حزب_کارگزاران_سازندگی است او در دولت اول #اکبر_هاشمی_رفسنجانی ، معاون سیاسی وزیر کشور و دبیر شورای امنیت شد.
در پی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ عطریانفر دستگیر شد،اما چون اعتراف کرد، مدت زیادی در زندان نبود.
نام خانوادگی عطریانفر مترادف نام دیگری هم هست؛ زهره، خواهرش که اکنون از اعضای ارشد #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران است.نام #زهره_عطریانفر با ماجرای دیگری در تاریخ ایران هم گره خورده؛ #انفجار_حزب_جمهوری_اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰ و همسر زهره #جواد_قدیری.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اگرچه در #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ نام #علی_کلاهی به عنوان عامل انفجار برده میشود اما نامهای #جواد_قدیری و #زهره_عطریان_فر همسرانی که هر دوعضو سازمان بودهاند و از طراحان این انفجار هستند نیز مطرح است.
«محمد جواد قدیری کفرانی» یا «محمدجواد قدیری مدرس»، با نام تشکیلاتی «علی سعادتی»، متولد سال ۱۳۲۹ در اصفهان، در یک خانواده روحانی در اصفهان زاده شد.
او فرزند شیخ علی قدیری، از علمای به نام حوزه علمیه اصفهان بود. برادر او، آیت الله محمدحسن قدیری، از فقها و یاران قدیمی خمینی بود که تا زمان مرگ وی در هیات استفتائات خمینی عضویت داشت.
جواد قدیری، قبل از ورود به دانشگاه صنعتی در اواخر دهه ۴۰، چند سالی طلبه حوزه بود و به گواه کسانی که قدیری را می شناختند، از جمله #عزت_شاهی او جوانی به شدت مذهبی و اهل مطالعه بود و یکی از باسوادترین اعضای سازمان منافقین محسوب می شد.
زمانی که او وارد دانشگاه شد طیفی از برجسته ترین اعضای اولین #سازمان_مجاهدین_خلق، از جمله مجید شریف واقفی(که دانشگاه صنعتی بعد از انقلاب به نام او شد) در این دانشگاه مشغول به تحصیل بودند. قدیری از طریق «کاظم ذوالانوار» در ارتباط با سازمان قرار گرفت و به یک عنصر تشکیلاتی تبدیل شد.
گفتنی است که یکی دیگر از دوستان نزدیک او در دانشگاه، «محمد عطریانفر» بود که خود در ارتباط با سازمان قرار داشت و دوست صمیمی شریف واقفی بود.
عطریانفر بعد از انقلاب از طریق #بهزاد_نبوی و #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی به عنوان کارشناس و بازجوی پرونده #گروه_فرقان وارد کار اطلاعاتی شد، قدیری بعدتر با خواهر محمد عطریان به نام «زهره» ازدواج کرد.
زهره که به همراه همسرش عضو سازمان مجاهدین خلق شده بود، بعد از انقلاب و بعد از فرار از ایران در تشکیلات سازمان مجاهدین خلق صعود کرد و عضو مرکزیت شد. درباره محمد عطریانفر و رابطه اش با قدیری مطالب بیشتری در بخشهای گذشته نوشتهایم.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
زهره عطریانفر،یا با نام سازمانی «فهیمه ارونی».
اولین بار نام #زهره_عطریانفر به واسطه همسرش «محمدجواد قدیری مدرس» و برادرش #محمد_عطریانفر بر سر زبانها افتاد.
زهره اهل اصفهان است و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و زمانی که با جواد قدیری آشنا شد و سپس ازدواج کرد به #سازمان_مجاهدین_خلق پیوست.
وابستگی و خویشاوندی زهره عطریانفر از مهم ترین عواملی بود که خود به خود پای زهره را در معرکه ترور و بمبگذاری در ایران باز کرد.
به طوری که نا او در پرونده بمب گذاری مسجد ابوذر و سپس #انفجار_دفتر_حزب_جمهوری_اسلامی در ۷ تیر ۱۳۶۰ به چشم میآید.
زهره عطریانفر بخشی از تشکیلات نظامی این سازمان را رهبری میکند و آخرین بار که نام وی به عنوان مشارکت در عملیات تروریستی در اینترپل ثبت گردید، مربوط به اصابت خمپاره در ۱۶ بهمن ۱۳۷۸ به چاپخانه و ضرابخانه سکه و پول بانک مرکزی و ساختمان ۱۶ وزارت پست و تلگراف و بود.
از سال ۱۳۷۹ زهره به ردههای بالای سازمان مجاهدین خلق و #شورای_ملی_مقاومت راه یافت
سه سال پیش سخنگوی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی اعلام کرد که با کمک اینترپل، یکی از عوامل انفجار دفتر نخست وزیری در سال ۱۳۶۰ را بازداشت کرده است، کمی بعد اعلام شد این فرد زهره عطریانفر بوده است، خبری که بسرعت هم فراموش شد.
#عزت_شاهی از زندانیان سیاسی دوره پهلوی که بعدها از فرماندهان کمیتههای انقلاب اسلامی شد در خاطرات خود مینویسد: باخبر شدیم که قبل از ترور آقای خامنهای، جواد قدیری گفته بود که کار نظام در همین پنج ـ شش روز تمام است... من همان موقع به آقای #خسرو_تهرانی که در اطلاعات نخست وزیری بود پیغام دادم که جواد قدیری شوهر خواهر آقای عطریانفر (که در وزارت کشور است) چنین حرفی زده ما جای او را هم پیدا کردهایم، بیایید پیگیری کنید که آنها این کار را نکردند.
بعد خودمان رفتیم تا منزل او را بازرسی کنیم که دیدیم تخلیه شده است، بعدها فهمیدیم مدتی در منزل محمد عطریانفر در اختفاء به سر میبردند و بعد هم شنیدیم که از کشور گریختند .
زهره عطریانفر در حال حاضر در فرانسه به سر میبرد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
…خلاصه من پیوستم به #سازمان_مجاهدین_خلق و چون یکی از اعضای گروه ما دستگیر شده و اسامی ما، مشخص شده بود و قبلا هم بدلیل وجود یک عامل نفوذی در گروه، تحت تعقیب قرار گرفته بودیم. در سوم مرداد ۵۱ دستگیر شدم و به زندان رفتم. در رابطه با همان فعالیتی که با آن گروه داشتم. موقع دستگیری از من چیزی جز دو نارنجک دست ساز، چیزی بدست نیامد و قرص سیانور بود که استفاده کردم و عمل نکرد، فاسد شده بود.[!!]
البته در نتیجه تعقیب و مراقبتهای پیش از دستگیری، به این نتیجه رسیده بودند که در تهیه پوسته سه هزار نارنجک و دادن یک مقدار زیادی پول، به آن گروه نقش داشتم. که اینها در پرونده ما آمد و اتهامات مرا بالنسبه سنگینتر کرد. البته من در عملیاتی دخالت نداشتم و آن نارنجکها هم در جاسازی بود. موقع دستگیری همراهم نبود، لذا پروندهام با معیارهای سال دستگیریم، در حد حبس ابد بود. حدود ۲۰ ماهی من در انفرادی بودم.
۱۵ ماه تکی و ۵ ماه دو نفری، سه نفری با افراد مختلف بودم. علت اینکه زیاد در انفرادی نگه داشتند این بود که در ارتباط با من، افراد فراری نظیر #مصطفی_شعاعیان و شخص دیگری به نام صدری بودند.
اینها میخواستند بلکه به سرنخی برسند و برای این بود که مرا نمیبردند در زندان عمومی که احتمالا ارتباطی با بیرون پیدا کنم.
در همان سلول که بودم، دادگاه رفتم. فعالیت زیادی خانواده من کرد. مادرم خیلی دوندگی کرده بود و از آنجا که مدتی پرستار درمانگاه کاخ بود و ارتباطاتی با زن شاه [فرح پهلوی]داشت آن موقع این و آن را دیده بود و در اثر فعالیتهای او، محکومیت من با وجود اینکه در دادگاه اول، حبس ابد بود، در دادگاه دوم به ده سال تقلیل یافت و چند سال بعد هم از زندان آزاد شدم در واقع بعدها بود که فهمیدم «عفو آریامهری» بود.
البته آن عفو دلیل هم داشت،اگر من در عملیات شرکت داشتم، قطعاً هیچکدام از این پارتی بازیها تأثیر نمیگذاشت.
البته #ساواک نسبت به من حساسیت داشت و به همین دلیل، خیلی مرا در انفرادی نگه داشته، دوره بازجویی را ۲۰ ماه ادامه داد.
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
#محمد_علی_عمویی که از همکاران #خسرو_روزبه در سازمان افسران حزب توده در جریانات ملی شدن صنعت نفت بود، عمومی در زمان رژیم پهلوی هم ۲۳ سال در زندان بود و چهره رسانه ای و تبلیغاتی حزب محسوب می شد.
از شهریور ۶۲ #نورالدین_کیانوری دبیرکل حزب توده، فرجالله میزانی مسئول کل تشکیلات، منوچهر بهزادی مسئول روزنامه مردم و عضو هیئت سیاسی و هیئت دبیران، رضا شلتوکی عضو هیأت سیاسی و هیأت دبیران، حسین جودت عضو هیأت سیاسی و کمیته مرکزی، عباس حجری مسئول کمیته ایالتی تهران، انوشیروان ابراهیمی مسئول آذربایجان، علی گلاویژ مسئول کردستان، محمدمهدی پرتوی مسئول سازمان مخفی، احمدعلی رصدی عضو کمیسیون بازرسی، مهدی کیهان مسئول شعبه کارگری، آصف رزمدیده عضو کمیته مرکزی، گاگیگ آوانسیان مسئول تدارکات، محمد پورهرمزان مسئول انتشارات، فریدون فم تفرشی مسئول تشکیلات تهران، شاهرخ جهانگیری از مسئولان سازمان نظامی و غلامحسن قائمپناه عضو کمیته مرکزی، در جسلسات ضبط شده تلویزیونی شرکت کردند و به شرح تفصیلی خیانت های حزب توده از بدو تاسیس آن پرداختند که این جلسات تا اواسط مهرماه طول کشید و از تلویزیون جمهوری اسلامی هم پخش شد.
عمویی در آخرین اعترافاتش از ارتباط با افرادی از #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی گفت ، همین بخش از اعترافات بود که باعث شد مابقی اعترافات او دیگر از تلویزیون پخش نشود.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
پرتوی نفوذ کا گ ب در یک نهاد اطلاعاتی دیگر را تایید می کند:«شورویها چند جای دیگر دنیا هم فعالیتهای جاسوسی مستقیم داشتند یعنی همه جا سعی میکردند افرادی را بخرند، حتی در سالهایی که حزب در ایران فعال نبود، شبکههای جاسوسی حزب دستگیر شدند. تیمسار مقربی یکی از جاسوسان شوروی بود که محاکمه علنی شد، اتهام برادران حسینزاده هم که در سال ۵۰ دستگیر شدند جاسوسی برای شوروی بود. اینها با حزب ارتباطی نداشتند بلکه مستقیما با شوروی مرتبط بودند ...بعدها فهمیدیم که شوروی، در سازمانهای #ساواک که پس از انقلاب در اختیار نخستوزیری( #اطلاعات_نخست_وزیری ) بودند هم نفوذ دارد و از آنجا اطلاعات میدادند…
[جالب اینجاست که در مصاحبه #محمد_مهدی_پرتویی با خبرگزاری فارس در سال ۱۳۸۹ هم تا به نفوذ در مجموعه تحت سرپرستی #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی یعنی دفتز اطلاعات نخست وزیری میرسد به سرعت از آن میگذرد…]
سرانجام ۱۷ اردیبهشتماه ۶۲ بود که دادستانی کل انقلاب با صدور اطلاعیهای انحلال حزب توده را اعلام کرد.
ادامه دارد…
#جمهوری_اشباح
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
ایران بریفینگ / فارسی
قسمت۵۳/ سال ۱۳۹۵ مشرقنیوز در گفتگو با #اکبر_براتی از اعضای اولیه سپاه و از مدیران وزارت تازه تاسیس اطلاعات درباره مرتضی رضایی میگوید که وی پس از آنکه از فرماندهی کل سپاه استعفا داد فرمانده اطلاعات سپاه شد ، براتی میگوید:«چند باری فرماندهی سپاه وفرماندهی اطلاعات سپاه بین مرتضی رضایی و محسن رضایی ردوبدل شد طوری که همه واقعا گیج شده بودند که این رضایی کدام رضایی است»
در کتاب «هدایت سوم» خاطرات سردار «محمدجعفر اسدی» از جنگ است هم آمده که حاج #داود_کریمی از فرماندهان نامآشنای سپاه در زمان فرماندهی #مرتضی_رضایی از جدیترین منتقدان وی بوده است:« … اسدی در بخشی از این کتاب در رابطه با فرماندهی سپاه توسط مرتضی رضایی در ابتدای جنگ میگوید: مرتضی رضایی –فرمانده وقت سپاه- را خیلی کم در جنگ دیده بودیم. آن موقع مدیریت کلان دفاع مقدس، دست آقا رشید و شهید حسن باقری بود. خدا رحمت کند حاج داود کریمی را که منتقد اصلی مرتضی رضایی بود. در جلسهای رو کرد به او: «سالی دو بار میآی، اون هم با یه تغار ماست!» گفتیم: «تغار ماست دیگه چه صیغهایه؟» داستان ماست مالی را شرح داد و گفت: «این بنده خدا هر وقت میآد، فقط توجیه میکنه و کوتاهیها رو ماست مالی میکنه و میره.» پیش از آن البته یوسف کلاهدوز –قائم مقام فرمانده کل وقت سپاه- خیلی پای کار بود و در عملیات شکستن حصر آبادان هم نقش محوری داشت…»
محمد مهدی بهداروند از راویان سپاه در دوران جنگ در کتابی با عنوان «و اما جنگ» در نقد عملکرد مرتضی رضایی به عنوان فرمانده سپاه در جنگ نیز آورده:« تهران نشین بودن وی و دخالت زیادش در سیاست و حتی سفرها و دیدارهای خارجیاش در جبههها نمود خوبی نداشت…»
[مرتضی رضایی نیز از جمله اعضای اولیه #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی است که اونیز مدتی در #ساواما فعالیت داشت تا اینکه پس از استعفای ابوشریف، بنیصدر ۲۲ تیر ۵۹ حکم فرماندهی سپاه را برای مرتضیرضایی صادر میکند.
مرتضی رضایی حکم #ابوالحسن_بنی_صدر را فاقد اعتبار میداند و خواستار صدور حکم فرماندهی از سوی خمینی میشود، اختلافات همزمان در سازمان مجاهدین انقلاب بالا میگیرد تا به انحلال میکشد، بسیاری مرتضی رضایی را که با نماینده خمینی آیت الله راستی در سازمان همسو بود را از پیگران انحلال این سازمان میدانند]
ًادامه دارد…
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز
🌐 irbr.news
✅️ @irbriefing
در کتاب «هدایت سوم» خاطرات سردار «محمدجعفر اسدی» از جنگ است هم آمده که حاج #داود_کریمی از فرماندهان نامآشنای سپاه در زمان فرماندهی #مرتضی_رضایی از جدیترین منتقدان وی بوده است:« … اسدی در بخشی از این کتاب در رابطه با فرماندهی سپاه توسط مرتضی رضایی در ابتدای جنگ میگوید: مرتضی رضایی –فرمانده وقت سپاه- را خیلی کم در جنگ دیده بودیم. آن موقع مدیریت کلان دفاع مقدس، دست آقا رشید و شهید حسن باقری بود. خدا رحمت کند حاج داود کریمی را که منتقد اصلی مرتضی رضایی بود. در جلسهای رو کرد به او: «سالی دو بار میآی، اون هم با یه تغار ماست!» گفتیم: «تغار ماست دیگه چه صیغهایه؟» داستان ماست مالی را شرح داد و گفت: «این بنده خدا هر وقت میآد، فقط توجیه میکنه و کوتاهیها رو ماست مالی میکنه و میره.» پیش از آن البته یوسف کلاهدوز –قائم مقام فرمانده کل وقت سپاه- خیلی پای کار بود و در عملیات شکستن حصر آبادان هم نقش محوری داشت…»
محمد مهدی بهداروند از راویان سپاه در دوران جنگ در کتابی با عنوان «و اما جنگ» در نقد عملکرد مرتضی رضایی به عنوان فرمانده سپاه در جنگ نیز آورده:« تهران نشین بودن وی و دخالت زیادش در سیاست و حتی سفرها و دیدارهای خارجیاش در جبههها نمود خوبی نداشت…»
[مرتضی رضایی نیز از جمله اعضای اولیه #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی است که اونیز مدتی در #ساواما فعالیت داشت تا اینکه پس از استعفای ابوشریف، بنیصدر ۲۲ تیر ۵۹ حکم فرماندهی سپاه را برای مرتضیرضایی صادر میکند.
مرتضی رضایی حکم #ابوالحسن_بنی_صدر را فاقد اعتبار میداند و خواستار صدور حکم فرماندهی از سوی خمینی میشود، اختلافات همزمان در سازمان مجاهدین انقلاب بالا میگیرد تا به انحلال میکشد، بسیاری مرتضی رضایی را که با نماینده خمینی آیت الله راستی در سازمان همسو بود را از پیگران انحلال این سازمان میدانند]
ًادامه دارد…
#سرداران_دیروز_سرباران_امروز
🌐 irbr.news
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حاج رضا خانی از اعضای اولیه سپاه پاسداران است که در سابقه فعالیتش پیش از پیوستن به سپاه پاسداران ، عضویت در #اطلاعات_نخست_وزیری نیز بوده.
وی هچنین از جمله افرادی است که در سازماندهی و هدایت شورش زائران در عربستان مشهور به جمعه سیاه مکه در جریان حج در سال ۱۳۶۶ که به حمله پلیس عربستان انجامید شرکت داشته.
او سپس وارد سپاه شد و در تهران و همراه با حاج داوود کریمی از فرماندهان سپاه تهران بود.
حاج رضا خانی و حاج داوود کریمی در دهه ۵۰ سازمان فجر اسلام را راه انداختند. که بعد از انقلاب هم در راه اندازی و تشکیل سپاه پاسداران نقش مهمی داشتند.
وی همچنین در ماههای ابتدایی انقلاب مسئولیت کمیته های مختلف در تهران را بر عهده داشت.
تاکنون هیچ خبری از نحوه مرگ و حتی مراسم وی در رسانهها منتشر نشده که با توجه به اشتهار وی بر مشکوک بودن مرگ وی صحه میگذارد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from ایران بریفینگ / فارسی
قسمت بیست و چهارم / سید محمد صادق محصولی زاده ارومیه از پدری ترک و مادری کرد، بر خلاف بسیار دیگر از انقلابیون آنچنان سابقه مبارزاتی پیش از انقلاب ندارد.
تا سال ۵۸ هم فعالیت خاصی نداشته تا اینکه فعالیت خود را از جهاد سازندگی آغاز میکند،فرماندار ارومیه، معاون استاندار آذربایجان غربی، فرمانده سپاه منطقه ۵ «آذربایجان شرقی و غربی»، مسئول بازرسی سپاه پاسداران، دبیر تشکیلاتی به نام شورای مشورتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس ستاد انتخاباتی علیاکبر ولایتی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ارومیه از جمله مناصب و فعالیتهای اوست.
#صادق_محصولی از دوستان قدیم #محمود_احمدی_نژاد است و در سال ۱۳۸۴ برای پست وزارت نفت به مجلس هفتم معرفی شد ولی در نهایت با مخالفت نمایندگان وقت مجلس قبل از رأیگیری برای رأی اعتماد، انصراف داد.
در حالی که خودش هیچ فعالیت مبارزاتی نداشته اما در سال ۱۳۶۱ در زمانی که فرماندهی سپاه استانهای آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل بود، به علت آنکه #علی_باکری از بنیانگذاران #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بود و در دوران محمد رضا پهلوی اعدام شدهاست، به مخالفت با برادران باکری (حمید و مهدی باکری) پرداخت.
#فاطمه_امیرانی همسر شهيد #حميد_باکری می گوید سال ۵۹، یعنی آن سالی که گروهی وارد اروميه شدند و مناصب مختلف را به دست گرفتند. گزارشهايی برای تهران رد میکردند که بچههای سپاه اروميه را تصفيه کنند. جالب است اين اتفاق در سپاه تبريز هم افتاد. مثلا «حميد» که فرمانده عمليات بود. يعنی همه میدانند که در تمام درگيریهای کردستان حميد حضور داشت. حتی شهيد صيادشيرازی يک بار به خود من گفتند کسی که بيشتر از همه در اين منطقه به ما کمک میکرد باکریها بودند. چون اول حميد بود بعد هم آقای مهدی برای پاکسازی کردستان به آنجا رفت. جنگ که شروع شد، #مهدی_باکری شهردار بود اما با شروع جنگ رفت جبهه. آبانماه سال ۵۹ رفت آبادان از اينجا به بعد فشارها بر اين دو افزايش پيدا کرد که اينها (باکریها) منحرفند .
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ میتوانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز دنبال کنید.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
تا سال ۵۸ هم فعالیت خاصی نداشته تا اینکه فعالیت خود را از جهاد سازندگی آغاز میکند،فرماندار ارومیه، معاون استاندار آذربایجان غربی، فرمانده سپاه منطقه ۵ «آذربایجان شرقی و غربی»، مسئول بازرسی سپاه پاسداران، دبیر تشکیلاتی به نام شورای مشورتی در مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس ستاد انتخاباتی علیاکبر ولایتی در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ارومیه از جمله مناصب و فعالیتهای اوست.
#صادق_محصولی از دوستان قدیم #محمود_احمدی_نژاد است و در سال ۱۳۸۴ برای پست وزارت نفت به مجلس هفتم معرفی شد ولی در نهایت با مخالفت نمایندگان وقت مجلس قبل از رأیگیری برای رأی اعتماد، انصراف داد.
در حالی که خودش هیچ فعالیت مبارزاتی نداشته اما در سال ۱۳۶۱ در زمانی که فرماندهی سپاه استانهای آذربایجان غربی، شرقی و اردبیل بود، به علت آنکه #علی_باکری از بنیانگذاران #سازمان_مجاهدین_خلق_ایران بود و در دوران محمد رضا پهلوی اعدام شدهاست، به مخالفت با برادران باکری (حمید و مهدی باکری) پرداخت.
#فاطمه_امیرانی همسر شهيد #حميد_باکری می گوید سال ۵۹، یعنی آن سالی که گروهی وارد اروميه شدند و مناصب مختلف را به دست گرفتند. گزارشهايی برای تهران رد میکردند که بچههای سپاه اروميه را تصفيه کنند. جالب است اين اتفاق در سپاه تبريز هم افتاد. مثلا «حميد» که فرمانده عمليات بود. يعنی همه میدانند که در تمام درگيریهای کردستان حميد حضور داشت. حتی شهيد صيادشيرازی يک بار به خود من گفتند کسی که بيشتر از همه در اين منطقه به ما کمک میکرد باکریها بودند. چون اول حميد بود بعد هم آقای مهدی برای پاکسازی کردستان به آنجا رفت. جنگ که شروع شد، #مهدی_باکری شهردار بود اما با شروع جنگ رفت جبهه. آبانماه سال ۵۹ رفت آبادان از اينجا به بعد فشارها بر اين دو افزايش پيدا کرد که اينها (باکریها) منحرفند .
ادامه دارد…
این سلسله نوشتار را در شبکه های اجتماعی #ایران_بریفینگ میتوانید با #سرداران_دیروز_سرباران_امروز دنبال کنید.
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
قسمت۴۵/ درست کفِ دستش منفجر شد، دست از دست رفت و چشمهایش. ساواکی ها ریختند و با همان دستهای تکه تکه شده و چشم سوخته بردنش.
فردایش ۲۸ مرداد سال ۵۳ بود، بزرگداشت قیام شاه و مردم.
برنامه ای تدارک دیده بودند برای راهپیمایی به حمایت شاه،از آن سو سازمان پیش آهنگی دانش آموزان دبیرستانهای تهران قرار بود از دبیرستان البرز تهران تا دانشگاه تهران رژه بروند، دختران دانشجو نیز قرار بود از میدان آزادی تا دانشگاه تهران با انواع لباسهای محلی اقوام ایرانی کارناوال شادی راه بیندازند.
چند جوان اما از سازمان مجاهدین خلق با همین بمب میخواستند تا همه برنامهها و رشته ها را پنبه کنند و اعلام کنند که هنوز زندهاند، سه سال از اعدام سه بنیانگذار سازمان می گذشت اما بجای پنبه کردن رشته ها دست های لطف الله بود که قلم شد و چشمهایی که رفت و برنامه باشکوه آن سال را ندید !
سال ۱۳۴۸، محمد حنیف نژاد به همراهی اصغر بدیع زادگان و سعید محسن، سازمان مخفیانهای را تاسیس کردند که اولین یارگیریها را از همان دانشگاه تهران داشت.
دانشجویان سیاسی، مذهبی که پیشتر در شاخه جوانان نهضت آزادی بودند، مجاهد شدند و آنچنان که مهندس #مهدی_بازرگان در دادگاه و محاکمهاش پیش بینی کرده بود، نهضت آزادی آخرین حزبی به حساب می آمد که دم از قانون اساسی و مبارزات مدنی می زد.
حنیف نژاد و دوستانش به این نتیجه قاطع رسیدند که راهی جز مبارزه مسلحانه در پیش نیست.
پنج سال کار ایدئولوژیک و کادر سازی و پنهان کاری، #سازمان_مجاهدین_خلق را به آستانه مبارزه مسلحانه رساند اما سر بزنگاه #ساواک به سازمان نفوذ کرد و کادر مرکزی لو رفت و سهبنیانگذار تیر باران شدند.
از همان سال ۴۴ ، لطف الله میثمی با حنیف نژاد و محسن و بدیع زادگان دوستی ها داشت،حالا در راه بیمارستان شهربانی، درد می کشید و از خیالش می گذشت که به زودی رفقای قدیم را خواهد دید،اما نشد و مجاهد میثمی در حالی زنده ماند که چشم از دنیا بست.
حالا فرصت داشت در همان چند ماهی که بدون بازجویی در انفرادی بسر میکرد به همه چیز فکر کند، از سال های دور تا همان شب تابستانی انفجار.سعی می کرد همه را به یاد بیاورد،از هم بازیهای بچگی تا رفقای سربازی. چشمها مثل اینکه می دید. همه چهرهها میآمدند و سلامی میکردند و نمیرفتند.
ادامه دارد…
#مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
فردایش ۲۸ مرداد سال ۵۳ بود، بزرگداشت قیام شاه و مردم.
برنامه ای تدارک دیده بودند برای راهپیمایی به حمایت شاه،از آن سو سازمان پیش آهنگی دانش آموزان دبیرستانهای تهران قرار بود از دبیرستان البرز تهران تا دانشگاه تهران رژه بروند، دختران دانشجو نیز قرار بود از میدان آزادی تا دانشگاه تهران با انواع لباسهای محلی اقوام ایرانی کارناوال شادی راه بیندازند.
چند جوان اما از سازمان مجاهدین خلق با همین بمب میخواستند تا همه برنامهها و رشته ها را پنبه کنند و اعلام کنند که هنوز زندهاند، سه سال از اعدام سه بنیانگذار سازمان می گذشت اما بجای پنبه کردن رشته ها دست های لطف الله بود که قلم شد و چشمهایی که رفت و برنامه باشکوه آن سال را ندید !
سال ۱۳۴۸، محمد حنیف نژاد به همراهی اصغر بدیع زادگان و سعید محسن، سازمان مخفیانهای را تاسیس کردند که اولین یارگیریها را از همان دانشگاه تهران داشت.
دانشجویان سیاسی، مذهبی که پیشتر در شاخه جوانان نهضت آزادی بودند، مجاهد شدند و آنچنان که مهندس #مهدی_بازرگان در دادگاه و محاکمهاش پیش بینی کرده بود، نهضت آزادی آخرین حزبی به حساب می آمد که دم از قانون اساسی و مبارزات مدنی می زد.
حنیف نژاد و دوستانش به این نتیجه قاطع رسیدند که راهی جز مبارزه مسلحانه در پیش نیست.
پنج سال کار ایدئولوژیک و کادر سازی و پنهان کاری، #سازمان_مجاهدین_خلق را به آستانه مبارزه مسلحانه رساند اما سر بزنگاه #ساواک به سازمان نفوذ کرد و کادر مرکزی لو رفت و سهبنیانگذار تیر باران شدند.
از همان سال ۴۴ ، لطف الله میثمی با حنیف نژاد و محسن و بدیع زادگان دوستی ها داشت،حالا در راه بیمارستان شهربانی، درد می کشید و از خیالش می گذشت که به زودی رفقای قدیم را خواهد دید،اما نشد و مجاهد میثمی در حالی زنده ماند که چشم از دنیا بست.
حالا فرصت داشت در همان چند ماهی که بدون بازجویی در انفرادی بسر میکرد به همه چیز فکر کند، از سال های دور تا همان شب تابستانی انفجار.سعی می کرد همه را به یاد بیاورد،از هم بازیهای بچگی تا رفقای سربازی. چشمها مثل اینکه می دید. همه چهرهها میآمدند و سلامی میکردند و نمیرفتند.
ادامه دارد…
#مجمع_الجزایر_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
میشود گفت در ابتدا چندین سپاه پاسداران وجود داشت، به غیر از سپاههای لاهوتی ومحین رضایی گروه دیگری هم در #دانشگاه_تهران زیر نظر #محمد_منتظری بود.
این گروه هم که در ارتباط با آیت الله بهشتی بود، از افرادی که در فلسطین آموزش چریکی دیده بودند تشکیل میشد و در کنار آنها برخی افسران ارتش مانند #یوسف_کلاهدوز، #موسی_نامجو و کتیرایی را نیز برای آموزش نیروها به کار گرفته بودند.
بنابراین روایتهای تاریخی ، نمایندگانی از این چهار گروه در جلسهای گرد هم میآیند و میپذیرند که با یکدیگر ادغامشده و سازمانی منسجم و یکپارچه را به وجود بیاورند تا بهوسیله آن بتوان به اوضاع امنیتی کشور سر و سامانی داد و سپاه پاسداران یکپارچه شود.
#محسن_رفیقدوست که آن روزها در سپاه پاسداران زیر نظر حجتالاسلام لاهوتی فعالیت میکرد، در بخشی از خاطرات خود این موضوع را اینچنین روایت میکند:«احساس میکردم این سپاهی که در حال شکلگیری است، سپاهی نیست که مدنظر امام بوده است. از طرف دیگر در ۳ تشکل دیگر هم نیروهایی به صورت مسلح فعالیت میکردند که شامل گارد انقلاب تحت نظر ابو شریف، گارد دانشگاه (پاسا) با نظارت شهید محمد منتظری و افراد گروههای مسلح مبارز قبل از انقلاب که سازمان مجاهدین شکل داده بود، میشدند. پاییز ۵۸ ابوشریف و شهید منتظری و شهید #محمد_بروجردی از سوی #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی را دعوت کردم و در اتاقی که در آنجا جمع شده بودیم را قفل کردم.
یک کلت کمری۴۵ داشتم آن را روی میز گذاشتم و گفتم افرادی که از هر۴ گروه موجود میشناسم، همه یک هدف را تعقیب میکنند که ایجاد نیرویی برای حفاظت از انقلاب است. شما مبنای قانونی ندارید. حکم ما از سوی امام است که ما را مجاز به فعالیت زیر نظر دولت موقت کرده است. انتقاد عمده آنها به سپاه نظارت دولت موقت بر آن بود که گفتم در هر صورت این حکم امام است. گفتم اگر در این جلسه نتوانیم به نتیجهای برسیم، اول شما ۳ نفر را میکشم، بعد خودم را و همه را راحت میکنم»
وی ادامه میدهد:«خوشبختانه کار به کشتن نرسید و در آن جلسه به این نتیجه رسیدند که حرفم منطقی است و بهتر است بنشینیم و باهم مذاکرهای برای ادغام انجام دهیم. قرار شد از هر کدام از این مراکز ۳ نفر انتخاب شوند. این ۱۲ نفر بنشینند و بحث ادغام را پیگیری کنند»
#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing
این گروه هم که در ارتباط با آیت الله بهشتی بود، از افرادی که در فلسطین آموزش چریکی دیده بودند تشکیل میشد و در کنار آنها برخی افسران ارتش مانند #یوسف_کلاهدوز، #موسی_نامجو و کتیرایی را نیز برای آموزش نیروها به کار گرفته بودند.
بنابراین روایتهای تاریخی ، نمایندگانی از این چهار گروه در جلسهای گرد هم میآیند و میپذیرند که با یکدیگر ادغامشده و سازمانی منسجم و یکپارچه را به وجود بیاورند تا بهوسیله آن بتوان به اوضاع امنیتی کشور سر و سامانی داد و سپاه پاسداران یکپارچه شود.
#محسن_رفیقدوست که آن روزها در سپاه پاسداران زیر نظر حجتالاسلام لاهوتی فعالیت میکرد، در بخشی از خاطرات خود این موضوع را اینچنین روایت میکند:«احساس میکردم این سپاهی که در حال شکلگیری است، سپاهی نیست که مدنظر امام بوده است. از طرف دیگر در ۳ تشکل دیگر هم نیروهایی به صورت مسلح فعالیت میکردند که شامل گارد انقلاب تحت نظر ابو شریف، گارد دانشگاه (پاسا) با نظارت شهید محمد منتظری و افراد گروههای مسلح مبارز قبل از انقلاب که سازمان مجاهدین شکل داده بود، میشدند. پاییز ۵۸ ابوشریف و شهید منتظری و شهید #محمد_بروجردی از سوی #سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی را دعوت کردم و در اتاقی که در آنجا جمع شده بودیم را قفل کردم.
یک کلت کمری۴۵ داشتم آن را روی میز گذاشتم و گفتم افرادی که از هر۴ گروه موجود میشناسم، همه یک هدف را تعقیب میکنند که ایجاد نیرویی برای حفاظت از انقلاب است. شما مبنای قانونی ندارید. حکم ما از سوی امام است که ما را مجاز به فعالیت زیر نظر دولت موقت کرده است. انتقاد عمده آنها به سپاه نظارت دولت موقت بر آن بود که گفتم در هر صورت این حکم امام است. گفتم اگر در این جلسه نتوانیم به نتیجهای برسیم، اول شما ۳ نفر را میکشم، بعد خودم را و همه را راحت میکنم»
وی ادامه میدهد:«خوشبختانه کار به کشتن نرسید و در آن جلسه به این نتیجه رسیدند که حرفم منطقی است و بهتر است بنشینیم و باهم مذاکرهای برای ادغام انجام دهیم. قرار شد از هر کدام از این مراکز ۳ نفر انتخاب شوند. این ۱۲ نفر بنشینند و بحث ادغام را پیگیری کنند»
#ارتش_شاهنشاهی #ارتش_جمهوری_اسلامی
🌐 irbr.news
🆔 @irbriefing