ΑпτiгeligioпΑгcives
208 subscribers
107 photos
2 videos
42 files
58 links
✍🏼 Text channel: @AntiReligion

Scientific,
historical
philosophical
psychology
sociology and ...
.
.
.
Download Telegram
ذکر این نکته مهم است که فقط انواع #عشق می تواند از نابودی نوع بشر جلوگیری کند. عشق به غریبه ها، عشق به حقیقت و عشقی که می توانیم به آیندگان داشته باشیم.
برای همین، سرنوشت نوع بشر فقط توسط تک تک ما انسانها رقم می خورد. ما نباید چشم انتظار کمک باشیم. ما می توانیم با کنترل منافع کوتاه مدت و خودخواهانه، کنترل نفرت به دیگری و بویژه کنترل بخش عقب مانده و غریزی مغز مان، از انقراض حتمی جلوگیری کنیم.

🔚 پایان.

#بشر #نژاد #اخلاق #مغز #انقراض
#Neocortex
#Reptilian_brain
#AntiReligionArchives
پذیرش ضعف های مغز ما به ما آموزد که هم نسبت به خودمان زیاد سخت گیر نباشیم و هم در پذیرش دیگران و ایده های شان و منافع شان، گذشت بیشتری داشته باشیم.

🔚پایان

#مغز #بشر #ضعف #تعصب
#AntiReligionArchives
البته به نظر خیلی منطقی است که هرچه بیشتر راجع به حملهء کوسه ها بشنوید، به این نتیجه برسیم که اوضاع وخیم تر است. #مغز ما به همین روش کار می‌کند.

سوگیری شناختی یک #الگوی_ذهنی است که در #قضاوت و #استدلال ما انحراف ایجاد میکند و باعث میشود گاهی نتیجه‌گیری‌هایی که در مورد سایر افراد و موقعیت‌ها انجام میدهیم، غیرمنطقی باشد.

گفته میشود که #سوگیری_شناختی میتواند منجر به بی خردی و قضاوتهای نادرست افراد در جامعه شود. مغز ما همواره #پیش_فرض هایی میسازد که البته در مقیاسهای کوچک بخوبی جواب میدهند و میتوانند ما را به سمت نتیجه گیریهای مفید هدایت کنند. مثلا اگر ما بطور مکرر بشنویم که این روزها کوسه ها در ساحل کیش به مردم حمله میکنند، منطقی است که برای مدتی به آن ساحل برای شنا کردن نرویم. اما اگر در مقیاسی بزرگتر مثلا در گزارشی بخوانیم که تعداد حملهء کوسه ها در مجموع سواحل دنیا نسبت به سال گذشته افزایش داشته است، غیرمنطقی است اگر نتیجه گیری کنیم شنا کردن در ساحل کیش خطرناک است.
روشی که #مغز ما برای چنین فرضیات و نتیجه گیریهایی (مثل خطر حملهء کوسه در تمام سواحل) پیش میگیرد یک نوع #میانبر_ذهنی است که اصطلاحا «اکتشافات تجربی ذهن» نام دارد و هدفش ساده تر کردن پردازش اطلاعات دریافتی است.

مغز انسان یاد گرفته و این قابلیت را دارد که با اطلاعاتی محدود بتواند تصویری بزرگتر و جامع تر را تصور و تجسم  کند. این توانایی غالبا بسیار مفید است اما همیشه هم اینطور نیست، چون این #اکتشاف_ذهنی گاه برای درک تصویری دقیق از واقعیت و نتیجه گیری ای منطقی دچار محدودیت است. ذهن انسان بصورت خودکار در مواجهه با هر پدیده ای مشغول تولید پیش فرضها و حدسیات مختلف است که برای نتیجه گیری، استدلال، قضاوت و بطور کلی اکتشاف از آنها استفاده می‌کند و به دلیل خودکار بودن و نامحسوس بودن این فعالیت ذهنی، همیشه احتمال نتیجه گیری اشتباه وجود دارد.
مثال آخر بصورت یک معما. در یک خانه چهار نفر که شغلشان لوله کشی آب و فاضلاب است مشغول ورق بازی هستند. یکی از این افراد متهم به قتل است. پلیس از حضور قاتل در این خانه با خبر است و تنها سرنخی که از قاتل دارد نام  او است. پلیس طی یک عملیات به داخل خانه هجوم می آورد و بدون هیچ درنگ و گفتگویی یقهء قاتل را میگیرد. به نظر شما پلیس از کجا توانست قاتل را از بین سه نفر دیگر تشخیص دهد؟ جواب این است. قاتل نامش مریم بود و تنها زن حاضر در جمع بود. همانطور که دیدید، پیش فرض ذهن شما این بود که لوله کش یک مرد است.

در انتها فراموش نکنیم که سوگیری شناختی با منطق و استدلال غلط، تفاوت دارد. سوگیری شناختی یک پدیدهء پردازش ذهنی و خودکار و نامحسوس است و با طرز استدلال غلط فرق میکند.

🔚 پایان...

📎 #سوگیری_شناختی #روانشناسی #رفتار_ذهن #الگوی_ذهنی #قضاوت #استدلال #پیش_فرض #مغز #میانبر_ذهنی #اکتشاف_ذهنی #نتیجه_گیری #رسانه #بازی_کردن_با_ذهن
🗂 @AntiReligionArchives
در آن وقت که هنوز اثرات خون در مغز نامعلوم بود و تصور می شد که مغز بالاستقلال دارای اثری است، مغزهای سالم برای اطفال شعله های جهنم اقدام نمودند. ملوکِ دوزخ که جز در میان آتش و خون زندگانی آنها محال بود، این مغزهای متمرد و لجوج را که زندگانی آنها خطرناک بود به سختی مورد توجه قرار دادند.

مغز سالم خطرناک بود مخصوصا اگر آن مغز، مغزِ جوان باشد! از طرف یکی از ملوک دوزخ دستور صادر شد که برای حفظ او از رنج بیماری، برای شفای دو غده ای که روی دوش های او بود لازم است هر روز دو جوان کشته شود و مغز سرشان مرهم سردوشی های ملک گردد!

#مغز_جوان دشمن سردوشی ظالم است، برای حفظ سردوشی ها باید مغزهای جوان را نابود کرد، مغز جوان طالب #آزادی و #عدالت است. برای محو آزادی و اجرای ظلم باید مغز جوان پراکنده و متلاشی شود. مغز جوان مرکز بروز افکار و احساسات انسانی است، برای اجرای اصول بربریت و توحش باید مغز جوان معدوم گردد.

مغز جوان شخصیت و شرافت دارد، عقل و منطق دارد، وجدان و استقلال دارد، مغز جوان دشمن زور و نیرنگ است، مغز جوان در مقابل ظلم و قساوت طغیان می کند و از طغیان او طوفان انقلاب بوجود می آید.

تنها انقلاب است که از هر ظلم و زور و نیرنگی قوی تر است، کاخ های ظلم و بیدادگری را سرنگون می کند و بنای پوشالی حکومتی که بر روی پایه های زور و حقه بازی و خیانت و تهدید و چپاول قرار گرفته ویران و زیر و زبر می سازد.
مغز جوان آیینه ی تمام نمای چهره ی زیبای عدالت و حقیقت است، به محض اینکه در سیمای عدالت آثار نقاهت و در قیافه ی حقیقت علایم مرض مشاهده می شود، انعکاس آن در مغز جوان احساس شده، عدالت را با فداکاری و حقیقت را با ایمان معالجه می کند، به هر قیمت ولو به قیمت جان هم باشد آنها را از مرگ و انهدام نجات می دهد زیرا این دو منبع نور و حرارتند و بی وجود آنها سلول های مغز در ظلمت و برودت فرو رفته و فنا خواهند شد.
علل ضعف و #نادانی ما زیاد است اولا وضعیت جغرافیایی و طبیعی کشور ما طوریست که مردم متفرق هستند…

دومین علت ضعف و نادانی ما که از اولی سرچشمه گرفته، نفاق و اختلاف رای و عقیده و مسلک و #مذهب است.
فِرَق مختلف شیعه ، سنی، زیدی، صوفی، دهری، نعمتی، حیدری، بابی، ازلی، بهایی و مسلک و مرام های متنوع و #خرافات و اوهام و #تعصبات_جاهلانه ای که دامنگیر هر یک از پیروان این مذاهب و فرق مختلف است بیشتر سبب تفرقه اهالی کشور شده دوری و فاصله طبیعی و جغرافیایی را با دوری و فاصله روح ها و قلب ها توام نموده….

سومین علت که بعقیده ی من علت العلل و سبب اصلی ضعف و نادانی ماست، عدم آزادی و قیود مختلفی است که مردم این کشور را ترسو و چشم و گوش بسته، ریاکار، مزدور، دروغگو و حقه باز بار آورده است. مردم این کشور در هیچ عصر و هیچ زمانی آزادی بمعنای حقیقی خود نداشته اند، مذهب رسمی این مملکت که مذهب اسلام است به زور شمشیر به آنها قبولانده شده و نُه دَهم ایرانیانی که ابتدا قبول اسلام کرده اند از ترس اعراب و برای نپرداخن جزیه و غرامت و همرنگی با فاتحان بوده است.

حکومت و سلطنت این کشور همیشه بدست یک عده راهزن و یغماگری بوده است که ابتدا در بیابانها علم طغیان بر علیه حکومتی که آنهم با همین سابقه بر سرکار آمده برافراشته اند اگر مغلوب و منکوب گشته اند حکومت وقت بعنوان دفع اشرار مرم را به گرفتن جشن وادار نموده و اگر فاتح شده اند و حکومت مغلوب شده، مردم به پیشواز آنها رفته و برای فتح و غلبه آنها شادی نموده اند.

در هر حال حکومت ایران هیچوقت حکومت ملی و قانونی نبوده و همیشه این ملت بینوا در زیر مهمیز و فشار یک عده ماجراجو و غارتگر یا اولاد و جانشینان آنها بوده اند.

به این ترتیب ایرانی بینوا نه در انتخاب مذهب و نه در انتخاب حکومت و نه در اظهار عقیده و نه در اعمال و افکار خود مختار و آزاد نبوده و همیشه ما بین دو سر زنجیری که یک سر آن بدست #روحانیون و سر دیگر در دست #حکومت بوده در حال احتضار و خفقان بوده اند!
 
پیشوایی یک روحانی ریاکار و مزّور کافی است تا روح دیانت و خداپرستی و نیکوکاری را در جامعه فاسد نموده و حکومت یک سلطان طماع و خونخوار مکفی است که سراسر کشور را به دزدی و آدم کشی آلوده نماید. یک وزیر جنگ خائن بیش از صد لشگر دشمن به انحطاط و ضعف کشور کمک می کند و یک رییس فرهنگ گیج بهتر از صد دستگاه تبلیغاتی خصم به نادانی و جهل جامعه خدمت می نماید!

📚 https://t.me/AntiReligion/118

🔚 پایان...

📎 #گل_هایی_که_در_جهنم_می_رویند #محمد_مسعود #مرد_امروز #عذاب_عبدی #ملک_دوزخ #بدبختی #رنج #ریاکاری #جهنم #دروغ #فردا #خون #طلا #هرج_و_مرج #استبداد #انقلاب #منجلاب #عدالت #آزادی #مغز_جوان #نادانی #مذهب #خرافات #تعصبات_جاهلانه #روحانیون #حکومت
🗂 @AntiReligionArchives
اما انسان بودن ما به چه چيزهایی وابسته بود؟ جدا از قابليت‌های خارق‌العاده برای يادگيری (از ٧٠هزار سال قبل به اين سو) و ايجاد ساختارهای اجتماعی پيچيده، دو ويژگی مهم انسان مغز بزرگ و راه‌رفتن روی دو پا بود.

هراری می‌نويسد: «مغز بزرگ قدرت بدنی زيادی هم می‌طلبد. حمل مغزی بزرگ به اين طرف و آن طرف، خصوصا در پوسته‌ای ضخيم، كار آسانی نيست و از آن هم دشوارتر سوخت‌رساندن به آن است. مغز انسان خردمند... زمانی كه بدن در حال استراحت است ٢٥ درصد از انرژی بدن را به خود اختصاص می‌دهد، در حالی كه مغز ميمونِ در حال استراحت فقط ٨ درصد انرژی می‌طلبد.» در حالی كه مغز بزرگ انسان، تا ميليون‌ها سال برای او كارایی چندانی نداشت، روند #تكامل هزينه‌هایی را بابت اين #مغز_بزرگ به انسان تحميل كرد.

توضيح هراری درباره اين هزينه‌ها چنين است: «انسان‌های اوليه بهای بزرگ بودن مغزشان را به دو صورت می‌پرداختند: يكی با صرف وقت بيشتر برای يافتن غذا و ديگری با تحليل رفتن عضلات‌شان. همانطور كه دولتی بودجه‌اش را از بخش دفاعی به بخش آموزش و پرورش منتقل می‌كند، انسان‌ها هم انرژی را از عضله دو سرِ بازو به رشته‌های عصبی منتقل می‌كردند.»