#توتم_و_تابو
نزد فروید «توتمیسم» نخستین شکل پدیداری دین در تاریخ بشریت و بنابراین صورت آغازین آن است. به همین دلیل فروید برای نخستین اثر خود در نقد دین که مجموعه مقالات نوشته شدهی او در سالهای ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ است، عنوان «توتم و تابو» را برمیگزیند. اما «توتم» چیست؟ توتم در ترمینولوژی فروید، نشان نمادین یک گروه یا دستهی معین اجتماعی در طایفه یا قبیلهی اولیه است که اعضای آن نسبت به این نماد حس #تسلیم و #ستایش و #پرستش داشتند. فروید بر پایهی گزارشهای پرشماری که بعضا توسط همعصران او دربارهی اقوام طبیعی به رشتهی نگارش درآمده بود، توضیح میدهد که «توتم» معمولا در هیئت «جانوری بیخطر یا خطرناک و ترسآور» و گاهی نیز «گیاهی کمیاب» یا نیرویی طبیعی مانند «باران و آب» تظاهر میکرد و اعضای گروه با آن مناسباتی ویژه داشتند.
فروید «توتم» را همچنین پدر اولیه یا جد طایفه و سپس روح محافظ و پشتیبان آن تفسیر میکند. «توتم» نقش هاتفی را داشت که از غیب پیام میفرستاد و اگر خطرناک هم بود، فرزندان خود را به یاد میآورد و به آنان گزندی نمیرساند. #توتم همواره با #تابو همراه بود و تقریبا هر جا «توتم» اعتبار داشت، این قانون نیز حاکم بود که اعضای آن «توتم» اجازه ندارند با هم روابط جنسی برقرار یا با یکدیگر ازدواج کنند. «توتم» همچنین از طریق «تابو» محافظت میشد و تابوها مانع از آن بودند که اعضای گروه «توتم» را بکشند، بخورند یا حتی آن را لمس کنند. البته میتوانست مناسبتهای ویژهای وجود داشته باشد که جانور توتم طی مراسم و مناسک ویژهای قربانی و خورده میشد. بدینسان میتوان گفت که مناسبات اجتماعی گروههای اولیهی انسانی از طریق وفاداری به یک «توتم» تعریف میشد.
نزد فروید «توتمیسم» نخستین شکل پدیداری دین در تاریخ بشریت و بنابراین صورت آغازین آن است. به همین دلیل فروید برای نخستین اثر خود در نقد دین که مجموعه مقالات نوشته شدهی او در سالهای ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ است، عنوان «توتم و تابو» را برمیگزیند. اما «توتم» چیست؟ توتم در ترمینولوژی فروید، نشان نمادین یک گروه یا دستهی معین اجتماعی در طایفه یا قبیلهی اولیه است که اعضای آن نسبت به این نماد حس #تسلیم و #ستایش و #پرستش داشتند. فروید بر پایهی گزارشهای پرشماری که بعضا توسط همعصران او دربارهی اقوام طبیعی به رشتهی نگارش درآمده بود، توضیح میدهد که «توتم» معمولا در هیئت «جانوری بیخطر یا خطرناک و ترسآور» و گاهی نیز «گیاهی کمیاب» یا نیرویی طبیعی مانند «باران و آب» تظاهر میکرد و اعضای گروه با آن مناسباتی ویژه داشتند.
فروید «توتم» را همچنین پدر اولیه یا جد طایفه و سپس روح محافظ و پشتیبان آن تفسیر میکند. «توتم» نقش هاتفی را داشت که از غیب پیام میفرستاد و اگر خطرناک هم بود، فرزندان خود را به یاد میآورد و به آنان گزندی نمیرساند. #توتم همواره با #تابو همراه بود و تقریبا هر جا «توتم» اعتبار داشت، این قانون نیز حاکم بود که اعضای آن «توتم» اجازه ندارند با هم روابط جنسی برقرار یا با یکدیگر ازدواج کنند. «توتم» همچنین از طریق «تابو» محافظت میشد و تابوها مانع از آن بودند که اعضای گروه «توتم» را بکشند، بخورند یا حتی آن را لمس کنند. البته میتوانست مناسبتهای ویژهای وجود داشته باشد که جانور توتم طی مراسم و مناسک ویژهای قربانی و خورده میشد. بدینسان میتوان گفت که مناسبات اجتماعی گروههای اولیهی انسانی از طریق وفاداری به یک «توتم» تعریف میشد.
به توضیحاتی فشرده و کوتاه پیرامون چند جنبۀ بارز این نظریه میپردازیم.
۱. نخستین و برجستهترین ویژگی نظریۀ تودهشناسانۀ فروید #تبارشناسی آن است. این تبارشناسی در دیدگاهی همزمان انسانشناختی و روانشناختی صورت میگیرد. فروید در پیجویی موجودیت توده (تودۀ دارای یک راهبر) نخست نظریهٔ #داروین را یادآور میشود که میگوید: «نخستین صورت جامعۀ انسانی بهاحتمال یک اجتماع قبیلهای بوده است که زیر سیطرۀ مطلق یک جنس نرِ پرقدرت بهسر میبرده است.» فروید برپایۀ این نظریه یک «فرضیه» میسازد که نخستینبار در کتاب #توتم_و_تابو و سپس در رسالۀ #روانشناسی_تودهها_و_تحلیل_من آورده است. به موجب این فرضیه، «قبیلۀ نخستین» اولین گروه انسانی در سرآغاز تاریخ اجتماعی نوع بشر است. در این قبیله «پدر نخستین» فرمانفرمایی سرگران و بیرقیب است. او بر همۀ مردان فرمان میراند، تمامی زنان را در اختیار میگیرد و حتا پسران خود را از آنان محروم میسازد. پس این سرکردۀ خودکامه مظهر بهتمام معنایِ #نرینگی، انحصارجویی، افزونخواهی، ممنوعیت مطلق، و همچنین رشکورزی عاطفی و جنسی است. او در اجتماعات بازپسین و تحولیافته از نو جان میگیرد، ولی اینبار در چهرهای آرمانی رخ مینماید، رشکورزی جنسی او نیز اندکاندک پوشش مهر و دوستی به چهره میزند، و بدینگونه ترس و واهمۀ دیرینه از او به ستایش از او بدل میشود.
چنین است که جمعیتهایِ بهویژه سازمانیافته و دارای راهبر در اجتماعات تازهتر جایگزین «قبیله نخستین» میگردند و راهبر (راهبر آرمانی شده و مورد مهر و ستایش) در این جمعیتها جانشین پدرـ رئیس بدوی.
۱. نخستین و برجستهترین ویژگی نظریۀ تودهشناسانۀ فروید #تبارشناسی آن است. این تبارشناسی در دیدگاهی همزمان انسانشناختی و روانشناختی صورت میگیرد. فروید در پیجویی موجودیت توده (تودۀ دارای یک راهبر) نخست نظریهٔ #داروین را یادآور میشود که میگوید: «نخستین صورت جامعۀ انسانی بهاحتمال یک اجتماع قبیلهای بوده است که زیر سیطرۀ مطلق یک جنس نرِ پرقدرت بهسر میبرده است.» فروید برپایۀ این نظریه یک «فرضیه» میسازد که نخستینبار در کتاب #توتم_و_تابو و سپس در رسالۀ #روانشناسی_تودهها_و_تحلیل_من آورده است. به موجب این فرضیه، «قبیلۀ نخستین» اولین گروه انسانی در سرآغاز تاریخ اجتماعی نوع بشر است. در این قبیله «پدر نخستین» فرمانفرمایی سرگران و بیرقیب است. او بر همۀ مردان فرمان میراند، تمامی زنان را در اختیار میگیرد و حتا پسران خود را از آنان محروم میسازد. پس این سرکردۀ خودکامه مظهر بهتمام معنایِ #نرینگی، انحصارجویی، افزونخواهی، ممنوعیت مطلق، و همچنین رشکورزی عاطفی و جنسی است. او در اجتماعات بازپسین و تحولیافته از نو جان میگیرد، ولی اینبار در چهرهای آرمانی رخ مینماید، رشکورزی جنسی او نیز اندکاندک پوشش مهر و دوستی به چهره میزند، و بدینگونه ترس و واهمۀ دیرینه از او به ستایش از او بدل میشود.
چنین است که جمعیتهایِ بهویژه سازمانیافته و دارای راهبر در اجتماعات تازهتر جایگزین «قبیله نخستین» میگردند و راهبر (راهبر آرمانی شده و مورد مهر و ستایش) در این جمعیتها جانشین پدرـ رئیس بدوی.
همین «آرمان من» سرانجام موجودیت خود را در سیمای تأثیرگذار #راهبر بازمییابد و بدینگونه در یگانگی و یکپارچگی گروه و مدیریت آن از سوی راهبر مؤثر میافتد. این در حالی است که تبارشناسی واقعیت جوهری توده (واقعیتی که در ورای نماد و نمودِ آراسته به مهرورزی و برابریجویی این توده نهفته است و اینکه دراصل برپایۀ رابطۀ نامنصفانۀ میان پیرو و راهبر یا فرمانبردار و فرمانفرما استوار است) سرانجام به وضعیت قبیله بدوی و روانشناسی افتتاحکنندۀ آن میرساند. و این چنین است که بنیانگذار روانکاوی نتیجه میگیرد:
«راهبر توده همیشه همان پدرـ رئیس هراسناک آغازین باقی میماند. توده پیوسته آمادۀ تنسپردن به سلطۀ یک قدرت بیکرانه هست. توده بهغایت خواهان و جویای یک مظهر قدرت میباشد، و بهگفتۀ لوبون تشنۀ فرمانبرداری است.»
🔚 پایان...
📎 #زیگومند_فروید #گوستاو_لوبون #روانشناسی_توده_ها #ناخودآگاه #وحشت #اندیشیدن #استدلال #نرینگی #اراده #توده #تقلید #تلقین #ترس #توتم_و_تابو #تبارشناسی #راهبر #ابرمن #قبیله_نخستین #پیروی #مهرورزی #همانندشدگی #آرمان #پدر #پسر
🗂 @AntiReligionArchives
«راهبر توده همیشه همان پدرـ رئیس هراسناک آغازین باقی میماند. توده پیوسته آمادۀ تنسپردن به سلطۀ یک قدرت بیکرانه هست. توده بهغایت خواهان و جویای یک مظهر قدرت میباشد، و بهگفتۀ لوبون تشنۀ فرمانبرداری است.»
🔚 پایان...
📎 #زیگومند_فروید #گوستاو_لوبون #روانشناسی_توده_ها #ناخودآگاه #وحشت #اندیشیدن #استدلال #نرینگی #اراده #توده #تقلید #تلقین #ترس #توتم_و_تابو #تبارشناسی #راهبر #ابرمن #قبیله_نخستین #پیروی #مهرورزی #همانندشدگی #آرمان #پدر #پسر
🗂 @AntiReligionArchives